فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۲۱ تا ۶۴۰ مورد از کل ۵۳٬۱۱۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
تلاش جهت شناسایی ابعاد وجودی انسان، قدمتی بس کهن دارد. در این راستا، هر یک از شاخه های علم، فراخور بن مایه های تئوریک خویش، به واکاوی جنبه ای از مختصات درونی و بیرونی بشر پرداخته اند که دستاورد آن هنوز ناچیز می نماید. راجرز، عطار و مولوی از جمله بزرگانی هستند که محوریت آثارشان مبتنی بر مقوله ی انسان شناسی است. هدف نهایی آن ها نیل انسان به کمال مطلق و تعالی می باشد. در این مسیر عوامل بازدارنده ای چون، ذهن تدافعی، من خود پندار، خود ستیزی، تعلق محوری و انجماد اندیشه انسان را از رسیدن به رستاخیز تکاملی خویش دور می دارد. معرفی علل بازدارنده ی خود شکوفایی بشر، از طریق بررسی نظریه راجرز و اندیشه عطار و مولوی، مورد اهمیت است که این جستار، به آن پرداخته است. بررسی آثار این بزرگان، به شناسایی ابعاد ناشناخته ی انسان کمک می نماید. روش کاوش فوق (توصیفی - تحلیلی) می باشد. پرسش اصلی این تحقیق، مبین این مسئله است که آیا با تعمق تطبیقی بر نظرراجرز و اندیشه عطار و مولوی می توان عوامل بازدارنده ی خود شکوفایی بشر را شناسایی کرد؟ نتایج آن نشان می دهد که دو مقوله ی روان شناسی و عرفان، تواما قادر به معرفی جنبه های باز دارنده ی وجود آدمی در مسیر وصول به تعالی می باشند.
نقد محتوایی کتاب «تاریخ نگار تصویرگرا یا شاعر فرمالیست»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش زبان و ادبیات فارسی تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۳
121 - 148
حوزههای تخصصی:
محمدرضا شفیعی کدکنی (م. سرشک) از شاعران مشهور ادب معاصر است که آثار پژوهشی در خور توجه و متعدد نیز در حوزه های مختلف ادبیات و عرفان دارد. یکی از ساحت های شخصیت چندوجهی شفیعی کدکنی، شاعری است و او از این حیث جایگاهی قابل اعتنا در شعر معاصر فارسی است. شفیعی، شعرشناسی اندیشمند است و همین دو خصلت، غنای صوری و محتوایی ویژه به شعر وی بخشیده که آن را به سوژه ای جذاب به لحاظ بررسی ابعاد مختلف تبدیل کرده است. تازه ترین کتابی که در زمینه شعر شفیعی کدکنی تألیف شده، «تاریخ نگارِ تصویرگرا یا شعر فرمالیست» است. علی رغم کوشش مؤلف این کتاب برای عرضه خوانشی جدید از اشعار م. سرشک، تألیف وی ایراداهایی جدی دارد. در مقاله پیش رو با روش تحلیل انتقادی به اشکال های این کتاب در چهار دسته «تعابیر مبهم»، «گزاره های اشتباه»، «دریافت غلط و تأویل های نادرست» و «توضیحات ناسودمند» پرداخته شده است و در پایان مشخص شده که نداشتن وسواس علمی لازم در تدوین مطالب و درک نادرست مؤلف از نشانه های موجود در اشعار شفیعی، موجب شده تا اشتباهات قابل توجهی در متن کتاب به چشم بخورد.
تحلیل تطبیقی عناصر داستانی داستان ایرانیِ «شهری چون بهشت» و داستان چینیِ «جشن نعمت»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش زبان و ادبیات فارسی پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۴
147 - 170
حوزههای تخصصی:
برخی آثار ادبی، بازتابنده واقعیت ها و سنن حاکم بر جوامع بشری است؛ زیرا عرف رایج بر سبک نویسنده تأثیر می گذارد و مخاطب با خواندن آنها، واقعیت ها و تعاملات اجتماعی ادوار خاص را درمی یابد. جامعه ایران در میانه قرن بیستم میلادی/ اوایل چهاردهم خورشیدی، شاهد تغییراتی سریع بود. نویسندگان، آثاری فراوان و متفاوت خلق کردند. در این میان آثار واقع گرای «سیمین دانشور»، تأثیری عمیق بر فضای ادبی ایران گذاشت. «لو شون»، نویسنده معاصر چین نیز در زمینه های رمان، داستان کوتاه، مقاله، نقد ادبی و ترجمه، در اوایل قرن بیستم، آثاری شگرف با تعبیراتی غنی و روشنگرانه پدید آورده است. هرچند دانشور و لو شون پرورش یافته دو فرهنگ متفاوت در دو کشور مختلفند، مقایسه دو اثر واقع گرایانه آنها بیانگر مشابهت های بسیار در نقد واقعیت های جامعه روزگار خودشان است. در این مقاله به روش تطبیقی، دو داستان کوتاه «شهری چون بهشت» از دانشور و «جشن نعمت» از لو شون بررسی شد و شباهت ها و تفاوت های ناگزیر شان از نظر برخی عناصر داستانی از جمله شخصیت پردازی، زاویه دید و... بررسی و مقایسه شده است. برای نمونه، شخصیت های اصلی هر دو داستان از قشر آسیب پذیر و رنجکش جامعه اند که رخدادهای زندگی شان، زنجیره اصلی داستان را شکل می دهد و با بیان وقایع زندگی و موقعیتشان، مشکلات و نابه هنجاری ها آشکار شده، واقعیت های حاکم بر جامعه نقد می شود. گرایش به مسائل اجتماعی و توجه به زندگی مردم جامعه و طبقات فرودست و هم ذات پنداری با شخصیت های اصلی، از شباهت های دو اثر و نمود باورهای دینی دانشور و دین ناباوری لوشون از تفاوت های بارز منعکس در دو اثر است.
مقایسه کیفیت زبان و تصویرهای شعری ناصرخسرو و عطّار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شعر ناصرخسرو مشحون از ادلّه عقلی، مباحث مذهبی، مواعظ و حِکَم و... است که به کلام او رنگ وبویی فلسفی و تا اندازه ای پیچیده داده است. ازسوی دیگر، عطار در آثارش کوشیده تا با زبانی ساده و عاری از زرق وبرق و پیرایه های چشمگیر، میراث تصوف خراسان و میراث شعر پیش از خود را در هیئتی متفاوت عرضه کند. پرسش این جستار آن است که آیا سادگی یا پیچیدگی زبان در سادگی یا پیچیدگی سازه تصویرهای شاعرانه نقش دارد؟ پژوهش حاضر، که به روش کمّی و آماری نوشته شده است، به بررسی آماری و مقایسه ای ساختمان تصویرهای شعری ناصرخسرو و عطار می پردازد. نتایج این تحقیق نشان می دهد ساده یا پیچیده بودن زبان شاعر ارتباط چندانی با سازه تصویرهایش نخواهد داشت؛ به بیانی دیگر، صرفاً به دلیل سادگی یا دشواری کلام شاعر نمی توان هندسه تصویرهای او را نیز ساده یا پیچیده دانست. زبان شعر ناصرخسرو دشوار و پیچیده است، اما این ویژگی بر هندسه تصویرهای شعر او تأثیر بسزایی نداشته و بیشتر تصویرهای شعر او از نوع ساده و به دور از پیچیدگی است. ازسوی دیگر، سازه تصویرهای شعری عطار، با وجود سادگی زبان و ظاهر، دارای پیچیدگی ظریف و باریکی است که جز با تجزیه مصالح بلاغی به کاررفته در بنای تصویرها نمی توان به شبکه درهم تنیده و رابطه اجزا با یکدیگر پی برد؛ به بیانی، زبان عطار ساده و تصویرهای او پیچیده است.
تصویر درخت در شعر شاعران نوپرداز معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات فارسی (دانشگاه خوارزمی) سال ۳۲ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۱ (پیاپی ۹۶)
267 - 288
حوزههای تخصصی:
درخت در شعر فارسی اهمیت ویژه ای دارد. عناصر فرهنگی، دینی، اسطوره ای، اخلاقی، عرفانی، و سیاسی گزاره هایی متأثر از درخت دارند. درخت بعد از آب و خورشید پدیده ای مهم است که عناصر و موقعیت های ویژه ادبی از آن آفریده می شود. با ظهور حوادث مختلف سیاسی در سده اخیر ازیک سو و خلق اندیشه ها و سبک های متعدد هنری، ازسوی دیگر، شیوه های خلاقانه پیوند پدیده های طبیعی با عناصر انسانی برجسته شده است. تصویر درخت در شعر نو جلوه ای تازه و چندجانبه یافته است. شاعران نوپرداز نقش های ویژه ای به عناصر غیرانسانی می بخشند و از این میانه درخت همزادی انسان گونه است که تحولات جامعه انسانی را در قامت خود نشان می دهد. در پژوهش حاضر، با تحلیل و توصیف شواهد شعری به روش کتابخانه ای در اندیشه شاعران منتخب، آشکار شد که درخت نمودار ناکامی های شخصی، عشق ورزی، واسطه ادراک، شاخص آزادی، معرف زیست بوم، نماد، تصویر مجسم مرگ و نیستی، انعکاس استبداد و نماینده انکار موجودیت انسان در حاکمیت استبداد است.
طبقه بندی و تبیین واژگان و اصطلاحات مالی و مالیاتی در بوستان سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه متون ادبی دوره عراقی دوره ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
111 - 135
حوزههای تخصصی:
اغلب شاعران و نویسندگان با توجه به ارتباط گسترده با دربار پادشاهان و حُکام محلی، در آثار خود با بسامد بیشتر یا کمتر، به طرق مختلف به مدح و تعریف آنان می پرداختند و با توجه به میزان یادکردشان، حقوق و مستمری یا وجه نقد، دارایی و... دریافت می کرده اند؛ ازاین رو مسائل مالی به صورت شخصی برای شاعران و نویسندگان مهم بوده است. از سویی دیگر برای اداره هر کشوری، همواره یکی از مهم ترین منابع درآمدی، وضع و جمع آوری مالیات و به کارگیری منابع حاصل شده در کشورداری بوده است؛ لذا نظام های مالیاتی اهمیت قابل ملاحظه ای یافته و به عنوان یک موضوع اجتماعی نقش اساسی در زندگی مردم داشته است. صرف نظر از این که شاعر یا نویسنده را حکومتی یا مردمی بدانیم، شعر و نوشته شان در بسیاری از موارد متأثر از وضعیت جامعه و اجتماع بوده و می توان استنباط کرد که قاعدتاً واژگان و اصطلاحات مالی و مالیاتی در اشعار و نوشته آنان، نمود پررنگی داشته و هر شاعر و نویسنده ای با توجه به دانش و تجربه، به سبک و سیاق خود این واژگان و اصطلاحات را به کار گرفته است. با جست وجو در بوستان سعدی مشاهده شد که 84 واژه مالی و مالیاتی به صورت مجرد و 61 ترکیب ساخته شده از این واژگان، مورد استفاده قرار گرفته که بسامد قابل ملاحظه ای است. همچنین بسیاری از این واژگان و ترکیب ها، به سهولت و تعداد کمی از آن ها با مداقه بیشتر، بر اساس معیارهای مالی و مالیاتی در گروه های جداگانه تخصصی طبقه بندی شد.
تحلیل گفتمان وطن در شعر علی محمود طه و عارف قزوینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال ۲۲ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۲
179 - 196
حوزههای تخصصی:
در تحلیل گفتمان با ارزیابی سطوح گوناگون متن، امکان دستیابی به برداشتی جدید و عمیق از متن فراهم شده و تعاملات زبان با ساختارهای فکری- اجتماعی کشف می گردد. پژوهش حاضر در تلاش است تا با تکیه بر روش توصیفی-تحلیلی و با استناد به مکتب آمریکایی ادبیات تطبیقی، نظام گفتمانی دو تن از شاعران مشهور عرصه وطن سرایی در ادبیات عربی و فارسی را مورد بررسی و تحلیل تطبیقی قرار دهد. علی محمود طه (1949-1901م) شاعر معاصر مصر و عارف قزوینی (1933-1882م) شاعر معاصر ایران، دو شاعر هم عصر عرب و ایرانی هستند که در بیان و طرح اندیشه های ملی و مضامین مرتبط با وطن از جایگاهی درخور توجه برخوردارند. پرسش اصلی پژوهش این است که میزان کارآیی تحلیل گفتمان مدار در شعر پایداری علی محمود طه و عارف قزوینی تا چه حد است؟ یافته های پژوهش نشان از آن دارد که در اشعار هر دو شاعر از واژگان و بندهای خاصی در جهت برجسته سازی هویت ملی استفاده شده است که همه این ها در راستای تأکید بر وطن دوستی، دلتنگی برای وطن و حمیت ملی قرار دارد. این نتیجه نشان دهنده نزدیکی اندیشگانی دو شاعر و جهت گیری مشابه آن ها نسبت به کارایی وطن گرایی به عنوان ابزاری ارزشمند در راستای ایستادگی و مقاومت است.
اعتبارسنجی حکایات مرتبط با مناسبات ابوالقاسم قشیری با ابوسعید ابوالخیر در اسرار التوحید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادب فارسی سال ۷۷ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۴۹
36 - 56
حوزههای تخصصی:
قرن پنجم، در سیرِ تاریخیِ تصوّف، دوران طلایی این مَسلک، از نظر بالندگی است. ظهورِ مشایخ متعدد، و هم چنین کمالِ تعدادی از عالمانِ عارف را در این دوران می توان دید. بررسیِ احوال و مقاماتِ بر جای مانده از معاریفِ این روزگار، مشخص می کند میانِ برخی از ایشان، صرف نظر از تقارن در ایامِ حیات، یا اشتراک در زیست بومِ جغرافیایی، روابطی از نوع استادی و شاگردی، یا پیوندهای مرادی و مریدی، و هم چنین ملاقات و مُراوده، برقرار بوده است. دو تن از نام آورانِ زمانه مذکور، که مناسباتی ویژه میانِ ایشان وجود داشت، ابوالقاسم قشیری و ابوسعیدابوالخیر هستند. این در حالی است که برخی بر مبنای چند استدلالِ کلی، ضمن انکارِ مُراودات این دو، هر سندِ تاریخی را که در این باب وجود دارد، ساختگی می دانند. این جُستار در پیِ آن است تا ضمن بحث درباره این استدلال ها ، با بهره گیری از اسنادِ کهن، و استناد به آن چه مؤیدِ اعتبارِ آن هاست، صحت یا سُقمِ مناسبات این دو شیخ را در بوته نقد قرار دهد. نتایجِ حاصل از این پژوهش مؤید آن است که میانِ قشیری و ابوسعید، مراوداتی ویژه، نه فقط میانِ دو شخص، بلکه تا حدِّ شکل گیریِ روابطِ مستحکمِ خانوادگی، برقرار بوده است.
L’espace et l'(en)jeu de la représentation chez Proust(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Les études concentrées sur l’espace se trouvent intégrées dans les sciences de la société ainsi que dans la critique littéraire à partir des années 1960. Bien que nous puissions trouver diverses approches dans les deux domaines, la spatialité et les études spatiales se juxtaposent normalement au nom d’Henri Lefebvre. Philosophe français, il tente de proposer une nouvelle théorie spatiale, basée sur la logique dialectique hégélienne et le matérialisme dialectique marxiste, qui comprend l’espace par les éléments triples de la pratique spatiale, la représentation de l’espace et l’espace de représentation, qu’il résume par l’espace perçu, l’espace conçu et l’espace vécu. Dans cette recherche, une adaptation littéraire de la théorie lefebvrienne nous a aidé à comprendre la dynamique spatiale d’A la recherche du temps perdu. Cela se forme effectivement dans l’espace quotidien, marqué surtout par la ségrégation sociale des salons aristocratiques et bourgeois, mais, qui laisse malgré ceci, naître dans son sein, un nouvel espace symbolique, voire un espace « vécu ». L’espace de la représentation procure aux margines de la société codifiée, clandestines mais aussi réelles que cette société, un milieu de négation de ces codes, et finalement un milieu de la négation de sa morale, de ses éthiques. Bien que cet espace sous-terrain crée à nouveau ses valeurs et sa morale, celles-ci s’épuisent au cours du temps et s’installent encore une fois au sein de la codification sociale, et par là, un besoin d’avancer même au-delà de ces nouvelles valeurs devient crucial, d’où s’établit une dialectique perpétuelle de l’espace.
ساختارشناسی داستان «اصلی و کرم» بر مبنای الگوی روایی گریماس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال ۱۲ مرداد و شهریور ۱۴۰۳ شماره ۵۷
137 - 168
حوزههای تخصصی:
ادبیات شفاهی درحقیقت تاریخ و فرهنگ گویای هر ملت است و داستان اصلی و کرم از داستان های معروف ادبیات ترکی است که به صورت شفاهی و سینه به سینه انتقال یافته و درنهایت به صورت مکتوب درآمده است. این پژوهش به تحلیل ساختار روایی این داستان، بر پایه الگوی روایی گریماس پرداخته و هدف از آن تشخیص و تحلیل عناصر روایی، و تبیین کارکردهای آن در ساختار این داستان است. از داستان اصلی و کرم چندین روایت و نسخه مکتوب وجود دارد که نسخه مورد استناد ما، نسخه سیروس قمری است. در این پژوهش به روش تحلیل کیفی و کمّی و با بهره گیری از مطالعات کتابخانه ای و اَسنادی زنجیره های روایی، الگوی کنشی و مربع معناشناسی را در داستان اصلی و کرم تحلیل و بر مبنای نظریه گریماس، روایت شناسی کرده ایم. دستاوردهای پژوهش گویای آن است که این داستان طرح و پی رنگی منسجم دارد و مؤلفه های شش گانه الگوی کنشیِ روایت شناسی گریماس، تطابق معناداری با اجزای روایت در آن دارد.
تاریخ نگارگری ایران به مثابه تابعی از تاریخ ادبیات فارسی: خوانش نگاره های نسخه هفت اورنگ براساس تغییر گفتمان ادبی در دوره صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد ادبی سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۶
1 - 45
حوزههای تخصصی:
ازآنجاکه بخش عمده نقاشی ایرانی پس از اسلام، در خدمت کتاب آرایی و مصورسازی متون قرار داشته است و عمده متونی که مصورسازی شده، کتب ادبی اند و با توجه به نقش ویژه شعر و ادبیات در تاریخ اندیشه ایران، به عنوان یک نظام دانایی و معرفتی، موضوعی که مطرح می شود این است که در ایران، نسبت میان تاریخ نگارگری و تاریخ ادبیات چگونه بوده و تغییر گفتمان های ادبی چه تأثیری بر تاریخ نگارگری داشته است؟ برای روشن شدن ابعادی از موضوع در این مقاله، تلاش شده است تا به برشی از یک مقطع زمانی پرداخته شود که در آن، تاریخ ادبیات دچار گسست و تغییر گفتمان ادبی شده است. در این راستا، نگاره های نسخه هفت اورنگ جامی که در دربار سلطان ابراهیم میرزا مصورسازی شده، مورد خوانش قرارگرفته است. در این بررسی از آموزه های نشانه شناسی فرهنگی مکتب تارتو و مفاهیم مطرح در ترجمه بینانشانه ای بهره گرفته شده است. نتایج حاصل از این مقاله نشان داد که با تغییر گفتمان ادبی از زمان جامی تا ابراهیم میرزا، نگارگری نیز در ساحت فرم و محتوا دچار دگرگونی شده است. برخلاف جامی، هفت اورنگ برای سلطان ابراهیم میرزا نه ابزاری برای انتقال مفاهیم صوفیانه، بلکه متنی ادبی و هنری بوده و جنبه های ادبی و زیباشناختی اثر در اولویت اول او قرار داشته است. این جنبه های ادبی و زیباشناختی نیز براساس نگرش ها و مفاهیم مکتب وقوع شکل گرفته است.
سخاوت در قرآن کریم، حدیث و بازتاب آن در شعر صائب تبریزی
منبع:
پژوهش های نوین ادبی سال ۳ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵
47 - 61
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش دیدگاه قرآنِ عظیمُ الشّأن و احادیث ائمه معصومین(ع) در باره سخاوت بررسی شد و بازتاب آن در شعر صائب تبریزی، مورد مطالعه قرارگرفت. با استفاده از روش کیفی(توصیفی- تحلیلی)، اطلاعات و داده ها به شیوه کتابخانه ای، جمع آوری، تحلیل، تبیین و ترتیب گردید. این تحقیق نشان می دهدکه سخاوت، یکی از اصول اساسی ارزش ها در جامعه اسلامی و انسانی است؛ خداوند بخشایشگر(ج) در قرآن ِ مجید انسان ها را به انجام آن، تشویق و امرکرده است و برای سخاوتمندان پاداشِ بس بزرگ و نیکو قرار داده است: «فَالَّذِینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَأَنْفَقُوا لَهُمْ أَجْرٌ کَبِیرٌ»«پس برآنانی از شما که ایمان آورده و انفاق کردند پاداش بزرگ خواهد بود» (الحدید/ 7). و هم چنین از پیامبر اکرم (ص) و ائمه معصومین(ع) احادیث بی شماری در مورد سخاوت و انفاق در کتاب های معتبر نقل شده است. چنان که پیامبر بزرگوار(ص) فرمود: «سخاوت درختی است از درختان بهشت آویخته تا زمین، هرکس به شاخه ای از آن چنگ زند او را به بهشت می کشاند» (ورام، 1369). امام جعفر صادق (ع) فرمود: «برآوردن حوائج و نیازمندی های مؤمن از هزار حجّ مقبول و آزادی هزار بنده و فرستادن هزار اسب مجهّز در راه خدا، بالاتر و والاتر است» (ابن بابویه، 1400ق). صائب تبریزی با تأثیر پذیری از قرآن کریم و احادیث، به سخاوت، انفاق و همدردی با مستمندان، بی نهایت توجه داشته و او را می توان در زمره شاعران دلسوز، بشردوست و مشوِّق سخاوتمندی قرارداد، زیرا او باور دارد که در جامعه انسانی ضرورت است تا افراد در برابر گرفتاری های دیگران احساس مسئولیت کنند و با نیازمندان رفتار سخاوتمندانه و مهربانانه داشته باشند.
تقابل های دوگانه در رمان «موت صغیر» از حسن علوان در پرتوی نگاه عرفانی ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۵
177 - 208
حوزههای تخصصی:
تقابل های دوگانه از دیرباز در عرفان مورد توجه بوده و ازجمله مواردی است که ساختارگرایان بدان توجه ویژه ای دارند تا جایی که بنیاد متن را بر اساس آن استوارکرده و با برجسته سازی آن به دنبال دریافت نظام واحد و در نهایت فهم متن برآمده اند.
تقابل های دوگانه از محوری ترین بن مایه در داستان موت صغیر است؛ لذا پژوهش حاضر به شیوه توصیفی تحلیلی به بررسی تقابل های دوگانه داستان مذکور از علوان، با نگاهی متفاوت پرداخته است؛ این نگاه، از مضمون و عنوان داستان زندگی نامه محی الدین عربی که دارای مضمونی عرفانی است، بهره جسته و این تقابل را از دیدگاه عرفای ایرانی بررسی کرده است تا بتوان به مقصدی واحد دست یافت و پی به ساختار تفکر نویسنده برد.
عنوان داستان بر مرگی کوچک اشاره دارد، عشقی زمینی که دچار مرگی کوچک شده و انسانی زمینی را آسمانی و متصل به عشق حقیقی کرده است. جستار حاضر برآن است تا نظام فکری مبتنی بر تقابل های دوتایی رادریابد و تفکر وحدت از کثرت عرفان را به تصویر بکشد و با بیان مبدأیی واحد به نام محبت، صلح را به جهان کنونی بازگرداند و مردم را ازجنگ برهاند؛ زیرا به عقیده ی نویسنده محبت موج اتصال میان آدمیان است.
نظریه نشانه معناشناختی تن و جان برگرفته از اندیشه مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد و نظریه ادبی سال ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۸)
179 - 201
حوزههای تخصصی:
تنِ ما پراکنده و متعدد است. ما درون زمان و مکان حرکت می کنیم و تنِ ما این حرکت را کنترل می کند، همچنین تنِ ما مرز بین ما و دیگری است و ما را از دیگری متمایز می کند. ازسویی تن مانند پرده ای است که مانع ارتباط ما با جهان های کیفی می شود؛ ازسوی دیگر همین تن به دلیل عادت، تکرار و روزمرگی ما را در تقابل با جهان جوهری قرار می دهد. حالا اگر تن بخواهد از محدودیت های کمی و مادی خارج شود باید استعلا پیدا کند. تنِ استعلایافته تنی است که با جوهری از هستی پیوند می یابد که نتیجه آن خلق وجودی است که براساس اندیشه های مولانا «جان» نامیده می شود. همین جان می تواند در مرتبه ای بالاتر و پس از یکی شدن با ذات هستی در امتزاج با کل جهان هستی قرار گیرد و با «جانان» یکی شود. چگونه تن می تواند از خود عبور کند و در پیوند با جان قرار گیرد؟ هدف از این جستار تبیین نظریه نشانه معناشناختی تن و جان براساس اندیشه های مولاناست. دستاورد اصلی این پژوهش این است که تن با عبور از کمیت های محدودکننده مادی، زمان و مکان فیزیکی را پشت سر می گذارد. درواقع، تن به درجه ناب حضور در هستی دست می یابد و علت اصلی این امر تبدیل تنِ کنشی به تنِ رخدادی است. تنِ رخدادی تنی حادث است که سبب استعلای سوژه ازطریق پیوند او با جان می شود. جان از هر نوع محدودیت زمانی و مکانی فارغ است و وجه جوهری حضور را نمایان می کند.
کارکرد شعر فارسی در خاطره نگاری های دفاع مقدس با تکیه بر پنج اثر ( دا، من زنده ام، آن بیست و سه نفر، پایی که جا ماند، سلام بر ابراهیم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خاطره نگاری یکی از انواع نثر معاصر است که با رمان خاطره های دفاع مقدس به کمال خود نزدیک شده است. از خصایص این آثار کاربرد اشعاری در ضمن متن آن است. پژوهش حاضر به کمک ابزار کتابخانه ای و روش توصیفی-تحلیلی، به دنبال بررسی نوع، کارکرد و کیفیت اشعار این متون است. بر همین اساس پنج اثرِ دا، من زنده ام، آن بیست-وسه نفر، پایی که جاماند و سلام بر ابراهیم که پرمخاطب تر و از نمونه های أعلای ادبیّات پایداری هستند برای تحلیل انتخاب شدند. اشعارِ این متون بیشتر از شاعران کلاسیک فارسی است که چهار زمینه محتوایی اصلی دارد: 1.دلاوری رزمندگان و تهییج مخاطب 2.اسارت، غم غربت و حس نوستالژی 3.تجلیل از شهدا و رزمندگان 4.پیامدهای جنک و ویرانی . شعر در این آثار، برخلاف گذشته، بیشتر کارکردی عاطفی-انگیزشی دارد. آثاری که تصویرگر روزهای آغازین جنگ هستند اشعاری حماسی دارند و شجاعت رزمندگان را با تکیه بر بن مایه های ملی-مذهبی نشان می دهند. فضای معنوی جنگ، باعث شده بیشترین اشعار به کار رفته در این آثار، اشعار عرفانی مولانا باشد. اشعارِ رمان خاطره های اُسرا نشانگر حس نوستالژی رزمندگان اسیر نسبت به وطن، خانواده و یاران شهید است. کلمات «کربلا»، «شهید»، «خون» و «خاکستر» در این اشعار پربسامد است که نشان دهنده بن مایه های مذهبیِ دفاع و ویرانی های جنگ است.
تحلیل تاریخی نقش و جایگاه زنان در آیین های سوگواری در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هنگامی که از آیین، در چشم انداز تاریخی سخن می گوییم، با پدیده ای فرهنگی سروکار داریم که از ریشه های عمیق اجتماعی، اسطوره شناختی و فرهنگی برخوردار است. یکی از این جنبه های اجتماعی، که در طول تاریخ با آیین ها همراه بوده، نقش و کارکرد جنسیتی است. آیین ها تجسم نظام مند باورها و میثاق های اسطوره ای و مذهبی اند و زنان در اغلب جوامع، در مقایسه با مردان، نقش برجسته تری در تقید و بازتولید اندیشه های مذهبی دارند. آیین سوگواری از آیین های فراگیر در جهان است؛ در ایران نیز آیین های کهن سوگواری در تلفیق با رویداد مذهبی عاشورا به قوت خویش باقی مانده و تا به امروز برگزار می شوند. نگاهی به تاریخ این آیین ها نیز نشان می دهد، زنان همواره نقش اساسی و تعیین کننده ای در برگزاری و مشارکت در آیین های سوگواری داشته اند. این پژوهش در پی پاسخ به این پرسش است که حضور و نقش قابل توجه زنان در آیین-های سوگواری رسمی، چه زمینه ها و دلایل اسطوره ای، تاریخی و اجتماعی دارد؟ روش تحقیق، تاریخی-تحلیلی و نتیجه به دست آمده مبین این است که زنان، بنا به ماهیت زنانه آیین های سوگواری، همواره حامی و مشارکت کننده این آیین ها بوده اند و نظام های سیاسی نیز علیرغم محدودیت های تاریخی زنان، در این زمینه ممانعتی برای آنان ایجاد نکرده، بلکه بنا به ضرورت، گاه از مشارکت آیینی آنان بهره برداری سیاسی و اجتماعی نیز کرده اند.
بررسی جایگاه و قابلیت های صوفی هروی در اطعمه سرایی و شگردهای طنزپردای او با نگاهی به تأثیرپذیری وی از بسحق اطعمه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۶۱)
79 - 98
حوزههای تخصصی:
مولانا صوفی محمد هراتی شاعر گمنام قرن نهم هجری است. با آنکه اشعار قابل تأملی در زمینه ی اطعمه سروده است، در تذکره ها و منابع شناخته شده نامی از او و طرز شاعرانگی اش نیست. گمنامی و درعین حال قابلیتش در زمینه ی اطعمه سرایی بستری برای انجام تحقیقی برای معرفی او و شیوه های نقیضه سرایی او شد. روش تحقیق تحلیلی -تطبیقی -توصیفی است. بدین گونه که معیار شعر اطعمه دیوان بسحق بوده است و بر اساس عملکرد او و مطالعه ی تطبیقی آن با دیوان صوفی، گونه ها و سبک و سیاق صوفی هروی تبیین شده است. این پژوهش نشان می دهد که صوفی هروی در انواع اشعار و مطالبی که با موضوع اطعمه سروده و نگاشته، از بسحق متأثر بوده است؛ اما برخی ویژگی ها کار او را متفاوت و قابل توجه کرده است. در زمینه ی غزل آنچه شعر او را متفاوت کرده است، بسامد استفاده از فضای عشق و عرفان است. او غذا را معشوق قرار داده و به کمک فضای آیرونیکِ شعر حافظ که بیشترین استقبال را از آن داشته است، برخی از مفاهیم عرفانی را برای ایجاد یک فضای آیرونیک به کار گرفته است. بر این اساس راوی در شعر او خوراک ستایی است که شمسِ دلخواهش نان است و از مشرق تنور طلوع می کند و تکه نانی در نظر او بر دو جهان برتری دارد. علاوه براین فضای آیرونیک، او در زمینه های دیگری مانند استعاره، تشبیه، استثنا و... برای غنای تصاویر نقیضی خود بهره برده است و ازاین نظر علاقه مندان شعر طنز با خواندن اشعار او از استحصال خنده و ظرافت تهی دست نخواهند ماند.
بررسی پیوند کواسیر، نوشاکِ اِدایی ایزدان نورس با هئومه و سومَه اوستایی _ودایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال ۱۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳شماره ۳۰
87 - 125
حوزههای تخصصی:
در ایزدستان مردمان هند و اروپایی باستان، خدای رازآلودی است که معمولاً به صورت یک گیاه- نوشاک بازنمایی می شده است. این ایزد – گیاه – نوشاک، در متون کُهن ایرانی و از جمله اَوِستایِ نو هَئومه = هوم و در سَنسکریتِ ودایی، سومَه نامیده می شود. اما در فرهنگ های دیگر منشعب از هند و اروپایی آغازین نیز می توان رد او را با نام هایی دیگر و با هویّتی دگرگون شده دنبال نمود. کًواسیر ِاساطیر نورس باستان که وصف او در اِدای اسنوری(یا ادایِ منثور) و هایمسکرینگلا ، هردو ازآثار ایسلندی قرن سیزدهم میلادی نوشته ی اسنوری استورلسون و نیز اشعار اسکالدیک آمده، از آن جمله است. کًواسیر ایزدی است که از سوی خدایان ایسیر و ونیر خلق می شود و سپس در مراسمی آیینی به دست دو دورف قربانی می شود تا با درآمیختن خون او با عسل، آشامه ی مید (یا شرابِ انگبین) به دست آید که استفاده از آن موجب الهام شاعرانه می گردد. به همین خاطر از آن با نام «باده ی انگبینِ شاعرانگی» یاد می شود. نام کواسیر که مشتق از لغت کواس به معنای آبجوی قویِ است، بازنمود آشامه ی سکرآور هئومه/ سئومه است. ازدیگرسو، همانگونه که سومَه را عقابی از ملکوت می آورد و در اختیار اینْدْرَ قرار می دهد، کواسیر را نیز اُدین ، به شکل عقابی، از جایگاه کوهستانی ستونگ می رباید تا آن را به خدایان برساند. نکته ی شایان توجه دیگر اینکه کواسیر همچون سومَه، خدایی است که قربانی می شود تا دیگربار به صورت نوشاکی هستی یابد و آشامه ی خدایان و شاعران حماسه سرا گردد؛ چنانکه هئومه/ سومه نیز قربانی می شود و پاداش قربانی نمودن او...
تحلیل تعامل و تقابل با دیگری در رمان «دریاس و جسدها»ی بختیار علی بر اساس نظریه ی منطق گفتگویی باختین
منبع:
تحلیل گفتمان ادبی دوره ۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
1 - 26
حوزههای تخصصی:
رمان «دریاس و جسدها»، از آثار «بختیار علی» نویسنده ی پرکارکورد، نوعی رمان فلسفی - اجتماعی است که در ردیف رمان های مدرن قرار می گیرد.هدف اصلی این پژوهش توصیف و تحلیل مولفه های نظریه ی چند صدایی باختین در گفتمان شخصیت های داستان است و این که در این رمان، گفتمان از چه مولفه های زبانی و محتوایی برخوردار بوده و چه جهان معنایی ای را برای ما آشکار می کند؟در این پژوهش با این فرض که می توان خوانشی دیگر از رمان «دریاس و جسدها» در عصر حاضر را ارائه کرد، به روش توصیفی _ تحلیلی به بررسی و تحلیل رمان با نظریه ی منطق گفتگویی باختین پرداخته ایم. در این رمان گذار از سبک ریالسم جادویی به نوعی ریالیسم اجتماعی، تنوع صداها، شخصیت ها، جهان بینی ها، گفتمان های طبقات مختلف جامعه در رابطه با یکی از مهم ترین مفاهیم زندگی انسان مدرن کورد، «پدیده ی انقلاب» به خوبی قابل تشخیص است. «چند صدایی» از اساسی ترین مفاهیم موجود در آرای نقادانه ی «میخائیل باختین» نویسنده و منتقد روسی است که مبنای تحلیل رمان حاضراست.در رمان به صداهای متکثری بر می خوریم که هر یک موضع خود را دارند.صداها هم سو و منفرد در حرکت هستند و لزوما تنها راوی سخن نمی گوید.ما با اثری «پولی فونیک» مواجهیم که بختیار علی، هنرمندانه با استفاده از چند شخصیت روایتگرمتمایز در(تحصیلات، سیاست، اجتماع و...) رمانی چند بعدی خلق کرده است
بررسی بن مایه های اسطوره ای آب در داستان های شفاهی مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
داستان های عامه سرشار از باورهای اسطوره ای است، به همین دلیل درک و دریافت پیرنگ و علت وقایع در این داستان ها کمی پیچیده است و لازمه درک درست آنها آگاهی از باورهای کهن و آیین های اساطیری است. محتوای بسیاری از داستان های شفاهی مازندران را اندیشه ها و باورهای اسطوره ای تشکیل می دهد. نگارندگان در این جستار سعی دارند به روش توصیفی-تحلیلی، بن مایه های اساطیری مرتبط با آب را در این داستان ها مورد بررسی و تحلیل قرار دهند و به این پرسش پاسخ دهند که عناصر اساطیری مرتبط با ایزدبانوی آب در داستان های شفاهی مازندران چگونه نمود پیدا کرده است. پس از بررسی پنج جلد داستان های شفاهی مازندران روشن شد مؤلفه هایی نظیر گذر از رودخانه، مسدود شدن آب رودخانه ها به وسیله اژدها و نبرد قهرمانان با اژدها، قربانی شدن دختران و به دنبال آن آزاد شدن آب ها، ازدواج قهرمانان با دختران پادشاهان، حسادت نسبت به شخصیت اول داستان و توطئه برای قتل او، حضور اسب آبی یا دریایی، روییده شدن گیاه از خون، خارج شدن شخصیت اول داستان برای یافتن همسری خارج از سرزمین مادری خود، پیوند میان ایزدان نگهبان آب و ایزدبانوی باروری و ارتباط پری و چشمه، از مضامین اصلی داستان های شفاهی مازندران است که همگی ریشه در باور و آیین های اساطیری دارند.