فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۱۷٬۵۴۱ مورد.
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ویژه نامه فروردین
113 - 130
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر طراحی و تبیین الگوی پرورش تفکر راهبردی مدیران دانشگاه آزاداسلامی انجام شد. جامعه آماری این پژوه خبرگان دانشگاهی هستند که دارای سابقه و تحصیلات مرتبط با پژوهش در دانشگاه آزاد بوده اند. برای نمونه گیری از روش گلوله برفی استفاده شد و تعداد نمونه تا رسیدن به اشباع نظری افزایش یافت، در نهایت 16 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای تجزیه و تحلیل داده های بدست آمده از مصاحبه ها (نیمه ساختارمند)، از روش کدگذاری در نظریه پردازی داده بنیاد استفاده شده است. بدین ترتیب که داده های به دست آمده از مصاحبه ها، از فرایند سه مرحله ای کدگذاری باز، محوری و انتخابی مطابق با فرایند نظریه پردازی داده بنیاد با استفاده از نرم افزار Maxqda برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد که شرایط علی دربرگیرنده 1.عوامل فردی2.عوامل سازمانی 3.گفتمان سازی است. پدیده محوری در برگیرنده پرورش تفکر راهبردی مدیران است که شامل 1.بعد فردی2.بعد شهودی3.دید سیستمی است. عوامل زمینه ای در برگیرنده 1.بستر فرهنگی 2.زمینه یادگیری 3.عوامل روانشناختی 4.استقلال سازمانی است. و عوامل مداخله ای در برگیرنده عوامل محیطی در دو بعد 1: درون سازمانی و 2: برون سازمانی است. راهبردها شامل مدیریت استعداد در دو بعد 1: استعدادیابی 2: جذب و نگهداشت است.
شناسایی ابعاد و مهارت های لازم برای تدریس اثربخش در آموزش مجازی از منظر اساتید دانشگاه: یک مطالعه پدیدارشناسانه به روش جورجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به جهت نقش کلیدی اساتید در برگزاری کلاس های مجازی و شناخت و ادراک آنان از ابعاد و مؤلفه های تدریس اثربخش در فضای مجازی در این پژوهش با هدف شناسایی ابعاد و مهارت های لازم برای تدریس اثربخش در آموزش مجازی، ازنظر اساتید دانشگاه استفاده شد. پژوهش با رویکرد کیفی و با روش پدیدارشناسی از نوع توصیفی انجام شد. به این منظور با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و مصاحبه نیمه ساختار یافته با 18 مشارکت کننده، داده ها گردآوری شد و به روش جورجی تحلیل گردید. به منظور باور پذیری یافته ها از سه روش ممیزی بیرونی، بازبینی نتایج توسط اطلاع رسان ها و روش کنترل مداوم، استفاده شد. یافته های پژوهش به شناسایی و دسته بندی 4 بُعد و 21 مؤلفه برای اندازه گیری تدریس اثربخش مجازی در دانشگاه منتج گردید. یافته ها بر تفاوت بستر مجازی با حضوری، بازتعریف نقش برنامه ریزان، استادان و دانشجویان در فضای مجازی، تاکید داشته و نشان دادند که چهار بُعد عوامل فردی، ابعاد مهارتی و شایستگی و توانایی اساتید، زیرساخت ها، تجهیزات و امکانات و عوامل زمینه ای بر اثربخشی تدریس در آموزش مجازی در دانشگاه ها تأثیرگذار است. براساس یافته های پژوهش، پیشنهادهایی ارائه گردید.
تبیین عوامل موثر بر بهبود کیفیت نظام آموزشی کارکنان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال ۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
115 - 139
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: از جمله مسائلی که سازمان های رسانه ای، در پی کسب مزیت رقابتی در سپهر رسانه ای با آن مواجه هستند، آموزش و توانمندسازی کارکنان است. از اینرو مقاله حاضر با هدف تبیین عوامل موثر بر بهبود کیفی آموزش کارکنان رسانه ملی انجام پذیرفته است.
روش شناسی پژوهش: تحقیق حاضر در دو بخش کیفی و کمی انجام شده است که مقاله حاضر به دنبال تبیین عوامل موثر استخراج شده در بخش کیفی می باشد. جامعه آماری، متشکل از کارکنان این سازمان بود که 430 نفر به عنوان نمونه با استفاده از فرمول کوکران به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. گردآوری اطلاعات به وسیله پرسشنامه تدوین شده در مرحله کیفی پژوهش، صورت گرفت. رواﯾﯽ ﻣﺤﺘﻮاﯾﯽ ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪ با استفاده از جدول ﻻوﺷﻪ محاسبه شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون t و مدل سازی معادلات ساختاری و رویکرد حداقل مربعات جزئی (PLS) بود. شاخص های معناداری بار عاملی، ضریب پایایی ترکیبی و میانگین واریانس استخراجی مورد ارزیابی قرار گرفت. در این راستا از نرم افزارهای SPSS و Smart PLS3 استفاده شد.
یافته ها: در راستای الگوی مستخرج، متشکل از 12عامل درونداد، 15عامل فرایند، 3 عامل برونداد، 3 عامل پیامد و 155 ملاک و 910 نشانگر؛ یافته ها نشان داد همگی از قدرت تبیین کیفیت آموزش برخوردار بوده و مدل پژوهش برازش لازم را دارد.
بحث و نتیجه گیری: نتایج این مطالعه ضمن ارائه دیدگاهی روشن و برنامه ریزی عملیاتی برای مدیران رسانه در رابطه با آموزش سرمایه انسانی؛ در افزایش انگیزه عوامل انسانی، مدرسان و مدیران آموزشی در چگونگی بهبود و ارتقای کیفی نظام آموزشی سازمان در راستای اهداف و ماموریت نهایی آن موثر می باشد.
پیش بینی رفتارهای نوآورانه و توسعه حرفه ای معلمان بر اساس مؤلفه های رهبری تحول گرای مدیران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه حرفه ای معلم سال ۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۱)
155 - 173
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، پیش بینی رفتارهای نوآورانه و توسعه حرفه ای معلمان بر اساس مؤلفه های رهبری تحول گرای مدیران بود. در این پژوهش از روش توصیفی از نوع همبستگی استفاده شده است. جامعه آماری، شامل 1500 نفر از معلمان دوره ابتدایی شهرستان خرم آباد در سال 1401-1400 که ۷۰۰ نفر مرد و ۸۰۰ نفر زن بودند؛ از این تعداد، 306 نفر با استفاده از جدول کرجسی و مورگان و به روش نمونه گیری طبقه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه مدیریت تحول گرا باس وآولیو (1997) و پرسش نامه رفتارهای نوآورانه کانتر (۱۹۹۸) و پرسش نامه توسعه حرفه ای نوا (۲۰۰۸) استفاده شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 22 و روش های آمار توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج آزمون همبستگی پیرسون پژوهش نشان داد که بین رهبری تحول گرا با رفتارهای نوآورانه و توسعه حرفه ای معلمان و مؤلفه های آن، رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. بر اساس نتایج رگرسیون گام به گام، دو مؤلفه ملاحظات فردی و نفوذ آرمانی، از میان مؤلفه های رهبری تحول گرا، پیش بینی کننده مناسبی برای رفتارهای نوآورانه و دو مؤلفه انگیزش الهام بخش و ترغیب ذهنی، از میان مؤلفه های رهبری تحول گرا، پیش بینی کننده مناسبی برای توسعه حرفه ای معلمان هستند؛ .بر این اساس می توان نتیجه گرفت مدیر تحول گرا با داشتن ویژگی ملاحظات فردی، با توجه به تفاوت های فردی معلمان، با دادن مسئولیت های جدید و متناسب با نیازشان برای تجربه های جدید و نوآوری، می تواند معلمان را تحریک کند و در این راه نیز آن ها را از هیچ نوع هدایت و حمایتی محروم نمی کند و با آن ها رابطه ای دوستانه دارد.
مقایسه تنظیم هیجانی، سبک های تصمیم گیری و پردازش شناختی کودکان با اختلال نافرمانی مقابله ای و کودکان بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه تنظیم هیجانی، سبک های تصمیم گیری و پردازش شناختی در کودکان با اختلال نافرمانی مقابله ای و کودکان بهنجار بود. روش: روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع علی-مقایسه ای بود، جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان بهنجار و با اختلال نافرمانی مقابله ای مقطع ابتدایی شهرستان مینودشت در سال تحصیلی 98 - 1397 بود. کودکان با اختلال نافرمانی مقابله ای با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای و کودکان بهنجار با روش در دسترس انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده شامل مقیاس درجه بندی اختلال نافرمانی مقابله ای کودکان هومرسون و همکاران، پرسشنامه تنظیم هیجان گراس و جان، سبک های تصمیم گیری اسکات و بروس و پرسشنامه پردازش اطلاعات اسکوونبرگ و اسکیلدر بود. یافته ها: نتایج آزمون تحلیل واریانس چندمتغیری نشان داد که میانگین ارزیابی مجدد کودکان بهنجار بیشتر از کودکان با اختلال نافرمانی مقابله ای بود و میانگین سرکوبی کودکان با اختلال نافرمانی مقابله ای بیشتر از کودکان بهنجار بود. در سبک های تصمیم گیری اجتنابی، وابسته و آنی میانگین کودکان با اختلال نافرمانی مقابله ای بیشتر از کودکان بهنجار بود و در سبک های شهودی و منطقی میانگین کودکان بهنجار بالاتر بود. میانگین مؤلفه های پردازش شناختی شامل خواندن انتقادی، بافت اولیه و ساختار کودکان بهنجار بیشتر از کودکان با اختلال نافرمانی مقابله ای بود. نتایج: بنابراین می توان نتیجه گرفت که ماهیت اختلال کودکان با اختلال نافرمانی مقابله ای موجب می شود که آنها در تنظیم هیجانی، سبک های تصمیم گیری و پردازش شناختی از همتایان بهنجار خود ضعیف تر عمل کنند.
ارتقای تعامل با همسالان از مسیر راهبردهای خودتنظیمی در دانش آموزان دارای نارسایی های ویژه یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف ارتقای تعامل با همسالان از مسیر راهبردهای خودتنظیمی در دانش آموزان با نارسایی های ویژه در یادگیری انجام شد. روش ها: دراین راستا، طرح نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. جامعه آماری پژوهش شامل تمام دانش آموزان دارای اختلال یادگیری ویژه دوره ابتدایی شهر تبریز بود. نمونه پژوهش 30 نفر (15 نفر گروه آزمایش و 15 نفرگروه کنترل) با اختلال یادگیری ویژه بودند که از میان دانش آموزان دارای اختلال یادگیری دوره ی ابتدایی شهر تبریز به صورت دردسترس انتخاب شدند. از مقیاس روابط با همسالان هادسون در پیش آزمون و پس آزمون برای جمع آوری داده ها استفاده شد. آموزش راهبردهای خودتنظیمی برای گروه آزمایش در 8 جلسه یک ساعته به مدت 2 ماه ارائه شد. یافته ها: تحلیل کوواریانس نشان داد که آموزش راهبردهای خودتنظیمی تعامل با همسالان را در دانش آموزان دارای اختلال یادگیری ویژه به طور معنا داری بهبود می بخشد (P<0.05. نتیجه گیری: به واسطه نقش مؤثر آموزش راهبردهای خودتنظیمی در بهبود تعامل دانش آموزان دارای اختلال یادگیری با همسالانشان طراحی و اجرای این برنامه برای سایر گروه های نارسایی های تحولی نیز پیشنهاد می شود.
واکاوی و تحلیل وضعیت موجود رهبری آموزشی در نظام آموزش و پرورش ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال ۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
172 - 195
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: در چند دهه گذشته، رهبری آموزشی و توجه به کیفیت عملکرد مدیران مدارس در رأس سیاست های آموزشی بوده است. هدف این پژوهش واکاوی و بررسی اسناد بالادستی و پژوهش های صورت گرفته در این خصوص به منظور تبیین وضعیت موجود رهبری آموزشی و گذار به آن است.
روش شناسی پژوهش: پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ نحوه ی جمع آوری داده ها کیفی و از نوع تحلیل اسنادی است.که با استفاده از روش استنتاج مبتنی بر تحلیل مفاهیم و مفهوم پردازی مجدد صورت پذیرفت. این روش نوعی فراتحلیل یا تلفیق پژوهشی است.که پژوهشگران به جای مجموعه ای از قواعد آماری از آن به عنوان ابزاری جهت دسته بندی مجموعه ای از ویژگی های مرتبط با یک پدیده و تبیین آن ها استفاده می نمایند جامعه ی مورد مطالعه پژوهش، شامل کلیه پژوهش های داخلی مرتبط با موضوع رهبری آموزشی و اسناد بالادستی نظام آموزش و پرورش کشور جمهوری اسلامی ایران می باشد که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند پژوهش ها و اسناد مربوطه انتخاب گردید.
یافته ها: یافته پژوهش های داخلی مرتبط با موضوع رهبری آموزشی در سطح مدارس، حاکی از شناسایی 29 ویژگی بوده که این ویژگی ها در 4 بعد «مدیریت و بهبود سازمانی»، «پیشرفت فردی و توسعه آموزشی»، «الگوها و مدل های رهبری» و «توصیف رهبری» دسته بندی گردیدند.
بحث و نتیجه گیری: بر مبنای تحلیل های صورت گرفته در اسناد بالادستی می توان گفت که بجز در سند تحول بنیادین(1390) در سایر اسناد موضوع رهبری آموزشی به صورت تلویحی و ضمنی، در قالب مضامینی همچون «مدیریت مدرسه محور»، «مدیریت مشارکتی»، «مدرسه محوری»، «راهبری برنامه درسی»، «هدایت گری» و «تسهیل گری» مورد توجه قرار گرفته است.
ادراکات و تجارب زیسته معلمان از وضعیت آموزش هنر در کلاس های چندپایه (مورد مطالعه: استان چهارمحال و بختیاری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره ۲۰ پاییز ۱۴۰۳شماره ۳
185 - 203
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه، شناسایی تجارب زیسته معلمان از وضعیت آموزش هنر در کلاس های چندپایه ابتدایی بوده است. در این پژوهش برای گردآوری اطلاعات از روش پدیدارشناسی و ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. شرکت کنندگان در پژوهش، معلمان کلاس های چندپایه ابتدایی استان چهارمحال و بختیاری بودند که از آنها 16 نفر به عنوان نمونه با روش نمونه گیری هدفمند گلوله برفی انتخاب شد. تحلیل داده ها با روش کوربین و استراوس صورت گرفت. یافته ها نشان داد که تعداد کدهای باز استخراج شده (2091) بود که به ترتیب در چهار هسته اصلی هنرهای ترسیمی (89/29)، دستی (30/26)، ادبی (63/24) و نمایشی (18/19) دسته بندی شد. کد محوری «نقش مشارکتی معلم و دانش آموزان» دارای بیشترین فراوانی در هنرهای ترسیمی (88/14)، نمایشی (22/17) و ادبی (24/25) و کد محوری «تلفیق هنرهای دستی با دروس مختلف» دارای بیشترین فراوانی در هنرهای دستی (36/14) بود. در ارتباط با کمترین کد های محوری نیز می توان به «انجام فعالیت های انفرادی» اشاره داشت که دارای کمترین فراوانی در هنرهای دستی (45/1) و ادبی (58/0) بود. کد های محوری «بی توجهی معلم به ارزشیابی» و «استفاده از فضای کلاس» دارای کمترین فراوانی در هنرهای نمایشی (2) و کد محوری «بی توجهی به گروه بندی» دارای کمترین فراوانی در هنرهای ترسیمی (96/0) بود. در نهایت یافته ها حاکی از این امر است که اهمیت انواع هنرها در نزد معلمان کلاس های چندپایه، به یک میزان نبوده است؛ بنابراین پیشنهاد می گردد که متصدیان امر با برگزاری آموزش های ضمن خدمت، اهمیت آموزش و توجه به انواع هنرها را برای معلمان کلاس های چندپایه تبیین نموده و حمایت های لازم را در این راستا به عمل آورند.
طراحی محیط یادگیری مبتنی بر رویکرد تلفیقی با تاکید بر حوزه های آموزش و یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فناوری های آموزشی در یادگیری دوره ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۳
65 - 107
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف طراحی محیط های یادگیری مبتنی بر رویکرد تلفیقی، با تاکید بر حوزه های آموزش و یادگیری، با استفاده از مدل طراحی آموزشی و محیط های یادگیری زارعی زوارکی(۱۳۹۱)، در درس علوم پایه سوم ابتدایی صورت گرفته است که براساس هدف، کاربردی و از منظر روش پژوهش از نوع آمیخته (کیفی- کمی) می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمام دانش آموزان ابتدایی در سه شهر بندرعباس، ایرانشهر و کرمان می باشد که با به کارگیری روش نمونه گیری تصادفی، 100 دانش آموز ابتدایی به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. این پژوهش با فرایند طراحی، اعتباریابی، اجرا و ارزشیابی انجام شد. اعتباریابی با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته و ارزشیابی درونی بر اساس الگوی فرانسیس کلاین و ارزشیابی بیرونی بر اساس الگوی مشارکتی نیکولز، توسط متخصصان برنامه ریزی درسی و معلمان ابتدایی انجام شد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که با ایجاد فرصت های عملی برای یکپارچه سازی مفاهیم میان رشته ای، معلمان می توانند زمینه یادگیری عمیق، پایدار و مرتبط با موقعیت های زندگی واقعی دانش آموزان و تجربه یادگیری لذت بخش و زمینه تغییر نگرش در دانش آموزان را فراهم سازند.
بررسی رابطه مدیریت استعداد با عملکرد شغلی از طریق توانمندسازی روان شناختی معلمان مقطع متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین رشته ای در آموزش سال ۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
113 - 126
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق بررسی ارتباط بین مدیریت استعداد با عملکرد شغلی از طریق توانمندسازی روانشناختی در معلمان مقطع متوسطع اول شهرستان ممسنی می باشد. این تحقیق کاربردی و از نوع توصیفی و همبستگی است. جامعه آماری این تحقیق، تمامی معلمان مقطع متوسطه اول شهرستان ممسنی به تعداد 301نفر بود، که از این تعداد 170 نفر به عنوان نمونه و به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای با محقق همکاری کردند.ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه های استاندارد عملکرد شغلی پترسن و همکاران(2004)، مدیریت استعداد احمدی و همکاران(1391) و توانمندسازی روانشناختی(اسپریتزر ،1995) بود. برای توصیف داده ها از روش های آمار توصیفی و برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون و معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که بین مدیریت استعداد و توانمندسازی روانشناختی با عملکرد شغلی رابطه ی مثبت و معناداری وجود داشت و همچنین بین مدیریت استعداد و توانمندسازی روانشناختی رابطه ی مثبت و معناداری وجود داشت. در نهایت، نتایج نشان داد که ارتباط بین مدیریت استعداد با عملکرد شغلی از طریق توانمندسازی روانشناختی مثبت و معنادار بود(01/0P ≤).
تعیین ارتباط بین رشد حرفه ای و اعتبار سازمانی با درگیری شغلی معلمان دوره متوسطه اول شهرستان ممسنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق تعیین ارتباط بین رشد حرفه ای و اعتبار سازمانی با درگیری شغلی در معلمان مقطع متوسطه اول شهرستان ممسنی بود. این تحقیق کاربردی و از نوع توصیفی و همبستگی بود. جامعه آماری این تحقیق، تمامی مقطع متوسطه اول شهرستان ممسنی به تعداد 301نفر بود، که از این تعداد 170 نفر به عنوان نمونه و به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای با محقق همکاری کردند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه های استاندارد اعتبار سازمانی سرمد و همکاران (1390)، رشد حرفه ای آکفیلت و کوت (2005) و درگیری شغلی قنبری و همکاران (1394) بود. برای توصیف داده ها از روش های آمار توصیفی و برای تجزیه استنباطی داده ها از روش های آماری ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون استفاده شد. نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که بین رشد حرفه ای و اعتبار سازمانی با درگیری شغلی رابطه ی مثبت و معناداری وجود داشت و همچنین نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که رشد حرفه ای و اعتبار سازمانی قابلیت پیش بین معنادار درگیری شغلی آزمودنی ها را دارد(01/0P ≤).
آموزش و محیط زیست در پرتو الهیات با تاکید بر سند تحول بنیادین آموزش
حوزههای تخصصی:
تغییرات محیط زیست و فعالیت های انسان با یکدیگر رابطه مستقیمی داشته و در دراز مدت این تغییرات عواقب ناگواری برای زندگی و سلامت انسان به همراه دارد. پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی آموزش و محیط زیست در پرتو الهیات با تاکید بر سند تحول بنیادین آموزش پرداخته است. قرآن کریم و روایات معصومین(ع) سرشار از آیات و احادیثی است که بر اهمیت حفظ و حراست از محیط زیست تأکید می کنند. سند تحول بنیادین آموزش و پرورش نیز به عنوان نقشه راه نظام آموزشی جمهوری اسلامی ایران، بر تربیت نسلی متعهد به حفظ محیط زیست تأکید دارد. یافته های این پژوهش نشان می دهد الهیات محیط زیست به عنوان دانشی نوظهور، با اتکاء به آموزه های دینی، درصدد یافتن راه حل هایی عمیق و پایدار برای چالش های زیست محیطی امروز بشر است. از طرفی یکی از پایه های اصلی مورد توجه در تمامی بخش های سند پایه الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت سند تحول بنیادین آموزش و پرورش و برنامه درس ملی، به رسمت شناختن اهتمام به رابطه انسان با طبیعت و محیط زیست به عنوان بستر تلاش برای تحقق مراتبی از حیات طیبه برای مخاطبان نظام آموزشی است. در این زمینه باید محیط را به گونه ای منسجم و هدفمند تدوین و طراحی نموده و امکان انتقال آن را از راه هایی نظیر تقویت آموزش مفاهیم زیست محیطی در نظام آموزشی در تمامی مقاطع تحصیلی با گنجاندن دروس تخصصی و متناسب با سن دانش آموزان، نهادینه سازی فرهنگ حفاظت از محیط زیست در جامعه، تقویت و حمایت پژوهشگران در زمینه الهیات محیط زیست را فراهم آورد.
تأثیر توان بخشی شناختی رایانه ای بر مهارت های کلامی دانش آموزان با نقص ویژه یادگیری ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش، بررسی تأثیر توان بخشی شناختی رایانه ای بر مهارت های کلامی دانش آموزان با نقص ویژه یادگیری ریاضی بود. روش: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و پیگیری دوماهه بود. از میان دانش آموزان پسر پایه چهارم ابتدایی با نقص ویژه یادگیری ریاضی شهر اهواز به روش نمونه گیری تصادفی ساده تعداد 40 نفر انتخاب و پس از همتاسازی با جایگزینی تصادفی در گروه های آزمایش (20 نفر) و گواه (20 نفر) قرار گرفتند. آزمودنی های گروه آزمایش به مدت 12 جلسه ای 50 تا 60 دقیقه ای برنامه آموزش نرم افزار توان بخشی شناختی کاپیتان لاگ (نسخه 2018) را به شیوه انفرادی دریافت کردند در حالی که به گروه گواه این برنامه آموزشی ارائه نشد. به منظور سنجش مهارت ها کلامی دانش آموزان از آزمون رشد زبان (TOLD) استفاده شد. اطلاعات جمع آوری شده از راه آزمون آماری تحلیل کوواریانس چندمتغیری با استفاده از نسخه بیست و چهارم نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شده اند. یافته ها: توان بخشی شناختی رایانه ای باعث شد که توانایی آزمودنی های گروه آزمایش در مراحل پس آزمون و پیگیری در مقایسه با گروه گواه، در اکثریت مهارت های کلامی از جمله واژگان تصویری، واژگان ربطی، واژگان شفاهی، درک دستوری، تقلید جمله، تکمیل دستوری، تمایزگذاری کلمه و تحلیل واجی افزایش پیدا کرد (05/0>p)، ولی بین توانایی تولید کلمه گروه های آزمایش و گواه در مراحل پس آزمون و پیگیری تفاوت معناداری مشاهده نشد (05/0<p). نتیجه گیری: یافته ها نشان می دهد که برنامه توان بخشی شناختی رایانه ای بر رشد مهارت های کلامی دانش آموزان با نقص ویژه یادگیری ریاضی مؤثر است و می تواند به عنوان یک روش مداخله ای مناسب استفاده شود.
شناسایی برنامه های درسی کارآمد در تدوین منابع آموزش زبان فارسی با مقاصد عمومی برای غیرفارسی زبانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال ۱۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۲
67 - 90
حوزههای تخصصی:
یکی از کاستی های حوزه دانش آموزشکاوی زبان فارسی، نبود آگاهی از مناسب ترین برنامه های درسی برای تدوین منابع آموزشی است. هدف این پژوهش شناسایی برنامه های درسی کارآمد برای آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان برای مقاصد عمومی است. در این پژوهش میدانی 43 مدرس آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان از مراکز مختلف آموزش زبان فارسی دانشگاه های کشور به صورت تصادفی شرکت کرده اند. در این پژوهش از یک پرسشنامه محقق ساخته که حاوی 11 گویه در مورد انواع برنامه های درسی که نیز اعتبارسنجی شده است، استفاده گردید. نتایج نشان داد که از 11 برنامه درسی 9 برنامه درسی در وضعیت مطلوب و اثرگذار برای تدوین منابع آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان برای اهداف عمومی قرار دارند. از نظر رتبه بندی 3 برنامه درسی «مهارت های آمیخته زبانی»، «تکلیف بنیان » و «مفهومی-کارکردی» از نظر میزان اهمیت و کارآمدی برای تدوین منابع آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان برای اهداف عمومی در اولویت اول تا سوم و نیز برنامه های درسی « توانش بنیان»، «محتوا بنیان » و «متن بنیان» در ردیف های نهم تا یازدهم قرار گرفته اند.
کنش افتراقی سوال های آزمون ریاضیات پایه چهارم مطالعه تیمز 2019 برحسب جنسیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: مطالعه حاضر با هدف بررسی کنش افتراقی سوالات آزمون ریاضیات مطالعه تیمز 2019پایه چهارم، برحسب جنسیت انجام شد.
روش پژوهش: باتوجه به اینکه تحلیل برمبنای داده های گردآوری شده از کشور ایران در مطالعه مذکور صورت گرفت؛ این پژوهش توصیفی و از نوع تحلیل ثانویه به شمار می آید.
یافته ها: برای بررسی کنش افتراقی، ابتدا از میان 14 دفترچه سوال، دو دفترچه یک و هفت به صورت تصادفی انتخاب و نمونه پژوهش، شامل 861 نفر بودند. برای تحلیل از دو روش سنتی و نوین به ترتیب "روش رگرسیون لجستیک" و "روش خی دو لرد مبتنی بر مدل راش" استفاده شد. یافته ها نشان داد نتایج کنش افتراقی با هر دو روش یکسان بود و از 32 سوال دفترچه یک، چهار سؤال دارای کنش افتراقی بود که دو سؤال به نفع دختران و دو سؤال به نفع پسران بود. همچنین از 30 سؤال دفترچه هفت، سه سؤال کنش افتراقی داشت که دو سؤال به نفع پسران و یک سؤال به نفع دختران بود
نتیجه گیری: در بررسی ساختار سوال های دارای کنش افتراقی، مشخص شد در حیطه های محتوایی، پسران احتمالا در اعداد و دختران در هندسه تمایل به عملکرد بهتری داشتند. همچنین باتوجه به سطوح شناختی، احتمالا پسران تمایل به عملکرد بالاتری در به کاربستن و استدلال داشته و در زمینه سوال های مرتبط با زندگی تمایل به پاسخگویی صحیح برای پسران نسبت به دختران احتمالا بیشتر باشد. بنابراین، پیشنهاد می شود، سوالات دارای کنش افتراقی از طریق مصاحیه مبتنی بر تکلیف بررسی عمیق تری شوند.
نقش ایدئولوژی های برنامه درسی در جهت دهی به ارزش ها، اهداف و روش های تعلیم و تربیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۳
129 - 150
حوزههای تخصصی:
این مقاله با هدف تعیین موضع گیری هر یک از ایدئولوژی های برنامه درسی (جزمیت گرایی مذهبی، انسان گرایی منطق گرا، پیشرفت گرایی، نظریه انتقادی، نومفهوم گرایی و کثرت گرایی شناختی) نسبت به ارزش ها، اهداف، و روش های تربیتی انجام شد. در مرحله نخست، با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی، فصل مرتبط با ایدئولوژی های برنامه درسی از کتاب تصورات تربیتی (آیزنر، 1994) تحلیل شد تا جهت گیری هر یک از ایدئولوژی ها در مورد منطق، اهداف، و محتوای برنامه درسی تعیین گردد. سپس در مرحله دوم، یازده متخصص نظریه برنامه درسی از طریق یک پیمایش کیفی دعوت به مشارکت شدند تا نتایج به دست آمده را ارزیابی و بهبود بخشند. به این ترتیب، یک چارچوب مفهومی تدوین شد که سیاست گذاران تربیتی، برنامه ریزان درسی، معلمان، و والدین می توانند با استفاده از آن، شناخت جامعی از جهت گیری هر یک از ایدئولوژی های برنامه درسی درباره هفت عنصر اساسی برنامه درسی (منطق حاکم، آرمان تعلیم و تربیت، دانش دارای ارزش تدریس، تدریس اثربخش، نقش معلم، نقش دانش آموز، و کارکرد ارزشیابی آموزش) به دست آورند و بر اساس این شناخت، درباره ایدئولوژی برنامه درسی مورد ترجیح خود تأمل نمایند.
مرور نظام مند برنامه ی آموزش والدین هانن بر مهارت های ارتباطی، تعاملی و زبانی کودکان با اختلال طیف اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۳
1 - 41
حوزههای تخصصی:
اختلال طیف اتیسم اختلالی تحولی است که تأثیر قابل توجهی بر مهارت های ارتباطی می گذارد. ازآنجاکه داشتن مهارت های ارتباطی برای رشد سایر مهارت ها ضروری است، به کارگیری مداخلات زودهنگام در جهت بهبود مهارت های ارتباطی در کودکان با اختلال طیف اتیسم ضروری به نظر می رسد. هدف از مطالعه حاضر بررسی تأثیر برنامه ی آموزش والدگری هانن بر مهارت های ارتباطی، تعاملی و زبانی کودکان با اختلال طیف اتیسم بود که به روش مروری نظام مند انجام شد. بر این اساس، با جستجوی کلیدواژه های اختلال طیف اتیسم، مهارت های ارتباطی، مداخلات زودهنگام، برنامه والدین هانن، در پایگاه های اطلاعاتی فارسی و خارجی شامل ساینس دایرکت، سیج پاب، پایگاه اطلاع رسانی اریک، کتابخانه آنلاین ویلی، اسپرینگر، مرکز ملی اطلاعات بیوتکنولوژی (پابمد)، مرکز اطلاعات جهانی پروکوست، پایگاه مجلات تخصصی نور، پایگاه مرکز اطلاعات علمی، مگ ایران و ایران داک، کلیه مقالات و پایان نامه های در بازه ی زمانی 1990 تا 2022 بررسی شد. ازاین رو، با توجه به ملاک های ورود و خروج به پژوهش، نتایج 13 مقاله و پایان نامه استخراج و موردبررسی قرار گرفت. نتایج این پژوهش ها نشان داد که برنامه والدین هانن می تواند با تکیه بر استراتژی های آموزشی در محیط طبیعی و تعامل مؤثر والد با کودک، موجب اکتساب طبیعی مهارت های ارتباطی کودکان با اختلال طیف اتیسم شود؛ بنابراین پیشنهاد می شود از این برنامه به عنوان مداخله ای زودهنگام آموزش والدین جهت کار با کودک با اختلال طیف اتیسم مورداستفاده قرار گیرد. بااین وجود، به علت محدودیت های پژوهشی که تعمیم پذیری نتایج را به خطر می اندازد، اثربخشی آن نیازمند بررسی های دقیق تری است.
بررسی توصیفی کتب قرآن و هدیه های آسمان دوره ابتدایی از منظر آموزش آموزه های دینی
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی توصیفی کتب آموزش قرآن و هدیه های آسمانی دوره دبستان، پایه اول تا ششم از منظر میزان توجه به تعلیم آموزه های دینی بود. روش پژوهش، از نوع تحلیل محتوای کمّی- توصیفی بوده و جامعه آماری کلیه کتب آموزش قرآن و هدیه های آسمانی دوره دبستان بود که در سال تحصیلی 1402-1401 در برنامه درسی مدارس تدریس می شدند. در همین راستا، 21 عنوان کتاب، 289 درس، 1869 صفحه و 979 تصویر به صورت سر شماری، مورد تحلیل قرار گرفت. واحد زمینه در این مطالعه تحلیلی، صفحه و واحد ثبت، تصویر و مضمون بود. فرایند کدگذاری به شیوه قیاسی و براساس مولفه های آموزه های دینی (آموزه های اعتقادی، اخلاقی- ارزشی، مناسکی- عملی/ عبادی، عاطفی) انجام گرفت. یافته ها نشان داد، از مجموع 5169 فراوانی مشاهده شده در مضمون و تصویر، مولفه آموزه های اعتقادی با 1720 مضمون و 130 تصویر(1850 مورد، 79/35 درصد) بالاترین فراوانی و پس از آن با اختلاف ناچیز، آموزه های مناسکی- عملی/ عبادی با 1406 مضمون و 394 تصویر(1800 مورد، 82/34 درصد) قرار دارد. مولفه ارزش های اخلاقی- ارزشی با 1324 مضمون و 1599 تصویر (1483مورد، 69/28 درصد) و آموزه های عاطفی با 34 مضمون و 2 تصویر (36 مورد، 69/0 درصد) در رتبه های بعدی قرار دارند. در نتیجه آموزه های اعتقادی و مناسکی- عملی بیشترین فراوانی و مولفه آموزه های عاطفی کمترین فراوانی را دارند و اغلب آموزش ها متن محور هستند. بنابراین پیشنهاد می شود که براساس نیازهای دانش آموزان این دوره، آموزه های عاطفی و استفاده بیشتر از قابلیت های تصویر در کتب قرآن و هدیه های آسمان مورد توجه برنامه ریزان قرار گیرد.
تجربه های زیسته معلمان از یادگیری حرفه ای در محیط کار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال ۲۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۸۹
27 - 54
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، فهم تجربه های زیسته دبیران دوره متوسطه از فعالیت های یادگیری حرفه ای در محیط کار است. به منظور دستیابی به این هدف، از روش پژوهش کیفی (پدیدارشناسی) استفاده شد. شرکت کنندگان این پژوهش را دبیران مدارسی دخترانه و پسرانه متوسطه شهرستان گناباد در سال تحصیلی 1401-1400 تشکیل دادند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند از نوع موارد مطلوب و با درنظرگرفتن معیارهایی مانند معلمان کم تجربه (کمتر از 6 سال سابقه) و باتجربه (بالاتر از 10 سال سابقه)، داشتن تدریس تمام وقت در تمام یا بیشترین سال های خدمت، اشتهار به عنوان معلم نمونه، اقدام پژوه برتر یا فعال در حوزه درس پژوهی و سایر جشنواره ها، تجربه سرگروه آموزشی بودن و معلمی مدارسی خاص (تیزهوشان و نمونه) انتخاب شدند. در نهایت، با بیست نفر از دبیران به عنوان مطلعان کلیدی مصاحبه شد. برای جمع آوری داده ها از مصاحبه نیمه ساخت یافته استفاده شد. به منظور تحلیل داده های به دست آمده، از روش کدگذاری باز و محوری استفاده شد. همچنین، اعتبار نتایج بر اساس معیارهای چهارگانه لینکلن و گوبا و با اطمینان از موثق بودن داده های به دست آمده از مصاحبه و نیز مستندسازی روند کدگذاری داده ها در مراحل گوناگون و بازبینی توسط اعضای تیم پژوهش تأمین شد.نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد، یادگیری سازنده گرایی (یادگیری تأملی، یادگیری از کار، بازخورد، یادگیری از راه تجربه)، یادگیری اجتماعی (یادگیری تعاملی، منتورینگ و یادگیری مشاهده ای)، یادگیری خودراهبر (خودتوسعه ای و فرصت های یادگیری) و یادگیری رسمی (آموزش های بلندمدت و کوتاه مدت)، به عنوان مضمون های اصلی استخراج شده از مصاحبه ها، تجربه های معلمان را از یادگیری حرفه ای در محیط کار به تصویر می کشند. این شناخت به حمایت و تسهیل برنامه های توسعه حرفه ای مستمر معلمان در محیط کار کمک می کند.
ارزیابی عوامل مؤثر چابکی یادگیری در یادگیری الکترونیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال ۲۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۹۰
117 - 147
حوزههای تخصصی:
چابکی یادگیری مفهومی امیدبخش در دنیای آموزش است که مجموعه ای از رفتارهای تعریف شده در جهت یادگیری دقیق، سریع و هدفمند را دربر می گیرد. در مدارس ایران، به این مجموعه رفتارها کمتر توجه شده است؛ بنابراین پژوهش حاضر با هدف ارزیابی عوامل مؤثر چابکی یادگیری در یادگیری الکترونیکی انجام شده است. پژوهش حاضر از بعد هدف، کاربردی و براساس گردآوری داده ها به شیوه کیفی و با استفاده از روش تحلیل مضمون انجام شد. گردآوری داده ها و استخراج مضامین با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان آگاه در این حوزه انجام شد. مشارکت کنندگان با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و معیار اشباع نظری انتخاب شدند. یافته ها نشان دادند 60 مضمون پایه و 15مضمون اصلی بر چابکی یادگیری در یادگیری الکترونیکی مؤثر است. این مضامین شامل چابکی محیطی، پشتیبانی آموزشی، برنامه های نوآورانه، چابکی آموزشی، سازمان چابک، یادگیری مشارکتی، هدفمندی آموزشی، جهت داربودن آموزش و... است. به منظور تحقق چابکی یادگیری در آموزش الکترونیک باید شرایطی فراهم شود که برنامه ها در راستای جهت داربودن آموزش و هدفمندی اجرا شوند. یافته ها نشان دادند ارتباط بین تمامی مؤلفه ها معنادار بوده (0/05<p) و شدت رابطه نیز، به جز دو نمونه که شدت رابطه متوسط دارد، در مابقی نمونه ها، در حد قوی تا بسیار قوی بوده است. دو نمونه ای که از بقیه مؤلفه ها ضعیف تر بودند عبارت اند از: پشتیبانی آموزشی و نیز دانش و اطلاعات. ازآنجاکه ضریب مسیر همه مؤلفه ها بیشتر از 0/50 و ارتباط بین آن ها معنادار (0/05<p) است؛ بنابراین نتیجه پژوهش حاضر نشان می دهد که الگوی چابکی یادگیری در یادگیری الکترونیکی در برازش به داده ها از اعتبار کافی برخوردار است.