ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۷۰۷ مورد.
۱.

بررسی نقش هوش مصنوعی در پیش بینی روندهای آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هوش مصنوعی برنامه ریزی آموزشی فناوری آموزشی یادگیری هوشمند پیش بینی روندهای آموزشی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : 0 تعداد دانلود : ۱
هدف: اقدامات آموزشی و آکادمیک در زمان های اخیر در معرض پیشرفت های فن آوری مهم و گسترده ای قرار گرفته اند که مداخله اخیر هوش مصنوعی بهترین نمونه آن است. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش هوش مصنوعی در پیش بینی روندهای آموزشی انجام شده است. روش شناسی: روش پژوهش حاضر از نوع مطالعات کیفی و با استفاده از راهب رد پدیدارشناس ی بود. در این پژوهش پدیده محوری، اساتید و کارشناسان در حوزه هوشمندسازی مدارس بود. جامعه آماری در این پژوهش کارشناسان هوش مصنوعی و استادان دانشگاه استان خوزستان بود که با تعداد 15 نفر به اشباع نظری رسید. در این پژوهش نمونه گیری به صورت هدفمند، گلوله برفی و غیراحتمالی بود. ابزار این پژوهش جهت جمع آوری داده ها مصاحبه نیمه ساختاریافته و از نظر جمع آوری اطلاعات تک مقطعی بود. بدین صورت که سؤالاتی در جهت هدف پژوهش طراحی و از شرکت کنندگان پرسیده شد. برای تأمین روایی و پایایی مطالعه از روش ارزیابی لینکن و گوبا استفاده گردید. تحلیل داده با روش کلایزی انجام شد. یافته ها: در تحلیل یافته ها 85 کد شناسایی شد که با ادغام موارد مشابه و حذف موارد تکراری 33 معنی فرموله شده به دست آمد. عبارت های استخراج شده به چهار خوشه تقسیم شدند. به این ترتیب که محقق عبارت های استخراج شده با ماهیت موضوعی مشابه را شناسایی کرده و آنها را در درون یک خوشه قرار داد. این خوشه ها عبارتند از: توسعه ارزش های فرهنگی، ساختاردهی جدید به نظام ارتباطی انسان ها، اثربخشی تصمیمات و اقدامات انسانی و بهبود کیفیت یادگیری. نتیجه گیری و پیشنهادها: هوش مصنوعی در راه تکامل خود سرعت بسیاری دارد و هیچ روش مقابله ای با آن به جز همسو شدن وجود ندارد. یک پروژه فرهنگی موفق مبتنی بر هوش مصنوعی بیانگر آن است که چگونه هوش مصنوعی می تواند با فرهنگ تلاقی کرده و خلاقیت را تقویت کند و مرزهای همکاری فرهنگی را پیش ببرد. برای این منظور نیاز است که بین هوش مصنوعی و روش های سنتی تعامل به وجود آید. بنابراین، به کارگیری هوش مصنوعی در حوزه آموزش و فرهنگ عمومی مستلزم سرمایه گذاری قابل توجه در زیرساخت ها، تجهیزات و طراحان و صاحبان فناوری بسیار ماهر است. تحقیق و توسعه در این حوزه ادامه دارد و پیشرفت های نوین در برنامه ریزی و الگوریتم های بهینه سازی خودکار می تواند امکانات بیشتری را فراهم کند. نوآوری و اصالت : به درک وضعیت فعلی و چشم اندازهای در حال تحول آن در جهت تغییرات هوش مصنوعی در روندهای آموزش کمک می کند.
۲.

تحلیل موانع تحقق اهداف و چالش های پیش روی پژوهش سراهای دانش آموزی از منظر مدیران و دبیران: دلالت هایی برای بهبود برنامه ریزی آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پژوهش سراهای دانش آموزی مدیران پژوهش سرا معلمان تخصصی برنامه ریزی آموزشی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳ تعداد دانلود : 0
هدف: پژوهش سراهای دانش آموزی نقش مهمی در پرورش خلاقیت و مهارت های پژوهشی دانش آموزان ایفا می کنند. با این حال، این مراکز در مسیر دستیابی به اهداف خود با چالش هایی روبرو هستند که نیازمند بررسی دقیق است. این مطالعه با هدف شناسایی، بررسی چالشهای پیش روی پژوهش سراهای دانش آموزی از دیدگاه دو گروه اصلی بازیگر کلیدی (مدیران و دبیران تخصصی) و تبیین دلالتهای آن برای برنامه ریزی آموزشی مؤثر، به منظور درک موانع تحقق اهداف این مراکز در تقویت پژوهش و خلاقیت انجام شده است. ر وش شناسی: پژوهش حاضر با رویکرد کیفی و مبتنی بر تحلیل محتوای مصاحبه های نیمه ساختاریافته انجام پذیرفت. جامعه پژوهش شامل کلیه مدیران و دبیران تخصصی همکار در پژوهش سراهای دانش آموزی استان آذربایجان شرقی در سال تحصیلی ۱۴۰3-1404 بود. نمونه گیری به روش هدفمند انجام شد و شامل ۱۵ مدیر و ۲۵ دبیر گردید که بر اساس تجربه و درگیری فعال آنها در پژوهش سراها انتخاب شدند. داده های گردآوری شده با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی تحلیل شدند. برای افزایش اعتمادپذیری یافته ها، از راهبردهایی نظیر بازبینی توسط همکاران و تطبیق نتایج با مبانی نظری و پیشینه پژوهش بهره گرفته شد. یافته ها: نتایج نشان داد که مدیران و دبیران تخصصی با چالش های متمایزی در ابعاد سیستمی، زیرساختی، نگرشی و مهارتی مواجه هستند که بر عملکرد کلی پژوهش سراها و تحقق اهداف برنامه ریزی شده برای آنها تأثیرگذار است. نتیجه گیری و پیشنهادها:  تحلیل مقایسه ای دیدگاه های مدیران و دبیران، شکافی عمیق بین اهداف اولیه تأسیس پژوهش سراها (تقویت پژوهش و خلاقیت) و واقعیت اجرایی آنها را آشکار می سازد. این چالش ها بر ضرورت بازنگری در سیاست ها و برنامه ریزی های آموزشی مرتبط با این مراکز و همچنین اتخاذ رویکردی چندجانبه و هماهنگ برای رفع آنها از دیدگاه هر دو گروه تأکید دارد. نوآوری و اصالت :   این پژوهش با ارائه دسته بندی دقیقی از موانع از دیدگاه مدیران و دبیران و برجسته سازی دیدگاه هایشان، به درک جامع تری از وضعیت موجود و ریشه های مشکلات کمک می کند. این امر مبنایی برای برنامه ریزی آموزشی هدفمندتر و مداخلات سیاستی مؤثرتر جهت بهبود عملکرد این مراکز فراهم می آورد.  
۳.

تحلیل ضرورت ها و راهبردهای اجرای نظام یادگیری مهارت محور در هنرستان های فنی و حرفه ای: رویکردی بر اساس سنتزپژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نظام یادگیری مهارت محور سیاست گذاری آموزشی کارآموزی و آموزش عملی هنرستان های فنی و حرفه ای

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱ تعداد دانلود : 0
هدف: با توجه به نیاز روزافزون بازار کار به نیروهای ماهر، تقویت نظام های یادگیری مهارت محور در آموزش فنی و حرفه ای ضروری به نظر می رسد. از این رو، پژوهش حاضر با هدف تحلیل ضرورت ها و راهبردهای اجرایی نظام یادگیری مهارت محور در هنرستان های فنی و حرفه ای شهر تهران انجام شده است. روش شناسی: این پژوهش از نوع آمیخته (کیفی و کمی) بوده، در بخش کیفی از روش سنتزپژوهی هفت مرحله ای کوپر (2015) استفاده شد و داده ها با استفاده از تحلیل محتوای کیفی از نوع کدگذاری باز و محوری، تحلیل و سپس دو الگوی هسته ای و جامع برای نظام یادگیری مهارت محور ارائه گردید. در بخش کمی نیز  از تحلیل نظرات متخصصان بهره گرفته شد. جامعه آماری شامل مقالات مرتبط در پایگاه های داخلی ایران، پایگاه داده وب آو ساینس، و گوگل اسکالر در بازه زمانی 2000 تا 2025 و نمونه گیری مقالات به شیوه مبتنی بر معیار بوده است. در جستجوی اولیه، 307 مقاله مرتبط انگلیسی شناسایی شد که پس از بررسی و حذف مقالات نامرتبط، تعداد 73 مقاله انتخاب شد. همچنین، 8 مقاله فارسی مرتبط نیز مورد تحلیل قرار گرفت.    یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که برای اجرای موفقیت آمیز نظام یادگیری مهارت محور، توجه به سیاست گذاری و حمایت پایدار، طراحی برنامه های درسی مبتنی بر نیاز بازار کار، توسعه مهارت های کارآفرینی، و تقویت نقش ذی نفعان مختلف از جمله صنعت و نهادهای آموزشی ضروری است. نتیجه گیری و پیشنهادها: مدل ارائه شده بر اساس تحلیل و ترکیب مطالعات منتخب، راهکاری جامع برای بهبود نظام یادگیری مهارت محور در هنرستان های فنی و حرفه ای ارائه می دهد. بر این اساس، پیشنهاد می شود سیاست گذاران آموزشی با بهره گیری از این مدل، راهکارهای اجرایی مناسب را برای هم راستایی آموزش های فنی و حرفه ای با نیازهای واقعی بازار کار طراحی و پیاده سازی کنند. نوآوری و اصالت: در این مطالعه الگویی نوین برای بهبود نظام یادگیری مهارت محور در هنرستان های فنی و حرفه ای ارائه گردیده و بر انطباق آموزش با نیازهای بازار کار تأکید شده است.
۴.

دیدگاه اساتید نسبت به بکارگیری هوش مصنوعی در تدریس در نظام آموزش عالی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هوش مصنوعی آموزش عالی برنامه ریزی آموزشی شخصی سازی آموزش ارزشیابی آموزشی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲ تعداد دانلود : ۲
هدف: آموزش مبتنی بر هوش مصنوعی نقش حیاتی در بهبود روش یادگیری و فرآیندهای آموزشی ایفا می کند. با انجام پژوهش هایی در این زمینه کاربردهای هوش مصنوعی بیشتر آشکار می شود. بنابراین پژوهش حاضر با هدف کلی دیدگاه اساتید نسبت به بکارگیری هوش مصنوعی در تدریس در نظام آموزش عالی ایران انجام شده است. روش شناسی: روش تحقیق در این پژوهش بصورت کیفی و جمع آوری اطلاعات به صورت مصاحبه نیمه ساختار یافته بود. جامعه آماری پژوهش را 12 نفر(3 نفر زن و 9 نفر مرد) از اساتید دانشگاه های دولتی در تهران و کرج بود. نمونه گیری به صورت هدفمند و تا اشباع نظری ادامه یافت. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارmaxqda  نسخه 22 انجام گرفت. اعتباریابی اطلاعات با استفاده از کنترل اعضا و چک کردن از طریق شرکت کنندگان و نیز بازرسی مجدد مسیر کسب اطلاعات و خودبازبینی محقق انجام شد. یافته ها: تحلیل یافته های حاصل از مصاحبه ها منجر به شناسایی 4 مقوله اصلی  یعنی(تسهیل در یادگیری و کسب مهارتها، تولید محتوای آموزشی هوشمند، شخصی سازی کردن آموزش، تسهیل در ارزشیابی آموزشی) و 56 زیر مقوله فرعی شد. نتیجه گیری و پیشنهادها: با توجه به کاربردهای مهم هوش مصنوعی در آموزش به اساتید دانشگاهها توصیه می شود که در تدریس خود از هوش مصنوعی استفاده کنند. چرا که استفاده ازهوش مصنوعی یک نیاز اساسی جهت به روز شدن دانشجویان از حیث مطالب آموزشی و کیفیت در یادگیری و همچنین دسترسی به مطالب آموزشی  می شود. نوآوری و اصالت :  بررسی همه جانبه استفاده از هوش مصنوعی در تدریس از دیدگاه اساتید در این تحقیق، رویکردی نو به شمار می رود. همچنین می تواند راه گشای اساتید در بهره مندی از هوش مصنوعی در تدریس و نیز هدایت پژوهش های آتی دراین زمینه باشد.
۵.

مسئولیت اجتماعی نظام دانشگاهی، مفهوم مفقوده سیاست ها و برنامه های آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مسئولیت اجتماعی سیاست آموزشی برنامه آموزشی نظام دانشگاهی برنامه ریزی آموزشی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱ تعداد دانلود : 0
هدف: نظام دانشگاهی زمانی در جامعه موثر خواهند شد که در قبال مسائل اجتماعی احساس مسئولیت نمایند. در این راستا پژوهش حاضر با طراحی مدلی بر اساس شاخص ها و ابعاد مسئولیت اجتماعی نظام دانشگاهی، وضعیت موجود و مطلوب آن را در سیاست ها و برنامه های دانشگاهی مورد بررسی قرار داده است. روش شناسی: روش پژوهش آمیخته اکتشافی است. در بخش کیفی، شاخص ها و مؤلفه های مدل شناسایی و در بخش کمی، داده ها از 259 نفر اعضای هیات علمی با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای توسط پرسشنامه جمع آوری شدند. روایی ابزار با تحلیل عاملی تاییدی و پایایی آن از طریق آلفای کرانباخ و پایایی ترکیبی تأیید گردید. داده ها در بخش کیفی با تحلیل محتوای کیفی و در بخش کمی با تحلیل عاملی تاییدی مرحله دوم، آزمون تی زوجی و ویلکاکسون تحلیل شد. یافته ها: یافته های حاصل از تحلیل های کیفی و کمی منجر به شناسایی 50 شاخص و 7 مؤلفه از قبیل مسئولیت اخلاقی، زیست محیطی، بشردوستانه، اقتصادی، شناختی، قانونی و آموزشی وپژوهشی در قالب یک مدل با برازش مناسب گردید. ارزیابی انجام شده نشان داد که بین وضعیت موجود و مطلوب آن فاصله زیادی وجود دارد. نتیجه گیری و پیشنهادها: نتایج حاکی از وضعیت نامطلوب دانشگاه های موردمطالعه درباره ایفای نقش مسئولیت اجتماعی است. پیشنهاد می شود ابعاد مسئولیت اجتماعی در سیاستگذاری و برنامه ریزی نظام های دانشگاهی مورد توجه قرار گیرد. نوآوری و اصالت: مفهوم مسئولیت اجتماعی نظام دانشگاهی چندان مورد توجه پژوهش ها، سیاست ها و برنامه های آموزشی نیست و سابقا چنین مطالعه ای در منطقه هدف صورت نگرفته است. لذا پژوهش درباره آن بعنوان پارادایم نوظهور برای جهت گیری پژوهش های آتی مفید است.
۶.

واکاوی جنبه های کاهشی و افزایشی استفاده چت بات های هوش مصنوعی و کاربرد چندگانه آن ها در آموزش عالی با رویکرد پساپدیدارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پساپدیدارشناسی برنامه ریزی آموزشی آموزش عالی هوش مصنوعی چت باتها

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲ تعداد دانلود : 0
هدف: امروزه هوش مصنوعی نقش مهمی در آموزش عالی ایفا می کند. هدف این پژوهش بررسی تجارب دانشجویان در استفاده از چت بات های هوش مصنوعی است و تلاش می کند تا درک بهتری از نحوه شکل گیری این تجارب و تاثیرات آن بر فرایند یادگیری و تعاملات آموزشی ارائه دهد. روش شناسی: طرح پژوهش کیفی از نوع پساپدیدارشناسی و روش نمونه گیری هدفمند از نوع معیار بود. پس از مصاحبه با 15 دانشجو، مصاحبه با اشیاء و مشاهدات پژوهشگران، داده ها بر اساس مفاهیم پساپدیدارشناسی (وساطت فناورانه، کاربرد های چندگانه فناوری و روابط چهارگانه) و با استفاده از روش تحلیل مضمون و  نرم افزار MAXQDA2020 تحلیل شد. یافته ها:  از منظر ساختارهای افزایشی، چت بات های هوش مصنوعی سبب صرفه جویی در زمان، بهبود کیفیت نوشته ها، کاهش هزینه ها، دریافت پاسخ های فوری و بازخورد سریع شده اند. در مقابل ساختارهای کاهشی شامل ارجاع به منابع غیرواقعی، گنجاندن مطالب نادرست در متون و انجام نادرست مقالات،  تضعیف اصالت نوشته ها، کاهش مسئولیت پذیری، کم شدن  تعاملات انسانی، تنبلی و افت تفکر انتقادی بود. همچنین بر اساس یافته ها، روابط مختلفی نظیر غیریت و تجسد بین دانشجویان و چت بات های هوش مصنوعی شکل می گیرد. نتیجه گیری و پیشنهادها: چت بات ها جنبه های افزایشی مفیدی برای آموزش عالی به ارمغان آورده اند. با این حال، اساتید و دانشجویان باید به جنبه های منفی و محدودیت های آن توجه کنند تا بتوانند به شیوه ای مؤثرتر از این فناوری در فرآیند آموزش و یادگیری بهره برداری کنند.  نوآوری و اصالت:  برای نخستین بار تجربه زیسته دانشجویان از چت بات های هوش مصنوعی با استفاده از رویکرد پساپدیدارشناسی تحلیل می شود و هم زمان دلالت های این تجربه بر مؤلفه های برنامه ریزی آموزشی نیز استخراج می گردد.
۷.

تحقق عدالت آموزشی از طریق یادگیری ترکیبی: مرور تحلیلی فرصت ها، چالش ها و راهکارها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عدالت آموزشی برابری آموزشی یادگیری ترکیبی آموزش مجازی فناوری آموزشی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲ تعداد دانلود : 0
هدف: با گسترش فناوری های آموزشی، یادگیری ترکیبی به عنوان یکی از رویکردهای نوین در آموزش و به عنوان ابزاری برای تحقق عدالت آموزشی در سطوح ملی و جهانی، ظرفیت هایی را برای بهبود کیفیت و دسترسی به فرصت های برابر یادگیری فراهم نموده  است. در همین راستا  پژوهش حاضر با هدف بررسی فرصت ها، چالش ها و راهکارهای یادگیری ترکیبی به منظور نیل به عدالت آموزشی انجام شده است. ر وش شناسی: پژوهش حاضر به روش مروری از نوع روایتی - تحلیلی انجام شده است. داده ها از طریق جستجوی نظام مند کلیدواژه های مرتبط در پایگاه های علمی داخلی و خارجی گردآوری شد. پس از بررسی بیش از پنجاه منبع، بیست و چهار منبع کلیدی بر اساس معیارهایی چون تازگی، اعتبار علمی و ارتباط مستقیم با موضوع انتخاب شد. یافته ها بر اساس سه پرسش اصلی پژوهش (فرصت ها، چالش ها و راهکارها) دسته بندی و تحلیل شدند و جمع بندی آن ها چارچوبی منسجم برای تبیین نقش یادگیری ترکیبی در تحقق عدالت آموزشی ارائه می دهد یافته ها: این مطالعه نشان داد که یادگیری ترکیبی از طریق افزایش کیفیت، انعطاف پذیری، دسترسی گسترده به منابع، و امکان شخصی سازی آموزش، ظرفیت قابل توجهی برای ارتقای عدالت آموزشی دارد؛ اما چالش هایی نظیر نابرابری زیرساخت ها، شکاف دیجیتال، و کمبود مهارت های فناورانه در میان معلمان و دانش آموزان، اجرای مؤثر آن را با محدودیت هایی مواجه می سازد. نتیجه گیری و پیشنهادها: در این راستا، نتایج پژوهش نشان می دهد که راهکارهایی همچون توسعه زیرساخت های فناورانه، توانمندسازی معلمان و خانواده ها از طریق آموزش و حمایت فناورانه و تربیتی، توجه به  تفاوت های فردی، فرهنگی و جغرافیایی و طراحی انعطاف پذیر آموزشی با امکان شخصی سازی فرایند یادگیری مؤلفه های کلیدی برای تحقق عدالت آموزشی در بستر یادگیری ترکیبی هستند. پیشنهاد می شود که مطالعات آینده به بررسی تأثیر هر یک از راهکارها بر عدالت آموزشی تمرکز کنند. نوآوری و اصالت:  این پژوهش با تحلیل فرصت ها، چالش ها و راهبردهای یادگیری ترکیبی، در راستای تحقق عدالت آموزشی به درک جامع تری از آن کمک می کند و  سهم جدیدی در ادبیات در حال تکامل در مورد این شیوه آموزشی متحول کننده دارد.
۸.

نگاشت-نهاد آموزش عالی با رویکرد بین المللی شدن در نظام علم و فناوری ایران (وضعیت موجود)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آموزش عالی برنامه ریزی آموزشی پژوهش کیفی سیاست گذاری بین المللی سازی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : 0 تعداد دانلود : 0
هدف: پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل و نقشه راه و نگاشت-نهاد آموزش عالی با رویکرد بین المللی شدن در نظام علم و فناوری ایران در وضعیت موجود انجام شده است. روش شناسی: پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر چگونگی به دست آوری اطلاعات از نوع مطالعه موردی است. مشارکت کنندگان شامل 15 نفر از صاحب نظران و استادان و پژوهشگران حوزه آموزش عالی می باشند که به روش هدفمند نمونه گیری و سپس به صورت نیمه ساختاریافته مصاحبه شده اند. داده ها به کمک نرم افزار MAXQDA v2020 کدگذاری شده است. یافته ها: یافته ها نشان داد که مهم ترین نهادهای تأثیرگذار بر بین المللی سازی آموزش عالی 5 دسته یعنی نهادهای سیاست گذار کلان ، نهادهای واسطه پیاده سازی سیاست ها، نهادهای اجرایی ، نهادهای سیاست گذار اجرایی  و نهادهای سیاست گذار می باشند. همچنین مهم ترین کارکردهای این نهادها در جهت بین المللی سازی آموزش عالی شامل کارکردهای سیاست گذاری، تنظیم گری، تسهیل گری، ارائه دهنده خدمات می باشد. نتیجه گیری و پیشنهادها:  پژوهش نشان داد که نظام آموزش عالی ایران دارای ظرفیت های بالقوه قابل توجهی برای بین المللی شدن است؛ اما این ظرفیت ها به دلیل پراکندگی وظایف، نبود هماهنگی نهادی، ضعف در تنظیم گری و کم توجهی به نقش کلیدی دانشگاه ها و ساختارهای علمی بین المللی به فعلیت نرسیده اند. همچنین مشخص شد که اقدامات صورت گرفته عمدتاً نمادین، محدود به امضای تفاهم نامه و برگزاری کنفرانس بوده و با الزامات یک دانشگاه بین المللی فاصله دارد. طراحی نگاشت نهادی می تواند به عنوان ابزاری استراتژیک برای شناخت بازیگران، تعیین نقش آن ها، رفع موازی کاری و ایجاد هماهنگی نهادی عمل کند و مسیر سیاست گذاری هدفمند و اثربخش را هموار سازد. نوآوری و اصالت:  این مقاله با رویکردی نو تلاش دارد مهمترین نهادهای تاثیرگذار بر بین المللی سازی آموزش عالی  ایران در وضعیت موجود را شناسایی و آنها را دسته بندی نماید.
۹.

طراحی مدل مفهومی برنامه ریزی آموزشی کوتاه مدت انعطاف پذیر در سازمان آموزش فنی و حرفه ای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: برنامه ریزی آموزشی انعطاف پذیری برنامه ریزی آموزش آموزش مهارتی سازمان آموزش فنی و حرفه ای برنامه های آموزشی کوتاه مدت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : 0 تعداد دانلود : ۱
هدف : با توجه به تغییرات شتابان بازار کار و نقش کلیدی سازمان آموزش فنی و حرفه ای ایران در تأمین نیروی انسانی مهارت محور، ضروری است ساختارها و فرایندهای آموزشی متناسب با تحولات فناورانه و تقاضاهای شغلی جدید بازنگری شوند. بر این اساس، پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل بومی برنامه ریزی آموزشی کوتاه مدت انعطاف پذیر در سازمان آموزش فنی و حرفه ای ایران انجام شده است تا با شناسایی و تبیین مؤلفه های کلیدی، الگویی منسجم و کارآمد برای واکنش سریع به نیازهای مهارتی ارائه دهد. روش شناسی: پژوهش حاضر با رویکرد آمیخته (کیفی–کمی) و طرح اکتشافی متوالی انجام شد. در بخش کیفی، با روش پدیدارشناسی و مصاحبه نیمه ساختاریافته با ۸ خبره آموزش فنی و حرفه ای (گزینش شده به صورت هدفمند) داده ها گردآوری و با تحلیل پدیدارشناختی طبقه بندی شد. در بخش کمی، پژوهش به روش توصیفی–پیمایشی انجام و پرسشنامه ای محقق ساخته میان ۲۵۱ مربی و کارشناس (انتخاب شده به روش تصادفی) توزیع گردید. روایی و پایایی ابزارها از طریق روش های معتبر تأیید شد و برازش مدل پیشنهادی با تحلیل عاملی و مدل سازی معادلات ساختاری سنجیده شد. این رویکرد آمیخته، درکی عمیق و امکان تعمیم نتایج را فراهم ساخت. یاقته ها: در بخش کیفی تحلیل مصاحبه هاشان داد که سه بعد ساختاری، فرایندی و اجرایی مهم ترین عوامل مؤثر بر انعطاف پذیری برنامه ریزی آموزشی هستند. نتایج تحلیل عاملی نیز (با بارهای عاملی ۰.۷۲، ۰.۶۸ و ۰.۶۵) جایگاه کلیدی این سه بعد را تأیید کرد و شاخص های برازش مدل بیانگر اعتبار مطلوب الگوی پیشنهادی می باشد.همچنین، یافته ها نشان می دهد که پیاده سازی موفق این الگو مستلزم بازطراحی ساختارهای سازمانی، تقویت فرایندهای پایش و ارزشیابی و توسعه زیرساخت های اجرایی است. نتیجه گیری و پیشنهادات: پژوهش حاضر نشان می دهد که سازمان آموزش فنی و حرفه ای، برای همگامی با تحولات فناوری و پاسخگویی به نیازهای بازار کار، ناگزیر است ساختارها و فرایندهای برنامه ریزی آموزشی خود را به صورت جامع بازطراحی کند. در این راستا، مدل پیشنهادی با ارائه چارچوبی عملیاتی، می تواند انعطاف پذیری و اثربخشی برنامه ریزی آموزشی را به طور چشمگیری ارتقا دهد. نوآوری و اصالت: پژوهش، علاوه بر ارائه مدل بومی مبتنی بر شرایط خاص ایران، معیارهای سنجش عملیاتی جدیدی را برای ارزیابی انعطاف پذیری معرفی کرده است. این دستاوردها، به غنای ادبیات علمی در حوزه برنامه ریزی آموزشی انعطاف پذیر کمک می کنند.
۱۰.

طراحی مدلی بهینه برای بهبود آموزش کارآفرینی با تمرکز بر نقاط ضعف موجود در نظام آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آسیب در حوزه کارآفرینی بهبود کارآفرینی مهارت های کارآفرینی برنامه ریزی آموزشی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : 0 تعداد دانلود : ۱
هدف: آموزش مهارت های کارآفرینی با چالش هایی مواجه است که اثربخشی آن را کاهش داده و نیازمند مدلی بهبودیافته برای بهینه سازی برنامه ریزی آموزشی است. از این رو هدف از پژوهش حاضر طراحی مدلی بهینه برای بهبود آموزش کارآفرینی با تمرکز بر نقاط ضعف موجود در نظام آموزشی است. روش شناسی: این پژوهش از نظر روش شناسی، روش آمیخته (کیفی- کمی) از نوع اکتشافی می باشد. در ابتدا در بخش کیفی از روش تحلیل محتوا برای شناسایی آسیب های موجود در آموزش مهارت کارآفرینی در مدارس استفاده شد و سپس در بخش کمی از روش تحلیل عاملی اکتشافی جهت دسته بندی عوامل شناسایی شده و از آزمون فریدمن برای رتبه بندی مقولات استفاده شد. جامعه آماری پژوهش حاضر نیز در دو بخش کیفی و کمی تقسیم بندی شد. در بخش کیفی خبرگان حوزه آموزش کارآفرینی به تعداد 20 نفر انتخاب شد و در بخش کمی معلمان فعال در حوزه آموزش مهارت های کارآفرینی مدارس متوسطه دوره دوم که تعداد آن ها طی بررسی ها حدوداً 275 نفر به دست آمده است؛ 170 نفر به عنوان نمونه به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای تحلیل عامل اکتشافی و آزمون فریدمن از نرم افزار SPSS استفاده شد. یافته ها: یافته های حاصل نشان می دهد «عوامل زیرساختی آموزش مهارت های کارآفرینی در مدارس»، «عوامل محتوایی آموزش مهارت های کارآفرینی در مدارس»، «عوامل فضای فیزیکی آموزش مهارت های کارآفرینی در مدارس» و «عوامل دانش علمی معلمان در آموزش مهارت های کارآفرینی در مدارس» جزو عوامل تأثیرگذار در بهبود و ارتقای آموزش مهارت کارآفرینی در مدارس شناسایی شدند. نتیجه گیری و پیشنهادات: برای بهبود آموزش مهارت های کارآفرینی در مدارس، تقویت زیرساخت ها، محتوای آموزشی، فضای فیزیکی و دانش علمی معلمان ضروری است. بر این اساس، آموزش کارآمد و مؤثر درس کارآفرینی در مدارس، مستلزم ایجاد یک برنامه جامع و یکپارچه ملی برای آموزش کارآفرینی در مدارس، شامل استانداردسازی محتوا، توانمندسازی معلمان، توسعه محیط های یادگیری خلاقانه و اجرای روش های عملی و انگیزشی برای دانش آموزان است. نوآوری و اصالت: این پژوهش با تمرکز بر آسیب شناسی بومی آموزش کارآفرینی در مدارس تبریز و شناسایی چهار عامل کلیدی تأثیرگذار دارای اصالت موضوعی و نوآوری کاربردی است، به طوری که از نتایج آن می توان جهت برنامه ریزی آموزش درس کارآفرینی در مدارس بهره برد.
۱۱.

مطالعه نابرابری های آموزشی: بررسی وضعیت شاخص های آموزشی استان خراسان رضوی طی برنامه ششم توسعه (1400-1396)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برنامه ششم توسعه خراسان رضوی شاخص های آموزشی نابرابری آموزشی عدالت آموزشی برنامه ریزی آموزشی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱ تعداد دانلود : 0
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی نقاط قوت و ضعف برنامه ششم توسعه در کاهش نابرابری های آموزشی، شاخص های آموزشی استان خراسان رضوی را طی سالهای (1400-1396) بررسی می کند. روش شناسی: این پژوهش با رویکرد کمی و روش توصیفی، از داده های مرکز آمار ایران و سالنامه های وزارت آموزش و پرورش استفاده کرده و بر شاخص های دسترسی، درونداد و برونداد آموزشی تمرکز دارد. یافته ها: نتایج نشان داد که خراسان رضوی طی برنامه ششم در شاخص دسترسی به آموزش با کاهش پوشش تحصیلی و افزایش ترک تحصیل، به ویژه در مناطق روستایی و میان دختران، مواجه است.در شاخص دروندادها، نسبت دانش آموز به معلم افزایش و فضای آموزشی در مناطق محروم کاهش یافت، اما سطح تحصیلات معلمان بهبود داشت. و در شاخص بروندادها، ترک تحصیل و ارتقا در متوسطه اول افزایش و تکرارپایه و افت تحصیلی در ابتدایی کاهش یافت. همچنین در مقایسه با میانگین کشوری، استان در نرخ ثبت نام، ارتقا و کاهش مردودی دارای برتری اما ضعف در فضای آموزشی و بازمانده از تحصیل است. نتیجه گیری و پیشنهادها: این پژوهش بر لزوم توجه به نابرابری های منطقه ای و جنسیتی تأکید دارد و پیشنهاد می کند سیاست گذاران برنامه هایی برای بهبود آموزش در مناطق محروم و گروه های آسیب پذیر طراحی کنند. نوآوری و اصالت: این مطالعه با ارائه اولین تحلیل جامع و داده محور از تأثیر برنامه ششم بر شاخص های آموزشی خراسان رضوی، رویکردی نوین در بررسی نابرابری های آموزشی با تأکید بر تفاوت های جنسیتی و منطقه ای ارائه می دهد و با تلفیق داده های آماری به روز و تحلیل تطبیقی با کشور، راهکارهای هدفمند برای مناطق محروم پیشنهاد می کند.
۱۲.

پژوهش های نابرابری آموزشی: تحلیل شبکه های پژوهشی و خوشه های موضوعی مقالات با روش کتاب سنجی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نابرابری آموزشی کتاب سنجی همکاری علمی عدالت اجتماعی برنامه ریزی آموزشی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱ تعداد دانلود : ۱
هدف : نابرابری آموزشی یکی از چالش های اساسی جوامع مدرن است که تأثیرات عمیقی بر فرصت های یادگیری و توسعه اجتماعی دارد. این پژوهش با رویکرد علم سنجی به بررسی روند تولیدات علمی، نشریات برتر، پژوهشگران پرکار، همکاری های بین المللی و روند موضوعی پژوهش های نابرابری آموزشی می پردازد. روش شناسی: این مطالعه از روش کتاب سنجی و تحلیل شبکه استفاده کرده است. داده های مربوط به مقالات علمی حوزه نابرابری آموزشی از پایگاه های داده معتبر استخراج و از ابزارهای تحلیل هم واژگانی و همکاری علمی برای تحلیل ساختار پژوهش های این حوزه استفاده شده است. یافته ها: نتایج نشان داد که تعداد مقالات منتشر شده در حوزه نابرابری آموزشی به طور مداوم افزایش یافته است. نشریات معتبر مانند British Journal of Sociology of Education  و PLOS ONE بیشترین تأثیر را در این زمینه دارند. پژوهشگران کشورهای اروپایی و آمریکای شمالی بیشترین میزان تولید و همکاری علمی را داشته اند. تحلیل موضوعی نشان داد که نابرابری اقتصادی، نابرابری دیجیتال و عدالت اجتماعی از موضوعات پررنگ این حوزه هستند. نتیجه گیری و پیشنهادها:  نتایج پژوهش نشان می دهد که توجه به سیاست های آموزشی عادلانه و توسعه فناوری های آموزشی برای کاهش شکاف دیجیتال از اهمیت بالایی برخوردار است. پیشنهاد می شود که مطالعات آینده بر بررسی تأثیر سیاست های کلان آموزشی بر کاهش نابرابری تمرکز کنند. نوآوری و اصالت :  این مطالعه با بهره گیری از روش های کتاب سنجی و تحلیل شبکه، تصویری جامع از روند پژوهش های نابرابری آموزشی ارائه می دهد و به سیاست گذاران و محققان در تدوین راهبردهای مؤثر کمک می کند.
۱۳.

عوامل موثر بر اجرای برنامه های تضمین کیفیت در آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آموزش عالی اجرا برنامه ها تضمین کیفیت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۱ تعداد دانلود : ۱۳۵
هدف: هدف از اجرای پژوهش حاضر، شناسایی عوامل موثر بر اجرای برنامه های تضمین کیفیت در آموزش عالی بود.روش شناسی: این پژوهش با رویکرد کیفی و راهبرد پدیدارشناسی انجام شد. شرکت کنندگان پژوهش شامل 22 نفر از اساتید، مدیران، کارکنان دانشگاهی و دانشجویان دکتری دانشگاه ارومیه بودند که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و مصاحبه نیمه ساختاریافته تا رسیدن به اشباع نظری انجام شد. تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و گزینشی از طریق نرم افزار MAXQDA 20 انجام گرفت.یافته ها: با تحلیل و بررسی متن مصاحبه های انجام شده پس از شناسایی، استخراج و دسته بندی کدها بر اساس میزان تشابه مفهومی و وجه اشتراک آن ها در 4 مضمون اصلی و 15 مضمون فرعی طبقه بندی شدند.نتیجه گیری و پیشنهادات: نتایج پژوهش نشان می دهد که منابع انسانی، فرایندها، زیرساخت ها و عوامل محیطی بر اجرای برنامه های تضمین کیفیت در آموزش عالی موثر هستند. یافته های پژوهش حاضر می تواند در حوزه اجرای برنامه های تضمین کیفیت در آموزش عالی، دیدگاه جدیدی به مسئولین مربوطه داده و در برنامه ریزی ها و تصمیم گیری ها راهگشا باشد.نوآوری و اصالت: ارائه مدل مفهومی از شناسایی عوامل اثرگذار در اجرای برنامه های تضمین کیفیت در دانشگاه
۱۴.

طراحی مدل ارتقاء نظام آموزشی غیردولتی با تاکید بر آموزش هزاره سوم در مقطع ابتدائی (مورد مطالعه: شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نظام آموزشی آموزش غیردولتی آموزش هزاره سوم مقطع ابتدائی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۴ تعداد دانلود : ۱۸۴
هدف: هدف از پژوهش حاضر، طراحی مدل ارتقاء نظام آموزشی غیردولتی با تأکید بر آموزش هزاره سوم در مقطع ابتدائی می باشد.روش: روش پژوهش ترکیبی مبتنی بر تحقیق آمیخته اکتشافی است. جامعه آماری در بخش کیفی استادان رشته مدیریت آموزشی و علوم تربیتی در دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی، مدیران عالی و میانی در نظام آموزش و پرورش و صاحب نظران و کارشناسان و در بخش کمی، معلمان مدارس پسرانه و دخترانه مقطع ابتدائی در مناطق 19 گانه آموزش و پرورش تهران شامل 4724 معلم در 390 مدرسه (3319 کلاس) پسرانه و 4040 معلم در 353 مدرسه (2765 کلاس)  دخترانه، به تعداد 8764 نفر بوده، در بخش کیفی با استفاده از روش گلوله برفی تا رسیدن به اشباع نظری با 13 خبره، مصاحبه عمیق انجام و در بخش کمی، برای سنجش مدل، پرسشنامه محقق ساخته 124 گویه ای با روش نمونه گیری خوشه ای نسبی در بین 368 نفر از نمونه ها توزیع گردید. داده های کیفی با تکنیک گرندد تئوری و داده های کمی با تکنیک مدلسازی معادلات ساختاری و آزمون های تحلیل عاملی اکتشافی و تائیدی تحلیل گردید.یافته ها: نتایج بخش کیفی حاکی از آن بوده که مدل پارادایمی دارای 30 مؤلفه (مفهوم) است. نتایج بخش کمی نشان داد که تمامی مؤلفه های مدل پژوهش، مورد تأیید واقع شدند.نتیجه گیری و پیشنهادات: درنتیجه نتایج بخش اولویت بندی هم، حاکی از اهمیت بیشتر «پیامد» و مؤلفه «جلب مشارکت عمومی» داشته است.نوآوری و اصالت: با عنایت به اهمیت موضوع و هم چنین، استفاده از چهار گام، بررسی مطالعات پیشین، کیفی، کمی و اولویت بندی در تدوین مدل تحقق، پژوهش حاضر از نوآوری مطلوبی برخوردار بوده و ایده های مناسبی را در اختیار محققان آینده قرار خواهد داد
۱۵.

تبیین مدل اثربخشی آموزش کارآفرینی بر توسعه توانمندی های کارآفرینانه با استفاده از مدل کرک پاتریک، مطالعه ای در بستر رشته معماری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اثربخشی آموزش کارآفرینی توانمندی های کارآفرینانه مدل ارزشیابی کرک پاتریک معماری برنامه ریزی آموزشی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۱ تعداد دانلود : ۱۷۱
اثربخشی آموزشی به عنوان یکی از عوامل مهم در حوزه برنامه ریزی آموزشی، بر اهمیت تبیین اثربخشی آموزش کارآفرینی با قبول تاثیرگذاری آن در توسعه توانمندی های کارآفرینانه در افراد بیش از پیش تاکید می کند. مقاله به تبیین سازوکار اثربخشی آموزش کارآفرینی بر اساس مدل ارزشیابی کرک پاتریک، به عنوان مهمترین مدل ارزشیابی یادگیری، درراستای تحق و توسعه توانمندی های کارآفرینانه، در بستر رشته معماری می پردازد. پژوهش در گروه پژوهش آمیخته ازنوع طرح اکتشافی متوالی قرار می گیرد. دربخش کیفی با استفاده از تحلیل محتوا، با مرور ادبیات موضوع و تدوین یک چارچوب نظری، به طبقه بندی انواع اثربخشی های آموزش کارآفرینی درتوسعه توانمندی کارافرینانه می پردازد، و در بخش کمی چگونگی توسعه توانمندی های کارآفرینانه در دانشجویان معماری ارزیابی می شود. جامعه آماری اساتید معماری سراسر کشور با تألیفات و سوابق پژوهشی مرتبط با حوزه معماری و کارآفرینی هستند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های محقق ساخته، با طیف پنج درجه ای لیکرت،استفاده شدوباروش مدل یابی معادلات ساختاری در نرم افزار SPSS و SMART PLS تجزیه وتحلیل شد. اعتبار داده ها از طریق خودبازبینی پژوهشگران و همسوسازی داده ها و اعتمادپذیری با هدایت دقیق جریان جمع آوری اطلاعات تعیین شد. پایایی و روایی سازه در بخش کمی با توجه به آلفای کرونباخ بالای 0.7 و میانگین واریانس استخراج شده(AVE) 0.67 تایید شد. یافته ها حاکی ازطبقه بندی اثربخشی آموزش کارآفرینی برچهاربعدبینش، دانش، مهارت و کسب وکار؛ و توانمندی های کارآفرینانه درچهار مولفه فرصتگرایی، خلاقیت، نوآوری، و ارزش آفرینی می باشد. براساس نتایج، اثربخشی آموزش کارآفرینی در توسعه توانمندی های کارآفرینانه در افراد، به صورت یکسان عمل نمی کند. مدل پژوهش با ایجاد درکی اختصاصی از فرایند اثربخشی آموزش کارآفرینی، سیاستگذاران برنامه ریزی آموزشی را درجهت نیل به اهداف آموزشی خود یاری می رساند.
۱۶.

بررسی توزیع فرصت های برابر آموزشی در دوره ی ابتدایی استان گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فرصت های آموزشی برابری عدالت مدارس دولتی مقطع ابتدایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۸ تعداد دانلود : ۱۸۴
هدف: این پژوهش، مسئله توزیع فرصت های برابر آموزشی در مقطع ابتدایی دولتی استان گلستان را در سال تحصیلی 1401- 1400 مورد مطالعه قرار داده است. روش شناسی: روش پژوهش، مطالعه کاربردی از نوع توصیفی بود. جامعه آماری جمعیت واجب التعلیم شهرستان های استان گلستان و نمونه برابر با جامعه بود. ابزار تحقیق چک لیستی شامل جمعیت واجب التعلیم، جمعیت ثبت نام شده، ساختمان های آموزشی و تعداد مدارس ابتدایی بود. داده های مورد نیاز این پژوهش از اداره کل آموزش و پرورش، اداره کل ثبت احوال و سازمان مدیریت و برنامه ریزی استان گلستان بدست آمد. جهت محاسبه برخورداری از فرصت های برابر آموزشی از منحنی لورنز و ضریب جینی، محاسبه فرصت های برابر جنسیتی از ضریب جنسیت (GPI) و جهت محاسبه فرصت های برابر در دسترسی به فضای آموزشی از ضریب بهره برداری استفاده شد.یافته ها: یافته ها نشان داد ضریب جینی در تمامی پایه های دوره ابتدایی دولتی استان گلستان نزدیک به عدد صفر بوده، که نشان دهنده شدت نابرابری پایین در فرصت های آموزشی مقطع ابتدایی شهرستان های استان می باشد. در بخش محاسبه فرصت های برابر جنسیتی، یافته ها نشان داد که در شهرستان های (بندرترکمن و علی آباد) نابرابری جنسیتی به ضرر پسران، در شهرستان (بندرگز) نابرابری جنسیتی به ضرر دختران وجود دارد. همچنین در سایر شهرستان ها برابری جنسیتی در دسترسی به آموزش ابتدایی دولتی وجود داشت. در محاسبه فرصت های برابر در دسترسی به فضای آموزشی یافته ها نشان داد مقدار ضریب بهره برداری برای تمامی شهرستان ها بالاتر از 1، که نشان دهنده نابرابری در دسترسی به فضاهای آموزشی در تمامی مناطق شهری استان بود.
۱۷.

طراحی الگوی بین المللی سازی نظام آموزش عالی با تاکید بر پژوهش های دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پژوهش بین المللی سازی آموزش عالی داده بنیاد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۰ تعداد دانلود : ۱۱۸
هدف: هدف از انجام این پژوهش، طراحی الگوی بین المللی سازی نظام آموزش عالی با تأکید بر پژوهش های دانشگاهی بود.روش شناسی: این پژوهش از نوع پژوهش های کیفی بوده و روش نظریه داده بنیاد در این پژوهش ملاک عمل واقع شد. جامعه آماری شامل اساتید دانشگاهی و خبرگان در حوزه مدیریت و علوم تربیتی دانشگاه محقق اردبیل می باشد که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و به کارگیری معیار اشباع نظری، مصاحبه هایی نیمه ساختاریافته با 12 نفر به عنوان مشارکت کنندگان در پژوهش انجام شد. برای بررسی روایی و پایایی از روش گوبا و لینکن (1985) استفاده شد.یافته ها: نتایج تحلیل داده ها در طی سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری نظری و کدگذاری انتخابی حاکی از 93 کد اولیه، 18 کد ثانویه و 6 مقوله کلی است که در چارچوب مدلی پارادایمی شامل: شرایط علی (توسعه همکاری های بین المللی، اهدای جوایز و تقدیرنامه ها، جشنواره و کنفرانس معتبر)، پدیده محوری (تدوین استانداردهای بین المللی، کیفیت بخشی به پژوهش های دانشگاهی)، راهبردها (دیپلماسی، بودجه بندی و حمایت مالی، سیاست سازمانی)، شرایط مداخله گر (کنترل و بازبینی مستمر، به روزرسانی فناوری های اطلاعاتی، خدمات مشاوره و پژوهش)، شرایط زمینه ای (توانمندسازی اعضای هیأت علمی و کارکنان، رهبری دانشگاهی، روحیه مشارکت و کارتیمی) و پیامدها (کسب مزیت رقابتی، توسعه فرهنگ تفکر نقاد و انتقادپذیری، توسعه روحیه پژوهشگری)، تحلیل شده است.نتیجه گیری و پیشنهادات: دانشگاه ها برای کسب اعتبار بین المللی نیاز دارند در زمینه بین المللی سازی پژوهش در آموزش عالی گام بردارند و به مدلی نیاز دارند که راهنمای دانشگاه برای رسیدن به این هدف باشد. الگوی ارائه شده در این تحقیق می تواند راه گشا باشد.نوآوری و اصالت: تفاوتی که این پژوهش نسبت به پژوهش های قبلی دارد، این است که در این پژوهش به ارتباط بین بین المللی سازی نظام آموزش عالی و پژوهش های دانشگاهی می پردازیم. 
۱۸.

اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر امید و سازگاری با مدرسه در دانش آموزان دارای انتخاب رشته اجباری علوم ریاضی و فنی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آموزش ذهن آگاهی امید سازگاری با مدرسه انتخاب رشته

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۲ تعداد دانلود : ۱۲۲
هدف از مطالعه حاضر تعیین اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر امید و سازگاری با مدرسه در دانش آموزان دارای انتخاب رشته اجباری علوم ریاضی و فنی بود. این مطالعه نیمه تجربی با طرح دو گروهی به شیوه قبل، بعد و پیگیری بود که بر روی 30 نفر از دانش آموزان دارای انتخاب رشته اجباری علوم ریاضی و فنی شهر بیرجند در سال تحصیلی 1401-1400 انجام گردید. این دانش آموزان به روش قرعه کشی وارد مطالعه شدند و با استفاده از روش تصادفی ساده به کمک جدول اعداد تصادفی به دو گروه مساوی آزمایش و کنترل تخصیص یافتند (هر گروه=15 نفر). مداخله آموزش ذهن آگاهی در 8 جلسه 60 دقیقه ای برای گروه آزمون اجرا شد. برای گروه کنترل مداخله ای انجام نگردید. داده ها با استفاده از پرسشنامه امید میلر و پرسشنامه سازگاری با مدرسه کیم در سه مرحله قبل، بعد و پیگیری جمع آوری شدند و با استفاده از آمار توصیفی مانند میانگین، فراوانی و انحراف معیار و آمار استنباطی مانند آنالیز واریانس تک متغیره در نرم افزار SPSS نسخه 18 در سطح معناداری 05/0p< تجزیه و تحلیل شدند. نتایج حاکی از آن بود که بعد از مداخله، بهبود معناداری در نمرات امید و سازگاری با مدرسه در دانش آموزان گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل بدست آمد (001/0P<). این مطالعه اهمیت استفاده از مداخلات ذهن آگاهی را در بهبود و سازگاری با مدرسه در دانش آموزان دارای انتخاب رشته اجباری آشکار ساخت. لذا، پیشنهاد می گردد تا این مداخله در برنامه های آموزشی مورد توجه مدیران، مراکز مشاوره مدارس و سایر برنامه ریزان آموزشی قرار گیرد.
۱۹.

طراحی محیط یادگیری مبتنی بر آزمایشگاه مجازی و تأثیر آن بر انگیزش پیشرفت در درس علوم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انگیزه پیشرفت طراحی آموزشی درس علوم آزمایشگاه مجازی طراحی محیط یادگیری بایبی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۷ تعداد دانلود : ۱۰۹
گسترش کاربست فناوری های مجازی در تعلیم و تربیت آموزش همه زمان و همه مکانی را برای یادگیرندگان مهیا ساخته است؛ این در حالی است که گاهی به دلیل تعداد زیاد یادگیرندگان در کلاس درس امکان دست ورزی یا مهارت ورزی برای یادگیرندگان به صورت انفرادی فراهم نبوده است. هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر طراحی محیط یادگیری مبتنی بر آزمایشگاه مجازی بر انگیزه پیشرفت دانش آموزان پایه پنجم دبستان در درس علوم بود. پژوهش حاضر کاربردی و نیمه آزمایشی است. بدین منظور از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل استفاده گردید. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر پایه پنجم دبستان شهر کرج بود. از جامعه مذکور تعداد 40 نفر از طریق نمونه گیری هدفمند انتخاب و به تصادف در دو گروه کنترل و آزمایش گماشته شدند. ابزار مورد استفاده شامل پرسشنامه انگیزه پیشرفت با روایی و پایایی تأیید شده بود. در ابتدا هر دو گروه پرسشنامه انگیزه پیشرفت را به عنوان پیش آزمون تکمیل کردند. سپس برای گروه آزمایش فعالیت ها و آزمایش های کتاب علوم به صورت مجازی طراحی گردید. اما گروه کنترل فعالیت و آزمایش های مذکور را به شیوه معمول کلاسی آموزش دیدند. در پایان پرسشنامه انگیزه پیشرفت به عنوان پس آزمون در اختیار دانش آموزان هر دو گروه قرار گرفت. داده های جمع آوری شده با استفاده از آزمون آماری کوواریانس تک متغیره به کمک نرم افزار spss نسخه 18 تحلیل گردید. نتیجه پژوهش نشان داد بین میزان انگیزه پیشرفت دو گروه کنترل و آزمایش در پس آزمون تفاوت وجود دارد و این تفاوت معنادار است (a=0/05:p-value=0/001)؛ بدین معنا که طراحی محیط یادگیری مبتنی بر آزمایشگاه مجازی طراحی شده بر اساس الگوی طراحی بایبی موجب بهبود انگیزه پیشرفت دانش آموزان در درس علوم شده است. بنابراین به معلمان و مجریان آموزش طراحی و کاربست آزمایشگاه مجازی مبتنی بر الگوی طراحی بایبی برای بهبود انگیزه پیشرفت دانش آموزان در درس علوم توصیه می شود.
۲۰.

مدل ساختاری تأثیر کنجکاوی معرفت شناختی و معنای زندگی بر بهزیستی تحصیلی با میانجی گری تحصیلی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بهزیستی تحصیلی کنجکاوی معرفت شناختی معنای زندگی درگیری تحصیلی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۳ تعداد دانلود : ۱۱۴
این پژوهش با هدف ارائه الگوی ساختاری بهزیستی تحصیلی براساس کنجکاوی معرفت شناختی و معنای زندگی با میانجی گری درگیری تحصیلی در دانشجویان انجام شد. پژوهش حاضر در زمره مطالعات توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوی در سال تحصیلی 1401 به تعداد 12000 نفر بود. نمونه آماری شامل 350 نفر بود که به روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای از بین دانشکده های مختلف انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل پرسشنامه بهزیستی تحصیلی (AWBQ)، مقیاس کنجکاوی معرفت شناختی (ECS)، مقیاس معنای زندگی (MLQ) و پرسشنامه درگیری تحصیلی (AES) بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از همبستگی پیرسون و تحلیل معادلات ساختاری در برنامه SPSS و AMOS انجام شد. تحلیل داده ها نشان داد که کنجکاوی معرفت شناختی و معنای زندگی اثرات مستقیم مثبت و معنی دار بر درگیری تحصیلی و بهزیستی تحصیلی و نیز درگیری تحصیلی اثر مستقیم مثبت و معنی داری بر بهزیستی تحصیلی دارند. همچنین، کنجکاوی معرفت شناختی و معنای زندگی اثر غیر مستقیم مثبت و معنی داری بر بهزیستی تحصیلی از طریق درگیری تحصیلی دارند (01/0p<). بنابراین، به نظر می رسد که افزایش کنجکاوی معرفت شناختی و معنای زندگی می تواند در بهبود درگیری تحصیلی و بهزیستی تحصیلی کمک کند. این مطالعه می تواند در توسعه راهکارهایی برای بهبود درگیری تحصیلی و بهزیستی تحصیلی مفید باشد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان