ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۲٬۰۹۵ مورد.
۱.

شناسایی و سنجش روابط ابعاد فلات زدگی شغلی در کارکنان مدارس شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فلات زدگی شغلی کارکنان مدارس دیمتل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : 0 تعداد دانلود : ۱
مقدمه و هدف : فلات زدگی شغلی در میان کارکنان مدرسه به رکود حرفه ای اشاره دارد که در آن افراد فرصت های محدودی را برای پیشرفت یا رشد در حرفه خود تجربه می کنند. این پدیده به دلیل تأثیرات قابل توجهی که بر روحیه کارکنان، رضایت شغلی و اثربخشی کلی سازمانی در محیط های آموزشی دارد، قابل توجه است. پژوهش حاضر با هدف شناسایی و سنجش روابط ابعاد فلات زدگی شغلی در کارکنان مدارس شهر تهران انجام شد. روش شناسی پژوهش : این پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر رویکرد آمیخته اکتشافی بوده است. در بخش کیفی، علاوه بر بررسی متون، 17 نفر به عنوان مشارکت کنندگان در پژوهش به روش هدفمند برای انجام مصاحبه نیمه ساختمند انتخاب شدند. در بخش کمّی، برای تعیین اثرگذاری و اثرپذیری عوامل موثر بر فلات زدگی شغلی، پرسشنامه مقایسات زوجی بین 35 نفر از صاحب نظران مدیریت آموزشی که به روش هدفمند انتخاب شده بودند، توزیع و داده های آن به وسیله تکنیک دیمتل تحلیل شد. برای تجزیه و تحلیل داده های گردآوری شده از نرم افزارهای متلب و اکسل استفاده شد. یافته ها : نتایج بخش کیفی نشان داد ابعاد فلات زدگی شغلی شامل یازده بعد اصلی بود که عبارتند از: سیاست های نامناسب مدرسه و نظام آموزشی، ساختار و قوانین نامناسب، مدیریت ناکارآمد، ارزیابی نامناسب، شرایط اجتماعی و اقتصادی، مسائل مالی، ویژگی های فردی، تعاملات ناسالم میان همکاران، سیستم پاداش و ارتقای نامناسب، ویژگی های شغل و فقدان پویایی سازمانی. همچنین، نتایج تحلیل تکنیک دیمتل نشان از تاثیرگذاری عوامل سیاست های نامناسب مدرسه و نظام آموزشی، ساختار و قوانین نامناسب، مدیریت ناکارآمد، ارزیابی نامناسب، شرایط اجتماعی و اقتصادی، مسائل مالی و اثرپذاری عوامل ویژگی های فردی، تعاملات ناسالم میان همکاران، سیستم پاداش و ارتقای نامناسب، ویژگی های شغل و فقدان پویایی سازمانی داشت. بحث و نتیجه گیری: کاهش فلات زدگی، رهنمودهای روشنی برای سیاست گذاران و مدیران آموزشی و مدیران توسعه منابع انسانی و برنامه ریزان فراهم می آورد تا با تدوین برنامه و سرمایه گذاری بر روی عواملی که بیشترین تاثیر را دارا هستند، به کاهش فلات زدگی شغلی کمک نمایند و به گام برداشتن درست آموزش و پرورش در انجام رسالت خود کمک کنند و از هدر رفت نیرو، امکانات و توانمندی های افراد شاغل در سازماندهی آموزشی جلوگیری نمایند.
۲.

ارتباط یابی نقش رهبری تحول آفرین در سازمان یادگیرنده ی کارکنان آموزش و پرورش استان البرز با رویکرد شبکه عصبی مصنوعی (ANN)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رهبری تحول آفرین سازمان یادگیرنده شبکه عصبی مصنوعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : 0 تعداد دانلود : ۱
مقدمه و هدف: سازمان ها برای بهبود یادگیری بیشتر خود در محیط های پیوسته در حال تغییر به رهبری تحول آفرین نیاز دارند. پژوهش حاضر با هدف ارتباط یابی نقش رهبری تحول آفرین در سازمان یادگیرنده ی کارکنان آموزش و پرورش استان البرز با رویکرد شبکه عصبی مصنوعی (ANN) انجام گرفت. روش شناسی پژوهش: جامعه آماری این مطالعه شامل کارکنان آموزش و پرورش استان البرز با جمعیت 460 نفر در سال 1403 بود. روش نمونه گیری از نوع تصادفی ساده بود. حجم نمونه با توجه به مدل کرجسی- مورگان 132 نفر در نظر گرفته شد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه رهبری تحول آفرین باس و آوولیو (2000) و پرسشنامه محقق ساخته سازمان یادگیرنده میر آقاپور اقدم (1388) و استفاده شد. روایی ابزارها با نظر استادان علوم تربیتی و روانشناسی تأیید شد. داده ها با شبکه عصبی مصنوعی پرسپترون چند لایه (MLP) در نرم افزار Spss.25 تحلیل شد. نتایج نشان داد ارتباط یابی رهبری تحول آفرین بر سازمان یادگیرنده دارای یک لایه ورودی با 6 گره و یک لایه پنهان با 6 گره است و شبکه عصبی مصنوعی به خوبی قادر است پرش ها و روند سازمان یادگیرنده را از روی رهبری تحول آفرین پیش بینی کند. یافته ها: یافته ها نشان می دهد که ویژگی های آرمانی (100/0) بیشترین تأثیر و حمایت توسعه گرا (ملاحظات فردی) (2/17) کمترین تأثیر ضریب اهمیت را در بر آورد سازمان یادگیرنده در بر می گیرد. بحث و نتیجه گیری: آموزش و مربیگری بر رهبران در سازمان آموزش و پرورش می تواند باعث تقویت کیفیت رهبری تحول آفرین و همچنین بهبود آن گردد. بدین ترتیب امید است بتوان سطح یادگیری سازمان را نسبت به چشم انداز و مأموریت سازمان افزایش داد و نیروی کار منسجم و با انگیزه تر را پرورش داد.
۳.

تدوین مولفه ها و عناصر و تعیین اعتبار الگوی استعدادیابی و هدایت تحصیلی دانش آموزان در مدارس البرز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استعدادیابی هدایت تحصیلی مدل پارادایمی دانش آموزان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : 0 تعداد دانلود : ۱
مقدمه و هدف: استعدادیابی و هدایت تحصیلی به عنوان یکی از ارکان اساسی در توسعه استعدادها و انتخاب مسیر شغلی و تحصیلی دانش آموزان، نیازمند الگوهای جامع و علمی است. هدف از پژوهش حاضر تدوین مولفه ها و عناصر و تعیین اعتبار الگوی استعدادیابی و هدایت تحصیلی دانش آموزان در مدارس البرز بود. روش شناسی پژوهش: پژوهش حاضر با روش کیفی و مبتنی بر نظریه داده بنیاد انجام شد. جامعه آماری شامل صاحب نظران و متخصصان مشاوره، راهنمایی شغلی و هدایت تحصیلی بود که از میان آن ها 12 نفر به روش نمونه گیری نظری برای مصاحبه عمیق انتخاب شدند. مصاحبه ها تا اشباع نظری ادامه یافت. برای اعتبارسنجی الگوی پیشنهادی، 14 متخصص به صورت نمونه گیری هدفمند مشارکت داشتند. ابزار پژوهش شامل مصاحبه با متخصصان و مشاوران مدارس بود. جهت بررسی روایی محتوایی الگوی پیشنهادی، از شاخص روایی محتوایی(CVI) و مناسبت کلی(S-CVI) استفاده شد. یافته ها: شاخص روایی محتوایی(CVI) نشان دهنده جامعیت قضاوت های مربوط به روایی یا قابلیت مدل، یا ابزار نهایی می باشد. از آنجایی که حداقل مقدار قابل قبول برای CVI برابر با 79/0 است، نتایج نشان می هد که این عدد برای تمام معیارهای الگو بالای 79/0 است و لذا می توان نتیجه گرفت که الگوی پیشنهادی از روایی محتوایی مناسبی برخورد است. بحث و نتیجه گیری: با توجه نتایج، الگوی استعدادیابی و هدایت تحصیلی می تواند به دانش آموزان امکان طراحی و راهبردی کردن آینده شغلی و تحصیلی خود را بدهد و به آنها اعتماد به نفس و امید بیشتری برای دستیابی به اهداف خود ببخشد.
۴.

بررسی نقش میانجی جو سازمانی مدارس در رابطه بین خودکارآمدی معلم و تدریس اثربخش در آموزگاران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جو سازمانی مدارس خودکارآمدی معلم تدریس اثربخش آموزگاران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : 0 تعداد دانلود : ۱
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی جو سازمانی مدارس در رابطه بین خودکارآمدی معلم و تدریس اثربخش در آموزگاران بود. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری آن تمامی معلمان مدارس استثنایی استان اردبیل و شهر تبریز در سال 1402 بود که از بین آن ها 280 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند؛ سپس به پرسش نامه های تدریس اثربخش آموزگاران محمودی و همکاران (1398)، خودکارآمدی معلم اسچان - موران و هوی (2001) و جو سازمانی هالپین و کرافت (1963) پاسخ دادند. تحلیل داده ها به کمک نرم افزار SPSS نسخه 24، Amose نسخه 20 و با آزمون معادلات ساختاری انجام شد. یافته ها: نتایج نشان که مدل ساختاری پژوهش از برازش مناسب برخوردار است. جو سازمانی مدارس و خودکارآمدی معلم با تدریس اثربخش ارتباط مثبت و معناداری دارد (01/0P<) و خودکارآمدی معلم، به صورت مستقیم و غیر مستقیم از طریق جو سازمانی مدارس بر تدریس اثربخش آموزگاران مؤثر است. نتیجه گیری: ارتقاء هرچه بیشتر تدریس اثربخش معلمان مدارس استثنایی و ارتقاء اگاهی آنان نسبت به خودکارآمدی معلم و جو سازمانی مدارس و برگزاری دوره های مبتنی بر آموزش خودکارآمدی معلم و جو سازمانی مدارس جهت بهبود تدریس اثربخش آموزگاران مفید به نظر می رسد.
۵.

تحلیل علّی - معلولی توسعه حرفه ای مدیران آموزش و پرورش منطقه 4 تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: توسعه حرفه ای مدیران آموزش و پرورش دیمتل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : 0 تعداد دانلود : ۱
مقدمه و هدف: پیشرفت های علوم و فناوری، مهارت ها و قابلیت های مدیران سازمان ها را به چالش می کشد و برای مواجهه با این تغییرات سریع، قابلیت های مدیران باید بر اساس یک برنامه جدید و سازمان یافته مجدداً ساختاردهی شود. هدف پژوهش حاضر تحلیل علّی - معلولی توسعه حرفه ای مدیران آموزش و پرورش منطقه 4 تهران است. روش شناسی پژوهش: این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ رویکرد آمیخته است. خبرگان جامعه آماری در هر دو مرحله شامل خبرگان دانشگاهی و متخصصان توسعه حرفه ای مدیران، بودند. نمونه پژوهش به صورت هدفمند و با استفاده از سطح اشباع نظری تعداد 22 نفر انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها در بخش کیفی، مصاحبه نیمه ساختار یافته بود. مصاحبه تا رسیدن اطلاعات به حد اشباع نظری ادامه پیدا کرد. تجزیه و تحلیل داده ها به روش کدگذاری دومرحله ای صورت گرفت. در بخش کمی نیز از روش دیمتل استفاده شد. پرسشنامه دیمتل در اختیار 22 نفر از خبرگان قرار گرفت و میزان تاثیر عوامل مشخص گردید. یافته ها: بر اساس نتایج تجزیه و تحلیل یافته های کیفی، تعداد 165 کد باز از میان مفاهیم موجود در مصاحبه ها شناسایی شد که در قالب 30 مقوله دسته بندی شدند. نهایتا 7 مقوله اصلی بدست آمدند. و نتایج دیمتل فازی نشان داد که در پژوهش حاضر عوامل فردی، ذینفعان و مدیریت منابع انسانی بعنوان عوامل علّی مدل و عوامل آموزشی، برنامه ریزی و فناوری در آموزش عوامل معلولی مدل بودند. بحث و نتیجه گیری: نتایج نشان داد که توسعه حرفه ای مدیران برای بهبود نظام آموزش و پروش ضروری است.
۶.

تبیین ابعاد، مؤلفه ها و نشانگرهای محیط یادگیری جذاب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: محیط یادگیری مدرسه زندگی مدرسه دوستدار کودک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : 0 تعداد دانلود : ۱
مقدمه و هدف: امروزه مدارس پیشرو به خوبی دریافته اند که یادگیری فعال، خلاقانه و فراگیرمحور، در گرو ایجاد محیط یادگیری جذاب و دلپذیر است. با این رویکرد، هدف از پژوهش حاضر، تبیین ابعاد، مؤلفه ها و نشانگرهای محیط های یادگیری جذاب بود. روش شناسی پژوهش: این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی است و از لحاظ مبانی هستی شناسی، مبتنی بر پارادایم تفسیری است. روش پژوهش، کیفی و راهبرد مورد استفاده، مرور نظام مند مبتنی بر الگوی سندلوسکی و باروسو (2007) بود. برای استخراج نشانگرهای محیط یادگیری جذاب، تعداد 13 پژوهش که گزارش آن ها در مجلات داخلی یا خارجی منتشر شده بود، به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفت. ابزار گردآوری اطلاعات، مقالات منتخب بود. تحلیل اطلاعات از طریق کدگذاری نظری و مقوله بندی صورت گرفت. اعتبار تحلیل ها با استناد به ضریب لاوشه تأیید شد. یافته ها: یافته ها بیانگر دستیابی به الگوی محیط یادگیری جذاب مشتمل بر 70 نشانگر، 18 مؤلفه و 7 بعد بود. ابعاد و مؤلفه های شناسایی شده عبارت از مدرسه زندگی؛ مدرسه دوستدار کودک؛ جاذبه های علمی، ادبی، فرهنگی، هنری؛ زیرساخت ها؛ امنیت و آرامش؛ آموزش فراگیر؛ و ارتباطات آموزشی هستند. بحث و نتیجه گیری: این یافته ها چشم اندازی عملی برای طراحی محیط های یادگیری جذاب و الهام بخش ارائه می دهد که می توانند توسعه فردی و تحصیلی دانش آموزان را تسهیل کنند.
۷.

جایگاه، نقش و چالش های راهبران آموزشی: پژوهشی کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نظارت ارزیابی مدرسه راهبر آموزش و پرورش

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲ تعداد دانلود : ۲
مقدمه و هدف : پژوهش حاضر باهدف تحلیل تجارب زیسته راهبران آموزشی از جایگاه، نقش و چالش های ایشان در نظام آموزشی انجام شده است روش شناسی پژوهش : پژوهش حاضر به شیوه کیفی و از نوع پدیدارشناسی انجام شد. باتوجه به ماهیت پژوهش از روش نمونه گیری هدفمند از نوع معیار استفاده شد، که با مصاحبه عمیق از 16 راهبر آموزشی و تربیتی سال تحصیلی 1402-1403 ، داده های اخذشده به اشباع رسید. داده های حاصل از تجارب زیسته راهبران به روش کُلایزی (2002) مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند و جهت اعتبار یابی از ملاک های چهارگانه گوبا و لینکن (1985) استفاده شد؛ همچنین از نرم افزار MAXQDA12 به عنوان ابزار تحلیل داده ها استفاده شد.. یافته ها : یافته های حاصل از تجارب زیسته راهبران، در قالب 7 مضمون اصلی " جایگاه و نقش مدیریتی راهبران آموزشی و تربیتی"، " جایگاه و نقش اجتماعی راهبران آموزشی و تربیتی"، " جایگاه و نقش آموزشی راهبران آموزشی و تربیتی"، " چالش های مربوط به مسائل مسافتی" چالش های مربوط به مسائل مالی"، " چالش های مربوط به مسائل مدرسه" و "سایر چالش ها" طبقه بندی گردید. بحث و نتیجه گیری: نتایج به دست آمده از تحلیل تجارب زیسته راهبران در این پژوهش نشان می دهد که مجموعه ای از وظایف و چالش ها پیش روی راهبران آموزشی قرار دارد که با تغییر رویکرد کلی در سیستم آموزشی، قابل کنترل است. لذا باید در رویکردهای کلی سیستم آموزشی تجدیدنظر صورت گیرد.
۸.

رابطه سرمایه روانشناختی با درگیری تحصیلی با نقش میانجی گری سبک یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سرمایه روانشناختی درگیری تحصیلی سبک یادگیری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : 0 تعداد دانلود : ۱
هدف پژوهش حاضر رابطه سرمایه روانشناختی با درگیری تحصیلی با نقش میانجی گری سبک یادگیری بود. روش این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه ی آماری تمامی دانش آموزان دختر مدارس مشکین شهر در سال 1399-400 به تعداد 2325 دانش آموز و نمونه ی آماری تعداد 329 دانش آموز بودند. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران بود. که بوسیله نمونه گیری تصادفی ساده بود. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه درگیری تحصیلی ریو و تسنگ (2011)، پرسشنامه سرمایه روانشناختی لوتانز و آولیو (2007) و پرسشنامه سبک یادگیری کلب (1985) بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار spss 22 و نرم افزار ایموس 24 بود. نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که متغیر سرمایه روانشناختی با سک یادگیری رابطه مثبت و معنادار دارد. همچنین رابطه متغیر سرمایه روانشناختی و درگیری تحصیلی مثبت و معنادار می باشد. همچنین رابطه درگیری تحصیلی و سبک یادگیری مثبت و معنادار می باشد. مدل معادلات ساختاری نیز از برازش مطلوبی برخوردار بود.
۹.

واکاوی پیامدهای مدیریت استعداد در مدارس ایران (یک مطالعه فراترکیب)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پیامد مدیریت استعداد مدارس فراترکیب

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : 0 تعداد دانلود : ۱
قدمه و هدف : مطالعه حاضر با هدف شناسایی پیامدهای مدیریت استعداد در مدارس ایران به انجام رسیده است. روش شناسی پژوهش : رویکرد روش شناسی این مطالعه کیفی و روش پژوهش فراترکیب هفت مرحله ای ساندلوسکی و باروسو می باشد. پژوهشگران به جست وجوی سیستماتیک مطالعات انجام شده مرتبط با هدف پژوهش در پایگاه های علمی جهاد دانشگاهی، نورمگز، مگیران، پرتال جامع علوم انسانی و سیویلیکا، علم نت بین سال های 1403- 1395 با استفاده از کلیدواژه هایی چون استعداد، مدیریت استعداد، تأثیر مدیریت استعداد در مدارس، پیامدهای مدیریت استعداد در مدارس و نقش مدیریت استعداد در مدارس ایران پرداختند. در بررسی های اولیه، تعداد 158 منبع یافت شد که پس از طی مراحل غربال گری و اعتبارسنجی و بهره گیری از ابزار CASP در نهایت 23 مطالعه با استفاده از روش تحلیل مضمون، مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. برای بررسی کیفیت یا پایایی شاخص ها از ضریب کاپا در نرم افزار SPSS بهره گرفته شد که در پژوهش حاضر برابر با 863/0 است که نشان دهنده پایایی مناسب شاخص های این پژوهش می باشد. یافته ها : از تحلیل محتوای منابع منتخب، 181 کد اولیه برای شناسایی پیامدهای مدیریت استعداد در مدارس ایران استخراج گردید که شامل 23 مقوله فرعی بود که در قالب 5 مقوله اصلی شامل فردی، سازمانی، شغلی، آموزشی و محیطی طبقه بندی شدند. بحث و نتیجه گیری: نتایج مطالعه حاضر نشان دهنده آن بود که مدیریت استعداد در مدارس ایران می تواند پیامدهای مثبت فراوانی در بر داشته باشد. لذا انتظار می رود سیاست گذاران و برنامه ریزان آموزش وپرورش اهتمام جدی به امر مدیریت استعداد در مراکز آموزشی داشته باشند.
۱۰.

واکاوی ادراک معلمان از فرصت ها و چالش های تحقق رویکرد یادگیری زمینه محور در درس علوم دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پدیدارشناسی چالش ها رویکرد زمینه محور فرصت ها درس علوم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : 0 تعداد دانلود : ۱
پیشینه و اهداف: با توجه به پیشرفت دانش بشری و پیشرفت های علمی، جوامع نیازمند آموزش و رویکردهای متناسب با زندگی هستند. هدف پژوهش حاضر، توصیف تجارب معلمان از چالش ها و فرصت های تحقق رویکرد یادگیری زمینه محور در درس علوم دوره ابتدایی است. روش ها در این پژوهش، روش کیفی از نوع پدیدارشناسی استفاده شد. به منظور احصای تجارب، 14 نفر از معلمان که تجربه تدریس و فعالیت با رویکرد یادگیری زمینه محور را داشتند، با روش نمونه گیری هدفمند و تا رسیدن به اشباع نظری انتخاب شدند. داده ها با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته گردآوری و به روش ون منن تحلیل شد. یافته ها: چالش های اجرای رویکرد یادگیری زمینه محور در قالب 7 مضمون اصلی و 22 مضمون فرعی و فرصت های اجرای رویکرد در قالب 5 مضمون اصلی و 13 مضمون فرعی تلخیص شدند. یافته ها نشان داد ضعف حرفه ای معلمان، نگرش غیر حرفه ای معلمان، مدرسه، عوامل مدیریتی، دانش آموز، والدین و کتاب های درسی چالش های اجرای رویکرد و رشد حرفه ای معلمان، رشد مهارت های شناختی، رشد مهارت های عاطفی، بهبود مهارت های بین فردی و رشد مهارت های خودمدیریتی دانش آموزان از فرصت های اجرای رویکرد یادگیری زمینه محور می باشد. نتیجه گیری: براساس نتایج پژوهش می توان گفت چالش ها و مشکلات زیادی در مقام اجرا وجود دارد، و نیز آگاهی اکثر معلمان از این رویکرد به شکل نظری است و در عمل ادراک درستی از نحوه اجرای آن ندارند. بنابراین لازم است در خصوص آموزش معلمان در این زمینه تلاش بیشتری صورت گیرد.
۱۱.

شناسایی عوامل مؤثر بر دانشگاه اخلاق محور با رویکرد کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اخلاق دانشگاه اخلاق محور آموزش عالی دانشگاه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : 0 تعداد دانلود : ۱
مقدمه و هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر دانشگاه اخلاق محور با استفاده از رویکرد کیفی انجام شده است. روش شناسی پژوهش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی است و با استفاده از روش تحلیل مضمون انجام شده است. نمونه گیری استفاده شده در این پژوهش، نمونه گیری خوشه ای و با شیوه نمونه گیری گلوله برفی بود. مبنای اصلی جمع آوری اطلاعات، انجام مصاحبه های عمیق با خبرگان، مدیران، معلمان و متخصصین حوزه آموزش و پژوهش تا دستیابی به اشباع نظری بوده است. در مجموع 21 مصاحبه انجام شد. پس از جمع آوری اطلاعات، کدهای مربوط به مصاحبه های مکتوب با استفاده از روش تحلیل مضمون تحلیل شدند. یافته ها: یافته های پژوهش که پس از انجام مراحل سه گانه کدگذاری باز، محوری و انتخابی، مدل نهایی پژوهش است. نشان می دهد عوامل مؤثر بر دانشگاه اخلاق محور در سه مضمون فراگیر شامل: عوامل فردی (ویژگی مدیران و سیاست گذاران، ویژگی رفتاری اساتید، ویژگی رفتاری کارکنان، ویژگی شخصیتی دانشجویان)، عوامل درون دانشگاهی(سبک رهبری اخلاقی، آموزش اخلاقی، پژوهش های اخلاق محور، رفتار شهروندی بالا، فرهنگ سازمانی، عدالت سازمانی، جو سازمانی)، عوامل محیطی (فلسفه حاکم بر جامعه، عوامل سیاسی، عوامل فرهنگی اجتماعی) بودند. بحث و نتیجه گیری: نتایج این مطالعه می تواند مورد توجه سیاست گذاران دانشگاهی قرار گیرد و مدیران دانشگاهی را ترغیب کند تا از طریق آشناکردن اساتید و دانشجویان با موضوع اخلاق در دانشگاه، پیشرفت علمی و عملی را فراهم سازند.
۱۲.

شناسایی شایستگی های استاد راهنما برای ارشادگری پژوهشیِ دانشجویان دکتری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ارشادگری پژوهشی ارشادکنننده پژوهشی شایستگی ها استاد راهنما دانشجوی دکتری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : 0 تعداد دانلود : ۱
مقدمه و هدف: ارشادگری پژوهشیِ دانشجویان دکتری برای موفقیت علمی و حرفه ای این پژوهشگران تازه کار ضرورت دارد. هدف پژوهش حاضر شناسایی شایستگی های استاد راهنما برای ارشادگری پژوهشیِ دانشجویان دکتری بود. روش شناسی پژوهش: پژوهش حاضر از لحاظ هدف، کاربردی و با رویکرد کیفی انجام شده است. داده ها با انجام مصاحبه های نیمه ساختاریافته با 20 عضو هیأت علمی و 20 دانشجوی دکتری که به صورت هدفمند انتخاب شدند، گردآوری و اشباع نظری حاصل شد. جهت تحلیل داده ها نیز از روش تحلیل مضمون استفاده شد. یافته ها: از تحلیل داده های کیفی پژوهش در نهایت 44 کد اولیه بدست آمد و کدهای بدست آمده در 7 مقوله طبقه بندی گردید که عبارتند از: شایستگی های تخصصی، شایستگی های فنّی، الگوهای رفتاری، اخلاق علمی، الگوهای نگرشی، ویژگی های شخصی، شایستگی های حرفه ای. بحث و نتیجه گیری: با توجه به یافته های این پژوهش، ارشادگری پژوهشیِ دانشجوی دکتری توسط استاد راهنما مستلزم برخورداری وی از 7 دسته شایستگی شامل شایستگی های تخصصی، شایستگی های فنّی، الگوهای رفتاری، اخلاق علمی، الگوهای نگرشی، ویژگی های شخصی، شایستگی های حرفه ای می باشد. یافته های این پژوهش می تواند در ارزیابی شایستگی های استاد راهنما برای ایفای نقش به عنوان ارشادکننده پژوهشی و طراحی برنامه ها و دوره های آموزشی با هدف تقویت شایستگی های موردنیاز اساتید راهنما برای ارشادگری پژوهشیِ دانشجویان دکتری مورد استفاده قرار گیرد.
۱۳.

طراحی مدل تعاملات بین سازمانی دانشگاه ها در راستای توسعه نوآوری فناورانه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تعاملات بین سازمانی نوآوری فناورانه دانشگاه شبکه سازی مدیریت دانش

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : 0 تعداد دانلود : ۱
مقدمه و هدف : تعامل و همکاری اثربخش دانشگاه ها با سایر بازیگران زیست بوم نوآوری از مهم ترین فاکتورهای رشد و توسعه فناوری های کاربردی در جامعه می باشد. بر این اساس، هدف از پژوهش حاضر طراحی مدلی جامع جهت تبیین تعاملات بین سازمانی دانشگاه ها در راستای توسعه نوآوری فناورانه بوده است. روش شناسی پژوهش : این مطالعه با رویکرد کیفی و روش پژوهش فراترکیب نظریه ساز انجام گرفته است، بر این اساس، یافته های مطالعات علمی مرتبط در بازه زمانی 2025-1995 میلادی استخراج و داده های گردآوری شده طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها : یافته های پژوهش در قالب 53 کد باز و 12 کد محوری در سه محور پیشایندها، فرایندها و پیامدها ارائه گردید. محور پیشایندها در قالب 3 کد محوری (عوامل فردی، سازمانی، محیطی)؛ محور فرایندها در قالب 5 کد محوری (توسعه زیرساخت های مشترک، انتقال دانش و فناوری، مدیریت پروژه های مشترک، توسعه شبکه های همکاری، مدیریت دانش)؛ محور پیامدها در قالب 4 کد محوری (توسعه محصولات و خدمات نوآورانه، افزایش درآمد سازمانی، توسعه اقتصادی و اجتماعی جامعه، ارتقاء اعتبار دانشگاه) سازماندهی گردیدند. جهت ارتقای اعتبار یافته ها، چهار نوع راهبرد اعتباریابی توصیفی، تفسیری، نظری و پراگماتیک  مورد استفاده قرار گرفت. بحث و نتیجه گیری: اثربخشی تعاملات بین سازمانی دانشگاه ها در توسعه نوآوری فناورانه، حاصل توجه به عوامل پیش نیاز و فرایندهای کارآمد در جریان شکل گیری این تعاملات است. یافته های این پژوهش می تواند به رهبران و سیاست گذاران آموزش عالی در طراحی راهبردهایی هوشمندانه برای توسعه همکاری های اثربخش بین سازمانی کمک کند، به گونه ای که تعاملات دانشگاه ها با سایر سازمان های جامعه را با رویکردی برد-برد و در راستای رفع نیازهای جامعه طراحی و اجرا نمایند.
۱۴.

الگوی رهبری پایدار فرهنگی مدرسه با تأکید بر «فرهنگ مراقبت»(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: رهبری پایدار فرهنگی فرهنگ مراقبت عدالت خودآگاهی مشارکت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : 0 تعداد دانلود : ۱
مقدمه و هدف : دانش آموزان با پیشینه های فرهنگی متنوع، در جنبه های مختلف تحصیلی با موانع و چالش های ساختاری متعددی روبرو هستند. این چالش ها گاهی منجر به بی علاقگی و دلزدگی دانش آموزان از تحصیل و در نهایت ترک تحصیل می شود. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش و بازتاب الگوی فرهنگی پایدار از طریق “فرهنگ مراقبت” انجام شد. روش شناسی پژوهش : پژوهش حاضر، از حیث هدف، کاربردی و از نظر رویکرد کیفی بود که با راهبرد گراندد تئوری ساخت گرایانه چارمز به اجرا درآمد. قلمرو تحقیق استان کردستان و مشارکت کنندگان بالقوه کلیه مدیران ابتدایی و مقاطع متوسطه اول و دوم  در سال تحصیلی 1404-1403 در شهر سنندج بودند که از بین آنها 15 نفر به صورت هدفمند (ناهمگن) انتخاب و با استفاده از یک پروتکل مصاحبه نیمه ساخت یافته دعوت به مشارکت شدند تا دیدگاه خود را در مورد «سبک رهبری پایدار فرهنگی» بیان کنند. یافته ها : نتایج نشان داد که چهار شاخص کلیدی تحت عناوین خودآگاهی انتقادی، فروتنی فرهنگی، عدالت ترمیمی و مشارکت خانواده و مدرسه از رهبری پایدار فرهنگی در مدیریت مدرسه قابل احصاء بود. باوجود کثرت نظرات، استعمارزدایی رهبری، کنش متقابل فرهنگی، خوداندیشی، مراقبت هنری و شایستگی فرهنگی از دیگر مضامینی بودند که مدیران تحت شاخص های چهارگانه فوق الذکر بدان اشاره کردند. بحث و نتیجه گیری: باوجود کوشش مدیران برای ارج نهادن به فرهنگ و زبان دانش آموزان پیاده سازی این سبک رهبری به شدت نیازمند تغییرات ساختاری در نگرش سیاست گذاران آموزشی است، این تغییرات ممکن است نمودهای مختلفی از جمله، باور به آموزش چندفرهنگی، کلیشه زدایی، اندیشه باز، خودانتقادی، تلاش برای مشارکت خانواده و مدرسه را در پی داشته باشد.
۱۵.

شناسایی مؤلفه های جذب و انتخاب معلمان کارآمد در نظام آموزش و پرورش کشور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معلم کارآمد جذب معلمان انتخاب معلمان آموزش و پرورش

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱ تعداد دانلود : ۲
مقدمه و هدف : پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر جذب و انتخاب معلمان کارآمد در نظام آموزش و پرورش کشور انجام گرفته است. در این راستا زمینه های جذب و انتخاب معلمان کارآمد بررسی شد. روش شناسی پژوهش : این پژوهش از لحاظ هدف کابردی و با رویکرد کیفی و روش اکتشافی انجام شد. مشارکت کنندگان پژوهش متخصصان و صاحب نظران حوزه تعلیم و تربیت و مدیران ستادی سطوح مختلف آموزش و پرورش در سال تحصیلی 03-1402 بودند که 16 نفر برمبنای اصل اشباع نظری و نمونه گیری هدفمند از نوع نظری انتخاب شدند. ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته و بررسی اسناد موجود در زمینه موضوع پژوهش بود. داده های پژوهش با استفاده از روش های بازخورد مشارکت کننده، بازخورد همکار و ناظر بیرونی اعتباریابی شدند. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل مضمون با استفاده از نرم افزار مکس کیودا استفاده شد. یافته ها : نتیجه تحلیل داده ها منجر به شناسایی مؤلفه های جذب و انتخاب معلمان کارآمد شد. مضامین فراگیر در سه سطح مؤلفه های فردی، تعاملی و سازمانی طبقه بندی شد. مؤلفه های فردی شامل دو مقوله فرعی تعهد و تخصص بوده است. مؤلفه های تعاملی در دو مقوله فرعی ارتباط و اقدام دسته بندی شده است. مؤلفه های سازمانی شامل دو مقوله تعلق و تغییر بوده است. زمینه های جذب و انتخاب معلمان کارآمد عبارت اند از: الزامات و زیرساخت های سیاسی، ساختاری، مدیریت منابع انسانی، سیمای سازمانی، نظام جذب، شیوه های انتخاب و تأمین معلم و نظام گزینش. بحث و نتیجه گیری: نتایج پژوهش به سیاست گذاران و مدیران آموزشی یاری می رساند تا با ایجاد برنامه های مؤثر و بازنگری در تدوین شاخص ها، معلمان شایسته را جذب کنند و از خسارات و هزینه های انتخاب نیروی انسانی ناکارآمد جلوگیری کنند. در نهایت، این اقدامات به بهبود کیفیت آموزش و پرورش و افزایش عملکرد دانش آموزان خواهد انجامید.
۱۶.

بررسی رابطه فلات زدگی شغلی و پنهان سازی دانش از دیدگاه اخلاقی: نقش واسطه ای بی اعتمادی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فلات زدگی شغلی پنهان سازی دانش بی اعتمادی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : 0 تعداد دانلود : ۱
مقدمه و هدف : هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی رابطه فلات زدگی شغلی و پنهان سازی دانش از دیدگاه اخلاقی: با نقش واسطه ای بی اعتمادی بود. روش شناسی پژوهش : روش انجام پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی می باشد که از آزمون مدل معادلات ساختاری و برآوردهای بیشینه درست نمایی با تعدیل چولگی استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش، شامل کلیه اعضای هیئت علمی و کارکنان دانشگاه حکیم سبزواری در نظر گرفته شد که در نیمسال اول سال تحصیلی 1404-1403 مشغول به خدمت بودند. نمونه آماری پژوهش با استفاده از روش تصادفی طبقه ای و طبق جدول مورگان، تعداد 232 نفر تخمین زده شد. برای برآورد اعتبار مقدماتی پرسشنامه های فلات زدگی شغلی، پنهان سازی دانش و بی اعتمادی، یک نمونه اولیه شامل 40 نفر مورد آزمون قرار گرفت. روایی محتوایی پرسشنامه ها از نظر اساتید و کارشناسان مثبت ارزیابی گردید؛ همچنین، میزان پایایی به واسطه ی ضریب آلفای کرونباخ برای سوالات متغیر ها به ترتیب، 95/0 برای فلات زدگی شغلی، 97/0 برای پنهان سازی دانش و 95/0 برای بی اعتمادی بدست آمد. یافته ها : مطابق با یافته های این پژوهش، فلات زدگی شغلی هم به شکل مستقیم و هم به شکل غیر مستقیم، به واسطه بی اعتمادی در سطح معناداری 001/0 نقش ویژه ای در میزان پنهان سازی دانش کارکنان دانشگاه حکیم سبزواری دارد. بحث و نتیجه گیری: مدیران و برنامه ریزان موسسات آموزش عالی می توانند از نتایج پژوهش حاضر در به کار گیری برنامه ها و راهبرد های ویژه در جهت کاهش پنهان سازی دانش و ابعاد و عوامل موثر بر آن، نهادینه کردن اشتراک دانش در فرهنگ های سازمانی دانشگاه ها و کاهش بی اعتمادی و فلات زدگی در بین کارکنان استفاده نمایند.
۱۷.

وضعیت جاری مدیریت دانش سازمانی مدیران مدارس (ارائه یک الگو با رویکرد نظریه داده بنیاد)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مدیریت دانش مدیران مدارس متوسطه داده بنیاد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : 0 تعداد دانلود : ۱
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی وضع موجود مدیریت دانش سازمانی مدیران مدارس متوسطه است. روش پژوهش: این پژوهش با رویکرد کیفی و با روش داده بنیاد انجام گرفت. حوزه پژوهش شامل کلیه کارگزاران دخیل در مدیریت مدارس هستند که از طریق نمونه گیری هدفمند از نوع ملاک محور انتخاب شدند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش کدگذاری باز، محوری و گزینشی استفاده شد. برای تأمین روایی و پایایی از معیارهای لینکن و کوبا استفاده شد. یافته ها: یافته ها پژوهش نشان دهنده ی نوزده مفهوم محوری و هشت مقوله منتخب است که در قالب مدل پارادیمی شامل عدم آگاهی نسبت به ضرورت و چارچوب های اجرایی مدیریت دانش در مدرسه به عنوان مقوله ی محوری و شرایط علی (عدم توجه به شبکه سازی در راستای مدیریت دانش، ضعف رهبری در فعالیت های درون مدرسه ای، عدم تجهیز مدارس به ابزارهای مدیریت دانش)، عوامل زمینه ای (عوامل محیطی، مدیریتی و منابع)، شرایط مداخله ای تسهیل گر(خصوصیات فردی، پشتیبانی و حمایت سازمانی و الزامات فرایندی مدیریت دانش)، شرایط مداخله گر محدودکننده(موانع ساختاری، موانع آموزشی و مدیریتی، موانع فرهنگی)، راهبردها (بهبود فرهنگ سازمانی و جو مدرسه ای، تلفیق آموزش و پژوهش، توجه به توسعه فردی مدیران و معلمان) و پیامد (عدم توازن در چرخه مدیریت دانش مدارس و غفلت از ساخت و اشتراک دانش در مدارس) سازمان یافت. نتیجه گیری: با توجه به یافته ها می توان نتیجه گرفت که برای اجرای مدیریت دانش در سازمان عوامل فردی، سازمانی و مدیریت مؤثر بوده و باید این عوامل در کنار هم مورد توجه قرار گیرد. واژه های کلیدی: مدیریت دانش، مدیران، مدارس متوسطه، داده بنیاد
۱۸.

شناسایی راهکارهای یادگیرنده سازی فضای کالبدی مدارس از دیدگاه مدیران (مدارس ابتدایی دخترانه ناحیه دو شهر اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انگیزه یادگیرنده سازی فضای کالبدی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : 0 تعداد دانلود : ۱
مقدمه و هدف : فضای کالبدی مدارس، نقشی اساسی در فرآیند یادگیری و رشد همه جانبه دانش آموزان ایفا می کند و توجه به طراحی یادگیرنده محور این فضاها به ویژه در مدارس ابتدایی اهمیت فزاینده ای یافته است. هدف این پژوهش کیفی، شناسایی راهکارهای یادگیرنده سازی فضای کالبدی مدارس ابتدایی دخترانه در ناحیه دو شهر اهواز از دیدگاه مدیران مدارس است. روش شناسی پژوهش : این پژوهش با رویکرد کیفی و به روش تحلیل مضمون براساس مدل شش مرحله ای براون و کلارک انجام شده است. از نظر هدف، پژوهش کاربردی است؛ از نظر ماهیت، کیفی؛ و از نظر شیوه اجرا، میدانی است. جامعه آماری شامل کلیه مدیران مدارس ابتدایی دخترانه ناحیه دو اهواز در سال تحصیلی ۱۴۰۲–۱۴۰۳ بود. نمونه گیری به صورت هدفمند و به روش زنجیره ای تا رسیدن به اشباع نظری انجام شد و با ۲۱ نفر از مدیران مصاحبه نیمه ساختاریافته صورت گرفت. سؤالات مصاحبه از لحاظ روایی صوری و محتوایی توسط متخصصان بررسی و اصلاح شد. برای سنجش پایایی تحلیل داده ها، از روش توافق بین کدگذاران استفاده شد که با مقایسه ۳۰ درصد از داده ها توسط پژوهشگر دوم، میزان توافق ۸۵٪ به دست آمد. داده ها پس از کدگذاری و تحلیل، در قالب شش دسته راهکار شامل رشد جسمانی، رشد اجتماعی، رشد ذهنی، رشد عاطفی، ایجاد شرایط محیطی مطلوب و ارتقای آموزش و یادگیری سازمان دهی شد. یافته ها : بر اساس یافته ها، مهم ترین مبنای راهکارهای ارائه شده از جانب مدیران مدارس توجه به کلیه عوامل اثرگذار بر رشد جسمانی، اجتماعی، ذهنی و عاطفی و آموزش و یادگیری دانش آموزان است و این راهکارها عبارت اند از توجه به نقش فعال یادگیرنده، تسهیل یادگیری  باتوجه به  تنوع مواد و منابع یادگیری، استفاده از رنگ های شاد، توجه به محوطه سازی و انعطاف پذیری فضا، ایجاد محیط های اجتماعی غیررسمی، توجه به  دما، تهویه، نور و سروصدا، معماری داخلی و چیدمان کلاس، فضاهای بازی، فضاهای ش خصی، فضای عمومی یادگیری. بحث و نتیجه گیری: فضای کالبدی محیط های آموزشی تأثیر مستقیمی بر چگونگی یادگیری و کاهش مشکلات یادگیری دانش آموزان بر جای می گذارد. یک محیط آموزشی و به ویژه یک مدرسه ابتدایی با داشتن فضای کافی و مناسب که همسو با نیازهای  دانش آموزانی است که در آن محیط مشغول به تحصیل و یادگیری هستند می تواند بر چگونگی یادگیری و شکوفایی و پرورش استعداد آنان تأثیرگذار باشد که در نهایت منجر به ارتقای یادگیری در دانش آموزان گردد.
۱۹.

تاثیر آگاهی معلمان از رویکردهای ارزشیابی کیفی - توصیفی بر انگیزه تحصیلی و اضطراب یادگیری با نقش میانجی گری پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پایه ششم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ارزشیابی کیفی - توصیفی اضطراب یادگیری انگیزه تحصیلی پیشرفت تحصیلی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : 0 تعداد دانلود : ۴
مقدمه و هدف : یکی از مهم ترین پیامدهای متوجه نظام آموزشی استفاده از رویکرد سازنده گرایی با تأکید بر ارزشیابی کیفی– توصیفی آموخته های دانش آموزان است. اما برخی معلمان به دلیل عدم آگاهی با این نوع ارزشیابی مخالفت می کنند. پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر آگاهی معلمان از رویکردهای ارزشیابی کیفی - توصیفی بر انگیزه تحصیلی و اضطراب یادگیری با نقش میانجی گری پیشرفت تحصیلی در دانش آموزان ششم ابتدایی انجام شد. روش شناسی پژوهش : این پژوهش از لحاظ هدف یک پژوهش کاربردی و از لحاظ گردآوری داده ها، توصیفی - همبستگی است. جامعه ی آماری پژوهش حاضر شامل تمامی دانش آموزان و معلمان پایه ی ششم ابتدایی استان اردبیل، می باشد که در سال تحصیلی 1401-1400 مربوطه مشغول به تحصیل و کار هستند.ابزاهای اندازه گیری شامل 4پرسشنامه است که بعد از تکمیل آنها توسط معلمان و دانش آموزان جمع آوری وتجزیه وتحلیل وبعد از نمره گذاری،داده های به دست آمده نرمافزارspss باروش آماری کیفی-توصیفی واستنباطی موردتجزیه وتحلیل قرار دادیم.برای معادلات ساختاری از برنامه smartPlSاستفاده شده است. یافته ها : آگاهی معلمان از رویکردهای ارزشیابی کیفی – توصیفی با میانجی گری پیشرفت تحصیلی 4/89 درصد از تغییرات انگیزه ی تحصیلی را پیش بینی می کند و تأثیر مثبت و معنادار دارد. همچنین آگاهی معلمان از رویکردهای ارزشیابی کیفی – توصیفی با میانجی گری پیشرفت تحصیلی 8/89 درصد از تغییرات اضطراب یادگیری را پیش بینی می کند و تأثیر منفی و معنادار دارد. بحث و نتیجه گیری: آگاهی معلمان از رویکردهای ارزشیابی کیفی - توصیفی باعث بالارفتن شناخت معلم از فراگیر و ارزشیابی مناسب با خصوصیات آن می شود که این عمل باعث بالا رفتن اعتماد به نفس و انگیزه ی تحصیلی در دانش آموز می شود.
۲۰.

تصویرپردازی از الگوی چند بعدی شایستگی های مربیان مراکز پیش دبستانی: مطالعه ای فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مربیان شایستگی های مربیان مراکز پیش دبستانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : 0 تعداد دانلود : ۱
مقدمه و هدف : پژوهش حاضر با هدف تصویرپردازی چندبعدی از شایستگی های مربیان مراکز پیش دبستانی انجام شده است. روش شناسی پژوهش : داده ها بر اساس یک طرح پژوهش کیفی از نوع فراترکیب و با استفاده از گام های هفت گانه ساندلوسکی و باروسو (۲۰۰۷) جمع آوری شده اند. انتخاب نمونه با استفاده از ملاک های پذیرش و عدم پذیرش و برنامه مهارت های ارزیابی حیاتی  صورت گرفت. منابع اولیه فارسی و انگلیسی طی سال های ۲۰۱۰ تا ۲۰۲۵ غربال و تعداد ۲۴ منبع برای بررسی نهایی انتخاب شد. در ادامه با استفاده از تحلیل تماتیک، کدگذاری باز و محوری انجام شد. جهت بررسی قابلیت اعتبار یافته ها از ضریب توافق بین دو کدگذار استفاده شد که مقدار 76/. به دست آمد. یافته ها : یافته های این تحلیل، شناسایی 4 بعد و ۱۱ مؤلفه بود. بعد اول شایستگی های علمی، حرفه ای و فناورانه با مولفه های (شایستگی های آموزشی و تربیتی، شایستگی های حرفه ای و مهارتی، شایستگی های تکنولوژیکی و دیجیتالی)؛ بعد دوم شایستگی های پایه ای با مولفه های (شایستگی های ورودی، شایستگی های اخلاقی و معنوی، شایستگی های حمایتی و مراقبتی)؛ بعد سوم شایستگی های روانشناختی و محیطی با مولفه های (شایستگی های روانشناختی، شایستگی های هنری و محیطی) و بعد چهارم شایستگی های فردی، اجتماعی و سازمانی با مولفه های (شایستگی های فردی و شخصیتی، شایستگی های ارتباطی و اجتماعی، شایستگی های رهبری و مدیریت) است. بحث و نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش، مدیران مراکز پیش دبستانی می بایست برای ارتقای شایستگی های مربیان خود، سالانه نسبت به ارزیابی و رتبه بندی مربیان براساس شایستگی های شناسایی شده اهتمام ویژه داشته و نسبت به برگزاری دوره های مرتبط اقدام نمایند. همچنین یافته های این پژوهش می تواند به عنوان مبنایی برای تصمیم گیری سیاست گذاران، برنامه ریزان و مدیران حوزه تعلیم وتربیت در گزینش و جذب شایسته سالارانه مربیان برای مراکز پیش دبستانی مورد توجه قرار گیرد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان