ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۲٬۰۴۲ مورد.
۴۱.

الوی ارتقای مهارت آموزی دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مهارت آموزی اشتغال زایی دانش آموزان دوره دوم متوسطه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۲ تعداد دانلود : ۹۹
مقدمه و هدف: مهارت آموزی دانش آموزان در مدارس یکی از مباحثی است که در سال های اخیر به دلیل رشد بیکاری و افزایش شکاف بین آموزش های مدارس و نیاز بازار کار مورد توجه قرار گرفته است. هدف پژوهش ارائه الگویی برای ارتقاء مهارت آموزی به منظور اشتغال زایی دانش آموزان دوره دوم متوسطه بود.روش شناسی پژوهش: پژوهش از نظر هدف جزء تحقیقات کاربردی و از لحاظ شیوه اجرا آمیخته اکتشافی بوده است. در بخش کیفی از روش تحلیل اسنادی و روش تحلیل مضمون استفاده شده است و در بخش کمی از روش پیمایشی استفاده شده است. مشارکت کنندگان در بخش کیفی را سند برنامه درس ملی و سند تحول بنیادین آموزش و پرورش تشکیل می دهند و در بخش کمی نمونه آماری شامل 300 نفر از معلمان دوره دوم متوسطه می باشد که به روش طبقه ای نسبتی انتخاب شدند. ابزار گرداوری اطلاعات تحلیل کیفی اسناد و در بخش کمی پرسشنامه محقق ساخته است. تجزیه و تحلیل داده ها در بخش کیفی به روش کدگذاری، مقوله بندی با بهره گیری از چک لیست محقق ساخته انجام شده است در بخش کمی از شاخص های آمار توصیفی مانند میانگین، فراوانی، انحراف معیار و درصد و آزمون آمار استنباطی تی تک نمونه ای استفاده شده است. یافته ها: نتایج تجزیه و تحلیل اسناد 93 مضمون پایه در 4 مضمون سازمان دهنده هدف، محتوا، راهبردهای یاددهی ویادگیری و ارزشیابی شناسایی کرده است که حول مضمون فراگیر الگوی ارتقاء مهارت آموزی جهت اشتغال پذیری دانش آموزان دوره متوسطه گرد آمده است. یافته های پژوهش مؤلفه های ویژگی های برنامه مهارت آموزی برای اشتغال زایی را قالب عناصر هدف (شناختی، عاطفی و مهارتی)، محتوا، راهبردهای یاددهی و یادگیری و ارزشیابی شناسایی کرده است. با توجه به نتایج پژوهش میانگین وضعیت برنامه مهارت آموزی در مدارس دوم متوسطه 96 /1 است که پایین تر از حد متوسط است. الگوی پیشنهادی در قالب چهار عنصر هدف ( شناختی، عاطفی و مهارتی )، محتوا، راهبردهای یاددهی و یادگیری و ارزشیابی اقدام گردید و اعتبار الگوی پیشنهادی نیز از نظر متخصصان از اعتبار لازم برخوردار بود.بحث و نتیجه گیری: بکارگیری این مدل در نظام آموزشی مدارس می تواند منجر به افزایش بهره وری، کارایی ، تحرک اجتماعی، پیشرفت شغلی، خلاقیت و نوآوری شود.
۴۲.

اثر شخصیت تاریک مدیران مدارس بر زیرآب زنی با میانجی گری منفعت طلبی شخصی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شخصیت تاریک ماکیاولیسم خودشیفتگی جامعه ستیزی زیرآب زنی منفعت طلبی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۵ تعداد دانلود : ۵۹
مقدمه و هدف: با وجود تبعات مخرب رفتارهای انحرافی زیرآب زنی، منفعت طلبی شخصی، ماکیاول گرایی، خودشیفتگی و جامعه ستیزی تا کنون این رفتارها مورد غفلت واقع شده اند. مطالعه با هدف بررسی اثر شخصیت تاریک (ماکیاولیسم، خودشیفتگی و جامعه ستیزی) مدیران مدارس بر زیرآب زنی با میانجی گری منفعت طلبی شخصی انجام گرفت. روش شناسی پژوهش: روش پژوهش توصیفی-همبستگی مبتنی بر مدل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری تمامی مدیران مدارس شهر زاهدان در سال تحصیلی 1401-1400 به حجم 380 نفر بود که به روش نمونه گیری تصادفی-طبقه ای تعداد 191 مدیر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه های زیرآب زنی (اقتباس از شول و همکاران، 1398)، سه گانه ی شخصیت تاریک (جوناسون و وبستر، 2010) و منفعت طلبی شخصی (اقتباس از هادوی نژاد و امیرخانلو، 1395) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از مدل معادلات ساختاری با کمک نرم افزار اسمارت پی ال اس استفاده شد. یافته ها: اثر مستقیم شخصیت تاریک بر زیرآب زنی (70/5, t=32/0β=) و منفعت طلبی شخصی (41/4, t=38/0β=)، اثر مستقیم منفعت طلبی شخصی بر زیرآب زنی (15/8, t=51/0β=) مثبت و معنادار بود. همچنین اثر غیرمستقیم شخصیت تاریک بر زیرآب زنی با میانجی گری منفعت طلبی شخصی (87/3, t=19/0β=) مثبت و معنادار بود. بحث و نتیجه گیری: مدیران دارای شخصیت تاریک (ماکیاولیسم، خودشیفتگی و جامعه ستیزی) بیشتر به دنبال منفعت شخصی خود در سازمان بوده که این امر به نوبه خود موجب بروز رفتار زیرآب زنی می گردد. به مدیران عالی سازمان ها پیشنهاد می گردد که در انتخاب مدیران شخصیت و منفعت طلبی آن ها را با کمک روانشناسان شخصیت شناسایی کنند.
۴۳.

بررسی انتقادی نظام ملی نظارت و ارزیابی در آموزش عالی ایران: ارائه پیشنهادات سیاستی مطلوب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نظام آموزش عالی نظارت ارزیابی اعتبارسنجی رتبه بندی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۵ تعداد دانلود : ۲۱۴
هدف پژوهش حاضر بررسی انتقادی نظام ملی نظارت و ارزیابی در آموزش عالی ایران است که از رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی توصیفی استفاده شد. که در سال 1401 تعداد 16 نفر از خبرگان دانشگاهی و پژوهشگاهی آگاه به حوزه مورد مطالعه در پژوهش مشارکت داشتند. روش نمونه گیری هدفمند از نوع گلوله برفی بود. در راستای جمع آوری داده ها، از ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته تا رسیدن به اشباع نظری استفاده شد و به منظور تحلیل داده ها روش تحلیل محتوا با رویکرد استقرایی مبتنی بر الگوی گرانهایم و لاندمن انجام شد. نتایج نشان داد چالش های نظام ملی نظارت، ارزیابی و اعتبارسنجی در نظام آموزش عالی ایران شش مقوله تعدد نهادهای نظارت و ارزیابی و عدم وجود یک نهاد و متولی ملی نظارت و ارزیابی دانشگاه ها، مراکز و مؤسسات آموزش عالی؛ نبود معیارهای شفاف، مشخص و استاندارد برای سنجش، نظارت، ارزیابی و رتبه بندی دانشگاه ها؛ تمرکزگرایی در حوزه ارزیابی دانشگاه ها، مؤسسات و مراکز آموزش عالی از جانب دولت؛ اعتقاد، اعتماد و باور ضعیف دانشگاهیان نسبت به اهمیت و فایده نظارت و ارزیابی؛ عدم وجود یک پایگاه اطلاعاتی مناسب و جامع به منظور ارزیابی و اعتبارسنجی؛ ضعف فرهنگ پاسخگویی، پیگیری، مطالبه گری و ارزیابی در نظام آموزش عالی تقسیم بندی شدند با توجه به بررسی های صورت گرفته، مشکلات موجود در نظام ارزیابی آموزش عالی کشور اگر به درستی مدیریت نشوند تجربه آسیب جمعی در قالب بسیاری از ابعاد آموزش عالی بروز می دهد؛ در صورتی که می توان با اتخاذ سیاستهای مناسب در جهت بهبود کیفیت سیستم ملی ارزیابی آموزش عالی حرکت نموده و به یک فرصت تبدیل شوند.
۴۴.

Feasibility Study For Using Digital Leadership In Primary Schools(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Feasibility Digital leadership Primary Schools

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۱ تعداد دانلود : ۸۸
This study of considers the feasibility of using digital leadership in Iranian primary schools. Purposeful sampling was used to obtain a sample of primary school principals in Shahrood, Iran with at least 5 years experience. Semi-structured interviews were used for data collection, Grounded theory method with the Strauss and Corbin coding approach was used for data analysis. Results showed that digital leadership in primary schools had 114 concepts (open codes) falling into 29 categories (axial codes) and formed 6 dimensions including causal conditions, contextual conditions, intervening conditions, central phenomenon, strategies and consequences. Results showed that the use of digital leadership in primary schools is feasible due to the ability and high interest of principals and staff. Causal conditions include the level of ability and approach of educators, digital revolution, culture building, reforming the educational structure and policies, training and development of human resources and attracting capital. Also, the context include digital strategies, digital educational platform, networking, financial and human resources, digital content and management dashboard. On the other hand, intervening conditions include economic, structural, political, cultural and educational fields in the way of using digital leadership in elementary schools, that should be dealt with effective solutions and strategies including supportive, educational, collaborative, managerial and cultural strategy. Also, the use of digital leadership can improve teaching and learning, promote creativity, update and develop, innovate and improve the quality of education and change in educational culture and leadership patterns. Finally, a model was presented based on the findings of this study
۴۵.

شناسایی و ارائه الگوی عوامل مؤثر بر تربیت معلم کارآفرین در ایران (یک مطالعه آمیخته)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برنامه درسی تربیت معلم کارآفرینی شایستگی مدرسان شایستگی ورودی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۱ تعداد دانلود : ۱۹۷
هدف: هدف این پژوهش، شناسایی و ارائه الگوی عوامل مؤثر بر تربیت معلم کارآفرین در ایران بود.روش شناسی پژوهش: روش اجرای این پروژه آمیخته اکتشافی است که به صورت کیفی و کمی به بررسی و شناسایی ابعاد و مؤلفه های مؤثر تربیت معلم کارآفرین در ایران پرداخته است. نمونه آماری پژوهش بخش کیفی 20 نفر از مدیران، استادان و صاحب نظران تربیت معلم و علوم تربیتی و کارآفرینی بود که داده های مربوط به مصاحبه نیمه ساختاریافته از آنان جمع آوری شد و تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت؛ در بخش کمی از 149 نفر از مدیران و استادان تربیت معلم و کارآفرینی در دانشگاه ها بودند که به روش خوشه ای تصادفی برای جمع آوری اطلاعات مربوط به پرسشنامه تحقیق انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه محقق ساخته برگرفته از کدهای حاصل از مصاحبه بود. ضریب آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی همه متغیرهای پژوهش بالای 7/0 بود که نشان دهنده پایایی پرسشنامه بود. برای تجزیه وتحلیل اطلاعات این پژوهش در بخش کیفی به صورت کدگذاری (کدگذاری باز، محوری و انتخابی) از نرم افزار MAXQDA و در بخش کمی به صورت معادلات ساختاری از نرم افزار smart pls استفاده شد.یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد ابعاد و مؤلفه های عوامل مؤثر بر تربیت معلم کارآفرین شامل برنامه درسی، شایستگی مدرسان و شایستگی ورودی بود. مقدار ضریب آلفای کرونباخ 7/0، پایایی ترکیبی 7/0 و AVE، 5/0 بود لذا پایایی و روایی همگرا مورد تأیید قرار گرفت. روایی واگرای بر اساس روش فورنل و لارکر و معیار HTMT نیز تأیید شد. مقادیر T بیشتر از 96/1 بود، بنابراین فرضیه های پژوهش در سطح اطمینان 95/0 تأیید شد. معیارهای R2 و Q2 برای متغیرهای وابسته در حد متوسط و قوی، و معیار F2 برای متغیرهای وابسته قوی به دست آمد. مقدار 711/0 برای GOF، نیز نشان از برازش مناسب مدل داشت.بحث و نتیجه گیری: با اجرای الگوی به دست آمده دست اندرکاران تعلیم و تربیت می توانند مدیریت و راهبری، قوانین و مقررات، برنامه های درسی و شیوه های ارائه آن، منابع انسانی دستگاه تعلیم و تربیت، تعامل با صنعت و خدمات را به هم درآمیزند.
۴۶.

شناسایی و رتبه بندی آموزش های مؤثر نیروی انسانی بر پیاده سازی تجارت الکترونیک در شرکت های دانش بنیان فعال حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تجارت الکترونیک آموزش نیروی انسانی فناوری اطلاعات و ارتباطات شرکت های دانش بنیان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۰ تعداد دانلود : ۱۴۸
مقدمه و هدف: هدف پژوهش حاضر شناسایی و رتبه بندی آموزش های مؤثر نیروی انسانی بر پیاده سازی تجارت الکترونیک در شرکت های دانش بنیان فعال حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات تهران می باشد.روش شناسی پژوهش: روش پژوهش از نوع کاربردی و میدانی و جامعه آماری پژوهش را مدیران  شرکت های دانش بنیان فعال حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات تهران تشکیل دادند. جهت نمونه گیری از روش اشباع نظری استفاده شد و 15 نفر به عنوان حجم نمونه تعیین شدند.به منظور گرداوری داده ها در بخش کیفی از مصاحبه و در بخش کمی از پرسشنامه مقایسات زوجی محقق ساخته استفاده شد. برای بررسی روایی  پرسشنامه از نظرات خبرگان و  پایایی آن با آلفای کرونباخ انجام و 0.87 به دست آمد. پرسشنامه مورد تأیید قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش های گرندد تئوری و اورسته و نرم افزار Expert choice انجام شد.یافته ها: شواهد حاکی از آن است که از بین آموزش های مؤثر نیروی انسانی جهت پیاده سازی تجارت الکترونیک، آموزش استفاده از تکنولوژی با ضریب(1)، آموزش تفکر انتقادی و تحلیل با ضریب(0.840) و آموزش افزایش توانایی های تکنولوژی با ضریب(0.740) در رتبه های اول تا سوم قرار گرفتند.بحث و نتیجه گیری: طبق نتایج به دست آمده برخورداری از آموزش و تخصص لازم در ارتباط با بکارگیری فنون تجارت الکترونیک، برای کسب و حفظ مزیت تجاری در محیطی که رقابت شدید در آن برقرار است و جذب، تربیت و حفظ نیروی کار تخصصی که در ارتباط با فنون تجارت الکترونیک به سطح حرفه ای رسیده باشد الزامی است.
۴۷.

تاثیر مدیریت هوشمند بر یادگیری مشارکتی دانش آموزان: آزمون نقش میانجی کاربرد شبکه ملی شاد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مدیریت هوشمند شبکه ملی شاد یادگیری اشتراکی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۱ تعداد دانلود : ۱۶۶
مقدمه و هدف: از مهمترین روشهای فعال در یادگیری روش یادگیری مشارکتی است که توجه به آن از ضروریات می باشد. هدف این پژوهش بررسی اثر مدیریت هوشمند بر یادگیری مشارکتی دانش آموزان با میانجی گری استفاده از شبکه ملی شاد بود. روش شناسی: روش مطالعه توصیفی از نوع مطالعات همبستگی و به طور ویژه، مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه معلمان مدارس متوسطه اول منطقه ملارد استان تهران به تعداد 859 نفر بودند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای و بر اساس جدول کرجسی و مورگان 268 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه رهبری هوشمند سیدانمانلاکا، پرسشنامه یادگیری مشارکتی استیفان و پرسشنامه محقق ساخته کاربرد شبکه ملی شاد استفاده شد. جهت تعیین پایایی ابزار پژوهش از روش آلفای کرانباخ استفاده شد و جهت تعیین روایی از روایی محتوایی و صوری و تکنیک تحلیل عاملی تاییدی استفاده شد. یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد؛ مدیریت هوشمند دارای اثر مثبت و معنادار (20/0) بر یادگیری مشارکتی دانش آموزان بود. مدیریت هوشمند دارای اثر مثبت و معنادار (36/0) بر میزان استفاده از شبکه ملی شاد در دانش آموزان بود. استفاده از شبکه ملی شاد دارای اثر مثبت و معنادار (22/0) بر یادگیری اشتراکی دانش آموزان بود. همچنین مدیریت هوشمند بواسطه کاربرد شبکه ملی شاد دارای اثرغیرمستقیم، مثبت و معنادار (079/0) بر یادگیری مشارکتی دانش آموزان بود و اینکه مدیریت هوشمند و استفاده از شبکه ملی شاد قادر به تببین 12% از واریانس یادگیری مشارکتی دانش آموزان شدند. نتیجه گیری: با توجه به پشتوانه های نظری محکم و حمایت های تجربی موجود، اثرات مثبت یادگیری مشارکتی در متغییرهای گوناگون غیرقابل انکار می باشد لذا توجه به عوامل اثرگذار بر آن از جمله مدیریت هوشمند و شبکه اجتماعی دانش آموزان الزامی می باشد.
۴۸.

عوامل موثر بر ایجاد نظام استعدادیابی ورزش در آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عوامل نظام استعدادیابی ورزش آموزش و پرورش

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۴ تعداد دانلود : ۱۲۲
هدف این پژوهش بررسی عوامل موثر بر ایجاد نظام استعدادیابی ورزش در استان فارس با استفاده از الگوریتم ترکیبی بود. این پژوهش مبتنی بر مطالعه ای توصیفی، اکتشافی و با رویکردی توسعه ای، کاربردی انجام شده است، که جهت تجزیه و تحلیل داده ها از رویکرد کیفی و مبتنی بر الگوریتم ترکیبی روش شناسی سیستم های باز و پیرانسه و در بخش کمی از تحلیل عاملی استفاده شد، به این طریق که با مطالعه ی پیشینه موضوع و مصاحبه های عمیق با خبرگان، ابعاد و مولفه های مورد نیاز برای طراحی نظام استعدادیابی مشخص شد. نمونه بخش کیفی این تحقیق با کاربست روش نمونه گیری هدفمند قضاوتی انتخاب و به منظور اعتباریابی نظام داده های مورد نیاز از طریق پرسشنامه محقق ساخته گردآوری شد. سپس با استفاده از روش تحلیل عاملی، مولفه ها تایید شد. براساس یافته های پژوهش ابعاد نظام استعدادیابی در سه بعد(ساختاری، محتوایی، زمینه ای،) تدوین شد. در نتیجه گیری کلی می توان گفت که ایجاد نظام استعدادیابی ورزش در استان فارس یک امر پیچیده، زمان بر و طولانی بوده و به دلیل عوامل متفاوت در آن بر پویایی آن نیز افزوده و موجب استفاده از رویکرد متدلوژی سیستمی باز شده است تاکنون کلیه طراحی و تدوین ها در این زمینه معطوف به فاکتورهای جسمانی بوده و به امر مدیریتی آن توجهی نشده است که شایسته است در پروسه ی بلند مدت استعدادیابی در صدر سایر موارد قرار گیرند.
۴۹.

طراحی الگوی مدرسه موفق: یک مطالعه فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مدرسه موفق الگوی مدرسه موفق مدیریت مدرسه موفق فراترکیب

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۵ تعداد دانلود : ۱۴۶
مقدمه و هدف: پژوهش حاضر با هدف طراحی و ارائه الگوی مدرسه موفق در مدارس دوره دوم متوسطه استان اردبیل انجام گرفت. روش شناسی پژوهش: این پژوهش با رویکرد پژوهش کیفی و ابزار هفت مرحله ای فراترکیب سندلوسکی و باروسو (2007) به ارزیابی و تحلیل نظام مند مطالعات انجام شده در حوزه مدرسه پرداخته و ابعاد و اجزای الگوی مدرسه موفق را مشخص نموده است. جامعه پژوهش شامل مقالاتی می باشد که در زمینه مدرسه موفق بین سال های 1385 تا 1398 در منابع داخلی و 2005 تا 2020 در منابع خارجی چاپ شده اند. در نتیجه جست وجو و بررسی در پایگاه های اطلاعاتی مختلف 2151 اثر یافت شد. پس از چندین مرحله غربالگری با شاخص های بررسی عنوان، چکیده و محتوای پژوهش، در نهایت تعداد 50 مقاله که از نظر محتوا، ارتباط بیشتری با معیارهای پژوهش داشت، انتخاب گردید. روایی صوری و محتوایی آن با استفاده از نظر متخصصان تأیید شد و ضریب پایایی به دست آمده 83/0 بود. از نقطه نظر افراد خبره در زمینه موضوع مورد بررسی، مدل ارائه شده از کیفیت بالایی برخوردار بود.یافته ها: با مطالعه و بررسی دقیق منابع نهایی شده 12 مؤلفه اصلی و 55 شاخص مدرسه موفق استخراج شد. یافته ها نشان می دهد که برای دستیابی به مدرسه موفق باید به مؤلفه های: چشم انداز و اهداف، تمرکز و توجه، ساختار مدرسه، همکاری و ارتباط موثر کارکنان، پشتیبانی، مدیریت همکارانه، جو یادگیری مثبت، اخلاق حرفه ای، رهبری اثربخش، فراگیران، کارایی و اثربخشی و همچنین مدیریت بهینه منابع توجه نمود. بحث و نتیجه گیری: بطورکلی فرایند مدارس موفق مبتنی بر اطلاعات تحقیق شده و الگوی جامع ب رای بهبود عملکرد و یادگیری دانش آموزان است. بر اساس این الگو، دانش آموزان می توانند استانداردهای عملکرد تحصیلی قابل انتظار را کسب نمایند. این عوامل چارچوب مفیدی را برای مدارس فراهم می کنند که موفقیت دانش آموزان را در کل اجزای کاری مدرسه در برمی گیرد.
۵۰.

طراحی الگوی استقرار سازمان یادگیرنده با تاکید بر رهبری دانش و سطوح یادگیری در سازمان نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس کشور با رویکرد آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سازمان یادگیرنده رهبری دانش سطوح یادگیری سازمان نوسازی توسعه و تجهیز مدارس کشور

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۹ تعداد دانلود : ۱۲۸
پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی استقرار سازمان یادگیرنده با تاکید بر رهبری دانش و سطوح یادگیری در سازمان نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس کشور با رویکرد آمیخته صورت گرفت. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از نظر شیوه جمع آوری داده ها از نوع اکتشافی است که با رویکرد آمیخته (کیفی- کمی) مورد تحلیل قرار گرفته است. در مرحله اول جهت شناسایی مولفه های الگو، از روش کیفی و مصاحبه های عمیق استفاده شد. مشارکت کنندگان در بخش کیفی، 15 نفر از خبرگان دانشگاهی و مدیران ارشد سازمان نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس کشور بودند که به روش هدفمند انتخاب شدند. جهت تحلیل داده های بخش کیفی از روش تحلیل تم و با استفاده از نرم افزار مکس کیودا استفاده شد. در ادامه جهت برازش الگوی طراحی شده در بخش کیفی، از روش کمی با رویکرد مدلسازی معادلات ساختاری استفاده شد. مشارکت کنندگان در این بخش شامل 340 نفر از مدیران و کارشناسان سازمان نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس کشور بودند که به روش تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها در بخش کمی، پرسشنامه مبتنی بر یافته های بخش کیفی بود که روایی و پایایی آن مورد تایید قرار گرفت. تحلیل داده های بخش کمی به وسیله نرم افزار اموس انجام شد. نتایج بخش کیفی نشان داد عوامل مرتبط با یادگیری با سه مقوله اصلی ویژگی های سازمان یادگیرنده، ابعاد سازمان یادگیرنده و عوامل محیطی شناسایی شد. سطوح یادگیری مشتمل بر سه مقوله اصلی فردی، گروهی و سازمانی است. رهبری دانش شامل سه مقوله اصلی رهبری، مشارکت و ادغام دانش و نوآوری است. در نهایت سازمان یادگیرنده دارای 5 مقوله اصلی قابلیت های شخصی، آرمان مشترک، تفکر سیستمی، الگوهای ذهنی و یادگیری جمعی است. در بخش کمی مشخص شد مدل عوامل مرتبط با سازمان یادگیرنده مبتنی بر رهبری دانش و سطوح یادگیری در سازمان نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس کشور از برازش خوبی برخوردار است.
۵۱.

شناسایی ابعاد و مؤلفه های ارتباط مراقبتی معلمان مدارس ابتدایی (مروری نظام مند)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ارتباط مراقبتی ارتباط حمایتی روابط معلم - دانش آموز

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۵ تعداد دانلود : ۱۱۱
مقدمه و هدف: بهبود روابط دانش آموزان با معلم، پیامدهای مهم، مثبت و طولانی مدتی برای آنها دارد. لذا، این مطالعه با هدف شناسایی ابعاد و مؤلفه های ارتباط مراقبتی معلمان مدارس ابتدایی صورت گرفت.روش شناسی پژوهش: شیوه ی به کار رفته در این مطالعه، مرور نظام مند، با تکیه بر روش پتی کرو و رابرتز (2006) در بررسی های نظام مند در علوم اجتماعی است. برای شناسایی ابعاد و مؤلفه های ارتباط مراقبتی معلمان مدارس ابتدایی، ابتدا سؤالات پژوهش تنظیم و اصطلاحات جستجو در زبان فارسی و انگلیسی مشخص و پایگاه های مناسب برای دریافت منابع مربوط (شامل اریک، اسکوپوس، ساینس دایرکت و گوگل اسکالر) مشخص شدند. برای انتخاب و تعیین مقالات مناسب، معیارهایی تعیین تا بر اساس آنها کیفیت علمی مطالعات مربوط مورد سنجش قرار گرفته و پاسخ سؤالات تحقیق استخراج گردید. جستجوی نظام مند با توجه به کلمات کلیدی به 148 تحقیق رسید که در نهایت 13 تحقیق منطبق با معیارها جهت تحلیل عمیق تعیین گردید.یافته ها: با استخراج ابعاد ارتباط مراقبتی در مجموع 29 مؤلفه استخراج گردید که مؤلفه های وجود رابطه دوطرفه بین معلم-دانش آموز و نه روابط بالا-پایینی؛ مدیریت مؤثر کلاسی؛ شناخت توانایی ها، نیازها و ترجیحات دانش آموزان؛ میزان توانایی تحصیلی و پیشرفت دانش آموزان؛ پاسخگویی به نیازهای فرهنگی، تحصیلی و شخصی دانش آموزان؛ خوش خلقی و مهربانی در رفتار با دانش آموزان؛ برون گرایی و تمایل دانش آموزان به حمایت عاطفی یا تحصیلی؛ و نگرش و دیدگاه معلم-دانش آموز به یکدیگر، دارای بیشترین تکرار در بین منابع مورد بررسی بودند.بحث و نتیجه گیری: شناسایی و استخراج عناصر تشکیل دهنده یک رابطه مؤثر و مثبت برای تأکید و تمرکز بر تقویت مؤلفه های این رابطه ضروری است.
۵۲.

ارتقاء سرمایه روان شناختی دانش آموزان از طریق توانمندسازی یادگیری (تجارب زیسته مدیران مدارس)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ارتقا آگاهی و مهارت تجارب زیسته توانمندسازی یادگیری سرمایه روان شناختی مشارکت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۹ تعداد دانلود : ۲۳۱
سرمایه روان شناختی از طریق مداخله های آموزشی قابل ارتقا است که ارتقا آن از طریق توانمندسازی یادگیری کمتر موردتوجه بوده است. هدف این پژوهش، تبیین تجارب زیسته مدیران مدارس از ارتقا سرمایه روان شناختی دانش آموزان دختر دبیرستانی از طریق توانمندسازی یادگیری بوده است. این مطالعه مبتنی بر رویکرد کیفی و به روش پدیدارشناسی از نوع توصیفی، با مطالعه 23 نفر مشارکت کننده از میان مدیران مدارس متوسطه دخترانه دوره دوم متوسطه شهر تبریز در سال تحصیلی 1402-1401 انجام شده است. برای نمونه گیری از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شده و تا رسیدن به اشباع نظری، با 23 مصاحبه فردی نیمه ساختاریافته انجام شده است. تحلیل داده ها بر اساس راهبرد هفت مرحله ای کُلایزی صورت پذیرفت. یافته ها نشان می دهد که تجربه زیسته مدیران از ارتقا سرمایه روان شناختی دانش آموزان دختر دبیرستانی از طریق توانمندسازی یادگیری در 3 مضمون و 23 زیرمضمون شامل: ارتقاء مهارت ها (خودباوری، عزت نفس، خود توسعه ای، خودرهبری، خودتنظیمی، خودارزیابی، جذب بازخورد، مهارت مطالعه، مهارت های زندگی)، ارتقاء آگاهی و جوّ حمایتی یادگیری (مشاوره، آموزش های روان شناختی، فرصت تعاملات بین فردی در کلاس درس، جوّ مثبت کلاس درس، یادگیری مستقل، بهبود کیفیت یادگیری، فرآیند یادگیری مبتنی بر نیاز، هم افزایی در یادگیری، یادگیری معنی دار)، مشارکت دهی در کلاس و مدرسه (مشارکت در مدیریت کلاس درس، مشارکت در مدیریت مدرسه، یادگیری تیمی، نوآوری تیمی، فعالیت های جمعی) قابل دسته بندی است. می توان نتیجه گرفت که توانمندسازی یادگیری از طریق ایجاد مدل های مثبت شناختی در دانش آموزان، ارتقا سرمایه روان شناختی آنان را فراهم می نماید.
۵۳.

اثربخشی مداخله شناختی رفتاری بر کاهش علایم اضطراب امتحان و بهبود کیفیت زندگی دانش آموزان پسر دوره اول متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مداخله شناختی رفتاری اضطراب امتحان کیفیت زندگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۲ تعداد دانلود : ۱۹۰
اضطراب امتحان گونه ای ازاضطراب بوده که درموقعیت ارزشیابی یا حل مساله بروزنموده، باعث افت توانایی،کاهش عملکرد مطلوب واخلال در کیفیت زندگی فردگردیده است.هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی مداخله شناختی رفتاری بر کاهش علایم اضطراب امتحان و بهبود کیفیت زندگی دانش آموزان بود.یعنی یک مطالعه تجربی وکاربردی ؛از نوع پیش آزمون ، پس آزمون و دوره پیگیری سه ماهه توأم با گروه کنترل بکار رفته که از بین دانش آموزان پسردوره اول متوسطه بخش چنارشاهیجان از توابع استان فارس،50 نفر دارای اختلال اضطراب امتحان بصورت تصادفی، در دو گروه آزمایشی وکنترل قرار گرفته است.ابزار جمع آوری داده ها ؛یکی پرسشنامه اضطراب امتحان فریدمن وجاکوب و دیگری پرسشنامه فرم کوتاه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی ،دارای روایی وپایایی لازم جهت انجام پژوهش بود.پروتکول درمانی، استفاده از تکنیک های درمان شناختی رفتاری ویلدرموت در مدت 9 جلسه یک و نیم ساعته هفتگی بود. داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرنی از طریق نرم افزار کامپیوتری spss22، تجزیه و تحلیل گشته است.نتایج یافته ها نشان داد که این مداخله روانشناختی در پس آزمون و پیگیری منجر به کاهش علایم اضطراب امتحان دانش آموزان درسه بعد؛ تحقیر اجتماعی ،خطای شناختی وتنیدگی گشته و کیفیت زندگی آنها را نیزبهبود بخشیده است. درنتیجه این روش می تواند در آینده بخشی از درمان اضطراب بوده ودر ارتقاء کیفیت زندگی افراد نیز موثر باشد.
۵۴.

مدل ساختاری عوامل مرتبط با مدیریت دانایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مدیریت دانایی دانش آفرینی سازماندهی دانش تسهیم دانش عملکرد دانایی محور

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۶ تعداد دانلود : ۱۱۵
مقدمه و هدف: در عصر اطلاعات و دانش محور ، مدیریت دانایی یکی از ویژگیهای بارز برای سازمان ها محسوب می شود مدیریت این منبع کمیاب باعث افزایش عملکرد کسب و کار و مو فقیت سازمان در زمان فعلی و آینده می شود مدیریت این منبع نا ملموس بقاء سازمانی را در محیط در حال تغییر بدنبال دارد . اساسی ترین مهارت برای مدیران سازمانهای دانش محور«مدیریت دانایی» است.این مطالعه یک پژوهش آمیخته است جهت بررسی عوامل مرتبط با مدیریت دانایی و مدل ساختاری این عوامل طراحی شده است .روش شناسی پژوهش: در پژوهش حاضر در بخش کیفی ،جامعه آماری شامل خبرگان جامعه علمی دانشگاهی و متخصصان علوم تربیتی و وزارت آموزش و پرورش بودکه دارای سابقه مدیریت بودندو از طریق نمونه گیری هدفمند تعداد 15 نفر تا رسیدن به اشباع نظری انتخاب شدند و مصاحبه انجام شد . جامعه آماری در بخش کمی شامل مدیران متوسطه مدارس دولتی در شهر تهران میباشد که برای انتخاب نمونه از روش نمونه گیری خوشه ای تعداد400 نفر انتخاب شدند اطلاعات مورد نیاز در این بخش از جامعه آماری با استفاده از ابزار پرسشنامه محقق ساخته جمع آوری گردید.. برای تجزیه وتحلیل دادهها در بخش کیفی مولفه های مدیریت دانایی با روش دلفی فازی توسط خبرگان شناسایی و غربالگری شد و با استفاده از روش سوآرا وزن دهی و الویت بندی مولفه ها به ترتیب زیر حاصل شد. و در بخش کمی برای مدل سازی معادلات ساختاری از تحلیل عاملی تاییدی وتی تک نمونه استفاده شدیافته ها: : نیاز به دانایی،دانش آفرینی،سازمان دهی دانش ،ذخیره دانش،تسهیم دانش، عملکرد دانایی محوربحث و نتیجه گیری: مدیریت دانایی از بزرگترین دستاوردهای عصر اطلاعات می باشد لذا در دنیای به سرعت متغیر امروز، انسانها باید توانایی همراهی با تغییرات روز را داشته باشند
۵۵.

ارزیابی و رتبه بندی کارایی معاونت تربیت بدنی آموزش و پرورش استان های کشور با استفاده از الگوی CCR (تحلیل پوششی داده ها)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کارایی معاونت آموزش و پرورش الگوی CCR ورزش قهرمانی ایران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۵ تعداد دانلود : ۱۰۰
هدف از تحقیق حاضر تعیین کارایی معاونت تربیت بدنی آموزش و پرورش استان های کشور با استفاده از مدل CCR می باشد. تحقیق حاضر از منظر پارادایم از نوع تحقیقات فرا اثبات، رویکرد کمی، از لحاظ هدف کاربردی و تکنیک مورد استفاده در تحقیق تحلیل پوششی داده هاست. جامعه آماری این پژوهش شامل معاونت های تربت بدنی آموزش و پرورش 31 استان کشور بود. ابزار مورد استفاده پرسشنامه پنج-ارزشی و در قالب روش فازی مورد ارزیابی قرار گرفت. روایی محتوی و صوری پرسشنامه توسط گروه کانونی تحقیق شامل اساتید راهنما و مشاور و دو تن از خبرگان حوزه مدیریت ورزشی در قالب فرم های CVR و CVI مورد تایید قرار گرفت. در نهایت کارشناسان و خبرگان شامل 30 تن از مدیران ارشد وزارت آموزش و پرورش، معاونین تربیت بدنی آموزش وپرورش در سطح کشور و معلمان ورزشی که دارای قهرمانی بین المللی بودند نسبت به اهمیت هر کدام از شاخص های ورودی و خروجی اظهار نظر کردند. نتایج مربوط به کارایی معاونت تربیت بدنی آموزش وپرورش استان ها بر اساس الگوی CCR در سال های 1394-98 نشان داد که استان های اردبیل، ایلام، تهران، خراسان رضوی و شمالی و خوزستان از کارایی لازم برخوردار بودند. نتایج تحلیل حساسیت ورودی ها و خروجی ها در الگوی CCR به ترتیب «بودجه» و«ورزش قهرمانی» نقش بیشتری در تعیین میزان کارآیی معاونت ها داشته است. نتایج آزمون همبستگی نشان داد که بین میانگین ورودی ها و خروجی های معاونت ها با میانگین کارآیی معاونت ها در الگوی CCR ارتباط معنی دار وجود داشت.
۵۶.

The Effect of Knowledge-Based Leadership on The Innovative Educational Activities of Teachers with The Mediating Role of Making Schools Smart(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Making Schools Smart Plan innovative educational activities teachers Secondary

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۹ تعداد دانلود : ۱۱۸
The present study was conducted to investigate the effect of Knowledge-based Leadership on the innovative educational activities of first-secondary teachers in Durood City with the role of mediator in Making Schools Smart Plan. This study is applied in terms of purpose and descriptive-correlational in terms of data collection method and structural equation modeling. The statistical population includes all the teachers of secondary schools of Dorud City and 135 of them were selected as a sample by stratified random sampling method. Data collection was done with Donit and DePablo's (2015) Knowledge-based Leadership questionnaires, Saatchi, Kamkari, and Askarian's (2010) innovative educational activities questionnaire, and Smartening Schools scale Jafari Hajti's (2015). Average Variance Extracted, Cronbach's alpha coefficient, and composite reliability (CR) were used to measure the validity and reliability of the tools, and the results of all the indices confirmed that the questionnaires have a suitable and acceptable condition. The final analysis of the data using SPSS software and Smart PLS was done. According to the standard coefficients of the path, the direct effect of knowledge-based leadership on innovative educational activities is 0.532; The amount of indirect effect is 0.270 and its overall effect is equal to 0.802. Also, the smartness of schools directly explains innovative educational activities by 0.428 (42.8%). Knowledge-based leadership is one of the effective leadership styles to strengthen innovative activities in organizations especially in schools. Smartening schools by strengthening learning-teaching processes and creating an interactive environment can facilitate innovative educational activities.
۵۷.

Designing and Validating a Model of Professional Learning Community for Secondary Technical and Vocational Schools(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: professional learning communities secondary education teacher professional development Validating Model Qualitative approach

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۴ تعداد دانلود : ۱۰۹
The present review aims at designing and validating a model of Professional Learning Community for the technical and vocational schools of the upper secondary level.This research is conducted through a qualitative approach and applies the method of Grounded Theory. A Targeted Selection approach was applied for selecting the documents, including all academic sources related to the subject, which constituted the research statistical population of the study. Sixty titles were selected. In addition, Chain Sampling, one of the methods of Targeted Sampling was applied to select the individuals for the interviews and validation sections. Using the Theoretical Saturation method, seventeen individuals for designing the model and for the first phase of validation and forty-two individuals for the second phase of the validation (which assesses the extent to which the model can be executed) participated. Also, the data collection methods employed in each phase included a Semi-Structured Interview for the first phase and a Researcher-Made Questionnaire for the second phase. For analyzing the documents, Qualitative Content Analysis and for analyzing the interview transcripts Inductive Analysis and the coding of Grounded Theory was applied. Results: The results demonstrated that the structure of the professional learning community includes 21 elements that were identified. The model is delineated in 5 steps Plan, Establish, Implement, Modify and Assess, and is validated in two phases. Validation results illustrated a remarkable degree of consistency between the interviewees in the first (structure and elements of the model) and the second (the degree to which the model is executable) phases
۵۸.

تدوین الگوی مفهومی ارتقا کیفیت عملکرد اعضای هیات علمی دانشگاه فرهنگیان مبتنی بر رویکرد نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الگوی مفهومی کیفیت عملکرد دانشگاه فرهنگیان عضو هیات علمی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۶ تعداد دانلود : ۶۶
مقدمه و هدف: کیفیت عملکرد اعضای هیأت علمی یکی از عوامل کلیدی کیفیت دانشگاه به شمار می رود. ارتقا کیفیت عملکرد اعضای هیأت علمی دانشگاه فرهنگیان در بهره گیری بهینه از منابع دانشگاهی و تحقق سند تحول بنیادین و چشم انداز دانشگاه فرهنگیان نقش بسزایی دارد و کیفیت عملکرد را به طور موثر بهبود بخشیده و منجر به ارتقا کیفیت خروجی دانشگاه فرهنگیان (معلمان آینده) خواهد شد. پژوهش حاضر با هدف تدوین الگوی مفهومی برای ارتقای کیفیت عملکرد اعضای هیأت علمی دانشگاه فرهنگیان انجام شد. روش شناسی پژوهش: در این پژوهش از رویکرد پژوهش کیفی نظریه داده بنیاد استفاده گردید. مشارکت کنندگان بالقوه اعضای هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان فارس در سال  تحصیلی1399- 1398 بودند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند درمجموع  15نفر از اعضای هیأت علمی در فرایند مصاحبه نیمه ساختاریافته شرکت نمودند.در انتخاب نمونه از اعضایی استفاده شد که در زمینه موضوع پژوهش از دانش و تخصص لازم برخوردار بودند. جمع آوری داده ها تا رسیدن به مرحله اشباع نظری ادامه یافت. داده های حاصل از مصاحبه طی مراحل سه گانه کدگذاری باز، محوری و انتخابی تحلیل گردید.جهت اطمینان از کیفیت یا اعتبار پژوهش، از روش های درگیری طولانی مدت و مشاهده مداوم ، بررسی توسط اعضاء و مثلث سازی منابع داده ها استفاده شد. پس از شناسایی عناصر تشکیل دهنده کیفیت عملکرد اعضای هیأت علمی و عوامل مؤثر بر کیفیت عملکرد، الگوی ارتقای کیفیت عملکرد اعضای هیأت علمی  دانشگاه فرهنگیان تدوین گردید. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که کیفیت عملکرد اعضای هیأت علمی دانشگاه فرهنگیان به عنوان متغیر اصلی پژوهش تحت تأثیر عوامل مختلفی است. این عوامل مشتمل بر 5 مولفه اصلی: موجبات علی(2 مقوله)، راهبردها (2 مقوله)، شرایط زمینه ای، (6 مقوله)، شرایط مداخله گر(3 مقوله) و پیامد ها (2 مقوله) در سطح فردی و سازمانی می باشد، که در این پژوهش به تفصیل بیان شده است. بحث و نتیجه گیری: مدل مفهومی ارتقاء کیفیت عملکرد اعضای هیات علمی دانشگاه فرهنگیان چارچوب مناسبی برای در پیش گرفتن رویکردی جامع نگر در سیاست گذاری ها، طراحی، اجرا و ارزیابی برنامه توسعه دانشگاه فرهنگیان است. ارتقاء کیفیت عملکرد اعضای هیات علمی این دانشگاه موجب بهبود کیفیت فعالیت ها و خدمات و بویژه ماموریت اصلی دانشگاه در تربیت معلمان آینده به عنوان تربیت کنندگان نسل آینده کشور است.
۵۹.

مؤلفه های ارتقای کیفیت کاری مدیران و کارکنان دانشگاه کابل(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: انگیزه کاری ارتقا عملکرد کیفیت کاری مدیران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۷ تعداد دانلود : ۱۴۱
پژوهش حاضر با هدف بررسی مؤلفه های ارتقای کیفیت کاری مدیران و کارکنان دانشگاه کابل و به روش تحقیق کیفی با رویکرد تحلیل مضمون و با استفاده از منابع و بانک های اطلاعاتی معتبر علمی به منظور ارتقای کیفیت کاری کارکنان در سازمان، انجام شده است. ضمن بررسی دیدگاه و نظریات معتبر در موردبررسی مؤلفه های ارتقای کیفیت کاری مدیران و کارکنان دانشگاه کابل به طورکلی، در گام دوم ضمن جمع آوری داده ها با ابزار روش مصاحبه و با شناسایی و دسته بندی مقوله ها و مضامین، از دل اطلاعات جمع آوری شده که شامل مؤلفه و مقوله کلی در قالب مدل پارادایمی ازجمله: 1- عوامل فردی: قابلیت ها و مهارت های اداری و روابط کاری (برنامه های آموزشی بر ایجاد مهارت ها و قابلیت ها روابط کاری مدیران و کارکنان) 2- عوامل اداری: بررسی روش های مشخص بر ارتقای کیفیت کاری مدیران و کارکنان (ارتقای کیفیت کاری و فرهنگ همکاری، روش های تشویق مالی- معنوی، مشارکت مدیران و کارکنان در تصمیم گیری اداره) 3- شناسایی نقاط قوت و ضعف عملکردها و بهبود کارکردهای مدیران و کارکنان (نقاط قوت اداره، نقاط ضعف اداره، بهبود عملکرد کاری مدیران و کارکنان) 4- ایجاد انگیزه کاری میان مدیران و کارکنان از طرف رهبری دانشگاه (انگیزه کاری و تشویق مسئولین، روش های ایجاد انگیزه، ارتباط انگیزه با عملکرد) چگونگی و فرایند جامع مدیریت منابع انسانی در راستای ارتقای کیفیت کاری مدیران و کارکنان و روابط میان ابعاد و مؤلفه های مختلف آن را منعکس می نمایند.
۶۰.

رابطه سکوت سازمانی کارکنان با سبک مدیریت و اخلاق حرفه ای مدیران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سکوت سازمانی سبک مدیریت مدیران اخلاق حرفه ای دانشگاه فرهنگیان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۶ تعداد دانلود : ۳۷۴
پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه سکوت سازمانی کارکنان با سبک مدیریت و اخلاق حرفه ای مدیران در دانشگاه فرهنگیان شهرستان زاهدان انجام گرفت. روش انجام پژوهش توصیفی همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان و مدیران در دانشگاه فرهنگیان شهرستان زاهدان به تعداد 130 نفر که تعداد 100 نفر به عنوان حجم نمونه از طریق روش نمونه گیری تصادفی شاده انتخاب شدند. ابزار پژوهش سکوت سازمانی(واکولا و بوراداس،2005)، پرسشنامه سبک مدیریت مدیران(مقیمی، 1389) و پرسشنامه اخلاق حرفه ای (آرمیتو و همکاران، ۲۰۱۱) بود. روایی ابزار پژوهش از نوع محتوایی و اعتبار ابزار از طریق ضریب آلفای کرونباخ برای پرسشنامه سکوت سازمانی(80/0)، پرسشنامه سبک مدیریت مدیران(81/0) و پرسشنامه اخلاق حرفه ای (81/0) برآورد گردید. جهت تحلیل فرضیه های پژوهش از ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون چندمتغیره استفاده شد. نتایج این پژوهش نشان داد بین سکوت سازمانی کارکنان با سبک مدیریت و اخلاق حرفه ای مدیران در دانشگاه فرهنگیان رابطه معناداری مشاهده شد. همچنین بین مؤلفه های سکوت سازمانی کارکنان با سبک مدیریت و اخلاق حرفه ای مدیران در دانشگاه فرهنگیان رابطه معناداری وجود داشت و نیز بین سبک مدیریت مدیران با اخلاق حرفه ای مدیران و مؤلفه های آن در دانشگاه فرهنگیان رابطه معناداری وجود داشت. از بین سبک های مدیریت مدیران، سبک مدیریت مشارکتی مدیران توانست 68 درصد از سکوت سازمانی کارکنان را پیش بینی نماید و از بین مؤلفه های اخلاق حرفه ای، مؤلفه مسئولیت اجتماعی مدیران توانست 8/60 درصد از سکوت سازمانی کارکنان را پیش بینی کند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان