فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۷۵۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
پس از شیوع کرونا و ارائه آموزش ها در فضای مجازی، چالش هایی برای دانشجویان، نظام آموزش عالی و نهاد سلامت ایجاد شد. هدف مطالعه حاضر، بررسی میزان و عوامل مؤثر بر رضایتمندی دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان استان البرز از تحصیل مجازی در دوران کرونا است. مطالعه حاضر به روش پیمایشی و در بین یک نمونه 328 نفری از دانشجو معلمان به روش نمونه گیری منظم (سیستماتیک)، با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته گردآوری شده است. روایی پرسشنامه بر اساس ضریب آلفای کرونباخ و اعتبار آن بر اساس نظرات افراد متخصص در حوزه تعلیم و تربیت صورت گرفته است. داده ها با استفاده از نرم افزار spssو Smart-PLS تحلیل شدند. میزان رضایتمندی تحصیلی دانشجویان در حد متوسط بوده است. بر اساس نتایج همبستگی پیرسون متغیرهای یادگیری مجازی، کیفیت تدریس و تعامل با اساتید، آموزش فناوری محور و تاهل بر رضایتمندی تحصیلی تاثیر داشته اند. همچنین با افزایش سن و ترم تحصیلی، رضایتمندی دانشجویان روند کاهشی داشته است. مدل تحلیل مسیر نیز حاکی از این است که؛ مهارت های فناوری محور، تعامل با اساتید، یادگیری در بستری فضای مجازی و در نهایت کیفیت تدریس اساتید به ترتیب بیش ترین تاثیر در مدل رضایتمندی تحصیلی دانشجویان داشته است. بنابراین با توجه به نقش مهم دانشگاه فرهنگیان در تربیت نیروی انسانی، ارتقاء استانداردها و افزایش رضایتمندی دانشجو معلمان از ضروریات در این دانشگاه مهم می باشد.
به کارگیری واکاوی یادگیری به منظور افتراق محیط های یادگیری مبتنی بر ویدئو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فناوری های آموزشی در یادگیری دوره ۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۴
163 - 188
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر یادگیری مبتنی بر ویدئو افتراقی در مقایسه با یادگیری مبتنی بر ویدئو معمولی بر یادگیری، یادگیری خودتنظیم و رضایت از دوره یادگیرندگان با رویکردی نوآورانه بود. اهمیت درنظرگرفتن نیازها و ویژگی های متنوع یادگیرندگان در محیط های یادگیری آنلاین امری ضروری بوده و امروزه با بهره مندی محیط های یادگیری از ابزارهای فناورانه، در کانون توجه پژوهشگران حوزه آموزش قرار گرفته است بحثی چالشی است، اما بااین حال یک رویکرد آموزشی منسجمی و غنی شده با فناوری که بتواند به این چالش بپردازد کمتر به چشم می خورد جایی که ابزار واکاوی یادگیری می تواند کمک کننده باشد. روش پژوهش حاضر شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بوده و با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 60 معلم انتخاب شده و به صورت تصادفی در گروه آزمایش و کنترل قرار داده شدند. ابزارهای جمع آوری داده شامل پرسش نامه یادگیری خودتنظیم آنلاین، آزمون محقق ساخته یادگیری، پرسش نامه سنجش رضایت از دوره و ابزار واکاوی یادگیری بودند. دوره آموزشی اصول طراحی آموزشی برای معلمان در 5 جلسه طراحی شده و به صورت افتراقی به کمک ابزار واکاوی، برای گروه آزمایش و به صورت معمولی برای گروه کنترل برگزار شد. به منظور بررسی تغییرات مداخله آموزشی، از کلیه یادگیرندگان پیش آزمون و پس آزمون به عمل آمد. برای تجزیه تحلیل داده ها از روش های آماری توصیفی و استنباطی استفاده شد. نتایج نشان داد یادگیری، یادگیری خودتنظیم و رضایت یادگیرندگان در رویکرد نوآورانه یادگیری افتراقی مبتنی بر ویدئو به صورت معناداری نسبت به یادگیری مبتنی بر ویدئو معمولی، بیشتر بود. بر اساس نتایج، در انتها پیشنهادها مورد بحث قرار گرفت.
نقش برنامه مدرسه تلویزیونی بر عملکرد تحصیلی کیفی دانش آموزان پایه ششم ابتدایی با میانجی گری درگیری تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فناوری های آموزشی در یادگیری دوره ۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۴
189 - 209
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ، بررسی نقش برنامه ی «مدرسه تلویزیونی ایران» شبکه آموزش، بر میزان عملکرد تحصیلی کیفی دانش آموزان با میانجی گری درگیری تحصیلی، در ایام کرونا می باشد. روش پژوهش پیمایشی از نوع همبستگی بوده است. جامعه آماری، شامل کلیه دانش-آموزان پایه ششم (1038 نفر) شهرستان کردکوی در سال 1401-1400 می باشند که با استفاده از شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبتی 343 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شده اند. جهت گردآوری داده ها، از دو پرسشنامه استاندارد درگیری تحصیلی شوفلی و بکر(2006) و عملکرد تحصیلی پاهم و تایلر(1999) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل اطّلاعات از ضرایب همبستگی پیرسون و مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد که بین میزان تماشای برنامه مدرسه تلویزیونی با درگیری تحصیلی و عملکرد تحصیلی رابطه مثبت و معنادار وجود داشت. همچنین نتایج نشان داد که برنامه مدرسه تلویزیونی به دو صورت مستقیم و غیرمستقیم(با میانجی گری درگیری تحصیلی) بر عملکرد تحصیلی تاثیر می گذارد. نین نتایج نشان داد که برنامه مدرسه تلویزیونی به دو صورت مستقیم و غیرمستقیم(با میانجی گری درگیری تحصیلی) بر عملکرد تحصیلی تاثیر می گذارد.
در جستجوی تدوین الگوی تضمین کیفیت برای آموزش عالی افغانستان با تمرکز بر نقش فناوری های نوین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تدوین الگوی تضمین کیفیت برای آموزش عالی افغانستان با تمرکز بر نقش فناوری های نوین بود. در این پژوهش از روش کیفی و رویکرد نظریه داده بنیاد استفاده شد. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختار یافته بوده و تا رسیدن به اشباع نظری با 16 تن از اعضای کمیته های تضمین کیفیت دانشگاه های دولتی شهر کابل مصاحبه عمیق انجام شد. روش نمونه گیری هدفمند بود و افراد به روش گلوله برفی انتخاب شد. بر اساس تحلیل یافته ها 487 کد اولیه، 187 مفهوم و 31 مقوله فرعی در مرحله کد گذاری باز شناسایی گردید، سپس در مرحله کد گذاری محوری ، مقوله های فرعی و مفاهیم باهم ارتباط داده شد و درنهایت کد گذاری گزینشی در قالب الگوی پارادایمی اشتراوس و کوربین انجام شد. مؤلفه های مسئولیت پذیری، رقابت پذیری، تحول علوم انسانی، بومی سازی، عوامل اقتصادی و تضمین کیفیت فرایند ارزشیابی به عنوان عوامل علّی ؛ ساختار اهداف و برنامه آموزشی، ظرفیت اعضای هیئت علمی، توانایی دانشجویان، فضای حاکم دانشگاه و تجهیزات ذیل شرایط زمینه ای ؛ کمبود منابع مالی، منابع مطالعاتی، بروکراسی اداری، وضعیت استاد/دانشجو، فناوری اطلاعات و الگوی بومی تضمین کیفیت به حیث عوامل مداخله گر ؛ ارزشیابی مستمر، برنامه ریزی درسی، توانمند سازی اعضای هیئت علمی، ارتباطات مؤثر، تحکیم روابط دانشگاه با جامعه و صنعت به مثابه راهبردها و پیامد های فردی، سازمانی و فراسازمانی به عنوان پیامد ها طبقه بندی شدند. درنهایت نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که موضوع تضمین کیفیت در آموزش عالی افغانستان بستگی به موجودیت افراد متخصص، تخصیص منابع موردنیاز، حمایت هیئت رهبری و میزان استقلال دانشگاه ها دارد.
طراحی محیط یادگیری مبتنی بر رویکرد تلفیقی با تاکید بر حوزه های آموزش و یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فناوری های آموزشی در یادگیری دوره ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۳
65 - 107
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف طراحی محیط های یادگیری مبتنی بر رویکرد تلفیقی، با تاکید بر حوزه های آموزش و یادگیری، با استفاده از مدل طراحی آموزشی و محیط های یادگیری زارعی زوارکی(۱۳۹۱)، در درس علوم پایه سوم ابتدایی صورت گرفته است که براساس هدف، کاربردی و از منظر روش پژوهش از نوع آمیخته (کیفی- کمی) می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمام دانش آموزان ابتدایی در سه شهر بندرعباس، ایرانشهر و کرمان می باشد که با به کارگیری روش نمونه گیری تصادفی، 100 دانش آموز ابتدایی به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. این پژوهش با فرایند طراحی، اعتباریابی، اجرا و ارزشیابی انجام شد. اعتباریابی با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته و ارزشیابی درونی بر اساس الگوی فرانسیس کلاین و ارزشیابی بیرونی بر اساس الگوی مشارکتی نیکولز، توسط متخصصان برنامه ریزی درسی و معلمان ابتدایی انجام شد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که با ایجاد فرصت های عملی برای یکپارچه سازی مفاهیم میان رشته ای، معلمان می توانند زمینه یادگیری عمیق، پایدار و مرتبط با موقعیت های زندگی واقعی دانش آموزان و تجربه یادگیری لذت بخش و زمینه تغییر نگرش در دانش آموزان را فراهم سازند.
واکاوی مبانی اخلاقی نظارت بر فعالیت های مجازی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فناوری های آموزشی در یادگیری دوره ۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۴
97 - 130
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش واکاوی مبانی اخلاقی نظارت بر فعالیتهای مجازی دانش آموزان بود. این پژوهش از نظر هدف توسعه ای-کاربردی و از نظر روش آمیخته کیفی-کمی با رویکرد اکتشافی متوالی بود. میدان پژوهش بخش کیفی شامل 22 نفر از مدیران مدارس و اساتید دانشگاهی مطلع در زمینه نظارت بر آموزش مجازی بودند که به روش گوله برفی و در حد اشباع نظری انتخاب شدند. جامعه آماری بخش کمی نیز مدیران مدارس ابتدائی و متوسطه شهرستان بوکان تشکیل می دادند که به روش تعیین حجم نمونه مورگان تعداد 120 نفر بعنوان نمونه به روش تصادفی انتخاب شدند. مصاحبه ها به روش تحلیل تم یا مضمون (کدگذاری تم، مقوله و مفهوم) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. اعتبار بخش کیفی به روش طبق نظر گوبا و لینکلن (2000) با چهار معیار اعتبار، انتقال پذیری، اطمینان پذیری و تایید پذیری بررسی و جهت ارزیابی پایایی پروتکل مصاحبه، از روش درصد توافق بین دو کدگذار استفاده شده است. در بخش کمی نیز از روش معادلات ساختاری استفاده شد که پایایی همه ابعاد در آزمون الفای کرونباخ بیش از 7/0 گزارش شد و روایی واگرا و همگرای آن نیز تایید شد. بر اساس یافته های پژوهش نظارت مدیران بر فعالیتهای مجازی دانش آموزان تابع سه مفهوم اصلی اخلاق فردی دانش آموزان، اخلاق اجتماعی و شناسه های اخلاق معنوی- اسلامی در قالب 9 مقوله اصلی و 40 مولفه بود. بنابر نتایج یک چهارچوب برای نظارت بر دانش آموزان در قالب 9 مفهوم کلی ارائه داد که بر اساس نظر خبرگان چهارچوب پیشنهادی این پژوهش از اعتبار و برازش مطلوبی برخوردار است.
ارزیابی ارائه دروس دوره اول ابتدایی در شبکه آموزشی دانش آموزی (شاد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فناوری های آموزشی در یادگیری دوره ۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۴
131 - 161
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، ارزیابی اجرای دروس دوره اول ابتدایی شبکه آموزشی دانش آموزی از دید معلمان این دوره بود تا تصویری از ابعاد ارائه خدمات پشتیبانی، ارائه خدمات زیرساختی و فنی در برنامه شاد به برنامه ریزان و طراحان برنامه درسی نظام آموزشی کشور ارائه نماید. روش پژوهش، توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه آماری شامل کلیه معلمان ابتدایی دوره اول منطقه 15 شهر تهران به تعداد 1420 نفر بود که بر اساس جدول کرجسی و مورگان 302 نفر با روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه آماری انتخاب شد. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته در مقیاس پنج درجه ای لیکرت بود. روایی پرسشنامه توسط هشت نفر از متخصصان برنامه درسی تأیید، و پایایی پرسشنامه از طریق محاسبه ضریب آلفای کرونباخ 92/0 برآورد شد. تجزیه و تحلیل داده های بدست آمده با استفاده از نرم افزار آماری SPSS26 و با روش با آزمون تی تک نمونه ای صورت گرفت که سه بعد مشخص شده، با استفاده از آزمون آماری فریدمن اولویت بندی شدند. یافته ها حاکی از آن است که وضعیت اجرای دروس دوره اول ابتدایی در برنامه شاد از نظر معلمان، متوسط به پایین می باشد. همچنین بیشترین میزان رضایتمندی معلمان از خدمات پشتیبانی، و کمترین میزان رضایتمندی از خدمات فنی بود. نتایج نشان داد برخی از مواردی که از نظر معلمان بیشترین فاصله را از نقطه موجود تا مطلوب خود داشته، عبارتنداز: هزینه های مصرفی اینترنت برای برنامه شاد، عدم امکان برقراری ارتباط آنلاین، عدم امکان ایجاد کارپوشه الکترونیکی کارا دانش آموزان ,و ....
تشویق و تنبیه در آموزش مجازی از دیدگاه معلمان نمونه دوره ابتدایی شهرستان نی ریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در تعلیم و تربیت دانش آموزان همواره باید از روش ها و ابزارهای تربیتی فراوانی بهره گرفت و در این بین تشویق کردن و تنبیه کردن از مهمترین ابزارهای سیستم آموزش برای تربیت صحیح دانش آموزان در مدارس است. پژوهش حاضر با رویکرد کیفی با روش پدیدارشناسی، شیوه-های انجام تشویق و تنبیه در آموزش های مجازی را مورد بررسی قرار داد. قلمرو پژوهش شامل معلمان نمونه شهرستان نی ریز بود و مشارکت کنندگان با استفاده از نمونه گیری هدفمند (موارد مطلوب) انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختارمند استفاده شد. بدین صورت که پس از مصاحبه با 10 معلم، اشباع داده ها حاصل شد. داده های به دست آمده مطابق کدگذاری اشتراوس و کوربین تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد استفاده از شیوه های متنوع تشویق و تنبیه، رعایت اعتدال، استفاده از شیوه های بدیع، استفاده از چارچوب رفتاری درست در کلاس مجازی از مضامین اصلی به شمار می آید. همچنین به منظور غنای آموزش مجازی، ساخت استیکر از مخاطبان و توجه خاص به تفاوت های فردی آنان از سوی مشارکت کنندگان طرح شد. جهت حفظ انگیزه یادگیری فراگیران و جلوگیری از کج روی ها در آموزش های مجازی استفاده از تشویق و تنبیه ضرورتی انکارناپذیر است.
اثربخشی راهبرد تدریس مبتنی بر فناوری بر اشتیاق تحصیلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فناوری های آموزشی در یادگیری دوره ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۳
139 - 154
حوزههای تخصصی:
این پژوهش باهدف بررسی اثربخشی راهبرد یادگیری فعال مبتنی بر فناوری بر اشتیاق تحصیلی دانش آموزان پایه ششم دوره ابتدایی در درس علوم تجربی انجام شده است. روش پژوهش بر اساس ماهیت شبه تجربی با طرح پیش آزمون – پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر پایه ششم دوره ابتدایی شهرستان دره شهر در سال تحصیلی 402-1401 بود. برای انتخاب حجم نمونه از روش نمونه گیری در دسترس، تعداد 36 نفر از دانش آموزان پایه ششم دوره دوم ابتدایی دبستان حضرت رقیه شهرستان دره شهر انتخاب و سپس نمونه منتخب به صورت تصادفی در قالب گروه های آزمایشی (18 نفر) و گواه (18 نفر) قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه ی اشتیاق تحصیلی فردریکز(2004) استفاده شد. گروه آزمایش طی هشت جلسه با استفاده از راهبرد تدریس فعال مبنی بر فناوری آموزش دیدند و گروه کنترل به شیوه معمول آموزش دیدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری در دو سطح توصیفی (شاخص های مرکزی و پراکندگی) و استنباطی (تحلیل کواریانس) استفاده شده است. نتایج نشان داد که راهبرد تدریس فعال مبتنی بر فناوری بر اشتیاق تحصیلی دانش آموزان تاثیر معنی دارد. با توجه به نتایج این پژوهش در خصوص اثربخشی راهبرد تدریس فعال مبتنی بر فناوری بر اشتیاق تحصیلی دانش آموزان دوره ابتدایی ، پیشنهاد می شود این راهبرد در دستور کار معاونت آموزش ابتدایی وزارت آموزش و پرورش قرار گیرد.
طراحی فضای یادگیری مهارت محور مبتنی بر حل مسئله با رویکرد بین رشته ای و تمرکز بر حوزه های تربیت و یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف طراحی محیط های یادگیری مبتنی بر مهارت حل مساله با رویکرد تلفیقی میان رشته ای، و تاکید بر حوزه های تربیت و یادگیری، با استفاده از چارچوب نظری الگوی برنامه درسی اکر، در درس علوم پایه سوم ابتدایی صورت گرفته است که براساس هدف، کاربردی و از منظر روش پژوهش از نوع آمیخته (کیفی- کمی) است. روش تحقیق تحلیلی- توصیفی با پیمایش نظرات متخصصان می باشد. این پژوهش در دو مرحله طراحی و اعتباریابی انجام شده است. در بخش کیفی برای طراحی فعالیت ها بر اساس چارچوب برنامه درسی اکر، با توجه به مهارت حل مساله، از روش سندکاوی اسناد معتبر علمی و مصاحبه نیمه ساختار یافته استفاده شد. جامعه آماری شامل صاحبنظران، اساتید و متخصصین رشته برنامه ریزی درسی و معلمان دوره ابتدایی در سال 1402-1403 بوده که به روش نمونه گیری هدفمند، تعداد 21 نفر انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. تحلیل داده ها، همزمان با جمع آوری اطلاعات، بر اساس روش کیفی استراوس و کوربین انجام شده است. در بخش کمی برای اعتباریابی برنامه درسی طراحی شده از روش خودبازبینی و چک کردن به وسیله متخصصان مشارکت کننده (تکنیک کنترل اعضا) با استفاده از پرسشنامه 10 سوالی محقق ساخته استفاده شد. تحلیل داده های این بخش به روش آمار توصیفی و با استفاده از نرم افزارspss5 انجام شد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که با ایجاد فرصت های عملی برای یکپارچه س ازی مفاهیم میان رشته ای، معلمان می توانند زمینه یادگیری پایدار و مرتبط با زندگی واقع ی را با تقویت مهارت حل مسئله و استدلال در تمامی حوزه های تربیت و یادگیری فراهم س ازند و دانش آموزان را برای مواجهه موثر با مسائل زندگی اجتماعی آماده کرده و فرایند کسب تجربه را برای دانش آموزان شاداب کنند.
بررسی رابطه بین روابط موضوعی و احساس تنهایی با میانجی گری قدرت ایگو در دانشجویان دانشگاه آزاد واحد علوم پزشکی قم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قدرت ایگو و نحوه به کارگیری مکانیسم های دفاعی در برابر رویدادها و در زمان تجربه هیجانات ناخوشایند، از جمله عوامل مرتبط با تداوم رفتار خود آسیبی است. بر اساس مباحث مطرح شده و با توجه به در دسترس نبودن داده های مرتبط در این زمینه، به پیش بینی قدرت ایگو بر اساس روابط بین موضوعی و احساس تنهایی پرداخته شد. پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی است و از لحاظ هدف، کاربردی است. جامعه پژوهش شامل دانشجویان دانشگاه آزاد واحد علوم پزشکی قم در سال تحصیلی 1402-1401 در سه مقطع تحصیلی کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری به تعداد 1034 نفر بود. روش نمونه گیری در این پژوهش به صورت تصادفی ساده بود که از بین آنها تعداد 387 نفر براساس فرمول برآوردحجم نمونه کلاین با روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات، سیاهه روان شناختی قدرت ایگو مارک استروم، سابینو، تورنر و برمن (۱۹۹۷)، پرسشنامه روابط موضوعی بل (1995)، پرسشنامه احساس تنهایی راسل و پیلوا و کورتونا (1980)) بود؛ پایایی پرسشنامه ها با استفاده از روش آلفای کرونباخ به ترتیب برابر با 87/0، 95/0، 82/0 به دست آمد. در راستای آزمون فرضیه های اصلی تحقیق از الگویابی معادلات ساختاری با بهره گیری از نرم افزار LISREL و تعیین شاخص-های مجذور کای استفاده شد. نتایج به دست آمده نشان داد قدرت ایگو می تواند بر روابط موضوعی و احساس تنهایی دانشجویان دانشگاه آزاد واحد علوم پزشکی قم نقش معنادار داشته باشد؛ همچنین روابط موضوعی از طریق قدرت ایگو اثر غیرمستقیم مثبت بر احساس تنهایی و اثر مستقیم و مثبت بر قدرت ایگو و احساس تنهایی دانشجویان دانشگاه آزاد واحد علوم پزشکی قم دارد. نتایج همچنین نشان داد مدل پیشنهادی روابط علی بین متغیرهای قدرت ایگو، روابط موضوعی و احساس تنهایی، از برازش قابل قبولی برخوردار است.
بررسی تحلیلی سیستماتیک از اثرات کاربرد چت جی پی تی در آموزش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه با گسترش علم و فناوری شاهد به کارگیری هوش مصنوعی در زندگی انسان هستیم. یکی از کاربردهای هوش مصنوعی، کاربرد آن در تولید چت جی پی تی می باشد.هدف از پژوهش حاضر، ارائه تحلیلی سیستماتیک از اثرات کاربرد چت جی پی تی در آموزش، بر اساس ادبیات موجود در این حوزه می باشد. برای انجام این پژوهش از روش فراتحلیل مبتنی بر بیانیه پریزما استفاده شده است و پایگاه های داده انتخاب شده وب علم، اسکوپوس،گوگل اسکولار می باشند. جستجوی ادبیات بین ماه مه و ژوئن 2023 با شناسایی اولیه 154 رکورد انجام شد که در نهایت ۱۲ مطالعه مورد مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها مبین این امر بود که ادغام هوش مصنوعی به عنوان یک ابزار مکمل و پشتوانه آموزشی بزرگ در فرآیند یاددهی-یادگیری، با افزایش تجارب یادگیری و تقویت تعامل بیشتر بین دانش آموزان و معلمان، تأثیر مثبتی بر فرآیند یاددهی-یادگیری دارد. البته باید این نکته را در نظر داشت که به کارگیری و اجرای موفقیت آمیز این برنامه ، مستلزم آشنایی معلمان با عملکرد آن است. در نهایت باید گفت یافته های حاصل از این پژوهش، مبنای محکمی برای تحقیقات و تصمیم گیری های آینده در مورد استفاده از چت جی پی تی در زمینه آموزش فراهم می کند.
تأثیر بازی وارسازی دیجیتال بر بار شناختی و عملکرد تحصیلی دانشجویان دارای سبک شناختی وابسته به زمینه: رویکرد ردیاب چشمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فناوری های آموزشی در یادگیری دوره ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۳
37 - 64
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر جهت سنجش تأثیر بازی وارسازی دیجیتال بر کاهش بار شناختی بیرونی و عملکرد تحصیلی دانشجویان دارای سبک شناختی وابسته به زمینه انجام گرفت. روش پژوهش شبه آزمایشی، تک آزمودنی با طرح A-B-A بود. جامعه کلیه دانشجویان کارشناسی دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه بیرجند در سال 1401-1400، نمونه یک نفر و روش نمونه گیری غیراحتمالی هدفمند بود. ابزارها: آزمون گروهی اشکال نهفته (GEFT) که توسط اولتمن و همکاران سال 1971، پرسشنامه یک سؤالی بار شناختی بیرونی که توسط پاس و همکاران سال 1994 ساخته شد، آزمون محقق ساخته عملکرد تحصیلی و دستگاه ردیاب چشمی بود. پس از انجام آزمون گروهی اشکال نهفته و شناسایی نمونه، به آزمودنی آموزش گرامر زبان انگلیسی، در مرحله خط پایه با چندرسانه ای فاقد عناصر بازی، مرحله آزمایش با استفاده از بازی وارسازی دیجیتال و در مرحله بازگشت به خط پایه نیز، با چندرسانه ای فاقد عناصر بازی، داده شد. هر مرحله طی 8 جلسه اجرا شد و در هریک داده های ردیابی چشم جمع آوری شده، آزمون بار شناختی و پیش آزمون و پس آزمون از آزمودنی به عمل آمد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، از روش های آمار توصیفی و استنباطی و تحلیل نمودار دیداری استفاده شد. یافته ها، نشان داد آموزش زبان انگلیسی با بازی وارسازی دیجیتال، بار شناختی بیرونی و عملکرد تحصیلی را افزایش داد. نتیجه گیری شد بازی وارسازی باعث ایجاد انگیزه و جلب توجه و درگیری فراگیر با محتوا گشته، بار شناختی بیرونی را افزایش داده و یادگیری حاصل شده و عملکرد تحصیلی افزایش یافته است.
ارائه مدل علّی اشتیاق تحصیلی بر اساس ارزشیابی دانشجویان از اثربخشی تدریس برخط با نقش واسطه ای خودکارآمدی یادگیری برخط(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فناوری های آموزشی در یادگیری دوره ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۳
109 - 138
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل علّی اشتیاق تحصیلی بر اساس ارزشیابی دانشجویان از اثربخشی تدریس برخط با نقش واسطه ای خودکارآمدی یادگیری برخط صورت گرفت. روش پژوهش به لحاظ هدف، بینادی و به لحاظ نوع داده های گردآوری شده، کمی و مبتنی بر رویکرد همبستگی است. شرکت کنندگان شامل 375 نفر از دانشجویان دوره های برخط دانشگاه پیام نور استان لرستان در سال تحصیلی 1401-1400 بودند که با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای دو مرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش، مقیاس های ارزشیابی دانشجویان از اثربخشی تدریس برخط Bangert (2008)، خودکارآمدی یادگیری برخط Zimmerman and Kulikowich (2016) و پرسشنامه اشتیاق تحصیلی دانشجویان توسط Gunuc and Kuzu (2015) بودند. تحلیل داده ها با روش مدل یابی معادلات ساختاری در بستر نرم افزار AMOS-26 انجام شد. یافته ها نشان داد که، با توجه به مقادیر شاخص های برازش بدست آمده، داده ها با مدل پژوهش برازش دارد. مطابق با یافته ها، ارزشیابی دانشجویان از اثربخشی تدریس برخط، متغیرهای خودکارآمدی یادگیری برخط و اشتیاق تحصیلی را به صورت مثبت پیش بینی می کند. همچنین، متغیر خودکارآمدی یادگیری برخط قادر است اشتیاق تحصیلی را به صورت مثبت و معنادار پیش بینی کند. علاوه بر این، ارزشیابی دانشجویان از اثربخشی تدریس برخط از طریق خودکارآمدی یادگیری برخط، اشتیاق تحصیلی را پیش بینی می کند. با توجه به نتایج به دست آمده، از طریق افزایش ارزشیابی دانشجویان از اثربخشی تدریس برخط می توان خودکارآمدی یادگیری برخط را بهبود و اشتیاق تحصیلی آنان را ارتقاء داد.
تبیین فلسفی دراماتورژی به عنوان یک رویکرد تربیتی در تربیت رسمی: بررسی نقش ها و ارائه پیشنهادات برای بهبود نظام تربیت معلم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فناوری و دانش پژوهی در تعلیم و تربیت دوره ۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱۱
101 - 115
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، تبیین فلسفی دراماتورژی به عنوان یک رویکرد تربیتی و ارائه پیشنهاداتی برای بهبود نظام تربیت معلم رسمی و عمومی است. در این راستا، ابتدا به بررسی فلسفی دراماتورژی به عنوان یک رویکرد تربیتی پرداخته شد و نقش ها و مهارت های ضروری معلم به عنوان دراماتورژ تحلیل شد. در این پژوهش برای جمع آوری اطلاعات از روش کتابخانه ای و اسنادی استفاده گردید. همچنین، با به کارگیری الگوی قیاس فرانکنا و تحلیل تفسیری، به بررسی نقش های معلم و مهارت های لازم برای اجرای رویکرد دراماتورژیک در تربیت معلم پرداخته شد. نتایج این پژوهش به شناسایی و تحلیل اصول دراماتورژی مانند تحلیل ساختاری، شناخت و تحلیل کاراکترها، تحلیل موقعیت و زمینه های زمانی و مکانی و ... کمک می کند. همچنین مهم ترین مهارت های معلم به عنوان دراماتورژ از قبیل تحلیل متون و محتوای درسی، توانایی طراحی دراماتورژیک و ... را مطرح می کند. در نهایت، با توجه به یافته های پژوهش، پیشنهاداتی برای بهبود نظام تربیت معلم به عنوان دراماتورژ ارائه شد تا این رویکرد به طور مؤثر در نظام آموزشی رسمی و عمومی به کار گرفته شود..
تحول نظارت آموزشی به سوی مدرن سازی: مطالعه ای کیفی بر روی تلفیق روش های حضوری و مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با شیوع همه گیری کرونا و اجباری شدن آموزش مجازی، روش های نظارت آموزشی نیز به ناچار به سمت فضای مجازی سوق یافت. ناظران آموزشی در این دوره، تجربه ای نوین از نظارت را کسب نمودند. پس از بازگشایی مدارس، ضرورت بهره گیری از تجارب این نوع نظارت و تلفیق مؤثر آن با نظارت چهره به چهره بیش از پیش احساس می شد. هدف این پژوهش طراحی فرآیند انجام نظارت آموزشی ترکیبی یعنی ترکیب نظارت حضوری و مجازی است. پژوهش از نوع کیفی و با استفاده از راهبرد نظریه داده بنیاد سیستماتیک اشتراوس و کوربین می باشد. میدان تحقیق این پژوهش کیفی ناظران آموزشی استان کردستان اعم از سرگروه، راهبر، معاون آموزشی و مدیران مدارسی بودند که نقش های نظارتی را در سالهای 1398 تا 1402 به صورت حضوری و مجازی تجربه کردند. نمونه گیری هدفمند و از نوع نظری بود. داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته جمع آوری شدند. فرآیند نمونه گیری و انجام مصاحبه تا اشباع نظری ادامه یافت که در نهایت با شانزده ناظر آموزشی مصاحبه گردید. در جریان تحلیل داده ها و طی فرآیند کدگذاری، پدیده مرکزی "توسعه مبتنی بر مدرن سازی نظارت آموزشی" استخراج شد. این رویکرد نوین نظارتی، با بهره گیری از فناوری های نوین، علاوه بر توانمندسازی ناظران و معلمان، باعث انعطاف پذیری بیشتر فرآیندهای نظارتی، افزایش شناخت ناظران از فرآیندهای کلاس و تعمیق ارتباط بین معلمان و ناظران شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که ترکیب روش های حضوری و مجازی، با کاهش تصنع کاری های آموزشب در حین نظارت، به ناظران کمک می کند تا درک عمیق تری از واقعیت های کلاس درس پیدا کرده و برنامه ریزی دقیق تری برای توسعه حرفه ای معلمان داشته باشند.
بررسی رابطه بین جو یادگیری برخط با سازگاری و اشتیاق تحصیلی دانش آموزان (بررسی موردی دانش آموزان متوسطه اول شهرستان رودان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر؛ بررسی رابطه بین جو یادگیری برخط با سازگاری و اشتیاق تحصیلی دانش آموزان متوسطه اول شهرستان رودان می باشد. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ روش، توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه پژوهش، دانش آموزان متوسطه اول شهرستان رودان به تعداد 1018 نفر می باشند. با توجه به جدول مورگان و بر اساس نمونه گیری طبقه ای تعداد 278 دانش آموز به عنوان نمونه انتخاب شده-اند. ابزارهای اندازه گیری در این پژوهش؛ پرسشنامه جو یادگیری برخط کافمن(2014)، پرسشنامه سازگاری تحصیلی سینهاوسینگ(1993) و پرسشنامه اشتیاق تحصیلی فردریکز و همکاران (۲۰۰۴) است. جهت تعیین پایایی پرسشنامه ها از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد که بر این اساس ضریب پایایی پرسشنامه برای جو یادگیری برخط (87/0)، سازگاری تحصیلی (89/0) و اشتیاق تحصیلی (81/0) به دست آمده است. داده های به دست آمده با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون با نرم افزار SPSS20 مورد تحلیل قرار گرفته اند. نتایج پژوهش حاکی از آن است که بین جو یادگیری برخط با سازگاری و اشتیاق تحصیلی دانش آموزان رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. بنابراین می توان گفت در یادگیری برخط؛ معلمان به جای یک دانای کل در کلاس که به ارائه سخنرانی و خطابه مشغول است، به یک همیار، راهنما و تسهیل کننده فرایند آموزش در کنار دانش آموزان مبدل می شود و امکان می یابد که در کلاس به تحرک و تکاپو بپردازد و امکان بهتری برای تعامل فردی و گروهی با دانش آموزان پیدا کند که از این طریق سازگاری و اشتیاق تحصیلی دانش آموزان بیشتر می گردد.
رابطه ساختاری بین سازه های مدل پذیرش فناوری دیویس و کیفیت آموزش مبتنی بر معلمان متوسطه شهر رفسنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فناوری و دانش پژوهی در تعلیم و تربیت دوره ۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱۱
117 - 131
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با هدف بررسی روابط ساختاری سازه های مدل پذیرش فناوری دیویس و کیفیت تدریس معلمان متوسطه رفسنجان انجام گرفت. به این منظور از بین 200 معلم 170 معلم به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شد. برای سنجش سازه های مدل پذیرش فناروی از پرسشنامه گاردنر و آمورسو (2004)، کلوپینک و مک کنی (2004)، و باس و همکاران (2016) و کیفیت تدریس جاتیلنی و جاتیلنی (2018) استفاده شد . داده ها با تحلیل مسیر تحلیل شدند.نتایج نشان داد اثر مستقیم مؤلفه های پذیرش فناوری بر کیفیت تدریس ادراک شده با فناوری مثبت و معنی دار است. نتایج اثرات غیر مستقیم ساده ، نشان داد نیت رفتاری در رابطه بین نگرش نسبت به کاربرد فناوری و کیفیت ادراک شده نقش مثبت و معنی دار، اما در رابطه بین سودمندی ادراک شده و کیفیت ادراک شده نقش واسطه ای معنی داری نداشت. همچنین نگرش نسبت به کاربرد فناوری در رابطه بین سودمندی و کیفیت ادراک شده و در رابطه بین سهولت و کیفیت ادراک شده نقش واسطه ای مثبت و معنی داری داشت. سودمندی ادراک شده نیز در رابطه بین سهولت و کیفیت ادراک شده نقش واسطه ای مثبت و معنی داری داشت. نتایج اثرات غیرمستقیم زنجیره ای نیز نشان داد مسیر سودمندی ادراک شده، نگرش نسبت به کاربرد فناوری، نیت رفتاری و کیفیت ادراک شده؛ مسیر سهولت ادراک شده، نگرش نسبت به کاربرد فناوری، نیت رفتاری و کیفیت ادراک شده؛ مسیر سهولت ادراک شده، سودمندی ادراک شده، نگرش نسبت به کاربرد فناوری، نیت رفتاری و کیفیت ادراک شده؛ و مسیر سهولت ادراک شده، سودمندی ادراک شده، نگرش نسبت به کاربرد فناوری و کیفیت ادراک شده تدریس با فناوری مثبت و معنی دار شدند.
شناسایی چالش های آموزش کتاب کار و فناوری از دیدگاه معلمان پایه ششم ابتدایی شهر شوش به منظور ارائه راهکار مناسب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی چالش های آموزش کتاب کار و فناوری از دیدگاه معلمان پایه ششم ابتدایی شهر شوش به منظور ارائه راهکار مناسب انجام شده است. روش تحقیق این پژوهش، روش کیفی از نوع پدیدارشناسی بود. جامعه آماری شامل معلمان پایه ششم شهر شوش با تجربه 10 سال تدریس در درس کار و فناوری بودند. مصاحبه شوندگان از میان معلمان پایه ششم شهر شوش به صورت هدفمند انتخاب گردید که در نهایت در این بخش با 13 نفر از این معلمان با استفاده از معیار اشباع نظری، مصاحبه بعمل آمد. داده های حاصل با روش تحلیل محتوا مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. بر اساس یافته های این پژوهش، 14 چالش و مانع کلی که شامل: مشکلات مربوط به محتوای کتاب آموزشی، نبود کارگاه و فضای فیزیکی مناسب برای انجام کارهای عملی، کمبود امکانات کارگاهی مناسب، عدم همکاری مدیر با دبیر کار و فناوری، واگذاری درس کار و فناوری به دبیران غیر تخصصی، کمبود وقت، عدم گردش و بازدیدهای علمی، عدم عمکاری والدین، کمبود منابع مالی، ضعف دانش و مهارت های معلمان، عدم تناسب محتوای آموزشی با نیاز دانش آموزان، ضعف در اجرای ارزشیابی، عدم وجود زمینه فرهنگی، پایین بودن جایگاه و ارزش کار و فناوری در بین مسئولین، شناسایی شد و در ادامه 11 راهکار مناسب برای رفع این چالش ها در آموزش کتاب کار و فناوری استخراج گردید.
سیر آینده حاکمیت فناوری در آموزش عالی ایران: رویکردی فراترکیبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی مؤلفه های آینده پژوهی حکمرانی فناوری در آموزش عالی ایران مبتنی بر روش فراترکیب است. این پژوهش از نظر نوع داده کیفی، با رویکرد استقرایی و به روش فراترکیب و با استفاده از الگوی سندلوسکی و باروست انجام شده است. ازاین رو جامعه مورد بررسی پژوهش ۵۰ مقاله چاپ شده معتبر داخلی بوده است که از سال ۱۳۸۹ تا ۱۴۰۲ در مجلات علمی و همایش های معتبر داخلی چاپ شده اند. واحد تحلیل باتوجه به مقیاس دقت، اصالت و نو بودن پژوهش ها ۲۰ مقاله انتخاب شدند. به منظور تحلیل داده ها از نرم افزار تحلیل کیفی استفاده شده است. بر اساس تحلیل های صورت گرفته ۸۹ کد حاصل شد که در قالب چهار مضمون اصلی آینده فناوری، فناوری در آموزش عالی ایران، آینده پژوهی آموزش عالی و چیستی آینده پژوهی سازمان دهی شدند. نتایج تحلیل ها حاکی از آن است که پژوهش های داخلی در آینده پژوهی فناوری در آموزش عالی بر مؤلفه فرا دانشگاهی متمرکز هستند که مرتبط با حضور دانشگاه در فضای متاورس است و نیز مؤلفه تغییرات آموزش عالی در همه جوانب است. همچنین یافته ها نشان می دهد که تحقیقات آینده پژوهی فناوری آموزش عالی ایران، الزامات بیرونی و داخلی را برای آینده مشخص می کند. از نظر بیرونی، این الزامات شامل دگرگونی هایی در حاکمیت، زیرساخت ها، نرم افزار، فناوری و دنیای طبیعی است. در الزامات درونی آن ها شامل چالش های درون دانشگاهی، استقلال دانشگاه، گسترش دسترسی و کیفیت و مشارکت ذی نفعان می شوند. به طور قابل توجهی، این تحلیل تمرکز بر مؤلفه برون دانشگاهی، از جمله حضور دانشگاه ها در متاورس و نیاز به تغییرات جامع را برجسته می کند.