فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۱۷٬۹۴۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
رهبری آموزشی یکی از مهمترین و چالش برانگیزترین موضوعات در حوزه آموزش و پرورش است. با توجه به نقش آن در بهبود کیفیت یادگیری و تدریس، رهبری آموزشی به عنوان یک عامل کلیدی در موفقیت سازمان های آموزشی محسوب می شود. رهبر آموزشی باید این قابلیت را داشته باشد که با ایجاد محیطی پویا و پشتیبانی کننده، انگیزه دانش آموزان را افزایش داده، عملکرد تحصیلی آنها را بهبود بخشیده و در نهایت کیفیت آموزش و یادگیری در کل مدرسه را ارتقا دهد. در این میان، نظریه عمل آرگریس و شون می تواند به درک بهتر رفتارها و تعاملات در سازمانها کمک کرده و بینش های جدیدی را برای رهبران آموزشی فراهم سازد. این تحقیق با هدف بررسی رهبری آموزشی از دریچه نظریه عمل آرگریس و شون و چگونگی کمک این نظریه به بهبود استراتژی ها و شیوه های رهبری انجام شده است. یافته های این مطالعه نشان می دهد که شناخت نظریه های عملی رهبران آموزشی و تلاش برای همسوسازی آنها با نظریه های اعلام شده، می تواند به بهبود مهارت های ارتباطی، افزایش انعطافپذیری و یادگیری مداوم در سازمانهای آموزشی منجر شود. همچنین با توجه به اینکه این نظریه بر اهمیت یادگیری دوگانه و تغییر فرضیات بنیادین تأکید میکند. در رهبری آموزشی، این مفاهیم می توانند به مدیران و رهبران آموزشی کمک کنند تا به جای تمرکز بر علائم مشکلات، به ریشه های آنها بپردازند تا با شناخت عمیقتر خود و سازمان، راهکارهای مؤثرتری ارائه دهند و به ارتقای اثربخشی رهبری آموزشی دست یابند.
واکاوی و تحلیل وضعیت موجود رهبری آموزشی در نظام آموزش و پرورش ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال ۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
172 - 195
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: در چند دهه گذشته، رهبری آموزشی و توجه به کیفیت عملکرد مدیران مدارس در رأس سیاست های آموزشی بوده است. هدف این پژوهش واکاوی و بررسی اسناد بالادستی و پژوهش های صورت گرفته در این خصوص به منظور تبیین وضعیت موجود رهبری آموزشی و گذار به آن است.
روش شناسی پژوهش: پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ نحوه ی جمع آوری داده ها کیفی و از نوع تحلیل اسنادی است.که با استفاده از روش استنتاج مبتنی بر تحلیل مفاهیم و مفهوم پردازی مجدد صورت پذیرفت. این روش نوعی فراتحلیل یا تلفیق پژوهشی است.که پژوهشگران به جای مجموعه ای از قواعد آماری از آن به عنوان ابزاری جهت دسته بندی مجموعه ای از ویژگی های مرتبط با یک پدیده و تبیین آن ها استفاده می نمایند جامعه ی مورد مطالعه پژوهش، شامل کلیه پژوهش های داخلی مرتبط با موضوع رهبری آموزشی و اسناد بالادستی نظام آموزش و پرورش کشور جمهوری اسلامی ایران می باشد که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند پژوهش ها و اسناد مربوطه انتخاب گردید.
یافته ها: یافته پژوهش های داخلی مرتبط با موضوع رهبری آموزشی در سطح مدارس، حاکی از شناسایی 29 ویژگی بوده که این ویژگی ها در 4 بعد «مدیریت و بهبود سازمانی»، «پیشرفت فردی و توسعه آموزشی»، «الگوها و مدل های رهبری» و «توصیف رهبری» دسته بندی گردیدند.
بحث و نتیجه گیری: بر مبنای تحلیل های صورت گرفته در اسناد بالادستی می توان گفت که بجز در سند تحول بنیادین(1390) در سایر اسناد موضوع رهبری آموزشی به صورت تلویحی و ضمنی، در قالب مضامینی همچون «مدیریت مدرسه محور»، «مدیریت مشارکتی»، «مدرسه محوری»، «راهبری برنامه درسی»، «هدایت گری» و «تسهیل گری» مورد توجه قرار گرفته است.
رابطه بازنمایی تصویری با توانایی حل مسئله ریاضی دانش آموزان پایه ششم ابتدایی: بررسی نقش تعدیلی توانمندی روانی حرکتی، درک مطلب شنیداری، وابستگی به زمینه و توانایی فضایی-دیداری
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش تعدیلی متغیرهای فردی از جمله توانمندی روانی حرکتی، درک مطلب شنیداری، وابستگی به زمینه و توانایی فضایی-دیداری در ارتباط با بازنمایی های تصویری و توانایی حل مسئله ریاضی انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع تحقیقات رابطه ای-همبستگی است. نمونه پژوهش با استفاده از نرم افزار G-POWER برابر با 500 نفر از کلیه دانش آموزان پایه ششم مدارس شهرستان های بویراحمد و دنا، به صورت تصادفی خوشه ای 24 مدرسه ابتدایی پسرانه و دخترانه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل آزمون مقیاس شایستگی ریاضی کودکان اوترخت، آزمون نقشینه فلانگان، آزمون شکل های نهفته، آزمون ترکیب قطعات فلانگان و آزمون درک مطلب خواندن کورپلاتی است؛ ضریب پایایی همه آزمون ها بیشتر از 7/0 بود. یافته ها و نتیجه گیری: یافته ها و نتایج نشان داد که توانمندی روانی حرکتی، درک مطلب شنیداری، استقلال از زمینه و توانایی فضایی- دیداری در رابطه با بازنمایی تصویری و توانایی حل مسئله ریاضی، نقش تعدیلی دارد. همچنین مقایسه رابطه نتایج آزمون اوترخت با حل مسئله در دانش آموزان دختر و پسر، در سطح بالای متغیرهای تعدیلی در رابطه با مؤلفه های حل مسئله و بازنمایی تصویری نشان می دهد که توانمندی روانی حرکتی در مؤلفه های مقایسه، طبقه بندی، تناظر یک به یک، ردیف بندی، شمارش مرتب و شمارش اختیاری؛ درک مطلب شنیداری در مؤلفه های طبقه بندی، ردیف بندی، شمارش مرتب و شمارش اختیاری؛ استقلال از زمینه در مؤلفه های ردیف بندی و شمارش برایندی و توانایی فضایی-دیداری در طبقه بندی، ردیف بندی، شمارش مرتب و شمارش اختیاری در پسران نسبت به دختران بیشتر است.
مطالعه پدیدارشناسانه تجربه زیسته دانشجو-معلمان دانشگاه فرهنگیان از مشارکت و همدلی مردمی برای مدیریت بحران کرونا(از منظر آثار تربیتی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۳۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۵۹
۱۵۶-۱۴۳
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مطالعه پدیدارشناسانه تجربه زیسته دانشجو-معلمان دانشگاه فرهنگیان از مشارکت و همدلی مردمی، برای مدیریت بحران کرونا، از منظر آثار تربیتی بود. پژوهش با رویکرد پدیدارشناختی انجام شده است. داده ها از طریق یک پرسشنامه باز- پاسخ محقق ساخته گردآوری شده و اعتبار پرسشنامه را ده متخصص دانشگاه فرهنگیان تأیید کرده اند. نمونه آماری پژوهش به روش هدفمند، نمونه گیری موارد مطلوب و ادامه تا اشباع نظری شناسایی و داده ها از طریق 37 نفر از دانشجو-معلمان ممتاز و سرآمد دانشگاه فرهنگیان کشور(به انتخاب و معرفی همکاران هیئت علمی) گردآوری شدند. براساس نتایج پژوهش، در حوزه شناخت مقوله الگوبرداری از پویش مشارکت و همدلی مردمی شامل الگوبرداری از ایثار و فداکاری و نحوه مدیریت مردمی بحران و مقوله افزایش شناخت در مورد بیماری کرونا، راههای کنترل آن، شیوه های مراقبت از خود و دیگران، اهمیت سلامتی و ارتباط سلامت فردی و اجتماعی به دست آمده است. در حوزه رفتاری، همراهی دانشجویان با این حرکت و حمایت از آن، تغییر سبک زندگی، افزایش شکیبایی، ترجیح منافع جمعی بر فردی و تغییرات گفتاری گسترده در ارتباطات کلامی و تعاملات زبانی استخراج شده است. اثرات تربیتی پویش مشارکت و همدلی در حوزه نگرشی، در سه زمینه باورها، شامل رشد باورهای دینی مانند توکل، صبر، شکر و قدرشناسی از نعمتها، مسئولیت پذیری، شامل رشد حس مسئولیت پذیری و تعهد و رشد عواطف و تمایلات سازنده مانند عشق، محبت و مهربانی، احترام، همدلی، افتخار به هویت ایرانی، امنیت و آرامش، رضایت، امید، نوعدوستی، وطن دوستی، شوق و ارزشمندی و رشد تمایلاتی چون تمایل به خدمت، ایثار، فداکاری و مشارکت استخراج شده است.
اثر تمرینات یکپارچگی حسی حرکتی مبتنی بر رویکرد حس بازی بر کارکردهای اجرایی کودکان با اختلال یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کودکان استثنایی سال ۲۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۹۴)
۱۳۴-۱۱۹
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر تمرینات یکپارچگی حسی حرکتی مبتنی بر رویکرد حس بازی بر کارکردهای اجرایی کودکان با اختلال یادگیری اجرا شد. پژوهش: این پژوهش به صورت نیمه تجربی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل انجام گرفت. سی و شش نفر از کودکان دختر با اختلال یادگیری به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه که شامل دو گروه تمرین (گروه حسی حرکتی با رویکرد حس بازی، گروه حسی حرکتی با رویکرد هدفمدار) و یک گروه کنترل بودند، قرار گرفتند. در مرحله پیش آزمون، مؤلفه های حافظهکاری و برنامه ریزی و حل مسئله به ترتیب توسط آزمون های ان بک و برج لندن سنجیده شدند. سپس، گروه های تمرین به صورت دو جلسه شصت دقیقه ای در هفته، در بازه زمانی هشت هفته در تمرینات شرکت کردند. در این مدت، گروه کنترل آموزش های عادی و روتین خود را دریافت کردند. در مرحله پس آزمون، متغیرهای وابسته مجدداً اندازه گیری شدند. جهت تحلیل آماری از آزمون تحلیل واریانس مرکب استفاده شد. یافته ها: تمرینات یکپارچگی حسی حرکتی مبتنی بر رویکرد حس بازی موجب بهبود مؤلفه حافظهکاری در گروه حس بازی نسبت به گروه کنترل و بهبود مؤلفه برنامه ریزی و حل مسئله در گروه حس بازی نسبت به گروه های هدفمدار و کنترل شد(05/0>p). نتیجه گیری: تمرینات یکپارچگی حسی حرکتی مبتنی بر رویکرد حس بازی می تواند به عنوان یک مداخله بر بهبود کارکردهای اجرایی این گروه کودکان اثرگذار باشد.
آموزش مفهوم متغیر تصادفی با استفاده از رویکرد انتگرال ریمان-استیلتس و راهبرد داربست برای دانشجویان علوم و مهندسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مطالعه راهبرد داربست و ارائه رویکرد جدیدی برای آموزش متغیرهای تصادفی در دروس احتمال دانشجویان علوم و مهندسی انجام شده است.
روش پژوهش: در این مقاله ابتدا در مورد یادگیری فعال و عواملی نظیر کار گروهی، بازخورد اصلاحی و استفاده از رایانه، که در یادگیری دروس وابسته به آمار و احتمال به دانشجویان کمک می کند، موردهایی مطرح می شود. سپس برنامه های نمایشی به عنوان جایگزینی برای روش های کلاسیک آموزشی معرفی می شود.
یافته ها: در این مقاله به برخی تصورهای غلط رایج دانشجویان درباره پیشامدها، متغیرهای تصادفی و متغیرهای تصادفی پیوسته اشاره می شود و با ذکر تعدادی مثال این مفهوم ها مورد تجزیه و تحلیل قرار خواهند گرفت. سپس مفهوم راهبرد داربست و کاربرد آن در آموزش متغیر تصادفی و یک رویکرد تدریس در دوره های آموزشی آمار و احتمال شرح داده می شود.
نتیجه گیری: با توجه به موارد بیان شده در مقاله، پیشنهاد می شود در تدریس مباحث اولیه متغیرهای تصادفی برای دانشجویان علوم و مهندسی، به جای این که حالت های متغیرهای تصادفی گسسته و پیوسته به طور جداگانه تدریس شوند، متغیرهای تصادفی به صورت کلی و با استفاده از مفهوم انتگرال ریمان-استیلتس آموزش داده شوند.
کیفیت آموزش بالینی دانشجویان کارشناسی پرستاری دانشگاه علوم پزشکی ایلام طی پاندمی کووید-19(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: از عوامل مؤثر بر کیفیت آموزش بالینی دانشجویان پرستاری، شرایط محیطی است. این مطالعه با هدف کلی تعیین کیفیت آموزش بالینی دانشجویان کارشناسی پرستاری دانشگاه علوم پزشکی ایلام در دوران پاندمی کووید- 19 انجام شد. روش کار: پژوهش توصیفی، همبستگی و گذشته نگر با نمونه گیری سرشماری بود. نمونه پژوهش کلیه دانشجویان پرستاری دانشکده پرستاری دانشگاه علوم پزشکی ایلام در سال 1401 بودند که حداقل یک واحد کارآموزی یا کارورزی حضوری طی پاندمی کووید- 19 داشتند (n=210). داده ها با فرم اطلاعات دموگرافیک و پرسشنامه وضعیت آموزش بالینی مردانی (1389) گردآوری شده و در نرم افزار SPSS22 با آمار توصیفی و استنباطی (کولموگروف-اسمیرونوف، فریدمن) تحلیل شدند. یافته ها: اکثر نمونه ها مرد (8/53 درصد)، بین 20 تا 25 سال (4/82 درصد)، مجرد (8/84 درصد)، ترم هشتم (5/30 درصد)، بومی ایلام (1/78 درصد) و با سابقه ابتلا به کرونا بودند (7/76 درصد). بالاترین میانگین در حیطه نظارت (992/0 ± 00/4) و کمترین میانگین در حیطه محیط آموزشی (932/0 ± 71/3) بود.. میانگین حیطه ها بالاتر از 5/3 و در حد مطلوب بود. طبق آزمون فریدمن، کیفیت آموزش بالینی نمونه ها به ترتیب اولویت شامل اهداف و برنامه آموزشی، نظارت و ارزشیابی، عملکرد مربی، برخورد با دانشجو و محیط آموزشی بود. نتیجه گیری: کیفیت آموزش بالینی نمونه ها در پاندمی کووید- 19 مطلوب بود. به دلیل تعطیلی دانشگاه ها و آموزش مجازی، کیفیت برخورد با دانشجو و محیط آموزشی کمتر از سایر حیطه ها بود. بنابراین در نظام آموزش عالی دانشگاه علوم پزشکی ایلام باید توجه بیشتری به این دو حیطه شده و کیفیت آموزش بالینی سایر حیطه ها حفظ شود.
طراحی الگوی یادگیری مبتنی بر پروژه آنلاین در آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف سنتزپژوهی ابعاد و مؤلفه های مؤثر بر یادگیری مبتنی بر پروژه آنلاین در آموزش عالی انجام گرفته است. رویکرد پژوهش کیفی و از نوع سنتزپژوهی است. جامعه آماری پژوهش شامل پژوهش ها و مطالعات انجام شده در حوزه یادگیری مبتنی بر پروژه آنلاین در آموزش عالی در بازه زمانی 2007 تا 2023 در پایگاه های اطلاعاتی داخل و خارج معتبر و نمونه مورد بررسی شامل 39 سند می باشد. با تجزیه و تحلیل داده ها الگوی یادگیری مبتنی بر پروژه آنلاین در آموزش عالی در قالب 163 کد باز و 16 مقوله محوری و ترکیب آنها در 5 بعد مشخص شد. این ابعاد شامل بُعد یادگیرنده (ویژگی ها فردی یادگیرنده، انگیزه یادگیرنده، رابطه یادگیرندگان با هم، رابطه یادگیرنده و استاد)، بُعد آموزش (شایستگی های یاددهنده و سبک های تدریس، محتوای آموزشی، مواد و رسانه های آموزشی، فرایند یادگیرنده محور)، بُعد فناوری(قابلیت اشتراک گذاری اطلاعات، ارتباط همزمان و ناهمزمان، قابلیت پشتیبانی و دسترسی آسان)، بُعد مهارت(مهارت ارتباطی، مهارت مشارکتی، مهارت فراشناختی)، بُعد پیامد(پیامد تحصیلی، پیامد عاطفی) طبقه بندی شدند. نتایج تحلیل داده ها منجر به شناسایی یک الگوی جامع یادگیری مبتنی بر پروژه آنلاین در آموزش عالی گردید. از این رو الگوی استخراج شده، چارچوب مناسبی را برای آموزش عالی جهت استفاده از یادگیری مبتنی بر پروژه آنلاین فراهم می آورد.
تاثیر برنامه درسی فوق برنامه در احساس تعلق به مدرسه دانش آموزان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف تاثیر برنامه درسی فوق برنامه دراحساس تعلق به مدرسه دانش آموزان دختر پایه پنجم منطقه 6 تهران صورت گرفته است. روش تحقیق حاضر شبه آزمایشی با طرح پژوهشی پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل است. نمونه مورد مطالعه برابر با 40 نفر از دانش اموزان دختر پایه پنجم منطقه 6 تهران بود که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. جهت سنجش احساس تعلق به مدرسه از پرسشنامه بری، بتی و وات (2004) استفاده شد. به منظور تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شد. یافته های تحقیق نشان داد که برنامه ی درسی فوق برنامه در احساس تعلق به مدرسه دانش آموزان نتاثیر معنادار دارد. افراد گروه آزمایش که در دوره آموزشی هنر خلاق شرکت کردند از نظر احساس تعلق به مدرسه تفاوت معناداری با گروه کنترل دارند. همچنین برنامه ی درسی فوق برنامه بر ابعاد احساس تعلق به مدرسه دانش آموزان تاثیر معنادار دارد. نتایج نشان داد که برنامه آموزشی هنر خلاق در احساس تعلق به مدرسه دانش آموزان تاثیر دارد.
مدل سازی تاثیر شکاف دیجیتال، تفکر رایانشی (محاسباتی) و جذب شناختی بر سواد هوش مصنوعی در بین دانشجومعلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آشنایی با دانش و مهارت های مختلف در مورد هوش مصنوعی به منظور استفاده صحیح از آن و نیز درک مسائل اخلاقی مترتب بر آن را سواد هوش مصنوعی می نامند که با توجه به گسترش استفاده از هوش مصنوعی، جایگاه ویژه ای یافته است. اما به رغم این اهمیت، اطلاعات اندکی در رابطه با عوامل موثر بر سواد هوش مصنوعی در دسترس است. بدین جهت پژوهش حاضر در پی ارائه مدلی برای درک عوامل موثر بر سواد هوش مصنوعی بوده است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر رویکرد و روش گردآوری داده ها توصیفی و از نوع همبستگی است. نمونه پژوهش شامل 946 نفر از دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان زنجان بود که با استفاده از روش سرشماری و به وسیله مقیاس های مختلف، داده هایی از آنان جمع آوری گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای PLS4 و SPSS27 صورت گرفت. بر اساس یافته ها، تفکر محاسباتی، عاملی موثر بر سواد هوش مصنوعی محسوب می شود و دسترسی به فناوری های اطلاعات و ارتباطات، باعث استفاده بیشتر و بهتر از هوش مصنوعی توسط افراد می شود. علاوه براین، یافته ها حاکی از آن است که وجود انگیزه و مهارت های بیشتر برای استفاده از فناوری های هوش مصنوعی، می تواند تجربه خوشایندتری برای آن ها در پی داشته باشد .همچنین باتوجه به یافته های اثر غیرمستقیم، بین شکاف دیجیتال با سواد هوش مصنوعی از طریق نقش واسطه متغیرهای تفکر رایانشی (محاسباتی) و جذب شناختی رابطه وجود دارد و در نتیجه نقش واسطه متغیرهای تفکر رایانشی (محاسباتی) و جذب شناختی بین شکاف دیجیتال و سواد هوش مصنوعی، اثر کل به صورت افزایشی است.
تاثیر آموزش ذهن آگاهی بر انگیزش تحصیلی، انعطاف پذیری شناختی و سبک های اسناد در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی تاثیر آموزش ذهن آگاهی بر انگیزش تحصیلی، سبک های اسناد و انعطاف پذیری شناختی دانش آموزان بود. روش این پژوهش، شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دختر پایه هشتم متوسطه اول در سال تحصیلی 1403-1402 در شهر همدان بودند. برای انتخاب نمونه دو کلاس به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی به عنوان گروه آزمایش (21 نفر) و گروه کنترل (21 نفر) تلقی گردیدند. پس از انجام پیش آزمون در هر دو گروه، آموزش ذهن آگاهی طی 8 جلسه به گروه آزمایش ارائه شد. سپس از هر دو گروه پس آزمون گرفته شد. ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسش نامه های سبک های اسناد، انعطاف پذیری شناختی و انگیزش تحصیلی بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کواریانس چندمتغیره استفاده گردید. یافته های پژوهش نشان داد آموزش ذهن آگاهی به صورت معنی داری موجب افزایش انگیزش تحصیلی، افزایش انعطاف پذیری شناختی، افزایش سبک اسناد مثبت و کاهش سبک اسناد منفی در دانش آموزان شده است. آموزش ذهن آگاهی از طریق افزایش آگاهی نسبت به لحظه حال و پرداختن به احساسات و هیجانات بر نظام شناختی کودکان تاثیر گذاشته و می تواند در ارتقای انگیزش تحصیلی، انعطاف پذیری شناختی، سبک اسنادی مثبت و کاهش سبک اسنادی منفی مؤثر باشد. از این رو پیشنهاد می شود که آموزشی ذهن آگاهی در مدارس و مراکز مشاوره وابسته به آموزش وپرورش مورد توجه قرار گیرد.
شناسایی برنامه های درسی کارآمد در تدوین منابع آموزش زبان فارسی با مقاصد عمومی برای غیرفارسی زبانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال ۱۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۲
67 - 90
حوزههای تخصصی:
یکی از کاستی های حوزه دانش آموزشکاوی زبان فارسی، نبود آگاهی از مناسب ترین برنامه های درسی برای تدوین منابع آموزشی است. هدف این پژوهش شناسایی برنامه های درسی کارآمد برای آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان برای مقاصد عمومی است. در این پژوهش میدانی 43 مدرس آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان از مراکز مختلف آموزش زبان فارسی دانشگاه های کشور به صورت تصادفی شرکت کرده اند. در این پژوهش از یک پرسشنامه محقق ساخته که حاوی 11 گویه در مورد انواع برنامه های درسی که نیز اعتبارسنجی شده است، استفاده گردید. نتایج نشان داد که از 11 برنامه درسی 9 برنامه درسی در وضعیت مطلوب و اثرگذار برای تدوین منابع آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان برای اهداف عمومی قرار دارند. از نظر رتبه بندی 3 برنامه درسی «مهارت های آمیخته زبانی»، «تکلیف بنیان » و «مفهومی-کارکردی» از نظر میزان اهمیت و کارآمدی برای تدوین منابع آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان برای اهداف عمومی در اولویت اول تا سوم و نیز برنامه های درسی « توانش بنیان»، «محتوا بنیان » و «متن بنیان» در ردیف های نهم تا یازدهم قرار گرفته اند.
پیش بینی موفقیت تحصیلی بر اساس رویکرد یادگیری تلفیقی، انگیزش تحصیلی و درگیری تحصیلی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: یادگیری ترکیبی به عنوان رایجترین رویکرد تربیتی و انگیزش تحصیلی و درگیری تحصیلی به عنوان سازه های روانشناختی به ترتیب به عنوان مولفه بیرونی و محرک های درونی موثر بر عملکرد تحصیلی تلقی می شوند. بر این اساس، هدف مطالعه پیش بینی موفقیت تحصیلی بر اساس رویکرد یادگیری تلفیقی، انگیزش تحصیلی و درگیری تحصیلی است. روش ها: در این پژوهش زمینه یابی مبتنی بر ضریب همبستگی، از بین220 نفر دانشجوی رشته علوم تربیتی دانشگاه پیام نور مرکز خلخال در نیمسال دوم سال تحصیلی 99-1398، با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای و بر اساس جدول کرجسی و مورگان،140 نفر به عنوان نمونه انتخاب شد. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه محقق ساخته یادگیری ترکیبی، پرسشنامه انگیزش تحصیلی هرمانس(2014)و پرسشنامه درگیری تحصیلی زرنگ(1391) به همراه نمرات پایان ترم به عنوان عملکرد تحصیلی استفاده شد. سرانجام برای بررسی رابطه علی بین متغیرها از تحلیل خطی ساده مبتنی برآزمون ضریب همبستگی پیرسون و برای بررسی رابطه همزمان بین متغیرها از تحلیل چند خطی(همزمان) مبتنی برآزمون ضریب همبستگی رگرسیون به کمک نرم افزار SPSS-V21استفاده شد. یافته ها: تک تک متغیرهای رویکرد یادگیری ترکیبی، انگیزش تحصیلی و درگیری تحصیلی بر موفقیت تحصیلی تاثیر دارند(389/7،213/4 ،990/5T=، 05/0>p)، اما در این میان، رویکرد یادگیری ترکیبی در مقایسه با انگیزش تحصیلی و درگیری تحصیلی، بیشترین تاثیر را بر موفقیت تحصیلی داشت(210/0، 288/0<439/0). نتیجه نهایی تحقیق نیز نشان داد که تاثیر همزمان رویکرد یادگیری ترکیبی، انگیزش تحصیلی و درگیری تحصیلی در مقایسه با تاثیر تک تک متغیرها بر موفقیت تحصیلی، بیشتر است(435/0=R2). نتیجه گیری: اگر ابعاد و مولفه های تشکیل دهنده یادگیری ترکیبی و ابعاد درونی و بیرونی و تنظیم شده انگیزش تحصیلی به همراه سه بعد رفتاری، شناختی و انگیزشی درگیری تحصیلی در طول دوره آموزشی به خوبی نیازسنجی، طراحی، اجرا و ارزشیابی شوند، می توانند بر موفقیت تحصیلی تأثیرات چشمگیری داشته باشند.
بازنمایی اندیشه اجتماعی متفکران مسلمان در کتاب های درسی جامعه شناسی متوسطه دوم و مقایسه آن با سرفصل دروس رشته آموزش علوم اجتماعی در دانشگاه فرهنگیان
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: کتاب های درسی جامعه شناسی متوسطه دوم از دو نوع اندیشمند بحث کرده اند: یکی جامعه شناسان و دیگر متفکران مسلمان. این پژوهش به بازنمایی اندیشه اجتماعی متفکران مسلمان در این کتاب ها پرداخته و آن را با سرفصل دروس رشته آموزش علوم اجتماعی دانشگاه فرهنگیان مقایسه کرده است و به این سؤال پاسخ دهد که برنامه درسی این رشته، دانشجومعلم را به چه میزان برای تدریس این دروس مهیا می کند. روش ها : جامعه آماری موردمطالعه، کتاب های جامعه شناسی متوسطه دوم در سال 1401 و سرفصل دروس این رشته است. روش مطالعه، اسنادی، تکنیک جمع آوری داده ها، تحلیل محتوای مضمونی بوده و جهت کدگذاری و تحلیل داده های جمع آوری شده در کتاب درسی و سرفصل ها، از نرم افزار مکس کیودا ۲۰ استفاده شده است. جهت اعتبار و پایایی پژوهش، 2نفر از صاحب نظران این حوزه، دوباره کدگذاری و تحلیل یافته ها را انجام داده اند و سپس اجماع حاصل شده است. یافته ها: این پژوهش نشان می دهد که از 12متفکر مسلمانی که کتاب های درسی به اندیشه های اجتماعی آنها پرداخته اند دانشجو-معلمان در طول دوره چهار ساله تحصیل در این دانشگاه، در بهترین شرایط می توانند اندیشه های اجتماعی 4نفر از این متفکران را فرابگیرند. به عبارت دیگر به اندیشه های اجتماعی 8نفر از متفکران مورد توجه در کتاب های درسی پرداخته نخواهندشد و لذا یادگیری اتفاق نخواهدافتاد. نتیجه گیری: در سرفصل دروس این رشته، در ارتباط با موضوع موردمطالعه، با برنامه درسی پوچ مواجه هستیم؛ لذا ضرورت دارد یا سرفصل دروس رشته یا محتوای کتاب های درسی مورد بازنگری قرار گیرد تا دانشجو-معلم پس از دانش آموختگی با آمادگی حرفه ای لازم در کلاس های درس در آموزش وپرورش حضور یابد.
مفهوم پردازی «اسارت در دام دانش» در معلمان ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: باورهای معلم نسبت به دانش، مهارت و نگرش خود، یکی از پدیده های موردتوجه تربیت پژوهان است که اگر درست شکل نگیرد، منجر به پدیده هایی مانند «اسارت در دام دانش» می شود. شکل گیری و تشدید «اسارت در دام دانش» در بین معلمان، بویژه معلمان دوره ابتدایی، می تواند اثرات جبران ناپذیری بر کیفیت یادگیری دانش آموزان و یاددهی معلمان در مدارس داشته باشد. پژوهش حاضر با هدف توصیف ماهیت پدیده «اسارت در دام دانش» در فرایند یاددهی و یادگیری، علل شکل گیری و پیامدهای آن انجام شد. روش ها : روش پژوهش از نظر رویکرد، کیفی و از نظر روش، از نوع پدیدارشناسی بود. به منظور دست یابی به اطلاعات، از روش نمونه گیری شبکه ای، تا رسیدن به حد اشباع نظری، استفاده شد. به همین منظور، 18 نفر از مدیران، معلمان و خبرگان مورد مصاحبه نیمه ساختاریافته قرار گرفتند. تحلیل داده ها با استفاده از روش هفت مرحله ای کلایزی و تحلیل محتوای متون مصاحبه ها انجام شد. یافته ها: پس از فرایند کدگذاری، مضامین مرتبط به ویژگی ها (رفتاری، کلامی/گفتاری، ذهنی و آموزشی)، عوامل و شرایط (فردی، محیطی، اقتصادی، برنامه ریزی و سیاستگذاری ها) و پیامدها (دانش آموز، معلم و سازمانی) «اسارت در دام دانش» استخراج شد. نتیجه گیری: شرایط، عوامل و زمینه های شکل گیری، به طور مستقیم و غیرمستقیم بر جهت دهی چنین رفتارهایی، اثرگذار است. شناسایی این عوامل و برنامه ریزی جهت پیش گیری و اصلاح چنین شناخت و برداشتی، از ضروریات نظام آموزش و پرورش است. شناخت این سازه مهم، در نوع تربیت معلمان و نیز نگهداشت و ارتقای ایشان امری ضروری است.
نغمه های چندگانه در یک کلاس: تجاربی از تدریس در کلاس های چندپایه با دانش آموزان استثنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۶ تابستان ۱۴۰۳شماره ۲
1 - 19
حوزههای تخصصی:
در مدارس روستایی و کلاس های چندپایه کودکان با نیازهای ویژه با دانش آموزان دیگر دریک مدرسه و کلاس چندپایه، آموزش می بینند. به همین دلیل در این پژوهش در صدد بازنمایی تجارب معلمانی هستیم که در سال تحصیلی 1402-1401 در کلاس های چندپایه ای مشغول تدریس بوده اند که دانش آموز با نیازهای ویژه را نیز همزمان در این کلاس ها با دانش آموزان دیگر آموزش داده اند. پژوهش کیفی و راهبرد آن پدیدارشناسانه است. معلمان به صورت هدفمند انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شده است. گردآوری داده ها و فرآِیند مصاحبه تا اشباع نظری ادامه یافت. پس از ضبط مصاحبه ها، متن آن ها تهیه شده و قبل از تحلیل، متن مصاحبه رویت مصاحبه شونده رسیده است و سپس با استفاده از نرم افزار مکس کیودا، کدهای باز، مضامین فرعی و مضامین اصلی استخراج گردید. از مصاحبه ها 120کد باز استخراج گردید که پس از دور دوم کدگذاری، این کدها و ضامین فرعی در هشت مضمون اصلی قرار گرفتند. مضامین اصلی پژوهش عبارتند از: راهبردهای تدریس، چالش ها، اداری-سازمانی، ویژگی های معلمی برای این تدریس، آموزش های دانشگاهی و شرایط محیطی. نتایج پژوهش نشان داد با توجه شرایط ویژه این کلاس ها و همراه بودن دانش آموزان نیاز های ویژه با دیگر دانش آموزان در کلاسی چندپایه چالش های خاصی را برای معلم و دانش آموزان به همراه داشته است و لازم است آموزش هایی در خصوص دانش آموزان با نیازهای ویژه به این معلمان داده شود، امتیازها و مشوق هایی نیز باید برای این معلمان در نظر گرفته شود و همچنین امکاناتی خاص متناسب با شرایط دانش آموز با نیاز ویژه در اختیار این مدارس چندپایه قرار گیرد.
بررسی مدل SWOT (قوت ها، ضعف ها، فرصت ها و تهدیدها) سامانه های آموزش ضمن خدمت مجازی فرهنگیان از دیدگاه معلمان ابتدایی
منبع:
تجارب معلمی و مطالعات کارورزی دوره ۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱
36 - 51
حوزههای تخصصی:
دوره های آموزشی ضمن خدمت مجازی فرهنگیان در راستای به روز شدن اطلاعات،بهبود و ارتقای حرفه ای و شغلی معلمان در دنیای مجازی و الکترونیکی می باشد.هدف پژوهش،بررسی مدل(SWOT) در قالب تحلیل قوت ها،ضعف ها،فرصت ها و تهدیدها دوره های آموزش ضمن خدمت مجازی،شامل:سامانه جامع مدیریت یادگیری و آموزش فرهنگیان(LTMS)،سامانه مدیریت یادگیری رایادرس(rayadars) و سامانه مدارس یادگیرنده مرآت(meraat) از دیدگاه معلمان دوره اول ابتدایی استان ایلام در بین سالهای ۱۴۰۱ تا ۱۴۰۳ بود. این پژوهش جزء تحقیقات کاربردی و به شیوه توصیفی - پیمایشی بود و برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه محقق ساخته،استفاده شد و حجم نمونه با استفاده از روش کرجسی و مورگان تعداد۱۵۴ نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند.نتایج مشخص کرد که ضعف ها شامل:طولانی بودن برگزاری و ثبت نمره در برخی از سامانه ها،نبود تناسب استاندارد برخی از سوالات آزمون ها،نداشتن تعامل دوسویه و فعال کاربر با مدرسان دوره ها، تاکید بیش از حد بر ارزیابی کمی و نمره نهایی و تهدیدها در برگیرنده:نبود نظارت و امنیت لازم و کافی برای شرکت هر کاربر به صورت خود واقعی،قطع و وصل شدن و سرعت پایین اینترنت و مشکلات پرداخت آنلاین هزینه ثبت نام.سامانه های مذکور فرصت هایی در زمینه هدف گذاری،محتوا و راهبردهای یاددهی -یادگیری داشتند و قوت ها را می توان:شناخت بیشتر معلمان از مهارتهای حرفه ای تدریس نظیر:طرح درس،تعیین هدف های آموزشی،سنجش و ارزشیابی،شناخت روش ها و الگوهای خلاقانه و متنوع تدریس مجازی،ارتباط و مدیریت کلاس درس و ارائه انواع تکالیف مهارت محور دانست.در پایان پیشنهادات کاربردی ارائه شده است.
The comparative role of paper-based and computer-delivered IELTS in the cognitive and meta-cognitive strategies use of Iranian IELTS candidates in the academic module reading(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Curriculum Research, Volume ۵, Issue ۱ , ۲۰۲۴
121 - 150
حوزههای تخصصی:
The present study examined the comparability of Paper-Based (PB) and Computer-Delivered (CD) IELTS in the academic module reading section, focusing on Iranian IELTS candidates' cognitive and metacognitive strategies. The study intended to determine if the delivery mode had any impact on the use of these strategies. To this aim, 200 upper-intermediate learners were randomly selected and divided into two groups to participate in the study under the two aforementioned test conditions. They completed a test-taking strategy survey under both test conditions. Moreover, five participants from each test condition group took part in think-aloud protocols. The quantitative data were analyzed by means of Independent-sample t-test and Multivariate Analysis of Variance (MANOVA) to test the research hypotheses. Content analysis of the think-aloud protocols was also conducted to identify the strategies employed by the IELTS candidates in both PB and CD formats. The results revealed that the PB group had a significantly higher mean than the CD group on the cognitive and metacognitive processes used in academic IELTS. However, the think-aloud protocols indicated that, in many cases, these differences were minimal, with cognitive and metacognitive processes being similarly employed across both formats. Moreover, significant differences were observed between the PB and CD groups in their reading test-taking strategies. The implications of these findings for test preparation and design are discussed.
تأثیر دانش آموزش محتوا (فورهند تنیس روی میز) بر عملکرد و توجه انتخابی دانش آموزان دوره دوم ابتدایی: راهکاری برای توسعه حرفه ای معلمان تربیت بدنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: ارتقای دانش آموزش محتوا در سالیان اخیر مورد توجه اکثر محققین بوده است. بااین حال در تربیت بدنی به این موضوع کمتر توجه شده است. هدف این مطالعه، تأثیر دانش آموزش محتوا بر عملکرد دانش آموزان چهارم ابتدایی منطقه شش تهران در فورهند تنیس روی میز و توجه انتخابی بود. روش شناسی: برای انجام این مطالعه نیمه تجربی، 40 دانش آموز با میانگین سن 73/10 و انحراف استاندارد 12/1 به صورت دردسترس انتخاب و به شیوه تصادفی در دو گروه 20 نفره آزمایش و کنترل قرار گرفتند. در ابتدا یک گروه به مدت 6 جلسه و هر جلسه 90 دقیقه مهارت فورهند تنیس روی میز را زیر نظر یک معلم، آموزش دیدند؛ سپس معلم در یک کارگاه شش ساعته شرکت کرد و به گروه دیگر، مانند گروه اول، آموزش داد. آزمون شامل دقت عملکرد فورهند تنیس و آزمون استروپ بود که فورهند تنیس در چهار مرحله پیش آزمون، پس آزمون، یادداری و انتقال و توجه انتخابی در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون ارزیابی شد. یافته ها: نتایج تحلیل آنوای مرکب نشان داد اثر آزمون و گروه آزمون برای هر دو متغیر معنادار است. به طوری که برای پیش آزمون تفاوتی در بین گروه ها مشاهده نشد؛ اما در پس آزمون، آزمون یادداری و انتقال گروه تجربی عملکرد بهتری در مقایسه با گروه کنترل در هر دو متغیر داشتند. نتیجه گیری: این نتایج نشان می دهد کارگاه های دانش افزایی دانش محتوا می تواند به مربی کمک کند تا عملکرد فراگیران را بهبود ببخشد؛ لذا استفاده از این کارگاه در ورزش و تربیت بدنی نیز کمک کننده است.
بررسی وضعیت تعلق خاطر به دانشگاه دانشجویان فعال فرهنگی دانشگاه شیراز در دوران بحران کرونا: مطالعه ای ترکیبی
منبع:
آموزش پژوهی دوره ۱۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۳۹)
1 - 19
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی احساس تعلق خاطربه دانشگاه در دانشجویان فعال فرهنگی در بحران کرونا بود. در این راستا پژوهش به شیوه ترکیبی همزمان انجام شد. در بخش کمی از روش توصیفی-پیمایشی با روش نمونه گیری در دسترس 200 نفر از دانشجویان فعال فرهنگی بعنوان نمونه بصورت دردسترس انتخاب شدند. برای گرد آوری داده های علمی از پرسشنامه احساس تعلق به دانشگاه ارسلان(2021) استفاده شد. پایایی و روایی مقیاس از روش تحلیلی عاملی و آلفای کرونباخ مورد تایید قرار گرفت. نتایج تحلیل های آماری نشان بخش کمی نشان داد، احساس تعلق خاطر به دانشگاه دردانشجویان فعال فرهنگی از میانگین معیار بطور معنی داری بالاتر بود. در بخش کیفی از روش پژوهش تحلیل محتوای مصاحبه با رویکرد توصیفی تفسیری استفاده گردید، مشارکت کنندگان پژوهش با رویکرد نمونه گیری هدفمند با در نظر گرفتن معیار اشباع نظری، انتخاب شدند. روش گردآوری داده ها، مصاحبه نیمه ساختاریافته بود واعتباریابی داده ها از طریق بازبینی محقق و روش های جمع آوری چندگانه اطلاعات تأیید گردید. برای تحلیل داده ها از روش شبکه تحلیل مضمون، استفاده گردید. نتایج بخش کیفی همراستا با نتایج بخش کمی نشان داد دانشجویان از احساس تعلق برخوردارند.