مقالات
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی و اولویت بندی عناصر داخلی معماری در کلاس درس آموزشی است که در هیجان دانش آموزان مؤثر است و ممکن است باعث ارتقای کیفیت یادگیری شود. این هدف در راستای کیفیت بخشی به فضای کالبدی کلاس درس از طریق پرداخت به موضوع هیجان است. پژوهش حاضر به جهت ماهیت کیفی و بر اساس روش گردآوری داده توصیفی است که با روش میدانی و با استفاده از پرسش نامه به روش دلفی انجام گرفته است. به این صورت که با مطالعه ادبیات موضوع و پیشینه پژوهش و استخراج مؤلفه ها آغاز شده و با نظر کارشناسان به تأیید رسیده و بر اساس میزان تأثیرگذاری اولویت بندی شده است. نخست، با به کارگ یری نظر کارشناسان با استفاده از روش دلفی، هفده مؤلفه داخلی معماری مؤثر بر هیجان کاربر مستخرج از مبانی نظری و ادبیات موضوع شناسایی و تأیید شد. سپس این مؤلفه ها با استفاده از روش های آماری تحلیل و با روش آزمون فریدمن اولویت بندی شدند. در پژوهش حاضر برای تعیین پایایی پرسش نامه از روش آلفای کرونباخ استفاده شده است. یافته های پژوهش با تأیی د تأثیر ع وامل محیطی بر هیجان نش ان می ده د، ۳ مؤلفه «نور»، «رنگ» و «صدا»، دارای بیشترین اهمیت از بین ۱۷ مؤلفه داخلی معماری تأثیرگذار تأیید شده از طریق کارشناسان در هیجان کاربرد در کلاس درس است که اهمیت محیط کالبدی برای برانگیختن هیجان مثبت در کاربر فضای آموزشی و بهبود تجربه یادگیری دانش آموز را نشان می دهد.
پیش بینی اعتیاد دانش آموزان به شبکه های اجتماعی براساس اهمال کاری تحصیلی و طرح واره های ناسازگار اولیه با درنظرگرفتن نقش میانجیگری ناگویی خلقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از اجرای این پژوهش پیش بینی اعتیاد دانش آموزان به شبکه های اجتماعی، بر اساس اهمال کاری تحصیلی و طرح واره های ناسازگار اولیه، با درنظرگرفتن نقش میانجیگری ناگویی خلقی است. پژوهش با روش همبستگی از طریق الگویابی معادلات ساختاری انجام شده است. جامعه آماری دربردارنده تمامی دانش آموزان دختر متوسطه دوم آموزش وپرورش کرج در سال تحصیلی 1402-1401بوده است. با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای و ساده، 390 نفر از دانش آموزان برای نمونه پژوهشی انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسش نامه های اعتیاد به فضای مجازی یانگ (1998)، اهمال کاری تحصیلی راثبلوم و سولومون (1984)، طرح واره های ناسازگار اولیه یانگ (1998) و ناگویی خلقی تورنتو باگبی و همکاران (1997) بوده است. داده ها با آزمون تحلیل عاملی تأییدی و مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل شده است. نتایج نشان می دهد اهمال کاری تحصیلی و طرح واره های ناسازگار اولیه رابطه مستقیم مثبت و معناداری با ناگویی خلقی و اعتیاد به شبکه های اجتماعی دارند. همچنین، نتایج تحلیل مسیر نشان از برازش خوب الگوی نهایی پژوهش دارد؛ به صورتی که اهمال کاری تحصیلی و طرح واره های ناسازگار اولیه، غیرمستقیم از طریق نقش میانجی ناگویی خلقی، اعتیاد به شبکه های اجتماعی را به صورت مثبت و معنی داری پیش بینی کرده اند. نتایج نشانگر نقش مهم ناگویی خلقی در پیش بینی اعتیاد به شبکه های اجتماعی در دانش آموزان است.
طراحی الگوی خرد سازمانی مدیران مدرسۀ مقطع ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی از این پژوهش طراحی الگوی خرد سازمانی مدیران مقطع ابتدایی بوده است. پژوهش به روش کیفی و با استفاده از تحلیل مضمون صورت گرفته است. برای انجام این پژوهش، ابتدا مقالات و پژوهش های صورت گرفته از سال 2000 تا 2022 میلادی بررسی و مطالعه شد. نمونه های مرتبط و هم راستا با خرد سازمانی مدیران 268 پژوهش بود که 28 پژوهش با روش CASP انتخاب شد. داده ها بر اساس روش تحلیل مضمون در نرم افزار ATLASTI تجزیه و تحلیل شد. به منظور سنجش اعتبار یافته های پژوهش از چهار معیار ضریب هولستی، ضریب پی اسکات، شاخص کاپای کوهن و آلفای کرپیندروف برای بررسی قابلیت اعتبار، قابلیت انتقال، قابلیت تأیید و اطمینان پذیری استفاده شد. پس از تحلیل و کدگذاری یافته ها، تعداد 37 مضمون پایه، 13 مضمون سازمان دهنده و 5 مضمون فراگیر شامل رهبری هوشمندانه، هوشمندی حرفه ای، اندیشه نظام مند، ذهنیت راهبردی و تفکر کیفیت گرا به دست آمد. از مؤلفه های به دست آمده نتیجه می گیریم که نظام آموزشی، برای دوام در عرصه رقابت در محیط پیوسته درحال تغییر و پویا و پیچیده، باید ذهنیت نظام مند و برنامه راهبردی داشته باشد و برای رویارویی با تهدیدها و فرصت هایی غیرقابل پیش بینی آماده شود.
پدیدارشناسی موانع پژوهندگی در دانش آموزان دورۀ متوسطه دوم استان آذربایجان شرقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، کشف موانع پژوهندگی در میان دانش آموزان دختر و پسر دوره متوسطه دوم استان آذربایجان شرقی است. با استفاده از روش پدیدارشناسی علمی 16 دانش آموز ازطریق نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و در مصاحبه های نیمه ساختارمند مشارکت کردند. تجزیه وتحلیل داده ها دستی و با استفاده از الگوی سه مرحله ای پیشنهادی اسمیت انجام شد. به منظور ارزیابی داده های کیفی از راهبردهای بازبینی به وسیله همکاران، اختصاص زمان کافی به منظور جمع آوری داده ها، درگیری مداوم در فرایند پژوهش و زاویه بندی پژوهشگر استفاده شد. یافته ها شامل سه مضمون اصلی اند: 1. موانع در بُعد تفکر و دانش؛ 2. موانع در بُعد نگرش و انگیزش؛ 3. موانع در بُعد رفتار و عمل. همچنین، چندین مضمون فرعی به همراه نقل قول های مرتبط استخراج شد. نتایج نشان می دهد که خود برنامه درسی و نبود مهارت و انگیزه معلمان از موانع اصلی پژوهندگی دانش آموزان است. دانش آموزان دانش و معلوماتی کمی دارند. همچنین، سایه سنگین کنکور و اثر انحصاری آن در موفقیت یکی از علت های تمایل نداشتن دانش آموزان به پژوهش کردن است. نبود زمان اختصاصی به منظور آموزش پژوهش کردن در برنامه درسی مدارس به نوعی برنامه درسی را پوچ می کند. پیشنهاد می شود از تألیف کتاب های آموزشی در زمینه پژوهندگی دانش آموزان حمایت شود و این کتاب ها در اختیار دانش آموزان قرار گیرد. شایسته است وزارت آموزش وپرورش حمایت مالی و معنوی از برنامه ها و جشنواره های پژوهشی دانش آموزی را به شکل واقعی سرلوحه کار خود قرار دهد.
فراترکیب چهارچوب جامع برنامه درسی کارورزی بر اساس رویکرد یادگیری ترکیبی در نظام تربیت معلم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سال هاست در نظام های تعلیم و تربیت بر کاربست فنّاوری و رسانه های برخط در امر آموزش تأکید می شود؛ با این حال تمرکز بر آموزش مجازی و برخط به ویژه درباره درس های عملی نظیر کارورزی که بر تلفیق نظریه و عمل تأکید دارد کاستی های فقدان آموزش حضوری را به همراه خواهد داشت. از رویکردهای تعدیل این مسئله بهره گیری از نظام طراحی و تدوین برنامه های درسی عملی با استفاده از رویکرد یادگیری ترکیبی است. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر ارائه چهارچوب جامع برنامه درسی کارورزی بر اساس یادگیری ترکیبی در نظام تربیت معلم است. این پژوهش ازنظر ماهیت کیفی، از نظر هدف کاربردی و از نظر روش کیفی است. به منظور دستیابی به هدف اصلی چهار پرسش مطرح و برای پاسخ به آن ها از روش فراترکیب با الگوی هفت مرحله ای سندلوسکی و باروسو و تحلیل مضمون استفاده شد. نمونه گیری به روش هدفمند انتخابی از میان منابع علمی معتبر برای سال های 1380 تا 1402 و بر اساس روش CASP انجام گرفت. یافته های پژوهش شامل شناسایی سی مضمون اولیه از 118 مفهوم پایه بود. مضامین سی گانه ذیل مضامین ثانویه پنج گانه سازوکارهای سیاستی حمایتی، سازوکارهای آموزشی و پژوهشی، سازوکارهای مدیریتی و ساختاری، سازوکارهای کنشی و تعاملی و سازوکارهای نظارتی و ارزیابی تثبیت و برای ارائه چهارچوب جامع پژوهش جایابی و ارائه شدند. نتایج آزمون آنتروپی شانون اولویت اول تا پنجم را برای مضامین اصلی سازوکارهای مدیریتی ساختاری، سازوکارهای آموزشی و پژوهشی، سازوکارهای سیاستی، سازوکارهای نظارتی ارزیابی و سازوکارهای کنشی تعاملی مشخص کرد. در نهایت، اعتبار الگو با روش کدگذاری مجدد با دو ارزیاب و محاسبه فرمول ضریب کاپای کوهن تأیید شد.
تدوین بستۀ کمک آموزشی بازی های جنبشی حرکتی درس فارسی و میزان اثربخشی آن بر انگیزۀ یادگیری و هیجان تحصیلی پایۀ اول ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تدوین بسته کمک آموزشی بازی های جنبشی حرکتی درس فارسی و میزان اثربخشی آن بر انگیزه یادگیری و هیجان تحصیلی پایه اول انجام شد. روش پژوهش آمیخته از نوع کیفی کمّی بود. به منظور تدوین بسته آموزشی از روش کیفی تحلیل مضمون، با استفاده از ۱۵ صاحب نظر و ۵۲ مورد اسناد و مدارک بسته آموزشی ایجاد شد. درنهایت بسته آموزشی با سه مؤلفه اصلی یادگیری، درک و یادآوری و دقت و تمرکز ایجاد شد و روایی و پایایی بالای آن با استفاده از چک لیست تأیید شد. بخش کمّی پژوهش از طرح نیمه آزمایشی پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل استفاده کرد. جامعه آماری این پژوهش را دانش آموزان پسر مقطع ابتدایی اصفهان در سال تحصیلی ۱۴۰۱-۱۴۰۲ تشکیل دادند. در این پژوهش ۷۶ دانش آموز با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایش (۳۸ نفر) و کنترل (۳۸ نفر) به شیوه تصادفی گمارش شدند. برای ارزیابی انگیزه یادگیری از چک لیست معلم ساخته و برای هیجان تحصیلی از پرسش نامه پکران (۲۰۰۲) استفاده شد. گروه آزمایش در ۱۸ جلسه ۴۵دقیقه ای در طول ۷ ماه بسته آموزشی را دریافت کردند؛ درحالی که گروه کنترل چنین مداخله ای را دریافت نکردند. طبق یافته های پژوهش انگیزه یادگیری و هیجان تحصیلی با استفاده از آزمون شاپیرو ویلک طی سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دارای تفاوت معنادار است (۰٫۰۰۱). ازاین رو، بازی های جنبشی حرکتی به افزایش انگیزه یادگیری و هیجان تحصیلی درس فارسی منجر شده است.
کیفیت آموزش دانش آموزان عمیقاً باهوش در ایران با استناد به پژوهش های جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی چگونگی آموزش کودکان عمیقاً باهوش به منظور ارائه راهکارهایی برای مواجهه با این افراد در کشورمان است. این پژوهش کیفی با روش سنتزپژوهی تفسیری انجام شده است. از میان 352 پژوهش به دست آمده، پس از تطبیق با عوامل ورود و خروج در سه مرحله، 19 پژوهش برای نمونه انتخاب شد. سپس، از طریق متن کاوی در پژوهش های تأیید شده که از سال 2000 تا 2023 انجام شده بود، عبارت های مربوط کدگذاری باز و محوری شد و پس از ترکیب کدهای محوری، شش مضمون به دست آمد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که آموزش دانش آموزان عمیقاً باهوش باید متناسب با ویژگی ها، نیازهای خاص و عمق چالش پذیری آنان باشد. به عبارت دیگر، تعیین کیفیت آموزش آنان باید بر پایه تنظیم متناسب سه عامل تفکیک، غنی سازی و شتاب صورت گیرد، که از طریق تشکیل مدرسه تمام وقت، ایجاد مراکز آموزش کوتاه مدت و اردوگاهی و تابستانی، و پایگاه های مجازی برای گروه بندی همگن و آموزش متناسب با نیازهای کودکان عمیقاً باهوش در کشور امکان پذیر است. مضامین به دست آمده می تواند زمینه نظری و اجرایی لازم را برای ایجاد مراکز و مدارس آموزش و تربیت دانش آموزان عمیقاً باهوش در کشور فراهم سازد.
جستاری نظام مند بر مدیریت استعداد معلمان: ابعاد، مؤلفه ها و الگوی مفهومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف شناسایی ابعاد، مؤلفه ها و نشانگرهای مدیریت استعداد معلمان انجام شد. روش تحقیق از نظر ماهیت کاربردی و در زمره پژوهش های کیفی و از نوع فراترکیب (متاسنتز) است که با استفاده از روش هفت مرحله ای سندلوسکی و باروسو (2007) انجام شده است. جامع ه ای ن پژوه ش، کتاب ها و مق الات علمی پژوهشی منتشرشده در پایگاه های معتبر خارجی از س ال 2000 ت ا 2025، در ارتباط با واژگان مرتبط با موضوع مدیریت استعداد معلمان بوده اند. درنهایت 53 مقاله تحلیل شد. برای تحلیل داده ها از نرم افزار مکس کیودا و برای تحلیل داده ها از کدگذاری خط به خط، در قالب کدهای باز (نشانگرها)، اس تفاده شد. سپس کدهای باز در حوزه های مرتبط در کدهای محوری (مؤلفه ها) و درنهایت در کدهای اصلی (ابعاد) سازماندهی شدند. یافته ها نشان می دهد مدیریت استعداد معلمان مدیریت استعداد معلمان شامل سه بعد و هر بعد شامل دو مؤلفه است. بعد شناسایی استعداد: «سیاست ها، اهداف و ساختار» و «آزمون های استاندارد و سازوکار بازخورد»، بعد پرورش استعداد: «آموزش عملی و مهارتی» و «اشتیاق و استقامت» و بعد حفظ و نگهداشت استعداد: «حمایت و انگیزش مادی» و «فرهنگ و انگیزش معنوی». الگوی مفهومی مدیریت استعداد معلمان بر اساس یافته ها ارائه شده است.