فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۱ تا ۱۰۰ مورد از کل ۱۷٬۹۴۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش مطالعه اثربخشی تقویت تفکیکی رفتار ناهمساز و حمایت اجتماعی بر رفتارهای مشکل ساز اختلال کمبود توجه - بیش فعالی همبود با اضطراب جدایی بود. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی با طرح تک آزمودنی مدل ABA بود که روی یک دانش آموز پسر 8 ساله با نشانه های اختلال کمبود توجه - بیش فعالی و اضطراب جدایی انجام شد. این دانش آموز به مدت 20 روز برنامه تقویت تفکیکی رفتارهای ناهمساز و حمایت اجتماعی را دریافت کرد. سپس تعداد رفتارهای مشکل ساز هدف در سه مرحله خط پایه اول، مرحله آزمایشی و خط پایه دوم به شکل نمودار ترسیم و روند تغییرات به صورت بصری تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: یافته ها نشان داد رفتارهای مشکل ساز در مرحله آزمایشی نسبت به خط پایه اول که هیچ مداخله ای صورت نگرفته بود، کاهش پیدا کرد و این کاهش در خط پایه دوم که مداخله های قطع شده بود، همچنان ادامه داشت. نمره پرسشنامه کانرز نسخه معلم قبل از آزمایش ۸۴ بود که بعد از آزمایش ۴۳ شد و نمره پرسشنامه اضطراب جدایی نسخه والدین قبل از آزمایش ۸۲ و بعد از آزمایش ۵۱ شد. همچنین سه رفتار مشکل ساز هدف شامل دریافت تذکر نشستن، انجام ندادن یا ناقص بودن تمرین، نیاز به حضور مادر در مدرسه به دلیل اضطراب جدایی در مرحله خط پایه دوم کاهش پیدا کرد. نتیجه گیری: به نظر می رسد روش تقویت تفکیکی رفتارهای ناهمساز به دلیل عدم وجود تنبیه و محروم سازی موجب کاهش تنش در دانش آموز شده و در کنار برنامه حمایت اجتماعی توانسته است نشانه های اصلی اختلال کمبود توجه - بیش فعالی و اضطراب جدایی را برطرف کند. پیشنهاد می شود در صورت عدم وجود رفتارهای خطرناک، روش های تقویتی بر روش های تنبیهی اصلاح رفتار اولویت داشته باشد و حمایت اجتماعی مناسب برای مبتلایان به نشانه های اختلال کمبود توجه - بیش فعالی و اضطراب جدایی فراهم شود.
بررسی و تحلیل تصاویر کتاب های «عربی، زبان قرآن» متوسطه دوم بر اساس نظریه دستور خوانش تصاویر کرس و ون لیوون (2006)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
138 - 109
حوزههای تخصصی:
نظریه دستور خوانش تصاویر در حوزه نشانه شناسی اجتماعی قرار می گیرد.Kress & Van Leeuwen (2006)با الهام از فرا نقش های معنایی Holiday (1996) ساختار مشابهی را برای تحلیل تصاویر ابداع نموده و قائل به فرانقش های بازنمودی، تعاملی و ترکیبی در تصاویر شدند. در نوشتار حاضر با استفاده از این نظریه، به بررسی تصاویر اصلی کتاب های عربی متوسطه دوم پرداخته می شود. تصاویر از منظر فرانقش های بازنمودی و تعاملی به صورت مجزا و از منظر فرانقش ترکیبی به صورت پیوسته و رابطه ای مورد بررسی قرار گرفتند. یافته های پژوهش بیانگر این است که در فرانقش بازنمودی، تصاویر مفهومی زیاد است؛ اما تصاویر روایتی بسیار کم است و رخداد و اعمالی به تصویر کشیده نمی شوند. بنابراین توازن بین الگوی روایتی و مفهومی برقرار نشد که از نقاط ضعف تصاویر کتاب های مورد پژوهش در این فرانقش است. بر اساس الگوهای فرانش تعاملی، بیشترتصاویر از لحاظ الگوی تماس، در حالت ارائه دهنده و نمایشی قرار دارند که با توجه به آموزش بودن کتاب ها منطقی به نظر می رسد؛ اما بین الگوهای فاصله و زاویه دید تناقض در معادل معنایی تصاویر ایجاد شده است. از منظر فرانقش ترکیبی، حدود نیمی از تصاویر دارای الگوی رایج ترکیب بندی نیستند که این امر موجب می شود فراگیران نتواند به صورت کامل به موضوع و هدف تصویر پی ببرند. همچنین در اکثر تصاویر تناسب میان متن و تصویر در حد ایده آل برقرار نشد که از نقاط ضعف دیگر تصاویر در این فرانقش می باشد. بنابراین بایسته است تغییراتی در الگوهای بصری و متنی تصاویر این کتاب ها صورت بگیرد تا موجب کارایی بیشتر تصاویر برای فراگیران شود.
رابطه خودکارآمدی تحصیلی، عزت نفس و حمایت اجتماعی خانواده با تاب آوری تحصیلی در دانش آموزان تیزهوش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر، شناسایی رابطه خودکار آمدی تحصیلی، عزت نفس و حمایت اجتماعی خانواده با تاب آوری تحصیلی در دانش آموزان تیزهوش بود. روش: این پژوهش با استفاده از روش توصیفی از نوع همبستگی انجام شد. جامعه پژوهش شامل تمام دانش آموزان تیزهوش دختر دوره دوم متوسطه (پایه دهم و یازدهم) شهر تهران در سال تحصیلی (1402-1401) بودند که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 181 نفر به عنوان اعضای نمونه انتخاب شدند. شرکت کنندگان در این پژوهش به مقیاس خودکارآمدی تحصیلی (جینکز و مورگان، 1999)، مقیاس حمایت اجتماعی ادراک شده خانواده (پروسیدانو و هلر، 1983)، سیاهه تاب آوری تحصیلی (ساموئلز، 2004) و مقیاس عزت نفس (روزنبرگ، 1965) پاسخ دادند. داده ها با استفاده از آزمون های آماری ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون در نرم افزار 24SPSS تحلیل شدند. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد خودکارآمدی تحصیلی، عزت نفس و حمایت اجتماعی خانواده رابطه مثبت و معنی داری با تاب آوری تحصیلی دارند. همچنین، نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد 58 درصد از واریانس تاب آوری تحصیلی دانش آموزان تیزهوش بر اساس متغیرهای خودکارآمدی تحصیلی، عزت نفس و حمایت اجتماعی خانواده قابل پیش بینی است که از این میان عزت نفس با واریانس 38/0، بیشترین سهم را در پیش بینی متغیر تاب آوری تحصیلی دارد. بر این اساس، خودکارآمدی تحصیلی، عزت نفس و حمایت اجتماعی خانواده در قالب یک الگوی پیش بین، تاب آوری تحصیلی دانش آموزان تیزهوش را پیش بینی می کنند. نتیجه گیری: با توجه به این یافته، لازم است در ایجاد و تقویت تاب آوری تحصیلی دانش آموزان تیزهوش مجموعه ای از عوامل درون فردی (خودکارآمدی تحصیلی و عزت نفس) را در کنار عوامل برون فردی (حمایت اجتماعی خانواده) در نظر داشت و با فراهم ساختن بستری برای پرورش و ایجاد این عوامل و پاسخ به نیازهای روانی یادگیرندگان، تاب آوری آنها را در فرایند تحصیل افزایش داد.
اثربخشی تکرار ناکلمات برشدت لکنت، حافظه واجی و سازگاری روانشناختی کودکان مبتلا به لکنت زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کودکان استثنایی سال ۲۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۹۳)
۱۱۴-۱۰۱
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی تکرار ناکلمات بر شدت لکنت، حافظه واجی و سازگاری روان شناختی کودکان مبتلا به لکنت زبان انجام شد. روش: این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی کودکان مبتلا به لکنت زبان مراجعه کننده به مراکز اختلال های یادگیری شهر سنندج در سال 1402 بودند که از میان آنان 30 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به گونه تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. سپس هر دو گروه قبل و بعد از اجرای مداخله برای گروه آزمایش به پرسشنامه شدت لکنت رایلی (2009)، پرسشنامه هوش کودکان وکسلر نسخه 10 و پرسشنامه سازگاری دخانچی (1396) پاسخ دادند. سپس گروه آزمایش در 16 جلسه ۳۰ دقیقه ای و هر هفته سه جلسه برنامه آموزش ناکلمات را دریافت کردند و گروه کنترل در این مدت مداخله ای را دریافت نکرد. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیری نشان داد که تکرار ناکلمات، شدت لکنت، حافظه واجی و سازگاری روان شناختی آزمودنی های گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل را به گونه معناداری بهبود بخشیده است (01/0>P). نتیجه گیری: استفاده از آموزش ناکلمات می تواند به عنوان یک روش درمانی مؤثر بر بهبود لکنت زبان کودکان استفاده شود.
تحلیلی آینده پژوهانه بر پیشران های برنامه درسی دوره ابتدایی و دلالت های آن ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال ۲۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۹۱
101 - 128
حوزههای تخصصی:
انقلاب صنعتی چهارم با خصوصیات منحصربه فردش شیوه های آموزش، یادگیری و تفکر ما را متحول خواهد کرد. ازاین رو، هدف پژوهش حاضر، شناسایی نیروهای پیشران اثرگذار در برنامه درسی دوره ابتدایی و تحلیل دلالت های آن هاست. این پژوهش با رویکرد آینده پژوهی و با ترکیبی از روش های پویش محیطی، تحلیل محتوای کیفی و روش دلفی انجام شد. در این حوزه، شش پیشران شناسایی شد: 1. رشد فناوری های دیجیتال و زیستی؛ 2. گفتمان کودکی و یادگیرنده محوری؛ 3. ساختار نظام آموزشی؛ 4. تغییر مفهوم و رویکرد به دانش؛ 5. جهانی سازی 6. وضعیت اقتصادی کشور. بر پایه نتایج این تحقیق، عمده پیشران ها ناظر به روندهای جهانی اند که از فراگیری بیشتری برخوردارند. همچنین، تحلیل پیشران ها در به چالش کشیدن پیش فرض های برنامه ریزان و بازاندیشی درباره الگو های نوین آموزش و یادگیری در جهان پیش رو اثر مهمی دارند. درنهایت، برخی پیشنهادها و راهبردها برای نهادینه شدن گفتمان آینده پژوهی در نظام آموزشی و بهره گیری از نتایج پژوهش حاضر ارائه شد.
در جستجوی تدوین الگوی تضمین کیفیت برای آموزش عالی افغانستان با تمرکز بر نقش فناوری های نوین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تدوین الگوی تضمین کیفیت برای آموزش عالی افغانستان با تمرکز بر نقش فناوری های نوین بود. در این پژوهش از روش کیفی و رویکرد نظریه داده بنیاد استفاده شد. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختار یافته بوده و تا رسیدن به اشباع نظری با 16 تن از اعضای کمیته های تضمین کیفیت دانشگاه های دولتی شهر کابل مصاحبه عمیق انجام شد. روش نمونه گیری هدفمند بود و افراد به روش گلوله برفی انتخاب شد. بر اساس تحلیل یافته ها 487 کد اولیه، 187 مفهوم و 31 مقوله فرعی در مرحله کد گذاری باز شناسایی گردید، سپس در مرحله کد گذاری محوری ، مقوله های فرعی و مفاهیم باهم ارتباط داده شد و درنهایت کد گذاری گزینشی در قالب الگوی پارادایمی اشتراوس و کوربین انجام شد. مؤلفه های مسئولیت پذیری، رقابت پذیری، تحول علوم انسانی، بومی سازی، عوامل اقتصادی و تضمین کیفیت فرایند ارزشیابی به عنوان عوامل علّی ؛ ساختار اهداف و برنامه آموزشی، ظرفیت اعضای هیئت علمی، توانایی دانشجویان، فضای حاکم دانشگاه و تجهیزات ذیل شرایط زمینه ای ؛ کمبود منابع مالی، منابع مطالعاتی، بروکراسی اداری، وضعیت استاد/دانشجو، فناوری اطلاعات و الگوی بومی تضمین کیفیت به حیث عوامل مداخله گر ؛ ارزشیابی مستمر، برنامه ریزی درسی، توانمند سازی اعضای هیئت علمی، ارتباطات مؤثر، تحکیم روابط دانشگاه با جامعه و صنعت به مثابه راهبردها و پیامد های فردی، سازمانی و فراسازمانی به عنوان پیامد ها طبقه بندی شدند. درنهایت نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که موضوع تضمین کیفیت در آموزش عالی افغانستان بستگی به موجودیت افراد متخصص، تخصیص منابع موردنیاز، حمایت هیئت رهبری و میزان استقلال دانشگاه ها دارد.
تحلیل محتوای کتاب های درسی فارسی و نگارش دوره ابتدایی از منظر توجه به ساحت های شش گانه تربیتی
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی محتوای کتاب های درسی فارسی و نگارش دوره ابتدایی از منظر توجه به ساحت های شش گانه تربیتی است. روش پژوهش توصیفی از نوع تحلیل محتوا بود. جامعه پژوهش شامل کتب «فارسی» و «نگارش» دوره ابتدایی در سال تحصیلی 1403-1402 بودند. داده های پژوهش با استفاده از شیوه تحلیلی آنتروپی شانون، تحلیل و توصیف شدند. نتایج حاکی از آن است که از بین کتاب های درسی فارسی شش پایه، بیشترین توجه به ابعاد و مؤلفه های ساحت های شش گانه سند تحول بنیادین آموزش و پرورش در کتاب فارسی سال پنجم با 40/19 درصد و کمترین توجه در کتاب فارسی سال دوم با 85/11 درصد می باشد. همچنین در کتاب های درسی فارسی دوره ابتدایی، بیشترین توجه به بُعد اعتقادی، عبادی و اخلاقی با 18/29 درصد و زیستی- بدنی با 35/22، و کمترین توجه به بعد اقتصادی و حرفه ای با 50/8 درصد بوده است. از بین کتاب های درسی نگارش شش پایه، بیشترین توجه به ابعاد و مؤلفه های ساحت های شش گانه سند تحول بنیادین آموزش و پرورش در کتاب «نگارش» سال ششم با 80/18 درصد و کمترین توجه در کتاب «نگارش» سال دوم با 50/15 درصد می باشد. در کتاب های درسی نگارش دوره ابتدایی، بیشترین توجه به بُعد اعتقادی و عبادی با 80/28 درصد و کمترین توجه به بُعد اقتصادی و حرفه ای با 37/11 درصد بوده است. در مجموع در هر دو کتاب مورد مطالعه، بیشترین توجه به ساحت اعتقادی و عبادی، و کمترین توجه به ساحت اقتصادی و حرفه ای بوده است.
طراحی و اعتبار سنجی الگوی برنامه درسی مساله محور با تاکید بر نقش مهارت های زندگی در دوره اول متوسطه
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: این تحقیق باهدف طراحی و اعتبار سنجی الگوی برنامه درسی مساله محور با تاکید بر نقش مهارت های زندگی در دوره اول متوسطه انجام شد. روش ها : روش پژوهش از نوع آمیخته و طرح اکتشافی است. در بخش کیفی از روش تحلیل محتوای کیفی جهت دار برای طراحی الگو و در بخش کمی از روش پیمایشی برای اعتبارسنجی الگو استفاده شد. دادهها از طریق اسناد بالادستی و متون علمی در بازه زمانی 2023-2000 گردآوری گردید. روش تحلیل داده ها در بخش کیفی کدگذاری استقرایی و در بخش کمی، تحلیل عاملی تأییدی شاخص های توصیفی میانگین، انحراف معیار و آزمون استنباطی کندال (W) بود. پس از دستیابی به الگوی پیشنهادی از طریق پرسشنامه محقق ساخته با 16 نفر از صاحب نظران به روش نمونه گیری هدفمند جهت اعتبار سنجی الگو نظرخواهی شد. یافته ها: از جمله نتایج به دست آمده در این پژوهش، 70 کد محوری مربوط به ویژگیهای عناصر هدف، محتوا، تدریس، فعالیتهای یادگیری، گروه بندی، منابع، زمان، مکان و ارزشیابی بود. در مرحله کمی پس از تحلیل عاملی تأییدی پرسشنامه محقق ساخته توسط نرم افزار PLS انجام شد و الگوی بدست آمده، با ۷۰ متغیر، پس از تحلیل عاملی تأییدی و برازش مناسب و همچنین بررسی توافق صاحب نظران، اعتبار سنجی و ارائه شد. نتیجه گیری: در نتیجه پیاده سازی طرح برنامه درسی مورد نظر با تاکید بر نقش مهارت های زندگی دانش آموزان اول متوسطه بدست آمده در مدارس اول متوسطه، می تواند در راستای اهداف آموزشی بسیار موثر واقع شود.
تدوین راهبردهای تغییر نظام آموزش عالی در ایران: رشته حسابداری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه ریزی آموزشی دوره ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۵
191 - 215
حوزههای تخصصی:
هدف:. این پژوهش با هدف کلی تدوین راهبردهای تغییر در نظام آموزش عالی در رشته حسابداری در ایران انجام شد.روش شناسی: این پژوهش با استفاده از ماتریش SWOT نقاط قوت، ضعف، فرصت و تهدید پیرامون موضوع شناسایی شد و با استفاده از تکنیک AHP اولویت بندی شدند.جامعه آماری پژوهش کارشناسان آگاه و متخصص موضوع در سازمان های ذیربط بودند. برای پردازش اطلاعات از تکنیک SWOT-AHP با استفاده از نرم افزار Expert Choice انجام شد.یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که نقاط ضعف، تهدید، فرصت و قوت در موضوع مورد مطالعه اولویت های اول تا چهارم را به خود اختصاص دادند که نشان دهنده غالب بودن فضای مخاطره آمیز بر فضای مفید است. علاوه بر این در اولویت بندی نواحی استراتژیک نتایج نشان داد که به ترتیب ناحیه WT یعنی راهبرد دفاعی (حداقل – حداقل)، ناحیه WO یعنی راهبرد انطباقی (راهبرد حداقل – حداکثر)، ناحیه ST یعنی راهبرد اقتضایی (حداکثر – حداقل) در نهایت آخرین راهبرد بر محور SO یعنی راهبرد تهاجمی (حداکثر – حداکثر) است. علاوه بر این، براساس ماتریس TOWS اقدام به طراحی 12 راهبرد لازم در زمینه تغییر در سیستم آموزش عالی در رشته حسابداری شد.نتیجه گیری و پیشنهادها: نظام آموزش عالی حسابداری در دهه اخیر به دلیل تغییرات بازار و نظام نوآوری بیش از هر رشته ای دیگر نیازمند تغییر و تطابق بیشتر با بازار کار است. بنابراین، بروزرسانی سیستم های آموزشی حسابداری براساس نیازها و تحولات اجتماعی و محیطی جهت هماهنگ نمودن تعداد فارغ التحصیلان حسابداری طبق نیاز کشور و تعریف یک ساختار یا نهادی مشخص در راستای راهبری و بازنگری مداوم رشته حسابداری با توجه به پویا و تکنیکی بودن حسابداری بسیار مورد نیاز می باشد.نوآوری و اصالت: تاکنون تحقیقی با عنوان تدوین راهبردهای تغییر در نظام آموزش عالی در رشته حسابداری در کشورانجام نشده است و به دلیل خلاء موجود این تحقیق طراحی و تدوین شد.
نقش برنامه مدرسه تلویزیونی بر عملکرد تحصیلی کیفی دانش آموزان پایه ششم ابتدایی با میانجی گری درگیری تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فناوری های آموزشی در یادگیری دوره ۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۴
189 - 209
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ، بررسی نقش برنامه ی «مدرسه تلویزیونی ایران» شبکه آموزش، بر میزان عملکرد تحصیلی کیفی دانش آموزان با میانجی گری درگیری تحصیلی، در ایام کرونا می باشد. روش پژوهش پیمایشی از نوع همبستگی بوده است. جامعه آماری، شامل کلیه دانش-آموزان پایه ششم (1038 نفر) شهرستان کردکوی در سال 1401-1400 می باشند که با استفاده از شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبتی 343 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شده اند. جهت گردآوری داده ها، از دو پرسشنامه استاندارد درگیری تحصیلی شوفلی و بکر(2006) و عملکرد تحصیلی پاهم و تایلر(1999) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل اطّلاعات از ضرایب همبستگی پیرسون و مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد که بین میزان تماشای برنامه مدرسه تلویزیونی با درگیری تحصیلی و عملکرد تحصیلی رابطه مثبت و معنادار وجود داشت. همچنین نتایج نشان داد که برنامه مدرسه تلویزیونی به دو صورت مستقیم و غیرمستقیم(با میانجی گری درگیری تحصیلی) بر عملکرد تحصیلی تاثیر می گذارد. نین نتایج نشان داد که برنامه مدرسه تلویزیونی به دو صورت مستقیم و غیرمستقیم(با میانجی گری درگیری تحصیلی) بر عملکرد تحصیلی تاثیر می گذارد.
طراحی یک برنامه آموزشی مبتنی بر بازی های گروهی و ارزیابی اثربخشی آن بر بهبود نظریه ذهن و عزت نفس کودکان با کم توانی ذهنی خفیف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۵
247 - 276
حوزههای تخصصی:
یکی از نقایص اساسی کودکان با کم توانی ذهنی که در اغلب کارکردهای آن ها اختلال عمده ای ایجاد می کند، نظریه ذهن ضعیف است. این پژوهش به منظور طراحی یک برنامه آموزشی مبتنی بر بازی های گروهی و تعیین اثربخشی آن بر نظریه ذهن و عزت نفس کودکان با کم توانی ذهنی خفیف انجام شد. پژوهش حاضر یک پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری بود. جامعه آماری، کلیه دانش آموزان با کم توانی ذهنی خفیف شهر تهران در مقطع ابتدایی دوم بود که در سال تحصیلی 1402- 1401 در مدارس استثنایی مشغول به تحصیل بودند. نمونه پژوهش 28 دانش آموز پسر بود که با نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه 14 نفره آزمایش و کنترل گمارده شد. ابزارهای پژوهش آزمون نظریه ذهن استیرنمن (1999) و مقیاس عزت نفس روزنبرگ (1965) بود. برنامه مداخله ای طی 24 جلسه 90 دقیقه ای بر روی گروه آزمایش اجرا و دو ماه بعد، پیگیری انجام شد. جهت تحلیل داده ها از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. نتایج نشان داد که برنامه آموزشی پژوهش حاضر از اعتبار و پایایی مناسبی برخوردار است. همچنین، این برنامه تأثیر معناداری بر بهبود نظریه ذهن و عزت نفس داشت (001/0p< ) و این تأثیر با گذشت دو ماه همچنان پایدار بود. والدین، معلمان، روان شناسان و مراکز توان بخشی می توانند از بازی های موجود در برنامه آموزشی این پژوهش جهت بهبود نظریه ذهن و عزت نفس کودکان با ناتوانی هوشی خفیف بهره بگیرند.
مطالعه راهبردی آموزش املا و واژگان فارسی در مدارس ایران از دیدگاه شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله قصد شده است که با هدف تقویت ساختار نظام آموزش زبان فارسی برخی پارامترهای نوشتاری زبان فارسی در سه حیطه برنامه ریزی درسی، کتاب های درسی و روش های تدریس در مدارس بررسی و واکاوی شود. این پارامتر ها در دو سطح خرد و کلان ساختار آموزش ردیابی و در این تحقیق مطرح شده اند. پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی و به شیوه کتابخانه ای انجام شده، و سعی شده است که در آن به دو سؤال اساسی پاسخ داده شود: 1. چه پارامترهایی در ساختار برنامه درسی و محتوای آن (ساختار کلان) نیازمند توجه و بازنگری است؟ 2. در زمینه روش های تدریس نوشتار فارسی (ساختار خرد) به ویژه در درس املا چه ملاحظاتی پیشنهاد می شود؟ برای پاسخ به سؤال نخست، بررسی تطبیقی در محتوای برنامه درسی رسمی ایران و انگلستان انجام شد. بر اساس یافته ها، مشخص شد که سازه های زبان فارسی - شامل تک نگاره (نویسه) ها، تکواژهای صرفی و اشتقاقی و نیز تکواژگونه ها – نظام مشخص مبتنی بر آموزش ندارند و بازتدوین نظام و قواعد آوایی و نوشتاری حاکم بر آنها به منظور ساماندهی و جامعیت برنامه درسی ضروری است. برای پاسخ به سؤال دوم، دو مؤلفه، یعنی محتوای کتابهای درسی و روشهای تدریس معلمان، بررسی شدند و مشخص گردید که در سه زمینه، بازنگری لازم است: نخست، آموزش ساختواژه فارسی؛ دوم، آموزش واژگان عربی؛ سوم، دستورخط به عنوان ویژگی خاص نوشتار فارسی. از همین رو، مجموعه ای از راهبردهای آموزشی و روش های تدریس مبتنی بر رویکردهای شناختی نیز ببر اساس مدل الیس ارائه شد.
رابطه سبک های یادگیری و انگیزش تحصیلی با درگیری تحصیلی در بستر آموزش آنلاین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، شناسایی رابطه سبک های یادگیری و انگیزش تحصیلی با درگیری تحصیلی در بستر آموزش آنلاین بود که با استفاده از روش توصیفی از نوع همبستگی انجام شد. جامعه پژوهش شامل کلیه دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشکده روان شناسی و علوم تربیتی دانشگاه شهید بهشتی در سال 1400 بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 194 نفر به عنوان اعضای نمونه انتخاب شدند. شرکت کنندگان در این پژوهش به پرسشنامه ابعاد درگیری تحصیلی (ریو و تسنگ، 2011)، سیاهه سبک یادگیری (کلب، 1984) و مقیاس انگیزش تحصیلی (والراند، 1992) به صورت برخط پاسخ دادند. تحلیل داده ها از طریق تحلیل رگرسیون چندگانه انجام شد. یافته های پژوهش نشان داد بین شیوه های یادگیری به جز مشاهده تأملی و انگیزش تحصیلی به جز انگیزش بیرونی با درگیری تحصیلی دانشجویان در بستر آموزش آنلاین رابطه معنی دار وجود دارد. همچنین، انگیزش درونی، تمام ابعاد درگیری تحصیلی را پیش بینی می کرد و انگیزش بیرونی به جز بُعد درگیری عاملی بقیه ابعاد درگیری تحصیلی را پیش بینی می کرد. بی انگیزگی هم تنها قادر به پیش بینی درگیری عاملی بود. از میان سبک های یادگیری، سبک های واگرا و انطباق یابنده قادر بودند تنها درگیری هیجانی را پیش بینی کنند. بر این اساس، لازم است در ایجاد درگیری تحصیلی یادگیرندگان در بستر آموزش آنلاین علاوه بر عوامل بیرونی به عوامل درون فردی یادگیرندگان توجه داشت و با ایجاد شرایطی برای پرورش انگیزش تحصیلی و پاسخ به نیازهای یادگیرندگان با سبک های یادگیری مختلف، درگیری تحصیلی دانشجویان را در بستر آموزش آنلاین افزایش داد.
اثربخشی الگوی تدریس 5E بر اشتیاق و پیشرفت تحصیلی درس علوم تجربی
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: بررسی اثربخشی الگوی تدریس 5Eبر اشتیاق و پیشرفت تحصیلی درس علوم تجربی دانش آموزان پایه ششم شهر سرابله بود. پژوهش حاضر از نظر شیوه اجرا، نیمه تجربی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل است. روش ها : جامعهآماری پژوهش، تمامی دانش آموزان پایه ششم شهر سرابله که تعداد آن ها برابر با 250 نفر است. حجم نمونه در این پژوهش برابر با ۴۰ نفر (۲۰نفر گروه کنترل و ۲۰ نفر گروه آزمایش) است که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها ، پرسشنامه اشتیاق تحصیلی شافلی و همکاران در سال (2002)، پرسشنامه پیشرفت تحصیلی فام و تیلور(1999) و آزمون معلم ساخته بود. جهت تجزیه و تحلیل آماری اطلاعات، از روش های آماری استنباطی از قبیل آزمون لوین و تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که الگوی تدریس 5E باعث افزایش اشتیاق تحصیلی و پیشرفت تحصیلی درس علوم تجربی دانش آموزان پایه ششم شده است؛ عملکرد تحصیلی دانش آموزانی که به روش5E آموزش دیدند، نسبت به گروه کنترل در پس آزمون کاملاً متفاوت بود، به طوری که این الگو باعث افزایش 69 درصدی خودکارآمدی، افزایش 19درصدی برنامه ریزی و افزایش 30درصدی انگیزش شده است. نتیجه گیری: الگوی5E می تواند در یادگیری پایدار دانش آموزان ابتدایی در درس علوم تجربی مؤثر باشد و به عنوان شیوه ای اثربخش، برای افزایش قدرت درک مطلب در دو سطح کاربرد و ترکیب دانش در ابتدایی به معلمان توصیه می شود. در نهایت این الگو، اثربخشی لازم را جهت افزایش شور، نشاط و اشتیاق دانش آموزان دارد؛ بنابراین الگوی مناسب و مطلوبی برای تدریس درس علوم تجربی است.
طراحی برنامه تنظیم هیجان مبتنی بر رویکرد فراتشخیصی برای نوجوانان دارای اختلال عاطفی با سابقه مصرف مواد مخدر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۶ پاییز ۱۴۰۳شماره ۳
214 - 203
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: مصرف مواد مخدر در نوجوانان پدیده ای روانی-اجتماعی است که ویژگی شخصیتی، بیولوژیکی، خانوادگی، فرهنگی عاطفی، اجتماعی و اقتصادی در شکل گیری آن نقش دارند و در این بین نقش عوامل عاطفی از جمله بدتنظیمی هیجانی در سوق دادن نوجوانان به مصرف مواد و همچنین ادامه مصرف نقش تعیین کننده ای دارد. پژوهش حاضر با هدف طراحی برنامه تنظیم هیجان مبتنی بر رویکرد فراتشخیصی برای نوجوانان دارای اختلال عاطفی با سابقه مصرف مواد مخدر بود. روش پژوهش: این پژوهش از نوع کیفی از نوع پدیدارشناختی است بود. جامعه پژوهش شامل کلیه متخصصین روانشناسی کودک و نوجوان و اعتیاد است که برنامه تنظیم هیجان مبتنی بر رویکرد فراتشخصیصی در هفت مرحله و در 17 جلسه تنظیم و برنامه طراحی شده در اختیار 10 نفر از متخصصان روانشناسان کودک و نوجوان و اعتیاد قرار گرفت و پس از تأیید برنامه شاخص روایی محتوایی و نسبت روایی محتوایی محاسبه شد. یافته ها: نتایج حاصل از روایی محتوایی و اجرای برنامه تنظیم هیجان مبتنی بر رویکرد فراتشخیصی نشان داد که این بسته از ضریب نسبی روایی محتوا و شاخص روایی محتوایی مورد تأیید قرار گرفته است. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده از این پژوهش می توان گفت که این بسته یک برنامه جامع برای نوجوانان دارای اختلال عاطفی با سابقه مصرف مواد مخدر است.
رابطه بین هویت حرفه ای معلمان مقطع آموزش ابتدائی با فرسودگی شغلی آنان با نقش واسطه ذهن آگاهی آنان
منبع:
انگاره های نو در تحقیقات آموزشی سال ۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
122 - 141
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: هویت حرفه ای و ذهن آگاهی معلمان نقش مهمی در کاهش فرسودگی شغلی آنان دارد و می تواند کیفیت آموزش را بهبود بخشد. هدف از مطالعه حاضر، بررسی ارتباط بین هویت حرفه ای معلمان مقطع آموزش ابتدائی با فرسودگی شغلی آنان با نقش واسطه ذهن آگاهی شهرستان کازرون بود.روش شناسی پژوهش: روش تحقیق توصیفی و از نوع همبستگی بود. بدین منظور 350 نفر از بین 1700 معلم آموزش ابتدائی به عنوان نمونه آماری مورد ارزیابی قرار گرفتند. اطلاعات مورد نیاز از طریق پرسشنامه فرسودگی شغلی (مسلش، 1981)، پرسشنامه های هویت حرفه ای معلمان (چانگ، 2008) و پرسشنامه ذهن آگاهی (بائر و همکاران، 2006) جمع-آوری گردید. با توجه به نرمال بودن توزیع داده ها برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از آزمون همبستگی پیرسون، آزمون سوبل و تحلیل رگرسیون گام به گام استفاده گردید.یافته ها: نتایج نشان داد بین هویت حرفه ای با فرسودگی شغلی و ذهن آگاهی ارتباط معناداری وجود دارد. هویت حرفه ای با مقدار بتای 320/0 - بر فرسودگی شغلی معلمان تاثیر گذار بود. همچنین نتایج نشان داد هویت حرفه ای با مقدار بتای305/-0 بر ذهن آگاهی معلمان تاثیر گذار بوده و می تواند حدود 9 درصد تغییرات متغیر وابسته را پیش بینی کند. هویت حرفه ای با مقداربتای 162/-0 و ذهن آگاهی با مقدار بتای 519/0- بر فرسودگی شغلی معلمان تاثیر گذار بوده و می توانند حدود 35 درصد تغییرات متغیر وابسته را پیش بینی کنند. و در نهایت نتایج نشان داد با در نظر گرفتن سطح خطای05/0 ∝ اگر مقدار اگر مقدار از 96/1 بیشتر باشد، اثر غیرمستقیم مشاهده شده از نظر آماری معنادار است. نتیجه گیری:معلمان با هویت حرفه ای قوی تر و ذهن آگاهی بالاتر، توانایی بیشتری برای مقابله با استرس های شغلی دارند. آموزش ذهن آگاهی می تواند راهکاری مؤثر برای ارتقای تاب آوری و بهبود کیفیت زندگی کاری معلمان باشد.
تأثیر یادگیری مشارکتی از طریق یک شبکه اجتماعی برای تقویت مهارت نوشتاری زبان آموزان ایرانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، محققین تلاش کرده اند تا با انتخاب یک رسانه اجتماعی همخوان (ادمودو) که به تمامی معلمان و دانش آموزان در سراسر جهان خدمات آموزشی ایمن و رایگان ارائه می دهد، تأثیر یادگیری مشارکتی از طریق یک شبکه اجتماعی برای تقویت مهارت نوشتاری زبان آموزان ایرانی را بررسی کنند. . بنابراین، یادگیری پروژه محور از طریق شبکه های اجتماعی، زمینه نظری این مطالعه بوده است. جامعه آماری این پژوهش دانش آموزان پایه دهم دوره متوسطه دوم مدراس پسرانه و دخترانه آیت اله آملی شهرستان آمل در سال تحصیلی 1401-1400 بودند که بر اساس نرم افزار محاسبه حجم نمونه جی پاور، تعداد 24 نفر به روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه آماری انتخاب و به صورت گمارش تصادفی (قرعه کشی) انتخاب شدند و با راهنمایی معلم-محقق در شش گروه کوچک در سایت ادمودو ثبت نام کردند. بعد از دریافت راهنمایی و فایل های آموزشی اولیه ، ابتدا با اصول داستان نویسی به زبان انگلیسی آشنا شدند. سپس در دو مرحله مختلف از آنها خواسته شد که ابتدا یک داستان کوتاه با همکاری همسالان خود از طریق سایت ادمودو بنویسند و پس از پایان فعالیت گروهی، هر دانش آموز موظف شد به تنهایی یک داستان را بنویسد. آزمون های نوشتاری بر اساس مدل (Alderson & Tankó, 2010) که نوشته ها را بر اساس مقیاس 1 تا 6 رتبه بندی میکند توسط دو ارزیاب (محققین) نمره گذاری شد. همبستگی پیرسون برای بررسی پایایی نمرات بین ارزیاب-ها اجرا شد و نتایج (Pearson r = 0.81 p <.05,) برای آزمون انفرادی و(Pearson r = 0.88 p <.05,) برای آزمون گروهی، توافق معنی داری را بین دو ارزیاب در هر دو آزمون نشان داد. مقایسه نمرات داستانهای فردی نشان داد که پس از تکمیل کار گروهی آنلاین از طریق سایت، دانش آموزان پیشرفت قابل توجهی در مهارت های نوشتاری خود نشان دادند و این اصل اثربخشی فعالیت های مشارکتی آنلاین از طریق رسانه های اجتماعی بر یادگیری دانش آموزان را تأکید می کند. علاوه بر این، از شرکت کنندگان خواسته شد که به یک پرسشنامه باز در دو مرحله قبل و بعد از پروژه آنلاین پاسخ دهند. روایی سازه پرسشنامه از طریق بررسی متخصصین و تحلیل عاملی اکتشافی تضمین شد. همچنین از تحلیل آلفای کرونباخ به عنوان معیار همسانی درونی مقیاس استفاده شد و شاخص پایایی برآورد شده پرسشنامه به دست آم
طراحی و اعتباریابی الگوهای مفهومی و روندی برنامه درسی دانش فناوری رشته آموزش ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فناوری و دانش پژوهی در تعلیم و تربیت دوره ۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۳
105 - 131
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف طراحی الگوهای مفهومی و روندی برنامه درسی دانش فناوری رشته آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان انجام شد. در راستای دستیابی به این هدف از رویکرد کیفی از نوع روش تحقیق پدیدارشناسی استفاده شد. جامعه آماری پژوهش شامل متخصصان و صاحب نظران، برنامه درسی قصد شده رشته آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان، مقالات علمی پژوهشی مرتبط بین سال های 2000 تا 2024 بود. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند با 15 نفر از صاحب نظران و متخصصان برای مرحله ارائه الگو و 9 نفر از آنان برای مرحله اعتباریابی الگو و فرم الگوی (مفهومی و روندی) پیشنهادی پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته به عمل آمد. در پژوهش حاضر از ابزار مصاحبه و پرسش نامه باز پاسخ و برای روایی ابزارها از روایی صوری، معیار باورپذیری، بررسی توسط اعضا و چندسویه نگری منابع داده ها و برای پایایی ابزارها از روش اسکات، روش حسابرسی و روش توافق بین کدگذاران (ضریب کاپا) استفاده شد. بر اساس یافته های پژوهش مهم ترین مؤلفه های شایستگی های مرتبط با فناوری برای برنامه درسی قصد شده رشته آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان شناسایی شد و الگوی (مفهومی و روندی) پیشنهادی برای برنامه درسی دانش فناوری رشته آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان طراحی و مورد تأیید قرار گرفت. شایستگی های مرتبط با فناوری در برنامه درسی، حاوی مؤلفه های زیادی است. این مؤلفه ها می توانند در کنار مؤلفه های مربوط به مبانی روان شناسی، اجتماعی و فلسفی قرار بگیرند و در طراحی، تدوین و اجرای برنامه های درسی به کار گرفته شوند.
شناسایی شاخصه های معلمان فکور از دیدگاه معلمان و مدیران مدارس شهرستان نی ریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نظریه و عمل در تربیت معلمان سال ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۷
305 - 323
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر شناسایی شاخصه های معلمان فکور از دیدگاه معلمان و مدیران مدارس شهرستان نی ریز بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر در قالب پارادایم کیفی و با روش پدیدارشناسی انجام شد. مشارکت کنندگان بالقوه پژوهش را کلیه مدیران و معلمان مدارس ابتدایی شهرستان نی ریز در سال تحصیلی1402-1401 تشکیل می دادند. روش انتخاب شرکت کنندگان در پژوهش، به صورت هدفمند(افراد مطلع) بود. افراد نمونه در بخش معلمان با توجه به نظر مدیران با سابقه بالای ده سال سابقه مدیریت(10 معلم) و افراد نمونه در بخش مدیران با توجه به نظر کارشناس متوسطه و ابتدایی اداره آموزش و پرورش شهرستان نی ریز(7مدیر) بود. جمع آوری داده ها از طریق مصاحبه های بین فردی نیمه ساختاریافته انجام شد. مصاحبه ها ضبط شده و پس از پیاده سازی مورد بررسی واقع شدند. فرایند جمع آوری داده ها تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، کدگذاری در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام شد. اطمینان از داده ها از طریق کنترل توسط اعضا صورت گرفت.یافته ها: پس از تحلیل کل مصاحبه ها، تعداد 985 کد اولیه شناسایی شد که پس از پالایش به 575 کدباز، 24 زیرمقوله و 7 کدمحوری تبدیل شدند. نتیجه گیری: شاخصه های معلمان فکور شامل شاخصه ی تدریس اثربخش، غنی سازی محیط آموزش، توجه و پرورش تفکر دانش آموزان، ویژگی-های شخصی معلم فکور، ارزشیابی سازنده، نحوه رفتار در محیط و مدیریت فرآیندهای کلاسی بود. با عنایت به نتایج پیشنهاد می شود آموزش و پرورش و دانشگاه فرهنگیان در جذب و گزینش و تربیت معلمان شاخصه های مذکور را در برنامه های درسی و آموزشی در نظر داشته باشند.
انگاره یابی در نظام تعلیم و تربیت دانشگاهی؛ تطبیقی فرهنگ محور با آیاتی از قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی سال ۳۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
241 - 258
حوزههای تخصصی:
فرهنگ سازمانی مهمترین عنصری است که در هویت یک سازمان و در نهایت یک ملت تأثیرگذار است. در واقع هرچند جامعه از ابعاد دیگر قدرتمند باشد ولی بدون فرهنگ قوی و شایسته، هویت مناسب ندارد. در واقع افراد یک جامعه از فرهنگ تأثیر می پذیرند که عمیق ترین سطح فرهنگ سازمانی انگاره افراد است. پژوهش پیش رو در تلاش است تا با شناسایی و موشکافی انگاره ها در نظام تعلیم و تربیت دانشگاهی و تطبیق آن با آیاتی از قرآن کریم امکان نفوذ در فرهنگ سازمانی دانشگاه های کشور را فراهم سازد تا در نهایت بتوان شایسته محوری را در آن سازمان ها رقم زد. این مطالعه با تکیه بر پارادایم تفسیری به صورت کاربردی به انجام رسیده است و روش آن کیفی داده بنیاد، از نوع نوخاسته می باشد که با مصاحبه بدون ساختار با ۳۵ نفر از اعضای هیئت علمی تمام وقت در دانشگاه های دولتی کشور به روش هدفمند و انطباق با کلام وحیانی (آیات و روایات) صورت گرفته است. الگوی کلی مورد تأیید است که می تواند در قالب بخشنامه و آیین نامه، راهکاری برای همه دانشگاه های جویای فرهنگ سازمانی شایسته مورد استفاده و بهره برداری قرار گیرد.