فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۶۱ تا ۵۸۰ مورد از کل ۵۳٬۱۱۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
شعر اقبال لاهوری تمثیلی نمادین از راهنمایی و نوعی ادب تعلیمی با اسلوبی تازه به منظور نشر تربیت و پراکندن معرفت است. و همچنین اقبال، شاعری صاحب درد است و می خواهد که چشم و گوش و قلب مردم را با این تمثیل های نمادین با حقایق آشنایی جانی بیابد. در این تابلوی کم نظیر از بعد تمثیلی با اهداف تفکر تمثیلی و شخصیت های انسانی درجه ی اوّل و دوّم در اشعار فارسی وی. و بیان تمثیلی و نمادین شخصیّت های غیرانسانی در اشعار فارسی وی با مفهوم ساده تر به مخاطب و با ضرورت و اهمیّت این پژوهش افقی نو و با روش گردآوری به صورت توصیفی، تحلیلی بر اشعار وی و همچنین با توجه به سؤالات و فرضیه های پژوهش از بُعد تمثیلی شخصیت های انسانی درجه ی اوّل در اشعار وی اُسوه ها، الگوها و قهرمانان تمثیل های اشعارش حضرات اولیاء، افراد و اشخاص مقدّس و مورد اعتقاد اسلام و به ویژه مسلمانان شبه قارّه هندوستان می باشند در رأس آن حضرات و اُسوه ها، حضرت پیامبر اکرم(ص)، حضرت علی(ع) و حضرت فاطمه(ع) و امام حسین(ع) یا به قول ایشان پنج تن پاک قرار دارند. و در درجه ی دوّم از بُعد تمثیلی در اشعار اقبال لاهوری اولیاء خدا سیدعلی هجویری غزنوی، شیخ میان میرولی و مولانا جلال الدین رومی است. و شخصیت های غیرانسانی از بُعد تمثیلی جنبه ی تمثیل نمادین نظیر شیر، شهباز، مرغ خانگی، استر، پروانه و کرمک شب تاب و عقاب وجود دارد که هریک برای ما پیامی نماد خوبی، و با گفتارها، رفتارها، و اخلاقیّات آنها تأثیرات شگرفی بر رفتار انسان داشته تداعی می شود.
ساختار های تمثیلی و انواع آن در کلیله و دمنه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله با عنوان ساختار های تمثیلی در کلیله و دمنه ، به تبیین این موضوع با محوریت نقش سازنده ی تشبیه در ساختار روایی حکایتهای تمثیلی و متن کلیله و دمنه پرداخته می شود . استفاده از تمثیل ، به عنوان ویژگی سبکی این کتاب شمرده میشود. محقق با بررسی متن کتاب کلیله و دمنه انواع تمثیل و ساخت های گوناگون آن ،که در خدمت تمثیل بوده اند را برشمرده است . این تحقیق با هدف برجسته سازی و مشخص کردن کاربرد تمثیل در کتاب کلیله و دمنه انجام شد و اهمیت آن در این است که تمثیل جایگاه ویژه ای در متن کتاب کلیله و دمنه دارد که در مقایسه با سایر صور خیال و عناصر ادبی کمتر مورد توجه بوده است . تصویر سازی و ایجاد هنر های زبانی که به خلق جملات بی مانند و ایجاد روابط خاص میان واژه ها می انجامد از این ویژگی هاست . در این پژوهش محقق دریافت ساخت های گوناگون از تمثیل و حکایت تمثیلی در این متن به چشم می خورد . چهار نوع ساختار تمثیلی درکتاب کلیه و دمنه می توان یافت. پس از بررسی و فیش برداری از منابع دست اول و کد گذاری فیش ها پژوهشگر به تحلیل داده ها اقدام خواهد کرد . این پژوهش به شیوه ی توصیفی و تحلیلی انجام شده است .
بررسی و تحلیل کارکردهای تعلیمی و اخلاقی عشق در غزلیات حسین منزوی با رویکرد به مفهوم «صمیمیت» در نظریه مثلث عشق از رابرت استرنبرگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۲
67 - 86
حوزههای تخصصی:
عشق را باید پدیده ای انسانی و فراتر از معیارهای تمایزگذار بشری دانست. وجود این عنصر در آدمی، به او هویت بخشیده و لذت های زندگی را برایش افزایش داده است. در حوزه روان شناسی، رابرت استرنبرگ در چهارچوب نظریه مثلث عشق به ابعاد گوناگونی از مفهوم عشق پرداخته و آن را دارای سه ضلع صمیمیت، شور و تعهد دانسته است. در شعر فارسی نیز، شاعران بسیاری به این مفهوم اشاره کرده-اند. در این بین، حسین منزوی بارها در غزلیات خود از اهمیت عشق و لزوم صمیمیت در آن سخن گفته و کارکرد تعلیمی آن را مورد نظر قرار داده است. هدف پژوهش حاضر، بررسی کارکردهای اخلاقی صمیمیت در پیوندهای میان عاشق و معشوق در غزل های منزوی است. این تحقیق با استناد به منابع کتابخانه ای و روش توصیفی- تحلیلی تدوین شده است. نتایح تحقیق نشان می دهد مفهوم صمیمیت در روابط عاشقانه ای که در غزلیات شاعر تبیین شده است به سویه های تعلیمی متنوعی چون: حمایت احساسی و هیجانی از معشوق؛ تجربه خوشحالی در کنار معشوق؛ احترام بسیار برای معشوق و ارج نهادن به یکدیگر؛ تکیه کردن بر معشوق هنگام نیازمندی ها، افزایش روحیه ایثارگری و بذل مال برای همدیگر در رابطه اشاره دارد. در یک نگاه کلی، عشق در ساختار فکری منزوی، صرفاً در روابط هیجانی و احساسی بینافردی خلاصه نمی شود و او کارکردهایی اخلاقی برای این پدیده انسانی در نظر گرفته و در اشعار خود بازتاب داده است. بنابراین، نگاه شاعر به پدیده عشق، دارای دو وجه اخلاقی- عاطفی است و این نگاه را می توان به عنوان شاخصه ای سبکی در نظر گرفت.
نظیره پردازی نظمی از غزلیات سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موتیف به عنوان یک عنصر اصلی در آثار ادبی است که با بررسی آن، اندیشه های اصلی صاحب اثر به دست می آید. نظمی از شاعران معاصر است که پیرو جریان سنت گرایان معاصر شعر سروده است، بررسی موتیف های غزلیاتش نشان می دهد پیرو ویژگی های غزل کلاسیک از موتیف های سنتی در غزلیات استفاده کرده است. نظمی عشق و ارادت خاصی به استاد سخن دارد و شیرینی، لطف کلام و دلیل موفقیت خود در عرصه غزل را به سعدی نسبت می دهد. در این پژوهش کوشش شده با روش توصیفی- تحلیلی و مقایسه ای، غزلیات سعدی و نظمی از جنبه های موتیف و مضمون، سبک شناسی و عناصر موسیقیایی، بررسی شود تا بتوانیم به هدف پژوهش که شناخت سبک و سیاق نظمی است برسیم. یافته های پژوهش نشان داده نظمی در استفاده از این موتیف ها بسیار به سعدی نزدیک است و در بعضی غزلیات، هنرمندانه به شیوه ی سعدی از همه ی امکانات زبانی، فکری و ادبی برای القای موتیف و مضمون مورد نظر خود بهره مند شود.
تعامل و تقابل سیاست ورزی و دین از منظر شاهنامه فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۰۲
77 - 112
حوزههای تخصصی:
در دوره باستان همواره ارتباط معناداری میان اصول و ارزش های سیاسی و اندیشه های دینی وجود داشته است. از این بین نخستین اصل، تعامل یا تقابل دین و حکومت داری است که با استناد به حماسه فردوسی یکی از ارکان مهم ساختار سیاسی ایران باستان بوده و در متون ادبی به آن پرداخته شده است. در ایام قدرت پادشاهان ایران باستان رابطه میان این دو، گاه با تعامل و گاه با تقابل همراه بوده است. در خلال مطالب شاهنامه، اشارات بسیاری به این موضوع شده است. در این جستار تلاش شده ضمن تحلیل موارد تعامل و تقابل بین این دو متغیر از منظر شاهنامه فردوسی، موارد تقابل و دلایل آن را از متن شاهنامه احصا و ضمن تجزیه و تحلیل نشان داده شود که این تقابل ها چگونه در سیستم حکومت داری تأثیر گذاشته است. این پژوهش به روش تحلیلی– توصیفی انجام شده و ساختار نهاد حکومت و دین به مقتضای هر دوره دسته بندی، سپس هر یک از دو متغیر با شواهد و قرائن تحلیل شده است. ضمن این پژوهش مشخص شد که در موارد متعددی تقابل بین این دو به نتایج مهمی منجر شده و همچنان که فرّه ایزدی، نشانی است از وجود رابطه عمیق میان حاکمیت و دین، تقابل این دو به نابودی ساختار سیاسی و نظام اجتماعی منجر شده است.
شرح اصطلاح «شاه رخ» زدن در بیتی از حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۰۲
169 - 185
حوزههای تخصصی:
حافظ یکی از مشهورترین شاعران سبک عراقی است که از اصطلاحات علوم مختلف و بازی های مرسوم زمان خود مانند نرد و شطرنج و... در اشعارش اندک، اما دقیق و با رعایت تمام جوانب استفاده کرده است. بهره بردن او از این اصطلاحات هیچ گاه تصنعی و غیرمنتظره نمی نماید و چهره لطیف و دلنشین غزل او را زمخت و مخاطب گریز نمی کند. او در برخی از ابیاتش از اصطلاحات شطرنج، مانند «شه انگیز»، «شاه رخ زدن» و... استفاده کرده است که فهم دقیق آن ها برای درک ظرافت این ابیات، الزامی است. در برخی موارد شارحان دیوان حافظ به درستی از عهده شرح اصطلاح و به تبع از شرح بیت برنیامده اند. در این مقاله به روش تحلیلی- توصیفی به شرح اصطلاح «شاه رخ زدن» در بیتی از حافظ پرداخته شده است. این اصلاح به معنی «جابه جایی شاه با رخ» یا «به قلعه رفتن شاه» است که باعث دور کردن خطر از شاه می شود و در هر بازی فقط طبق شرایطی یک بار امکان پذیر است و در صورت استفاده نکردن فرصت برای همیشه از دست می رود، اما در تمام شرح ها این اصلاح را با تکیه بر فرهنگ های لغت و... اشتباه معنی کرده اند.
اهمیت و ضرورت تصحیح مجدد رساله «لطیفه غیبی» نوشته ملا محمد دارابی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۰۲
283 - 310
حوزههای تخصصی:
اصالت متن مبنای هر نوع نقد و ارزشیابی است و دستیابی یه یک تصحیح معتبر و انتقادی نیازمند جست وجو در نسخ خطی و مقابله آن ها به یکی از روش های علمی در تصحیح متون است. در پژوهش حاضر با معرفی دو نسخه کهن و معتبر کتاب لطیفه غیبی نوشته ملامحمد دارابی، بسیاری از عبارات و کلمات غلط و یا مبهم به شیوه انتقادی بررسی شده است. این کتاب هر چند در سال 1385 تصحیح شده است، اما مبنای کار بر همان چاپ افست سال 1319 شمسی -که در سال 1357 (با خوشنویسی) تجدید چاپ شده است- قرار گرفته است. با توجه به اشکالات عدیده متن در سطوح مختلف (عبارات و کلمات و...) در پژوهش حاضر با توجه به دو نسخه ای که در سال 1234 قمری و 1244 قمری کتابت شده است، بیش از 50 مورد از اغلاط کتاب مورد ارزیابی قرار گرفته و صورت صحیح آن پیشنهاد داده شده است. نتایج نشان می دهد که بسیاری از لغات و عبارات که مربوط به استدلالات نویسنده است به دلیل کتابت نادرست آن و یا غلط خوانی کاتب مغشوش و مبهم است. از میان نسخ، نسخ مقدم که در تاریخ 1234 قمری نگاشته شده است، صحیح تر از دیگر نسخ است. این نسخه به ویژه در عبارات عربی و اعراب گذاری کلمات (فارسی و عربی)، دقت کافی به عمل آورده است.
مفهومِ قیامت و قائم در اندیشه اسماعیلیه و بازتاب آن در دیوان قائمیات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای نوین ادبی پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲۲۶
76 - 49
حوزههای تخصصی:
قیامت و قائم از مفاهیم اصطلاحی هستند که در قاموس فِرَق مختلف کاربرد دارند؛ اما هر فرقه ای، متناسب با اصول اعتقادی و فضای فکری خویش تعریف و تفسیری از این مفاهیم دارد. دیوان قائمیات از معدود آثار باقیمانده از اسماعیلیان دوران الموت (483-654 ه .ق) است که تاکنون به دلایلی ازجمله تعصبات مذهبی، پنهان و دور از دسترس نگه داشته شده بود. در این دیوان موضوعات و مفاهیمی مانند: تأویل، توحید، رؤیت، قیاس، ظاهر، باطن، معاد و… مطرح است، این مفاهیم عموماً بر محور اصلی دیوان یعنی قائم و قیامت متمرکز است. قیامتی که با پشتوانه متکلمین اسماعیلی در سده ششم (دوره الموت) مطرح شد و حسن محمود کاتب هم در دیوان قائمیات خود آن را بازتابِ می دهد. معرفی این اثرِ نویافته و شناخت جنبه ها و ابعاد دیگری از این جریان فکری از اهداف و اهمیت این پژوهش است. پرسش اصلی مقاله این است: قیامت و قائم در اندیشه اسماعیلیه چه مفهومی دارد؟ و تفاوت و تمایز آن با دیگر فِرق کلامی چیست؟ و چه مبنایی دارد؟ در این مقاله ضمن طرح مفهوم قیامت و قائم در اندیشه اسماعیلیه، معانی خاص و مفاهیم مرتبط با اصطلاح قیامت در بازه زمانی الموت و پس از آن مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. با نگاه به اشعار حسن محمود کاتب در دیوان قائمیات معلوم می شود نگاه اسماعیلیه به قیامت و قائم (امام) با قرائت دیگر فرق اسلامی از این مفهوم، تفاوت دارد. واژه قیامت در ادبیات اسماعیلی دوره الموت در واقع نشان از ورود اسماعیلیان به یک دوره جدید تاریخی دارد.
بازنگری در دسته بندی قالب های شعر فارسی و معرّفی برخی قالب های نوساخته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قالب های شعریِ زبان فارسی در تمامی دوره های تاریخی و ادبی تا به امروز تغییرات و تحوّلاتی داشته اند؛ این تغییرات در دو حیطه محتوا و ساختار بوده است. هنجارشکنی در زبان و مفاهیم اشعار سبب پیدایش شیوه ها و قالب هایی نو در زبان فارسی شده است، امّا با کاوش در بسیاری از آثار این شاعران، روشن می شود که هنوز قالب های جدیدی در آثار بسیاری از شاعران معاصر وجود دارد که ناشناخته مانده اند و در دسته بندی ها نام خاصّی بر آن ها اطلاق نشده است. روش پژوهش حاضر توصیفی-تحلیلی است و قالب های جدید در آثار پنج شاعر منتخب معاصر (نیما یوشیج، مهدی اخوان ثالث، فریدون مشیری، نادر نادرپور، و محمّدرضا شفیعی کدکنی) برگزیده و سپس نام گذاری و بررسی شده است. قالب هایی جدید شامل ترکیب بند نو، مسمّط نو، سه پاره، قطعه پیوسته، رباعی پیوسته و دوبیتی پیوسته به قالب های «نوکهن» و «نوواره» به قالب های نوین افزوده شد.
نقدی بر بخش تاریخ ادبیات کتب علوم و فنون ادبی و ارائه طرحی نو برای تدوین مجدد آن (بر اساس دو رویکرد ژانر و جریان شناسی)
منبع:
پژوهش های نوین ادبی سال ۳ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵
101 - 114
حوزههای تخصصی:
کتاب علوم و فنون ادبی یک منبع اختصاصی برای تدریس ادبیات فارسی در دوره متوسطه دوم برای رشتههای ادبیات و علوم انسانی و علوم و معارف اسلامی است. بخش تاریخ ادبیات به عنوان بخش آغازین این کتاب یکی از مهمترین درسهایی است که دانشآموزان بعضاً به دلیل حجم بالا و شباهت بین برخی مطالب و حفظی بودن درس زیاد میل به یادگیری آن ندارند و عموماً از خواندن آن سر باز میزنند. مؤلفان کتاب حاضر علیرغم سادهسازی و کاهش حجم آن نسبت به کتاب تاریخ ادبیات نظام قدیم برخی از مسائل مهم را رعایت نکردهاند و همین امر موجب شده تا کتاب از نظر ساختاری، محتوایی، علمی و معنایی مورد نقد قرار بگیرد. بررسی و نگارش مجدد کتاب بر اساس دو رویکرد ژانر یا همان نوع ادبی و جریانشناسی روشی است که میتوانند علاوه بر سهولت یادگیری مطالب تاریخ ادبی برای دانشآموزان و مدرسان مطالب مفیدی را نیز ارائه دهد. روشی که تا کنون بر بخش تاریخ ادبیات فارسی کتب درسی حاکم بودهاست بیشتر به زندگینامه و نام بردن آثار شاعران و نویسندگان میپردازد و بعضاً مطالبی را که اهمیت و فایده چندانی ندارند مطرح کردهاست. ما در این پژوهش علاوه بر نقد بخش تاریخ ادبیات هریک از کتاب سهگانه علوم و فنون ادبی به طور مجزا به طراحی پیشنهادی تاریخ ادبیات فارسی بر اساس دو رویکرد ژانر (پیش از اسلام تا قرن دوازدهم) و جریان شناسی (دوران معاصر) میپردازیم که یکی از بهترین روش های تدوین مجدد کتاب برای رفع مشکلات فعلی آن است.
بررسی انواع صحنه پردازی ها در فیلم مسافران بهرام بیضایی بر اساس استعاره مفهومی
منبع:
پژوهش های نوین ادبی سال ۳ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵
133 - 157
حوزههای تخصصی:
جستار حاضر می کوشد با استفاده از روش توصیفی – تحلیلی و با تمرکز بر معانی استعاری عناصری از میزانسن چون ترکیب بندی و چیدمان، تصویرسازی و ژست، حرکت، کنش و عناصری چون نورپردازی صحنه یا نقش دکور در طراحی میزانسن صحنه در فیلم «مسافران» بهرام بیضایی بپردازد. نتایج تحقیق نشان می دهد تجربه تصویری باعث به وجود آمدن طرح واره های «تصوری» در نظام مفهومی انسان می شود؛ به عبارت دیگر، طرح واره های تصویری از تجربه های حسی- ادراکی بشر و از تعامل های او با جهان خارج یا به تعبیری تجربه های جسم یافته او نشئت می گیرند که در فیلم مسافران برای مفهوم سازی «زندگی و مرگ» استفاده شده است. در اثر حاضر، مفهوم سازی های استعاری فیلم مسافران و مجازهای مفهومی مربوطه به صورت مستقیم و غیرمستقیم به درون مایه اصلی اثر یعنی سیاهی و تاریکی به مفهوم سوگ و نور و روشنایی به معنای زندگی برمی گردد. در حقیقت در این فیلم غم به مثابه تاریکی، رابطه عاطفی به مثابه ماده خوراکی، مرگ و جاده به مثابه دوری به صورت تک وجهی بازنمایی شده اند. در تمامی این استعاره های تک وجهی صرفاً از نشانه های تصویری برای بازنمایی استفاده شده است. برخی دیگر از استعاره ها نیز همچون انسان به مثابه گیاه، دل به مثابه شی، سوگ به مثابه مکان یا ظرف، جاده به مثابه انسان، اشیا به مثابه موجودات زنده و برخی مفاهیم انتزاعی به مثابه موجود هستومند بازنمایی شده اند. برای صورت بندی این استعاره ها هم از ترکیب نشانه های شنیداری چون موسیقی، نوشتاری و تصویری استفاده شده است.
تحلیل تیپ و دگردیسی شخصیت قهرمان و اشخاص رمان هستی بر پایه نظریه انیاگرام
منبع:
پژوهش های نوین ادبی سال ۳ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵
193 - 220
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین موضوعات در نقد رمان تحلیل تیپ شخصیتی قهرمان و اشخاص داستان است. گاه شخصیت قهرمان و اشخاص دچار دگرگونی می شود. اگر این دگرگونی سیر تکاملی داشته باشد با الهام از علوم طبیعی دگردیسی شخصیت خوانده می شود که در آن قهرمان یا شخصیتها حائز تیپ برتر می شوند. در این پژوهش توصیفی- تحلیلی دگردیسی تیپ قهرمان و شخصیت های اصلی رمان هستی اثر فرهاد حسن زاده از دیدگاه انیاگرام تحلیل شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که هستی، قهرمان داستان، پیشفرضهای اجتماعی و هنجارهای کلیشه ای جنس خود را به تعلیق درمی آورد و در چالشی همه جانبه با امداد مادر، خاله و دایی بر مشکلات غلبه می کند و با تکمیل مرحله دگردیسی به قهرمان و ناجی خانواده و اجتماعش تبدیل می شود. با تحلیل عناصر شخصیت شناختی هستی و تطبیق آن با نظریه اینیاگرام، «هستی»، دختری دارای ویژگیهای تیپ 4 است که بعد از حوادث داستان به سمت بال 3 می رود. مادر، خاله و دایی هستی تیپ شخصیتی2 دارند و از آغاز تا پایان داستان تیپ شخصیت خود را حتی با تغییر شرایط و شروع جنگ حفظ می-کنند. پدر هستی فردی دارای تیپ 1 ناسالم است که با آرامش به سمت تیپ 7 خوشخو دگردیسی می یابد.
Poetry of Epiphany: James Wright and Sohrab Sepehri(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۰۰
113 - 132
حوزههای تخصصی:
This paper’s aim is to present a comparative study of the poetry of the American James Arlington Wright and the Persian Sohrab Sepehri in order to examine the main ground of convergence in their poetry, which is epiphany or sudden revelation of truth. This revelation is mostly informed by intuitive, as opposed to logical, thinking and a mystical union with nature and natural elements. The poetic art of both Sepehri and Wright precisely consists in reminding the readers of the necessity of redefining and reconstructing the self through an awakening based on spiritual moments. In both Sepehri and Wright, the magic moments are presented through epiphany whose mission is to alert the soul to the absence/presence of what matters, and to the ways of dealing with the problem.
بدر شاکر السیاب و گذار از شعر رمانتیک به شعر مدرنیستی تاماس استرن الیوت بر اساس مکتب ادبیات تطبیقی فرانسه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال ۲۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۳
243 - 260
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی نفوذ و تأثیر توماس استرنز الیوت (1888-1965) شاعر، نمایشنامه نویس، منتقد ادبی و ویراستار آمریکایی- بریتانیایی بر شعر بدر شاکر السیاب (۱۹۲۶-۱۹۶۴)، شاعر مشهور عراقی و از پیشاهنگان شعر نو عرب می پردازد. سؤال اصلی تحقیق این است که کدام خاستگاه اندیشگانی از اندیشه های الیوت بر آثار السیاب تأثیر گذاشته است و تأثیرات بیانی یا صور خیال تی .اس الیوت بر بدر شاکر السیاب چه هستند؟ روش پژوهش پیشِ رو، توصیفی-تحلیلی است و اساس آن مبتنی بر نظریه تطبیقی تأثیر مکتب فرانسوی کلادیوگیین در «زیبایی شناسی تأثیر ادبی» است. مطابق با نظریه کلادیوگیین، تأثیر ادبی محل زایش آثار ادبی دیگر می شود و ادبیات، ادبیات تولید می کند. نتایج تحقیق نشان می دهد السیاب، تحت تأثیر اندیشگانی و بیانی الیوت قرار گرفت و دیگر روی از شعر رومانتیک برتافت و به شعر مدرنیستی الیوت روی آورد. وی به مضامین مشابه الیوت توجه کرد و از این رو شعرش بازتاب ناامیدی و یأسی است که در عراق حاکم شده بود و عراق را همانند سرزمین بایر الیوت توصیف کرد؛ دیکتاتورها و مستبدانِ عراق را غیرمستقیم به باد انتقاد گرفت و به تأثی از الیوت، بغداد را شهر غیرواقعی توصیف کرد که بایر و بی آب و علف است که از آن چیزی رویش نخواهد کرد؛ همان گونه که الیوت معتقد است از سرزمین بایر هیچ رویش و رشدی اتفاق نمی افتد. در حوزه تأثیرات بیان یا صورخیال، السیاب تحت تأثیر الیوت، به واسطه بهره گیری هنرمندانه از اسطوره تموز و ایشتر، به مسببین سرزمین بایر عرب حمله کرد. تحت تأثیر الیوت، السیاب از استعاره های الیوتی استفاده کرده است و برای نشان دادن غلبه تاریکی بر روشنایی، شب را با صنعت تشخیص به کار برده است؛ همان شیوه ای که الیوت نیز در بازنمود اوضاع تیره و تار سرزمین بایر از آن بهره گرفته است. هرچند الیوت بر السیاب اثر گذاشت، اما شعر السیاب به هیچ روی تقلیدی نیست و وی اشعاری را سروده که تأثیر الیوت را کم و ناچیز جلوه می دهد.
ناسازواری های دستوری در ویرایش جدید تاریخ بیهقی به تصحیح یاحقی و سیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاریخ بیهقی از گرانبهاترین آثار تاریخی و ادبی ما و از متون تأثیرگذار بر دیگر متون منثور بعد از خود است؛ از این رو هر کاری که به منقح ساختن آن از دست کاری های بعدی یا شرح و توضیح آن کمک کند، می تواند مصداق پاسداشت این اثر جاودانه باشد. تصحیح چنین اثری البته دانش چندوجهی مصحح، ازجمله آگاهی از دستورِ تاریخیِ متن و نیز دوره آن را می طلبد؛ کاری که علی اکبر فیاض به خوبی از پس آن برآمد و چنان در آن خوش درخشید که نامش با نام تاریخ بیهقی گره خورد. در سال 1388 آقایان یاحقی و سیدی تصحیح تازه ای از تاریخ بیهقی منتشر کردند تا اشکالاتِ تصحیح فیاض را اصلاح کنند، اما نتیجه کار متأسفانه در موارد بسیاری ثمربخش نشد. انتشار ویرایش تازه کتاب هم در سال 1401، انتظارات را برای اصلاح اشکالات فراوان کتاب، برآورده نکرد و به نظر می رسد مصححان چندان اعتقادی به وجود این اشکالات ندارند. یکی از ایرادات مه م این تصحیح، بی توجهی به هنجارهای دستوری موجود در متن است که فهم بسیاری از عبارت های آن را با دشواری روبه رو کرده است. در مقاله حاضر پاره ای از این دست کاری ها در دستور زبان کتاب را که به ناسازواریِ دستوریِ متن انجامیده است، در دو بخش «صرف» و «نحو» مورد بررسی قرار می دهیم.
بررسی دستوری شدگی قیود تشدید در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قید تشدید، جزئی زبانی است که با استفاده از آن درجه، شدت و یا مقدار عناصر دیگر زبانی مثل افعال، صفات و قیود مشخص می شود. دستوری شدگی نیز فرآیندی است که طی آن اجزای واژگانی به صورت امکانات دستوری درمی آیند و یا عناصر دستوری، دستوری تر می شوند. معمولاً مسیر دستوری شدگی اجزای دستوری مختلف تفاوت هایی با یکدیگر دارد و منابع واژگانی اولیه آنها نیز متفاوت است. این امر در مورد قیود تشدید نیز صادق است. زبان شناسان بر اساس تحقیقات بر روی زبان های مختلف، منابع واژگانی معینی برای قیود تشدید مشخص کرده اند. هدف پژوهش حاضر توصیف مشخصه های ممیز، شناسایی و بررسی شیوه تکوین این نوع قیود از منظر دستوری شدگی در زبان فارسی است. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی و مبنای اصلی این تحقیق، پیکره ای است که از پنجاه تارنمای فارسی زبان کشور ایران تشکیل شده است. پژوهش حاضر در صدد است به این سؤال پاسخ دهد که منابع معنایی قیود تشدید در زبان فارسی چه منابعی هستند و آیا این قیود تشدید از رهگذر دستوری شدگی وارد زبان فارسی می شوند؟ در این تحقیق علاوه بر مشخص نمودن مسیر دستوری شدگی قیود تشدید به منابع واژگانی قیود تشدید فارسی توجه خاصی شده است. شواهد موجود مبین آن است که منابع اصلی واژگانی قیود تشدید در زبان فارسی ناظر بر مفاهیمی چون: «وسعت»، «بزرگی» و یا «فراوانی» (کمیت) هستند.
تحلیل مؤلفه های ادبیات مقاومت در آثار شاعران و نویسندگان سوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پایداری سال ۱۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۰
43 - 71
حوزههای تخصصی:
ادبیات مقاومت که ریشه در جهان عرب هم دارد ، امروز به یکی از تأثیرگذارترین گونه های ادبی تبدیل شده است، ترسیم مبارزات و رشادت های یک ملت در برابر بی عدالتی ها و ستم بیدادگران، یکی از درون مایه های شعر و نثر عربی از گذشته تاکنون است که در دوره های مختلف حیات شعر و نثر عربی، جلوه و نمود خاصی به خود گرفته است. در دوره معاصر که اغلب کشورهای عربی به نوعی زیر کنترل شدید استعمار و استعمارگران به سر می بردند، یکی از دغدغه های اصلی برخی شاعران و نویسندگان، مبارزه با این بیدادگری ها و ترسیم مبارزات و رشادت های مردم است؛ ازین رو، آن ها با قلم خویش به مبارزه برخاستند و اشعار و نوشته های خود را در خدمت مبارزات ملت خویش قراردادند.این پژوهش از نوع کیفی و به شیوه تحلیلی، اصول و مبانی نظری ادبیات مقاومت را در آثار شاعران و نویسندگان سوری بررسی می کند.از مهم ترین کسانی که در زمینه ادبیات مقاومت و پایداری در کشور سوریه قلم فرسایی کرده اند؛ می توان به غسان کنفانی، نزارقبانی، غاده السمان، محمد ماغوط، آدونیس، بدیع صقور، سلیم برکات و... اشاره کرد.یافته های پژوهش حاکی از آن است که نویسندگان و شاعران ادبیات مقاومت سوری، رنج ها و آلام دوران کودکی و بزرگ سالی در آوارگی و اخراج از وطن، آمال و آرزوهای بر بادرفته، خفقان و استبداد، وطن دوستی، فلسطین، قدس، تعهد ملّی و محبت کشورهای عربی و مسأله فلسطین، نیروهای امنیتی و بازجویی را در آثار خود به تصویر کشیده اند و نبرد و پایداری را تنها راه حل مسئله سوریه می دانند و آزادی و آزادگی را بهترین موهبت برای همه افراد بشر در همه اعصار و قرون برمی شمارند.
مبانی پایداری در عهد تیموری؛ کاوشی در متون کهن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پایداری سال ۱۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۰
235 - 262
حوزههای تخصصی:
دولت تیموریان، به ویژه در دوران فرمانروایی مؤسّس آن، تیمور لنگ، به واسطه عواملی چون گستره وسیع قلمرو جغرافیایی، شکست ناپذیری، قدرت فرماندهی بی نظیر، ادعای احیای شریعت اسلامی و اشاعه آن در سرزمین های آلوده به کفر و شرک و نیز ابعاد قابل توجه دیگر، در منظر پژوهشگران جایگاه ارزنده ای را به خود معطوف کرده است. یکی از موارد قابل توجه در این دوره، سیاست نظامی فرمانروایان آن است. از آنجایی که تیموریان در غالب جنگ های خود پیروز میدان بودند، بررسی تاکتیک های نظامی و شیوه های سپاهیگری آنان بسیار حائز اهمیت است. بر این اساس، پژوهش پیش رو با روش توصیفی- تحلیلی و با بهره گیری از منابع کتابخانه ای به دنبال پاسخ به این پرسش اصلی است که چه عناصر و اصولی در متون کهن عصر تیموری، به عنوان مبانی پایداری شناخته شده و چگونه بر عملکرد نظامی آن دوران تأثیر گذاشته اند؟ یافته های پژوهش نشان می دهد یکی از راه هایی که بنیان گذار دولت تیموری و اخلاف او برای پیشبرد اهداف و برنامه های نظامی خود به کار بسته اند، تهییج روحیه پایداری در میان نیروهای رزمی بوده است. ایشان بدین منظور از ساز وکارهایی نظیر تمسک به باورها و اعتقادات دینی، ذکر تکبیر و تهلیل، تضرع و راز و نیاز با پروردگار، تفأل و مشورت با قرآن کریم و طرح الهامات غیبی استفاده کرده اند.
بررسی نقش تحولات اجتماعی و سیاسی در رمان «نقره، دختر دریای کابل» اثر حمیرا قادری
حوزههای تخصصی:
نویسندگان معاصر افغانستان در آثار داستانی خویش، جلوه هایی از تحولات اجتماعی و سیاسی سرزمین خویش را منعکس کرده اند. ادبیات معاصر افغانستان نمایانگر حقایق تاریخی، اجتماعی و فرهنگی ادوار مختلفی است که با بسیاری از رویدادهای سیاسی و اجتماعی غم انگیز همراه بوده است. اشغال افغانستان توسط بیگانگان، جنگ های داخلی، کودتا، بحران وضعیت اجتماعی و سیاسی و رنج هایی که مردم افغانستان برای دهه های مختلف متحمل شده اند، بسیاری از نویسندگان را بر آن داشته است تا این حوادث را به صورت مستقیم یا غیرمستقیم در آثار داستانی خود مطرح کنند. به عنوان مثال حمیرا قادری، در رمان «نقره، دختر دریای کابل» به سیر تحولات اجتماعی و سیاسی سرزمین افغانستان در بازه زمانی بیش از نیم قرن (فاصله سال های 1880 تا 1940 م) و وقایع و رویدادهای ناشی از آن می پردازد. این مقاله به بررسی و تحلیل تحولات اجتماعی و سیاسی و تأثیرات گوناگون آن بر سرنوشت مردم به خصوص وضعیت زنان در رمان نقره می پردازد، در این رمان زنان نقش محوری دارند و شخصیت های اصلی این رمان را زنان تشکیل می دهند. نتایج حاصله از این پژوهش که به شیوه توصیفی-تحلیلی انجام گرفته، حاکی از آن است که در این رمان وضعیت تأسف بار زنان، جنگ، آشوب، کشت وکشتار، فشار و خفقان، بی عدالتی، فقر اقتصادی، ظلم دستگاه حکومتی وقت، انحصار رسانه های تبلیغاتی و حکومت داری بدون قانون در افغانستان از بارزترین و شاخص ترین نتایج و تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم دگرگونی ها و تغییرات اجتماعی و سیاسی محسوب می شود که حیات مردم افغانستان به خصوص زنان را با چالش های جدی مواجه کرده است.
کارکرد استعاره های مفهومی در شعر جعفر ابراهیمی
منبع:
مطالعات زبان فارسی (شفای دل) سال ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱۷
93 - 118
حوزههای تخصصی:
استعاره های مفهومی (Conceptual metaphors) که شامل استعاره های جهتی و فضایی، هستی شناختی و ساختاری است، از زمره بحث های نو در زبان شناسی شناختی محسوب می شود. نظریه استعاره مفهومی، درک یک حوزه معنایی برحسب حوزه دیگر است که بر اساس تناظر (نگاشت) بین دو مجموعه مبدأ و مقصد انجام می شود. در این جستار، به روش توصیفی- تحلیلی، استعاره های مفهومی برای شناخت نگاشت بین قلمرو مبدأ و مقصد در شعر جعفر ابراهیمی بررسی شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد: در تبدیل زبان در ادبیات کودکان از معانی واقعی به معانی مجازی و صورت های مختلفی که اقسام مجاز نامیده می شوند، استعاره های مفهومی، بسیار مورد توجه آفرینندگان آثار ادبی قرار گرفته است. این پژوهش در پی نشان دادن انواع استعاره های مفهومی در شعر جعفر ابراهیمی است؛ یعنی حوزه های مبدأ مورد توجه شاعر برای ملموس و محسوس سازی مفاهیم انتزاعی و ذهنی چیست؟ دیگر آنکه او از استعاره های مفهومی تا چه حد بهره برده و اهمیت این استعاره ها در شعر او چقدر است؟ یافته های پژوهش حاکی است که ابراهیمی به خوبی دریافته است که نوجوانان می توانند استعاره هایی مانند «زندگی، سفر است» را درک کنند و این استعاره ها در نشان دادن شیوه زندگی و هویت بخشی به آنان بسیار آموزنده است. مهم ترین حوزه مبدأ در شعر جعفر ابراهیمی، طبیعت و وابسته های آن است. شاعر با این حوزه مبدأ به عینی سازی مفاهیمی چون پاکی و صمیمیت پرداخته است. بخش وسیعی از استعاره های مفهومی در اشعارش برپایه حوزه مبدأ رنگ هاست، وی بر طبق استعاره «مفاهیم، رنگ هستند» به مفهوم پردازی مفاهیمی چون «شادی، سرخ است» و «امید، سفید است» دست زده است.