فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۴۱ تا ۵۶۰ مورد از کل ۵۲٬۵۲۲ مورد.
منبع:
فنون ادبی سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۴۹)
117 - 138
حوزههای تخصصی:
خالد حسینی، رمان نویس تحسین شده افغان-آمریکایی، به دلیل روایت های تکان دهنده اش شهرت دارد که فراتر از داستان سرایی صِرف به پیچیدگی های روان شناسی و جامعه شناسی می پردازد. رمان های او که با مخاطبان مختلف طنین انداز می شود، به دلیل پروراندن شخصیت های غنی و درون مایه ای قوی مورد توجه علاقه مندان ادبیات است. این آثار به طرز ماهرانه ای از نسل های مختلف سخن می گویند و پیچیدگی های پیوندهای خانوادگی، رازها و میراث ها را آشکار می کنند و برای خوانندگانی که مجذوب روایت های داستانی میان چندین نسل و پویایی شخصیت های پیچیده هستند، جذاب می شوند. علاوه بر این، آثار حسینی نگاهی عمیق به فرهنگ، تاریخ و هنجارهای اجتماعی افغانستان دارد. رمان های او با برانگیختن احساسات و عاطفه مخاطب که از رنج خیانت تا لذت ارتباط ادامه دارد، سبب ایجاد حس همدلی با شخصیت های داستانی می شود و همین امر نثر او را از دیگر آثار متمایز می کند. درهم تنیدگی ماهرانه مضامین روان شناختی با اصالت فرهنگی جایگاه او را به عنوان شخصیت برجسته ادبی تثبیت می کند. هدف این مقاله کالبدشکافی جنبه های مختلف آثار داستانی حسینی با تمرکز بر تحلیل عناصر روان شناختی است. این مقاله به دنبال درک دقیق تری از رابطه پیچیده بین ادبیات، روان شناسی و جامعه شناسی است که در آثار برجسته حسینی به تصویر کشیده شده است تا شاهدی بر قدرت ادبیات در لمس قلب و روح انسان باشد.
سوژه عاشق در نظام گفتمانی عشق حقیقی و مجازی بر مبنای نظریه قدرت فوکو (مطالعه موردی رمان «قلندر و قلعه» و «غزال، آهوی باغ زعفرانیه»)
منبع:
تحلیل گفتمان ادبی دوره ۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
85 - 108
حوزههای تخصصی:
در تاریخ ادبیات فارسی عشق دو جلوه حقیقی و مجازی یافته است؛ عشق حقیقی که منبعی لایزال دارد و نشات گرفته از باورهای دینی است که در واقع عشق به خداوند هست؛ عشق مجازی نیز همان عشق بین دو انسان تعریف می شود. نقطه عطف هر دوی این تعاریف در آن است که ماهیت عشق بستری را بر می سازد تا طرفین این گفتمان در تعامل با یکدیگر در دوسوی ناهمگن قرار بگیرند. هژمونی قدرت معشوق منجر به انقیاد سوژه- عاشق می شود. از این روی، می توان گفت عشق منبع قدرت است. از آنجایی که فوکو یکی از مهم ترین متفکرانی است که بر لزوم بازاندیشی و نگاه دوباره به مفاهیم کلاسیک از دریچه «قدرت» تأکید کرده و تا حد ممکن، این بازشناسی را انجام داداست؛ در پژوهش حاضر به شیوه توصیفی- تحلیلی مبتنی بر نظریه فوکو تأثیر مناسبات قدرت بر دو طرف این گفتمان عشقِ مجازی و حقیقی واکاوی شده است. بدین منظور نظام گفتمانی عشق حقیقی در داستان قلندر و قلعه که درباره سهروردی است با نظام گفتمانی عشق مجازی در داستان غزال، آهوی باغ زعفرانیه که رمانی عاشقانه از جنسِ دو انسان است، سنجیده شده است. نتایج نشان داد که آنچه عشق حقیقی را از عشق مجازی منفک می کند، تنها، تفاوت در شیوه اجرای خواسته های معشوق است اما در عشق مجازی، بسته به وضعیت ابتدایی، معشوق تصمیم می گیرد که از عاشق چه کارهایی بخواهد.
واکاوی جامعه شناختی پیامدهای مهاجرت جمعیّت های مهاجر و دیاسپوریک در رمان هیچ دوستی جُز کوهستان اثر بهروز بوچانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بهروز بوچانی پناهجوی کُرد ایرانی از نویسندگان معاصر است که نگارۀ ادبیاش معطوف به تصویرسازی بحرانهای انسانیِ برآمده از مهاجرت به دنیای غرب و مواجه شدن با واقعیت وارونۀ ناهمگون با پندارۀ خود از جهان مقصد بهعنوان آرمانشهر و پدیدار شدن در رُخنمود ویرانشهر است. رمان هیچ دوستی جُز کوهستان که برونداد تراژدیِ مرگ انگارههای انسانِ مهاجر در دستیابی به یوتوپیا و تباهی رؤیای ساخت- یافته از انگارۀ غربنگری بهمثابۀ پناهگاه اَمن در گریز از ناَامنیهای سیاسی- اجتماعی سرزمین مادری است، روایتی رئالیستی از تباهی زندگی مردمی است که سرنوشتشان در گردابۀ طرد و دیگرستیزی در جامعۀ مقصد، به زندان و پایمال شدن حقوق و کرامت انسانی و بیخویشتنی و هژمونی سیستم کایریارکال در جهت سایه گستردن بر ارادۀ زندانی میانجامد. از آن روی که تاکنون جستار مستقلی به بررسی پیامدهای مهاجرت جمعیتهای دیاسپوریک و مهاجر در رمان هیچ دوستی جُز کوهستان نپرداخته است، نگارنده بر آن است تا به بررسی این پدیده در این رمان بپردازد. مسألۀ بنیادین پژوهش حاضر این است که پیامدهای مهاجرت جمعیتهای مهاجر و دیاسپوریک، چگونه و در چه قالبهایی در این رمان، نمود یافته و با چه مفاهیمی پیوند خورده است؟ جهت بررسی این مسأله، نگارنده از روش توصیفی تحلیلی مُبتنی بر بررسیِ جامعهشناختیِ پیامدها و بحرانهای برآمده از مهاجرت در این رمان بهره گرفته است. محبوس شدن در زندان و زیستن در فضای هتروتوپیک و دیستوپیایی ، افسردگی و اقدام به خودک شی و بی ارادگی در سیستم کایریارکال از پربسامدترین برآیندهای مهاجرت گروه های دیاسپورایی و مهاجر در رمان هیچ دوستی جز کوهستان است که با رویکرد تاریخی سیاسیِ همه سونگر ، روایتگر رنجی جانکاه و برآمده از دگرگیسیِ یوتوپیا به دیستوپیا و محکومیت به زیستن در زندانِ محصور در هتروتوپیا در فرایند تبدیل مهاجر به سوژۀ تحت انقیادِ سیستم کایریارکال است
دلالت مندی فضاهای داستانی ادبیات دریا در ایران و سوریه (مطالعه موردی: رمان اهل غرق از منیرو روانی پور و رمان الشراع و العاصفة از حنا مینه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی دوره ۱۸ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۲
59 - 75
حوزههای تخصصی:
داستانهایی که صحنه حوادثشان دریا است در زمره ادبیات دریا به شمار می آیند. دریا از مفاهیم برجسته رمانهای فارسی و سوری است. دراینمقاله، منیروروانی پور ازایران و حنامینه از سوریه نماینده ادبیات دریا در داستان نویسی معاصرند. نکته مهم آنکه رمانهای حوزه ادبیات دریا اغلب درپی ایجاد تحول بوده وبه حکم عمیق و ناشناخته بودن دریا، بر تغییرات ریشه ای و مبارزات سیاسی اجتماعی مردم تأکید دارند. در این رمانها ملوانان یا ماهیگیران و اهالی بندر نماد توده مردم به شمار میآیند.این مقاله بر آن است تا دو رمانی را که در حوزه ادبیات دریاست ضمن معرفی و تحلیل، با تفصیل بیشتری بدان ها بپردازد. رمان اهل غرق از روانی پور به تحولات اجتماعی مردم روستای جفره در بوشهر می پردازد و روند تغییرشان از سادگی و صمیمیت روستایی و اعتقادات بومی و سنتی به سوی جامعه مدرن و صنعتی را ترسیم و به نوعی سنت ومدرنیسم را رویاروی یکدیگر قرار می دهد. رمان الشراع والعاصفه ( بادبان و توفان) از حنا مینه نیز تحول جامعه سوریه از ناآگاهی وسرسپردگی، به جامعه ای مبازر و آگاه را حکایت دارد. با روش تحقیق توصیفی، تحلیلی مقاله، به این نتیجه می رسیم که جستجوی تحولات عمیق و ریشه ای،ارتباط مستقیم مکان با عناصر داستان،اشعار عامیانه و ادبیات دریا، تاثیر مکان بر شخصیت، شخصیت بالنده و پویا، نماد وتخیل، اسطوره آفرینی و اسطوره پردازی،آیین نمایی و رسومات پردازی، از ویژگی های رمان های ادبیات دریا به شمار میروند.
کارکرد تعلیمی «تفکر خلاف واقع» در چهار کتاب قصه کودک: با رویکرد روایت شناسیِ شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد ادبی سال ۱۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۵
135 - 161
حوزههای تخصصی:
روایت شناسی شناختی به مطالعه عوامل تداعی کننده و تفسیرساز متن می پردازد. یکی از شناختارهای تفسیرگر متن، تفکر خلاف واقع است. هنگامی که کنش یکی از شخصیت های داستان به پیامدی ناگوار یا خوشایند می انجامد؛ پیام اخلاقی داستان از مقایسه واقعیتِ موجود با سناریوی خلاف واقع، استخراج می شود. یعنی خواننده به طور خودکار سناریوی خلاف واقعی را تصور می کند که می توانست به جای واقعیتِ حاضر اتفاق بیفتد و مانع وقوع حادثه مطلوب یا نامطلوبِ موجود شود. این پژوهش با روش تحلیلی توصیفی و با مطالعه موردیِ چهار کتاب قصه در گروه سنی «الف» و «ب» انجام شده است: «عموگرگه» از مجموعه افسانه های ایتالیاییِ دست اسکلت (کالوینو، 1401)، تربچه خانم (سرمشقی، 1394)، یخی که عاشق خورشید شد (موزونی، 1398) و بز زنگوله پا (شاملو، 1398). این قصه ها به صورت هدفمند و به خاطر انطباقشان با انواع تفکر خلاف واقع انتخاب شده اند. مقاله پیش ِرو بر آن است که با رهیافت روایت شناسیِ شناختی به چگونگی کارکرد تعلیمی طرحواره تفکر خلاف واقع در قصه ها پاسخ دهد. این طرحواره از منظر جهت به دو جهتِ «به سوی بالا» و «به سوی پایین» و از منظر ساختار به دو ساختارِ «افزایشی» و «کاهشی» و از منظر معیار ارجاع به سه معیار «خودارجاع»، «دیگرارجاع» و «بدون ارجاع» دسته بندی می شود. پژوهش حاضر ضمن دسته بندی قصه ها براساس انواع تفکر خلاف واقع نشان می دهد جهت روبه بالا با رویکرد سلبی و ادبیات تعلیمی تحذیری همبستگی دارد و جهت روبه پایین با رویکرد ایجابی و ادبیات تعلیمی ترغیبی.
کاربرد زلف به عنوان سرپوش شراب در غزلیات حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه متون ادبی دوره عراقی دوره ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
137 - 156
حوزههای تخصصی:
گاهی در متون ادبی، «زلف» با عناصر میخانه نظیر شراب و ساقی همراه شده یا با آن ها ترکیب خاص ساخته است. مثل اینکه «زلف ساقی»، «ساقی زلف انداز» یا به صورتِ استعاری «نافه» به جای زلف به کار رفته است، اما تناسبی با مفهوم رایج زلف به عنوان عضو بدن انسان یا زلف معشوق ندارد، ولی محققان، زلف را فقط به عنوان زلف انسان و معشوق تصور کرده اند. شارحان دیوان حافظ به سبب اینکه زلف را فقط مربوط به معشوق می پنداشته اند در ابیاتی که در کنار زلف از باده یاد شده به تعابیر دور رفته اند و شاید یکی از علت هایی که موجب تصور عدم انسجام در غزلیات حافظ شده، همین عدم توجه به معنای اصلی و کاربردی واژه هایی نظیر زلف در عصر حافظ است. فرض اصلی ما در این موارد آن است که «زلف» به معنای درپوش و وسیله بستن به کار رفته است. واژه «زلفین» و «زرفین» در متون کهن به معنی حلقه در به کار رفته است. «ین» در اینجا نسبت است به زلف یعنی زلفی. در زبان دری امروز افغانستان همچنان «زلفی» و «زلفک» به معنی زنجیر و وسیله بستن در و دروازه کاربرد دارد. کاربرد زلفی و زلفک در فارسی افغانستان بیانگر آن است که واژه زلف در فارسی قدیم، معادل واژه عربی «فدام» برای سرپوش شراب به کار می رفته است. واژه های دیگر نظیر گیسو و موی نیز به سبب اشتراک معنا با زلف، به همان مفهوم و کاربرد تا حدّی رواج یافته است. براساس این مفهوم از زلف، به بازنگری در مواردی از شعر حافظ پرداخته ایم که پیش تر، محققان به عنوان زلف معشوق تلقی کرده اند. همچنین براساس آن به عدم انسجام در غزلیات حافظ معتقد شده اند و از کاربرد مفاهیم طنزآمیز در غزل حافظ غفلت کرده اند.
بنیادهای سیاسی و اجتماعی بیانیه های ادبی عصر قاجار (مطالعه موردی بیانیه میرزا آقاخان کرمانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اجتماعیات در ادب فارسی سال ۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶
1 - 14
حوزههای تخصصی:
با شکل گیری مدرنیته در غرب، اندیشمندان و روشنفکران ایرانی در پی کشف اسباب ترقی ملل متمدن غربی و پیاده سازی آن در داخل کشور برآمدند. میرزا آقاخان کرمانی جزو اولین گروه از روشنفکران ایرانی دوره پیشامشروطه است که در مواجهه با پدیده مدرنیسم، عَلَم نوجویی و تجددخواهی برافراشت و جهت گام نهادن در دنیای مدرن خواستار تقلید و الگوگیری از تمدن غرب شد. نوخواهی آقاخان مانند بسیاری از ادیبان روشنفکر دیگر به عرصه سیاست و اجتماع محدود نماند؛ او نظریاتی نیز برای تجدد در ادبیات و فنون نگارش ارائه داد و خواستار تحول در شیوه نگارش سنتی شد. این پژوهش با نگاهی به اندیشه های سیاسی و اجتماعی آقاخان به بررسی تأثیر آن بر دیدگاه های نوین ادبی وی پرداخته و بدین نتیجه رسیده است که آقاخان نوگرایی ادبی خود را بر مبنای سنت ستیزی طرح ریزی کرده و تحت تأثیر تفکرات ناسیونالیستی و لیبرالیستی خواستار باستان گرایی در زبان و خط فارسی، عربی زدایی از زبان فارسی، ساده نویسی، روشن نویسی و خروج از قید و بندهای سنتی در نوشتار شده است.
بررسی شهرها و کشورها در مقامات حمیدی
منبع:
نقد، تحلیل و زیبایی شناسی متون سال ۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲۴
78 - 98
حوزههای تخصصی:
بررسی شهرها و کشورها در مقامات حمیدی چکیده مقامات حمیدی یکی از کتاب های منثور فنی ادبیات فارسی است که قاضی حمیدالدین در قرن ششم آن را در ۲۴ مقامه نگاشته است. یکی از محتویات این کتاب که در این پژوهش شایان توجه است، ذکر نام کشورها و شهرهاست؛ البته بعضی از آن شهرها و مکان ها تغییر نام داده و بعضی دیگر از سرزمین پهناور ما جدا شده اند؛ ازاین رو پرداختن به ذکر نام شهرها و کشورها و جغرافیای شهری در این کتاب به لحاظ اسناد تاریخی سرزمین پهناور ما پراهمیت است. این پژوهش با روش تحلیل محتوا و با ابزار کتابخانه به معرفی مکان های جغرافیایی اشاره شده در مقامات حمیدی می پردازد. باید گفت که مطالب جغرافیایی در مقامات حمیدی نسبت به کتاب هایی چون المسالک و الممالک اهمیت کمتری دارد؛ اما پرداختن بدان شهرها و کشورها چه واقعیت خارجی داشته باشد و چه محصول ذوق و ذهن خلاق نویسنده باشد، خالی از لطف نیست. هدف اصلی مقاله پیش رو معرفی شهرها، کشورها و مکان های ذکرشده در مقامات قاضی حمید الدین است؛ چراکه کتاب های ادبی به نوبه خود بستری مناسب را برای تحلیل و بررسی جنبه های متفاوتی از آثار ادبی فراهم می سازند. بررسی های این مقاله نشان می دهد مکان های جغرافیایی مانند فلسطین، چین، سوریه و عراق که امروزه از نظر سیاسی برای کشور ما مهم است، در این کتاب از نگاه نویسنده دور نمانده است.
کارکردهای پیرامتن در رمان نوجوان «این وبلاگ واگذار می شود» اثر فرهاد حسن زاده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کارکردهای پیرامتن در رمان نوجوان این وبلاگ واگذار می شود اثر فرهاد حسن زاده چکیده پیرامتنیت یکی از گونه های ترامتنیت ژرار ژنت است. ژنت ، نظریه پرداز فرانسوی، با نظریه ی ترامتنیت، هر نوع ارتباط یک متن را با متن های دیگر، به صورت گسترده و ساختنشانند بررسی کرد. در این نظریه، متن در پنج گونه ی پیرامتنیت، بینامتنیت، فرامتنیت، سرمتنیت و بیش متنیت بررسی می شود. این دسته بندی هرگونه رابطه ی متن با متنی غیر از خود را شامل می شود؛ روابط یک متن با عناصر پیرامونش، روابط براساس هم حضوری، بر پایه ی انتقاد و تفسیر، روابط طولی و ژانری و روابط بر اساس برگرفتگی. در این میان عناصر پیرامتنی عبارت است از تمام عناصری که اگرچه جزئی از متن محسوب نمی شوند، در جای جای متن حضور دارند، آن را احاطه کرده اند و همراهی اش می کنند و در خوانش خواننده تأثیر می گذارند؛ عناصری چون: طرح جلد، نام نویسنده، ناشر، پوستر های تبلیغی و... رمان نوجوان این وبلاگ واگذار می شود ویژگی خاصی دارد و آن ارائه ی روایت در قالب یک وبلاگ داستان نویسی است. این ویژگی عناصر پیرامتنی مهمی به وجود آورده است؛ بنابراین نویسندگان مقاله در پی آنند تا با بررسی این عناصر، کارکردهای آن را مشخص کنند. در ادامه مشخص خواهد شد عناصر پیرامتنی در این رمان گسترده، به دلیل شیوه ی ویژه ی روایت این اثر، در تمام صفحات حضور دارد و به این ترتیب متن را همراهی کرده و خواننده ی نوجوان را یاری و خوانش او را هدایت می کند.
تحلیل محتوایی جریان شعری نمادگرای نسل سوم شعر بعد از نیما(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال ۲۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۳
123 - 140
حوزههای تخصصی:
نمادگرایی، هنر بیان افکار و عواطف شاعرانه، نه از راه بیان بی پرده و نه به وسیله تشبیه آشکار آن افکار و عواطف به تصویرهای ملموس و عینی، بلکه از طریق اشاره نامحسوس واژگانِ خاص برای ایجاد آن عواطف و افکار در ذهن خواننده است. در این پژوهش، جریان شعری نمادگرایی نسل سوم شعر بعد از نیما از قبیل محمدعلی سپانلو، منصور اوجی، علی باباچاهی و سید علی صالحی بررسی و تحلیل محتوایی شده است. سؤال اصلی در این پژوهش، بررسی چگونگی جریان شعری نمادگرای نسل سوم بعد از نیما در دهه های 80-60 از نظر ساختار و محتواست. روش انجام تحقیق، تحلیلی- توصیفی و با استناد به منابع کتابخانه ای و آثار شعری شاعران مورد بحث بوده و نتایج بیانگر آن است که نمادگرایی شاعران نسل سوم پس از نیما آگاهانه بوده و به منظور تقویت محتوایی شعر صورت پذیرفته و از نظر ساختار محتوایی دارای مفهوم محدودتری نسبت به دوره های قبل بوده است. همچنین تنوع نمادهای تاریخی و اسطوره ای، نمادهای اجتماعی، طبیعی، حیوانی و انسانی بیانگر تسلط شاعران مورد نظر در این زمینه است.
تبیین زیبایی شناسی زندگی روزمره در مجموعه داستان کوتاه عاشقیت در پاورقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات فارسی (دانشگاه خوارزمی) سال ۳۲ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۱ (پیاپی ۹۶)
155 - 181
حوزههای تخصصی:
زیبایی شناسی در مکاتب گوناگون فلسفی از افلاطون تا امروز، به ویژه در حوزه ی هنر، طرح شده و پدیده ای تاریخی است که دست کم به لحاظ فلسفی سخت مدیون کانت است. کانت زیبایی را مقوله ای مستقل تلقی کرد که لذت ناشی از آن مقید به خود آن مقوله است. یوریکو سایتو، نظریه پرداز زیبایی شناسی زندگی روزمره، معتقد است که زیبایی شناسی زندگی روزمره ضعف زیبایی شناسی فلسفی مبتنی بر هنر را برطرف می کند؛ به این ترتیب، نگرش ها و قضاوت های زیبایی شناختی می توانند کیفیت زندگی، اخلاق اجتماعی و فرهنگی را به واقعی ترین شکل تعیین کنند و وسیله ضروری برای بیان ارزیابی کیفیت زندگی روزمره افراد باشند و به انسان قدرتی دهند تا ازطریق تعامل با مصنوعات، محیط اطراف و تعاملات انسانی از تجارب زیبایی شناختی لذت ببرد. ازآنجاکه روایت های داستانی شامل گزاره ها و ظرفیت هایی هستند که از بُعد زیبایی شناسی زندگی روزمره درخور ارزیابی اند و بیشتر آنها در جهان واقع نیز صدق می کنند، محققان در این پژوهش برآن شدند تا زیبایی شناسی زندگیِ روزمره را برپایه دیدگاه سایتو در سه داستان کوتاه از مجموعه داستان کوتاه عاشقیت در پاورقی نوشته مهسا محب علی به روش اسنادی و کیفی با بهره مندی از منابع کتابخانه ای تحلیل و تبیین کنند تا به این پرسش پاسخ دهند که مؤلفه های زیبایی شناسی زندگی روزمره در این آثار چیست. دستاورد این پژوهش در این سه داستان کوتاه نشان می دهد که زندگی روزمره افراد و نقش اشیاء، مکان و... در این آثار به مثابه نماد، در قالب هنجارگریزی و آشنایی زدایی در تعاملات انسانی و... ترسیم شده اند. علی رغم هنجارگریزی و آشنایی زدایی در تعاملات انسانی، متن داستان ها بستر تجربه ای است که درنهایت به این آگاهی و حکم منجر می شود که ذوق، امر زیبا و امر والا یا برعکس نازیبا در این داستان ها به طور واقعی شکل یافته اند.
شکل گیری هویت قهرمانانۀ زنان در پرتو دو مفهوم عصمت و وفاداری در منظومه های فارسی شبه قارۀ هند (با تکیه بر دو منظومۀ پدماوت و راماین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منظومه های پدماوت و راماین از شاهکارهای ادب فارسی هند هستند و زنان در این دو اثر از موقعیّت معناداری برخوردارند. با توجه به جایگاه این دو مثنوی در شعر فارسی شبه قاره، شناخت شاخصه هایی که هویت قهرمانانه بانوان در این منظومه ها بر مبنای آن شکل گرفته، سبب دستیابی به دیدگاه جامع تری پیرامون سیمای زن در بخش قابل توجهی از ادبیات فارسی می شود. پژوهش حاضر عهده دار طرح و پاسخگویی به دو سوال اساسی است: 1-شخصیّت قهرمانان زن در منظومه های داستانی پدماوت و راماین بر محور کدام ویژگی ها شکل گرفته است؟ 2- دلیل محوریّت این ویژگی ها چیست و تأکید بر آن ها برآمده از کدام بسترهای فرهنگی و اجتماعی است؟بر اساس فریضه این پژوهش، هویت قهرمانانه زن در این آثار بر محور دو ویژگی (عصمت و پرده نشینی) و ( وفاداری بی قید و شرط به همسر) شکل گرفته است. دو ویژگی ذکر شده در سیر حوادث و معنایابی متن از جایگاه اساسی برخوردارند. پژوهش حاضر پس از نگاهی کوتاه به پیشینه اساطیری- فرهنگی و ادبی این آثار درمورد زن و بسترهای اجتماعی مرتبط با تأکید بر عصمت و پرده نشینی زنان، عهده دار برجسته سازی مراحل سه گانه وفاداری زنان به همسر است.
بررسی تطبیقی رمان طلسمات و بوف کور از دیدگاه افسانه گردانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به نظر کریستوا، هر متنی حاصل شبکه ی متنی قبل از خود است؛ بنابراین، برای رمزگشایی باید سراغ این شبکه برویم. نویسندگان و شاعران همواره از متون قبلی بهره مند شده اند. این بهره بهرداری گاه به صورت افسانه گرایی است که جز بازنویسی و بازآفرینی افسانه ها نیست و کمک چندانی به ادبیات نمی کند، اما افسانه گردانی رویکرد متفاوتی دارد که مایه تحول ادبیات است. افسانه گردانی تنها یادآور افسانه ها به گونه ی تلمیح و اشاره نیست، بلکه با بهره گیری از بینامتنیت، متن گذشته را دگرگون می سازد، تا آنجا که خواننده به سادگی نداند در پیدایش متن جدید چه متن ها و چه افسانه هایی دخیل بوده اند. در رمان طلسمات با سه رویکرد افسانه گویی، افسانه گرایی و افسانه گردانی مواجهیم. در رمان بوف کور نیز نویسنده با استفاده از افسانه ها و اسطوره های بسیار متن پیشین را دگرگون کرده است. از نتایج این مقاله نیز بهره بردن هردو رمان از افسانه ها حتی علیه افسانه ها است. در نوشتار حاضر، این رمان ها از دیدگاه افسانه گردانی یا بینامتنیت افسانه ای تحلیل شده اند.
بینامتنیت در دستورالجمهور شیخ خرقانی و عوارف المعارف سهروردی بر مبنای نظریه ژرار ژنت
منبع:
پژوهش های نوین ادبی سال ۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۶
231 - 252
حوزههای تخصصی:
متن واقعیتی است بی واسطه، واقعیتی که اندیشه ها و رشته های دانش فقط در درون آن می توانند تشکل و قوام یابند. تغییر در نوع نگاه و خوانش آثار مخصوصا آثاری که در نوع خود آغازگر و نقطه شروع یا اوج یک نوع ادبی هستند ما را با جایگاه واقعی و اهمیت آنها بیش از پیش آشنا و هویت واقعیشان را به درستی می نمایاند. بینامتنیت، تولید متن از طریق تعامل با متون پیشینیان یا معاصر خود است که مشارکت آن متن ها در متن مورد نظر به صورت صریح، غیرصریح و ضمنی از متنی در متن دیگر صورت می گیرد. ژرار ژنت از برجسته ترین محققان عرصه بینامتنیت است که بخش عمده ای از مطالعات خود را روی طبیعتِ گفتمان روایی، متمرکز می کند. با این اشاره در پژوهش حاضر که با تجزیه و تحلیل اطلاعات مبتنی بر استدلال عقلی و به روش توصیفی-تحلیلی انجام شده عوارف المعارف سهروردی در جایگاه پیش متن و دستور الجمهور شیخ خرقانی به عنوان پس متن مورد ارزیابی بینامتنیت قرار گرفته و بررسی ها نشان داد که شیخ خرقانی در فضای عرفانی- فکری از عوارف المعارف تاثیر گرفته است.
تحلیل پیوند دو مفهوم ملیت و دیانت و نمود مصادیق این دو مفهوم در شعر دوره مشروطه (با تکیه بر شعر سید اشرف الدین حسینی و محمدتقی بهار)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اجتماعیات در ادب فارسی سال ۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷
13 - 28
حوزههای تخصصی:
در این مقاله نویسندگان بر آن بوده اند تا پیوند دو مفهوم ملیت و دیانت را در شعر دوره مشروطه با تکیه بر شعر سید اشرف الدین حسینی و محمدتقی بهار، تحلیل کنند. این جستار در پی پاسخگویی به دو سوال اصلی است: آیا مفهوم گرایش ملی در اساس با جهان بینی دینی در محدوده تحقیق حاضر در تقابل و تضاد است؟ و ارتباط دو مفهوم ملیت و دیانت در محدوده تحقیق حاضر چگونه و با چه عناصر و مصادیقی نمود پیدا کرده است؟ راجع به اهمیت تحقیق باید خاطرنشان کرد که یکی از مسائل جدی در جامعه امروز، بحث ارتباط ملیت و دیانت با یکدیگر است و در محدوده تحقیق حاضر و پرسش های پژوهش به ویژه سوال دوم، تاکنون پژوهشی مستقل انجام نشده است. بعد از تحلیل اشعار شاعران مورد نظر از جهت توجه به مفاهیم ملیت و دیانت، مشخص شد که این مفاهیم نه تنها در مقابل هم نیستند؛ بلکه در پیوند و تعامل با هم هستند و این پیوند در قالب مصادیقی چون پیوند عنصر ملی وطن با دین و پیوند عنصر ملی مظاهر تاریخ و فرهنگ ملی با عنصر دینی اسوه های دینی خود را نمایان کرده است. روش تحقیق حاضر از نوع تحلیل محتوا با رویکرد توصیفی – تحلیلی بوده است.
چهره دوگانه «مطرب» در ادب فارسی (با تاکید بر ادب عرفانی تا سده هشتم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال ۲۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۳
27 - 48
حوزههای تخصصی:
در بخش بزرگی از ادب فارسی مخصوصاً شعر، تیپ «مطرب» حضور برجسته دارد. حافظه شعری ایرانی مأنوس با ادب کلاسیک (سعدی و حافظ و مولوی)، سیمایی بشکوه و اثیری از او می یابد، اما به محض ورود به سطح زبان جامعه، متوجه بار معنایی تحقیرآمیز آن می شود. این تحقیق در پی آن است تا با بررسی متون مشهور ادبی تا سده هشتم، به این سؤال های اصلی پاسخ دهد: «مواجهه دوگانه با «مطرب» در ادب و فرهنگ قدیم ایران چگونه نمود می یابد؟»، «آبشخورهای این رویارویی متناقض کدام است؟» این تحقیق به روش توصیفی-تحلیلی و با اسناد کتابخانه ای انجام شده و دایره زمانی آن از آغاز ادب فارسی دری تا سده هشتم است. فراوانی منابع ادبی، نویسنده را وادار کرده تا به امهات متون بپردازد. نتایج تحقیق نشان می دهد که در بخشی از ژانر ادب عرفانی و ادب درباری، مطرب چندان چهره ارجمندی ندارد، اما در سایر ژانرها، چهره او تابناک و ارزشمند است. آنچه باعث ایجاد سیمایی منفی از مطرب در ادب صوفیانه شده، علاوه بر تأثیر نصوص دینی در شکل گیری این نگاه، توأمانی مطربی با حواشی فساد آلود بزم های طرب و درآمیختگی مفهوم مطرب و لولی است.
RÉINVENTION DE L'ANTI-HÉROS : ARSÈNE LUPIN DE MAURICE LEBLANC À LA SÉRIE NETFLIX(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Cet article examine l'évolution du personnage d'Arsène Lupin, créé par Maurice Leblanc, en mettant l'accent sur ses représentations littéraires et médiatiques. L'étude débute par une analyse des romans originaux de Leblanc, explorant comment Lupin incarne les traits d'un antihéros par son intelligence, son charme et ses actes illégaux justifiés par des motifs moraux complexes. Ensuite, l'article se penche sur l'adaptation contemporaine de Netflix, qui réinvente le personnage pour un public moderne tout en conservant ses caractéristiques essentielles. Cette série est analysée pour voir comment elle met en avant les thèmes de justice sociale et de lutte contre l'injustice, actualisant ainsi le personnage pour résonner avec les préoccupations actuelles. L'article explore également la manière dont les diverses représentations de Lupin influencent la perception du public et contribuent à la durabilité de ce personnage dans la culture populaire. En intégrant des perspectives littéraires, médiatiques et socioculturelles, cette étude offre une vue d'ensemble sur la complexité et l'évolution fascinante d'Arsène Lupin en tant qu'antihéros à travers le temps et les supports. Les résultats montrent que l'adaptation et la réinvention de personnages classiques peuvent revitaliser leur pertinence et leur popularité dans des contextes contemporains.
بررسی و تحلیل خسرو و شیرین نظامی با تکیه بر تعارض(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن شناسی ادب فارسی سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۶۳)
105 - 116
حوزههای تخصصی:
تعارض از جمله مسائلی است که در روابط اجتماعی رخ می نماید و هنگامی آشکار می شود که هدف فرد یا گروهی با هدف فرد یا گروهی دیگر در تقابل قرار گیرد. این عنصر در جریان یافتن داستان خسرو و شیرین بسیار مؤثر بوده است. این مقاله با روش توصیفی تحلیلی و برای بررسی تعارض و انواع آن در داستان خسرو و شیرین نوشته شده است. باوجودِ طولانی بودن تعارض میان خسرو و شیرین، این تعارض نتایج مثبتی داشته است؛ امّا تعارض های دیگر داستان با نتایج منفی پایان یافته است. انواع تعارضات داستان عبارت اند از: 1- تعارض هدف: تعارض خسرو و فرهاد، بهرام و خسرو، و شیرویه و خسرو. 2- تعارض احساسی عاطفی: تعارض شیرین و مریم، شیرین و شکر، و اهل دربار و شیرین. رهیافت هایی که شخصیت های داستان برای حل تعارض در پیش گرفته اند، عبارت اند از: 1- رهیافت تسلیم شدن: رهیافت خسرو دربرابرِ. 2- رهیافت اجتناب: شیرین و مریم. 3- رهیافت برد باخت (رقابت): رهیافت خسرو دربرابرِ فرهاد و شیرویه دربرابرِ. 4- رهیافت برد برد: رهیافت خسرو و شیرین. 5- رهیافت نرمش: روش خسرو در رسیدن به شیرین.
Domestic Violence in Allende's Violeta(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Domestic is a term that encompasses intimate partner violence wherever it occurs and in whatever form. Galtung categorizes violence into three types of direct, structural, and cultural violence. The purpose of this article is to analyze Allende's Violeta (2022) based on Galtung's category of violence and Simeon de Beauvoir's feminist theory. This is a qualitative library-based study. Allende presents female characters who are victims of domestic violence at the hands of their husbands, their partners, and not their fathers. There are different types of domestic violence practiced against women and children in the novel due to the patriarchal perspective, culture, norms, and customs. Structural violence makes the role of cultural violence transparent. It is the role of cultural violence that legalizes structural violence. It is concluded that in order to eliminate domestic violence against women, the cultural violence resulting from the patriarchal system must be replaced with a new culture of anti-oppression, non-violence, and mutual understanding toward women.
Representation of Duty as an Object of Manipulation in The Bone Clocks and The Buried Giant(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Deontological ethics emphasizes the connection between duty and the morality of human conduct; nevertheless, Mitchell and Ishiguro touch on a different form of duty, which disagrees with the deontological theory and demonstrates that it is in one’s interest. Mitchell in The Bone Clocks suggests that one’s only duty in life is “to survive,” regardless of what may happen to others, but Ishiguro contends in The Buried Giant that failing to fulfill a duty that creates a hardship for others will result in downfall. Despite the differences, they both agree that performing one’s duty is affected by manipulation and deceit. The present article peruses the concept of duty in David Mitchell’s The Bone Clocks and Kazuo Ishiguro’s The Buried Giant and Pierre Bourdieu’s Theory of Practice provides the framework of the study. Bourdieu believes that accomplishing duty seeks a social strategy to maximize one’s profit; therefore, it can easily become manipulative. The research eventually concludes that fulfilling duty in these novels is an object of manipulation which is esteemed in self-centeredness. Moreover, it delves into the definition of habitus to elucidate that it is facing a transition that is entangled with manipulation.