ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۱۱٬۴۳۴ مورد.
۱.

بازخوانی رمان «پاییز فصل آخر سال است» بر اساس نظریه اسطوره شناختی نورتروپ فرای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نورتروپ فرای میتوس دایانویا پاییز فصل آخر سال است

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶ تعداد دانلود : ۶۲
نورتروپ فرای، نظریه پرداز کانادایی، در تئوری اسطوره شناختی خود، وجه روایی اثر ادبی را «میتوس» و وجه مضمون مدار را «دایانویا» می نامد و اظهار می دارد تمام آثار ادبی ریشه ای اسطوره ای دارند. جستار حاضر، درصدد است با بهره گیری از روش توصیفی تحلیلی، به بازخوانی رمان پاییز فصل آخر سال است از منظر آرای فرای بپردازد تا نشان دهد هم از لحاظ ساختار روایت و هم مضمون، از دو مفهوم میتوس و دایانویا تأثیر پذیرفته است. براساس نتایج به دست آمده، تقسیم بندی روایی رمان به دو بخش تابستان و پاییز، که نمودار ورود سه شخصیت اصلی از مرحله دنیای آرمانی به زندگی واقعی است، نمادی از گذر از ژانر رمانس به تراژدی است که فرای در نظام اسطوره شناختی خود، با نسبت دادن ژانرها به فصول سال، آن را نمادی از گذر از «میتوس تابستان» به «میتوس پاییز» می داند. مرحله تابستان از منظر فرای، نمود تصاویر بهشتی و مرحله پاییز، نمود تصاویر دوزخی است که در این اثر، جهانی منطبق با قیاس تجربه و مملو از مضامین تراژیک می آفریند. دایانویای اسطوره نیز در قالب کهن الگوی «ولادت مجدد» در این سه شخصیت زن بازتولید می شود و آنان را به مرحله پاگشایی می رساند. بدین ترتیب، پس زمینه های اساطیری شگردی برای بازنمایی مشکلات اجتماعی زنان می شود و اسطوره «زن سرمدی» را بازآفرینی می کند.  
۲.

بررسی تأملات فلسفی محمود هومن درباره ماهیت و مختصات شعر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شعر شاعر خیال معنا موسیقی مختصر بودن لطیف بودن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱ تعداد دانلود : ۴۲
برخلاف سنت غربی که همواره نزاع آشتی ناپذیر میان فلسفه و شعر، ذهن و زبان پاره ای از فیلسوفان را به خود مشغول داشته، در سنت ما اگرچه غالباً از فلسفه به ذمّ و نکوهش یاد شده است، اما فیلسوفان ما غالباً مواجهه ای ایجابی با شعر داشته اند؛ از آن جمله، در دوره معاصر و فیلسوفی به نام محمود هومن، که این پژوهش با شیوه توصیفی تحلیلی، به بررسی و تحلیل دیدگاه های هومن درباره شعر و مسائل مرتبط به آن می پردازد؛ امری که در پژوهش های معاصر به آن اهتمام و توجهی صورت نگرفته است. نتایج این جستار نشان می دهد که هومن در دوره اول فکری خود با الهام از دستاوردهای فیلسوفان غربی (کانت و شوپنهاور) و ایرانی اسلامی (شمس قیس رازی) و تأملات خود درباره ماهیت و چیستی شعر، موزون، مقفی و متساوی بودن را از شمس قیس، خیال انگیز بودن را در توسعی که از لحاظ مفهومی به آن می بخشد از کانت و شوپنهاور، و دو شرط لطف و اختصار را نیز خود بدان می افزاید. واضح است که این تعریف از شعر با فضای شعر کلاسیک مناسبت بیشتری پیدا می کند. همچنین او نکته سنجی های قابل تأملی را درباره علت تأثیر شعر در نسبت با ارکان شعری، ویژگی های شاعر، بنیادهای معنایی شعر توصیفی و رمزی، تحلیل فلسفی قوه خیال و .... مطرح می سازد. هومن به تبعِ کانت برای شعر ابعاد معرفت شناختی قائل نمی شود. اما هومن در دوره دوم فکری خود، با میل به سمت پدیدارشناسی هوسرلی، با امعان نظر به شعر امروز در تعریف پیشین خود از شعر تجدید نظر می کند و ویژگی هایی چون مقفی بودن و متساوی بودن را از مقومات شعر خارج می کند و به زیبایی شعر وجه سوبژکتیو ابژکتیو می بخشد.  
۳.

از روایت دینی به روایت مردمی: تحلیل روایت شناختی داستان یوسف و زلیخا در تفسیر میبدی و منظومه خانای قُبادی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: یوسف و زلیخا روایت دینی روایت مردمی رویدادافزایی تغییر گفتمان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴ تعداد دانلود : ۴۵
تغییر روایت یک داستان به عنوان نشانه ای کلان از یک سو بر عدم مقبولیت روایت پیشین در جامعه فرهنگی موردهدف و تلاش برای حذف واقعیت بازنمایی شده در آن دلالت دارد، از سوی دیگر نیز این مسئله را نشان می دهد که با روایت آفرینی جدید، مطابق انتظارات آن جامعه واقعیت سازی انجام شده است. داستان یوسف و زلیخا که روایت آن در ادبیات تفاوت بنیادینی با منابع دینی دارد، مصداقی از مقوله تغییر روایت برای همسوسازی داستان با خواسته ها و انتظارات جمعی است. گفتمان و نظام معنایی ارزشی حاکم بر روایت دینی این داستان، اخلاقی تعلیمی است که بر نکوهش هوسرانی و خیانت زلیخا و نیز ارزش بخشی به پاکدامنی یوسف بنا شده است. با تغییرات و دستکاری هایی در این روایت، روایت دیگری برای داستان تولید شده است که ساختار و گفتمان کاملاً متفاوتی دارد. در روایت ادبی مردمی گفتمان عشق و دلدادگی حاکم است که در آن، زلیخا به عنوان سوژه با عشقی پاک برای رسیدن به معشوق تلاش می کند. هدف از این پژوهش، تبیین عوامل و انگیزه های دخیل در تغییر روایت این داستان و نیز تشریح تغییرات صورت گرفته در ساختار روایت و نشانه معناشناختی هرکدام از این تغییرات است. نتایج به دست آمده دالّ بر این است که به دلیل ماهیت این داستان، برای تغییر روایت آن نمی توان مبنای ایدئولوژیکی قائل شد تا منشأ این تغییر روایتی را به عوامل سیاسی، تاریخی و اندیشگانی نسبت داد، بلکه عوامل و انگیزه های عاطفی، روانی و ارزشی در این تغییر روایت نقش تأثیرگذار داشته اند.  
۴.

شش نوع خشونت در رمان دهه نود افغانستان (بر اساس دو رمان زنانه)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خشونت علیه زن روشنایی خاکستر بگذار برایت بنویسم سیاست جنسی کیت میلت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶ تعداد دانلود : ۴۴
خشونت علیه زن پدیده ای شایع و نگران کننده است، به ویژه در کشور افغانستان با توجه به شرایط اجتماعی و فرهنگی ابعاد گسترده تری پیدا می کند. این تحقیق به شش نوع خشونت شامل: خشونت روانی، جسمی، اقتصادی، اجتماعی، جنسی و حقوقی اشاره دارد که در دو رمان افغانستانی از دهه 1390 شمسی بازتاب یافته است. نتایج نشان می دهد که رمان روشنایی خاکستر (1394) نسبت به رمان بگذار برایت بنویسم (1396)، بازتاب بیشتری از انواع خشونت را دارد، چراکه نویسنده خود قربانی این پدیده بوده است. پیامدهای این خشونت ها شامل بیماری های روحی و روانی، آشفتگی جو خانواده، احساس حقارت، کینه اندوزی، بدبینی نسبت به خود و دیگران، دین ستیزی، فروپاشی خانواده، مرگ طلبی و حتی خودکشی است. مقاله با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی، به بررسی عوامل ایجادکننده خشونت علیه زنان پرداخته و تأثیرات آن بر زندگی اجتماعی و روانی زنان را تحلیل کرده است. بنیاد نظری مقاله بر نظریات کیت میلت درباره عوامل خشونت و ایدئولوژی مردسالاری نهاده شده است. درنهایت، این پژوهش بر لزوم توجه بیشتر به مسائل زنان در ادبیات و نیاز به تغییرات اجتماعی برای کاهش خشونت علیه زنان تأکید می کند.  
۵.

تحلیل و بررسی عنصر سواد عاطفی در شخصیت «جلال آریان» در شماری از داستان های پلیسی اسماعیل فصیح براساس الگوی گلمن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سواد عاطفی هوش هیجانی نظریه گلمن آثار اسماعیل فصیح جلال آریان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵ تعداد دانلود : ۴۲
سواد عاطفی یا هوش هیجانی از نیازهای ضروری زندگی بشر برای بهبود روابط اجتماعی و دوری از برخی آسیب های حیطه رفتار و کاهش زمینه جرم در جامعه است. سواد عاطفی، آگاهی از هیجانات و چگونگی اثرگذاری آن در مدیریت روابط فردی و اجتماعی است تا فرد به درستی بیندیشد، تشخیص دهد و به بهترین حالت، عواطف و احساسات را دریافت کند و انتقال دهد. هرچند این موضوع بیشتر مربوط به حوزه های روان شناسی و تربیتی است، اما می توان نقش آن را در ادبیات پلیسی نیز بررسی کرد. در این پژوهش با استفاده از روش تحلیل محتوا و بررسی مقایسه ای و تطبیقی و استمداد از منابع کتابخانه ای به بررسی عنصر سواد عاطفی در زندگی «جلال آریان» شخصیت اول رمان های اسماعیل فصیح پرداخته شده و این شخصیت در پنج داستان فصیح ازجمله: «شراب خام»، «فرار فروهر»، «شهباز و جغدان»، «گردابی چنین هایل» و «درد سیاوش» تحلیل و بررسی شده است. براساس نتایج، جلال آریان به دلیل داشتن پیوند قوی بین دو حلقه شناخت و عواطف هیجانی خود توانسته است از تمام عوامل پنج گانه سواد عاطفی  (الگوی گلمن) برای گره گشایی از معماهای جنایی فصیح بهره ببرد. دستاورد پژوهش آن است که فصیح از میان این عوامل، بیش از همه به یکدلی و مدیریت روابط، سپس مهارت های اجتماعی،خودآگاهی، کنترل عاطفی و کم تر از سایرین به خودانگیختگی توجه داشته است. او با هنر سواد عاطفی نه تنها پی رنگ داستان هایش را تقویت کرده، بلکه آن ها را جذاب تر و دلپسندتر نیز کرده است.  
۶.

تعریف ادبیات الکترونیک و پیشنهاد یک اصطلاح(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ادبیات الکترونیک ادبیات دیجیتال کُدبیات هوش مصنوعی هنر چندرسانه ای علوم انسانی دیجیتال کد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲ تعداد دانلود : ۷۱
مقاله حاضر تلاش دارد در مفهوم اصطلاح نوظهوری که در مجامع فارسی زبان، با عنوان ادبیات الکترونیک/دیجیتال شناخته می شود، کاوش کند و با مرور برخی ویژگی های بنیادین آن، مانند «تعاملی بودن»، «چندرسانگی»، «وابستگی به محاسبات رایانشی» و «سخت پیمایی و غیرخطی بودن»، شناختی ملموس از آن به دست دهد. در دهه های اخیر، به دلیل چارچوب های نظریِ در حال تحول، تعریف ادبیات الکترونیک فرایندی پیچیده بوده است. مقاله حاضر سعی دارد با طرح ریزی پنج دوره «مفاهیم اولیه و ظهور فرامتن (نیمه نخست 1990 2000)»، «سخت پیمایی آرسِت و توجه به نقش تعامل (نیمه دوم 1990 2000)»، «کرشنباوم و مادیت متن الکترونیکی، هایلز و امر ادبی (2000 2010)»، «برجسته شدن روایت گری تعاملی و بازی مانندی (2010  تاکنون)» و «چالش تعریف در دوران هوش مصنوعی» نگاهی تاریخی به تلاش محققان برجسته این حوزه داشته باشد و درنهایت تعریفی روشن گر از ادبیات الکترونیک ارائه دهد. از طرف دیگر، مقاله حاضر، در ترجمه اصطلاح «electronic literature»، با ذکر دلایل مختلفی ازجمله «کژتابی اصطلاح ادبیاتِ الکترونیک»، واژه «کُدَبیات» را به جای ترجمه تحت اللفظی «ادبیات الکترونیک» پیش نهاد می دهد.  
۷.

سفر قهرمانانه زنان در روایت های تمثیل رؤیا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمثیل رؤیا اسطوره شناسی زن سفر قهرمان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰ تعداد دانلود : ۴۳
این مقاله تلاشی برای توصیف، بررسی و تحلیل چهره زنان در نوع ادبی تمثیل رؤیا از منظر اسطوره شناسی و با تمرکز بر سیر تحول آن از دوران باستان تا دوران معاصر است. با استفاده از روش تحلیل تطبیقی، بیش از پانزده روایت تمثیل های رؤیا از فرهنگ ها و دوره های زمانی مختلف (همچون: اسطوره ایشتر و گیل گمش؛ روایت های زردشتی چون معراج کرتیر و ارداویراف نامه؛ رساله الغفران، کمدی الهی و از متن های معاصری چون نمایشنامه کفن سیاه عشقی، «زن بدوی» سپهری، و فیلم هایی چون چه رؤیاهایی که می آیند و پویانمایی هرکول و...) بررسی و مقایسه شده است و با توجه به متن های پیکره پژوهش، دریافتیم: در روایت های تمثیل رؤیا، زنان اغلب در قالب چهره هایی چون راهنما قدیس، مادر، هدف سفر، شرور و، در مواردی نادر، زن سالک ظاهر می شوند. در این سیر تاریخی، چهره زنان دستخوش تحول شده است و در روایت های دوران معاصر زنان راهنما بار دیگر با چهره هایی خردمند و ستوده دیده می شوند. تحلیل تمثیل های رؤیا نشان دهنده تحول در نقش زنان در طول تاریخ و تأثیر عوامل مختلف فرهنگی و اجتماعی بر آن است؛ چهره زن از خدای ماده، زنان راهنما و درمانگر دوران اساطیر به زنان معذب به عذاب دوزخ نزول می کنند و در روایت های عارفانه فارسی عموماً چهره زن راهنما، با چهره پیری روحانی جایگزین می شود. در تمثیل رؤیاهای معاصر اندک اندک ردپایی از بازگشت راهنمای زن به روایت ها دیده می شود. مسیر سفر قهرمانانه زنان با سفر قهرمانانه مردان نیز تفاوت دارد و الگوی «مارپیچ» موریان مورداک در توصیف سفر قهرمان زنان نسبت به الگوی جوزف کمبل در «سفر قهرمان» مناسب تر به نظر می رسد؛ الگویی که در آن بر اهمیت خودآگاهی و هم آوایی زنان با آگاهی درونی شان تأکید می کند.  
۸.

از هوش انسانی تا هوش مصنوعی: بررسی برگردان های فارسی فنون ادبی غزلواره ش. ۶۲ شکسپیر از منظر راهکارهای انسانی و ماشینی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: هوش انسانی هوش مصنوعی غزل واره بسندگی پذیرفتگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۰ تعداد دانلود : ۱۳۵
ترجمه گری ژانر شعر به سایر زبان ها همیشه به چند دلیل مسئله ساز بوده است. نخست، ترجمه گری متون ادبی با دشواری های خاص همراه است؛ دوم، متون منظوم نیز به سبب کیفیاتی خاص به زبانی دیگر سخت ترجمه پذیر جلوه می کنند؛ سوم، سبک و سیاق شاعر در ترجمه به «بدیلی» کم رنگ از اصل بدل می شود؛ چهارم، ترجمه گری شعر از رهگذر هوش مصنوعی نیز مسئله ساز است. این مقاله می کوشد به شیوه کیفی تبیینی و با کمک ابزارهای هوش انسانی و ماشینی برخی از این مسائل را در پرتو برگردان های فارسی فنون ادبی غزل ۶۲ شکسپیر بررسی کند. هدف اصلی توجه به چالش های پیش رو در ترجمه فنون ادبی است. فرزاد ترجمه ای روان؛ موقر، ترجمه ای به نسبت آزادانه تر و شفا، ترجمه ای وفادار به مضمون و طبیب زاده، ترجمه ای بسنده و پذیرفته از غزل واره ارائه کرده اند. از میان ابزارهای هوش مصنوعی، گوگل ترجمه ای تقریباً نزدیک به متن اصلی و تحت اللفظی؛ بات تلگرامی، ترجمه ای کامل تر و روان تر و اوپن چت جی پی تی، ترجمه ای دقیق تر و  نزدیک تر به هوش انسانی از غزل واره ارائه کرده اند. به نظر می رسد ترجمه ادبی به ویژه شعر از رهگذر ترجمه ادبی نیاز به خلاقیت هوش انسانی دارد تا حضور «بدیل» خود را به «اصل» نزدیک تر کند.
۹.

تحلیل عناصر الخطاب الروائی وبنیته فی روایه "حکایه بحار" لحنّا مینه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الأدب القصصی الخطاب الروائی بنیه الروایه روایه حکایه بحار حنا مینه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰ تعداد دانلود : ۵
الأدب القصصی جزء هام من الأعمال الأدبیه. وتوجد بین هذا النوع من الأدب قصص بارزه تحمل لون النضال بلهجه أدبیه عربیه ضد الاستعمار. ومن بین هذه الأعمال یمکن الإشاره إلى روایه "حکایه بحار" للروائی السوری حنا مینه، والتی أصبحت روایه ناجحه فی المجال الروائی بسبب الاستخدام المؤثر والمناسب للعناصر الروائیه، وأصبحت موضع الاهتمام لشمولها الشخصیات، وطرق المؤلف للتعبیر، والموضوع، ومشهد القصه، والالتزام بصدق الواقع، والموضوع، وجهه النظر أو زاویه الرؤیه، والرمز، والتصمیم، والنغمه وما إلى ذلک. حاول هذا المقال إعاده قراءه الروایه المذکوره والتعرف علیها روائیا من خلال تحلیل عناصرها السردیه انطلاقا من المنهج الوصفی التحلیلی، کما وحاول وإبراز جهات جدیده لفن حنا مینه فی مجال الکتابه الروائیه. وتبین نتیجه البحث أن العناصر الروائیه والبنیویه فی روایه "حکایه بحار" کان لها وظیفه تصادمیه، مما یعنی أن الروائی استخدم کلا من عنصر زایه الرؤیه الداخلیه والخارجیه، وأسلوب التوصیف المباشر أو غیر المباشر للشخصیات الروائیه، والحوار الخارجی والحوار الرمزی الداخلی والدرامی، بحیث أن توظیف هذه العناصر والبنى التعبیریه جعلت الروایه مقیده زمانیه ومکانیه؛ کما أن اللغه والتعابیر الوصفیه التی تحکم الروایه المذکوره تشیر إلى أن أسلوب الروایه أقرب إلى الأسلوب الواقعی الاشتراکی، الذی یعرض فی الواقع وجهه نظر الروائی وشبکه أفکاره.
۱۰.

تحول سبک صائب تبریزی براساس اشعار دو دستنویس 1059ق و 1083ق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Saeb Tabrizi Stylistics Indian style Indo-Persian poetry صائب تبریزی سبک شناسی طرز تازه طرز نازک خیال سبک هندی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۷ تعداد دانلود : ۳۱۵
این پژوهش با استناد به اشعار دو دستنویس 1059 ق و 1083 ق دیوان صائب تبریزی، بیان می دارد که سبک شعری صائب پس از بازگشت از هند، تحولاتی را از سر گذرانده است، به گونه ای که دو طرز متفاوت در اشعار او قابل شناسایی است. این پژوهش با سبک شناسی بلاغی اشعار دو دستنویس، سیر تحول سبک صائب را ترسیم می کند و نشان می دهد که شاخصه های بلاغی شعر صائب در این دو طرز، تغییر یافته و از بیان استعاری به سوی نازک خیالی و بیان تمثیلی گراییده است. سپس به شاخصه هایی می پردازد که فردیت سبک صائب را نمایان می کند و درنهایت، عوامل مؤثر در تغییر طرز شعر صائب را بررسی می کند و بر این نکته تأکید دارد که تحول سبکی شعر صائب همسو با تغییر نگرش هستی شناختی او پدید آمده است.
۱۱.

تحلیل مقایسه ای کارکرد بلاغی و زیبا شناختی غدیریه های فارسی در قبل و بعد از مشروطه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ادب تعلیمی غدیریه های فارسی مشروطه کارکرد بلاغی زیبایی شناسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۶ تعداد دانلود : ۱۱۶
تطبیق آثار راهی برای شناخت بهتر و برجسته سازی لایه های آشکار و کشف لایه های پنهان آثار ادبی است و از این رهگذر نوع نگاه، میزان قدرت زبانی و برتری آثار در قیاس با هم نمایان می شود. یکی از این روش ها بررسی از منظر زیبایی شناسیک است. زیبایی شناسی، دیدگاهی فلسفی است که درباره جنبه های گوناگون زیبایی سخن می گوید و می تواند موجب شناخت بهتری از درک زیبایی ها و التذاذ بیشتر خواننده از اثر ادبی شود. باتوجه به اهمیت عصر مشروطه و تأثیر آن بر ادبیات به ویژه شعر، شناخت نگاه شاعران آئینی در قبل و بعداز جنبش مشروطیت ضروری است. این جستار با روش تحلیلی تطبیقی به بررسی برجسته ترین غدیریه های شعر فارسی از دوره قاجار تا اوایل مشروطیت و پس از آن (تا دهه هشتاد)، با هدف واکاوی پر کاربردترین عناصر سازنده زیبایی شناسی می پردازد، تا تفاوت نگاه و بیان شاعران را در این بُرهه نمایان کند. نتایج پژوهش نشان می دهد میزان کاربرد و گوناگونی انواع تکرار و همچنین ابزارهای بلاغی در آثار قبل از مشروطه در قیاس با بعد از مشروطیت به مراتب بیشتر و نحوه استفاده از آن نیز متمایز است. از نظرگاه زبانی، تکرار موسیقیایی در دو سطح آزاد و منظّم، بیشترین کاربرد را داشته، به گونه ای که در پیش از مشروطه در سطح آزاد، جناس اختلافی و تکرار صامت و در سطح منظم، ذوقافیتین پر کاربردتر بوده و بعداز مشروطه، تکرار صامت و جناس اختلافی در سطح اول (آزاد) و جناس مزدوج در سطح دوم (منظّم)، بیشترین بسامد را داشته است. همچنین در شعر پیش از مشروطه، تشبیه و در آثار شاعران پس از آن تلمیح نسبت به سایر صناعات ادبی، پُر کاربردترین آرایه شناخته شده است.
۱۲.

بررسی تکرار در قصه های صمد بهرنگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قصه صمد بهرنگی تکرار زیبایی شناسی سبک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۲ تعداد دانلود : ۱۳۱
صمد بهرنگی (1318-1347) از پایه گذاران ادبیات کودک و نوجوان، در طول حیات کوتاه خود بیش از بیست قصه برای کودکان و نوجوانان به رشته تحریر درآورد. افزون بر آن چندین مقاله درباره مسائل تربیتی و اجتماعی ازجمله آثار به جامانده از اوست. با توجه به تسلطی که به شیوه های آموزش و سبک های یادگیری دانش آموزان داشت، از ابزار قصه در طول دوران معلّمی خویش بهره جست. پیرنگ اصلی آثارش از جهان بزرگسالان گرفته شده، اما گویش متعلق به دنیای کودکان است. یکی از ویژگی های اصلی افسانه های عامیانه و ادبیات کودکان، عنصر هنرآفرین تکرار است. بهرنگی با بهره گیری از عنصر زایای تکرار یا دوگان سازی، گونه تازه ای از قصه های فرهنگ عامه را آفرید که ضمن بیان اندیشه های تحول خواهانه در لباس تمثیل، به شکلی آگاهانه به منظور مطالعه و رشد آگاهی و پرورش تفکر انتقادی کودکان در نظر گرفته شده بود. در این مقاله کاربرد انواع تکرار (کامل افزوده و ناافزوده، پژواکی، فاصله دار و ناقص) در سراسر قصه های بهرنگی به روش تحلیلی آماری بررسی شده است و به دلیل بسامد بالا (777 مرتبه با 260 گونه در 17 قصه) می توان آن را به عنوان مشخصه سبکی او در نظر گرفت که افزون بر کارکرد زیبایی شناختی، در القای اندیشه های نویسنده به مخاطبان خاص خود (کودک و نوجوان) و اثرگذاری بر تربیت و رشد شخصیت آنان نقش به سزایی دارد.آشنایی با جزئیات و مختصات یکی از عناصر سازنده و مؤثر این قصه ها از دستاوردهای این پژوهش است که می تواند برای نویسندگان جوان در جهت اعتلای ادبیات کودکان ایران راه گشا باشد و بر نظرگاه پژوهشگران این عرصه دریچه ای تازه بر واکاوی آثار و تألیفات برجسته و ماندگار این حوزه بگشاید. همچنین جدا از نقش قصه به عنوان یکی از ابزارهای تربیتی، تسلط بر مؤلفه های ساختاری قصه هایی از این دست می تواند در آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان و یا دانش آموزان دو زبانه ایرانی در سال های نخستین ابتدایی بسیارکارآمد باشد.
۱۳.

تحلیلی بر تصاویر خشن در مواجهه با لطافت مفاهیم در دیوان حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تصویر بلاغت خشونت خشونت کلام دیوان حافظ

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۸ تعداد دانلود : ۱۳۰
در دوران مدرن به هر رفتار و اقدام آگاهانه ای بر ضدّ حقوق، باورها، آزادی، اعتبار و آبروی افراد به هر وسیله ممکن که به اضطراب، رنج و هراس دیگران بینجامد، خشونت اطلاق می شود و همین نگاه، می تواند به ابزاری برای بازخوانی و تفسیر روابط افراد در گذشته بدل شود. از آنجا که تقسیم کلان خشونت به دو ساحت کلامی و غیرکلامی است، این پژوهش بر آن است تا با پیش رو قرار دادن تعاریف جدید، بر خوانش تازه ای از این گونه روابط در شعر حافظ متمرکز شود و با روش توصیفی- تحلیلی، نشانه ها و دلالت های خشونت کلامی و بالتبع آن خشونت تصویر که در ساختار تحلیل های بلاغی جای می گیرد، مورد بررسی و تحلیل قرار دهد. با توجه به این امر، نتایج این پژوهش دلالت می کند که تسلط گفتمان خشونت تصویر در شعر حافظ با فراوانی نشانه های خشونت مستقیم و غیرمستقیم، بر دو ساحت گفتمان عاشقانه و گفتمان دینی-عرفانی متمرکز خواهد بود که در حوزه هایی چون تصویر کنش ها و واکنش ها در مواجهه با معشوق، توصیف معشوق، نقد ایدئولوژی های حاکم بر زمانه، توصیف ضد قهرمان (رقیب) و مخالف و موقعیت طنز و هجو ادبی نسبت دارد. خشونت کلامی در مبحث عشق در قیاس با خشونت در انتقاد اجتماعی از بسامد بالاتری برخوردار است که به شاخص هایی چون سنّت ادبی خراسانی و عناصر سیاسی- تاریخی و غلبه عنصر تقابل و پارادوکس به عنوان وجه ممیزه حافظ نسبت به دیگران در حوزه تصویر آفرینی باز خواهد گشت.
۱۴.

شاخصه های زبانی و بلاغی معارف برهان الدین محقق ترمذی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: متون عرفانی معارف نامه معارف برهان الدین محقق ترمذی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۱ تعداد دانلود : ۱۴۴
از جمله آثاری که در زمره معارف نامه ها جای می گیرد، کتاب معارف برهان الدین حسین محقق ترمذی (638-561 ه.ق)، مرید بهاءولد و استاد مولاناست. این مقاله بر آن است تا به شیوه تحلیلی- توصیفی، معارف برهان الدین محقق ترمذی را با تکیه بر ویژگی های زبانی و بلاغی آن بررسی کند و از این طریق، به دو پرسش اصلی پاسخ دهد: 1. ساختار معارف برهان الدین از منظر زبانی (آوایی، واژگانی، نحوی) و بلاغی چگونه است؟ 2. کدام شاخصه ها در این اثر وجود دارند که آن را در ردیف معارف نامه ها جای می دهند؟ این مقاله در چند گام، به سؤالات مطرح شده، پاسخ داده است. نتایج، نشان می دهد که کاربرد واژگان و اصطلاحات گونه گفتاری، همچنین نحو کلام و ساختار دستوری متن، متأثر از شیوه مجلس گویی و ایراد وعظ و خطابه است. تکرار ارکان جمله، استفاده از جملات هم پایه، استفاده از کارکردهای مختلف وجوه فعل در کلام، درهم آمیختگی متن با آیات و احادیث و تلمیحات قرآنی و روایی، کاربرد ابزارهای بیانی برای افزودن بر جذابیت کلام و تأثیر بر مخاطب و... از مؤلفه های قابل ذکر معارف برهان الدین محقق است که در دیگر متون نوع ادبی معارف نامه نیز کاربرد دارد. با توجه به پیوند و ارتباط عمیق میان زبان، بلاغت و سطح فکری و اندیشگانی متن با بافت موقعیتی شکل گیری آن، متن مورد مطالعه، از منظر ایدئولوژی و محتوایی نیز به صورت اجمالی مورد بررسی قرار گرفته است.
۱۵.

طبقه بندی تصویرهای بخش پهلوانی شاهنامه بر پایه نظریل تصویرشناسی ادبی محمدرضا شفیعی کدکنی و نظریه سینمایی ژیل دلوز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نقد ادبی شاهنامه شفیعی کدکنی ژیل دلوز تصویر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۳ تعداد دانلود : ۱۴۵
هدف پژوهش حاضر خوانش و دسته بندی تصویرهای بخش پهلوانی شاهنامه برپایه دو دیدگاه ادبی و سینمایی است: دیدگاه محمدرضا شفیعی کدکنی و نظریه سینمایی ژیل دلوز. وجه مشترک در هر دو نظرگاه مسئله وجود حرکت و زمان در تصویر است. جستار پیش رو با بهره گیری از یک نظریه ادبی و یک نظریه سینمایی مدرن به طبقه بندی دیگری از تصویرهای شاهنامه دست یافت. براین اساس انواع تصویر عبارتند از تصویرهای 1- بلاغت مبنا. 2- روایت مبنا. 3- زبان مبنا. 4- کنش مبنا. 5- گفت و گو مبنا. دسته بندی این تصویرها در دو گروه حرکت و زمان نتیجه نهایی جستار پیش روست. روش پژوهش بر بنیان مطالعات بینارشته ای و به شیوه تطبیقی تحلیلی است. 
۱۶.

ظرفیت های نمایشی و سینمایی گنبد پنجم هفت پیکر نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: وجوه نمایشی اقتباس سینمایی هفت پیکر گنبد پنجم تخیلی-تمثیلی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۳ تعداد دانلود : ۱۴۰
امروزه در همه جای جهان نگاه ویژه ای به اقتباس از آثار ادبی می شود، به گونه ای که هنرمندان هنرهای تجسمی، نمایشی، سینما و ... هرکدام به نوبه خود از این آثار اقتباس کرده و آثار فاخر و شایان توجهی خلق کرده اند. در این میان سینما به مثابه یکی از هنرهای فراگیر که امکانات بیشتری نسبت به سایر هنرها دارد نقش مهمی در اقتباس های ادبی داشته است؛ اما در ایران با توجه به آثار ادبی غنی، به این شکل از اقتباس ادبی، کمتر توجه شده است. یکی از کتاب هایی که می شود از آن به صورت یک نمونه اقتباسی بسیار خوب از منظر تخیل و تمثیل استفاده کرد، هفت پیکر نظامی است. ازآنجایی که آثاری با جنبه های تخیل و تمثیل وجه اقتباسی قدرتمندی در هنرهای تصویری به ویژه سینما دارند، در این نوشتار تلاش بر این است تا گنبد پنجم هفت پیکر نظامی را به دلیل ساختار و محتوای منحصر به فرد و روایات و تصاویر جذاب که ذهن مخاطب را به چالش می کشد، در کنار ماجراهای فانتزی و موجودات خارق العاده که زمینه ساز گرایش و توجه به آن برای تولید اقتباسی یک اثر ماندگار و جذاب سینمایی-نمایشی می شود از منظر جنبه های نمایشی و سینمایی بررسی و پژوهش شود. تنوع تصاویر و توصیف ها، ساختار روایی قوی، شخصیت ها ی خارق العاده، کشمکش و تعلیق های جاندار، زمینه ساز ساخت داستان یک فیلم اقتباسی سزاوار و درخور می شود.
۱۷.

تحلیل روایت شناختی روایت تلفیقی عاشقانه-عارفانه (مطالعه موردی: سلامان و ابسال در ادبیات فارسی و مه م و زین در ادبیات کُردی)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: روایت عاشقانه-عارفانه گفتمان عرفانی سوژه سلامان و ابسال مه م و زین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲ تعداد دانلود : ۳۲
سلامان و ابسال اثر جامی در ادبیات فارسی و مه م و زین اثر احمد خانی در ادبیات کُردی گرچه در طبقه بندی منظومه ها در دسته منظومه عاشقانه قرار داده شده اند، اما ساختار روایت در این دو اثر، ساختار جدید و متفاوتی از سایر منظومه های عاشقانه است که چنین ساختاری در آثار همگون دیگر مشاهده نمی شود. با توجه به رویدادها و معناگذاری آنها در متن قابل دریافت است که این دو اثر صرفاً عاشقانه نیستند و نمی توان آنها را همچون منظومه های عاشقانه محض قلمداد کرد. سرنوشتی که برای شخصیت های اصلی رخ می دهد و آن حالات روحی و نگرش جدیدی که در آنها شکل می گیرد، به عنوان نشانه هایی در متن بر این مسئله دلالت دارد که روایت در ادامه، ماهیت عرفانی پیدا می کند. در این پژوهش که چگونگی روایت در دو اثر نامبرده بررسی و تحلیل می شود، هدف این است که سیر تکوینی گونه روایتِ تلفیقی عاشقانه -عارفانه، باتکیه بر نقش عامل گفتمانی- اندیشگانی در فرایند شکل گیری آن، تشریح شود. نتایج پژوهش بر این امر دلالت دارد که این گونه روایت محصول گفتمان گذر تکاملی از عشق زمینی- انسانی به عشق الهی است. تغییر گفتمانی که در این گونه روایت رخ می دهد، در مظاهر متعددی همچون تغییر در سوژگی، تغییر معشوق، رمزگذاری رویدادها و ایجاد سطوح معنایی-دلالتی مختلف نمایان می شود. این مؤلفه ها ازجمله شاخصه های ماهیتی این نوع روایت هستند که وجه تمایز آن با منظومه های عاشقانه صرف به شمار می رود.
۱۸.

خوانش اسطوره شناختی «لاتاری» اثر شرلی جکسون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: لاتاری شرلی جکسون رنه ژرار آیین های قربانی بازنمایی نمادین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۱ تعداد دانلود : ۱۲۰
داستان کوتاه «لاتاری» نوشته شرلی جکسون، آیین سالانه بخت آزمایی را در یک روستای کوچک آمریکایی به تصویر می کشد. داستان به نحوی غریب و ترسناک به پایان می رسد. این داستان معطوف به آن دسته از هنجارها و آداب و رسوم فرهنگی است که به مثابه آگاهی کاذب عمل می کنند و سوژه را به انجام کنش هایی پیش تأملی هدایت می کند. کنش هایی که بیشتر در متن پراکسیس اجتماعی روی می دهند و بنابراین فاقد عقلانیت لازم هستند؛ چراکه اساساً رانه پیش برنده این کنش ها اراده کورِ اجتماعی است. بر این اساس، با توجه به ماهیت این داستان و در پاسخ به این پرسش که «ایستادن در صف مرگ» چه ارتباطی با بخت آزمایی دارد و علت تداوم این آیین چیست، نگارنده با استخدام الگوی اسطوره شناختی رنه ژرار به عنوان چهارچوب کلّی نقد ضمن تحلیل و نقد داستان حاضر، به تبیین شاخص های جامعه     روان شناختی اثر می پردازد. در پایان مشخص می شود بنیان این داستان مبتنی بر فراشد قربانی به مثابه امری آیینی است که در مرتبه ای «متقدم بر بازنمایی نمادین» عمل می کند. فراشد قربانی ضمن بازنمایی واقعیات مادی، نظام درونی اثر را سروسامان می بخشد.
۱۹.

تصویرپردازی جوینی از خشونت و کشتار مغولان در تاریخ جهانگشا(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: جوینی تاریخ جهانگشا تصویرپردازی خشونت کشتار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۱ تعداد دانلود : ۱۴۱
بخش عمده تاریخ جهانگشا درباره مغولان و جنگ ها و فتوحات و ویرانی ها و قتل و غارت های آنان در ایران است که توسط جوینی و بیشتر به نثر زیبای فنی نگاشته شده است. جوینی فقط روایتگر صِرف نبود، بلکه با قدرت قلم خود حوادث و صحنه ها را همچون نگارگری توانا برای خواننده به تصویر کشیده است. در این مقاله براساس پژوهش کتابخانه ای و با روش توصیفی تحلیلی، تصویرپردازی جوینی از خشونت و کشتار مغولان در تاریخ جهانگشا بررسی شده است. هدف مقاله نشان دادن شیوه های هنری جوینی در به تصویر کشیدن و انتقال دقیق و مؤثر جنایات خونخواران مغول است. یافته های تحقیق نشان می دهد جوینی توصیفات و تصویرهای دقیقی از ویژگی های لشکر مغول، قتل ها و غارت ها و ویرانی های ناشی از حملات ویرانگر مغولان بااستفاده مناسب و دقیق از صورخیال به ویژه تشبیه و کنایه و استعاره ارائه داده است. در صورخیال تاریخ جهانگشا، غلبه با تشبیه است سپس کنایه و بعد استعاره. تصویرهای تاریخ جهانگشا عموماً زنده و پویاست. هماهنگی تصاویر و عناصر خیال با موضوع و محتوای اثر هم به خوبی رعایت شده است. استفاده از واژگان خاص و مرتبط نیز یکی دیگر از شگردهای جوینی برای تصویرسازی مناسب از خشونت و کشتار مغولان است.
۲۰.

ناپایداری و تزلزل در معنا؛ خوانش واسازانه داستانی کوتاه از ابوتراب خسروی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Poststructuralism déconstruction instability of meaning presence Abuturab Khosrawi پساساختارگرایی واسازی ناپایداری معنا حضور ابوتراب خسروی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۵ تعداد دانلود : ۳۱۳
مطالعات ادبی در پرتو اندیشه پساساختارگرا از منظری متفاوت متن را واکاوی می کنند. پساساختارگرایی ضمن رها شدن از چهارچوب تصلب یافته ساختارگرایی، خوانشی واسازانه از متن به دست می دهد و معنا و گفتمان ادعایی آن را به پرسش می گیرد. در این راهبردِ مطالعاتی، پژوهشگر از رهگذر بازشناسی تناقضات نهفته در متن، از دوگانه های پایگانی ساختارگرایی فاصله گرفته، از معنای آشکار آن مرکزیت زدایی می کند و معنای خاموش گشته را به سخن می آورد. کاربست چنین راهبردی در واکاوی متون فارسی می تواند ابعاد ویژه ای را در باب آن ها و ساختارهای فکری نویسندگان آشکار سازد. پژوهش حاضر بر بنیاد این اندیشه و با اتخاذ رویکردی استنادی تاریخی در گردآوری داده ها، داستان کوتاه «حضور» از مجموعه داستان دیوان سومنات نوشته ابوتراب خسروی را واسازی نموده است. بنابر پژوهش پیش ِرو، متن «حضور» به رغم عنوان آشکار آن، رو به غیاب دارد و امر غایب در آن به سطح حضور فرامی رود. تزلزل در رابطه متناظر دال و مدلولی و درنتیجه، ناپایداری معنامندی دال ها، ناآغازی در متن، باژگونگی کارکردها و موقعیت های دال های متن و نام زُدایی از شخصیت ها بخشی از مصادیق مرکززدایی از گفتمان مرکزیت یافته متن قلمداد می شوند. در پرتو این رابطه ناپایدار، دال های کنشگر در متن دچار تعویق و گسست از معنای نهایی شده اند و بدین ترتیب، انکسار و پراکنش معنا در متن رقم خورده است؛ برونداد چنین وضعیتی آپوریا یا تنگنا در پذیرش معنای قطعی متن است، به طوری که خواننده دیگر قادر به تحدید معنای نهایی نیست. جابه جایی حضور و غیاب و ناپایداری معنا حتی بر تمهیدات متن و موقعیت های مکانی شخصیت ها نیز سایه انداخته است و متن از درون خود را نقض کرده است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان