مطالب مرتبط با کلیدواژه

پاییز فصل آخر سال است


۱.

تحلیل زیبایی شناسی دریافت در رمان های دالان بهشت و پاییز فصل آخر سال است با دیدگاه ادبیات زن محوری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رمان فارسی زیبایی شناسی دریافت ادبیات زن محوری دالان بهشت پاییز فصل آخر سال است

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۷ تعداد دانلود : ۲۳۹
مطالعه آثار ادبی منطبق با نظریه های ادبی از کاربردی ترین شیوه های نقد نو است که برای مخاطبان، منجر به تولید معنا می شود. در بستر این مطالعات، آثار ادبی به ابزاری برای انعکاس اوضاع و احوال جامعه تبدیل می شوند و از این طریق به افزایش سطح آگاهی و شناخت اجتماعی مخاطبان خود یاری می رسانند. نظریه زیبایی شناسی دریافت از نظریه های روایت شناسی مطرح است. این نظریه، کنش متن را موجد افق انتظار ادبی در خواننده می داند که نتیجه تولید اثر است. در این رابطه افق های اجتماعی، مخاطب را به سوی اثر جلب می کند. درواقع الگوهای جمعی موجود در ذهن مخاطب، چارچوب فکری اوست که تحت تأثیر شرایط مسلّط بر جامعه است و در کنار افق هنری اثر، در تداوم خوانش آن اثر، عاملی تعیین کننده محسوب می شود. پژوهش حاضر با مطالعه کیفی و با روش تحلیل مضمون به بررسی افق انتظارات و انطباق آن با مؤلفه های جمعی، در دو رمان دالان بهشت و پاییز فصل آخر سال است، می پردازد. یافته های این پژوهش نشان می دهد که رمان دالان بهشت با نوع نگاه سنتی به جنس زن، بیشتر به مسائلی می پردازد که در آن صدای مردان، صدای برتر است، درحالی که در رمان پاییز فصل آخر سال است، مسائل متنوع تری در ارتباط با زنان جامعه این اثر مطرح می شود که با مؤلفه ها و افق انتظارات جمعی مرتبط با دیدگاه زن محوری منطبق است.
۲.

تحلیل گفتمانی دانش در داستان های پاییز فصل آخر سال است، سکته قبلی و چند روایت معتبر درباره خداوند از دیدگاه لکان

کلیدواژه‌ها: ژاک لکان تحلیل گفتمان پاییز فصل آخر سال است سکته قبلی چند روایت معتبر درباره خداوند دانش

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۳ تعداد دانلود : ۴۲
لکان بر این باور بوده که مؤسساتی آموزشی با عنوان دانشگاه هیچ گاه نمی توانند دانش را در مقام فالوس در اختیار سوژه قرار دهند. بر این اساس، گفتمان دانشگاهی به گفتمان ارباب و گفتمان روانکاوی(گفتمان هیستریک) صرفاً به گفتمان علم ارجاع می دهد. به عقیده وی، سوژه در گفتمان دانشگاهی خط می خورد و به خسران یا کسرشدگی دچار می شود؛ درحالی که در گفتمان هیستریک یا روانکاوی با آشکار شدن فقدان در دیگری بزرگ، سوژه از دانش در مقام فالوس گذر می کند. در این پژوهش با بهره گیری از آموزه های ژاک لکان و با تکیه بر روش تحلیل کیفی، داستان های پاییز فصل آخر سال است، سکته قبلی و چند روایت معتبر درباره خداوند را مورد ارزیابی قرار داده ایم. دستاوردهای پژوهش نشان می دهد در داستان های پاییز فصل آخر سال است و سکته قبلی سوژه در وضعیت نابینایی نسبت به میل خود قرار گرفته و میل خود را اخته و دال میل دیگری را برآورده نموده، که به همین سبب در این دو داستان، گفتمان دانشگاهی غلبه داشته است؛ یعنی گفتمانی که به گفتمان ارباب ارجاع می داده است؛ اما در چند روایت معتبر درباره خداوند دانشجویان از وضعیت نابینایی خارج شده بوده و به دال میل خود وفادار مانده اند و با آشکار نمودن فقدان در دیگری بزرگ، در برابر گفتمان دانشگاهی مقاومتی هیستریک نشان داده اند؛ بنابراین، گفتمان هیستریک به گفتمان دانش ارجاع داده است.