پژوهش های بین رشته ای ادبی
پژوهش های بین رشته ای ادبی سال 7 بهار و تابستان 1404 شماره 13 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزههای تخصصی:
دنیای رمان، دنیای بازتاب جوانب مختلف زندگی فردی و جمعی انسان است. نویسندگان در این عرصه اغلب به تجسم مفاهیم اجتماعی و سیاسی می پردازند. خوانش برساخت گرایانه متون داستانی به رویکردی ادبی و تحلیلی اشاره دارد که در آن، متن داستانی به عنوان یک ساختار پویا و پر لایه در نظر گرفته می شود. این رویکرد به نحوه ساختار دهی عناصر داستان، شخصیت ها، زمینه و رویدادها با تأکید بر تأثیر آن ها بر درک و تفسیر مخاطبان متمرکز است. در خوانش برساخت گرایانه، متن به عنوان یک ترکیب یگانه از عناصر ساختاری در نظر گرفته می شود و هر یک از این عناصر تأثیرگذار بر معنا و ارتباطات داستان هستند. یکی از رمان های برجسته فارسی، رمان سووشون سیمین دانشور است که با گستره و عمقی که در توصیف رخدادها و شخصیت ها دارد، گزینه مناسبی برای تحلیل و بررسی از منظر برساخت گرایی اجتماعی است. هدف از نگارش این مقاله، بررسی و تحلیل ارتباطات سیاسی و اجتماعی در این رمان، براساس رویکرد برساخت گرایی اجتماعی است و در آن تلاش شده است با خوانشی برساخت گرایانه به لایه های زیرین اثر نزدیک شویم. بدین منظور نخست نحوه نگرش دانشور را به عنوان یک نویسنده برجسته در مورد واقعیت و با خوانشِ برساخت گرایانه مشخص می کنیم؛ سپس روشن می سازیم او چگونه از مسائل اجتماعی در رمان سووشون بهره برده است. دستاوردهای این پژوهش نشان می دهد که رخدادهای سیاسی و اجتماعی در رمان سووشون، به عنوان برآیندهایی از واقعیت های اجتماعی و سیاسی در جامعه، گاه برساخته نویسنده اند و به هر حال تأثیر قابل توجهی بر شخصیت های داستان و کُنش داستانی آنها دارند.
بررسی گروتسک و خاستگاه های روانی پدیدآورنده آن در رمان «اعترافات هولناک لاک پشت مرده»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گروتسک، نوعی نگاه به هستی است. این اندیشه، درواقع برگرفته از نقاشی های کهن غارهای باستانی در ایتالیاست که آمیزه ای از انسان، گیاه و حیوان را به شکلی درهم و پیچیده نشان می داد. بعدها این سبک به هنر و ادبیات رسوخ کرد و پایه گذار شیوه ای نو و منحصر به فرد در آثار ادبی شد. اغراق، هنجارگریزی، استهزا، زبان توهین آمیز و بدن مندی از نشانه های این سبک ادبی است. شیوه ای که نویسنده رمان «اعترافات هولناک لاک پشت مُرده» به شکلی ویژه از آن در نگارش اثرش بهره جسته است. در این رمان هراس آورترین و تلخ ترین پیشامدهای زندگی با طنزی گزنده و زبانی رکیک روایت می شود. شیوه ای که با آمیختن صحنه های گوناگونِ مرگ، غذا خوردن و خواهش های تنانه، در جای جای رمان جلوه ای بارز از سبک گروتسک را پدید آورده است. در این نوشتار تلاش شده است تا با روش توصیفی تحلیلی، ضمن تحلیل عناصر گروتسک و چگونگی تأثیرپذیری نویسنده از این عناصر، به بررسی خاستگاه های گرایش راوی رمان به استفاده از زبان و مؤلفه های گروتسکی پرداخته شود. یکی از اهداف مهم پژوهش این است از بیان صرف عناصر گروتسک فراتر رفته و این مؤلفه ها در راستای تحلیل روان شخصیت راوی به کار گرفته شود. فرآیندی که نتیجه آن رسیدن به مواردی همچون ترس از مرگ، اضطرابها و روان ضربه های طول زندگی، به عنوان محرک اصلی برای گزینش سبک زندگی گروتسکی از سوی راوی است. حاصل این پژوهش تأثیر بُعد ناخودآگاه ذهن شخصیت داستان را بر شکل گیری ذهن و زبان گروتسکی آشکار می سازد.
اُبژه در قصّه های عامیانه کوتاه ایرانی از دیدگاه نشانه- معناشناسی روایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش که با روش تحلیلی- توصیفی و متأثر از رویکرد نشانه- معناشناسی در روایت های کلاسیک است، کوشش شده است با بررسی 661 سوژه حاضر در مجموعه قصّه های عامیانه ایرانی که شامل 201 قصّه گردآوری شده به کوشش سیدابوالقاسم انجوی شیرازی در مجموعه چهار جلدی است، گونه های احساس نقصانِ سوژه نسبت به ابژه مطالعه شود و همچنین نمود گونه ای ابژه ها در این قصّه ها واکاوی شود؛ یافته های این پژوهش نشان می دهد که سوژه ها که در این قصّه ها دارای پنج طبقه عادی یا رعیت- سوژه، متوسط، خاص یا حاکم- سوژه، افسانه ای و اسطوره ای هستند، نسبت به ابژه ها دو گونه نقصان ایجابی (باید باشد)، سلبی (باید دوباره باشد) و یک احساس خطر نقصان سلبی (نباید از دست برود) را تجربه کرده اند که در این بین نقصان ایجابی بیشترین فراوانی را داشته است و همچنین ابژه ها در این قصّه ها، در چهار دسته ابژه های انتزاعی، ابژه های بی جان، ابژه های صرفاً جاندار، ابژه های جاندار عاقل نمود یافته اند که ابژه های انتزاعی بیشترین بسامد را داشته اند.
تحلیل تاریخی حروف اضافه در متون فارسی میانه و فارسی نو برپایه مؤلفه یک نظریه سوی انشعاب درایر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رده شناسی زبان با درنظر گرفتن شباهت و تفاوت میان زبان ها در پی تعیین رده های زبانی است. در رده شناسیِ تاریخی، با استناد به نظریه ها و جهانی های ردهشناختی، رده زبانی هر زبان در دوره های تاریخی بررسی می شود. در پژوهش حاضر با مدنظر قراردادن مؤلفه یک نظریه سوی انشعاب درایر (1992)، کاربرد نوع حروف اضافه در متن فارسی میانه کارنامه اردشیر بابکان و متن فارسی نو آخرین سفر زرتشت بررسی شده و تحلیلی آماری از کاربرد این مؤلفه داده شده؛ همچنین، شواهدی برای بررسی بیشتر فرضیه 34 دبیرمقدم (1392) و سایر آثارِ مدعیِ تغییر رده فارسی ارائه شده است. به علاوه، سعی شده به این پرسش پاسخ داده شود که چرا فارسی در در دو دوره میانه و نو، به طور یکپارچه، زبانی هسته آغازی یا هسته پایانی نبوده و زبانی است با ویژگی های رده شناختی بینابین که هر دو شقّ این مؤلفه را دارد. یافته ها نشان می دهد گرچه به طور کلی، تمایل غالب هر دو اثر به کاربرد پیش اضافه است، شمار کمیِّ پس اضافه ها در فارسی میانه بیشتر از فارسی نو است که تمایل غالب آن به زبان های vo را نیز تأیید می کند. این نتیجه گیری نشان می دهد زبان فارسی در مرحله تغییر رده نبوده و صرفاً مسیری مشابه فارسی میانه را طی کرده است.
بررسی و تحلیل روابط ترامتنی در اشعار رازق فانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ترامتنیت از مهم ترین رویکردها در مطالعات علوم انسانی و نقد ادبی است که به تأثیرات و ارتباطات متون می پردازد و روابط هم حضوری و برگرفتگی آثار ادبی را مطالعه و بررسی می کند. براساس نظریه ترامتنیت، هیچ متنی بدون وام گیری از متن های پیشین خلق نمی شود. این دوگونه متن که به ترتیب پیش متن و بیش متن نامیده می شود، روابط گوناگون ترامتنی دارد. به بیانی بهتر، همه عناصر پیش متن می تواند در بیش متن دست خوش تغییر و دگرگونی شود، تا متن هایی تازه از دل آن ها پدیدار گردد. به همین دلیل، پژوهش حاضر بر اساس نظریه ترامتنیت ژرار ژنت، با تکیه بر داده های آماری به گونه توصیفی- تحلیلی، کیفیت و کمیت تأثیرپذیری رازق فانی از شاعران پیشین را بررسی و تحلیل می کند. یافته های این پژوهش نشان می دهد که فانی قالب های غزل، مثنوی، قصیده، مخمس و غزل مثنوی، و درونمایه های عاشقانه، اجتماعی، انتقادی، پایداری، تعلیمی و عرفانی را بر اساس گونه های روابط بینامتنیت، پیرامتنیت و سرمتنیت، با توجه به اشعار ابوسلیک گرگانی، رودکی، فردوسی، مولوی، حافظ، بیدل، مشتاق اصفهانی، یغمای جندقی، شاطرعباس صبوحی، سیداسماعیل بلخی و سیمین بهبهانی خلق کرده است. از این میان، فانی بیش ترین توجه را به اشعار مولوی و حافظ داشته و به گونه نظام مند براساس رابطه های سرمتنیت، پیرامتنیت و بینامتنیت از اشعار مولوی و حافظ تأثیر پذیرفته است.
بررسی صفات رفتاری شخصیت های رمان پاییز آخر فصل سال است براساس نظریه ریموندکتل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی صفات رفتاری شخصیت ها در رمان پاییز فصل آخرسال استاز نسیم مرعشی(تولد1363 ش.) براساس نظریه صفات از دیدگاه ریموند کتل (1905-1998م.) می پردازد. شخصیت های اصلی رمان ِ مذکور، سه زن به اسامی لیلا، روجا و شبانه دارای صفات رفتاری هستند که درگیرمهاجرت، روابط خانوادگی، عاطفی و شغلی هستند. یکی از دیدگاه ها درباره شخصیت را می توان نظریه صفات ریموندکتل دانست این نظریه سعی دارد تا صفات فرد را که ناشی از رفتار اوست، وصف کند. از دید ریموندکتل، صفات یک ساختار روانی است که از مشاهده رفتار خاص انسان استنباط می شود. در شخصیتِ آدمی، صفات صوری، آشکار و ظاهری اند و دوام آن ها بسیار کم است و صفات عمقی بادوام بوده و از نظر کتل اهمیت بیشتری دارند. ریموندکتل شانزده عامل را در مورد صفات شخصیتی ارائه می دهد که سیزده عامل آن در رمان مورد بحث دیده می شود. مقاله حاضر به روش توصیفی-تحلیلی می کوشدتا به این سوال اصلی پاسخ دهد براساس نظریه کتل، چه نوع شخصیت هایی در رمان یادشده به کاررفته و بیشترین تیپ شخصیت کدام است و چرا؟ براساس نتایج تحقیق، بیشترین تیپ شخصیت در داستان پاییز فصل آخر سال است، براساس نظریات تیپ شخصیتی ریموند کتل، شخصیت مضطرب و پریشان است که در روایت زندگی شخصیتِ مادر شبانه نمود بیشتری دارد. وی به دلایل مشکلات اجتماعی، کار بیرون از منزل و مراقبت از فرزند عقب مانده ذهنی مضطرب و پریشان است.
بازنمایی سوبژکتیویته در آثار جلال آل احمد و امکان طرح یا طرد بازگشت به خویشتن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایده «بازگشت به خویشتن» به عنوان مؤلفه ایی مهم و تأثیرگذار در انقلاب اسلامی ایران بر فرض برافراشتن «خود» و عاملیّت انسانی (سوبژکتویته)، امکان پذیر است و بر این اساس این سؤال مطرح است که آیا اندیشه و آثار جلال آل احمد، به عنوان یکی از منادیان اصلی این ایده، امکان ظهور سوبژکتویته ی ایرانی را فراهم می کنند؟ این سؤالی است که پژوهش حاضر با خوانش تمامی متون آل احمد و با نگاه به تحولات سیاسی-اجتماعی آن زمان بررسی کرده است. در این پژوهش با بهره گرفتن از مقدمات نظری سوبژکتیویسم و نیز مفهوم بازنمایی که میان ابراز هویت فردی و سوبژکتیویسم با ادبیات ارتباط برقرار می کند به جستجوی هویّت خود و سوژگی در آثار آل احمد پرداخته شد و بازنمایی «خود» و جهان واقع یا «وانمایی» و حرکت به سوی حادّواقعیّت –بر مبنای اندیشه های بودریار- به عنوان مبنای طرح یا طرد بازگشت به خویشتن در آثار آل احمد مطالعه گردید. نتیجه نهایی بیان گر این است که ظهور اندیشه بازگشت به خویشتن در آثار جلال آل احمد، بیشتر در قالب اعتراض به وضع موجود است و این موضوع از ریشه های عمیق نفی «خود» برخوردار است. «خود» که مبنای ظهور سوبژکتیویسم و مواجهه فعّال با جهان خارج است، در آثار آل احمد از هر سو فرو می پاشد و منحل می شود. آل احمد اجازه نمی دهد سوژه گی پا بگیرد. او همواره به دنبال نفی خود (سوژه) و قرار دادن آن در سایه ای از ابهام است. چنین هویّتی از «خود» سبب می شود او از بازنمایی جهان واقع به آستانه ی وانمایی و حادّواقعیّت سوق یابد.
تحلیل تطبیقی تصاویر داستان های بازنویسی شده شاهنامه براساس رویکرد متن و تصویر پری نودلمن (داستان های بازنویسی شده آتوسا صالحی و حسین فتاحی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کتاب های تصویری با انتقال مفاهیم از طریق تصویر، نقش مهمی در تعلیم و تربیت و همچنین شکل گیری و رشد ابعاد ذهنی و اطلاعات مخاطب کودک و نوجوان از شخصیت، محتوا، فضا و حال و هوای داستان دارند. یکی از کارکردهای مهم تصویر، انتقال فضا، لحن و محتوای داستان های کهن برای مخاطب کودک و نوجوان است. شاهنامه فردوسی یکی از متونی است که برای نوجوانان بازنویسی شده است. استفاده از عنصر تصویر در بازنویسی این اثر گران سنگ، مخاطب را در شناخت قهرمانان، اسطوره های ملی و فضای حماسی داستان آشنا می کند. هدف این جستار، بررسی و تحلیل تصاویر داستان های بازنویسی شده شاهنامه براساس مولفه-های متن و تصویر پری نودلمن است. نودلمن شش مولفه برای تصویرپردازی داستان پیشنهاد می دهد. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی به دنیال پاسخ گویی به این سوالات است که تصاویر داستان های بازنویسی شده تا چه اندازه با مولفه های شش گانه نودلمن درباره تصویر مطابقت دارد؟ 2. کدام مولفه از موارد شش گانه نودلمن در تصاویر داستان های بازنویسی شده دیده می شود؟ 3. تصاویر بازنویسی شده کدام روایت (صالحی یا فتاحی) با مولفه های شش گانه مطابقت بیشتری دارند؟. نتایج نشان داد که تصاویر داستان های بازنویسی شده (به روایت صالحی و فتاحی) بیشتر با مولفه های اول (ابتدایی ترین ارتباط میان متن و تصویر) و دوم (تصویر صرفاً معادل دیداری واژگان را عرضه می کند) نظریه نودلمن مطابقت دارند. مولفه سوم که مهم ترین مولفه از نظر تصویرپردازی است، در هیچ کدام از تصاویر داستان های بررسی شده، دیده نشد.
بازتاب مولفه های تئاتر روایی-تعلیمی برشت در بکارگیری حکایات مثنوی و مقالات شمس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از راه های شناخت غزلیات شمس و حکایات مقالات تحلیل ساختار درونی قصه های آنهاست. تحقیقاتی در این زمینه با توجه به درون مایه قصه های غزلیات انجام شده؛ اما تاکنون به ساختار قصه های شعری آن وحکایات مقالات در قالب نظام نمایش روایی-تعلیمی اصلاً توجه نشده است. از آنجا که مولوی از شمس در زمینه های گوناگون تأثیر بسیار پذیرفته و به قولی، خود «شمس دیگری» شده بوده است؛ سوال پژوهش این است، آیا قصه های شعری غزلیات (مولوی) و حکایت های مقالات شمس می تواند در قالب نمایش روایی- تعلیمی قرار گیرد؟ هدف این پژوهش بررسی محتوای این دو کار با نگاهی تعلیمی – روایی است. عناصر داستانیِ قصه ها (داستانک های) غزلیات شمس و مقالات به گونه ای ماهرانه؛ یعنی به صورت وضعیت درآغاز، میانه و پایان به کار گرفته شده که بیانگر هنرمندی مولانا و شمس تبریزی در قصه پردازی است؛ همچنین در بعضی از آنها ساختار تقلیل گرایی سبب شده است داستانک ها دارای ایجاز و جذابیت خاص شوند. یکی از راه های شناخت و بررسی ابعاد هنری آثار ادبی عرفا در گام نخست وارد شدن به دنیای حکایات و قصص آثار آنهاست و پس از آن در صورت داشتن عناصر اصلی داستان؛ یعنی شخصیت، کنش، روایت و...حکایات می تواند در قالب نمایش روایی-تعلیمی روی صحنه اجرا شود. مهم ترین اهداف پژوهش تأکید بر مضمون نمایش روایی- تعلیمی قصه های شعری غزلیات شمس و حکایت های مقالات در قالب نظام تئاتر برشت نمایشنامه نویس آلمانی است؛ در واقع در مقاله محتوای این دو اثر با نگاهی تعلیمی – روایی بررسی و برای تبیین بیشتر مسئله از هر کدام نمونه هایی ذکر شده است. گفتنی است چنین قصه هایی علاوه بر سرگرم کنندگی، اخلاقی و دربردارنده مضمون های نیک و آموزنده است؛ زیرا محتوای عرفانی، اخلاقی، دینی و تربیتی آنها مخاطب را به آگاهی و اندیشه وا می دارد.
بررسی و تحلیل اسکاز در اشعار روایی مهدی اخوان ثالث(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بسیاری از نظریه های نقد ادبی، بر اساس دانش های دیگری چون زبان شناسی شکل گرفته و تا حدودی ماهیت میان رشته ای دارند. یکی از این نظریه ها، فرمالیسم است که تأثیر شگرفی بر مطالعات ادبی داشته است. اسکاز از اصطلاحات مهم نقد فرمالیستی است که بر تفاوت صدای نویسنده و راوی تأکید دارد و تمایز این دو را برجسته می کند. دیالوگ محوری، دو زبانی، توجه به زبان شفاهی، محدودیت افق فکری، فقدان سانسور و ابهام در زبان، از مؤلفه های اسکاز به شمار می آید. توجه به عنصر روایت و ترکیب زبان کهن و روزمره از ویژگی های شعر مهدی اخوان ثالث است که سبب شده برخی اشعار روایی او از منظر اسکاز قابل بررسی باشد. در این پژوهش که به روش توصیفی تحلیلی انجام گرفته، هجده شعر روایی اخوان ثالث بر اساس مؤلفه های اسکاز بررسی و تحلیل شده تا به این پرسش پاسخ داده شود که ویژگی های ساختاری و محتوایی اسکاز تا چه اندازه در اشعار روایی اخوان ثالث، نمود یافته و کدام یک از ویژگی های ساختاری و محتوایی اسکاز در شعر او غالب است. نتایج پژوهش نشان می دهد که در اشعار روایی اخوان، ویژگی های ساختاری اسکاز یعنی روایت، دو زبانی، دیالوگ محوری و زبان شفاهی بر ویژگی های محتوایی آن یعنی محدودیت افق فکری، عدم سانسور و ابهام غلبه دارد.
ارگانیسم دربرابر محیط زیست از دیدگاه نشانه شناسی بوم شناختی در داستان کوتاه سگ ولگرد اثر صادق هدایت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله قصد دارد با استفاده از نشانه شناسی بوم شناسانه داستان کوتاه سگ ولگرد، اثر صادق هدایت را مورد مطالعه قرار دهد. داستان کوتاه سگ ولگرد از دیدگاه سگی روایت می شود که به تدریج از مادر، برادر و صاحبش جدا می افتد و سپس از سوی همه ی انسان های دیگر، آن قدر آزار می بیند که سرانجام به خستگی و ملالی نزدیک به مرگ دچار می شود. پرسش مقاله ی حاضر این است که بر اساس دیدگاه نشانه شناسی بوم شناختی مبتنی بر آرای پیرس، چگونه رابطه ی میان سگ و محیط زیستش، نشانه ای میشود. در این مقاله سعی بر آن است که نشان داده شود با شکل گیری تفسیری که طی آن، سگ در جایگاه انسانی می نشیند، چگونه سگ از محیطی امن و آرام و باثبات دور شده و به محیطی ناامن و پرخطر می افتد. انسانی که پس از جدا شدن از آن محیط امن و آرام، ناگزیر به انزوا از جامعه ای تن می دهد که نمی تواند همرنگ آن شود و بنابراین، همواره از جامعه آسیب می بیند. براساس نتیجه ای که این تحقیق به دست می آورد، با فرایند معناسازی بوم شناختی، فعل و انفعال سگ با محیط زیستش در داستان سگ ولگرد از یک ارتباط بی واسطه ی دوتایی فراتر می رود و تبدیل به ارتباط سه گانه ی نشانه ای می شود که ریشه در مثلث نشانگی مورد نظر پیرس دارد.
خوانش متنی و بافتی ده افسانه ایرانی و عربی؛ با تکیه بر الگوی پیتر جیلت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از آن زمان که در ادبیات مردمی به چشم رشته ای دانشگاهی نگریسته شد دیری نمی گذرد و از همان اوان پژوهندگان این شاخه بر آن بوده و هستند که افسانه ها را روشمند بررسند. پیتر جیلت از جمله کسانی است که الگوی خود را برای خوانشی آکادمیک از افسانه های شگفت پیش می نهد. الگوی پیشنهادی او دو سویه دارد: متنی (ساختی) و بافتی. سویه متنی آن پنج کارکرد را در ساختار مشترک قصه های شگفت می شناساند: موقعیت نخستین، تعامل با یاریگر، تعامل با شهبانو؛ تعامل با دشمن و بازگشت قهرمان. سویه بافتی الگو پیوند تنگاتنگ میان افسانه شگفت و آیین تشرف بلوغ را آشکار می کند و نشان می دهد که راز ساختار مشترک قصه های شگفت پیوندشان با آیین گذار است. جیلت مدعی است که الگوی پیشنهادی اش برای تمام قصه های شگفت جهان کاربرد دارد. پژوهش پیش رو در پی آزمودن این ادعا پنج افسانه ایرانی و پنج افسانه عربی را برگزیده و متن و فرامتنشان را بر شالوده الگوی جیلت می کاود. این کاوش نشان می دهد که الگوی جیلت در خوانش افسانه های ایرانی و عربی کارآست و می توان از آن برای شناخت ژرف تر افسانه های این دو قلمرو زبانی بهره جست.
مطالعه تطبیقی آرایه جناس در کلام و چگونگی تجلّی آن در طراحی پوستر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع این پژوهش، تجلّی جناس بصری در طراحی پوستر است. در این پژوهش، ابتدا آرایه جناس و انواع آن معرفی سپس جناس بصری و چگونگی کاربرد آن در طراحی پوستر بررسی شدند. جامعه هدف در این تحقیق، پوسترهای اجتماعی طراحی شده با موضوع بیماری ایدز در کشورآمریکا است که در سالهای 2008 و 2009 طراحی شده و طراحان جناس را دستمایه اصلی برای خلق اثرشان قرار داده اند. از این میان، تعداد دو پوستر که دارای بیشترین متغیرهای مورد بحث در تحقیق بودند، به عنوان جامعه نمونه، مورد بررسی قرار گرفتند. هدف از این تحقیق مطالعه تطبیقی آرایه جناس در کلام و چگونگی تجلّی آن در طراحی پوستر است. تحقیق حاضر از نوع کاربردی بوده و روش آن از منظر داده های تحقیق از نوع کیفی است. بدین معنا که ابتدا متغیرهای مورد نظر در پوسترهای جامعه نمونه، که از طریق مراجعه به منابع الکترونیک جمع آوری شدند، با استفاده از روش مشاهده، کدگذاری و از نمونه ها مستخرج سپس در قالب چهار دسته پیامهای تجسمی، شمایلی، زبانی و نیز کاربرد جناس بصری، بررسی شدند. به طور کلی نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد همانطور که جناس در کلام نوعی خلاصه نویسی محسوب میشود و باعث زیبایی و تأثیرگذاری کلام میشود، جناس بصری نیز میتواند به عنوان یکی از بهترین راه های خلّاقانه حل مسائل طراحی گرافیک، به طراحان کمک کند تا بیشترین مفاهیم را با کمترین عناصر بصری ارائه دهند و از این رهگذر به مخاطب کمک کنند تا پیام اثر را بهتر به ذهن بسپارد.