آرشیو

آرشیو شماره‌ها:
۱۳

چکیده

از آن زمان که در ادبیات مردمی به چشم رشته ای دانشگاهی نگریسته شد دیری نمی گذرد و از همان اوان پژوهندگان این شاخه بر آن بوده و هستند که افسانه ها را روشمند بررسند. پیتر جیلت از جمله کسانی است که الگوی خود را برای خوانشی آکادمیک از افسانه های شگفت پیش می نهد. الگوی پیشنهادی او دو سویه دارد: متنی (ساختی) و بافتی. سویه متنی آن پنج کارکرد را در ساختار مشترک قصه های شگفت می شناساند: موقعیت نخستین، تعامل با یاریگر، تعامل با شهبانو؛ تعامل با دشمن و بازگشت قهرمان. سویه بافتی الگو پیوند تنگاتنگ میان افسانه شگفت و آیین تشرف بلوغ را آشکار می کند و نشان می دهد که راز ساختار مشترک قصه های شگفت پیوندشان با آیین گذار است. جیلت مدعی است که الگوی پیشنهادی اش برای تمام قصه های شگفت جهان کاربرد دارد. پژوهش پیش رو در پی آزمودن این ادعا پنج افسانه ایرانی و پنج افسانه عربی را برگزیده و متن و فرامتنشان را بر شالوده الگوی جیلت می کاود. این کاوش نشان می دهد که الگوی جیلت در خوانش افسانه های ایرانی و عربی کارآست و می توان از آن برای شناخت ژرف تر افسانه های این دو قلمرو زبانی بهره جست.

تبلیغات