فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۱۶٬۶۹۲ مورد.
منبع:
تحقیقات فرهنگی ایران سال ۱۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۶۵)
65 - 96
حوزه های تخصصی:
یکی از مسائل عمده ای که در سالیان بعد از انقلاب به خصوص در دهه های اخیر توسط مسئولان و سیاست گذاران فرهنگی مطرح بوده، مسئله بحران هویت است. این بحران که نتیجه تلاقی سه فرهنگ ایرانی، اسلامی و غربی و تقابل آن ها در برابر یکدیگر طی سده های متمادی است، چالش ها و آسیب هایی جدی را در مسیر هویت ایرانی قرار داده است. هدف از این مطالعه، بررسی وضعیت و تحلیل شبکه هویتی نوجوانان اقوام مختلف و فهم پیچیدگی های آن، اولویت ها و برجستگی های این شبکه ها است تا بتوان به درک جامعه از الگوهای هویت ایرانی در بین نوجوانان دست پیدا کرد. در این مقاله با اتکا به چارچوب نظری ترکیب گرا عناصر هویتی نوجوانان مورد بررسی قرار گرفته است. این مطالعه با رویکرد کمی و با استفاده از تکنیک پیمایش انجام گرفته است. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه است و جامعه آماری هم نوجوانان شهرهای زاهدان، اهواز، ارومیه، سنندج و گرگان است. نمونه آماری 2000 نفر است که پس از جمع آوری اطلاعات، داده های تحقیق از طریق پرسشنامه با استفاده از نرم افزار SPSS ،AMOS و UCINET تحلیل شبکه رابطه بین ابعاد هویت به صورت جداول و نمودارهای ترسیم شد. با توجه به تحلیل شبکه منابع هویتی نوجوانان، می توان گفت که هویت مدنی با بقیه سازه های منابع هویتی ارتباط ندارد و این عدم ارتباط شامل سازه های درون برد هویت ملی و همچنین سازه های مابقی ابعاد هویت است. به نظر می رسد سازه های فرهنگی نقش زیرساختی و اساسی در هویت یابی افراد در دوره های نوجوانی دارد و ابعاد رفتاری، تاریخی و سیاسی هویت متأثر از فرهنگ است و چون عنصر فرهنگ یک کل انگیزشی شناختی و رفتاری است، عامل اصلی ارتباط تمامی ابعاد هویتی فرد است.
برساخت معنایی زن مهاجر افغانستانی در ادبیات داستانی معاصر افغانستان: مطالعه موردیِ جُستارمرز از مجموعه داستان های کوتاه «چرا تاریکی را خدای خود نکنم»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات فرهنگی ایران سال ۱۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۶۵)
97 - 127
حوزه های تخصصی:
جُستارها نوع جدیدی از ادبیات روایی اند که در بازنمایی واقعیت از پراکسیس و گفتمان های فرهنگی-سیاسی متأثر می شوند؛ گفتمان مسلط الگوهای کنشی و حیات مطلوب خود را به نمایش می گذارد و ادبیات داستانی یکی از مجراهای آن است. این مطالعه با هدف توصیف برساخت مفهوم زن مهاجر افغانستانی در ادبیات داستانی معاصر افغانستان و بهره مندی از رویکرد نظری هومی بابا و آدورنو انجام شده است تا بازنمایی های زن مهاجر افغانستانی را در ژانر ادبی جُستار (داستان کوتاه) شناسایی و متناظر با بافت فرهنگی سرزمین مقصد تفسیر کند. برای نیل به این هدف، جُستار مرز از مجموعه داستان های کوتاه «چرا تاریکی را خدای خود نکنم»، نوشتهٔ مرضیه جعفری به عنوان نمونه انتخاب و با استفاده از روش تحلیل روایت «سیمور چتمن» در سه بخش داستان، گفتمان و ایدئولوژی مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت تا از زبان روایی و مواضع ایدئولوژیک آن در رابطه با مفهوم زن مهاجر افغانستانی پرده برداری کند. یافته ها نشان می دهند که هویت زن مهاجر افغانستانی متناسب با گفتمان فرهنگی حاکم بر فضای جامعه مقصد دستخوش تغییر شده و به نوعی هویت سرگردان (هویت آشفته یا هویت مغشوش) را زیست می کند و برای رهایی از این بحران تصمیم می گیرد در راه مهاجرت مجدد به سرزمین های جدید و نه موطن خود قدم بردارد. بازتاب گسیختگی و تداخل فرهنگی جامعه میزبان با زن مهاجر افغانستانی در جُستار مرز با صدای حاشیه ای و معترض نویسنده به وضع موجود و متن واقعیت های مسلط بازتاب نموده است که به کارکرد «انتقادی» و نقش «رهایی بخشی» هنر در راستای تحلیل و نقد ساختارهای سلطه و سرکوب ارجاع دارد.
توانش ارتباطی بینافرهنگی در کلاس های آموزش زبان فارسی: دیدگاه فارسی آموزان غیر ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
درک فرد از فرهنگ های جدید و هم چنین فرهنگ خود، نقش مهمی در موفقیت فرد در یادگیری زبان مقصد دارد. مسئله این است که مشخص نیست در کلاس های آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان، چگونه و به چه میزان به آموزش جنبه های فرهنگی برای گسترش توانش بینافرهنگی فارسی آموزان پرداخته می شود. هدف این پژوهش بررسی دیدگاه های فارسی آموزان غیرایرانی در مورد آموزش فرهنگ و توانش ارتباطی بینافرهنگی است. این پژوهش که یک مطالعه کمی است، به روش میدانی و با استفاده از پرسشنامه انجام گرفته است. شرکت کنندگان این پژوهش میدانی 104 فارسی آموز از کشورهای گوناگون هستند که به صورت تصادفی ساده انتخاب شده اند. داده های به دست آمده در این مقاله، به کمک یک پرسشنامه اعتبارسنجی شده به دست آمده است و با استفاده از نرم افزار اس پی اس اس مورد واکاوی قرار گرفت. نتایج نشان می دهد فارسی آموزان بر این باورند که مدرسان سطح مهارت های زبانی آنان را در یادگیری زبان فارسی افزایش می دهند تا بتوانند زبان فارسی را برای اهداف علمی استفاده کنند، ولی میزان انگیزه بخشی مدرسان برای آموزش زبان فارسی چندان رضایت بخش نیست. فارسی آموزان، به دلیل زندگی در کشور ایران، تا حد زیادی با کشور، فرهنگ و مردم ایران و زبان فارسی آشنا هستند. اما آنان از مدت زمان اختصاص یافته به آموزش فرهنگ و پرداختن به توانش ارتباطی بینافرهنگی در کتاب های آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان رضایت چندانی ندارند. از یافته های این پژوهش چنین می توان نتیجه گرفت که مدرسان فارسی آموزان را برای یادگیری زبان فارسی تشویق نمی کنند و نیز اطلاعاتی را در مورد شرایط تاریخی، جغرافیایی و سیاسی فرهنگ ارائه نمی دهند. که کلاس های درسی زبان فارسی نیازمند صرف وقت بیشتری به اهداف بینافرهنگی است تا فارسی آموزان بهتر بتوانند به توانش بینافرهنگی دست یابند.
بسترهای تشدید فاصله بین پیروان ادیان و مذاهب در استان سیستان و بلوچستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات فرهنگی ایران سال ۱۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۶۵)
35 - 63
حوزه های تخصصی:
در بستر متنوع قومی و مذهبی ایران زمین، دائما مسئله نحوه و کیفیت تعامل بین اقوام و پیروان مذاهب مورد بحث بوده است. این تعامل می تواند متأثر از عوامل واگرا باشد. نظر به اهمیت دوچندان همسویی و وحدت ملی در شرایط تاریخی کنونی، در این مقاله سعی شده است تا زمینه ها و دلایل تشدید اختلاف و فاصله افتادن بین ادیان و مذاهب در استان سیستان و بلوچستان، که میزبان پیروان اقوام و مذاهب متعددی است، مطالعه شود. در این مقاله ذیل چارچوب مطالعه کیفی و بر اساس نظریه زمینه ای با 25 نفر از ساکنین استان سیستان و بلوچستان طی بازه زمانی 6 ماهه مصاحبه انجام شده است. روش نمونه گیری بر اساس نمونه گیری نظری بوده و با مشارکت کنندگان مصاحبه نیمه ساختاریافته صورت گرفته است. یافته ها بر اساس روش اشتراوس و کوربین کدگذاری و تحلیل شده اند. در کدگذاری باز، متن مصاحبه ها چندین بار خوانده و حدود 95 مفهوم از جملات معنی دار استخراج شد. مفاهیم در کدگذاری محوری در 16 مقولهٔ فرعی و 7 مقولهٔ اصلی و انتزاعی تر تلفیق شدند. در نهایت یک مقولهٔ هسته ای نهایی «نیروهای واگرا و ازهم گسیختگی تعاملات بین ادیان و مذاهب» که جامع و چکیده ای از تمامی مقولات اصلی و تحلیل داستانی از فرایند داده هاست، استخراج شد. این مطالعه ثابت می کند که عواملی تحت عنوان تبعیض، عدم پذیرش دیگری، نابخردی برخی علمای دینی و فقدان گفت وگوی آزاد و در بستری که بنا به مشکلات اقتصادی و تحت تأثیر جغرافیای فرهنگی شکل گرفته و با مداخله عواملی مانند تعصبات شدید قومی و دینی منجر به شکل گیری شبکه تعاملی متعصب و منافع داخلی و خارجی شده است که در راستای منع تعامل بین ادیان و مذاهب فعالیت می کنند. پیامد این فرایند هم روی آوردن به کنش تحقیرآمیز و توهین آمیز افراد و همچنین تغییر تصور آن ها نسبت به دین است.
تحلیل گفتمان مقایسه ای نسخه های فارسی و ترکی آذربایجانی سرود «سلام فرمانده» با رویکرد ارتباطات میان فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات فرهنگی ایران سال ۱۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۶۵)
183 - 157
حوزه های تخصصی:
سرود «سلام فرمانده»، پدیده ای بود که به فاصله کمتر از یک سال از انتشار آن در ایران، توانست به حداقل 35 نسخه به زبان ها و گویش های مختلف بازتولید شود و زنجیره ای از ارتباطات میان فرهنگی را شکل دهد که در مجموع بتوان به آن به عنوان یک پدیده فرهنگی ارتباطی نگریست. این سرود در جمهوری آذربایجان نیز به زبان ترکی بازتولید شد. مسئله این پژوهش، بررسی تحلیل گفتمان مقایسه ای نسخه فارسی و ترکی با رویکرد ارتباطات میان فرهنگی است. روش مورد استفاده تحلیل گفتمان به روش عملیاتی پدام است. چارچوب نظری نیز مبتنی بر نظریه مذاکره بر سر هویت است. بر اساس یافته های این مطالعه، به طورکلی این سرود در خارج از مرزهای ایران، به خصوص برای اقلیت های شیعیان در قفقاز، نمودی از مقاومت فرهنگی شیعیان در برابر فرهنگ جهانی شده غربی، درک و بازتولید می شود. گروه های مختلف برای حفظ و انتقال هویت گروهی مذهبی خود به نوجوانان و کودکان، به بازخوانی و بازتولید این اثر روی آوردند. گفتمان حاکم بر نسخه ترکی آذربایجانی حول سه دال اساسی «معرفی امام زمان(عج) به نوجوانان»، «انتظار فعالانه ظهور امام زمان(عج)» و «ساخت آینده آذربایجان، متناسب با هویت مذهبی» تشکیل یافته است. در مقایسه نسخه ترکی با نسخه فارسی، دو دال اساسی «معرفی امام زمان (عج) به نوجوانان» و «انتظار فعالانه ظهور امام زمان (عج)»، که گفتمان نسخه فارسی نیز حول آن شکل یافته بود، تکرار شدند. همچنین در نسخه ترکی آذربایجانی به دو مفهوم «وجود زمینه های تشکیل حکومت اسلامی در آذربایجان» و «احساس تعلق به جبهه مقاومت» اشاره شده که در نسخه فارسی وجود نداشتند و برای اولین بار در این نسخه مطرح شده است.
تحلیل برهمکنش ابعاد ارتباطات میان فرهنگی: مورد مطالعه، دانشجویان خارجی دانشگاه المصطفی واحد مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات فرهنگی ایران سال ۱۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۶۵)
129 - 155
حوزه های تخصصی:
حضور دانشجویان خارجی در ایران یکی از مهمترین بسترهایی است که می توان در آن به عمق و ابعاد ارتباطات میان فرهنگی پی برد. ارتباط میان فرهنگی شامل ارتباطات میان شخصی، میان متنی، میان ذهنی و تعاملی است که به درک مشترک و پیوند میان کنشگران از حوزه های مختلف فرهنگی منجر می شود. هدف مقاله حاضر نشان دادن برهمکنش ابعاد مختلف ارتباط میان فرهنگی دانشجویان خارجی شاغل به تحصیل در دانشگاه المصطفی شعبه خراسان رضوی است. ارتباطات میان فرهنگی در بعد میان شخصی با تأکید بر معاشرت و دوستی، در بعد میان متنی با تأکید بر آشنائی با زبان و ادبیات، آداب و رسوم و مفاخر فرهنگی، در بعد میان ذهنی با تأکید بر تصورات قبل و بعد از حضور در دانشگاه، در بعد تعاملی بر مبادله و تعامل اقتصادی، و در بعد سیاسی، با تأکید بر اختلاف و کدورت در روابط میان اشخاص از حوزه های فرهنگی مختلف مورد بررسی قرار گرفته است. مطالعه حاضر به صورت پیمایشی بر روی یک نمونه طبقه ای نامتناسب متشکل از 180 نفر از دانشجویان خارجی کشورهای هندوستان، پاکستان، افغانستان، آذربایجان و افریقا که در دانشگاه المصطفی واحد مشهد شاغل به تحصیل هستند انجام گرفته است. نتایج نشان می دهد میان ابعاد چهارگانه ارتباط میان فرهنگی مذکور برهمکنش معناداری وجود دارد. همچنین، میزان ارتباطات میان فرهنگی دانشجویان در حد متوسط و یا کمتر از حد متوسط است. آشنایی دانشجویان با زبان و ادبیات و فرهنگ و داشتن تصور مثبت از یکدیگر باعث ایجاد درک و فهم مشترک شده که خود باعث تقویت و تسهیل ارتباط میان فرهنگی آنهاست. و در نهایت، عدم اعتماد، تفکرقالبی و قوم مداری، و فقدان زبان مشترک مانع شکل گیری ارتباطات پایدار و مؤثر میان فرهنگی دانشجویان است.
صنعت عروسی در شهر همدان و تعامل و تقابل جریان های فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جامعه شناسی معاصر سال ۱۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۳
213 - 255
حوزه های تخصصی:
جشن عروسی در ایران، هر روز بیش از گذشته درحال تجاری شدن است. در مناطق مختلف، ورود عناصر فرهنگی جدید، مراسم فعلی جشن را دستخوش تغییرات جدی کرده است. در جامعه ایران، تلاقی عناصر فرهنگی قدیم و جدید، باعث شکل گیری جریان های فرهنگی جدیدی شده است. این پژوهش، به بررسی شهر همدان، یکی از شهرهای ایران، پرداخته است. صنعت عروسی نوظهور در همدان که ماهیت مصرف گرایی و تجاری آن قوی است، همراه با چالش هایی بوده است. هدف این پژوهش، علاوه بر بررسی این چالش ها، مطالعه پیامدهای فرهنگی و اجتماعی گسترش صنعت عروسی در همدان است. روش پژوهش، کیفی و مبتنی بر مصاحبه عمیق نیمه ساخت یافته است و طی آن با 16نفر از افراد شاغل در صنعت عروسی در شهر همدان مصاحبه شده است. مضامین محوری پژوهش با روش تحلیل مضمون استخراج شده اند. یافته های این پژوهش، شامل دو مضمون محوری «بازسازی فرهنگی» و «ناسازه های فرهنگی» است که هر یک مضامین فرعی مهمی را شامل می شود. نتایج نهایی بیانگر آن است که صنعت عروسی در شهر همدان، با تغییرات اجتماعی و جریان های فرهنگی چندسویه و پیچیده ای همراه بوده است. از یک سو تعاملات و تقابلات فرهنگی در عرصه برگزاری مراسم عروسی و ازسوی دیگر، درهم آمیختگی و تلفیق سنت ها، موجب تضاد ارزش ها و آشفتگی هنجارها گشته است. پیرو این جریان ها، رسوم محلی عروسی در همدان به تدریج تضعیف شده و عناصر فرهنگ مصرفی نظام سرمایه داری بر این رسوم چیرگی می یابد.
طراحی مدل عهدشکنی زوجین شهرستان نیشابور با رویکرد محرومیت اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه، عهدشکنی زوجین یکی از آسیب های مهم در زندگی زناشویی است که متأسفانه در سالیان اخیر افزایش یافته و منجر به از هم پاشیدن بسیاری از خانواده ها شده است. باوجود اهمیت عهدشکنی زوجین، هنوز آگاهی و شناخت کاملی درمورد آن وجود ندارد؛ بنابراین، پژوهش حاضر با هدف ارائه مدلی برای عهدشکنی زوجین با رویکرد محرومیت اجتماعی انجام گرفته است. در این راستا، ازروش کیفی گراندد تئوری یا داده بنیاد به منظور طراحی مدل تحقیق استفاده گردید. مشارکت کنندگان در تحقیق شامل 15نفر خبرگان دانشگاهی و مشاورین خانواده بودند که با روش نمونه گیری غیراحتمالی هدفمند، انتخاب شدند. هم چنین، روش گردآوری داده ها مصاحبه عمیق بود و تا رسیدن به اشباع نظری مصاحبه ها ادامه یافت. بر طبق یافته های پژوهش، مدل عهدشکنی زوجین با رویکرد محرومیت اجتماعی دارای شش جزء عوامل: علّی، پدیده محوری، راهبردها، عوامل زمینه ای، عوامل مداخله گر و پیامدها است؛ هم چنین، نتایج پژوهش نشان داد که بهره گیری از نظریه محرومیت اجتماعی برای تشریح و شناخت بیشتر پدیده عهدشکنی زوجین از کارآمدی لازم برخوردار است.
Identifying Dimensions and Components of Alienation(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Purpose: Alienation has a great impact on the performance of people. Therefore, the current research was conducted with the aim of identifying the dimensions and components of alienation. Methodology: This study was applied in terms of purpose and qualitative in terms of implementation method. The research community included the experts on the alienation of Isfahan city in 2021, and according to the principle of theoretical saturation, 20 of them (employees of government organizations) were selected as a sample using targeted and snowball sampling methods. The research tools consisted of a demographic information form and semi-structured interviews, which the validity of the interviews was obtained by the verification methodology and the reliability of the collected codes was 0.88 obtained through the two-week retest method. Data were analyzed with open, interactive and selective coding methods in MAXQDA software. Findings: Data analysis showed that alienation had 205 indicators, 29 components and 7 dimensions. The dimensions included extra-organizational alienation (with 5 components of dehumanization at work, cultural and social anomie, effects and values of industrial society, social alienation and cultural beliefs), organizational alienation (with 13 components of weakness in talent management, weakness of organizational socialization, unprofessional and weak managers, Organizational alienation, weak interpersonal communication, tension and conflict in the organization, weak rules and regulations, inefficient monitoring and control system, organizational disorder, organizational culture based on construction, corruption and rentier-seeking, autocratic management style and powerlessness at work), job alienation ( with 4 components of sense of meaninglessness at work, lack of job motivation, ambiguity in roles, duties, job and organizational frustration), individual alienation (with 4 components of inability to work, low self-esteem, psychological disorders and lack of employees ethics), unfavorable behavioral and organizational attitudes (with 1 component), job fatigue (with 1 component) and aversion to work (with 1 component). Conclusion: The identified dimensions and components for alienation can have many practical implications for specialists and organizational planners who can design and implement programs based on the identified dimensions and components to reduce employee alienation.
اومانیسم به مثابه خوانشی از میراث بشری با نگاهی به اومانیسم اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه پژوهی فرهنگی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۴۸)
83 - 109
حوزه های تخصصی:
اومانیسم به مثابه یکی از ارکان دوران مدرن، با اصالت دادن به انسان و معمولاً در تقابل با خدامحوری و حاکمیت الهی تعریف شده است. با این حال، یکی از وجوه مهم در تکوین و بسط معنای اومانیسم، تأکید آن بر بازخوانی میراث مکتوب بشری از جمله در قالب سنت دینی بوده که زمینه ساز علوم انسانی نوین گردیده و در عین حال برخلاف تلقی مرسوم، به خوانشی در موافقت و سازگاری با ادیان انجامیده است. این ترکیبِ تا حدودی نامأنوس در بین متفکرانی از مسیحیت در دوران رنسانس مطرح گردید و در دوران معاصر نیز از سوی افرادی همچون «علی شریعتی» برای بازخوانی میراث فکری سنتی ذیل عنوان اومانیسم اسلامی به کار گرفته شده است. مدعای نوشتار حاضر آن است که به رغم وجود چالش در امکان تلفیق کامل این دو مفهوم شامل دینی همچون اسلام با ایدئولوژی ای همانند اومانیسم، ارائه این مفهوم در خدمت تلاش برای قرائت انتقادی سنت پیشین اسلامی با نگاهی به تجربه مشابه آن در مسیحیت مورد توجه قرار گرفته است. یافته های چنین مطالعه ای حاکی از آن است که وجه بارز اومانیسم دینی مخصوصاً اسلامی، به جای تقابل ضدّدینی آن، مبتنی بر آنچه شریعتی «پالایش منابع فرهنگی» خوانده و نگاهی نقادانه به میراث گذشته استوار است.
طرحی نو برای مشارکت اجتماعی دانشجویان ایرانی در دانشگاه (فرا ترکیب)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی کاربردی سال ۳۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۹۱)
23 - 42
مشارکت اجتماعی، از مفاهیم مهم جامعه شناسی محسوب می شود که امروزه نقش مهمی در جوامع بازی می کند؛ بنابراین، پژوهش حاضر تلاش می کند با فراترکیب مطالعات مرتبط با مشارکت اجتماعی، الگوی جدیدی را برای مشارکت دانشجویان در امور دانشگاه طراحی و معرفی کند. روش پژوهش از نوع فراترکیب و جامعه آماری آن، کلیه مقالات علمی و پژوهشی منتشرشده در ایران، با موضوع مشارکت دانشجویان در دانشگاه، در بازه زمانی 1390 تا پایان ۱۴۰۰ است. در کل تعداد 34 مقاله پژوهشی یافت شد که درنهایت پس از بررسی های مختلف، 20 مقاله برای بررسی نهایی انتخاب شد. یافته های تحقیق نشان داد 5 عامل اجتماعی، فردی، نگرش مشارکتی، فرهنگی و روانی بر مشارکت اجتماعی دانشجویان اثرگذارند که عامل اجتماعی شامل اعتماد اجتماعی، کارآمدی انجمن های علمی، مزایای عضویت در انجمن ها و نشاط اجتماعی، عوامل فردی شامل سن، جنس، تحصیلات، رشته تحصیلی، وضعیت اشتغال، عامل نگرش مشارکتی در بر گیرنده مشارکت اجتماعی، فعالیت مشارکتی و رفتار مشارکتی، عامل فرهنگی شامل رسانه، تلویزیون، شبکه های اجتماعی، دین داری، فرهنگ و عامل روانی هم در بر گیرنده احساس بی قدرتی، رضایت از زندگی، حرمت نفس، روحیه مشارکتی و مدارای اجتماعی است. نتایج نشان می دهد با افزایش و گسترش مشارکت دانشجویان در امور دانشگاه، همه ابعاد اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی زندگی دانشجویی توسعه می یابد و موجب تقویت همبستگی، بهبود کیفیت زندگی دانشجویی و درنهایت بروز خلاقیت و خودباوری می شود.
رابطه ساختاری والدگری ذهن آگاه و فرسودگی والدینی: نقش واسطه ای استرس والدگری مادران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۵
501 - 518
حوزه های تخصصی:
پژوهش های اندکی که در سال های اخیر به مطالعه تجربه فرسودگی والدین ایرانی پرداخته اند، اقدام قابل توجهی در خصوص تدوین و آزمون مدل های مفهومی و گمانه زنی درباره متغیرهای واسطه مرتبط با فرسودگی والدین انجام نداده اند.
ازهمین رو، مطالعه حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای استرس والدگری در رابطه میان والدگری ذهن آگاه مادران با تجربه فرسودگی والدینی آن ها انجام شده است. پژوهش حاضر، یک مطالعه توصیفی مقطعی، و جامعه آماری آن شامل مادرانی بود که در س ال تحصیلی 1400-1399 دارای فرزند پیش دبستانی بوده اند. نمونه آماری نیز شامل 369 مادری است که با تکمیل پرسش نامه های آنلاین در این پژوهش مشارکت کرده اند. ابزارهای پژوهش شامل پرسش نامه فرسودگی والدینی (PBA)، فرم کوتاه شاخص استرس والدگری (PSI) و پرسش نامه والدگری ذهن آگاهانه (MIPQ) بود. برای بررسی مدل مفهومی پژوهش نیز از الگوی معادلات ساختاری استفاده شده است. یافته ها نشان داد که والدگری ذهن آگاه فقط با واسطه استرس والدگری مادران می تواند نزدیک به 78 درصد از واریانس فرسودگی والدینی را تبیین کند؛ اما دارای اثر مستقیم بر فرسودگی والدینی نیست. یافته های پژوهش حاضر علاوه بر فراهم کردن درک بهتری درباره فرسودگی والدینی، می تواند در مداخله های آموزشی یا درمانی معطوف به کاهش فرسودگی والدینی نیز سودمند باشند.
بررسی اثرات نگرش مذهبی بر میزان طلاق توافقی و غیرتوافقی زوجین در سطح شهر آباده(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهش های جامعه شناختی سال ۱۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۵۹)
133 - 147
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، بررسی اثرات نگرش مذهبی بر میزان طلاق توافقی و غیرتوافقی زوجین بوده است. روش پژوهش، علی- مقایسه ای و جامعه آماری شامل زوجین متقاضی طلاق توافقی و طلاق غیر توافقی مراجعه کننده به دادگاه های خانواده و مراکز مشاوره خانواده در شهر آباده بودند که 15 زوج متقاضی طلاق توافقی و 15زوج متقاضی طلاق غیرتوافقی با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. جهت گردآوری اطلاعات از پرسش نامه 15 گویه ای نگرش های مذهبی خدایاری فرد و همکاران (1383) با 2 بعد پررنگ شدن نقش دین و کم رنگ شدن نقش دین در زندگی استفاده شد. روایی محتوایی پرسش نامه توسط تعدادی از اساتید علوم تربیتی و پایایی پرسش نامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ مورد بررسی و تائید قرار گرفت. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون میانگین دو جامعه مستقل با استفاده از نرم افزار SPSS استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که تفاوت معنا داری بین زوجین متقاضی طلاق توافقی و غیرتوافقی در نگرش های مذهبی آنان ( پر رنگ شدن نقش دین و کم رنگ شدن نقش دین ) وجود دارد.
نقش روشنفکران در تحولات اجتماعی ایران بین سالهای 1342 تا 1357(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یعقوب احمدی مشاور اول رساله دکتری است که مقاله حاضر از آن مستخرج شده است.جنبش روشنفکری در ایران با رویکرد کوشش برای رفع عقب ماندگی جامعه آغاز شد و در تداوم خود تغییر الگوهای سنتی موجود در جامعه و حرکت به سوی نوسازی را هدف قرار داد. براین اساس نقش روشنفکران به عنوان محرک وجه انگیزشی جریان تحول خواهی و اصلاح طلبی در ایران قابل انکار نیست.در این پژوهش، از رویکرد جامعه شناختی-تاریخی و روش تحلیل مفهومی استفاده شد. ابزار پژوهش در قالب مطالعه اسنادی و جامعه هدف این تحقیق شامل روشنفکران ایرانی سال های 1342 تا 1357 است. روش نمونه گیری، نظری است. بدین ترتیب که با استفاده از روش نمونه گیری نظری، جمعی از روشنفکران ایرانی که نمایندگان اصلی جریان های مختلف روشنفکری بودند، به عنوان اعضای جامعه نمونه انتخاب شده مطالعه شدند.یافته های این پژوهش حاکی از آن است که در فاصله سال های 1342 تا 1357 نسل سوم روشنفکران را می توان ذیل سه گفتمان روشنفکران چپ، لیبرال و مذهبی قرار داد. با مطالعه این گفتمان دیده می شود که با بسته شدن فضای عمومی و انسداد سیاسی در جامعه پس از سال 1342، روشنفکران با تغییر در رویه خود به همگرایی بیشتر با هدف تغییر در وضعیت موجود روی آوردند.از مطالعه نقش روشنفکران می توان نتیجه گرفت در سال های منتهی به دهه 1350 و 1360 با افزایش تحصیلات دانشگاهی و اقبال بیشتر به محافل روشنفکری و با فراگیرشدن وضعیت انقلابی، بر سرمایه فرهنگی و اجتماعی روشنفکران افزوده شد و همین سرمایه ها دستمایه اصلی روشنفکران و تحول خواهان در میدان سیاست قرار گرفت تا به کمک آن، شرایط لازم برای سقوط نظام سیاسی حاکم بر جامعه را فراهم سازند.
قضاوت قاضیان: کاوشی اجتماعی از بازنمایی های ادبی نسبت به قاضیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تداوم و تغییر اجتماعی سال دوم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
96 - 109
حوزه های تخصصی:
مقدّمه و هدف: ادبیات و به ویژه شعر، همواره عرصه نمودها و بازنمایی های اجتماعی بوده است. از منظر تحلیل های جامعه شناختی در ادبیات، می توان چگونگی شکل گیری ایستارها نسبت به موضوعات و مسائل اجتماعی را درک کرد؛ سابقه تاریخی آن را کاوید و نحوه تغییر آن را در طول تاریخ نشان داد. در این میان، تاریخ اجتماعی قاضیان از جمله پدیده هایی هستند که می توان آن ها را در لابه لای متون و ادبیات کهن کاوید و شکل گیری ایستارها نسبت به آن ها را بازنمایی کرد.
روش و داده ها: هدف اصلی این پژوهش، کشف و بازنمایی ایستارهای تاریخی نسبت به قاضیان در تاریخ ادبی ایران بوده است. در راستای این هدف، روش پژوهش نیز با استفاده از محاکات طراحی شده است.
یافته ها: یافته ها نشان دهنده این واقعیت هستند که جایگاه و قدرت قاضیان به دلیل ارتباط با عرصه های مختلف اجتماعی و زندگی روزمره مردم، همواره در شعر شاعران نمود پیدا کرده است. فقدان قانون منسجم و اعمال سلیقه در رأی، منشأ انتقاد مردم و صاحب نظران شده است. براساس یافته ها، در متون ادبی به جای تأمین عدالت اجتماعی از سوی قاضیان، بیشتر عرصه کنترل اجتماعی آنان خاطر نشان شده است.
بحث و نتیجه گیری: بازنمایی اشعار نشان می دهد مردم به طور پیوسته منزلت و جایگاه قاضیان را مورد نقد و بازاندیشی قرار داده و پشت صحنه تعاملات اجتماعی همواره ستیزه های پنهان، شکل گرفته است. سلطه حاکمان مستبد، حمله های مداوم بیگانگان، عدم استقلال نهاد قضاوت از دربار و حاکمان، حاکمیت ایلیاتی و قومی بر کشور و... از جمله عواملی هستند که در پدیدآمدن این بازنمایی ها نقش داشته اند.
پیام اصلی: قضاوت قاضیان همیشه در منظر شاعران مورد نقد و بررسی قرار گرفته است، لذا منزلت و جایگاه آنان در بین شعرا چالش برانگیز بوده است. ارزیابی ها و قضاوت افکار عمومی جامعه نسبت به قاضیان، منصب قضاوت را شغلی سخت و دشوار برای قاضیان قرار داده است. کوچکترین شائبه ها و تردیدها در انحراف آنان از هنجارهای عرفی و مذهبی جامعه، آنان را در مظان اتهام قرار می داده است.
وضعیت نوآوری در حکمرانی و رهبری دانشگاه های سطح یک ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد فرهنگ سال ۱۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۱
155 - 188
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، گزارش وضعیت نوآوری در حکمرانی و رهبری دانشگاه های سطح یک ایران است. در این پژوهش کیفی با مرور اسناد علمی و تلفیق الگوی دانشگاه نوآور برتون کلارک و چارچوب راهنمای دانشگاه های نوآور اروپا، یک چارچوب راهنما و مدل مفهومی در 17 بُعد طراحی شده، سپس، داده ها و اطلاعات مورد نیاز از دانشگاه های سطح یک تهران، شهید بهشتی، شریف، تربیت مدرس، امیرکبیر، علامه طباطبائی، علم و صنعت ایران، خواجه نصیرالدین طوسی جمع آوری شده است. داده های واقعی نشان می دهد که دانشگاه های ایران به طور عام و دانشگاه های سطح یک به طور خاص، علی رغم برخی مسائل، کاستی ها و کژکارکردی ها، سرشار از تحولات مثبت و نوآوری های کوچک، متوسط و بزرگ و تدریجی و بنیادی اند. نوآوری دانشگاه های سطح یک در حوزه حکمرانی و رهبری «متوسط» ارزیابی شده است. از میان ابعاد و عناصر نوآوری در حکمرانی و رهبری، بُعد «راهبری هیئت امنایی» دارای کمترین امتیاز و در «وضعیت خیلی ضعیف» و بُعد «ساختار و تشکیلات» و بُعد «برنامه ریزی و پایش» دارای بیشترین امتیاز و در «وضعیتِ عالی» ارزیابی شده است. بر اساس یافته های این پژوهش، تلاش برای نوآوری در کارکرد های آموزشی، پژوهشی و فرهنگی اجتماعی، کارآفرینی، توسعه دانشجو و استاد در دانشگاه های سطح یک ضروری است و این دانشگاه ها و نظام آموزش عالی در برخی ابعاد اساسی حکمرانی و رهبری علمی نظیر راهبری هیئت امنایی و توسعه فرهنگ علمی، نیازمند نوآوری های جدی هستند.
واکاوی زمینه های شکل گیری فساد دانشگاهی در دانشگاه های ایران (مورد مطالعه؛ دانشگاه های شیراز و یاسوج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فساد دانشگاهی پدیده ای آشنا در دانشگاه های ایران است، ولی تا کنون چندان بررسی نشده است. این پژوهش با روش کیفی و استراتژی نظریه زمینه ای، علل فساد دانشگاهی و عوامل مرتبط با آن را بررسی کرده است. میدان تحقیق، استادان و دانشجویان دکتری دانشگاه های شیراز و یاسوج اند که 25 نفر از آنان بر اساس قاعده اشباع نظری و به شیوه نمونه گیری نظری برای مصاحبه انتخاب شدند. گردآوری داده ها با استفاده از مصاحبه عمیق و تحلیل آنها بر اساس سه مرحله کدگذاری باز، گزینشی و محوری انجام شد. نتایج نشان داد دولت نفتی، نبود استقلال نهادی، نظام اداری معیوب، شبه نهاد بودن دانشگاه و کمیت گرایی اسناد بالادستی، از شرایط علّی شکل گیری فسادند. آگاهی نسبت به فساد، ناکارآمدی نیروی انسانی و کنترل و نظارت ناکافی به عنوان شرایط مداخله گر و نوع دانشگاه، دپارتمان، سابقه کار و الزامات موقعیتی نیز، از شرایط زمینه ای فساد دانشگاهی به شمار می روند. در مقابل، کنشگران دانشگاهی از استراتژی هایی مثل بیگاری از دانشجو، سکوت عامدانه، باج دهی دوسویه، برون سپاری، گروکشی و همکاری راهبردی استفاده می کنند. پیامدهای فساد دانشگاهی نیز، کالایی شدن علم، شکل گیری پرولتاریای دانشگاهی، از خود بیگانگی، دوراهی اخلاقی، افول اعتبار و اعتماد به دانشگاه و نهادینه شدن فساد در جامعه است. بر اساس نتایج، فساد دانشگاهی همچون یک سکه دو رو عمل می کند که از یک طرف برای ساختار و کنشگر یک بازی دوسر برد و از طرف دیگر برای آنها یک بازی دوسر باخت است. همین رویه برد-برد آن است که موجب بازتولید و تداوم فساد در دانشگاه می شود.
پیش بینی سازگاری زناشویی بر اساس احساس تنهایی، اضطراب مرگ و معنای زندگی در زوجین شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۷۴
217 - 235
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین تعیین کننده های عملکرد مطلوب خانواده، سازگاری زناشویی است. عوامل مختلفی با سازگاری زناشویی مرتبط هستند؛ از جمله آن ها می توان به احساس تنهایی، اضطراب مرگ و معنای زندگی اشاره کرد. هدف پژوهش حاضر نیز پیش بینی سازگاری زناشویی براساس احساس تنهایی، اضطراب مرگ و معنای زندگی می باشد. روش این مطالعه از نوع همبستگی و جامعه آماری این پژوهش، همه افراد متأهل ساکن در شهر تهران هستند. به این صورت که 231 نفر به روش نمونه گیری در دسترس برای تکمیل پرسش نامه ها در فضای مجازی به صورت آنلاین انتخاب شدند. پرسش نامه ها عبارت بود از سازگاری زناشویی (MAT)، احساس تنهایی (UCLA)، اضطراب مرگ (DAS) و معنای زندگی (MLQ). داده ها با استفاده از روش رگرسیون چندگانه مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج این پژوهش نشان داد که سازگاری زناشویی به ترتیب با احساس تنهایی رابطه منفی و معنادار و با معنای زندگی رابطه مثبت و معنادار دارد و با اضطراب مرگ ارتباط معناداری ندارد. همچنین متغیرهای احساس تنهایی و معنای زندگی سازگاری زناشویی را پیش بینی می کرد. به این ترتیب می توان نتیجه گیری کرد که احساس تنهایی و معنای زندگی نقش بسزایی در سازگاری زناشویی همسران دارند.
بی تفاوتی اجتماعی؛ چرایی و چگونگی و پیامدها (مورد مطالعه: شهر همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مسائل اجتماعی در سال های اخیر در بسیاری از شهرها و حتی در مقیاس کشوری که برخی شاخص ها و بعضی محققان بر آن تأکید و به آن اشاره کرده اند، افزایش بی تفاوتی اجتماعی است؛ یعنی دوری و امتناع اجتماع از مشارکت، احساس تعهدنداشتن و بی مسئولیتی. در این مقاله با استفاده از روش اسنادی و پیمایش، وضعیت بی تفاوتی اجتماعی در همدان بررسی شده است.روش این مطالعه پیمایشی و ابزار پرسشنامه محقق ساخته است. جامعه آماری این پژوهش افراد بالای 18 سال به بالا و حجم نمونه 350 نفر است.در شرایط خاص (جنگ، سوانح طبیعی، بیماری و...) مردم بسیار حمایت گر و حساس هستند، اما به دلایل پیش گفته در جریان زندگی روزمره، مثلاً صف نان، فروشگاه ها، بلیت و... نوعی الگوی مبتنی بر زرنگی و خاص گرایی شدید مشاهده می شود و در عرصه های مدنی و اجتماعی، مراعات حقوق دیگران، رعایت محیط زیست و... با «بی تفاوتی عملی» مواجه هستیم؛ حتی اگر به لحاظ نظری نگرش مثبتی وجود داشته باشد.بی تفاوتی در این مطالعه در شهر همدان برای حدود نیمی از پاسخ گویان متوسط و بالا بوده است (نیم دیگر هم به درجاتی با بی تفاوتی مواجه بودند) که این نشان می دهد توسعه شهر، استان و کشور با این شدت اجتماعی با چالش مواجه است و به ترمیم و تحول دارد. در شهر همدان که یکی از قطب های مهم تاریخی و فرهنگی مدیران و برنامه ریزان است، با شناخت این مسئله باید بسترهای لازم را برای افزایش همدلی و کاهش بی تفاوتی فراهم کرد.
مطالعه انتقادی گفتمان نفی خشونت بر زنان؛ با تاکید بر لایحه «حفظ کرامت و حمایت از زنان در برابر خشونت»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خشونت بر زنان پدیده ای تاریخی فرهنگی است. فهم پیچیدگی های مسأله خشونت بر زنان نیازمند بررسی دقیق همه ابعاد و لایه های این واقعیت اجتماعی است. این پژوهش، با تایید مسأله بودگی خشونت بر زنان در جامعه ایرانی و ضرورت ورود حاکمیت به آن به مثابه مسأله اجتماعی به بررسی منابع گفتمانی لایحه «حفظ کرامت و حمایت از زنان در برابر خشونت» از منظری جامعه شناختی می پردازد.با هدف شناخت و مطالعه مضامین یا الگوهای معنایی غالب، متن لایحه به روش تحلیل محتوای کیفی و با رویکردی انتقادی مورد بررسی قرار گرفت.درون زا نبودن مسأله شدگی خشونت بر زنان، فقدان توجه به تنوع بوم و میدان ایرانی در تعریف مصداق های خشونت، عدم توجه به خاص بودگی های خانواده ایرانی و الزام های روابط خانوادگی و حقوق زدگی و تمرکز بر وضع قوانین کیفری جدید در فقدان هنجارسازی و فرهنگ سازی مضمون های اصلی شناخته شده در متن لایحه است.به طورکلی، نتایج برآمده از تحلیل مضامین شناسایی شده نشان می دهد منابع گفتمان حمایت از زنان در برابر خشونت فاقد درک اجتماعی از مسأله خشونت بر زنان است و بدون توجه به زمینه های اجتماعی فرهنگی جامعه ایرانی و تعارضات و کلیت بافت حقوقی، برای این مسأله اجتماعی، راه حل هایی از جنس حقوقی و قانونی ارائه داده است. در واقع، منابع گفتمانی لایحه تنها با تاکید بر وجهه جهانی خشونت بر زنان و بدون توجه به درون زا کردن این مسأله شدگی، به جای بازگشت به فهم تجربه زنان از خشونت، رفتارهایی را که پیش از این مصداق خشونت در جامعه ایرانی دانسته نمی شده به عنوان خشونت تعریف و برساخت کرده است.