فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
Purpose: One of the critical issues in addressing migrant students is the improvement of cultural adaptation. Therefore, the objective of this study was to analyze the drivers for enhancing cultural adaptation in addressing migrant students through education.
Methodology: This study was applied in terms of its objective and utilized a mixed-methods approach (qualitative and quantitative) in terms of execution. The study population in both sections consisted of managers and teachers familiar with the research field, from which 18 individuals were selected as samples based on the principle of theoretical saturation using purposive sampling. The research instruments included literature review, semi-structured interviews, and a researcher-made questionnaire. Initially, experts were interviewed, and then 15 of those who expressed willingness evaluated the importance of the extracted drivers. In this study, the coding method was used to identify the drivers for improving cultural adaptation in addressing migrant students through education, the importance and uncertainty method to identify key drivers, and the structural analysis method using MICMAC software to understand the influence of the drivers.
Findings: The findings indicated that the most important drivers for enhancing cultural adaptation in addressing migrant students through education were, in order, training managers on how to interact with migrant students, short-term training for teachers, training all students on how to interact with migrant students, training parents on how to teach communication principles with different cultures, training teachers by school managers, short-term training for school managers, training managers on how to deal with errant teachers, training migrant students on how to handle other students' behaviors, in-service training for teachers, training teachers through brochures, and training migrant parents to enhance their children's communication skills. Additionally, the drivers' impact levels were ranked, with the training of parents on communication principles with different cultures, training managers on interacting with migrant students, training managers on dealing with errant teachers, training migrant parents to enhance their children's communication skills, training all students on interacting with migrant students, short-term training for teachers, in-service training for teachers, training teachers by school managers, short-term training for school managers, training teachers through brochures, and training migrant students on handling other students' behaviors being the most influential.
Conclusion: Cultural specialists and planners in the country can utilize the identified drivers from the present study, considering their importance and impact, to improve cultural adaptation in addressing migrant students through education.
ابعاد تربیتی فعالیت های فوق برنامه مدارس مبتنی بر سیره امام رضا (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
444 - 454
حوزههای تخصصی:
روش: مطالعه حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه اجرا، توصیفی از نوع کیفی بود. جامعه این پژوهش پژوهشگران و اساتید دانشگاهی خبره در حوزه آموزش وپرورش و حوزه علمیه آشنا به حیطه پژوهش بودند. نمونه پژوهش 17 نفر بودند که طبق اصل اشباع نظری و بر اساس روش های نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی انتخاب شدند. در این مطالعه جهت گردآوری داده ها از روش مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد که روایی و پایایی آن مورد تایید قرار گرفت و داده های حاصل از اجرای آن با روش تحلیل مضمون تحلیل شدند.
یافته ها: در این مطالعه مشخص شد که برای فعالیت های فوق برنامه مدارس مبتنی بر سیره امام رضا (ع) تعداد 67 مضمون پایه، 41 مضمون سازمان دهنده و 5 مضمون فراگیر شناسایی شد. در مطالعه حاضر، پنج مضمون فراگیر شامل خودسازی (با 5 مضمون سازمان دهنده و 12 مضمون پایه)، توانایی تصمیم گیری و حل مسئله (با 4 مضمون سازمان دهنده و 7 مضمون پایه)، رشد روابط اجتماعی (با 9 مضمون سازمان دهنده و 18 مضمون پایه)، رشد شخصیتی (با 12 مضمون سازمان دهنده و 17 مضمون پایه) و ارتباطات بین فردی (با 11 مضمون سازمان دهنده و 13 مضمون پایه) بودند.
نتیجه گیری: طبق نتایج این پژوهش و در چارچوب مضمون های مذکور با استفاده از مطالعه سیره امام رضا (ع) می توان تعالیم مربوط به اخلاق فردی و اجتماعی و مهارت های زندگی را در فعالیت های فوق برنامه مدارس مورد توجه قرار داد.
بررسی و تحلیل «ماهیت جنسیّتی» در ضرب المثل های فارسی با تأکید بر رویکرد فمینیسم اگزیستانسیالیست(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات فرهنگی ایران سال ۱۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۶۷)
83 - 105
حوزههای تخصصی:
«جنسیت» به عنوان یکی از مهم ترین دوگانه های موجود در نظام اجتماعی و ساختار فرهنگ عامّه، موضوع و مرکز توجه جامعه شناسان و فرهنگ شناسان بوده است. فمینیسم به عنوان یکی از شاخه های جامعه شناسی، بیش از هر رویکرد دیگری به دوگانه «زن» و «مرد» و تأثیر آن بر ساخت فرهنگی جوامع پرداخته است. فمینیست های اگزیستانسیالیست معتقدند که جهان بینی های مردانه از طریق ابزار فرهنگی و تشدید جامعه پذیری، به دنبال تحمیل «ماهیت جنسیتی» بر زنان هستند. این «ماهیت جنسیتی»، موجب می شود تا جامعه، رفتارهایی قالبی و هنجارهایی ساختگی و خاص را بر زنان تکلیف کند. ضرب المثل های فارسی به عنوان یک ابزار فرهنگی مؤثر و کاربردی در فرهنگ عامّه، به خوبی توانسته است استانداردهای جنسیتی را بازتاب دهد. با تأکید بر نظریهٔ فمینیسم اگزیستانسیالیت و با روش توصیف و تحلیل کیفی ضرب المثل های موجود و شایع در زبان فارسی می توان گفت که فرهنگ عامّه توانسته است تقدم اصالت وجودی زنان را نادیده بگیرد. همچنین آزادی، گزینش و انتخاب زنان را کم و زیاد کرده است و وضعیت هایی بنیادین و رفتارهایی قالبی و ثابت را برای کنترل آنان، اعمال کرده است. فرهنگ عامّه می تواند مسئولیت پذیری و فعالیت اجتماعی زنان را از طریق ابزارهای فرهنگی، محدود و وابستگی و حس تعلق پذیری را نیز بر آنان تحمیل کند. فرهنگ عامّه، نظارت پذیری، کنترل و وابستگی عاطفی و اقتصادی زنان را تنظیم می کند. در این مقاله کوشش می شود تا یافته های فوق، در ارتباط با موضوع «ماهیت جنسیتی»، مورد ارزیابی و تحلیل قرار گیرد.
بازنمایی مؤلفه های فرهنگی برند ملی جمهوری اسلامی ایران در بستر شبکه اجتماعی اینستاگرام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه سال ۳۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۱۳۶)
31 - 57
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر با هدف افزایش شناخت درباره ی چگونگی بازنمایی مؤلفه های فرهنگی برند ملی جمهوری اسلامی ایران در بستر شبکه ی اجتماعی اینستاگرام، 75 پست نمونه (با نمونه گیری هدفمند) از پنج صفحه ی منتخب در بازه ی زمانی معین، با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی و مبتنی بر 13 مؤلفه ی جمع بندی شده، تحلیل شده است. یافته های پژوهش نشان می دهند مؤلفه ی «اماکن و ابنیه» برجسته ترین و اصلی ترین مؤلفه ی فرهنگی بازنمایی شده از برند ملی کشور ایران است. همچنین مؤلفه های «فرهنگ مردمی»، «سبک زندگی فرهنگی» و «مناظر و زیبایی های طبیعی» در این رابطه مؤلفه هایی قابل توجه اند. افزون براین، ویژگی های بازنمایی شده از بعد فرهنگی برند ملی کشور ایران نشان می دهند ایران کشوری غنی و سرشار از پیشینه و میراث تاریخی، هنری، فرهنگی و طبیعی و برخوردار از آثار معماری و مناظر طبیعی زیبا و چشم نواز است. همچنین مردم ایران، مردمی مهربان، صمیمی و مهمان نوازند و به طورکلی، کشور ایران مقصدی بسیار جذاب و لذت بخش برای گردشگران است. درمجموع، مؤلفه های یادشده در بستر اینستاگرام به صورت جذاب و خوشایند برای مخاطبان بین المللی بازنمایی شده اند ولی با توجه به ظرفیت های پرتنوع و پرشمار فرهنگی ایران، این تصویر بازنمایی شده تصویری ناقص است. به طوری که همچنان مؤلفه ها، عناصر و ویژگی های فراوانی از بعد فرهنگی برند ملی کشور ایران نزد مخاطبان بین المللی در بستر شبکه ی اجتماعی اینستاگرام ناشناخته مانده اند.
تدوین مدل مهارت های ارتباطی خانوادگی نوجوانان مبتنی بر احساس تنهایی و اعتیاد به فضای مجازی با اثر واسطه ذهن آگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۸
108 - 125
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تدوین مدل مهارت های ارتباطی خانوادگی نوجوانان مبتنی بر احساس تنهایی و اعتیاد به فضای مجازی با اثر واسطه ذهن آگاهی به انجام رسید که از نظر هدف، کاربردی و از حیث ماهیت، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل نوجوانان شهر تهران بود. نمونه آماری برابر با 300 نفر بود که از پنج منطقه تهران انتخاب گردید. نمونه گیری به صورت خوشه ای انجام شد. به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه مهارت های ارتباطی فاین، مورلند و شوبل (1983)، ذهن آگاهی والاچ و همکاران (2006)، اعتیاد به فضای مجازی یانگ (1996) و احساس تنهایی راسل، پیلوا و کورتونا (1980) استفاده گردید. یافته ها نشان داد که ضریب استاندارد احساس تنهایی و اعتیاد به فضای مجازی بر مهارت های ارتباطی خانوادگی به صورت معنادار برابر با 49/0- و 20/0- بود (01/0>P). از سویی، ذهن آگاهی نقش میانجی گری در رابطه احساس تنهایی و اعتیاد به فضای مجازی با مهارت های ارتباطی خانوادگی داشت. با توجه به نقش ذهن آگاهی در افزایش توان نوجوانان در رویارویی با شرایط بحرانی و حفظ روابط اجتماعی مثبت، به روان شناسان توصیه می شود که با تمرکز بر ذهن اگاهی، آمادگی نوجوانان را بهبود بخشند. آموزش و پرورش نیز باید برای آموزش این راهبردها در چارچوب محتوای درسی طرح ریزی نماید.
گفتمان مشروطیت در نمایشنامه «شیخ علی میرزا» اثر میرزا رضاخان طباطبائی نائینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله، بررسی نمایشنامه ی«تیاتر شیخعلی میرزای حاکم ملایر و تویسرکان و عروسی با دختر پادشاه پریان» نوشته ی میرزارضاخان طباطبائی نائینی در چهارچوب تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف است. در راستای پاسخ به پرسش هایی چون: گفتمان مشروطه در قالب جهان بینی نویسنده و به مثابه ی عناصری که در تولید و تعبیر متن به کار گرفته شده، چه نظام معنایی را ایجاد کرده است؟این نظام دربرگیرنده ی چه نشانه هایی است؟و برای به حاشیه راندن گفتمان رقیب، تضعیف روابط قدرت و بازتولید ساختارهای فکری از چه ابزارهایی بهره می گیرد؟ مقاله ی حاضر گفتمان مشروطه را واجد کارکرد ایدئولوژیک، در تقابل با گفتمان استبدادی، و بازتاب واقعیات فرهنگی و اجتماعی می داند که گفتمان استبدادی مانع از بازنمایی بی طرفانه ی آن می شود. داده ها از طریق اسنادی و با تحلیل نظام نوشتاری نمایشنامه گردآوری و در سه سطح «توصیف»، «تفسیر» و «تبیین» تحلیل شده است. نتایج نشان می دهد ساختار واژگانی و نحوی ایدئولوژ ی بنیاد متن، جهت تخریب حوزه ی اقتدار عمل کرده و نحوه ی عملکرد مشارکین، کنش ها، روابط و کارکرد زبان، در راستای مقابله با طبیعی سازی ایدئولوژی حاکم است، به گونه ای که معانی و دلالت های اجتماعی مدنظر نویسنده را منتقل کند. همچنین به دلیل سلطه ی سنت های جدید زبانی، واژگانی و دستوری مشروطه بر متن، مولف با به کار گرفتن زبان طنز، به مسائل ایدئولوژیک نهفته در زبان، طبقه و فرهنگ می نگرد. نگرشی که محصول فرایند تقدس زدایی از چهره ی پادشاه و جانشینی الگوهایسیاسی جدیدتر با مرکزیت قانون بوسیله ی گفتمان غالب است.
نقش تعدیل کنندگی ذهنی سازی در رابطه پذیرش - طرد والدین با گرایش به رفتارهای پرخطر در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۷
106 - 124
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی نقش پذیرش یا طرد والدین(به عنوان متغیر میان فردی) در کنار ذهنی سازی (به عنوان متغیر درون فردی) در بروز رفتار های پرخطر پرداخته است. جامعه آماری این پژوهش، تمامی دانش آموزان 15 تا 18 سال ساکن شهر تهران بودند که با والدین خود زندگی می کردند. حجم نمونه طبق فرمول کوکران 310 نفر تعیین و به روش در دسترس انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات فرم کوتاه پرسش نامه طرد و پذیرش والدین PARQ)) مقیاس خطرپذیری نوجوانان ایرانی (IARS) و پرسش نامه کنش تأملی نوجوانان (RFQ) بوده است.داده ها پس از گرد آوری با استفاده از رگرسیون سلسله مراتبی تحلیل شدند. یافته های این پژوهش از نقش تعدیل گر قطعیت ذهنی سازی با طرد پدر و مادر در بروز رفتار های پرخطر حمایت کرد و نشان داد که در سطوح بالای طرد والدینی (پدر یا مادر) افزایش قطعیت ذهنی سازی با بروز بیشتر رفتار های پرخطر همراه است؛ در حالی که در سطح پایین طرد والدینی این رابطه معکوس بوده و سطح پایین قطعیت ذهنی سازی منجر به سطح بالای رفتارپرخطر می شود.
تحلیل تحریم های غرب علیه ایران به عنوان یک واقعیت اجتماعی در فضای دیجیتال (توییتر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی کاربردی سال ۳۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۹۴)
131 - 155
حوزههای تخصصی:
این مقاله، شبکه اجتماعی توییتر را حول محور شکل گیری شبکه و خوشه های تحریم های اقتصادی غرب علیه ایران تحلیل می کند. این مقاله، روش تحلیل شبکه های اجتماعی را روش پژوهش و همچنین تحلیل گفتمان دیجیتال را چارچوب نظری خود قرار داده است. از میان حدود دو میلیون و چهارصد هزار داده جمع آوری شده از شبکه اجتماعی توییتر (که پس از تغییر مالکیت با نام شبکه ایکس شناخته می شود)، در مدت زمان حدود 2 سال، حدود یک میلیون داده مفید تحلیل شده است. در این مقاله، به شبکه های توییت و ری توییت به زبان های فارسی و انگلیسی، به همراه روندهای زمانی اوج و فرود بحث های تحریمی توجه شده است. یافته های این مقاله نشان دهنده تنوع عوامل تأثیرگذار بر شکل گیری معنای تحریم، به عنوان واقعیت اجتماعی در فضای مجازی است. داده های مقاله نشان می دهند خوشه های مختلف، تحت تأثیر متن، زمینه، کنش و واکنش و همچنین قدرت و ایدئولوژی، علاوه بر تولید گفتمان، بر گفتمان های دیگر نیز تأثیر می گذارند. همچنین تحلیل یافته ها، نشان دهنده جنگ مغلوبه خوشه های گفتمان ساز حامیان حکومت از نظر تأثیرگذاری در کل شبکه است.
The Effectiveness of Coping Abilities Workshop on Self-Regulation, Social Performance, and Aggression in Students(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
iranian journal of educational sociology, Vol ۷, Number ۳ (۲۰۲۴)
115 - 122
حوزههای تخصصی:
Purpose: The primary objective of this study was to evaluate the effectiveness of the Coping Abilities Workshop, a structured intervention designed to enhance self-regulation, improve social performance, and reduce aggression among first to third-grade primary school students exhibiting signs of Oppositional Defiant Disorder in Tehran, District 2.
Methodology: This randomized controlled trial involved 60 students, evenly divided into an intervention and a control group. Each group comprised 30 participants, and the intervention spanned eight weeks, with follow-up assessments conducted three months post-intervention. Measurements for self-regulation, social performance, and aggression were taken using standardized tools at three time points: pre-intervention, post-intervention, and follow-up. The data were analyzed using ANOVA with repeated measures and Bonferroni post-hoc tests, utilizing SPSS software version 27.
Findings: Significant improvements were observed in the intervention group compared to the control. Post-intervention results showed substantial increases in self-regulation (mean pre = 32.45, SD = 4.12; mean post = 45.67, SD = 3.56) and social performance (mean pre = 28.54, SD = 2.95; mean post = 40.26, SD = 2.45), along with a notable reduction in aggression (mean pre = 35.60, SD = 5.12; mean post = 20.22, SD = 4.75). These effects were maintained at the three-month follow-up, indicating the lasting impact of the intervention.
Conclusion: The Coping Abilities Workshop significantly enhanced self-regulation and social performance while effectively reducing aggression among primary school students with Oppositional Defiant Disorder. The intervention proved to have a sustainable impact, suggesting its potential for broader application in similar educational and behavioral settings.
Investigating the Effect of Social Intelligence on Self-determination in Teenagers with the Mediating Role of Mobile Phone Addiction(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
iranian journal of educational sociology, Vol ۷, Number ۳ (۲۰۲۴)
161 - 169
حوزههای تخصصی:
Purpose: The excessive use of mobile phones significantly alters human thought patterns and affects individuals' behavior and psycho-social well-being. This study aims to explore the correlation between social intelligence and self-determination in adolescents, focusing on how mobile phone addiction plays a mediating role.
Methodology: The research employed a descriptive-correlational approach and cross-sectional method, utilizing structural equation modeling (SEM) for analysis. The statistical population consisted of teenage boys and girls in Tehran who experienced mobile phone addiction from July to October 2023, with psychologist confirmation of addiction. A sample of 150 teenagers was selected through purposive sampling, with 17 individuals excluded due to incomplete or erroneous questionnaire responses. Research instruments included the Tromso Social Intelligence Scale, Self-Determination Scale, and Mobile Phone Addiction Questionnaire. Data analysis was conducted using SPSS version 27 for overall data and SmartPLS version 4 for path analysis between variables, with a significance level set at 0.05.
Findings: The results of the current study indicated that Social Intelligence had a significant negative impact on mobile phone addiction (β=-0.380, p <0.001). In addition, there was a significant positive effect of Social Intelligence on Behavioral independence (β=0.383, p <0.001), but no significant effect on Psychological Empowerment and Self-determination (p>0.05). Furthermore, the relationship between Social Intelligence and Behavioral independence, as well as Self-determination with the mediating factor of Mobile phone addiction, was found to be significant (p < 0.001). However, the association between Social Intelligence and Psychological Empowerment with the mediating role of Mobile phone addiction was not significant (P>0.05).
Conclusion: The findings of the current research indicate that social intelligence can decrease mobile phone addiction and enhance behavioral independence, while mobile phone addiction can diminish behavioral independence and self-consciousness. However, social intelligence and mobile phone addiction do not impact psychological empowerment. Additionally, mobile phone addiction serves as a mediator in the correlation between social intelligence and the aspects of behavioral independence and self-consciousness.
آینده پژوهی عوامل مؤثر بر مهاجر فرستی شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مهاجرت علاوه بر تأثیرات کمی در رشد جمعیت، اثرات قابل توجهی در کیفیت جمعیت مناطق مبدأ و مقصد دارد؛ زیرا با مهاجرت بر توسعه نیافتگی مناطق مهاجر فرست افزوده می شود و از سویی نیروی فعال و پرتحرک در اختیار مناطق مهاجرپذیر قرار می دهد و بدین ترتیب شکاف بین مناطق توسعه یافته و توسعه نیافته را بیشتر می کند. به همین منظور پژوهش حاضر باهدف آینده پژوهی عوامل مؤثر بر مهاجر فرستی شهر اهواز تدوین شده است. این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و ازلحاظ ماهیت و روش انجام، توصیفی– تحلیلی می باشد. نتایج حاکی از شناسایی 34 عامل مؤثر بر وضعیت مهاجر فرستی شهر اهواز است که در 5 مؤلفه (اجتماعی – فرهنگی؛ اقتصادی؛ زیست محیطی؛ کالبدی؛ و سیاسی- اداری) طبقه بندی شدند و در پنج دسته عامل (تأثیرگذار، دووجهی، تنظیمی، تأثیرپذیر و مستقل) قابل شناسایی هستند. درنهایت با بررسی تأثیرگذاری 34 عامل ذکرشده بر وضعیت مهاجر فرستی شهر اهواز با روش های مستقیم و غیرمستقیم مشخص گردید که عوامل اجتماعی- فرهنگی و کالبدی بیشترین تأثیر را بر آینده پژوهی مهاجر فرستی شهر اهواز داشته است. درنتیجه تحلیل های ماتریس و ارزیابی پلان تأثیرگذاری و تأثیرپذیری عوامل کلیدی با روش های مستقیم و غیرمستقیم، از میان 34 عامل مؤثر، تعداد 15 عامل کلیدی (حقوق شهروندی، آزادی فردی، امنیت، احترام و تعهد، عدالت اجتماعی، فرصت و تنوع شغلی، جرم خیزی در رفتارهای غیراجتماعی، اطمینان کسب وکار، رفاه و سودآوری اقتصادی، امید به پیشرفت، کیفیت آب، سیستم فاضلاب شهری، مدیریت صحیح و کارآمد، امکانات بهداشتی، نرخ تورم) در وضعیت آینده پژوهی عوامل مؤثر بر مهاجرفرستی شهر اهواز نقش دارند.
بررسی عوامل ساختاری تهدیدات اثرگذار بر بازتولید هویت ملی در نوجوانان (مطالعه موردی: دانش آموزان استان کهگیلویه و بویر احمد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۱۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳
217 - 230
حوزههای تخصصی:
هدف: هویت ملی را شاید بتوان از مهم ترین ابعاد هویت مردم یک جامعه دانست. یکی از وظایف نهادهای مهم اجتماع که شامل خانواده، آموزش، سیاست و ... هست کمک به بازتولید هویت ملی در نسل نوجوان و جوان جامعه است. در این پژوهش به بررسی عوامل ساختاری تهدیدات اثرگذار بر بازتولید هویت ملی در نوجوانان استان کهگیلویه و بویراحمد پرداخته شده است. روش: این تحقیق از نوع کمی و پیمایشی است که در طی آن با 400 نفر از نوجوانان 13-16 سالیه استان کهگیلویه و بویر احمد با تکنیک پرسشنامه انجام شده است. پرسشنامه ی مورداستفاده ابزاری محقق ساخته است که روایی آن به شیوه ی روایی صوری و محتوایی و روایی سازه محاسبه گردیده و به واسطه ضریب آلفای کرونباخ، پایایی آن موردمحاسبه قرار گرفت. داده های تحقیق با استفاده از دو نرم افزار spss و Amos تجزیه وتحلیل گردیده است. یافته ها: یافته ها نشان می دهد که بین جهانی شدن و بازتولید هویت ملی در نوجوانان رابطه وجود دارد. بین بی توجهی نظام آموزشی به هویت ملی و بازتولید هویت ملی در نوجوانان رابطه وجود دارد. بین ضعف اقتصادی ملی و بازتولید هویت ملی در نوجوانان رابطه وجود دارد. از بین عوامل ساختاری، جهانی شدن و بی توجهی نظام آموزشی به هویت ملی بر بازتولید هویت ملی در نوجوانان اثرگذار می باشند. نتیجه گیری نتایج نشان داد عوامل ساختاری بر بازتولید هویت ملی در نوجوانان دختر و پسر به طور متفاوتی اثرگذار است. همچنین عوامل ساختاری بر بازتولید هویت ملی در نوجوانان ساکن شهر و روستا به طور متفاوتی اثرگذار است.
راهبردهای بهبود وضعیت اخلاقی جامعه از منظر قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد اجتماعی فرهنگی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۲
551 - 586
حوزههای تخصصی:
بهبود وضعیت اخلاقی جامعه به جهت نیل به سعادت، از دغدغه های رهبران الهی بوده و کتب آسمانی به ویژه قرآن کریم، برای این مهم دستورالعمل ها و برنامه هایی دارد. درمقابل، دشمنان با هدف سلطه و غارت جوامع بشری، از طریق ضدفرهنگ ها و ترویج نابهنجارهای اخلاقی، جهت تخریب زیرساخت های اخلاقی جامعه اسلامی کوشیده اند. در عصر حاضر، این تهاجم همه جانبه و با شدت بیشتری در حال انجام است. بر همین اساس مقام معظم رهبری همواره بر مواجهه هوشمندانه با تهاجم فرهنگی تأکید نموده است. نوشتار حاضر با روش توصیفی تحلیلی تلاش دارد راهبردهای بهبود وضعیت اخلاقی جامعه را اصطیاد و مبتنی بر آن راهکارها را بیان نماید. یافته های پژوهش حاکی است از آیات قرآن کریم چهار راهبرد اصلاح و تقویت ابعاد شناختی گرایشی و رفتاری جامعه؛ تحکیم خانواده، اصلاح و بازنگری قوانین و تقویت نظارت عمومی کشف می شود و راهکارهایی جهت ارتقاء سطح بینش، گرایش و کنش اخلاقی جامعه ارائه می گردد.
Designing an Ethically-Oriented Management Model for Employee Education Development in Higher Education Using Grounded Theory (Case Study: Free Universities of Mazandaran Province)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
iranian journal of educational sociology, Vol ۷, Number ۲ (۲۰۲۴)
114 - 123
حوزههای تخصصی:
Purpose: One of the modern management approaches that has received significant attention and has addressed the weaknesses and problems of traditional management models is ethically-oriented management. Therefore, the purpose of this research is to design an ethically-oriented management model to enhance employee education in higher education, utilizing grounded theory in the free universities of Mazandaran province.
Methodology: The nature of this study is exploratory and utilizes qualitative data. The research population consists of management experts and professors with management experience in the free universities of Mazandaran province. The researcher employed the snowball method to achieve theoretical saturation after conducting interviews with 13 experts and opinion leaders. Qualitative data were collected through structured interviews and analyzed using the qualitative method of grounded theory.
Findings: Causal factors influencing ethically-oriented management for the development of employee education include personal characteristics, psychological capability, job identity, and organizational communications. Contextual factors include organizational ethics, organizational foundations, organizational justice, and leadership roles. Influential intervening factors include political, executive, infrastructural, and cultural factors. Additionally, three core phenomenon components have been identified and reported: ethical educational leadership skills, ethical literacy, and instructional design. Resulting strategies include external and internal university strategies, formal and informal strategies. Lastly, outcomes include structural development, educational development, communicational development, and performance development.
Conclusion: This research began with the aim of achieving an ethically-oriented management model for the development of employee education in higher education using grounded theory and has completed its evolutionary journey through qualitative methods, resulting in a model. Finally, recommendations derived from the researcher's experiences are presented.
بررسی جامعه شناختی پیامدهای نابرابری اجتماعی- اقتصادی بر آموزش و تعلیم و تربیت در استان های غرب کشور (ایلام ،کردستان و کرمانشاه) یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
224 - 235
حوزههای تخصصی:
هدف: ه دف اصلی این مقاله بررسی پیامدهای نابرابری آموزشی درمنطقه غرب کشور استان های کردستان، کرمانشاه و ایلام است.
روش شناسی: پدیدار شناسی بر پارادایم تفسیری است لذا در این حالت نگاه به پدیده ها نگاهی معنانگر و موشکافانه است. دنبال کردن این وجهه تفسیری، طریقی برای اکتساب آگاهی عمیق، ازطریق کشف معانی، اهداف، دیدگاه ها ومنطق نهفته است پژوهش با روش کیفی صورت گرفته است. مصاحبه ها به صورت هدفمند و هر مصاحبه به صورت تقریبی 45 دقیقه طول کشید با توجه به شیوع ویروس کرونا در کشور و قرنطینه بودن افراد مصاحبه ها تلفنی انجام شد. متن مصاحبه هر فرد نوشته شده و دوباره برای مصاحبه شونده فرستاده شد که ایشان میزان سقم و درستی متن را تأیید کند. با این روش اعتبار مصاحبه ها بدست آمده است جمع بندی اطلاعات مصاحبه به تحلیل محتوای مُضونی تبیین پدیده نابرابری اجتماعی واقتصادی و آموزشی در استان های هدف پرداخته شد. نمونه گیری هدفمند حجم نمونه مصاحبه با بیست نفر از افراد مطلع و صاحبنظران در منطقه مورد پژوهش تا رسیدن به اشباع نظری است. مشارکت کنندگان درپژوهش حاضر شامل بیست نفر از افراد شاغل در، سه استان کردستان، کرمانشاه و ایلام که 11 نفر مرد و 9 نفر زن بودند مشارکت کنندگان اساتید دانشگاه و دبیران آموزش و پرورش همچنین کارکنان بهداشت و درمان بودند.
یافته ها: کاهش عوامل موثر بر ایجاد نابرابری اجتماعی در آموزش می تواند زمینه ساز رشد شاخص های مختلف در یک جامعه باشد. نابرابری آموزشی تاثیرات منفی بر وضعیت های فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و حتی سیاسی یک کشور دارد. برداشتن عوامل موثر در ایجاد نابرابری اجتماعی درآموزش ازجمله، فاصله طبقاتی، نگاه جنسیتی، عدم وجود نیروی کارآمد انسانی و منابع و تجهیزات کافی منجر به ایجاد روند رو به رشد و شکوفایی در جامعه می گردد.
بحث و نتیجه گیری: آموزش و پرورش رکن اساسی توسعه است، علاوه برآنکه فرصتی فراهم می آورد تا افراد توانایی ها و استعدادهای خویش را پرورش دهند، دارای آثار و فواید اجتماعی واقتصادی می باشد.
طراحی و تدوین مدل مولفه های فردی ارتقای سلامت روان: مطالعه ی موردی اعضای هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی استان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۱۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳
119 - 135
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر طراحی و تدوین مدل مولفه های فردی ارتقای سلامت روان اعضای هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی استان تهران بود. روش شناسی: پژوهش حاضرازنظرهدف کاربردی است چون نتایج حاصل ازآن می تواند مورداستفاده ذینفعان تصمیم گیرنده قرارگیرد.لذا به روش اکتشافی انجام شده ونحوه گردآوری داده ها به روش آمیخته(کیفی -کمی)صورت گرفته است.وابزار گردآوری داده ها مصاحبه با خبرگان باانجام مصاحبه های تخصصی،کدگذاری (باز-محوری -انتخابی یا گزینشی) که با روش گرندد تئوری (نظریه زمینه ای) وروش دلفی وپرسشنامه محقق ساخته است. جامعه آماری در بخش کیفی 10 نفر از صاحبنظران و اندیشمندان و آگاهان در حوزه تعلیم و تربیت در آموزش عالی و مدیریت آموزشی و سلامت روان بودند و در بخش کمی این پژوهش 334 نفر از اعضای هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی استان تهران در سال تحصیلی 99-1398 به روش تصادفی ساده نمونه گیری شدند. برای گردآوری اطلاعات از مصاحبه نیمه ساختاری یافته و پرسشنامه محقق ساخته استفاده گردید که پایایی بدست آمده از پرسشنامه در حد مطلوبی (82/0) گزارش شد. داده های بدست آمده در بخش مصاحبه نیمه ساختار یافته با استفاده از روش کد گذاری در محیط نرم افزاری MaxQDA مورد آنالیز قرار گرفت و پس از آن داده های پرسشنامه جهت ارائه مدل در به روش معادلات ساختاری و با نرم افزار smart PLS بررسی شد. یافته ها: یافته های کدگذاری شده نشان داد7 مؤلفه اصلی (منش اخلاقی، کیفیت زندگی، استقلال، تسلط بر محیط، احساس مثبت، ادراک خودکارآمدی و بهره وری)، 3 مولفه میانجی (رضایت شغلی، پذیرش خود و تعامل با محیط) و 2 مولفه تعدیلگر (مدیریت ذهنی و سلامت هیجانی) شناسایی شدند. رتبه بندی نتایج تحلیل مسیر نشان داد که رضایت شغلی با تاثیر 567/0 مهمترین عامل در ارتقای سلامت روان است. نتیجه گیری: نتایج تحقیق نشان می دهد سیاست هایی که میزان سلامت روانی اعضاء هیات علمی را ارتقاء می دهند شامل مشارکت در تصمیم گیری می شود و فرصت هایی را برای افزایش دانش از سلامت و رفاه روانی فراهم می کند.برای ارتقای سلامت روان اعضای هیات علمی، استراتژی های فردی که مهارت های شخصی را ایجاد می کنند راباید با رویکردهای مبتنی برمحیط ترکیب کرد تا برمحیط کلی دانشگاه تاثیر بگذارد وآن را بهبود بخشد.
طراحی الگوی تدریس کارآفرینانه در آموزش عالی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: آموزش عالی از طریق تدریس کارآفرینانه می تواند برای خود مزیت رقابتی ایجاد نماید. بنابراین، هدف این مطالعه طراحی الگوی تدریس کارآفرینانه در آموزش عالی ایران بود.روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف و شیوه اجرا به ترتیب کاربردی و توصیفی از نوع پیمایشی بود. جامعه پژوهش حاضر شامل شش گروه راه انداز کسب وکار و تأسیس شرکت های دانش بنیان، همکاری با نهادهای واسطه ای کارآفرینانه، آموزش و تدریس کارآفرینی، تألیف مقاله، کتاب و راهنمایی یا مشاوره پایان نامه و رساله در زمینه کارآفرینی، متخصص برنامه ریزی درسی و مدیران آموزش عالی در دانشگاه های ایران در سال تحصیلی 400-1399 بودند. حجم نمونه بر اساس جدول کرجسی و مورگان 322 نفر تعیین که این تعداد با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار پژوهش حاضر پرسشنامه محقق ساخته تدریس کارآفرینانه در آموزش عالی ایران با 214 گویه بود که روایی صوری و محتوایی آن با نظر خبرگان تایید و پایایی آن با روش های ترکیبی و آلفای کرونباخ بالاتر از 70/0 به دست آمد. داده های این مطالعه با روش های تحلیل عاملی اکتشافی و مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزارهای SPSS و Lisrel تحلیل شدند.یافته ها: یافته های مطالعه حاضر حاکی از آن بود که تدریس کارآفرینانه در آموزش عالی ایران 214 مفهوم در 13 مولفه و 6 مقوله داشت. مقوله شرایط علّی شامل مولفه های لزوم رویارویی با تحولات و ضرورت ایجاد توانمندی ها (33 مفهوم)، مقوله شرایط زمینه ای شامل مولفه محیط یا متغیرهای داخلی (36 مفهوم)، مقوله شرایط مداخله گر شامل مولفه های اساتید اثربخش، حمایت و پشتیبانی دانشگاهی و موانع محیطی (28 مفهوم)، مقوله محوری شامل مولفه تدریس کارآفرینانه (39 مفهوم)، مقوله راهبردها شامل مولفه های ارتقای توانمندی اساتید، به کارگیری روش های نوین، تعامل و محیط یادگیری غنی (53 مفهوم) و مقوله پیامدها شامل مولفه های تغییر ارزش ها در آموزش عالی و پویایی اقتصادی جامعه (25 مفهوم) بود؛ به طوری که بار عاملی همه مولفه ها بالاتر از 50/0، میانگین واریانس استخراج شده همه آنها بالاتر از 60/0 و پایایی کرونباخ و ترکیبی همه آنها بالاتر از 70/0 بود. همچنین، الگوی تدریس کارآفرینانه در آموزش عالی ایران برازش مناسبی داشت و در این الگو، مقوله شرایط علّی بر مقوله محوری، مقوله های شرایط زمینه ای، شرایط مداخله گر و محوری بر مقوله راهبردها و مقوله راهبردها بر مقوله پیامدها اثر مستقیم و معنادار داشت (001/0P<).بحث و نتیجه گیری: الگوی طراحی شده در پژوهش حاضر درباره تدریس کارآفرینانه در آموزش عالی ایران می تواند توسط متخصصان و برنامه ریزان درسی مورد استفاده قرار گیرد و آنان بر اساس نتایج این مطالعه اقدام به تدریس کارآفرینانه در آموزش عالی کنند.
تحلیلی بر الگوی رفتار مصرفی با تأکید بر کنش اقتصادی و ارزش ها در میان شهروندان اصفهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۰
184 - 220
حوزههای تخصصی:
یکی از عوامل مؤثر بر زندگی مصرفی افراد جامعه، ارزش ها است که به مثابه پدیده ای اجتماعی، نقش اساسی در شکل گیری، کنترل و پیش بینی کنش ها و گرایش های افراد جامعه دارد و عنصری محوری در ساختار فرهنگی جوامع به شمار می روند؛ لذا هدف اصلی پژوهش حاضر تبیین نقش کنش اقتصادی و ارزش های مؤثر بر الگوی رفتار مصرفی است که با سه مؤلفه مصرف ارتباطی، مصرف انفعالی و مصرف ابداعی سنجش شده است. این پژوهش با روش پیمایشی بر روی 370 نفر از شهروندان شهر اصفهان اجرا شد که با روش نمونه گیری خوشه ای و بر مبنای مناطق 15 گانه اصفهان انتخاب شده بودند. نتایج نشان داد که کنش اقتصادی و تقویت خود تأثیر مستقیم، و تمایل به تغییر و محافظه کاری تأثیر غیرمستقیم بر الگوی رفتار مصرفی دارند. به طورکلی نتایج پژوهش بیانگر آن است که شهروندان اصفهانی بیشتر مصرف گرا هستند و مصرف آنان بیشتر انفعالی و در مرحله بعدی ابداعی بوده است؛ لذا الگوی رفتار مصرفی، یک مسئله چندوجهی است که ابعاد فردی، اجتماعی و اقتصادی را به طور همزمان در برمی گیرد که وجه فردی و اقتصادی آن بیشتر در نمونه مورد مطالعه، نمود داشته است. در پایان پیشنهادهایی برای سیاست گذاری در این زمینه در سطح خرد و کلان ارائه شده است.
ساخت و اعتباریابی سنجش مسؤولیت پذیری اجتماعی: ارائه مدل پیشنهادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: مفهوم مسؤولیت پذیری اجتماعی از قدمت تاریخی طولانی در علوم انسانی برخوردار است؛ اما بررسی پیشینه تحقیق نشان دهنده خلأ تحقیقاتی در زمینه ابزار سنجش و اندازه گیری این مفهوم کلیدی در پژوهش های اجتماعی است. بنابراین، ضرورت دارد تا تلاش های علمی بیشتر و گسترده تری به منظور سنجش هرچه بهتر و جامع تر مفهوم مسؤولیت پذیری اجتماعی انجام گیرد و هدف تحقیق حاضر نیز این است تا در این زمینه سهم و نقشی را ایفا کند. روش مطالعه: تحقیق حاضر مبتنی بر بررسی پیمایشی با استفاده از روش تحلیل عاملی اکتشافی در نرم افزار اس پی اس اس۲۴ و روش تحلیل عاملی تأییدی با نرم افزار اِموس۲۵ است. جامعه آماری تحقیق مشتمل بر مردان و زنان 15 ساله و بالاتر ساکن در نقاط شهری روستایی شهرستان گرگان در استان گلستان واقع در شمال ایران می باشد و با استفاده از فرمول کوکران تعداد 330 نفر به عنوان نمونه تحقیق مشخص گردید که با احتساب نمونه پایلوت پیشین مجموعاً 400 نفر جمعیت نمونه تحقیق تعیین و انتخاب شده اند. یافته ها: نتایج تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد که همه گویه ها دارای وزن رگرسیونی مناسب هستند. علاوه بر این، بار عاملی سنجه های این مقیاس بالای3/0 به دست آمد که به عنوان معیار مطلوب و مناسب برای انتخاب گویه های تحقیق محسوب می شود. ضریب آلفای حاصل شده برای کل مقیاس،954/0 بود؛ همچنین، ضریب پایایی مؤلفه ها از 953/0 تا 955/0 در نوسان بود که در مجموع به معنی ضریب پایایی مناسب است؛ زیرا ضرایب اعتبار 70/0 و یا بیشتر عموماً برای مقاصد تحقیقی کفایت می کند. نتیجه گیری: در مجموع، با استناد به یافته های پژوهش، مقیاس ارائه شده برای شناسایی مقدار و میزان مسؤولیت پذیری اجتماعی، ابزاری مفید است و زمینه مطلوبی را برای تحقیقات آینده در راستای توسعه هرچه بیشتر سنجش مسؤولیت پذیری اجتماعی فراهم می آورد.
فرودستِ منفعل: بازنمایی فرودستان در رمان های تنگسیر و سنگ صبورِ صادق چوبک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
1 - 16
حوزههای تخصصی:
در این مقاله قصد داریم تا چگونگی بازنمایی فرودستان در دو رمان مهم تنگسیر و سنگ صبور، نوشته صادق چوبک را بررسی کنیم. به این منظور، با نقد برخی از سنت های مطالعاتیِ بازنمایی فرودستان، از مفهوم درحاشیه -محصوربودگی برای تعریف فرودستی بهره بردیم. وضعیت فرودستی بر اساس مضامین استخراج شده از این دو اثر عبارت اند از: شیوه زیست به شدت غیراخلاقی در محیطی چرک و آلوده، آغشته به انواع انحرافات اجتماعی شدید از جمله قتل، فحشاء و کودک آزاری همراه با اعتقاد به خرافه هایی که زندگی را پیش می راند و اعتقادات مذهبی که دردها را تسکین می دهد. همچنین شاهد قربانی شدن فرودست به دست غیرفرودستِ منفرد و فرودستی مضاعف زنان هستیم. این تصویر از وضعیت فرودستی در نهایت منجر به خلق فرودستِ منفعل گردیده است. علاوه بر آن، فرودستان فارغ از تفاوت ها و تنوعات درونی، همگی با ویژگی های کم و بیش یکسان و یکپارچه بازنمایی شده اند و وضعیت فرودستی نه محصولِ عوامل ساختاری و کلان بلکه مخلوقِ شیوه رفتار، باورها، اعتقادات و در یک عبارت فرهنگ فرودستی است؛ در نتیجه، مقاومت امری کمیاب و بدیع شده و به ناچار قهرمان سازی شده است. بنابراین، با برجسته سازی کلیشه های رفتاری، شخصیتی و محیطی، فرودست به مثابه موجودیتی با ویژگی هایی ذاتی معرفی شده است. در نهایت وجود این کلیشه ها با خود کلیشه ها توجیه، وضعیت فرودستی به واسطه فرهنگ فرودستی بازتولید شده و فرودستِ مقصر، منفعل و نادان خلق شده است.