بازنمایی زبان جنسیت گرا در آثار سعدی و فردوسی: تحلیل گفتمان انتقادی
منبع:
تحلیل گفتمان ادبی دوره ۳ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
91 - 116
حوزههای تخصصی:
ادبیات کلاسیک فارسی، به عنوان بازتابی از ساختارهای فرهنگی و ایدئولوژیک جامعه، نقش مهمی در تکوین و تثبیت گفتمان های مسلط از جمله گفتمان جنسیت زده ایفا کرده است. پژوهش حاضر بر اساس تحلیل گفتمان انتقادی به بررسی بازنمایی زبان جنسیت گرا در آثار سعدی و فردوسی می پردازد تا سازوکارهای زبانی و مؤلفه های گفتمان مدار را که در تولید و بازتولید نظم نمادین مردسالار در این متون ایفای نقش می کنند، شناسایی کند. داده های پژوهش به صورت هدفمند شامل نمونه هایی از ابیات شاخص در آثار شاعران مذکور است. پژوهش حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی و گردآوری داده ها به صورت کتابخانه ای انجام شده است. نتیجه واکاوی متون نشان می دهد که هرچند نحوه بروز گفتمان و زبان هر دو شاعر در بافت های تاریخی و فرهنگی متفاوتی شکل گرفته است؛ اما در ابیات هر دو شاعر، زبان جنسیت گرا وجود دارد و در لایه های زبانی و معنایی نمایان است که این پدیده، نشان از ردّ پای سلطه مردسالارانه است و به بازتولید گفتمان جنسیت زده دامن زده اند؛ بنابراین، این پژوهش نشان می دهد که ادبیات کلاسیک فارسی با وجود تفاوت های سبکی و تاریخی، در مجموع در خدمت حفظ نظم نمادین مردمحوری عمل کرده است.