نقد و نظریه ادبی

نقد و نظریه ادبی

نقد و نظریه ادبی سال 10 بهار و تابستان 1404 شماره 1 (پیاپی 20) (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

تأملی زیباشناسانه در واقعیت و استعلای رمان جنگ(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: رمان جنگ تحمیلی زیباشناسی اجتماعی رکن استعلایی رئالیته کلیت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱ تعداد دانلود : 0
در مقاله حاضر، ده رمان مربوط به جنگ تحمیلی را تحلیل کرده ایم. چهارچوب و مبنای تحلیل متون، زیباشناسی اجتماعی بوده است. بی آنکه در دستگاه نظری یک اندیشمند توقف کنیم، کوشیده ایم برمبنای برخی از بصیرت ها و مفاهیم و مفروضات زیباشناسی اجتماعی، راهی به نقد رمان های جنگ بگشاییم. از یک جانب دریافتیم که رمان جنگ، روایتی خطی و همگن و مستقیم و هماهنگ از بازنماییِ جنگ تحمیلی را پیش روی ما نمی نهد و «محاکات واقعیت» در آنها نه مبتنی بر یک نوع از بینش و تجربه، بلکه بر پایه طیف وسیعی از تجارب و مسایل و بینش ها و تخیلات مربوط به جنگ است. براین مبنا، سه نوع رمان جنگ «ایده محور» و «جزئیت محور» و «میانی» را از هم تفکیک کرده ایم؛ و ازجانب دیگر، دریافتیم که رمان های «میانی» علیرغم تمام تفاوت ها و گوناگونی ها و تکثر تجربیاتشان، علیرغم تمام نقدهای آشکار یا نیمه آشکارشان به زمینه های جنگ تحمیلی، علیرغم تمرکز زیاد یا کمشان بر بازنمایی واقعیت های خوش و ناخوش جنگ، در یک مورد بسیار اساسی با همدیگر اشتراک دارند: بازنمایی «رکن استعلاییِ» ضرورت دفاع از خاک. این رکن را توسعاً «رکن استعلایی» نام نهاده ایم چونکه هم ایده، هم آرمان، هم فراروی از عینیت، و هم برگذشتن از زمان و مکان را در خود دارد. این رکن استعلایی، به مثابه جزءِ مرکزی کلیتِ رمان جنگ، انسجام بخش است و در دیالکتیک جزء/ کل یا جزئیت/ کلیت رمان های «میانی» نقشی اساسی دارد و بدون فهم آن، ممکن است «جزءِ مبتنی بر رئالیته جنگ»  به جای «کل مبتنی بر  رکن استعلایی» قرار داده شود.                      
۲.

بررسی رمان پادآرمان شهری هومان نوشته محمد نصراوی بر مبنای نظریه بوم فلسفه پیر فلیکس گاتاری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پادآرمان شهر بوم فلسفه هومان محمد نصراوی پیر فلیکس گاتاری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱ تعداد دانلود : ۱
نظریه بوم فلسفه پیر فلیکس گاتاری، به عنوان یک رویکرد تحلیلی نوین در عرصه فلسفه و علوم اجتماعی شناخته می شود که تأکید ویژه ای بر روابط متقابل میان انسان، طبیعت و ساختارهای اجتماعی دارد. گاتاری، به عنوان یکی از بنیان گذاران نظریه بوم فلسفه، به بررسی چگونگی تعامل این عناصر در چارچوب یک نظام فلسفی جامع پرداخته است. این نظریه در تحلیل داستان های پادآرمان شهری، به ارایه ابعادی عمیق از چالش های موجود در تعامل انسان و محیط زیست می پردازد و می تواند به عنوان چارچوب نظری کارآمد در این زمینه مورد استفاده قرار گیرد. هدف این تحقیق، بررسی و تحلیل اکولوژی های جامعه، محیط زیست و ذهن، در رمان هومان با استفاده از نظریه بوم فلسفه فلیکس گاتاری است. این تحقیق به صورت تحلیلی و توصیفی انجام می شود. نتایج اولیه حاکی از آن است که رمان هومان از منظر  بوم فلسفه گاتاری، نقدی عمیق بر ساختارهای اجتماعی استبدادی ارائه می دهد. «نیهیپ»، نمادی از جامعه ای است که در آن قدرت ازطریق کنترل اقتصادی، سیاسی و فرهنگی اعمال می شود و افراد به ابزارهای منفعل نظام سلطه تبدیل می شوند. سفر هومان در رمان، به عنوان مسیری برای بازتعریف هویت، با مفاهیم کلیدی نظریه گاتاری همخوانی دارد. این سفر، با عبور از سرزمین های جدید، روابط متغیر و تجربه های متفاوت، به او امکان می دهد تا در فضایی از سوژه زدایی و شدن، هویتی جدید خلق کند. به این ترتیب، می توان گفت که رمان هومان ، با بهره گیری از ساختاری فلسفی و چندلایه، روایتی از امکان های بی پایان هویت انسانی را ارائه می دهد.
۳.

کارکرد پسامرگ مؤلف در گفتمان پسامدرنیسم در آثار احمد بیگدلی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پسا ‌مدرنیسم کلان روایت مرکزیت زدایی پسامرگ مؤلف احمد بیگدلی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : 0 تعداد دانلود : 0
پسامدرنیسم با تقویت خرده روایت ها در برابر کلان روایت های مدرنیته می کوشد، این اعتبار یگانه را به نفع شبکه متوازن اقتدار در هم بشکند. همین تقابل، هسته مرکزی گفتمان پسامدرن را شکل می دهد که در کارکرد روایی مشخصه های آثار پسامدرن نیز قابل رهگیری است. یکی از ویژگی های داستان های این جریان موقعیت مؤلف در آنهاست که به دلیل نامعین بودن مرزهای مدرنیسم متأخر و پسامدرنیسم، با مفهوم «مرگ مؤلف» گره خورده است، اما شواهد نشان می دهد که بازگشت مؤلف به متن، نگاه نزدیکتری به اندیشه پسامدرن است. بنابراین در این پژوهش کوشیده شده است تا براساس مفهوم پسامرگ مؤلف و کارکرد آن در تقابل با کلان روایت متن، آثار احمد بیگدلی که به ساختار پسامدرنیسم نزدیک است، مطالعه شود. نتایج به دست آمده نشان می دهد که او اگرچه اغلب از روش های غیرمستقیم برای علنی کردن حضور خود استفاده کرده است، اما توانسته با اتصال های کوتاه جهان داستان به واقعیت و ایجاد سطوح هستی شناسانه گوناگون، متن را از محور مرکزی خوانش و معنا خارج و عوامل دیگری چون مؤلف، خواننده و فرامتن را نیز دخیل کند. بااین حال محافظه کاری او در استفاده از این شیوه منجر به آن شده است که از شدت احساس پارانویا میان مؤلف و متن کاسته شود.
۴.

نگاهی انتقادی به پژوهش های مبتنی بر رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی نورمن فرکلاف در مجلات علمی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: فرکلاف فراتحلیل تحلیل گفتمان انتقادی ایران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : 0 تعداد دانلود : 0
تحلیل گفتمان انتقادی در سالیان اخیر در پژوهش های ادبی و غیرادبی کاربرد زیادی یافته و مقالات متعددی که رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی نورمن فرکلاف را به کار گرفته اند در مجلات علمی-پژوهشی ایران منتشر شده اند. این پژوهش در پی آن است تا با اتخاذ روش فراتحلیل به ارزیابی توصیفی و کیفی این پژوهش ها بپردازد. به همین منظور، تعداد 87 مقاله علمی-پژوهشی و همایشی را که در بازه زمانی 1380-1402 در مجلات علمی معتبر ایران چاپ شده و از تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف برای تحلیل موضوع مورد پژوهش شان استفاده کردند انتخاب شد. سپس با ابزارها و مقولات برگرفته از روش فراتحلیل به ارزیابی این مقالات در دو بخش توصیفی و تحلیلی پرداخته شد. یافته های توصیفی پژوهش در شش مقوله دسته بندی و موردبحث قرار گرفتند و به صورت جداول و نمودار خلاصه شدند. یافته های نظری پژوهش هم با نظرات و روش تحلیلی فرکلاف که در آثارش بیان شده اند مقایسه شد. یافته های نظری نشان داد که بیشترین پژوهش ها در حوزه ادبیات انجام شده و کمترین در حوزه مسائل اجتماعی. غالب پژوهش ها از نوع چگونگی (براساس شاخص های سه گانه بلینسکی) بوده و اکثر پژوهش ها وجه غیرگفتمانی روش فرکلاف را نادیده گرفته اند که این امر باعث تقلیل پژوهش ها به تحلیل متنی-مضمونی شده است. در پایان و براساس یافته های پژوهش توصیه ها یی درمورد ضعف ها و قوت های رویکرد فرکلاف و شیوه درست کاربست آن ارائه شده است.
۵.

دگردیسی، مجازات، و بدن گروتسک: خوانشی نمادین از «شلغم میوه بهشته»(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: بدن گروتسک مسخ امر واقع کارناوال شلغم میوه بهشته

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : 0 تعداد دانلود : 0
در باورهای عامیانه، بدشکلی بدن (گروتسک) به عنوان بازنمایی انحراف از هنجارهای اجتماعی، همواره در تقابل با مفهوم خیر ظاهر می شود. براین اساس هرگونه پندار، گفتار، و کردار پلید به صورت نقصان عضوی تجسد می یابد؛ ولی در ادبیات کلاسیک، بدن گروتسک تنها نمود کهن الگوی شر نیست؛ بلکه لایه های پیچیده ای از مفاهیم نفرین، پوچی، طرد شدگی، و بحران هویت را در بر می گیرد و بستری برای نقد ساختارهای اخلاقی و نظام های سرکوبگر فراهم می آورد. در این مقاله با تحلیل رمان شلغم میوه بهشته از علی محمد افغانی، تلاش می شود به روش توصیفی- تحلیلی و در پرتو نظریه های باختین، و لکان، مفاهیم بدن گروتسک با توجه با نمادهای مرتبط تبیین شود. مقاله نشان می دهد که چگونه شکست نظم نمادین - زبان و فرهنگ- در بازنمایی تجارب عمیق و غیرقابل بیان، به ظهور بدن هایی گروتسک و واژگونی مرزهای بین حیات و مرگ، انسان و غیرانسان منجر می شود. همچنین، با نقد مفاهیم کارناوال و مرحله آینه ای لکان، تعامل پیچیده میان سه مرتبه امر نمادین، امر خیالی و امر واقع تحلیل شده و تأثیر آن بر شکل گیری هویت و تجربیات تروماتیک فرد و جامعه موردبحث قرار گرفته است. بدن گروتسک در این رمان نمادی از آگاهی غیرمجاز و همچنین شکنندگی و ضعف انسان دربرابر حقیقت است.
۶.

صور خیال ماده هوا و مکان کاوی خانه درختی در آثار نیما یوشیج بر مبنای فلسفه تخیل گاستون باشلار(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تخیل ماده خانه هواگون عنصر هوا گاستون باشلار نیما یوشیج

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱ تعداد دانلود : 0
نظریه تخیل ماده گاستون باشلار، فیلسوف فرانسوی، یکی از مهم ترین دیدگاه های پدیدارشناسانه معاصر است. باشلار شاعران را بر مبنای غلبه یکی از چهار عنصر: هوا، خاک، آب و آتش در صور خیال آنها تحلیل می کند. هریک از این چهار ماده ویژگی ها و خواص و اثرات خاص خود را دارد که لاجرم آن را بر انگاره ادبی مربوط به خود نیز تحمیل می کند. ازسوی دیگر، باشلار خانه را به عنوان مرکزی در نظر می گیرد که مایه سکنی و درون بودگی آنها می شود. خانه محل تجمع و همگرایی رانه های ناخودآگاه هستی در جهان است و بدین معنا مکان کاوی خانه خیالی شاعر، روشنگر بوطیقا یا نظام ادبی حاکم بر اندیشه اوست. از طریق مکان کاوی و همچنین بررسی شکل خانه می توان به پستوهای رازآلود ذهن شاعر راه یافت. نیما یوشیج نه تنها یکی از برجسته ترین شاعران ادب فارسی بلکه بنیانگذار شعر نو فارسی و جریان ساز نحله ادبی نو در شعر فارسی است. اهمیت نیما در سیر ادب فارسی به واسطه انقلاب عمیقی است که وی در شیوه ساخت صور خیال در شعر فارسی پدید آورد. ساختار بوطیقای شعر فارسی و البته فرم آن با نیما یوشیج متحول شد و بدین دلیل تحلیل بوطیقای نیما اهمیتی دوچندان می یابد. آشیانه، یک خانه هواگون است. بسامد بسیار پدیدارهای طبیعی: درخت، لانه، مرغ، آسمان، کوه و مانند آن در شعر نیما یوشیج نشان می دهد که عنصر غالب بر ذهن و تخیل وی ماده هوا است و مقاله حاضر به تحلیل همین عنصر در شعر او می پردازد.
۷.

جهان بینی ریزوماتیک دلوز در هم نوایی شبانه ارکستر چوب ها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: صیرورت قلمروزدایی نقد پساساختارگرا هم نوایی شبانه ارکستر چوب ها ژیل دلوز رضا قاسمی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : 0 تعداد دانلود : 0
ژیل دلوز، فیلسوف برجسته پساساختارگرای قرن بیستم، با طرح مفاهیمی نوین، الگوهای سنتی تفکر غربی را به چالش کشید. نظام «ریزومی» او، به مثابه بدیلی برای ساختارهای سلسله مراتبی، زمینه خوانشی چندصدایی و غیرمتمرکز از متون را فراهم می کند. این پژوهش با هدف تحلیل و تبیین مؤلفه های خوانش دلوزی در رمان هم نوایی شبانه ارکستر چوب ها اثر رضا قاسمی، سه شاخص کلیدی «صیرورت»، «قلمروزدایی و بازقلمروگذاری» و «اقتدارزدایی» را به عنوان چهارچوب نظری برگزیده است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای است که از رهگذر تطبیق مفاهیم دلوزی با ساختار روایی، شخصیت پردازی و ژرف ساخت اثر، امکان بازخوانی آن در چهارچوب ادبیات پست مدرن را می سنجد. یافته ها نشان می دهد که رمان قاسمی با گریز از الگوهای خطی، تقلیل مرکزیت راوی و خلق فضاهای بینابینی، به شکلی منسجم مؤلفه های فلسفه دلوز را بازتاب می دهد. فرایند «صیرورت» در دگردیسی شخصیت ها، «قلمروزدایی» در گسست از هویت های ثابت و «اقتدارزدایی» در فروپاشی روایت های کلان، به مثابه وجوه بارز این تطبیق پذیری شناسایی شدند. این مطالعه بر آن است که هم نوایی شبانه ارکستر چوب ها ، با عبور از منطق دوگانه انگارانه، نمونه برجسته ای از ادبیات ریزوماتیک است که خوانش چندلایه پست مدرنیستی را ممکن می سازد. نتایج پژوهش، علاوه بر آشکارسازی ظرفیت های نظریه دلوز در نقد ادبی، جایگاه این رمان را به عنوان متنی پیشرو در حوزه ادبیات معاصر فارسی تثبیت می کند.
۸.

نقد دیدگاه های تقلیل گرایانه در خوانش نظریه ادبی و شعر نیما یوشیج(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تقلیل گرایی نظریه ادبی نقدِ نقد ادبی نیما یوشیج شعر نو

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱ تعداد دانلود : 0
علم مدرن فرزند «تقلیل گرایی» است. ریشه این اصطلاح به دوران رنسانس و تلاش انسان برای فهم جهان به مثابه کل واحد ازطریق تجزیه و تحلیل اجزاءِ متکثر برمی گردد. بنابراین به نظر می رسد تقلیل گرایی در جهت مثبت کار می کند. اما خواهیم دید این مفهوم در نقد ادبی چه مشکلاتی را به بار خواهد آورد. این پژوهش به نقد دیدگاه های تقلیل گرایانه منتقدان نظریه ادبی و شعر نیما یوشیج می پردازد. نیما به عنوان اولین و مهم ترین چهره در شعر معاصر ایران، نیازمند خوانش دقیق و عمیق است، اما شش منتقد بررسی شده در این نوشتار -سیروس شمیسا، سعید حمیدیان، تقی پورنامداریان، رضا براهنی، شاپور جورکش، و محمود فلکی- گاه در آراءِ خود با رویکردی تقلیل گرایانه، مفاهیم و مسئله های نیما را به جزئیات ساده تر و آسان یاب تر کاهش می دهند. بدین منظور، پس از معرفی انواع تقلیل گرایی، حوز ه هایی نظیر فرم، سوژه و ابژه، زبان، تفسیر، و سمبول در بازخوانی نیماپژوهان واکاوی خواهد شد. با بررسی هریک از این حوزه ها نشان داده می شود که چگونه رویکردهای تقلیل گرایانه باعث از دست رفتن ارتباط اجزاء با کل می شود. نتیجه آنکه نقد ادبی باید به کلیت شعر نو نیز توجه کند و با رفت وبرگشت های مدام از جزء به کل و بالعکس، از رویکردهای یک سویه و تقلیل گرایانه بپرهیزد.
۹.

زیباشناسیِ اکنون در جهان بودلر: وارونه سازیِ تعالیِ افلاطونی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بازنمایی زیبایی تعالی بودلر افلاطون

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱ تعداد دانلود : 0
مقاله حاضر با روش کتابخانه ای و رویکرد بینارشته ای بر رابطه دیدگاه افلاطون و بودلر درباره اثر زیباشناختی متمرکز است. اعتقاد افلاطون به «هنر همچون بازنمایی» قرون دراز بر تفکر غربی حاکم بوده است. این نظریه، زیبایی را تابع حقیقت و بازنمایی آن می سازد. اگر حقیقت نزد افلاطون کلی و ثابت و ابدی است، آنگاه زیبایی اصیل نیز باید همین ویژگی ها را داشته باشد. بودلر نخستین متفکری بود که با اعتقاد به جنبه فرّار و گذرایِ زیبایی، علیه سنت طولانی افلاطونی شورید. هنرمندِ بودلری شکاف افلاطونی میان امر ابدی و امر زمانمند را انکار می کند، دقیقاً همان چیزهایی را درآغوش می کشد که افلاطون سایه و شبح می نامید. ابدیت و زمان به آشتی می رسند. از دید بودلر، برخلاف نظر افلاطون، زیبایی به معنای تعالی از امر اینجایی و اکنونی نیست. برعکس، زیباییِ هرچیز ریشه در «حال بودن» آن دارد. بودلر مفهوم «تعالی همچون حلول» را دربرابر مفهوم افلاطونی از «تعالی همچون فراروی و تفوق» می نهد. بدین معنا، هر سنتی مدرنیته خودش را دارد و هنرمند اصیل کسی است که این مدرنیته خود را کشف کند. بودلر با نظریه افلاطون درباره «هنر همچون بازنمایی» مخالفت می ورزد، زیرا امر نو یا همان امر خاص و منحصربه فرد نمی تواند محصول بازنمایی باشد. نظر منفیِ بودلر نسبت به عکاسی را باید در همین مخالفت با بازنمایی دانست. در نگاه بودلر، رابطه افلاطونیِ فلسفه و هنر وارونه می شود و این فلسفه است که جنبه زیباشناختی پیدا می کند.
۱۰.

از ادبیاتِ دیجیتال شده به ادبیاتِ دیجیتال: مدخلی به بوطیقای ادبیات دیجیتال و تأملی در شیوه خوانش و آموزش آن(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ادبیات چاپی ادبیات دیجیتال/ الکترونیک ادبیات معاصر گفتمان کاویِ چندوجهی خوانش و آموزش ادبیات

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : 0 تعداد دانلود : 0
با ظهور فناوری دیجیتال و فضای مجازی در چند دهه اخیر، نظام های ارزشی، سبک زندگی، مناسبات اجتماعی، و بازنماییِ وضع بشر در آثار ادبی و هنری دستخوش تغییرهای اساسی شده اند. در حوزه ادبیات نیز، نه تنها فرایند تولید و خوانش آثار جنبه دیجیتال یافته، بلکه ادبیات سنتیِ چاپی نیز به تدریج جای خود را به ادبیات دیجیتال شده و دیجیتال/ الکترونیک می دهد. بااین حال، در جوامع فارسی زبان ادبیات دیجیتال هنوز استقرار نیافته و سرشت و سازوکار آن در بحث های مربوط به ادبیات فارسیِ معاصر جایی نداشته است. پژوهش حاضر می کوشد با تحلیل دقیق این مفهوم و بررسی یک نمونه، توجه پژوهشگران ادبیات معاصر را به این موضوع جلب کند. بحث اصلی جستار حاضر این است که ادبیات دیجیتال، به سبب ماهیت چندرسانه ای و چندوجهی، خصلت تعاملی و ابرمتنی، و شرایط خاص تولید و انتشار آن، از گفتمان سنتیِ ادبیات چاپی بسیار فراتر می رود؛ از همین رو، یکی از مناسب ترین رویکردها به خوانش آن «گفتمان کاویِ چندوجهی» است که می تواند وجوه گوناگون آن را توأمان و در پیوند با یکدیگر بررسی کند. در پایان جستار نیز، برمبنای نظریه ریچاردز و راجرز درباره آموزش زبان کلامی و با اشاره به مفهوم «بازی وارسازی»، چارچوبی کلی برای بازاندیشیِ آموزش ادبیات در عصر فناوری و ادبیات دیجیتال طرح شده است.

آرشیو

آرشیو شماره‌ها:
۲۰