فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۲۱ تا ۵۴۰ مورد از کل ۵۳٬۱۱۱ مورد.
منبع:
تاریخ ادبیات بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۹۴
115-135
حوزههای تخصصی:
در طول تاریخ زبان و ادبیات فارسی، رباعی از مقبولیت و محبوبیت خاصی در میان مردم عادی و اهل ادب برخوردار بوده است. بخشی از چالش ها و پیچیدگی هایی نیز که این قالب در سیر تاریخی خود با آن روبه رو بوده، برخاسته از همین محبوبیت است. یکی از این چالش ها، مشکل «سرگردان» بودن برخی از رباعیات است؛ یعنی رباعیاتی که به بیش از یک شاعر منسوب است. بررسی رباعیات سرگردان جز به یاری تمام منابع کهنِ موجود امکان پذیر نیست. در ادوار مختلف، ادب دوستان در جوامع فارسی زبان گزیده هایی از انواع نظم و نثر گرد آورده اند. قالب رباعی در این مجموعه ها و گزیده ها غالباً جایگاهی خاص داشته است. دو دستنویس بررسی شده در پژوهش حاضر نمونه هایی ارزشمند از این دست منابع هستند. این دو دستنویس درواقع دو پاره جداافتاده از یک جُنگ هستند که آن را شخصی به نام یونس بن ابی بکر که احتمالاً از اهالی آناتولی بوده، در سال 681ق گردآوری و کتابت کرده است. در پژوهش حاضر تمام رباعیاتِ دو پاره باقی مانده از این جُنگ (59 رباعی) تصحیح شده و با جست وجوی این رباعیات در دیگر منابع کهن، گزارشی جامع از وضعیت انتساب آنها ارائه شده است. در این مقاله نشان داده شده که از میان چهار رباعیِ با نام جُنگ، سه رباعی که به نام مهستی، عیوقی و کمال اسمعیل است، تنها در این منبع به این شاعران نسبت داده شده و این مسئله بر اهمیت این جُنگ می افزاید. از دیگر دستاوردهای این پژوهش ارائه نمونه هایی از اخذ و اقتباس رباعی سرایان از یکدیگر و بیان تأثیر این مسئله بر سرگردانی برخی از رباعیات است.
تعارض هویتی میان سنت و مدرنیته از نگاه گیدنز در رمان پایان روز
منبع:
پژوهش های نوین ادبی سال ۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۶
213 - 230
حوزههای تخصصی:
هویت از نیازهای روانی انسان و پیش نیاز هر گونه زندگی اجتماعی است. بدون چهارچوبی برای تعیین هویت، افراد همانند یکدیگر خواهند بود و هیچ کدام از آنها نمی توانند به صورتی معنادار با دیگران ارتباط یابند. اعتماد به محیط یکی از لوازم ضروری زندگی اجتماعی است و روابط بر اساس آن بنا می شوند و در صورت عدم وجود اعتماد تعارضات هویتی و تفاوت کنش گری زنان و مردان به خصوص در مرحله گذر از سنت به مدرنیته شکل می گیرند. از این رو اعتماد اجتماعی نقش مهمی در تعاملات انسانی از سطح خرد (خانواده) تا سطح کلان (جامعه) دارد. هدف مقاله حاضر تحلیل و تبیین جامعه شناختی عوامل موثر بر تعارض هویتی با نظریه آنتونی گیدنز (Anthony Giddens) است که به بررسی شخصیت های رمان پایان روز اثر «محمد حسین محمدی» نویسنده افغان با روش توصیفی_ تحلیلی می پردازد. گیدنز معتقد است برای فهم تعارضات هویتی ابتدا باید درک روشنی از مفهوم سنت و تاثیرات آن بر ساختارهای هویتی داشت و بعد از آن به تحلیل هویت در دنیای مدرن پرداخت. از آن جایی که سنت نقش یک قالب از پیش تعیین شده را برای ساختن هویت افراد بازی می کند، هر انسانی برای رسیدن به هویت جدید در دنیای مدرن متحمل پدیده انقطاع می شود. تعارض و انقطاع برای نسل جدید زنان افغان علی رغم محدویت های موجود با جهان سنتی اگر چه سبب پریشانی هویت آنان گشته است اما به نسبت مردان گرایش به سمت دنیای مدرن با توجه به رانه های بازدارنده القا شده توسط زنان سنتی بسیار فعالانه تر دیده شد.
تصحیح ابیاتی از سبحه الابرار جامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هفت اورنگ جامی و به تبع آن سبحه الابرار، با وجود آن که زبانی عاری از دشواری دارد، از تصحیف و تحریف ناسخان و کاتبان مصون نمانده و همین مسئله باعث شده است، نسخه منقّح چاپی از آن در دست نداشته باشیم. صرف نظر از چاپ های خارج از ایران، نسخه چاپی مرتضی مدرّسی گیلانی (1337ش) و نسخه انتشارات میراث مکتوب (1391ش)، دو چاپ مورد استفاده و اعتماد در ایران هستند. نسخه چاپی انتشارات میراث مکتوب، به رغم این که آخرین تصحیح این اثر است، منقّح نیست و اشکالات و بدخوانی هایی در آن دیده می شود. در این مقاله، متن سبحه الابرار از هفت اورنگ جامی انتشارات میراث مکتوب بررسی و خطاهای آن با توجه به سه نسخه خطّی (دو نسخه از کتابخانه ایاصوفیه و یک نسخه از کتابخانه مجلس شورا ی اسلامی)، نسخه بدل های مذکور در پاورقی چاپ میراث مکتوب و همچنین چاپ مدرّسی گیلانی، تصحیح شد؛ نتایج نشان می دهد که در بیشتر موارد، ضبط چاپی مدرّس گیلانی، به رغم تقدّم زمانی بر نسخه تصحیح شده میراث مکتوب، ارجح است و نسخه های خطّی مورد استفاده و نسخه بدل ها و سنّت ادبی نیز آن را تأیید می کنند؛ برخی خطاهای دیگر و خطاهای ویرایشی نیز در این تصحیح دیده می شود که در این مقاله به آن ها پرداخته شده است.
زیبایی شناسی زبانِ طنز التّفاصیل تولّلی با تأکید بر گلستان سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۰۱
267 - 294
حوزههای تخصصی:
التّفاصیل یکی از معروف ترین آثار طنز معاصر است که از طریق نقیضه پردازی، مفاهیم انتقادی- سیاسی را به مخاطبان خود منتقل می کند. این کتاب برخلاف آثار دیگر این حوزه که معمولاً تاریخ مصرف مشخصی دارند، هنوز جذاب و شیرین است. به نظر می رسد بخش عمده ای از زیبایی های این اثر به زبان آن مربوط است. به باور اغلب منتقدین، زبانِ التّفاصیل به شدت تحت تأثیر زبان گلستان سعدی است. از منظر نقد جدید، جمال شناسیِ زبان سعدی در تلفیق دلنشین زیبایی های برونه و درونه زبان ایجاد شده است. حال، پرسش این است: تولّلی در انتقال مفاهیم سیاسی- انتقادی از زیبایی های زبان سعدی چه بهره ای برده که طنزش هنوز جذاب است؟ برای رسیدن به پاسخِ مناسب، ابتدا مبانی نظریِ مهمی چون زیبایی شناسی برونه و درونه زبان تبیین شده، سپس زیبایی شناسی گلستان سعدی در دو حوزه برونه و درونه زبان شناسایی شده و در ادامه زیبایی های کتاب التّفاصیل در این دو حوزه به روش توصیفی- تحلیلی مورد مطالعه تطبیقی با گلستان قرار گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد که تولّلی در خلق التّفاصیل زیبایی های درونه زبان سعدی را چندان درک نکرده است و به همین دلیل نتوانسته از ویژگی های آن بهره ببرد، اما زیبایی های برونه زبان گلستان را به خوبی دریافته و از آن در خلق زیبایی های زبان التّفاصیل استفاده کرده است. بنابراین، زیبایی-شناسی التّفاصیل به شکل معنا داری به سوی زیبایی های برونه زبان گرایش پیدا کرده که مهم ترین نمودهای این نوع زیبایی شناسی در بازی های زبانی، کاربرد عناصر علم بیان، بدیع لفظی و معنایی به چشم می خورد.
تحلیل و بررسی شخصیت کاوه آهنگر بر مبنای نظریه اقتدار کاریزماتیک ماکس وبر (بررسی فرایند چرخش کاریزما در شاهنامه فردوسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اجتماعیات در ادب فارسی سال ۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷
47 - 62
حوزههای تخصصی:
در اندیشه اساطیری ایران باستان چرخش قدرت در دست شاهان با مفاهیمی مبتنی بر پیوندهای نژادی و خونی چون فرّه ایزدی توجیه می شد. امّا در شاهنامه شخصیت هایی چون ضحاک نیز وجود دارند که بدون برخورداری از این ویژگی به پادشاهی می رسیدند و یا دست کم برای مدت محدودی از محبوبیت برخوردار بودند. همچنین کاوه آهنگر که از شخصیت های مهم در شاهنامه فردوسی است و بدون برخوردار بودن از فرّه ایزدی در حافظه جمعی ایرانیان همواره به عنوان شخصیتی کاریزماتیک مطرح شده است. در همین راستا این جستار با استفاده از روش توصیفی – تحلیلی و بهره گیری از منابع کتابخانه ای و الکترونیکی به تحلیل و بررسی موشکافانه کردارهایکاوه آهنگر در شاهنامه فردوسی و مطابقت با دیگر آثار تاریخی و حماسی ایران، کشف و شناسایی هوّیت اساطیری یا تاریخی کاوه آهنگر و بازگفت نقش ها و عملکرد های کاریزماتیک و آنتی کاریزماتیک او و دیگر شخصیت های مرتبط با او در شاهنامه پرداخته است و چنین نتیجه گرفته است که با ارائه خوانشی جدید از شاهنامه برمبنای نظریه اقتدار کاریزماتیک ماکس وبر، اگرچه کاوه آهنگر از ویژگی های یک شخصیت کاریزماتیک و محبوب برخوردار بود امّا او از مؤلفه های یک شخصیت دارای اقتدار کاریزماتیک برخوردار نبود؛ همچنین او تنها مبارزی با ساختار حکومت ضحّاک نبود بلکه می توانست فردی در مقابل جمشید و فریدون نیز باشد چرا که هدف کاوه از قیام تنها دست یابی و برپایی داد بود. در نتیجه کاوه شخصیتی آنتی کاریزما بر علیه هرگونه قدرت کاریزماتیک بود.
مقاومت سلبی و ایجابی در تذکرة الاولیاء عطار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۶
165 - 193
حوزههای تخصصی:
تصوف معطوف به نجات آحاد جامعه است و برای مدیریت جامعه برنامه مدونی ندارد؛ اما این بدان معنا نیست که عرفا نیز نسبت به شرایط اجتماعی و سیاسی اطراف شان بی توجه بوده اند. در این پژوهش تلاش شده با بازخوانی و بازسازی مفهوم مقاومت فوکویی نشان داده شود که چگونه بخش اعظم حکایت های تذکره الاولیاء در دایره بازی بزرگ مفهوم قدرت و مقاومت قرار می گیرد و فریدالدین عطار چگونه با طراحی بدن های متنوع، روش های مقاومت صوفیه را بازنمایی می کند. برخی از این بدن ها از شیوه مقاومت سلبی و برخی دیگر از شیوه مقاومت ایجابی استفاده می کنند و گاه می شود که در یک رفتار بدنی هر دو وجه سلبی و ایجابی مقاومت آشکار می شود. انتخاب تذکره الاولیاء بدان جهت است که این اثر دربردارنده عصاره اندیشه های عطار است. او تجربه های زیستی و نوشتاری متعدد را در آثار قبلی خودش به نمایش می گذارد و اینک در بخش های پایانی عمر تذکره الاولیائی را می نویسد که زیرمتن بسیاری از زبرمتن های صوفیه دوره های بعدی است. با این هدف، ابتدا حکایت های عطار را که در بردارنده مفهوم مقاومت است بررسی و مصادیق آن را استخراج شده است. در مرحله بعد، از طریق طبقه بندی آن ها در چند گروه، مصادیق مقاومت سلبی و ایجابی را در آن ها مشخص شده است.در مرحله نهایی نیز گزارش هایی از تحلیل های انجام شده ارائه شده است.
واکاوی مؤلفه های کار کودک در داستان بچه های خاک بر اساس نظریه گلدمن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رمان با توجّه به تأثیر فراوانش به خوبی می تواند بازگوکننده مسائل و مشکلات اجتماعی باشد. کار کودکان در زمره این مسائل است که از دیرباز در تمام جوامع بشری وجود داشته، وجوه و آسیب های ناشی از آن توجه بسیاری از نویسندگان معاصر را به خود معطوف داشته است. بچه های خاک نوشته محمدرضا یوسفی، رمانی است که با برجسته ساختن مسأله کودکان کار و خیابان و بازنمایی روزگار سیاه کودکانی که در چنگال کارفرمایان بی رحم و ستمگر اسیر شده اند، تلنگری است برای جامعه تا نگاه روشنگر و جدّی تری به این مشکل داشته باشد. در این میان، جامعه شناسی ادبیات رویکرد مناسبی برای پرداختن به معضل فراگیر و روزافزون کودکان کار است. پژوهش حاضر با رویکردی انتقادی و خوانشی توصیفی – تحلیلی به بررسی مؤلفه های جامعه شناختی کودکان کار در این رمان پرداخته است و به دنبال شناخت و بررسی دشواری های اجتماعی و نقد این معضلات براساس نظریه نقد اجتماعی گلدمن (1928-2013) است. نتیجه حاصل از این پژوهش حاکی است که مؤلفه های گوناگون موردبحث در جامعه شناسی کار کودک مانند نبود سرپرست مناسب، فقر، آزار و اذیت کودکان، وجوهی در حوزه جامعه شناسی فرهنگی مانند بحران هویت و نابهنجاری های فرهنگی، جامعه شناسی اقتصادی همانند سرمایه داری با محوریت استثمار کودکان و مشکلات محیط کار کودکان پربسامدترین مؤلفه های جامعه شناختی منعکس شده در رمان بچه های خاک است که نویسنده با کاربست رئالیستی بجا و مکرر این مفاهیم توانسته آن ها را برای خواننده برجسته و ملموس سازد.
تأثیر اوضاع سیاسی- اجتماعی بر غم گرایی در دیوان ناصرخسرو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مضامین دیوان ناصرخسرو آمیخته با حسرتی عمومی و همیشگی هستند. مسأله این پژوهش چرایی غلبه غم گرایی در اشعار اوست. بدین منظور به روش توصیفی تحلیلی مضامین دیوان این شاعر بررسی و تحلیل شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که برجسته ترین علل گرایش او به حزن و اندوه، اوضاع اجتماعی و سیاسی آشفته عصر بوده است. آشفتگی هایی از قبیل فساد، استبداد و کژروی های حکام، انحرافات و ریاکاری های منفعت جویانه فقها به موازات بی خبری های عوام، سبب گشته است ضمیر پرسشگر و روح ناآرام ناصرخسرو آزرده و به غم گرایی متمایل شود. یکی از پیامدهای مهم این شرایط، بدبینی ناصرخسرو به کلیت زندگی و به تبع آن شکل گیری نوعی غم گرایی افراطی و زاهدانه در ضمیر او بوده است. او همچنین در خلال شکایات، گاه با ایجاد فضاهای ملی گرایانه اما تاریک و حزن آلود، غم گرایی را عامدانه به مثابه ابزاری برای تحریک مخاطبان برای اصلاح انحراف های اجتماعی به کار گرفته است.
تحلیل گفتمان روش های زبانی ادبی در مرزبندی میان خود و دیگری در «دمی علی کفی» اثر سمیح القاسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی نقش و روش های عناصر زبانی در نمایش هویت خودی و مرزبندی خود با دیگری در شعر سمیح القاسم در کتاب «دمی علی کفی» پرداخته است. «دمی علی کفی»، مجموعه ای از اشعار پایداری سمیح است که او در آن تلاش کرده است از طریق شعر، به دفاع از وطن و هموطنان خود بپردازد؛ وطنی که خاک آن میراث اجدادی یک ملت است و به سبب سستی یا خیانت سردمداران وقت به اشغال بیگانگان درآمده است. شاعر در این اثر، شعر را سلاحی می بیند که باید با آن به دفاع از مظلوم و مبارزه با ظالم پرداخت. پژوهش پیش رو درصدد است با بررسی روش های ادبی و زبانی بکارگرفته شده در شعر، نحوه مرزبندی میان خود و دیگری در این اثر را تحلیل و بررسی کند و به این سؤال پاسخ دهد که عناصر ادبی و زبانی از چه طریق در مرزبندی طرف خودی با بیگانه نقش ایفا کرده اند؟ و به این نتیجه می رسد که روش هایی چون تکرار و چرخش ضمیر، نقش اساسی در معرفی هویت فلسطینی و ایجاد مرز میان خود و دیگری داشته است.
Apprendre Pour la Traduction : Explorer l’Impact de l’Utilisation de Stratégies d’Apprentissage des Langues sur la Compétence en Traduction(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Recherches en Langue et Littérature Françaises Année ۱۸, No ۳۳, Printemps & été ۲۰۲۴
191 - 212
حوزههای تخصصی:
Contexte : La compétence en traduction a toujours été étroitement liée à l'apprentissage des langues. Les stratégies d'apprentissage sont employées pour renforcer cette compétence en traduction. Cependant, l'incidence de ces stratégies lors du processus de traduction demeure largement méconnue. Objectif : Cette étude vise à analyser les stratégies d'apprentissage des étudiants apprenant le français en utilisant un questionnaire validé par le chercheur. Méthodologie : Les données proviennent de 64 apprenants de langue, évaluant leurs stratégies d'amélioration des compétences de traduction via un questionnaire de 30 items sur une échelle de Likert à 5 points. La validation par des experts et le test de fiabilité avec l'alpha de Cronbach garantissent la cohérence et la fiabilité des analyses. Résultats : Les résultats mettent en lumière la préférence des apprenants pour l'utilisation de stratégies indirectes plutôt que directes, en particulier en ayant recours à des stratégies compensatoires, métacognitives, sociales, cognitives, émotionnelles et mnémoniques. Les conclusions révèlent des différences significatives liées au genre, les étudiantes ayant tendance à privilégier les stratégies indirectes, principalement sociales, tandis que les étudiants favorisent les stratégies directes, notamment cognitives. L'âge et le niveau d'études semblent n'avoir qu'un impact limité sur l'utilisation générale des stratégies, bien que des nuances apparaissent dans les sous-catégories des stratégies cognitives et sociales chez les apprenants de français. Conclusion : Les résultats soulignent l'importance de prendre en compte les différences individuelles pour des stratégies d'apprentissage efficaces, surtout dans des contextes éducatifs variés.
Pratique thanatographique chez Annie Ernaux et Louise Dupré(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Le champ littéraire contemporain témoigne de la profusion d’écritures de soi, avec une grande diversité et inventivité. Cette prédilection esthétique pour l’écriture de l’intime se révèle notamment dans de nombreux récits, écrits par des femmes, entre autres, les récits de deuil, faisant l’objet de nombreuses publications depuis quelques décennies. Le présent article se propose d’enquêter la pratique thanatographique d’Annie Ernaux et de Louise Dupré, qui mettent en mots leur expérience de la perte de leur mère, en commémorant la vie avec cette dernière et en dévoilant leur enfance et leurs conflits avec la progénitrice. Or, force est de constater que cette écriture de deuil, ayant reflété une présence quasi-totale de la figure maternelle qui l’emporte dans le texte, donne l’occasion à la fille d’aménager, dans le texte, un espace d’autodécouverte. Chez elles, l’écriture de deuil se manifeste tantôt comme l’écriture de l’autre, la mère en l’occurrence, tantôt comme l’écriture de moi. C’est ce que l’on se propose d’étudier à la lumière des théories de critique littéraire générique au féminin.
بلاغت صفات هنری در اشعار ایرج میرزا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ادبی سال ۲۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۸۶
9 - 34
حوزههای تخصصی:
صفات هنری، یکی از مؤلفه های مهم بلاغت در اشعار ایرج میرزاست. صفات هنری، در بلاغت اروپاییان همواره مورد توجه بوده اما در علوم ادبی سنتی ما جز در تنسیق الصفات، به آن توجهی نشده است. به رغم بی توجهی گذشتگان، منتقدان معاصر، برای صفت هنری ارزش بسیار قایل شده اند. در این مقاله، تعریف استاد فرشیدورد از صفات هنری و نقشهای آن مبنا بوده است؛ نقشهایی مانند کنایه، تشبیه، استعاره، تشخیص، ایجاز و اطناب، تجسیم و تنوع و همبستگی شاعرانه. این مقاله، در صدد است نقش صفات هنری را در برجستگی زبان شعر ایرج میرزا و در بلاغت اشعارش بررسی کند منظور از همبستگی شاعرانه، اینست که واژگان با رعایت چند جانبه تناسبات لفظی، معنایی و آوایی گزینش شوند، یکدیگر را در آغوش بکشند و غیر از وحدتی که برای انتقال پیام ایجاد می کنند؛ جزء به جزء با هم سازگاری داشته باشند، به این معنی که نتوان یک واژه برگزیده شاعر را به واژگان هم وزن و هم معنی دیگر تغییر داد. بنابر یافته های این پژوهش، ایرج میرزا، از صفات هنری در زمینه های مختلف با هدف بلاغت افزایی استفاده می کند و بسآمد صفات هنری با کارکرد تشبیه، ایجاز و اطناب، تقابل و تجسیم صحنه ها در دیوانش بیشتر و هنری تر از دیگر کارکردهای بلاغی صفات است؛ صفات هنری به کار رفته در دیوان او نوآورانه و دارای ارزش دلالتگری و جمال شناسانه بالاست.
از سپهرنشانه ای لوتمان تا روایت شناسی گریماس (مطالعه ی رمان «جنایت و مکافات» داستایفسکی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۳۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
473 - 502
حوزههای تخصصی:
نشانه شناسی فرهنگی یکی از حوزه های نشانه شناسی است که با نام یوری لوتمان پیوند خورده است. لوتمان فرهنگ را به مثابه ی یک نظام نشانه ای و در تعامل با سایرنظام های نشانه ای در نظر می گیرد. از دیدگاه لوتمان، هر فرهنگی خود را نظام مند و آنچه را که در بیرون از سپهرنشانه ای فرهنگ خودی قرار دارد، به مثابه ی نه -فرهنگ می شناسد. بر اساس نظریه ی روایت مندی، رخداد نوعی تغییر وضعیت از هنجارهای موجود در سپهر نشانه ای تلقی می شود که با تعریف رخداد از منظر گریماس مطابقت دارد. مقاله ی حاضر با تکیه بر دیدگاه نشانه شناسی فرهنگیِ لوتمان و فرایند روایی گریماس، به تحلیل رمان «جنایت و مکافات» اثر فئودور داستایفسکی می پردازد. در این مطالعه، بررسی قابلیت های کاربردی نظریه ی نشانه شناسی فرهنگی لوتمان در مقایسه با روایت شناسی گریماسی انجام گرفت تا نشان دهیم، چگونه نویسنده ی روس ارزش های اصلی اعم از ایدئولوژی، دین و سیاست را در تقابل با دو قطب خود (روسیه) و دیگری (غرب) مورد قیاس قرار می دهد. دگردیسی راسکولنیکف (قهرمان رمان) و گذار از مرز «دیگری» به «خود» در آخرین بخش رمان از طریق کابوسی شکل می گیرد که با عبور از وضعیت نامطلوب، ناگهانی و بدون مداخله ی سوژه، مطابقت دارد. نتایج نشان می دهد، سپهر نشانه ای لوتمان صرفاً محدود به دوگانه های طبیعت و فرهنگ و یا خود و دیگری نیست؛ بلکه فضایی پویا و در حال تکامل است که در آن رخداد، چالش، تعامل میان عناصر گستره ای و فشاره ای و همچنین فضای چرخشی و رفت و برگشتی امری مهم تلقی می شوند.
تحلیل مؤلفه های تجربه عرفانی در داستان دقوقی با استفاده از نظریه والتر استیس و ویلیام جیمز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۷
9 - 38
حوزههای تخصصی:
داستان دقوقی در مثنوی معنوی روایتی چند وجهی است و به دلیل ساختار سیالش می توان آن را از ابعاد مختلف تحلیل کرد. شناخت ویژگی های تجربه عرفانی که جوهره اصلی برسازنده این تمثیل است، می تواند یکی از این تحلیل ها باشد. تجربه عرفانی، قرار گرفتن در لحظات جذبه و کشفی است که طی آن فرد، واجد تجربه ای شگفت می شود و خود را در ارتباط با جهان بالا می یابد. شناخت ماهیت این امر وجهه همت بسیاری از اندیشمندان حوزه فلسفه عرفان بوده است. ویلیام جیمز و والتر استیس از بزرگ ترین نظریه پردازان در حوزه تجربه عرفانی هستند که ویژگی های آن را شناسایی کرده اند. نظام علمی و نظری که این دو در باب شناخت ویژگی های تجارب عرفانی بنا کرده اند می تواند گره از از کار پیجیده ترین تجارب عرفانی باز کند. تجارب عرفانی داستان دقوقی واجد مشخصه هایی است که می تواند با استفاده از این نظام علمی شناسایی و ابهامات آن برطرف گردد. ویژگی هایی چون بیان ناپذیری، تناقض آمیزی، بینش وحدانی، احساس برکت و عینیت، داشتن کیفیت معرفتی و... در این داستان به چشم می خورد. دقوقی در ابتدای تجربه اش به ادراک وحدتِ کثرات می رسد، این تجربه با تبدل های پیاپی، متناقض به نظر می رسد. تجربه او واجد کیفیت معرفتی است. دقوقی به ادراکی می رسد که سرشار از برکت است. وی بر بیان ناپذیری تجربه خود نیز تصریح می کند؛ بنابراین مسئله اصلی در این جستار این است که با استفاده از مختصات طرح شده در باب تجارب عرفانی، خوانشی دیگر از این تمثیل نمادین به دست داده شود. هرچند همچون عموم این تجارب، همه ویژگی ها در آن نیامده و خصوصیاتی چون زودگذری در این تمثیل غایب است.
بررسی تطبیقی جلوه های میراث دینی در شعر قیصر امین پور و فایز خضور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ادبیات تطبیقی دوره ۱۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۴۰)
159 - 187
حوزههای تخصصی:
مکتب امریکایی ادبیات تطبیقی ،امکان خوبی برای بررسی آثار ادبی ملل گوناگون فراهم می سازد.جنگ درون مایه ای است که ادیبان ایران و فلسطین به باز تاب آن در آثار خویش پرداخته اند. این پژوهش به بررسی نشانه های میراث دینی در شعر دو شاعر مقاومت، قیصر امین پور و فایز خضور می پردازد. این دو با هدف تربیتی و برانگیختن همت مردم برای مبارزه با دشمن، در اشعارشان، اقتباس هایی از داستان های قرآن داشته اند و از شخصیت های دینی و تاریخی نیز بهره گرفته اند و کوشیده اند از این طریق وضعیت غم انگیز جامعه ایران و فلسطین در زمان حاکمان را به تصویر بکشند، اما قیصر امین پور از طریق به تصویر کشیدن وقایع اجتماعی در زمان جنگ، در صدد دعوت جوانان به آزاد سازی بخش های اشغال شده کشور بود. همچنین هر دو شاعر به تصویر خرابی ها، ویرانی هاو کشتارو تأکید بر پیروزی حتمی مظلومان بر ظالمان پرداخته اند.
ریخت شناسی تحلیلی آیین نمایشی بومی «بازار مدینه»، در فرهنگ سوگواری زنان بوشهر با رویکرد انسان شناسی تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال ۱۲ فروردین و اردیبهشت ۱۴۰۳ شماره ۵۵
195 - 233
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله، مطالعه تحلیلی و ریشه شناختی حضور زنان بوشهر در آیین نمایشی «بازار مدینه» با رویکرد تفسیری براساس نظریه انسان شناسی کلیفورد گیرتز است. در فرهنگ مذهبی بوشهر، زنان با مشارکت مردان، هرساله در بیستمین روز از ماه صفر، آیین نمایشی «بازار مدینه» را با شیوه ای تأمل برانگیز به شکل یک نمایش میدانی برگزار می کند. در این مقاله آیین نمایشی مذهبی «بازار مدینه» با تأکید بر انسان شناسی تفسیری مبتنی بر شناخت نمادهای فرهنگی، در دو ساحتِ اساسی: 1)تفسیر نمادهای فرهنگی مذهبی در آیینِ نمایشی «بازار مدینه»؛ 2)واکاوی تأثیر حضور زنان در آیین نمایشی «بازار مدینه» از رهگذر دانش تأویل و تفسیر در انسان شناسی نمادین بررسی شده است. روش پژوهش، میدانی (مشاهده مشارکتی و مصاحبه) و نیز با بهره گیری از منابع کتابخانه ای بوده است. اطّلاعات گردآوری شده، به شیوه توصیفی و تحلیلی و براساس نظریه تفسیرگرایی کلیفورد گیرتز تحلیل محتوای کیفی شده و به پرسش های بنیادینی مانندِ عناصر کلیدی در آیین نمایشی «بازار مدینه»، جایگاه زنان در نظام باورهای اعتقادی و خاستگاه تاریخی و فرهنگی این آیین نمایشی در فرهنگ سوگواری در بوشهر پاسخ داده است. یافته ها حکایت از آن دارد که زنان در بوشهر، شبیه خوانِ نقش زنان اهل بیت(ع) هستند و حضورشان بر سه نکته در نظام نمادین دینی دلالت دارد: 1)جان پنداری؛ 2)انسجام بخشی جمعی؛ و 3) بازآفرینی باورهای دینی.
حب عذری در ادب عربی و کردی؛ بررسی موردی داستان مجنون لیلی و مم و زین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
داستان عشق مجنون و لیلی در دوره اموی از داستان های عاشقانه معروفی است که در ادبیات عربی، فارسی، ترکی، کردی و... بازتاب یافته است. در این داستان، قیس بر اثر شور عشق، راز علاقه خود به لیلی را بر زبان می آورد و این کار باعث خشم خانواده لیلی و مانع ازدواج آنان می شود. داستان مم آلان یکی از داستان های عاشقانه فولکلوریک کردی است که در آن مم، تنها پسر پادشاه یمن علی رغم میل پدر و مادرش عاشق زین، خواهر میر زین الدین، حاکم شهر جزیر می شود و فتنه گری های بکر شیطان صفت مانع وصال آنان می شود. احمد خانی این داستان عاشقانه را در شاهکار ادبی خود تحت عنوان «مم و زین» به نظم درآورده و اگرچه در منظومه خود به داستان فولکلوریک «مم آلان» نظر داشته، اما به کلی آن را دگرگون ساخته و از نو آن را نوشته است. در پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی – تحلیلی و بر اساس مکتب آمریکایی ادبیات تطبیقی به بررسی چگونگی بازتاب حب عذری در دو اثر مذکور پرداخته می شود. نتایج پژوهش نشان می دهد که در هر دو داستان ویژگی های حب عذری چون: پاکی، وفاداری، دوری از هوا و هوس، متحمل شدن سختی های ناشی از عشق، آشفتگی عاشقان، مرگ در راه عشق و ... پدیدار شده است، با این تفاوت که پایان داستان مم و زین بر خلاف داستان مجنون لیلی، به یک عشق الهی و حقیقی ختم شده است. بر این اساس، داستان مجنون لیلی صرفا یک داستان عاشقانه، اما مم و زین یک داستان عاشقانه و عارفانه است.
مفهوم سازی ارزش فرهنگی احترام، مطالعه موردی«عذرخواهی» در شاهنامه فردوسی در چهارچوب زبان شناسی فرهنگی
منبع:
پژوهشنامه زبان ادبی دوره ۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
127 - 156
حوزههای تخصصی:
شاهنامه را سند هویت ایرانیان دانسته اند؛ مفاهیم و ارزش های والای انسانی در لابه لای روایت داستان ها و جنگ ها دیده می شود. در این پژوهش تلاش می شود بیان گردد که فردوسی در این اثر فاخر ادبی چگونه هویت و فرهنگ ایرانیان را با تمرکز بر احترام و "عذرخواهی" به عنوان عناصر هویت ساز و فرهنگ ساز، ضمن روایت ها به تصویر کشیده است. پرسش پژوهش این است که "عذرخواهی" چگونه در زبان شاهنامه مفهوم سازی شده است. با استفاده از "چهارچوب زبان شناسی فرهنگی" (برگرفته از دیدگاه شریفیان) مفهوم سازی ارزش فرهنگی اجتماعی"عذرخواهی" در قالب طرح واره های کاربردشناسی، تک مفهوم و تک کنش فرهنگی در تمامی و تک تک ابیات شاهنامه (حدود50000 بیت) شناسایی و به صورت کنش های کلامی و غیرکلامی مقوله بندی شدند. سپس با استفاده از روش توصیفی– تحلیلی متغیرهای سن و موقعیت اجتماعی بررسی شد تا آشکار گردد که مفهوم سازی فرهنگی این ارزش اجتماعی در کتاب شاهنامه چگونه نمود یافته است. نتیجه اینکه مفهوم سازی عذرخواهی در زبان ادبی شاهنامه به دو صورت کنش کلامی مانند "پوزش آوردن"، "آفرین کردن" و "بستودن"؛ و کنش غیرکلامی مانند " گنج فرستادن"، "بر پای خاستن" و "نماز بردن" نمود یافته است که کنش کلامی در تعامل اجتماعی افراد با موقعیت بالا به پایین، و کنش غیرکلامی در تعامل اجتماعی پایین به بالا بیشتر به کار رفته است.
نقد به مثابه شرط ممکن در نوشتار و گفتار تأملی نظری بر پیش فرض های در بردارنده چرایی و چگونگی رویداد متن
حوزههای تخصصی:
از نقد و انواع آن به مثابه داوری، ارزیابی، شناسایی، تحلیل، مرور، تفسیر و نظایر آن یاد شده است که همگی به صورت پسینی، ناظر بر نقد به مثابه مواجهه ای پرسشگرانه از متن تولید شده به قصد کنکاش و بررسی آن، هستند. این درحالی است که هدف این نوشتار، رها کردن نقد از تعریف شدگی معمول پسینی و در نتیجه ایجاد فهمی بنیادین و مبتنی بر نقد متن به گونه ای پیشنی است که در فرایند تولید به کنشگری می پردازد. به همین منظور، این نوشتار بر عناصر پیشازبانی و فرازبانی تأکید دارد که رویکردی غیرساختارگرایانه است و به مثابه شرایط ممکن، زمینه ساز تولید واقعی رویداد متن می باشند. پیش داده هایی فراتاریخی که حاوی چرایی و چگونگی شکل گیری متن می باشند. شرایط ممکن پیش داده های عینی و فرازبانی هستند. امکان هایی که در فاصله با تفسیر و تأویل قرار دارند که قلمرو ذهن است. شرایط ممکن در قلب نظریه تاریخ(هیستوریک) قرار دارند و با فرآیند های بلند مدت در پیوند می باشند. فرآیند هایی که از ابتدای شکل گیری متن در آن نقش دارند. توجه به شرایط ممکن که شرایطی فرامتنی در فرایند تولید متن هستند، متن را به متنی واقعی بدل می سازند. در این حالت است که نقد به مثابه شرط ممکن در ایجاد متن، به صورت پیشنی و فراتر از روایت زبانی و مختصات هرمنوتیکی، از آن در برابر هر گونه بررسی و داوری پیشینی حفاظت و پشتیبانی می کند. در این مقاله سعی شد به نقد با نگاهی متفاوت نگریسته شود و همین امر باعث شد تا نتایجی متفاوت از معمول استخراج شود و زمینه ساز تولید واقعی رویداد متن باشد.
بررسی سیر دگردیسی شخصیت سلطان محمود غزنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه متون ادبی دوره عراقی دوره ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
85 - 110
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی ابعاد و ویژگی های شخصیتی سلطان محمود غزنوی در متون تاریخی، ادبی و عرفانی می پردازد. هدف این پژوهش، بررسی دگردیسی شخصیتی سیاسی و رهبر است. در این بررسی هم به اطلاعات بیوگرافی این شخصیت و هم به رشد، تعالی و گذار او در متون تاریخی، ادبی و عرفانی توجه شده است. نتیجه به دست آمده از بیوگرافی محمود غزنوی در متون تاریخی بیانگر آن است که او در بستر زندگی، اجتماع و فرهنگ خود از رهبران سیاسی قدرت طلب است که داعیه دار اسلام و دینداری است و به همین مناسبت، لقب ها و عنوان های مختلفی نیز به او نسبت داده شده است. او همچنین برای رسیدن به اهدافش گرایش های جنگ طلبانه دارد که به کشتار و قتل و غارت هایی منتج می شود. تولد و مرگ او در این متون به گونه ای انعکاس یافته که گویی درباره شخصیتی مقدس مطرح شده است. همچنین القابی که به او در متون ادبی و دیوان های شاعران – به خصوص در دیوان شعر عنصری و فرخی که نزدیک ترین متون مربوط به این دوره محسوب می شوند – اختصاص یافته، صفاتی مقدس مآبانه و باعظمت است که ابعاد تقدس و دینداری محمود غزنوی را برجسته کرده و تأثیر قابل ملاحظه ای در نوع نگرش نویسندگان و مخاطبان از این شخصیت داشته است؛ مسئله ای که بعدها در آثار عرفانی نیز انعکاس می یابد. همچنین نگاه مداحانه و ستایش گرانه تاریخ نویسان به اقدامات محمود غزنوی در کتاب های تاریخی سیر این دگردیسی را تسهیل بخشیده است. اما نقش هایی که در متون عرفانی به محمود غزنوی داده شده است او را از زمینه های تاریخی، سیاسی و اجتماعی حوزه بیوگرافی اش تمایز داده است.