فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۷۹۰ مورد.
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال ۲۳ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۴۴
155 - 172
حوزههای تخصصی:
گروه های صوفیه و فرقه های متصوف در جهان اسلام، نقش مهمی در تحولات اجتماعی داشته اند و آموزه های آنان در ادبیات نیز انعکاس گسترده ای داشته و ازاین رو در این حوزه، آثار گران سنگ فراوانی در مسیر تاریخ فرهنگ و ادب عربی پدید آمده است. مصطفی لِغْتِیری، نویسنده تأثیرگذار معاصر مراکشی، ازجمله کسانی است که عرفان و تصوف در فکر و زبان او بازتاب شگرفی داشته و اساس فکر این نویسنده در محیطی عرفانی پایه گذاری شده است. او در رمان معروفش به نام «الاطلسی التائه»، با استفاده از قالب داستانی، به سیره نگاری ابویعزی، از بزرگان صوفیه مراکش در قرن ششم هجری پرداخته است و به خوبی توانسته مؤلفه های عرفانی را در آن به تصویر بکشد. مسئله اصلی پژوهش حاضر این است که چگونه عرفان و تصوف در رمان مذکور بازتاب یافته است. در این جستار، روش تحلیلی-توصیفی به کار گرفته شده و نتایج حاصل از بررسی رمان مذکور، حاکی از آن است که نویسنده در این رمان با بیانی ساده ازطریق شخصیت های رمان و صحنه پردازی ظریف و ارائه تصاویر جزئی، به مضامین عرفانی پرداخته است. مؤلفه های امساک و سکوت، تجلی انوار الهی، خواب و رؤیا، موسیقی، رقص و سماع و عزلت گزینی، نمودهای عرفان و تصوف را در این رمان تشکیل می دهند که همگی به گونه ای هنری مطرح شده و در روایت ماجراهای داستان و جذابیت آن، نقش مؤثری ایفا کرده اند.
بررسی عناصر غنایی رمان مهاجرت نایپل با عنوان «راز رسیدن»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال ۲۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۴ شماره ۴۵
67 - 80
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر به بررسی عناصر رمان غنایی در «راز رسیدن» نوشته وی. اس. نایپل (V. S. Naipaul, 1932-2018)، نویسنده ترینیدادی-بریتانیایی و برنده جایزه نوبل می پردازد. بنیان نظری این پژوهش، تلفیقی از نظریات کیتی اُوِنز مورفی در باب رمان غنایی و نظریه سورن فرانک درباره رمان مهاجرت است. این مقاله درپی پاسخ به این پرسش ها است: 1- هم پوشانی رمان غنایی و رمان مهاجرت، در کدام عناصر مضمونی و فرمی دیده می شود؟ 2- عناصر غنایی به کاررفته در رمان راز رسیدن، چگونه به بیان تجربه مهاجرت کمک می کند؟ یافته های این تحقیق نشان می دهد که آن دسته از مؤلفه های غنایی که با ویژگی های رمان مهاجرت هم پوشانی دارند، عبارت اند از: سیطره سوبژکتیویته شخصیت بر فضا و مکان، طرح غیرخطی و تأملی داستان و نیز تکرار همراه با تغییر. همخوانی و سازگاری این ویژگی های غنایی با برخی مؤلفه های رمان مهاجرت در «راز رسیدن»، از قبیل سبک زندگی نامه نویسی، اقتدار راوی، آگاهی متغیر، چند منظری و نیز طرح غیرخطی، نشان می دهد که نایپل برای بیان تجربه مهاجرت، از عناصر غنایی بهره برده است. جنبه غنایی در رمان مهاجرت، به خردورزی و درک براساس عواطف و احساسات می انجامد.
قوم نگاری ارتباطی سورسروده های کازرون فارس (مطالعه موردی روستای وارک) بر اساس انگاره هایمز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال ۲۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۴ شماره ۴۵
123 - 144
حوزههای تخصصی:
سورسروده های عروسی یا واسونک ها، از شاخه های ادبیات شفاهی است که آداب ورسوم ازدواج را در شعر عامه بیان می کند و از این رهگذر، مسائل اجتماعی، فرهنگی و زبانی اقوام مختلف، نمایان می شود. در این پژوهش که به صورت میدانی و کتابخانه ای صورت گرفته، سعی شده است که با استفاده از انگاره قوم نگاری Hymes (1968)، واسونک های روستای وارک از توابع شهرستان کازرون در استان فارس، مورد واکاوی قرار گیرد تا چگونگی بازنمود فرهنگ و رسوم این منطقه در این سورسروده ها، توسط قوم نگاری، مشخص و تبیین شود. برای این منظور، تعداد 86 واسونک از طریق مکالمه و مصاحبه با 10 گویشور بومی (40 تا 80 ساله) جمع آوری شد و آن ها براساس مبانی نظری پژوهش، از لحاظ عناصر موقعیت زمانی-مکانی، شرکت کنندگان، هدف، ترتیب گفتمان، لحن، ابزار گفتمان، قوانین گفتمان و نوع گفتمان، مورد بررسی قرار گرفت. در تبیین فرهنگی این واسونک ها، دو تصویر برجسته قابل مشاهده است. تصویر نخست، تصویر شاه و ملکه است که با داماد و عروس، همانند شاه و ملکه برخورد می شود. تصویر دوم، تصاویر حیوانات و گیاهان در این اشعار است و نشان از اهمیت مسائل زیست محیطی در این فرهنگ دارد که در این اشعار بازنمود پیدا کرده است. تحلیل کمّی داده ها نیز نمایانگر اهمیت مراسم عروسی در این جامعه زبانی است و اغلب سورسروده ها نیز مربوط به خود مراسم عروسی است؛ گرچه پیش و پس از مراسم نیز از این سورسروده ها استفاده می شود. نکته حائز اهمیت دیگر، در تحلیل کمّی سورسروده های مرتبط به توصیف داماد و شادمانی خانواده داماد در مراسم است که می تواند تا حدودی بازمانده نظام مردسالارانه در این جامعه زبانی باشد.
بررسی اشعار کودک و نوجوان در دهه نود با رویکرد نوع ادبی غنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال ۲۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۴ شماره ۴۵
209 - 230
حوزههای تخصصی:
اشعار غنایی، از آنجا که دربرگیرنده بسیاری از مضامین شاعرانه بوده که با احساسات و عواطف، در پیوند است، یکی از پرمخاطب ترین انواع ادبی به شمار می رود. در این پژوهش، به روش تحلیلی-توصیفی، با مراجعه به اسناد و منابع کتابخانه ای، یک هزار و نهصد و سیزده قطعه شعر کودک و نوجوان که از سال 1390 تا پایان 1399 سروده شده، مورد مطالعه قرار گرفته است. مؤلفه های سازنده، مضامین به کار گرفته شده، روش ها و کارکردهای نوع ادبی غنایی، بررسی شد تا به این پرسش پاسخ داده شود که این نوع ادبی در اشعار کودکان و نوجوانان، آیا می تواند به زیرنوع هایی تقسیم شود؟ نتیجه به دست آمده مبنی بر این است که اشعار کودک و نوجوان دهه نود، این ظرفیت را دارند که با اتخاذ رویکردی جزئی نگرانه، در دسته هایی جزئی تر و با عناوینی جدیدتر رده بندی شوند. به عبارت دیگر، نوع ادبی غنایی می تواند به زیرنوع های دیگری تقسیم شود و در حد یک نوع کلی باقی نماند.
بررسی مؤلفه شعر درمانی و کاهش ناامیدی در پنج گنج نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شعر به عنوان زبان حدیث نفس، زبان حال و نمایانگر حالات مختلف عاطفی انسان به شمار می رود. امروزه روان درمانگران سعی دارند، از شعر به عنوان مداخله گری در جهت بهبود، حل معضلات روحی و رفتاری انسان ها استفاده کنند. شعر شاعرانی مثل نظامی که احساس ها تخیّل ها و افکار متعالی اخلاقی و تعلیمی خود را با داستان های منظوم بیان کرده اند، انگیزه هایی نهفته است که می تواند به عنوان محرکی سودمند برای عبور از سختی ها و مقابله با ناامیدی باشد. به همین منظور پژوهش حاضر بر آن است تا با رو ش های توصیفی-تحلیلی، مبتنی بر مطالعات میان رشته ای؛ همچنین به صورت تجربی پیش آزمون و پس آزمون با دو گروه گواه و آزمایش به بررسی چگونگی تأثیرگذاری مجموعه شعرهای پنج گنج نظامی بر مخاطب بپردازد تا از این طریق روان درمانگران را به استفاده علمی و اصولی از شعرهای نظامی به عنوان یکی از مداخله های درمانیترغیب کند و به این سؤال پاسخ دهد که نظامی چه راهکارهایی را برای مواجهه و کاهش ناامیدی پیشنهاد می دهد؟ نتیجه نشان می دهد در مواردی که فرد بخاطر ناملایمات زندگی ناامید شده و تحمّل واقعیات تلخ زندگی را ندارد، خواندن برخی از شعرهای نظامی می تواند همچون دارویی عمل کند
بررسی تطبیقی چهار شعر با مضمون مشترک پاییز با رویکرد بوم گرایانه (مارتین ملون، دانیل فریزر، قدمعلی سَرّامی و فاضل نظری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال ۲۳ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۴۴
69 - 94
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، چهار شعر غنایی با مضمون مشترک پاییز، سروده چهار شاعر مختلف یعنی دانیل فریزر (-1987)، مارتین ملون (- 1963). قدمعلی سرامی (-1322) و فاضل نظری (-1358) با رویکردی بومگرایانه مورد بررسی قرار می گیرند تا به این پرسش پاسخ داده شود که هریک از این چهار شعر تا چه اندازه ای نگرانی های محیط زیستی بشر همچون تغییرات اقلیمی، انقراض گونه های مختلف گیاهی و جانوری، آلودگی آب و آلودگی هوا را در کانون توجه خود قرار داده اند. روش تحقیق، توصیفی – تحلیلی است. یافته ها نشان می دهند که فریزر و ملون، مضمون پاییز را همچون تکیه گاهی به کار می گیرند تا دستکاری های نسنجیده بشر را در روند طبیعی آفرینش مورد انتقاد قرار داده و نقش ویرانگر او را در محیط زیست و فضای در دسترس زمین ، به باد انتقاد گیرند در حالیکه سرامی و نظری، پاییز را در تقابل با بهار، همچون استعاره ای به کار می گیرند تا احوالات درونی و عواطف خود را توصیف کنند و بیشتر تمرکزشان برروی گوینده یا اول شخص مفردی است که در اشعارشان با ضمیر منفصل «من» یا ضمیر متّصل «-م» جلوه می نماید و در سروده های خود، بشر را در جایگاهِ تقابل با طبیعت نمی نشانند.
تبیین نقش آسمان در فضای معماری با بازخوانی آن در اشعار شاعران برجسته ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال ۲۳ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۴۴
95 - 116
حوزههای تخصصی:
آسمان، یکی از مظاهر طبیعت و به عنوان محل نزول برکات، همواره مورد توجه انسان ها بوده است. تأثیر آسمان بر ابعاد مادی، روانی و معنوی حیات انسان، در آثار بسیاری از هنرمندان ازجمله شاعران و معماران بروز کرده است. بر همین اساس، این پژوهش نظری درصدد است با رویکردی کیفی، به شیوه توصیفی-تحلیلی و استدلال منطقی، با شواهدی از منابع کتابخانه ای، به بررسی نقش آسمان و مظاهر تجلی آن در اشعار شاعران برجسته ایرانی و تأثیر آن بر ابعاد جسمی، روانی و معنوی انسان و همچنین به بررسی میزان و نوع حضور و تجلی آسمان در اشعار برخی شعرا بپردازد. همچنین این پژوهش درپی یافتن پاسخی برای این پرسش است که صور ذهنی آسمان در اشعار شعرای برجسته، بیشتر بر کدام جنبه حیات انسان اعم از مادی، روانی و معنوی تأکید داشته و نمود آن در فضای معماری به چه صورت بوده است. یافته ها نشان می دهد که شعرای برجسته قرون ششم تا هشتم هجری قمری ازجمله انوری، خاقانی، سعدی، مولانا و حافظ، در برخی اشعار خود، ضمن تأکید بر نقش آسمان در تأمین نیازهای انسان، از بُعد مادی، روانی و معنوی، به نقش آسمان در یکی از این ابعاد، توجه و تأکید بیشتری داشته اند. همچنین نتیجه پژوهش نشان از آن دارد که در اشعار شعرای برجسته، بُعد معنوی آسمان نسبت به بعد مادی و روانی، بالاترین سهم را در تأمین نیازهای انسان به خود اختصاص داده است و معماران نیز همانند شعرا، علاوه بر توجه به نیازهای مادی و روانی انسان، نیازهای معنوی او را به واسطه حضور و تجلی آسمان در فضای معماری، مورد توجه قرار داده اند.
تحلیل رُمان «عشق و چیزهای دیگر» بر اساس مثلث عشق استرنبرگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال ۲۳ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۴۴
117 - 136
حوزههای تخصصی:
استرنبرگ در نظریه مثلث عشق به بررسی انواع روابط پایدار و ناپایدار عاشقانه زوجین می پردازد. مصطفی مستور یکی از عاشقانه نویسان معاصر است که عشق، نقطه کانونی داستان های او است. مستور، در رمان "عشق و چیزهای دیگر" ماجرای تقابل عشق و چیزهای دیگر را روایت می کند. هدف این پژوهش تحلیل این رمان بر اساس نظریه مثلّث عشق است که سعی دارد با روش توصیفی-تحلیلی به این سؤال پاسخ دهد: بر اساس نظریه مثلّث عشق در رمان عشق و چیزهای دیگر چه نوع عشق هایی، با چه مؤلّفه ها و ویژگی هایی وجود دارد؟ در این رمان هر کدام از شخصیّت ها با تکیه کلام ها و دیالوگ هایی که دارند ضمن اینکه بخشی از وجود خود را منعکس می کنند، دیدگاه خود را درباره عشق و مفاهیمی دیگر چون ثروت، انتقام، گذشت، وفاداری و ... بیان می دارند. چهار شخصیّت، روایتِ اصلی داستان را در قالب گفت و گو با تقویت کشمکش و ایجاد تعلیق، به پیش می برند و گاهی اوقات با خرده روایت ها شرایط پذیرش پیرنگ را برای ذهن مخاطب فراهم می سازند. دل مشغولی بیش از حد هانی -شخصیت اصلی داستان- شرایط را برایش تیره تر می کند. عشق او به پرستو و پیدا شدن اسکندر و ازدواجش با پرستو تبلوری از عشق و چیزهای دیگر در وجود او است
تحلیل داستان برصیصای عابد و شیخ صنعان بر پایه نظریه میتوس نورتروپ فرای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال ۲۳ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۴۴
207 - 222
حوزههای تخصصی:
نورتروپ فرای، اسطوره شناس برجسته کانادایی، در کتاب «رمز کل»، نگاهی نو به مسائلی چون اسطوره، استعاره و شخصیت شناسی داشته است و با بهره بردن از داستان های کتاب مقدس، نوع متفاوتی از خوانش آثار ادبی را ارائه کرده است. از منظر فرای، شخصیت هایی همچون آدم و ابلیس، اوج و حضیضی دارند که می توان در ادبیات تمثیلی، شخصیت های مشابه فراوانی برای آن ها پیدا کرد. دو داستان برصیصای عابد، برگرفته از روایت سعدی در مجلس پنجم از مجالس پنج گانه و شیخ صنعان از منطق الطیر عطار، در زمره ادبیات تمثیلی هستند که شخصیت اصلی آن، از مسیر رستگاری خارج می شود. هدف از این مقاله، بررسی فرجام و عاقبت شخصیت های دو داستان برصیصای عابد و شیخ صنعان براساس نظریه فرای است. پرسش اصلی پژوهش این است که برمبنای دیدگاه قرائت تمثیلی نورتروپ فرای در کتاب «رمز کل»، شخصیت های برصیصا و شیخ صنعان، دارای چه ویژگی هایی هستند؟ روش این پژوهش، توصیفی-تحلیلی بوده و یافته های آن نشان می دهد که شخصیت برصیصا، در بین انگاره های مفاهیمِ متناظرِ مدنظرِ فرای، با هبوط ابلیس تطبیق دارد. همچنین داستان شیخ صنعان بازتاب دهنده سرنوشت آدم است که شیخ صنعان نیز همچون آدم، سه مرحله سفر پرماجرا، مبارزه سرنوشت ساز و تعالی قهرمان را پشت سر گذاشته است.
اسطوره کاوی عشق عرفانی در متون اسرارالتوحید، تذکرة الاولیا، تمهیدات، مرصاد العباد و عوارف المعارف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال ۲۳ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۴۴
51 - 68
حوزههای تخصصی:
رویکرد اسطوره کاوی توسط دِنی دو روژمون (Denis de Rougemont)، محقق سوئیسی، ارائه شد و سپس توسط ژیلبر دوران (Gilbert Durand)، محقق فرانسوی، تکامل پیدا کرد. در مقاله حاضر به چگونگی اسطوره کاوی عشق در متون عرفانی اسرارالتوحید، تذکره الاولیا، تمهیدات، مرصادالعباد و عوارف المعارف پرداخته شده است. این مقاله برپایه دیدگاه ژیلبر دوران و با روش توصیفی-تحلیلی انجام شده و سرانجام این نتیجه به دست آمده است که اسطوره عشق در میان اسطوره های ایرانی و غیرایرانی، با مضامینی تجلی پیدا می کند که عبارت اند از: پیونددهنده غالب و مغلوب، غنی و فقیر و پیر و جوان، ایجاد حسادت و انتقام و زودرنجی، خاصیت جاودانگی و جاودان کنندگی، اعراض موقت عاشق از معشوق و خودکشی. در متون عرفانی نیز عشق، صفات مثبتی دارد مانند حیات بخشی، ازلی و ابدی بودن، جاودانگی و جاودان کنندگی، دارای منشأ الهی، چیرگی، سرّی و رمزی بودن و نیز جذب حقیقت شدن. علاوه بر آن ها، صفات دیگری نیز دارد که به ظاهر منفی اند و عبارت اند از: بلای جان، حجاب راه، رسواکنندگی و درمان ناپذیری. همچنین صفات دیگر عشق، مربوط به عاشق است که عبارت اند از: اصالت جوهر جان، داشتن مظهر، باعث ذکر بودن، نافی نفسانیت و عجب داشتن، عامل تسلیم و رضا و نیز مانع تعلقات دنیوی بودن.
جلوه های اکسپرسیونیسم در شعر کتیبه اخوان ثالث(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مکتب اکسپرسیونیسم در اوایل قرن بیستم، در هنر نقاشی پا گرفت و به دلیل توجه آن به درد و رنج های انسان، در اندک زمانی بر ادبیات، موسیقی، تئاتر و سینما نیز تأثیر گذاشت. اکسپرسیونیست ها معتقد بودند که تجربه های احساسی و درونی انسان، بر واقعیت های بیرونی، برتری دارد و شناخت حقیقت هستی و درک ماهیت وجود، امری ضروری است. کوشش اکسپرسیونیست ها برای تفسیر ماهیت هستی، آن ها را به ذهن گرایی و شهود عرفانی رهنمون کرد. آنان راز خوشبختی انسان را دگرگون کردن ارزش های سنّتی و مظاهر پوسیده حاکم بر جامعه می دانستند. اکسپرسیونیست ها در سراسر جهان طرف داران زیادی پیدا کردند و با الگوبرداری از آنان، آثار برجسته ای پدید آمد. شعر کتیبه اخوان ثالث، نمونه ای از این آثار است که می توان مؤلفه های مکتب اکسپرسیونیسم را در آن بررسی کرد. پرسش اصلی مقاله این است که مهم ترین عناصر اکسپرسیونیستی شعر کتیبه کدام اند؟ مشخص شد که ساختار سینمایی، فضای انتزاعی، حضور شخصیت های هویت باخته، تلاش برای تغییر وضعیت موجود و احساس یأس و پوچی، از مهم ترین مؤلفه های اکسپرسیونیستی کتیبه هستند که با تکیه بر آن ها، می توان آن را شعری مدرن و اکسپرسیونیستی به شمار آورد. هدف مقاله، تحلیل و شناسایی عناصر ساختاری، زبانی و محتوایی شعر کتیبه براساس مکتب اکسپرسیونیسم است. روش بررسی مقاله، توصیفی-تحلیلی است.
مقایسه انواع طرحواره های «عشق» در اشعار سهراب سپهری و لورکا بر اساس نظریه زبان شناسی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال ۲۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۴ شماره ۴۵
255 - 276
حوزههای تخصصی:
بازنمایی مفاهیم انتزاعی در قالب عینی سازی، سبب ایجاد نظریه تازه ای در این زمینه شد که با عنوان استعاره های مفهومی و طرحواره های آن مورد بررسی قرار می گیرد. باید گفت که این رویه، یکی از سازوکارهای بنیادین ذهن و زبان است که امروزه در چارچوب زبان شناسی شناختی بدان پرداخته می شود. در این راستا، استعاره های مفهومی، به عینی سازی اموری می پردازند که ساخته و پرداخته ذهن شاعران است؛ از این رو شاعران برای بازنمایی عینی مفاهیم انتزاعی مد نظر خود در حوزه های مختلف، از طرحواره های گوناگونی بهره می گیرند. سهراب سپهری و فدریکو گارسیا لورکا، ازجمله شاعرانی هستند که از مفاهیم مختلف ذهنی، در قالب طرحواره های گوناگون استفاده می کنند که یکی از این مفاهیم، «عشق» است. شاعران مورد بحث، از طرحواره های حرکتی و ایستا مدد می گیرند و مفهوم عشق را گاهی به صورت پویا و گاه به صورت ساکن به کار می برند و مفاهیم خود را به مخاطبان القا می کنند. بهره گیری از طرحواره های حجمی و جهتی در کنار استفاده از طرحواره های مکانی و عاملیت، از دیگر مواردی است که سپهری و لورکا در اشعار خود به آن اشاراتی داشته اند. باید گفت در این میان، بسامد طرح واره عاملیت در سروده های آنان، از دیگر مباحث، چشمگیر تر است و در مقابل، بهره گیری از کاربرد طرح واره راه و مسیر، بسیار ناچیز است. این پژوهش با روش تحلیل و تفسیر اشعار سپهری و لورکا، درصدد پاسخ به چگونگی کاربست طرحواره های مفهوم ذهنی «عشق» در اشعار آنان است
تحلیل طنز در «البخلاء» اثر جاحظ بر اساس نظریه عمومی طنز کلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال ۲۳ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۴۴
191 - 206
حوزههای تخصصی:
در طنز کلامی، زبان علاوه بر این که وسیله ای برای رساندن معانی طنزآمیز است، به عنوان ابزاری برای طنزآفرینی نیز درنظر گرفته می شود. در نظریه عمومی طنز کلامی علاوه بر تحلیل سطح معنا، سطوح زبانی، شناختی و جامعه شناختی طنز نیز مورد تحلیل قرار می گیرد. «البخلاء» اثر مشهور «جاحظ» است که در آن حالات گوناگون مشاهیر، علماء و ادبای بخیل در قالب داستان هایی کوتاه توصیف می شود. نثر البخلاء به علت ماهیت جذاب و نقادانه، نقشی مؤثر در ایجاد، تثبیت و عادی سازی انگاره های ذهنی جاحظ در قالب طنز دارد. وجود این ویژگی نشان می دهد که این اثر قابلیت انطباق با نظریه عمومی طنز کلامی را دارا است؛ بنابراین در این پژوهش تلاش می شود با تکیه بر روش توصیفی-تحلیلی، متغیرهای شش گانه نظریه عمومی طنز کلامی در داستان های البخلاء بررسی شود. پرسش اصلی این است که عناصر کلامی جاحظ در طنز «البخلاء» چگونه است؟ نتایج نشان می دهد تقابل انگاره در این اثر به صورت واقعی/غیرواقعی، منتظره/غیرمنتظره و ممکن/غیرممکن و با استفاده از سطوح ساختواژی، واژگانی، نحوی و معنایی جلوه یافته است. همچنین طنز داستان زمانی به اوج می رسد که تقابل های فوق از طریق قرارگرفتن دو شخص متضاد و یا دو موضوع مخالف ارائه می گردد.
بررسی گفتمان قدرت در خاندان های پهلوانی شاهنامه فردوسی بر اساس نظریه فرکلاف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال ۲۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۴ شماره ۴۵
169 - 192
حوزههای تخصصی:
شاهنامه فردوسی، داستان بلند پهلوانی های قهرمانان است که ظاهراً در آن، قدرت طلبی برخاسته از «حرص» و «آز»، ریشه بسیاری از جنگ ها دانسته شده است؛ اما بررسی علل جنگ طلبی ها در شاهنامه، نشان از آن دارد که بسیاری از جنگ ها، می تواند ریشه در عللی به جز حرص و طمع داشته باشد. در این پژوهش که با هدف شناخت هرچه بهتر نقش قدرت طلبی در جنگ های خاندان های پهلوانی شاهنامه انجام شده است، به شیوه توصیفی-تحلیلی و براساس نظریه تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف، به بررسی گفتمان قدرت در خاندان های پهلوانی شاهنامه پرداخته شده و تلاش شده است تا بدین پرسش اساسی پاسخ داده شود که مهم ترین مؤلفه گفتمان قدرت در خاندان های پهلوانی شاهنامه، کدام است؟ بدین منظور، گفتمان های موجود در قدرت طلبی بین تعدادی از خاندان های پهلوانی شاهنامه شامل گرشاسپیان و تورانیان، گرشاسپیان و کیانیان، گودرزیان و نوذریان، ساسانیان و اشکانیان، و کشوادگان و ویسگان، مورد بررسی قرار گرفت. نتیجه این پژوهش، نشان از آن دارد که قدرت طلبی در خاندان های پهلوانی شاهنامه را به ترتیب اهمیت، می توان در سه گفتمان اصلی ستیز تجدد و سنّت، طبقه اجتماعی و کین خواهی، و همچنین در بیست ودو خُرده گفتمان قرار داد که خرده گفتمان کین کشی، پراهمیت ترین آن ها است.
تناقض هایی کم ژرف یا در ژرف؟! (وا کاوی گونه های پارادوکس در غزل حسین منزوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال ۲۳ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۴۴
241 - 256
حوزههای تخصصی:
پارادوکس یا متناقض نما، از صنایع ادبی دارای پیشینه در ادبیات کهن پارسی و از شناخته شده ترین آرایه های شعر امروز در علم بدیع معنوی است. حسین منزوی به عنوان یکی از شاعران نوآور معاصر، به اندازه قابل توجهی از این شگرد شاعرانه بهره برده است. تکرار واژگانی و مفهومی، نوآوری و شگفت انگیزی، می تواند از شاخص های تعیین تناقض نماهای کم اثر یا «کم ژرف» و تأثیرگذار یا «درژرف» باشد. در این جستار، کوشش بر آن است که با روش تحلیلی-توصیفی، تعریف مشخصی از تناقض های کم ژرف و درژرف ارائه شود و در ادامه با بررسی هایی که از حضور این آرایه ادبی در غزل های منزوی صورت گرفته، به این پرسش پاسخ داده شود که سهم هرکدام از این تناقض ها در غزل او چه میزان است. نتایج به دست آمده از این پژوهش حاکی از آن است که تکرارهای واژگانی و مفهومی در ساخت تناقض های غزل او به مراتب بیشتر از نوآوری و شگفت انگیزی در مجموع این تناقض ها است.
تحلیل روان شناسانه نیاز به ارتباط (انواع عشق) در 35 داستان برگزیده کودکان و نوجوانان (بر اساس نظریه اریک فروم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال ۲۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۴ شماره ۴۵
97 - 122
حوزههای تخصصی:
یکی از نیازهای اساسی آدمی از منظر تمامی روانشناسان، نیاز به عشق و ارتباط است. انسان برای رسیدن به مرحله خودشکوفایی باید دوست داشتن و دوست داشته شدن را تجربه کند. انسان سالم کسی است که بتواند نیازهایش را بدون آسیب رساندن به دیگران، به خوبی تامین کند و این مهارت باید از کودکی به کودکان آموزش داده شود. داستان یکی از مهم ترین ابزارهای آموزشی خصوصاً در دوران کودکی است. می توان با بررسی ارتباط بین شخصیت های داستانی در داستان های گوناگون کودکان و نوجوانان به بررسی نوع و کیفیت عشق در آنها پرداخت و پیرو آن به میزان تاثیرپذیری کودک از داستان و نوع آموزه و کاربرد تربیتی آن بر کودکان مخاطب دست یافت. روش گردآوری اطلاعات در این پژوهش کتابخانه ای و تجزیه و تحلیل اطلاعات به صورت تحلیل محتوای کیفی انجام شده است. یافته ها نشان می دهد، همه انواع عشق (براساس تقسیم بندی فروم) در نمونه های آماری مطرح شده است. کودک با خواندن داستان ها به جایگاه افراد و تفاوت میان انواع ارتباط آشنا می شود و می داند در مواجهه با افراد مختلف و در «ارتباط»های متعددی که در طول عمر تجربه می کند، چه رفتارهایی را انتخاب کند.
تحلیل و نقد عاشقانه های قوام الدین محمد صاینی یزدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال ۲۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۴ شماره ۴۵
231 - 254
حوزههای تخصصی:
وصف حال عاشق، توصیف احوالات و سیمای معشوق و عشق را می توان سه مؤلفه اصلی و بنیادین ادبیات غنایی به حساب آورد. یکی از نسخ خطی بازمانده از دوران تیموری که تاکنون مورد توجه قرار نگرفته و تصحیح نشده است، کلیات قوام الدین محمد صاینی یزدی، شامل 359 غزل در وصف عشق و احوالات عاشقی است. جستار حاضر که به روش توصیفی-تحلیلی و برمبنای روش سندکاوی، براساس نسخه خطی تصحیح شده در رساله دکتری الهام معینیان به انجام رسیده، به این مسئله می پردازد که از منظر مؤلفه های ادبیات غنایی، نگرش قوام الدین محمد نسبت به موضوع عشق و احوالات عاشق و معشوق چگونه است؟ برآیند پژوهش، حاکی از آن است که قوام الدین محمد در سنّت غزل سرایی، به طرز قدما، ازجمله شیوه حافظ و سعدی روی آورده است. درون مایه غزلیات و مضامین مورد توجه وی نیز عمدتاً وصف ناکامی های عشق، اوصاف معشوق و مبارزه با زهد ریایی است. نکته برجسته این غزلیات، لحن تعلیمی آن و وجود یک نمونه غزل مدحی در این دیوان است که بررسی غزل شاعر را شایان توجه کرده است.
«تحلیل تطبیقی «فضیلت عدالت» سیلگمن در اندیشه مولوی»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال ۲۳ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۴۴
223 - 240
حوزههای تخصصی:
جنبش نوین روان شناسی مثبت گرا با ریاست مارتین سلیگمن، با هدف کمک به نسل بشر در جهت بهینه سازی کیفیت زندگی و رشد فضایل انسانی که در شش گروه: خردمندی، شجاعت، انسانیت، عدالت، اعتدال و تعالی، جای می گیرند، شکل گرفته است. در آموزه های مولانا می توان شاخصه های علم روان شناسی مثبت را نمایان ساخت. این جستار که به روش تحلیلی- توصیفی انجام شده، درصدد است تا به تحلیل و تبیین فضیلت «عدالت» (از فضیلت های شش گانه سلیگمن) در آثار مولانا بپردازد. نتایج تحقیق حاکی از آنست که این فضیلت و زیر مجموعه های آن: انصاف، رهبری، رعایت حقوق شهروندی، در آموزه های مولانا قابل تبیین و تطبیق است. سلیگمن و مولانا در این زمینه اختلافاتی نیز با یکدیگر دارند که مهم ترینِ آن، نوعِ نگاهِ این دو اندیشمند به انسان است؛ چراکه آبشخورهای این دو اندیشمند برای بیان یک آموزه همسان، با یکدیگر متفاوت است؛ یعنی نگاه مولانا، براساس آموزه های دینی و عرفانیِ اسلام و تأکید بر ارزش های معنوی و قرآنی «خدامحور» است. مولانا با تأسی از منابع دینی و کلام پیامبران و معصومین، در تلاش است تا با این شیوه برجسته به هدایت افراد جامعه بپردازد؛ اما نگاه سلیگمن بر اساس فرهنگ پوزیتیویستیِ غرب، روان شناسیِ وجودگرا و تکیه بر انسان و نیازهای او، نگاهی «انسان محور» است.
بررسی و تحلیلِ ساختاری و محتواییِ «افسانه شبِ» شهریار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال ۲۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۴ شماره ۴۵
23 - 44
حوزههای تخصصی:
مثنوی های شاخص شهریار از نظر هنر شاعری عرصه ی توصیف، تصویرگری و میدانِ جولان خیالِ رها و الهام ِ محض اند؛ به جهت موضوع و محتوا نیز جنبه های بیرونی زندگی شاعر وعلایق و مناسبات اجتماعی، فرهنگی و تاریخیِ او را بازتاب می دهند؛ در عین حال، به جهت «ساختار» و «نظام فرهنگی»، مثنوی های شهریار جزئی مهم از کلیّتِ اجزای «جهانِ فرهنگی و ادبی» شعر اویند. مثنویِ «افسانه ی شب» با 1622بیت در 40مدخل عنوان دار و موضوعات متنوّع، بلندترین مثنوی شهریار و یکی از مثنوی های شاخص در شعر معاصر است. این شعر با آنکه به ظاهر بُرش های گوناگون از مقاطعِ مختلف زندگی است که با برخی رخدادهای تاریخیِ ملی و مذهبیِ جامعه ی ایرانی در هم آمیخته وگاه با استفاده از تکنیک تک گویی درونی، با زندگی شاعر، علایق شخصی و خاطرات او پیوند خورده و روایت می شود، امّا از ساختاری منسجم و متناسب با محتوای اصلیِ شعر برخوردار است و همه ی اجزای آن یک کلیّت را تشکیل می دهند. همه ی رخدادهایِ خیالی و واقعیِ این شعر در ظرفِ زمانیِ «شب» اتّفاق می افتد و شهریار با برداشتی ویژه از پدیده ی شب، آن را به گونه ی بی سابقه و با کاربستِ جنبه هایی از زبانِ گفتار با «تگ گویی» و«گفتگو» توصیف می کندو عالی ترین تصاویر و «تابلو»ها را از این حوادث و مناظر طبیعی در ظرف شب به دست می دهد.
بازتاب عشق قلندرانه شطاریه در دیوان عاقل خان رازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال ۲۳ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۴۴
29 - 50
حوزههای تخصصی:
عاقل خان رازی، شاعر، مورخ و دولتمرد عهد گورکانیان هند بود که بنابر گفته محمد امین عامر، در حدود سال 1206 ه.ق/1614 م در اورنگ آباد دکن چشم به جهان گشود؛ اما براساس بیتی از خود وی، اصل او از خواف است. نام اصلی او، میرعسکری بود؛ اما تخلص رازی را برای خود برگزید که احتمالاً به دلیل انتساب معنوی او به مرادش، برهان الدین راز الهی بوده است. او مقامات و مناصب والایی داشت و در عرصه تاریخ، سیاست و ادب، در سرزمین هند دارای نامی شناخته شده بود؛ اگرچه در ایران باید او را در شمار شاعران گمنام جای داد. وی پس از گذراندن تحصیلات مقدماتی، برای کسب علوم روحانی به حضرت برهان الدین راز الهی رجوع کرد که در دوران پادشاهی «اورنگ زیب عالمگیر»، پادشاه هند، می زیست و از سلسله عرفای معروف شطّاریه به شمار می رفت. در پژوهش پیشِ رو، نگارندگان به روش تحلیل محتوا و با استفاده از دیوان شاعر، درصدد پاسخ به این سؤال هستند که نمود و تجلی عشق قلندرانه شطاریه در شعر عاقل خان رازی چگونه است؟ نتیجه تحقیق بیانگر چرخیدن مفاهیم وحدت، سکر، رهایی، فقر، فنا، بقا، رندی و قلندریِ شاعر، بر مدار عشق به گنج مخفیِ وجود مطلق است.