زبان و ادب فارسی

زبان و ادب فارسی

زبان و ادب فارسی سال 78 بهار و تابستان 1404 شماره 251 (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

الگوهای روایی خاص در نقل حکایت های سماع در رساله های جامع و تذکره های صوفیان از سده ۴ تا ۶ ق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سماع تصوف حکایت الگوی روایی ساختارگرایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : 0 تعداد دانلود : ۱
نقل حکایت یکی از ابزارهای مهم برای تعلیم در متون صوفیه است. یکی از مهم ترین و متفاوت ترین تعالیم صوفیه که در بسیاری از آثار ایشان از آن سخن به میان آمده، سماع است. با بررسی تعدادی از مهم ترین آثار صوفیانه در بازه زمانی سده چهارم تا ششم هجری، آشکار شد که می توان این حکایت ها را در الگوهای سیزده گانه ای جای داد که در این مقاله هریک عنوانی دارند. الگوهای اول تا ششم بسامد بالایی در متون دارند. در رساله های جامع به دلیل ماهیت تعلیمی بودن آن ها، این حکایت ها با مقاصد تعلیمی روایت شده اند، حال آنکه در تذکره ها، این حکایت ها بیشتر با هدف مشروعیت بخشی به سماع و توجیه عمل مشایخ آورده شده اند. بر این اساس، بررسی بسامد هریک از الگوهای پرتکرار در رساله های جامع و تذکره ها نشان می دهد که صاحبان تذکره ها افزون بر بهره گیری از الگوهای رساله های جامع، به دلیل آنکه بر قدرت و درک و دریافت خاص مشایخ تأکید داشته اند، از الگوهای «دریافت دیگر برحسب احوال درونی» و «عمل خارق العاده» استقبال کرده اند و در میان صاحبان تذکره ها، عطار در نقل حکایت ها نوآوری هایی داشته است. همچنین بررسی حکایت های سماع برمبنای الگوهای روایی آشکار کرد که صوفیان برای نقل حکایت های بعضی از مشایخ مشهور خود از الگوهای روایی خاصی بهره برده اند. سه صوفی معروف که حکایت های سماع آنان در متون صوفیه با شواهد مکرر و مشهوری آمده است، جنید، شبلی و ابوسعید ابوالخیر هستند. الگوهای روایی حکایت ها نشان می دهد که صوفیان گرایش داشته اند برای بیان حکایت های هریک از آنان الگوهای ویژه ای به کار برند.
۲.

معرّفیِ دست نویسِ نویافته هزار حکایت صوفیان و مؤلّفِ آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حکایات صوفیه هزار حکایت صوفیان اسمعیل بن ابی منصور طوسی نسخه شناسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : 0 تعداد دانلود : 0
کتاب هزار حکایت صوفیان بر اساسِ سه نسخه خطّی تصحیح و در سال ۱۳۸۹ منتشر شد. نسخه خطّی چهارم آن نیز در سال ۱۴۰۱ در مقاله ای معرّفی گردید. امّا تاکنون نام مؤلّف آن در پرده ابهام بوده است. در گفتار حاضر با شناسایی دست نویس دیگری از این کتاب، بعضی ابهامات مرتبط با این متن روشن می شود. نسخه نویافته هزار حکایت صوفیان در کتابخانه ملّی ملک با شماره ۱۰۴۴ محفوظ است که به خط نستعلیق است و احتمالاً در سده یازدهم هجری کتابت شده است. بنا بر این دست نویس، مؤلّف کتاب هزار حکایت صوفیان اسمعیل بن ابی منصور بن اسمعیل طوسی است که حداقل تا ۵۲۶ق زنده بوده است. کتاب هزار حکایت صوفیان به احتمال قوی در نیمه نخست قرن ششم در حدود سال های ۵۲۵ تا ۵۳۵ق تألیف شده است. همچنین بر این نکته تأکید می شود که نسخه های خطّی متأخّر ممکن است از روی نسخه های کهن و معتبری کتابت شده باشند و اطلاعاتی استثنائی در خود داشته باشند و ابهام ها یا افتادگی های نسخه های کهن را جبران و تکمیل کنند و ازاین رو استفاده از آن ها در تصحیح متون کارآمد و لازم است. در پایان، با توجّه به پیدا شدن دو نسخه خطّی دیگر از کتاب هزار حکایت صوفیان که هرکدام ویژگی ها و امتیازات خاصی دارند خصوصاً آنکه افتادگی ها و خطاهای متن چاپی را برطرف می کنند و نیز با روشن شدن نام مؤلّف آن، یادآوری می گردد که وقت آن فرارسیده است که این متن کهن ارزشمند بار دیگر تصحیح و چاپ و منتشر شود.
۳.

جای گزینی تخیل تاریخی با تخیل جغرافیایی به مثابه وجه ممیز دوره های عجایب نامه نویسی فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عجایب نامه تخیل جغرافیایی تخیل تاریخی تبارشناسی دوره بندی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : 0 تعداد دانلود : ۱
در این نوشتار، نشان داده خواهد شد که چگونه عنصر «مکان»، که در قالب توجه به جغرافیا در متون عجایب نامه ای دوره اول برجسته شده است، نماینده فکر زمینی و غیرتخیلی و خردگرایی است که در دوره های بعد جای خود را به «زمان» در قالب «تاریخ» می دهد و از عقلانیت و عینی بودن خارج می شود و به تخیل گره می خورد. به نظر می رسد عجایب نامه نویسی در دوره اول، پایگاهی برای نوعی «مقاومت» دربرابر جریان رسمیِ علم بوده است. با استناد به روش تبارشناختی فوکو، در پژوهش حاضر کوشش شده است نقاط گسست در خیال پردازی عجایب نامه نویسان معرفی شوند. در دوره نخست عجایب نویسی، «جغرافیا» محمل خیال پردازی و حلقه اتصال با واقعیت است. در دوره دوم، تمسک به «روایت پردازی» جای جغرافیا را می گیرد. دوره سوم، که طی آن خیال ورزی با تمسک به رویدادهای «تاریخی» صورت گرفته است، شاهد پروبال گرفتن موجودات افسانه ای و رشد چشمگیر آن ها هستیم. حتی شخصیت های تاریخی نیز از خیال پردازی مؤلفان عجایب نامه ها برکنار نمانده اند. براین اساس، سه دوره متمایز عجایب نامه نویسی معرفی شده اند.
۴.

متن شناسی حماسه منثور ذوفنون نامه و معرّفی دست نویس های آن(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: حماسه منثور ذوفنون نامه متن شناسی نسخه شناسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : 0 تعداد دانلود : 0
حماسه یکی از انواع ادبی کهن و دوران ساز ادب فارسی است و متون ارزشمندی از آن در دو گونه منثور و منظوم به عنوان میراث مکتوب بر جای مانده که به برخی از آن ها علی رغم نسخ خطّی پرشمار و قدمتی قابل ملاحظه کمتر توجّه شده است. ذوفنون نامه حماسه منثوری است که به جهت برجستگی کردارها و میدان داری بیشتر ذوفنون در رویدادهای آن، پهلوان بانونامه ای را ماند که هدف شاه دخت جنگاورش تلاش برای دفع کافران، وصال به عاشق و رهایی او از بند رقیب مادینه پری است؛ موضوعی که تا کنون جز بانوگشسپ نامه، شاید کمتر طرح کلّی یک متن حماسی مستقل را به خود اختصاص داده باشد. از آن جایی که پیشینه گونه منظوم ذوفنون نامه به سده هشتم هجری بازمی گردد، معرّفی روشمند گونه منثور ذوفنون نامه و نسخ خطّی آن ضرورتی دوچندان می یابد. نظر به فقر پژوهشی در این باره، تحقیق بنیادی حاضر به روش توصیفی - تحلیلی انجام شده است و برآیندهای آن به شیوه استقرایی در دو بخش عرضه شده است. در بخش نخست، پس از مطالعه کهن ترین دست نویس شناخته ذوفنون نامه و عرضه چکیده مشروح رویدادهای آن، ابتدا گزارشی از وجوه متن شناختی روایت در هفت پاره وجه تسمیه، راوی، زمان و محلّ تألیف، منشاء پیدایش، ساختارو زبان ارایه شده است، آن گاه با توجّه به برآیندهای حاصله، در بحث نسخه شناسی سه دست نویس ذوفنون نامه از سه مکتب داستان پردازی ایران، ماوراءالنّهر و شبه قارّه ارائه شده است.
۵.

نقد و بررسی زبان تخیل حکیم نظامی گنجوی در ترسیم سیمای زنانه (بر اساس منظومه خسرو و شیرین)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: نظامی گنجوی خسرو و شیرین تخیل معشوق ادب غنایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : 0 تعداد دانلود : 0
معناهای پنهان و آشکاری که هنرمند در نحوه بیان خود در یک اثر روایی می آفریند، متأثر از تخیل اوست که در درون گفتمان وی نفوذ می کند و صورت آن، اثر هنری را به وجود می آورد. در این کنش و واکنش ذهنی، حس همدلی مخاطب، با پیروی از طبیعت، احساسات درونی و نگرش اجتماعی برانگیخته می شود. استخراج زبان تخیل در ترسیم سیمای زنانه در منظومه خسرو و شیرین حکیم نظامی گنجوی که شاعران هنرمند فراوانی از آن پیروی کرده اند، موضوع پژوهش پیشِ رو است. در این مقاله، نشانه های هنری شاعر، در بستر بیان و بدیع در معرفی ساحت معشوق، صفات و ویژگی ها و همچنین کنش های وی، به عنوان یکی از عناصر وحدت بخش ادب غنایی مورد بررسی قرار گرفته است. حاصل کار نشان می دهد با وجود روایی بودن اثر، شاعر هیچ گاه از تصویرپردازی معشوق در لایه های زبانی جدا نشده و با ارائه ای نمایشی ، مجموعه ای از تصاویر را خلق نموده که در فرم هایی متأثر از طبیعت گرایی، قوانین رمانسی، تصاویر ازپیش تعیین شده قرار داشته و زبان آن، با تزاحم تصویری و ترکیب هنری درآمیخته است. این تصاویر تابلوی بزمی رزمی از صحنه شکار آهو (شیرین) به وسیله شیر (پادشاه) است. در این پرداخت هنری، برخلاف هنجارهای پیشین ادب روایی عاشقانه، معشوق زن، در طبقه معشوقگان آرمانی و قدسی صرف قرار ندارد، بلکه به حوزه زنان واقعی وارد شده است. از این رو، با وجود قدسی بودن تصاویر، شخص محوری، (شاهدخت) واقعی است.
۶.

بررسی مقایسه ای و تحلیل عناصر داستان در غزل_ روایت های عطّار و مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عطار مولانا غزل - روایت عناصر داستان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : 0 تعداد دانلود : 0
شعر فارسی، به ویژه در قالب غزل که همواره برای بیان مضامین عاشقانه و اجتماعی  به کار می رفت،  بعد از قرن ششم  و رواج ادبیات عرفانی در بیشتر موارد، مضامین رایج عرفانی را نیز دربر گرفت. شعر فارسی  از آغاز تا دوران اوج خود، تحولات زیادی را پشت سر گذاشته است. یکی از تحولات مهم آن، بهره گیری از عنصر روایت است که این نوع از غزل را «غزل-روایت» می نامیم. عطار نیشابوری و مولانا جلال الدین که از برجسته ترین چهره های این جریان ادبی هستند، در غزل های روایت محور خود، به شرح و تفسیر معانی عمیق عرفانی با کمک خلق تصاویر نمادین پرداخته اند. به همین منظور، پژوهش حاضر که با روش توصیفی تحلیلی به انجام رسیده، بر آن است تا به بررسی تطبیقی و تحلیل عناصر داستان در غزل- روایت های این دو شاعر بزرگ بپردازد. در همین راستا، 22 غزل-روایت از عطار و 23 غزل-روایت از مولانا به صورت جامع مورد واکاوی قرار گرفته است. مبنای انتخاب این غزل-روایت ها، روایی بودن کل غزل از آغاز تا پایان بوده، تا  ضمن بررسی شباهت ها، تفاوت های به کارگیری عناصر داستانی در غزل های منتخب نشان داده شوند. همچنین عناصر داستانی همچون شخصیت پردازی، پیرنگ، کشمکش، نمادها، زمان و مکان، زاویه دید و پایان بندی در آن ها، و نیز نحوه به کارگیری این عناصر، در روایت پردازی ها بررسی شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که عطار، به عنوان پیشرو در روایت پردازی غزل، بستری مناسب برای گسترش و عمق بخشیِ غزل های مولانا فراهم کرده است. مولانا نیز با بهره گیری خلاقانه از این عناصر، موفق به بازآفرینی مضامین عرفانی شده است.
۷.

بررسی چینش صرفی قوافی در غزلیات حافظ (با تکیه بر قوافی مختوم به یاء)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: قافیه یاء نکره مصدر نسبت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : 0 تعداد دانلود : 0
الگوی چینش قوافی، مستخرج از قوافی غزل های حافظ با یای نکره، نسبت، مصدر و فعل است. این پژوهش سعی دارد به این پرسش پاسخ بگوید که آیا روش یا الگویی برای خوانش قوافی با انواع یاء در شعر حافظ وجود دارد؟ این الگو یا روش چینش قوافی چیست؟ با پاسخ بدین پرسش، هدف پژوهش که رسیدن به خوانش درست تر و دقیق تر قوافی در شعر حافظ است محقق می گردد. بر این اساس ثابت می شود در غزلیات حافظ تنها قوافی نکره (با یای نکره) است که بدون اختلاط با قوافی مصدری و نسبت، و کاملاً یکدست کنار هم به کار رفته است (تعداد 36 غزل). بنابراین صفات نسبی (با یای نسبت) و همین طور مصدر (با یای مصدری)، هیچ کدام در هیچ غزلی به صورت یکدست قافیه پردازی نشده است. دلیل اصلی هم قافیه نشدن یای نکره با یای نسبت و مصدر، تفاوت تلفظ و ساخت آوایی این سه نوع یاء است. حدود 13 غزل ممکن است برای عده ای از خوانندگان و تحصیل کنندگان شعر فارسی، بدخوانی ها یا دشواری هایی در خوانش قوافی در پی داشته باشد اما بدیهی است که دشواری خوانش متوجه همگان نیست بلکه این پژوهش می کوشد الگویی برای خوانش قوافی اشعار به ویژه غزلیات ارائه کند تا در صورت امکان، اصل و قاعده ای گردد برای خوانش شعر همه شاعران. قوافی مهم (با یای نکره) که می تواند مشمول دشوارخوانی و بدخوانی باشد بدین شرح است: فلانی، روانی، جوانی، نیکنامی، تمامی، خوشخرامی، دگری، خودکامی، همایی، خماری و تماشایی.
۸.

نقد رویکردهای پژوهشگران علوم بلاغی درباره ملمّع و طرح انگاره ای دیگر(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: بدیع شگردهای ادبی ملمّع تحلیل گفتمان انتقادی فخر پنهان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : 0 تعداد دانلود : 0
ملمّع گونه ای از شعر است که براساس دو یا چندزبانگی بنیان نهاده شده است. اندیشمندان علوم بلاغی با رویکردهای مختلفی به بررسی ملمّع پرداخته اند. پژوهش حاضر کوشیده است با تحلیل و نقد این رویکردها، انگاره نوینی از ملمّع ارائه دهد و به این پرسش پاسخ دهد که ملمّع چرا و چگونه به وجود آمده است؟ شناخت بهتر ملمّع، چگونگی شکل گیری آن و چرایی استفاده از زبان های مختلف در به کارگیری این شگرد ادبی، در دوره های مختلف از اهداف این پژوهش است. روش پژوهش، توصیفی-تحلیلی است. داده ها به شیوه کتابخانه ای و سندکاوی، گردآوری و به روش تحلیل محتوا، تجزیه وتحلیل شده است. نتایج نشان می دهد ملمّع، خلاف نظر پژوهشگران علوم بلاغی، شگرد یا تفننی ادبی نیست بلکه برآیند تقابل گفتمان های فرادست و فرودست، و حاشیه و مرکز است که با توجّه به تناسب زبان های به کاررفته در آن، از منظر گفتمان قدرت، قابل تحلیل است. این فرادستی در ملمّع های فارسی با زبان عربی یا زبان های اروپایی، از روند سیاسی و علمی قابل بررسی است. اما در ملمّع های پدیدآمده از زبان های محلی ایران با زبان فارسی، درواقع تقابل دو گفتمان حاشیه و مرکز، زبان رسمی و غیررسمی است که ضمن مشروعیت بخشی به زبان شاعر، گونه ای عکس العمل درباره دیگری سازی نیز هستند. از طرف دیگر از منظر گفتمان روان شناختی می توان ملمع را نوعی فخر پنهان و نمایش اقتدار گوینده و خواننده به شمارآوردکه در متن مقاله به تفصیل بررسی شده است.
۹.

درنگی بر معنایِ واژه لبلاب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: لبلاب فرهنگ نویسی گوی جادوگری گیاه پیچک شرح متون

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : 0 تعداد دانلود : 0
واژه «لبلاب» در فرهنگ های لغتِ فارسی به دو معنا آمده است. فرهنگ نویسان یکی از معانیِ این واژه را «عزائم خوان و افسونگر» ذکر کرده اند. با نگاهی به شواهد شعری دریافت می شود که معنایِ ارائه شده فرهنگ نویسان در موردِ اخیر درست نبوده و آن ها به دلیلِ دریافتِ نادرست از معنایِ ابیاتی که این واژه در آن ها به کار رفته است، این معنا را برای لبلاب ثبت کرده اند. نگارندگان مقاله حاضر پس از ذکر فرهنگ هایی که به معنایِ واژه لبلاب پرداخته اند، با آوردن شواهد شعری و بررسی و تحلیل آن ها، معنایِ پیشنهادیِ خود را درباره هریک از ابیات مورد بحث مطرح کرده و در پایان معنی درستِ واژه لبلاب را بیان کرده اند. نگارندگان اثبات کرده اند که لبلاب در شواهدِ شعری مورد بحث، در معنای گوی جادوگری به کار رفته است و نه افسونگر. همچنین با رجوع به فرهنگ های لغتِ عربی و کتب امثال و حِکَم نشان داده شده است که این اشتباه صورت گرفته احتمالاً از جانب فرهنگ نویسان فارسی به فارسی بوده و در لغت نامه های عربی لبلاب در معنای افسونگر نیامده است.
۱۰.

ناهمسانیِ ادبیات و خوشنویسی در سرعت بازنمود تحولات اجتماعی (بر پایه آثار شعری و خوشنویسی مرتضی قلی سلطان شاملو و درویش عبدالمجید طالقانی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ادبیات خوشنویسی تحولات اجتماعی اغراق شکسته نستعلیق سبک هندی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : 0 تعداد دانلود : ۱
ادبیات و خوشنویسی، به عنوان دو نظامِ انتزاعی-خیالیِ متأثر از هم، با همراهی ها و برهم کنش های چندصدساله و اشتراکات ساختاری فراوان در فرم و صورت، هر دو برآمده از کلان روندهای تاریخی-اجتماعیِ منجر به تغییرِ ذوقِ معیارِ جامعه اند. با این حال، تحلیل دقیق آثار برخی از نخبگان خوشنویسی و ادبیات، ما را به این نتیجه شگفت رهنمون می کند که گاهی بیشترین خصلت های مشترکِ ساختاری میان این دو عرصه را در آثار خوشنویسان و شاعرانی می توان جست که هم روزگار نبوده اند. این ناهم روزگاری ها، گاه در مصادیقی مانند حافظ و میرعماد، با فاصله ای بیش از دو سده دیده می شود و گاه در شواهدی چون صائب و درویش با فاصله ای در حدود یک سده. پژوهش بینارشته ای حاضر به شیوه توصیفی-تحلیلی، برای نخستین بار با پرده برداشتن از وجود این ناهمسانیِ زمانی، با تکیه بر عنصر اغراق، در پی پاسخ به چراییِ مسئله و تبیین وجوهِ کمیّتیِ این اختلافِ زمانی است. براساس نتایج این پژوهش، اگرچه تحولاتِ اجتماعیِ هر دوره، خصلت های یکسانی را هم زمان به ادبیات و خوشنویسی می بخشد، اما به نظر می رسد سرعت تأثیر این تحولات در عناصر زبان و خط که مصالح و مواد اولیه ادبیات و خوشنویسی اند، یکسان نیست و بازنماییِ تحولات اجتماعی و تصرفاتِ ذوقیِ اجتماع در قلمروِ آواها و ساخت های لفظ-معنیِ آثار ادبی، سریع تر از جهان شکل ها و ساخت های شاکله-حالتِ آثار خوشنویسی رخ می دهد.
۱۱.

تحلیل پیوستار زمانی-مکانی داستان کوتاه زیارت اثر جلال آل احمد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پیوستار زمانی - مکانی ناهمخوانی مکانی و زمانی داستان کوتاه زیارت جلال آل احمد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : 0 تعداد دانلود : 0
«پیوستار زمانی-مکانی» یکی از شاخصه های بسیار مهم برای سنجش عینیت و واقع گرایی یک اثر داستانی است. با توجه به اهمیت این موضوع، مقاله حاضر بر آن است تا ضمن بررسی داستان کوتاه زیارت، اثر جلال آل احمد ابهامات موجود در داستان را به کمک وقایع تاریخی، نشانه های زمانی-مکانی و متغیرهای اجتماعی مورداشاره در بستر داستان، از منظر پیوستار زمانی-مکانی برطرف سازد. در این جستار که با تکیه بر منابع کتابخانه ای و سندکاوی و به شیوه توصیفی-تحلیلی نگاشته شده، ضمن پرداختن به مبانی نظری موضوع و نگاهی گذرا به خط فکری نویسنده، داستان به لحاظ حس زیارتی مکان، مبدأ و مقصد سفر، طول مسیر حرکت، زمان سفر و ناهمخوانی زمانی و مکانی مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که داستان مذکور علیرغم نشانه های زمانی-مکانی ، ابهاماتی را به لحاظ پیوستار زمانی-مکانی داراست و ناهمخوانی های زمانی و مکانی نیز در آن مشهود است که با ویژگی های یک اثر رئالیستی، که واقع گرایی از مشخصه های بارز آن است، مطابقت ندارد.
۱۲.

امتزاج افق ها در رمان جزیره سرگردانی: تأملی بر بنیاد نظریه گادامر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گادامر امتزاج افق ها گفت وگوی هرمنوتیکی پیش بینی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : 0 تعداد دانلود : 0
رمان جزیره سرگردانی نوشته سیمین دانشور، با روایتی چندلایه، تجربه های روایی شخصیت ها را در بستر چالش های اجتماعی، فرهنگی و تاریخی ایران معاصر بازتاب می دهد. این اثر با تمرکز بر تعاملات شخصیت ها و بازاندیشی در باورهایشان، فضایی برای تأمل در فرایند فهم انسانی و تحول آگاهی فراهم می کند. پژوهش حاضر با هدف تحلیل چگونگی بازنمایی مفاهیم پیش بینی، گفت وگوی هرمنوتیکی و امتزاج افق ها در ساختار روایی و شخصیت پردازی رمان، براساس نظریه هرمنوتیکی هانس-گئورگ گادامر انجام شده است. روش تحقیق کیفی است و با تحلیل محتوای دقیق روایت، گفتگوها و زمینه های تاریخی، کارکرد مفاهیم گادامری در متن بررسی شده است. یافته ها نشان می دهد که شخصیت ها، به ویژه «هستی»، از طریق تعامل با دیگران و مواجهه با دیدگاه های متفاوت، وارد فرایند تأویل می شوند. این فرایند که از گفت وگوهای میان شخصیت ها با باورهای سنتی و مدرن شکل می گیرد، به بازاندیشی در پیش بینی ها و درنهایت به امتزاج افق ها می انجامد. این امتزاج، به معنای آمیختگی دیدگاه های متفاوت و خلق فهمی نوین، در تحول فکری و عاطفی شخصیت ها نمود می یابد. درنتیجه، جزیره سرگردانی هم به عنوان اثری ادبی و هم به عنوان فضایی هرمنوتیکی برای فهم متقابل و بازسازی آگاهی انسانی قابل توجه است. این رمان، با نمایش کشاکش میان سنت و مدرنیته، عقلانیت و عرفان، و فردیت و جمع، آیینه ای از گفت وگوی فرهنگی و تاریخی ایران در آستانه تحولات اجتماعی است.

آرشیو

آرشیو شماره‌ها:
۳۰