پژوهش های ادبی و اجتماعی (اجتماعیات در ادب فارسی سابق)
اجتماعیات در ادب فارسی سال 4 بهار 1404 شماره 10 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزههای تخصصی:
رمان از زمان پیدایش آن تاکنون اصلی ترین گونه ادبی برای بازتاب زندگی زنان بوده است و نویسندگان زن برای انعکاس جنبه های مختلف اندیشه و زندگی خود از آن بیشترین بهره را برده اند. امروزه با عنایت به نقش اساسی زنان در رشد و پیشرفت جوامع و به تبع آن، ضرورت توجه به جایگاه و موقعیت آنان، لزوم پرداختن به دغدغه ها و مسائل زنان، آن هم از رهگذر مطالعه در رمان فارسی، بیش از پیش آشکار است. شهرنوش پارسی پور (1324) از جمله نویسندگان موفق و پرکار در عرصه ادبیات داستانی ایران است که بسیاری از آثار خود از جمله سگ و زمستان بلند (1355) و طوبا و معنای شب (1368) را با محوریت دادن به زنان نوشته است. این دو اثر نمایانگر وضعیت زندگی زنان ایرانی در دوره قاجار، انقلاب مشروطه و نیز عصر پهلوی است. در این پژوهش، با تمرکز بر افکار، دغدغه ها و کنش های شخصیت های زن این دو رمان تلاش می شود تا تصویری از جامعه و فرهنگ حاکم، نوع نگاه جامعه به زنان و نوع مواجهه جامعه با آنان و نهایتاً دگرگونی احتمالی سرمایه های زنان، نشان داده شود. به منظور دست یابی به این اهداف بر آنیم تا به بررسی و تحلیل میدان هایی که شخصیت های زن در آن ها حضور دارند و نیز میزان بهره مندی زنان از سرمایه های مختلف در این میدان ها، برپایه نظریه انواع سرمایه و میدان پیر بوردیو بپردازیم. بررسی ها نشان می دهد که با وجود محدودیت ها و فشارهای محیط مردسالار خانواده و اجتماع، زنان هرگز از تلاش برای هویت یابی و تغییر نگاه جامعه به خود، دست برنداشته اند و نه تنها با سرمایه صفر، بلکه گاهی صرفاً با سرمایه های منفی چون خرافات و عادت واره هایی همچون شایعه سازی و پذیرش آن، همچنان برای بهبود جایگاه خود تلاش کرده اند. بدیهی است که این تلاش ها در مواردی مفید و مؤثر بوده و در برخی موارد نیز ناکامی در پی داشته است.
نشانه شناسی اجتماعی رمان این خیابان سرعت گیر ندارد بر اساس نظریه پیر گیرو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رویکرد نشانه شناسی اجتماعی از زیر شاخه های علم نشانه شناسی است که با تبیین نشانه ها، معانی نهفته در متن را آشکار می سازد. این رویکرد بر دو حوزه رمزگان های هویت و نشانه های آداب معاشرت تکیه دارد. از آنجا که رمان این خیابان سرعت گیر ندارد یک رمان اجتماعی است، برای بررسی نشانه شناسی به ویژه با رویکرد اجتماعی ظرفیت زیادی دارد. هدف پژوهش حاضر این است که با تحلیل رمزگان ها و نشانه های اجتماعی اطلاعات ارزشمندی از بافت جامعه شهر نویسنده و وضعیت زنان این جامعه دریافت گردد. این پژوهش به شیوه توصیفی تحلیلی با استناد به منابع کتابخانه ای با رویکرد نشانه شناسی پی یرگیرو به این رمان پرداخته است. نتایج پژوهش نشان می دهد که مریم جهانی، نویسنده ای است که با بهره گیری از نشانه های اجتماعی، سعی دارد مشکلات و رنج زنانی که در بند جامعه ای زن ستیز گرفتار شده اند، بیان کند و آنان را نسبت به حق و حقوق خود آگاه سازد. بهره گیری نویسنده از نشانه های هویت و آداب معاشرت از مهم ترین نشانه ها برای بیان اعتراض نویسنده به مسائل اجتماعی و حاکمیت جامعه مردسالار است. شهره به عنوان شخصیت اصلی در مقابل تمام قوانین و سنت های مردسالارانه، ایستادگی می کند. بارزترین نقض هنجار در میان نشانه های اجتماعی، انتخاب شغل راننده تاکسی برای شخصیت اصلی است.
بررسی جامعه شناختی نقش شعر فارسی در موسیقی معاصر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شعر فارسی با موسیقی ایران همواره پیوند عمیقی داشته که حتی با ظهور جریان ترانه سرایی، شعر همچنان در بسیاری از آثار موسیقی، جایگزین ترانه می شود. این پژوهش با روش تحلیلی – توصیفی و با نظر به رویکرد جامعه شناسی ادبیات و دیدگاه لوسین گلدمن، نقش شعر فارسی را در موسیقی ایران تبیین کرده و به بررسی دلایل گرایش تولیدکنندگان موسیقی به شعر کلاسیک و نو و تحولات این دلایل در دوره های مختلف پرداخته است. در این میان تأثیر عوامل فرهنگی، سیاسی و اجتماعی بر جایگزینی شعر به جای ترانه و پیامدهای مثبت و منفی آن نیز مورد توجه بوده اند. نتایج تحقیق نشان می دهد که استفاده از شعر کلاسیک به دلایلی همچون جایگاه فاخر آن در فرهنگ ایرانی، نگرش دینی و مذهبی در جامعه پس از انقلاب اسلامی، سیاست های غرب ستیزانه، تحولات فرهنگی و پیشرفت های مدرنیته و ظرفیت های زبانی و ادبی شعر کلاسیک در دوره های زمانی مختلف، متفاوت است. گرایش به شعر آزاد و نو نیز اغلب به دلیل محتوای سیاسی و اجتماعی و زبان نمادین این نوع شعر است. جایگزینی شعر به جای ترانه، پیامدهای مثبتی همچون آشنایی بیشتر مخاطبان با شعر و ادبیات، ارتقاء دانش و سلیقه آنان، معرفی شاعران، افزایش کیفیت آثار موسیقی و تأثیر مثبت بر دیگر آثار و ترانه ها را به همراه دارد. پیامدهای منفی آن نیز عبارتند از: اثرگذاری منفی در کیفیت ترانه های دیگر، بیگانگی این آثار با زمان تولید اثر و تلفیق یا تغییر اشعار.
بررسی بینامتنیت میان اقتباس های سینمایی و جامعه مولدِ آن: استفاده از گفتمان خلاق در اقتباس سینمای هالیوود و بالیوود از رمان غرور و تعصب اثر جین آستن بر اساس نظریه لیندا هاچن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در حالی که "گفتمان وفاداری" در مطالعات اقتباس بر روی وفاداری اقتباس های سینمایی به متن مبدأ تأکید دارد، لیندا هاچن تأکید بر استفاده از گفتمان خلاق و خلاقیتِ اقتباس های سینمایی در ایجاد متنی نو در مقایسه با متن مادر دارد. به عقیده هاچن، برتریِ یک اقتباس بر دیگری در خلاقیتی است که موجب ایجادِ رابطه بینامتنی میان فیلم و متن مبدأ می شود. بنابراین نظریه هاچن به جای تمرکز بر "گفتمان وفاداری"، به بررسی راه هایی می پردازد که اقتباس های سینماییِ نوآورانه شکل می گیرند. این اقتباس ها با تمرکز بر مشکلات جامعه مولد خود، به متونی نو و ابتکاری تبدیل می شوند که از متن مبدأ زاده شده اند، اما در عین پیوند با آن، استقلال نیز دارند. ازاین رو، مطالعه حاضر به بررسی دو اقتباس سینمایی از رمان غرور و تعصب اثر جین آستن نویسنده بریتانیایی می پردازد. این پژوهش سعی بر پاسخ به این پرسش را دارد که این دو اقتباس چگونه گذشته جامعه ای که در رمان جین آستن به تصویر کشیده شده است را بر اساس زمان حالِ جامعه ای که این اقتباس های سینمایی در آن صورت گرفته است، بازنویسی می کنند. بدین منظور، یک اقتباس بالیوودی از این رمان به کارگردانیِ گوریندر چادها و یک اقتباس هالیوودی به کارگردانی رابرت لئونارد در این پژوهش مورد موشکافی قرار گرفته است. هدف مطالعه حاضر تجزیه و تحلیل این اقتباس ها از دیدگاه نظریه هاچن و بررسی روش هایی است که این دو اقتباسِ سینمایی با متن مبدأ روبرو شده اند و آن متن را با توجه به مشکلات جامعه ای که از آن برخاسته اند، تغییر داده اند. بر اساس یافته های این پژوهش، هر دو اقتباس، به طور خلاقانه ای، نه تنها با متن مبدأ بلکه با محیط اجتماعی، فرهنگی، و اقتصادی جامعه ای که در آن تولید شده اند، رابطه ای بینامتنی ایجاد کرده اند و بنابراین متن مبدأ را با انعکاس مشکلات اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی جامعه خود و بر اساس مقتضیات آن جامعه بازنویسی کرده اند.
سندیت جامعه شناختی ادبیات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جامعه شناسی ادبیات، حوزه ای میان رشته ای است که به بررسی رابطه دیالکتیکی میان ادبیات و جامعه می پردازد. جستار پیشِ رو، با تمرکز بر گزاره «سندیت جامعه شناختی ادبیات»، به تحلیل چگونگی بازتاب واقعیت های اجتماعی در متون ادبی و میزان اعتبار آن ها پرداخته است. در این مقاله، نخست مبانی نظری سندیت جامعه شناختی ادبیات از نظرگاه نظریه های جامعه شناسی ادبیات بررسی شده است. پژوهش حاضر با بهره گیری از روش تحلیلی و بررسی نظریه های بازتاب، بوردیو، فمینیستی و پسااستعماری، نشان می دهد که ادبیات افزون بر اینکه نمایان گر شرایط اجتماعی، تاریخی و طبقاتی جوامع باشد، عاملی تأثیرگذار در بازتاب واقعیت های اجتماعی است که سندیت آن به ژانر و بافت وابسته است. این نظریه ها هر کدام با تأکید بر جنبه ای خاص از ارتباط ادبیات و جامعه، چارچوب مفهومی این پژوهش را شکل می دهند. همچنین، مطالعات پیشین در این حوزه مرور شده و جایگاه متون ادبی در تحلیل های جامعه شناختی مورد ارزیابی قرار گرفته است. در موارد زیادی، نویسندگان آگاهانه یا ناخواسته، ساختارهای اجتماعی و قدرت را در آثار خود منعکس کرده و یا به چالش می کشند. با وجود این، کاملاً مشخص است که میزان سندیت داده های ادبی در تحلیل های جامعه شناختی، به عواملی همچون نیت مؤلف، ژانر اثر، مخاطب، هدف و بافت تاریخی-اجتماعی متن بستگی دارد. این پژوهش تأکید دارد که ادبیات، به ویژه در قالب های واقع گرایانه و تاریخی، می تواند سندی مکمل در مطالعات جامعه شناختی به شمار آید. در نتیجه، پیشنهاد می دهد که پژوهش های جامعه شناختی ادبیات، با تلفیق روش های کیفی و کمی، به تحلیل جامع تری از متون ادبی بپردازند تا بتوانند به فهم دقیق تری از تحولات اجتماعی و فرهنگی دست یابند.
خوانش پسااستعماری اندیشه جلال آل احمد: مورد مطالعه کتاب غرب زدگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی این مسئله می پردازد که اندیشه آل احمد چه نسبتی با غرب دارد؛ آیا اندیشه او در جهت گفتمان استعمار حرکت می کند یا قابلیت های مقاومت در این اندیشه موجود است؟ و حامل چه نوع مقاومتی است؟ آیا مقاومت فعالانه پیشه می کند یا مقاومت منفعلانه؟ هدف این پژوهش بررسی نسبت اندیشه آل احمد با غرب است. روش پژوهش تفسیری و نوع پژوهش بنیادی است. استراتژی پژوهش حاضر استفهامی است. چارچوب مفهومی پژوهش مطالعات پسااستعماری، به ویژه هومی بابا است. نمونه مورد مطالعه کتاب غرب زدگی جلال آل احمد و شیوه تحلیل وانوسازی ژاک دریدا است. یافته های پژوهش حاکی از پانزده تقابل دوگانه دارای رابطه سلسله مراتبی در متن است. صدای محذوف یا حاشیه ای متن صدای زنان و قاعده مسلط مردسالاری است. پیرنگ حاکم تراژدی است که قابلیتی کمدیک دارد. خوانش بین خطوط روایت مسلط و سازماندهی مجدد آن می گوید که آل احمد منتقد غرب زدگی و نه خود غرب است. با اتخاذ رویکردی اقتباسی می توان از طریق تلفیق عناصر تمدن غربی و فرهنگ بومی به خلق فضای فرهنگی سومی پرداخت که نه نفی و تسلیم فرهنگ غرب کند بلکه در عین ساخت و داشت ماشین گرفتار آن نبود و بدین ترتیب مقاومت در برابر استعمار نیز صورت پذیرد.