مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
موسیقی ایران
حوزههای تخصصی:
در رساله های کهن موسیقی، به مباحث مختلف موسیقی درمانی توجه شده است. هدف از این پژوهش، بررسی دیدگاه و نظرات در مورد مباحث مختلف موسیقی درمانی و همچنین میزان مطالب ارائه شده در این باب در رساله های موسیقی می باشد. گردآوری اطلاعات در این پژوهش به روش کتابخانه ای و فیش برداری از منابع مربوطه انجام پذیرفته و سپس به روش تطبیقی و تحلیل محتوا مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. تجزیه و تحلیل داده ها متمرکز بر بخش های تاثیر موسیقی در درمان از محتوای 12رساله موسیقی بین قرن های 4 تا 13ق می باشد. برای اهمیت میزان استفاده مباحث مربوط به موسیقی درمانی، تجزیه و تحلیل بر اساس تعداد واژه و صفحات مربوط به ابعاد موسیقی درمانی در هر رساله انجام گرفته است. یافته ها بر اساس کاربرد موسیقی در درمان از نظر: تاثیر انواع نغم؛ تاثیر نغم ادوار بر خلقیات انسان؛ تاثیر نغم ادوار در ارتباط با اوقات شبانه روز؛ رابطه درمانی مقامات و وترها با عناصر چهارگانه؛ و رابطه ایقاع با درمان دسته بندی شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که رابطه ایقاع با درمان و تاثیر نغم ادوار با خلقیات انسان بیشتر از بقیه مباحث مورد توجه مولفین رساله های کهن بوده است.
جهان-محلی شدن موسیقی مردم پسند: مضامین دینی در رپ ایرانی-فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
تاثیرپذیری فرهنگ های مردم پسند نقاط مختلف دنیا از یکدیگر در دهه های اخیر در قالب مفهوم جهانی شدن مطالعه شده است. در این دیدگاه اغلب از تاثیرپذیری و گاه تحت سلطه بودن فرهنگ های بومی از جانب فرهنگ غالب جهانی سخن گفته می شود. دیدگاه جهان-محلی شدن به عنوان کامل کننده یا جایگزینی برای جهانی شدن، در کنار عناصر جهانی به عناصر بومی نیز توجه دارد و امر جهانی را فی نفسه نقطه ی مقابل امر محلی نمی داند. از جمله عرصه هایی که در آن می توان پروژه های جهان-محلی شدن را مشاهده و مطالعه کرد موسیقی مردم پسند است. در این مقاله ما با نگاه جهان-محلی شدن، مضامین دینی در موسیقی رپ ایرانی-فارسی را مطالعه کردیم. موسیقی رپ ایرانی-فارسی، از سویی تاثیرگرفته از فرهنگ رپ جهانی (غربی) و از سوی دیگر تحت تاثیر فرهنگ بومی (ایرانی-اسلامی) است و مصداق فرآیند جهان-محلی شدن است. برای نشان دادن این وضعیت، مضامین دینی در این موسیقی با استفاده از الگوی دین داری گلاک و استارک مطالعه شده است. در این الگو ادیان جهان شامل ابعاد اعتقادی، مناسکی، فکری، تجربی و پیامدی دانسته شده اند. باید توجه داشت که این مقاله به دنبال تایید شرعی این نوع موسیقی نیست و تنها درصدد مطالعه نوع پرداختن آن به مضامین دینی است. در این مقاله با استفاده از این ابعاد دین داری، به سراغ تحلیل محتوای کیفی متن قطعه های موسیقی رپ ایرانی-فارسی رفتیم. نتایج نشان داد مفاهیم دینی به عنوان جنبه ای بومی در موسیقی رپ ایرانی-فارسی مشاهده می شوند.
علل گسست فرهنگ شنیداری موسیقی از اصالت های فرهنگی و هنری در ایران از دوره ناصری تا پهلوی اول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
133 - 148
حوزههای تخصصی:
گستره وسیع فرهنگ را می توان به فرهنگ رفتاری، دیداری، گفتاری و همچنین شنیداری تقسیم کرد. فرهنگ شنیداری کلیه اصواتی است که افراد جامعه به شکل انتخابی یا غیرعامدانه، در اثر عوامل انسانی یا طبیعی می شنوند. موسیقی بخشی از فرهنگ شنیداری بوده که فرهنگ شنیداری موسیقی نامیده می شود. تا دوره قاجار، فرهنگ شنیداری موسیقی ایرانی ریشه در اصالت های فرهنگی- هنری خود داشته که با ورود مدرنیته به ایران دچار گسست از معیارهای اصیل خود می شود. اطلاق معیار اصیل در حوزه موسیقی ایران شامل ارکان شعر، سازبندی، ساختار موسیقی و چیدمان نغمات می شود که ریشه در فرهنگ و هنر ایرانی داشته باشد. منظور از موسیقی ایرانی (کلاسیک، سنتی یا اصیل) موسیقی است که نمایانگر یک هویت موسیقی واحد و معیاری برای شناسایی موسیقی کشور باشد. پرسش اصلی این مقاله این است که چه عواملی باعث گسست فرهنگ شنیداری موسیقی ایران از معیارهای اصیل خود از دوره ناصری تا پهلوی اول شده است. روش تحقیق از نظر شیوه تحلیل به صورت کیفی و از لحاظ ماهیت از نوع تاریخی و توصیفی- تحلیلی بوده و اطلاعات لازم به روش کتابخانه ای جمع آوری شده است. نتایج نشان می دهد عواملی چون تحولات اجتماعی، سیاست ها و قوانین فرهنگی- هنری و نظام آموزشی در گسست فرهنگ شنیداری موسیقی ایرانی از اصالت های آن دخیل بوده اند که به دلیل تاثیر و تاثر عوامل مذکور و همپوشانی برخی از آنها با یکدیگر، این عوامل در ذیل چهار عامل کلی تجددگرایی، مراسم های مذهبی، حذف آموزش سازهای ایرانی در دوره پهلوی اول و رواج آموزش نت محور طبقه بندی و تحلیل شد.
مطالعه کیفی فاصله گیری فرهنگ شنیداری موسیقی ایران از ریشه های اصیل خود در دوره پهلوی دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
142 - 155
حوزههای تخصصی:
فرهنگ هر جامعه برآیند و بازتابگر ارزش ها، آداب و رسوم، نمادها و باورهایی است که تعامل های روزمره و تبادلات بین الذهانی کنشگران را جهت می بخشند و غالباً از بطن انواع تقابل ها و همیاری ها بر می خیزند. بخشی از این فرهنگ کلی بی تردید فرهنگ شنیداری است که سیر تکاملی خاص خود در تاریخ هر جامعه را دارد. هدف این پژوهش تحلیل زمینه های فاصله گرفتن فرهنگ شنیداری موسیقی از ریشه های اصیل خود در دوران پهلوی دوم است. این گسست از دوره ناصری با ورود موسیقی نظام به بدنه موسیقی ایرانی آغاز شد و عواملی چون تجددگرایی، مراسم مذهبی، حذف آموزش سازهای ایرانی و رواج آموزش نت محور آن را تشدید کردند. این فرایند بعدها نیز با تعمیق مدرنیته ایرانی در پهلوی دوم تداوم یافت و نهایتاً با رخداد انقلاب 1357 در مسیر دیگری افتاد. روش مورد استفاده از جنس کیفی و از نوع تاریخی و توصیفی- تحلیلی است و داده ها به شیوه اسنادی گردآوری شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که از دوره پهلوی دوم تا انقلاب 1357؛ رادیو و تلویزیون، سالن های اجرا و کافه ها، ضبط و پخش آثار موسیقی و مراکز فرهنگی بر علل قبلی افزوده شدند. هر چند تلاش هایی در جهت احیای موسیقی ایرانی صورت گرفت اما نتوانست در مقابل موجی که حامل موسیقی غیرایرانی بود مقاومت لازم را نشان دهد. لذا موسیقی ایرانی فقط در متن مواجهه با موسیقی غربی و در تقابل و تبادل با آن توانست به کار خود ادامه بدهد.
تحلیل تطبیقی شیوه های پیشنهادی آفرینش موسیقی ایرانی در آثار مکتوب فرهاد فخرالدینی و شریف لطفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برخی از آهنگسازانِ ایرانی پس از تحصیل تعالیمِ آهنگسازیِ موسیقیِ کلاسیکِ غرب و باتوجّه به نوع شناختشان از ویژگی های موسیقیِ ایرانی، به خلق آثاری پرداخته اند. در این میان فرهاد فخرالدینی و شریف لطفی روش هایی را جهتِ آفرینشِ اثری موسیقایی بر اساسِ موسیقیِ ایرانی به صورت مکتوب ارائه کرده اند. پژوهش حاضر از نوع کیفی و با روش توصیفی تحلیلی با بهره گیری از روش اسنادی و مطالعه ی نظام مند منابع کتابخانه ای، الکترونیکی و مصاحبه، به تحلیل و تطبیقِ شیوه ها و استخراج شباهت ها و تفاوت هایی که این دو در شیوه های پیشنهادی آفرینش خود ارائه کرده اند، پرداخته شده و این دیدگاه ها با دیدگاه سایر افراد در این حوزه ها مقایسه شده است. نتایج نشان می دهد که واژه ی آفرینش نزد فخرالدینی و لطفی با دو تعبیر استفاده شده است: 1. وجود خلاقیت در ساخت اثر و 2. تأکید بر تمایز میانِ شیوه ی ساخت اثر بر اساسِ موسیقیِ فرهنگ های غیراروپایی با اروپایی. هم چُنین ترکیبِ موسیقیِ ایران نیز با دو تعبیر به کاربرده شده است: 1. استفاده از مُتیف و گوشه ها که در ردیف موسیقی ایران آمده است و 2. استفاده از گام های مستخرج از ملُدی های موسیقی دستگاهی و محلی ایران. با توجه به پاسخ مصاحبه شوندگان درباره ی ملُدی، بافت (هارمنی و کنترپوآن)، فرم و ریتم، هر دو بدون درنظرگرفتن مواردی که از عناصر موسیقی ایرانی استفاده می کنند، روشی متفاوت با شیوه ی آفرینش در موسیقی غربی ارائه نکرده اند.