فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۶۱ تا ۶۸۰ مورد از کل ۱۷٬۹۴۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقدمه: خودکارآمدی دارای تاثیرات انگیزشی چشمگیری می باشد. افراد دارای خودکارآمدی بالا، سازگاری بهتری داشته و در فعالیت هایی شرکت خواهند کرد که عملکرد و قابلیت های آنها را تسریع می بخشد. هدف از این مطالعه تعیین ارتباط بین خودکارآمدی و اشتیاق تحصیلی دانشجویان رشته تکنولوژی اتاق عمل استان خوزستان بود. روش ها: این مطالعه توصیفی همبستگی در سال 1400 بر روی 225 نفر از دانشجویان رشته تکنولوژی اتاق عمل به روش نمونه گیری طبقه ای انجام شد. داده ها با استفاده از پرسشنامه های خودکارآمدی تحصیلی CASES)) و اشتیاق تحصیلی Fredriks به صورت خودگزارشی جمع آوری گردید. جهت آنالیز داده ها از نرم افزار 19spss و آزمون های آماری توصیفی و تحلیلی استفاده شد. یافته ها: براساس نتایج میانگین نمره خودکارآمدی (05/105) و اشتیاق تحصیلی(28/46) دانشجویان تکنولوژی اتاق عمل بالاتر از حد متوسط بوده و بین خودکارآمدی با ابعاد شناختی، عاطفی و رفتاری اشتیاق تحصیلی در تمام سال های تحصیلی بجز سال چهارم ارتباط مثبت و معناداری وجود داشت(05/0> P). نتایج به تفکیک شهرستان نشان داد که بیشترین خودکارآمدی به ترتیب مربوط به دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی آبادان، شوشتر، اهواز، بهبهان و دزفول است. همچنین بیشترین اشتیاق تحصیلی مربوط به دانشجویان دزفول، اهواز، شوشتر، آبادان و بهبهان می باشد. نتیجه گیری: با توجه به اینکه نمره خودکارآمدی و اشتیاق تحصیلی دانشجویان تکنولوژی اتاق عمل بالاتر از حد متوسط می باشد، جهت ارتقاء هرچه بیشتر خودکارآمدی و اشتیاق تحصیلی، برنامه ریزی های کاربردی توسط مسئولین ذیربط با هدف تقویت مهارت های خودکارآمدی و رفع عوامل منجر به کاهش اشتیاق تحصیلی پیشنهاد می گردد.
اثربخشی برنامه توانمندسازی حسی- حرکتی خانواده محور بر توان خواندن و یادگیری دانش آموزان با نشانگان داون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کودکان استثنایی سال ۲۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۹۱)
67 - 76
حوزههای تخصصی:
هدف:پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی برنامه توانمندسازی حسی- حرکتی خانواده محور بر توان خواندن دانش آموزان با نشانگان داون انجام شد. روش: طرح پژوهش، نیمه آزما یشی از نوع پیش- آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان با نشانگان داون شهرستا ن کاشان در سال تحصیلی ١٤٠١-١٤٠٠ بود. نمونه پژوهش شامل ٣٠ دانش آموز در دامنه سنی ٨ تا ١٢ سال بود که با روش نمونه گیر ی در دسترس انتخاب و در دو گروه ١٥ نفری آزمایش و کنترل گمارده شد. ابزار جمع آوری اطلاعات آزمون خواندن و نارساخوانی کرمی نوری و مرادی (١٣٨٤) بود. جهت تحلیل داده ها از آزمون کواریانس استفاده شد.یافته ها: نتایج نشان داد که از لحاظ توان خواندن تفاوت معناداری میان گروه آزما یش و کنترل وجود دارد (٠/٠١>p). نتیجه گیری: در نتیجه، میتوان برنامه توانمندسازی حسی - حرکتی خانواده محور را به عنوان مداخله ای مناسب جهت بهبود توان خواندن دانش آموزان با نشانگان داون پیشنهاد نمود.
مطالعه نظام مند پژوهش های مداخله ای هنری و نقش آن بر بهبود مشکلات کودکان طیف اتیسم در سال های 1380 تا 1400(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کودکان استثنایی سال ۲۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۹۱)
77 - 95
حوزههای تخصصی:
هدف: با افزایش مبتلایان به اختلال اتیسم انواع مداخلات جهت بهبود شرایط این افراد روبه فزونی است. مطالعه نظا ممند حاضر با هدف مطالعه مداخلات هنری با تمرکز بر اختلالات طیف اتیسم است. روش: بررسی مقالات مربوط به سالهای ١٣٨٠ تا ١٤٠٠ در مجلات داخلی و خارجی، رساله ها، پایاننامهه ا و کتاب های تالیفی داخلی است و در نهایت شانزده پژوهش با توجه به مدل «کُت» تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که مداخلات هنری مرتبط با افراد طیف اتیسم مداخله ای حمایتی- تسکینی، شامل: موسیقی، حرکات ریتمیک، نمایش، نقاشی و سفال است. بیشترین درصد پژوهش ها به موسیقی درمانی و کمترین به سفال درمانی تعلق دارد. این کودکان در اوایل دوره قادر به استفاده صحیح از ابزارهای هنری و بیان احساسات نبودند و در پایان، این مهم محقق میشود. درمانگر نقش تسهیل کننده و یاریگر دارد. اهداف مداخلات هنری، به عنوان بستر و زمینه درمان، در تمامی پژوهش ها همراستا با نتایج در دو حوزه اصلی: بهبود مهارت های ارتباطی - اجتماعی و کاهش مشکلات رفتاری کلیشه ای، محدود و تکراری است. نتیجه گیری: با توجه به شواهد توصیفی محدود در شرح ویژگی های شرکت کنندگان، درمانگران و فضای انجام کار، تحقیقات مبسوط روند انجام مداخلات هنری با افراد طیف اتیسم توصیه میشود.
از رهبری آموزشی تا رهبری برای یادگیری (گزارش پایش آموزش و پرورش جهانی 2025- 2024)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر، مروری اجمالی آخرین گزارش پایش آموزش و پرورش جهانی[1]، تحت عنوان رهبری در آموزش و پرورش با تاکید بر رهبری برای یادگیری[2] است. در این گزارش تاکیدشده است که رهبری در آموزش و پرورش، اهمیت زیادی دارد. وجود رهبرانِ قوی برای کمک به تغییر مؤسسات، سیستم ها و جوامع به سمت بهتر شدن، ضروری است. رهبران قوی با دیگر همکاران، همیاری می کنند تا به اهداف مشترک دست یابند. در سطح مدرسه ای، رهبران همان مدیران مدارس هستند، و همه مسئولیت های مدرسه ای به دوش آن ها است. در سطح سیستم، رهبران، کارمندان دولتی هستند که به عنوان مقامات ناحیه ای، ناظران یا برنامه ریزان فعالیت می کنند. در سطح اجتماعی، آنها رهبران سیاسی و طیف وسیعی از افراد، اعم از اتحادیه ها و پژوهشگران گرفته تا جامعه مدنی و رسانه ها هستند، که به شکل دهی اهداف آموزش و پرورش کمک می کنند. این گزارش که بطور ویژه "رهبری برای یادگیری" نام دارد، استدلال می کند که رهبران آموزشی، تنها و صرفا چیزی در حد یک مدیر نیستند، بلکه آن ها عاملان تغییر هستند که به زمان، اعتماد و حمایت نیاز دارند تا بر تنظیم یک چشم انداز و توسعه افرادی که خدمت می کنند و با آن ها کار می کنند، تمرکز کنند. این گزارش خواستار سرمایه گذاری و توانمندسازی رهبران مدارس و سیستم ها است. باید فرایندهای استخدام منصفانه و فرصت های رشد وجود داشته باشد که نقش های کامل رهبران را به رسمیت بشناسد. همچنین، رهبری زمانی بهترین نتیجه را می دهد که اصل آن در مقیاس کوچک تر به اشتراک گذاشته شود و دیگران را توانمند کند تا در نقش های خود رهبری کنند. در این گزارش تاکیدشده است که هیچ سبک رهبری واحدی وجود ندارد که کارساز باشد. این به این معنی است که سبک ها متفاوت هستند و این کاملاً طبیعی است. با این حال، تمام تحقیقات نشان می دهند که نیاز حیاتی به رهبران قوی برای بهبود مستمر کیفیت آموزش وجود دارد. رهبران مدارس، از معلمانی تشکیل شده است که تنها برای تغییر نتایج دانش آموزان تلاش می کنند این در حالی است که رهبران اصلی، سیاست مدارانی هستند که تأثیر زیادی در تعیین اولویت های ملّی برای آموزش عادلانه و فراگیر دارند.
تأثیرآموزش به روش یادگیری فاصله دار بر یادگیری یادداری و علاقه به درس ریاضی دانش آموزان دختر کم توان ذهنی آموزش پذیر شهر اراک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: کارآمدی نظام آموزش و پرورش در هر جامعه ای در گرو توجه به برنامه های جامع آموزشی کلیه کودکان از جمله کودکان استثنایی و ارائه آموزش موثر به آنها است. استفاده از برنامه های آموزشی مناسب می تواند این گروه از دانش آموزان را برای رسیدن به اهداف مطلوب آموزشی یاری دهد. پژوهش حاضر با هدف کلی تاثیر آموزش به روش یادگیری فاصله دار بر یادگیری، یاد داری و علاقه به درس ریاضی دانش آموزان دخترکم توان ذهنی آموزش پذیر پایه سوم ابتدایی آموزشگاه استثنایی امیر ابراهیمی فخار شهر اراک در سال تحصیلی 98-1397صورت پذیرفته است. مواد و روش: این پژوهش از نوع تحقیقات کاربردی است و برای رسیدن به هدف ازروش شبه تجربی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه استفاده شد. شرکت کنندگان در پژوهش ۲۸ نفر از دانش آموزان دختر کم توان ذهنی آموزش پذیر پایه سوم ابتدایی اراک بودند که به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش شامل آزمون یادگیری و یادداری درس ریاضی و پرسشنامه علاقه به درس هارتر(2005) بود. روش تجزیه و تحلیل داده ها:روش آماری عبارت بود از شاخص های آمار توصیفی و آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر و آزمون تحلیل کوواریانس که با استفاده از نرم افزار spss نسخه ۲۲ به دست آمده است. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که تاثیر آموزش به روش یادگیری فاصله دار بر میزان یادگیری، یادداری و علاقه به درس ریاضی دانش آموزان دختر کم توان ذهنی آموزش پذیر شهر اراک معنادار است. نتیجه گیری: بر اساس یافته های این پژوهش می توان گفت که چنانچه معلمان دانش آموزان کم توان ذهنی آموزش پذیر از آموزش به روش یادگیری فاصله دار استفاده نمایند می توانند میزان یادگیری، یادداری و علاقه به درس ریاضی را در دانش آموزان کم توان ذهنی آموزش پذیر افزایش دهند.
اثربخشی کاربست رویکرد رجیو امیلیا بر یادگیری درس علوم تجربی دانش آموزان پایه سوم ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر کاربست رویکرد رجیو امیلیا بر یادگیری درس علوم تجربی پایه سوم ابتدایی است. این پژوهش به روش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و گروه کنترل نابرابر انجام شد. جامعه آماری پژوهش را دانش آموزان پایه سوم ابتدایی شهر اندیمشک در سال تحصیلی ۱۴۰۲-۱۴۰۱ تشکیل دادند که از میان آن ها دبستان پسرانه مدرس با 100 دانش آموز پایه سوم به عنوان نمونه انتخاب شد و به طور تصادفی، ۵۰ نفر از آن ها در دو گروه آزمایش (۲۵ نفر) و کنترل (۲۵ نفر) دسته بندی شدند. گروه آزمایش با الهام از رویکرد رجیو امیلیا و گروه کنترل با روش متداول به مدت 15 جلسه آموزش دیدند. جمع آوری داده ها با آزمون پژوهشگرساخته درس علوم انجام شد. روایی ابزار توسط معلمان و اساتید تأیید شد و پایایی آن از طریق آزمون آلفای کرونباخ 865/0 به دست آمد. تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS انجام شد. نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیره نشان داد رویکرد رجیو امیلیا میزان یادگیری دانش آموزان پایه سوم ابتدایی در درس علوم را در هر سه سطح واقعیت ها (81/309F=؛ 001/0P=)، مفاهیم و مهارت های اساسی (67/150F=؛ 001/0P=)، به کارگیری آموخته های موقعیت های جدید (26/144F=؛ 001/0P=) و کل (98/279F=؛ 001/0P=) به طرزی معنادار افزایش داده است. همچنین، ضریب اندازه اثر نشان داد در مجموع، 85 درصد تفاوت دو گروه آزمایش و کنترل به مداخله آزمایشی، یعنی کاربست رویکرد رجیو امیلیا (001/0P<)، مربوط می شود. این مطالعه نشان داد با به کارگیری رویکرد رجیو امیلیا به عنوان رویکردی اکتشافی، تکوینی و سازنده گرا، یادگیری دانش آموزان ممکن است در هر سه سطح (واقعیت ها، مفاهیم و مهارت های اساسی و به کارگیری آموخته ها در موقعیت های جدید) افزایش یابد؛ از این رو، به کارگیری و استفاده از این رویکرد برای آموزش اثربخش علوم تجربی به دانش آموزان دوره ابتدایی پیشنهاد می شود.
واکاوی تربیت اخلاقی در پرتو هرمنوتیک روایی پل ریکور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره ۱۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
126 - 107
حوزههای تخصصی:
پژوهش هایی که در زمینه تربیت اخلاقی انجام شده به گونه ای بوده است که به دلیل روشن نبودن زمینه فلسفی رویکردها و روش های آن، باعث شده که چالش ها و مناقشات زیادی به وجود آورد و تردیدها و ابهام ها هم چنان برقرار بماند. بنابراین هدف مقاله حاضر، آن است که با تأمل در آرای هرمنوتیکی اخلاقی پل ریکور و با مبنا قرار دادن آن به صورت یک مدل در قالب هویت اخلاقی و هویت روایی، به دلالت های آن در تربیت اخلاقی پرداخته شود. روش پژوهش در این تحقیق، کیفی و از نوع هرمنوتیکی است. به این معنی که برای به دست آوردن مقوله ها (اهداف، اصول و روش) از دور هرمنوتیکی جزء (برداشت مفسر) به کل (متن)، و کل به جزء تا پختگی مفهوم مورد نظر استفاده شده است. شایان ذکر است که این جریان حلقوی فهم، متعلق به گادامر است و با قوس هرمنوتیکی ریکور متفاوت. برای ریکور، فرآیند فهم، مسیری غیرحلقوی و از سطح به عمق و سرانجام پذیر است و دوری بی پایان نیست. یافته ها نشان می دهد که پرورش عزت نفس اخلاقی، یادگیری مفهوم خیر و غایات اخلاقی (حدوسط ها)، تقویت خودآیینی مقید (پرورش دلسوزی انتقادی) را می توان به عنوان اهداف تربیت اخلاقی رویکرد روایی پل ریکور برگزید. هم-چنین با قرار دادن اصل هایی هم چون آزادی در تخیل، همدلی، اقتدار، همکاری و کار گروهی، دانش آموزان را در جهت وصول به آن اهداف سوق داد. روش های تربیتی ای نظیر روش گفتگویی (دیالکتیک) و روش یادگیری از طریق نمایش هم، شیوه هایی برای آموزش اخلاقی مورد نظر هستند که به تحقق این رویکرد در هماهنگی با اصول یاد شده یاری می رسانند.
الگوی برساخت آزادی علمی در جامعه دانشگاهی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره ۲۰ زمستان ۱۴۰۳شماره ۴
163 - 178
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به دنبال شناخت فرایند برساخته شدن آزادی علمی در جامعه دانشگاهی ایران بوده و با استفاده از رویکرد کیفی و راهبرد نظریه مبنایی انجام شده است. مشارکت کنندگان 17 نفر از اعضای هیئت علمی با مرتبه دانشیاری به بالا از دانشگاه ها و پژوهشگاه های تابعه وزارت عتف بودند. نمونه گیری هدفمند (و نظری) و با بیشینه تنوع انجام شد. برای جمع آوری داده ها از پروتکل مصاحبه عمیق استفاده شد و مصاحبه ها تا زمان رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. در تحلیل داده ها از رویکرد نظام مند اشتراوس و کوربین استفاده شد .برای اعتباربخشی یافته ها از ملاک های چهارگانه گوبا و لینکلن استفاده شد. یافته های پژوهش مبتنی بر 38 مقوله محوری و 13 مقوله گزینشی بود که بر اساس رویکرد نظام مند اشتراوس و کوربین در الگوی نهایی جایگذاری شدند. پدیده محوری به صورت دو هسته ای با عنوان «عرف دانشگاهی و سوژه دانشگاهی ناگزیر» نام گذاری شد. عاملان دانشگاهی راهبردهایی مانند «هویت دانشگاهی بازاندیشانه، پیله عافیت و سرمایه گذاری در خود» را برای مواجهه با پدیده محوری برگزیده اند. برونداد این سازوکار، راهبردها و تعاملات درنهایت به کنش ورزی احتیاطی در ساحت دانشگاهی انجامیده است که آن را «آزادی دانشگاهی اضطرابی» نام نهاده ایم.
اثربخشی آموزش تعامل مادر-کودک بر اساس الگوی پرسید بر فلسفه فراهیجانی مادران و مشکلات هیجانی رفتاری فرزندان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۵
99 - 136
حوزههای تخصصی:
با توجه به افزایش شیوع اختلالات هیجانی -رفتاری در فرزندان و چالش هایی که این فرزندان و خانواده های آنان را درگیر می کند، بالا بردن سطح کیفیت تعاملات خانوادگی مخصوصاً تعامل مادران با فرزندان، اهمیت پیدا می کند. هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی آموزش تعامل مادر -کودک بر اساس الگوی پرسید، بر فلسفه فراهیجانی مادران و مشکلات هیجانی-رفتاری در فرزندان بود. این پژوهش، یک پژوهش نیمه آزمایشی، از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری، مادران فرزندان دارای اختلالات هیجانی رفتاری در شهر اصفهان در سال 1401 بودند که 30 نفر از این جامعه به عنوان نمونه انتخاب شده و 15 نفر به صورت تصادفی در گروه آزمایش و 15 نفر نیز به تصادف در گروه کنترل گمارش شدند. مادران گروه آزمایش، در 6 جلسه 60 دقیقه ای آموزش تعامل مادر-کودک بر اساس الگوی پرسید، شرکت کردند و گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند. هر دو گروه، ابزارهای پژوهش شامل: پرسشنامه فلسفه فراهیجانی ایولینی کو (۲۰۰۶) و سیاهه اختلالات رفتاری آخنباخ (2001) را قبل و بعد از مداخله تکمیل کردند. داده ها با آزمون تحلیل کوواریانس با استفاده از آخرین نسخه نرم افزار SPSS(26.00) تحلیل شدند. یافته ها نشان داد، مقادیر هر دو متغیر در گروه کنترل و آزمایش در مرحله پس آزمون دارای تفاوت معنادار بودند (سطح معناداری کمتر از 05/0)؛ بنابراین این مداخله بر (فلسفه فراهیجانی (568/201 =F و P=0001/0) و مشکلات هیجانی و رفتاری (588/36=F و 0001/0=P))، تأثیر مثبت و معناداری در سطح 05/0=α داشت. لذا تعامل مادر-کودک بر اساس الگوی پرسید، در بهبود فلسفه فراهیجانی مادران و کاهش مشکلات هیجانی-رفتاری در نوجوانان ۱۱-۱۴ سال مؤثر است. با توجه به اهمیت عملکرد مادر در ارتباط با فرزندان، ارائه آموزش به مادران در جهت تقویت ارتباط با فرزند، در کاهش و کنترل مشکلات هیجانی و رفتاری فرزندان، می تواند مؤثر واقع شود.
آسیب شناسی و مدل سازی مشکلات تدریس معلمین زبان انگلیسی مدارس دوره ی متوسطه اول و دوم در شهرستان جهرم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال ۱۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۲
1 - 32
حوزههای تخصصی:
هدف از مقاله حاضر، آسیب شناسی و مدلسازی مشکلات تدریس معلمین زبان انگلیسی مدارس دوره متوسطه در شهرستان جهرم بود. به این منظور برای 35 نفر از معلمین، یک دوره تربیت معلم (TTC) برگزار شد تا ضمن ارتقای کیفیت آموزش، معلمین بتوانند تجربیات خود را به اشتراک گذاشته و در مورد معضلات و موانع موجود تبادل نظر کنند. همچنین، 10 کلاس درس زبان انگلیسی مورد مشاهده قرار گرفت و از معلمین این کلاس ها مصاحبه بعمل آمد. پس از جمع آوری و آنالیز داده ها، با استفاده از روش کیفی کدگذاری کوربین و استراوس (۲۰۰۸ )، مدلی از مشکلات تدریس زبان انگلیسی ارائه گردید. در این مدل، مشکلات آموزش و یادگیری به دو گروه اصلی مشکلات فردی و محیطی تقسیم گردید. همچنین نمودار میله ای بسامد هر یک از انواع مشکلات نشان داد که معضلات مربوط به سطح دانش زبان آموزان و سیستم آموزشی بالاترین بسامد را به خود اختصاص دادند.
انطباق مسائل ریاضی منتشرشده پایه چهارم مطالعه تیمز 2019 با محتوا و مسائل کتاب های درسی ریاضی ایران و ژاپن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال ۲۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۹۰
7 - 31
حوزههای تخصصی:
مطالعات بین المللی تطبیقی مانند تیمز با فراهم آوردن داده هایی از عملکرد آموزشی کشورهای مختلف، امکان بررسی و مقایسه میزان اثربخشی برنامه های درسی و کتاب های درسی کشورها را در اختیار قرار می دهند. ژاپن مانند ایران دارای یک برنامه درسی ملی است؛ اما به دلیل اینکه در ادوار مختلفِ مطالعه تیمز در مقایسه با ایران عملکرد خیلی بهتری دارد، برای مقایسه با ایران انتخاب شد. هدف پژوهش حاضر، تطبیق ده مسئله منتشرشده تیمز 2019 با محتوا و مسائل کتاب های ریاضی پایه های اول تا چهارم ایران و ژاپن است. در این پژوهش، از نسخه انگلیسی کتاب های ژاپنی استفاده شده است. جامعه آماری را کتاب های درسی ریاضی پایه های اول تا چهارم ایران و ژاپن تشکیل می دهند. روش پژوهش نیز توصیفی تحلیلی تطبیقی بوده است. نتایج نشان دادند که شش مسئله از این ده مسئله، دارای نمونه مشابه در کتاب های درسی ایران هستند و کتاب های ریاضی بررسی شده ژاپن دارای پنج مسئله مشابه با این مسائل هستند. همچنین نتایج نشان دادند که فارغ از ارائه شدن یا نشدن محتوا و مسئله مشابه در کتاب درسی، در همه مسائل، درصد پاسخ های درست دانش آموزان پایه چهارم ایرانی به جز مسئله با موضوع تقارن، به نسبت دانش آموزان ژاپنی پایین تر بود. درباره حیطه های شناختی مختلف مسائل تیمز، فارغ از اینکه مسئله مطرح شده دارای چه حیطه شناختی است، به جز مسئله تقارن، عملکرد دانش آموزان ایرانی به نسبت همتایان ژاپنی پایین تر بود. متصدیان آموزش ریاضی می توانند از نتایج این پژوهش استفاده کنند.
طراحی و اعتبار سنجی الگوی شایستگی اعضای هیات علمی دانشگاه فرهنگیان مبتنی بر اسناد بالادستی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
98 - 115
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: هدف پژوهش حاضر طراحی و اعتبارسنجی الگوی شایستگی اعضای هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان بوده است.
روش شناسی پژوهش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نوع روش تحقیق آمیخته و به صورت کیفی و کمی انجام یافته است. میدان مطالعه پژوهش در بخش کیفی شامل سند تحول بنیادین آموزش وپرورش، بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی و آیین نامه ارتقاء دانشگاه فرهنگیان بوده است که به صورت سرشماری به عنوان نمونه مورد تحلیل قرارگرفته است. در بخش کمی جامعه آماری را اساتید پردیس های دانشگاه فرهنگیان استان آذربایجان شرقی به تعداد 260 نفر تشکیل داده است که بر اساس جدول مورگان حجم نمونه 152 نفر برآورد و با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه ای در طیف 10 درجه ای مبتنی بر اسناد بالادستی است. به منظور تحلیل داده های کیفی از روش تحلیل مضمون و برای تحلیل داده های کمی از آزمون های T تک نمونه ای، تحلیل عاملی با استفاده از نرم افزار AMOS به منظور مدل سازی ساختاری و شاخص های برازش استفاده شد.
یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که الگوی شایستگی اعضای هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان دارای 2 مضمون فراگیر شایستگی های حرفه ای و پایه در قالب 6 بعد آموزشی و پژوهشی، فرهنگی و اجتماعی، نگرشی، جهادی و انقلابی، اخلاقی و معنوی، شخصیتی و 78 مضمون پایه است.
بحث و نتیجه گیری: نتایج این پژوهش می تواند به عنوان مبنایی برای ایجاد تغییرات مطلوب در سنجش و ارتقاء شایستگی ها، برنامه های خود توسعه ای ، برنامه های توسعه حرفه ای و توسعه تعهد حرفه ای اعضای هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان قرار گیرد که منجر به تعالی نظام تربیت معلم کشور شود.
تحلیل عناصر صحنه و پیرنگ در رمان "موت صغیر" اثر محمدحسن علوان
حوزههای تخصصی:
محمدحسن علوان، یکی از نویسندگان برجسته ادبیات عربی و عربستان سعودی است که تاکنون رمان های متعددی از وی به زیور طبع آراسته شده که تعدادی از آن ها برنده جوایز معتبر ادبی شده اند. در میان آثار او، رمان «موت صغیر» که سرگذشتی توأم با تخیّل از زندگی عارف مشهور، محی الدین ابن عربی است، در سال 2017 م برنده جایزه معتبر بوکر عربی شده است. جستار حاضر کوشیده است با استفاده از روش توصیفی- حلیلی و با بهره گیری از ابزار کتابخانه ای به بررسی و تحلیل عناصر صحنه و پیرنگ در این رمان مشهور بپردازد. نتایج پژوهش بیانگر آن است که علوان به خوبی با فضای داستان نویسی آشنا بوده و با استفاده از تکنیک خاص این فن، توانسته است مخاطب را با داستان همراه سازد. علی رغم حجم بالای رمان، نویسنده توانسته با استفاده از دو نوع پیرنگ: پیرنگ اصلی که زندگی نامه آمیخته با تخیّل ابن عربی است و پیرنگ فرعی که حوادثی پیرامون حفظ و نگهداری کتاب خطیِ "فتوحات مکیه" ابن عربی است، مخاطب را به خواندن ادامه داستان ترغیب سازد. از دیگر نقاط بارز توجه در هنر داستان نویسیِ علوان، دقت فراوان وی در توصیف فضا و صحنه و مکانی است که متن در آن جاری گشته یا حادثه ای در آن روی داده است.
ارائه مولفه های معلم تحول آفرین بر پایه اسناد بالادستی نظام آموزش و پرورش و اندیشه های تربیتی آیت الله خامنه ای
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ارائه مولفه های معلم تحول آفرین بر پایه اسناد بالادستی نظام آموزش و پرورش و اندیشه های تربیتی آیت الله خامنه ای است. روش پژوهش اکتشافی و استنباطی بوده، و جامعه آماری پژوهش نیز مشتمل بر اسناد بالادستی نظام آموزش و پرورش و بیانات مقام معظم رهبری است. نتایج حاکی از آن است که مربی و معلم در اندیشه های تربیتی رهبر انقلاب و سند تحول بنیادین، رکن اصلی تحول در نظام آموزشی به شمار می آیند. همچنین تحول آفرینی نیازمند کسب شایستگی ها و صلاحیت های علمی، اخلاقی و عملی- مهارتی و حرفه ای است. تحول آفرینی نیازمند برخورداری معلم از شادابی و سرزندگی درونی و باطنی است که رابطه مستقیمی در آفرینش تحول دارد. در نتیجه می توان گفت، برای اینکه نظام آموزشی و تربیتی در جامعه اسلامی کشور ایران شاهد تحولات آموزشی و تربیتی در مقام عمل باشد، نیازمند دو امر مهم است، امر اول این است که رویکرد حاکم در آموزش، رویکرد تلفیق علم و دین در بستر هم آوایی آموزش و تربیت در سایه یکدیگر است. امر دوم این است که تربیت متربی به صورت تربیت تمام ساحتی در ساحت های شش گانه تربیتی باشد، تا تربیت تعالی و تکاملی فرد محقق گردد.
اثربخشی طرح واره درمانی گروهی بر تنظیم شناختی و رفتاری هیجان در مادران دارای فرزند با اختلال یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۳
201 - 227
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر ارزیابی اثربخشی طرح واره درمانی بر تنظیم شناختی و رفتاری هیجان در مادران دارای فرزند با اختلال یادگیری بود. این پژوهش بر اساس هدف از نوع کاربردی با طرح نیمه آزمایشی همراه با پیش آزمون پ س آزم ون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش م ادران دارای ک ودک با اختلال یادگیری شهر تهران در شش ماهه اول سال 1400 بود. نمونه پژوهش شامل 30 نفر از این مادران بود که به روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه نهایی انتخاب و به صورت تصادفی در دو گ روه آزم ایش و گ واه ق رار گرفتن د (هر گروه 15 نفر). از مقیاس تنظیم شناختی هیجان توسط گرانفسکی و کرایچ (2002) و تنظیم رفتاری هیجان توسط گرانفسکی و کرایج (2019) استفاده شد. گروه آزمایش هشت جلسه آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی دریافت کردند و گروه گواه هیچ آموزشی دریافت نکردند. نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که استرس ادراک شده و تنظیم رفتار هیجان در گروه آزمایش به طور معناداری (01/0>P) از گروه گواه متفاوت بود. لذا می توان گفت طرح واره درمانی می تواند جهت تنظیم شناختی و رفتاری هیجان در مادران دارای فرزند با اختلال یادگیری مورداستفاده قرار گیرد.
مدل رهبری اثربخش معلمان فاقد صلاحیت در مدارس ابتدایی: کاربردی از نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های رهبری آموزشی سال ۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۰
6 - 48
حوزههای تخصصی:
کشف تجارب اعضای آموزشی جامعه مدرسه از به کارگیری معلمان فاقد صلاحیت و تعامل با آنان در مدارس و تبیین نحوه برخورد این معلمان با اعضای آموزشی مدرسه، دانش آموزان و والدین آنان از اهداف پژوهش کیفی حاضر هستند. روش پژوهش، داده بنیاد با رویکردی سیستماتیک است که با نمونه گیری هدفمند و از طریق مصاحبه با 46 نفر از شرکت کنندگان که اعضای جامعه مدرسه شهر سنندج بودند، در سه مرحله کدگذاری نظری مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت، تعداد 211 کدباز، 60 کد محوری و 17 کد گزینشی از داده ها احصا و با نرم افزار 2020 MAXQDA مدلی نهایی از آن ها استخراج گردید. مشارکت کنندگان، به مسائل معیشتی وفرهنگی معلمان و سیاست زدگی آموزش وپرورش بعنوان زمینه های موجودجذب معلمان فاقدصلاحیت؛ نقص در شیوه های استخدامی و دیوان سالاری معیوب در نظام آموزشی جهت دلایل استخدام این معلمان؛ پشتیبانی از توسعه حرفه ای، کمک به ارتقای رضایت شغلی و اجرای اقدامات تنبیهی بعنوان راهکارهایی جهت تعامل با این معلمان و مهارت های سه گانه مدیران(فنی، انسانی و ادراکی)جهت عوامل مؤثر و دخیل در رهبری آنان اشاره کرده اند. ارائه نتایج در دو بعد و دخالت دادن دانش آموزان و والدین آن ها در فرایند مصاحبه از نوآوری های این پژوهش است. براساس نتایج، تعداد بسیار کمی از این معلمان تغییر کردند و عملکرد تحصیلی مطلوب عاید شده است؛ اما بسیاری از این معلمان متحول نشده و بی توجهی به ابعاد روانی– اجتماعی دانش آموزان، ضعف در برقراری روابط انسانی، غیرحرفه ای گرایی و بازدهی نامطلوب آموزشی را در پرونده کاری خود بر جای گذاشته اند.
بررسی نقش واسطه ای تأثیر مثبت کودک بر خانواده در رابطه بین پذیرش روان شناختی و پذیرش کودک کم توان ذهنی خفیف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش واسطه ای تأثیر مثبت کودک بر خانواده در رابطه میان پذیرش روان شناختی و پذیرش کودک کم توان ذهنی بود. روش: این پژوهش توصیفی-همبستگی و از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش تمام مادران دارای کودک کم توان ذهنی سا کن شهر اصفهان در سال 1399 بودند که 200 نفر به صورت نمونه گیری در دسترس، براساس نسبت تعداد نمونه به تعداد متغیرهای مستقل، انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل، پرسشنامه تأثیر مثبت کودک بر خانواده )بهر، مورفی و سامرز، 1992 (، مقیاس تحول زندگی ) LTS ( )لی، هانگ و جو، 2014 ( و مقیاس پذیرش-عمل )بوند، هایز و زیتل، 2011 ( بود. داده ها با تحلیل همبستگی و معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار SMART_PLS3 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد، پذیرش روان شناختی هم به صورت مستقیم و هم از طریق تأثیر مثبت کودک بر خانواده بر پذیرش کودک کم توان ذهنی اثر مثبت معنادار دارد ) 05 / P>0 (، همچنین تأثیر مثبت کودک بر خانواده با پذیرش کودک کم توان ذهنی رابطه مثبت معنا دار دارد ) 05 / .)P>0 نتیجه گیری: براساس یافته های پژوهش می توان گفت، مربیان مرا کز نگهداری از کودکان کم توان ذهنی با برگزاری جلساتی برای والدین به منظور افزایش پذیرش روان شناختی به پذیرش کودک کمک نمایند.
نقش میانجیگرانه مثبت اندیشی در رابطه بین احساس تنهایی و پرخاشگری با خلق افسرده دانش آموزان 8 تا 12 سال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۶ پاییز ۱۴۰۳شماره ۳
152 - 171
حوزههای تخصصی:
مقدمه: خلق افسرده از عوامل مهم افت عملکردتحصیلی درمیان دانش آموزان است. هدف پژوهش حاضر تعیین نقش میانجیگرانه مثبت اندیشی در رابطه بین احساس تنهایی، پرخاشگری و خلق افسرده دانش آموزان است. روش پژوهش: مطالعه از نوع توصیف-همبستگی است. جامعه آماری کلیه دانش آموزان دختر و پسر مقطع ابتدایی شهر رشت در سال 1400-1399 بودند که به روش نمونه گیری خوشه ای دومرحله ای انتخاب و به پرسشنامه های مثبت اندیشی اینگرام و ویسنیکی (1988)، علائم مرضی کودکان(گادو و اسپرافکین، 1994)، افسردگی کودکان کواکس (1981) و احساس تنهایی آشر و ویلر (1985) پاسخ دادند. داده ها با مدل معادلات ساختاری و نرم افزارهایSPSS وAMOS نسخه 22 تحلیل شدند. به منظور تحلیل روابط میانجی از روش بوت استرپ در برنامه ماکروپریچر و هایز(2008)استفاده شد. یافته ها: الگوی ساختاری اصلاح شده احساس تنهایی و پرخاشگری با خلق افسرده از طریق میانجیگری مثبت اندیشی برازش مطلوبی به دست آورد (005/0 RSMEA= ، 011/1 2/df=χ). تحلیل همبستگی پیرسون نشان داد بین تنهایی و خلق افسرده با مثبت اندیشی رابطه منفی و معناداری وجود دارد (به ترتیب 297/0 - r= ، 05/0 P< ؛469/0 - r= ، 01/0 P<). بین احساس تنهایی و پرخاشگری با خلق افسرده رابطه مثبت و معناداری وجود دارد(به ترتیب 466/0 r= ، 01/0 P< ؛ 505/0 r= ، 01/0 P<). تحلیل بوت استراپ آشکار ساخت مثبت اندیشی قادربه میانجیگری رابطه بین پرخاشگری و خلق افسرده نیست اما در رابطه بین احساس تنهایی و خلق افسرده میانجی گری نمود (001/0p<).نتیجه گیری: رابطه بین پرخاشگری و خلق افسرده آنقدر نیروند است که مثبت اندیشی قادر به کاهش رابطه میان آن دو نیست. با این وجود مثبت اندیشی قادر است اثرات مخرب احساس تنهایی را برخلق افسرده کاهش دهد.
تأملی در دستاورد های تربیتی خلق محتوای الکترونیکی با مشارکت دانش آموزان دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۳۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۵۹
۱۰۶-۸۵
حوزههای تخصصی:
با توسعه محیطهای یادگیری الکترونیکی و ترکیب آنها در محیطهای یادگیری حضوری، برخی از معلمان برای طراحی فعالیتهای یادگیری از این محیطها استفاده می کنند. استفاده از ظرفیتهای این محیطها می تواند به بهبود کیفیت آموزش و افزایش بازده های یادگیری کمک کند. هدف این پژوهش، شناسایی دستاوردهای تربیتی تولید محتوای الکترونیکی با مشارکت دانش آموزان دوره ابتدایی بود. این پژوهش با رویکرد کیفی و به روش پدیدارشناسی توصیفی انجام گرفته است. مشارکت کنندگان در آن 20 تن از معلمان فعال در زمینه خلق محتوای الکترونیکی ناحیه یک و دو همدان بودند که با شیوه ملاک- محور انتخاب شدند. مصاحبه ها تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته گردآوری و پس از پیاده سازی به روش تحلیل مضمون مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که خلق محتوا به منزله فعالیت یادگیری در برنامه درسی دوره ابتدایی، دستاوردهای شناختی، فنی، فراشناختی و انگیزشی مهمی به همراه دارد. از لحاظ فنی، تولید محتوای الکترونیکی، مهارت تولید، ویرایش صدا و تصویر، کار با سخت افزارها و نرم افزارهای گوناگون، ویدئوکلیپ سازی و مهارت جستجوگری در اینترنت را در دانش آموزان تقویت و از منظر شناختی، به فراهم ساختن شرایط یادگیری عمیق و پایدار، پرورش تفکر نقادانه، خلاقانه و تقویت یادگیری کمک می کند. همچنین از منظر فراشناختی، تولید محتوای الکترونیکی به دانش آموزان کمک می کند تا تواناییهای خود، ماهیت تکالیف و نحوه ارزیابی کیفیت آنها را بهتر درک کنند و از بعد انگیزشی نیز درگیری در تولید محتوای الکترونیکی انگیزه درونی دانش آموزان را تقویت و آنها را نسبت به یادگیری موضوع درسی و یادگیری علاقه مندتر می سازد. با توجه به یافته های این پژوهش، پیشنهادهایی پژوهشی و کاربردی برای کنشگران و پژوهشگران ارائه شده است.
ارائه مدل ساختاری کمک طلبی بر اساس خودتعیین گری و شکفتگی با میانجیگری درگیری تحصیلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۳۹ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۶۰
۲۲۲-۲۰۵
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه کمک طلبی با خودتعیین گری و شکفتگی با میانجیگری درگیری تحصیلی، به روش همبستگی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه مدارس دولتی شهر تهران در سال تحصیلی 99-1398 بودند. نمونه ای به حجم 539 دانش آموز با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و به پرسشنامه های کمک طلبی رایان و پنتریچ(1997)، درگیری تحصیلی شافلی و بکر(2006)، نیازهای اساسی خودتعیین گری دسی و رایان(1993) و مقیاس شکفتگی دینر و همکاران(2009) پاسخ دادند. داده های حاصل از پژوهش با نرم افزار SPSS-23 و AMOS-23 تحلیل شدند. یافته ها نشان دادند که مدل ساختاری کمک طلبی بر اساس خودتعیین گری و شکفتگی با نقش میانجی درگیری تحصیلی دانش آموزان با داده های تجربی برازشی مناسب داشت. بین خودتعیین گری، شکفتگی و درگیری تحصیلی با کمک طلبی رابطه ای معنادار وجود دارد. همچنین درگیری تحصیلی نقش واسطه ای در پیش بینی کمک طلبی بر اساس خودتعیین گری داشت. نقش واسطه ای درگیری تحصیلی در پیش بینی کمک طلبی بر اساس شکفتگی معنادار نبود. با توجه به نتایج پژوهش حاضر می توان گفت که میزان کمک طلبی تحصیلی دانش آموزان به طور مستقیم براساس خودتعیین گری و شکفتگی و به صورت غیرمس تقیم براساس درگیری تحصیلی دانش آموزان پیش بینی می شود.