فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۴۱ تا ۷۶۰ مورد از کل ۱۸٬۲۳۳ مورد.
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۴
145 - 186
حوزههای تخصصی:
در جامعه ناشنوایان و کم شنوایان باتوجه به محدودیت های ارتباطی، احتمال ابتلا به اختلالات سلامت روان بیشتر است، این محدودیت ارتباطی و انزوا احتمال ابتلا به اختلالات اعتیادی را بیشتر می کند، همچنین منابع پژوهشی اختلالات اعتیادی در افراد با آسیب شنوایی بسیار محدود و کمبود آن احساس می شود؛ بنابراین هدف اصلی این پژوهش بررسی مرور سیستماتیک انواع اختلالات اعتیادی در جامعه کم شنوایان و ناشنوایان بود. جامعه آماری، انواع اختلالات اعتیادی در افراد با آسیب شنوایی که طی 11 سال اخیر (1390-1401) در منابع فارسی و 18 سال اخیر (2005-2023) در منابع انگلیسی، در قالب مقالات چاپ شده در مجلات علمی - پژوهشی انجام شد. به منظور یافتن مقالات فارسی جستجوی اینترنتی کلیدواژه های: اعتیاد و ناشنوایان، الکل و ناشنوایان، مصرف مواد و ناشنوایان، سیگار و ناشنوایان، شبکه های اجتماعی و ناشنوایان در پایگاه های داخلی: بانک اطلاعات نشریات کشور مگ ایران، سیلویکا، پایگاه اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی و پژوهشگاه اطلاعات و مدارک علمی ایران، صورت گرفت. برای مقالات انگلیسی پایگاه های خارجی، ساینس دایرکت، IEEE PubMed، Springer، PsychInfo و Web of Science موردبررسی قرار گرفت. پس از بررسی مقالات 100 مقاله انگلیسی و فارسی انتخاب شد. نتایج بررسی نشان داد، بیشترین فراوانی اختلالات اعتیادی در افراد با آسیب شنوایی مربوط به مصرف مواد (66/41 درصد)، مصرف سیگار (25 درصد) و مصرف الکل (83/20 درصد) است. دراین بین اعتیاد به شبکه های مجازی (5/12 درصد) کمترین فراوانی به خود اختصاص داده است. باتوجه به نتایج این پژوهش ضرورت پیشگیری و آموزش فراگیر مهارت های ارتباطی برای جامعه ناشنوایان و کم شنوایان ضروری است.
طراحی و اعتباریابی بسته یادگیری داستان سرایی دیجیتال برند شخصی برای دانشجویان تکنولوژی آموزشی دانشگاه علامه طباطبائی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
210 - 232
حوزههای تخصصی:
زمینه: در دنیای پر رقابت کسب وکار هر کس بتواند روایتی جذاب تر از خود و توانایی های حرفه ای اش به اشتراک بگذارد، آینده شغلی خویش را تضمین کرده است. حال، داستان سرایی دیجیتال برند شخصی می تواند این مهم را تحقق بخشد. هدف: هدف این پژوهش طراحی بسته یادگیری مبتنی بر مدل داستان سرایی دیجیتال برند شخصی برای دانشجویان تکنولوژی آموزشی دانشگاه علامه طباطبائی و اعتباریابی آن بود. روش: پژوهش حاضر با رویکرد کیفی انجام شد، گردآوری داده ها از طریق مصاحبه صورت گرفت و به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از روش تحلیل مضمون استفاده شد. جامعه پژوهش تمامی متخصصان و اساتید در حوزه برندسازی شخصی بودند. روش نمونه گیری هدفمند از نوع ملاکی بود. اعتباریابی بسته یادگیری از طریق بررسی روایی محتوایی انجام گرفت و ابزار گردآوری داده ها جهت اعتباریابی پرسشنامه محقق ساخته بود. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که چارچوب بسته یادگیری مبتنی بر مدل یادگیری داستان سرایی دیجیتال برند شخصی شامل 8 جلسه می باشد که 4 بعد و 15 مؤلفه مدل یادگیری داستان سرایی برند شخصی را پوشش داده است. این بسته مبتنی بر پرسشنامه CVR و CVI تکمیل شده توسط متخصصان از روایی محتوایی مطلوبی برخوردار است. نتیجه گیری:نتایج نشان داد که بسته یادگیری داستان سرایی دیجیتال برند شخصی برای دانشجویان به عنوان ابزاری جامع و قدرتمند می تواند در اشتغال یابی و توسعه حرفه ای دانشجویان آموزش عالی مورد استفاده قرار گیرد.
مقایسه اثربخشی آموزش تنظیم هیجان و آموزش ذهن آگاهی بر پرخاشگری دانش آموزان دختر دارای عملکرد تحصیلی پایین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره ۲۰ بهار ۱۴۰۳شماره ۱
109 - 118
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق، مقایسه اثربخشی آموزش تنظیم هیجان و آموزش ذهن آگاهی بر پرخاشگری دانش آموزان دختر دارای عملکرد تحصیلی پایین در دوره اول متوسطه شهر تبریز بود. طرح تحقیق از نوع شبه آزمایشی با دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل بود. جامعه آماری را تمامی دانش آموزان دختر دارای عملکرد تحصیلی پایین در دوره اول متوسطه شهر تبریز تشکیل می داد و از میان آنها 75 نفر به روش هدفمند به عنوان نمونه پژوهشی انتخاب شدند و به طور تصادفی در سه گروه (دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل) جایگزین شدند. ابزارهای گرد آوری داده ها عبارت بودند از: پرسشنامه پرخاشگری باس و پری. بسته آموزش تنظیم هیجان در یک گروه آزمایشی و بسته آموزش ذهن آگاهی در گروه آزمایشی دیگر اجرا شد. گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. فرضیه های پژوهش با استفاده از تحلیل کواریانس یکراهه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها حاکی از آن بود که روش آموزش تنظیم هیجان در مقایسه با آموزش ذهن آگاهی در کاهش پرخاشگری اثربخشی بیشتری داشت و در گروه کنترل تغییر چندانی مشاهده نشد. نتایج نشان داد استفاده از روش های آموزش تنظیم هیجان و ذهن آگاهی در کاهش پرخاشگری دانش آموزان دارای عملکرد تحصیلی پایین مؤثر است.
بررسی تاثیر رهبری مشارکتی بر رفتار نوآورانه با نقش میانجی تصمیم گیری استراتژیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های رهبری آموزشی سال ۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۹
40 - 58
حوزههای تخصصی:
نوآوری، اساس توسعه و ماندگاری سیستم های اجتم اعی ب وده و دس تیابی ب ه ن وآوری، نیازمن د رفت ار نوآورانه است. در میان انواع مختلف سبک های رهبری و تصمیم گیری، تاثیر نسبی و متفاوت آنها در ایجاد رفت ار نوآوران ه، رهبری مشارکتی و تصمیم گیری استراتژیک نی ز نقش اساسی در بروز این چنین رفتارها دارد. بنابراین، این پژوهش با هدف بررسی تاثیر رهبری مشارکتی بر رفتار نوآورانه با نقش میانجی تصمیم گیری استراتژیک انجام شده است. روش تحقیق توصیفی _ همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی معلمان دوره ابتدایی ناحیه دو شهر کرمانشاه به تعداد 1150 نفر بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای 291 نفر از معلمان جهت مطالعه انتخاب شدند. برای گردآوری داده های پژوهش از پرسشنامه های استاندارد رهبری مشارکتی، تصمیم گیری استراتژیک و رفتار نوآورانه استفاده شد. برای تعیین پایایی و روایی پرسشنامه ها آزمون-های آلفای کرانباخ و تحلیل عاملی تأییدی به کار گرفته شد. داده های تحقیق پس از جمع آوری با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و مدل معادلات ساختاری در نرم افزارهای آماری Lisrel وSPSS تحلیل شدند. نتایج به دست آمده نشان داد که رهبری مشارکتی اثرمستقیم و معنادار بر رفتارنوآورانه ندارد(r=0/48) اما رهبری مشارکتی اثر مستقیم و معنادار بر تصمیم گیری استراتژیک دارد(r=0/73) و تصمیم گیری استراتژیک اثر مستقیم و معنادار بر رفتار نوآورانه دارد(r=0/57) و در نهایت رهبری مشارکتی با نقش میانجی تصمیم گیری استراتژیک اثر غیر مستقیم، مثبت و معنی دار بر رفتارنوآورانه دارد.
شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر نقش تصویر سازی ذهنی دانشگاه علامه طباطبایی در رهبری مؤثر آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های رهبری آموزشی سال ۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۹
144 - 167
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف:هدف از انجام پژوهش حاضر اولویت بندی عوامل موثر بر نقش تصویر سازی ذهنی دانشگاه علامه طباطبایی در رهبری موثر آموزشی استروش: پژوهش حاضر بر حسب هدف یک تحقیق کاربردی و از نظر روش تحقیق توصیفی- پیمایشی می-باشد. جامعه آماری پژوهش شامل خبرگان دانشگاه علامه طباطبایی شهر تهران و روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای است که مطابق فرمول کوکران و جدول مورگان ، حجم نمونه 12 نفر خبره تعیین شد. یافته ها: به منظور شناسایی عوامل تصویر سازی ذهنی از رویکرد ANP بهره گرفته شده است. اوزان به دست آمده مطابق دیدگاه خبرگان نشان می دهد شهرت با وزن 182/0 نسبت به سایر عوامل از اهمیت بالاتری برخوردار است و در بین مولفه های آن نیز، خدمت دهی به جامعه دارای بیشترین اهمیت (وزن نسبی= 227/0 ، وزن نهایی= 041/0) می باشد. در نهایت آموزش و پژوهش (وزن 121/0) دارای کمترین اهمیت است که در بین مولفه های آن، ارتباط با صنعت دارای بیشترین اهمیت (وزن نسبی= 199/0 ، وزن نهایی= 024/0
نقش میانجیگرانه مثبت اندیشی در رابطه بین احساس تنهایی و پرخاشگری با خلق افسرده دانش آموزان 8 تا 12 سال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۶ پاییز ۱۴۰۳شماره ۳
152 - 171
حوزههای تخصصی:
مقدمه: خلق افسرده از عوامل مهم افت عملکردتحصیلی درمیان دانش آموزان است. هدف پژوهش حاضر تعیین نقش میانجیگرانه مثبت اندیشی در رابطه بین احساس تنهایی، پرخاشگری و خلق افسرده دانش آموزان است. روش پژوهش: مطالعه از نوع توصیف-همبستگی است. جامعه آماری کلیه دانش آموزان دختر و پسر مقطع ابتدایی شهر رشت در سال 1400-1399 بودند که به روش نمونه گیری خوشه ای دومرحله ای انتخاب و به پرسشنامه های مثبت اندیشی اینگرام و ویسنیکی (1988)، علائم مرضی کودکان(گادو و اسپرافکین، 1994)، افسردگی کودکان کواکس (1981) و احساس تنهایی آشر و ویلر (1985) پاسخ دادند. داده ها با مدل معادلات ساختاری و نرم افزارهایSPSS وAMOS نسخه 22 تحلیل شدند. به منظور تحلیل روابط میانجی از روش بوت استرپ در برنامه ماکروپریچر و هایز(2008)استفاده شد. یافته ها: الگوی ساختاری اصلاح شده احساس تنهایی و پرخاشگری با خلق افسرده از طریق میانجیگری مثبت اندیشی برازش مطلوبی به دست آورد (005/0 RSMEA= ، 011/1 2/df=χ). تحلیل همبستگی پیرسون نشان داد بین تنهایی و خلق افسرده با مثبت اندیشی رابطه منفی و معناداری وجود دارد (به ترتیب 297/0 - r= ، 05/0 P< ؛469/0 - r= ، 01/0 P<). بین احساس تنهایی و پرخاشگری با خلق افسرده رابطه مثبت و معناداری وجود دارد(به ترتیب 466/0 r= ، 01/0 P< ؛ 505/0 r= ، 01/0 P<). تحلیل بوت استراپ آشکار ساخت مثبت اندیشی قادربه میانجیگری رابطه بین پرخاشگری و خلق افسرده نیست اما در رابطه بین احساس تنهایی و خلق افسرده میانجی گری نمود (001/0p<).نتیجه گیری: رابطه بین پرخاشگری و خلق افسرده آنقدر نیروند است که مثبت اندیشی قادر به کاهش رابطه میان آن دو نیست. با این وجود مثبت اندیشی قادر است اثرات مخرب احساس تنهایی را برخلق افسرده کاهش دهد.
واکاوی مضامین ارزش شناختی سند تحول بنیادین آموزش و پرورش در مواجهه با بحران های اخلاقی جامعه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۶ پاییز ۱۴۰۳شماره ۳
185 - 202
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش شناسایی مبانی ارزش شناسی سند ملّی آموزش و پرورش در مواجهه با بحران های اخلاقی در جامعه بوده است. تحقیق از نوع کیفی و بر اساس روش تحلیل مضمون است. جامعه پژوهش در این پژوهش شامل تحلیل سند تحول بنیادین آموزش و پرورش و کلیه کتب و منابع نوشته شده پیرامون مبحث مبانی اخلاقی و زیبایی شناسی است. برای جمع آوری اطلاعات از شیوه فیش برداری از کتب و منابع مرتبط استفاده گردیده است. روش تجزیه و تحلیل اطلاعات، روش تحلیل مضمون است. برای این منظور از روش کدگذاری موضوعی سه مرحله ای استفاده شد و داده ها در قالب کدگذاری اساسی و سازمان دهنده و فراگیر مورد تحلیل و دسته بندی قرار گرفتند و در نهایت به ارائه الگو پرداخته شده است. نتایج به دست آمده نشان داد مبانی ارزش شناسی سند ملّی آموزش و پرورش در مواجهه با بحران های اخلاقی، در بعد اخلاقی، مشتمل بر 24 کد سازمان دهنده و سه کد فراگیر شامل اخلاق اعتقادی،اخلاق عمومی و پایه و اخلاق سیاسی اجتماعی است و در بعد زیبایی شناسی شامل 13 کد سازمان دهنده و چهار کد فراگیر شامل زیبایی شناسی معنوی، زیبایی شناسی اخلاقی، زیبایی شناسی محسوس و زیبایی شناسی هنری که می تواند در امر تعلیم و تربیت مورد توجه قرار گیرد. بر این اساس، مبانی ارزش شناسی سند به طور خلاصه باید تابع مقولاتی مانند: اخلاق دینی، سرمایه معنوی، حیات طیبه، اعتقاد به حکومت عدل مهدوی، ولایت مداری، سرمایه اخلاقی، تربیت ارزشی، رویکرد مجابی، تربیت منش باشد.
مقایسه اثربخشی آموزش استعاره های زبان فارسی با روش آمیخته و روش بسته آموزشی الکترونیکی بر انگیزه پیشرفت در دانش آموزان با آسیب شنوایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش استعاره های زبان فارسی با کاربست روش آمیخته و روش بسته آموزشی الکترونیکی بر انگیزه پیشرفت و خودپنداره در دانش آموزان با آسیب شنوایی بود. روش کار: جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان با آسیب شنوایی پایه نهم دوره اول متوسطه شهر تهران بودند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند تعداد 45 نفر از آنان انتخاب و به صورت تصادفی در گروه های آزمایشی و کنترل (هر گروه 15 نفر) جایگزین شدند. به منظور گردآوری اطلاعات از پرسشنامه انگیزه پیشرفت هرمنس (1970)، استفاده شد. روش پژوهش از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. گروه های آزمایش تحت آموزش استعاره های زبان فارسی با روش آمیخته (8 جلسه) و روش الکترونیکی (8 جلسه) قرار گرفتند و گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای به جز آموزشهای رسمی مدرسه دریافت نکردند. داده ها با استفاده از آزمون آماری تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش استعاره های زبان فارسی با کاربست روش آمیخته و الکترونیکی بر انگیزه پیشرفت دانش آموزان با آسیب شنوایی اثربخش بود. بین اثر بخشی گروه آموزش با روش آمیخته و روش آموزشی الکترونیکی بر انگیزه پیشرفت تفاوت معنی داری به نفع گروه آموزشی الکترونیکی وجود داشت. نتیجه گیری: با توجه اهمیت آموزش زبان فارسی به دانش آموزان با آسیب شنوایی برای آموزش استعاره های زبان فارسی لازم است از روشهای متنوعی استفاده شود و چنین روشهایی به عنوان آموزش مکمل در مدارس توصیه می شود.
نقش واسطه ای اشتیاق سازمانی در رابطه بین غرور سازمانی و منزلت شغلی معلمان مقطع ابتدایی کازرون
منبع:
انگاره های نو در تحقیقات آموزشی سال ۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
90 - 108
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف:هدف از انجام این تحقیق نقش واسطه ای اشتیاق سازمانی در رابطه بین غرور سازمانی و منزلت شغلی معلمان مقطع ابتدایی کازرون بوده است.
روش پژوهش: با توجه به ماهیت تحقیق، توصیفی پیمایشی از شاخه میدانی می باشد . جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه معلمان مقطع ابتدائی شهرستان کازرون به تعداد 213 نفر بوده که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 137 نفر به عنوان حجم نمونه به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شده اند. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه غرور سازمانی لوئیس ( 1998 )، پرسشنامه منزلت شغلی هاکمن و اولدهام (1979) و پرسشنامه اشتیاق شغلی شافلی و همکاران ( 2002 ) استفاده شد . روائی پرسش نامه ها توسط اساتید محترم مورد تأیید قرار گرفت و پایائی آن ها نیز با اجرای اولیه در نمونه ای به تعداد 30 نفر تأیید شد. ضریب پایایی پرسشنامه ها برای متغیر غرور سازمانی898/0 ، منزلت شغلی 856/0 و اشتیاق شغلی 781/0 برآورد شده است. به منظور بررسی آزمون فرضیات تحقیق از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده شده است.
یافته ها:یافته های تحقیق حاکی از آن است که غرور سازمانی و منزلت شغلی با نقش واسطه ای اشتیاق سازمانی در معلمان مقطع ابتدائی شهرستان کازرون رابطه دارد.
تجربه ی زیسته ی معلمان مدارس چندپایه روستایی از عوامل پرخاشگری دانش آموزان ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۶ بهار ۱۴۰۳شماره ۱
97 - 110
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر باهدف بررسی تجربه زیسته ی معلمان مدارس چندپایه روستایی از عوامل پرخاشگری دانش آموزان ابتدایی انجام گرفت.مطالعه حاضر از نوع کیفی و مبتنی بر رویکرد پدیدار شناسی بود. روش: در این مطالعه 20 معلم دوره ابتدایی ازمدارس چند پایه روستایی که در سال 1402-1401 مشغول به تدریس بودند به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند.داده ها با استفاده از مصاحبه نیمه ساختار یافته گرداوری شد، وبرای تجزیه و تحلیل داده ها از روش پدیدارشناسی اسمیت استفاده شد؛که طی آن 5 مضمون اصلی و 27مضمون فرعی از داده ها استخراج گردید. یافته ها: یافته ها نشان داد که در تعریف پرخاشگری،مصادیق رفتار پرخاشگری و علت های زمینه ساز پرخاشگری با پیشینه همسویی وجود دارد،اما در رابطه با عملکرد معلمان در برابر پرخاشگری نتایج متفاتی دیده شد؛ معلمان بنا بر سبک شخصی قوانینی که در کلاس دایر می کنند از روش های مختلفی در برابر با پرخاشگری ، ازجمله صحبت کردن و موعظه، عصبانیت و نشان دادن خشم، تنبیه بدنی،ارجاع به مدیر مدرسه،به کارگیری تکنیک های اصلاح رفتار،ارجاع به مشاور،فراخواندن والدین به مدرسه،یادآوری قوانین انظباطی و استفاده ازمکانیزم نمره دهی،ایجاد یک فضای صمیمی استفاده می کردند.
اثربخشی درمان مبتنی بر فیلیال تراپی همراه با بازی های رایانه ای بر اختلال استرس پس از سانحه در کودکان 10-8 سال زلزله دیده استان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کودکان استثنایی سال ۲۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۹۱)
49 - 66
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر، با هدف اثر بخشی درمان فیلیال تراپی به همراه بازی های رایانه ای برکاهش میزان علائم اختلال استرس پس از در کودکان -١٠ ٨ سال زلزله ١ سانحه ٢ دیده استان کرمانشاه بود. فیلیالتراپی نوعی روش بازی درمانی خانواده محور است که از بازی به عنوان وسیله ای برای کمک به والدین و کودکان استفاده میکند تا بتوانند با هم ارتباط برقرار کنند، روی مشکلات شان کار و روابط شان را قوی تر کنند (اوکانور١٩٩٧،). روش: این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون و پیگیری همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه کودکان دارای تشخیص اختلال استرس پس از سانحه ناشی از زلزله و ساکن مناطق مختلف زلزله زده استان کرمانشاه، درنیمه اول سال ١٣٩٧ بودند. از میان آنها ٢٤ نفر که دارای تشخیص اختلال استرس پس از سانحه بودند، به روش نمونه گیری دردسترس وارد پژوهش شدند و به طور تصادفی در گروه آزمایش و گروه کنترل، اختصاص یافتند. گروه آزمایش، ٨ جلسه فیلیالتراپی همراه با بازی های رایانه ای دریافت کردند؛ در حالی که افراد گروه کنترل، هیچ مداخله ای دریافت نکردند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه چک لیست اختلال استرس پس از سانحه بود (ودرز، هومن، هوسکا و کین ١٩٩٤؛ گودرزی، ١٣٨٢). یافته ها: داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس مختلط تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد، درمان فیلیالتراپی به همراه بازی های رایانه ای درکاهش شدت علائم اختلال استرس پس از سانحه در کودکان مذکور، در تمامی ابعاد به طور معنی داری مؤثر بوده است (٠/٠٥>P). نتیجه گیری: بر اساس پژوهش حاضر، میتوان نتیجه گرفت فیلیالتراپی به همراه بازیهای رایانهای به مثابه یک روش درمانی کمکی و اثربخش برای کاهش علائم اختلال استرس پس از سانحه در این کودکان میباشد. با وجود این، تعمیم این تاثیر به پژوهش های بیشتری نیاز دارد.
مقایسه سبک های هویتی و سبک های دلبستگی در نوجوانان بزهکار و غیر بزهکار شهر قم
منبع:
انگاره های نو در تحقیقات آموزشی سال ۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
51 - 68
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: بزهکاری در دوران نوجوانی از الگوهای رفتاری نابهنجار است که روند طبیعی زندگی نوجوان و اطرافیان را با آسیب جدی مواجه می سازد. این پژوهش با هدف مقایسه سبک های هویتی و سبک های دلبستگی در نوجوانان بزهکار و غیربزهکار شهر قم انجام شد. روش شناسی پژوهش: پژوهش توصیفی-مقطعی و از نوع علّی-مقایسه ای (پس رویدادی) بود. تمامی نوجوانان بزهکار ساکن در کانون اصلاح و تربیت و همچنین، نوجوانان عادی شهر قم در سال 1402 جمعیت آماری پژوهش را تشکیل دادند، که از بین آن ها با روش نمونه گیری در دسترس تعداد 60 نفر (30 نوجوان بزهکار و 30 نوجوان عادی) انتخاب و به پرسشنامه سبک های هویت (برزونسکی و همکاران، 2013) و پرسشنامه سبک های دلبستگی (کولینز و رید، 1990) پاسخ دادند. داده ها در دو سطح آمار توصیفی، تحلیل واریانس و آزمون تعقیبی LSD با SPSS نسخه 26 تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد بین نمرات هویت اطلاعاتی، هنجاری، سردرگم/اجتنابی و هویت متعهد در دو گروه نوجوانان از نظر آماری تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین، میانگین نمرات دو گروه در دلبستگی ایمن، اجتنابی و دوسوگرا/اضطرابی از نظر آماری تفاوت معناداری داشت. نتایج آزمون تعقیبی LSD حاکی از پایین بودن هویت متعهد و اطلاعاتی و دلبستگی ایمن در نوجوانان بزهکار در مقایسه با نوجوانان عادی و بالاتر بودن استفاده نوجوانان بزهکار از دلبستگی ناایمن و دشواری در هویت یابی (اجتنابی و هنجاری) بود. نتیجه گیری: نتایج پژوهش بر لزوم توجه روزافزون کارشناسان و مسئولین حوزه بهداشت روانی-اجتماعی به نقش سبک هویت و دلبستگی در پیشگیری از آسیب پذیری های روانی-اجتناعی در دوران نوجوانی تأکید دارد.
اثربخشی آموزش خودشفقتی ذهن آ گاهانه بر احساس تنهایی، شرم درونی شده، اجتناب تجربه ای و آمیختگی شناختی در مادران دارای کودک با اختلال طیف اُتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: چالش هایی ناشی از مراقبت، نگهداری و حمایت های مداوم از کودک با اختلال طیف اُتیسم بر روابط
اجتماعی مادران این کودکان تأثیر می گذارد و به دلیل رفتار نامناسب فرزندشان و درک نادرست این کودکان توسط جامعه
دچار احساس حقارت و ناتوانی، خودسرزنش گری و مقاومت در برابر تجربیات منفی می شوند. بنابراین، این پژوهش با هدف
تعیین اثربخشی آموزش خودشفقتی ذهن آ گاهانه بر احساس تنهایی، شرم درونی شده، اجتناب تجربه ای و آمیختگی شناختی
در مادران دارای کودک با اختلال طیف اُتیسم انجام گرفت.
روش: این پژوهش از نوع روش نیمه آزمایشی همراه با پیش آزمون و پس آزمون با گروه آزمایشی و گواه بود. جامعه آماری
مطالعه حاضر، شامل مادران دارای کودک با اختلال طیف اُتیسم بود که در کلینیک روان شناسی شهر یزد حضور داشتند. سی
نفر از افراد واجد شرایط به شیوه ی نمونه گیری هدفمند براساس ملاک های ورود و خروج انتخاب شدند و به صورت تصادفی
در دو گروه گواه ) 15 نفر ( و آزمایشی ) 15 نفر ( جایگزین شدند. گروه آزمایشی 10 جلسه خودشفقتی ذهن آ گاهانه را به صورت
گروهی دریافت کردند و گروه گواه، مداخله ای دریافت نکرد. ابزارهای پژوهش، شامل مقیاس احساس تنهایی راسل و پیلوا و
کورتونا ) 1993 (، شرم درونی شده کوک ) 1993 (، اجتناب تجربه ای و آمیختگی شناختی گریگو و همکاران ) 2008 ( بود. تجزیه و
تحلیل داده های پژوهش، از طریق آزمون تحلیل کواریانس تک متغیره و چندمتغیره با نرم افزار spss24 صورت گرفت.
یافته ها: نتایج داده های پژوهش نشان داد که خودشفقتی ذهن آ گاهانه در بهبود احساس تنهایی، شرم درونی شده و
مؤلفه های آن از قبیل عزت نفس و کم رویی، اجتناب تجربه ای و آمیختگی شناختی مؤثر است ) ۰01 / .)p> 0
نتیجه گیری: براساس یافته های به دست آمده، می توان گفت، خودشفقتی ذهن آ گاهانه روش کارآمدی در بهبود احساس
تنهایی، شرم درونی شده، اجتناب تجربه ای و آمیختگی شناختی در مادران دارای کودک با اختلال طیف اُتیسم است. بنابراین،
این روش را می توان به عنوان یکی از درمان های مفید و کاربردی برای این مادران درنظر گرفت.
تأثیرآموزش به روش یادگیری فاصله دار بر یادگیری یادداری و علاقه به درس ریاضی دانش آموزان دختر کم توان ذهنی آموزش پذیر شهر اراک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: کارآمدی نظام آموزش و پرورش در هر جامعه ای در گرو توجه به برنامه های جامع آموزشی کلیه کودکان از جمله کودکان استثنایی و ارائه آموزش موثر به آنها است. استفاده از برنامه های آموزشی مناسب می تواند این گروه از دانش آموزان را برای رسیدن به اهداف مطلوب آموزشی یاری دهد. پژوهش حاضر با هدف کلی تاثیر آموزش به روش یادگیری فاصله دار بر یادگیری، یاد داری و علاقه به درس ریاضی دانش آموزان دخترکم توان ذهنی آموزش پذیر پایه سوم ابتدایی آموزشگاه استثنایی امیر ابراهیمی فخار شهر اراک در سال تحصیلی 98-1397صورت پذیرفته است. مواد و روش: این پژوهش از نوع تحقیقات کاربردی است و برای رسیدن به هدف ازروش شبه تجربی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه استفاده شد. شرکت کنندگان در پژوهش ۲۸ نفر از دانش آموزان دختر کم توان ذهنی آموزش پذیر پایه سوم ابتدایی اراک بودند که به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش شامل آزمون یادگیری و یادداری درس ریاضی و پرسشنامه علاقه به درس هارتر(2005) بود. روش تجزیه و تحلیل داده ها:روش آماری عبارت بود از شاخص های آمار توصیفی و آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر و آزمون تحلیل کوواریانس که با استفاده از نرم افزار spss نسخه ۲۲ به دست آمده است. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که تاثیر آموزش به روش یادگیری فاصله دار بر میزان یادگیری، یادداری و علاقه به درس ریاضی دانش آموزان دختر کم توان ذهنی آموزش پذیر شهر اراک معنادار است. نتیجه گیری: بر اساس یافته های این پژوهش می توان گفت که چنانچه معلمان دانش آموزان کم توان ذهنی آموزش پذیر از آموزش به روش یادگیری فاصله دار استفاده نمایند می توانند میزان یادگیری، یادداری و علاقه به درس ریاضی را در دانش آموزان کم توان ذهنی آموزش پذیر افزایش دهند.
تأثیر برنامه آموزش ریاضی بر اساس راهبردهای تلفیقی روبین فوگرتی بر یادگیری ریاضی دانش آموزان پایه چهارم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره ۱۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
106 - 87
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر آموزش ریاضی بر اساس راهبردهای تلفیقی "روبین فوگرتی" بر یادگیری درس ریاضی دانش آموزان پایه ی چهارم انجام گرفته است. جامعه ی آماری این پژوهش کلیه ی دانش آموزان پسر پایه ی چهارم منطقه ی 5 شهر تهران در سال تحصیلی 1402-1401 بود؛ که با روش نمونه گیری غیرتصادفی و در دسترس، یک مدرسه انتخاب و از آن مدرسه دو کلاس پایه ی چهارم به صورت تصادفی به عنوان گروه کنترل و آزمایش انتخاب شدند. دانش آموزان گروه آزمایش و کنترل هر کدام 31 نفر بودند که بر اساس وضعیت تحصیلی و خانوادگی این دو گروه نیز همتا شدند. طرح پژوهش با رویکرد کمّی از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل و با ابزار آزمون ریاضی محقق انجام گرفت. محاسبه ی نتایج حاصل داده های این پژوهش با تحلیل کوواریانس، مبیّن این نکته بود که تفاوت معناداری بین دو گروه آزمایش و کنترل در یادگیری ریاضی وجود دارد. علاوه بر آن استفاده از این نوع برنامه ی آموزش ریاضی در ثبات یادگیری ریاضی در دانش آموزان در طول زمان نیز مؤثر بوده است؛ بنابراین می توان نتیجه گرفت آموزش ریاضی بر اساس راهبردهای تلفیقی روبین فوگرتی بر یادگیری و ثبات آن در درس ریاضی دانش آموزان پسر پایه ی چهارم اثربخش بوده است.
اثربخشی طرح واره درمانی بر علائم اختلال اضطراب در مادران دارای کودک دچار اختلال تحولی هوشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۵
137 - 166
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف اثربخشی طرح واره درمانی بر علائم اختلال اضطراب در مادران دارای کودک دچار اختلال تحولی هوشی در شهرستان قدس انجام شد. این مطالعه از نوع تحقیقات نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه اجرا شد. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه مادران دارای کودک دچار اختلال تحولی هوشی شهرستان قدس در سال تحصیلی 1402-1401 بود که از بین آن ها به روش نمونه گیری در دسترس ۳۰ نفر انتخاب شد و به صورت تصادفی در ۲ گروه ۱۵ نفره آزمایش و کنترل قرار گرفتند. پرسش نامه اضطراب بک (1998) به عنوان پیش آزمون توسط هر دو گروه تکمیل شده سپس گروه آزمایش ۱۲ جلسه طرح واره درمانی را دریافت نمودند و گروه کنترل برنامه عادی روزانه خود را گذراند. سپس از هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد و داده های پژوهش با استفاده از روش های آمار توصیفی (شاخص های گرایش مرکزی و پراکندگی) و استنباطی (تحلیل کوواریانس) مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که طرح واره درمانی بر کاهش علائم اختلال اضطراب (290/0h=) تأثیر مثبت و معناداری داشتند (005/0P<). به کارگیری طرح واره درمانی به عنوان یک درمان مؤثر می تواند بر کاهش علائم اختلال اضطراب مادران دارای کودک دچار اختلال تحولی هوشی تأثیر گذاشته و بر بهبود وضعیت روانی و زندگی روزمره آن ها کمک کند.
بررسی تأثیر ابعاد استقرار سازمان مربی گرا بر یادگیری سازمانی در پردیس ها و مراکز آموزش عالی دانشگاه فرهنگیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات آموزشی و آموزشگاهی دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۴۰)
191 - 212
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی تأثیر ابعاد استقرار سازمان مربی گرا بر متغیر یادگیری سازمانی در دانشگاه فرهنگیان انجام شد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر نوع کمی و از نظر روش، توصیفی - پیمایشی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کارکنان دانشگاه فرهنگیان در استان های خراسان رضوی، شمالی و جنوبی با جمعیت ۳۹۸ نفر بودند که 196 نفر به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای به صورت نسبی با بهره گیری از جدول کرجسی و مورگان (1970) انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه بود. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش آمار توصیفی و استنباطی و برای آزمون فرضیه ها از مدل معادلات ساختاری، بسته نرم افزار آماری در علوم اجتماعی و نرم افزار پی. ال. اس استفاده شد. میزان بار عاملی و مقادیر T و سطح معناداری آزمون معادلات ساختاری، نشان داد تنها، بُعد زمینه ایجاد سازمان مربی گرا دارای تأثیر معنادار بر متغیر یادگیری سازمانی می باشد و مابقی ابعاد تأثیر قابل توجهی بر یادگیری ندارند. لذا به منظور بهبود یادگیری سازمانی در دانشگاه فرهنگیان به عنوان یک سازمان مربی گرا باید بر روی بعد زمینه استقرار توجه شود و بر سایر ابعاد، سرمایه گذاری کمتری صورت گیرد.
مطالعه تطبیقی الگوی آموزش ضمن خدمت معلمان در بستر رایانش ابری با مقایسه ایران و کشورهای انگلستان، آمریکا، چین، هند، سوئد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه حرفه ای معلم سال ۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۳۳)
67 - 95
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: این پژوهش با هدف مطالعه تطبیقی الگوی آموزش ضمن خدمت معلمان در بستر رایانش ابری، با مقایسه ایران و کشورهای انگلستان، آمریکا، چین، هند و سوئد، انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع تطبیقی-اکتشافی و روش پژوهش استفاده شده در آن، مبتنی بر استراتژی پژوهش کیفی بود؛ به طوری که در بدو کار، مصاحبه های اکتشافی با خبرگان و تحلیل داده های جمع آوری شده، به کمک روش تحلیل تم (مضامین)، ابعاد و مؤلفه های مؤثر بر شکل دهی الگوهای آموزش ضمن خدمت معلمان ایران، در بستر رایانش ابری، احصا و سپس با استفاده از روش 4 مرحله ای جرج اف بردی (1969)، ابعاد و مؤلفه های کلیدی مکشوفه در آموزش ضمن خدمت معلمان ایران، با مدل های آموزش ضمن خدمت معلمان، در بستر رایانش ابری، در کشورهای انگلستان، آمریکا، چین، هند و سوئد مورد مقایسه قرار گرفت. یافته ها: یافته ها نشان داد که ابعاد و مؤلفه های مؤثر بر الگوی آموزش ضمن خدمت معلمان ایران در بستر رایانش ابری شامل: 5 بعد و 19 مؤلفه شامل: فرهنگی (3 مؤلفه)، مدیریتی (5 مؤلفه)، مادی و کالبدی (2 مؤلفه)، فناوری (5 مؤلفه) و منابع انسانی (4 مؤلفه) می باشد که مولفه های این مدل با کشورهای منتخب مورد مقایسه تطبیقی قرار گرفت و یافته های تحلیل تطبیقی نیز حکایت از آن داشت که 12 مؤلفه مشترک و 8 مؤلفه غیرمشترک میان الگوی آموزش ضمن خدمت معلمان در بستر رایانش ابری ایران و کشورهای منتخب وجود داشت. نتایج: بر اساس یافته های پژوهش، به دست اندرکاران و برنامه ریزان دوره های آموزشی در ایران پیشنهاد می شود برای افزایش کیفیت دوره های آموزشی، وجوه افتراق با کشورهای دارای تجارب ارزنده را مورد توجه قرار دهند.
اثربخشی آموزش مبتنی بر هوش موفق بر تاب آوری تحصیلی و سرزندگی تحصیلی دانش آموزان پسر بااختلال نارساخوانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف و زمینه: اختلال نارساخوانی که به عنوان اختلال خواندن نیز شناخته می شود، نوعی اختلال یادگیری است که فرد با وجود هوش عادی در خواندن مشکل دارد. هدف از انجام این پژوهش اثربخشی آموزش مبتنی بر هوش موفق بر تاب آوری تحصیلی و سرزندگی تحصیلی دانش آموزان پسر با اختلال نارساخوانی شهر بیرجند بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمام دانش آموزان پسر پایه ششم ابتدایی با اختلال نارساخوانی شهر بیرجند در سال تحصیلی ۱۴۰۲ - ۱۴۰۱ بود. از بین جامعه آماری تعداد ۲۴ دانش آموز با اختلال نارساخوانی به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و همگی به روش نمونه گیری تصادفی در قالب 2 گروه آزمایشی ) ۱۲ نفر ( و گواه ) ۱۲ نفر ( جای داده شدند. گروه آزمایشی به مدت ۱۲ جلسه ۶۰ دقیقه ای تحت آموزش هوش موفق قرار گرفتند. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل پرسشنامه تاب آوری تحصیلی ساموئلز ) 2004( و پرسشنامه حسین چاری و دهقانی زاده ) 1391 ( بود. به منظور تجزیه و تحلیل یافته های پژوهش از تحلیل کوواریانس تک متغیره و چندمتغیره استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل یافته های پژوهش نشان داد که آموزش مبتنی بر هوش موفق بر تقویت تاب آوری تحصیلی و سرزندگی تحصیلی دانش آموزان با اختلال نارساخوانی اثربخش است ) ۰۱ / .)p>۰ بحث و نتیجه گیری: باتوجه به نتایج حاصل از این پژوهش پیشنهاد می شود که از آموزش مبتنی بر هوش موفق در جهت بهبود و تقویت متغیرهای تحصیلی چون: تاب آوری تحصیلی و سرزندگی تحصیلی در دانش آموزان با اختلال نارساخوانی استفاده شود.
بررسی نقش واسطه ای تأثیر مثبت کودک بر خانواده در رابطه بین پذیرش روان شناختی و پذیرش کودک کم توان ذهنی خفیف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش واسطه ای تأثیر مثبت کودک بر خانواده در رابطه میان پذیرش روان شناختی و پذیرش کودک کم توان ذهنی بود. روش: این پژوهش توصیفی-همبستگی و از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش تمام مادران دارای کودک کم توان ذهنی سا کن شهر اصفهان در سال 1399 بودند که 200 نفر به صورت نمونه گیری در دسترس، براساس نسبت تعداد نمونه به تعداد متغیرهای مستقل، انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل، پرسشنامه تأثیر مثبت کودک بر خانواده )بهر، مورفی و سامرز، 1992 (، مقیاس تحول زندگی ) LTS ( )لی، هانگ و جو، 2014 ( و مقیاس پذیرش-عمل )بوند، هایز و زیتل، 2011 ( بود. داده ها با تحلیل همبستگی و معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار SMART_PLS3 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد، پذیرش روان شناختی هم به صورت مستقیم و هم از طریق تأثیر مثبت کودک بر خانواده بر پذیرش کودک کم توان ذهنی اثر مثبت معنادار دارد ) 05 / P>0 (، همچنین تأثیر مثبت کودک بر خانواده با پذیرش کودک کم توان ذهنی رابطه مثبت معنا دار دارد ) 05 / .)P>0 نتیجه گیری: براساس یافته های پژوهش می توان گفت، مربیان مرا کز نگهداری از کودکان کم توان ذهنی با برگزاری جلساتی برای والدین به منظور افزایش پذیرش روان شناختی به پذیرش کودک کمک نمایند.