فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۸۱ تا ۷۰۰ مورد از کل ۱۷٬۹۴۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
تربیت اخلاقی در ساختار نظام آموزشی و پرورش، حیاتی است چرا که اخلاق و تربیت اخلاقی، اساس مبانی رشد اجتماعی است. هدف پژوهش حاضر، اعتباریابی الگوی برنامه درسی تربیت اخلاقی در دوره دوم ابتدایی براساس آرا و اندیشه های ابن سینا می باشد. تحقیق از لحاظ هدف، از نوع کاربردی و از نظر روش، کمی و از نوع پیمایشی بود. جامعه آماری شامل متخصصان برنامه درسی فعال در زمینه تربیت اخلاقی و روش نمونه گیری از نوع هدفمند و تعداد آنها 25 نفر بود. ابزار تحقیق، پرسشنامه محقق ساخته بود و روایی آن به تایید 9 نفر متخصص حوزه علوم تربیتی رسید. از روش مدلسازی ساختاری تفسیری جهت اعتباریابی الگوی برنامه درسی تربیت اخلاقی استفاده شد. مطابق با یافته ها، شاخص "مالکیت و تسلط بر نفس" مبنای شاخص های برنامه درسی تربیت اخلاقی است و میزان اهمیت این شاخص در مقایسه با سایر شاخص ها بیشتر می باشد. یکی از هدف های واسطه ای تربیت اعتقادی کودک رشد دیدگاه های اعتقادی ابن سینا است. از این منظر مالکیت و تسلط بر نفس، نخستین روش برای نیل به این هدف است. از نظر ابن سینا هدف کلی تربیت اعتقادی، مذهبی بار آوردن دانش آموز است و اسلام را به عنوان مکتبی سازنده بپذیرد و تعالیم آن را به صورت افکاری اصیل و هیجان انگیز در خود پذیرا شود.
چالش های کارآموزی در ایران؛ پیوند مسیر به ریزوم (مطالعه موردی: رشته آموزش و بهسازی منابع انسانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله با هدف بررسی چالش هایی که کارآموزان در طی فرایند کارآموزی با آن مواجه هستند، انجام شده است. کارآموزی، از جمله برنامه های کاربردی دانشگاه ها برای ایجاد ارتباط با بخش های خدماتی و اقتصادی جامعه شناخته می شود. دانشگاه ها از طریق این برنامه ها سعی در ارتقاء مهارت هایی دارند که موردنیاز محیط کار است. چنین دیدگاهی به کارآموزی، تفکری بنیادگرایانه را نشان می دهد که در آن کارآموزی نه فرصتی برای ساخت دانش، بلکه ابزاری برای کسب وظایف و مهارت های مشخص محسوب می شود. این مقاله با یک تحلیل پساکیفی، و رویکردی پساساختارگرایانه، به شناسایی ساختارها، الگوهای ذهنی و گفتمان هایی پرداخته است که مانع از انجام کارآموزی شده اند. گفتمان هایی که نه تنها اعضای سازمان را تحت سلطه خود درآورده است، بلکه فرصت دستیابی به یادگیری و ساخت دانش را از کارآموزان ربوده است. به این منظور، در پژوهش حاضر، با 12 نفر از کارآموزان رشته ی آموزش و بهسازی منابع انسانی و 29 نفر از مدیران و کارکنان سازمان های دولتی و خصوصی در تهران گفتگو شده است. نتایج نشان داد، آنچه در دوره های کارآموزی اجرا می شود، لزوما منطبق با ابعاد رسمی و اهداف ترسیم شده آن نیست، تاملی انتقادی نشان می دهد که در پشت این تصویر نمایشی، برنامه درسی پنهانی وجود دارد که ما را با آنچه در فرایند کارآموزی رخ می دهد، مواجه می سازد. امیدواریم شناخت این الگوهای ذهنی و گفتمان های غالب به اعضای سازمانهای ایرانی و کارآموزان این رشته کمک کند تا از سیطره ی این گفتمان ها رها شوند تا فرصتی برای کارآموزان فراهم کند که فرایند کارآموزی را نه در یک مسیر خطی و بنیادگرایانه بلکه در رویکردی ریزوماتیک برای ساخت دانش پیش ببرند.
بررسی ویژگی های روان سنجی مقیاس درگیری تحصیلی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی ویژگی های روان سنجی مقیاس درگیری تحصیلی فرد-موقعیت تدوین شده برای دانشجویان توسط آلونسو-تاپیا، مرینو-تجدور و هورتاس (2022)، انجام شد. در این مقیاس چهار مولفه شناختی، رفتاری، هیجانی و عاملیت در پنج موقعیت تحصیلی برای دانشجویان ارزیابی شد. جامعه آماری کلیه دانشجویان کارشناسی ورودی سال های 1398 تا 1401 دانشکده علوم تربیتی و روان شناسی دانشگاه الزهرا بودند؛ که پس از درخواست همکاری از همه آن ها، 362 دانشجو در پژوهش شرکت کردند. برای گرداوری داده ها از سه مقیاس درگیری تحصیلی فرد-موقعیت برای دانشجویان آلونسو-تاپیا، مرینو-تجدور و هورتاس (2022)، مقیاس درگیری تحصیلی ریو (2013) و مقیاس اهمال کاری تاکمن (1991) استفاده شد. پس از گردآوری داده ها، سه مدل تحلیل عاملی تاییدی شامل مدل تک عاملی، مدل مرتبه دوم و مدل سلسه مراتبی چند صفتی ارزیابی شد و مدل چند صفتی در مقایسه با سایر مدل ها، دارای برازش بهتری بود. به عبارت دیگر، مدل درگیری تحصیلی و مولفه هایش تحت تاثیر موقعیت های یادگیری خاصی که دانشجویان با آن مواجه می شوند، برازش بهتری با داده های دانشجویان داشت. در بررسی روایی همگرا و واگرا، مقیاس درگیری تحصیلی (ریو، 2013) همبستگی مثبت و معنادار و مقیاس اهمال کاری (تاکمن، 1991) همبستگی منفی و معنادار با مقیاس درگیری تحصیلی فرد-موقعیت برای دانشجویان داشت. ضریب پایایی با استفاده از آلفای کرونباخ و امگا مک دونالد به ترتیب 871/0 و 875/0 به دست آمد. در مجموع، مدل درگیری تحصیلی و مولفه هایش تحت تاثیر موقعیت های یادگیری خاصی که دانشجویان با آن مواجه می شوند، برازش بهتری با داده های دانشجویان داشت
اعتبارسنجی و هنجاریابی مقیاس کمال گرایی تحصیلی دانشگاهی (CAPS)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش اعتبارسنجی و هنجاریابی مقیاس کمال گرایی تحصیلی دانشگاهی بود. روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع اعتباریابی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان دانشگاه ارومیه در سال ۱۴۰۲ بودند که ۳۳۸ نفر به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. داده ها به روش آنلاین جمع آوری شدند. ابزارهای به کارگرفته شده مقیاس کمال گرایی تحصیلی و مقیاس کمال گرایی چندبعدی (MPS)، مقیاس خودانتقادی (LOSC) و مقیاس کمال گرایی مثبت و منفی (PANP) بود. برای تحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون، تحلیل عامل تأییدی و ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. داده ها نیز توسط نرم افزار ۲۳ - SPSS و Amos تحلیل شد.نتایج تحلیل عامل تأییدی نشان داد که مقیاس کمال گرایی تحصیلی با ۲۷ گویه دارای ۴ عامل است و پایایی پرسش نامه ضریب آلفای کرونباخ آن ۸۸/۰ بود. نتایج بررسی روایی همگرا نشان داد که بین مقیاس کمال گرایی تحصیلی دانشگاهی (CAPS) و مقیاس کمال گرایی چندبعدی (MPS)، مقیاس خودانتقادی (LOSC) و مقیاس کمال گرایی مثبت و منفی (PANP) همبستگی معناداری وجود دارد.باتوجه به یافته های این پژوهش، مقیاس کمال گرایی تحصیلی دانشگاهی دارای ویژگی های روان سنجی مناسبی است و می توان از آن به عنوان ابزاری مناسب در جهت بررسی کمال گرایی تحصیلی استفاده کرد. این ابزار از روایی و پایایی مناسبی برخوردار است
رابطه سبک تربیتی و پایگاه اجتماعی– اقتصادی خانواده با رفتار جامعه یار دانش آموزان با میانجیگری درگیری والدین در آموزش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۳۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱۵۷
103 - 124
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه سبک تربیتی و پایگاه اجتماعی-اقتصادی خانواده با رفتار جامعه یار دانش آموزان با میانجیگری درگیری والدین در آموزش و بر پایه نظریات "شناخت اجتماعی" بندورا و"خودتعیی ن گری" رایان و دسی و به روش همبستگی انجام گرفته است. جامعه آماری پژوهش دانش آموزان دوره متوسطه دوم شهر ارومیه بود که براساس فرمول کوکران و با روش تصادفی تصادفی خوشه ای چند مرحله ای تعداد 492 دانش آموز به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای سنجش شامل پرسشنامه های استاندارد بود که روایی آنها تأیید شد و پایایی پرسشنامه ها بر اساس آلفای کرونباخ برای مقیاس رفتار جامعه یار 0/90 ، مقیاس پایگاه اجتماعی-اقتصادی 0/87 ، مقیاس درگیری والدین در آموزش 0/87 و مقیاس سبک تربیتی 0/87 به دست آمد. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها با به کارگیری نرم افزارهای SPSS و Smart PLS نشان داد که سبک تربیتی و پایگاه اجتماعی-اقتصادی خانواده و درگیری والدین در امر آموزش با رفتار جامعه یار دانش آموزان ارتباطی معنادار دارند. همچنین نقش میانجی درگیری والدین در رابطه سبک تربیتی و پایگاه اجتماعی – اقتصادی با رفتار جامعه یار تأیید شد. بنابراین می توان نتیجه گرفت که عوامل خانوادگی مانند شغل، تحصیلات و درآمد والدین و اتخاذ سبک تربیتی مناسب می تواند بر مشارکت و درگیر شدن آنها در امر آموزش فرزندان و ارتقای رفتارهای جامعه یار دانش آموزان تأثیرگذار باشد.
طراحی الگوی مفهومی فعالیت های فوق برنامه با تأکید بر ساحت های تربیت زیباشناختی و هنری دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آموزش وپرورش به عنوان محور و قلب توسعه فرهنگی در راستای ساحت های سند تحول بنیادین، موظف به ارتقا، پرورش و رشد حوزه های ادراکی، شناختی، ارزشی و گرایشی دانش آموزان می باشد. برای رسیدن به این مقصود، فعالیت های فوق برنامه از قابلیت های قابل توجهی برخوردار است. این پژوهش با هدف طراحی الگوی مفهومی فعالیت های فوق برنامه با تأکید بر ساحت های تربیت زیباشناختی و هنری دانش آموزان انجام گرفته است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر نوع داده ها، کیفی بوده است. بر این اساس، از رویکرد گراندد تئوری، با مراجعه به اندیشمندان و خبرگان موضوع و پیگیری مراحل سه گانه کدگذاری، الگوی مفهومی ارائه شده است. یافته های پژوهش نشان دادند عوامل تأکید بر پرورش حواس، فراهم سازی زمینه های مناسب پرورش تخیل و قوه خیال، تأکی د ب ر ف راهم س ازی زمین ه ه ای کس ب شایس تگی رمزگ ذاری و رمزگش ایی برای متربیان، تأکید بر فراهم سازی زمینه ها و شرایط آفرینشگری و خلاقیت برای متربیان، تأکید بر انعطاف پذیری تربیت زیبایی شناختی و هنری، و تأکید بر فراهم آوردن زمینه گرایش و تخصص هنری در متربیان، ممکن است شرایط علّی مشارکت فعال دانش آموزان در فعالیت های فوق برنامه در مدارس باشند که باعث توسعه تربیت زیباشناختی و هنری از لحاظ علمی، فرهنگی، معنوی، اجتماعی و هنری شود و مجموعاً اجرای ساحت تربیت زیباشناختی و هنری سند تحول بنیادین آموزش وپرورش را نشانه می روند. عوامل و شرایط علّی زمینه ای زیرساختی و محیطی و عوامل محتوایی و رفتاری، ممکن است میانجی گر و یا تعدیل کننده این رابطه باشند. درنتیجه تمامی عوامل و شرایط بیان شده ممکن است منجر به توسعه پایدار تربیت زیباشناختی و هنری در جامعه شود.
اثربخشی مشاوره گروهی مبتنی بر سرمایه روان شناختی بر مؤلفه های سرمایه روان شناختی و اشتیاق تحصیلی دانش آموزان نوجوان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره ۲۰ تابستان ۱۴۰۳شماره ۲
21 - 34
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین میزان اثربخشی سرمایه روان شناختی به شیوه مشاوره گروهی بر سرمایه روان شناختی و اشتیاق تحصیلی و مؤلفه های این دو متغیر در دانش آموزان دختر نوجوان بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی و طرح پژوهش از نوع پیش آزمون_پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دختر نوجوان در رنج سنّی 13 تا 18 سال شهر سمنان در سال تحصیلی 1399-1398 بود. از میان آنها 24 نفر به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب گردید و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (12 نفر) و کنترل (12 نفر) قرار گرفتند. هر دو گروه در شرایط یکسان و با استفاده از پرسشنامه سرمایه روان شناختی لوتانز (2007) و اشتیاق تحصیلی پینتریچ و همکاران (1991) ارزیابی شدند و گروه آزمایش به مدت 10 جلسه 90 دقیقه ای تحت آموزش سرمایه روان شناختی قرار گرفتند. برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیری و تحلیل کوواریانس تک متغیری استفاده گردید. یافته ها نشان داد که آموزش سرمایه روان شناختی باعث افزایش نمره کل سرمایه روان شناختی (58/0 η2= , 77/29 F=) و اشتیاق تحصیلی (44/0η2= , 64/16F=) با سطح معناداری 01/0 می شود. نتایج نشان داد آموزش سرمایه روان شناختی نه تنها مؤلفه های این متغیر، بلکه اشتیاق تحصیلی را افزایش می دهد.
نقش واسطه ای انگیزش پیشرفت در رابطه خوش بینی و تاب آوری با خودکارآمدی در مبتلایان به معلولیت های جسمی-حرکتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۴
231 - 260
حوزههای تخصصی:
معلولیت یک پدیده جهانی است که در همه اعصار و در تمام جوامع، بوده و هست. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای انگیزش پیشرفت در رابطه خوش بینی و تاب آوری با خودکارآمدی در مبتلایان به معلولیت جسمی-حرکتی شهر مشهد بوده است. جامعه آماری این پژوهش تمامی مبتلایان به معلولیت جسمی-حرکتی شهر مشهد بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده 218 نفر از آنان به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از مقیاس انگیزش پیشرفت هلم ریچ و اسپنس (1977)، مقیاس خودکارآمدی شوارتز (1999)، مقیاس خوش بینی شی یر و کارور (1985) و مقیاس تاب آوری کانر و دیویدسون (2003) استفاده شد. برای تحلیل داده ها از روش های همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری (تحلیل مسیر) استفاده شد. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که تاب آوری و خوش بینی رابطه مستقیمی با خودکارآمدی و انگیزش پیشرفت داشتند و نقش میانجی انگیزش پیشرفت در ارتباط بین تاب آوری با خودکارآمدی و خوش بینی با خودکارآمدی تأیید شد. همچنین خوش بینی و تاب آوری بر انگیزش پیشرفت و خودکارآمدی تأثیر مثبت و معناداری داشتند.
اثربخشی طرح واره درمانی بر علائم اختلال اضطراب در مادران دارای کودک دچار اختلال تحولی هوشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۵
137 - 166
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف اثربخشی طرح واره درمانی بر علائم اختلال اضطراب در مادران دارای کودک دچار اختلال تحولی هوشی در شهرستان قدس انجام شد. این مطالعه از نوع تحقیقات نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه اجرا شد. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه مادران دارای کودک دچار اختلال تحولی هوشی شهرستان قدس در سال تحصیلی 1402-1401 بود که از بین آن ها به روش نمونه گیری در دسترس ۳۰ نفر انتخاب شد و به صورت تصادفی در ۲ گروه ۱۵ نفره آزمایش و کنترل قرار گرفتند. پرسش نامه اضطراب بک (1998) به عنوان پیش آزمون توسط هر دو گروه تکمیل شده سپس گروه آزمایش ۱۲ جلسه طرح واره درمانی را دریافت نمودند و گروه کنترل برنامه عادی روزانه خود را گذراند. سپس از هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد و داده های پژوهش با استفاده از روش های آمار توصیفی (شاخص های گرایش مرکزی و پراکندگی) و استنباطی (تحلیل کوواریانس) مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که طرح واره درمانی بر کاهش علائم اختلال اضطراب (290/0h=) تأثیر مثبت و معناداری داشتند (005/0P<). به کارگیری طرح واره درمانی به عنوان یک درمان مؤثر می تواند بر کاهش علائم اختلال اضطراب مادران دارای کودک دچار اختلال تحولی هوشی تأثیر گذاشته و بر بهبود وضعیت روانی و زندگی روزمره آن ها کمک کند.
میزان تاثیر راهبرد «علت و معلول» در بهبود مهارت خواندن در فارسی آموزان مبتدی غیر فارسی زبان جامعه المصطفی
حوزههای تخصصی:
مهارت خواندن یکی از مهم ترین چالش ها برای فارسی آموزان غیرفارسی زبان است و استفاده از راهبردهای آموزشی می تواند به بهبود این مهارت کمک کند. پژوهش حاضر تأثیر راهبرد "علت و معلول" را در تقویت مهارت خواندن فارسی آموزان مبتدی غیر فارسی زبان جامعه المصطفی بررسی می کند. این راهبرد به درک روابط منطقی میان جملات و مفاهیم کمک کرده و تفکر تحلیلی زبان آموزان را تقویت می کند.مطالعه حاضر با استفاده از یک طرح آزمایشی-مداخله ای و روش کارآزمایی بالینی تصادفی کنترل شده (RCT) انجام شد. ۵۰ زبان آموز مبتدی به صورت تصادفی به دو گروه کنترل و آزمایش تقسیم شدند. گروه آزمایش طی ۸ هفته تحت آموزش راهبرد "علت و معلول" قرار گرفت و پیش آزمون و پس آزمون مهارت خواندن با استفاده از آزمون استاندارد مرکز بین المللی آموزش زبان فارسی (ICLPE) انجام شد.نتایج تحلیل کواریانس (ANCOVA) نشان داد که استفاده از راهبرد "علت و معلول" تأثیر معناداری بر بهبود نمره کل مهارت خواندن و بخش های مختلف آن، به ویژه درک مطلب متون عمومی، متون کاربردی، متون تخصصی و تطبیق اطلاعات دارد. بااین حال، تفاوت معناداری در تحلیل و استنباط مفاهیم و تکمیل متن مشاهده نشد. یافته ها حاکی از آن است که این راهبرد می تواند به عنوان یک تکنیک مؤثر در آموزش مهارت خواندن فارسی به غیرفارسی زبانان به کار رود.
بررسی تمرین های نوشتاری کتاب های نگارش فارسی پایه های چهارم و پنجم ابتدایی
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: در پژوهش حاضر، به مطالعه تمرین های نوشتاری کتاب های نگارش فارسی پایه های چهارم و پنجم ابتدایی پرداخته شده است. روش ها : ابتدا فعالیت های نوشتاری در 15 زیرمقوله مختلف دو نوع عمده تمرین های دریافتی و تولیدی طبقه بندی شد. سپس فراوانی و درصد رخداد تمرین ها در کتاب های درسی برای بررسی و تحلیل مشخص گردید. بنابراین این پژوهش به صورت توصیفی-تحلیلی انجام یافته است. یافته ها: بررسی داده ها نشان داد که 43/69 درصد از تمرین های کتاب های نگارش فارسی به تمرین های از نوع دریافتی اختصاص یافته است؛ درصورتی که این کتاب ها برای آموزش مهارت نوشتن طراحی شده اند که خود یک مهارت تولیدی است. هرچند طراحی تمرین های دریافتی در آموزش زبان، مقدم بر طراحی تمرین های تولیدی است؛ اما توازن در طراحی و تدوین هر دو نوع تمرین های دریافتی و تولیدی در تهیه محتوا، بایستی مورد عنایت مؤلفان کتاب های درسی قرار گیرد. نتیجه گیری: تحلیل آمار استنباطی داده ها نیز نشان داد که رابطه بین تمرین های نوشتاری در کتاب های نگارش فارسی پایه های چهارم و پنجم معنادار است و فراوانی تمرین های تولیدی با ارتقاء پایه تحصیلی و دانش زبانی دانش آموزان، افزایش یافته است. همچنین با توجه به اهمیت تمرین مهارت خواندن پیش از مهارت نوشتن، لازم است به تمرین های از نوع درک مطلب و خلاصه یا کوتاه نویسی متن، در تألیف کتاب های نگارش فارسی توجه ویژه ای شود. یافته ها و نتایج پژوهش حاضر می تواند در هر دو حوزه تألیف و تدریس برای مؤلفان و معلمان مفید واقع شود.
طراحی و تبیین مدل معلم رهبری در مدارس دوره ابتدایی با رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال ۲۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۹۲
81 - 102
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، طراحی و تبیین مدل معلم رهبری در مدارس دوره ابتدایی است و به روش کیفی از نوع فراترکیب با استفاده از رویکرد هفت مرحله ای سندلوسکی و باروسو (2007) انجام شده است. جامعه آماری پژوهش را کلیه مطالعات فارسی و انگلیسی چاپ شده در حوزه معلم رهبری طی سال های 2012 تا 2023 تشکیل می دهد. در این راستا، کلیدواژه های مرتبط با هدف پژوهش مورد جستجو قرار گرفت و مطالعات و مقالات بدست آمده با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و معیارهای پذیرش مورد برر سی قرار گرفت که در نهایت 48 مقاله به عنوان نمونه انتخاب شدند که از معیارهای ورود به مطالعه برخوردار بودند. مقالات منتخب با استفاده از روش کدگذاری باز، محوری، انتخابی از طریق نرم افزار مکس کیودی اِی (maxqda) تجزیه و تحلیل شدند. پایایی کدگذاری ها با استفاده از ضریب توافق کاپا (kappa) در نرم افزار اِس پی اِس اِس (spss) با مقدار 763/0 تایید شد و جهت بررسی روایی پژوهش، از نظرات پنج نفر از متخصصین و مفسران تحقیق کیفی استفاده شد. نتایج تحلیل داده ها، 186 کد باز برای معلم رهبری نشان داد که براساس ارتباطات مفهومی و یافته های پژوهشی در قالب 15 مولفه فرعی و 5 مولفه اصلی قرار گرفتند که در نهایت منجر به ترسیم مدل معلم رهبری برای مدارس دوره ابتدایی شد. ابعاد اصلی این مدل عبارتند از: رشد و بهبود مستمر، فرهنگ مشارکتی، ظرفیت سازی، رفتار رهبری و شایستگی ها. ساسیت گذاران و دست اندرکاران تعلیم و تربیت می توانند از این مدل به عنوان کاتالیزوی برای ایجاد تحول و بهبود وضعیت مدراس دوره ابتدایی استفاده نماید.
بازخوانی رمزگان پایداری شخصیت ها در اشعار مقاومت نزار قبانی (مطالعه مورد پژوهانه: قصیده راشیل و أخواتها أنموذجاً)
حوزههای تخصصی:
برخی از شاعران معاصر عربی برای بیان تجربه ها و دغدغه های گوناگون خود و جامعه و جهت اصالت بخشی به اثر ادبی خویش، به فراخوانی چهره های برجسته سنتی روی آورده اند و بهره گیری از این شخصیت ها و بیان تجربه های متعدد از رهگذر آنان یکی از ترفندهای مهم ادبی این شاعران است. نزار قبانی (1923-1998 م) به عنوان یکی از مشهورترین و پرمخاطب ترین شاعران معاصر عربی در قرن بیستم پس از شکست عرب ها در ژوئن 67 به طورجدی به شعر سیاسی و پایداری روی آورده است. قصیده «قانا» از قصاید برجسته وی است که به دنبال بمباران قانا توسط اسرائیل در 1996 سروده شده و فراخوانی نمادین شخصیت های مختلف دینی، تاریخی، اسطوره ای و ادبی جلوه ویژه ای به این قصیده داده است. بی شک شرایط فرهنگی، سیاسی و اجتماعی جهان عرب و آبشخورهای فکری و فرهنگی مختلفی که شاعر از آن ها بهره برده و ذهن وقاد و دید نقادانه وی در فراخوانی این شخصیت ها مؤثر بوده است. بر این اساس، پژوهش حاضر تلاش دارد با روش توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر شناخت اطلاعاتی از شعر مقاومت معاصر عرب به ویژه سبک و مضمون شعر نزار قبانی به سؤالات زیر پاسخ دهد: نزار قبانی در قصیده مشهور خود از چه شخصیت هایی بهره برده است؟ این شخصیت ها در شعر او دارای چه کارکردی بوده و چه نقشی را ایفا می کنند؟ چه عواملی باعث گرایش شاعر به استفاده از نمادها در قصیده وی شده است؟ نتیجه پژوهش نشان می دهد: این حضور نمادین گاه شامل شخصیت های دینی چون مسیح، امام علی (ع) و امام حسین (ع) است و گاه شخصیت های اسطوره ای عرب و غیر عرب چون دنکیشوت و عنتره و... را شامل می شود و نزار با نظر به خفقان موجود از جانب حاکمان عربی وقت، با کاربست نمادین این شخصیت ها و دلالت های وجودی نهفته و آشکارشان به صورت مثبت و گاه تحول یافته و منفی، سعی کرده نگرش ها، پیام ها، دردها، تجارب و نقدهای خود را بر دشمنان و جامعه عرب، در قالبی ادبی به مخاطب انتقال دهد.
پیش بینی اعتیاد به شبکه های اجتماعی مجازی براساس الکسی تایمیا و سبک های دلبستگی در دانش آموزان
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: با توجه به علاقه گسترده دانش آموزان به شبکه های اجتماعی و پیامدهای مثبت و منفی آن، بررسی عوامل روانشناختی مرتبط با اعتیاد به شبکه های اجتماعی اهمیت ویژه ای دارد. این پژوهش با هدف پیش بینی اعتیاد به شبکه های اجتماعی مجازی براساس الکسی تایمیا و سبک های دلبستگی در دانش آموزان انجام شد.روش شناسی پژوهش: پژوهش توصیفی همبستگی بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان پسر مقطع متوسطه اول شهر تهران در سال 1403 بود، که با روش نمونه گیری در دسترس تعداد 150 نفر انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از ابزارهای خودگزارش دهی شامل پرسشنامه اعتیاد به شبکه های اجتماعی مجازی (خواجه احمدی و همکاران، 1395)، ناگویی هیجانی تورنتو (بگبی و همکاران، 1994) و پرسشنامه سبک های دلبستگی (هازن و شاور، 1987) استفاده شد. تحلیل داده ها با روش های آمار توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه با SPSS نسخه 26 انجام شد.یافته ها: نتایج نشان داد که بین اعتیاد به شبکه های اجتماعی مجازی با الکسی تایمیا و مؤلفه های آن رابطه مثبت و معنادار بوده است الکسی تایمیا (682/0=R و 009/0=P). همچنین بین اعتیاد به شبکه های اجتماعی مجازی با هر یک از سبک های دلبستگی به ترتیب دلبستگی ایمن منفی و معنادار (601/0-=R و 007/0=P)، و دلبستگی ناایمن اجتنابی (524/0=R و 008/0=P) و دوسوگرا نیز مثبت و معنادار بود (472/0=R و 015/0=P). تحلیل رگرسیون به شیوه همزمان نیز نشان داد که 31 درصد واریانس اعتیاد به فضای مجازی براساس متغیرهای پیش بین قابل تبیین بوده است.نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش می توان به منظور کاهش اعتیاد به شبکه های اجتماعی مجازی، با شناسایی عوامل مرتبط با این نوع از آسیب، الگویی مناسب برای تدوین و طراحی برنامه های پیشگیری طراحی و تدوین نمود.
بررسی رابطه بین نگرش به تکنولوژی آموزشی توسط معلمان با انگیزش یادگیری و خودکارآمدی دانش آموزان مقطع ششم ابتدایی شهر فراشبند
منبع:
انگاره های نو در تحقیقات آموزشی سال ۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
109 - 124
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: بهبود زیرساخت های تکنولوژیکی و آموزش معلمان می تواند به افزایش تأثیرگذاری تکنولوژی آموزشی بر انگیزش و خودکارآمدی دانش آموزان کمک کند. هدف از انجام این تحقیق بررسی رابطه بین نگرش به تکنولوژی آموزشی توسط معلمان با انگیزش یادگیری و خودکارآمدی دانش آموزان مقطع ششم ابتدایی شهر فراشبند در سال تحصیلی 1402-1401 بوده است. روش شناسی پژوهش: پژوهش حاضر از نظر هدف، پژوهشی بنیادی و از منظر گردآوری داده ها، پژوهشی توصیفی از نوع همبستگی بوده است. جامعه آماری در این تحقیق تمام معلمان مقطع ششم ابتدایی و دانش آموزانشان در شهر فراشبند بود که طبق جدول مورگان تعداد نمونه آماری 237 نفر محاسبه شد. اما به دلیل نوع روش آماری و محدودیت دسترسی به نمونه 100 نفر در نظر گرفته شد. و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شد. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه تکنولوژی آموزشی یاکووز(2005)، انگیزش یادگیری کاشیف و همکاران(2013) و خودکارآمدی عمومی شرر و همکاران(1982) بوده است.یافته ها: یافته ها نشان داد بین نگرش به تکنولوژی آموزشی توسط معلمان با انگیزش یادگیری دانش آموزان رابطه معنادار و مستقیمی با ضریب همبستگی 137/0 وجود دارد. بین نگرش به تکنولوژی آموزشی توسط معلمان با خودکارآمدی دانش آموزان رابطه معنادار و مستقیمی با ضریب همبستگی 156/0 وجود دارد. همچنین نتایج آزمون ضریب تعیین نشان داد تکنولوژی آموزشی به میزان 2 درصد، انگیزش یادگیری دانش آموزان را تبیین و پیش بینی می کندنتیجه گیری: این تحقیق نشان می دهد که نگرش معلمان به تکنولوژی آموزشی می تواند تأثیر مثبتی بر انگیزش یادگیری و خودکارآمدی دانش آموزان داشته باشد، اگرچه این تأثیرات نسبتاً ضعیف هستند. برای بهبود نتایج و بهره گیری کامل از تکنولوژی آموزشی، توجه به عوامل دیگر و تلاش برای ایجاد یک محیط آموزشی حمایتی و جامع ضروری است.
تأثیر مواد کمک درسی بر یادگیری زبان انگلیسی و مفهوم سازی فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات آموزشی و آموزشگاهی دوره ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۸)
155 - 167
حوزههای تخصصی:
مسئله تدریس موثر زبان انگلیسی همواره مورد توجه زبان شناسان و روانشناسان بوده است. در مدارس ایران به کار گیری ژانرهای گوناگون به عنوان مواد آموزشی کمکی همراه کتاب رسمی انگلیسی اخیراً جذابیت فوق العاده ای به دست آورده اند. پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر مواد کمک آموزشی بر یادگیری زبان انگلیسی ومفهوم سازی فرهنگی در دانش آموزان انجام شده است. روش تحقیق طرح شبه آزمایشی و به شیوه پیش و پس آزمون چند گروهی در بین دانش آموزان شهر ایلام انجام شد. نمونه آماری شامل 8 کلاس( 4 کلاس پسر و 4 کلاس دختر ) می باشد که برای هر جنسیت 3 گروه آزمایشی(متون تاریخی، ادبی و خبری) و یک گروه کنترل که هر گروه داری 15 دانش آموز و جمعا120 دانش آموز در این تحقیق شرکت کردند. ابزار تحقیق آزمون های پیشرفت تحصیلی درس زبان انگلیسی و آزمون محقق ساخته مفهوم سازی فرهنگی است که روایی و پایایی ان مورد تایید خبرگان و متخصصان حوزه مربوط قرار گرفته است .با استفاده از نرم افزار spss و از طریق آزمون تحلیل واریانس دادهای تحقیق مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان داد که از میان متون کمک درسی، متون تاریخی در یادگیری و عملکرد در آزمون پایانی بیشترین تاثیر را دارد و از حیث تاثیرگذاری در مفهوم سازی فرهنگی، متون ادبی در شکل گیری مهارت مفهوم سازی فرهنگی بیشترین تاثیر را دارد. بنابر این نتیجه گرفته می شود که به منظور تقویت مفهوم سازی فرهنگی در بین دانش اموزان ، معلمان به استفاده از متون ادبی توجه و تاکید کنند
تحلیل شاخصه های تحقق عدالت آموزشی و تربیتی از دیدگاه مقام معظم رهبری
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین زیرمجموعه ها و مصادیق عدالت، بحث عدالت در نظام تعلیم و تربیت و چگونگی توزیع امکانات و فرصت های آموزشی است. عدالت آموزشی براساس قانون اساسی به عنوان یک فرصت، حق و نیاز همگانی به رسمیت شناخته شده، و جمهوری اسلامی ایران در حدود قانون موظف به تأمین آن است. بنابر سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، عدالت زمانی در محیط های آموزشی برقرار می گردد که یادگیرندگان بتوانند به اهداف مختلف ساحت های تربیتی دست یابند. در این راستا، هدف پژوهش حاضر بررسی راهکارهای تحقق عدالت آموزشی در بیانات مقام معظم رهبری، با توجه به تأکید ایشان بر موضوع عدالت است. همچنین وضعیت شاخصه عدالت آموزشی پس از پیروزی انقلاب اسلامی تبیین شده است. در این پژوهش با روش تحلیل محتوای کیفی استقرایی، مضامین فراگیر و پایه شناسایی شد و پس از آن در هر مضمون فراگیر، اطلاعات آماری در جهت تبیین پیشرفت نظام موجود ارائه گردید. به طور کلی شاخصه های عدالت آموزشی و تربیتی از دیدگاه مقام معظم رهبری شامل 4 مضمون فراگیر و 22 مضمون پایه می باشد. مضامین فراگیر به دست آمده عبارتند از: در دسترس بودن فرصت های آموزشی برای همگان، افزایش امکانات آموزشی، توجه به استعدادها و علایق و رفع تبعیض جنسیتی. مهم ترین مضامین پایه نیز عبارتند از: توزیع متناسب فرصت های آموزشی، گسترش توزیع علم، افزایش کیفیت مدارس، تقسیم عادلانه و عاقلانه امکانات، تقویت مدارس دولتی، عدم تفاوت میان دختر و پسر در امر تحصیل، توجه به نخبگان و برنامه ریزی برای استعدادهای گوناگون.
تبیین خطاهای املایی مقطع دوم و سوم ابتدایی براساس الگوی گارمن (1996)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی خطاهای املایی دانش آموزان مقطع دوم و سوم ابتدایی بر اساس الگوی گارمن (۱۹۹۶) پرداخته است. هدف: هدف از انجام این پژوهش این است که آموزگاران را با مشکلات و موانع تحقق اهداف آموزشی در درس املا آشنا کند و آن ها را در جهت برطرف نمودن مشکلات این درس یاری نماید. با طبقه بندی خطا می توان به این مسئله دست یافت که بیشترین مشکل دانش آموزان در کدام سطح است و با استفاده از راهکارهای مختلف به بهبود و رفع این مشکل پرداخت. روش: روش پژوهش مذکور به صورت توصیفی- تحلیلی است که با جمع آوری ۲۰۰ املا تصحیح شده از دو پایه ی دوم و سوم ابتدایی شهرستان جهرم به بررسی این موضوع پرداخته شده است. خطاها طبقه بندی شده (9طبقه) و از لحاظ کمی وکیفی مورد تحلیل قرار گرفته است. یافته ها: از نتایج به دست آمده از داده های پژوهش چنین استنباط می شود که بیشترین بسامد خطا در دانش آموزان هر دو پایه دوم و سوم ابتدایی مربوط به واژه هایی است که چند صورت نوشتاری دارند وکمترین بسامد خطا در دانش آموزان پایه دوم مربوط به ادغام است و کمترین بسامد خطا در دانش آموزان پایه سوم مربوط به واجی است که نوشته می شود اما خوانده نمی شود.
تبیین ویژگی های مدرسه انقلابی مبتنی بر اندیشه های مقام معظم رهبری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نظریه و عمل در تربیت معلمان سال ۹ ویژه نامه ۱۴۰۳
67 - 90
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: هدف پژوهش حاضر، تبیین ویژگی های مدرسه انقلابی، مبتنی بر بیانات آیت الله خامنه ای است. روش ها : روش پژوهش تحلیل محتوای کیفی همه بیانات آیت الله خامنه ای راجع به بایسته های یک مدرسه انقلابی از زمان شروع رهبری ایشان تا سال 1402 است. یافته ها: نتایج کدگذاری سه مرحله ای باز، محوری و انتخابی، به استخراج 267 مفهوم، 29 مؤلفه و 9 بعد منجر شد. ویژگی های مدرسه انقلابی در ابعاد رسالت مدرسه شامل دو مؤلفه اهداف تربیتی و اهداف آموزشی؛ برنامه های آموزشی با پنج مؤلفه قلمرو دینی و اخلاقی، قلمرو علمی، قلمرو سیاسی و ملی، قلمرو اجتماعی و قلمرو اقتصادی؛ مربی با چهار مؤلفه ویژگی فردی، توجه به برنامه های دینی، سیاسی و ملی، توجه به برنامه های جذاب و کیفی کردن فعالیت پرورشی؛ مدیر با دو مؤلفه فرهنگی – تربیتی و آموزشی؛ معلم با سه مؤلفه شایستگی های اخلاقی، شایستگی های علمی و شایستگی های حرفه ای؛ دانش آموز با چهار مؤلفه خصوصیات اعتقادی، خصوصیات اجتماعی – سیاسی، خصوصیات اخلاقی و خصوصیات فکری؛ محتوای کتاب با پنج مؤلفه آموزه های دینی و ملی، فرهنگی، دقت و صحّت علمی، اصول انتخاب محتوا و شیوه نگارش؛ فضای مدرسه با چهار مؤلفه جو علمی- فرهنگی، جو روانی- امنیتی جو سیاسی و جو فیزیکی و سیاست های اصلاحی در دو بُعد ایجابی و سلبی مشخص گردید. نتیجه گیری: براساس یافته های پژوهش ویژگی های مطرح شده در مورد مدرسه انقلابی به تمام عرصه های آموزش وپرورش و برنامه های تربیتی - آموزشی نظر دارد و برای پیشرفت و اصلاح مدرسه، توجه به تمام ویژگی ها از جانب رهبران و برنامه ریزان ضرورت دارد.
فراتحلیل مطالعات رابطه بین سرمایه روانشناختی و بهزیستی روانشناختی دانشجویان در دانشگاه های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۶ تابستان ۱۴۰۳شماره ۲
51 - 66
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ترکیب کمی نتایج مطالعات انجام شده پیرامون رابطه سرمایه روانشناختی و بهزیستی روانشناختی دانشجویان در ایران با تکنیک فراتحلیل انجام شد. جامعه آماری شامل تمامی مقالات چاپ شده در مجلات علمی داخل ایران پیرامون رابطه سرمایه روانشناختی و بهزیستی روانشناختی دانشجویان از سال ۱۳۹۰ تا ۱۴۰۱ بود که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند ۱۰ مورد مشتمل بر ۳۲۳۳ آزمودنی به عنوان نمونه آماری جهت مطالعه انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات فرم کدگذاری فراتحلیل بود. داده های به دست آمده از تحقیقات منتخب با استفاده از نرم افزار CMA3 (نرم افزار جامع فراتحلیل) تحلیل شدند. فراتحلیل مطالعات منتخب نشان داد که میانگین اندازه اثر رابطه سرمایه روانشناختی و بهزیستی روانشناختی در مدل اثرات ثابت (۰/۵۹۸) و در مدل اثرات تصادفی (۰/۶۳۳) می باشد که بر اساس نظام تفسیری کوهن بالاتر از حد متوسط و قوی ارزیابی می شود. همچنین از میان ابعاد سرمایه روانشناختی، خودکارآمدی با اندازه اثر (۰/۵۱۱)، بیشترین سهم و خوش بینی با اندازه اثر (۰/۴۵۳)، کمترین سهم را در رابطه با بهزیستی روانشناختی دانشجویان در ایران دارد. بر اساس نتایج به دست آمده توجه به مؤلفه های سرمایه روانشناختی جهت بهبود بهزیستی روانشناختی دانشجویان ضروری به نظر می رسد.