فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۸۱ تا ۸۰۰ مورد از کل ۱۷٬۹۴۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف اصلی پژوهش ˓ شناسایی و تبیین مولفه های آموزش شیمی دوره دوم متوسطه بر اساس روش تدریس در رویکرد کاوشگری بود. رویکرد نوین جهانی در آموزش علوم تجربی که ساخت دانش توسط یادگیرنده انجام می شود. فراتحلیل تحقیقات انجام یافته بر پیشرفت تحصیلی نشان می دهد الگوی کاوشگری علمی بالاترین اثربخشی را در میان الگوهای تدریس دارد. روش ها: روش پژوهش از نوع کیفی و شرکت کنندگان در پژوهش متخصصان برنامه ریزی درسی و شیمی که با روش نمونه گیری هدفمند و ملاک محور با توجه به سوابق آموزشی انتخاب و حجم آن تا اشباع نظری داده ها (20 نفر) ادامه یافت. داده ها ازطریق مصاحبه نیمه ساختار یافته حاصل و تجزیه تحلیل اطلاعات با توجه به مبانی نظری رویکرد کاوشگری ˓ با روش کیفی تحلیل مضامین و کدگذاری باز˓ محوری و انتخابی انجام شد. روایی پژوهش ازنوع درونی بر اساس معیار اعتمادپذیری بود که آنالیز داده ها توسط هر سه نویسنده مقاله برای بازسازی حقایق انجام گردید. برای افزایش پایایی پژوهش˓ مصاحبه ها با برنامه قبلی به دور از سوگیری انجام گرفت. یافته ها: از تحلیل داده های مصاحبه˓ 40 مولفه در سه مقوله اصلی آموزش شیمی بر اساس رویکرد IBSE استخراج شد. یافته های پژوهش نشان می دهد در این سه مقوله که ویژگیهای یاد گیرنده، یاد دهنده و ویژگی های سازمانی و تشکیلاتی IBSE می باشد، انجام ازمایش، پژوهشگری فعال و تامین امکانات و تجهیزات بیشترین اهمیت را نسبت به سایر مولفه ها دارد. نتیجه گیری: وجه تمایز این رویکرد با روشهای پژوهش محور پیشین ˓ استفاده کارآمد از تجهیزات آزمایشگاهی نوین و جستجوی گسترده اطلاعات در فضای مجازی به دامنه تمامی مراکز علمی جهانی برای کشف دانش می باشد. اعتبار تمامی 40 مولفه تعیین شده درآموزش شیمی دوره دوم متوسطه بر اساس رویکرد IBSE ˓ از سوی متخصصان با درصد توافق بالای 90% تایید گردید.
پیش بینی پرخاشگری نوجوانان بر اساس عوامل شخصیتی و الگوی ارتباطات خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۶ پاییز ۱۴۰۳شماره ۳
81 - 91
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی پیش بینی پرخاشگری بر اساس عوامل شخصیتی و الگوی ارتباطات خانواده نوجوانان شهر کره ای فارس انجام شده است. جامعه آماری در این پژوهش شامل کلیه نوجوانان دوره متوسطه اول و دوم در سال تحصیلی 99 – 98 به تعداد (1014 نفر) بود که از آن میان، تعداد 150 نفر از نوجوانان (85 نفر نوجوان دختر و 65 نفر نوجوان پسر)، با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس به عنوان نمونه انتخاب شد. پرسشنامه های ویژگی های شخصیتی کاستا و مک کری (1992) و الگوهای ارتباطات خانواده ریچی و فیتزپاتریک (1990) و پرخاشگری بأس و پری (1992) توسط افراد نمونه تکمیل شد. روش آزمون همبستگی پیرسون بمنظور بررسی رابطه بین متغیرها و آزمون رگرسیون چند متغیره به روش همزمان بمنظور پیش بینی متغیر ملاک توسط متغیر های پیش بین، با استفاده از نرم افزار spss نسخه 24 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد عوامل شخصیتی بر حسب مؤلفه های روان نژندی بصورت مثبت در سطح معناداری 05/0، توافق گرایی در سطح معناداری 01/0 و مسئولیت پذیری در سطح معناداری 05/0 بصورت منفی قادر گردیدند، پیش بینی کننده متغیر پرخاشگری نوجوانان باشند. الگوهای ارتباطات خانواده بر حسب مؤلفه های جهت گیری گفت و شنود بصورت منفی در سطح معناداری 01/0، جهت گیری همنوایی بصورت مثبت در سطح معناداری 01/0، قادر گردیدند، پیش بینی کننده متغیر پرخاشگری نوجوانان باشند.
تدوین مدل علی بهزیستی روانشناختی مبتنی بر تاب آوری با میانجی گری مهارت های ارتباطی بین فردی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۶ پاییز ۱۴۰۳شماره ۳
250 - 263
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر، تعیین برازش مدل علی بهزیستی روانشناختی مبتنی بر تاب آوری و ابراز وجود با میانجی گری مهارت های بین فردی و ذهن آگاهی است. جامعه آماری پژوهش شامل دانشجویان مقاطع مختلف رشته روانشناسی واحدهای تهران شمال و تهران شرق دانشگاه آزاد شهر تهران در سال تحصیلی 1401-1402 بودند که به روش نمونه گیری تصادفی نمونه ای به تعداد 495 نفر از دانشجویان انتخاب شدند. از پرسشنامه های 18 سوالی استاندارد بهزیستی روانشناختی ریف (1989)، 25 سوالی تاب آوری کونور و دیویدسون (2005)(CD-RIS) و 15 سوالی مهارت های ارتباطی بین فردی ماتسون(1983) استفاده شد. فرضیه های پژوهش با روش معادلات ساختاری و تحلیل مسیر با نرم افزارPLS تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد تاب آوری با ضریب تاثیر (497/0) بر بهزیستی روان شناختی تاثیر معنادار و مستقیم دارد. همچنین، تاب آوری با میانجی گری مهارت های بین فردی بر بهزیستی روان شناختی تاثیر غیرمستقیم دارد(P</05). می توان نتیجه گرفت افزایش مهارت های فردی و تاب آوری به ارتقای بهزیستی روانشناختی دانشجویان منجر می شود، لذا دانشگاه ها باید بر روی توسعه تاب آوری و مهارت های بین فردی بیشتر فعالیت کنند.
بررسی رابطه سبک های والدگری با گرایش به اعتیاد در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۶ زمستان ۱۴۰۳شماره ۴
140 - 147
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه سبکه های والدگری با گرایش به اعتیاد در نوجوانان بود. این پژوهش به لحاظ روش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانش آموزان پسر دبیرستان های دولتی شهر زنجان در سال تحصیلی 1402-1403 بود که از بین آنها تعداد 200 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه استعداد اعتیاد وید و همکاران (1992) و پرسشنامه سبک های والدگری بامریند (1991) بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه استفاده شد. نتایج نشان داد سبک والدگری مقتدر با گرایش به اعتیاد رابطه منفی معنادار و سبک های والدگری مستبد و سهل گیر با گرایش به اعتیاد رابطه مثبت معنادار داشتند (01/0P <). همچنین سبک های والدگری قادر به پیش بینی گرایش به اعتیاد در نوجوانان بودند (05/0p<). با توجه به نقش سبک های والدگری در پیش بینی گرایش به اعتیاد، اجرای کارگاه های آموزشی بر مبنای سبک های والدگری ضروری به نظر می رسد.
رابطه مدیریت دانش و رفتار اطلاع یابی با سبک ترجیحی تدریس معلمان ابتدایی، نقش میانجی گرانه خلاقیت معلمان
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: سبک های تدریسی که معلمان انتخاب می کنند، تحت تأثیر عوامل مختلفی قرار دارند؛ لذا هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه مدیریت دانش و رفتار اطلاع یابی با سبک ترجیحی تدریس معلمان ابتدایی شهر سنندج با توجه به نقش میانجی گرانه خلاقیت معلمان می باشد. روش ها : پژوهش حاضر از نوع تحقیقات توصیفی همبستگی با استفاده از روش معادلات ساختاری است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه معلمان مقطع ابتدایی شهر سنندج است که در سال تحصیلی 1403-1402مشغول به خدمت هستند. حجم نمونه (300 نفر) با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای تعیین شد. شرکت کنندگان به «پرسشنامه مدیریت دانش» پروبست و همکاران، «پرسشنامه خلاقیت» عابدی، «پرسشنامه رفتار اطلاعاتی» هسو و همکاران و «پرسشنامه سبک ترجیحی تدریس» موسی پور پاسخ دادند. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از ضریب همبستگی و معادلات ساختاری بهره گیری شد. یافته ها: نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که مدیریت دانش و رفتار اطلاع یابی، با خلاقیت و سبک های ترجیحی تدریس، رابطه معناداری دارند. همچنین خلاقیت، با سبک های ترجیحی تدریس نیز دارای رابطه معناداری است. علاوه بر این، خلاقیت، نقش میانجی بین مدیریت دانش و سبک های ترجیحی تدریس و همچنین بین رفتار اطلاع یابی و سبک های ترجیحی تدریس ایفا می کند. مدل پژوهش نیز دارای برازش مطلوبی است. نتیجه گیری: مدیریت دانش و رفتار اطلاع یابی، با ارائه منابع دانشی و اطلاعاتی، سبب دسترسی بیشتر افراد به ایده های نو و خلاق در تدریس می شود و گرایش معلمان به استفاده از سبک های تدریس فعال را افزایش می دهد؛ .
مفهوم احتمال در کتاب های درسی ریاضی دوره ابتدایی: نگاهی تحلیلی به مفاهیم و سطوح استلزام شناختی تکالیف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۶ پاییز ۱۴۰۳شماره ۳
53 - 69
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تحلیل تکالیف بخش احتمالِ کتاب های درسی ریاضی دوره ابتدایی و با روش تحلیل محتوای کمّی انجام شده است. جامعه آماری، بخش احتمال کتاب های درسی ریاضی پایه های دوم تا ششم ابتدایی است و حجم نمونه برابر حجم جامعه، انتخاب شده است. در این مطالعه، نمونه آماری از دو منظر شامل تعیین مفاهیم احتمالاتیِ مورد آموزش و تعیین سطوح استلزام شناختی تکالیف، مورد تحلیل قرار گرفته است. نتایج تحلیل محتوا با هدف تعیین مفاهیم احتمالاتی مورد آموزش در کتب درسی ریاضی دوره ابتدایی نشان داد که این مفاهیم شامل آزمایش تصادفی، فضای نمونه، احتمال وقوع پیشامد، مقایسه احتمال و عادلانه بودن، است. نتایج تحلیل داده ها همچنین مشخص کرد که نزدیک به دو سوم تکالیف احتمالاتی در کتاب های ریاضی دوره ابتدایی در سطوح پایین نیازهای شناختی، یعنی یادآوری و رویه ای بدون اتصالات، قرار دارند و یک سوم باقی مانده نیز در سطح رویه ای با اتصالات هستند و هیچ تکلیفی در بالاترین سطح از استلزام شناختی، یعنی سطح ریاضی ورزی، قرار ندارد. انجام مطالعات بیشتر در خصوص مفاهیم احتمال و تکالیف احتمالاتی و به تبع آن، افزایش کیفیت و سطح استلزام شناختی تکالیف ارائه شده در کتاب درسی، پیشنهاد می گردد.
طرح تربیتی «مراقبت پدرانه» در مدرسه: ماهیت و مفاهیم زیرساز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۳۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۵۹
۸۴-۶۷
حوزههای تخصصی:
در نهاد مراقبت پدرانه، فردی برای مراقبت و پیگیری امور عده ای از دانش آموزان در مدرسه در نظر گرفته می شود. این نهاد ابتدا در مدارس کلیسا به وجود آمد و در ادامه دچار تحولاتی شد. با بررسی ریشه های تاریخی و تحلیل مفهوم «مراقبت پدرانه»، مفاهیم «قیمیت»، «اصلاحگری اجتماعی-اخلاقی»، «اقتدار، کنترل و مراقبت»، «نگاه کل گرایانه به فرد و تربیت»، «رستگاری-محوری و خیرخواهی»، «فردی نگری (شخصی سازی)» و «عشق و نوع دوستی» به منزله مفاهیم زیرساز این طرح تعیین شده اند. با دسته بندی رویکردهای موجود مراقبت پدرانه به سه ویراست «مراقبت پدرانه برای کنترل و انضباط»، «مراقبت پدرانه برای رفع ناهنجاریهای فردی و جمعی» و «مراقبت پدرانه برای پیشرفت تحصیلی» و بررسی مفاهیم زیرساز هرکدام، ویراست «مراقب پدرانه انسانی» پیشنهاد شده است. همچنین با توجه به مفاهیم استخراج شده تهدید ها و فرصتهای این طرح استخراج شد. در بخش تهدیدها به «اقتدار صوری و کنترل بیرونی»، «قدرت پنهان شده در نقاب شبانی و اصلاحگری»، «پرورش خویشتن رام و کاذب» و «جایگزینی تربیت با تلقین و عادت» و در بخش فرصتها به «ورود اخلاق و خیرخواهی به مدرسه»، «جامعیت نگاه در نگریستن به شاگرد و تربیت»، «شخصی سازی آموزش و عبور از آموزش توده وار» و «دمیده شدن نسیم عشق در فضای مدرسه» اشاره شده است.
بررسی تجارب زیست معلمان و مدیران از مفهوم مسئولیت پذیری اجتماعی (مطالعه ا ی پدیدارشناسانه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۳۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۵۹
۱۷۸-۱۵۷
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام دادن این پژوهش، دستیابی به تجارب معلمان و مدیران در زمینه مفهوم مسئولیت پذیری اجتماعی است. مطالعه حاضر به شیوه کیفی و از نوع پدیدارشناسی با نمونه گیری هدفمند و از طریق مصاحبه ژرف نگر با 18 نفر از معلمان و مدیران سطح شهر سنندج انجام گرفته است. ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. تجزیه وتحلیل متن مصاحبه ها با روش دیکلمن و همکاران (1989) صورت پذیرفته است. یافته های حاصل از تجارب معلمان و مدیران شامل 33 مضمون فرعی و 6 مضمون اصلی بود که شامل تعامل سازنده با محیط دانش آموزان، تعامل سازنده با همکاران، حفظ ظاهر و رفتار فردی، ناآگاهی و بی تفاوتی اعضای جامعه مدرسه، عمل در چارچوب قوانین و مقررات و درگیرشدن در مسائل فردی دانش آموزان است. می توان نتیجه گرفت که معلمان با حفظ و تلاش در راستای رفتارهای فردی خود عاملانی در جهت رشد و شکوفایی دانش آموزان در مقام الگو هستند، اما این تجربه از مسئولیت پذیری در رشد و پیشرفت خود معلمان و مدیران نیز مؤثر است و اینکه فقط التزام عملی در چارچوب قوانین سازمانی حد تمام و کمال در مسئولیت پذیری اجتماعی نیست، بلکه معنای واقعی آن فراتر رفتن از حد وظیفه است.
طراحی و اعتبارسنجی الگوی برنامه درسی علوم تجربی بر مبنای نظریه کنشگر- شبکه در محیط یادگیری شبکه در دوره متوسطه اول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۳۹ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۶۰
۳۰-۷
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر طراحی و اعتبارسنجی الگوی برنامه درسی علوم تجربی دوره متوسطه اول بر مبنای نظریه کنشگر – شبکه در محیط یادگیری مبتنی بر شبکه بوده است. برای انجام دادن این پژوهش روش تحقیق آمیخته اکتشافی به کار رفته است. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی شامل اعضای هیئت علمی آشنا به حوزه های مطالعات برنامه درسی و تکنولوژی آموزشی و همه مقالات، پایان نامه های مرتبط با موضوع پژوهش در پایگاههای اطلاعاتی معتبر در بازه زمانی 2005 تا 2020 بوده است. به منظور نمونه گیری در بخش کیفی پژوهش از روش نمونه گیری نظری (غیراحتمالی) هدفمند به روش گلوله برفی و همچنین از اشباع نظری استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از کدگذاری باز، محوری و انتخابی استفاده شده است. برای پاسخگویی به سؤال اول پژوهش 7 اصل و 44 زیرمؤلفه شناسایی شده است. در سؤال دوم پژوهش عناصر دهگانه برنامه درسی بر اساس منطق اکر با توجه به آموزه های نظریه کنشگر- شبکه مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. در بخش کمی پژوهش به منظور اعتبارسنجی از نظرات 55 نفر از متخصصان مطالعات برنامه درسی و تکنولوژی آموزشی به روش تمام شماری استفاده شده است. بر اساس سؤالات اول و دوم پژوهش، الگوی اولیه طراحی شده است، سپس با استفاده از تحلیل عاملی مرتبه اول و دوم و برازش مناسب با شاخصهای R2، Q2،GOF اعتبارسنجی و ارائه شده است. نتایج اعتبارسنجی نشان می دهد که الگوی برنامه درسی علوم تجربی دوره متوسطه اول بر مبنای نظریه کنشگر- شبکه از برازش مناسب برخوردار است.
ارائه الگوی تربیت شهروندی اسلامی مبتنی بر مطالعات نظری به روش فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۳۹ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۶۰
۱۸۸-۱۶۷
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، ارائه الگوی تربیت شهروندی اسلامی از طریق سازماندهی، تلخیص و ارزشیابی متون و داده های مطالعات انجام شده و احصای پیام مشترک اصلی و پنهان پژوهشهای انجام شده در حوزه تربیت شهروندی اسلامی به منظور کاربردی کردن و کاربست آنهاست. برای دستیابی به این هدف از روش تحقیق فراترکیب به منظور ادغام نتایج پژوهشهای قبلی استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش شامل همه منابع نظری و تجربی پیشین مرتبط با پژوهش بود که با روش نمونه گیری هدفمند 42 مطالعه برای بررسی نهایی انتخاب شدند و مورد مطالعه قرار گرفتند. برای گردآوری اطلاعات از منابع کتابخانه ای و برای تجزیه وتحلیل اطلاعات گردآوری شده از روش تحلیل محتوای کیفی به روش کدگذاری استفاده شده است. نتایج تحلیل محتوای کیفی مطالعات انجام شده پیشین نشان داد که تربیت شهروند اسلامی بر اساس ده اصل تربیتی (اجتماع مدارانه، آزادیخواهانه، عدالت طلبانه، شرافتمندانه، اعتدال گرایانه، وظیفه مدارانه، توحیدگرایانه، فکورانه، درمان گرایانه، ترقی مدارانه) و در قالب 18 مؤلفه بوده که با استفاده از شاخص کاپا با مقدار 0/86 مورد تأیید متخصصان قرار گرفته است. بنابراین پیشنهاد شده است که متخصصان تعلیم و تربیت در امر تربیت شهروند اسلامی این اصول و مؤلفه ها را مورد تأکید قرار دهند.
مقایسه اثربخشی آموزش تفکر انتقادی و راهبردهای خودتنظیمی بر انگیزش تحصیلی و خودکارآمدی.(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقایسه اثربخشی آموزش تفکر انتقادی و راهبردهای خودتنظیمی بر انگیزش تحصیلی و خودکارآمدی هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی آموزش تفکر انتقادی و راهبردهای خودتنظیمی بر انگیزش تحصیلی و خودکارآمدی دانش-آموزان دختر دوره دوم متوسطه تبریز بود. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی بود و به شکل پیش آزمون - پس آزمون-پیگیری با گروه کنترل اجرا شد. همه آزمودنی ها با استفاده از ﻣﻘیﺎس اﻧﮕیﺰش ﺗﺤﺼیﻠی واﻟﺮﻧﺪ و ﺑﻠیﺰ و پرسشنامه خودکارآمدی شرر، ارزیابی شدند. روش نمونه گیری هدفمند بود؛ به این صورت که از بین دانش آموزانی که نمرات شان در پرسشنامه ها یک انحراف معیار پایین تر از میانگین بود، 30 نفر به صورت تصادفی در گروه های آزمایشی و 15 نفر در گروه کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایش اول، ده جلسه نود دقیقه ای، آموزش تفکر انتقادی را دریافت کرد. گروه آزمایش دوم، هشت جلسه نود دقیقه ای، راهبردهای خودتنظیمی را دریافت کرد، اما گروه کنترل هیچگونه آموزشی دریافت ننمود. نتایج حاصل از تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر بیانگر این بود که ارائه آموزش تفکر انتقادی و راهبردهای یادگیری خودتنظیمی، باعث افزایش معنی دار انگیزش تحصیلی و خودکارآمدی در دانش آموزان شده است. همچنین بین نمرات انگیزش تحصیلی و خودکارآمدی در دو گروه آموزش تفکر انتقادی و راهبردهای خودتنظیمی تفاوت معنی دار وجود نداشت. نتایج این پژوهش نشان داد که ازآموزش تفکر انتقادی و راهبردهای خودتنظیمی می توان به عنوان روشی کارآمد برای افزایش انگیزش تحصیلی و خودکارآمدی دانش آموزان استفاده نمود.
شناسایی مؤلفه های ریاکاری سازمانی در سازمان های دولتی مورد مطالعه اداره کل آموزش پرورش خراسان رضوی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
ریاکاری سازمانی زمانی اتفاق می افتد که ارزش ها، علایق و ایده های افراد ناسازگاری وجود داشته باشد که بر عملکرد آنها در سازمان تأثیر بگذارد. این پژوهش با هدف شناسایی مؤلفه های ریاکاری سازمانی در سازمان های دولتی در اداره کل آموزش پرورش خراسان رضوی انجام شد .روش پژوهش مطالعه کیفی بود که در آن از رویکرد پدیدارشناسی استفاده شد. جامعه آماری تعدادی از کارکنان اداره کل آموزش پرورش خراسان رضوی می باشند و نمونه گیری خبرگان با استفاده از روش نمونه گیری انتخابی هدف مند انجام شد. که با 17 شرکت کننده انجام گرفت. روش جمع آوری داده ها, مصاحبه های نیمه ساختار یافته عمیق و روش تجزیه و تحلیل کلایزی بود. یافته های مطالعه چهار مولفه اصلی شامل دوگانگی گفتار و عمل , تظاهر و نقاب زدن و پنهان کاری و کتمان حقیقت و تمایل به خود فریبی را نشان داد لذا نیاز است مدیران آموزش و پرورش کل خراسان رضوی فرهنگ صداقت، شفافیت، و اخلاق حرفه ای را در محیط کار ترویج دهند. این امر نه تنها به بهبود عملکرد سازمان کمک می کند، بلکه محیطی سالم و سازنده برای کارکنان نیز ایجاد می کند.
برنامه ریزی آموزشی در دانشگاه فرهنگیان با تاکید بر انتظارات دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه ریزی آموزشی دوره ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۵
112 - 132
حوزههای تخصصی:
هدف: تضمین کیفیت خدمات و طراحی برنامه ریزی های منسجم جهت نیل به پیشرفت برای ذی نفعان از رسالت های اصلی نظام های آموزش عالی می باشد. لذا پژوهش حاضر به منظور بررسی انتظارات دانشجویان جهت برنامه ریزی آموزشی موثرتر در دانشگاه فرهنگیان انجام شد. روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و رویکرد کیفی از نوع راهبرد تحلیل محتوا است. نمونه گیری با شیوه هدفمند ملاک محور تا حد اشباع داده ها انجام شد. ابزار گرداوری اطلاعات گزارشات مکتوب دانشجویان بود. 36 گزارش تحلیل و کدگذاری شد. روایی یافته ها با ارایه مقولات توصیف شده به 10 نفر از نویسندگان گزارشات، بررسی و دقت کد گذاری ها تایید شد. پایایی با کدگذاری مجدد داده ها و همگرایی مناسب بین کدگذاری های قبلی و مجدد حاصل شد.یافته ها: انتظارات دانشجویان شامل 165 مقوله معنادار بود. عبارت های به دست آمده شامل انتظارات دانشجویان در ابعاد اداری- سازمانی و آموزشی و مضامین فضا و تجهیزات، نحوه ارتباط با دانشجو، حمایت های علمی ، وضعیت آموزش، برنامه درسی، سرفصل دروس و ارزشیابی آموزشی است.نتیجه گیری و پیشنهادات: برآوردن انتظارات دانشجویان با تنظیم برنامه های آموزشی مناسب از رسالت های دانشگاه است. نتایج تحقیق حاضر ضرورت توجه به آن ها را نشان می دهد. لذا توجه به انتظارات دانشجویان در برنامه ریزی دانشگاه ها پیشنهاد می گردد. نوآوری و اصالت: شناسایی انتظارات دانشجویان به شیوه تحلیل محتوا با استفاده از متن نوشتاری، بازنگری سیستم آموزشی و سازمانی دانشگاه، تدوین استانداردهای به روز، تنظیم برنامه های آموزشی مناسب و نظارت بر حسن اجرای آن است.
نقش پیامدهای کرونا بر مشکلات سلامت روان دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات آموزشی و آموزشگاهی دوره ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۸)
143 - 154
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین نقش متغیرهای دموگرافیک مطالعه و جستجوی اخبار در مورد کرونا، ابتلا به کرونا در اقوام نزدیک، مرگ اقوام در اثر کرونا و اضطراب ادراک شده در مورد کرونا بر روی مشکلات سلامت روان می-باشد. این مطالعه از حیث روش توصیفی و ازنظر زمانی مقطعی می باشد. جامعه ی آماری این پژوهش را دانشجویان دانشگاه فرهنگیان مشهد (2500 نفر) در سال تحصیلی 99-98 تشکیل می دادند که از میان آن ها 752 نفر به صورت در دسترس در دو پردیس دختران و پسران شهر مشهد به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند و به آزمون سلامت عمومی (GHQ-28) و پرسشنامه دموگرافیک شامل سوالات جنسیت، سن، وضعیت تأهل، میزان مطالعه و جستجوی اخبار در مورد کرونا، ابتلا به کرونا در اقوام نزدیک، مرگ بستگان در اثر کرونا و اضطراب ادراک شده پاسخ دادند. نتایج تحلیل واریانس چندمتغیری و تک متغیری نشان داد که ازنظر ترکیب متغیرهای وابسته بین گروه های مختلف شرکت کنندگان در متغیرهای مستقل شامل مطالعه و جستجوی اخبار در مورد کرونا (009/0=Ƞ2،05/0p<،781/1= F)، ابتلا به کرونا در اقوام نزدیک (013/0=Ƞ2،05/0p<،433/2= F) و اضطراب ادراک شده (031/0=Ƞ2،05/0p<،820/5= F) تفاوت معنی دار وجود دارد. با توجه به نتایج پژوهش حاضر می توان پیشنهاد کرد که برای مداخله در مشکلات سلامت روان دانشجویان در دوره همه گیری کرونا به نقش مطالعه و جستجوی اخبار در مورد کرونا، ابتلا به کرونا در اقوام نزدیک و اضطراب ادراک شده توجه ویژه شود.
پیشنهاد الگویی برای ارتقاء مهارت های زندگی دانشجویان: بر اساس یک پژوهش آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی سال ۳۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
103 - 122
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی ارتقاء مهارت های زندگی دانشجویان و طراحی مدل جامع انجام شده است. روش پژوهش از نوع آمیخته اکتشافی صورت گرفت. در بخش کیفی از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با 16 نفر از اعضاء هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی به شیوه نمونه گیری هدفمند تا مرزاشباع نظری مطالعه به عمل آمد. ابزار بخش کمّی، پرسشنامه محقق ساخته براساس یافته های بخش کیفی بود. تایید روایی محتوای پرسشنامه از دیدگاه اساتید، روایی سازه از تحلیل عاملی تاییدی و پایایی ابزار به شیوه پایایی ترکیبی انجام شد. تحلیل داده ها در بخش کیفی، با استفاده از تحلیل محتوای استقرایی و کدگذاری در سه سطح باز، محوری و انتخابی انجام شد. در بخش کمّی، جامعه آماری پژوهش دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی شهر تهران در سال تحصیلی 1401 به تعداد 139701 نفر بودند که تعداد 424 نفر بر اساس فرمول کوکران و به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. تحلیل داده های بخش کمّی به روش تحلیل عاملی و مدل سازی معادلات ساختاری صورت گرفت. براساس یافته های تحقیق؛ چهار بعد محیط آموزشی، ویژگی های استادان، آموزش و یادگیری مهارت ها و توسعه مهارت های فردی با چهارده مؤلفه در طراحی مدل منظور گردیدند. نتیجه شاخص نیکویی برازش نیز نشان داد عملکرد کلی الگوی ارائه شده از کیفیت مناسبی برخوردار است. این مدل می تواند در برنامه ریزی های آموزشی، دانشجویی و فرهنگی دانشگاه مفید باشد و به ارتقاء مهارت های زندگی دانشجویان کمک نماید.
الگوی جاری تلفیق بهزیستی در برنامه های درسی فراگیران دوره دوم ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۳
185 - 214
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر بررسی الگوی جاری تلفیق بهزیستی در برنامه های درسی فراگیران دوره دوم ابتدایی است. این پژوهش با رویکرد کیفی و با روش داده بنیاد انجام گرفت. جامعه آماری شامل کلیه معلمان دوره دوم مقطع ابتدایی که از طریق نمونه گیری هدفمند از نوع ملاک محور انتخاب شدند. داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته با شانزده نفر از معلمان دوره دوم ابتدایی اداره آموزش و پرورش شهر اصفهان به دست آمده است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش کدگذاری باز، محوری و گزینشی استفاده شد. برای تأمین روایی و پایایی از معیارهای لینکن و کوبا استفاده شد. نتایج پژوهش نشان دهنده بیست و هفت مفهوم محوری است که در قالب مدل پارادیمی شامل ضعف نگاه علمی به بهزیستی در برنامه درسی به عنوان مقوله محوری و شرایط علی (طراحی و تدوین نامناسب برنامه های درسی، نگاه غیرعلمی به بهزیستی در برنامه های درسی و ضعف نیازسنجی)، عوامل زمینه ای (خانواده و بستر اجتماعی، بافت فرهنگی مدرسه، همسالان و گروه های دوستی و بسترهای ارتباطی و تعاملی)، شرایط مداخله ای تسهیل گر (امکانات اوقات فراغت، نشاط در مدرسه و امید به آینده)، شرایط مداخله گر محدودکننده (چالش های خانوادگی، سازمانی و فردی)، راهبردها (تجدید رویکرد برنامه ریزی، اجرای مناسب برنامه های درسی، بهبود زمینه های برنامه درسی کسب شده، برنامه درسی مدرسه محور و برنامه درسی والدین) و پیامد (دلزدگی تحصیلی و عدم توجه به بهزیستی) سازمان یافت.
شناسایی چالش های آموزش کتاب کار و فناوری از دیدگاه معلمان پایه ششم ابتدایی شهر شوش به منظور ارائه راهکار مناسب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی چالش های آموزش کتاب کار و فناوری از دیدگاه معلمان پایه ششم ابتدایی شهر شوش به منظور ارائه راهکار مناسب انجام شده است. روش تحقیق این پژوهش، روش کیفی از نوع پدیدارشناسی بود. جامعه آماری شامل معلمان پایه ششم شهر شوش با تجربه 10 سال تدریس در درس کار و فناوری بودند. مصاحبه شوندگان از میان معلمان پایه ششم شهر شوش به صورت هدفمند انتخاب گردید که در نهایت در این بخش با 13 نفر از این معلمان با استفاده از معیار اشباع نظری، مصاحبه بعمل آمد. داده های حاصل با روش تحلیل محتوا مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. بر اساس یافته های این پژوهش، 14 چالش و مانع کلی که شامل: مشکلات مربوط به محتوای کتاب آموزشی، نبود کارگاه و فضای فیزیکی مناسب برای انجام کارهای عملی، کمبود امکانات کارگاهی مناسب، عدم همکاری مدیر با دبیر کار و فناوری، واگذاری درس کار و فناوری به دبیران غیر تخصصی، کمبود وقت، عدم گردش و بازدیدهای علمی، عدم عمکاری والدین، کمبود منابع مالی، ضعف دانش و مهارت های معلمان، عدم تناسب محتوای آموزشی با نیاز دانش آموزان، ضعف در اجرای ارزشیابی، عدم وجود زمینه فرهنگی، پایین بودن جایگاه و ارزش کار و فناوری در بین مسئولین، شناسایی شد و در ادامه 11 راهکار مناسب برای رفع این چالش ها در آموزش کتاب کار و فناوری استخراج گردید.
تحلیل پدیدارشناسانه ادراک معلمان از فرایند تدریس در شبکه اجتماعی دانش آموزی (شاد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
90 - 124
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تحلیل پدیدارشناسانه ادراک معلمان از فرایند تدریس در شبکه اجتماعی دانش آموزی (شاد) بود. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از لحاظ شیوه گردآوری داده ها کیفی بود که با روش پدیدارشناسی انجام شد. با استفاده از روش نمونه گیری گلوله برقی و به شکلی هدف مند 18 نفر از معلمان سرآمد تدریس در شبکه شاد در دوران شیوع کرونا شناسایی و با استفاده از روش مصاحبه نیمه ساختاریافته داده های موردنیاز از آن ها گردآوری شد. در پانزدهمین مصاحبه اشباع داده ها حاصل شد اما مصاحبه تا هجدهمین نفر ادامه یافت. تحلیل داده های حاصل از مصاحبه ، منجر به شناسایی دو مقوله ویژگی های تدریس و شایستگی های حرفه ای موردنیاز، چهار مضمون اصلی و نوزده مضمون فرعی شد. ویژگی های تدریس شناسایی شده شامل تقویت روحیه پرسش گری، احترام به تفاوت های فردی، ارتقای انگیزه یادگیری، یادگیری محوری (مضمون شاگردمحوری)، تدوین طرح درس، ارائه بازخورد، بکارگیری فناوری های آموزشی، ارائه تکالیف مهارت محور، استفاده از فنون آموزشی تعاملی (مضمون راهبردهای نوین تدریس) بود. شایستگی های حرفه ای شناسایی شده شامل تدوین طرح درس، نیازسنجی، شایستگی شناختی و تولید محتوا (مضمون شایستگی های دانشی)، شایستگی فنی و سواد رسانه ای، شایستگی عملیاتی، شایستگی همکاری و تعامل، مدیریت کلاس داری، شاداب سازی محیط یادگیری، اصلاح دیدگاه کاربران و خلاقیت در آموزش (مضمون شایستگی های مهارتی) بود. نتیجه گیری پایانی نشان داد؛ شبکه شاد در دوران کرونا توانست بستر مناسب و ایمنی را برای تدریس معلمان فراهم نمایند، اما انتخاب آن به عنوان محیط مکمل تدریس در دوران پساکرونا نیازمند کسب فنون و مهارت های تدریس و ارتقای صلاحیت های حرفه ای آن ها در حوزه تدریس الکترونیکی است.
شناسایی مولفه های برنامه درسی سبز و ارزیابی میزان انطباق محتوای کتب علوم تجربی دوره اول ابتدایی با آن
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی مولفه های برنامه درسی سبز و ارزیابی میزان انطباق محتوای کتب علوم تجربی دوره اول ابتدایی با آن بوده است. لذا این پژوهش از لحاظ هدف، توسعه ای و از نظر گردآوری داده ها، پژوهشی آمیخته است. در بخش کیفی، جهت شناسایی ابعاد و مولفه های برنامه درسی سبز از روش تحلیل مضمون با مشارکت 15 نفر از متخصصان حوزه برنامه درسی، که با روش نمونه گیری هدفمند گلوله برفی انتخاب شدند و تا مرحله اشباع نظری با استفاده مصاحبه نیمه ساختاریافته پیش رفت. در بخش کمی جهت بررسی میزان تطابق مولفه های شناسایی شده با محتوای کتب علوم تجربی از روش تحلیل محتوا و با استفاده از سرشماری تمام تصاویر، متون و جداول کتب علوم تجربی دوره اول ابتدایی در سال تحصیلی 03-1402 بود. روایی و پایایی در بخش کیفی با استفاد از معیارهای گوبا و لینکلن (1980) و در بخش کمی روایی صوری و محتوایی بر اساس نظر متخصصین و خبرگان و پایایی آن بر اساس ضریب همبستگی و آلفای کرونباخ محاسبه شد.
مدل سازی چگونگی کنشگری اجتماعی حرفه ای معلمان در جامعه با تأکید بر مسئولیت اجتماعی آنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه حرفه ای معلم سال ۹ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۳۴)
77 - 95
حوزههای تخصصی:
ییشینه و اهداف: هدف این مطالعه، بر ساخت فهم کنش حرفه ای معلمان از مسئولیت آن ها در محیط های اجتماعی مختلف انجام گرفت. روش ها :: پژوهش به روش نظریه داده بنیاد اجرا شد. براساس نظریه داده بنیاد، جامعه آماری با استفاده نمونه گیری در دسترس، از میان معلمان، استاد-معلمان و متخصصین آموزش و پرورش انتخاب شد. نمونه نهایی، برمبنای اشباع نظری پژوهش گران تعداد 11 نفر تعیین شد. یافته ها: در نتیجه کدگذاری، مسئولیت اجتماعی حرفه ای معلم به عنوان پدیده محوری، از عوامل گوناگونی مانند مرجع بودن معلم، کارگزار نظام رسمی، عبور از نقش شغلی به سوی فرانقش حرفه ای و مسئولیت متکثر، متأثر بود. این پدیده در بسترهای تغییرات ساختاری و تکنولوژی های هر زمان، شدت و حدت و حدود و ثغور متفاوتی داشته است. درنتیجه مشخص شد که معلمان با لحاظ کردن یا کنترل شرایط مداخله گر مانند شرایط رفاهی یا ارزیابی مسئولیت های کنش گران دیگر مانند نظام رسمی، نسبت به مسئولیت های اجتماعی خود دست به کنش می زنند. راهبرد فهم شده برای کنش معلمان، کنش صادقانه و واقع گرایانه مفهوم سازی شد. پیامدهای ارتقای جایگاه معلمان در ساحت گفتمان و باور، ارتقای شرایط رفاهی معلمان، کاهش هزینه ها از طریق فرهنگ سازی، شکل گیری اعتماد متقابل، تقویت پیوند میان جامعه و نهاد آموزش و آگاه سازی جامعه، نظام رسمی و معلم نسبت به حقوق، انتظارات و تکالیف هم دیگر، مفهوم سازی شد. نتیجه گیری: معلم، کنش گری است که هم جامعه و نظام سیاسی، آینده خود را در نوع تربیت او می بیند؛ هم خود معلم به صورت عرفی و شخصیتی، خود را مسئولی چندبعدی در مقابل دانش آموز، اجتماع محلی و نظام کلان جامعه ترسیم می کند. از این روست که او موجد مسئولیت حرفه ای است.