فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۴۱ تا ۸۶۰ مورد از کل ۱۷٬۹۴۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
کارآفرینی، موجب خلق ارزش از ایده ها می شود همچنین یکی از راهکارهای مؤثر برای کاهش تعداد بیکاران محسوب می شود. بر خلاف دیدگاه سنتی ، امروز بسیاری از ویژگی های کارآفرینانه که موجب افزایش احتمال کارآفرین شدن یک فرد می شود را می توان بصورت اکتسابی و از طریق آموزش در فرد پرورش یابد. بنابراین یکی نظام آموزشی نقش مهم و تأثیرگذاری در توسعه کارآفرینی کشورها دارد. در این راستا بیشتر دانشگاه های کشورهای پیشرفته آموزش کارآفرینی را در برنامه های درسی خود گنجانده اند مطالعه حاضر با هدف شناسایی عناصر برنامه درسی دانشگاهی بر مبنای شایستگی های کارآفرینانه دانشجویان انجام شد. این پژوهش به روش کیفی و با رویکرد تحلیل مضمون صورت گرفته است. ابزار پژوهش مصاحبه نیم ساختارمند با خبرگان و متخصصین حوزه کارآفرینی در دانشگاه های جامع دولتی شهر تهران انجام شد. نمونه گیری به روش گلوله برفی و تا رسیدن به اشباع نظری صورت گرفت. داده های به دست آمده از انجام 25 مصاحبه به استفاده از تحلیل محتوای مضمون کدگذاری و به کمک نرم افزار مکس کیودا ترسیم شد. به منظور دستیابی به صحت و اعتبار مطالعه معیارهای اعتبار پذیری و اعتمادپذیری مورد توجه و استفاده قرار گرفت. مهم ترین عناصر برنامه درسی شایستگی های کارآفرینانه استخراج شده شامل: ساختارآفرینی، صلاحیت پروری، راهبرد آموزشی، تکنیک های اندازه گیری، ویژگی های یاددهنده، ویژگی های یادگیرنده و محیط یادگیری بود. چارچوب تدوین شده برای برنامه درسی آموزش عالی، با تمرکز بر شکل و ساختار کلی فرایندهای آموزشی و تأثیر طراحی آن براشتغال پذیری، دانشجویان را در مسیر آموزش های عملی و هدایت به سمت بازار کار سوق می دهد به گونه ای که دانشجویان یک سفر توسعه یافته و منسجم از فرایند دانش، نگرش و مهارت را تجربه می کنند که برای آنها معنی دار است.
سنتزپژوهی شاخص ها و مؤلفه های کاربرد فناوری اطلاعات و ارتباطات در برنامه درسی دانش آموزان با آسیب شنوایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: فناوری اطلاعات و ارتباطات )“فاوا”( نقش مهمی در پیشبرد اهداف آموزشی دارد. جهت پیشبرد اهداف آموزشی دانش آموزان با آسیب شنوایی، این مهم، بسیار مورد توجه است. هدف پژوهش حاضر شاخص ها و مؤلفه های کاربرد “فاوا” در برنامه درسی دانش آموزان با آسیب شنوایی بود. روش: رویکرد پژوهش حاضر کیفی و روش آن سنتزپژوهی است. جامعه پژوهش 186 مقاله در مورد شاخص ها و مؤلفه های کاربرد “فاوا” در برنامه درسی فرا گیران با آسیب شنوایی که در پایگاه های تخصصی و علمی ارائه شده اند. نمونه پژوهش 35 مقاله است که این تعداد براساس پایش موضوعی، اشباع نظری داده ها و به صورت هدفمند انتخاب شدند. داده های پژوهش از تحلیل کیفی اسناد مورد مطالعه، گردآوری شده اند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل محتوا به شیوه مقوله بندی برمبنای الگوی سنتزپژوهی روبرتس استفاده شد. جهت بررسی اعتبار یافته ها از کُدگذاری مجدد یافته ها بر مبنای روش اسکات ) 2012 ( استفاده شد و ضریب توافق بین ارزشیابان 79 درصد محاسبه گردید. یافته ها: پس از بررسی و تجزیه و تحلیل داده ها، مؤلفه ها و شاخص های الگوی برنامه درسی مبتنی بر بهزیستی در 6 بُعد، 25 محور و 85 مقوله شامل اهداف کاربرد فناوری اطلاعات و ارتباطات در برنامه درسی کودکان کم شنوا و ناشنوا، اصول کابردی “فاوا”، روش ها، زمینه های کاربرد “فاوا”، ویژگی برنامه و چالش ها مورد سازماندهی قرار گرفت. نتیجه گیری: براساس یافته ها می توان نتیجه گرفت جهت کاربرد “فاوا” برای فرا گیران با آسیب شنوایی توجه به ابعاد فردی، سازمانی و برنامه ای باید مورد توجه قرار گیرد.
چالش های فرا روی معلمان مهارت آموز و ارائه راهکار براساس تجارب زیسته آن ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه ریزی آموزشی دوره ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۵
159 - 190
حوزههای تخصصی:
هدف: اقدامات در آموزش و پرورش زمانی منجر به دستیابی به هدف مورد نظر خواهد شد که برنامه ریزی صحیحی برای آن صورت گیرد. هدف پژوهش حاضر، شناسایی و تحلیل چالش های فراروی معلمان ماده 28 و راهکاریابی برای این چالش ها بر اساس تجارب زیسته آن هادر جهت تحول در برنامه ریزی آموزشی برای آنان بود.روش شناسی: رویکرد پژوهش، کیفی و استراتژی پژوهش پدیدارشناسی از نوع 4 مرحله ای ون مانن بود. جهت جمع آوری داده ها، از ابزار مصاحبه ساختاریافته محقق ساخته بهره برده شد. میدان پژوهش شامل سری نهم از معلمان مهارت آموز استان کردستان در سال تحصیلی1403-1402 به تعداد 150 نفر بود که با ملاک اشباع یافتگی داده ها تعداد 27 نفر انتخاب شدند.یافته ها: یافته ها در دو گام حاصل شد: گام نخست، شامل چالش های پیش روی معلمان ماده 28 بود که در این راستا، 5 مورد مضامین فراگیر، 15 مورد مضامین سازمان دهنده و 117 مضمون پایه حاصل شد. مضامین سازمان دهنده در ارتباط با چالش های ارزشیابی، چالش های مدیریتی، دانش تخصصی و کلاسداری معلم، چالش های دوره ی پودمان، چالش های اداری، چالش های مربوط به برگزاری دوره های ضمن خدمت، ارتباط با اولیا و دانش آموزان و چالش های امکانات و تجهیزات آموزشی مدارس هستند. در گام دوم راهکارهای معلمان ماده 28 برای رفع چالش ها بیان شد. یافته های این گام شامل 5 مورد مضامین فراگیر، 13 مضامین سازمان دهنده و 109 مضمون پایه بود. مضامین سازمان دهنده عبارت اند از: راهکارهای حوزه روش و ابزارهای تدریس، توانمند کردن معلمان، راهکارهای حوزه ارزشیابی، کیفیت بخشی به پودمان های دانشگاه، راهکارهای مربوط به امورات اداری، کیفیت بخشی به دوره های ضمن خدمت، ارتباط مؤثر با اولیا و دانش آموزان و تجهیز مدارس به تمام امکانات آموزشی هستند.نتیجه گیری و پیشنهادها: یافته ها حاکی از عدم آمادگی معلمان ماده 28 برای آموزش و کیفیت پایین دوره پودمان است که باعث ایجاد ترس و اضطراب در نومعلمان و پایین آمدن کیفیت آموزش و یادگیری شده است. در این راستا توانمند کردن معلمان و تلاش کارکنان نظام های آموزشی در پویایی و توسعه در نظام آموزشی نقش بسزایی دارد. بنابراین با توجه به چالش های فراروی معلمان ماده 28 پیشنهاد می شود برنامه ریزی آموزشی کنونی آنان بر مبنای یافته ها، متحول گردد.نوآوری و اصالت: باتوجه به اینکه تاکنون چالش های فراروی معلمان ماده 28 مورد بررسی قرار نگرفته است، پژوهش حاضر به بررسی تجارب زیسته معلمان ماده 28 از چالش های فراروی آن ها و ارائه راهکارهایی برای این چالش ها می پردازد.
ارائه ی مدل سرمایه اجتماعی تعالی محور در آموزش متوسطه با رویکرد فرا ترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه ریزی آموزشی دوره ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۵
275 - 300
حوزههای تخصصی:
هدف: جوامعی که به سمت دانش بنیان حرکت می کند توسعه سرمایه اجتماعی جایگاه ویژه ای در توسعه پایدار دارد یکی از زمینه های مهم برای شکل دهی توسعه سرمایه اجتماعی آموزش و پرورش می باشد و هدف پژوهش حاضر، ارائه الگوی سرمایه اجتماعی تعالی محور در آموزش متوسطه بوده است.روش شناسی: در این پژوهش با کاربست روش فراترکیب کیفی، تعداد 66 مقاله علمی پژوهشی منتخب در زمینه سرمایه اجتماعی تعالی محور با طرح نظام مند الگوی هفت مرحله ای (Sandusky & Barroso, 2006) تحلیل و صورتبندی گردید.یافته ها: دستاوردهای حاصله در قالب چهار مقوله اصلی و بیست و هفت شاخص دسته بتدی شدند که عبارتند از: (1) پیشایندهای سرمایه اجتماعی تعالی محور در عرصه های سرمایه فردی (شامل: نگرش، توانمندی ها و شایستگی ها)، دارایی های درون سازمانی (شامل: محیط سازمانی سالم، مدیریتی و ساختاری) و عوامل برون سازمانی (شامل: ارتباطات و مشارکت های مدنی، فرهنگ شهروندی و مسئولیت پذیری اجتماعی، سرمایه والدین و خانواده، فضای سیاسی و سیاست های دولت)، (2) راهبردی های سرمایه اجتماعی تعالی محور (شامل: آموزش و بهسازی منابع انسانی، یادگیری سازمانی، مدیریت اطلاعات و دانش، ارتباط میان فردی و شبکه سازی)، (3) مولفه های سرمایه اجتماعی (شامل: اعتماد، مشارکت اجتماعی، تعامل اجتماعی، حمایت اجتماعی)، (4) پیامدهای سرمایه اجتماعی تعالی محور در عرصه های فردی (شامل: رضایت شغلی، توسعه ظرفیت و توانمند سازی، سلامت روانی)، پیامد سازمانی (شامل: بهبود کیفیت آموزشی، سلامت سازمانی، ارتقای سرمایه فکری، تقویت ارتباط خانواده با مدرسه، پیامد فراسازمانی (شامل: بهبود سبک زندگی).نتیجه گیری و پیشنهادها: نتایج این پژوهش بر ضرورت برنامه ریزی برای توسعه سرمایه اجتماعی تعالی محور در آموزش متوسطه تاکید دارد. با این حال نیاز به انجام پژوهش های بیشتر به ویژه با استفاده از روش های ترکیبی احساس می شود.نوآوری و اصالت: این مطالعه تحلیلی جدید از سرمایه اجتماعی برای توسعه تعالی مدارس است که ترسیم مدل توسعه سرمایه اجتماعی تعالی محور به منظور چارچوبی برای برنامه ریزی آموزش متوسطه ارائه می دهد
تدوین پرسش نامه آگاهی معلمان از نارساخوانی و بررسی روایی سازه آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: خوانش پریشی یا نارساخوانی رایج ترین اختلال یادگیری در کودکان مدرسه ای است که به دقت مطالعه و بررسی شده است. این بیماری با اختلال بارزی در رشد و پیشرفت مهارت خواندن توصیف می شود. پژوهش حاضر به منظور تدوین و بررسی روایی سازهی پرسش نامه ی آگاهی معلمان از نارساخوانی (TAD) انجام شد.روش پژوهش: پرسش نامه ی حاضر تهیه و بین 416 معلم ابتدایی در مدارس دولتی استان خراسان رضوی که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده بودند، توزیع شد. برای اثبات درستی ساختار آزمون، از نرم افزار SPSS جهت انجام تحلیل عاملی اکتشافی (EFA) و برای برآورد عامل پذیری ماتریس میان همبستگی از دو آزمون کفایت نمونه گیری کایزر- مایر- اولکین (KMO)و آزمون کروی بودن بارتلت استفاده شد. جهت انجام تحلیل عاملی تأییدی (CFA) نیز از نرم افزار LISREL استفاده شد.یافته ها: نتیجه ی آزمون ها نشان داد که مدل عاملی مناسب بوده است. همچنین، نتیجه ماتریس سازه ی چرخشی نشان داد که دانش و شناخت معلمان از مشکلات مربوط به سطح پایین پردازش، مشکلات واژگانی، نداشتن تمرکز و مشکلات رمزگشایی واژگان در دانش آموزان چهار عامل اصلی موجود در این آزمون است.نتیجه گیری: پرسش نامه ی آگاهی معلمان از نارساخوانی تدوین شد و روایی سازه ی آن مورد بررسی قرار گرفت و نتایج آماری به دست آمده بررسی شد که نشان داد پرسش نامه ی تهیه شده دارای پایایی و روایی و اعتبار مناسب جهت سنجش آگاهی معلمان از نارساخوانی می باشد. در نهایت مفاهیم ضمنی ارائه گردید.
مقایسه شایستگی هیجانی، حل مسئله اجتماعی و همدلی دانش آموزان دارای مشکلات رفتاری برون نمود و دانش آموزان عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۴
249 - 278
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، مقایسه شایستگی هیجانی، حل مسئله اجتماعی و همدلی دانش آموزان دارای مشکلات رفتاری برون نمود و دانش آموزان عادی بود. روش پژوهش توصیفی از نوع علی-مقایسه ای بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان پسر پایه ششم ابتدایی شهرستان دامغان در سال تحصیلی 1400-1401 بود که از میان آن ها، با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، نمونه ای با حجم 100 دانش آموز (50 دانش آموز دارای مشکلات رفتاری برون نمود و 50 دانش آموز عادی) انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها، از پرسشنامه های مشکلات رفتاری کودکان و نوجوانان اخنباخ (2003)، پرسشنامه شایستگی هیجانی زو و جی (2012)، پرسشنامه حل مسئله اجتماعی دزوریلا و همکاران (2002) و مقیاس بهره همدلی بارون-کوهن (2003) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS16 و آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره انجام گرفت. نتایج نشان داد که شایستگی هیجانی، حل مسئله اجتماعی و همدلی در دانش آموزان دارای مشکلات رفتاری برون نمود و دانش آموزان عادی تفاوت معنی داری دارد (p<0.05). بنابراین می توان نتیجه گیری کرد که دانش آموزان با مشکلات رفتاری برون نمود نیازمند دریافت مداخلات کارآمد جهت بهبود شایستگی هیجانی، حل مسئله اجتماعی و همدلی هستند.
طراحی و اعتبار سنجی چارچوب پیشنهادی برنامه درسی دوره اول ابتدایی در مدارس عشایری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۴
69 - 96
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش ح طراحی و اعتبار سنجی چارچوب پیشنهادی برنامه درسی دوره اول ابتدایی در مدارس عشایری بود. روش پژوهش، تحلیل اسنادی کیفی است. جامعه پژوهشی، شامل تمامی متون مرتبط می شد که تعداد 234 سند شناسایی، و در نهایت 57 متن انتخاب شد. تحلیل داده ها به شکل استقرایی و با مبنا قرار دادن عناصر برنامه درسی ده گانه اکر انجام شد. مقبولیت، همسانی، تعین و انتقال پذیری معیارهای ارزیابی داده های کیفی بود. روایی چارچوب پیشنهادی، با استفاده از فرمول نسبت روایی محتوا و جدول لاوشه تایید شد. اهم یافته ها نشان داد که منطق برنامه درسی، تحقق عدالت آموزشی است. اهداف بر آموزش صلح و ساحت زیستی متمرکز باشد. محتوا دارای مختصات فرهنگ عشایری بوده و در قالب فعالیت های یکپارچه و پروژه محور، در یک نظام معلمی دُوری، توسط معلم بومی آموزش داده شود. مدارس طبیعت محور باید در زمانی غیر از کوچ عشایر فعال باشند. برآیند برنامه درسی مبتنی بر زیست بوم عشایری، موجب اقبال دانش آموزان به برنامه درسی خواهد شد.
شناسایی مؤلفه های مؤثر در بالندگی نظام آموزش و پرورش از دیدگاه صاحب نظران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال ۲۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۹۲
49 - 78
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، شناسایی مؤلفه های مؤثر در بالندگی نظام آموزش و پرورش از دیدگاه صاحب نظران بود که با رویکرد کیفی و روش مطالعه موردی انجام شد. جامعه آماری پژوهش صاحب نظران حوزه بالندگی و مدیران ارشد آموزش و پرورش استان سمنان در سال 1402 بودند که 20 نفر، طبق اصل اشباع نظری با روش نمونه گیری هدفمند، انتخاب شدند. ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته و بررسی اسناد موجود در این زمینه بود. داده ها با روش تحلیل مضمون تحلیل شدند. نتیجه تحلیل داده ها به شناسایی 323 مضمون پایه، 63 مضمون سازمان دهنده یک و 15 مضمون سازمان دهنده دو در زمینه بالندگی نظام آموزش و پرورش منجر شد. این مضامین در قالب چهار مضمون فراگیر بالندگی در سطح وزارت آموزش و پرورش با چهار مضمون سازمان دهنده (سیاست گذاری و راهبری، مدیریت منابع انسانی، وضعیت اقتصادی و ساختار سازمانی)؛ بالندگی در سطح ادارات کل آموزش و پروش با سه مضمون سازمان دهنده (رهبری، مراکز بالندگی، نیروی ستادی و کارشناسان)؛ بالندگی مدرسه با چهار مضمون سازمان دهنده (بالندگی فردی، بالندگی حرفه ای، سازمانی و سواد مدیران و معلمان) و بالندگی برنامه درسی با چهار مضمون سازمان دهنده (برنامه درسی مهارت محور، برنامه درسی آینده پژوهانه، برنامه درسی مبتنی بر حقوق شهروندی، برنامه درسی مبتنی بر تربیت شهروند جهانی) طبقه بندی شدند. داده های به دست آمده با استفاده از روش بازخورد مشارکت کننده اعتباریابی شدند و روایی داده ها با استفاده از معیار کیفیت (موثق بودن) سنجیده و تأیید شد. با استفاده از یافته های پژوهش، الگویی برای بالندگی نظام آموزش و پرورش ارائه شد. امید می رود نظام آموزش و پرورش با حرکت به سوی این الگو، با دیدن یک کل منسجم، در راستای استقرار مطلوب و استمرار بالندگی در سطح وزارت، ادارات کل، مدرسه و برنامه درسی تغییرات اساسی ایجاد کند.
سنجش برنامه درسی دانشگاه فرهنگیان: از نظر تا عمل واقعیت مدیریت آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال ۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
186 - 203
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: تحقیقات در مورد تأثیر اعتماد سازمانی بر رفتار مدنی سازمانی کارکنان سال هاست که انجام شده است، اما تأثیر مکانیسم داخلی برای اعتماد سازمانی بر رفتار مدنی سازمانی به خوبی بررسی نشده است. این مطالعه بر اساس تئوری تبادل اجتماعی و نظریه هویت سازمانی، تأثیر اعتماد سازمانی را بر رفتار مدنی سازمانی بررسی نموده و نقش میانجی هوش هیجانی را از منظر شناختی و روان شناختی کارکنان نشان داد.روش شناسی پژوهش: پژوهش از نوع کمّی با روش توصیفی پیمایشی انجام شد. جامعه هدف در پنج گروه (معلمان، کادر اداری آموزش و پرورش، کادر اجرایی مدارس، اعضای هیئت علمی و دانشجو معلمان) بودند. جمعیت آماری 5000 نفری بود و بر اساس جدول مورگان 350 نفر به عنوان حجم نمونه تعیین شد. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته بود. برآورد روایی پرسشنامه از روایی محتوایی و صوری استفاده شد. پایایی پرسشنامه به روش ضریب آلفای کرونباخ در حد 92/0 تعیین گردید.یافته ها: تحلیل داده ها در زمینه اهداف، محتوا، راهبردهای آموزشی، فعالیت های یادگیری و ارزشیابی برنامه درسی دانشگاه فرهنگیان نشان داد اهداف و محتوای برنامه درسی میزان کمی از انتظارات جامعه هدف را برآورده ساخت اما در زمینه راهبرد و روش نوین تدریس توانست نیازهای جامعه را برآورده سازد همچنین فعالیت های مساله محور در فعالیت های یادگیری نقطه نظر خوبی نشان داده شد. در زمینه ارزشیابی، ساختار ارزیابی محتوایی انسجام اجرایی مناسب داشت اما در ارزشیابی یادگیری دانشجویان از دنیای واقعی آموزش اهمیت کمتری یاد شد.بحث و نتیجه گیری: نتایج تحقیق بر اهمیت تطابق برنامه درسی دانشگاه فرهنگیان با نیازهای واقعی نظام آموزشی کشور است و عوامل مهم برنامه درسی از جمله اهداف، محتوای آموزشی، راهبردهای یادگیری، فعالیت های یادگیری و ارزشیابی مورد بررسی قرار گرفت و نشان داد برخی عوامل توانسته اند به طور مؤثری به تحقق انتظارات آموزش و پرورش پاسخ دهند، در حالی که برخی دیگر نیاز به بهبود دارند.
تأثیر قصه گویی با فناوری استوری لاین بر تقویت تسلط کلامی و مهارت های ارتباطی دانش آموزان دختر پایه چهارم در درس فارسی(مورد مطالعه: شهر کرج)
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: پژوهش حاضر به بررسی تأثیر تلفیق روش قصه گویی با فناوری استوری لاین بر تسلط کلامی و مهارت های ارتباطی دانش آموزان دختر پایه چهارم در درس فارسی پرداخته است. این مطالعه به دنبال شناسایی اثرات مثبت این روش آموزشی بر یادگیری دانش آموزان دختر پایه چهارم ناحیه 3 شهر کرج است. روش: این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح دوگروهی (پیش آزمون و پس آزمون) انجام شد. جامعه آماری شامل 250 دانش آموز دختر پایه چهارم ابتدایی ناحیه 3 کرج بود که از میان آن ها 30 نفر به صورت هدفمند انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. پیش آزمون مهارت های ارتباطی و تسلط کلامی از هر دو گروه گرفته شد. گروه آزمایش به مدت 8 هفته با روش تلفیق قصه گویی و فناوری استوری لاین آموزش دید، درحالی که گروه کنترل آموزشی دریافت نکردند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه مهارت های ارتباطی بارتون جی (1990) و آزمون تسلط کلامی محقق ساخته بود که پایایی آن ها به ترتیب 82/0 و 91/0 به دست آمد. یافته ها: نتایج نشان داد که روش تلفیق قصه گویی با فناوری استوری لاین به طور معناداری مهارت های ارتباطی و تسلط کلامی دانش آموزان را افزایش داده، مهارت های شنیداری و بازخورد را در آن ها تقویت کرده و روابط بین فردی و شناخت خود را بهبود بخشیده است. نتیجه گیری: معلمان لازم است برنامه های آموزشی را با فناوری های جدید تلفیق کنند و این برنامه ها را متناسب با سطح پیشرفت زبان کودک تنظیم کنند تا ضمن جذابیت، به تقویت مهارت های ارتباطی و کلامی کمک کند.
بررسی چالش های پیش روی آموزش جغرافیا در مدارس تیزهوشان شهر کرج
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: مدارس تیزهوشان باهدف رشد و توسعه توانمندی های دانش آموزان تیزهوش تأسیس شده و در مسیر خود با چالش های متعددی مواجه است و شناسایی این مشکلات و ارتقای کیفیت آموزشی این مدارس به عنوان پیش قراولان آموزش مدارس کشور حائز اهمیت است؛ لذا پژوهش حاضر باهدف آسیب شناسی آموزش جغرافیا در مدارس تیزهوشان دوره متوسطه اول و دوم شهر کرج از دیدگاه دبیران جغرافیا انجام شده است. روش ها: این مطالعه به روش کیفی و با رویکرد پدیدارشناسی انجام شد. مشارکت کنندگان پژوهش، شامل دبیران جغرافیای مدارس متوسطه تیزهوشان شهر کرج بودند که تعداد 11 نفر از ایشان به عنوان نمونه پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و همچنین اشباع نظری انتخاب شدند. داده های مستخرج از مصاحبه های نیمه ساختاریافته با استفاده از روش کدگذاری و استخراج مضمون های فرعی و اصلی مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: تحلیل داده های کیفی منجر به شناسایی 4 کد اصلی، 13 کد فرعی و 60 کد مفهومی (کدباز) شد. آسیب های اصلی شناسایی شده در آموزش جغرافیای مدارس متوسطه تیزهوشان از دیدگاه دبیران شامل؛ نگرش ها و باورها به درس جغرافیا، مصوبات و سیاست گذاری ها، چالش های آموزشی و چالش های محیطی بودند. نتیجه گیری: آموزش جغرافیا در مدارس تیزهوشان با چالش های متعددی مواجه است که رفع آن مستلزم حمایت های همه جانبه مسئولان، دبیران و خانواده ها است.
آموزش فلسفه در مدارس ابتدایی و تأثیر آن بر خلاقیت و پیشرفت تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات آموزشی و آموزشگاهی دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۴۰)
253 - 271
حوزههای تخصصی:
یکی از دغدغه های مهم فلاسفه در قرون اخیر، کاربرد فلسفه در زندگی و برقراری رابطه بین آن و جامعه بشری است. در همین راستا با توجه به تأثیر ماندگار آموزش فلسفه بر پرورش قدرت استدلال و قضاوت کودکان، توانایی آن ها در مواجهه با مسائل، توسعه تعاملات سازنده، پرورش فضائل اخلاقی، پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش حساس آموزش فلسفه بر خلاقیت و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مدارس ابتدایی اجرا شد. روش مورد استفاده در این پژوهش کمی و رویکرد آن نیمه آزمایشی بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانش آموزان پایه ششم ابتدایی مدارس دوره اول ابتدایی دولتی پسرانه شهرستان مهاباد در سال تحصیلی 1399-1398 بودند. حجم نمونه 50 نفری به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شد. سپس نمونه ها ﺑﻪﺻﻮرت ﺗﺼﺎدﻓی در دو ﮔﺮوه آزﻣﺎیﺶ و کﻨﺘﺮل قرار گرفتند. برای اندازه گیری خلاقیت از آزمون سنجش خلاقیت تورنس (فرم B)، و جهت بررسی پیشرفت تحصیلی دانش آموزان از میانگین (معدل) آخر سال تحصیلی نمرات دروس (ریاضی، علوم، فارسی، مطالعات اجتماعی) استفاده شد. در ادامه داده های پژوهش با استفاده از نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیره نشان داد که، آموزش فلسفه توانسته است منجر به ایجاد تفاوت معنادار میانگین نمرات متغیرهای پیشرفت تحصیلی و خلاقیت و نیز ایجاد تفاوت معنادار میانگین نمرات سطوح متغیر خلاقیت (سیالی، بسط، ابتکار و انعطاف پذیری) در مرحله پس آزمون در سطح خطای 05/0 گردد. طبق نتایج این پژوهش آموزش فلسفه به کودکان می تواند بر پرورش تفکر خلاق و به موازات آن پیشرفت و ارتقای عملکرد تحصیلی دانش آموزان تأثیر سازنده بگذارد.
بررسی رابطه فلات شغلی با پیامدهای کاری مثبت معلمان
منبع:
تجارب معلمی و مطالعات کارورزی دوره ۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
82 - 98
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: معلمان دارای شرایط متفاوت کاری با دیگر مشاغل هستند و فلات شغلی در بین معلمان به لحاظ ویژگی های شغلی و بافت سازمانی شیوع زیادی دارد؛ بنابراین این پژوهش به منظور بررسی رابطه فلات شغلی با پیامدهای کاری مثبت معلمان انجام شد.
روش ها : پژوهش حاضر بر اساس هدف کاربردی و بر اساس روش گردآوری داده ها، کمی از نوع توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه معلمان مدارس دولتی شهرستان مهاباد بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی تعداد 323 نفر با روش کوکران به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های استاندارد فلات شغلی میلمن (1992)، رضایت شغلی اسمیت و همکاران (1969)، تعهد عاطفی به سازمان میر و آلن (1997) و دلبستگی به کار پرایس (2003) استفاده شد.
یافته ها: نتایج حاصل از آزمون ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که رابطه بین همه متغیرهای پژوهش، با فلات شغلی معنی دار بود (P=<0/05). از میان متغیرهای پژوهش به ترتیب رضایت شغلی (28/0-)، تعهد سازمانی (25/0-) و دلبستگی به کار (16/0-) دارای بالاترین ضریب همبستگی منفی با فلات شغلی بودند. همچنین نتایج آزمون آماری رگرسیون نشان داد که فلات شغلی تأثیر منفی و معناداری روی رضایت شغلی (156/0-=B)، تعهد (254/0-=B) و دلبستگی به کار (289/0-=B) معلمان دارد.
تبیین حضور اجتماعی دانشجویان دوره های برخط بر اساس حضور شناختی، خودکارآمدی در فناوری و ادراک از جوّ یادگیری برخط (مورد مطالعه: دانشجویان دوره های برخط دانشگاه پیام نور)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره ۲۰ تابستان ۱۴۰۳شماره ۲
35 - 48
حوزههای تخصصی:
آموزش الکترونیکی در چگونگی تفکر ما درباره تجارب آموزشی از نظر ارتباط و همکاری پایدار، تحولی شگرف ایجاد کرده است. هدف از این پژوهش، تبیین حضور اجتماعی دانشجویان دوره های برخط بر اساس حضور شناختی، خودکارآمدی در فناوری و ادراک از جوّ یادگیری برخط در دانشجویان دوره های برخط دانشگاه پیام نور بود. پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ ماهیت داده های گردآوری شده، کمّی و مبتنی بر رویکرد همبستگی بود. شرکت کنندگان 265 نفر از دانشجویان دانشجویان دوره های برخط دانشگاه های پیام نور استان خراسان شمالی در سال تحصیلی 99-1398 بودند که با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. از پرسشنامه های حضور شناختی، حضور اجتماعی، ادراک از جوّ یادگیری برخط و خودکارآمدی رایانه ای استفاده شد. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد حضور شناختی، ادراک از جوّ یادگیری برخط و خودکارآمدی رایانه ای به صورت مثبت، حضور اجتماعی را پیش بینی می کنند؛ افزون بر این، متغیّرهای پیش بین به طورکلی 1/50 درصد از واریانس حضور اجتماعی را تبیین می کند. به طورکلی نتایج حاکی از اهمیت نقش متغیّرهای حضور شناختی، ادراک از جوّ یادگیری برخط و خودکارآمدی رایانه ای در پیش بینی حضور اجتماعی بود؛ بنابراین چنانچه با استفاده از روش های آموزشی بتوان میزان حضور شناختی، ادراک از جوّ یادگیری برخط و خودکارآمدی رایانه ای را افزایش داد، می توان سطح حضور اجتماعی را به میزان قابل ملاحظه ای ارتقا داد و از این طریق به رشد حضور اجتماعی در دانشجویان دوره ه ای برخط کمک شود.
تأثیر بازی های بومی-محلی بر اساس رویکردهای آموزشی قیودمحور و تدریس بازی برای فهمیدن بر یادگیری ناآشکار دانش آموزان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره ۲۰ تابستان ۱۴۰۳شماره ۲
49 - 59
حوزههای تخصصی:
هدف از این مقاله بررسی تأثیر رویکردهای آموزشی قیودمحور و تدریس بازی برای فهمیدن بر یادگیری ناآشکار دانش آموزان در قالب بازی های بومی_محلی بود. بدین منظور از روش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون_ پس آزمون و روش نمونه گیری هدفمند استفاده شد. تحقیق حاضر شامل دانش آموزان 11-10 ساله است که به سه گروه 14 نفره قیودمحور، تدریس بازی برای فهمیدن و کنترل تقسیم شدند. آزمودنی ها به مدت دوازده هفته، هر هفته دو جلسه یک ساعته مطابق رویکرد آموزشی به تمرین پرداختند. از نرم افزار کاگ لب برای بررسی یادگیری ناآشکار استفاده شد. نتایج تحلیل واریانس مرکب تفاوت معناداری را بین پیش آزمون و پس آزمون گروه رویکرد قیودمحور و تدریس بازی برای فهمیدن نشان داد. بنابراین، می توان گفت که 95% و 94% از تغییرات در یادگیری ناآشکار دانش آموزان تحت تأثیر آموزش آنها بر اساس رویکرد تدریس بازی برای فهمیدن و قیودمحور بوده است. درحالی که در آموزش سنتی در متغیر مربوطه تأثیر معناداری مشاهده نشد. با توجه به یافته های پژوهش می توان گفت که استفاده از رویکردهای غیرخطی می تواند یادگیری ناآشکار دانش آموزان را بهبود بخشد و لازم است از معلمان برای اجرای رویکردهای غیرخطی در محیط مدرسه حمایت شود چرا که درک فرایندهای اساسی برای پرداختن به مسائل آموزشی و برنامه درسی در تربیت بدنی برای تقویت یادگیری دانش آموزان حیاتی است.
تاثیر عناصر بازیوارسازی رقابت و مشارکت بر یادگیری و انگیزه درس ریاضی پایه چهارم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ۱۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
185 - 213
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر عناصر بازیوارسازی رقابت و مشارکت بر یادگیری و انگیزه در درس ریاضی پایه چهارم انجام شد. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه دانش آموزان پسر پایه چهارم ابتدایی شهرستان دیواندره بود که در سال تحصیلی 1400-1399 مشغول به تحصیل بودند. نمونه مورد مطالعه با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس از بین کلاس های سطح شهر انتخاب شد. نمونه آماری مشتمل بر چهار گروه 16 نفره بود که در سه گروه آزمایش و یک گروه کنترل تقسیم شدند. روش تحقیق، نیمه آزمایشی (طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل) بود. ابزار پژوهش شامل آزمون های یادگیری محقق ساخته و پرسش نامه انگیزه امینی فر و صالح صادق پور بود که ضریب پایایی آن با معیار آلفای کرونباخ برای آزمون یادگیری93/0، انگیزه رغبتی 81/0 و انگیزه اجتنابی 87/0 محاسبه شد. محیط یادگیری گروه های آزمایش به صورت همزمان و جداگانه به مدت ده جلسه با استفاده از عناصر بازیوارسازی رقابت، مشارکت و رقابت تیمی و گروه کنترل به روش معمول ارائه شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از کوواریانس چند متغیره و آزمون تعقیبی توکی نشان داد، با سطح معناداری کوچکتر از 05/0 استفاده از عناصر بازیوارسازی رقابت، مشارکت و رقابت تیمی نسبت به گروه کنترل بر یادگیری و انگیزه موثر بوده و برتری معناداری در محیط های بازیواراسازی شده نسبت به هم بر یادگیری (05/0<p) مشاهده نشد. همچنین تجزیه و تحلیل داد ها نشان داد (05/0>p) عناصر بازیوارسازی مشارکت و رقابت تیمی بیشتر از رقابت صرف بر افزایش انگیزه رغبتی موثر بوده است.
تجربه مدیران مدارس ابتدایی از کار با معلّمان جدید الاستخدام فارغ التحصیل دانشگاه فرهنگیان: مطالعه پدیدارشناسانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ۱۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
214 - 242
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی از انجام پژوهش حاضر، واکاوی تجارب مدیران مدارس ابتدایی از کار با نو معلمان دانشگاه فرهنگیان بود. این پژوهش از نوع کیفی و روش مورد استفاده، پدیدارشناسی توصیفی هوسرلی بود. مشارکت کنندگان در این پژوهش متشکل از 10 نفر مدیران مدارس ابتدایی دارای تجربه کار با نو معلمان دانشگاه فرهنگیان بودند که با رویکرد نمونه گیری هدفمند و روش نمونه گیری بارز انتخاب شدند. روش گردآوری داده های این پژوهش، مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. برای سنجش اعتبار اوّلیه داده ها از معیار های قابل قبول بودن، قابل اعتبار بودن و قابلیت اعتماد بودن داده های کیفی استفاده شد. پس از کدگذاری داده ها از روش تحلیل مضمون برای تشکیل شبکه مضامین تجربه مدیران از چالش های کار با معلّمان جدیدالاستخدام دانش آموخته دانشگاه فرهنگیان استفاده شد.یافته های پژوهش در گام اول نشان داد که مضامین پایه به عنوان چالش های مدیران در کار با معلمان جدید الاستخدام کشف شد و در گام بعد ،مضامین پایه در دو مضمون سازمان دهنده چالش ها با پیامد های مثبت مدیران در کار بانو معلمان(مانند تدریس،اداری،) و مضمون سازمان دهنده چالش ها با پیامد های منفی مدیران در کار با نو معلمان (مانند تدریس،اداری،ارتباط با والدین) طبقه بندی شدند و نهایتا چارچوب نهایی این تجارب در قالب شبکه مضامین تجارب مدیران با معلمان جدید الاستخدام ترسیم شد. نوآوری خاص این پژوهش توجه به چالش های وجود نو معلمان دانشگاه فرهنگیان از دیدگاهی متفاوت از خود آنان یعنی مدیران مدارس ابتدایی آنان می باشد.
تدوین و اعتباربخشی مدل مناسب سنجش بهره وری: با رویکرد تحول دیجیتالی در فرایندهای سازمانی آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تدوین و اعتباربخشی مدل مناسب سنجش بهره وری: با رویکرد تحول دیجیتالی در فرایندهای سازمانی آموزش و پرورش استان مازندران می باشد. روش تحقیق بخش کیفی، تحلیل محتوا با مقوله بندی استقرایی وگردآوری داده ها به تعداد 12 نفر به روش مصاحبه نیمه ساختار یافته تا حصول به اشباع نظری، به شیوه غیرتصادفی و تکنیک گلوله برفی انتخاب شدند. در فاز دوم تحقیق با رویکرد کمی با هدف برازش الگوی مفهومی حاصل از فاز کیفی انجام گرفت با مقوله بندی استقرایی، پرسشنامه طراحی، تدوین و توزیع گردید. نتایج بخش کیفی نشان داده است ابعاد پرسشنامه سنجش بهره وری: با رویکرد تحول دیجیتالی در 5 مولفه اصلی تحول پشتیبانی دیجیتالی، تحول نیروی انسانی دیجیتالی، تحول در مدیریت دیجیتالی، تحول در نرم افزار دیجیتالی و تحول در سخت افزار دیجیتالی در سطح کوچکتر از 01/0 معنادار می باشند. در بخش کمی نیز تحلیل عاملی تاییدی نشان داد که میزان بارعاملی بین سوالات پرسشنامه و متغیرهای مکنون مربوط به خود بلحاظ آماری معنادار بوده وهمچنین نتایج شاخص های برازش مدل و همچنین مقدار آلفای کرونباخ در سطح مطلوب و قابل استنادی قرار دارد. بنابراین می توان بیان کرد که میزان تحقق رویکرد تحول دیجیتالی در فرایندهای سازمانی آموزش و پرورش استان مازندران کمتر از مقدار مطلوب می باشد.
استفاده از کاریکاتور در بهسازی فرآیند آموزش جغرافیا
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: چنانچه معلمان از روش های جذابی برای تدریس استفاده نمایند، می توان انتظار داشت که دانش آموزان پیشرفت تحصیلی بیشتری داشته باشند. هدف از انجام این پژوهش، بررسی امکان استفاده از کاریکاتور در بهسازی فرآیند آموزش جغرافیا بوده است. روش ها: برای این منظور، یک طرح شبه آزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون و پیگری 1 ماهه اجرا شد. جامعه ی آماری شامل کلیه ی دانش آموزان پسر پایه ی دهم هنرستان های ناحیه 3 شهر اصفهان در نظر گرفته شده و از بین آن ها، به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله، 3 هنرستان و از هر کدام، یک کلاس انتخاب گردید. سپس، یک دبیر در مورد مسائل جمعیتی ایران بحثی را طی 4 جلسه یک ساعته برای هر کدام از کلاس ها به یکی از روش های سخنرانی سنتی، سخنرانی با استفاده از تصاویر واقعی و سخنرانی با بهره گیری از تصاویر کاریکاتوری ارائه داد و آزمون های لازم صورت گرفت. نتایج به دست آمده با روش کوواریانس در نرم افزار (SPSS21) بررسی و تحلیل شد. یافته ها: در مرحله پس آزمون، روش تدریس با استفاده از تصاویر کاریکاتوری نسبت به دو روش دیگر کارایی بیشتری داشته؛ اما در مرحله پیگیری، هر دو روش تدریس سخنرانی با استفاده از تصاویر واقعی و تصاویر کاریکاتوری تاثیر مثبت خود را نشان داده و اثرگذارتر از روش تدریس سخنرانی سنتی تشخیص داده شدند.
واکاوی درس روش تحقیق در آموزش زبان انگلیسی: برنامه های درسی و سند وزارت علوم، تحقیقات و فناوری
حوزههای تخصصی:
برنامه های درسی در نظام آموزش عالی، مؤلفه ای کلیدی برای دستیابی به اهداف آموزشی است. در این بین، تدوین و تنظیم برنامه درس روش تحقیق جامع و روزآمد، از دغدغه های مهم در نظام های آموزش جهان است و تدریس این درس را به مسأله ای پیچیده و چالش آفرین تبدیل کرده است. هدف از انجام این پژوهش، بررسی مؤلفه های برنامه درسی روش تحقیق در دوره تحصیلات تکمیلی رشته آموزش زبان انگلیسی در دانشگاه های دولتی ایران و مقایسه آن با اهداف مندرج در سند برنامه درسی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری است. این پژوهش، با رویکردی کیفی و به روش اسنادی و با استفاده از فن تحلیل محتوا انجام شد. در پژوهش حاضر، بر اساس نمونه گیری هدفمند و با استفاده از نرم افزار MAXQDA؛ 28 برنامه درسی از 23 دانشگاه بررسی و تحلیل شد. در ادامه، از طریق کدگذاری استقرایی و قیاسی و تعیین یک چارچوب، از اهداف، محتوا و روش های سنجش و ارزشیابی دوره های روش تحقیق، تصویری ارائه و نتایج به دست آمده با برنامه درس وزارت علوم، تحقیقات و فناوری مقایسه شد. بر پایه نتایج، بین اهداف و سرفصل های سند وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و برنامه های درسی بررسی شده، همسویی زیادی وجود دارد. نتایج پژوهش همچنین، نشان داد که سند پیشگفته می تواند در نحوه تهیه و تدوین برنامه های درسی درس روش تحقیق، تأثیر چشمگیری داشته باشد. در پایان نیز برای اصلاح سند و انجام تحقیقات بیشتر پیشنهادهایی ارایه شده است.