رویکردی نو بر آموزش کودکان (رویکردی نو در علوم تربیتی سابق)

رویکردی نو بر آموزش کودکان (رویکردی نو در علوم تربیتی سابق)

رویکردی نو بر آموزش کودکان سال 7 بهار 1404 شماره 1 (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

نگرش معلمان نسبت به برنامه درسی تربیت اخلاق فردی دانش آموزان دوره دوم متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تربیت اخلاقی مولفه های برنامه درسی نگرش معلمان نیاز فراگیران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰
در آموزه های اسلامی مراد از تربیت اخلاقی گسترش دانش بایدها و نبایدهای انسان است تا برای رفتار بر اساس دانش ترغیب شود. این پژوهش با هدف شناسایی نگرش معلمان نسبت به برنامه درسی تربیت اخلاق فردی دانش آموزان دوره دوم متوسطه انجام گرفت. روش تحقیق توصیفی پیمایشی و بر اساس داده های کمی انجام گرفت. جامعه آماری را معلمان دوره متوسطه دارای ده سال سابقه تدریس در رشته های برنامه ریزی درسی، معارف اسلامی و الهیات در شهرهای خمین و اراک در سال ۱۴۰۰ تشکیل دادند. حجم نمونه به موجب جدول نمونه گیری مورگان ۱۰۳ نفر بود که به روش سهمیه ای تصادفی انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه نظرسنجی معلمان بود که از روایی و پایایی با ضرایب بالای 70/0 برخوردار بود. روش تحلیل داده ها بهره برداری از شاخص های آمار توصیفی، آزمون فریدمن و نرم افزار SPSS بود. نتایج تحقیق حاکی از آن بود که برای طراحی این برنامه درسی به نیازهای سنی، فردی، پایش رفتار فردی، باور به ارزش های اخلاقی و آراسته شدن به صفات اخلاقی فراگیران پرداخته بودند. معلمان برای طراحی اهداف آموزشی، توجه به مؤلفه های جامعه شناختی میراث فرهنگی، تجارب ملی، نیازهای حال و آینده، واقعیت های کنونی و پاسخ به مسائل محیط تربیتی را لازم دانسته بودند. آن ها بر عناصر برنامه درسی تأکید و اولویت های آن را انعکاس داده بودند.
۲.

اثربخشی رواندرمانی مثبت نگر بر انعطاف پذیری شناختی، سرخوردگی زناشویی و رشد پس از آسیب در زنان مبتلا به سرطان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: درمان مثبت نگر رشد پس از آسیب سرخوردگی زناشویی انعطاف پذیری شناختی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴
ابتلا به بیماری سرطان، بحرانی آسیب زا می باشد که تاثیر به سزایی در ابعاد گوناگون زندگی شخص دارد. بنابراین هدف این پژوهش بررسی اثربخشی رواندرمانی مثبت نگر بر انعطاف پذیری شناختی، سرخوردگی زناشویی و رشد پس از آسیب در زنان مبتلا به سرطان در شهر مشهد بود.پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری زنان مبتلا به سرطان مراجعه کننده به بیمارستان امید و مراکز تخصصی مشهد در سال 1400 بود. از میان این افراد، 36 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل ( هر گروه شامل 18 نفر) جایگزین شدند. سپس روان درمانی مثبت نگر (به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای) روی گروه آزمایش اجرا شد و گروه کنترل هیچگونه درمانی دریافت نکرد. هر دو گروه به پرسشنامه های انعطاف پذیری شناختی دنای و ونادروال (2010)، سرخوردگی زناشویی کایزر (1993) و رشد پس از آسیب تدسچی و کالهون (1996) پاسخ دادند. داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس مکرر و آزمون تعقیبی بنفرونی با نرم افزار آماریSPSS نسخه 23 تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که مداخله رواندرمانی مثبت نگر بر افزایش انعطاف پذیری شناختی، افزایش رشد پس از آسیب و کاهش سرخوردگی زناشویی در زنان مبتلا به سرطان مؤثر بوده است (01/0 ≥p ).از آنجا که رواندرمانی مثبت نگر اثرات مطلوبی روی متغیرهای پژوهش پیش رو داشته است، بنابراین استفاده از آن به منظور روش درمانی موثر جهت حمایت از بیماران خاص سرطانی پیشنهاد می شود
۳.

بررسی روان شناختی شخصیت در داستان کودک و نوجوان حمیدرضا شاه آبادی بر اساس نظریه اریکسون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شخصیت نظریه اریکسون داستان های کودک و نوجوان حمیدرضا شاه آبادی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵
یکی از ابعاد مهم در روانشناسی بعد شخصیتی انسان هاست. نظریه پردازان بسیاری در این زمینه مطالعه نموده و نظریات متعددی را ارائه کرده اند. یکی از این نظریه پردازان اریک اریکسون است. به عقیده او شخصیت افراد در مراحل مختلف به طور وسیع و گسترده در تعامل اجتماعی رشد پیدا می کند و انسان در هر مرحله ای از زندگی و شکل گیری شخصیت خود، در انباشتی از تلاش فردی، اجتماعی و جهت گیری روانی خاص قرار می گیرد. بنابراین نظریه «مراحل هشت گانه زندگی انسان» ترسیم شده است. حمیدرضا شاه آبادی داستان نویس معاصر حوزه کودک و نوجوان در زمینه شخصیت پردازی داستانی بسیار موفق بوده اند. به همین دلیل تلاش نگارنده حاضر این است که شخصیت داستان کودک و نوجوان حمیدرضا شاه آبادی را بر اساس نظریه شخصیتی اریکسون بررسی و تحلیل نماید. روش مورد استفاده توصیفی- تحلیلی و بر مبنای مطالعات کتابخانه ای است. بر اساس نتایج به دست آمده مطالعه داستان این نویسنده، ما را در درک و شناخت بهتر ویژگی ها و روحیات اشخاص داستان، به ویژه کودکان و نوجوانان یاری می دهد. در داستان های حمیدرضا شاه آبادی دو مرحله اول نظریه اریکسون از هشت مرحله نظریه اریکسون در شخصیت های داستان های کودک و نوجوان دیده نشده است.
۴.

سازگاری تحصیلی و مهارت های اجتماعی: اهمیت آموزش مشارکت گروهی در آموزش(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دانش آموزان سازگاری تحصیلی رشد مهارت های اجتماعی مشارکت گروهی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶
زمینه و هدف: هدف اصلی پژوهش، بررسی اثربخشی آموزش به شیوه مشارکت گروهی بر سازگاری تحصیلی و رشد مهارت های اجتماعی دانش آموزان دختر متوسطه اول ناحیه یک شهر ارومیه در سال تحصیلی 1402-1401 بود. روش : این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و با توجه به ماهیت موضوع و اهداف پژوهش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری تحقیق شامل کلیه دانش آموزان دختر متوسطه اول ناحیه یک شهر ارومیه در سال تحصیلی 1402-1401بودند (3800 نفر). از میان این دانش آموزان، با روش نمونه گیری در دسترس، نمونه ای به تعداد 30 نفر انتخاب (15نفر گروه آزمایش و 15 نفر گروه گواه) شدند و جایگزینی مشارکت کنندگان در گروه های آزمایش و گواه به صورت جایگزینی تصادفی صورت پذیرفته است. آموزش مشارکت گروهی بر اساس بسته آموزشی (محمدی و همکاران، 1394) هفته ای دو جلسه و به مدت یک ماه برای گروه آزمایشی انجام شد. ﺑﺮای ﺳﻨﺠﺶ سازگاری تحصیلی دانش آموزان از پرسشنامه سازگاری تحصیلی بیکر و سریاک (1984) و برای سنجش رشد مهارت های اجتماعی دانش اموزان از پرسشنامه رشد اجتماعی آلیس وایتز من (1990) استفاده شده است. روایی محتوایی، صوری و ملاکی این پرسش نامه ها توسط اساتید گروه علوم تربیتی بررسی و تأیید شده است و پایایی آن ها به ترتیب 78/0 و 73/0 به دست آمد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS28 و از طریق آزمون تحلیل کواریانس تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که آموزش به شیوه مشارکت گروهی بر سازگاری تحصیلی و رشد مهارت های اجتماعی دانش آموزان دختر متوسطه اول ناحیه یک شهر ارومیه موثر بوده است. نتیجه گیری: استفاده معلمان از روش های تدریس فعال از جمله آموزش مشارکتی باعث می شود تا سازگاری تحصیلی و رشد مهارت های اجتماعی دانش آموزان افزایش پیدا کند.
۵.

تعیین اثربخشی آموزش راهبردهای یادگیری خودتنظیمی بر عملکرد تحصیلی، درگیری تحصیلی و بهزیستی روانشناختی در دانش آموزان با انگیزه پیشرفت پایین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: راهبردهای یادگیری خودتنظیمی عملکرد تحصیلی درگیری تحصیلی و بهزیستی روانشناختی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳
مقدمه: مشکل بی انگیزگی در بین دانش آموزان مشکلی است که امروزه در همه جای دنیا وجود دارد و کسانی که در حوزه آموزشی مشغول به کار هستند سعی در یافتن راه حل برای آن دارند. از نشانه های بی انگیزگی در دانش آموزان می توان به ناتمام گذاشتن کارها، امتناع از انجام تکالیف، تلاش نکردن برای حل مشکلات، دشواری در تصمیم گیری، انتظار کمک دیگران، بی توجهی و اضطراب و بهانه های فراوان برای انجام ندادن کارها اشاره کرد. هدف: این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی آموزش راهبردهای یادگیری خودتنظیمی بر عملکرد تحصیلی، درگیری تحصیلی و بهزیستی روانشناختی در دانش آموزان با انگیزه پیشرفت پایین انجام شد. روش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی بود. طرح پژوهش از نوع شبه آزمایشی، پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. نمونه آماری پژوهش شامل 30 دانش آموز دختر مقطع دوم متوسطه ناحیه چهاردهم استان تهران با انگیزه پیشرفت پایین بود که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. یافته ها: بر اساس یافته ها آموزش راهبردهای یادگیری خودتنظیمی تاثیر معنی داری بر مولفه های عملکرد تحصیلی، درگیری تحصیلی و بهزیستی روانشناختی دارد. نتیجه گیری: آموزش راهبردهای یادگیری خودتنظیمی بر عملکرد تحصیلی، درگیری تحصیلی و بهزیستی روانشناختی در دانش آموزان با انگیزه پیشرفت پایین تفاوت معنی داری با گروه کنترل دارد.
۶.

تحلیل ارتباطات چندگانه میان هیجانات سازنده و مهارت های تدریس دبیران ریاضی با ادراکات ایشان از درگیری و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آموزش ریاضیات تدریس مستقیم مشارکت تحصیلی هیجانات سازنده

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴
موضوع دیدگاه ها و مهارت های تدریس معلمان ریاضی، یکی از زمینه های پژوهشی مهم در میان متخصصان آموزش ریاضیات است. هدف این پژوهش بررسی ابعاد تاثیرات نگرش های معلمان نسبت به یادگیری ریاضیات و اقدامات ایشان برای ایجاد هیجانات سازنده در کلاس های درس با ادراکات ایشان از مشارکت تحصیلی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان است. روش پژوهش از نوع توصیفی-همبستگی و جامعه آماری آن را دبیران ریاضی در دوره اول و دوم متوسطه تشکیل داده اند که تعداد 261 نفر از آنها به روش «در دسترس» و از طریق ارسال پرسشنامه الکترونیکی انتخاب گردیدند. برای گردآوری داده ها یک پرسشنامه محقق ساخته طراحی شد که مهارت های تدریس اثربخش معلمان ریاضی را در سه مؤلفه «مرور پیش نیازها و بیان اهداف»، «اجرای کاوشگرهای یادگیری» و «اشتیاق و شوخ طبعی» اندازه گیری می کرد. بخش دوم و سوم این پرسشنامه به ترتیب با هدف سنجش دیدگاه های ریاضیاتی و اقدامات معلمان ریاضی برای ایجاد هیجانات سازنده و نیز ادراکات ایشان از مشارکت تحصیلی دانش آموزان طراحی شد. مدلسازی معادلات ساختاری نشان داد که ابزار تحقیق از روایی محتوایی و روایی سازه برخوردار می باشد. یافته ها نشان داد که نگرش های سازنده معلمان ریاضی در مورد یادگیری ریاضیات و نیز تلاش های ایشان برای ایجاد هیجانات سازنده در دانش آموزان می تواند با تلاش های بیشتر ایشان برای «مرور پیش نیازها و بیان اهداف»، «اجرای کاوشگرهای یادگیری» و «اشتیاق و شوخ طبعی» در کلاس ارتباط معنادار دارد. در عین حال، معلوم شد که افزایش نمره شوخ طبعی با کاهش خفیف معنادار در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در درس ریاضی همراه است.
۷.

بررسی اثر بخشی آموزش هوش معنوی بر مبنای مفاهیم قرآنی بر دلبستگی به خدا و آخرت نگری نوجوانان شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هوش معنوی مفاهیم قرآنی دلبستگی به خدا آخرت نگری نوجوانان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳
هدف از این پژوهش بررسی اثر بخشی آموزش هوش معنوی بر مبنای مفاهیم قرآنی بر دلبستگی به خدا و آخرت نگری نوجوانان شهر شیراز بود. روش این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش عبارت بود از تمامی دانش آموزان پسر دوره متوسطه اول منطقه 6 شهر شیراز در سال تحصیلی 1403-1402. از میان جامعه آماری تعداد 30 دانش آموزان پسر به شیوه نمونه گیری دردسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دوگروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) گمارش شدند. مداخله آموزش هوش معنوی بر مبنای مفاهیم قرآنی به گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 60 دقیقه ای آموزش داده شد. به منظور جمع آوری داده های پژوهش از پرسشنامه دلبستگی به خدا بک و مک دونالد (2004) و پرسشنامه آخرت نگری ابراهیمی و بهرامی (1390) استفاده شد. داده های پژوهش با استفاده از روش تحلیل کوواریانس تک متغیره و چند متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج تجزیه و تحلیل یافته های پژوهش نشان داد که آموزش هوش معنوی بر مبنای مفاهیم قرآنی بر دلبستگی به خدا و آخرت نگری نوجوانان اثربخش بوده است (۰۱/۰p<). به عبارت دیگر نمرات آزمودنی ها در پس آزمون در دلبستگی به خدا و آخرت نگری بهبود معناداری داشته است. نتیجه گیری: با توجه به نتایج بدست آمده از این پژوهش می توان می توان پیشنهاد کرد که در سیستم آموزشی کشور طرحی ب رای آشنایی هر چه بیشتر مدیران، معلمان و دانش آموزان با محتوای هوش معنوی مبتنی بر مبنای مفاهیم قرآنی در نظر گرفته شود تا موضوع تعلیم و تربیت بر مبنای مفاهیم قرآنی در آنان درونی شود.
۸.

اثر بخشی آموزش مبتنی بر الگوی مفهوم محور بر یادگیری دانش آموزان دوره ابتدایی شهرستان مرند در درس ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اثر بخشی آموزش الگوی مفهوم محور دانش آموزان دوره ابتدایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش مبتنی بر الگوی مفهوم محور بر یادگیری دانش آموزان دوره ابتدایی شهرستان مرند در درس ریاضی بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش از نوع پژوهش های تحلیلی بود. این پژوهش به صورت یک آزمایش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با 60 دانش آموز در دو گروه آزمایشی و کنترل انجام شد. گروه آزمایشی آموزش مفهوم محور دریافت کردند، در حالی که گروه کنترل آموزش سنتی را دریافت کردند در این پژوهش از آزمون های استاندارد ریاضی پایه ششم استفاده شد و نتایج با استفاده از نرم افزار SPSS تحلیل شدند. یافته ها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که آموزش مفهوم محور بهبود معناداری در درک دانش آموزان از مفاهیم ریاضیاتی نسبت به آموزش سنتی داشته است. همچنین نتایج نشان دادند که دانش آموزان در گروه آموزش مفهوم محور نتایج بهتری در آزمون های مفاهیمی ریاضیاتی داشتند.نتیجه گیری: آموزش مبتنی بر الگوی مفهوم محور می تواند به عنوان یک روش موثر برای بهبود درک دانش آموزان از مفاهیم ریاضیاتی در پایه ابتدایی شناخته شود. این روش به دلیل تمرکز بر مفاهیم و ارتباط آنها با واقعیات جهان واقعی، می تواند اثربخشی بالاتری نسبت به روش های سنتی داشته باشد.
۹.

واکاوی تجارب زیسته ی معلمان ابتدایی از فن بیان جذاب در مدارس: یک مطالعه پدیدارشناسانه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فن بیان تدریس پدیدار شناسی هوسرلی دانش آموزان دبستانی مدیریت کلاس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹
تکنیک های بیانی که معلمان به کار می گیرند برای تعاملات آموزشی مؤثر بسیار مهم هستند و می توانند به طور قابل توجهی بر مشارکت دانش آموز و نتایج یادگیری تأثیر بگذارند. هدف پژوهش حاضر، بررسی تجارب زیسته معلمان مدارس (دولتی) ابتدایی شیراز از فن بیان جذاب بود. این پژوهش از نوع کیفی و روش مورداستفاده، پدیدارشناسی هوسرلی بود. مشارکت کنندگان در پژوهش 10 نفر از معلمان دارای تجربه تدریس در مناطق مرکزی و حومه شیراز سال 1402 بودند با رویکرد نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. روش گردآوری داده های این پژوهش، مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. برای سنجش اعتبار اولیه داده ها از معیار های قابل قبول بودن و قابلیت اعتماد بودن داده های کیفی استفاده شد. پس از کدگذاری داده ها از روش تحلیل مضمون برای تشکیل شبکه مضامین فن بیان جذاب استفاده شد. در ادامه الگوی اکتشافی در یک مضمون فراگیر به نام فن بیان جذاب شکل گرفت. مضامین سازمان دهنده عبارت بودند از 1)مرتبط با پیش از اجرا(تسلط بر محتوا، ایجاد علاقه، خلاصه نویسی و ...)، 2)مرتبط با حین اجرا(خلاقیت، لحن مناسب، سرعت کلام و ...) و 3)مرتبط با پس از اجرا (محبوبیت، قدرت عذرخواهی، قدرت رهبری و ...) تقسیم بندی گردید و در نتیجه الگوی اکتشافی در یک مضمون فراگیر به نام فن بیان جذاب شکل گرفت.
۱۰.

طراحی، رواسازی و تعیین پایایی مقیاس رشد شناختی، هیجانی و اجتماعی کودکان از تولد تا دو سالگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رشد شناختی رشد هیجانی رشد اجتماعی کودکان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲
هدف از پژوهش حاضر طراحی مقیاس رشد شناختی، هیجانی و اجتماعی کودکان از تولد تا دو سالگی و بررسی روایی و پایایی آن بود. روش پژوهش توصیفی از نوع روانسنجی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه کودکان 1 تا 24 ماهه شهر مشهد در سال 1403 بودند که از بین آنها 350 نفر (197 دختر و 153 پسر) به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار تحقیق شامل مقیاس محقق ساخته مقیاس رشد شناختی، هیجانی و اجتماعی کودکان از تولد تا دو سالگی بود. روایی صوری و محتوایی مقیاس با استفاده از شاخص نسبت روائی محتوا(CVR) ، روایی سازه ای آن از طریق انجام تحلیل عامل اکتشافی، برای اطمینان از پایایی ابزار نیز از ضریب آلفای کرونباخ و نرم افزار SPSS نسخه 26 استفاده شد. نتایج تحلیل عاملی اکتشافی با استفاده از چرخش مستقل واریماکس، دو عامل مستقل رشد شناختی و رشد هیجانی- اجتماعی را معرفی کرد که بر روی هم 653/28 درصد کل واریانس متغیرها را تبیین می کردند. مقدار ضریب آلفای کرونباخ در بررسی پایایی عوامل دو گانه مقیاس به ترتیب برابر با 82/0، 78/0 و برای کل مقیاس 89/0 به دست آمد. با توجه به خصوصیات رفتارسنجی مطلوب مقیاس رشد شناختی، هیجانی و اجتماعی کودکان از تولد تا دو سالگی می توان از این ابزار برای کاربردهای تحقیقاتی و بالینی استفاده کرد.
۱۱.

بررسی اثربخشی برنامه توانبخشی شنیداری بر رشد گفتار کودکان پیش دبستانی ناشنوا کاشت حلزون در اقلیم کردستان عراق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برنامه توانبخشی شنیداری کلامی رشد گفتار کاشت حلزون شنوایی کودکان پیش دبستانی ناشنوایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹
هدف این پژوهش بررسی اثربخشی برنامه توان بخشی شنیداری بر میزان رشد گفتاری در کودکان پیش دبستانی ناشنوای کاشت حلزون در اقلیم کردستان عراق بود. این تحقیق از نوع تجربی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. نمونه پژوهش شامل ۲۴ کودک ناشنوا (۱۲ نفر در گروه آزمایش و ۱۲ نفر در گروه کنترل) بود. روش نمونه گیری به صورت نمونه گیری هدفمند بود .ابزار اصلی برای ارزیابی عملکرد رشد گفتاری کودکان ناشنوا، مقیاس شاخص درجه بندی وضوح کلامی، آلن و همکاران(199۸) بود. گروه آزمایش تحت آموزش توان بخشی شنیداری ویژه (12 جلسه به مدت 45 دقیقه در هفته 2 یا 3 بار) قرار گرفت، در حالی که گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای نداشت. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شد. پس از شش ماه از اجرای برنامه توانبخشی، یافته ها نشان داد، میانگین نمرات رشد گفتار گروه کنترل به ترتیب در مرحله پیش آزمون (۹۲/۲)، پس آزمون (۸۵/۲) و برای گروه آزمایش به ترتیب در مرحله پیش آزمون (۱۷/۳)، پس آزمون (۵۸/۳) است. نتایج تحلیل واریانس یک راهه نمرات رشد گفتار قبل از آموزش حاکی از آن بود که تفاوت های معناداری بین دو گروه (آزمایش و کنترل) قبل از شروع مداخله وجود ندارد (۰۵/۰ P>). تحلیل کوواریانس تک متغیره نشاندهنده این موضوع بود که پس از بی اثر کردن تأثیر پیش آزمون، تفاوت معناداری در میانگین نمرات پس آزمون بین گروه آزمایش و گروه کنترل وجود دارد (۰۱/۰P<). اندازه اثر این تفاوت برابر با ۶1/0 است که به این معناست که ۶1 درصد تغییرات در رشد گفتار ناشی از تفاوت گروه هاست. در نهایت، میانگین های تصحیح شده پس آزمون رشد گفتار در دو گروه نشان داد، گروه آزمایش (۴۸/۳) نسبت به گروه کنترل (۹۴/۲) در پس آزمون عملکرد بهتری داشته است. از طرف دیگر، می توان گفت مشارکت فعال والدین در فرآیند درمان باعث تسریع در یادگیری گفتار و بهبود عملکرد کودک در محیط های طبیعی گردید .این یافته ها نشان می دهند که برنامه توانبخشی شنیداری کلامی می تواند به عنوان یک ابزار مؤثر در بهبود مهارت های گفتاری و زبانی کودکان ناشنوا در مناطق مختلف، از جمله اقلیم کردستان عراق، به کار گرفته شود. این مداخله می تواند به کاهش شکاف های زبانی و اجتماعی کودکان ناشنوا کمک کرده و به آن ها فرصت های بیشتری برای مشارکت فعال در جامعه فراهم آورد.
۱۲.

اثربخشی بسته آموزشی مبتنی بر رفتارهای مدنی تحصیلی بر بهبود رفتارهای ارتقاء دهنده سلامت تحصیلی در دانش آموزان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رفتارهای مدنی تحصیلی رفتارهای ارتقاء دهنده سلامت تحصیلی دانش آموزان دختر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی بسته آموزشی رفتارهای مدنی تحصیلی بر بهبود رفتارهای ارتقاء دهنده سلامت تحصیلی در دانش آموزان دختر انجام شد. روش پژوهش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری یک ماهه بود. جامعه ی موردمطالعه در این پژوهش تمام دانش آموزان دختر مدارس دوره ی دوم متوسطه شهر مهاباد در سال تحصیلی 1403-1402 بودند که تعداد 30 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (15 نفر آزمایش و 15 نفر کنترل) گمارده شدند. ابزار اندازه گیری در این پژوهش پرسشنامه رفتارهای سبک زندگی تحصیلی ارتقاء دهنده صالح زاده و همکاران (1396) بود. گروه آزمایش 10 جلسه ی (هر هفته 2 جلسه) 75 دقیقه ای تحت بسته ی آموزشی مبتنی بر رفتارهای مدنی تحصیلی قرار گرفت و گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکرد. تجزیه و تحلیل داده های آماری با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و با نرم افزار SPSS نسخه ۲3 صورت گرفت. یافته ها: یافته ها نشان داد که آموزش بسته رفتارهای مدنی تحصیلی بر رفتارهای ارتقاء دهنده سلامت تحصیلی در دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه اثربخش است (001/0p<). نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده از این پژوهش، پیشنهاد می شود که بسته آموزشی رفتارهای مدنی تحصیلی در کنار سایر مداخلات روانشناختی به عنوان یکی از روش های مؤثر در بهبود رفتارهای ارتقاء دهنده سلامت تحصیلی در دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه بکار گرفته شود.
۱۳.

مقایسه افراد مبتلا به مشکلات بینایی، شنوایی، جسمی-حرکتی و افراد فاقد مشکلات جسمانی از نظر پنج عامل بزرگ شخصیت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مشکلات بینایی شنوایی جسمی-حرکتی پنج عامل بزرگ شخصیت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷
هدف و زمینه: هدف پژوهش حاضر مقایسه افراد مبتلا به مشکلات بینایی، شنوایی، جسمی-حرکتی و افراد فاقد مشکلات جسمانی از نظر پنج عامل بزرگ شخصیت در سال 1403 بود. روش پژوهش: این پژوهش به لحاظ هدف از جمله تحقیقات کاربردی است که به لحاظ شیوه کنترل متغیرها یک پژوهش آزمایشی است که به شیوه پس رویدادی (علی مقایسه ای) انجام شد. جامعه آماری کلیه افراد مبتلا به مشکلات بینایی، شنوایی، جسمی-حرکتی و افراد فاقد مشکلات جسمانی به صورت نمونه گیری غیرتصادفی دردسترس روی 32 فرد مبتلا به مشکلات بینایی، 25 فرد مبتلا به مشکلات شنوایی، 32 فرد مبتلا به مشکلات جسمی-حرکتی و 31 فرد گواه سالم انجام گرفت. گروه گواه سالم از نظر سن و جنسیت با سایر گروه ها همتا انتخاب شده بودند. برای تجزیه و تحلیل داده ها در این تحقیق از نرم افزار SPSS نسخه 27 استفاده شد. در این پژوهش سطح معنی داری 05/0 در نظر گرفته شد. یافته ها: نتایج نشان داد که در همه عامل ها به طور کلی گروه ها تفاوت معناداری با هم داشتند. میزان تفاوت های کلی گروهی در عامل ها از بیشترین به کمترین شامل توافق پذیری، تجربه پذیری، وجدان گرایی، روان رنجورخویی و برونگرایی بودند. در مقایسه های زوجی مشخص شد که عموماً گروه مبتلا به مشکلات بینایی بیشترین تفاوت ها را با سایر گروه ها داشت (05/0>p). نتیجه گیری: بنابراین این طور نتیجه گیری می شود که بین افراد مبتلا به مشکلات بینایی، شنوایی، جسمی-حرکتی و افراد فاقد مشکلات جسمانی از نظر پنج عامل بزرگ شخصیت تفاوت وجود دارد.
۱۴.

شناسایی چالش ها و راه کارهای شکل گیری هویت اسلامی ایرانی در دانش آموزان دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: چالش ها راه کارها هویت اسلامی ایرانی دانش آموزان دوره ابتدایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰
زمینه و هدف: هدف این مطالعه، شناسایی چالش ها و راه کارهای فرآیند شکل گیری هویت ایرانی اسلامی دانش اموزان دوره ابتدایی بوده-است. روش پژوهش: ابزار پژوهش، مصاحبه نیمه ساختاریافته محقق ساخته(سال1403) بود. روش پژوهش کیفی و شیوه تحلیل داده ها، روش استقرایی با نظام کدگذاری بود. جامعه ی پژوهشی شامل معلمان ابتدایی هرمزگان و نمونه پژوهشی شامل 15نفر بود. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد،11مقوله کلیدی شامل عدم التزام عملی اولیای مدرسه و اولیای دانش آموزان به معیارهای هویت اسلامی ایرانی، عدم وجود محتوای درسی غنی و جذاب در حوزه هویت اسلامی ایرانی، ضعف عملکردی در ارتباط با روش های آموزشی و ارزشیابی مناسب از سوی دست اندرکاران آموزش و والدین فراگیران درخصوص مسائل هویت اسلامی ایرانی، عدم اختصاص زمان کافی و مناسب برای آموزش مسائل فرهنگی و هویتی، عدم وجود زیرساخت های مالی و تجهیزاتی و نرم افزاری در خصوص آموزش مسائل فرهنگی، هم راستا نبودن عملکرد مدرسه، جامعه و خانواده ها در هویت بخشی به فراگیران، تهاجم فرهنگی ناشی از رسانه ها و فضای مجازی، عملکرد نامطلوب و عدم غنای رسانه ملی در خصوص هویت بخشی اسلامی ایرانی، نبود نیروی متخصص در خصوص هویت بخشی اسلامی ایرانی به فراگیران در مدرسه و جامعه، روند روبه افزایش آسیب های اجتماعی در جامعه و ضعف در حوزه برنامه ریزی درسی در ارتباط با هویت بخشی اسلامی ایرانی، ایجادکننده چالش های شکل گیری هویت اسلامی ایرانی هستند. هم چنین 12مقوله کلیدی شامل ایجاد بستر حمایتی و انگیزشی مناسب برای فراگیران در جهت پیاده سازی ارزش های هویت اسلامی ایرانی، جذاب و غنی سازی محتوای آموزشی در جهت هویت بخشی اسلامی ایرانی، بکارگیری روش های مناسب آموزشی و ارزشیابی و برپایی مراسمات و مسابقات فاخر با رویکرد علمی فرهنگی در جهت هویت بخشی اسلامی ایرانی، برگزاری دوره های مناسب آموزشی برای والدین و فعالان تربیت فراگیران با محوریت هویت اسلامی ایرانی، اختصاص نیروی متخصص و زمان مناسب و کافی آموزشی برای موضوعات مرتبط با هویت اسلامی ایرانی، تقویت اقتصاد اموزش و پرورش و تدارک زیرساخت های لازم برای تحقق هویت اسلامی ایرانی، تقویت حلقه های ارتباطی بین دست اندرکاران تربیت فرهنگی و هویتی،حمایت همه جانبه از رسانه ملی و اموزش نحوه کنترل و استفاده از فضای مجازی در جهت اعتلای هویت اسلامی ایرانی و افزایش سطح سواد هویت اسلامی ایرانی فراگیران در جامعه راه کارهای شکل گیری هویت اسلامی ایرانی هستند. نتیجه گیری: نتایج نشان داد، سه مولفه ایجاد بستر حمایتی و انگیزشی مناسب برای فراگیران در جهت پیاده سازی ارزشهای هویت اسلامی ایرانی، جذاب و غنی سازی محتوای آموزشی در جهت هویت بخشی اسلامی ایرانی، بکارگیری روشهای مناسب آموزشی و ارزشیابی در جهت هویت بخشی اسلامی ایرانی بیشترین برجستگی را دارا می باشند.
۱۵.

نقش اشاعه اطلاعات در شناخت، نگرش و انگیزش دانشجو معلمان برای آمادگی تدریس در مناطق روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اشاعه گزینشی اطلاعات شناخت دانشجو معلمان انگیزش مدارس روستایی نگرش

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲
زمینه و هدف: مدارس روستایی با مشکلاتی مانند تأمین معلم های باکیفیت روبرو هستند. معلمان با انگیزه و با نگرش مثبت می توانند تأثیر منفی کمبود امکانات و مشکلات مدارس روستایی را تا حدودی کاهش دهند. کمبود اطلاعات معلمان از ابعاد مختلف معلمی روستا سبب کاهش انگیزه و نگرش درست است. بررسی نقش اشاعه گزینشی اطلاعات بر شناخت، نگرش و انگیزه معلمان برای تدریس در روستا هدف این پژوهش است. روش پژوهش: این پژوهش به روش شبه آزمایشی انجام شد. ابتدا با مطالعه متون ابعاد معلمی در روستا استخراج شد، سپس به پرسش نامه تبدیل شد و روایی آن با نظر متخصصان تأیید شد. آزمون اولیه برای سنجش وضعیت فعلی معلمان به عمل آمد و نمرات ثبت شد. در مرحله بعد به مدت دو ماه اطلاعات گزینشی در وبلاگی منتشر و با کانال تلگرامی برای شرکت کننده ارسال شد. جامعه آماری این پژوهش ورودی های 99 دانشگاه فرهنگیان سنندج بودند که در ترم تابستان سال 1402 ارزیابی شدند. بعد از انجام آزمون دوم 81 دانشجوی پسر و 37 دانشجوی دختر در دو مرحله پیش آزمون - پس آزمون شرکت کردند. جمع آوری داده ها از طریق پرسش نامه محقق ساخته انجام شد و با استفاده از نرم افزار SPSS مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها: طبق داده های گردآوری شده در مرحله پیش آزمون شناخت دانشجو معلمان درباره ابعاد مختلف معلمی در روستا (شامل: سواد والدین، وضعیت اقتصادی، فرهنگ روستا، مشارکت والدین، تشدید کار، کمبود امکانات، کمبود بودجه، کلاس های چندپایه و مؤثربودن تحصیل در دانشگاه) کمتر از حد متوسط بود. همچنین میانگین های مؤلفه های نگرش (شامل بعد عاطفی تدریس در روستا 96/2 و زندگی در روستا 23/3 و بعد رفتاری تدریس در روستا 74/2 و زندگی در روستا 47/2 ) و میانگین های مؤلفه های انگیزه (شامل محیط روستا 83/2، خدمت در مناطق روستایی 81/2، دانش آموزان روستا 11/3، جو سازمانی91/2) به دست آمد. این میانگین ها در مرحله پس آزمون برای مؤلفه های نگرش (شامل بعد عاطفی تدریس در روستا 21/3 و زندگی در روستا 42/3 و بعد رفتاری تدریس در روستا 95/2 و زندگی در روستا 87/2 ) و برای مؤلفه های انگیزه (شامل محیط روستا 25/3، خدمت در مناطق روستایی 06/3، دانش آموزان روستا 25/3، جو سازمانی19/3) به دست آمد. آزمون آماری معنی داری تغییرات میانگین ها را تأیید نمود. همچنین آزمون آماری نشان داد که جنسبت بر نگرش و انگیزه دانشجو معلمان تأثیر دارد. نتیجه گیری: اشاعه اطلاعات در زمینه ابعاد مختلف معلمی در روستا می تواند بر شناخت، نگرش و انگیزش معلمان تأثیر بگذارد و احتمال انتخاب داوطلبانه آنان برای تدریس و نیز ماندگاری در محیط روستا را افزایش دهد.
۱۶.

اثربخشی آموزش مهارت های مثبت نگری بر فراهیجان های مثبت و منفی و سازگاری هیجانی، اجتماعی و آموزشی در دانش آموزان دختر ابتدایی مضطرب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آموزش مهارت های مثبت نگری فراهیجان های مثبت و منفی سازگاری هیجانی سازگاری اجتماعی سازگاری آموزشی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱
زمینه و هدف: اضطراب نقش موثری در افت ویژگی های هیجانی و روانشناختی دارد. بنابراین، هدف این مطالعه تعیین اثربخشی آموزش مهارت های مثبت نگری بر فراهیجان های مثبت و منفی و سازگاری هیجانی، اجتماعی و آموزشی در دانش آموزان دختر ابتدایی مضطرب بود. روش پژوهش: این مطالعه از نظر هدف، کاربردی و از نظر اجرا، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش دانش آموزان دختر ابتدایی مضطرب پایه ششم مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر ارومیه در فصل بهار سال 1402 بودند. نمونه مطالعه، 40 کودک بود که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه جایگزین شدند. گروه آزمایش 10 جلسه 90 دقیقه ای با مهارت های مثبت نگری آموزش دید و گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکرد. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس فراهیجان های مثبت و منفی (میتمانسگروبر و همکاران، 2009)، سیاهه سازگاری (سینگ و سینها، 1993) و سیاهه اضطراب (بک و همکاران، 1988) بودند. داده های پژوهش با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها حاکی از آن بود که بین گروه های آزمایش و کنترل از نظر فراهیجان های مثبت و منفی و سازگاری هیجانی، اجتماعی و آموزشی تفاوت معناداری وجود داشت. به عبارت دیگر، آموزش مهارت های مثبت نگری باعث افزایش فراهیجان های مثبت، کاهش فراهیجان های منفی و بهبود سازگاری هیجانی، اجتماعی و آموزشی در دانش آموزان دختر ابتدایی مضطرب شد (001/0P<). نتیجه گیری: با توجه به نتایج این مطالعه، برنامه ریزی برای استفاده از آموزش مهارت های مثبت نگری جهت افزایش فراهیجان های مثبت، کاهش فراهیجان های منفی و بهبود سازگاری هیجانی، اجتماعی و آموزشی در دانش آموزان دختر ابتدایی مضطرب می تواند مفید و موثر باشد.
۱۷.

رابطه سواد دیجیتالی، توسعه ی فردی و تعهد شغلی با صلاحیت حرفه ای فردی در معلمان پیش دبستانی: نقش میانجی گری اشتیاق شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سواد دیجیتالی توسعه ی فردی تعهد شغلی صلاحیت حرفه ای فردی اشتیاق شغلی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳
هدف: این پژوهش با هدف تعیین رابطه سواد دیجیتالی، توسعه ی فردی و تعهد شغلی با صلاحیت حرفه ای فردی در معلمان پیش دبستانی با نقش میانجی گری اشتیاق شغلی انجام شد. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری، کلیه معلمان پیش دبستانی شهر بغداد در سال تحصیلی ۱۴۰۲-۱۴۰۳ بودند که از بین آنها 200 نفر به روش نمونه گیری دردسترس و به ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه های سواد دیجیتالی (توحیدی اصل و نیک اقبال زاده ،1394)، توسعه ی فردی (پرالت، 2008)، تعهد شغلی (بلاو و همکاران، ۱۹۹۳)، صلاحیت حرفهای فردی (ملایی نژاد، 1391) و اشتیاق شغلی (اوترخت و همکاران،2004) پاسخ دادند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای Spss نسخه 26 و Pls استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که مدل پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار است؛ نتایج حاکی از اثر مستقیم توسعه فردی بر صلاحیت حرفه ای فردی و تعهد شغلی بر صلاحیت حرفه ای فردی می باشد. اما اثر مستقیم سواد دیجیتالی بر صلاحیت حرفه ای فردی معلمان معنادار نبود. هم چنین اشتیاق شغلی در رابطه بین سواد دیجیتالی، توسعه فردی و تعهد شغلی با صلاحیت حرفه ای فردی از نقش میانجی گری برخوردار است(071/0=β) و (903/2t=). نتیجه گیری: با توجه به نقش میانجی اشتیاق شغلی می توان با به کارگیری مداخلات مناسب برای ارتقا اشتیاق شغلی، صلاحیت حرفه ای معلمان را افزایش داد.
۱۸.

سنجش برنامه درسی آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان بر اساس سند تحول بنیادین آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برنامه درسی فرهنگیان فرایند یاددهی - یادگیری آموزش عالی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱
زمینه و هدف: برنامه درسی مسیر و اهداف هر نظام آموزشی را تعیین و مشخص می نماید بنابراین اهمیت این برنامه در موفقیت نظام آموزشی اجتناب ناپذیر است. هدف این پژوهش سنجش برنامه درسی آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان بر اساس سند تحول بنیادین آموزش وپرورش بود. روش: پژوهش حاضر ازنظر هدف، از نوع تحقیقات کاربردی، از لحاظ مبنای داده ها و چارچوب پارادایمی آن، از نوع تحقیقات کمی می باشد. جامعه آماری شامل اساتید مجموعه علوم تربیتی می باشند که این اساتید از پنج استان (دانشگاه فرهنگیان تبریز، دانشگاه فرهنگیان تهران، دانشگاه فرهنگیان مازندران، دانشگاه فرهنگیان خراسان رضوی و دانشگاه فرهنگیان قم) انتخاب شدند که جامعه آماری به تعداد 420 نفر بودند که 201 نفر با استفاده از جدول مورگان انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه محقق ساخته بود. جهت تعیین روایی صوری و محتوایی، نظرات خبرگان مجموعه علوم تربیتی دانشگاه فرهنگیان جمع آوری شد. جهت تحلیل داده ها از نرم افزاری Spss21 و Smart pls3 استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که برنامه درسی آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان دارای 6 مولفه شامل اصلی هدف برنامه درسی، محتوای برنامه درسی، راهبردهای یاددهی-یادگیری، روش های ارزشیابی، عوامل مداخله ای برنامه درسی و مضمون اصلی پیامدها در الگوی برنامه درسی رشته آموزش ابتدایی مؤثر هستند. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت طراحان برنامه درسی دانشگاه فرهنگیان از عوامل مؤثر در برنامه درسی می توانند برای کیفیت آن استفاده کنند.
۱۹.

پیش بینی عملکرد تحصیلی از طریق سرمایه روانشناختی، خودکارآمدی تحصیلی، اشتیاق تحصیلی و معناداری تحصیلی دانش آموزان شهر واسط عراق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سرمایه روانشناختی خودکارآمدی تحصیلی اشتیاق تحصیلی معناداری تحصیلی واسط عراق

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲
زمینه و هدف: میزان عملکرد تحصیلی یادگیرندگان در هر جامعه نشان دهنده موفقیت نظام آموزشی در زمینه هدف یابی و توجه به رفع نیازهای فردی است. بنابراین، هدف پژوهش حاضر پیش بینی عملکرد تحصیلی دانش آموزان شهر واسط از طریق سرمایه روانشناختی، خودکارآمدی تحصیلی، اشتیاق تحصیلی و معناداری تحصیلی بود. روش پژوهش: مطالعه حاضر از نظر نوع، توصیفی و از نظر روش یک پژوهش همبستگی است و جامعه آماری آن را دانش آموزان مقطع راهنمائی شهر واسط کشور عراق در بهار سال 1403 تشکیل داده اند که از میان آنان، تعداد 174 نفر به عنوان نمونه از طریق نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه سرمایه روانشناختی (لوتانز، 2007)، پرسشنامه خودکارآمدی تحصیلی (میجلی و همکاران، 2000)، پرسشنامه اشتیاق تحصیلی (فردریکز و همکاران، 2004)، پرسشنامه معناداری تحصیلی (هندرسون- کینگ و اسمیت، 2006)، و پرسشنامه عملکرد تحصیلی (فام و تیلور، 1999) بود. داده های حاصل از پژوهش با استفاده از روش همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام با استفاده از نرم افزار SPSS22 مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد بین سرمایه روانشناختی، خودکارآمدی تحصیلی، اشتیاق تحصیلی، معناداری تحصیلی با عملکرد تحصیلی رابطه مثبت معنی دار وجود دارد (01/0>p). به علاوه، نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که از میان متغیر های پیشبین طی دو گام به ترتیب 7/24 درصد و 6/4 درصد تغییرات عملکرد تحصیلی از طریق سرمایه روانشناختی و معناداری تحصیلی قابل تبیین است (01/0>p). نتیجه گیری: با توجه به نتایج، به دلیل نقش مهم و برجسته سرمایه روانشناختی و معناداری تحصیلی در پیش بینی عملکرد تحصیلی دانش آموزان، توجه به این یافته های مهم باید مد نظر مدیران و سیاستگزاران مدارس در کشور عراق قرار بگیرد.
۲۰.

شناسایی مؤلفه های خلاقیت دانش آموزان با تأکید بر رویکرد یادگیری معکوس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خلاقیت فرایند یاددهی - یادگیری یادگیری معکوس دانش آموزان ابتدایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱
هدف: از اهداف مهم تمام نظام های آموزشی پرورش خلاقیت در دانش آموزان است. همین طور بهره گیری از روش های آموزش مناسب تر در پرورش خلاقیت دانش آموزان مورد تأکید است. بنابراین، هدف این پژوهش شناسایی مؤلفه های خلاقیت دانش آموزان با تأکید بر رویکرد یادگیری معکوس بود. روش: روش پژوهش حاضر برحسب هدف، کاربردی و برحسب نوع داده، کیفی- با تحلیل مضمون بود. مشارکت کنندگان در پژوهش شامل خبرگان دانشگاهی رشته علوم تربیتی و خبرگان آموزش و پرورش بودند که به صورت نمونه گیری هدفمند و به روش گلوله برفی تعداد 10 مورد مصاحبه قرار گرفتند. ابزار پژوهش مصاحبه های نیمه ساختاریافته بود. برای افزایش قابلیت روایی(اعتماد) از روش صوری و پایایی نیز از روش ضریب توافق بین کدگذاران استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها نیز از روش تحلیل مضمون استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که 26 کد باز، 4 کد محوری شامل عوامل فردی با 10 مضمون فرعی؛ محیطی با 7 مضمون فرعی؛ سازمانی با 5 مضمون فرعی و عوامل نهادی با 8 مضمون فرعی به عنوان ابعاد خلاقیت دانش آموزان با تأکید بر رویکرد یادگیری معکوس شناسایی شد. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت با آموزش با روش یادگیری معکوس و توجه به مؤلفه های آن می توان زمینه بروز خلاقیت در دانش آموزان را فراهم کرد. لذا برنامه ریزان نظام آموزش باید هرچه بیشتر برای پرورش خلاقیت به سوی روش های یاددهی- یادگیری خلاق تر حرکت نمایند.
۲۱.

طراحی و ارزیابی هستی شناسی مشاغل مرتبط با کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هستی شناسی مشاغل بازار کار مهارت های شغلی کودکان آموزش

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲
هدف: پژوهش حاضر با هدف طراحی و ارزیابی یک هستی شناسی جامع برای مشاغل مرتبط با کودکان انجام شد. با توجه به نقش حیاتی این حوزه در توسعه مهارت های شناختی، هیجانی و اجتماعی کودکان، نیاز به چارچوبی استاندارد برای شناسایی و تحلیل این مشاغل احساس می شد. این پژوهش تلاش دارد تا با بررسی بازار کار و تحلیل نیازهای مهارتی، مدلی جامع برای دسته بندی مشاغل، مهارت ها و سرفصل های آموزشی مرتبط با کودکان ارائه دهد. روش: این پژوهش از روش تحلیل محتوا و ارزیابی خبرگان بهره برده است. داده های مورد نیاز از تحلیل آگهی های شغلی در پلتفرم های کاریابی و بررسی قوانین و مقررات استخدامی گردآوری شد. سپس، یک پنل خبرگی شامل پنج متخصص در حوزه های علوم تربیتی، روانشناسی کودک، آموزش و بازار کار تشکیل شد تا صحت و دقت داده های استخراج شده را ارزیابی کند. برای تحلیل داده ها از روش های آماری شامل میانگین، انحراف معیار و ضریب توافق کندال استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که ۱۹ شغل کلیدی در حوزه کودکان شناسایی شدند که مهارت های مورد نیاز آن ها در ۹ دسته اصلی طبقه بندی شدند. بررسی نظر خبرگان نشان داد که مهارت های بازی سازی و تحلیل رفتار کودک بالاترین میزان توافق را داشته اند، در حالی که مهارت مدیریت کلاس با کمترین میزان توافق مواجه بوده است. در حوزه سرفصل های آموزشی، مدیریت هیجانات کودکان و طراحی بازی های آموزشی بالاترین تأیید را دریافت کردند، در حالی که نظریه های روانشناسی کودک کمترین میزان پذیرش را داشتند. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش بر اهمیت طراحی استانداردهای مشخص برای مشاغل مرتبط با کودکان تأکید دارند. به روزرسانی مستمر مدل های هستی شناسی مشاغل، توسعه دوره های آموزشی تخصصی و تدوین استانداردهای آموزشی برای مهارت های کلیدی از جمله پیشنهادات این پژوهش است. نتایج این تحقیق می تواند مبنای تصمیم گیری برای سیاست گذاران آموزشی و کارفرمایان در حوزه کودک باشد تا مسیرهای شغلی را به طور شفاف تر تعریف کرده و نیازهای مهارتی را بهینه سازی کنند.
۲۲.

رابطه بین ادراک از رهبری تحولی وکاربست مدیریت استعداد با خودکارآمدی و اشتیاق شغلی در کارکنان ادارات آموزش و پرورش شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رهبری تحولی مدیریت استعداد خودکارآمدی اشتیاق شغلی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲
هدف پژوهش حاضر تعیین رابطه ی بین ادراک از رهبری تحولی و کاربست مدیریت استعداد با خودکارآمدی و اشتیاق شغلی در بین کارکنان ادارات آموزش پرورش شهر اصفهان بود. روش پژوهش در این مطالعه همبستگی بود. جامعه ی آماری این پژوهش را کلیه ی کارکنان اداری نواحی ششگانه و اداره کل آموزش و پرورش شهر اصفهان به تعداد 804 نفر تشکیل دادند. حجم نمونه بر اساس جدول کرجسی و مورگان (1970)، تعداد 260 نفر تعیین شد که با روش تصادفی طبقه ای متناسب با حجم انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه رهبری تحولی بس و آولیو (2000)، پرسشنامه محقق ساخته مدیریت استعداد براساس مدل فیلیپس و راپر (2009)، پرسشنامه خودکارآمدی رادولف و همکاران (1998) و پرسشنامه اشتیاق شغلی شوفلی و باکر (2006) بود. جهت روایی سازه پرسشنامه های استاندارد رهبری تحولی، خودکارآمدی و اشتیاق شغلی از تحلیل عاملی تاییدی و جهت روایی سازه پرسشنامه محقق ساخته مدیریت استعداد از تحلیل عاملی اکتشافی استفاده گردید. ضرایب پایایی برای پرسشنامه رهبری تحولی 925/0، برای پرسشنامه مدیریت استعداد 947/0، برای پرسشنامه خودکارآمدی 830/0 و برای پرسشنامه اشتیاق شغلی 925/0 محاسبه شد. تجزیه و تحلیل یافته ها در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی صورت گرفته است. یافته های حاصل از این پژوهش درسطح معناداری 05/≥p نشان داد که بین رهبری تحولی و کاربست مدیریت استعداد با خودکارآمدی و اشتیاق شغلی رابطه مثبت ومعنادار وجود دارد. نتایج رگرسیون گام به گام نشان داد که از بین ابعاد رهبری تحولی، انگیزش الهام بخش به طرز معناداری توان پیش بینی خودکارآمدی و توجه و ملاحظات فردی و انگیزش الهام بخش، توان پیش بینی اشتیاق شغلی را دارند. از بین ابعاد مدیریت استعداد، حفظ و نگهداری استعداد توان پیش بینی خودکارآمدی و ابعادتوسعه استعداد و بکارگیری ،توان پیش بینی اشتیاق شغلی را دارند. بین میانگین رهبری تحولی، کاربست مدیریت استعداد، خودکارآمدی و اشتیاق شغلی با توجه به (متغیرهای جنسیت، تحصیلات، سن و سابقه خدمت) تنها در خودکارآمدی برحسب میزان تحصیلات تفاوت مشاهده شد. نتایج شاخص های ارزیابی برازش مدل معادلات ساختاری پژوهش نیز،نشان از برازش خوب مدل با داده ها دارد.
۲۳.

رابطه بین اخلاق حرفه ای آموزگاران با مهارت های اجتماعی و اشتیاق تحصیلی دانش آموزان دختر مقطع دبیرستان های دوره اول شهر تهران سال 1403(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اخلاق حرفه ای آموزگاران مهارت اجتماعی اشتیاق تحصیلی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین اخلاق حرفه ای آموزگاران با مهارت های اجتماعی و اشتیاق تحصیلی دانش آموزان دختر مقطع دبیرستان های دوره اول شهر تهران سال 1403 انجام شده است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی؛ از حیث نحوه ی گردآوری داده ها، توصیفی- همبستگی بوده است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه معلمان و دانش آموزان دختر مقطع دبیرستان های دوره اول شهر تهران در سال 1403 بود که با توجه به فرمول کوکران و نیز بر اساس روش نمونه گیری خوشه ای تعداد 113 معلم و 196 دانش آموزان برای تکمیل پرسشنامه ها انتخاب شدند. در جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه های استاندارد: مهارت اجتماعی ماتسون (1983)؛ اشتیاق تحصیلی ویگا (2016) و اخلاق حرفه ای آرمیتو و همکاران (2011) استفاده شده است. روش تجزیه و تحلیل داده ها بر اساس آمار استنباطی شامل آزمون ضریب همبستگی پیرسون، با کمک نرم افزار SPSS 23 بوده است. نتایج نشان داد که اخلاق حرفه ای معلمان بر مهارت اجتماعی و اشتیاق تحصیلی دانش آموزان اثر مثبت و معناداری دارد. نتایج ضرایب رگرسیونی نشان داد که از میان متغیرهای پیش بین شامل متغیر تعلق به اجتماع علمی با ضریب 0.215، خودکارایی با ضریب 0.314 و مسئولیت علمی با ضریب 0.353 اثر مثبت و معناداری در سطح خطای ۵ درصد بر مهارت اجتماعی دانش آموزان دارند. مبنی بر اینکه با افزایش تعلق به اجتماع علمی، خود کارایی و مسئولیت علمی میزان مهارت های اجتماعی در میان دانش آموزان نیز بیشتر می شود در حالی که متغیر مسئولیت اجتماعی با معناداری 0.464 اثر معناداری بر مهارت اجتماعی نداشته است. همچنین نتایج ضرایب رگرسیونی متغیرهای خودکارایی با ضریب 0.404 و مسئولیت علمی با ضریب 0.283 اثر مثبت و معناداری در سطح خطای ۵ درصد بر اشتیاق تحصیلی دانش آموزان دارند. بدین ترتیب که با افزایش خود کارایی و مسئولیت علمی میزان اشتیاق تحصیلی در دانش آموزان نیز افزایش می یابد در حالی که متغیرهای مسئولیت اجتماعی با معناداری 0.746 و تعلق به اجتماع علمی با معناداری 0.567 اثر معناداری بر اشتیاق تحصیلی دانش آموزان نداشته است.
۲۴.

اعتبار یابی الگوی ارتقای پایبندی به اخلاق پژوهشی در معلمان پژوهشگر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مولفه های کیفی اخلاق پژوهش الگوی ارتقای پایبندی شاخص های مطلوبیت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳
هدف این پژوهش ارائه الگوی ارتقاء پایبندی به اخلاق پژوهش در بین معلمان پژوهشگر بود. پژوهش از نظر هدف، کاربردی، از نظر شیوه گردآوری داده ها آمیخته با رویکرد کیفی- کمی بود. در بخش کیفی از تحلیل مضمون و در بخش کمی علاوه بر پیمایش از تحلیل عاملی اکتشافی و تحلیل مسیر و بررسی شاخص های مطلوبیت مدل استفاده شد. جامعه آماری بخش کیفی شامل 11 نفر از خبرگان بود که از بین اعضای هیات علمی با حداقل ده سال سابقه پژوهش و مطالعه با روش نمونه گیری هدفمند و در حد اشباع انتخاب شدند و در بخش کمی شامل کل معلمان پژوهشگر شهر اراک بود و نمونه آماری طبق فرمول کوکران شامل 248 نفر بصورت تصادفی خوشه ایی انتخاب شد. گردآوری داده های کیفی با مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمی با پرسش نامه 46 سوالی محقق ساخته با طیف 5 درجه لیکرتی انجام شد. برای روایی پرسشنامه ها از بازبینی مجدد، روایی صوری، محتوایی، سازه، CVR&CVI استفاده و پایایی ابعاد آن طبق آلفای کرونباخ بین 0.85 تا 0.97بود. در تجزیه و تحلیل داده ها در بخش کیفی، از تحلیل مضمون و در بخش کمی تحلیل عاملی اکتشافی و تحلیل مسیر با نرم افزار هایSPSS27 و AMOS استفاده شد. یافته ها: در مرحله اول تحلیل کیفی 212 کد اولیه استخراج و در مراحل بعدی با حذف کدهای همپوش و تکراری به 58 کد محوری تقلیل یافت و پس از پالایش به 42 مضمون و 10 شبکه کاهش یافت. ملاک کفایت نمونه گیری کیسر– مایر- الکین0.96و کرویت بارتلت p<0/001 بود که بیانگر کفایت حجم داده ها برای تحلیل و همبستگی کافی برای اجرای تحلیل بود. در تحلیل عامل های اصلی،6 عامل با ارزش ویژه بزرگتر از 1 شناسایی شد که در مجموع 0.64 از واریانس مشترک را تبیین نمود. طبق شاخص های مطلوبیت مدل مبتنی بر مولفه های شناسایی شده، کای اسکوار 1.554 و شاخص های تطبیقی نسبی بالاتر از0.90 و بیانگر مطلوبیت مدل است. یافته ها نشان داد که مولفه های کلیدی اخلاق پژوهشی شامل اصول اخلاقی و مسئولیت اجتماعی، اصول نگارش مسئولانه، ملزومات کلیدی در طراحی و اجرا، انگیزش و تعهد، مشارکت آگاهانه و عدالت، و بی طرفی و استقلال است. همچنین الگوی مبتنی بر یافته های بخش کمی بر اساس شاخص های مطلوبیت، از برازش مطلوب برخوردار است و می تواند به عنوان مدلی کاربردی برای ارتقای رفتار اخلاقی پژوهشی در میان معلمان پژوهشگر استفاده شود.
۲۵.

کیفیت زندگی زنان خیانت دیده و ناملایمات دوران کودکی؛ نقش واسطه ای حمایت های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خیانت زناشویی کیفیت زندگی ناملایمات دوران کودکی سبک های دلبستگی حمایت اجتماعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲
هدف: خیانت زناشویی یکی از چالش های مهم در روابط زوجین است که تأثیرات مخربی بر کیفیت زندگی افراد، به ویژه زنان خیانت دیده، دارد. هدف این پژوهش تدوین الگویی ساختاری برای بررسی تأثیر ناملایمات دوران کودکی و سبک های دلبستگی بر کیفیت زندگی زنان خیانت دیده، با نقش واسطه ای حمایت های اجتماعی بود. روش: این پژوهش از نوع کمی و طرح آن شبه آزمایشی با روش پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری بود. جامعه آماری شامل ۳۰۰ زن خیانت دیده مراجعه کننده به مراکز مشاوره در شهر تهران بود که از میان آن ها ۲۳۰ نفر با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه های ناملایمات دوران کودکی، سبک های دلبستگی، حمایت اجتماعی و کیفیت زندگی بود. داده ها با استفاده از مدل معادلات ساختاری و نرم افزارهای SPSS و AMOS تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که ناملایمات دوران کودکی به طور منفی و معناداری بر کیفیت زندگی زنان خیانت دیده تأثیر دارد (p<0. 01). همچنین، سبک های دلبستگی ناایمن (اجتنابی و اضطرابی) به طور معناداری با کاهش کیفیت زندگی در ارتباط بودند، درحالی که سبک دلبستگی ایمن تأثیر مثبتی بر کیفیت زندگی داشت (p<0. 01). حمایت اجتماعی به عنوان یک متغیر میانجی، اثرات منفی ناملایمات دوران کودکی و سبک های دلبستگی ناایمن بر کیفیت زندگی را کاهش داد و اثر مثبت سبک دلبستگی ایمن را تقویت کرد. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش نشان داد که کیفیت زندگی زنان خیانت دیده تحت تأثیر تجربیات نامطلوب کودکی، سبک های دلبستگی و میزان حمایت اجتماعی قرار دارد. مداخلات روان شناختی برای بهبود کیفیت زندگی این زنان باید بر تقویت حمایت اجتماعی، اصلاح سبک های دلبستگی و کاهش تأثیرات منفی ناملایمات دوران کودکی متمرکز باشد. این پژوهش می تواند راهکارهای مؤثری برای مشاوران خانواده و سیاست گذاران در حوزه سلامت روان ارائه دهد.

آرشیو

آرشیو شماره‌ها:
۲۳