کیومرث کریمی

کیومرث کریمی

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۳۶ مورد.
۱.

اثربخشی درمان گروهی مبتنی بر خود شفقت ورزی بر بهزیستی روان شناختی و سازگاری زناشویی زنان آسیب دیده از خشونت خانگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خشونت خانگی سازگاری زناشویی بهزیستی روان شناختی درمان مبتنی بر خودشفقت ورزی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵ تعداد دانلود : ۲۸
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان گروهی مبتنی بر خودشفقت ورزی بر بهزیستی روان شناختی و سازگاری زناشویی زنان آسیب دیده از خشونت خانگی انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_ پس آزمون و گروه کنترل با دوره پیگیری یک ماهه بود. جامعه آماری شامل تمامی زنان آسیب دیده از خشونت خانگی شهر مهاباد بود که جهت انجام خدمات مشاوره به مرکز مشاوره و خدمات روان شناختی ژیرو در سال 1403 مراجعه کرده بودند. از این جامعه با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند 30 نفر انتخاب و به صورت گمارش تصادفی در گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 15 نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایش 10 جلسه 75 دقیقه ای تحت برنامه درمان مبتنی بر شفقت قرار گرفت. ابزار اندازه گیری شامل پرسشنامه بهزیستی روان شناختی (RSPWB، ریف، 1995) و سازگاری زناشویی (DAS، اسپانیر، 1976) بود. تحلیل داده های با استفاده از روش تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر صورت گرفت. یافته ها نشان داد که بین پیش آزمون و پس آزمون بهزیستی روان شناختی و سازگاری زناشویی در گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری در سطح 001/0 وجود داشت و همچنین بین میانگین پس آزمون و پیگیری در گروه آزمایش تفاوت معناداری در سطح 001/0 وجود نداشت و نتایج در دوره پیگیری حفظ شد. براساس نتایج پژوهش می توان گفت درمان گروهی مبتنی بر خود شفقت ورزی روش مداخله ای مناسبی جهت ارتقای بهزیستی روان شناختی و سازگاری زناشویی زنان آسیب دیده از خشونت خانگی است.
۲.

Presenting a Model to Reduce Infidelity in Cyber Space with Phenomenological Analysis of Individual, Interpersonal and Social factors(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: marriage Marital Infidelity virtual space Phenomenology

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱ تعداد دانلود : ۱
Aim: Marital infidelity is one of the important factors that threaten the marital bond between couples. Understanding the factors preventing marital infidelity is of great value in maintaining the stability and quality of marriage. The present study was conducted with the aim of explaining the effective individual, interpersonal and social indicators to reduce marital infidelity in virtual space with a qualitative approach and phenomenological method. Method: The statistical population of the research included One of the wives with a history of marital infidelity in cyberspace, referred from the family court of Urmia city in 2022, and for this purpose, a sample of 18 participants (13 women and 5 men) were selected using a non-probability and purposeful method. The tool of the current research was a semi-structured interview. The data were coded and analyzed using Brown and Clark thematic analysis . Results : the results of this research showed that there are a total of 14 sub-themes in line with the three main concepts including: individual factors with 7 sub-themes including (differentiation, avoiding extremes and excesses in common life, thinking about the consequences of uncontrolled communication, crisis management, strengthening individual competencies, having physical and mental health, and adhering to family, moral and spiritual values), Interpersonal factors with 3 sub-themes including (the ability to establish effective verbal and non-verbal communication, presence of determination in life, and dimming of interpersonal differences) and social factors with 4 sub-themes including (nature of job and economic situation, rule of strict laws, promotion of healthy lifestyle, and existence of happy and healthy programs) are effective as deterrents from extramarital relationships in the final model. Conclusion: It can be concluded that it is necessary to examine the factors that threaten the peace and stability of the family as the cornerstone of society. In the current research, it was found that a total of 14 sub-themes (including 7 sub-themes related to the individual factor, 3 sub-themes related to the interpersonal factor and 4 sub-themes related to the social factor) protect people from extramarital relationships. The results of this research can be used to help formulate preventive programs and interventions in the field of marital infidelity.
۳.

اثربخشی بسته آموزشی مبتنی بر رفتارهای مدنی تحصیلی بر بهبود رفتارهای ارتقاء دهنده سلامت تحصیلی در دانش آموزان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رفتارهای مدنی تحصیلی رفتارهای ارتقاء دهنده سلامت تحصیلی دانش آموزان دختر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : 0
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی بسته آموزشی رفتارهای مدنی تحصیلی بر بهبود رفتارهای ارتقاء دهنده سلامت تحصیلی در دانش آموزان دختر انجام شد. روش پژوهش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری یک ماهه بود. جامعه ی موردمطالعه در این پژوهش تمام دانش آموزان دختر مدارس دوره ی دوم متوسطه شهر مهاباد در سال تحصیلی 1403-1402 بودند که تعداد 30 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (15 نفر آزمایش و 15 نفر کنترل) گمارده شدند. ابزار اندازه گیری در این پژوهش پرسشنامه رفتارهای سبک زندگی تحصیلی ارتقاء دهنده صالح زاده و همکاران (1396) بود. گروه آزمایش 10 جلسه ی (هر هفته 2 جلسه) 75 دقیقه ای تحت بسته ی آموزشی مبتنی بر رفتارهای مدنی تحصیلی قرار گرفت و گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکرد. تجزیه و تحلیل داده های آماری با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و با نرم افزار SPSS نسخه ۲3 صورت گرفت. یافته ها: یافته ها نشان داد که آموزش بسته رفتارهای مدنی تحصیلی بر رفتارهای ارتقاء دهنده سلامت تحصیلی در دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه اثربخش است (001/0p<). نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده از این پژوهش، پیشنهاد می شود که بسته آموزشی رفتارهای مدنی تحصیلی در کنار سایر مداخلات روانشناختی به عنوان یکی از روش های مؤثر در بهبود رفتارهای ارتقاء دهنده سلامت تحصیلی در دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه بکار گرفته شود.
۴.

Analyzing Effective Individual, Interpersonal, and Social Factors in Reducing Marital Infidelity in the Virtual Space: A Qualitative Study(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Marital Infidelity virtual space Phenomenology

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵ تعداد دانلود : ۲
Objective: While the virtual space has positive functionalities, it can also have potentially harmful effects on families and couples. The present qualitative study aimed to explore the individual, interpersonal, and social factors that could help reduce marital infidelity in the virtual space, using a phenomenological method. Methods:  The statistical population of the study included couples with a history of virtual infidelity referred from the family court in Urmia city. The sample size consisted of 81 participants (12 women and 6 men) who were selected through non-random purposive sampling. The tool of the current research was a semi-structured interview that was conducted in the context of individual, interpersonal, and social factors influencing the prevention of marital infidelity in cyberspace. Results: The data were coded and analyzed using thematic coding. After coding the interviews and categorizing the themes, a total of 7 individual indicators (differentiation, avoiding extremes in marital life, foresight, preventing a crisis in life, strengthening individual competencies, maintaining physical and mental health, and possessing family, ethical, and spiritual competencies), 3 interpersonal indicators (the ability to communicate effectively, both verbally and nonverbally, the presence of intimacy in life, and diminishing interpersonal conflicts), and 4 social indicators (the nature of one’s job and economic status, the presence of stringent laws, promoting a healthy lifestyle, and the existence of diverse healthy and joyful programs in society) were identified. Conclusion: The results indicate that if couples possess the necessary individual and interpersonal skills and society provides the required actions and facilities, the likelihood of virtual infidelity may significantly decrease.
۵.

مدل یابی آزار عاطفی بر اساس بلوغ عاطفی و تمایزیافتگی خود با نقش میانجی صمیمیت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آزار عاطفی بلوغ عاطفی تمایزیافتگی خود صمیمیت زناشویی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۶ تعداد دانلود : ۲۰۲
زمینه: آزار عاطفی نوعی خشونت بین فردی است که سبب از بین رفتن صمیمیت و جدایی زوجین را در پی دارد. فقدان صمیمت زناشویی همراه با بلوغ عاطفی پایین میل به آزار عاطفی در بین زوجین را افزایش خواهد داد. در مطالعات پیشین عوامل مؤثر بر آزار عاطفی مورد بررسی قرار گرفته است، اما مطالعه ای که آزار عاطفی بر اساس بلوغ عاطفی و تمایزیافتگی خود با نقش میانجی گری صمیمیت زناشویی را در جامعه مورد پژوهش بررسی کند، یافت نشد. هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین الگوی روابط ساختاری آزار عاطفی بر اساس بلوغ عاطفی و تمایزیافتگی خود با نقش میانجی گری صمیمیت زناشویی بود. روش: روش پژوهش حاضر توصیفی، از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر سنندج در سال 1401 بود که از میان آن ها 222 نفر از طریق روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در پژوهش شامل پرسشنامه آزار عاطفی (براهیمی، 2008)، پرسشنامه بلوغ عاطفی (سینگ و بهارگاوا،1991)، پرسشنامه تمایز یافتگی خود (اسکورن و فریدلندر، 1998) و پرسشنامه صمیمیت زناشویی (آسوده و تیموری،1387) بود. تحلیل داده ها با استفاده از روش همبستگی پیرسون، مدل سازی معادلات ساختاری و الگوریتم حداقل مربعات جزئی 3-SMARTPLS و SPSS 23 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج حاکی از برازش مدل کلی پژوهش با داده های تجربی بود. یافته ها نشان داد بلوغ عاطفی، تمایزیافتگی خود و صمیمیت زناشویی به صورت مستقیم قادر به پیش بینی آزار عاطفی هستند (0/001P<). هم چنین، اثر غیرمستقیم بلوغ عاطفی (0/001P<) و تمایزیافتگی خود (0/001P<) با میانجی گری صمیمیت زناشویی بر آزار عاطفی معنادار بود. نتیجه گیری: با توجه به یافته های بدست آمده در پژوهش حاضر که بلوغ عاطفی پایین و تمایز یافتگی خود در بلند مدت سبب کاهش صمیمیت زناشویی می شود و این امر به مرور باعث ایجاد آزار عاطفی و بروز تعارض زناشویی در بین زوجین می شود؛ لذا پیشنهاد می شود برای کاهش آزار عاطفی از روش های آموزش بلوغ عاطفی و صمیمت زناشویی استفاده کرد و توجه بیشتر مراکز مشاوره و روان درمانی به این متغیر ها در پیش بینی آزار عاطفی زوجین ضروری به نظر می رسد.
۶.

تبیین الگوی ساختاری رابطه بین طرح واره های ناسازگار اولیه با رفتارهای خود آسیب رسان در دانش آموزان: نقش میانجی تحمل پریشانی

کلیدواژه‌ها: طرح واره رفتارهای خود آسیب رسان تحمل پریشانی دانش آموزان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۰ تعداد دانلود : ۶۹
زمینه و هدف: پژوهش حاضر باهدف تبیین الگوی ساختاری رابطه بین طرح واره های ناسازگار اولیه با رفتارهای خود آسیب رسان در دانش آموزان: نقش میانجی تحمل پریشانی انجام شد. روش پژوهش: روش پژوهش توصیفی همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه ی موردمطالعه در این پژوهش تمام دانش آموزان مدارس دوره ی دوم متوسطه شهر بوکان در سال تحصیلی 1403-1402 بودند که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای نمونه ای به حجم 370 نفر انتخاب شد. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های طرح واره های ناسازگار اولیه یانگ (2003)، آسیب به خود سانسون و همکاران (1998) و مقیاس تحمل پریشانی سیمونز و گاهر (2005) استفاده شد. برای تحلیل داده ها از روش همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری و نرم افزار آماری SPSS (نسخه 25) و Amos (نسخه 25) استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که طرح واره بریدگی، خودگردانی، جهت مندی، محدودیت و گوش به زنگی بر رفتارهای خود آسیبی هم به صورت مستقیم و هم به صورت غیرمستقیم با نقش میانجی تحمل پریشانی قابلیت پیش بینی رفتارهای خود آسیبی را دارند. نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که این مدل می تواند به عنوان یک الگوی کارآمد در مراکز مشاوره و روان درمانی جهت کاهش رفتارهای خود آسیبی مورداستفاده قرار گیرد.
۷.

تعیین اثربخشی مهارت مثبت اندیشی بر غرقگی تحصیلی و سازگاری با مدرسه در دانش آموزان پسر دوره ی دوم متوسطه

کلیدواژه‌ها: مثبت اندیشی غرقگی تحصیلی سازگاری با مدرسه دانش آموزان پسر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۸ تعداد دانلود : ۶۳
زمینه و هدف: پژوهش حاضر باهدف تعیین اثربخشی مهارت مثبت اندیشی بر غرقگی تحصیلی و سازگاری با مدرسه دانش آموزان پسر دوره ی دوم متوسطه انجام شد. روش پژوهش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ی موردمطالعه در این پژوهش تمام دانش آموزان مدارس دوره ی دوم متوسطه شهر بوکان در سال تحصیلی 1402-1403بودند که تعداد 40 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (20 نفر آزمایش و 20 نفر کنترل) گمارده شدند. سپس گروه آزمایش تحت آموزش مهارت مثبت اندیشی قرار گرفت و گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. برای گردآوری داده ها از سازگاری با مدرسه بیکر و سریاک (1984) و غرقگی تحصیلی مارتین و جکسون (2008) استفاده شد. برای تحلیل داده ها از آزمون آماری (تحلیل کوواریانس تک متغیره و چندمتغیره) و نرم افزار آماری SPSS نسخه 25 استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که آموزش مهارت مثبت اندیشی بر غرقگی تحصیلی و سازگاری با مدرسه دانش آموزان پسر دوره دوم متوسطه اثربخش است. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده از این پژوهش، پیشنهاد می شود که آموزش مهارت مثبت اندیشی در کنار سایر مداخلات روان شناختی به عنوان یکی از روش های مؤثر در بهبود غرقگی تحصیلی و افزایش سازگاری دانش آموزان با مدرسه در نظر گرفته شود.
۸.

اثربخشی درمان هیجان مدار بر تاب آوری و تنظیم هیجانی زنان تحت خشونت خانگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تاب آوری تنظیم هیجانی درمان هیجان مدار خشونت خانگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۹ تعداد دانلود : ۲۰۸
زمینه و هدف: هدف پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی درمان هیجان مدار بر تاب آوری و تنظیم هیجانی زنان تحت خشونت خانگی شهر تهران بود. روش و مواد: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون همراه با گروه آزمایش و کنترل و پیگیری بود. جامعه آماری کلیه زنان قربانی خشونت خانگی شهر تهران که در نیمه اول سال 2023 به کلینیک های روانشناسی شهر تهران مراجعه کرده بودند، تشکیل دادند که با روش نمونه گیری در دسترس به صورت داوطلبانه انتخاب و در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار داده شدند. گروه آزمایش در 12 جلسه 90 دقیقه ای مداخله روان درمانی گروهی درمان هیجان مدار را دریافت کردند و گروه کنترل در لیست انتظار ماندند. ابزار اندازه گیری مورداستفاده در پژوهش، پرسشنامه تاب آوری (کانر و دیویدسون، 2003) و پرسشنامه تنظیم هیجانی (گارنفسکی و کرایج، 2006) بود. تجزیه وتحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه از طریق نرم افزار SPSS نسخه 23 در دو بخش توصیفی و استنباطی (تحلیل واریانس مختلط) انجام پذیرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان هیجان مدار باعث افزایش تاب آوری در زنان تحت خشونت خانگی شده است. همچنین نتایج نشان داد که درمان هیجان مدار باعث افزایش تنظیم هیجانی در زنان تحت خشونت خانگی شده است. نتیجه گیری: بنابراین می توان گفت که روان درمانی گروهی هیجان مدار روشی مؤثر به منظور بهبود تاب آوری و تنظیم هیجانی در زنان تحت خشونت خانگی است.
۹.

ارزیابی مدل سازگاری با بیماری بر اساس عدم قطعیت و انعطاف پذیری شناختی در زنان مبتلا به سرطان پستان با نقش واسطه ای دشواری در تنظیم هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انعطاف پذیری شناختی دشواری در تنظیم هیجان سازگاری با بیماری عدم قطعیت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۸ تعداد دانلود : ۱۴۵
هدف از پژوهش حاضر ارزیابی مدل سازگاری با بیماری بر اساس عدم قطعیت و انعطاف پذیری شناختی با نقش واسطه ای دشواری در تنظیم هیجان بود. روش پژوهش توصیفی_همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل تمامی زنان مبتلا به سرطان پستان مراجعه کننده به مراکز درمانی شهر کرج در مهر 1400 تا فروردین 1401 را تشکیل دادند که از میان آن ها و به صورت در دسترس 222 نفر انتخاب شدند. ابزار های این پژوهش شامل پرسشنامه عدم قطعیت در بیماری میشل (1983، PPUC)، پرسشنامه انعطاف پذیری شناختی (2010، CFI)، مقیاس دشواری تنظیم هیجان (2004، DERS) و سازگاری با سرطان واتسون و همکاران (1989، MAC) بود. تحلیل داده ها با استفاده از مدلیابی معادلات ساختاری انجام شد. یافته ها نشان داد که عدم قطعیت بر دشواری در تنظیم هیجان تأثیر مثبت و معنادار، انعطاف پذیری شناختی بر دشواری در تنظیم هیجان، عدم قطعیت بر سازگاری با سرطان، دشواری در تنظیم هیجان بر سازگاری با سرطان تأثیر منفی و معنادار داشت (01/0p<). همچنین تأثیر عدم قطعیت بر سازگاری با سرطان به واسطه دشواری تنظیم هیجان اثر منفی و معنادار و اثر انعطاف پذیری شناختی بر سازگاری با سرطان به واسطه دشواری در تنظیم هیجان مثبت و معنادار بود (01/0p<). از یافته ها می توان نتیجه گرفت که عدم قطعیت و انعطاف پذیری شناختی نقش کلیدی در پیش بینی سازگاری با بیماری دارند و توجه بیشتر کلینیک های مشاوره به این متغیر ها در زنان مبتلا به سرطان پستان ضروری بنظر می رسد.
۱۰.

معنویت در محیط کار معلمان مقطع ابتدایی: اثر شفقت به خود، تعهد سازمانی و تاب آوری شغلی

کلیدواژه‌ها: شفقت به خود تعهد سازمانی تاب آوری شغلی معنویت در محیط کار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۷ تعداد دانلود : ۲۲۰
مقدمه و هدف: با ظهور بحران های اخلاقی و هویتی در سراسر جهان تأکید بر معنویت بیش از پیش آشکار شده است. به نظر می رسد نیاز بشر امروزی به معنویت بیش از زمان گذشته است. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین شفقت به خود، تعهد سازمانی و تاب آوری شغلی با معنویت در محیط کار در معلمان مقطع ابتدایی است.روش شناسی پژوهش: روش اجرای این پژوهش توصیفی و طرح پژوهش، از نوع همبستگی است. جامعه آماری را کلیه معلمان مقطع ابتدایی شهر میاندوآب در سال تحصیلی 1402-1401 تشکیل دادند که تعداد 278 نفر (115 آقا و 163 زن) براساس جدول کرجسی و مورگان با روش نمونه گیری در دسترس، به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها، از پرسشنامه های شفقت به خود نف و همکاران (2003)، تعهد سازمانی پورتر (1974)، تاب-آوری شغلی مورگان لیون (2001) و معنویت در محیط کار میلیمان و همکاران (2003) استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چند متغیره به روش گام به گام انجام شد.یافته ها: یافته ها نشان داد بین شفقت به خود و مؤلفه های آن (به غیر از انزوا) با معنویت در محیط کار همبستگی مثبت وجود دارد. همچنین بین تعهد سازمانی و تاب آوری شغلی و معنویت در محیط کار رابطه مثبت معناداری وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که متغیرهای پیش بین قادرند 34 درصد از واریانس معنویت در محیط کار را پیش بینی کنند.نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش می توان گفت که شفقت به خود، تعهد سازمانی و تاب آوری شغلی نقش مهمی را در معنویت در محیط کار معلمان مقطع ابتدایی ایفا می کنند.
۱۱.

طراحی بسته آموزش گروهی سازش یافتگی زنان بعد از رویداد طلاق و امکان سنجی آن بر بهبود دشواری در تنطیم هیجان زنان مطلقه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دشواری در تنطیم هیجان زنان مطلقه سازش یافتگی زنان بعد از رویداد طلاق

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۰ تعداد دانلود : ۱۷۷
پژوهش حاضر با هدف طراحی بسته آموزش گروهی سازش یافتگی زنان بعد از رویداد طلاق و امکان سنجی آن بر بهبود دشواری در تنطیم هیجان زنان مطلقه انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی زنان مطلقه شهرستان سنندج در سال 1401-1400 بودند که با استفاده از نمونه گیری در دسترس 40 نفر انتخاب شده و به صورت گمارش تصادفی در 2 گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 20 نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایش تحت بسته آموزش گروهی سازش یافتگی زنان بعد از رویداد طلاق به مدت 10 جلسه 75 دقیقه ای (هفته ای 2 جلسه) قرار گرفتند و گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکرد. ابزار اندازه گیری در این پژوهش پرسشنامه دشواری تنظیم هیجان گراتز و روئمر (2004، DERS) بود. تجزیه و تحلیل داده های آماری با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر صورت گرفت. یافته ها نشان داد که تفاوت معناداری بین پس آزمون گروه آزمایش و گواه در دشواری در تنظیم هیجان زنان مطلقه وجود دارد (01/0p=) و نتایج حاکی از ماندگاری بسته آموزشی در دوره پیگیری بود (01/0p=). بر اساس نتایج پژوهش می توان گفت بسته آموزشی سازش یافتگی زنان بعد از رویداد طلاق روش مداخله ای مناسبی برای بهبود دشواری در تنظیم هیجان زنان مطلقه است.
۱۲.

اثربخشی آموزش گروهی مبتنی بر سبک زندگی ارتقادهنده سلامت بر سازگاری عاطفی، اجتماعی و تحصیلی نوجوانان تیزهوش

کلیدواژه‌ها: سبک زندگی ارتقادهنده سلامت سازگاری عاطفی سازگاری اجتماعی سازگاری تحصیلی نوجوانان تیزهوش

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۷ تعداد دانلود : ۱۹۰
مقدمه: بسیاری از مشکلات خانواده ها و جوامع کنونی ریشه در ناسازگاری های نوجوانان دارد. شناخت عوامل مؤثر بر سازگاری به ویژه در دوره نوجوانی که انحرافات رفتاری شدت می یابد از اهمیت زیادی برخوردار است. هدف: پژوهش حاضر باهدف تعیین اثربخشی آموزش گروهی مبتنی بر سبک زندگی ارتقادهنده سلامت بر سازگاری عاطفی، اجتماعی و تحصیلی نوجوانان تیزهوش انجام شد. روش: پژوهش حاضر به روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون همراه با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان مدارس سمپاد (تیزهوشان) دوره متوسطه شهر سنندج در سال تحصیلی 1401-1400 بود. نمونه پژوهش شامل 30 نفر بود که از دانش آموزان تیزهوشی که به فراخوان پژوهشگر جواب مثبت داده و در معیار سازگاری نمره زیر 15 کسب کرده بودند به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و در دو گروه 15 نفری آزمایش و کنترل گمارده شدند. گروه آزمایش طی 8 جلسه هفتگی و هر جلسه 90 دقیقه تحت مداخله قرار گرفت. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسش نامه سبک زندگی ارتقادهنده سلامت والکر (1995) و پرسش نامه سازش یافتگی سینها و سینگ (1993) بود. جهت تحلیل داده ها از شاخص های توصیفی و تحلیل کوواریانس و نسخه 22 نرم افزار SPSS استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش گروهی مبتنی بر سبک زندگی ارتقادهنده سلامت به صورت معناداری موجب افزایش نمره کلی سازگاری (45/44 F=، 01/0 > p)، سازگاری عاطفی (87/32 F=، 01/0 > p)، سازگاری اجتماعی (83/8 F=، 01/0 > p) و سازگاری تحصیلی (54/23 F=، 01/0 > p) در نوجوانان تیزهوش شد. نتیجه گیری: بر اساس نتایج تحقیق، درمانگران و متخصصان سلامت می توانند از برنامه آموزش گروهی مبتنی بر سبک زندگی ارتقادهنده سلامت برای بهبود ویژگی های مرتبط با سلامت به ویژه افزایش سازگاری در نوجوانان استفاده نمایند.
۱۳.

امکان سنجی بسته آموزش گروهی مبتنی بر آزار عاطفی بر دلزدگی زناشویی زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آزار عاطفی دلزدگی زناشویی زوجین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۱ تعداد دانلود : ۱۹۶
پژوهش حاضر با هدف امکان سنجی بسته آموزش گروهی مبتنی بر آزار عاطفی بر دلزدگی زناشویی زوجین انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری یک ماهه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر سنندج جهت دریافت خدمات مشاوره زناشویی در سال 1401 بودند که از طریق روش نمونه گیری در دسترس 16 زوج انتخاب و بصورت گمارش تصادفی در دو گروه گواه (8 زوج) و آزمایش (8 زوج) قرار گرفتند. تمامی شرکت کنندگان قبل و بعد از مداخله به پرسشنامه دلزدگی زناشویی پاینز (CBM، 1996) و سؤال های مرتبط با ویژگی های جمعیت شناختی پاسخ دادند. گروه آزمایش تحت بسته آموزشی مبتنی بر آزار عاطفی به مدت 10 جلسه 75 دقیقه ای (هفته ای 2 جلسه) قرار گرفتند و گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکرد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر صورت گرفت. یافته ها نشان دادند که در متغیر خستگی جسمی، خستگی عاطفی و خستگی روانی بین پیش آزمون و پس آزمون و پیش آزمون و پیگیری تفاوت معناداری در سطح 001/0 وجود دارد و نتایج حاکی از ماندگاری بسته آموزشی در دوره پیگیری یک ماهه بود (001/0p=). بر اساس نتایج می توان گفت بسته آموزشی مبتنی بر آزار عاطفی در کنار سایر روش های درمانی، روش مداخله ای مناسبی برای کاهش دلزدگی زناشویی در زوجین است.
۱۴.

تدوین بسته آموزشی تمایل به ماندگاری و ارزیابی اثربخشی آن بر فرسودگی شغلی معلمان ابتدایی

کلیدواژه‌ها: تمایل به ماندگاری فرسودگی شغلی امکان سنجی معلمان ابتدایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۴ تعداد دانلود : ۱۸۱
مقدمه و هدف: فرسودگی شغلی پیامدی از فشار شغلی دائم و مکرر بوده و به عنوان فقدان نشاط و انرژی تعریف می شود؛ به طوری که شخص احساس کسالت کند باری نسبت به شغل خود پیدا می کند. پژوهش حاضر با هدف تدوین بسته آموزشی تمایل به ماندگاری و امکان سنجی آن بر فرسودگی شغلی معلمان ابتدایی انجام شد. روششناسی پژوهش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه و پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری شامل تمامی معلمان مقطع ابتدایی شهر میاندوآب در سالتحصیلی 1402 بود که از طریق روش نمونه گیری هدفمند تعداد 30 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 15نفره آزمایش و گواه جایگزین شدند. ابزار اندازه گیری در این پژوهش مقیاس فرسودگی شغلی مسلش و جکسون(1986) بود. معلمان گروه آزمایش 8 جلسه 90 دقیقه ای (هر هفته 2جلسه) تحت آموزش برنامه تمایل به ماندگاری قرار گرفتند و گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکرد. تجزیه و تحلیل داده های آماری با استفاده از روش تحلیل واریانس آمیخته و با نرم افزار SPSSنسخه 23صورت گرفت.یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که بعد از مداخله، اثر بسته آموزشی تمایل به ماندگاری بر آن بر فرسودگی شغلی معلمان ابتدایی شهر میاندواب معنادار بود . نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش می توان گفت بسته ی آموزشی تمایل به ماندگاری روش مداخله ای مناسبی برای کاهش فرسودگی شغلی معلمان مقطع ابتدایی شهر میاندوآب است. بنابراین بکارگیری این روش مداخله ای به تنهایی یا در ترکیب با سایر برنامه های آموزشی می تواند موجب کاهش فرسودگی شغلی معلمان شود.
۱۵.

تعیین اثربخشی برنامه سازگاری اجتماعی بر استقلال عاطفی، شایستگی اجتماعی و ارزش های تحصیلی دانش آموزان پسر دوره دوم متوسطه

کلیدواژه‌ها: آموزش سازگاری اجتماعی استقلال عاطفی شایستگی اجتماعی ارزش های تحصیلی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۶ تعداد دانلود : ۲۰۷
مقدمه و هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی برنامه آموزش سازگاری اجتماعی بر استقلال عاطفی و شایستگی اجتماعی و ارزش های تحصیلی دانش آموزان پسر دوره دوم متوسطه انجام شد. روش شناسی پژوهش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه و پیگیری یک ماهه بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان پسر دوره دوم متوسطه شهرستان میاندوآب بوده که در سال تحصیلی 1403-1402 مشغول به تحصیل بودند. در این میان، بر اساس روش نمونه گیری در دسترس و ملاک های ورود و خروج به پژوهش نهایتا 40 نفر از جامعه آماری انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه 20 نفره آزمایش و کنترل گماشته شدند. ابزارهای مطالعه ی حاضر نیز پرسشنامه استقلال عاطفی استنبرگ و سیلور برگ (۱۹۸۶)، پرسشنامه شایستگی اجتماعی دانش آموزان کوهن و رسمن (1972) و پرسشنامه ارزش های تحصیلی مدل پینتریچ و همکاران (1997)بود. گروه آزمایش 10 جلسله 90 دقیقه ای پروتکل آموزشی سازگاری اجتماعی را دریافت کرد و گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکرد. تجزیه و تحلیل داده های آماری با استفاده از روش تحلیل واریانس آمیخته انجام گرفت.یافته ها: یافته ها نشان داد نتایج نشان داد که پروتکل آموزشی سازگاری اجتماعی بر استقلال عاطفی (001/0>P)، شایستگی اجتماعی (001/0>P) و ارزش های تحصیلی (001/0>P) دانش آموزان اثربخش است. نتیجه گیری: بر این اساس می توان نتیجه گرفت که یافته های این مطالعه از اثربخشی پروتکل آموزشی سازگاری اجتماعی بر استقلال عاطفی، شایستگی اجتماعی و ارزش های تحصیلی حمایت می کند.
۱۶.

مدل یابی رفتارهای غیر مولد تحصیلی بر اساس دشواری در تنظیم هیجان و خود نظم جویی تحصیلی در دانشجویان با نقش میانجی گری خودپنداره تحصیلی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: رفتارهای غیر مولد تحصیلی دشواری در تنظیم هیجان خود نظم جویی تحصیلی خودپنداره تحصیلی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۶ تعداد دانلود : ۱۹۵
مقدمه: یکی از چالشهای مهم مؤسسه ها و مراکز آموزشی درگیر شدن افراد در رفتارهای غیرمولد تحصیلی است. بنابراین هدف پژوهش حاضر تدوین مدل علی رفتارهای غیرمولد تحصیلی بر اساس دشواری در تنظیم هیجان و خودنظم جویی تحصیلی در دانشجویان با نقش میانجی گری خودپنداره تحصیلی است. روش کار: روش پژوهش همبستگی از نوع مدل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش را تمامی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد سنندج در سالتحصیلی 1401 – 1400 تشکیل داد که از میان آنها تعداد 360 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در پژوهش شامل مقیاس رفتار غیرمولد تحصیلی (ریمکوس، 2012)، دشواری در تنظیم هیجان (گرتز و روئمر، 2004)، خودنظم جویی تحصیلی (بوفارد و همکاران، 1995) و خودپنداره تحصیلی (لی یو و وانگ، 2005) بود. برای تحلیل داده ها از مدلسازی ساختاری و الگوریتم حداقل مربعات جزئی (PLS) و نرم افزار (SPSS) استفاده شد. جهت تحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون و مدلیابی معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها: نتایج حاکی از برازش مدل کلی پژوهش با داده های تجربی بود. یافته ها نشان داد دشواری تنظیم هیجان بصورت مستقیم و غیر مستقیم از طریق خودپنداره تحصیلی بر رفتارهای غیرمولد تحصیلی تاثیر گذار است؛ اما خودنظم جویی فقط بصورت غیرمستقیم از طریق خودپنداره تحصیلی بر رفتارهای غیرمولد تحصیلی تاثیر گذار است (01/0p<). نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش حاضر می توان گفت که دشواری در تنظیم هیجان و خودپنداره تحصیلی نقش کلیدی در پیش بینی رفتارهای غیرمولد تحصیلی دارند و توجه بیشتر مراکز مشاوره و روان درمانی به این متغیرها در پیش بینی رفتارهای غیرمولد تحصیلی ضروری بنظر می رسد.
۱۷.

طراحی پروتکل آموزشی شیفتگی تحصیلی و امکان سنجی آن بر درگیری تحصیلی دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه

کلیدواژه‌ها: شیفتگی تحصیلی درگیری تحصیلی دانش آموزان دختر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۳ تعداد دانلود : ۱۶۵
مقدمه و هدف: درگیری تحصیلی سازه ای است که برای اولین بار جهت تبیین افت و شکست تحصیلی مطرح شد و به عنوان پایه و اساسی برای تلاش های اصلاح گرایانه در حوزه تعلیم و تربیت مد نظر قرار گر فت. این پژوهش با هدف امکان سنجی پروتکل آموزشی شیفتگی تحصیلی بر درگیری تحصیلی دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه انجام شد.روش شناسی پژوهش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه و پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر شاهیندژ در سال 1401 بود که بر اساس روش نمونه گیری هدفمند تعداد 30 نفر انتخاب شده و به صورت تصادفی در 2 گروه (هر کدام 15 نفر) آزمایش و گواه جایگزین شدند. ابزار اندازه گیری پرسشنامه درگیری تحصیلی ریو و تسنگ (۲۰۱۱) بود که شرکت کنندگان قبل و بعد از مداخله آن را تکمیل نمودند. گروه آزمایش 8 جلسه 90 دقیقه ای و به مدت 4 هفته متوالی (هر هفته 2 جلسه) تحت آموزش برنامه مبتنی بر شیفتگی تحصیلی قرار گرفت و گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکرد. تجزیه و تحلیل داده های آماری با استفاده از روش تحلیل واریانس آمیخته صورت گرفت. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که بعد از مداخله، اثر بسته آموزشی مبتنی بر شیفتگی تحصیلی بر درگیری تحصیلی و مولفه های آن در دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه معنادار بود (05/0p<). نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش می توان گفت بسته آموزشی مبتنی بر شیفتگی تحصیلی روش مناسبی برای ارتقاء درگیری تحصیلی دانش آموزان دختر است. بنابراین بکارگیری این روش مداخله ای به تنهایی یا در ترکیب با سایر برنامه های درمانی و آموزشی می تواند موجب ارتقاء درگیری تحصیلی دانش آموزان دختر شود.
۱۸.

مقایسه اثربخشی آموزش مشغولیت تحصیلی و مداخله مبتنی بر تغییر ذهنیت دوئیک بر بهزیستی تحصیلی و کیفیت زندگی در مدرسه در دانش آموزان دوم متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بهزیستی تحصیلی کیفیت زندگی در مدرسه آموزش مشغولیت تحصیلی مداخله مبتنی بر تغییر ذهنیت دوئیک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۴ تعداد دانلود : ۱۵۰
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی آموزش مشغولیت تحصیلی و مداخله مبتنی بر تغییر ذهنیت دوئیک بر بهزیستی تحصیلی و کیفیت زندگی در مدرسه در دانش آموزان دوم متوسطه انجام شد. این پژوهش از نوع مطالعات نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون-پیگیری و گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل همه دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم شهر مهاباد در سال تحصیلی 1401-1400 بود. نمونه آماری نیز شامل 45 نفر بود که به روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل جایگزین شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل پرسشنامه بهزیستی تحصیلی (AWBQ) و پرسشنامه کیفیت زندگی در مدرسه (QSL) بود. ابزارهای مداخله نیز شامل برنامه آموزش مشغولیت تحصیلی به مدت 12 جلسه 75 دقیقه ای و برنامه تغییر ذهنیت دوئیک به مدت 8 جلسه 50 دقیقه ای بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر در برنامه SPSS نسخه 26 انجام شد. تحلیل داده ها نشان داد که هر دو مداخله مشغولیت تحصیلی و مبتنی بر تغییر ذهنیت دوئیک اثربخشی یکسانی بر بهزیستی تحصیلی و کیفیت زندگی در مدرسه داشتند، با این حال اثرات هر دو مداخله برای بهزیستی در مرحله پیگیری پایدار نبود، اما در کیفیت زندگی مدرسه تنها اثر مداخله تغییر ذهنیت دوئیک در مرحله پیگیری پایدار بوده است. با توجه به یافته ها می توان مطرح نمود که آموزش مشغولیت تحصیلی و مداخله تغییر ذهنیت دوئیک مداخلات موثری برای بهبود بهزیستی تحصیلی و کیفیت زندگی در مدرسه دانش آموزان می باشند.
۱۹.

مقایسه اثربخشی آموزش مشغولیت تحصیلی و مداخله مبتنی بر تغییر ذهنیت دوئیک بر سبک زندگی سلامت محور تحصیلی در دانش آموزان دوم متوسطه

تعداد بازدید : ۲۳۹ تعداد دانلود : ۲۶۰
زمینه و هدف : نوجوانی نشان دهنده یک دوره بحرانی از تغییرات سریع فیزیکی، اجتماعی، شناختی و عاطفی است که پیامدهای مهمی برای سلامت و بهزیستی در زندگی بعدی دارد اذا این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی آموزش مشغولیت تحصیلی و مداخله مبتنی بر تغییر ذهنیت دوئیک بر سبک زندگی سلامت محور تحصیلی در دانش آموزان دوم متوسطه انجام شد. روش پژوهش : این پژوهش از نوع مطالعات نیمه تجربی با طرح پیش آزمون-پس آزمون-پیگیری و گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم شهر مهاباد در سال تحصیلی 1401-1400 بود. نمونه آماری شامل 45 نفر از دانش آموزان بود که به روش نمونه گیری خوشه ای مرحله انتخاب و در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل به تصادف جایگزین شدند. اطلاعات پژوهش از طریق پرسشنامه رفتارهای سبک زندگی ارتقادهنده و بازدارنده سلامت تحصیلی ( صالح زاده، شکری و فتح آبادی، 1396) جمع آوری گردید. برای گروه های آزمایش برنامه آموزش مشغولیت تحصیلی ( ریو و تسنینگ، 2011 ) طی 12 جلسه 75 دقیقه ای و برنامه تغییر ذهنیت دوئیک ( دوئیک، 2006 ) طی 8 جلسه 50 دقیقه ای اجرا شد و گروه کنترل مداخله ای دریافت نکردند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر در برنامه SPSS نسخه 26 استفاده شد. یافته ها : تحلیل داده ها نشان داد که که هر دو مداخله آموزش مشغولیت تحصیلی و مداخله مبتنی بر تغییر ذهنیت دوئیک در مرحله پس آزمون بر بهبود رفتارهای ارتقاء دهنده سلامت (587/0 = 2 , h 0001/0 , P= 16/29 F= ) و کاهش رفتارهای بازدارنده سلامت (532/0 = 2 , h 0001/0 , P= 26/23 F= ) موثر بوده اند، اما آموزش مشغولیت تحصیلی اثربخشی بیشتری داشته و تاثیر آن در مرحله پیگیری یک ماهه پایدار بود. نتیجه گیری : با توجه به یافته ها می توان مطرح نمود که آموزش مشغولیت تحصیلی و مداخله تغییر ذهنیت دوئیک مداخلات موثری برای بهبود سبک زندگی سلامت محور دانش آموزان می باشند.
۲۰.

مدل یابی علی خشونت خانگی بر اساس صمیمیت زناشویی، مهارگری و تعارض زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۳۱۷ تعداد دانلود : ۳۰۰
پژوهش حاضر با هدف مدل یابی علی خشونت خانگی بر اساس صمیمیت زناشویی، مهارگری و تعارض زناشویی انجام شد. روش پژوهش توصیفی همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. ج امعه آماری این پژوهش شامل تمامی زوج های درگیر خشونت خانگی شهر شیراز در سال های 1399 تا 1400 است که در بازه زمانی حداقل 6 ماه و حداکثر 18 ماه از خشونت خانگی علیه زنان این زوجین گذشته را تشکیل دادند که از میان آن ها و به صورت در دسترس222 زوج انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل 4 پرسشنامه برای هر زوج بود که پرسشنامه خشونت خانگی محسنی تبریزی و همکاران ( DVQ ) (1391) توسط زنان و پرسشنامه های تعارضات زناشویی ثنایی ( MCQ ) (1379)، مهارگری زناشویی امینی و همکاران ( MIQ ) (1396) و صمیمیت زناشویی باگاروزی ( MINQ ) (2001) توسط همسران آن ها تکمیل شد. تحلیل داده ها با استفاده از مدلیابی معادلات ساختاری انجام شد. ن تایج حاکی از برازش مدل کلی پژوهش با داده های تجربی بود. یافته ها نشان داد که مهارگری زناشویی و تعارض زناشویی هم به صورت مستقیم و هم بصورت غیرمستقیم از طریق صمیمیت زناشویی، خشونت خانگی را پیش بینی می کنند ( 01/0 p < ). ا ز یافته ها می توان نتیجه گرفت که مهارگری زناشویی و تعارض زناشویی نقش کلیدی در پیش بینی خشونت خانگی دارند و توجه بیشتر کلینیک های مشاوره و رواندرمانی به این متغیر ها در کاهش خشونت خانگی ضروری بنظر می رسد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان