مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
محیط های آموزشی
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف پیشگیری از اعتیاد در محیط های آموزشی با تاکید بر نقش برنامه درسی پنهان از دیدگاه دانشجویان در دو مرحله کمی و کیفی انجام پذیرفته است. در مرحله اول تعداد 283 نفر از دانشجویان سه رشته روانشناسی و مشاوره و راهنمایی و ادبیات فارسی در سه مقطع ترم اول و چهارم و ترم آخر انتخاب شدند. گردآوری داده های به وسیله پرسشنامه محقق ساخته انجام شده است. در این تحقیق از نظرات اساتید راهنما و مشاور جهت تعیین روایی پرسشنامه و ضریب آلفای کرونباخ (مقدار آلفا 85%) برای تعیین پایایی پرسشنامه استفاده شده است. در مرحله دوم با استفاده از رویکرد کیفی نگر، یکایک مولفه های برنامه درسی اعم از هدف، استاد، دانشجو، محیط فیزیکی، زمان بندی، محتوی، روش تدریس، ارزشیابی و قوانین و مقررات با اتکا بر مدل خبرگی و نقادی آیزنر مورد مداقه قرار گرفت و عوامل موثر بر پیشگیری از اعتیاد پذیری دانشجویان با تاکید بر برنامه درسی پنهان کالبد شکافی شد.
شناسایی عوامل مؤثر بر توانمندسازی اعضای هیئت علمی از منظر اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف: شناسایی عوامل مؤثر بر توانمندسازی اعضای هیئت علمی از منظر اسلام. روش: این پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی و جامعه آماری آ« شامل متخصصان حوزه مدیریت آموزشی و معارف اسلامی است که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، 21 نفر از متخصصان هر دو حوزه انتخاب شده اند و از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته، داده های لازم جمع آوری و از طریق بررسی اسناد و تحلیل متن مورد تحلیل قرار گرفته اند. یافته ها: این پژوهش حاکی از آن است که نظام پاداش دهی، مدیریت مشارکتی، الگوسازی، رشد حرفه ای کارکنان و اعتمادسازی، از جمله عوامل مؤثر بر توانمندسازی اعضای هیئت علمی از نظر متخصصان دانش مدیریت می باشند. نتیجه گیری: در حالی که از دیدگاه اسلام، علاوه بر عوامل مذکور، تحقق کرامت انسانی و اخلاق کاری مدیران نیز در زمره عوامل مؤثر بر توانمندسازی اعضای هیئت علمی تلقی می شوند#,
شناسایی عوامل سازمانی مؤثر بر توانمندسازی معلمان از منظر اسلام
منبع:
مطالعات معارف اسلامی و علوم تربیتی (علوم تربیتی از دیدگاه اسلام) سال اول پاییز و زمستان ۱۳۹۲ شماره ۱
63-81
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با هدف شناسایی عوامل سازمانی مؤثر بر توانمندسازی معلمان از دیدگاه اسلام و دانش روز مدیریت صورت گرفته است. در این راستا ضمن بررسی پیشینه نظری مرتبط با عوامل مؤثر بر توانمندسازی معلمان از دیدگاه صاحب نظران علوم تربیتی، سعی شده است مقایسه تطبیقی این عوامل در دو دیدگاه به عمل آید. روش تحقیق در این پژوهش از نوع توصیفی تحلیلی و جامعه آماری شامل آیات قرآن کریم و کتب معتبر روایی و آثار متخصصان هر دو حوزه علوم تربیتی و معارف اسلامی است. یافته ها و نتایج پژوهش حاکی از آن است که بیان روشن اهداف، دسترسی به منابع و اطلاعات، ساختار سازمانی، غنی سازی شغل، و ارزیابی عملکرد از جمله عوامل سازمانی مؤثر بر توانمندسازی معلمان در علوم تربیتی هستند؛ در حالی که در اسلام علاوه بر عوامل فوق که مبانی آن با غرب متفاوت است، رعایت ضابطه مندی در تقسیم وظایف، توجه به انگیزه بالا در انجام مسؤلیت ها و تقسیم کار براساس تعهد و تخصص افراد نیز، در زمره عوامل سازمانی به شمار می آیند.
ارائه الگوی مفهومی مفروضات بنیادین فرهنگ سازمانی اسلامی
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر شناسایی مفروضات بنیادین فرهنگ سازمانی با تأکید بر آموزه های اسلامی است. فرهنگ، مبنای تحول سازمانی است. جوهره اصلی فرهنگ سازمانی، الگوی مفروضات اساسی مربوط به فرهنگ آن سازمان است. روش تحقیق این پژوهش از نوع توصیفی تحلیلی است. برای رسیدن به هدف پژوهش، به بررسی اسناد و مدارک پرداخته شده است. بر این اساس، آیات و روایات مرتبط به صورت هدفمند از قرآن کریم و کتب معتبر روایی انتخاب شده است. سپس از طریق تحلیل کیفی، با استفاده از تحلیل محتوای استقرایی قیاسی به شیوه کدگذاری باز، داده های جمع آوری شده تجزیه و تحلیل شده است. مفروضات بنیادین فرهنگ سازمانی در اسلام، برخاسته از جهان بینی توحیدی است که در پنج مقوله مبدأ فاعلی و غایی، انسان، جهان، زمان و مکان تجلی پیدا می کند. در تحلیل توصیفی و کمی داده ها، مفاهیم الوهیت از مقوله مبدأ فاعلی و غایی، اختیار از مقوله انسان، حال سازنده آینده از مقوله زمان، شناخت از مقوله جهان و اصل هجرت از مقوله مکان (فضا) حائز بیشترین اهمیت است، و در بین مقولات، مقوله مبدأ فاعلی بالاترین رتبه را کسب کرده است.
بررسی کاربرد واقعیت افزوده در ارتقای کیفی مهارت آموزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مهارت آموزی دوره ۴ تابستان ۱۳۹۵ شماره ۴ (پیاپی ۱۶)
138-127
حوزههای تخصصی:
به کمک پدیده جهانی شدن، تکنولوژی های جدید در سرتاسر جهان گسترش یافته و بر زمینه های گوناگون نظیر علم، اقتصاد، تجارت، فرهنگ و ... تأثیر گذاشته اند. سیستم آموزشی نیز از جمله زمینه هایی ست که از فنّاوری جدید در راستای بهبود آموزش و یادگیری بهره فراوان برده است . واقعیت افزوده یکی از تکنولوژی های جدیدی است که در حوزه های مختلف مورد استفاده قرار گرفته است و باعث ارتقای کیفی آنها شده است. هدف از این مقاله، پاسخ به این پرسش است که آیا کاربرد واقعیت افزوده در ارتقای کیفی مهارت آموزی مؤثر است یا خیر؟ در واقعیت افزوده، اطلاعات مجازی تولیدشده توسط رایانه، بر عناصر جهان واقعی در زمان واقعی اضافه می شوند. در واقع، اطلاعات مرتبط با محیط و اشیاء اطراف بر روی دنیای واقعی جایگذاری می گردند. از این رو، واقعیت افزوده دارای پتانسیل عظیمی برای ایجاد متدهای جدید آموزشی بوده و فرصت های تازه ای را برای طراحی محیط های آموزشی می تواند فراهم کند. به عبارت دیگر، واقعیت افزوده شکل تازه ای از محیط های آموزشی را می تواند ارائه کند که با استفاده از متدهای جدید در سیستم آموزی ، به ویژه در محیط های کارگاهی از پیچیدگی مطالب در روند آموزش به کارآموزان بکاهد. این تحقیق به روش میدانی و با بررسی نتایج آماری ارزشیابی پایان دوره آموزشگاه های منتخب، قبل و بعد از به کارگیری واقعیت افزوده، به این نتیجه رسیده است که واقعیت افزوده متدی است که کارآموزان به مدد آن می توانند دانش و مهارت بیشتری کسب کنند. لازم به ذکر است که در این تحقیق از متدلوژی گسترش برنامه های تلفن همراه برای پیاده سازی واقعیت افزوده استفاده شده است
سنتزپژوهی عوامل اساسی مؤثر در ارتقای کیفیت محیط های آموزشی بر مبنای الگوی روبرتس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال ۲۱ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۸۴
173 - 195
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر شناسایی عوامل اساسی مؤثر در ارتقای کیفیت معماری محیط های آموزشی به منظور افزایش حضور باانگیزهٔ دانش آموزان در محیط و درنتیجه تقویت بازدهی تحصیلی است. پژوهش حاضر از نوع کیفی است. جامعهٔ موردبررسی پژوهش های علمی معتبر از سال 1980 تا 2019 در حوزهٔ انگیزه بخشی دانش آموزان در مدارس و مؤلفه های رفتاری، فیزیکی و روان شناختی مؤثر در ارتقای کیفیت محیط است. در ابتدا با استفاده از واژه های کلیدی «محیط آموزشی»، «مدرسه»، «بازدهی تحصیلی»، «آموزش گریزی»، «ساختار معماری» و غیره و بر اساس معیار ورود، 362 پژوهش علمی شناسایی شدند و سپس با توجه به معیار خروج درنهایت 59 مقاله به مرحلهٔ تحلیل نهایی وارد شدند. برای تجزیه وتحلیل کیفی اسناد از الگوی شش مرحله ای سنتزپژوهی روبرتس با استفاده از روش های کدگذاری خط به خط MAXQDA10 استفاده شد. درنهایت عوامل اساسیِ زیر شناسایی شد که عبارت بودند از: 1. رفتاری رضایتمندی؛ 2. روان شناختی حس تعلق به مکان؛ و 3. فیزیکی ساختاری معماری. همچنین الگوی مفهومی عوامل اساسی مؤثر در ارتقای کیفیت محیط های آموزشی شناسایی شد.
عوامل مؤثر در یادگیری مادام العمر در محیط های آموزشی (مرور نظام مند)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی سال ۳۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
235 - 260
حوزههای تخصصی:
جهان همواره در حال تغییر است و برای هماهنگی با این تغییرات باید یادگیرنده مادام العمر بود و تمایل طبیعی برای یادگیری به منظور تطبیق با تغییرات و غنی سازی مهارت ها داشت. یادگیری مادام العمر با عوامل بسیاری مرتبط است. هدف این مطالعه بررسی عوامل مؤثر در یادگیری مادام العمر در محیط های آموزشی است. روش پژوهش حاضر، مرور نظام مند یکپارچه و روش تحلیل یافته ها، تحلیل محتوا کیفی و مبتنی بر تحلیل- استنتاجی بود. برای دستیابی به هدف مطالعه، مرور منظم و گسترده پیشینه پژوهشی انجام شد. بدین منظور پایگاه های اطلاعاتی SID، Magiran، Noormags، Eric، Sage، Science Direct و Scholar Google جستجو شد. پس از خارج کردن مقالات نامتناسب باهدف پژوهش، مرور کامل روی 27 مقاله باقیمانده انجام شد. در مرحله بعد داده های گردآوری شده مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از مرور منظم پیشینه پژوهشی به استخراج 4 عامل کلی منجر شد. یافته ها نشان داد عاملیت فردی، آموزشی، محیطی_فرهنگی و خانوادگی در یادگیری مادام العمر نقش دارند. یافته های این پژوهش می تواند راهکارهای مناسبی پیش روی متولیان تعلیم و تربیت قرار دهد.
مطالعه پدیدارشناسی ادراک دانش آموزان از واکنش معلمان در مواجهه با سوءرفتارشان در کلاس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه حرفه ای معلم سال ۹ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۳۴)
21 - 50
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: شناخت واکنش های متفاوت معلمان به سوءرفتارهای دانش آموزان همواره مورد بحث متخصصان محیط های آموزشی بوده است. بااین حال کمبود پژوهش در حیطه واکنش های معلمان به این بدرفتاری ها از دیدگان دانش آموزان در پژوهش های داخلی و خارجی نمایان بود؛ لذا پژوهش حاضر با هدف بررسی ادراک دانش آموزان از واکنش های معلمان نسبت به بدرفتاری شان در کلاس انجام شده است. روش شناسی: این پژوهش با شیوه کیفی و رویکرد پدیدارشناسی با 15 دانش آموز متوسطه اول استان کرمانشاه در سال تحصیلی 1403-1404 با استفاده از نمونه گیری هدف مند انجام شد. ابزار گردآوری اطلاعات، مصاحبه نیمه ساختارمند بود و از تحلیل مضمون کلارک و براون در جهت تحلیل اطلاعات به دست آمده استفاده شد. جهت اعتمادپذیری اطلاعات به دست آمده، از روش های مدیریت از سوی مصاحبه شوندگان، تحلیل مورد ناهم سو و مشاهده و تماس طولانی در محیط آموزشی و جهت تاییدپذیری، از برگه ثبت پیش فرض ها استفاده شد. برمبنای مصاحبه ها دو کد اصلی راهبردهای سخت گیرانه و ملایم به دست آمد. راهبردهای سخت گیرانه شامل اطلاع به والدین و مدیران، تنبیه بدنی و راهبردهای ملایم، شامل واکنش های گفت وگو، درگیری کلاسی و نمره منفی بود. نتیجه گیری: نتایج نشان داد معلمان می توانند با ارتباط حسنه و درگیری دانش آموزان با فعالیت های کلاسی و درک عدالت از سوی آن ها، در جهت کاهش بدرفتاری دانش آموزان قدم بردارند.