طراحی و اعتباریابی الگوی توسعه رهبری اخلاقی در مدارس دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۱
23 - 52
حوزههای تخصصی:
مقدمه و اهداف: یکی از دغدغه های اصلی سازمان ها و پژوهشگران در چهار دهه گذشته، سبک های رهبری بوده است. به خوبی اثبات شده است که سبک های مختلف رهبری با سلامت روانی پیروان مرتبط هستند. رهبری یکی از مفاهیم اصلی در رویکردهای پست مدرن و معاصر به شمار می رود. شفقّت، مراقبت و عدالت اصول اخلاقی اساسی در رهبری و مدیریت هستند. یکی از عواملی که بر اثربخشی معلّمان تأثیر می گذارد، پایبندی آنها به اخلاق است. به نظر می رسد تعهّد اخلاقی یکی از نگرانی های بنیادین هر نظام آموزشی در جوامع مختلف است. اخلاق در قلب رهبری جای دارد. به عنوان تنظیم کننده روابط انسانی، اخلاق همواره از اهمیت قابل توجّهی برخوردار بوده است. در مباحث مدیریتی، این مکانیزم درونی، بدون نیاز به اجرای اجباری خارجی، می تواند عملکرد اخلاقی کارکنان را تضمین کند و یک سازمان اخلاقی ایجاد کند. رهبری اخلاقی به طور مستقیم با عملکرد خلاقانه مرتبط است. رهبری اخلاقی در قرن بیست ویکم توجه زیادی را به خود جلب کرده است. بررسی پژوهش ها نشان می دهد که گستره و تنوع مطالعات در این حوزه ناشی از اهمیت روزافزون رهبری اخلاقی به عنوان یک نگرانی جدی برای سازمان ها و نیز دیدگاه های منحصربه فرد هر پژوهشگر در این زمینه است. بنابراین، با توجه به نکات فوق، پژوهش حاضر قصد دارد مدلی برای توسعه رهبری اخلاقی در مدارس ابتدایی شهر اردبیل طراحی و اعتبارسنجی کند.روش پژوهش: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی بوده و از نظر ماهیت داده ها از روش ترکیبی (کیفی و کمی) بهره گرفته است. روش تحقیق، طرح اکتشافی بود. در مرحله کیفی، از مصاحبه های نیمه ساختاریافته و روش نظریه پردازی داده بنیاد استفاده شد، در حالی که در مرحله کمی، مدل سازی معادلات ساختاری (SEM) به کار گرفته شد. جامعه پژوهش در بخش کیفی شامل اساتید دانشگاه و کارشناسان حوزه علوم تربیتی استان اردبیل بود. برای نمونه گیری در مرحله کیفی از روش نمونه گیری هدفمند، که یک روش نمونه گیری غیر احتمالی است، استفاده شد. کفایت نمونه براساس اشباع داده ها و تکرارپذیری تعیین شد و تعداد نمونه شامل ۱۵ استاد دانشگاه در حوزه علوم تربیتی از اردبیل بود. جمع آوری داده ها در این مرحله از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته انجام شد. در مرحله کمی، جامعه آماری شامل تمامی معلمان مقطع ابتدایی شهر اردبیل بود. تعداد کل معلمان ابتدایی اردبیل در سال تحصیلی ۱۴۰۲-۱۴۰۳ تقریباً ۲۶۰۰ نفر بود. براساس حجم جامعه آماری و فرمول کوکران، ۳۳۵ معلم به عنوان نمونه در مرحله کمی انتخاب شدند که از روش نمونه گیری غیرتصادفی و در دسترس استفاده شد. برای تحلیل داده ها، در مرحله اوّل کدهای ساختاری از طریق سه روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی جمع آوری شدند. در مرحله دوّم، تحلیل عاملی تأییدی با استفاده از داده های مرحله اول انجام شد. با توجه به توزیع غیر نرمال داده ها، از روش حداقل مربعات جزئی (PLS) و تکنیک بوت استرپینگ در نرم افزار Smart PLS برای به دست آوردن شاخص های برازش مدل استفاده شد.نتایج: پس از تحلیل کیفی که به شناسایی کدهای اولیه منجر شد، این کدها براساس شباهت ها و ارتباط داده ها در قالب چندین مضمون دسته بندی شدند. در نهایت، مضامین در دسته بندی های مشخصی سازماندهی شدند. پس از فرآیند مستمر کدگذاری باز، محوری و انتخابی، داده های جمع آوری شده براساس رویکردی نظام مند به ۱۳۰ کد باز، ۹۹ مفهوم، ۱۰ مضمون و ۶ دسته بندی سازماندهی شد. یافته های پژوهش نشان می دهد که مدل توسعه رهبری اخلاقی در مدارس ابتدایی شهر اردبیل در قالب مضامینی ازجمله ویژگی های شخصی و شخصیتی، تقویت ارتباطات و تعاملات، توسعه مهارت های فردی و حرفه ای، مدیریت بحران، تقویت انگیزه، حفظ و پاسداری از ارزش های اخلاقی، شفافیت، اثربخشی سازمانی، رشد حرفه ای و افزایش اعتماد و انسجام دسته بندی شده است. مدل مورد نظر اعتبارسنجی شد و برازش مناسبی داشت (p<0.05).بحث و نتیجه گیری: شرایط علّی در این پژوهش شامل ویژگی های شخصی و شخصیتی بودند. نتایج نشان می دهد که ویژگی های فردی و شخصیتی تأثیر قابل توجّهی بر توسعه رهبری اخلاقی در مدارس ابتدایی دارند. این ویژگی ها می توانند به طور مثبت یا منفی بر اخلاق و رفتار رهبران در مدارس تأثیر بگذارند. همچنین یافته ها نشان می دهد که راهبردها نیز نقش مهمی در توسعه رهبری اخلاقی ایفا می کنند. در این پژوهش، راهبردها شامل تقویت ارتباطات و تعاملات، توسعه مهارت های فردی و حرفه ای، و مدیریت بحران بودند. تحقیق نشان می دهد که بهبود ارتباطات و تعاملات، توسعه مهارت های فردی و حرفه ای، و مدیریت بحران برای پرورش رهبری اخلاقی در مدارس ابتدایی ضروری است. این راهبردها به تقویت روابط بین اعضای جامعه مدرسه، بهبود مهارت های رهبری اخلاقی، و ارتقای کیفیت تصمیم گیری های اخلاقی در محیط آموزشی کمک می کنند. علاوه بر این، نتایج نشان می دهد که شرایط مداخله گر نیز تأثیر قابل توجّهی بر توسعه رهبری اخلاقی دارند. در این پژوهش، تقویت انگیزه به عنوان یک عامل مداخله گر شناسایی شد. یافته ها نشان می دهد که مداخلاتی مانند ایجاد محیط انگیزشی، تقویت تفکر مثبت، ترغیب به شور و اشتیاق، افزایش انگیزه رهبران، و ارتقای پویایی در میان افراد می توانند به توسعه رهبری اخلاقی کمک کنند. تقویت انگیزه به عنوان یک عامل مداخله گر نقش مهمی در پرورش رهبری اخلاقی ایفا می کند. این مطالعه همچنین نشان می دهد که توجه به ارزش های اخلاقی و حفظ آنها، به همراه شفافیت، به عنوان شرایط زمینه ای، تأثیر مثبتی بر توسعه رهبری اخلاقی دارند. پژوهش بیان می کند که این شرایط زمینه ای به پرورش رهبرانی متعهّد به اصول و ارزش های اخلاقی کمک می کنند و محیطی شفاف و اخلاق مدار در مدرسه ایجاد می نمایند. ارزش های اخلاقی نظیر خودسازی، صداقت، امانت داری، و دوراندیشی، هنگامی که به طور دقیق رعایت شوند، می توانند به شکل گیری ذهنیتی اخلاقی کمک کنند و پایداری اصول اخلاقی را در تصمیم گیری ها و اقدامات رهبری تضمین کنند. پژوهش نشان می دهد که پرورش رهبری اخلاقی در مدارس ابتدایی می تواند به ایجاد سازمان هایی سالم و پایدار کمک کند و نتایج مثبت متعدّدی برای این محیط ها به همراه داشته باشد. توسعه رهبری اخلاقی در میان معلّمان و کارکنان مدارس ابتدایی می تواند به افزایش اعتماد و همبستگی منجر شود. درنهایت، محور اصلی این پژوهش حول محور رهبری اخلاقی می چرخد که بدون وجود عوامل و شرایط مناسب ممکن است به نتایج منفی منجر شود. رهبری اخلاقی مهمترین عنصر در مدارس ابتدایی است که می تواند عدالت و ارزش را به فرهنگ و محیط آموزشی مدرسه اضافه کند.