فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۴٬۲۷۳ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش کیفی حاضر، پدیدارشناسی پرسش های دینی دانش آموزان و بررسی نسبت نوع پرسشها و دغدغه های دینی دانش آموزان دوره دوم متوسطه با محتوای کتب درسی دین و زندگی آنها به این پرسش هاست.
روش پژوهش :بدین منظور از روش کیفی پدیدارشناسی برای پاسخگویی به سئوال بازیابی و تدوین نوع پرسشها و دغدغه های دینی دانش آموزان دوره دوم متوسط شهر کرمان استفاده گردیده است و از روش تحلیل محتوای مضمونی برای پاسخگویی به سئوال بررسی نسبت نوع پرسشها و دغدغه های دینی دانش آموزان با محتوای کتب درسی(کتب دین و زندگی) آنها استفاده شده است. در قسمت پدیدارشناسی، برای نمونه آماری پژوهش 44 نفر از دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر کرمان به صورت هدفمند انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختاریافته و گزارشهای خودنوشت دانش آموزان بود.
یافته ها : نتایج پژوهش در این قسمت نشان دهنده 87 کد پایه( مقوله فرعی ) و11کدسازماندهنده ( مقوله اصلی ) است. مقوله های اصلی پرسشها و دغدغه مندی دانش آموزان شامل مواردی چون: پرسش درباره خدا، جهان آخرت، ماهیت مرگ، فلسفه عبادات، امام زمان(عج)، سایر ادیان آسمانی، روابط دختر و پسر است. در بررسی و تحلیل کتب دین و زندگی دوره دوم متوسطه با توجه به نوع پرسش ها و دغدغه های دانش آموزان، نتایج پژوهش حکایت از حضور بسیار کم رنگ پاسخ و بحث درباره دغدغه ها و پرسشهای نسل جدید دانش آموزان دارد.
نتیجه گیری : از این رو، ضروت دارد در بازنگری و بازتألیف این کتب، اهتمام جدی تری به این امر مهم داده شود.
تحلیل مبانی تربیتی کانون های فرهنگی - آموزشی مساجد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی و تحلیل مبانی تربیتی کانون های فرهنگی-آموزشی مساجد، درصدد پاسخ به این پرسش برآمد که این کانون ها به کدام مبانی پایبند بوده و از چه اهداف و اصولی پیروی می کنند؟
روش: این پژوهش با استفاده از رویکرد توصیفی- تحلیلی و به کارگیری روش تحلیل محتوای قیاسی- استقرایی، به صورت مطالعه موردی «مجموعه تربیتی حضرت روح الله(ره)» مشهد را مورد بررسی قرار داد.
یافته ها: یافته های پژوهش شامل مبانی تربیتی، اهداف، اصول و روش های تربیتی بود که طی تحلیل محتوای اسناد این مجموعه تربیتی به دست آمد. مبانی تربیتی در دو سطح کلان و خرد طبقه بندی شد. مبانی سطح کلان (سیاست گذاری) ارائه شده در حوزه ساختاری (ناکارآمدی بسترهای نظام آموزش و پرورش موجود)، و در حوزه رویکرد (محوریت مسجد در امر تعلیم و تربیت، تقدم پرورش بر آموزش، مرجعیت علمی-اخلاقی مربی و اولویت نقش خانواده در تربیت) بودند. هم چنین مبانی تربیتی سطح خرد (اجرا) در حوزه محتوای تربیت (اولویت ساحت تربیت اعتقادی- عبادی- اخلاقی، ساحت های مختلف انسان و لزوم توجه به آن) و در حوزه روش های تربیت (اهمیت بسترسازی و تدریج در ارائه محتوا، تنوع ظرفیت متربی و توجه به آن) شناسایی شد.
نتیجه گیری: به نظر می رسد این مجموعه ها علی رغم تنوع، از حیث مبنا و هدف از اشتراک بالایی برخوردار بوده اما در اصول و روش ها تفاوت بین کانون های فرهنگی-آموزشی مختلف قابل توجه می باشد. از این رو، یافته های حاصله در دو سطح کلان و خرد می تواند در نظام های تربیتی مورد استفاده قرار گیرد.
بررسی و اولویت بندی رویکرد تربیت اخلاقی فرماندهان صف یکی از دانشگاه های نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هر سازمانی نیازمند پرورش مربیان و اساتیدی است که با الهام از تجربیات گذشته و با مدنظرقراردادن مبانی و ارزش ها، توان تربیت فکری، فرهنگی و اخلاقی نیروهای خود را مضاعف نماید.پژوهش حاضر با هدف بررسی و اولویت بندی رویکرد تربیت اخلاقی فرماندهان صف یک دانشگاه نظامی انجام شد و از نظر هدف کاربردی، با روش توصیفی پیمایشی بود. جامعه آماری شامل کلیه فرماندهان صف (اعم از زن و مرد) به تعداد 80 نفر بود. تعداد نمونه برابر با جامعه و روش نمونه گیری تمام شمار بود و برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. این پرسشنامه دارای سه مولفه و 24 گویه بود. یافته ها بر اساس مقادیر آماری میانگین، میانه ، مد، تی و آنووا مورد تحلیل قرار گرفت؛ آنها نشان دادند که از بین سه رویکرد تربیت اخلاقی فضیلت گرا ، مراقبت گرا و عدالت گرا، فرماندهان صف رویکرد عدالت گرا را با میانگین 20/2 به عنوان رویکرد رتبه اول خود انتخاب و بکار گرفتند.نتایج تاکید بر یکسان بودنرویکردتربیت اخلاقی فرماندهان فارغ از جنسیت ، میزان تجربه و درجه شغلی آنها داشت و رویکرد عدالتگرا در تعامل روزانه بین افسران صف و دانشجویان بیشترین کاربرد را دارد.
واکاوی انگاره اجتماعی امام موسی صدر و دلالت های آن در تبیین ماهیت تربیت اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در مسائل تعلیم و تربیت اسلامی سال ۳۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۰
278 - 312
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر می کوشد با تحلیل مؤلفه ها و مقولات اجتماعی مورد نظر امام موسی صدر تصویر کلی ایشان از ماهیت اجتماعی شدن را شناسایی کرده و دلالت های آن را برای حوزه تربیت اجتماعی روشن سازد. در این تحقق از روش های توصیفی - تحلیلی و استنتاج عملی مورداستفاده قرار گرفته است. بر مبنای این پژوهش انگاره کلی امام موسی صدر از اجتماع، انگاره ای مبتنی بر تصویر ارگانیزمی جامعه و مبتنی بر نگرش توحیدی است که مؤلفه های اصلی آن در یازده مؤلفه؛ (وحدت، کنشگری انسان، اجتماعی بودن هویت انسان، تفکر تشکیلاتی و تمدنی، کیفیت رابطه فرد و جامعه، آزادی، تعامل و همزیستی، گشودگی و رواداری، گفت وگو، احترام متقابل، ارزش ها)، مورد بررسی قرار گرفته است. دلالت های این انگاره کلی و مؤلفه های تشکیل دهنده آن برای ماهیت تربیت اجتماعی نیز، در هشت دلالت کلی مشخص گردیده است. این دلالت ها عبارت اند از؛ اصل نگرش توحیدی، ا اصل انسان گرایی فطری، اصل نگاه مشفقانه به دیگری، اصل نگاه به دیگری به مثابه خویشتن، اصل باور به آزادی چون ارزش، اصل مبتنی ساختن رشد بر عمل، اصل برخورداری از اندیشه و منش تشکیلاتی، اصل ضرورت گفت وگو چون بینش، منش و روش، اصل هویت سازی بر محور انسانیت
دلالت های تربیتیِ ادوار سه گانه کودک در متون اسلامی، برای مقطع بندی تحصیلی در نظام رسمی آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در مسائل تعلیم و تربیت اسلامی سال ۳۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۹
241 - 272
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله روشن ساختن ابعاد روشی برای بهره برداری از تقسیم دوره های هفت ساله در جایگاه مقاطع تحصیلی است برای این منظور با استفاده از روش تحلیلی سه دسته روش از یکدیگر متمایز و معرفی شدند که شامل روش های متن محور (اشارات تکمیلی تقسیم مراحل و سایر شواهد دینی)، روش های زاینده (مقایسه ساحت های دو طرف تشابه، روش استنطاق و روش تعیین کلیات و آزادی در جزئیات) و روش های تطبیقی ( انطباق جویی و مقایسه با اندیشه های متفکران مسلمان و غیرمسلمان و استفاده از آن) هستند. هر گروه از این روش ها به ترتیب به نیاز به اطمینان از اصالت دینی تقسیم مراحل آموزشی، نیاز به پاسخگویی در ابهامات و اقتضائات مربوط به شرایط و نیاز به گفت و گو و تعامل با اندیشه های نوپدید پاسخ می دهند. بررسی این روش ها نشان می دهد گزاره های تقسیم هفت ساله دارای قابلیت و ظرفیت قرار گرفتن در جایگاه مقاطع تحصیلی را داشته و مواضع دین اسلام درباره سن استعدادیابی، زمان آموزش احکام فراسنی، جایگاه قرآن و شیوه آموزش همراه با عمل و غیرانتزاعی دوره دبیرستان را پشتیبانی می کنند.
ابعاد خردمندی از دیدگاه قرآن کریم و اصول تربیتی منتج از آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، ارائه اصول آموزش خردمندی بر مبنای ابعاد خرد در اندیشه ی اسلامی است. برای رسیدن به این هدف، دو گام برداشته شده است. در گام اول دیدگاه قرآن کریم (به عنوان منبع اصلی دین اسلام) در مورد خرد، از طریق روش تحلیل مفهومی مورد بررسی قرار گرفته است تا ابعاد خرد از دیدگاه قرآن کریم مشخص شوند. از جمله ابعاد خردمندی از دیدگاه قرآن «تفکر (در آیات تکوینی یا شگفتی های آفرینش)»، «علم گرایی (پشتوانه ی علمی) و دوری از پندارگرایی»، «ذکر (هوشیاری)»، «آزاداندیشی و پرهیز از تقلید»، «غربال گری و پیروی از بهترین»، «پندآموزی و عبرت پذیری»، «آینده نگری و عاقبت اندیشی»، «انسجام وجودی (هماهنگی علم و گفتار با عمل و رفتار)» و «تقوا (خویشتن داری)» است. در گام دوم، با روش تحلیل استنتاجی، از ترکیب هدف اساسی تربیت از دیدگاه قرآن، که عمل خردمندانه است (مقدمه هنجارین) با ابعاد خرد در قرآن (گزاره های واقع نگر)، اصول آموزش خردمندی (گزاره های تجویزی)، استنتاج و تدوین شدند. از جمله این اصول «آموزش تفکر هدفمند و هدایت شده (تعقل)»، «ترغیب به علم-آموزی و اقامه برهان (ذکر دلیل برای امور)»، «تذکر»، «پرورش تفکر نقاد»، «آموزش و زمینه سازی برای مقایسه و سنجش و انتخاب بهترین»، «عبرت آموزی»، « آموزش تدبیر (ژرف نگری و برنامه ریزی) و احتیاط»، «التزام عملی به دانش و سخن» و «تقویت اراده» است.
تحلیل شبکه مضامین اندیشه ورزی در آثار شهید مطهری (ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در مسائل تعلیم و تربیت اسلامی سال ۳۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۹
149 - 176
حوزه های تخصصی:
اندیشه ورزی امروزه به مثابه یک ضرورت پایه در نظام های تربیتی و آموزشی مطرح می شود. حرکت در مسیر تمدن سازی مستلزم برخورداری از نظام آموزش وپرورشی است که تصویر روشنی از مفاهیم پایه و رایج داشته و الگوی برجسته ی خود را ارایه نماید. این پژوهش با هدف تدوین شبکه مضمونی اندیشه ورزی در آثار شهید مطهری صورت گرفته است. پس از بررسی اسنادی منابع مکتوب شهید مطهری، بر اساس اصول روش تحلیل مضمون (روش اترید-استرلینگ)، مفاهیم مرتبط با موضوع اندیشه ورزی در آرای ایشان دسته بندی شد. نتایج پژوهش در قالب 59 مضمون پایه ظاهر شدند و در گام بعدی 12 مضمون سازمان دهنده شناسایی گردید: استقلال فکری، توانایی تدبر، تصمیم گیری منطقی، روشن اندیشی، خوداصلاحی، نقادی، تجزیه و تحلیل، استدلال، کل نگری، خلاقیت، شخصیت توسعه یافته و ارزیابی. تعامل مضمون های ظهوریافته در قالب شبکه مضمونی اندیشه ورزی (مضمون مرکزی) ارایه شده است و زمینه ی نظری مناسبی برای پژوهش های میدانی و محتوایی در نظام آموزش وپرورش محسوب می گردد. شکل گیری این زنجیره مطالعاتی می تواند جایگاه اندیشه ورزی را در تحول بنیادین نظام آموزش و پرورش تصریح کند.
تأثیرآموزش سیره تربیتی معصومین (ع) بر مسئولیت پذیری، نگرش و توانایی معنوی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی از دیدگاه اسلام سال ۱۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲۲
81 - 109
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر سیره تربیتی پیامبر (ص) و ائمه (ع) بر مسئولیت پذیری و نگرش و توانایی معنوی دانش آموزان پسر، مقطع متوسطه دوم، صورت گرفت. این تحقیق به روش شبه آزمایشی با دو گروه آزمایش و دو گروه گواه انجام شد. جامعه آماریِ تحقیق شامل کلیه دانش آموزان پسر، مقطع متوسطه دوم در شهرستان نجف آباد در سال تحصیلی 1401-1402، بود و با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای، چهار مدرسه و از هر مدرسه یک کلاس انتخاب شد و 48 نفر در دو گروه آزمایش و 51 نفر نیز در دو گروه گواه شرکت کردند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه مسئولیت پذیری چندبعدی، بر مبنایِ متون اسلامی و پرسشنامه نگرش و توانایی معنوی استفاده گردید. روایی این پرسشنامه ها به دستِ متخصصان موضوعی و پایایی پرسشنامه ها نیز به دستِ آلفای کرونباخ بررسی و مورد تأیید قرار گرفت. برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی و تحلیل کوواریانس استفاده شد. یافته ها نشان داد، آموزش سیره پیامبر (ص) و ائمه (ع) بر روی یکی از مؤلفه های مسئولیت، همچون مسئولیت در برابر طبیعت، دارای تأثیر معنی دار نیست. امّا بر روی بقیه مؤلفه های مسئولیت پذیری، همچون مسئولیت دربرابرِ خود، مسئولیت در برابر اجتماع و مسئولیت در برابر خداوند، تأثیر معنی داری دارد. همچنین اجرای برنامه آموزش سیره پیامبر (ص) و ائمه (ع) در گروه آزمایش بر روی نگرش و توانایی معنوی دانش آموزان دارای تأثیر معنی داری داشت؛ در نتیجه با توسعه برنامه های آموزشی، مبتنی بر سیره پیامبر (ص) و ائمه اطهار (ع) در مراکز آموزشی، می توان مسئولیت پذیری و نگرش و توانایی معنوی دانش آموزان را ارتقاء بخشید.
روش های انتقال مفاهیم فرهنگی و اجتماعی به کودکان با استفاده از پویانمایی از دیدگاه کارشناسان (مطالعه موردی مجموعه «پهلوانان»)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، فهم دیدگاه کارشناسان در مورد روش های انتقال مفاهیم فرهنگی و اجتماعی از طریق پویانمایی است. دلیل اصلی توجه به این امر، استراتژیک بودن ژانر پویانمایی برای کودکان است؛ ژانری که می تواند به عنوان جزئی از فرآیند رشد کودک و وسیله نهادینه شدن انواع مفاهیم اجتماعی و فرهنگی موردنیاز وی در طول زمان رشد به حساب آید. از این رو مفاهیم منتقله و روش های نهادینه شدن صحیح مفاهیم، برای استفاده از این ابزار در فرایند رشد کودک، اهمیت خواهد داشت. این پژوهش با استفاده از روش کیفی انجام شده و از طریق مصاحبه عمیق با کارشناسان، اطلاعات و داده ها جمع آوری گردیده است. همچنین، از روش مقایسه دائمی برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شده است. به منظور همگرایی مصاحبه ها و نیز نگاه عملی به موضوع، تأکید در مصاحبه ها بر نمونه ای ایرانی از تولیدات مرکز صبا با نام «پهلوانان» بود؛ که به داستان هایی از زندگی پوریای ولی به عنوان یک اسطوره ایرانی می پردازد. نتایج پژوهش نشان می دهد که : «ساخت مفهوم توسط کودک به جای انتقال آن» ، «تقویت بازارهای جانبی (ایجادپیوست فرهنگی) به عنوان تحکیم کننده انتقال مفاهیم»، «تولید پویانماییهای صامت(بدون دیالوگ)»، «الگو پروری»،«توجه انتقال مفاهیم بر اساس مقتضای سنی کودک»، «انتقال مفاهیم در حاشیه به جای متن پیام»،«استفاده از روش یادگیری پنهان»،« اصالت داستان زیبا و متناسب با مفهوم در نوشتن فیلم نامه»، از مهم ترین روش های انتقال مفاهیم فرهنگی و اجتماعی از طریق پویانمایی است.
شناسایی و تبیین مولفه های زیبایی شناسی برنامه درسی بر مبنای مثنوی معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در مسائل تعلیم و تربیت اسلامی سال ۳۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۱
175 - 206
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی و تبیین مولفه های زیبایی شناسی برنامه درسی بر مبنای مثنوی معنوی، جهت معرفی مختصاتی از برنامه درسی زیبایی شناسی اسلامی- ایرانی انجام گرفته است. این پژوهش از نوع تحقیقات کیفی و به لحاظ روش انجام کار تحلیل محتوای کیفی با رویکرد عُرفی می باشد. میدان این پژوهش، تمامی شش دفتر کتاب مثنوی معنوی، به میزان بیست و پنج هزار و ششصد و پنجاه و پنج بیت را در بر می گیرد، که به شیوه کدگذاری، معانی و مفاهیم صریح و نهفته ی زیبایی شناسانه برنامه درسی در ابیات مثنوی معنوی را مورد شناسایی قرار داده است. پس از تحلیل محتوای اشعار کتاب مثنوی معنوی، در نهایت 10 مولفه اصلی زیبایی شناسی برنامه درسی شناسایی و کشف گردیدند. بر این اساس مولفه های زیبایی شناسی برنامه درسی بر آمده از مثنوی معنوی شامل : خودشناسی ، ژرف نگری ، تناسب ، عشق ، حُریّت ، نقَّادی ، احترام به تفاوت ها ، کمال جویی ، کل نگری و ابتکار می باشد. مولفه های زیبایی شناسی بر آمده از مثنوی معنوی به عنوان یک منبع ارزشمند تعلیم و تربیت اسلامی – ایرانی، قادر است یک الگوی کامل ، جهان شمول و خط سیر جامع در مسیر بهره گیری از ابعاد ارزشمند برنامه درسی زیبایی شناسی را در تمامی عرصه های تعلیمی و تربیتی ارایه نماید. به گونه ای که با داشتن ویژگی بومی بودن، با دغدغه های فلسفی اسلامی و ایرانی مرتبط تر و قابل پذیرش تر باشد.
تبیین چگونگی تربیت اخلاقی متعالیه براساس تفاسیر ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به تببین چگونگی تربیت اخلاقی متعالیه، براساس تفاسیر ملاصدرا، می پردازد. این پژوهش که با روش تحلیل محتوای قیاسی استقرایی انجام شده است، برای تبیین چگونگی تربیت اخلاقی به تحلیل محتوای تفاسیر ملاصدرا پرداخته و اصول و روش های تربیت اخلاقی را واکاوی کرده است. اصول و روش های تربیت اخلاقی در دو دسته سلبی و ایجابی ناظر به دو مرحله اصلی تخلیه و تحلیه در تربیت اخلاقی متعالیه دسته بندی شده اند. بر این اساس، در بخش سلبی، پنج اصل و هفت روش و در بخش ایجابی نیز هشت اصل و شش روش استخراج شده است. اصول بخش سلبی عبارتند از: تهذیب ظاهر، مراقبت از اعمال، تهذیب نفس، دوری از حبّ دنیا و مراقبت از خواطر ذهنی. اصول بخش ایجابی نیز عبارتند از: عقل ورزی، تفکر، مراقبت در مسیر کسب علم، تکرار، ایجاد ملکات نیکو، تعدیل قوای جسمانی و نفسانی، توجه به تفاوت وسع ها و به گزینی در معاشرت. روش های سلبی عبارتند از: ریاضت، زهد، انفاق، دوری از هم نشین بد، پاسخ به شبهات، دوری از عادات نامناسب، دوری از افراط و تفریط. روش های ایجابی نیز عبارتند از: اطاعت از شرع، عمل به مقتضای علم، برهان، تذکر، ایجاد عادات پسندیده و موقعیت مداری.
بررسی جایگاه عناصر کلیدی و اصول پایه ای الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت در کتاب های درس ی دوره متوسطه اول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی میزان توجه به عناصر کلیدی و اصول پایه ای الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت در کتاب های درس ی دوره ی متوس طه ی اول بود.
روش: پژوهش از نظر هدف کاربردی و ب ه لح اظ روش کمی است و با توجه به ماهیت آن از روش تحقیق توصیفی از نوع تحلیل محتوا استفاده گردید. جامع ه آم اری ای ن پژوهش شامل محتوای تمامی کتاب های درسی دوره ی متوسطه ی اول در سال تحصیلی 1402-1401 م ی باش د. نمون ه ی آم اری دربردارنده 10 جلد کتاب در 3 عنوان(پیام های آسمان، تفکر و سبک زندگی و مطالعات اجتماعی) در پایه های هفتم، هشتم و نهم بود که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب گردید. در این پژوهش از فهرست وارسی تحلیل محتوای محقق ساخته و برای تعیین روایی ابزار پژوهش از روش روایی محتوایی و برای تجزیه و تحلی ل داده ها از روش آنتروپی شانون استفاده شد.
یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که در بین کتاب های مورد بررسی بیشترین فراوان ی شاخص های عناصر کلیدی و اصول پایه ای مربوط به کتاب های مطالعات اجتماعی با فراوان ی 1496 واح د و 45/49 درص د وکمت رین فراوانی مربوط به کتاب های تفکر و سبک زندگی با فراوانی 630 واحد و 83/20 درصد م ی باش د. در میان شاخص عناصر کلیدی و اصول پایه ای الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، شاخص عناصر کلیدی با فراوانی 2105 واح د و 59/69 درصد بیشترین سهم را دارد و کمترین سهم نیز مرب وط ب ه شاخص اصول پایه ای ب ا 920 فراوان ی و 41/30 درصد می باشد همچنین بیشترین توجه به عناصر کلیدی اختصاص به کتاب تفکر و سبک زندگی پایه ی هشتم ( مشترک دختران و پسران) با فراوانی 110 واحد و 13/52 درصد و کمترین توجه مربوط به کتاب تفکر و سبک زندگی پایه ی هشتم (ویژه ی پسران) با فراوانی 6 واحد و 84/2 درصد بود. علاوه بر این بیشترین توجه مربوط به اصول پایه ای اختصاص به کتاب مطالعات اجتماعی پایه ی هفتم با فراوانی 72 واحد و 86/ 41درصد و کمترین توجه مربوط به کتاب مطالعات اجتماعی پایه ی هشتم با فراوانی 49 واحد و 49/28 درصد بود.
نتیجه گیری: با توجه به این که شاخص های مورد مطالعه از توزیع یکسانی برخوردار نبوده، امید است برنامه ری زان درس ی و تهی ه کنن دگان کتاب های درسی با تقویت این شاخص ها به صورت یکسان سبب ارتق ای شاخص های عناصر کلیدی و اصول پایه ای الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت در میان دانش آموزان باشند.
مؤلفه های سواد دینی معلمان: مرور نظام مند بر اساس مدل رایت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: سواد دینی معلمان از شاخص های مهم در تربیت دینی فراگیران است از این رو هدف پژوهش حاضر بررسی مؤلفه های سواد دینی معلمان است. روش: رویکرد پژوهش حاضر کیفی و روش آن مرور سیستماتیک براساس مدل رایت و همکاران(2007) است. جامعه پژوهش، متشکل از 143 مقاله درباره مؤلفه های سواد دینی معلمان است که بین سال های 2011 تا 2022 میلادی در مجلات علمی معتبر ارائه شده اند. نمونه پژوهش شامل 30 مقاله است که به صورت هدفمند جمع آوری و براساس پایش موضوعی داده ها انتخاب شده اند. داده های پژوهش از تحلیل کیفی اسناد مورد مطالعه، گردآوری شده اند. یافته ها: بر اساس تجزیه و تحلیل داده ها، مؤلفه های سواد دینی معلمان در 4 محور و 56 عامل طبقه بندی شدند. این محورها شامل محورشناختی – دانشی در آموزش دین(مشتمل بر عوامل تخصصی و حرفه ای معلمان در زمینه دین و سواد دینی)، محور عاطفی- نگرشی در آموزش دین(مشتمل بر عوامل نگرشی در زمینه دین و تربیت دینی)، محور رویه ای – راهبردی در آموزش دین(مشتمل بر عوامل رویه ای معلم در تربیت دینی فراگیران) و بعد ارتباطی و تعاملی در آموزش دین(مشتمل بر عوامل ارتباطی معلم در زمینه دین و تعاملات او در زمینه مسائل دینی) می باشد. نتیجه گیری: با توجه به یافته ها می توان نتیجه گرفت سواد دینی معلمان در تربیت دینی فراگیران علاوه بر شاخص های شناختی و تخصصی به عوامل مختلفی چون ابعاد عاطفی و نگرشی، رویه ای، ارتباطی و تعاملی وابسته است.
همایندی ادراک دانش آموزان دربارۀ نقش متوازن خانواده و مدرسه در تربیت دینی: پژوهشی پدیدارشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی نقش خانواده و مدرسه در تربیت دینی و ادراک دانش آموزان درباره همایندی میان آن ها با رویکرد کیفی و با استفاده از روش پدیدارشناختی انجام شد. مشارکت کنندگان در این تحقیق، هجده دانش آموز دختر از مقطع متوسطه بوده اند که با استفاده از روش انتخاب هدفمند گزینش و براساس اصل اشباع به فرایند پژوهش وارد شدند. ابزار گردآوری اطلاعات، مصاحبه نیمه ساختاریافته بود و داده های به دست آمده با استفاده از روش اسمیت تحلیل شد. یافته های پژوهش در چهار مقوله نقش خانواده و مدرسه در دین داری، همایندی/ تعارض میان آن ها، راهبرد دانش آموزان در مواجهه با تعارض و راهکار پیشنهادی جهت ارتقای همایندی دسته بندی شد. نقش خانواده در بُعد مثبت، شامل الگوی عمل گرا، جلب مشارکت خانوادگی و انعطاف پذیری در آداب دینی، و در بُعد منفی، مشتمل بر انفعال در تربیت دینی و تعارض های خانوادگی بوده است. نقش مدرسه در بُعد ثمربخش با توانمندی های معلم، انعطاف پذیری و احترام در رفتار مرتبط بوده و در بُعد تخریب کننده، رفتارهای خشن و تبعیض آمیز، و اجبار بدون آگاهی بخشی شناسایی شد. در بُعد همایندی مدرسه و خانواده، طیفی وسیع، از همایندی کامل تا اختلاف در روش های تربیتی و مبانی اعتقادی دیده شد و اهداف این دو بافت نیز دارای تنوع و طیفی وسیع بود. نتیجه همایندی، تقویت و رشد دانش آموزان در باورهای دینی و نتیجه ناهمایندی، سردرگمی آنان، اجبار به گزینش یک سو و گاه انحراف آن ها از مسیر برنامه ریزی شده به سمت دین داری بوده است. در بُعد راهبردها، سه شیوه قانون مداری، همراهی با خانواده و انتخاب مسیر بهینه دیده شد. جهت ارتقای همایندی، سه راهکار آگاهی از ویژگی های نوجوانان، تعامل بهتر خانواده و مدرسه، و تشویق دانش آموزان پیشنهاد شد.
جایگاه پرورش تفکر مبتنی بر فلسفۀ تربیتی اسلام در رسانۀ تلویزیون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی از دیدگاه اسلام سال ۱۱ بهار ۱۴۰۲ شماره ۲۰
99 - 132
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی امکان و جایگاه پرورش تفکر مبتنی بر فلسفه تربیتی اسلام در رسانه تلویزیون با تکیه بر آرای حکمت متعالیه و با تأکید بر قرائت علامه طباطبایی بوده است و برای انجام دادن تحقیق، از روش استنتاجی و تحلیل مضمون استفاده کرده ایم. این پژوهش کیفی با رویکرد استنتاجی- تحلیلی در دو بخش کیفی اجرا شده است: در بخش اول، برپایه ادبیات نظری پژوهش درخصوص مفهوم و هدف تفکر که در پژوهش دیگر استنتاج شده است، مؤلفه های پایه تفکر با استفاده از روش بازسازی فرانکنا استنتاج شد. این مؤلفه ها عبارت اند از: تفکر حسی، خیال انگیزی خلاقانه و تفکر منطقی- استدلالی. در بخش دوم کوشیده ایم برپایه گزاره های مفهوم، هدف و مؤلفه های تفکر، با بهره گیری از دیدگاه های خبرگان حوزه رسانه و تربیت، نسبت پرورش تفکر با تلویزیون و امکان آن را بررسی کنیم. با استفاده از روش تحلیل مضمون، طی مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته با خبرگان، در سه مرحله کدگذاری پایه، سازمان دهنده و فراگیر، امکان پرورش یافتن تفکر در تلویزیون ذیل سه دیدگاه اصلی استنباط شد. نتایج پژوهش به شبکه مضامین مستخرج از دیدگاه های خبرگان، شامل «تلویزیون، جایگاه پرورش تفکر»، «تلویزیون، جایگاه واسطیِ پرورش تفکر» و «تلویزیون، عدم جایگاه پرورش تفکر» می پردازد و درمجموع، براساس تحلیل نتایج مضامین و برپایه ادبیات نظریِ پژوهش، دیدگاه مختار این پژوهش با دیدگاه دوم تناسب داشته است. تلویزیون دارای جایگاه واسطی در پرورش یافتن تفکر است که می توان آن را عبارت از «جایگاه دستیاریِ تربیتی در نظام تربیتی برمَدار برانگیختگی و گشودگی» تعریف کرد و پنج اصل محوری بدین شرح را برای آن برشمرد: رابطه دستیاری با نهاد سنتیِ تربیت، نقش مقدماتی و برانگیختگی در فرایند پرورش تفکر، حد گشودگی در فرارَوَندگی (سِیر ظاهر به باطن)، مقابله با تهدیدها در دوسویه «تلویزیون- مخاطب»، و ساختارچینی طراحی برپایه فرصت نگری و مخاطب فعال.
دلالت های تربیت زمامدار در اندیشه حکیم ابونصر فارابی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در مسائل تعلیم و تربیت اسلامی سال ۳۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۹
205 - 240
حوزه های تخصصی:
تأکیدات فراوان نسبت به زمامداری و نقش زمامداران در سعادت جامعه، چه در منابع دینی و چه در اندیشه های رهبران جمهوری اسلامی، نشان از ضرورت تدوین برنامه ای جامع برای تربیت زمامداران دارد که تدوین آن علاوه بر نیاز به مبانی مبتنی بر قرآن و سیره معصومین (علیهم السلام)، به استفاده از اندیشه های متفکران مسلمانی که در راستای کاربست مبانی اسلامی در اندیشه خود تلاش نموده اند؛ نیز محتاج است. در این میان اندیشه های فارابی به عنوان مؤسس فلسفه اسلامی حائز اهمیت ویژه ای است به خصوص آنکه زمامدار و تربیت وی، به تبعیت از افلاطون، دغدغه اصلی فارابی نیز بوده است. بر این اساس تلاش این پژوهش بر این خواهد بود که با استفاده از آثار و تالیفات فارابی مروری بر اندیشه های او دررابطه با تربیت زمامدار داشته باشد و به عبارت دقیقتر این پژوهش به دنبال پاسخی برای این سؤال است که «اندیشه فارابی چه دلالت هایی برای تربیت زمامداران دارد؟» این پژوهش برای پاسخ به این سوال با استفاده از روئش دلالت پژوهی به استخراج و تحلیل سهم یاری ها و سپس دلالت های مرتبط با تربیت زمامداران از اندیشه فارابی پرداخته و در نهایت تلاش کرده است این دلالت ها را در قالب یک نمودار مفهومی ارائه نماید.
نقد مبانی افراط گرایی دینی و بررسی مولفه های تاثیرگذار تربیت اسلامی در مهار و تعدیل آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در مسائل تعلیم و تربیت اسلامی سال ۳۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۰
253 - 286
حوزه های تخصصی:
در میان ادیان ابراهیمی، اسلام دینی واقع گرا و حقیقت محور است. این دین، تمام تلاش خود را برای جلوگیری از تکرار آنچه برسر ادیان دیگر آمده است به کار گرفت. قرآن کریم و سیره اهل بیت (ع) ضمن روشنگری درباره مبانی، علل و عوامل بروز افراط گرایی دینی، مولفه هایی چون عقلانیت، اعتدال، احترام متقابل و گفتگو را به عنوان رمز تامین و حفظ امنیتی پایدار معرفی نموده و بدنبال تبیین راه های چالش با بحران هایی چون افراطی گری و رفتارهای خشونت آمیز است. متاسفانه چند دهه ای است که جهان درگیر صحنه های خشونت آمیز و افراطی گرایانه است که دل هر انسانی را می آزارد و این در حالی است که پرهیز از اعمال خشونت آمیز و افراط مآبانه، هدف غایی همه انسانها و همه اقوام و ملل بوده است و قطعاً دستیابی به این نیاز حیاتی بشر، جز با تمرین آن بر اساس معارف وحیانی و سنت نبوی و ولوی (ع) در زندگی فردی و اجتماعی و نیز گسترش آن بر اساس آموزه های تربیت اسلامی، میسور و ممکن نخواهد بود. لذا این پژوهش. با روش توصیفی تحلیلی و با شیوه کتابخانه ای و با ابزار پژوهش که شامل تمامی اسناد و مدارکی است که در رابطه با افراط گرایی دینی و شیوه استفاده از آموزش های دینی در شکل گیری افراط گرایی وجود دارد، درصدد واکاوی مبانی افراط گرایی دینی و نقد آن و نیز تبیین میزان فهم افراط گرایان از آموزه ها و معارف قرآن کریم است. این نوشتار می خواهد نسبت میان قرآن، آخرین پیامبر و ظهور افراط-گرایی دینی را مورد بررسی قرار دهد و سپس با تبیین نقش آموزه های اسلامی در تربیت انسانی و تاثیر آن در تعدیل افراط-گرایی، شیوه های مرسوم در سیره اهل بیت (ع) در تربیت اسلامی جوانان برای جلوگیری از افراط گرایی را بیان نماید.
تحلیل مفهوم عقل از دیدگاه امام علی علیه السلام و استنتاج دلالت های آن در مبانی و اصول تربیت عقلانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش تحلیل مفهوم عقل از دیدگاه امام علی علیه السلام و استنتاج دلالت های آن در مبانی و اصول تربیت عقلانی است. از آنجا که اندیشه ورزی و تفکر یکی از مهم ترین عوامل نیل به هدایت و راهبری بسوی کمال شایسته آدمی می باشد از این رو بررسی و تحلیل این عنصر سترگ نظام تربیت در هندسه تربیت علوی از اهمیت شایانی برخوردار می باشد. در این پژوهش با استفاده از روش های توصیفی ، تحلیلی و استنتاجی به واکاوی سخنان آن حضرت در این خصوص پرداخته شد و مبانی و اصول ناظر بر تربیت عقلانی احصاء گردید در ارتباط با مبنای قابلیت عقل در نیل به شناخت، اصل عقل ورزی معطوف به شناخت و هدایت و در ارتباط با مبنای محدودیت عقل ،اصل اندیشه ورزی در حیطه عقل مطرح گردید همچنین اصول کسب دانش و تجربه، اصل مشورت، اصل گشودگی و اصل پیوند جویی با آموزه های وحیانی در ذیل مبنای قابلیت استکمال عقل و اصول تربیتی غلبه بر هوای نفس، پرهیز از خود بنیادی و کنترل حب و بغض در ارتباط با مبنای قابلیت زوال عقل بررسی گردید و در نهایت نیز با نظر به ویژگی ذو مراتب بودن عقل، اصل رعایت اقتضائات هر مرتبه و اصل تعالی یافتن در مراتب عقلی احصاء گردید.
تربیت متعالی در دیدگاه امام محمد غزالی و آبراهام مازلو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با روش تحلیل محتوای کیفی و به شیوه استقرایی کوشیده است با بررسی آراء و افکار امام محمد غزالی _اندیشمند و عارف مسلمان قرن پنجم هجری_ و آبراهام مازاو _روان شناس انسان گرای قرن بیستم_ مدل تربیتی آن دو را برای دستیابی به بالاترین مراتب تعالی بررسی و مقایسه نماید. جامعه آماری پژوهش، آثار دو اندیشمند شامل کتاب ها، مقالات و سخنرانی هاست. بررسی نشان می دهد که نظام تربیتی این دو، اشتراکات و نیز تفاوت هایی دارد. مهمترین تفاوت در تعیین هدف غایی از تربیت متعالی است که غزالی آن را هدفی اخروی می داند. در شیوه تربیتی غزالی، بر اعتدال، ایجاد عادت به عمل نیک، و حضور مربیان فرهیخته تأکید شده است؛ درحالی که مازلو بر ارضای سلسله مراتب پایین تر نیازها، و تکیه بر خلاقیت و آزادی فردی تأکید می کند. اگرچه ارزیابی نشان می دهد که نظام تربیتی غزالی از انسجام بیشتری برخوردار است اما تأکید بر خلاقیت و آزادی انتخاب _آن چنان که در دیدگاه مازلو وجود دارد_ همزمان با حضور مربیان متعالی به عنوان الگوی متربیان، می تواند به کارآمدتر شدن این نظام کمک کند.
تبیین چارچوب نظری تربیت اعتقادی از رهیافت انسان شناسی فلسفه اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال هجدهم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۵
107 - 129
حوزه های تخصصی:
تربیت اعتقادی به عنوان مهم ترین بخش تربیت دینی، بر مبانی مختلفی استوار است که تبیین کننده فرایند عملی آن خواهد بود. عدم انتخاب و تبیین صحیح مبانی نظری از رهیافت انسان شناسی ناقص، آسیب هایی از جمله یکسونگری و غالب شدن فرهنگ آموزشگری صرف را در تربیت اعتقادی به دنبال دارد. پژوهش حاضر درصدد است با تبیین چارچوب نظری تربیت اعتقادی از رهیافت انسان شناسی دینی، مبانی این ساحت تربیتی و مدلول های آن را ذیل فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی با تأکید بر دیدگاه علامه مصباح یزدی استنتاج نماید. رویکرد پژوهش، نظری است و با روش تحلیلی استنتاجی اقدام به توصیف، تحلیل و درنهایت استنتاج می نماید. مبانی به دست آمده به عنوان یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که استقلال ابعاد سه گانه نفس−بینش، گرایش و توانش− در مقام نظر است و در مقام عمل، نباید جدای از هم در نظر گرفته شود؛ عمل تربیتی حاصل درهم آمیختگی همه ابعاد است و در تربیت انسان نقش مؤثر دارند. در این میان، بعد گرایشی، پل ارتباطی بین بعدشناختی و بعد رفتاری است و غفلت و کم توجهی به این بعد در تربیت اعتقادی موجب یک سونگری وتنزل به آموزش گری صرف و درنهایت عدم دستیابی به هدف غایی تربیت اعتقادی یعنی ایمان می شود. ازاین رو، مقصد تربیت اعتقادی، ایجاد رفتارهای ارادی هماهنگ با آموزه های اعتقادی خواهد بود.