مطالب مرتبط با کلیدواژه

رویکرد و اهداف


۱.

تحلیل میزان مطابقت محتوای کتاب پیام های آسمان پایه هفتم با رویکردها، اهداف و کارکردهای بخش حکمت در برنامه درسی ملی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تحلیل محتوا کتاب پیام های آسمان رویکرد و اهداف برنامه درسی ملی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲ تعداد دانلود : ۸
مقدمه: یکی از ابزارهای پیاده سازی اهداف تعلیم و تربیت در سیستم آموزشی، کتب درسی است که می تواند اهداف، راهبردها و محتوایی با مسیر مشخص و مدون را در اختیار معلمان قرار دهد. در برنامه درسی ملی، رویکرد، اهداف و راهبردها، جزئی تر از سند تحول بنیادین مطرح شده است. در این سند، «رویکرد فطرت گرایی توحیدی»، به عنوان رویکرد اصلی مطرح شده و کارکرد حوزه حکمت و معارف اسلامی برای دانش آموزان، عمق دادن به اندیشه و ایمان و عمل دینی و سامان دادن به زندگی فردی و اجتماعی بر محور بندگی خدا آورده شده است. بررسی رویکردها و اهداف برنامه درسی ملی، این پرسش را به ذهن متبادر می کند که آیا متخصصان حوزه تعلیم و تربیت دینی، رویکرد و اهداف را مطابق با برنامه درسی ملی در انتخاب ساختار و تدوین محتوا به کارگرفته اند، چگونه، با چه کیفیت، اولویت و عمقی؟ آیا محتوای موجود، در بهکارگیری اهداف و دستیابی به کارکردها، در کتاب پیام های آسمان، موفق عمل کرده است؟ چه نکاتی را می توان جهت بهبود کیفیت محتوای کتاب پیام های آسمان به صورت مشخص پیشنهاد داد. روش پژوهش: این پژوهش با رویکرد کیفی و به روش تحلیل داده انجام شده است. ابزار جمع آوری داده در این پژوهش، اسنادی است و اسناد مورد بررسی برنامه درسی ملی، راهنمای کتب پیام های آسمان دوره متوسطه و کتاب پیام های آسمان پایه هفتم است. محتوا و مضمون کتاب ها ابتدا به روش تحلیل محتوا با واحد تحلیل مضمون، مورد بررسی قرار گرفته اند. جهت بررسی به معیارهای مورد تأکید در سند یعنی درگیری فکری (شناخت فکورانه)، درگیری عاطفی و گره خوردن قلب با معارف (ایمان آگاهانه) و حرکت برای تبدیل ایمان به عمل (عمل ارادی) توجه شده است. یافته ها: ساختار و محتوای کتب از حیث اهداف و ساحت های چندگانه (نگرش، گرایش و عمل)، عمق پرداختن به موضوعات (سطح یادگیری)، زیبایی شناسی و ویژگی های زبانی بررسی شده اند. بر این اساس یافته ها نشان می دهد که از بین ۱۵ درس کتاب پیام آسمان، ۲ درسی که به خداشناسی پرداخته اند با پیش فرض گرفتن باور به خدا و پذیرش توحید، به صفات خدا پرداخته اند و شیوه پردازش این موضوع و عدم تلاش جهت تعمیق نگرش نوجوان نسبت به توحید، سؤالات اساسی نوجوان در مباحث توحیدی را بی پاسخ می گذارد. در ۲ درسی که به معاد پرداخته، از داستان تمثیلی استفاده شده و محتوا ناظر به ایجاد زمینه برای تعقل و ایجاد انگیزه و تبدیل به عمل است اما در عین حال سؤالات جدی نوجوان که متناسب با فضای جامعه و عصر فناوری و انتقال اطلاعات است، به خوبی پاسخ داده نمی شود. ۳ درسی که به راهنماشناسی پرداخته نیز با پیش فرض گرفتن باور به اهل بیتb می تواند اثرگذار باشد اما منجر به تعمیق ایمان و نگرش نوجوان و پاسخگویی به سؤالات و شبهه های مطرح شده درباره امامان معصومb نمی شود. ۴ درس به بحث راه و توشه پرداخته که در آنها از زبانی ساده و قابل فهم استفاده شده اما از عناصر زیبایی شناسی و ایجاد چالش های ذهنی که تلنگری برای تفکر و تعمیق باور هستند، استفاده نشده است. برخی تمثیل ها در ایجاد انگیزه برای انجام عمل صالح مؤثر هستند. ۴ درس نیز به حوزه اخلاق پرداخته که چهارچوبی منطقی دارد و ارائه الگو کرده است اما از اصول تربیتی اثرگذار مثل تحریک حس کنجکاوی و کشف مفهوم توسط خود نوجوان بهره نبرده است.  در بخش ساختار کتاب نیز ۶۲ درصد محتوا و متن اصلی و بیشتر بدانیم، شامل قصه و داستان هایی از زندگی پیامبرn و اهل بیتb است و تنها ۲ داستان تمثیلی استفاده شده است. بحث و نتیجه گیری: در این پژوهش محتوا و ساختار، با در نظر گرفتن اهداف و کارکردهای بخش حکمت و معارف در سند ملی، مورد بررسی قرار گرفتند. براساس تحلیل فلسفی حاصل از این بررسی، نقد کتاب پیامهای آسمانی و پیشنهادات جهت بهبود اثرگذاری محتوا، ارائه شده است. 1. میزان تعمیق در دستیابی به دانش، نگرش و رفتار: اثرگذاری محتوا با پیش فرض گرفتن وجود باور نسبت به مفاهیم دینی و صرفاً جهت تلنگر، خوب ارزیابی می شود؛ اما جهت تعمیق باورها در هر سه حوزه دانش، نگرش و عمل، ضعیف عمل می کند. نوع سنجش منطبق بر دروس فنی و مهارتی تبیین شده است. 2. اولویت موضوعات در تناسب با سن و شرایط دنیای مدرن:محتوا به اندازه کافی به دغدغه ها و مسائل روزمره نوجوانان نمی پردازد و همچنین به نقش رسانه ها و تغییرات اجتماعی توجه نکرده و از روش های جدید و خلاق در ارائه محتوا بهره نبرده است. 3. ویژگی های فلسفی -تربیتی محتوا: محتوا پرسش محور و ایجادکننده شرایط برای تفکر نیست. داستان ها مستقیم و مثال ها به اندازه کافی چالش برانگیز و مرتبط با زندگی نوجوانان نیستند. 4. ویژگی های زیبایی شناختی و هنری محتوا: زبان و ساختار متن به اندازه کافی جذاب و تأثیرگذار نیست. سه ضلع شناخت، عاطفه و عمل، توأمان می توانند در دستیابی به اهداف تربیتی کمک رسان باشند. چند پیشنهاد کلی حاصل از این پژوهش ارائه می شود: - حرکت به سمت پرسش گری و تفکر انتقادی و طرح موضوعات چالشی در ابتدای هر بحث؛ - ارائه تمرین های مرتبط با خودشناسی جهت تقویت بعد هویتی و هویت دینی فردی و اجتماعی در نوجوان؛ - استفاده از رویکردهای فلسفی - عرفانی جهت تقویت نگرش توحیدی دانش آموزان؛ - متناسب سازی محتوا و ابزار کمکی آموزشی و تربیتی با نیازهای نوجوان و عصر تکنولوژی؛ - تغییر روش های ارزیابی و عبور از ارزیابی مبتنی بر حفظیات به سمت اثرگذاری حقیقی و خودارزیابی معنوی و اخلاقی نوجوان.