فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۱۳٬۲۰۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
نزول یا تنزّل قرآن کریم در وجوه مختلف زبانی، ادبی و روشی صورت گرفته است. در مقاله حاضر، با روشی توصیفی، تحلیلی و هرمنوتیکی کوشش شده که به ابعاد نظری و معانی مختلف نزول یا تنزیل ادبی قرآن پرداخته شود، و روش ها، عوامل مختلف این امر بازنمایی و اختصاراً تحلیل شود. نسبت ها، شباهت ها و تفاوت های زبان و ادبیات با زبان و ادبیات قرآن از مقدمات مقال است، و اهمّ اختلافات از حیث اهداف و انگیزه های هریک معرفی شده است. در بخش دوم، معانی و ابعاد متعدد نزول یا تنزیل ادبی قرآن، و برخی روش ها و دسته بندی های قابل ذکر در خصوص انواع و شیوه های تنزّل قرآن معرفی شده که در ساحت زبان و ادبیات قابل استنباط است. درنهایت با ذکر عوامل مختلف تنزیل ادبی قرآن، و با تأکید بر عوامل معطوف به خواننده، تأکید و تبیین شده است که چگونه توجه به مجموعه این نسبت ها و تفاوت ها، و معانی و ابعاد می تواند مخاطب را از قبول فرضیات اشتباه باز دارد و راه انتقاد بر آن فرضیات را بازگشایی کند.
خوانش سوره مبارکه «صافات» از منظر سبک شناسی آوایی و واژگانی
حوزه های تخصصی:
سبک شناسی آوایی به عنوان یکی از شاخه های سبک شناسی از جایگاه مهمی در پژوهش های زبان شناسی برخوردار است. جستار حاضر با تکیه بر روش توصیفی و تحلیلی به بررسی سبک شناختی سوره صافات از منظر دو سطح آوایی و واژگانی پرداخته است تا برجسته ترین زوایای آوایی و واژگانی سوره مذکور همچون نوعیت حروف و بسامد تکرار آن، سجع، جناس و هجاهای به کار رفته در آن را بررسی نماید. نتایج پژوهش حاکی از آن است که عناصر آوایی مثل تکرار، سجع، جناس و ... به عنوان نمونه هایی از عناصر آوایی نقش مهمی در رساندن مفاهیم و معانی بر دوش دارند. از منظر واژگانی نیز کاربرد جمع مذکر سالم با بسامد بالا و افعال ماضی در باب تفعیل جلوه بیشتری در سوره داشته است. و در نهایت اینکه، هم آواها و هم واژگان با موضوع سوره که بیان توحید خداوند و مجازات مشرکان است، همسو می باشد
تحلیل آیات داستان نوح (ع) با تکیه بر نظریه کنش گفتاری سرل
حوزه های تخصصی:
یکی از نظریات مطرح در حوزه علم کاربردشناسیِ زبان که در تحلیل گفتمان کاربرد دارد و می تواند زمینه های درک بیشتر معنا و تفسیر متون را فراهم آورد، نظریه کنش گفتاری است. این نظریه برای نخستین بار توسط آستین و سپس به کمک شاگردش سرل به اقتضای تعالیمی که از زبان شناسان آموخته بود توسعه یافت. سرل کنش های گفتاری را به 5 گروه اظهاری، ترغیبی، تعهدی، عاطفی و اعلامی تقسیم کرد و به بیان ویژگی های هر یک از این کنش ها پرداخت. داستان های قرآنی از منابع غنی مطالعات زبان شناسی به شمار می روند که با بررسی ساختارهای زبانی و بافت متنی آن ها می توان به بررسی انواع کنش های گفتاری پرداخت. این پژوهش می کوشد با روش توصیفی و تحلیل محتوا ابتدا به بررسی کنش گفتاری در گستره کاربردشناسی زبان و سپس با توجه به بافت کلام به تحلیل انواع کنش های گفتاری سرل در آیات داستان نوح بپردازد. از جمله کارکردهای مهم این کنش ها، تبیین دقیق صورت های زبانی در جهت کشف معانی ضمنی گزاره های دینی است. یافته های پژوهش نشان می دهد که زمینه غالب آیات داستان از نوع کنش های اظهاری و عاطفی است، این کنش ها بیشتر در پی بیان دعوت به اطاعت از خداوند و انبیای الهی (علیهم السلام)، معرفی خداوند، توصیف عالم خلقت و شرح دیدگاه ها و بیان حالات نوح(ع) می باشد. از معانی ضمنی کنش اعلامی، اعلام آغاز رسالت نوح(ع) و پایان مأموریت وی با قهر الهی و اعلام عدم ایمان به خدا از طرف نسل های غیر صالح است. و از معانی غیر مستقیم کنش های ترغیبی، درخواست هلاکت و نابودی برای کافران است.
سیر تطور دانش و نگارش های علوم قرآنی حوزه علمیه قم در سده اخیر(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
قرآن شناخت سال ۱۷ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۲)
29 - 89
حوزه های تخصصی:
علوم قرآن در حوزه علمیه قم از قریب دهه 30 شمسی مد نظر قرارگرفته و تاکنون آثار فراوانی در این زمینه به ثمر رسیده است. مقاله حاضر با گردآوری آثار علوم قرآنی از مراجع کتاب شناحتی قرآنی، وبگاه ها و بانک های اطلاعاتی درصدد یافتن شاخه های علوم قرآن مورد اهتمام حوزویان، شمار آثار در هر شاخه و نیز تحلیل و بررسی تطور رخ داده در آن شاخه و زمینه ها و عوامل پدیدآیی آنهاست. رهگیری نگارش های حوزیان قم در علوم قرآن نشان از افزایش کمّی قابل توجه از دهه ای به دهه دیگر دارد. علاوه بر آن، تنوع موضوعات پژوهشی قرآن پژوهان حوزه علمیه قم نیز به مرور زمان افزوده شده است. درونمایه این آثار در دهه 30 و 40 شمسی به موضوعات کم شماری همچون «وحی» و «تحریف» محدود بود؛ ولی مقارن با انقلاب اسلامی و محوریت یافتن حوزه علمیه قم، تأسیس پژوهشگاه ها و مراکز تخصصی علوم قرآن، تأسیس و توسعه رشته «علوم قرآن و حدیث» و افزایش پژوهش های قرآنی و به واسطه بهره جستن عالمان حوزه از میراث غنی تفسیر معاصر امامیه، واکاوی دقیق منابع تفسیری و به ویژه روایات تفسیری، بهره جستن از علوم جدید زبان شناختی و علوم انسانی، بازسازی و بازخوانی دیدگاه های سنتی و رسمی در پرتو پاسخ گویی به شبهات و تنقیح قواعد و مبانی کلی و درنگ در راهکارهای نظریه پردازی، به تدریج درونمایه نگاشته ها از حالت محدود پیشین بیرون آمد و با دربر گرفتن شاخه های گوناگون علوم قرآن توسعه یافت و به سوی هویت بخشیدن به علوم قرآن با رهیافتی شیعی و استقلال اندیشه قرآنی امامیه پیش رفت.
واکاوی روش «بنت الشاطی» در شرح کلمات قرآن (مطالعه موردی: الاعجازالبیانی (مسائل نافع) و التفسیر البیانی)
حوزه های تخصصی:
مسأله ی نوشتار حاضر، واکاوی نمونه ای نظام مند از روش استنتاج مفاهیم واژگان قرآن جهت بهره مندی شایسته تر مخاطبان قرآن از محتوای آن است. بر مبنای روش توصیفی- تحلیلی به واکاوی روش «عایشه بنت الشاطی» در «الاعجاز البیانی للقرآن(مسائل نافع بن ازرق)» و «التفسیر البیانی للقرآن الکریم» پرداخته و هشت واژه- «ربیون»، «مخمصه»، «فی قلوبهم مرض»، «صرّ»، «انس»، «فرغ»، «نصب» و «ضال» را با گزینش موردی، به عنوان نمونه ی مبنا قرار داد. براساس نتایج پژوهش، بنت الشاطی بر اساس اصل عدم ترادف، روش خود را سامان داده و برای تبیین بهتر و دقیق از معانی آیات، بر تتبع در «تفسیر موضوعی واژه ای با استقصای تمام آیات مشتمل بر واژه» و «بررسی و نقد نظرات لغویان و مفسران ذیل آیات و واژه ها» عنایت ویژه ای دارد. به نظر می رسد در موارد متعددی، روش وی قابلیت الگوگیری در تحقیق مفردات قرآنی را دارد البته نقدهایی چون ناتمام و تکلف آمیز بودن دلایل در رد عدم ترادف برخی واژگان نیز بر برونداد روش او وارد است.
تبیین کارآمدیِ تکنیک های تعادل و همانندسازی در ترجمه ی قرآن کریم براساس «سبک شناسی تطبیقی» وینه و داربلنه (موردپژوهیِ مقابله ای؛ ترجمه های نعمت الله صالحی نجف آبادی، کریم زمانی و محمدعلی کوشا)
حوزه های تخصصی:
یکی از نظریه های کلاسیک ترجمه، نظریه ی وینه و داربلنه است. این دو نظریه پرداز فرانسوی با استناد به بررسی های مقابله ای خود از زبان های فرانسه و انگلیسی در کتاب «سبک شناسی تطبیقی فرانسه و انگلیسی؛ روشی برای ترجمه»، الگوهایی را برای ترجمه ی متون معرفی کرده اند که مترجمان دیگر زبان ها نیز از آن ها بهره مند می شوند. مترجمان قرآن نیز از این قاعده مستثنی نیستند. وینه و داربلنه در کتاب خود دو گروه استراتژی مستقیم و غیرمستقیم را مطرح می کنند که هر یک دارای چند روش است. استراتژی مستقیم شامل مؤلفه های قرض گیری، گرته برداری و ترجمه ی تحت اللفظی است و استراتژی غیرمستقیم مؤلفه های جابه جایی، تغییر بیان، تعادل و همانندسازی را شامل می شود. دو مؤلفه ی اخیر بویژه همانندسازی با مقوله ی مهم فرهنگ یک جامعه مرتبط است؛ لذا کیفیت کاربست آنها توسط مترجمان از اهمیت بسزایی برخوردار است. این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی و مقابله ای و براساس نظریه «سبک شناسی تطبیقی وینه و داربلنه» ضمن تبیین دو مؤلفه ی تعادل و همانندسازی و بررسی نمونه هایی از آن ها در ترجمه های صالحی نجف آبادی، زمانی و کوشا به نحوه ی کاربست آنها در ترجمه های سه مترجم یادشده پرداخته است. هدف این پژوهش شناسایی معادل یابی ها و همانندسازی های قرآنی و کیفیت به کارگیری آنها در ترجمه های فوق است. نتایج حاکی از آن است که هر سه مترجم، اولاً در به کارگیری مؤلفه ی تعادل (معادل یابی) در برخی آیات، واژگان و ساختار متن قرآن را کاملاً تغییر نداده اند. ثانیاً در برخی موارد، معادل یابی های متفاوت از یک اصطلاح از سوی سه مترجم ارائه شده است. ثالثاً مؤلفه ی همانندسازی در ترجمه های مورد بحث غالباً در واژه های مفرد (نه ترکیبات و جمله ها) که فرهنگ بنیادند، کاربرد دارد.
مفسران برجسته حوزه علمیه قم در سده اخیر؛ آیت الله جعفر سبحانی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
قرآن شناخت سال ۱۷ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۲)
231 - 247
حوزه های تخصصی:
در سده چهاردهم شمسی، حوزه علمیه قم شاهد ظهور عالمان و مفسران برجسته ای بوده است. این مقاله با روش «توصیفی تحلیلی» به بررسی شخصیت علمی آیت الله جعفر سبحانی از دانشمندان بزرگ حوزه علمیه قم در سده اخیر پرداخته است. هدف پژوهش حاضر واکاوی ویژگی های علمی این عالم فاضل در دانش تفسیر قرآن است. بررسی ها نشان می دهد که آیت الله سبحانی شخصیتی اثرگذار و مفسری توانا و پرکار و دارای آثار فراوان در تفسیر و پژوهش های قرآنی است. ویژگی های اقدامات و آثار علمی ایشان در تفسیر موضوعی قرآن عبارت اند از: اولویت دهی به تفسیر موضوعی، توجه به مباحث کلامی و شبهات مرتبط با آنها، توجه به روش تفسیر قرآن به قرآن، اجتهاد در به کارگیری روایات تفسیری، رعایت نظم ترتیبی و موضوعی در تفسیر. اما ویژگی آثار ایشان در تفسیر ترتیبی قرآن را می توان توجه فراگیر به مباحث علوم قرآن با توجه به نقش پایه ای آنها برای تفسیر قرآن، خرق سنت های گذشته در تألیف تفسیر قرآن بر حسب ترتیب مصحف و عنایت به جامعیت موضوعی مباحث در تفسیر هر دسته از آیات برشمرد.
مفسران برجسته حوزه علمیه قم در سده اخیر؛ آیت الله ناصر مکارم شیرازی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
قرآن شناخت سال ۱۷ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۲)
249 - 262
حوزه های تخصصی:
از بدو تأسیس حوزه های علمیه، عالمان و اندیشوران مسلمان اهتمام ویژه ای به دانش تفسیر قرآن داشته اند. در سده چهاردهم هجری شمسی اقبال به مطالعات قرآنی و نگارش های تفسیری رشد روزافزونی پیدا کرد و علما و مفسران زیادی در این عرصه گام نهادند. این مقاله با روش «توصیفی تحلیلی» به بررسی شخصیت تفسیری آیت الله ناصر مکارم شیرازی به مثابه یکی از مفسران حوزه علمیه قم در سده چهاردهم شمسی پرداخته و نقش و فعالیت های ایشان در زمینه مطالعات قرآنی معاصر را باز گو کرده است. حاصل بررسی نشان می دهد که آیت الله مکارم از عالمان بزرگ و برجسته تفسیری سده اخیر است و آثار تفسیری و قرآنی ایشان، مد نظر اقشار گوناگون جامعه بوده و تأثیر بسزایی در فعالیت ها و پژوهش های قرآنی دوره حاضر داشته است. ایشان به هر دو سبک تفسیر «ترتیبی» و «موضوعی» قرآن را تفسیر کرده است. آثار تفسیری ایشان دارای انسجام ساختاری و جهت گیری هدایتی و تربیتی است. از ویژگی کار تفسیری ایشان روزآمدی و اتکا بر معیارهای معتبر در تفسیر آیات علمی، احیای روش مفسران قدیم شیعه، برخورداری از سبک معقول در پردازش محتوایی آیات، و اتکا به روش تفسیر اجتهادی قرآن است.
حجم آثار علمی اثرگذار حوزه علمیه قم در زمینه علوم قرآن در سده اخیر(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
قرآن شناخت سال ۱۷ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۲)
91 - 110
حوزه های تخصصی:
«علوم قرآن» دانشی است که عوارض ذاتی و اختصاصی قرآن را بررسی می کند. در این مقاله آثار علمی اثرگذار حوزه علمیه قم در زمینه علوم قرآن در سده چهاردهم شمسی با روش توصیفی تحلیلی معرفی و بررسی شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که اندیشمندان و دانشوران حوزه علمیه قم در سده اخیر، به ویژه بعد از انقلاب اسلامی ایران، پژوهش های شایان توجهی را در موضوعات و مباحث علوم قرآن رقم زده اند. این آثار را می توان به چهار دسته تقسیم کرد: 1. تحقیقات اندیشمندان دانش های اصول، فقه و کلام در ارتباط با مسائل مرتبط با علوم قرآن؛
2. مباحث علوم قرآنی موجود در مقدمه برخی از تفاسیر یا در لابه لای مطالب تفسیری آنها، مانند مقدمه تفسیر المیزان و مقدمه تفسیر تسنیم و نیز برخی مطالب درون این دو تفسیر؛ 3. کتاب های مستقل مشتمل بر مباحث اساسی یا مهم علوم قرآن. از این دسته، کتاب های قرآن در اسلام، التمهید فی علوم القرآن، قرآن شناسی، مدخل التفسیر، تاریخ و علوم قرآن، آراء حول القرآن و القرآن الکریم و روایات المدرستین را باید یاد کرد؛ 4. تک نگاری های خاص یا موضوعی در زمینه علوم قرآن. کتاب های المفسرون حیاتهم و منهجهم، روش شناسی تفسیر قرآن، مکاتب تفسیری، تاریخ تفسیر قرآن، آسیب شناسی جریان های تفسیری را در این دسته می توان قرار داد.
شخصیت های تفسیری حوزه علمیه قم در سده اخیر(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
قرآن شناخت سال ۱۷ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۲)
263 - 295
حوزه های تخصصی:
این مقاله به معرفی شخصیت های مهم تفسیری حوزه علمیه قم در سده چهاردهم شمسی با هدف شناساندن چهره علمی و آثارشان و ترویج دستاوردهای تفسیری حوزه قم در سده اخیر می پردازد. پژوهش با شیوه مطالعه کتابخانه ای و روش توصیفی تاریخی انجام شده و دامنه آن محدود به افرادی است که طی صد سال اخیر تحصیلات تفسیری آنها در حوزه علمیه قم بوده یا با اقامت در این حوزه، به تدریس یا نگارش تفسیر پرداخته اند، جز پنج تن از مفسران (علامه طباطبائی، آیت الله جوادی، آیت الله مصباح، آیت الله سبحانی و آیت الله مکارم) که شخصیت و آثار هر یک از این بزرگواران در مقالات دیگری مستقلا معرفی شده است. حاصل بررسی نشان می دهد که طی سده اخیر در حوزه علیمه قم، دانشمندان فاضل زیادی در دانش تفسیر پرورش یافته و با تولید حجم گسترده ای از آثار تفسیری فاخر، کارنامه افتخارآمیزی را برای حوزه قم در سده چهاردهم رقم زده اند که می تواند برای نسل فعلی حوزه و آینده سرمشق خوبی باشد.
بازکاوی مفهوم «قانتات» در آیه« فَالصّاَلِحَتُ، قَانِتَاتٌ ... » (نساء، 34) (از دیدگاه مفسران و زنان اندیشمند)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آیه 34 سوره نساء یکی از آیات چالشی در حوزه مباحث زنان و خانواده است. چالش بخش میانی آیه، مرتبط با مفهوم واژه " قانتات" است که باتوجه به معنای اصیل لغوی و کاربرد قرآنی قنوت، پذیرش دیدگاه های گوناگون مطروحه از سوی بیشتر مفسران فریقین دشواری است. از سویی زنان نواندیشان مسلمان در دوره معاصر دیدگاههای سنتی را برنتافته، به بازاندیشی معنای " قانتات" پرداخته و نظریه متفاوتی را ارائه نمودهاند. پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی سامان یافته است. بررسی پیشینه موضوع، ارائه تحقیق جامع و مستقلی را دراین رابطه نشان نمی دهد. نتیجه، بیانگر آن است که دیدگاههای مفسرانی که با تعابیری مانند: «مطیعات، مطیعات لله، مطیعاتٌ للّه فی أزواجهن، مطیعاتٌ للّه تعالی قائماتٌ بحقوق الأزواج، مطیعاتٌ لأزواج، مطیعاتٌ لله و لأزواجهن، مطیعاتٌ للّه قائماتٌ بما یجب علیهن من حقوق اللّه و حقوق أزواجهن» و مشابه آنها مقصود از " قانتات " را ارائه نموده اند از دقّت لازم برخوردار نیست؛ چرا که معنای دقیق لغوی یا کاربرد قرآنی "قنوت" یا هر دو را با هم موردتوجه قرار نداده اند. گرچه مفسران معدودی هرچند با تعابیر نه چندان کامل مقصود درست و دقیق از قانتات را بیان کرده اند. علاوه برآن نگارنده دیدگاه خود را با تبیینی جامع و دقیق از واژه قانتات ارائه نموده است.
روش های تدریس و آموزش تفسیر قرآن در حوزه علمیه قم در سده اخیر(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
قرآن شناخت سال ۱۷ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۲)
155 - 172
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی شیوه های تدریس تفسیر قرآن مدرسان حوزه علمیه قم در سده چهاردهم شمسی می پردازد و هدفش استفاده از تجارب گذشته برای آموزش بهتر تفسیر قرآن در آینده است. شیوه مطالعه، کتابخانه ای و گاهی مشاهدات میدانی، و روش حل مسئله توصیفی تحلیلی بوده است. یافته های بررسی نشان می دهد که با توجه به اختلاف سطوح تحصیلی و تفاوت سبک ارائه تفسیر، در سده اخیر سه روش تدریس تفسیر در حوزه علمیه قم رایج بوده است: روش غیرفعال، نیمه فعال و فعال. روش غالب تدریس تفسیر در حوزه علیمه قم، روش غیرفعال با شیوه توضیح و سخنرانی بوده است. تدریس تفسیر به روش نیمه فعال که با مشارکت دادن بخشی از فراگیران در فرایند آموزش همراه است، در رتبه بعدی قرار دارد. گونه سوم، یعنی روش فعال در آموزش تفسیر، در طول سده کمتر مورد اهتمام مدرسان حوزه علمیه قم بوده و بیشتر در دو دهه پایانی این سده و در مراکز تخصصی به کار گرفته شده است. روش فعال به دو شیوه پرسش و پاسخ و مشارکت دادن فراگیران در بحث و ترغیب به ارائه کنفرانس یا به شیوه حل مسئله توسط فراگیران با راهنمایی استاد اجرا شده است.
واکاوی زبان چند وجهی قرآن درگزاره های تمثیلی
حوزه های تخصصی:
شماری از آیات قرآن، مشتمل برگزاره ها ی تمثیلی است و به جهت ارائه شدن تفسیر متقن، صحیح و جامعی از متن قرآن، ضروری می نماید، مفسران، در راستای دستیابی به مقاصد آیات از نوع زبان این گزاره ها مطلع شوند و مکتب خویش را نسبت به نظرات «زبان شناسی»روشن کنند. این تحقیق با روش توصیفی تحلیلی بر اساس داده ها و اطلاعات کتابخانه ای به ویژه بهره جستن از کتب ادبی، بلاغی، تفاسیر متقدمین و متأخرین نگاشته شده است و یافته های حاصل از آن عبارتند از: تک وجهی نبودن زبان قرآن در بیان گزاره های تمثیلی و چندوجهی و ذوجهات بودن آن؛ به گونه ای که حقایق قرآن در قالبی ادبی و هنری به زبان تمثیلی و به صورت معرفت بخش و واقع گرا بیان شده است و از طریق کاربست این گزاره های تمثیلی، در عین تفهیم معنای سطحی و ظاهری گزاره ها، همزمان معنای عمیق، باطنی و واقعی ورای ظواهر کلام نیز القا می شود و تخیّل، توهّم و کذب در آن راه ندارد. زبان مقدس آن، زبان اصلاح گر باورهای درونی در اعتقاداتی همچون شرک، نفاق و دنیاگرایی است؛ و زبان اصلاح گر رفتارهای اجتماعی در اموری از قبیل نقض عهد و انفاق نامطلوب است؛ همچنین چند نوع دیگر از کاربست آن را در امور ذیل می توان برشمرد: زبان هدایتگری، حقیقت گرا، آینده نگری، عبرت گیری و معرفت بخشی عینی شناختاری؛
حاکمیت دینی در اندیشه و آثار تفسیری عالمان حوزه علمیه قم در سده اخیر(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
قرآن شناخت سال ۱۷ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۲)
111 - 132
حوزه های تخصصی:
این مقاله با روش توصیفی تحلیلی اندیشه و رهاورد نفسیری عالمان اسلامی معاصر حوزه علمیه قم (سده چهاردهم شمسی) در موضوع «حاکمیت دینی» را بررسی کرده است. هدف پژوهش حاضر تبیین حاکمیت دینی در اندیشه و آثار تفسیری این اندیشوران و بیان موضع آنان در این باره است. بدین منظور به بازیابی، تحلیل و تبیین دستاوردهای تفسیری این متفکران ذیل شاخص های شش گانه حاکمیت دینی پرداخته است: 1. حاکمیت دینی به مثابه حاکمیت عدالت و ارزش ها؛
2. پیوستگی دین و سیاست؛ 3. ضرورت حکومت؛ 4. مشروعیت حکومت؛ 5. مردمی بودن حکومت؛ 6. ساختار حکومت. یافته های پژوهش نشان می دهد که حاصل اندیشه ورزی عالمان اسلامی معاصر حوزه علمیه قم در تفسیر آیات مربوط به حاکمیت دینی، دارای دو وجه ایجابی و سلبی است. در وجه سلبی رهاورد تفسیری این اندیشمندان عبارت است از: مناقشه و نقد و نفی مشروعیت نظام سیاسی و بنیان های حاکمیت طاغوتی؛ و در وجه ایجابی دستاورد تفسیری این اندیشوران عبارت است از: تبیین مؤلفه های حاکمیت دینی و الهی و تشریح ابعاد آن، به ویژه در عصر غیبت معصوم (ع)
مفسران برجسته سده اخیر حوزه علمیه قم؛ علامه سیدمحمدحسین طباطبائی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
قرآن شناخت سال ۱۷ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۲)
173 - 192
حوزه های تخصصی:
علامه طباطبائی، عالم نام آور حوزه علمیه قم، از بزرگ ترین اندیشمندان و مفسران جهان اسلام در سده اخیر است. این مقاله به روش توصیفی تحلیلی نقش ایشان را در حوزه علمیه قم به مثابه مفسری برجسته بررسی کرده است. احیای تفسیر و فرهنگ قرآن و مقابله با فرهنگ های مهاجم، پاسخ گویی به نیازهای زمان با قرآن، مبارزه با جریان های انحرافی در تفسیر، و ترویج و تحکیم «تفسیر قرآن به قرآن» از مهم ترین خدمات ارزشمند علامه در حوزه علمیه قم است. روش تفسیری نویسنده در «المیزان فی تفسیر القرآن» ویژگی هایی دارد که به نام ایشان در حوزه علمیه قم ثبت و از آنجا در جهان اسلام منتشر شده است. استفاده کم نظیر از سیاق و سایر آیات، تکیه ویژه بر محکمات، تفسیر غایت محور و توحیدبنیان، دسته بندی بدیع موضوعات قرآن و عنایت خاص به احادیث اهل بیت (ع) از جمله این ویژگی هاست.
مفسران برجسته حوزه علمیه قم در سده اخیر؛ علامه مصباح یزدی و تفسیر موضوعی نظام مند قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
قرآن شناخت سال ۱۷ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۲)
193 - 208
حوزه های تخصصی:
آیت الله محمدتقی مصباح یزدی از عالمان برجسته پرورش یافته در دامان حوزه علمیه قم در سده اخیر است که در عرصه های مختلف علوم اسلامی، ازجمله دانش تفسیر قرآن، نظریه پرداز و دارای آثار گران سنگ علمی است. این مقاله با روش توصیفی تحلیلی، شخصیت تفسیری آن عالم فرزانه را مورد بررسی قرار می دهد. یافته های پژوهش نشان می دهد که آیت الله مصباح مبتکر مدل تفسیر موضوعی نظام مند قرآن است. ویژگی این مدل ابتکاری تفسیر موضوعی، کل نگری و فراگیری حداکثری نسبت به موضوعات مرتبط با قرآن، مطابقت داشتن با کل نظامات اعتقادی، اخلاقی و اجتماعی اسلام، معطوف بودن به علوم اسلامی و انسانی و ناظربودن به چالش ها و شبهات روز است. نظریه پردازی در تفسیر قرآن، نگرش سیستمی به آموزه های قرآن و نگاه منظومه ای به عرضه موضوعی معارف آن، از دیگر ویژگی های شخصیت تفسیری استاد مصباح است. آثار تفسیری ایشان کل منظومه اندیشه اسلامی قرآن بنیان را در چهارحوزه مسائل بنیادین الهیاتی، مبادی نظامات اخلاقی و اجتماعی، مسائل نظامات اخلاقی و اجتماعی و احکام عبادی و فردی منعکس می کند.
واکاوی معنای آیات«...أَلاَّ تُکَلِّمَ النَّاسَ ثَلاثَهَ أَیَّامٍ إِلاَّ رَمْزا...» و «..أَلاَّ تُکَلِّمَ النَّاسَ ثَلاثَ لَیالٍ سَوِیًّا» در تفاسیر و ترجمه های فارسی و لاتین بر اساس مطالعه تاریخی تطبیقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مفسران و در پیِ ایشان، مترجمان، در معنای دو مفهوم «أَلاَّ تُکَلِّمَ» و «سَوِیًّا» از آیه ی 41 سوره ی آل عمران و آیه 10 سوره مریم - که در مورد بشارت حضرت زکریا به حضرت یحیی و واکنش ایشان به این بشارت است - اختلاف دیدگاه دارند. سیر تاریخی تفسیر دو آیه ی مورد بحث، نشان می دهد که مفسران عبارت «أَلاَّ تُکَلِّمَ» را دو گونه تفسیر کرده اند؛ یکی عدم قدرت زکریا در سخن گفتن و دیگری اختیاری بودنِ سخن نگفتن زکریا؛ و در مواردی یک مفسر از دو آیه، دو تفسیر مختلف ارائه داده است. در مورد واژه ی «سَوِیًّا» نیز گاهی آن را حال برای فاعل «أَلاَّ تُکَلِّمَ» و گاهی نیز صفت برای «لَیالٍ» عنوان نموده اند. روایات متعدی نیز در این زمینه وارد شده که از نظر سند مشکل دارند. اختلاف نظر مفسران بر ترجمه های فارسی و لاتین این عبارات تاثیر گذاشته و سبب پیدایش ترجمه هایی مختلف گردیده است. از طرف دیگر این موضوع در عهد جدید نیز آمده است که می تواند مؤید برخی دیدگاه ها باشد. این پژوهش با روش کتابخانه ای و رویکرد تاریخی تطبیقی برای رسیدن به معنای صواب از عبارات مذکور صورت پذیرفته است. نتایج حکایت از عدم توانایی حضرت زکریا در سخن گفتن دارد.
مکاتب تفسیری رایج در حوزه علمیه قم در سده اخیر(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
در دانش تفسیر قرآن، همانند برخی از دانش های دیگر، در طول زمان مکاتب مختلفی پدید آمده است. روش ها و آثار تفسیری مفسران حوزه علمیه قم در سده اخیر نیز قابل ارجاع به مکاتب تفسیری مختلفی است. این مقاله با رویکرد تاریخی و روش توصیفی تحلیلی می کوشد با شناسایی تفاسیر مهم و قابل اعتنای عالمان حوزه علمیه قم در سده اخیر و کشف و تحلیل روش و اصول تفسیری به کاررفته در آنها، مکتب تفسیری مورد اتّباع هر یک از آنان را مشخص و به معرفی و تحلیل آن بپردازد. حاصل پژوهش نشان می دهد که مفسران سده اخیر حوزه علمیه قم تابع سه مکتب تفسیری مختلف بوده اند: 1. مکتب تفسیری اجتهادی قرآن به قرآن به دو شکل افراطی و اعتدالی؛ 2. مکتب تفسیری اجتهادی روایی؛ 3. مکتب تفسیری اجتهادی نسبتاً جامع.
مفسران برجسته حوزه علمیه قم در سده اخیر؛ آیت الله جوادی آملی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
قرآن شناخت سال ۱۷ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۲)
209 - 230
حوزه های تخصصی:
این مقاله با روش توصیفی تحلیلی به شخصیت، مکتب و آثار تفسیری آیت الله عبدالله جوادی آملی از مفسران بنام حوزه علمیه قم در سده چهاردهم شمسی می پردازد. مقاله با کاویدن جنبه های مختلف مکتب تفسیری ایشان از طریق تحلیل مبانی، قواعد، روش و منابع تفسیری و بیان ویژگی های کتاب تسنیم، اثر مهم تفسیری وی، جایگاه و منزلت تفسیری او را در میان مفسران سده اخیر نشان می دهد و تأثیر علمی او را در زمینه تفسیر بر نسل فعلی حوزویان و طالبان معارف قرآن اجمالا می نمایاند. یافته های پژوهش نشان می دهد که استاد آیت الله جوادی آملی ضمن تسلط بر علوم عقلی و نقلی، یکی از مفسران برجسته و توفیقمند معاصر حوزه قم است که با تأسی به سیره علامه طباطبائی در جهت مهجوریت زدائی از ساحت قرآن، با برگزاری درس تفسیر قرآن و ارائه نوآوری هایی در عرصه مبانی و روش تفسیر و نیز در برداشت های متقن و بدیع از محتوای آیات همراه با بیان اشارات و لطایف قرآن، معارف و آموزه های این کتاب الهی را به نحو احسن به جامعه علمی عرضه کرده است. خلق تفسیر عظیم تسنیم با ویژگی های ممتاز و مجلدات پرتعداد و تفسیر موضوعی قرآن شاهدی بر این حقیقت و نمایانگر خلاقیت های علمی استاد و آئینه شخصیت و مقام او در این زمینه است.
دانشوران علوم قرآنی سده اخیر حوزه علمیه قم(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
قرآن شناخت سال ۱۷ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۲)
313 - 348
حوزه های تخصصی:
حوزه علمیه قم عالمان زیادی را در رشته های مختلف علوم اسلامی، ازجمله علوم قرآن، در سده چهاردهم هجری شمسی پرورش داده است. این مقاله با روش توصیفی تحلیلی درصدد معرفی شخصیت های مهم علوم قرآنی حوزه علمیه قم در این سده و آثار پژوهشی آنها با هدف آشنایی بیشتر قرآن پژوهان با مفاخر علمی و ترویج دستاوردهای علوم قرآنی این حوزه علمی است. البته از این میان آیت الله معرفت به دلیل معرفی در مقاله ای مستقل، استثنا شده است. یافته های این بررسی نشان می دهد که طی سده اخیر، به ویژه سه دهه آخر این سده، در حوزه علمیه قم تعداد زیادی از اندیشوران فاضل در دانش علوم قرآن پرورش یافته اند که می توانند الگوی نسل فعلی و آینده حوزه ها در زمینه اندیشه ورزی و دانش اندوزی باشند. همچنین این دانشوران آثار علمی و پژوهشی فاخری را در موضوعات مختلف علوم قرآنی خلق کرده اند که دستاورد علمی افتخارآمیزی برای حوزه علمیه قم و میراثی ماندگار برای استفاده جامعه علمی ایران و جهان است.