فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۷٬۲۰۸ مورد.
منبع:
مطالعات تفسیر تطبیقی سال ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۷
192 - 211
حوزههای تخصصی:
تفسیر مقاصدی یا تفسیر با رویکرد مقصدشناسانه، رویکردی نوین در عرصه مطالعات تفسیری است که به موازات دغدغه مندی برای پاسخگویی به نیازهای روز، بر توجه به قصد مؤلف به عنوان یکی از مهم ترین ارکان فهم نص دینی نیز تأکید دارد. ضرورت توجه به این مسئله آنجا رخ می نماید که علی رغم قدمت و تراکم سنت تفسیری مبتنی بر قصدی بودن معنا، بسیاری از نظریه های تفسیری نو ظهور، با محوریت قصد مؤلف مخالفت جدی نموده و بر استقلال متن و معنای آن از مؤلف اصرار می ورزند. در دوران معاصر، امام خمینی و علامه طباطبایی دو تن از مفسران و اندیشمندانی هستند که به صورت ویژه و متمایز رویکرد مقاصدی در فهم دین و به ویژه قرآن کریم را مورد توجه قرار داده و بر لزوم بازگشت به این اصل مهم تأکید نموده اند. نویسندگان این مقاله در صدد آن اند تا با روش توصیفی - تحلیلی، ضمن بازخوانی آراء تفسیری این دو اندیشمند معاصر و مطالعه تطبیقی آن، مهم ترین نمودهای تسری رویکرد مقاصدی در اندیشه های تفسیری ایشان را موردبررسی و تحلیل قرار دهند. مبتنی بر نتایج این پژوهش، مهم ترین بازتاب رویکرد مقاصدی در تفسیر را می توان در توجه این دو مفسر به تفسیر آیات قرآن بر اساس غرض کلی قرآن کریم مشاهده نمود. مبتنی بر این رویکرد، توجه به غرض کلی هر سوره از قرآن کریم و پی جویی غرض در هر سیاق، به مثابه روش فهم آیات قرآن کریم، به موازات برداشت استقلالی خارج از سیاق از آیات در پرتو غرض کلی امری مشروع تلقی می گردد.
بررسی انتساب صفات تعدّی و ظلم به خداوند از منظر مفسّران با تکیه بر دیدگاه طبرسی و فخر رازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیر تطبیقی سال ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۷
212 - 237
حوزههای تخصصی:
برخی از اوصافی که در قرآن کریم به خداوند نسبت داده شده است، زمینه انتساب ظلم و تعدّی به ساحت قدسی پروردگار را فراهم می کند که از آن جمله می توان به اِستهزاء الهی، مکر، کید، اِضلال و اِمداد در طغیان اشاره کرد. این نوع صفات اگر به معنای ظاهری آن حمل شود، منجر به وجود نقص برای خداوند می گردد. مقاله حاضر با هدف روشن نمودن مراد از آن صفات ازنظر مفسّران، با تکیه بر دیدگاه طبرسی و فخر رازی نگاشته شده است. روش مقاله، توصیفی- تحلیلی است و بر اساس یافته های تحقیق، می توان کاربرد واژه استهزاء برای خداوند را از باب مُشاکله برشمرد و مقصود از آن را کیفر و مجازات مسخره کنندگان، تحقیر جایگاه و شأن آن ها، سلب توفیق و تأیید الهی به شمار آورد. مکر و کید خداوند از باب مُزاوجت کلام به کاررفته و آن تدبیری دقیق، حساب شده و عادلانه در عقوبت دشمنان خداوند است که مکر شوندگان از آن آگاهی ندارند. همچنین این نوع مکر و کید را می توان نوعی مهلت دادن و استدراج دانست. خداوند اضلال ابتدایی ندارد؛ ازاین رو اضلال الهی، نوعی مجازات است که بعد از کفران و عصیان محقق می شود. آنگاه که فردی خودش گمراهی را بخواهد و در آن پیش رود، خداوند او را وانهاده و هدایت نمی کند و همین هدایت نکردن، خودْ نوعی گمراهی است. امداد در طغیان را نیز می توان نوعی مهلت دادن و استدراج دانست و این بدترین عذاب الهی است که در آیات متعدّد و روایات معتبر، از آن به واگذاشتن انسان تعبیر شده است.
بازشناسی مفاهیم نمادین عدد چهل در فرهنگ دینی و اسلامی و تطبیق آنها با اربعین امام حسین (ع)
منبع:
تفسیرپژوهی سال ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۱
77 - 108
حوزههای تخصصی:
عدد چهل(اربعین) در فرهنگ دینی و اسلامی، گستره معنایی وسیعی دارد. مفاهیم خاص این عدد از گذشته نزد پیروان ادیان توحیدی وجود داشته و در فرهنگ اسلامی به صورتی خاصّ گسترش یافته است و در نهایت، در رابطه با قیام امام حسین(ع) به اوج خود رسیده و بار عاطفی ویژه ای پیدا کرده و بر قداستش افزوده شده است؛ به گونه ای که در حال حاضر، اربعین حسینی، نقطه عطفی در جهان اسلام به ویژه جهان تشیع به شمار می رود و مفهوم این عدد را با انقلابی مواجه کرده است. پژوهش حاضر با کاربست روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و استنادی و با استفاده از روش تجزیه و تحلیل محتوایی کیفی (توصیفی-تحلیلی) در صدد بررسی مفاهیم نمادین عددِ «چهل» (اربعین) در طول تاریخ با تأکید بر مفهوم این واژه در ارتباط با نهضت امام حسین(ع) است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که اربعین نماد انتظار، آمادگی، آزمایش، تنبیه، مظهر کمال هر چیز و هر کاری است. اربعین حسینی و تأکید بر آن، ارتباط وثیق و محکمی با سابقه این عدد به عنوان نماد تکامل و بلوغ دارد. در این روز، مأموریت امام حسین(ع) و اهل حرم او در کربلا، کوفه و شام به کمال رسیده و آنان پس از سپری کردن حوادث تلخ و پشت سرگذاشتن وقایع سخت و دردناک، رسالت خود را در ارتباط با زنده نگه داشتن دین الهی به پایان رسانده اند. اربعین در ارتباط با شهادت امام حسین(ع) نیز نماد کمال، بلوغ و رشد است. مفهوم نمادین آزمایش و تنبیه در اربعین حسینی در رابطه با افراد غافل و بی توجه به قیام سیدالشهداء(ع) مشهود است.
تفسیر تنزیلی، به مثابه تفسیر فرهنگی قرآن (با محوریت آثار عبدالکریم بهجت پور)
منبع:
تفسیرپژوهی سال ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۱
301 - 342
حوزههای تخصصی:
نزول قرآن تدریجی است و در این نزول تدریجی، پیامبر(ص) توانست یک جامعه ابتدایی را از سطح فرهنگی پایین، به امّتی با آن حد از تعالی فرهنگی برساند که پرچمدار ندای توحید، اخلاق و انسانیت در سراسر جهان باشد، اما روش مطالعه و فهم قرآن کریم برای دست یابی به عناصر فرهنگی و فرایند تحول فرهنگی قرآن کدام است؟ مسأله اصلی این مقاله دستیابی به «روش مطالعه فرهنگی قرآن» است که به نظر نویسنده «تفسیر تنزیلی» روش مناسب برای این سنخ مطالعه را در اختیار ما می گذارد. البته از آنجا که تمرکز بر آرای یک مفسر تنزیلی، مسیر مشخص و عناصر منسجم تری را برای تأمین این امر در اختیار می گذارد، این تحقیق بر اساس آثار عبدالکریم بهجت پور صورت می گیرد. روش انجام این تحقیق روش اجتهادی است. روش اجتهادی، روش معتبر و معهودی است که صدها سال است برای رجوع به منابع دینی مورد استفاده و سفارش اندیشمندان و مفسّران اسلامی است. در این روش عناصر عقلی، عقلایی، نقلی، تاریخی و کلامی به تناسب مسأله تحقیق مورد استفاده قرار می گیرد. بنابراین، این تحقیق، از تحلیل های عقلی، عقلایی و ... ، به فراخور نیاز بهره خواهد برد. از یافته های این تحقیق، می توان به اثبات هویت روشی تفسیر تنزیلی و کشف دستاوردهای روشی (راهکارهای تعمیق و توسعه فهم قرآن، مراحل روش تحول فرهنگی قرآن، تشکیل شبکه مسائل قرآن، ورود قرآن به صحنه عمل، راهکار شناسایی و حل آسیب های فرهنگی) و محتوایی (دوره های تحولی جامعه نبوی، توسعه هدف گذاری کشف مرادهای خداوند، فهم دقیق تر واژگان قرآنی) این سنخ تفسیر اشاره کرد.
واکاوی تفسیری آیه 16 نساء با رویکرد انتقادی متمرکز بر سیاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیر تطبیقی سال ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۷
146 - 167
حوزههای تخصصی:
ازجمله مقوله های مهم در ساحت تفسیر قرآن، مداقه در نظرات تفسیری و واکاوی دلایل مفسران در اقناع سازی پرسش های مطرح پیرامون آیات است. آیه 16 سوره نساء ازجمله آیاتی است که نظرات مختلف تفسیری و پرسش های فراوانی راجع به نسخ یا عدم نسخ آیه، موضوع آیه و مشمولان آیه را به خود اختصاص داده است و نقدهای بسیار به دلایل و نظرات گفته شده وارد است؛ ازاین رو، پژوهش حاضر به روش توصیفی تحلیلی و با بررسی لغوی و اهتمام به سیاق آیات و پیوند معنایی آیه با آیات طرفین خود ضمن تشریح ضعف و کاستی های تفسیری موجود، سعی در تبیین دیدگاه جدید نموده است. نتیجه حاصل آنکه، آیه 16 در اتصال به آیه قبل و بعد خود در پی تبیین احکام مربوط به خانواده اسلامی و جهت تطهیر بیوت از خیانت، آلودگی و اختلاط ارحام پس از آیات ارث و دیگر احکام آمده است؛ بنابراین آیه مربوط به مرد و زنی از خانواده اسلامی است که به سمت خیانت جنسی به یکدیگر بروند؛ توجه به این امر و دقت در کاربست لغات، رویکردی غیر ازنظر مشهور مفسران را افاده می کند. در این رویکرد، هیچ نسخی در این آیه و آیه قبلش اتفاق نیفتاده است.
ارزیابی نظریات رایج تفسیری پیرامون ارتباط شرط و جزا در آیه سوم سوره نساء؛ با تأکید بر انسجام، نظم شبکه ای و فرا عصری بودن متن
منبع:
تفسیرپژوهی سال ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۱
41 - 75
حوزههای تخصصی:
آیه سوم سوره نساء تنها آیه ای از قرآن است که چندهمسری را مجاز می داند. مشکلی که در فهم این آیه وجود دارد، این است که ابتدای آیه، درباره یتیمان و ادامه آن مربوط به جواز چندهمسری است و این دو موضوع با هم ناسازگارند. به عنوان یک ایراد کلی بر فهم مفسران می توان گفت: در نظریات رایج تفسیری شیعه و سنی و همچنین نظریات جدیدی که گستره جواز چندهمسری را محدود به ازدواج با مادران یتیمان می دانند، این آیه به گونه ای فهمیده شده است که در حکم به دست آمده برای چندهمسری، شرطِ «وَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تُقْسِطُواْ فِی الْیَتَامَى» نادیده گرفته شده است. در این مقاله، با در نظر گرفتن قرآن به عنوان یک متن منسجم و دارای نظم شبکه ای و با تمرکز بر ارتباط مضمونی و مفهومی آیات 3 و 127 سوره نساء، برای این آیات ترجمه و تفسیری ارائه شده است که هم ناهماهنگی ابتدا و ادامه آیه سوم را برطرف می کند و هم دامنه جواز چندهمسری را بسیار محدود می سازد. اگر بپذیریم که ابتدا آیه 127 و سپس آیه 3 نازل شده است و زنانی که در آیه 3 درباره آنان حکمی داده شده، همان زنانی هستند که در آیه 127 معرفی شده اند، حکم چندهمسری در قرآن، فقط منحصر به ازدواج یک مرد با مادرِ یتیمانی می شود که آن مرد از قبل سرپرستی امور مالی آن کودکان یتیم را بر عهده گرفته باشد؛ مادرانی که توانایی مدیریت امور مالی کودکان یتیم خود را نداشته و مسئولیت امور مالی فرزندانشان را به آن مرد سپرده اند.
بررسی رویکرد قرآن کریم نسبت به اثرگذاری «امید» در سه حوزه «ایجاد»، «استمرار» و «کیفیت» اعمال
منبع:
مطالعات تفسیری آلاءالرحمن سال ۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷
69 - 98
حوزههای تخصصی:
دانشمندان حوزه انسان شناسی، امید را یکی از عوامل اساسی در تحول، انگیزش و کنش های انسانی می دانند. پژوهش حاضر، با تأکید بر اهمیت امید و تأثیر آن بر رفتار فردی و اجتماعی، به بررسی نقش این عنصر بنیادین در سه حوزه «ایجاد»، «استمرار» و «کیفیت» اعمال از منظر قرآن کریم می پردازد. پرسش اساسی این تحقیق آن است که قرآن کریم چه رویکردی نسبت به تأثیرگذاری امید در این حوزه ها دارد؟ روش این پژوهش، مطالعه تحلیلی و تطبیقی منابع تفسیری و پژوهش های پیشین است. نتایج حاصل نشان می دهد که ۱. از منظر قرآن کریم، امید تأثیرات مثبت و سازنده ای بر رفتار و عملکرد انسان دارد؛ ۲. حوزه تأثیرگذاری امید بر اعمال انسانی را می توان در سه بُعد اصلی دسته بندی کرد: ایجاد، استمرار و کیفیت اعمال. این تحقیق می کوشد با بهره گیری از آموزه های قرآنی، درک روشن تری از جایگاه امید در سازوکارهای رفتاری انسان ارائه دهد.
تحلیل تطبیقی مواجهه ی مؤلفان تفاسیر روایی شیعه با مسئله نسخ آیات صلح با آیات قتال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیر تطبیقی سال ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۷
56 - 77
حوزههای تخصصی:
باور برخی از مؤلفان آثار در زمینه ی مکاتب و جریان های تفسیری بر آن است که مؤلفان تفاسیر روایی بدون هیچ اجتهادی صرفاً به گردآوری روایات که غالباً به طور مستقیم به بخشی از الفاظ و عبارات آیات اشاره دارد پرداخته اند. برخلاف این باور، شواهد نشان می دهد که مؤلفان این تفاسیر به منظور کشف مراد آیات، دست کم در دو مقوله گزینش منابع و روایات اجتهاد کرده اند. در همین راستا، این پژوهش می کوشد با روش توصیفی- تحلیلی از طریق تطبیق تفاسیر روایی شیعی معروف به تبیین مصادیق اجتهادورزیِ مؤلفان آنها در مبحث نسخ آیات صلح با آیات قتال و بررسی عوامل اثرگذار بر آن بپردازد. ره آورد این تحقیق حاکی از آن است که این تفاسیر در مواردی از قبیل پرداختن یا نپرداختن به مقوله ی نسخ آیات صلح با آیات قتال، میزان پرداختن به این مبحث، ذکر یا عدم ذکر روایات متعارض و ارزیابی یا عدم ارزیابی روایات از سوی مفسر، متمایز از یکدیگر هستند. تفاوت در روش تفسیری مفسر، گزینش منبع از سوی مفسر و توجه به سیر کم شمردن موارد وقوع نسخ در تألیفات اسلامی در گذر زمان، از مهم ترین عوامل اثرگذار بر این تمایز عملکرد است. نمایان ساختن وجه تمایز تفاسیر روایی شیعه در مبحث نسخ آیات صلح با آیات قتال به عنوان مصداقی از مصادیق اجتهادورزی در تألیف تفاسیر روایی شیعه، اثرپذیری تفاسیر شیعی از منابع و مراجع اهل سنت در مقوله ی یادشده و تضعیف دیدگاه آقابزرگ طهرانی درباره ی تعیین مؤلف تفسیر قمی، از جمله یافته های این پژوهش است.
تحلیل شبهه تأثیر پذیری قرآن از فرهنگ زمانه از منظر مفسران با تاکید بر موضوع هفت آسمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیر تطبیقی سال ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۷
78 - 99
حوزههای تخصصی:
شبهه تأثیرپذیری قرآن از اشخاص و فرهنگ زمانه، قدمتی به درازای عصر نزول آن دارد، در پاره ای از آیات قرآن تصریح گردیده که رسول خدا متهم می شد به این که قرآن محصول ارتباط و تعامل وی با افراد خاصی است و نه وحی الهی و آسمانی. وحیانی بودن الفاظ قرآن کریم از یک سو و بهره گیری از مؤلفه های فرهنگ زمانه در بسیاری از آیات آن از سوی دیگر، همچنین طرح این شبهه از سوی محافل روشنفکری به جهت کم ارزش جلوه دادن قرآن کریم از سوی سوم، ضرورت تبیین و تحلیل شبهه تأثیرپذیری قرآن از فرهنگ عصر نزول را در ابعاد مختلف دوچندان می نماید. مسئله اصلی پژوهش حاضر بررسی انگاره و اقوال مفسران فریقین در باب شبهه یادشده است. در کنار دو دیدگاه اثبات و نفی کلیِ تأثیرپذیری و عدم تأثیرپذیری قرآن از فرهنگ عصر نزول، می توان از دیدگاه سومی سخن به میان آورد که بر این باور است قرآن، فرهنگ عصر نزول را غربالگری کرد و هر آنچه را در تناسب با آموزه های الهی بود، تأیید و تثبیت کرد و بر آنچه خارج از مدار دین تعریف می شد، خط بطلان کشید یا به تدریج آن را اصلاح نمود. برخی از نتایج پژوهش حاضر عبارت است از: 1. مُستظهَر نبودن ادعای تأثیرپذیری قرآن از فرهنگ زمانه از سوی مفسران اهل سنت به هیچ گونه دلیل عقلی و نقلی؛ 2. عدم صحت ادعای تطبیق آسمان های هفت گانه بر هیئت بطلمیوسی؛ زیرا قرآن هیچ گاه فلک هشتم و نهم هیئت بطلمیوسی را در عِداد آسمان ها به شمار نیاورده است. روش گردآوری داده ها در این پژوهش، کتابخانه ای است. نوشتار حاضر به روش توصیفی، تحلیلی و با استمداد از رهیافت درون دینی به نقد و تحلیل اقوال پاره ای از مفسران مبنی بر تأثیرپذیری قرآن از فرهنگ زمانه مبادرت ورزیده است.کلید واژه ها: فرهنگ زمانه، شبهه تاثیرپذیری، قرآن، هفت آسمان، مفسران فریقین
از اعلمیّت مطلق بشری تا مربیگری علی(ع) در تبیین آیات تربیتی با تاکید بر البرهان بحرانی
منبع:
تفسیرپژوهی سال ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۱
229 - 259
حوزههای تخصصی:
قرآن، کتاب هدایت است و آدمی با مراجعه به آن می تواند به اهداف هدایتی آن دست یابد؛ ولی از آنجا که قرآن، و جزئیات را به عهده پیامبر(ص) گذاشته، ضروری است که برای فهم عمیق قرآن، به احادیث ایشان مراجعه شود؛ ولی به جهت عمق نامحدود قرآن، پیامبر(ص)نمی توانستند همه ی آیات را با همه ی بطون آن تبیین کنند؛ لذا برخود لازم دانستند که در کنار قرآن، برای آیندگان، منبعی دیگر در اختیار قرار دهند تا مورد استفاده ی هدایتی قرار گیرد. براین اساس، مطابق حدیث ثقلین، اهل بیت(ع)را به عنوان بیان کننده ی قرآن، معرفی فرمودند. علی(ع) در میان اهل بیت(ع)، جایگاه ویژه ای دارد و پیامبر(ص) ایشان را اعلم صحابه در امور دینی و به همراه قرآن معرفی کرده است، و بزرگان صحابه نیز به این مطلب، اذعان دارند. پس با مراجعه به متون روایی و تفسیری، می توان تعالیم قرآنی و تفسیری ایشان را فرا گرفت و با وقوف به جایگاه تفسیری آن حضرت، خود را از تعالیم ایشان بهره مند ساخت.
یکی از اقسام بزرگ آیات قرآن و تعالیم پیامبر(ص)، مربوط به مباحث تربیتی است و از اهداف اوصیای آن حضرت نیز، رساندن جامعه به درجات متعالی اخلاقی بود. علی(ع)، گاهی با تفسیر آیات تربیتی، این مهم را انجام داده است که در این مقاله با تکیه بر روش توصیفی تحلیلی، به نمونه هایی از آنها مِثل یادآوری بازگشت اعمال به خود انسان، دوستی برای خدا و ویژگی دوستان خدا، تلاش برای تاویل به احسن کردن اعمال بد دیگران و... با تاکید بر البرهان بحرانی اشاره می گردد. نتیجه پژوهش، گویای آن است که علم به امور دینی؛ به خصوص، امور مرتبط با مسائل تربیتی، نقش مهمی در هدایتگری علی(ع) داشته است.
ضرورت اضطرار در فرایند رشد و تاب آوری انسان با نظر بر آیات قرآن کریم
منبع:
تفسیرپژوهی سال ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۱
205 - 228
حوزههای تخصصی:
از آنجایی که بین ادراکات و احساسات تاثیر و تاثر دو سویه وجود دارد، نوع نگاه و رویکرد انسان بر بحران ها و مسائل و معضلات مختلف، نقش بسزایی در تاب آوری و اضطراب و کنترل هیجانات خواهد داشت. قرآن کریم در چندین آیه این مهم را متذکر می شود که فرایند رشد انسان، مرتبط و بسته به مدل مواجه و تفسیر انسان بر بحران ها نهادینه شده است، اگر انسان بداند که در مسیر رشد باید ضرورتا اضطرار را تجربه کند، و بداند همانطور که دافع و رافع انسان از اضطرار، خداوند است، معطی اضطرار هم خداوند است و هر آنچه از خداوند صادر می شود، به سبب عینیت خداوند متعال با کمال، اضطرار جزء ضروروی کمال خواهد بود، به همین جهت انسان دیگر از رویارویی با بحران و گرفتگی ها پریشان نمی شود، بلکه خلاقانه به دنبال حل مساله می گردد تا رشد و تجربه جدیدی را در مسیر صعودی خویش بر اندیشه و شخصیت خویش طبع کند. از آنجایی که در حوزه فلسفه رنج، بالاترین نقش مدیریت هیجانات، به موطن آگاهی برمی گردد، بایسته است تا از هویت وحیانی، که بالاترین حقیقت مدل ارائه آگاهی را داراست، استمداد طلبید. در این نوشتار با روش تحلیلی و ابزار کتابخانه ی در صدد تاویل و تفسیر آیات قرآن در جهت تحقق آرامش و زبان شناسی بحران ها انسانی برآمده ایم.
بررسی تطبیقی دیدگاه زمخشری و آیت الله جوادی آملی در دلالت آیه4 سوره زمر بر نفی «تبنّی» و اثبات توحید ذاتی
منبع:
مطالعات تفسیری آلاءالرحمن سال ۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷
7 - 20
حوزههای تخصصی:
توحید، به عنوان اساسی ترین اصل و مبنای تعالیم الهی، دارای اقسام متعددی است که در میان آن ها، توحید ذاتی شالوده و بنیاد سایر اقسام و عالی ترین مرتبه توحید محسوب می شود. آیات مرتبط با توحید ذاتی ازجمله مباحث تأمل برانگیز و مورد اختلاف میان مفسران به شمار می آید. در این زمینه، این پرسش مطرح می شود که دیدگاه زمخشری و آیت الله جوادی آملی درباره دلالت آیه چهارم از سوره زمر: «لَوْ أَرَادَ اللَّهُ أَنْ یَتَّخِذَ وَلَدًا لَاصْطَفَىٰ مِمَّا یَخْلُقُ مَا یَشَاءُ ۚ سُبْحَانَهُ هُوَ اللَّهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ» بر نفی «تبنّی» و اثبات توحید ذاتی چیست؟ پژوهش حاضر، با روش تحلیلی تطبیقی، به بررسی دیدگاه های زمخشری و آیت الله جوادی آملی در این زمینه پرداخته است. نتیجه حاصل از این تحقیق آن است که آیت الله جوادی آملی، در رد نظریه تبنّی و امتناع آن که از سوی زمخشری نیز مورد توجه قرار گرفته است بر این باور است که مقوله اصطفاء و تبنّی از سوی خداوند، امری محال و در تعارض با وحدت ذاتی اوست؛ زیرا خداوند متعال واحدی بی همتاست که هیچ همتایی ندارد. وحدت ذاتی او، قاهریت بر هر گونه کثرت را دربر دارد؛ ازاین رو، هیچ موجودی شایستگی آن را ندارد که به فرزندخواندگی الهی منصوب شود تا کارها و نیازهای او را برطرف سازد.
تبیین نمونه هایی از ره آورد های استکبارستیزی در اندیشه قرآنی امام خامنه ای
منبع:
مطالعات تفسیری آلاءالرحمن سال ۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷
99 - 121
حوزههای تخصصی:
استکبارستیزی به عنوان یکی از مؤلفه های اساسی در اندیشه سیاسی مقام معظم رهبریK، ریشه ای قرآنی و تاریخی دارد و به عنوان یک راهبرد کلان، در مسیر حفظ عزت و استقلال امت اسلامی مطرح می شود. این پژوهش با هدف بررسی ره آوردهای استکبارستیزی در اندیشه قرآنی امام خامنه ایK، به تبیین مبانی، ضرورت، و پیامدهای این رویکرد می پردازد. پرسش اصلی تحقیق این است که استکبارستیزی چه دستاوردهایی برای جوامع اسلامی به همراه دارد؟ فرضیه تحقیق بر این مبناست که استکبارستیزی، علاوه بر پیامدهای سیاسی و اقتصادی، آثار فرهنگی، اجتماعی و معنوی گسترده ای دارد. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی بوده و اطلاعات مورد نیاز از منابع کتابخانه ای و بیانات مقام معظم رهبریK گردآوری شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که استکبارستیزی منجر به شکسته شدن هیمنه استکبار جهانی، حمایت از مستضعفان، رهایی از سلطه پذیری، کسب استقلال سیاسی و اقتصادی، و تقویت هویت دینی و فرهنگی در جوامع اسلامی می شود. همچنین، استقلال در حوزه آموزش و توسعه علمی از دیگر دستاوردهای این رویکرد است. با توجه به آموزه های قرآنی، استکبارستیزی نه تنها یک راهبرد سیاسی، بلکه یک امر فطری، عقلانی و اعتقادی است که همواره در طول تاریخ جریان داشته و نقش اساسی در پیشبرد جوامع اسلامی ایفا می کند.
تحلیل نظام تربیتی مراحل و مراتب ارتباط انسان با خدا از منظر مفسرین
منبع:
تفسیرپژوهی سال ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۱
167 - 203
حوزههای تخصصی:
شرط اولیه و اساس در اتقان یافته ها پیرامون چیستی انسان و ساختار وجودی او، بهره مندی از منابع علمی موثق است. در میان منابع موجود، اتکای به قرآن به عنوان منبع اصیل، قطعی الدلاله و قطعی الصدور، انکارناپذیر است. به ویژه آنکه این متن مقدس، رسالت خود و رسول را هدایت و تربیت بشر معرفی کرده است. قرآن کریم کامل ترین رهاورد جاودانی و برترین نعمت الهی بر بشریت است که انسان تنها در سایه تعالیم آن می تواند به کمال نهایی و مقام انسانیت راه یابد. در این بین تحلیل ارتباط و تعامل انسان با خالق خویش ضروری می باشد. در این نگاشته که با روش توصیفی-تحلیلی انجام گرفته به دنبال بررسی مراحل ارتباط انسان با خدا و تبیین نظام قرآنی از این مراحل ارتباطی از منظر مفسرین فریقین هستیم. با بررسی انواع ارتباط انسان با خدا، دو مورد ارتباط اعتباری و وجودی کشف شده که ارتباط اعتباری مقدمه ای برای رسیدن به ارتباط وجودی دانسته شده است. در ارتباط اعتباری به 7 نوع ارتباط اشاره می شود.
چالش (نا) برابری جنسیتی در گفتمان فکری مدرن؛ بررسی خوانش های عصری از «لِلرِّجالِ عَلَیهِنَّ دَرَجَهٌ» با رویکرد تفسیر تطبیقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیر تطبیقی سال ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۷
122 - 145
حوزههای تخصصی:
یکی از بحث برانگیزترین گزاره های قرآنی که در انتقال به دوره مدرن، نوعی از نابرابری جنسیتی میان مردان و زنان را به اذهان متبادر ساخته، گزاره <لِلرِّجالِ عَلَیهِنَّ دَرَجَهٌ> (بقره/228) است. عالمان تفسیر در سده های متقدم و میانه هجری با اثرپذیری از منقولاتِ منتسب به صحابه و تابعان، بر این باور بوده اند که مقصود از این گزاره، برتری مطلقِ مردان بر زنان از حیث حقوقی یا تکوینی است. این خوانش ها تا آستانه سده چهاردهم هجری از رواج برخوردار بوده است؛ اما در گذار به دوره معاصر و مطرح شدنِ مجموعه ای از دغدغه ها و پرسش های نوظهور در جهان اسلام، زمینه های فرهنگی و اجتماعی برای فاصله گرفتن از سنت های دیرپای تفسیری و پیدایی خوانش های توجیه پذیر متناسب با شرایط و اقتضائات دوره مدرن فراهم آمد؛ ازاین رو، در پژوهشِ حاضر تلاش می شود با تمرکز بر تفاسیرِ شاخصِ فریقین در دوره معاصر، دیدگاه های جدیدِ تفسیری درباره این گزاره قرآنی، با رویکرد تطبیقی مورد مطالعه قرار گیرد. این پژوهش توانست چارچوب های نظری برای شکل گیری این دیدگاه های جدیدِ تفسیری را از یکدیگر بازشناسد که عبارت اند از: برجسته سازی انگاره تکلیف به جای حق، برجسته سازی انگاره تفاوت به جای برتری و جایگزینی انگاره برتریِ نسبی به جای برتریِ مطلق.
پیوندهای معنایی زوج سوره نوح و جنّ
منبع:
تفسیرپژوهی سال ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۱
109 - 141
حوزههای تخصصی:
نظریه «زوجیت سوره ها» با جانمایه ای کهن، یکی از مباحث نوین مطالعات سوره شناسی در سده اخیر است. سوره شناسی یعنی شناخت تفصیلی قرآن که با درک و فهم سوره به سوره قرآن و شناخت روابط میان آنها سامان می یابد. بر پایه این نظریّه، سوره های قرآن دو به دو زوج یکدیگرند و مانند دو آینه موازی عمل می کنند و تصاویر بسیاری از مضامین دو سوره را به نمایش می گذارند و یکدیگر را تفسیر و تبیین می کنند. پرسش اصلی این جستار آن است که دو سوره نوح و جنّ که یکی از 56 زوج سوره قرآن کریم است، چه ارتباط و پیوندی با یکدیگر دارند؟ پس از مطالعه ساختار و مضامین این دو سوره به روش توصیفی - تحلیلی، پژوهش به این نتیجه مهم دست یافت که زوج سوره نوح و جنّ ناظر به مقایسه مبانی و شیوه های تبلیغ حضرت نوح(ع) و پیامبر اکرم است؛ در سوره نوح شیوه تبلیغ حضرت نوح(ع) و نتیجه آن در طول 950 سال رسالت ایشان مطرح و ارزیابی شده و در سوره جنّ، مبانی شیوه های تبلیغی رسول خدا به عنوان خاتم پیامبران بیان و غیر مستقیم با شیوه تبلیغ حضرت نوح(ع) مقایسه شده است. از این رو، مطالعه این زوج سوره می تواند زمینه بررسی انتقادی شیوه های تبلیغ دین در جامعه اسلامی عصر حاضر را نیز فراهم آورد.
بررسی تطبیقی تفسیر ساختاری قرآن کریم بر اساس آرای بستانی و علّامه طباطبایی؛ مطالعه موردی؛ سوره یس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیر تطبیقی سال ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۷
10 - 33
حوزههای تخصصی:
گروهی از مفسّران بر این باورند که تمام سوره های قرآن واجد پیام مخصوص به خود هستند و ازاین جهت بین هر سوره با سایر سوره های قرآن تفاوت جدی وجود دارد. محمود بستانی، ادیب عراقی، ازجمله مفسّرانی است که از این منظر به تفسیر قرآن پرداخته و سوره «یس» را با این سبک و سیاق تفسیر و بررسی نموده و معتقد است، پیام و محور مرکزی سوره «یس» آیه <وَسَوَاءٌ عَلَیْهِمْ أَأَنذَرْ تَهُمْ أَمْ لَمْ تُنذِرْ هُمْ لَا یُؤْمِنُونَ> است؛ ازاین رو تمام آیات سوره «یس» را در این راستا تفسیر نموده است. آیه شریفه، بیانگر این پیام مرکزی است که کفّار به حدّی از عدم قابلیت رسیده اند که انذار رسول خدا نسبت به آن ها هیچ تأثیری ندارد. وی معتقداست سوره «یس»، بسط و تفصیل این آیه شریفه است. بستانی با استفاده از سازوکارهای ادبی و بلاغی دیدگاه خود را تبیین نموده است. علامه طباطبایی؟ره؟ نیز در آغاز تفسیر هر سوره، هدف کلی سوره را مطرح کرده و تفسیر خود را بر آن استوار می کند. وی برخلاف بستانی معتقد است که سوره یس به اصول عقاید پرداخته و به ترتیب بیانگر سه اصل نبوت، توحید و معاد است. پرواضح است که اختلاف دیدگاه این دو مفسّر در تشخیص پیام و ساختار سوره، منجر به اختلاف در تفسیر آیات قرآن گردیده است. این پژوهش با روش توصیفی - تحلیلی به واکاوی و بررسی دیدگاه بستانی و علامه طباطبایی در زمینه ساختار سوره ی یس و تأثیر آن در نحوه تفسیر این سوره پرداخته است و می کوشد ویژگی ها و امتیازات هر یک را بیان نماید.
بررسی تفسیری نقش اعتقاد به قیامت بر سرنوشت انسان در سوره های حاقه و معارج
منبع:
تفسیرپژوهی سال ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۱
13 - 39
حوزههای تخصصی:
انسان موجودی با اراده است که در تعیین سرنوشت دینوی و اخروی خود دخیل است. سرنوشت انسان از عواملی چون عقیده، عمل، محیط، وراثت، عملکردهای معنوی و... تاثیر پذیرفته، اما اختیار و اراده انسان غالب بر همه آنهاست. اعتقاد به قیامت از عوامل مهم در سرنوشت انسان است که در سرنوشت دنیوی و اخروی مومنان و منکران مؤثر است. پژوهش حاضر درصدد پاسخ گویی به این سوال است که براساس دیدگاه مفسران فریقین آموزه های سوره های حاقه و معارج اعتقاد به قیامت چه نقشی در سرنوشت دینوی و اخروی انسان دارد. بررسی توصیفی تحلیلی این مسأله نشان می دهد سوره های حاقه و معارج که به صورت توالی در ترتیب نزول و مصحف بوده در فضای نزول یکسان نازل شدند. خداوند در این دو سوره اثبات حقانیت، عظمت و قطعیت قیامت را به تصویر کشیده و با بیان سرنوشت دنیوی و اخروی دو گروه منکر و مومن قیامت در این دو سوره توجه مخاطب را جلب می کند. همانگونه که برای منکران قیامت سرنوشت دنیوی هلاکت و نابودی است، برای مومنان نجات و رهایی است. سرنوشت اخروی منکران قیامت نیز پس از احساس شرم و حسرت، جهنم بوده، در مقابل سرنوشت اخروی مومنان قیامت احساس رضایت و متنعم بودن بهشت و رضوان الهی است.
بررسی تطبیقی آرای علامه محمدحسین طباطبایی و دکتر محمود البستانی در تفسیر ساختاری سوره غافر از سوَر حوامیم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیر تطبیقی سال ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۷
168 - 191
حوزههای تخصصی:
تفسیر ساختاری قرآن، روش و شیوه فهم متن آسمانی ازجمله حوزه های نوین و جذاب در عرصه مطالعات دانشگاهی معاصر بوده و در چند دهه اخیر فراوانی چشمگیری داشته و مفسران و محققان بسیاری در این حوزه پا به عرصه نهاده اند. این روش در پی کشف مقصد نص الهی بوده و آن را مرهون شناخت عمیق غرض و موضوع سوره می داند. بخشی از بررسی های علمی یک روش از گذر مقایسه و تطبیق آن با دیگر روش های علمی صورت می پذیرد. بدین لحاظ، این پژوهش و روش تحقیق نوآورانه ملاک محور و پرسش نهاد «استنطاقی»، با هم سنجی و تطبیق روش ها، تکمله ای کاربردی بر بررسی تطبیقی روش تفسیری مفسّران است و در نحوه انجام کار از گذر فرو گرفت اندیشه ها، مبانی، منابع، ابزار، قواعد و معیارهای رویکردی تفاسیر جامع و ساختاری آثار دو دیدگاه کمابیش مشابه و مشترک، تفسیر جامع المیزان علامه طباطبایی و تفسیر ساختاری و البنائی دکتر محمود بستانی به بررسی تطبیقی آرای آنان پرداخته و با در نظر گرفتن ضرورت کشف اشتراکات و افتراقات عملکردی، بعنوان ملاک بنیادین و کارگشا در تفسیر تطبیقی، قواعد نظری و عملی ایشان در مناسبات، تنسیقات، کشف اغراض آیات و موضوعات حاکم بر مقاطع و فصول سوره غافر، بعنوان یک مصداق از سوره های حوامیم معلوم نموده، و در جهت تولید و توسعه مفاهیم نوین و ایجاد یک روش ترکیبی از اقسام روشها و گرایش های تفسیری، با ساخت زبان و ادبیات مشترک و نوین جامع ساختاری، به کشف و فهم صحیح و مؤثر در معانی و اسرار تفسیری سوره بیانجامد و الگوی جدید و دستاورد کامل خویش را به عرضه نمایش و اشتراک گذارد.
معنا شناسی واژه «نور» در آیه «اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَالْأَرْضِ»
منبع:
مطالعات تفسیری آلاءالرحمن سال ۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷
123 - 138
حوزههای تخصصی:
واژه «نور» در قرآن یکی از الفاظی است که معنای کلیدی آن راه گشای حل برخی نکات عمیق قرآنی است، در آیه 35 سوره نور این واژه 5 بار استعمال شده که در فراز «اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ»، به «الله» اسناد داده شده و همین امر زمینه ساز بیان دیدگاه های مختلف تفسیری شده از آنجایی که مفهوم شناسی این واژه در فراز مذکور، روشنگر دیدگاه های کلامی- توحیدی است پرداختن به آن اهمیت دارد، از این رو این مقاله با استفاده از منابع کتابخانه ای و نرم افزاری و با پردازش توصیفی- تحلیلی به دنبال پاسخ به این پرسش اساسی بود که «معنای واژه نور در آیه «اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ» چیست؟» یافته های پژوهش این شد که: از سه معنای حسی، اعتباری و روحانی واژه «نور»، در آیه مذکور معنای حسی آن با توجه به اعتقاد به عدم جسمانیت خداوند مراد نیست، از این رو مفسران معنای اعتباری یا روح معنا را برای آن قائل شده اند، در حالت اول از قواعد ادبی «مضاف محذوف»، «تشبیه بلیغ» و «مجاز» بهره برده و در حالت دوم با پذیرش قاعده روح معانی الفاظ، طبق دو تقریر «استعمال حقیقی برای معقولات و استعمال مجازی برای محسوسات» یا «استعمال حقیقی برای معقول و محسوس به نحو مشکک»، مراد از اطلاق نور برای خداوند رحمت دائمی خداوند یا همان هدایت تکوینی و تشریعی الهی برای همه کائنات دانسته اند.