فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰۱ تا ۱۲۰ مورد از کل ۷٬۲۰۸ مورد.
منبع:
مطالعات تفسیری سال ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۳
۱۵۲-۱۳۷
حوزههای تخصصی:
خدای متعال در آیه 125 سوره نحل گونه های دعوت به حق را بیان نموده است. حکمت، موعظه حسنه و جدال احسن سه گونه دعوت به حق هستند. پرسش اصلی این نوشتار آن است که گونه های دعوت به حق در خود آیات قرآن مجید به چه صورتی به کار رفته است؟ نوشتار حاضر پس از تحلیل آیه 125 سوره نحل، این شیوه ها را در سوره بقره به عنوان نمونه بر پایه روش پیمایشی و توصیفی بررسی و نمونه هایی از آیات مشتمل بر حکمت، موعظه حسنه و جدال احسن را بازگو نموده است. مطالعه حاضر نشان می دهد گونه های دعوت به حق نه تنها در سوره بقره بلکه در همه آیات قرآن مجید قابل تطبیق اند. به نظر می رسد این شیوه ها در همه سوره ها و آیات قرآن کریم به کار رفته است. توجه به شیوه های دعوت به حق و کاربست آنها در ارتباطات و تبلیغ دینی بسیار اثرگذار است.
واکاوی تطبیقی تفسیر واژه «رابطوا» از منظر علامه طباطبایی و مفسران معاصر اهل سنت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیر تطبیقی سال ۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۶
138 - 161
حوزههای تخصصی:
توجه به خوانش اجتماعی آیات قرآن کریم و تأثیر فراگیر آن در جامعه اسلامی، از رویکردهای اساسی برخی تفاسیر معاصر در سده اخیر است. پژوهش حاضر به روش تطبیقی و شیوه تحلیلی-توصیفی، دیدگاه تفسیری علامه طباطبایی و مفسران معاصر اهل سنت را درباره واژه «رابطوا» در آیه 200 سوره آل عمران از آیات مهم اجتماعی قرآن است، به بوته نقد و بررسی گذاشته است. به نظر معاصران اهل سنت، «رابطوا» به معنای مطلق آمادگی نظامی؛ مرزداری زمینی و فکری؛ رفت وآمد به مساجد و انتظار نماز پس از نماز است؛ درحالی که علامه طباطبائی، تحلیلی اجتماعی از «رابطوا« ارائه نموده و این واژه را به معنای مرابطه اسلامی و ارتباط تمامی افراد، در جمیع شئون زندگی اجتماعی می داند. ضرورت و سؤال اصلی تحقیق آن است که کدام یک از دو دیدگاه یادشده، به تبیین نقش اجتماعی این آیه و به خصوص واژه «رابطوا» کمک می کند؟ با تطبیق دیدگاه ها، ذکر روایات تفسیری انتظار نماز بعد از نماز و همچنین رفت وآمد به مساجد، به عنوان نقاط اشتراک و تحلیل اجتماعی علامه درباره مرابطه اسلامی در مقابل تعیین مصادیق یادشده از سوی معاصران اهل سنت، نقطه افتراق نظر مفسران مذکور است. نتیجه آنکه بر اساس دیدگاه علامه طباطبایی و بررسی هم نشینی واژگان، بهترین تفسیر، همان مرابطه اسلامی به معنای ارتباط امت اسلامی در جمیع شئون زندگی اجتماعی است که با استفاده از روایات در استنباطی بدیع، باید محور شکل گیری آن امامت و جایگاه تجلی آن مسجد باشد.
ماهیت ملائکه در المنار و جواهر التفسیر: بازخوانی نقدهای احمد خلیلی بر محمد عبده
حوزههای تخصصی:
محمد عبده از مؤلفان تفسیر المنار از مهم ترین تفاسیر معاصر در جهان عرب معتقد به ضرورت تأویل ماهیت ملائکه است. احمد خلیلی در جواهر التفسیر که پس از المنار و در فضای فکریِ اِباضیّه تألیف شده است، نه تنها در ارائه تأویلات از المنار تأثیر نپذیرفته، بل که ضمن نقل نقادانه آراء وی کوشیده است نادرستی تأویلاتش را نشان دهد. در این مطالعه بنا ست روی کردِ انتقادی احمد خلیلی به آراء عبده درباره ماهیت ملائکه را بازکاویم. خلیلی با تکیه بر آراء مفسران اِباضی و اهل سنت و شاخصه های تفسیر صحیح از دید خود، آراء یادشده در المنار درباره ملائکه را نقل و نقد کرده است. برخی آراء این دو مفسر در باب غیبی و نورانی بودن ملائکه مشترک است؛ اما در مواردی خلیلی اشکالات عبده را بصورت منطقی و مستدل پاسخ داده و بسیاری از تفسیرها و تأویل های عبده را معلول فضای فکری و عقیدتی حیات او دانسته است. عبده ملائکه را ارواح لطیفی می داند که می توانند به صورت نیروهای نهفته در طبیعت، باعث رشد و حرکت جسم مادی شوند. خلیلی تأویل ملائکه به «نیروهای نهفته در طبیعت» از سوی عبده را صرفاً تفسیری مادی می داند که با ظاهر آیات مطابقت ندارد. او معتقد است قوای طبیعی، برخلاف ملائکه، فاقد قوه تعقل اند و تأویل عبده از ماهیت ملائکه و شیطان، در مقایسه با تأویل سایر آیات، بسیار دور از مدلولات قرآن است. از دید او هم چنین فتح باب تأویل درباره ملائکه و شیطان زمینه برخورد سلیقه ای با قرآن را برای مغرضان فراهم می کند.
کارکرد عقل برهانی در تفسیر اجتهادی جامع
منبع:
تفسیرپژوهی سال ۱۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۰
223 - 252
حوزههای تخصصی:
تفسیر اجتهادی جامع تفسیری جامع نگر به لحاظ روش شناسی تفسیر است که در کشف مراد جدی خداوند از همه ی منابع تفسیری بهره می برد. از آنجا که در این تفسیر عقل از جایگاه مهم و اساسی برخوردار است، بررسی کارکردهای برهانی عقل ضروری می نماید. استفاده از عقل در برهان های قرآنی و قرائن عقلى در تفسیر براى کشف مفاهیم و مقاصد آیات قرآن، کارکرد برهانی عقل است که به عقل از جنبه ی مدرِک بودن نظر شده است. این پژوهش با گردآوری اطلاعات به شیوه ی کتابخانه ای و فیش برداری و با رجوع به اسناد و مدارک معتبر با روش توصیفی - تحلیلی به بررسی مهم ترین کارکردهای برهانی عقل در تفسیر اجتهادی جامع می پردازد. استفاده از عقل در رفع تعارض ظاهری آیات، استفاده از قرائن عقلی (معرفت های بدیهی و برهان های قطعی) در تفسیر، اجرای قاعده ی جری و تطبیق و کشف استلزامات عقلی موجود در آیات قرآنی از مهم ترین کارکردهای عقل برهانی است.
همسان سازی قصه های قرآنی با متن در روایت گری زیدری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هم حضوریِ محتوایی برخی آثار ادبی با آیات قرآنی، بر فخامت و ارزش ادبی آنها افزوده است. نفثه المصدور، اثر زیدری نسوی از منابع ادبی- تاریخی دوره خوارزمشاهی با کاربرد یکصد و سی آیه نمونه ای از آنهاست. روایت زیدری از جهات همسان سازی، تناسب آفرینی، همپایگی موسیقایی و آوایی، نوعی هم حضوری و بینامتنیّت با قصّه های قرآنی ایجاد نموده است. زیدری با انواع سازه های هنری هم در روساخت و هم در ژرف ساخت اثرش با توانمندی از قرآن بهره گرفته و توانسته با استفاده از بن مایه های قرآنی به شیوه اقتباس و تلمیح و استشهاد، حوادث روزگارش را با قصه های قرآنی، همسو و همسان نماید. موضوع «همسان سازی قصه های قرآنی با متن در روایت گری زیدری» پژوهشی است با هدف کشف هم ترازیِ زمینه حکایات زیدری و قصص قرآنی و روابط بینامتنی آنها به منظور دریافت بهتر مفهوم متن، دستیابی به دانش قرآنیِ نویسنده و شگردهای کاربست قصه های قرآنی در این اثر نثر فنّی. چنانکه از این منظر، مبانی اعتقادی نویسنده شامل روح پایداری، باور به نصرت الهی، تغییرناپذیری سنّت ها، اندیشه های تقدیرگرا، جبرگرا و توجه به آموزه های حکمی، اخلاقی آشکار شود و از دیگرسو خوانش تازه کتاب نفثه المصدور و واکاوی متن زیدری با رویکرد قرآنی صورت گیرد. پژوهش حاضر به شیوه اسنادی و با روش تحلیل محتوا انجام گرفته است.
تحلیل و ارزیابی کاربست های قرآنی جهاد ابتدایی از دیدگاه دو تفسیر المنار و المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۴
۱۲۴-۱۰۷
حوزههای تخصصی:
باسمه ت عالی تح لی ل و ارزیاب ی ک اربست های ق رآنی ج هاد ابت دای ی از دیدگ اه دو ت فسی ر «الم ن ار» و «المی زان» دک تر ف تح الله نجّ ارزادگ ان عبد الم ح مّد ج ع فری چ کیده ج نگ آغازگران ه، موضوعی است ک ه ج هت گی ری اسلام در آن، از دو ج نبه حائ ز اهمیت است؛ از یک سو، دست آوی زی ب رای گروه های اف راطی شده است ت ا با ترویج خ شونت، وج هه ی اسلام را مشوّه سازن د و از سوی دیگر، شب هاتی را به وی ژه از سوی مستشرق ان نسبت به اسلام موج ب شده است ک ه ح قانیت و موف قیت دی ن اسلام را زی ر سؤال ب رود. ب ررسی ای ن موضوع از دیدگ اه مفسّران مت أخّ ر ف ریقی ن، می توان د راه گشای بازخ وانی ای ن موضوع باشد. از آن ج ا ک ه مقایسه ی دو ت فسی ر مطرح از ای ن دو ج ریان، یعنی «المی زان و الم ن ار» در ای ن موضوع، پ ژوهش نشده ب ود، ای ن مقاله به ب ررسی و ن قد ای ن دو دیدگ اه پ رداخ ت ه است. هرچ ن د هر دو ت فسی ر، به نح وی ق ائ ل به پدیده ی ج نگ آغازگران ه در اسلام هست ن د، ولی در عی ن ح ال، در پاسخ به شب هات، شروطی ب رای مصداق یاف تن آن یاد کرده ان د ک ه ماهیت آن را به دف اعی ب ودن ب رگردان د. در ن قد ای ن دو روی کرد، با ت تبّع ک اربست واژه های ج هاد و ق ت ال و مان ن د آن ها در ق رآن کریم، روشن می گردد ک ه هر چ ن د اصل، با ج نگ آغازگران ه نب وده و در تبلیغ دی ن و گسترش ح کومت ت وح یدی، اصل در مسالمت و پذی رش مردم است، ولی از آن ج ا ک ه مشروعیت حکومت از دیدگ اه ق رآن کریم، ت نها از خ داوند است و ت ن ها حکم ح ق باید ح اکم باشد، در صورت قدرت داشتن جامع ه ی ت وح یدی و ج ب هه گی ری سران ک فر و طاغوت در ب راب ر گسترش دی ن و تح قّق حکومت ت وح یدی ج هانی، ج هاد ابت دای ی نی ز در ان دیشه ی اسلامی، پ یش ب ینی شده است. واژه های کلیدی: ج هاد، ج هاد ابت دای ی، الم ن ار، المی زان، دی ن، دی ن ح قّ. باسمه ت عالی تح لی ل و ارزیاب ی ک اربست های ق رآنی ج هاد ابت دای ی از دیدگ اه دو ت فسی ر «الم ن ار» و «المی زان» دک تر ف ت ح الله نجّ ارزادگ ان عبد الم ح مّد ج ع فری چ کیده موضوع ج نگ آغ ازگ ران ه در اسلام، از دو ج نبه ح ائ ز اهمیت است؛ از یک سو، دست آوی زی ب رای گ روه های اف راطی شده است ت ا با ت رویج خ شونت، وج هه ی اسلام را مشوّه سازن د و از سوی دیگ ر، شب هاتی را به وی ژه از سوی مستشرق ان نسبت به اسلام موج ب شده است ت ا ح ق انیت و موف قیت دی ن اسلام را با چ الش مواج ه می ک ن ن د. ای ن مقاله به ب ررسی دو ت فسی ر مت أخّ ر و اثرگ ذار، یعنی «الم ی زان و الم ن ار» در ای ن باره پ رداخ ت ه و به ای ن ن تیج ه رسیده است ک ه هر دو ت فسی ر، به نح وی ق ائ ل به پدیده ی ج نگ آغ ازگ ران ه در اسلام هست ن د، ولی در عی ن ح ال، در پاسخ به شب هات، شروطی ب رای مصداق یاف تن آن یاد ک رده ان د ک ه ماهیت آن را به دف اعی ب ودن ب رگ ردان ن د. در ن قد ای ن دو روی ک رد، با ت تبّع ک اربست واژه های ج هاد و ق ت ال و مان ن د آن ها در ق رآن کریم، روشن می گ ردد ک ه هر چ ن د اصل، با ج نگ آغ ازگران ه نب وده و در تبلیغ دی ن و گسترش ح کومت ت وح یدی، اصل در مسالمت و پذی رش مردم است، ولی از آن ج ا ک ه مشروعیت ح کومت از دیدگ اه ق رآن کریم، ت نها از خ داون د است و ت ن ها ح کم ح ق باید ح اکم باشد، در صورت ق درت داشتن ج ام ع ه ی ت وح یدی و ج ب هه گی ری سران ک ف ر و ط اغوت در ب راب ر گسترش دی ن و تح قّق حکومت ت وح یدی ج هانی، ج هاد ابت دای ی نی ز در ان دیشه ی اسلامی، پ یش ب ینی شده و چ ه بسا ب ت وان ماهیت آن را از دیدگ اه انسانی، به ج هاد دف اعی ب رگ ردان د. واژه های کلیدی: ج هاد، ج هاد ابت دای ی، الم ن ار، المی زان، دی ن، دی ن ح قّ.
تحلیل نشانه شناسی مفهوم«آیه» در قرآن با کاربست مدل ارتباطی یاکوبسن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نشانه شناسی دانشی است که به بررسی نظام های نشانه ای نظیر زبان ها می پردازد. قرآن کریم نیز به عنوان مجموعه ای از نشانه های زبانی از این منظر مورد بررسی قرار می گیرد. این دانش همانند ابزاری توانمند از طریق ارائه تحلیل های ساختاری به فهم دلالت های متن یاری می رساند. مدل های ارتباطی یکی از ارکان های مهم در تحلیل های زبان شناسی به شمار می رود. در این میان مدل ارتباطی یاکوبسن یکی از مدل های مطرح در حوزه مطالعات نشانه شناسی به شمار می رود. در این مدل ارتباطی، به بررسی نقش های زبانی بر اساس عناصر اصلی تشکیل دهنده ارتباط پرداخته می شود. در این پژوهش با رویکرد توصیفی تحلیلی به تحلیل نشانه شناختی واژه «آیه» در قرآن در مصادیق نشانه های آفاقی، انفسی، معجزه و عبارت زبانی در قالب مدل ارتباطی یاکوبسن پرداخته می شود و دلالت های آن استخراج می گردد. بررسی کارکردهای زبانی واژه «آیه» در مصادیق گوناگون با استفاده از مدل ارتباطی یاکوبسن در نشانه شناسی ویژگی های مشترکی نظیر جنبه غیبی داشتن، تأمل و کارکرد ارجاعی مشترک را برای رمزگان اثبات می نماید و دو سطحی بودن (دنیوی و اخروی) نشانه ها را به نمایش می گذارد.
بررسی تطبیقی ارتباط الفاظ با معانی در قرآن کریم با تأکید بر تفاسیر؛ مجمع البیان، المیزان و تسنیم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیر تطبیقی سال ۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۶
112 - 137
حوزههای تخصصی:
چگونگی ارتباط الفاظ با معانی همواره منشأ اختلافات تفسیر یک متن بوده است. این موضوع در تفسیر قرآن کریم به شدّت دیده می شود. خلأ پژوهشی در این زمینه نگارنده را بر آن داشت تا موضوع «بررسی تطبیقی ارتباط الفاظ با معانی در قرآن با تأکید بر تفاسیر؛ مجمع البیان، المیزان و تسنیم» را با روش توصیفی – تحلیلی مورد بررسی قرار دهد. در پایان چنین حاصل گشت که می توان اختلاف اصلی را در دو نظریه «حقیقت و مجاز» و «روح معنا» پیگیری کرد. برخی همچون طبرسی با پذیرش نظریه «حقیقت و مجاز» تمامی استعمالات الفاظ در غیر موضوعٌ له را مَجازی در نظر گرفته اند اما پس از بوجود آمدن نظریه روح معنا و پذیرش آن توسط علامه طباطبایی وجود مَجاز در عبارت های قرآنی کاهش چشمگیری یافت زیرا ایشان معانی قرآن را دارای تأویل می دانست که در کاربرد مفاهیم به صورت حقیقی بر تمامی الفاظ دلالت می کنند ولی کاربرد آن معانی در محسوسات را مَجازی می دانست. در مقابل، جوادی آملی با انکار مَجاز در قرآن معتقد است که الفاظ برای ارواح معانی وضع شده اند و استعمالشان در مفاهیم عام و تطبیق آن مفاهیم بر هر مصداق محسوس یا معقول «حقیقی» است. ایشان قرآن را به حبل آویخته ای تشبیه می کند که روح معنا در تمامی مراحل از جمله؛ لفظ، معنا، مفهوم، حقایق خارجی و باطنی و تکوینی و... به صورت حقیقی بر آن ها دلالت می نماید.
واکاوی تطبیقی عبارت «یَوْمَ یُکْشَفُ عَنْ ساقٍ» و اعتبارسنجی روایات ذیل آن در منابع فریقین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیر تطبیقی سال ۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۶
210 - 229
حوزههای تخصصی:
عبارت «یَوْمَ یُکْشَفُ عَنْ ساقٍ» (قلم/42) از متشابهات قرآنی است که محل اختلاف مفسران فریقین قرار گرفته و معنای آن به درستی تبیین نشده است. منابع تفسیری اهل سنت به استناد چند روایت منسوب به پیامبر (ص)، مقصود آیه را حمل بر تجسم خداوند در روز جزا دانسته اند و قایلند آن روز خداوند ساق پای خویش را آشکار می کند. معانی دیگری نیز در منابع فریقین آمده که در این نوشتار به روش انتقادی توصیفی با هدف نقد روایات ذیل آیه و یافتن معنایی مطابق با بافت آیات در جستجوی پاسخ به این پرسش است که مناسب ترین معنای عبارت «یَوْمَ یُکْشَفُ عَنْ ساقٍ» چیست؟ در نهایت مشخص گردید روایت منتسب به پیامبر (ص) از لحاظ سندی و محتوای درونی محل تردید بوده و احتمالات معنایی بیان شده مطابق سیاق و بافت دیگر آیات نبوده بلکه از آنجا که خطاب سخن با مشرکانی است که منکر حقانیت رسالت پیامبر (ص) هستند و به آنان وعده داده در روز قیامت واقعیت های آشکار شده را خواهید دید. نتیجه این که عبارت به کنار رفتن لباس و دیدن حقایق نهان اشاره دارد. این معنی با روایات معتبر و معنای واژگان سازگاری داشته و متناسب با مضمون دیگر آیات این سوره است.
بررسی تطبیقی عصمت حضرت آدم (ع) از دیدگاه آیت الله جوادی آملی و فخر رازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیر تطبیقی سال ۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۶
258 - 283
حوزههای تخصصی:
عصمت انبیاء یکی از مبانی اعتقادی مشترک بین مسلمانان است؛ اما در مورد زمان، گستره و مفهوم آن، اندیشمندان مکاتب مختلف کلامی، دیدگاه یکسانی ندارند. آیات زیادی در قرآن کریم به مسئله عصمت انبیا پرداخته و برخی از آیات نیز موهم عدم عصمت انبیا می باشد. از آن میان، مسئلهٔ «هبوط» و «عصمت» حضرت آدم در میان مفسران و متکلمان مسلمان همواره مورد مناقشه بوده است. این پژوهش با روش توصیفی_تحلیلی در پی پاسخ به این سؤال است که دیدگاه آیت الله جوادی آملی و فخر رازی (به نمایندگی از دو مکتب کلامی متفاوت شیعه و اشاعره) نسبت به آیات مرتبط با عصمت حضرت آدم (ع) چگونه است؟ وجوه اشتراک و افتراق دو دیدگاه چیست؟ یافته های این پژوهش نشانگر همسویی دو مفسر علی رغم اختلاف نگرش های کلامی است و وجوه افتراقِ دو دیدگاه، در این مسئله، بسیار نادر است. از دیدگاه آیت الله جوادی آملی این ماجرا در زمانی اتفاق افتاده که نبوت تشریعی وجود نداشته و نهی در آیه هم ارشادی بوده و آن حضرت نیز مرتکب ترک اولی شده است که به مقام عصمت ایشان خدشه ای وارد نمی کند. در مقابل فخر رازی معتقد است که حضرت آدم (ع) مرتکب معصیت شده است و البته این معصیت مربوط به قبل از بعثت و نائل شدن به مقام نبوت بوده است و اشکالی ندارد. این پژوهش، به بررسی و تحلیل دلایل دو مفسر پرداخته و رأی برگزیده را پیش رو نهاده است.
أَثَرِ الرَّسُولِ در آیه 96 سوره طه: تحلیل و نقد دیدگاه مفسران فریقین
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم حاوی آیات و عباراتی است که دلالت و مصادیق روشنی ندارند و مفسران در تفسیر آن ها هم صدا نیستند. از جمله این موارد می توان به آیه 96 سوره طه که می فرماید «قَالَ بَصُرْتُ بِمَا لَمْ یبْصُرُوا بِهِ فَقَبَضْتُ قَبْضَهً مِنْ أَثَرِ الرَّسُولِ فَنَبَذْتُهَا وَکذَلِک سَوَّلَتْ لِی نَفْسِی» اشاره نمود، که حاکی از جواب سامرى از بازخواست موسى (ع) از گوساله پرستی قومش است. پژوهش حاضر در صدد واکاوی چیستی عبارت «أَثَرِالرَّسُولِ» به روش توصیفی تحلیلی است. بررسی منابع روایی و تفسیری فریقین و تحلیل دلالت های آیه نشان می دهد، اولا آیه از متشابهات نیست و ثانیا دیدگاه طباطبایی که اثر را طلا و رسول را موسی می داند و می فرماید: اثر رسول، طلاهای موسى (ع) یا منسوب به او بوده است که موسى دستور داده آنها را از قبطیان جمع آورى نموده و با خود حمل کنند و سامری با این طلاها مجسمه اى ساخت، که هر وقت هوا در جوف آن وارد مى شد و با فشار از دهانش بیرون مى آمد صداى گوساله در مى آورد؛ بدون هیچ تکلفی با منطوق آیه 96 سوره طه سازگار است و لذا به صواب نزدیک تر و بر اقوال دیگر ترجیح دارد.
رمزگشایی از مُحکَم و مُتَشابِه با تکیه بر گفتمان قرآن
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر در مقام فهم آیه هفتم سوره آل عمران و گره گشایی از معنای «مُحکَم» و «مُتَشابِه»، نظریه ای نو عرضه می دارد. این نظریه بر گفتمان کلی قرآن و بستر تاریخی نزول، تکیه دارد. بر وفق این نظرگاه، معنای «آیات»، قسمت بندی های سوره های قرآن نیست بلکه از آن، نشانه های عبرت آموز و بیم دهنده قرآن، اراده شده است. «مُحکَم» یعنی آنچه بدان حکم شده و انجام و فرجام یافته است و «مُتَشابِه» یعنی آنچه شبیه «مُحکَم» است. «ام الکتاب» یعنی هسته مرکزی قرآن که سایر قرآن بر گرد آن شکل گرفته است. قرآن یک انذارنامه و عبرت های تحقق یافته آن، بنیان و مرکز این نامه است. کج دلان، در مقام ستیزه جویی با رسول اسلام، وقوع عذاب های وعده داده شده در قرآن و تحقق عبرت هایی شبیه به عبرت های تحقق یافته امت های پیشین را درخواست می کردند. در این راستا، «فتنه» به معنای مبتلا شدن به عذاب و «تأویل قرآن» به معنای فرجام و عاقبت آن است. دانستن فرجام قرآن که به خدا اختصاص یافته است، علم به زمان و چگونگی تحقق وعیدهای قرآن در آینده است.
مفهوم قوامیت در قرآن (نساء/ 34): مرور انتقادی آراء مفسران
حوزههای تخصصی:
نظام خانواده یکی از اصلی ترین نهادهای جامعه بشری است. از جمله مباحث مرتبط با خانواده، موضوع «قوامیّت» است که در آیه 34 سوره نساء به آن اشاره شده است . این آیه همواره مورد توجه مفسران فریقین بوده و پژوهش های زیادی را در ادوار تاریخی به خود اختصاص داده است . پژوهش پیش رو با بهره گیری از روش توصیفی- تحلیلی تلاشی روشمند برای کشف و تبیین مصداق «قوامیّت» از منظر فریقین می باشد. یافته های تحقیق نشان می دهد آیه مورد پژوهش با عنایت به قاعده سیاق آیات پیشین و پسین آن، منحصرا ارتباط به چگونگی تعامل مرد و زن در محیط خانواده بوده و قوامیت مرد بر زن را در حیطه فضای خانواده و به عنوان سرپرست معین کرده که طبعا مرد صرفا موظف به محافظت و تدبیر امور اقتصادی خانواده است و در سایر موارد حق امارت و ولایت بر زن در حقوق وی ندارد؛ در تعیین مصداق قیمومیت میان مفسران اختلاف است و به مواردی از قبیل مسئولیت و تدبیر امور خانواده توسط مرد / حاکمیت و سلطه مردان بر زنان / محدود بودن تنها امور زناشویی و زندگی خانوادگی و پرداخت نفقه و کفایت امور ایشان اشاره شده است.
تحلیل متشابهات سیره حضرت موسی در ماجرای ضرب هارون (علیهما السلام)
منبع:
تفسیرپژوهی سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۹
273 - 313
حوزههای تخصصی:
قصص قرآن کریم در کنار عبرت های فراوان برای اهل ایمان، دارای متشابهاتی است که به راحتی برای مخاطبان قابل فهم نیست. در این میان از جمله مسائل مهم در مجموعه معارف اسلامی، مسئله عصمت انبیاء (علیهم السلام) است که در تحلیل سیره ایشان نباید از نظر دور داشت. سیره انبیاء عظام الهی در قرآن کریم در برخی موارد دچار پیچیدگی ها و تشابهاتی است که رفتار ایشان را دچار غموض و ابهام ساخته و در نظر برخی اندیشمندان، منافی با عصمت ایشان قلمداد شده است. سیره حضرت موسی (علیه السّلام) نیز در مواردی از جمله داستان ضرب حضرت هارون (علیه السّلام) و رفتار خشن با ایشان که در دو موضع از قرآن کریم به این مسئله اشاره گشته، باعث شده تا تحلیل های گوناگون و متباین و گاه مغایر با عصمت ایشان مطرح گردد. ماجرای ضرب هارون (علیه السّلام) پس از جریان انحراف بنی اسرائیل از آئین یکتاپرستی و روی آوردن آنان به گوساله پرستی رخ داده است و مفسران در طول تاریخ آن را رفتاری از روی غضب، حزن، حرکتی جهت تأدیب یا گناه صغیره (معاذ الله) برشمرده و یا بدون دلیل، آیات مربوطه را بر خلاف معنای ظاهر حمل نموده اند. اما با توجه به سیاق این دو دسته از آیات و مبنای عصمت انبیای الهی، برآیند صحیح تر آن است که ضرب در معنای حقیقی خویش به کار رفته و با توجه به جایگاه هر دو پیامبر در این خصوص و اهمیت مسئله انحراف بنی اسرائیل، این رفتار باعث تذکر و تنبّه آنان گردیده و خضوع قلبی آنان را برای پذیرش و اجرای حکم ارتداد ناشی از گوساله پرستی فراهم آورده است.
گونه شناسی براهین توحیدی در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه معارف قرآنی (آفاق دین) سال ۱۴ بهار ۱۴۰۲شماره ۵۲
111 - 138
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم برای اثبات وجود خدا و یکتایی او، براهین فراوانی یادآورشده است این فراوانی و کثرت براهین همیشه مورد توجه متکلمان و پژوهشگران علوم قرآنی بوده و از دیر باز برای غلبه بر این کثرت و سهولت مواجهه با آن تلاش کرده اند تا براهین را براساس تشابهات و تفاوت های آن طبقه بندی کنند. طبقه بندی براهین توحید در قرآن به: الف) براهین آفاقی ب) براهین انفسی ج) و براهین شهودی که مستفاد از آیه 53 سوره فصلت است از این قبیل می باشد. تحقیق پیش رو با روشی توصیفی - تحلیلی درصدد پاسخ گویی به این سوالات است که : 1) بر اساس ویژگی های ساختاری و مضمونی، چگونه می توان حجم زیاد این براهین در قرآن را طبقه بندی کرد؟ 2) نمایندگان واقعی و زیرگروهای هر یک از این طبقات کدامند؟ 3) آثار این طبقه بندی و نمایندگان واقعی آن چیست؟ با فحصی که در این مقاله انجام شد، مجموع براهین توحید در قرآن به سه طبقه دسته بندی شد، آنگاه دوازده نماینده واقعی از آنها با روشی منطقی و کاملاً قرآنی گونه شناسی شد تا شناخت تشابهات و تفاوت های براهین و تبیین آنها آسان تر شود. بر اساس یافته های این پژوهش، تعدد براهین مرهون تعدد حدود وسطاست و قرآن از حد وسط های گوناکونی بهره گرفته است.گاهی با حد وسط «خلقکم» و گاه با «یتوفاکم» و... گاهی با قیاس اقترانی وگاه با قیاس استثنایی و... استدلال نموده است. آثار این تنوع، یکی اتمام حجت بر همگان است و دیگری؛ دادن فرصت به توده مردم و سطوح میانی جامعه، تا بتوانند به آسانی معارف عمیق قرآنی را دریابند و زمینه مفاهمه و گفتگو را فراهم سازد.
شرح فقراتی از دعای افتتاح قرآن با قرآن با تأکید بر مراتب شنیداری و دیداری آیات
منبع:
تفسیرپژوهی سال ۱۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۰
253 - 279
حوزههای تخصصی:
هدف از نگارش این مقاله، شرح فقراتی از دعای افتتاح قرآن کریم با تأکید بر مراتب شنیداری و دیداری در حین قرائت کلام الهی است. روش پژوهش، توصیفی بوده و نوع جمع آوری و تحلیل داده ها، کتابخانه ای با استناد به آیات الهی و برخی از روایات می باشد. یافته ها، تلاوت سخن خدا، به منزله ی گفتگو با خالق، علاوه بر گفتار، جنبه ی شنیداری نیز داشته و آیاتش، چون تجلی حق تعالی به پشتوانه ی حاملان و حافظان کلام الهی و پیامی زنده است که جنبه ی دیداری هم دارد. در نتیجه در تلاوت قرآن با درجات شنیدن سخن از زبان پیامبر (ص)، تا شنیدن از فرشته وحی و سروش الهی و عدم غفلت و خود را در محضر کلام خدا دیدن همراه با نگاه بصیرت افزا و باز شدن چشم دل و عیان شدن حقایق اشیاء و جلوه های اسماء الهی مواجه می شویم.
دگردیسی نشانه ای مفهوم "سدره المنتهی" با تکیه بر رویکرد نشانه شناسی فرهنگی یوری لوتمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیر تطبیقی سال ۸ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۵
32 - 53
حوزههای تخصصی:
متن قرآن، نظامی نشانه ای با پیکره ای خاص است که در یک برهه زمانی خاصی نازل شده است. فرایندهای نشانه ای که در هر دوره خاصی رقم می خورند، دریافت این متن را در معرض چالش های متعددی قرار داده اند. در این میان، تعبیر «سدره المنتهی» در سوره ی نجم، یک تعبیر منحصر به فرد قرآنی است که در طول تاریخ به عنوان یک اصطلاحِ ساخت یافته از سوی عالمان حوزه های مختلف، مورد استفاده قرارگرفته است. اکثر مفسران، اغلب در پی توضیح معراج نبی(ص) به سدره المنتهی، پرداختی گذرا در قالب دورترین نقطه ی بهشت داشته اند، حال آنکه به نظر می رسد، در پی روند آگاهی افزایی مسلمانان در خصوص این ترکیب قرآنی بود که معنای امروزین یعنی «والاترین درجه ی قرب الهی» قابل درک و دریافت است. در مقابل، بعید به نظر می رسد که قرآن در خطاب به مشرکان، چنین معنای پیچیده ای از فرهنگ اسلامی را لحاظ کرده باشد. در این بررسی، با روش توصیفی - تحلیلی، نخست کاربرد سدره المنتهی در بافت آیات سوره نجم، بازخوانی اولیه شده و سپس مروری بر تفاسیر متقدم از آن صورت می گیرد و در ادامه، کوشش می شود، دگردیسی نشانه ای آن، با توجه به رویکرد نشانه شناسی فرهنگی لوتمان، تبیین شود. لوتمان، بر سازوکار پویای تولید و دگردیسی نشانه ای از زاویه ی فرهنگ تأکید دارد. از نتایج اصلی مطالعه حاضر، تبیین این مقوله است که قرآن از طریق تنوع معنایی خود، نسبت به آینده کاملاً باز است و در سطحی فراتر از تنوع معنایی، مجهز به نیرویی هنجاربخش است که قدرت برساخت نشانه ای مقوله ها و تعابیر را دارد.
چگونگی مواجهه ی مکارم شیرازی با آرای تفسیری علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیر تطبیقی سال ۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۶
284 - 312
حوزههای تخصصی:
مکارم شیرازی در آثار قرآنی و تفسیری اش، به طور گسترده و در گونه های بسیاری نظرات علامه طباطبایی را ذکر و مورد بحث و بررسی قرار داده است. این پژوهش که با روش توصیفی-تحلیلی و با ابزار کتابخانه ای انجام شده است، رویکردهای مکارم شیراری نسبت به المیزان را در مواردی ازجمله: تمجید از علامه و المیزان، استناد به نظرات و روایات موجود در المیزان، تأیید نظرات علامه، مقایسه ی نظرات مؤلف المیزان با آرای خود و دیگران، اشکال به نظرات علامه و نقد آرای ایشان برشمرده است. مهم ترین رویکرد مؤلف تفسیر نمونه به المیزان؛ استناد می باشد که در موارد گسترده، در تفسیر نمونه و همچنین دیگرآثار قرآنی اش مشهود می باشد که البته اغلب موارد استنادات ایشان به المیزان، متکی بر روش تفسیری قرآن به قرآن می باشد. بر همین اساس می توان گفت مکارم از روش و آرای تفسیری علامه تأثیر پذیرفته و حجم قابل توجهی از آثار قرآنی و تفسیری خود را با تکیه بر روش قرآن به قرآن نگاشته است. البته ایشان فقط به استناد و تأیید نظرات علامه اکتفا ننموده، بلکه گاهی نظر خود و دیگران را بر دیدگاه علامه ترجیح داده و ذیل آیاتی نیز نظراتی بر خلاف نظرات علامه بیان نموده و اشکالاتی به نظرات ایشان داشته و نقدهایی به آرای وی وارد نموده است که البته در مواردی نظرات آن ها مشترک بوده و اختلاف شان تنها در الفاظ بوده، همچنین گاهی نظر علامه صحیح بوده و نقدهای ایشان از اعتبار لازم برخوردار نیست و در مواقعی نیز نظرات انتقادی ایشان صحیح و نظر ایشان ارجح می باشد.
تفسیر به رأی از دیدگاه طباطبایی و ذهبی
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائلی که در بحث روش های تفسیری، همواره محلّ نزاع مفسّران و اندیشمندان علوم قرآنی بوده، مفهوم تفسیربه رأی است. اهتمام فراوان مفسّران فریقین در کشف معنای صحیح تفسیربه رأی، بدان جهت است که مجموعه روایاتی که درجوامع روایی و متون تفسیری فریقین در این باب مطرح شده، لحن تهدید آمیزی داشته و نتیجه چنین تفسیری را ولو صحیح، نکوهیده ومذموم دانسته است. دو تن از شخصیت های برجسته قرآن پژوه معاصر که درباره مفهوم تفسیربه رأی، دیدگاه خاصّی مطرح نموده اند، ذهبی در کتاب التفسیر و المفسّرون و طباطبایی در تفسیر المیزان هستند. در این مطالعه با روش توصیفی تحلیلی به بررسی دیدگاه های آنان پرداخته شده است. بنا ست از این دفاع کنیم که ذهبی، تفسیربه رأی را به دو نوع ممدوح ومذموم تقسیم بندی نموده وتنها تفسیر با صِبغه اشعری را ممدوح و مابقی تفاسیر هم چون: تفسیر شیعه را با ذکرمصادیقی، مذموم دانسته است، درحالی که تلقّی نمودنِ برخی از تفاسیر درحیطه ممدوح ومذموم، به دور از داوری علمی وبدلیلِ پیش داوری وعدم شناخت صحیح مبانی تفسیری است واصولاً تفسیر ممدوح را باید تخصّصاً از موضوع تفسیربه رأی، خارج دانست. طباطبایی نیز بابررسی مجموع روایات این باب، تفسیربه رأی را ناظر به روش تفسیری ونه اصل تفسیر دانسته وبا اشاره به یکى از موارد تفسیربه رأى یعنی استقلال به رأى وعدم مراجعه به آیاتِ دیگر قرآن، معتقد است که اگر تفسیر با روش و طریقه خطا انجام پذیرد، حتّی اگر به نتیجه صحیح منتج گردد، بازنکوهیده ومذموم بوده وفاقد ارزش و اعتبار علمی است.
بازخوانی علیّت و پنجره های علّی در گفتمان قرآنی با محوریت تفسیر آیات «قرض»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۴
۲۳۴-۲۰۷
حوزههای تخصصی:
"علّیت" یکی از روابط بنیادی است که نقش مهمی درزمینه های مختلف دینی و معرفتی ایفا می کند. در تحلیل زنجیره های علّی در قرآن، اصول معنایی متعددی مانند "اصل پنجره های علّی"مطرح می شود. برطبق این اصل، روابط علّیِ گوناگون درآیات مختلف نسبت به یک زنجیره علّی فراهم می شود و بخش خاصی از یک مسیر یا فرآیند در"کانون توجه" قرارمی گیرد. درتفسیر شناختی از کلام الهی، بررسی نحوه تشکیل سلسله های علّی در زبان قرآن و باز شدن پنجره های توجه به سوی معارف بینشی وآموزه های ارزشی آن؛ ظرافت های معنایی بی بدیلی را فراروی مخاطب قرارمی دهد. نوشتارحاضر به روش توصیفی- تحلیلی و با رویکردی تفسیری درصدد است با توجه به نگرگاه مفسران و اصل پنجره های علّی، ساختاری روشمند جهت دسته بندی روابط علّی درتفسیرآیات "قرض" بیابد و تصویری بدیع از مراد الهی درکاربست تعبیر إسنادی"قرض به خداوند" ارائه دهد. رهیافت های حاصل نشانگر وجود رابطه "علّیت" میان افعال ارزشی و اختیاری انسان با کمال مطلوب انسانی است. به طورکل سلسله علّی درتفسیر آیات "قرض"را می توان به دو دسته تقسیم نمود: 1.سلسله علت هایی که جهت گیری های اعتقادی- عملی انسان را شکل می دهد؛(جهاد بیرونی و جهاد درونی) مانند ایمان به خدا و رسول، تقوا، معادباوری، جهاد درراه خدا، مبارزه با بخل و... 2.علیّت خداوند برپاداش قرض: زنجیره پاداش های بی حد وحصری برای "قرض" بیان شده است؛ که با ایجاد انگیزه، انسان مؤمن و باتقوا را به سمت انجام عمل خیر و حسنه هدایت می نماید؛ پاداش هایی نظیر: "آمرزش گناهان"، "اجرکریم"، "فوزعظیم"و....