فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۷٬۲۱۵ مورد.
منبع:
تفسیرپژوهی سال ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۱
229 - 259
حوزههای تخصصی:
قرآن، کتاب هدایت است و آدمی با مراجعه به آن می تواند به اهداف هدایتی آن دست یابد؛ ولی از آنجا که قرآن، و جزئیات را به عهده پیامبر(ص) گذاشته، ضروری است که برای فهم عمیق قرآن، به احادیث ایشان مراجعه شود؛ ولی به جهت عمق نامحدود قرآن، پیامبر(ص)نمی توانستند همه ی آیات را با همه ی بطون آن تبیین کنند؛ لذا برخود لازم دانستند که در کنار قرآن، برای آیندگان، منبعی دیگر در اختیار قرار دهند تا مورد استفاده ی هدایتی قرار گیرد. براین اساس، مطابق حدیث ثقلین، اهل بیت(ع)را به عنوان بیان کننده ی قرآن، معرفی فرمودند. علی(ع) در میان اهل بیت(ع)، جایگاه ویژه ای دارد و پیامبر(ص) ایشان را اعلم صحابه در امور دینی و به همراه قرآن معرفی کرده است، و بزرگان صحابه نیز به این مطلب، اذعان دارند. پس با مراجعه به متون روایی و تفسیری، می توان تعالیم قرآنی و تفسیری ایشان را فرا گرفت و با وقوف به جایگاه تفسیری آن حضرت، خود را از تعالیم ایشان بهره مند ساخت.
یکی از اقسام بزرگ آیات قرآن و تعالیم پیامبر(ص)، مربوط به مباحث تربیتی است و از اهداف اوصیای آن حضرت نیز، رساندن جامعه به درجات متعالی اخلاقی بود. علی(ع)، گاهی با تفسیر آیات تربیتی، این مهم را انجام داده است که در این مقاله با تکیه بر روش توصیفی تحلیلی، به نمونه هایی از آنها مِثل یادآوری بازگشت اعمال به خود انسان، دوستی برای خدا و ویژگی دوستان خدا، تلاش برای تاویل به احسن کردن اعمال بد دیگران و... با تاکید بر البرهان بحرانی اشاره می گردد. نتیجه پژوهش، گویای آن است که علم به امور دینی؛ به خصوص، امور مرتبط با مسائل تربیتی، نقش مهمی در هدایتگری علی(ع) داشته است.
چالش (نا) برابری جنسیتی در گفتمان فکری مدرن؛ بررسی خوانش های عصری از «لِلرِّجالِ عَلَیهِنَّ دَرَجَهٌ» با رویکرد تفسیر تطبیقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیر تطبیقی سال ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۷
122 - 145
حوزههای تخصصی:
یکی از بحث برانگیزترین گزاره های قرآنی که در انتقال به دوره مدرن، نوعی از نابرابری جنسیتی میان مردان و زنان را به اذهان متبادر ساخته، گزاره <لِلرِّجالِ عَلَیهِنَّ دَرَجَهٌ> (بقره/228) است. عالمان تفسیر در سده های متقدم و میانه هجری با اثرپذیری از منقولاتِ منتسب به صحابه و تابعان، بر این باور بوده اند که مقصود از این گزاره، برتری مطلقِ مردان بر زنان از حیث حقوقی یا تکوینی است. این خوانش ها تا آستانه سده چهاردهم هجری از رواج برخوردار بوده است؛ اما در گذار به دوره معاصر و مطرح شدنِ مجموعه ای از دغدغه ها و پرسش های نوظهور در جهان اسلام، زمینه های فرهنگی و اجتماعی برای فاصله گرفتن از سنت های دیرپای تفسیری و پیدایی خوانش های توجیه پذیر متناسب با شرایط و اقتضائات دوره مدرن فراهم آمد؛ ازاین رو، در پژوهشِ حاضر تلاش می شود با تمرکز بر تفاسیرِ شاخصِ فریقین در دوره معاصر، دیدگاه های جدیدِ تفسیری درباره این گزاره قرآنی، با رویکرد تطبیقی مورد مطالعه قرار گیرد. این پژوهش توانست چارچوب های نظری برای شکل گیری این دیدگاه های جدیدِ تفسیری را از یکدیگر بازشناسد که عبارت اند از: برجسته سازی انگاره تکلیف به جای حق، برجسته سازی انگاره تفاوت به جای برتری و جایگزینی انگاره برتریِ نسبی به جای برتریِ مطلق.
پیوندهای معنایی زوج سوره نوح و جنّ
منبع:
تفسیرپژوهی سال ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۱
109 - 141
حوزههای تخصصی:
نظریه «زوجیت سوره ها» با جانمایه ای کهن، یکی از مباحث نوین مطالعات سوره شناسی در سده اخیر است. سوره شناسی یعنی شناخت تفصیلی قرآن که با درک و فهم سوره به سوره قرآن و شناخت روابط میان آنها سامان می یابد. بر پایه این نظریّه، سوره های قرآن دو به دو زوج یکدیگرند و مانند دو آینه موازی عمل می کنند و تصاویر بسیاری از مضامین دو سوره را به نمایش می گذارند و یکدیگر را تفسیر و تبیین می کنند. پرسش اصلی این جستار آن است که دو سوره نوح و جنّ که یکی از 56 زوج سوره قرآن کریم است، چه ارتباط و پیوندی با یکدیگر دارند؟ پس از مطالعه ساختار و مضامین این دو سوره به روش توصیفی - تحلیلی، پژوهش به این نتیجه مهم دست یافت که زوج سوره نوح و جنّ ناظر به مقایسه مبانی و شیوه های تبلیغ حضرت نوح(ع) و پیامبر اکرم است؛ در سوره نوح شیوه تبلیغ حضرت نوح(ع) و نتیجه آن در طول 950 سال رسالت ایشان مطرح و ارزیابی شده و در سوره جنّ، مبانی شیوه های تبلیغی رسول خدا به عنوان خاتم پیامبران بیان و غیر مستقیم با شیوه تبلیغ حضرت نوح(ع) مقایسه شده است. از این رو، مطالعه این زوج سوره می تواند زمینه بررسی انتقادی شیوه های تبلیغ دین در جامعه اسلامی عصر حاضر را نیز فراهم آورد.
بررسی تطبیقی تفسیر ساختاری قرآن کریم بر اساس آرای بستانی و علّامه طباطبایی؛ مطالعه موردی؛ سوره یس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیر تطبیقی سال ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۷
10 - 33
حوزههای تخصصی:
گروهی از مفسّران بر این باورند که تمام سوره های قرآن واجد پیام مخصوص به خود هستند و ازاین جهت بین هر سوره با سایر سوره های قرآن تفاوت جدی وجود دارد. محمود بستانی، ادیب عراقی، ازجمله مفسّرانی است که از این منظر به تفسیر قرآن پرداخته و سوره «یس» را با این سبک و سیاق تفسیر و بررسی نموده و معتقد است، پیام و محور مرکزی سوره «یس» آیه <وَسَوَاءٌ عَلَیْهِمْ أَأَنذَرْ تَهُمْ أَمْ لَمْ تُنذِرْ هُمْ لَا یُؤْمِنُونَ> است؛ ازاین رو تمام آیات سوره «یس» را در این راستا تفسیر نموده است. آیه شریفه، بیانگر این پیام مرکزی است که کفّار به حدّی از عدم قابلیت رسیده اند که انذار رسول خدا نسبت به آن ها هیچ تأثیری ندارد. وی معتقداست سوره «یس»، بسط و تفصیل این آیه شریفه است. بستانی با استفاده از سازوکارهای ادبی و بلاغی دیدگاه خود را تبیین نموده است. علامه طباطبایی؟ره؟ نیز در آغاز تفسیر هر سوره، هدف کلی سوره را مطرح کرده و تفسیر خود را بر آن استوار می کند. وی برخلاف بستانی معتقد است که سوره یس به اصول عقاید پرداخته و به ترتیب بیانگر سه اصل نبوت، توحید و معاد است. پرواضح است که اختلاف دیدگاه این دو مفسّر در تشخیص پیام و ساختار سوره، منجر به اختلاف در تفسیر آیات قرآن گردیده است. این پژوهش با روش توصیفی - تحلیلی به واکاوی و بررسی دیدگاه بستانی و علامه طباطبایی در زمینه ساختار سوره ی یس و تأثیر آن در نحوه تفسیر این سوره پرداخته است و می کوشد ویژگی ها و امتیازات هر یک را بیان نماید.
بررسی تفسیری نقش اعتقاد به قیامت بر سرنوشت انسان در سوره های حاقه و معارج
منبع:
تفسیرپژوهی سال ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۱
13 - 39
حوزههای تخصصی:
انسان موجودی با اراده است که در تعیین سرنوشت دینوی و اخروی خود دخیل است. سرنوشت انسان از عواملی چون عقیده، عمل، محیط، وراثت، عملکردهای معنوی و... تاثیر پذیرفته، اما اختیار و اراده انسان غالب بر همه آنهاست. اعتقاد به قیامت از عوامل مهم در سرنوشت انسان است که در سرنوشت دنیوی و اخروی مومنان و منکران مؤثر است. پژوهش حاضر درصدد پاسخ گویی به این سوال است که براساس دیدگاه مفسران فریقین آموزه های سوره های حاقه و معارج اعتقاد به قیامت چه نقشی در سرنوشت دینوی و اخروی انسان دارد. بررسی توصیفی تحلیلی این مسأله نشان می دهد سوره های حاقه و معارج که به صورت توالی در ترتیب نزول و مصحف بوده در فضای نزول یکسان نازل شدند. خداوند در این دو سوره اثبات حقانیت، عظمت و قطعیت قیامت را به تصویر کشیده و با بیان سرنوشت دنیوی و اخروی دو گروه منکر و مومن قیامت در این دو سوره توجه مخاطب را جلب می کند. همانگونه که برای منکران قیامت سرنوشت دنیوی هلاکت و نابودی است، برای مومنان نجات و رهایی است. سرنوشت اخروی منکران قیامت نیز پس از احساس شرم و حسرت، جهنم بوده، در مقابل سرنوشت اخروی مومنان قیامت احساس رضایت و متنعم بودن بهشت و رضوان الهی است.
بررسی تطبیقی آرای علامه محمدحسین طباطبایی و دکتر محمود البستانی در تفسیر ساختاری سوره غافر از سوَر حوامیم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیر تطبیقی سال ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۷
168 - 191
حوزههای تخصصی:
تفسیر ساختاری قرآن، روش و شیوه فهم متن آسمانی ازجمله حوزه های نوین و جذاب در عرصه مطالعات دانشگاهی معاصر بوده و در چند دهه اخیر فراوانی چشمگیری داشته و مفسران و محققان بسیاری در این حوزه پا به عرصه نهاده اند. این روش در پی کشف مقصد نص الهی بوده و آن را مرهون شناخت عمیق غرض و موضوع سوره می داند. بخشی از بررسی های علمی یک روش از گذر مقایسه و تطبیق آن با دیگر روش های علمی صورت می پذیرد. بدین لحاظ، این پژوهش و روش تحقیق نوآورانه ملاک محور و پرسش نهاد «استنطاقی»، با هم سنجی و تطبیق روش ها، تکمله ای کاربردی بر بررسی تطبیقی روش تفسیری مفسّران است و در نحوه انجام کار از گذر فرو گرفت اندیشه ها، مبانی، منابع، ابزار، قواعد و معیارهای رویکردی تفاسیر جامع و ساختاری آثار دو دیدگاه کمابیش مشابه و مشترک، تفسیر جامع المیزان علامه طباطبایی و تفسیر ساختاری و البنائی دکتر محمود بستانی به بررسی تطبیقی آرای آنان پرداخته و با در نظر گرفتن ضرورت کشف اشتراکات و افتراقات عملکردی، بعنوان ملاک بنیادین و کارگشا در تفسیر تطبیقی، قواعد نظری و عملی ایشان در مناسبات، تنسیقات، کشف اغراض آیات و موضوعات حاکم بر مقاطع و فصول سوره غافر، بعنوان یک مصداق از سوره های حوامیم معلوم نموده، و در جهت تولید و توسعه مفاهیم نوین و ایجاد یک روش ترکیبی از اقسام روشها و گرایش های تفسیری، با ساخت زبان و ادبیات مشترک و نوین جامع ساختاری، به کشف و فهم صحیح و مؤثر در معانی و اسرار تفسیری سوره بیانجامد و الگوی جدید و دستاورد کامل خویش را به عرضه نمایش و اشتراک گذارد.
بررسی تحلیلی- مصداقی سبب نزول آیات 5 تا 22 سوره انسان
منبع:
تفسیرپژوهی سال ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۱
261 - 299
حوزههای تخصصی:
مفسران در مورد سبب و مکان نزول سوره انسان هم عقیده نیستند. گروهی با اعتقاد به مکی بودن سوره اصلا قائل به شأنی نزولی برای این سوره نیستند. عده ای دیگر مدنی بودن سوره را اذعان داشته ولی در مورد سبب نزول آن هم داستان نمی باشند. در این نوشتار با بررسی نقل های وارده در مکی و مدنی بودن و با عنایت به قرائن دیگر، به مدنی بودن سوره انسان حکم رانده شده است؛ هم چنین با هدف نیل به شأن نزول صحیح این سوره، به تحلیل روایات در این زمینه پرداخته شده و با نقد حکایت های مختلف در این زمینه به دلیل عدم تناسب با سوره، عدم دارا بودن سند یا عدم صحت سند، آنها را رد و طرد نموده است. تنها سبب نزولی که بر تعابیر ذکر شده در آیات منطبق بوده و روایات آن نیز در اکثر نقل ها، صحیح است، ماجرای انفاق خانواده حضرت علی (ع) در پی نذر ایشان می باشد. البته به این شأن نزول، شبهاتی وارد شده که با توجه به اینکه مقاله حاضر به تفصیل به آنها پاسخ داده، این واقعه به عنوان سبب نزول راستین سوره انسان تأیید می گردد.
تحلیل ویژگی های طاغوتیان عصر حضرت موسی (ع)
منبع:
تفسیرپژوهی سال ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۱
143 - 166
حوزههای تخصصی:
طاغوتیان و متجاوزان از حدود الهی در هر عصری، با پیروی از هوای نفس، مردم را از راه حق بازمی داشتند. از آنجا که طاغوت شناسی بصیرت افزاست با تحلیل ویژگی های طاغوت اعصار مختلف، می توان طاغوت عصر حاضر را شناخت و با بیداری و بصیرت، از سلطه استبداد و استعمار، نجات یافت و به اقتدار و عزت نایل شد. نوشتار حاضر به تحلیل ویژگی های طاغوتیان عصر حضرت موسی(ع) پرداخته و با روش توصیفی تحلیلی و با تکیه به آیات و روایات و منابع تاریخی، تصویر روشنی از مصادیق و ویژگی های طاغوتیان حضرت موسی(ع) ارائه کرده است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که طاغوتیان، مردمانی متجاوز و شیطان صفت هستند که در هر عصری، وجود داشته اند. مصادیقی از طاغوتیان عصر موسی(ع)، فرعون، هامان، قارون، سامری و بلعم باعور بودند که در قرآن نیز درباره ایشان سخن به میان آمده است. در عصر حاضر نیز طاغوت هایی جولان می دهند که ویژگی های شان منطبق بر طاغوت اعصار پیشین است و مانند آنان به نسل کشی، کودک کشی، ظلم و تعدی و تجاوز به حقوق مردم و جوامع و گمراهی دیگران می پردازند؛ در نتیجه شناخت ویژگی های طاغوت آن عصر به شناخت و مقابله با طاغوت عصر کنونی نیز کمک شایانی می کند.
بررسی مبانی قرآنی شخصیت انسان با رویکرد تطبیقی اندیشه های تفسیری مقام معظم رهبری و آیت الله جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیر تطبیقی سال ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۷
100 - 121
حوزههای تخصصی:
از مهم ترین مباحث انسان شناسی موضوع شخصیت است که تاکنون پژوهش های اندکی به بررسی آن از منظر قرآن کریم پرداخته اند . علاوه بر آن ، هر یک از نظریه پردازان با توجه به درک خود تعریف متفاوتی از شخصیت ارائه داده اند و همین مسئله ابهامات زیادی را در این حوزه بوجود آورده است. یکی از راه حل های از بین بردن ابهامات، مراجعه به متون دینی است، زیرا در این متون، می توان مبانی شخضیت انسان را استخراج نمود و به همه ساحت های وجودی اعم از مادی و غیرمادی پرداخت. در این مقاله با کاربست روش توصیفی- تحلیلی ، مبانی شخصیت انسان از منظر آموزه های قرآن کریم با رویکرد تطبیقی اندیشه های مقام معظم رهبری و آیت الله جوادی آملی بررسی شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد شخصیت انسان به معنای ملکات نفسانی و به مثابه ی زیر ساخت و علت درونی رفتار انسان است که زمینه های شکل گیری آن را بُعد درونی مثل مادی، ماورائی و محیط غیر قابل کنترل و بُعد بیرونی مثل محیط قابل کنترل و رفتارهای اختیاری انسان شکل می دهد که برخی اکستابی و برخی غیر اکستابیظف ولی تأثیرگذار است.
نوآوری سید قطب در زیبایی شناسی بیانی قرآن کریم
منبع:
تفسیرپژوهی سال ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۱
383 - 410
حوزههای تخصصی:
یکی از پژوهش های قرآنی که همواره مورد توجه مفسّرین قرآن کریم و ادبا بوده، تحلیل خارق العادگی های قرآن کریم در زمینه بیان و اعجاز بیانی است. اما در بین وجوه اعجاز بیانی، بررسی جنبه های هنری و زیبایی شناسی کمتر مورد توجه قرار گرفته و به قواعد مرسوم در کتب بلاغت، محدود شده است. از طرفی سید قطب به عنوان ادیب و مفسّر قرآن کریم نگاه متفاوتی به زیبایی های قرآن کریم دارد که به خوبی تبیین نشده و تفاوت آن با دیگر تحلیل های بلاغی برجسته نشده است. از این رو ضرورت داشت تحقیق جامعی در مورد وجه تمایز زیبایی شناسی قرآن کریم در نگاه سید قطب و بزرگان قبل از او در زمینه تفسیر ادبی قرآن کریم صورت بگیرد. بر این اساس در تحقیق پیش رو با روش تحلیلی ابتدا سیر تاریخی درک زیبایی های قرآن کریم در سه مرحله درک فطری، درک پراکنده زیبایی ها و درک قواعد فراگیر مطرح شده، سپس ورود برخی شخصیت ها قبل از سید قطب به این موضوع بررسی شده و در نهایت وجوه تمایز نگاه سید قطب در مقایسه با دیگر ادبا در چند نمونه قرآنی تطبیق شده و از جهت نظری در سه زمینه کلی بودن نگاه سید قطب و جزئی بودن نظر اهل بلاغت، عدم تمرکز بر قواعد بلاغی و تفاوت در زیرساخت ها قرار می گیرد و بعد از آن به نوآورانه بودن تحلیل زیبایی شناختی سید قطب در نگاه ادبا و مفسرین بعد از او اشاره شده است.
نمادسازی قرآن کریم در داستان حضرت ابراهیم (ع)
منبع:
تفسیرپژوهی سال ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۱
343 - 381
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم دربردارنده مجموعه داستان هایی درباره انبیاء الهی است که در خلال آن ها به روشنی تقابل حق و باطل در طول تاریخ و جوامع بشری ترسیم شده است. داستان رازآلود ابراهیم (ع)، یکی از نمونه های آن است که شخصیت های مثبت و منفی آن برای آیندگان تصویرپردازی و نمادسازی شده اند. نمادسازی در این داستان مبتنی بر «افراد و شخصیت ها» و «وقایع و عوامل طبیعی» است. قهرمانان مثبت این قصه عبارتند از: ابراهیم (ع)که نماد شخصیتی انقلابی در تحقق آیین توحیدی و مبارز در مواجه با ظواهر طاغوتی است و هاجر نماد ولایت مداری، اسماعیل نماد بندگی و تسلیم محض، اسحاق نماد امید و بصیرت و ساره نماد همدلی و دلدادگی. شخصیت های منفی همچون نمرود، آزر و قومش نیز به ترتیب نماد استکبار، حق گریزی و ارتجاع و تعصب اند. افزون بر آن، قرآن مجید در اقدامی بدیع، وقایع و عوامل طبیعی را نیز نمادسازی کرده است. در این داستان، کعبه نماد توحید و وحدت امت اسلامی، صفا و مروه نماد پاسداشت از شعائر الهی، اجرام آسمانی نماد برهان مستدل، بت نماد طاغوت و تبر نماد مبارزه به تصویر درآمده اند.
نسبت سنجی سنّت های مقید الهی مربوط به صالحان در قرآن و عهدین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیر تطبیقی سال ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۷
34 - 55
حوزههای تخصصی:
با توجه به گسترش چشمگیر ارتباطات، شناخت سنّت های دینی پیروان ادیان الهی از یکدیگر و درک نسبت های موجود میان آن ها، امری اجتناب ناپذیر بوده و از مقدمات تقریب ادیان به شمار می آید. یکی از تعالیم مشترک ادیان ابراهیمی، سنّت های الهی هستند که به عنوان قوانینی فراگیر بر جوامع بشری و جهان حاکم اند. بخشی از سنّت های الهی، سنّت هایی مقیّد و متوقف بر کنش انسان هاست که به تبع آن آثارشان نمایان می شود. در پژوهش پیش رو، صرفاً سنّت های مقیّد و مختص به اهل ایمان، به روش تطبیقی در سه دین آسمانی مورد تحلیل قرارگرفته و هدف از ارائه آن پاسخ به این پرسش است که سنّت های مقیّد الهی مربوط به اهل ایمان در قرآن و عهدین چه نسبتی (اشتراک و افتراق) با هم دارند؟ این پژوهش به شیوه کتابخانه ای و به صورت توصیفی و تطبیقی- تحلیلی سامان یافته و تاکنون پژوهش مشابهی به صورت مستقل ارائه نشده است. می توان گفت با توجه به وحدت منبع وحیانی، همسانی قابل توجهی میان سنّت های مقیّدِ مختص به صالحان در ادیان سه گانه وجود دارد؛ با این حال تفاوت اشارات مستقیم و غیرمستقیم به سنّت های مذکور را می توان متأثر از وجود مناسبات و ملازمات فرهنگی مختص به پیروان هریک از این کتب دانست؛ چنانکه قرآن کریم با طرح عناوین «سنّت» و «سنن» و اشارات متعدد و مستقیم به سنت های موردبحث، نسبت به کتب عهدین از برتری ویژه ای برخوردار است. می توان سنت های مذکور را در قالب دو دسته کلّی افزایش نعمت های معنوی همچون برخورداری از قوه تشخیص حق از باطل و افزایش نعمت های مادی مانند نجات از تنگناهای گوناگون فردی و اجتماعی دسته بندی نمود.
معنا شناسی واژه «نور» در آیه «اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَالْأَرْضِ»
منبع:
مطالعات تفسیری آلاءالرحمن سال ۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷
123 - 138
حوزههای تخصصی:
واژه «نور» در قرآن یکی از الفاظی است که معنای کلیدی آن راه گشای حل برخی نکات عمیق قرآنی است، در آیه 35 سوره نور این واژه 5 بار استعمال شده که در فراز «اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ»، به «الله» اسناد داده شده و همین امر زمینه ساز بیان دیدگاه های مختلف تفسیری شده از آنجایی که مفهوم شناسی این واژه در فراز مذکور، روشنگر دیدگاه های کلامی- توحیدی است پرداختن به آن اهمیت دارد، از این رو این مقاله با استفاده از منابع کتابخانه ای و نرم افزاری و با پردازش توصیفی- تحلیلی به دنبال پاسخ به این پرسش اساسی بود که «معنای واژه نور در آیه «اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ» چیست؟» یافته های پژوهش این شد که: از سه معنای حسی، اعتباری و روحانی واژه «نور»، در آیه مذکور معنای حسی آن با توجه به اعتقاد به عدم جسمانیت خداوند مراد نیست، از این رو مفسران معنای اعتباری یا روح معنا را برای آن قائل شده اند، در حالت اول از قواعد ادبی «مضاف محذوف»، «تشبیه بلیغ» و «مجاز» بهره برده و در حالت دوم با پذیرش قاعده روح معانی الفاظ، طبق دو تقریر «استعمال حقیقی برای معقولات و استعمال مجازی برای محسوسات» یا «استعمال حقیقی برای معقول و محسوس به نحو مشکک»، مراد از اطلاق نور برای خداوند رحمت دائمی خداوند یا همان هدایت تکوینی و تشریعی الهی برای همه کائنات دانسته اند.
خوانش تفسیری آیه «یَوْمَ نَدْعُوا کُلَّ أُناسٍ بِإِمامِهِمْ» با تکیه بر دیدگاه علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۴
۸۲-۶۱
حوزههای تخصصی:
واژه امام هفت بار در قرآن آمده است. یکی از آن موارد، آیه «یَوْمَ نَدْعُوا کُلَّ أُناسٍ بِإِمامِهِمْ» است. درباره معنای امام در آیه، هشت قول از سوی مفسران نقل شده است. مفسران بزرگ فریقین هرچند در مفهوم امام در آیه مذکور با یکدیگر اختلاف نظر دارند، اما آنان با توجه به اینکه هدایت امام را از نوع ارائه طریق دانسته اند، در این نظر مشترک اند. علامه طباطبائی با استفاده از روش تفسیری خود، توانسته است افزون بر این موضوع، از آیه یادشده، لزوم وجود امام حیّ در هر عصر را نیز استخراج نماید. نظر بر اهمیّت این بحث در اندیشه اسلامی و پیوند آن با موضوع مهدویت، تحقیق پیش روی با روش توصیفی تحلیلی، می کوشد به پرسش چگونگی دستیابی علامه به این نتیجه پاسخ دهد. به نظر می رسد مبنای این تحلیل، فهم و برداشت خاصی است که ایشان از حقیقت امامت دارد. از منظر علامه، امامت به معنای مطلق هدایت نیست، بلکه هدایتی است که به امر الهی صورت می گیرد. درحالی که بسیاری از مفسران، این هدایت را ارائه طریق می دانند، علامه با توجه به قید «بأمرنَا» در دو آیه 73 سوره انبیاء و آیه 24 سوره سجده، امامت را ملازم با ایصال الی المطلوب معرّفی کرده است. از منظر علامه، وصف امامت به هدایت به امر، ما را به پیوستگی این جریان و لزوم آن، رهنمون می سازد.
تفسیر علمی به مثابه نقد سنت تفسیری: قصص انبیاء در خوانش بهبودی و طباطبایی
حوزههای تخصصی:
مسئله مطالعه حاضر، تحلیل و بررسی روی کرد محمدباقر بهبودی در بهره مندی از علوم طبیعی در فهم و تبیین آیات قرآن با بازخوانی عملکرد او در فهم قصه های انبیاء در قرآن کریم است. روی کرد حاکم بر مطالعه از نوع پژوهش های کیفی است و از روش توصیفی تحلیلی برای گردآوری و تحلیل داده ها استفاده شده است. یافته های مطالعه نشان می دهد که بهبودی در فهم قصه های انبیاء در قرآن از روش علمی استفاده نموده است از جمله داستان خلقت آدم (ع)، هبوط نطفه ها، گسترش نسل بشر بر روی زمین در زمان نوح (ع)، ایجاد ناقهٔ صالح. بهبودی از آموزه های علوم مختلف از جمله زیست شناسی و ژنتیک، نجوم و کیهان شناسی، الکتریسیته و پزشکی در فهم و تبیین برخی از نکات این قصه ها بهره برده است. همچنین از مهم ترین کاربردهای تفسیر علمی از نگاه وی؛ تأیید برداشت های تفسیری خود از مفاد آیات و پاسخ به ابهاماتی است که پیرامون محتوای برخی از آیات در قصه های انبیاء در قرآن مطرح شده است. از نتایج مطالعه می توان به انگیزه های بهبودی در استفاده از علوم جدید در تفسیر هم چون دورشدن و بی توجهی کامل نسبت به برخی از اقوال بسیار ضعیف تفسیری در تبیین آیات قرآن کریم به مثابه یک نگاه انتقادی و نشان دادن هماهنگی قرآن و علم، اشاره نمود.
بررسی روش تفسیری و اعتبار تفسیر نور
منبع:
تفسیرپژوهی سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۹
245 - 272
حوزههای تخصصی:
تفسیر نور آموزه های قرآن را در صحنه های عملی زندگی، ارائه داده و با کاربردی کردن توصیه های قرآن بین مردم و قرآن پیوند برقرار کرده است. از آنجا که اقبال عمومی گسترده ای به این تفسیر شده است و در برداشت های آن ملاحظاتی وجود دارد، لازم است اعتبار آن بررسی شود. این تحقیق با روش توصیفی - تحلیلی به بررسی اعتبار محتوای تفسیر نور بر اساس قواعدی می پردازد که مفسران برای دستیابی به مراد خداوند به کار گرفته اند.
بررسی 25 جزء قرآن در تفسیر نور بیان گر آن است که مؤلف در هیچ مورد به بررسی قرائات متعدد نپرداخته و در بررسی مفاهیم لغات قرآن روش اجتهادی نداشته و صرفاً در برخی آیات معنای کلمات را بیان کرده و از این مقدار برخی معناها را به منبعی ارجاع نداده است. در تفسیر آیات به قواعد عربی توجه شده که علاوه بر آن در موارد متعددی از سیاق و در موارد بسیار کمی از مسلّمات عقلی و علمی و بیشتر از آیات همسو و روایات استفاده شده است که منبع اصلی این تفسیر، آیات و روایات بوده است. مؤلف با تجمیع مفاهیم مشابه ذیل عنوان مناسب، تقسیم بندی کردن مفاهیم، کالبدشکافی و ارائه مفاهیم در قالب اشکال منطقی، تقطیع مناسب آیات و دقت در وجوه تشابه به تفسیر آیات پرداخته است. روش این تفسیر، آمیزه ای از روش نقلی و اندکی اجتهادی و در موارد فراوانی ذوقی در قالب پیام ها و نکات قرآنی است. گرایش این تفسیر بیشتر تربیتی و اجتماعی است.
تحلیل توحید ذاتی در واژه " الصمد " سوره ی توحید از منظر مفسران فریقین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیر تطبیقی سال ۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۶
162 - 187
حوزههای تخصصی:
توحید زیربنایی ترین اعتقاد و مبنایی اساسی برای تعالیم دین اسلام است ، در میان اقسام توحید یعنی توحید ذاتی، توحید صفاتی، توحید در خالقیت، توحید در ربوبیت و توحید در عبادت، توحید ذاتی به منزله اساس و زیربنای همه ی شاخه های توحید است از طرفی سوره توحید به عنوان شناسنامه خداوند مهم ترین تجلی توحید ذاتی خداوند در قرآن کریم است ، این سوره، عهده دار تبیین توحید ذاتی در قرآن کریم می باشد. با توجه به اهمیت بحث توحید ذاتی در سوره ی توحید و اهمیت این مساله نزد شیعه و سنی این پژوهش به بررسی تطبیقی توحید ذاتی از منظر فریقین در سوره ی توحید با تکیه بر واژه "الصمد " می پردازد"الصمد" از جمله عبارات قرآنی در سوره توحید است که میان مفسران شیعه و سنی محل تضارب آراءگوناگون گردیده برهمین اساس، این پژوهش به بررسی آراء مفسران شیعه و سنی و روایات فریقین پیرامون احد و صمد و اشتراکات و اختلافات این دوگروه پیرامون این مساله بیان می کند.
بررسی تعارض در مبانی و آرای تفسیری آیت الله جوادی آملی؛ مطالعه موردی آیات زن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روشن است که اندیشه ها و اندیشمندان در شرایط خاص، ناخواسته یا خودخواسته دچار تغییر می شوند. این تغییر ضمن آنکه می تواند در هر یک از حیطه های نظری و عملی ظهور نماید، در گونه های مختلفی چون «عدول، سکوت، خلط، ابهام و غفلت» امکان بروز دارد. یکی از رسالت های روش شناس، رصد چنین شرایطی است تا تصویر دقیق تری از موضوع (= ابژه) مورد پژوهش خود ارائه دهد. مضاف آنکه بررسی این فراز و فرودهای علمی، طبعا نتایج معرفتی و روش شناختی قابل توجهی به همراه دارد؛ به عنوان مثال، تعارض در مبانی، تغییر و تحولاتی از منطق فهم مفسر را در طول زمان و در تطور شخصیت علمی او روشن می نماید. بررسی آرای تفسیری آیت الله جوادی آملی در آیات موضوع زن، در تحلیل گزاره ها و تطبیق میان آنها با مبانی تفسیری ایشان، نشان از نوعی تعارض میان نظرات تفسیری با مبانی، ذیل برخی از آیات دارد. نتایج حاکی از آن است که اگرچه ایشان عموما پایبندی اکثری به مبانی خود داشته اند، لکن در مواردی سویه هایی از تغییر، تحول و عبور از مبانی را نیز تجربه کرده اند که در جای خود محل تأمل است.
مطالعه تطبیقی رابطه «رؤیت برهان رب» با «مخلصین» در آیه 24 سوره یوسف از منظر تفسیری فریقین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیر تطبیقی سال ۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۶
10 - 31
حوزههای تخصصی:
تفاوت در روش های تفسیری از موضوعاتی است که در تفاوت پاسخ های مفسران به سؤالات پیرامون آیات قرآن کریم تأثیرگذار است. از این جهت تطبیق تفاسیر در فهم بهتر از مراد برخی آیات قرآن مورد توجه است. یکی از سؤالاتی که در آیه ی 24 سوره یوسف مورد توجه قرار می گیرد، چیستی «برهان رب» است که حضرت یوسف با رؤیت آن از گناه به دور ماند و ارتباط آن با عبارت «مخلَصین» است که در انتهای آیه آمده است. مقاله حاضر در تلاش است تا با استفاده از تطبیق چند تفسیر از فریقین که از نظر روش تفسیر با یکدیگر تفاوت دارند، به ارزیابی پاسخ هر یک از تفاسیر به سؤال مذکور با در نظر گرفتن روش تفسیری بپردازد. در این مقاله از تفاسیر شیعه مجمع البیان، نورالثقلین، الکاشف و المیزان و از تفاسیر اهل سنت درالمنثور، کشّاف، المنیر و التحریر و التنویر انتخاب شده است. یکی از نتایج مقاله حاضر ویژگی تفسیر المیزان در پاسخی است که به رابطه ی «برهان رب» و «مخلَصین» نسبت به دیگر تفاسیر داده است و ارتباط این دو را بیان می نماید در حالی که در برخی دیگر از تفاسیر ارتباطی میان این دو عبارت برقرار نکرده اند و یا ارتباط آن به خوبی بیان نشده است.
بررسی جنبه های نمایشی داستان گاو بنی اسراییل در منابع تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیر تطبیقی سال ۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۶
60 - 87
حوزههای تخصصی:
قصه گویی شیوه ای موفق است که قرآن کریم و معصومین علیهم السلام بارها از آن، در کار تبلیغی خود استفاده کرده اند. در این مقاله به عنوان یک الگو، داستان قرآنی «گاو بنی اسرائیل» که در سوره مبارکه بقره به اجمال و در کتب روایی و تفسیری به تفصیل به آن اشاره شده است انتخاب و به تحلیل عناصر نمایشی در داستان روایت مذکور پرداخته شده است. نتیجه حاصل از این تحقیق که به روش توصیفی تحلیلی صورت گرفته است، آن است که اولا قرآن کریم تنها با بیان آهنگین به قسمتی از این داستان اشاره داشته است تا از اصل هدایت گری که هدف غایی این منبع الهی است به سمت قصه گویی و قصه پردازی منحرف نشود. ثانیا این داستان تنها در منابع اسلامی ذکر گردیده و در تورات و انجیل کنونی خبری از آن نیست. ثالثا این داستان حدّاقل از هفده عنصر از عناصر نمایشی (طرح، شخصیت، تعادل اولیه، حادثه محرک، نقشه، مانع، کشمکش، تعلیق، گره افکنی، غافلگیری، بحران، نقطه اوج، گفت و گو، مکان، زمان، تعادل ثانویه و داستان فرعی) برخوردار است. لذا با باتوجه به کثرت و تنوع بیشتر این عناصر نسبت به برخی داستان های قرآنی، می تواند منبعی مناسب برای ساخت اثری هنرمندانه قرار گیرد.