مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
البرهان
منبع:
الاستغراب، رقم 7، لبنان، ربیع 2017. ص 223 الی 245
تطرّق الباحث فی هذه المقاله إلى تحلیل فحوى دلاله برهان علم الکون طوال تأریخ مسیرته التکاملیه وسلّط الضوء على تفاصیله فی رحاب ثلاثه تیّاراتٍ أساسیهٍ، حیث وضّح معالمه على ضوء الفکر الإغریقی وأطروحتی المفکّرَیْن الغربیَّیْ kتوما الأکوینی وجوتفرید فیلهیلم لایبنتز؛ وبعد ذلک ذکر خصائصه فی کلٍّ من هذه التیّارات الثلاثه وأشار إلى أهمّ عناصره المحوریه فی الفلسفه الإسلامیه، ثمّ ذکر أوجه الاختلاف فی طرحه ضمن المدرستین الفکریتین الإسلامیه والغربیه ولا سیّما من حیث مقوّماته الفلسفیه. کما قام الباحث بإجراء دراسهٍ نقدیهٍ حول برهان علم الکون ومن ثمّ قیّم هذا النقد على أساس برهان الإمکان والوجوب.
بررسی چگونگی بهره گیری روایات از دانش های زبانی در تفسیر قرآن (مطالعه موردی آیه بسمله از تفاسیر البرهان و نور الثقلین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حدیث پژوهی سال سیزدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۶
33 - 48
حوزههای تخصصی:
کاوش در دیدگاه های تفسیری اهل بیتk زمینه را برای تبیین ضرورت و سهم هریک از دانش های مقدماتی در تفسیر قرآن فراهم می کند. از جمله مقدمات لازم برای فهم قرآن، دانش های زبانی(اعم از لغت و نحو و بلاغت) است. این مقاله می کوشد با بازخوانی تفاسیر مأثور در ذیل آیه بسمله در آغاز سوره فاتحه و نیز در سوره نمل، رویکرد تفسیری خاندان پیامبر2 را به مثابه نزدیک ترین ها به خاستگاه وحی از منظر دانش های زبانی، بررسی و تحلیل کند. این مقاله گونه های روایات تفسیری آیه بسمله را بر اساس تفاسیر شیعی البرهان و نور الثقلین با روش کتابخانه ای، شیوه اسنادی در نقل روایات و روش تحلیلی توصیفی در ارزیابی داده ها مورد بررسی قرار داده است. یافته ها حاکی از آن است که درصد قابل توجهی از روایات اهل بیتk به مباحث لغوی و تبیین واژگان، و فقط سهم اندکی از روایات تفسیری به مقوله های دستور زبان و بلاغت اختصاص یافته است.
تعریف مابعدالطبیعه بر اساس موجود بما هو موجود از دیدگاه فارابی (بر اساس کتاب الجمع بین رأیی الحکیمین، البرهان، إحصاءالعلوم، أغراض مابعدالطبیعه و تعلیقات)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال پانزدهم بهار ۱۳۹۴ شماره ۴۲
17 - 46
حوزههای تخصصی:
فارابی در آثار خود دارای سه دیدگاه در ارائه تعریف مابعدالطبیعه است که دو دیدگاه وی بر اساس موجود بما هو موجود ارائه شده و در این مقاله مورد بررسی قرار گرفته است. فارابی در دیدگاهی که مبتنی بر دو کتاب الجمع بین رأیی الحکیمین و البرهان است، موجود بما هو موجود را موضوع فلسفه یا حکمت می داند که مشتمل بر الهیات، طبیعیات، ریاضیات و علم سیاست و یاعلم اخلاق است. این دیدگاه که در بردارنده نوعی تفسیر خام و ابتدایی از اصطلاح موجود بما هو موجود است، ریشه در نظریات اسکندر افرودیسی در شرح مابعدالطبیعه دارد. اسکندر نیز در مابعدالطبیعه با وجودی که به نظر می رسد که در برخی موارد، تفسیر دقیقی از موجود بما هو موجود ارائه می کند ولی در نهایت، حکمت با موضوع موجود بما هو موجود را مشتمل بر اقسامی می داند که حکمت به معنای دقیق کلمه با موضوعیت موجودات الهی و نیز طبیعیات با موضوعیت موجودات طبیعی از جمله این اقسامند. دیدگاه نهایی فارابی در تعریف بر اساس موجود بما هو موجود با اندکی تفاوت، در سه اثر إحصاءالعلوم، أغراض مابعدالطبیعه و تعلیقات متمرکز است. فارابی در إحصاء العلوم که هر چند به پختگی دو اثر دیگر نیست، بر خلاف کتاب الجمع و البرهان تشخیص می دهد که مباحث موجود بما هو موجود متعلق به دانشی در عرض طبیعیات، ریاضیات و علم مدنی است و در رساله أغراض که به طور اختصاصی در آن به شرح و تبیین تعریف مابعدالطبیعه بر اساس موجود بما هو موجود و موضوع و بخش های می پردازد، این دیدگاه را به اوج خود می رساند. وی در تعلیقات، هماهنگ با رساله أغراض، به تعریف و موضوع مابعدالطبیعه پرداخته و تبیین و تفسیر دقیق تری را از اصطلاح موجود بما هو موجود ارائه می دهد.
دفاعیات عمار بصری از کلام مسیحیت در "البرهان"(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهاردهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۵۴
357 - 374
حوزههای تخصصی:
عمار بصری نسطوری یکی از متکلمین برجسته مسیحی در دوره عباسیان و در حدود سال های 800 الی 850 میلادی در بغداد و شهر بصره می زیسته و برای تبلیغ و ترویج مسیحیت نسطوری فعالیت می کرده است. وی دارای دو اثر کلامی مهم است: یکی کتاب «البرهان علی سیاقه التدبیر الالهی» و دیگری کتاب «المسائل والأجوبه». وی در این دو کتاب با تفکر فلسفی و فکر دینی به شرح و بسط اندیشه های مسیحی می پردازد و در اصل دفاعیاتی را برای کلام مسیحیت فراهم آورده و پاسخ انتقادات مخالفان(به ویژه متکلمان اسلامی) را می دهد و در واقع با برهان و دلایل عقلی و نقلی در دفاع از باورها و اعتقادات مسیحیان می کوشد. کتاب «البرهان» در این خصوص به عنوان یکی از کهن ترین کتاب های دفاعیه مسیحیت شناخته شده و از این حیث کم نظیر است. وی در این اثر کلامی به دوازده مبحث اصلی به ویژه موارد انتقادی(همچون تثلیث، تجسّد، اتحاد، تحریف کتاب مقدس، به صلیب کشیدن عیسی مسیح و قربانی) به طرح و بررسی و پاسخ شبهات می پردازد.
منهج تاویلی تفسیر البرهان با تکیه بر قاعده جری و تطبیق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۶
690 - 712
حوزههای تخصصی:
قاعده جری و تطبیقبه عنوان جاری شدن مفهوم های کلی آیات قرآن بر مصداق های خود در طول زمان است. این قاعده از قواعد متعدد منهج تاویلی است که به کشف مفاهیم نو و باطنی آیات الهی قرآن می پردازد. با توجه به اینکه مهمترین منبع برای تاویل قرآن ، روایات تاویلی حضرات معصومین علیهم السلام است ،محدث بحرانی تفسیر البرهان را بر مبنای روایات اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام قرار داده است که با دقت و تامل در نحوه چینش و گزینش روایات در ابواب مقدمه ومتن تفسیرالبرهان می توان قاعده جری و تطبیقرا به عنوان منهج تاویلی این تفسیرمورد مطالعه و پژوهش قرار داد . منظور از قاعده جری و تطبیق این است که الفاظ و تعبیرهای عام و مطلق قرآن به موارد و مصادیق قابل انطباق اشاره دارند وآنها را هدف گرفته اند .در این نوشتار بصورت پژوهش کتابخانه ای و اسنادی و به روش توصیفی و تحلیلی سامان یافته ، می کوشد ضمن بررسی قاعده جری و تطبیقو تفاوت آن با تفسیر و تاویل ، با دقت و تأمل بر روایات تفسیر البرهان ، منهج تاویلی محدث بحرانی را در بکارگیری این قاعده تبیین و استخراج نماید.
منهج تأویلی تفسیر البرهان با تکیه بر قاعده جری و تطبیق
حوزههای تخصصی:
قاعده " جری و تطبیق" به عنوان جاری شدن مفهوم های کلی آیات قرآن بر مصداق های خود در طول زمان است. این قاعده از قواعد متعدد منهج تاویلی است که به کشف مفاهیم نو و باطنی آیات الهی قرآن می پردازد. با توجه به اینکه مهمترین منبع برای تاویل قرآن ، روایات تاویلی حضرات معصومین علیهم السلام است ،محدث بحرانی تفسیر البرهان را بر مبنای روایات اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام قرار داده است که با دقت و تامل در نحوه چینش و گزینش روایات در ابواب مقدمه ومتن تفسیرالبرهان می توان قاعده " جری و تطبیق" را به عنوان منهج تاویلی این تفسیرمورد مطالعه و پژوهش قرار داد . منظور از قاعده " جری و تطبیق " این است که الفاظ و تعبیرهای عام و مطلق قرآن به موارد و مصادیق قابل انطباق اشاره دارند وآنها را هدف گرفته اند .در این نوشتار بصورت پژوهش کتابخانه ای و اسنادی و به روش توصیفی و تحلیلی سامان یافته ، می کوشد ضمن بررسی قاعده " جری و تطبیق" و تفاوت آن با تفسیر و تاویل ، با دقت و تأمل بر روایات و چگونگی در چینش و تبویب روایات تاویلی تفسیر البرهان، این قاعده را بعنوان منهج تاویلی محدث بحرانی استنتاج و استخراج نماید که در این پژوهش به این رهیافت رسیدیم که محدث بحرانی در تفسیر روایی البرهان در بیشتر روایات از این قاعده بهره جسته است.
از اعلمیّت مطلق بشری تا مربیگری علی(ع) در تبیین آیات تربیتی با تاکید بر البرهان بحرانی
منبع:
تفسیرپژوهی سال ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۱
229 - 259
حوزههای تخصصی:
قرآن، کتاب هدایت است و آدمی با مراجعه به آن می تواند به اهداف هدایتی آن دست یابد؛ ولی از آنجا که قرآن، و جزئیات را به عهده پیامبر(ص) گذاشته، ضروری است که برای فهم عمیق قرآن، به احادیث ایشان مراجعه شود؛ ولی به جهت عمق نامحدود قرآن، پیامبر(ص)نمی توانستند همه ی آیات را با همه ی بطون آن تبیین کنند؛ لذا برخود لازم دانستند که در کنار قرآن، برای آیندگان، منبعی دیگر در اختیار قرار دهند تا مورد استفاده ی هدایتی قرار گیرد. براین اساس، مطابق حدیث ثقلین، اهل بیت(ع)را به عنوان بیان کننده ی قرآن، معرفی فرمودند. علی(ع) در میان اهل بیت(ع)، جایگاه ویژه ای دارد و پیامبر(ص) ایشان را اعلم صحابه در امور دینی و به همراه قرآن معرفی کرده است، و بزرگان صحابه نیز به این مطلب، اذعان دارند. پس با مراجعه به متون روایی و تفسیری، می توان تعالیم قرآنی و تفسیری ایشان را فرا گرفت و با وقوف به جایگاه تفسیری آن حضرت، خود را از تعالیم ایشان بهره مند ساخت.
یکی از اقسام بزرگ آیات قرآن و تعالیم پیامبر(ص)، مربوط به مباحث تربیتی است و از اهداف اوصیای آن حضرت نیز، رساندن جامعه به درجات متعالی اخلاقی بود. علی(ع)، گاهی با تفسیر آیات تربیتی، این مهم را انجام داده است که در این مقاله با تکیه بر روش توصیفی تحلیلی، به نمونه هایی از آنها مِثل یادآوری بازگشت اعمال به خود انسان، دوستی برای خدا و ویژگی دوستان خدا، تلاش برای تاویل به احسن کردن اعمال بد دیگران و... با تاکید بر البرهان بحرانی اشاره می گردد. نتیجه پژوهش، گویای آن است که علم به امور دینی؛ به خصوص، امور مرتبط با مسائل تربیتی، نقش مهمی در هدایتگری علی(ع) داشته است.