فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۶۱ تا ۱۸۰ مورد از کل ۱۳٬۷۷۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
آیه 34 سوره نساء یکی از آیات چالشی در حوزه مباحث زنان و خانواده است. چالش بخش میانی آیه، مرتبط با مفهوم واژه " قانتات" است که باتوجه به معنای اصیل لغوی و کاربرد قرآنی قنوت، پذیرش دیدگاه های گوناگون مطروحه از سوی بیشتر مفسران فریقین دشواری است. از سویی زنان نواندیشان مسلمان در دوره معاصر دیدگاههای سنتی را برنتافته، به بازاندیشی معنای " قانتات" پرداخته و نظریه متفاوتی را ارائه نمودهاند. پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی سامان یافته است. بررسی پیشینه موضوع، ارائه تحقیق جامع و مستقلی را دراین رابطه نشان نمی دهد. نتیجه، بیانگر آن است که دیدگاههای مفسرانی که با تعابیری مانند: «مطیعات، مطیعات لله، مطیعاتٌ للّه فی أزواجهن، مطیعاتٌ للّه تعالی قائماتٌ بحقوق الأزواج، مطیعاتٌ لأزواج، مطیعاتٌ لله و لأزواجهن، مطیعاتٌ للّه قائماتٌ بما یجب علیهن من حقوق اللّه و حقوق أزواجهن» و مشابه آنها مقصود از " قانتات " را ارائه نموده اند از دقّت لازم برخوردار نیست؛ چرا که معنای دقیق لغوی یا کاربرد قرآنی "قنوت" یا هر دو را با هم موردتوجه قرار نداده اند. گرچه مفسران معدودی هرچند با تعابیر نه چندان کامل مقصود درست و دقیق از قانتات را بیان کرده اند. علاوه برآن نگارنده دیدگاه خود را با تبیینی جامع و دقیق از واژه قانتات ارائه نموده است.
تحلیل جنگ و حقوق اسیران جنگی از منظر اسلام در پرتو آیات قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در اسلام، اصل بر آزادی و حریّت انسانی است و اسارت یک امر تحمیلی و عارضی به جامعه شمرده می شود. در فرضِ وضع محدودیت های اجتماعی نیز، این محدودیت ها و به صورت خاص، اسیر گرفتن، صرفاً در راستای تأمین منافع اجتماعی است و نه تنها یک عمل سرکوب گرایانه، بلکه یک اقدام پیشگیرانه است. دین اسلام جنگ را صرفاً به عنوان یک ضرورت و آخرین راه حل می انگارد و فلسفه جهاد در اسلام همان فلسفه تجویز دفاع مشروع در منشور ملل متحد است و این امر به وضوح مؤید سبقه تاریخی حقوق بشردوستانه اسلامی بر حقوق بشردوستانه بین الملل است. رویکرد عمل گرایانه دین اسلام که در پرتو آیات قرآن کریم در قبال اسیران جنگی اتخاذ شده، مؤید این است که موازین بشردوستانه به ویژه رعایت حقوق اسیران جنگی در ابواب مختلف، سرلوحه عمل این دین و پیروانش در جنگ های مبتلابه بوده است. سؤال اصلی تحقیق حاضر این است که آموزه های دین اسلام در خصوص مسائل مرتبط با جنگ و رعایت حقوق اسیران جنگی در تئوری و میدان، دارای وحدت است یا تعارض؟ با ملاحظه آیات قرآن کریم و روایات (جنبه نظری تحقیق) از یک سو و رویکرد پیامبر اکرم 9و ائمه معصومین علیهم السلام و سپاهیان اسلام در جنگ ها از سوی دیگر(جنبه میدانی تحقیق)، آشکار می شود که در دو حوزه فوق وحدت نظر و عمل وجود دارد. روش تحقیق حاضر، توصیفی تحلیلی و رویکرد آن تاریخی است.
Re-examining the Perception of Blessings in Islamic Culture and Its Impact on Mental Peace and Well-being(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Quran and Religious Enlightenment, Volume ۵, Issue ۱, ُ۲۰۲۴
155 - 172
حوزههای تخصصی:
The sense of success or failure is contingent on an individual's attitude toward themselves and their circumstances. One of the primary reasons for feelings of failure is comparing oneself to others without considering distinguishing factors. Happiness is a subjective concept and is primarily achieved through focusing on one's own possessions. In the Quranic culture, God advises humans to perceive the blessings and divine favors bestowed upon them. Undoubtedly, recognizing successes and opportunities fosters a sense of achievement. Accordingly, this research, employing a descriptive-analytical approach and content analysis, seeks to identify the relationship between recognizing blessings and mental well-being. The findings indicate that appreciating blessings and reinforcing this perception facilitates the attainment of serenity, which is a key component of mental health. Factors such as contemplation and reasoning, lack of sadness, self-esteem, an elevated lifestyle, realistic perspectives, absence of pride, and being devoted to remembrance are impacts of recognizing blessings on mental well-being.
تحلیل مبانی و عملکرد علامه طباطبایی در عرضه روایات بر قرآن در آثار مختلف ایشان
حوزههای تخصصی:
روایات تفسیری آمیخته با برخی مسائل ضعیف، خرافی و خلاف واقع هستند و پالایش آنها برای دست یابی به روایات صحیح ضروری است. ارزیابی متنی و محتوایی روایات با معیارهایی همچون عرضه بر قرآن، مطمئن ترین روش اطمینان یابی به صدور آنهاست که در تفسیر المیزان مورد توجه قرار گرفته است. در این مقاله با روش کتابخانه ای و تحلیلی، مبانی علامه طباطبایی در آثار ایشان گردآوری و با عملکرد تفسیر المیزان مقایسه شده و قواعد مورد قبول ایشان در بهره گیری از روش عرضه بر قرآن، مشخص شده است. نتیجه اینکه روایات باید بر مفاهیم یقینی به دست آمده از قرآن، همچون نص، مضمون، آموزه های به دست آمده از مجموع آیات یا روح کلی قرآن و نیز بر سیاق و لحن آیه، عرضه شوند و در صورت موافقت، پذیرفته شده، در صورت مخالفت و عدم امکان سازگاری آنها با قرآن، رد و در صورت عدم مخالفت، به صورت سلبی مورد بررسی سندی قرار گیرند که در صورت احراز ضعف سندی، رد شده و در غیر این صورت، درباره آنها توقف و سکوت می شود.
مؤلفه های تمدن ساز در سیره امام علی (ع) با رویکرد قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قرآن، فرهنگ و تمدن سال ۵ بهار ۱۴۰۳شماره ۱ (پیاپی ۱۵)
46 - 75
حوزههای تخصصی:
حضرت علی (ع) پس از پیامبر (ص) نقش بسیار مهمی در شکل گیری تمدن اسلامی ایفا نمود. برای تبیین این نقش، بررسی مؤلفه ها و شاخص های تمدن ساز در سیره حضرت بسیار اهمیت دارد. مسئله این پژوهش آن است که مؤلفه های تمدن ساز در سیره امام علی (ع) کدام است؟ این نوشتار به روش توصیفی تحلیلی، سیره علوی و نقش امام علی (ع) در تمدن سازی اسلامی را واکاوی کرده و با هدف بررسی و تبیین مؤلفه های تمدن ساز در سیره نظری و عملی ایشان با رویکردی قرآنی، تحقق یافته است. یافته های تحقیق نشان می دهد حضرت علی (ع) بینش تمدنی و شخصیتی تمدن ساز داشته است. نقش اساسی حضرت در تمدن اسلامی، تقویت مؤلفه های تمدن ساز فرهنگ اسلامی در میان مردم و به کارگیری آن در حکومت خویش است. اخلاق، عزت و کرامت انسانی، آزادی و آزاداندیشی، صبر و مقاومت، عدالت و هم بستگی از مؤلفه های معنوی تمدن ساز در سیره و حکومت علوی است.
واکاوی هنجارگریزی واژگانی در سوره یوسف (ع) بر مبنای نظریه زبان شناسی شناختی صورت گرایان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش با الهام از الگوی زبان شناختی صورت گرایان (فرمالیسم) و به کمک ابزار توانمند هنجارگریزی[1] یا آشنازدایی در حوزه زبان شناسی، مفهوم واژگانی[2] آن در سوره مبارکه یوسف (ع) بررسی شد. کاربست هنجارگریزی واژگانی، گریز از قواعد زبان هنجار و عدم مطابقت با زبان معیار تعریف می شود و مفاهیم واژگانی ازنظر زبان شناختی خارج مصداق عینی و ظاهر واژگان هستند. در پرتو رمزگشایی واژگانی مفاهیم غیرمتعارف، قرآن کریم (الهی قمشه ای، 1384 ش) سعی دارد خواننده را به تفکر وادارد تا فرد بتواند به رمزگشایی مفاهیم واژگانی غیر مستقیم بپردازد و به رمزگشایی دست یابد. پژوهش حاضر به صورت توصیفی تحلیلی در چارچوب نظریه لیچ (1969م) انجام شد و نتایج نشان دادند هنجارگریزی واژگانی حادث شده در سوره مبارکه یوسف (ع) به دو بخش تقسیم می شود: هنجارگریزی واژگانی که فقط یک بار و منحصراً در سوره یوسف (ع) ذکر شده اند و بیشترین بسامد را داشتند؛ هنجارگریزی واژگانی که منحصراً دو بار در سوره یوسف (ع) نام برده شده اند و از بسامد کمتری برخودار بودند. یافته ها نشان می دهند هنجارگریزی واژگانی در این سوره در قالب مفاهیم استعاری و قاعده افزایی به زیبایی طرح داستان کمک بسیاری کرده است.
[1] defamiliarization
[2] Lexical concepts
هنجارگریزی و برجسته سازی در آیات دعا، بر اساسِ نظریه جفری لیچ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برجسته سازی یکی از اصطلاحات بنیادین در دیدگاه صورتگرایان به شمار می آید. این رویکرد به دو گونه هنجارگریزی و قاعده افزایی در متون تجلّی می یابد. هنجارگریزی به معنای خروج از زبان معیار با هدف آفرینش زبان ادبی است. این روش مخاطب را به تفکر واداشته و بر لذّت ادبی او از متن می افزاید. لیچ زبان شناس انگلیسی هنجارگریزی را به 8 نوع آوایی، نحوی، واژگانی، معنایی، گویشی، سبکی نوشتاری و زمانی تقسیم می کند. قاعده-افزایی بیانگر آن است که قواعدی به زبان معیار افزوده می شود که منجر به برجستگی در ساختار ادبی و زبانی می-شود.آیات دعا از آیاتی به شمار می آیند که برجسته سازی به شکل فراوانی در آن ها نمود یافته است. این پژوهش بر آن است تا به روش توصیفی - تحلیلی برجسته سازی را در آیات دعا واکاوی نماید. یافته های پژوهش نشان می دهد که در این آیات هنجارگریزی آوایی، نحوی و معنایی به کار رفته است. مؤلفه های هنجارگریزی آوایی شامل ادغام و حذف در آیات دعا است. هنجارگریزی آوایی سبب آشنایی زدایی و توازن آوایی کلام الهی شده است. هنجارگریزی نحوی در قالب تقدیم و تأخیر به کار رفته است. هنجارگریزی معنایی با کاربست استعاره نمود پیدا کرده است. در این گونه از آیات قاعده-افزایی به شکل تکرار تجلّی یافته است. در آیات دعا میان معنا و لفظ هماهنگی و انسجام کاملی وجود دارد و این هماهنگی نقش بسزایی در دریافت مضامین و پیام های موجود در آیات دارد. برجسته سازی در این آیات سبب انحراف از اصل شده و این خروج نه تنها در معنای آیات خللی وارد نکرده؛ بلکه سبب زیبایی بیشتر آن ها شده است.
نقش قرآن کریم در حافظه تاریخی تمدنی اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
متون دینی تاریخی و حدیثی و به صورت ویژه قرآن کریم، یکی از مؤلفه های هویت بخش «حافظه تاریخی» فرهنگ و تمدن اسلامی است. رویکرد رایج به این متون، متأثر از دستگاه فقهی و توجه صرف به مقام بیان گزارش است؛ حال آنکه یک متن دینی می تواند در فرا مقام بیان خود، از قالب «خبر واحد»(واحد خبری) خارج شود و از مؤلفه های حافظه تاریخی قلمداد گردد. از سویی دیگر، در پیشینه شناسی و تجزیه وتحلیل فرهنگ و تمدن اسلامی، دو نوع نگاه می تواند موردتوجه باشد. نگاه اول، رویکرد تجزیه ای؛ به این صورت که تلاش کنیم تا تمدن را مبتنی بر یکان گزارش های دینی اعم از قرآن و روایات، تحلیل کنیم. رویکرد دوم، رویکرد بر اساس حافظه تاریخی است. آنچه مهم است آن است که حافظه تاریخی، صرفاً در قالب گزارش های تاریخی موصوف به «خبر واحد»، قابل توصیف نیست. بخش اعظمی از میراث تمدنی اسلامی در قالب هایی فراتر از گفتمان مبتنی بر اخبار آحاد قابل مستندسازی است. بسنده کردن به میراث مکتوب به عنوان تنها بخش میراث تمدنی باید به توجه بایسته به حافظه تمدنی ارتقاء یابد.
بررسی دیدگاه های تفسیری در باره ارتباط میان شرط و جزا در آیه تعدد زوجات در گذر تاریخ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شرط و جزا در آیه تعدد زوجات حاوی یکی از بحث انگیزترین موضوعات این آیه به شمار می رود. در این مقاله به این پرسش پرداخته می شود که درباره رابطه شرط و جزاء در این آیه چه نظریاتی درگذر تاریخ میان مفسران پدید آمده است. بررسی ها نشان می دهد، در میان علمای شیعه برای نخستین بار، صاحب احتجاج با نقل روایتی که به امام علی نسبت داده، به اسقاط بیش از ثلث قرآن بین شرط و جزای این آیه قائل شده و از این رهگذر، وجود رابطه میان شرط و جزا در این آیه را انکار کرده است. اگرچه قرن ها پس از وی، برخی از مفسران شیعه نیز این ادعا را تأیید کرده اند؛ اما غالب مفسران شیعه از قرن چهاردهم به نقد آن روایت و رد ادعای طبرسی پرداختند؛ ولی قریب به اتفاق علمای اهل سنت و بیش تر مفسران شیعه به وجود رابطه میان شرط و جزا در این آیه قائل هستند. آنان همگی، بر شرط بودن عبارت «فإن خفتم» متفق اند؛ اما در تعیین جزا یا جواب شرط، میان آنان اتفاق نظر وجود ندارد. غالب مفسران، عبارت «فَانْکحُوا ما طابَ لکم» را در آیه مذکور جواب شرط دانسته اند؛ ولی ابوعلی جبایی (303ق) و معدودی از مفسران بعد از او «فَواحِدَهً» را جزای شرط می شمرند. تعیین رابطه شرط و جزا در آیه موردبحث از سوی مفسران مبتنی بر روایاتی بوده که از صحابه یعنی عایشه و ابن عباس به دست آمده و به ندرت بر اجتهاد مفسران اتکا داشته است. تنها ابوعلی جبایی که متکلم معتزلی بود، برای تعیین شرط و جزاء در این آیه به اجتهاد روی آورده و برخلاف عموم مفسران بر این نظر شده است که جواب شرط «فواحده» است.
مفهوم سازی استعاری مفاهیم بدن در قرآن کریم (مطالعه معنایی- سبک شناسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تصویرسازی مفاهیم ذهنی، و ملموس و محسوس ساختن امور معنوی، در قالب پدیده های عینی، در جای جای قرآن کریم به چشم می خورد. اغلب این تصویرسازی ها از طریق استعاره های مفهومی بوده و خداوند تبارک و تعالی کلیدی ترین مفاهیم قرآنی را که نقش به سزایی در جهان بینی اسلامی و فهم عالم برای مخاطب داشته است، از طریق استعاره های شناختی برای او به تصویر کشیده است. از جمله این فضاسازی ها در آیاتی با رویکرد اعضای بدن نمود یافته است. اعضای بدن دارای معانی و کاربردهای گوناگونی است که برای ارائه ی معنایی خاص برای مفهوم سازی مفاهیم انتزاعی به کار گرفته شده است، از این رو نگارنده در پژوهش حاضر با روشی توصیفی تحلیلی به بررسی این دسته از آیات بر اساس استعاره های شناختی پرداخته اند یافته های پژوهش نشان داده است که قرآن کریم از اعضای مختلف بدن از جمله؛ قلب، وجه، پا، دهان و دست را که مفاهیمی عینی و مادی بوده برای مفهوم سازی مفاهیم انتزاعی و ذهنی به کار گرفته است و از این طریق پیام مد نظر را به مخاطب ارائه داده است.
The Three Meanings of "Nisyān" (Forgetfulness) in the Quran, Emphasizing the Connotative Meaning and Emotional Load in Collocations and Substitutions(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه معارف قرآنی (آفاق دین) سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۹
111 - 142
حوزههای تخصصی:
Semantics of the words of the Holy Quran is a new approach towards discovering the inner layers of God's word. The word "Nisyān" (forgetfulness) is one of the concepts that appear in thirty-six verses. The present study, using semantic methods and an analytical-descriptive approach, aims to examine this word from a semantic perspective. Considering the connotative meanings and emotional load of this word, it can be said that in the overall frequency of "Nisyān" in the Quran, three meanings can be considered, which are: The meaning of "Unintentional Forgetfulness" in six verses without eschatological punishment, the meaning of "Forgetfulness with the Association of Negligence" in eleven verses with a negative connotation, and the meaning of "Abandoning" in nineteen verses with eschatological punishment. The object of "Nisyān" in the relevant verses can be an objective indicator in determining the type of application of "Nisyān." If the object of "Nisyān" is something sensory and material, "Nisyān" falls into the category of unintentional forgetfulness; if its object refers to humans and their actions, it falls into the group of forgetfulness with the association of negligence; and if its object is something spiritual, such as the Day of Resurrection, Allah, and the like, it will be in the meaning of abandoning.
بررسی تفاوت فطرت و غریزه ی انسان از منظر آیات و روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۷
155 - 172
حوزههای تخصصی:
یکی از چالشی ترین مسائل انسان شناسی در طول تاریخ حیات بشری، بحران هویت است. که آن نیز ناشی از عدم شناخت همه جانبه انسان نسبت به ابعاد متفاوت خویش است. مقاله پیش رو به دنبال روشن شدن تفاوت فطرت و غریزه انسان به عنوان دو ویژگی تکوینی از منظر آیات و روایات متون اسلامی با روشی توصیفی ، نقلی و تفسیری است. پژوهش حاضر نشان می دهد، انسان دارای شخصیت مرکّبی از دو هدف تکوینی فطرت و غریزه است. فطرت، بعد الهی، ناخودآگاه و هدف نهایی از کمال انسان است. که هویت حقیقی، ذاتی و فرا حیوانی او را تشکیل می دهد. فطرت در لسان آیات و روایات به عنوان اسلام، معرفت خدا و توحید یاد شده، که دارای ویژگی هایی همچون همگانی، همگاهی، غیر اکتسابی، ثابت، معصومیت ازخطا و اشتباه است. ویژگی تکوینی دیگر انسان، غریزه است که بُعد حیوانی، ابزارای و مقدمه الکمال آدمی است. بینش و گرایش هایش همچون حیوانات محدود به نیازهای بُعد مادی وحیوانی است. بر این اساس، علت بحران هویت در انسان را بایستی در خلط دو هدف تکوینی مذکور و عدم توجه و تعقل او در حقایق خود شناسی قرآنی جستجو کرد.
الگوی قرآنی سنت های الهی در تدبیر جامعه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قرآن و علوم اجتماعی سال ۴ بهار ۱۴۰۳شماره ۱ (پیاپی ۱۳)
114 - 141
حوزههای تخصصی:
سنت های الهی مجموعه قوانینی است که نظام بخش سلسله ای از رخدادهای جامعه و تاریخ انسانی بوده که شناخت آن ها ما را با علل پدیداری رخدادها و آثار و پیامدهای آن تحت قوانین مستمر آشنا می کند. در مقاله حاضر اجتماعی بودن سنت ها به حیثیات مختلفی ازجمله موضوع، کنشگران، اهداف و پیامدهایش موردبررسی قرارگرفته که در هر مرحله تاریخی شکل بروز ویژه و منطق واحدی داشته و در اشکال مختلف و صفات مشخصی در قرآن بیان شده است. نتایج حاصل از این جستار حاکی از آن است که علم به سنت های خلل ناپذیر الهی که نشانگر حسن تدبیر و قدرت او در آفرینش است، انسان را به احوال سرنوشت خود و تشابه سرنوشتش در تاریخ و اجتماع آگاه می کند تا با شناخت رخدادهای غیرمنتظره و آمادگی برای تقابل با آن، برنامه ریزی دقیقی برای مواجهه با آنچه سعادت و تکامل او را به مخاطره می اندازد و نهایتاً چاره اندیشی برای بهبود وضع موجودش داشته باشد. این مقاله با روش توصیفی تحلیلی صورت بندی سنت ها و مباحث نظری آن را از منظر آیات و شواهد قرآنی موردبررسی قرار داده و البته چون تحقیق نص بنیاد است به لحاظ ماهیت، کوشیده از روش عقلی نقلی که در زمره روش اجتهادی است بهره ببرد..
جستاری در کاربست روش نظام واره ای تنزیلی در استخراج علوم انسانی قرآن بنیان (مطالعه موردی سوره های علق و بقره)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قرآن، فرهنگ و تمدن سال ۵ تابستان ۱۴۰۳شماره ۲ (پیاپی ۱۶)
32 - 55
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم یک نظام واره معرفتی بی همتاست؛ بدین معنا که تمام بخش ها و اجزای آن با هم مرتبط است و در سیر نزول سوره ها به ترتیبی خاص و پی درپی نازل شده است و گام به گام انسان ها را در تمام عرصه های موردنیاز، تربیت و هدایت می کند. امروزه هرگونه تفسیر و پژوهش در قرآن کریم به ترتیب نزول، «روش تنزیلی» نامیده می شود. آنچه با نظر به تحولات اجتماعی و نیازهای انسان ها در عصر حاضر ضروری به نظر می رسد، لزوم استخراج علوم انسانی قرآن بنیان است که در به کارگیری روش ها با موانعی روبه رو بوده است. مسئله اصلی در پژوهش حاضر پی جویی نوآوری در ترسیم روش ها با جُستاری در شناخت جایگاه و کاربست روش نظام واره ای تنزیلی در استخراج علوم انسانی قرآن بنیان است. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی، دو سوره علق و بقره را به عنوان نخستین سوره مکی و نخستین سوره مدنی بررسی کرده است. نتایج پژوهش نشان می دهد، کاربست نگاه نظام واره ایِ تنزیلی می تواند به عنوان روش و تحولی نو در استخراج علوم انسانی قرآن بنیان به شمار آید. در این رویکرد، سوره علق، به عنوان نخستین سوره نازل شده، معارفی چون راهکارهایی نو در دعوت و تبلیغ دینی، مراحل تربیت دینی، ابتنای قرآن کریم بر معرفت بخشی و ابهام زدایی را ارائه کرده است؛ همچنان که از سوره بقره، به عنوان نخستین سوره مدنی، معارفی مانند انسجام بخشی به جامعه نبوی، راهبری ترقی ساز جامعه نبوی، شناخت دقیق جامعه نوپای دینی و پیشگیری از فعال شدن گسست های اجتماعی قابل استخراج است.
کارکردهای زبانی و روابط معنایی در واژگان مکّی و مدنی قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۷
111-132
حوزههای تخصصی:
با گسترش مطالعات میان رشته ای، زبان شناسی نیز که علم مطالعه زبان است، به عنوان دانشی که کاربردهای مختلفی و زیادی در علوم انسانی دارد، در حوزه پژوهش های قرآنی نیز، جایگاه ویژه ای یافت. یکی از رویکرد های زبان شناختیِ مطالعات قرآنی، معناشناسی ساخت گرا است که با روشی نوین به مطالعه قرآن کریم می پردازد؛ لذا این پژوهش که به شیوه تحلیل محتوا انجام شده، بدنبال بررسی واژه های قرآن کریم در دو گروه مکّی و مدنی، استخراج نقش های زبانی و یافتن انسجام یا عدم انسجام معنایی در بین آنهاست. بدین منظور ابتدا پربسامدترین واژه های خاصِّ مکّی و مدنیِ قرآن کریم استخراج و پس از بررسی اطلاعات واژگانی و معنایی با ترسیم جدول و نمودارهایی، کارکردهای زبانی استخراج شده و روابط معناییِ آنها مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج بررسی های انجام شده نشان داد که کارکردهای زبانیِ استفاده شده در دو گروه، دارای تفاوت بوده و واژگان مورد مطالعه در هر گروه، دارای ارتباط موضوعی و مفهومی هستند.
بررسی عناصر انسجام متن در سوره قلم براساس نظریه هالیدی و حسن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انسجام و یکپارچگی علت اصلی معناداربودن و هدفمندبودن متن است و سبب جذّابیت و زیبایی آن می شود. پژوهش حاضر، سوره قلم را براساس نظریه انسجام «مایکل هالیدی و رقیه حسن» با روش توصیفی تحلیلی ارزیابی کرده و میزان مؤلفه های انسجام را ارائه داده است. نتیجه پژوهش نشان می دهد در این سوره، 375 مورد عوامل انسجام از قبیل واژگانی و دستوری و پیوندی وجود دارد. از میان این عوامل، «انسجام واژگانی»، 179 مورد است که 142 مورد به تکرار و 37 مورد به باهم آیی مربوط می شود و 140 مورد «انسجام دستوری» در این سوره وجود دارد که از این میان 136 مورد به ارجاع و 4 مورد به حذف اختصاص دارد. انسجام پیوندی در این سوره، 56 مورد است که 15 مورد به ارتباط اضافه ای و 13 مورد به ارتباط سببی و 14 مورد به ارتباط زمانی و 14 مورد به ارتباط خلاف انتظار مربوط می شود. از میان این دسته از موارد انسجام، تکرار و ارجاع به ترتیب بالاترین درصد انسجام را به خود اختصاص داده است. موارد دیگر انسجام، به ترتیب میزان به کاررفته در این سوره، مراعات النظیر، ارتباط اضافه ای، ارتباط زمانی و تباین، ارتباط سببی، باهم آیی دستوری، تضاد و حذف هستند.
The Goals and Components of Educational Reproach with an Emphasis on the Views of Allamah Ṭabāṭabāʼī in the Tafsir of al-Mīzān(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه معارف قرآنی (آفاق دین) سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۶
139 - 172
حوزههای تخصصی:
In the Holy Quran, God addresses sinners in various ways and speaks to them through clarification of sins, admonition, prohibition, warning, and so on. It seems that sometimes God has reproached sinners: "O you who have believed, why you say what you do not do?" (Quran, 61:2) and "Why do you not spend in the way of Allah while to Allah belongs the heritage of the heavens and the earth?" (Quran, 57:10). Reproach is a communicative behavior, a speech-action, and a type of purposeful and active performance; when it is done correctly, can have positive individual and social effects. However, when it is unethical and irrational, it will leave destructive effects. Despite its importance, reproach has been neglected in research works and has not been addressed as an educational method in educational books. Some individuals have even focused on the negative aspects of reproach. Therefore, reproach as an educational method is almost unknown. The present study aims to extract the cognitive, emotional, and behavioral components of reproach and its goals in the Holy Quran based on the interpretation of al-Mīzān. Literature Review Some researchers have examined the reproachs of Imam Ali (AS) in Nahj al-Balagha. For example, Hashemizadeh and Fahimi Tabar (1393) have studied reproach in Nahj al-Balagha only regarding the people of Kufa. Kiani and Zare (1394) have focused on reproach in Nahj al-Balagha solely from a literary style perspective. Hassani Satehi (1395) has examined reproach only in the hadith of Imam Ali (AS) and found that it has been done in two forms: verbal and behavioral. Naseri Esfandagheh et al. (1401) have analyzed the meanings and examples of reproach in letters 17, 39, and 41 of Nahj al-Balagha. The mentioned researchers have not examined reproach in the Holy Quran nor analyzed its components. Tussoulis and Abdulhaidar (2012) have studied the Sufi (malamatiyya) method of reproach. Researchers who have focused on examining reproach in the Holy Quran have not specifically examined the components and objectives of reproach, especially from an educational perspective. For example, Sharifi Isfahani (1381) examined the apparent contradiction in God's reproachful addresses to Prophet Muhammad (PBUH) in relation to his impeccability and demonstrated that there is no contradiction between the two. Barati (1389) analyzed God's reproachful addresses to Prophet Muhammad (PBUH) and found that the existence of such reproachful verses is itself strong evidence that the Quran is the word of God. Karbalaei Pazooki and Taheri (1394) investigated the apparent contradiction between verses praising and condemning humans in the Quran and concluded that instances where God reproaches humans are related to situations where they have misused their instincts and talents. On the other hand, both positive and negative instincts and qualities of humans are necessary for their growth, and there is no contradiction between verses praising and reproaching humans. Bint Alameen et al. (2018) discussed reproach based on the Quran; however, this study pertains to reproach from humans towards other humans. The present study aims to examine the reproach of wrongdoers by God, provide a more detailed analysis of reproach, and analyze its components. Methodology The research method employed was descriptive-analytical of Tafsir al-Mīzān. To identify and collect relevant verses, keywords such as "Malāmah," "ʻItāb," "Dhamm," "Shimātah," "Tawbīkh," and "Tathrīb" were searched in the Quran and its interpretations. Additionally, other verses that seemed to contain reproachful content based on the Tafsir al-Mīzān were identified. A total of 81 verses were extracted and organized into 44 analytical units. The data was then coded, categorized, and organized, and the cognitive, emotional, and behavioral components of reproach, as well as the objectives of God (through reproach), were obtained through analytical study of the Quran based on the Tafsir al-Mīzān. Results According to al-Mīzān, in the Holy Quran, when reproaching a wrongdoer, God creates cognitions and emotions in the wrongdoer through words and actions, leading to their remorse for the mistake and encouraging them to repent and reform themselves. Therefore, we find cognitive, emotional, and behavioral components in reproach. Based on the findings, the cognitive component of reproach includes recognition of: humans, divine attributes, divine blessings, divine traditions, the Quran, the Holy Prophet (PBUH), virtues and vices, and strategies for reforming wrongdoers. Additionally, the emotional components of reproach include: shame towards God, shame towards oneself, feeling of sin, feeling of disgrace, and feeling of remorse. How exactly does God reproach sinners? Based on the findings, the behavioral components of educational reproach in the Holy Quran are as follows: questioning, gratitude, labeling, belittling, presenting arguments, inciting and drawing attention to speech, expressing disgust and aversion, giving examples, making comparisons, emphatic and decisive repetition, and explanation. Furthermore, the objectives of reproach (including: reforming thinking patterns, strengthening faith in God, attention to the resurrection, strengthening faith in the Prophet Muhammad (PBUH), respect and obedience to him, understanding the ugliness of one's mistakes, feeling regret and deciding to repent, performing obligations and avoiding prohibitions and mistakes) and the ultimate goal (guidance and true happiness of human beings) were obtained. Conclusion Based on the findings, the reproach in the Holy Quran carried out by God is a speech-action in which God creates or reminds a set of cognitions in the wrongdoer and incites feelings in them that lead to remorse for the wrongdoing and ultimately urge them to reform. In order to guide wrongdoers back on the right path, God deals with them both very seriously and very compassionately. He reminds them of how despite their faults and wrongdoings, they have been and is still under the mercy and grace of God. This intelligent behavior causes the sinner to feel regretful for what they have done, but not to lose hope entirely. On the other hand, the findings show that God's educational reproach is not only emotional but also has a cognitive aspect. During reproach, God creates deep cognitions in the wrongdoer and tries to correct their cognitive errors. He does not want to simply make them feel guilty, but rather wants them to fully understand the situation and consciously decide to abandon the wrongdoing.
واکاوی جلوه های اعجاز بیانی و زیباشناختی تکرار قصه ها در قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های قرآنی سال ۲۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۰)
45 - 66
حوزههای تخصصی:
تکرار قصه ها در قرآن از مسائلی است که موجب پرسش ها و شبهه هایی از سوی برخی خاورشناسان غیر مسلمان و مسمانان نواندیش گردیده است. آنها به پندار خویش، تکرار قصه ها در قرآن را لغو و در تعارض و ناسازگاری با فصاحت و بلاغت و اعجاز دانسته و تکرار را موجب اضطراب و تزلزل در اسلوب شمرده اند و به دنبال آن، غیر وحیانی بودن قرآن را نتیجه گرفته و آن را ساخته ذهن شخص پیامبر اسلام (ص) معرفی کرده اند. با پژوهش های سامان یافته اثبات می گردد که تکرارها در قرآن، به ویژه تکرار قصه ها، نه تنها بیهوده و ملال آور و ناسازگار با فصاحت و بلاغت و اعجاز نیست، بلکه از فنون ادبی و محسنات کلام به شمار می آید. تکرارهای قرآن حکیمانه بوده و با دلایل و اغراض خاص و همگام با اهداف سوره ها تحقق می پذیرد. در بررسی موارد تکرار قصه ها از نگاه اعجاز بیانی به این نتایج دست می یابیم: اعجاز در اوج فصاحت و بلاغت، زیبایی های تکرار، تکمیل تصویرهای یک داستان، نگاه به قصه از زاویه های گوناگون، تنوع بخشی به روش های پیام رسانی، وجود نظم و انسجام قوی در قصه های مکرر و تبیین یک موضوع با الفاظ متفاوت و ... . در هر تکراری در داستان های قرآن، یک یا چند غرض نهفته است که تکرار را به زیبایی موجه می نماید.
جامعیتِ تبعی قرآن؛ از نظریه تا تطبیق(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های قرآنی سال ۲۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۱۱)
51 - 70
حوزههای تخصصی:
نظریه جامعیتِ تبعی قرآن بر دو مؤلفه مهم ذاتی بودن جامعیت و شرطی بودن عینی سازی آن در دوره بعد از رحلت رسول خدا استوار است. برابر مؤلفه نخست، جامعیت خصیصه ذاتی و درونی قرآن است که خداوند آن را به علم و حکمت خویش در این کتاب نهادینه کرده است. مؤلفه دوم بر این گزاره تأکید دارد که بعد از رحلت حضرت محمد (ص)، دستیابی به جامعیت قرآن مشروط به مراجعه به عترت (ع) برای کشف و عینی سازی جامعیت است. این نظریه از سوی اهل بیت (ع) در نمونه های متعددی تطبیق داده شده و توانمندی ایشان در عینی سازی جامعیت قرآن مورد پذیرش سایر عالمان قرار گرفته است. نمونه های تطبیقی اثبات گر این مهم هستند که دستیابی به جامعیت قرآن بدون عترت میسور نیست. این مقاله به تقریر ماهیت، رهاورد، مبانی نظریه جامعیت تبعی قرآن و ارائه نمونه هایی از کاربست آن در سیره تفسیری عترت (ع) پرداخته است.
کاربست قاعدل فقهی تزاحم در تعظیم شعائر الهی، ناظر بر آیه سی و دوم حج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سراج منیر سال ۱۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۹
481 - 505
حوزههای تخصصی:
تکالیف و وظائف شرعی از نگاه عقلی در محدوده قدرت مکلف تعریف می شود. این محدودیت در مقام انجام تکلیف به کاربست قاعده تزاحم منتهی شده و در خصوص تعظیم شعائر الهی نیز جاری است. قدرت مکلف در موارد تزاحم با کاستی مواجه شده و مکلف در امتثال یکی از دو طرف تزاحم نسبت به طرف دیگر با عجز روبه روست و در صورت وجود اهمیت یک طرف باید بر اساس ملاک صحیح به ترجیح آن طرف اقدام کرد. برای این منظور در علم اصول قاعده باب تزاحم ترسیم شده است. یکی از موضوعاتی که در چالش این چنینی می تواند گرفتار آید مقوله تعظیم شعائر الهی است که در آیه سی و دوم سوره حج موردتوجه قرار گرفته است. شعائر الهی که در آیات متعددی موردتوجه قرارگرفته در تفاسیر و تطبیقات مختلفی تعریف شده است. نظر مختار، عنوانی جامع در حکایت از هر امری است که یادآور حق تعالی باشد؛ اعم از احکام دینی، امور شرعی و هر موضوع دیگری در این رابطه. ازجمله موضوعاتی که ذیل شعائر دینی در چالش تزاحم باید مورد ارزیابی قرار گیرد اقامه مجالس جشن و سرور مذهبی و محافل حزن و اندوه دینی است. مثل توارد مناسبت میلاد و شهادت در تاریخ واحد. پژوهش حاضر با روش اجتهادی مرسوم در فقه امامیه و شیوه کتابخانه ای با بررسی مفاد آیه مذکور و نظرات اهل تفسیر و اعمال اجتهادی قاعده تزاحم به نتیجه ترجیح رعایت شئون مناسبت مراسم حزن بر شئون شادی دست یافته است.