فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۶۱ تا ۵۸۰ مورد از کل ۳۵٬۵۳۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: با توجه به اینکه عوامل زیادی از جمله توجه تقسیم شده و توجه پایدار می توانند بر تشخیص تغییر اثر بگذارند؛ بنابراین هدف این پژوهش، پیش بینی کوری تغییرات بر اساس مولفه های پیچیدگی صحنه، بارهیجانی محرک، حافظه نمادین و توجه پایدار می باشد. مواد و روشها: روش پژوهش از نوع رابطه ای- اکتشافی بود. جامعه آماری این پژوهش، دانشجویان دانشگاه پیام نور و آزاد اسلامی واحد زرند بود که از میان آنها 200 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. . جهت جمع آوری داده ها از تصاویر واقعی با بار هیجانی مثبت، منفی و خنثی در قالب نرم افزار تهیه شده برای سنجش کوری تغییر، بار هیجانی محرک و پیچیدگی محرک استفاده شد. همچنین برای سنجش حافظه نمادین از آزمون اسپرلینگ و از آزمون عملکرد پیوسته برای سنجش توجه پایدار استفاده شد. الگویابی معادلات ساختاری و همچنین تحلیل عوامل تائیدی از طریق تحلیل مسیر و الگویابی معادلات ساختاری (SEM)، اعمال گردیدند. تمام تحلیل ها با استفاده از AMOS و SPSS نسخه 21 و از ضریب همبستگی و رگرسیون استفاده شد. یافتهها: با توجه به یافته های پژوهش شاخص های ارائه شده برازش کامل مدل را نشان دادند. در مدل نهایی نسبت مجذور خی –دو به درجه آزادی یا مجذور کای نسبی (10/2)، شاخص نیکویی برازش (GFI) برابر با 97/0، شاخص نیکویی برازش تعدیل یافته (AGFI) برابر با 97/0، شاخص برازندگی افزایشی (IFI) برابر با 96/0، شاخص توکر- لویس (TLI) برابر با 92/0، شاخص برازندگی هنجار شده (NFI) برابر با 94/0 و شاخص ریشه میانگین مجذورات خطا (RMSEA) برابر با 06/0 است. نتیجهگیری: یافته ها نشان دادند که مولفه های پیچیدگی صحنه، بار هیجانی محرک، حافظه ی نمادین و توجه پایدار اثر مستقیم و منفی بر کوری تغییر دارند. همچنین یافته ها بیانگر آن است که شاخص های برازندگی اولیه در نایید الگوهای اثرگذار بر کوری تغییر، تناسب داشتن الگو را تایید می کنند.
مدل یابی درگیری تحصیلی دانشجویان علوم پزشکی بر اساس ادراک از حمایت اساتید و خودکارآمدی تحصیلی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: درگیری تحصیلی به عنوان یکی از مسائل مهم در حوزه آموزش نقشی اساسی در رسیدن به تجربه یادگیری مطلوب داشته و می تواند تضمین کننده موفقیت تحصیلی دانشجویان باشد. هدف پژوهش حاضر مدل یابی روابط ساختاری میان درگیری تحصیلی، ادراک از حمایت اساتید و خودکارآمدی تحصیلی دانشجویان علوم پزشکی است. روش کار: جامعه آماری در این پژوهش توصیفی- همبستگی، کلیه دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی کاشان در سال تحصیلی 98-1397 بودند. تعداد 327 نفر با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و به پرسشنامه درگیری تحصیلی ریو و تسنگ، خودکارآمدی تحصیلی مک ایلروی و بانتینگ و درک حمایت معلم متنی، مک وایرتر و اونیلو پاسخ دادند. داده ها با استفاده از مدل معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار Amos تحلیل شدند. نتایج: نتایج نشان داد ادراک از حمایت اساتید می تواند به طور معناداری درگیری تحصیلی دانشجویان را پیش بینی کند و خودکارآمدی تحصیلی دارای نقش میانجی گر در رابطه ادراک از حمایت اساتید با درگیری تحصیلی است. شاخص های الگوسازی حاکی از آن است که مدل ارائه شده از برازش مناسب برخوردار و انطباق مطلوبی بین مدل ساختاری شده با داده های تجربی برقرار است و متغیرهای پیش بینی کننده الگو، 68/0 از واریانس درگیری تحصیلی را تبیین کردند. نتیجه گیری: ارائه حمایت و توجه و پذیرا بودن نسبت به دانشجو از جانب اساتید می تواند زمینه رشد احساس خودکارآمدی تحصیلی دانشجویان را فراهم کرده و به افزایش درگیری در فعالیت های مربوط به یادگیری کمک نماید. بنابراین ضروری است برنامه ریزی و بازنگری در شیوه های آموزشی در راستای بهبود ادراک از حمایت اساتید مورد توجه قرار گیرد.
مدل یابی ساختاری کارآمدی خانواده براساس معنای زندگی با نقش میانجی معنویت در خانواده و مرزهای زوجینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در بحث کارآمدی، شناسایی عوامل مؤثر بر کارآمدی خانواده ضروری است. هدف پژوهش حاضر مدل یابی ساختاری کارآمدی خانواده براساس معنای زندگی با نقش میانجی معنویت در خانواده و مرزهای زوجینی بود. جامعه آماری، کلیه زوجین شهر قم در سال 1402 را دربرداشت که با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و حجم نمونه آن، 384 نفر بود که با شیوه نمونه گیری بررسی شد. اطلاعات از طریق پرسشنامه کارآمدی خانواده از دیدگاه اسلام از صفورائی و پرسشنامه آزمون معنای زندگی براساس منابع اسلامی توسط حیدری، سالاری فر و شاطریان (1398) و پرسشنامه نیازهای معنوی در خانواده و پرسشنامه مرزهای روانشناختی خانواده هوشیاری (1399) جمع آوری گردید. داده ها با نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شد. برای تحلیل داده های پژوهش از معادلات ساختاری در نرم افزارهای SPSS-24 و LISREL5 بهره گرفته شد. نتایج پژوهش نشان داد که رابطه معناداری بین کارآمدی خانواده، معنای زندگی و مرزهای زوجینی وجود دارد و بین معنویت در خانواده، معنای زندگی و کارآمدی خانواده نیز رابطه معناداری است؛ همچنین متغیرهای مرزهای زوجینی و معنویت در خانواده توانسته است بین دو متغیر کارآمدی خانواده و معنای زندگی، نقش میانجی داشته باشد.
مقایسه اثربخشی آموزش روابط والد-فرزندی مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان شناختی-رفتاری بر عزت نفس فرزندان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۵
22 - 34
حوزههای تخصصی:
≤هدف این مطالعه تعیین و مقایسه اثربخشی آموزش روابط والد-فرزندی مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان شناختی–رفتاری بر عزت نفس فرزندان بود. این مطالعه به روش نیمه تجربی با طرح پیش و پس آزمون با گروه کنترل انجام شده است. جامعه آماری شامل دانش آموزان دوره اول دبیرستان ناحیه یک تبریز در سال تحصیلی 1400-1399 و مادران آن ها بود. با توجه به هدف مطالعه 63 نفر از مادران به عنوان نمونه آماری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در سه گروه 21 نفر (دو گروه تجربی و یک کنترل) قرار داده شدند و 63 نفر دانش آموز، فرزندان همین مادران به پیروی از مادرانشان در گروه های تجربی و کنترل قرار گرفتند. مادران یکی از گروه های تجربی مداخله آموزشی را مبتنی بر پذیرش و تعهد و گروه دیگر به روش شناختی-رفتاری با استفاده از بسته ی آموزشی مربوطه طی 10 جلسه 90 دقیقه ای در طول 10 هفته دریافت کردند. عزت نفس فرزندان با استفاده از مقیاس عزت نفس هیر (HSS) اندازه گیری شد. نتایج نشان داد که آموزش روابط والد- فرزندی مبتنی بر پذیرش و تعهد با (0/01≥F=115/74، P) و درمان شناختی–رفتاری با ( P≤0/01،F=75/43 ) بر عزت نفس فرزندان مؤثر بوده است. مقایسه نتایج نشان داد که مداخله آموزشی مبتنی بر پذیرش و تعهد با تفاوت معنی دار نسبت به درمان شناختی-رفتاری اثربخشی بالاتری داشته است (P≤0/5). درنتیجه می توان از مداخلات آموزش روابط والد- فرزند با کمک تکنیک های مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان شناختی-رفتاری با اولویت درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد برای افزایش و ارتقای عزت نفس فرزندان استفاده کرد.
اثربخشی راهبرد پایه ای درک داستان-گرامر بر پردازش واجی، پردازش معنایی و املایی، فراشناخت و حافظه فعال دانش آموزان نارسا خوان مقطع ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۵
301 - 314
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف اثربخشی راهبرد پایه ای درک داستان-گرامر بر پردازش واجی، پردازش معنایی و املایی، فراشناخت و حافظه فعال دانش آموزان نارسا خوان مقطع ابتدایی انجام گرفت. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و طرح دو گروه آزمایش و کنترل با پیش آزمون، پس آزمون و دوره پیگیری 45 روزه بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان نارسا خوان مقطع ابتدایی شهر اصفهان در سال تحصیلی 1402-1401 بود که به شیوه نمونه گیری هدفمند تعداد 40 دانش آموز نارسا خوان از بین مراجعه کنندگان به مراکز مشاوره فعال در حوزه کودک شهر اصفهان انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه 20 نفر (20 نفر آزمایش) و (20 نفر کنترل) گمارده شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه پردازش واجی سلیمانی و دستجردی (2010)، پردازش معنایی-املایی پرسشنامه زندی و همکاران (1385)، مقیاس فراشناخت باکو و همکاران (2009)، پرسشنامه حافظه فعال پیکرینگ و گدرکل (2004 )، مقیاس هوشی وکسلر (2014)، آزمون عملکرد خواندن یارمحمدیان و همکاران (1394) بود. برنامه آموزشی مبتنی بر راهبرد پایه ای درک داستان-گرامر راید و لینرمن (2009) در طی 8 جلسه 60 دقیقه ای بر روی گروه آزمودنی به اجرا درآمد. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از روش های آماری و به کارگیری نرم افزار SPSS 23 و تحلیل واریانس با اندازه های مکرر تحلیل گردید. یافته ها نشان داد که راهبرد پایه ای درک داستان-گرامر بر بهبود پردازش واجی (0/001>P؛ 0/556 =F)، پردازش معنایی و املایی (0/001>P؛ 0/570 =F)، فراشناخت (0/001>P؛ 0/144 =F) و حافظه فعال (0/001>P؛ 0/464 =F) دانش آموزان نارسا خوان مقطع ابتدایی تأثیر معنی داری داشته است و تاثیر آن باقی مانده است(0/01>p)؛ بنابراین می توان نتیجه گرفت راهبرد گرامر-داستان آموزشی مناسب برای کمک به یادگیری دانش آموزان نارسا خوان است.
Investigating the Effectiveness of More to Math Educational Lego on Math Progress, Spatial Understanding, Working Memory, and Processing Speed Among Female First Grade of Elementary School(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The current study examined the effectiveness of the educational Lego “More Math” on the mathematical progress, spatial understanding, working memory, and processing speed of students in female first grade of elementary school. female first-grade students. The research employed a quasi-experimental design incorporating a pre-test and post-test framework, with the inclusion of a control group. The population of this study consisted of female first-grade students studying in the schools of Tehran District 14 in the academic year 2022-2023. Among the available schools in District 14, Mihrab Girl’s Elementary School was selected as the sample. Then, 30 students were selected by convenience sampling and randomly assigned to the experimental (15 students) and control (15 students) groups. The data were collected by the Wechsler Intelligence Scale for Children, Fifth Edition (WISC-V), which consisted of ten sub-tests comprising five sub-scales for fluency, language comprehension, visual-spatial reasoning, processing speed, and working memory, and the teacher-made math test. The Lego More to Math educational protocol consisted of weekly training sessions over the course of 15 weeks, with each session lasting for 60 minutes. The data were analyzed using univariate and multivariate analyses of covariance by SPSS26.The analysis revealed significant differences between groups for spatial perception (F = 1.48, p = 0.00, η² = 0.36), working memory (F = 12.13, p = 0.00, η² = 0.32), processing speed (F = 18.16, p = 0.00, η² = 0.42), and math progress (F = 5.78, p = 0.00, η² = 0.29, test power = 0.9), with non-significant pre-test results (p = 0.88) and significant group differences (F = 11.36, p = 0.00). The study demonstrated that the Lego "More to Math" educational program significantly enhanced first graders' mathematical progress, spatial understanding, working memory, and processing speed. These findings suggested that incorporating structured, play-based learning tools like Lego into early education effectively boosted cognitive and mathematical skills in young students
واکاوی تجربه زیسته زوجین در انواع و علل دخالت خانواده های اصلی: مطالعه پدیدارشناسی
حوزههای تخصصی:
زمینه: خانواده اصلی و کم وکیف ارتباط زوجین با آن از عواملی است که بنا به گزارشات بالینی در ایجاد و دامن زدن به تعارضات زناشویی نقش تعیین کننده ای دارد.
هدف: هدف این پژوهش، بررسی و طبقه بندی اطلاعات بر مبنای تجربه زیسته زوجین از دخالت خانواده های اصلی در زندگی مشترک آنان و طبقه بندی علت این دخالت ها بود.
روش: روش مطالعه، کیفی و از نوع پدیدار شناسی بود. نمونه 15 نفر از زوجین شهر کرمان بودند که با روش هدفمند انتخاب شدند. سپس مصاحبه های نیمه ساختار یافته با آنان صورت گرفت و اطلاعات با روش کلایزی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل مصاحبه ها نشان داد که انواع دخالت ها در شش مقوله اصلی شاملِ دخالت در امور شخصی زوجین، دخالت در شکل و نوع ارتباط با همسر و خانواده همسر، دخالت مربوط به امور فرزندان، انتظارات، تفکرات و رفتارهای غیرمنطقی خانواده های اصلی، دخالت در امور شخصی فرد، ارتباط با مرز نامشخص؛ و علل دخالت ها در پنج مقوله اصلی شامل وابستگی، وجود خطاهای شناختی، سلطه گری، کمک به موفقیت زندگی زوجین و وجود تفاوت بین زوجین و خانواده ها، تقسیم بندی می شود.
نتیجه گیری: به نظر می رسد نتایج حاصل از این پژوهش می تواند به مشاوران و روان شناسان در مراکز مشاوره و مراکز شبه خانواده و مؤسسات آموزشی کمک کند تا تحلیل واقع گرایانه تری نسبت به دخالت خانواده های اصلی در زندگی زناشویی زوجین داشته باشند.
اثربخشی احساسات کاربران در طراحی فضاهای باز مجموعه های دانشگاهی با تمرکز بر مهندسی کانسی (نمونه موردی: دانشگاه ملی مهارت واحد دختران بابل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با توجه به اثرگذاری احساسات کاربران در طراحی فضاهای باز دانشگاهی بر افزایش شوق و انگیزه به یاددهی_یادگیری در دانشجویان و ایجاد حس جاذبه و ماندن در مکان، مطالعه حاضر با هدف، ارائه الگوی بهینه برای طراحیِ سردرب دانشکده های دانشگاه ملی مهارت، از دیدگاه بهره برداران فضا، با رویکرد احساس گرا انجام شده است. روش کار: در این مطالعه پنج طرح، مجموعه سردرب دانشگاهی، توسط جامعه آماری، شامل پنج گروهِ دانشجویان، کارکنان و اساتید دانشکده مورد مطالعه، ساکنان محدوده دانشکده و اساتید معماری شهرستان بابل مورد سنجش قرار گرفت. نمونه آماری به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و جهت ارزیابی از تکنیک مهندسی کانسی، با استفاده از پرسشنامه و به شیوه افتراق معنایی با مقیاس لیکرت 5 درجه ای در نرم افزارSPSS-23 با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: یافته های پژوهش حاکی از آن است که فرم مورب، از نظر مصاحبه شوندگان جهت سردرب دانشگاه ملی مهارت مناسب ارزیابی شده است، همچنین واژه "خاص" از میان تمام واژگان، بیشترین ارتباط معنادار را نسبت به حجم مورب دارد و حجم با فرم قوسی، در میان طرح ها از نظر نمونه آماری نامناسب ارزیابی شده است. نتیجه گیری: نتایج حاکی از آن است که، طرح با خطوط مورب که حس صعود، پویایی، خلاقیت، کنجکاوی و ... را در مخاطبان القا می نماید، مورد پسند جامعه هدف می باشد و احساسات مخاطبان به واسطه طرح های متفاوت، متغیر خواهد بود؛ از این رو، طراح معمار به منظور موفقیت در طراحی، باید ادراک و احساسات مخاطب را نقشه راه طراحی خود قرار دهد.
مقایسه اثربخشی زوج درمانی شناختی رفتاری و یکپارچه نگر بر ارتقای رضایت زناشویی و صمیمیت زوجینی در زوجین ناسازگار(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف پژوهش حاضر با هدف تفاوت اثربخشی زوج درمانی شناختی–رفتاری و یکپارچه نگر بر ارتقای مؤلفه های رضایت زناشویی و صمیمیت زوجینی در زوجین ناسازگار انجام شد. مواد و روش ها روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه زوجین دارای اختلاف زناشویی مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهرستان تبریز در سال 1402 بودند که از بین آن ها نمونه هایی شامل 45 زوج دارای وضعیت ناسازگاری به روش نمونه گیری هدفمند و باتوجه به ملاک های ورود و خروج انتخاب شدند و به صورت تصادفی در گروه زوج درمانی شناختی-رفتاری (15 زوج)، گروه زوج درمانی یکپارچه نگر (15 زوج) و گروه کنترل (15 زوج) قرار گرفتند. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل پرسش نامه صمیمیت زناشویی باگاروزی، پرسش نامه رضایت زناشویی انریچ، مداخله زوج درمانی یکپارچه نگر و مداخله زوج درمانی شناختی-رفتاری بود. به منظور بررسی فرضیه ها از روش تحلیل واریانس تک متغیره و چندمتغیره استفاده شد. یافته ها نتایج نشان داد زوج درمانی شناختی – رفتاری و زوج درمانی یکپارچه نگر، مؤلفه های رضایت زناشویی و مؤلفه های صمیمیت زناشویی را ارتقاء می بخشند. همچنین نتایج نشان داد زوج درمانی یکپارچه نگر در ارتقای مؤلفه های صمیمیت و رضایت زناشویی نسبت به زوج درمانی شناختی-رفتاری تأثیر بیشتری دارد که این تفاوت در سطح 0/01>P معنی دار بود. نتیجه گیری براساس نتایج نتیجه می گیریم اگرچه هر دو درمان شناختی–رفتاری و یکپارچه نگر در ارتقای رضایت و صمیمت زناشویی کارآمدند اما زوج درمانی یکپارچه نگر تأثیر بیشتری در بهبود مؤلفه های این دو متغیر دارد، چراکه زوج درمانی یکپارچه نگر به زوجین کمک می کند عواطف خودرا نشان دهند و از این راه بتوانند مقرراتی را که مانع برقراری روابط عاطفی می شوند، تغییر دهند. ۹۴۲,۱
اثربخشی روایت درمانی بر انسجام خانواده و صمیمیت زناشویی در زوجین متعارض(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی روایت درمانی بر انسجام خانواده و صمیمیت زناشویی زوجین دارای تعارض زناشویی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری شامل تمامی زوج هایی بود که به دلیل تعارضات زناشویی در سال ۱۴۰2 به مراکز مشاوره زندگی شاد و مبین شهر تبریز مراجعه کرده بودند. از بین آنها تعداد 16 زوج از طریق روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه (8 زوج در گروه گواه و ۸ زوج در گروه آزمایش) گمارده شدند. گروه آزمایش مداخله آموزشی روایت درمانی را در ۱۰ جلسه و هفته ای یکبار دریافت کرد. به منظور گرد آوری داده ها از مقیاس انسجام خانواده سامانی (FCQ، 1381) و پرسشنامه صمیمیت زناشویی باگاروزی (MIQ، 2001) استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که بین میانگین پس آزمون انسجام خانواده و صمیمیت زناشویی در دو گروه آزمایش و گواه تفاوت معناداری وجود داشت (05/0>P). علاوه بر این نتایج نشان داد که روایت درمانی توانسته تاثیر خود را در طول زمان نیز به شکل معناداری حفظ نماید (05/0>P). یافته ها بیانگر این مطلب است که روایت درمانی می تواند به عنوان رویکردی موثر برای افزایش صمیمیت زناشویی و انسجام خانواده مورد استفاده قرار گیرد.
مقایسه اثربخشی آموزش سرمایه های روانشناختی و ذهن آگاهی بر بهزیستی روانشناختی زنان سرپرست خانوار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ بهار (فروردین) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۳
۲۱۴-۱۹۷
حوزههای تخصصی:
زمینه: تعداد زنان سرپرست خانوار به واسطه تغییرات اجتماعی و جمعیتی گسترده جامعه ایران در سال های اخیر افزایش یافته است. برخی از مطالعات پیشین نشان داده است این دسته از زنان، بهزیستی روانشناختی پایینی دارند. نکته مثبت این است که مطالعات پیشین، اثربخشی مداخلات مبتنی بر سرمایه روانشناختی و ذهن آگاهی را بر بهزیستی روانشناختی زنان سرپرست خانوار تأیید کرده اند، اما پژوهش خاصی که اثربخشی دو مداخله آموزشی سرمایه روانشناختی و ذهن آگاهی را بر بهزیستی روانشناختی زنان سرپرست خانوار مقایسه کند، یافت نشد. هدف: مطالعه حاضر باهدف مقایسه اثربخشی آموزش مبتنی بر سرمایه روانشناختی و ذهن آگاهی بر بهزیستی روانشناختی زنان سرپرست خانوار انجام شد. روش: روش این پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی زنان سرپرست خانوار شهرستان شیراز بود که در اداره بهزیستی شهرستان شیراز پرونده داشته و هم زمان کودکان آن ها در مدارس تحت پوشش اداره ناحیه 2 آموزش و پرورش شهر شیراز در سال 1401-1402 تحصیل می کردند. از بین زنان سرپرست خانوار در جامعه آماری، 45 زن به صورت در دسترس انتخاب شده و سپس به صورت تصادفی در سه گروه 15 نفری شامل دو گروه آزمایش (آموزش مبتنی بر سرمایه روانشناختی و درمان مبتنی بر ذهن آگاهی) و یک گروه گواه قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه بهزیستی روانشناختی (ریف، 1989) بود. گروه های آزمایش اول و دوم طی 8 جلسه 90 دقیقه ای به ترتیب تحت آموزش مبتنی بر سرمایه روانشناختی (لوتانز، 2007) و درمان مبتنی بر ذهن آگاهی (بائر و همکاران، 2006) قرار گرفتند ولی اعضای گروه گواه هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس تک متغیره و نرم افزار SPSS-24 انجام شد. یافته ها: یافته های به دست آمده حاکی از آن بود که آموزش مبتنی بر سرمایه روانشناختی و درمان مبتنی بر ذهن آگاهی هر دو به صورت یکسان بر بهبود بهزیستی روانشناختی زنان سرپرست خانوار مؤثر هستند (0/976 =(P. نتیجه گیری: با توجه به نتایج بدست آمده در مطالعه حاضر، به نظر می رسد روانشناسان و مشاوران می توانند از روش آموزش مبتنی بر سرمایه روانشناختی و درمان ذهن آگاهی در جهت ارتقای سلامت و افزایش بهزیستی روانشناختی زنان سرپرست خانوار استفاده کنند
ارائه الگو ساختاری اضطراب امتحان بر اساس طرحوارهای ناسازگار اولیه با میانجی گری ترس از ارزیابی منفی در دانش آموزان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ تابستان (تیر) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۶
929 - 946
حوزههای تخصصی:
زمینه: اضطراب امتحان یکی از مشکلات روانی و تحصیلی رایج در دانش آموزان است که می تواند تأثیر قابل توجهی بر عملکرد تحصیلی، روحیه و رفتارهای اجتماعی آن ها داشته باشد. فهم عمیق تر از فرایندهای روانی اضطراب امتحان می تواند در ارائه راهکارهای مؤثر برای بهبود کارایی تحصیلی و بهبود کیفیت زندگی روزمره دانش آموزان کمک کننده باشد. با این حال در پیشینه این حوزه، تعاملات دقیق میان طرحواره ها، ترس از ارزیابی منفی و اضطراب امتحان به طور کامل مورد بررسی قرار نگرفته اند.
هدف: این پژوهش با هدف ارائه الگوی ساختاری اضطراب امتحان بر اساس طرحوارهای ناسازگار اولیه با میانجی گری ترس از ارزیابی منفی در دانش آموزان شهر تهران انجام شد.
روش: طرح پژوهش توصیفی از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان پسر دوره متوسطه اول در شهر تهران بود که از این میان 500 دانش آموزان به روش نمونهگیری در دسترس در سال 1400 انجام شد. برای اندازه گیری متغیرهای پژوهش از سیاهه اضطراب امتحان (ابوالقاسمی و همکاران، 1375)، فرم کوتاه پرسشنامه طرحواره یانگ نسخه سوم (یانگ، 2005) و فرم کوتاه مقیاس ترس از ارزیابی منفی (لری، 1983) استفاده شد. داده ها با ضریب همبستگی پیرسون و معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار 24SPSS و AMOS نسخه 24 تحلیل شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که بین طرحوار های ناسازگار اولیه با میانجی گری ترس از ارزیابی منفی با اضطراب امتحان رابطه مثبت و معناداری وجود دارد (0/01 >P). همچنین نتایج نشان داد مسیرهای مستقیم این پژوهش معنادار شدند و مسیرهای غیرمستقیم طرحوار های ناسازگار اولیه از طریق نقش میانجی ترس از ارزیابی منفی بر اضطراب امتحان معنادار بود. بر اساس یافته های این پژوهش، مدل اصلاح شده از برازش مطلوبی برخوردار بود (0/05 >P) و مدل نهایی ارزیابی شده از برازندگی مطلوبی برخوردار است.
نتیجه گیری: نتایج نشان داد طرحوارهای ناسازگار اولیه از طریق نقش میانجی ترس از ارزیابی منفی بر اضطراب امتحان تأثیر معناداری دارند بنابراین، با توجه به این یافته ها می توان نتیجه گرفت که طرحواره ها علاوه بر تأثیر مستقیم بر اضطراب امتحان به واسطه ترس از ارزیابی منفی می تواند متغیر وابسته یا ملاک را تحت تأثیر قرار دهد. در نتیحه این یافته گام مهمی در جهت شناخت عوامل مؤثر بر اضطراب دانش آموزان دوره اول متوسطه شهر تهران است.
تدوین مدل یابی معادلات ساختاری الگوهای ارتباطی والدین با سلامت روان در نوجوانان با میانجی گری نظم جویی شناختی هیجان و ذهن آگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ پاییز (مهر) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۹
1669 - 1688
حوزههای تخصصی:
زمینه: مطابق با پژوهش های گزارش شده الگوهای ارتباطی والدین با نوجوانان در سلامت روان آن ها مؤثر است؛ همچنین بی ثباتی ها، تغییرات هیجانی و سطوح پایین ذهن آگاهی نیز با مشکلات مرتبط با سلامت روان، اضطراب، افسردگی و سلامت هیجانی در نوجوانان مرتبط است؛ در فرهنگ تربیتی غالب ایران، الگوهای بومی و منطبق با شرایط محلی برای تبیین روابط درون خانوادگی وجود ندارد؛ بنابراین نیاز به ایجاد یک الگوی بومی و مناسب احساس می شود.
هدف: هدف پژوهش حاضر ارائه مدلی برای الگوهای ارتباطی والدین با سلامت روان در نوجوانان با میانجی گری نظم جویی شناختی هیجان و ذهن آگاهی بود.
روش: روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع مطالعات همبستگی و معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی نوجوانان 14 تا 17 ساله مشغول به تحصیل در پایه های دهم، یازدهم و دوازدهم دوره دوم متوسطه در سال تحصیلی 1401-1400 بود. تعداد 314 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه تجدید نظر شده الگوهای ارتباطی خانواده (کوئرنر و فیتزپاتریک، 2004)، پرسشنامه سلامت روانی (گلدبرگ، 1979)، پرسشنامه نظم جویی شناختی هیجانی (گارنفسکی و کرایج، 2006) و پرسشنامه مهارت های ذهن آگاهی کنتاکی (بیر و همکاران، 2004) پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از همبستگی پیرسون و مدل یابی ساختاری در نرم افزارهای Amos نسخه 24 Spss نسخه 26 استفاده شد.
یافته ها: یافته ها نشان داد که در مسیر مستقیم بین الگوهای ارتباطی والدین و سلامت روان (05/0 >P) رابطه معناداری وجود دارد، همچنین در مسیر غیرمستقیم میان الگوهای ارتباطی والدین و نظم جویی شناختی هیجان (05/0 >P) و الگوهای ارتباطی والدین و ذهن آگاهی (05/0 >P) رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. اما رابطه بین نظم جویی شناختی هیجان و سلامت روان (05/0 >P) و ذهن آگاهی و سلامت روان (05/0>P) رابطه منفی و معنادار برقرار است.
نتیجه گیری: براساس نتایج این مطالعه می توان استنباط کرد که روابط مناسب در جامعه بر اساس روابط مناسب در خانواده شکل می گیرد و هر اندازه روابط درون خانواده مناسب تر باشد، خانواده و در پی آن جامعه از ثبات و استحکامی بیشتر برخوردار است. با توجه به اهمیت دو متغیر نظم جویی شناختی هیجان و ذهن آگاهی در الگوهای ارتباطی والدین و نقش تأثیرگذار آن بر سلامت روان نوجوانان، آموزش ها و کارگاه هایی که موجب ارتقای سلامت روان می شوند، برای برگزاری در مدارس تدوین گردند.
اثربخشی درمان هیجان مدار بر همجوشی شناختی و خودتنظیمی هیجانی همسران جانبازان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۳
47 - 56
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان هیجان مدار بر همجوشی شناختی و خودتنظیمی هیجانی همسران جانبازان انجام گرفت. روش پژوهش نیمه آزمایشی (با گروه آزمایش و گواه) با طرح سه مرحله ای (پیش آزمون- پس آزمون- پیگیری) و دوره پیگیری دو ماهه بود. در این پژوهش جامعه آماری را همسران جانبازان اعصاب و روان مراجعه کننده به مرکز مشاوره شاهد (تحت نظر بنیاد شهید و امور ایثارگران) شهر مشهد در فصل تابستان و پاییز سال 1401 تشکیل دادند. در این پژوهش تعداد 51 همسر جانباز با روش نمونه گیری داوطلبانه انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش (26 نفر) و گواه (25 نفر) جایدهی شدند. گروه آزمایش درمان هیجان مدار را طی هشت هفته در 8 جلسه 90 دقیقه ای دریافت نمودند. پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه همجوشی شناختی (گیلاندرز و همکاران، 2010) (CFQ) و پرسشنامه خودتنظیمی هیجانی (گروس و جان، 2006) (ESRQ) بود. داده های حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل واریانس آمیخته با استفاده از نرم افزار آماری SPSS23 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که درمان هیجان مدار بر همجوشی شناختی (0/001>P؛ 0/61=Eta؛ 76/34=F) و خودتنظیمی هیجانی (0/001>P؛ 0/50=Eta؛ 49/07=F) همسران جانبازان تأثیر معنادار دارد. بر اساس یافته های پژوهش می توان چنین نتیجه گرفت که درمان هیجان مدار با بکارگیری مفهوم سازی آگاهی هیجانی و معرفی روش های دستیابی به آن، ایجاد تغییر هیجانی و ایجاد هیجان خودتسکینی مقابله ای می تواند به عنوان یک روش کارآمد جهت کاهش همجوشی شناختی و بهبود خودتنظیمی هیجانی همسران جانبازان مورد استفاده قرار گیرد.
شناسایی عوامل مؤثر بر قلدری در مدرسه: تحلیل کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قلدری، مشکل رفتاری پیچیده ای است که در بیشتر مدارس به چشم می خورد. پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل موثر بر قلدری در مدرسه با استفاده از تحلیل کیفی انجام شده است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی است و با استفاده از روش تحلیل مضمون انجام شده است. نمونه گیری استفاده شده در این پژوهش، نمونه گیری خوشه ای و با شیوه ی نمونه گیری هدفمند بود. منبع اصلی جمع آوری اطلاعات، انجام مصاحبه های عمیق با خبرگان، مدیران، معلمان و متخصصین حوزه آموزش و پژوهش تا دستیابی به اشباع نظری بوده است. در مجموع 19 مصاحبه انجام شد. پس از جمع آوری اطلاعات، کدهای مربوط به مصاحبه های مکتوب با استفاده از روش تحلیل مضمون تحلیل شدند. یافته های پژوهش که پس از انجام مراحل سه گانه کدگذاری باز، محوری و انتخابی، مدل نهایی پژوهش است. نشان می دهد عوامل موثر بر قلدری در مدرسه با 66 کد و در 6 مقوله عوامل فردی، عوامل آموزشگاهی، عوامل خانوادگی، مسائل مربوط کلاس درس، دوستان و همسالان و عوامل محیطی است. که با کاربست عوامل شناسایی شده می توان برای درمان و کاهش قلدری در مدرسه مهارت هایی به دانش آموزان آموخت تا با استفاده از آن ها بتوانند بر قلدری خود غلبه کنند.
تبیین نقش نیرومندی من و جایگاه وضعیت اشتغال در گرایش به خودکشی زنان مطلقه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۳شماره ۱ (پیاپی ۶۹)
230 - 250
حوزههای تخصصی:
هدف: خودکشی، یکی از بزرگ ترین معضلات در زمینه سلامت روان است. لذا هدف پژوهش حاضر، الگویابی ساختاری گرایش به خودکشی بر اساس نیرومندی من با نقش تعدیل گری وضعیت اشتغال در زنان مطلقه است. روش: پژوهش حاضر در رده پژوهش های کاربردی و از نوع همبستگی بر اساس مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل زنان مطلقه تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی (ره) اصفهان در سال 1402 بود که ابتدا به روش نمونه گیری چندمرحله ای از میان مناطق پنجگانه، دو منطقه (2 و 3) انتخاب و تعداد 270 نفر بر اساس جدول مورگان و جریسی و حداقل کفایت افراد گروه نمونه (SMART PLS3) انتخاب گردید. لذا پس از خارج نمودن تعداد پرسشنامه های مخدوش در نهایت تعداد 250 پرسشنامه بررسی شد. ابزارهای این پژوهش شامل پرسشنامه سنجش افکار خودکشی (بک، 1961) و پرسشنامه سنجش نیرومندی من (استروم و همکاران،1997) بودند. یافته ها: نتایج نشان داد تأثیر نیرومندی من بر گرایش به خودکشی معنی دار است (001/0≥p، 455/0- β=). همچنین تأثیر نیرومندی من بر گرایش به خودکشی در زنان مطلقه خانه دار (001/0≥p، 637/0- β=) و زنان مطلقه شاغل (001/0≥p، 311/0- β=) معنادار به دست آمد. در راستای بررسی نقش تعدیل گر وضعیت اشتغال، ضرایب تأثیر نیرومندی من بر گرایش به خودکشی در گروه زنان خانه دار و شاغل بررسی شد و بر اساس میزان تفاوت این ضرایب (326/0) وضعیت اشتغال تقشی تعدیل گر دارد (001/0≥p). نتیجه گیری: با توجه به نقش تعدیل گر معنادار وضعیت اشتغال، می توان با اشتغال زایی مناسب برای زنان گرایش به خودکشی را در این قشر کاهش داد.
مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر هیجان با درمان مبتنی بر ذهن مشفق بر کیفیت خواب در بیماران بستری شده بهبودیافته از کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ بهمن ۱۴۰۳ شماره ۱۱ (پیاپی ۱۰۴)
۱۸۴-۱۷۵
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر هیجان با درمان مبتنی بر ذهن مشفق بر کیفیت خواب در بیماران بستری شده بهبودیافته از کرونا انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل با دوره پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه بهبودیافتگان از بیماری کرونا بود که در سه ماه دوم سال 1400 از بیمارستان قائم (عج) در مشهد، مرخص شده بودند. براین اساس، از بین آن ها 45 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه جایگذاری شدند. ابزارهای سنجش شامل پرسشنامه کیفیت خواب پیتزبورگ بوپسی و همکاران (1989،PSQI ) بود. مداخله مبتنی بر هیجان گرینبرگ و همکاران و درمان مبتنی بر ذهن مشفق گیلبرت در 8 جلسه دوساعته، هفته ای دو بار به صورت گروهی برای گروه آزمایش اول و دوم اجرا شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. نتایج نشان داد بین گروه های آزمایش و کنترل در پس آزمون و پیگیری کیفیت خواب تفاوت معناداری وجود دارد (05/0>P)، و درمان مبتنی بر ذهن مشفق نسبت به درمان مبتنی بر هیجان به طور معناداری بر کیفیت خواب اثربخش تر بود و بین دو درمان تفاوت معنادار مشاهده شد (05/0>P). درنتیجه می توان گفت که بین دو درمان مبتنی بر هیجان با درمان مبتنی بر ذهن مشفق در افزایش کیفیت خواب تفاوت معنادار وجود داشت.
رابطه پریشانی ذهنی و پردازش هیجانی با بهزیستی روانشناختی در جوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۶
301 - 309
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هدف این تحقیق تعیین رابطه پریشانی ذهنی و پردازش هیجانی با بهزیستی روانشناختی در جوانان بود. روش تحقیق: این تحقیق از لحاظ هدف از نوع کاربردی، از نوع مطالعات توصیفی-همبستگی و از لحاظ گردآوری داده ها از نوع مطالعات میدانی است. جامعه آماری شامل جوانان شهر تبریز بود. تعداد نمونه با استفاده از نمونه گیری در دسترس، بر اساس فرمول کوکران (در جامعه نامحدود) بیشترین تعداد یعنی 385 نفر تعیین شد. ابزار مورد استفاده در این تحقیق برای گردآوری داده ها پرسشنامه های پریشانی روانشناختی کسلر و همکاران (2002)، پردازش هیجانی باکر و همکاران (2010) و بهزیستی روان شناختی ریف (1989) بود. یافته ها: نتایج نشان داد که بین پریشانی ذهنی و بهزیستی روانشناختی در جوانان رابطه منفی و معنی داری وجود دارد اما بین پردازش هیجانی و بهزیستی روانشناختی در جوانان رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد که برازش مدل علی رابطه بین پریشانی ذهنی و پردازش هیجانی با بهزیستی روانشناختی در جوانان مورد تایید است.
اثربخشی روش ایزی مایند بر غلبه جانبی مغز و حافظه دیداری دانش آموزان با ناتوانی یادگیری ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۳
143 - 166
حوزههای تخصصی:
درگیر کردن حرکات افراد با ناتوانی یادگیری می تواند برای آن ها کمک کننده باشد و روش ایزی مایند نیز یکی از روش هایی است که با همراه کردن حرکات با یادگیری ریاضی می تواند به بهبود یادگیری افراد مبتلا به این ناتوانی کمک نماید. از این رو، هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی روش ایزی مایند بر غلبه جانبی مغز و حافظه دیداری دانش آموزان با ناتوانی یادگیری ریاضی بود. طرح پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه هدف، دانش آموزان کلاس اول و دوم با ناتوانی یادگیری ریاضی از مرکز ناتوانی های یادگیری بوشهر بودند که ۳۰ نفر از آن ها به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و در دو گروه ۱۵ نفره آزمایش و کنترل قرار گرفتند. ابزار سنجش شامل آزمون نگهداری دیداری بنتون (1974) جهت سنجش حافظه دیداری، و دو پرسشنامه چاپمن (1987) و ادینبورگ (1970) جهت سنجش غلبه طرفی مغز بود. ابتدا نمرات پیش آزمون هر دو گروه ثبت گردید. سپس 12 جلسه ۴5 دقیقه ای مداخله ایزی مایند بر روی گروه آزمایش اجرا گردید. در نهایت، نمرات پس آزمون هر دو گروه مورد سنجش قرار گرفتند. یافته ها نشان دادند که اجرای روش ایزی مایند بر حافظه دیداری ( 05/0>p و 727/5=F) و غلبه طرفی مغز ( 01/0>p و 698/19=F) تأثیر معناداری دارد. در نتیجه، معلمان کودکان با ناتوانی یادگیری ریاضی می توانند جهت بهبود حافظه دیداری و غلبه طرفی مغز، از روش ایزی مایند برای این دانش آموزان استفاده نمایند.
بررسی نقش واسطه ای سرعت پردازش اطلاعات در روابط ساختاری تنظیم شناختی هیجان با سازگاری در دانش آموزان دارای اختلال یادگیری خاص(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۴
149 - 177
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی نقش واسطه ای سرعت پردازش اطلاعات در روابط ساختاری تنظیم شناختی هیجان با سازگاری در دانش آموزان با اختلال یادگیری خاص انجام شد. پژوهش حاضر، از نوع مطالعات همبستگی و مدل یابی معادلات ساختاری است. جامعه ی پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دارای اختلال یادگیری خاص شهر کرمانشاه در سال تحصیلی 1401-1402 بود که به مراکز اختلال یادگیری مراجعه کردند. از میان آنها 230 نفر که ملاک های ورود به پژوهش را داشتند به شیوه ی نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش برای گردآوری داده ها شامل پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان گرانفسکی (2006) و پرسشنامه سازگاری دانش آموزان سینها و آزمون استروپ بود. تحلیل داده ها با روش مدل یابی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزارهای SPSS , AMOS انجام شد. یافته ها نشان داد تنظیم شناختی هیجان بر سازگاری تاثیر مثبت مستقیم و معناداری دارد (05/0>P). تنظیم شناختی هیجان به واسطه سرعت پردازش اطلاعات بر سازگاری دانش آموزان دارای اختلال یادگیری تاثیر مثبت غیر مستقیم و معنادار دارد (05/0>P). نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد راهبردهای تنظیم شناختی هیجان از طریق تاثیری که بر سرعت پردازش اطلاعات می گذارند بر سازگاری دانش آموزان اختلال یادگیری تاثیر دارد. در واقع انتخاب راهبردهای تنظیم شناختی هیجان متناسب با موقعیت، از طریق تاثیری که بر سرعت پردازش اطلاعات می گذارد نقش بسزایی در افزایش سازگاری این دانش آموزان ایفا می کند.