فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۶۱ تا ۴۸۰ مورد از کل ۳۵٬۵۳۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف:نقایص شناختی به عنوان یکی از ویژگی های بیماری مالتیپل اسکلروزیس شناخته شده که مستقیماً با نتایج عملکردی و اجتماعی این اختلال ارتباط دارد. هدف درمان توان بخشی شناختی بهبود نقایص و نتایج مرتبط با آن است. هدف این مطالعه اثربخشی درمان ترمیم شناخت بر بهبود نقایص شناختی بیماران مبتلابه مولتیپل اسکلروزیس در دو گروه از بیماران مبتلابه مالتیپل اسکلروزیس، بیماران با نقص شناختی کم و نقص شناختی متوسط بود. مواد و روش ها: تعداد 30 بیمار بستری با تشخیص بیماری مالتیپل اسکلروزیس انتخاب شدند و بر اساس مصاحبه بالینی و نمره کسب شده در آزمون ارزیابی شناختی مونترآل به دو گروه با نقص شناختی کم و نقص شناختی متوسط تقسیم شدند. سپس پیش و پس از درمان با استفاده از آزمون کلاسیک استروپ (سنجش توجه انتخابی و انعطاف پذیری شناختی)، آزمون عملکرد مداوم (سنجش توجه پایدار) و ان بک (حافظه کاری) ارزیابی شد. هر دو گروه درمان توان بخشی شناختی با روش شولبرگ و ماتیر (2001) را دریافت کردند. این برنامه بازتوانی در درمان بیماران مبتلابه مالتیپل اسکلروزیس بر توانایی های شناختی حافظه و عناصر آن، توجه و ابعاد توجه و عملکرد اجرایی تمرکز دارد. برنامه توان بخشی فوق برای اجرای فردی یا گروهی تدارک دیده شده است و هدف آن ترمیم نقایص و مهارت های شناختی از طریق تمرین و آموزش است. تعداد جلسات این برنامه، 16 جلسه است که دستورالعمل هر جلسه کاملاً مشخص و معین است. هر یک از جلسات به طور میانگین بین 30 تا 45 دقیقه زمان می برند. یافته ها: یافته ها نشان می دهد بازتوانی شناختی در هر دو گروه در سطح پس آزمون به طور معناداری(05/0>P) باعث بهبود عملکرد شناختی در حیطه های توجه پایدار و حافظه کاری شده است. در مقایسه عملکرد بین دو گروه تنها در زمینه توجه پایدار تفاوت معنادار(05/0>P) مشاهده شد. نتیجه گیری: بر اساس یافته ها می توان گفت درمان توان بخشی شناختی عملکرد بیماران را در توجه انتخابی، توجه مداوم و حافظه فعال بهبود می بخشد. علاوه بر این، ازنظر میزان اثربخشی توان بخشی شناختی بین دو گروه با نقایص شناختی کم و متوسط یافته ها بیانگر پیشرفت بیشتر گروه با نقایص شناختی شدیدتر در حیطه عملکرد شناختی توجه پایدار هستند و ازنظر میزان پیشرفت در عملکرد توجه انتخابی و حافظه کاری تفاوتی مشاهده نشد.
نقش میانجی شرم از تصویر بدنی در رابطه بین تجربه بدرفتاری هیجانی در دوران کودکی و اختلال بازی اینترنتی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ آبان ۱۴۰۳ شماره ۸ (پیاپی ۱۰۱)
۲۲۰-۲۱۱
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش میانجی شرم از تصویر بدنی در رابطه بین تجربه بدرفتاری هیجانی در دوران کودکی و اختلال بازی اینترنتی در دانشجویان انجام شد. پژوهش حاضر توصیفی-همبستگی به روش مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد خمینی شهر در سال 1401 بودند. در این مطالعه 260 نفر به روش دردسترس حضور داشتند. جمع آوری داده ها با استفاده از پرسشنامه ترومای کودکی (CTQ؛ برنستاین و همکاران، 2003)، مقیاس شرم از تصویر بدنی (BISS؛ دوارت و همکاران، 2014) و فرم کوتاه مقیاس نه گویه ای اختلال بازی آنلاین (IGDS9-SF؛ پونتز و گریفث، 2015) انجام شد. تحلیل داده ها با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری و روش بوت استرپ انجام شد. نتایج نشان داد مدل پیشنهادی نقش میانجی شرم از تصویر بدنی در رابطه بین تجربه بدرفتاری هیجانی در دوران کودکی و اختلال بازی آنلاین برازش مطلوب داشت. نتایج تحلیل مدل معادلات ساختاری نشان داد که تجربه بدرفتاری هیجانی در دوران کودکی به صورت مستقیم و معنادار بر اختلال بازی اینترنتی و شرم از تصویر بدنی اثر داشت (05/0>P). نتیجه دیگر نشان داد که شرم از تصویر بدنی به صورت مستقیم و معنادار بر اختلال بازی اینترنتی اثر دارد (05/0>P). نتایج آزمون بوت استرپ نیز نشان داد که شرم از تصویر بدنی بین تجربه بدرفتاری هیجانی در دوران کودکی و اختلال بازی اینترنتی نقش میانجی داشت (05/0>P). نتایج این مطالعه دلالت بر این داشت که تجربه بدرفتاری هیجانی در دوران کودکی به صورت مستقیم و به واسطه آسیب به تصویر بدنی بر اختلال بازی اینترنتی در دانشجویان اثر دارد.
اثربخشی آموزش خود شفقت ورزی بر انگاره پردازی خودکشی و پذیرش اجتماعی نوجوانان
حوزههای تخصصی:
پیش زمینه و هدف: پژوهش حاضر به منظور اثربخشی آموزش خود شفقت ورزی بر انگاره پردازی خودکشی و پذیرش اجتماعی نوجوانان انجام شد. مواد و روش کار: این پژوهش از نوع کاربردی و روش آن از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری دانش آموزان دختر دوره متوسطه دوم شهرستان بوکان در سال تحصیلی 1403-1402 به تعداد 2938 نفر بودند. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس و بر اساس معیارهای ورود و خروج 30 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند و به شیوه تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارش شدند (15 نفر گروه آزمایش و 15 نفر گروه کنترل). از هر دو گروه پیش از شروع مداخله پیش آزمون به عمل آمد. برنامه آموزش خود شفقت ورزی در 7 جلسه 60 دقیقه ای در طی یک ماه به آزمودنی های گروه آزمایش ارائه گردید. ابزار گردآوری اطلاعات مقیاس افکار خودکشی بک و استیر (1991) و پرسشنامه پذیرش اجتماعی کرون و مارلو (1960) بودند. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس از SPSS نسخه 26 استفاده شد یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش خود شفقت ورزی بر انگاره پردازی خودکشی و پذیرش اجتماعی دانش آموزان دختر تأثیر معنی داری دارد و میزان اثر آن بر انگاره پردازی خودکشی بیشتر از پذیرش اجتماعی بود. بحث و نتیجه گیری: بنابراین آموزش خود شفقت ورزی می تواند از سوی روانشناسان و مشاوران مدارس به منظور کاهش انگاره پردازی خودکشی و افزایش پذیرش اجتماعی نوجوانان دختر استفاده گردد.
نقش میانجی گری راهبردهای سازگارانه تنظیم شناختی هیجان در ارتباط بین بهزیستی معنوی و تاب آوری در جانبازان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جانبازان در زندگی خود آسیب های جسمانی و روانی فراوانی را متحمل می شوند؛ بنابراین ارزیابی تاب آوری آنها در برابر مصائب اهمیت دارد. بر این اساس هدف پژوهش حاضر تبیین نقش میانجی گر راهبردهای سازگارانه تنظیم شناختی هیجان در رابطه بهزیستی معنوی و تاب آوری در جانبازان شهرستان شهرضا بود. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و طرح پژوهش همبستگی از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری جانبازان شهرستان شهرضا شامل 500 نفر بودند که از بین آنها براساس جدول مورگان و کرجسی با نمونه گیری تصادفی تعداد 220 نفر انتخاب و با توجه به ریزش نمونه که ناشی از عدم پاسخگویی به سوالات پرسشنامه بود، درنهایت 200 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه های بهزیستی معنوی دالمن و فری (2005)، تنظیم هیجان گارنفسکی و همکاران (2001) و تاب آوری کانر و دیویدسون (2003) بود که جانبازان تکمیل کردند. تحلیل یافته ها با روش آماری ضریب همبستگی پیرسون در نرم افزار spss23 نشان داد که بین تمامی متغیرها به استثنای ارتباط بهزیستی معنوی و راهبرد پذیرش همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد (P<0.01)؛ همچنین مدل معادلات ساختاری در نرم افزار pls4 نشان داد که اثر مستقیم بهزیستی معنوی بر تاب آوری و نیز اثر مستقیم بهزیستی معنوی و راهبردهای سازگارانه تنظیم شناختی هیجان معنادار است (0.05>p). بررسی اثرهای غیرمستقیم بهزیستی معنوی و تاب آوری از طریق پنج راهبرد سازگارانه تنظیم هیجان نشان داد که تنها راهبرد تمرکز مجدد بر برنامه ریزی به عنوان میانجی اثر غیرمستقیم معناداری را ایفا می کند (0.05>p).
رابطه پنج عامل بزرگ شخصیت با رضایت شغلی: نقش واسطه ای استرس شغلی و ادراک از عدالت رویه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۹)
90 - 100
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناخت رابطه بین ویژگی های شخصیتی بر رضایت شغلی با نقش میانجی ادراک از عدالت رویه ای و استرس شغلی انجام شد. پژوهش حاضر یک پژوهش توصیفی-همبستگی است. نمونه ها به شکل در دسترس و 201 نفر بودند. پرسشنامه های استفاده شده در این پژوهش شامل پرسشنامه 5 عامل بزرگ شخصیت گلدبرگ،رضایت شغلی مینه سوتا ، استرس شغلی پرستاران و عدالت سازمانی بود. روش آماری تحلیل مسیر و معادلات ساختاری بود .مشخص شد که بین متغیرهای 5 توافق پذیری و گشودگی در تجربه با رضایت شغلی اثر مستقیم و معناداری وجود دارد . روابط بین روان نژندی – استرس شغلی – رضایت شغلی و نیز بین توافق پذیری -ادراک از عدالت رویه ای – رضایت شغلی رابطه معنا دار بود. استرس شغلی با رضایت شغلی و نیز روان نژندی با استرس شغلی رابطه معنا دار معکوس داشتند عدالت رویه ای بر رضایت شغلی تاثیر گذار و رابطه مستقیم داشت .از میان 5 صفت بزرگ شخصیتی ، میان روان نژندی ، توافق پذیری و گشودگی در تجربه با رضایت شغلی رابطه معنا دار وجود داشت.علی رغم مسیر مفروض برای رابطه بین صفات شخصیتی بر رضایت شغلی از طریق تاثیر همزمان دو متغیر میانجی ادراک از عدالت رویه ای و استرس شغلی ، مسیر مورد نظر در الگو براورده نشد و در مدل نیز تاثیری نشان نداد.
ویژگی های روان سنجی نسخه فارسی مقیاس جهت گیری اخلاقی احساس گناه در جمعیت عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: احساس گناه در نتیجه اختلاف ادراک شده بین رفتار افراد و اصول اخلاقی آن ها ایجاد می شود. با توجه به چندبعدی بودن مفهوم اخلاق، این هیجان نیز می تواند به شکل های متفاوتی بروز یابد. با این حال، ابزار معتبری که بتواند گرایش افراد به تجربه انواع مختلف احساس گناه را در جامعه ایران اندازه گیری کند، وجود ندارد. هدف: مطالعه حاضر با هدف بررسی ساختار عاملی و ویژگی های روان سنجی مقیاس جهت گیری اخلاقی احساس گناه در ایران انجام شد. روش: این پژوهش از لحاظ هدف جزء پژوهش های کاربردی و از نظر شیوه جمع آوری داده ها از نوع مطالعات پیمایشی بود. جامعه آماری پژوهش شامل همه بزرگسالان ایرانی فعال در شبکه های اجتماعی ایتا، اینستاگرام، واتس اپ و تلگرام در بازه زمانی فروردین تا اردیبهشت 1402 بود. تعداد 662 نفر از طریق نمونه گیری در دسترس و به شکل آنلاین به ابزارهای پژوهش شامل مقیاس های جهت گیری اخلاقی احساس گناه (مانچینی و همکاران، 2022 الف)، آمادگی شرم و گناه (کوهن و همکاران، 2011)، چندش اخلاقی (تیبور و همکاران، 2009) و صفات سنگدلی و عاری از احساس (فریک، 2004) پاسخ دادند. داده ها با استفاده از روش های تحلیل عاملی تأییدی، ضریب همبستگی پیرسون، محاسبه آلفای کرونباخ و ضریب آزمون-بازآزمون، از طریق نرم افزارهای SPSS و AMOS تحلیل شدند. یافته ها: نتایج تحلیل عاملی تأییدی، ساختار 4 عاملی پرسشنامه را تأیید کرده و نشان داد که مدل از برازش مناسبی برخودار است. ضریب همبستگی بین نمرات مقیاس MOGS و سایر ابزارهای پژوهش، بسته به نوع مقیاس، مثبت یا منفی و معنی دار به دست آمد (01/0 p<) که نشانگر اعتبار همگرای مقیاس بود. هم چنین، همسانی دورنی مقیاس با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ در دامنه 65/0 تا 84/0 و ضریب آزمون-بازآزمون عامل ها (به فاصله دو هفته) بین 72/0 تا 89/0 محاسبه شد که نشان دهنده پایایی قابل قبول مقیاس بود. نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش، پژوهشگران می توانند از این مقیاس به عنوان ابزاری مختصر و قابل اعتماد جهت ارزیابی گرایش افراد به تجربه انواع مختلف احساس گناه در جامعه ایران استفاده نمایند.
نقش واسطه ای مهارت های تنظیم هیجانی در ارتباط بین مهارت های اجتماعی با کارکرد های اجرایی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی نقش میانجی مهارت های تنظیم هیجانی در رابطه بین مهارت های اجتماعی با کارکرد های اجرایی دانشجویان انجام شد. پژوهش حاضر توصیفی_همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش کلیه دانشجویان دانشکده روان شناسی و علوم تربیتی دانشگاه آزاد واحد تهران جنوب، در نیمسال اول 1403-1402 بود. به روش نمونه گیری در دسترس، نمونه ای به تعداد 250 نفر انتخاب و در مطالعه شرکت کردند. ابزارهای این پژوهش شامل پرسشنامه کارکردهای اجرایی (EFQ، نجاتی، 1392)، پرسشنامه مهارت های اجتماعی (MESSY، ماتسون و همکاران، 1983) و پرسشنامه تنظیم هیجان (ERQ، گراس و جان، 2003) بودند. داده ها با استفاده از روش تحلیل معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شدند. نتایج تحلیل معادلات ساختاری حاکی از برازش مناسب مدل بود. یافته ها نشان داد که مهارت های اجتماعی هم به صورت مستقیم و هم به صورت غیر مستقیم از طریق مهارت تنظیم هیجان (سرکوبی) توانستند کارکردهای اجرایی را پیش بینی کنند (۰01/۰p‹). این نتایج نشان می دهد که مهارت های اجتماعی با توجه به نقش مهم مهارت تنظیم هیجان (سرکوبی) می توانند تبیین کننده کارکردهای اجرایی باشند و لزوم توجه به این عوامل در تعامل با یکدیگر در برنامه های ارتقا کارکردهای اجرایی ضروری است.
اثربخشی آموزش نیک زیستی روانشناختی براساس مدل پرما به دختران 14 تا 16 ساله با علائم اضطراب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نیک زیستی ترکیبی از احساس خوب و عملکرد مؤثر است که در معنای گسترده تر آن یعنی بالندگی، از پیگیری موفقیت آمیز پنج مولفه پرما شامل احساسات مثبت، مجذوبیت و اشتغال، روابط، معنا و دستاورد به دست می آید. با توجه به اینکه اضطراب و استرس ازجمله مشکلات هیجانی در نوجوانی هستند که می تواند باعث کاهش نیک زیستی روانی و رضایت از زندگی شود، هدف از انجام این پژوهش آموزش مدل پرما به دختران 14 تا 16 ساله با علائم اضطراب بود. بدین منظور، نمونه گیری غیر تصادفی از نوع دردسترس و هدفمند از دانش آموزان دختر پایه نهم و دهم (دوره اول و دوم متوسطه) شهر تهران انجام گرفت. پژوهش از نوع شبه آزمایشی یک گروه با طرح پیش آزمون - پس آزمون و آزمون پی گیری بود. پرسش نامه خودسنجی آخنباخ برای تعیین نمونه ها با علائم اضطرابی و پرسش نامه پرما در ابتدا و انتهای دوره آموزشی و پیگیری پس از گذشت سه ماه اجرا شد. دوره آموزشی در 6 جلسه هفتگی یک و نیم ساعته برگزار شد. یافته ها نشان داد نمره کل پرما و مؤلفه های هیجان مثبت، مجذوبیت، روابط مثبت و معنا پس از دوره آموزشی افزایش معنادار و نمره علائم اضطراب، کاهش معنادار داشت. در پیگیری سه ماهه نیز تغییرات در هجان مثبت و روابط مثبت ماندگار و مؤلفه مجذوبیت افزایش معنادار یافت. با وجود بهبود در مؤلفه دستاورد، تغییرات به سطح معناداری نرسید. براساس این یافته ها می توان نتیجه گرفت، آموزش مدل پرما باعث افزایش نیک زیستی و کاهش علائم اضطراب در نوجوانان دختر 14 تا 16 ساله می شود و این تغییرات در طول زمان ماندگار است.
واکاوی شیوه های اجتماعی شدن مبارزه با مواد مخدر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۲
۷۸-۵۳
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تبیین روش های اجتماعی شدن مبارزه با مواد مخدر در جامعه ایران بود. روش: روش این پژوهش کیفی و از نوع تحلیل مضمون بود. جامعه آماری پژوهش حاضر مسئولان اجرایی یا ستادی در پلیس تخصصی مبارزه با مواد مخدر فراجا، ستاد مبارزه با مواد مخدر و اساتید گروه علوم اجتماعی دانشگاه علوم انتظامی بودند که از بین آن ها 15 نفر با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. جمع آوری داده ها با روش مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته و تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل مضمون انجام گرفت. یافته ها: پس از فرآیند کدگذاری داده ها، 42 مضمون پایه در مرحله کدگذاری باز، 38 مضمون میانجی و 12 مضمون فراگیر حاصل شد. طبق نتایج، بسترهای مبارزه با مواد مخدر شامل شناخت و ظرفیت بخشی، اعتماد و مسئولیت اجتماعی و عناصر مؤثر شامل نهادهای اجتماعی (خانواده، مدارس، محله ها، سازمان های مردم نهاد و نهاد مذهبی) و گروه های اجتماعی (گروه های شغلی، ورزشی و مرجع) بود که بر اساس فعالیت های خانواده محور، آموزش محور، محله محور، مردم نهاد، اقتصاد محور، سلامت محور و فرهنگ محور قابل اجراست. مشارکت فراجا با محوریت « نظارت پیشگیرانه آموزش محور» مؤثر است. نتیجه گیری: تقویت بسترهای اجتماعی شدن، برنامه ریزی مناسب برای گروه های اجتماعی دارای ظرفیت مشارکت، « نظارت پیشگیرانه آموزش محور» و تقویت آموزش همه جانبه در فراجا مهم ترین راهکار اجتماعی شدن مبارزه با مواد مخدر است.
نوآوری در روش های پژوهش ترکیبی: روش شناسی یا روش پرستی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندازه گیری تربیتی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۵
92 - 114
حوزههای تخصصی:
گرایش فزاینده به استفاده از روش های ترکیبی در رساله های دکتری، نگرانی درباره استفاده مناسب از این روش ها در تحقیقات علوم اجتماعی و رفتاری را مطرح ساخته است. این پژوهش توصیفی با هدف بررسی رویکرد، طرح و روش های پژوهش به کاررفته در رساله های دکتری مدیریت آموزشی و آموزش عالی در دهه اخیر (1390-1400) انجام شده است. در راستای پاسخگویی به سؤالات پژوهش، چکیده و فصل سوم 85 رساله دکتری پایان یافته در بازه زمانی فوق بررسی شد. یافته های پژوهش نشان می دهد نزدیک به سه چهارم (درمجموع 73 درصد) پژوهش ها با هدف ارائه الگو و مدل و 63 درصد آن ها بر مبنای رویکرد ترکیبی اکتشافی متوالی انجام شده اند. همچنین در 60 درصد موارد از طرح نظریه زمینه ای در مرحله کیفی و همبستگی چند متغیری در مرحله کمی پژوهش استفاده شده است. نتایج پژوهش ضمن آشکار کردن نشانه های روش پرستی، دلالت های برای تدریس روش های پژوهش کمی، کیفی و ترکیبی در دوره دکتری و لزوم نوآوری در طرح های پژوهش مورداستفاده در رساله های دکتریِ رشته های علوم رفتاری را خاطرنشان می سازد.
مدل ساختاری اختلال پانیک بر اساس طرحواره های ناسازگار اولیه با نقش واسطه ای حساسیت اضطرابی و ذهنی سازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۴
234 - 242
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر ارائه مدل ساختاری اختلال پانیک بر اساس طرحواره های ناسازگار اولیه با نقش واسطه ای حساسیت اضطرابی و ذهنی سازی بود. طرح پژوهشی، همبستگی و به شیوه معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه افراد مبتلا به اختلال پانیک بود که در سال 1402 به کلینیک های روانشناسی و مشاوره ای سطح شهر تهران مراجعه کرده بودند. نمونه آماری پژوهش شامل 132 نفر از این افراد بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های طرحواره های ناسازگار اولیه یانگ (2005)، حساسیت اضطرابی ریس و پترسون (1985)، ذهنی سازی دیمیتروویچ (2017) و اختلال پانیک لیبوویتز (1984) استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده از نرم افزار SPSS26 و AMOS24 استفاده شد. متغیر پیش بین طرحواره های ناسازگار اولیه به صورت مستقیم (β=0/39) و غیرمستقیم با میانجی گری حساسیت اضطرابی و ذهنی سازی (β=0/15)، (β=0/12) بر اختلال پانیک دارای تأثیر مثبت و معنادار بود (0/01>p). همچنین حساسیت اضطرابی و ذهنی سازی دارای تأثیر مستقیم (β=0/45)، (β=0/49) بر اختلال پانیک بودند (0/01>p). نتایج پژوهش حاکی از آن بود که طرحواره های ناسازگار اولیه می تواند پیش بین قوی اختلال پانیک باشد و در این میان حساسیت اضطرابی و ذهنی سازی به عنوان متغیرهای میانجی بخشی از فرآیند اثرگذاری در شکل گیری نشانه های اختلال پانیک است. برگزاری کارگاه های آموزشی در زمینه طرحواره های ناسازگار اولیه، حساسیت اضطرابی و ذهنی سازی توصیه می گردد و همچنین مداخلات درمانی باید به این عوامل بپردازند.
پیش بینی تاب آوری تحصیلی دانش آموزان بر اساس خودکارآمدی تحصیلی با نقش میانجی امید تحصیلی و خوش بینی تحصیلی
حوزههای تخصصی:
مطالعه تاب آوری تحصیلی در دانش آموزان به عنوان یکی از عوامل اصلی در موفقیت تحصیلی اهمیت بسزایی دارد. پژوهش حاضر باهدف مطالعه نقش میانجی امید تحصیلی و خوش بینی تحصیلی در رابطه بین خودکارآمدی تحصیلی و تاب آوری تحصیلی در دانش آموزان انجام شد. این پژوهش، مقطعی تحلیلی بود و نمونه ها 380 دانش آموز دوره متوسطه دوم ایلام در سال تحصیلی 1403-1402 بودند که با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند و پس از اخذ رضایت در پژوهش حاضر شرکت داده شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه های خودکارآمدی تحصیلی، امید تحصیلی، خوش بینی تحصیلی و تاب آوری تحصیلی بودند. داده ها به روش تحلیل مسیر با نرم افزار SPSS نسخه 27 و AMOS نسخه 26 تجزیه وتحلیل شدند. نتایج نشان داد بین خودکارآمدی تحصیلی و تاب آوری تحصیلی در سطح 5 درصد رابطه معنادار وجود دارد. بین امید تحصیلی و خوش بینی تحصیلی با خودکارآمدی تحصیلی و تاب آوری تحصیلی رابطه مثبت معنادار وجود دارد. همچنین امید تحصیلی و خوش بینی تحصیلی در رابطه بین خودکارآمدی تحصیلی و تاب آوری تحصیلی نقش میانجی ایفا می کند. با توجه به تائید نقش میانجی امید تحصیلی و خوش بینی تحصیلی در پژوهش حاضر، توجه بیشتر به این متغیرها به عنوان یک عامل مهم در افزایش تاب آوری تحصیلی پیشنهاد می شود.
طراحی و اعتباریابی پروتکل مداخلات آنلاین سازگاری بعد از طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ زمستان (بهمن) ۱۴۰۳ شماره ۱۴۳
۱۷۶-۱۵۵
حوزههای تخصصی:
زمینه: مطالعات نشان داده است افرادی که تجربه طلاق دارند اغلب دچار مشکلاتی در تطبیق با شرایط جدید خود می شوند و ممکن است با مشکلات مدیریت احساسات، مقابله با استرس و حفظ روابط سالم مواجه شوند. مداخلات آنلاین به عنوان یک رویکرد نوظهور برای حمایت از افراد در دوره بعد از طلاق ظاهر شده اند. این مداخلات معمولاً منابع و ابزارهای تعاملی را از طریق پلتفرم های دیجیتالی ارائه می دهند و راهنمایی، حمایت و تمرینات افزایش مهارت را برای کمک به افراد در هدایت چالش های طلاق و ارتقای روانشناختی آن ها ارائه می دهند. با این حال، یک شکاف در تحقیقات موجود درباره طراحی و اعتباریابی پروتکل های مداخلات آنلاین به خصوص منطبق بر سازگاری بعد از طلاق وجود دارد. هدف: هدف از پژوهش حاضر طراحی و اعتباریابی پروتکل مداخلات آنلاین سازگاری بعد از طلاق بود. روش: این پژوهش با استفاده از روش کیفی (تحلیل مضمون) با انجام مصاحبه های نیمه ساختار یافته انجام شد و جامعه آماری شامل تمامی متخصصان خانواده در استان خوزستان بود. نمونه پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری ملاکی انتخاب شدند. ملاک انتخاب افراد عبارت بود از دارا بودن مدرک دکترای تخصصی در یکی از گرایش های مشاوره و روانشناسی و حداقل ۵ سال تجربه کار درمانی با زوجین و خانواده ها. داده های حاصل از مصاحبه در قالب سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری گزینشی با استفاده از نرم افزار مکس کیودا مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: در پروتکل تدوین شده آموزش ها در سه بخش خود، فرزندان و هیجانات و استرس ها طبقه بندی شد که بخش خود شامل پنج موضوع بود: مدیریت استرس و اضطراب، مدیریت خشم، تاب آوری، ارتباط با همسر سابق و ازدواج مجدد. بخش فرزندان، شامل پنج موضوع: سرمایه گذاری برای آینده کودک، تعاملات در خصوص فرزندپروری، تعامل با خانواده ها، ازدواج مجدد و تعامل با کودک و تعطیلات و جشن های فرزندان و بخش هیجانات و استرس ها، شامل دو موضوع است: بخشش همسر و پذیرش طلاق و واقعیت نگری بود. نتیجه گیری: باتوجه به نتیجه مثبت اعتباریابی پروتکل طراحی شده استفاده از آن برای سازگاری بعد از طلاق در زمان بیماری های واگیر که نیاز به خدمات غیرحضوری است به سازگاری این افراد کمک خواهد نمود و توصیه می شود دست اندرکاران حوزه بهداشت روان نسبت به گسترش آن اقدام نمایند.
بیکاری پنهان حین تحصیل دانشجویان رشته های علوم انسانی دانشگاه فردوسی مشهد: عوامل و راهکارها(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: واژه بیکاری پنهان حین تحصیل دانشجویان از علم اقتصاد اقتباس شده و به معنای اتلاف بخش زیادی از وقت دانشجویان در دوران تحصیل است. هدف اصلی این مقاله بررسی وضعیت موجود بیکاری پنهان در بین دانشجویان رشته های علوم انسانی است.
روش: در این پژوهش با استفاده از روش پدیدارشناسی و بهره گیری از مصاحبه نیمه ساختار یافته، تجربه زیسته استادان و دانشجویان کارشناسی رشته های علوم انسانی دانشگاه فردوسی مشهد در پیوند با بیکاری پنهان حین تحصیل دانشجویان و عوامل مؤثر بر آن بررسی شد.
یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که بیکاری پنهان در بین دانشجویان علوم انسانی مشهود است. أفت انگیزه تحصیلی، کمبود فرصت شغلی در آینده، سهل گیری استادان، پذیرش بی حساب دانشجو و کاربردی نبودن این دروس در این رشته ها ازجمله دلایل مهم آن مطرح شد.
نتیجه گیری: باید در پذیرش دانشجویان رشته های علوم انسانی، کیفیت و شیوه ارائه دروس و نیز جذب استادان توانمند در این رشته ها تأمل و تجدیدنظر جدی صورت گیرد.
تأثیر آموزش مهارت های خودتعیین گری بر سرزندگی تحصیلی و امید تحصیلی در دانش آموزان تیزهوش کم پیشرفت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر مداخلات مبتنی بر خودتعیین گری بر سرزندگی تحصیلی و امید تحصیلی در دانش آموزان تیزهوش کم پیشرفت است. این مطالعه، یک پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه گواه بود. جامعه مورد بررسی پژوهش حاضر شامل دانش آموزان تیزهوش کم پیشرفت شهرستان شاهرود بودند. نمونه پژوهش شامل 30 دانش آموز تیزهوش کم پیشرفت بود که به شیوه نمونه گیری قضاوتی انتخاب و به طور تصادفی و مساوی، در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 15 نفر) گمارش شدند. گروه آزمایش در برنامه ی آموزش مهارت های خودتعیین گری که در 8 جلسه 50 دقیقه ای (یک جلسه در هفته) اجرا شد، شرکت کرد، در حالیکه گروه گواه در این برنامه شرکت نکرد. آزمودنی ها با استفاده از پرسشنامه ی سرزندگی تحصیلی (1391) و پرسشنامه ی امید تحصیلی (2001) مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس تحلیل شدند. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل کوواریانس نشان داد که آموزش مهارت های خودتعیین گری بر سرزندگی تحصیلی و امید تحصیلی دانش آموزان تیزهوش کم پیشرفت اثر مثبت و معناداری داشت (05/0>P). از یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت آموزش مهارت های خودتعیین گری بر سرزندگی و امید تحصیلی دانش آموزان تیزهوش کم پیشرفت تأثیر دارد. لذا، می توان از این روش در برنامه آموزشی و توان بخشی این گروه از کودکان بهره برد.
مقایسل عملکرد رفتاری افراد با غالبیت اجتماعی (بالا و پایین) در شرایط یادگیری از بازخورد مثبت و منفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۳شماره ۴ (پیاپی ۷۲)
81 - 104
حوزههای تخصصی:
هدف: سلسله مراتب اجتماعی در بسیاری از گونه ها ازجمله انسان ها هدایت گر رفتار بوده و شکل گیری آن وابسته به شناخت، حافظه اجتماعی و فرایند یادگیری تقویتی است. توانایی یادگیری از بازخورد یک پیش نیاز ضروری برای تعامل موفق با محیط های اجتماعی است. غالبیت اجتماعی می تواند تأثیر زیادی بر جنبه های مختلف شناخت و رفتار داشته باشد. هدف مطالعه حاضر مقایسه عملکرد رفتاری (زمان واکنش و دقت پاسخ) افراد با غالبیت اجتماعی (بالا و پایین) در شرایط یادگیری از بازخورد مثبت و منفی است.روش: جامعه آماری پژوهش حاضر شامل ۲۴۰۰۰ نفر از دانشجویان دانشگاه تبریز در سال ۱۴۰۱بودند. نمونه اولیه شامل ۱۸۶ نفر بودند که به صورت آنلاین پرسشنامه های اضطراب حالت- صفت اسپیلبرگر، پرسشنامه شخصیتی خرده مقیاس سلطه را تکمیل کردند. سپس، ۳۴ نفر با روش نمونه گیری هدفمند به عنوان گروه غالبیت اجتماعی بالا (۱۹ نفر) و غالبیت اجتماعی پایین (۱۵ نفر) انتخاب شدند و به هر دو گروه تکلیف یادگیری احتمالی ارائه گردید. داده های رفتاری با استفاده از تحلیل واریانس مختلط مورد تجزیه وتحلیل آماری قرار گرفت.یافته ها: تفاوت معناداری بین دوگروه غالبیت اجتماعی بالا و پایین از نظر زمان واکنش و دقت پاسخ در یادگیری از بازخورد مثبت و منفی مشاهده نشد (0.05<p)، اما میانگین نمره دقت پاسخ هر دو گروه با غالبیت اجتماعی بالا و پایین در بازخورد منفی بیشتر از بازخورد مثبت بوده است.
نتیجه گیری: یافته های پژوهش نشان می دهد که بازخورد منفی در هر دو گروه با غالبیت اجتماعی بالا و پایین منجر به یادگیری بهتر می گردد.
مشکلات ذهنی سازی در کودکان مبتلا به دیابت نوع یک و والدین آن ها: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۹
109 - 150
حوزههای تخصصی:
ظرفیت ذهنی سازی یا توانایی فهم وضعیت ذهنی خود و دیگران، همچنین نشان دادن واکنش مناسب به آن، می تواند نقش به سزایی در فرایند درمانی و سازگاری با تغییرات ناشی از بیماری های مزمن در زندگی ایفا کند. هدف این پژوهش کیفی، شناسایی مشکلات ذهنی سازی کودکان 8 تا 12 ساله مبتلا به دیابت نوع یک و والدین آن ها است. لذا با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند تا حد اشباع و با بهره-گیری از رویکرد پدیدارشناسی استعلایی یا روان شناختی و از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته، برگرفته از سئوالات مقیاس عملکرد تاملی کودکان و نوجوانان و فرم مصاحبه تحولی والدین، تجارب زیسته 18 کودک مبتلا به دیابت نوع یک و 22 نفر از والدین آن ها تحلیل و طبقه بندی شد. حاصل نهایی این مطالعه پدیدارشناسانه، استخراج سه مضمون کلی شامل عوامل زمینه ساز شکست ذهنی سازی، انواع مشکلات شایع ذهنی سازی و پیامدهای شکست ذهنی سازی است. نتایج این پژوهش و تامل بر مدل چرخه شکست ذهنی سازی، علاوه بر تسهیل روابط و تنظیم هیجانات کودکان و والدین درگیر این بیماری، می تواند به طراحی مقیاس سنجش مشکلات ذهنی سازی، تدوین مداخلات روان شناختی و توسعه خدمات پزشکی کمک قابل توجهی نماید.
بررسی میزان مرگ و میر و عوارض ناشی از الکتروشوک درمانی در یک بیمارستان آموزشی در رشت
حوزههای تخصصی:
مقدمه: الکتروشوک درمانی، یک روش درمانی مؤثر برای بیمارانی است که به درمان دارویی مقاوم هستند یا نیاز به پاسخ درمانی فوری دارند. هدف: پژوهش حاضر بررسی میزان مرگ و میر و عوارض ناشی از الکتروشوک درمانی در یک بیمارستان آموزشی در رشت بود. روش: در این مطالعه توصیفی گذشته نگر، پرونده 24 بیمار که در بازه زمانی سال های 1395 تا 1400 در بیمارستان شفای رشت دچار عوارض ناشی از الکتروشوک گردیده بودند، مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها: در این مطالعه 5 ساله، 24 بیمار تحت الکتروشوک(15/0%) دچار عوارضی مانند برادیکاردی، افت فشارخون و استفراغ شده بودند و یک مورد مورتالیتی نیز ثبت گردیده بود(006/0%). از عوارض پیش آمده 19 مورد(2/79%) مینور و 5 مورد (8/20%) ماژور بودند که بالاترین میزان عارضه در بیماران با تشخیص سایکوز 8 مورد (3/33%) و اسکیزوفرنی 5 مورد (8/20%) دیده شد. بین جنسیت، بیماری زمینه ای و سن با وقوع عارضه ارتباط آماری معنی داری مشاهده نشد )462/0 (P=. نتیجه گیری: با توجه به درصد بسیار کم مورتالیتی و موربیدیتی در این مرکز، تعامل بین گروه روانپزشکی و بیهوشی مناسب و مراقبت و پایش بیماران الکتروشوک در وضعیت قابل قبولی است. با این حال لازم است در جهت به حداقل رساندن این موارد تلاش شود.
تأثیر نرم افزار شناختی- رایانه ای بر کارکرد اجرایی و استدلال کمی کودکان 12- 7 ساله مبتلا به دیسکلکولیا
حوزههای تخصصی:
مقدمه: توانبخشی شناختی بر بهبود علائم اختلال دیسکلکولیا نظیر کارکرد اجرایی و استدلال کمی تأثیر گذاشته و سایر عملکردهای کودکان را تحت تأثیر قرار می دهند.
هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی نرم افزار شناختی- رایانه ای بر کارکرد اجرایی و استدلال کمی کودکان ۱۲-۷ ساله مبتلا به دیسکلکولیا بود.
روش: طرح پژوهشی نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه کودکان مبتلا به اختلال دیسکلکولیا شهر اصفهان در سال ۱۴۰۲-۱۴۰۱ بودند. تعداد ۴۵ کودک مبتلا به اختلال دیسکلکولیا به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب و در دو گروه گواه و آزمایش جایدهی شدند. برای گروه آزمایش آموزش برنامه شناختی-رایانه ای کاپیتان لاگ (۲۰۲۰) در ۱۰ جلسه ۶۰ دقیقه ای اجرا شد؛ اما گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. ابزار پژوهش شامل نسخه پنجم مقیاس هوشی وکسلر (وکسلر، ۲۰۱۴)، آزمون کامپیوتری عملکرد پیوسته (رازولد، ۱۹۵۶)، آزمون دسته بندی کارت های ویسکانسین (گرانت و برگ، ۱۹۴۸)، آزمون برج لندن (شالیس، ۱۹۸۲) بود. داده های حاصل از پژوهش، با نرم افزار SPSS نسخه ۲۶ و با اس تفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که نرم افزار شناختی رایانه ای کاپیتان لاگ، بر کارکرد اجرایی (توجه، خطای حذف و پاسخ صحیح، حل مساله و انعطاف پذیری شناختی) تأثیر معناداری داشت (۰/۰۰۱>p)، اما بر استدلال کمی اثر معناداری نداشت (۰/۰۵<p).
نتیجه گیری: براساس یافته های پژوهش می توان چنین نتیجه گرفت که توانبخشی شناختی برنامه شناختی- رایانه ای کاپیتان لاگ می تواند به عنوان یک روش کارآمد جهت بهبود توانایی شناختی کودکان ۱۲-۷ ساله مبتلا به دیسکلکولیا مورد استفاده قرار گیرد.
تدوین مدل فرهنگ ایمنی یک شرکت فولادی: یک مطالعه آمیخته
حوزههای تخصصی:
زمینه: فرهنگ ایمنی مجموعه ای از باورها، هنجارها، انگیزه ها، نقش ها و عملکردهای تخصصی است که موجب کاهش رویارویی کارکنان ، مدیران ، مصرف کنندگان و عموم مردم با شرایط خطرناک و آسیب رسان می شود.هدف: این پژوهش به منظور تدوین یک مدل مفهومی فرهنگ ایمنی و آزمون برازش آن در شرکت فولادی انجام شد.روش: این مطالعه از نوع آمیخته اکتشافی (کیفی-کمی) بود. در بخش کیفی و کمی به ترتیب از روش های کلایزی و توصیفی (همبستگی) استفاده شد. در بخش کیفی، جامعه آماری شامل کلیه کارشناسان HSE و نیروهای عملیاتی بودند که از میان آن ها 42 نفر به صورت هدفمند و با استفاده از روش نمونه گیری همگون انتخاب شدند. دومین جامعه آماری شامل تمام کارکنان یک شرکت فولادسازی بودند که تعداد 473 نفر با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای به عنوان نمونه جهت تعیین برازش مدل انتخاب شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از پدیدارشناسی توصیفی روش کلایزی و مدل یابی معادلات ساختاری استفاده گردید.یافته ها: تجزیه و تحلیل داده های حاصل از مصاحبه ها منجر به استخراج 7 مضمون اصلی و 42 مضمون فرعی شد. مضامین اصلی عبارت بودند از مدیریت نظام مند و متعهد (با 16 مضمون فرعی)، عامل ویژگی های فردی (13 مضمون فرعی)، عامل شغلی (3 مضمون فرعی)، عامل اجتماعی (2 مضمون فرعی)، عامل محیطی (3 مضمون فرعی)، عامل سازمانی (3 مضمون فرعی) و عامل پیمانکاری (2 مضمون فرعی). بعلاوه، نتایج تحلیل معادلات ساختاری نشان داد که مدل مفهومی استخراج شده از برازندگی مطلوبی برخوردار است و با مشاهدات واقعی انطباق دارد.نتیجه گیری: فرهنگ ایمنی حاکم بر صنعت فولادسازی کاملاً متأثر از عملکرد سیستم مدیریتی، شخصیتی، سازمانی، شغلی، اجتماعی، محیطی و پیمانکاری است. بنابراین، فرهنگ ایمنی یک کل چند بعدی و چند سطحی است که برای استقرار آن باید روابط ساختاری بین عوامل مدیریتی، شخصیتی، سازمانی، شغلی، اجتماعی، محیطی و پیمانکاری توجه شود.