فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۲۱ تا ۵۴۰ مورد از کل ۳۵٬۵۳۵ مورد.
منبع:
نوآوری های اخیر در روان شناسی سال ۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲
15 - 29
حوزههای تخصصی:
نحوه مواجهه کودکان با تروما، به ظرفیت های روان شناختی آنان بستگی دارد. نظر به اهمیت کارکرد انعکاسی مادرانه در شکل گیری این ظرفیت های روان شناختی، این پژوهش به دنبال بررسی نقش میانجی رابطه مادر-کودک در رابطه کارکرد انعکاسی مادرانه و بیان هیجانی کودک در شرایط تروما بود. برای انجام این مطالعه توصیفی، تعداد 74 مادر دارای کودکان 4 تا 8 سال، در شرایط همه گیری کووید 19، مقیاس ارزیابی رابطه مادر-کودک (MCRE) و پرسشنامه کارکرد انعکاسی والدینی (PRFQ) را تکمیل کردند. برای سنجش بیان هیجانی کودکان (افسردگی، اضطراب و هیجان پذیری) از ترسیم نقاشی کودکان استفاده شد. نتایج نشان داد که علی رغم برازش مدل هیچ یک از اثرات غیرمستقیم معنادار نیستند (0.05<P). ضرایب مسیر مستقیم نیز نشان داد که پیش ذهنی سازی مادران با رابطه ناکارآمد مادر-کودک و نیز بیان هیجانی کودک رابطه معناداری دارد. علاوه بر آن، علاقه و کنجکاوی به حالات ذهنی کودک نیز با رابطه ناکارآمد مادر-کودک در ارتباط بود (0.05>P). به نظر می رسد کارکرد انعکاسی مادر نقش مهمی در پیش بینی بیان هیجانی کودک در شرایط تروما دارد. اما تبیین دقیق این روابط نیازمند مطالعات بیشتری است.
بررسی تاثیر رنگ و نور فضای کاری بر بار کاری ذهنی و توجه پایدار کارمندان: مطالعه در واقعیت مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: کیفیت محیطی فضاهای داخلی نقش اساسی در سلامت انسان دارد. از آنجایی که، امروزه مردم بیش از 90 درصد وقت خود را در داخل ساختمان ها می گذرانند، اثرات عوامل محیط داخلی، بر کارکردهای شناختی و ابعاد مختلف سلامت حائز اهمیت است. از این رو، مطالعه حاضر با هدف بررسی عملکرد توجه و بار کاری کارمندان، تحت تأثیر نور و رنگ محیط انجام شد. روش کار: در این مطالعه، 20 شرکت کننده از میان کارمندان 18 تا 50 ساله با میانگین و انحراف معیار: 33/8±5/13 در مواجهه با 4 محیط شبیه سازی شده در واقعیت مجازی با روشنایی (300 و 800 لوکس) و رنگ ( آبی و سفید) قرار گرفتند. ابتدا، شرکت کنندگان به مدت 5 دقیقه، در حالت استراحت در فضای شبیه سازی شده حضور داشتند، سپس تکلیف شناختی طراحی شده بر پایه آزمون عملکرد پیوسته را در حالی که همزمان امواج مغزی شرکت کنندگان از طریق دستگاه الکتروآنسفالوگرام ثبت می گردید، انجام دادند. ارزیابی شاخص بار کاری ذهنی از طریق پرسشنامه ناسا با 6 خرده مقیاس صورت گرفت. یافته ها: نتایج تحلیل واریانس چند متغیره نشان داد که در محیط با شدت نور 300 لوکس و رنگ آبی میزان توجه پایدار افراد به طور معناداری (0/031P= ،5/206=(3،36)F) افزایش پیدا می کند. همچنین در این مطالعه هیچ تغییر معناداری در خصوص شاخص بار کاری ذهنی (0/902P=) مشاهده نشد. نتیجه گیری: بر اساس یافته های این پژوهش می توان چنین برداشت نمود، که رنگ آبی در کارکرد توجه پایدار کارمندان تأثیر مثبت دارد. از آنجایی که توجه پایدار نقش اساسی در فعالیت های مستمر اداری دارد، لذا می توان با مداخلات طراحی در محیط های کاری، به بهبود کارکرد توجه پایدار و در نتیجه ارتقا کارآیی کارمندان و بهره وری سازمان ها دست یافت.
مقایسه اثربخشی درمان های شناختی-رفتاری و مبتنی بر پذیرش و تعهد بر نشانه های افسردگی، افکار غیر منطقی، بازداری هیجانی و ارزشمندی در زندگی در بیماران مبتلا به اختلال افسردگی اساسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۸ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۲)
404 - 414
حوزههای تخصصی:
پژوهش های اخیر نشان می دهد که اثر بخشی رویکردهای درمانی را نمی توان تنها برحسب نشانه های اختلال های روانی مورد سنجش قرار داد و با توجه به تحولاتی که در رویکردهای فراتشخیصی رخ داده است ، بهتر است کارآمدی رویکردهای درمانی بر ابعاد مختلف روان شناختی نیز مورد توجه قرار گیرد. هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان های شناختی- رفتاری و مبتنی بر پذیرش و تعهد بر نشانه های افسردگی ، افکار غیرمنطقی ، بازداری هیجانی و ارزش مندی زندگی بیماران مبتلا به اختلال افسردگی اساسی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی بود. جامعه آماری شامل کلیه افرادی بود که به کلینیک های روان شناسی منطقه 5 تهران مراجعه کردند. نمونه گیری به روش هدف مند و پس از مصاحبه پژوهشگر با شرکت کنندگان و احراز ملاک های تشخیصی افسردگی اساسی براساس DSM-5 به عمل آمد. درمجموع ، 60 نفر بیمار مبتلا به افسردگی اساسی انتخاب شدند و به صورت تصادفی در سه گروه 20 نفره جای گذاری شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه باورهای غیرمنطقی جونز (IBQ-40) ، سیاهه افسردگی بک (ویرایش دوم) ، پرسشنامه ارزش مندی زندگی و پرسشنامه بازداری هیجانی (ECQ) بود. یافته ها نشان داد که در بهبود نشانه های افسردگی و افکار غیرمنطقی ، درمان شناختی- رفتاری مؤثرتر بود؛ ولی در بهبود بازداری هیجانی و ارزش مندی زندگی ، درمان پذیرش/ تعهد اثربخش تر بود. می توان نتیجه گرفت که دو رویکرد درمانی شناختی- رفتاری و پذیرش و تعهد ابعاد متفاوتی از سلامت روانی را مورد هدف قرار می دهند و درمان پذیرش و تعهد حداقل در کوتاه مدت اثرات کمتری بر نشانه شناسی افسردگی و افکار غیرمنطقی بیماران مبتلا به اختلال افسردگی اساسی دارد.
پیش بینی ولع مصرف مواد بر اساس حمایت اجتماعی ادراک شده و سبک های دلبستگی در معتادان مراجعه کننده کنگره 60 در تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پویایی روانشناختی در اختلال های خلقی دوره ۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
234 - 247
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: این پژوهش به بررسی نقش حمایت اجتماعی ادراک شده و سبک های دلبستگی در پیش بینی ولع مصرف مواد در بین معتادان مراجعه کننده به کنگره 60 تهران می پردازد. مواد و روش: این مطالعه توصیفی-همبستگی است. جامعه آماری شامل معتادان مراجعه کننده به کنگره 60 در تهران بود که از بین آن ها 250 نفر به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسش نامه ولع مصرف فرانکن و همکاران، پرسش نامه دلبستگی بزرگسالان کولینز و رید، و مقیاس حمایت اجتماعی ادراک شده زیمت و همکاران بود. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون های همبستگی پیرسون و رگرسیون تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که حمایت اجتماعی ادراک شده با ولع مصرف مواد رابطه منفی و معناداری دارد (0.01>p). همچنین، سبک دلبستگی ایمن با ولع مصرف مواد رابطه منفی و سبک های دلبستگی اجتنابی و اضطرابی با ولع مصرف مواد رابطه مثبت داشتند (0.01>p). نتیجه گیری: حمایت اجتماعی ادراک شده و سبک های دلبستگی به عنوان عوامل پیش بینی کننده مهم در کاهش ولع مصرف مواد در معتادان مطرح هستند. تقویت حمایت اجتماعی و بهبود سبک های دلبستگی در برنامه های درمانی معتادان توصیه می شود.
ارزیابی تمایل به ماندگاری در سازمان معلمان مرد ابتدایی شهر بوکان: اثر شفقت به خود و معنویت در محیط کار
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره نهم ۱۴۰۳ شماره ۵۷
۴۰۰-۳۹۴
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف پیش بینی ماندگاری در سازمان بر اساس شفقت به خود و معنویت در محیط کار انجام شد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی معلمان مرد ابتدایی شهر بوکان در سال تحصیلی 1402-1401 بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 100 نفر به عنوان نمونه مورد ارزیابی قرار گرفتند. برای سنجش متغیرهای موردمطالعه از پرسشنامه های تمایل به ماندگاری در سازمان موسوی و قیتانی (1396)، شفقت به خود نف و همکاران (2003) و معنویت در محیط کار میلیمان و همکاران (2003) استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده های پژوهش با استفاده از روش های همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام و با نرم افزار SPSS نسخه 25 صورت گرفت و سطح معناداری آزمون ها 0/05 در نظر گرفته شد. یافته ها نشان داد که همبستگی مثبت معنی داری بین شفقت به خود و معنویت در محیط کار معلمان وجود داشت. همچنین همبستگی مثبت معنی داری بین شفقت به خود و معنویت در محیط کار معلمان با تمایل به ماندگاری در سازمان وجود داشت. 43/5 درصد از واریانس تمایل به ماندگاری در سازمان توسط شفقت به خود و درمجموع 53/7 درصد از واریانس تمایل به ماندگاری در سازمان توسط شفقت به خود و معنویت در محیط کار معلمان تبیین شد. بر اساس نتایج پژوهش می توان اظهار کرد که شفقت به خود و معنویت در محیط کار معلمان نقش مهمی در پیش بینی تمایل به ماندگاری در سازمان دارند و توجه نهاد آموزش وپرورش به این متغیرها در جهت اعتلا و رشد معلمان و عملکرد آنان ضروری به نظر می رسد.
بررسی رابطه بین رضایت از رشته تحصیلی با درگیری تحصیلی و خوشبینی تبیینی در دانشجویان علوم پزشکی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با توجه به اینکه دانشجویان از مهم ترین اقشار اجتماعی در روند نوسازی و توسعه کشور اند، پرورش و تقویت احساس رضایت و پیشرفت در آنها جهت رسیدن به سعادت جامعه، اهمیت ویژه ای می یابد. بر این اساس ضرورت دارد تا عوامل موثر در رسیدن به رضایت تحصیلی مورد بررسی قرار گیرد. هدف از این پژوهش، بررسی رابطه بین رضایت از رشته تحصیلی با درگیری تحصیلی و خوشبینی تبیینی در دانشجویان علوم پزشکی تبریز بود. روش ها: روش تحقیق از نوع همبستگی بود. جامعه آماری در این پژوهش کلیه دانشجویان مراکز علوم پزشکی تبریز بودند. با توجه به حجم جامعه تعداد ۱۵۰ نفر از هر یک از جوامع ذکر شده با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شد. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل: پرسشنامه رضایت تحصیلی پرسشنامه درگیری تحصیلی(زرنگ، ۱۳۹۱) و پرسشنامه خوشبینی (الری و فینچام، ۲۰۰۰) بود. برای تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که بین رضایت از رشته تحصیلی با درگیری تحصیلی (۶۶۸/۰ =r و ۰۱/۰>p) و بین رضایت از رشته تحصیلی با خوش بینی تبیینی(۲۸۷/۰ =r و ۰۱/۰>p) رابطه وجود دارد. همچنین ۷/۳۷ درصد از واریانس رضایت از رشته تحصیلی توسط درگیری تحصیلی و خوشبینی تبیین می شود. نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که درگیری تحصیلی و خوشبینی تبیینی از جمله عوامل موثر بر رضایت از رشته تحصیلی می باشند.
مدل یابی روابط ساختاری دوسوگرایی خود و علائم اختلال وسواس فکری-عملی: نقش میانجی تحمل ناپذیری عدم اطمینان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۳شماره ۲ (پیاپی ۷۰)
173 - 196
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر باهدف بررسی نقش میانجی تحمل ناپذیری عدم اطمینان در رابطه بین دوسوگرایی خود و شدت علائم وسواسی-اجباری در یک نمونه آنالوگ انجام شد. روش: روش پژوهش توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل بزرگ سالان بالای ۱۸ سال بود که از میان آن ها ۷۱۸ نفر با روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. شرکت کنندگان، مقیاس های دوسوگرایی خود (بار و کیریوس، ۲۰۰۷)، تحمل ناپذیری عدم اطمینان ۱۲ موردی (کارلتون و همکاران، ۲۰۰۷) و پرسشنامه وسواسی اجباری ییل-براون (گودمن و همکاران، ۱۹۸۹) را تکمیل کردند. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از روش مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزارهای Amos-۲۴ و SPSS-۲۷ استفاده شد. یافته ها: بررسی داده های پژوهش نشان داد که بین دوسوگرایی خود و شدت علائم وسواسی-اجباری رابطه ای مثبت و معنادار (۰۱/۰P<) و بین تحمل ناپذیری عدم اطمینان و دوسوگرایی خود و همچنین شدت علائم وسواسی-اجباری رابطه ای منفی و معنادار وجود دارد (۰۱/۰P<). همچنین، تحمل ناپذیری عدم اطمینان رابطه بین دوسوگرایی خود و شدت علائم وسواسی-اجباری را میانجی گری کرد (۰۱/۰P<). نتیجه گیری: بررسی یافته ها نشان داد که سطوح بالای دوسوگرایی خود با کاهش تحمل ناپذیری عدم اطمینان، سبب افزایش شدت علایم وسواسی- جبری می شود. به این صورت که سطوح بالای دوسوگرایی خود، با متمرکز کردن توجه بر خود و کاستن از توجه به محیط، سبب کاهش تحمل ناپذیری عدم اطمینان و در نتیجه ظهور علایم وسواسی می شود. بر این اساس، می توان نشانه های وسواسی را تلاش فرد جهت حل دوسوگرایی در مورد خود دانست.
نقش واسطه ای ذهن آگاهی در رابطه ی بین بی حوصلگی شغلی با رضایت شغلی و نیت ترک شغل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ فروردین ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۹۴)
63 - 72
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای ذهن آگاهی در رابطه ی بین بی حوصلگی شغلی با رضایت شغلی و نیت ترک شغل انجام شد. پژوهش حاضر توصیفی-همبستگی به روش تحلیل مسیر بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه معلمان زن شاغل در مقطع متوسطه ناحیه یک شهر ری در سال تحصیلی 1402-1401 بود که از بین آنها، 303 نفر با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. داده ها با استفاده از مقیاس رضایت شغلی (JSS) اسمیت و همکاران (1969)، مقیاس نیت ترک شغل (TIS) کیم و لیونگ (2007)، مقیاس بی حوصلگی شغلی (JBS) لی (1986) و مقیاس پنج عاملی ذهن آگاهی (FFMQ) بائر و همکاران (2004) گردآوری شد. برای تجزیه وتحلیل اطلاعات از آزمون ضریب همبستگی و تحلیل مسیر استفاده شد. شاخص های برازش نشان داد، مدل پژوهش از برازش مناسب برخوردار بود. نتایج نشان داد اثرات مستقیم بی حوصلگی شغلی بر رضایت شغلی و نیت ترک شغل معنادار بود، همچنین اثرات غیر مستقیم بی حوصلگی شغلی بر رضایت شغلی و نیت ترک شغل از طریق ذهن آگاهی معنادار بود (01/0p<). از یافته های فوق می توان نتیجه گرفت که رضایت شغلی و نیت ترک شغل براساس بی حوصلگی شغلی با نقش واسطه ای ذهن آگاهی در معلمان زن شاغل در مقطع متوسطه برازش دارد.
اثر القای خلق مثبت و منفی بر حافظه کاری، اتوبیوگرافیک و معنایی در افراد با کمال گرایی ناسازگارانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ پاییز (مهر) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۹
1653 - 1668
حوزههای تخصصی:
زمینه: یکی از کارکردهای شناختی مهم، حافظه محسوب می شود. حافظه فرآیندی است که به وسیله آن اطلاعات کدگذاری، ذخیره و بعداً یادآوری می شود. برخی ویژگی های شخصیتی مانند کمال گرایی به دلیل تأثیرات مثبت یا منفی که بر خلق می گذارند می توانند به عنوان یک متغیر واسطه ای یا تعدیل کننده بر فرآیندهای شناختی مانند انواع حافظه تأثیر داشته حتی موجب سوگیری های شناختی در این فرآیندها شوند. اما پژوهش های اندکی در زمینه تأثیر القای خلق با توجه به ویژگی کمال گرایی ناسازگارنه وجود دارد.
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثر القای خلق مثبت و منفی بر حافظه کاری، اتوبیوگرافیک و معنایی در افراد با کمال گرایی ناسازگارانه بود.
روش: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری در این پژوهش شامل تمامی دانشجویان دانشگاه پیام نور مرکز تهران در سال تحصیلی 1402-1401 بودند. نمونه آماری شامل 30 دانشجو بود که با استفاده از نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به شیوه تصادفی در سه گروه خلق مثبت (10 نفر)، خلق منفی (10 نفر) و خلق خنثی (10 نفر گروه گواه) گمارده شدند. آزمودنی ها قبل و بعد از انجام القای خلق، آزمون های حافظه کاری (کرچنر، 1958)، سیالی کلامی (قاسمیان شیروان و همکاران، 2018) و بازیابی خاطرات سرگذشتی (ویلیامز و برودبنت، 1986) را تکمیل کردند. داده ها به روش تحلیل کوواریانس تک متغیره و با استفاده از نرم افزار SPSS-26 تحلیل شدند.
یافته ها: نتایج تحلیل داده ها نشان داد القای خلق مثبت می تواند باعث بهبود نمرات حافظه کاری در افراد با کمال گرایی ناسازگارانه گردد (05/0 p<). همچنین القای خلق منفی می تواند باعث کاهش نمرات حافظه کاری و حافظه معنایی در افراد با کمال گرایی ناسازگارانه گردد (05/0 p<).
نتیجه گیری: براساس نتایج مطالعه حاضر، شرایط خلقی مثبت و منفی در تعامل با ویژگی شخصیتی کمال گرایی ناسازگارانه برحافظه فرد تأثیر می گذارد. از یافته های پژوهش حاضر می توان در روند درمان اختلالات هیجانی، با دادن بازخوردهای مکرر درباره نحوه پردازش اطلاعات استفاده نمود.
تأثیر رویکرد پذیرش و تعهد مبتنی بر شفقت به خود بر بهزیستی و انعطاف پذیری روان شناختی نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
125 - 141
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین اثربخشی رویکرد پذیرش و تعهد مبتنی بر شفقت به خود بر بهزیستی و انعطاف پذیری روان شناختی نوجوانان بود. طرح پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون_پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل 150 دختر و پسر 13 تا 18 ساله از شهرهای تنکابن، تهران و قزوین بودند که به صورت فراخوان آنلاین وارد پژوهش شدند. تعداد 30 نفر از آنها به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و 15 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه کنترل به صورت تصادفی جایگزین شدند. ابزار اندازه گیری شامل پرسشنامه های بهزیستی ریف و پذیرش و عمل II، بوند و همکاران برای سنجش انعطاف پذیری روان شناختی بود که قبل از اجرای برنامه مداخله توسط هر دو گروه در مرحله پیش آزمون و پس آزمون تکمیل شد. گروه آزمایش در جلسات مداخله پذیرش و تعهد مبتنی بر شفقت به خود به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای به صورت گروهی آنلاین شرکت کردند و گروه کنترل در فهرست انتظار قرار گرفتند. تجزیه وتحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس چندمتغیره و تک متغیره استفاده شد. نتایج نشان داد، مداخله به طور معناداری باعث افزایش بهزیستی و انعطاف پذیری روان شناختی نوجوانان شده است. بنابراین؛ رویکرد حاضر روشی مناسب برای بهبود بهزیستی و انعطاف پذیری روان شناختی موقعیت های زندگی نوجوانان است.
اثربخشی آموزش تنظیم هیجان بر کاهش نارسایی هیجانی و علایم اختلال نارسایی توجه در دانش آموزان با مشکلات هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ آذر ۱۴۰۳ شماره ۹ (پیاپی ۱۰۲)
۱۲۰-۱۱۱
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین اثربخشی آموزش تنظیم هیجان بر کاهش نارسایی هیجانی و علایم اختلال نارسایی توجه در دانش آموزان با مشکلات هیجانی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان (پایه های پنجم و ششم ابتدایی) با مشکلات هیجانی بودند که در سال 1401 به منظور دریافت خدمات روانشناختی به مراکز مشاوره و رواندرمانی شهر اردبیل مراجعه کرده بودند. تعداد نمونه مورد پژوهش 30 نفر بود که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه 15 نفری (آزمایش و کنترل) قرار گرفتند. گروه آزمایش 8 جلسه ی 60 دقیقه ای آموزش تنظیم هیجان دریافت کردند. به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه ی نارسایی هیجانی کودکان (AQC، ریف و همکاران، 2006) و پرسشنامه توانایی و مشکلات (SDQ، گودمن، 2001) استفاده شد. تجزیه تحلیل داده ها با آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره صورت گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین پس آزمون نارسایی هیجانی و علایم اختلال نارسایی توجه تفاوت معناداری وجود دارد(05/0P<). با توجه به نتایج به دست آمده چنین به نظر می رسد که آموزش تنظیم هیجان می تواند به عنوان مداخله ای مؤثر برای کاهش نارسایی هیجانی و علایم اختلال نارسایی توجه در دانش آموزان با مشکلات هیجانی مورد استفاده قرار گیرد.
پیش بینی تمایل به روابط فرازناشویی بر اساس رفتار فداکارانه با میانجی گری شفقت ورزی به خود در زنان متاهل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ آذر ۱۴۰۳ شماره ۹ (پیاپی ۱۰۲)
۱۷۰-۱۶۳
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی تمایل به روابط فرازناشویی بر اساس رفتار فداکارانه با میانجی گری شفقت ورزی به خود در زنان متاهل انجام شد. روش این پژوهش، توصیفی-همبستگی و از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه زنان متاهل شهر تهران در سال 1402 بود. نمونه ای به حجم 300 نفر، به صورت هدفمند و باتوجه به ملاک های ورود و خروج به پژوهش انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس گرایش به خیانت زناشویی (MIS) بشیرپور و همکاران (1397)، پرسشنامه ادراک رفتارهای فداکارانه (PSBM) هارپر و فیگرس (2008) و مقیاس شفقت ورزی به خود (SCS) نف (2003) بود. داده های پژوهش با روش مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل شد. یافته ها نشان داد مدل پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار است. نقش میانجی گری شفقت ورزی به خود در رابطه رفتار فداکارانه با تمایل به روابط فرازناشویی تایید شد (05/0>p). شدت اثر مستقیم برابر با 194/0- و شدت اثر غیر مستقیم برابر با 213/0- بود و بر این اساس، شدت اثر کل رفتار فداکارانه بر تمایل به روابط فرازناشویی مقدار 407/0 بود. یافته ها نشان داد رفتار فداکارانه هم به طور مستقیم و هم به طور غیرمستقیم (با میانجی گری شفقت ورزی به خود) بر تمایل به روابط فرازناشویی تاثیرگذار بود. بنابراین شفقت ورزی به خود می تواند در رابطه بین رفتار فداکارانه با تمایل به روابط فرازناشویی نقش واسطه ای ایفا کند.
رابطه طرحواره جدایی با اضطراب مرگ در پرستاران بخش مراقبت های ویژه: با نقش میانجی معنا در زندگی و ادراک حمایت اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین روابط ساختاری بین طرحواره ناسازگار احساس جدایی با اضطراب مرگ با توجه به نقش واسطه ای معنا در زندگی و حمایت اجتماعی بود. روش پژوهش حاضر توصیفی-همبستگی از نوع تحلیل مسیر بود. جامعه آماری پژوهش تمام پرستاران شاغل در بیمارستان های شهر تهران در سال 1402-1401 بود که از بیماران در معرض مرگ مراقبت می کردند. نمونه آماری شامل 203 نفر بود که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. جهت اندازه گیری متغیرها در پژوهش از پرسشنامه اضطراب مرگ (DAS، تمپلر، 1970)، پرسشنامه حمایت اجتماعی ادراک شده (MSPSS، زیمت و همکاران، 1988)، پرسشنامه معنا در زندگی (MLQ، استگر و همکاران 2006) و پرسشنامه طرحواره یانگ-فرم کوتاه (YSQ-SF، یانگ، 1990) بودند. داده ها با استفاده از روش تحلیل مسیر مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان دادند طرحواره جدایی بر اضطراب مرگ اثرمستقیم و از طریق ادراک حمایت اجتماعی و معنا در زندگی اثر غیرمستقیم بر اضطراب مرگ دارد (001/0p <). همچنین نتایج حاکی از این بود که طرحواره جدایی بر ادراک حمایت اجتماعی و معنا در زندگی اثر مستقیم داشت (001/0p <). نتایج نشان داد مدل از برازش مناسبی برخوردار بود. با توجه به این یافته ها می توان نتیجه گرفت که طرحواره جدایی به واسطه ی معنا در زندگی و ادراک حمایت اجتماعی نقش مهمی در شکل گیری اضطراب مرگ در پرستاران دارد.
Effective Common Emotional Schemas in Iranian Adults with Generalized Anxiety Disorder: A Qualitative Study(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روان شناسی بالینی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۴
21 - 32
حوزههای تخصصی:
Objective: There is evidence that emotion plays a role in explaining generalized anxiety disorder, and on the other hand, dysfunctional emotional schemas are different in various psychopathological disorders, but few studies have addressed this issue. Therefore, the purpose of this study was to qualitatively investigate emotional schemas in Iranian patients with generalized anxiety disorder.Research Methodology: For this purpose, 16 patients with generalized anxiety disorder in Mashhad, Iran were interviewed and their responses were qualitatively clustered to extract their emotional schemas and subthemes related to each emotional schema. A semi-structured interview was conducted to investigate patients' perspectives on emotion and their 14 emotional schemas. Patients' statements were transcribed and analyzed through comparative-inductive thematic analysis and coding. They were then categorized into main themes and subtheme naming was done in consultation with experts.Findings: The findings showed that four emotional schemas of validation, duration, uncontrollability, and extreme rationalization are more involved in patients with generalized anxiety disorder and 12 subthemes including mentalized emotional insecurity, desocialization, somatization, significance, uncertainty intolerance, unpredictability threat, extreme emotional perfectionism, continuity of catastrophic thinking, trait anxiety, superiority of others, emotional avoidance, emotional inflexibility, and extreme approval led to the creation and continuation of generalized anxiety disorder symptoms.Conclusion: Therefore, addressing these 4 emotional schemas in patients with generalized anxiety disorder with a greater focus on the validation schema, which is more pervasive, can increase treatment efficacy. In addition, we can focus on them in educational and preventive protocols, not just intervention protocols.
تدوین مدل کیفیت زندگی مرتبط با سلامت زنان نابارور بر اساس مشکلات ناباروری: نقش میانجی شناخت های بیماری زا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ دی ۱۴۰۳ شماره ۱۰ (پیاپی ۱۰۳)
۲۲۰-۲۱۱
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تدوین مدل کیفیت زندگی مرتبط با سلامت زنان نابارور بر اساس مشکلات ناباروری با نقش میانجی شناخت های بیماری زا بود. روش پژوهش توصیفی-همبستگی به روش مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش کلیه زنان مبتلا به ناباروری در سطح شهر مشهد بودند که در بازه زمانی اردیبهشت تا تیرماه 1402 به کلینیک ها و مراکز تخصصی ناباروری مراجعه کرده بودند. تعداد 300 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل مقیاس مشکلات ناباروری-فرم کوتاه (FPM-SF، 2017)، پرسشنامه شناخت های بیماری زا (ICQ، 2001) و مقیاس کیفیت زندگی مرتبط با سلامت (HRQoL، 2021) بود. برای تحلیل داده ها از تحلیل معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها بیانگر برازش مطلوب مدل پژوهش بود. تجزیه وتحلیل داده ها نشان داد که مشکلات ناباروری بر شناخت های بیماری زا (01/0>P) و کیفیت زندگی سلامت زنان نابارور اثر مستقیم دارند (05/0>P). شناخت های بیماری زا بر کیفیت زندگی سلامت زنان نابارور اثر مستقیم (01/0>P) دارند. مشکلات ناباروری به واسطه شناخت های بیماری زا اثر غیرمستقیم بر کیفیت زندگی سلامت دارند (01/0>P). نتایج نشان داد که شناخت های بیماری زا با توجه به نقش مشکلات ناباروری می تواند تبیین کننده کیفیت زندگی مرتبط با سلامت زنان نابارور باشد.
پیش بینی تاب آوری تحصیلی دانش آموزان تیزهوش بر اساس اضطراب پنهان، ابعاد کمال گرایی و ادراک از محیط کلاس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ دی ۱۴۰۳ شماره ۱۰ (پیاپی ۱۰۳)
۲۳۰-۲۲۱
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی تاب آوری تحصیلی دانش آموزان تیزهوش بر اساس اضطراب پنهان، ابعاد کمال گرایی و ادراک از محیط کلاس انجام شد. روش این پژوهش، توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانش آموزان تیزهوش دختر دوره دوم متوسطه شهر تهران در سال تحصیلی 1403-1402 تشکیل دادند که از بین آن ها 214 نفر به صورت در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس چندبعدی کمال گرایی (MPS، هویت و فلت، 1991)، پرسشنامه محیط یادگیری کلاس (CLEQ، مک گی و همکاران، 2007)، سیاهه تاب آوری تحصیلی (ARI، ساموئلز، 2004) و سیاهه حالت-صفت اضطراب (STAL، اسپیل برگر و همکاران، 1970) بود. داده ها با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه تحلیل شدند. یافته ها نشان داد ابعاد کمال گرایی و اضطراب پنهان رابطه منفی و معنی دار و ادراک از محیط کلاس رابطه مثبت و معنی دار با تاب آوری تحصیلی دارند (01/0p<). همچنین، 43% از واریانس تاب آوری تحصیلی بر اساس متغیرهای ابعاد دیگرمدار و جامعه مدار کمال گرایی، اضطراب پنهان و ادراک از محیط کلاس قابل تبیین است و اضطراب پنهان بیشترین سهم را در پیش بینی متغیر تاب آوری تحصیلی دارد (05/0p<). از یافته ها می توان نتیجه گرفت کمال گرایی دیگرمدار و جامعه مدار، اضطراب پنهان و ادراک از محیط کلاس نقش کلیدی در تاب آوری تحصیلی دانش آموزان تیزهوش دارند و لزوم توجه به این عوامل در تعامل با یکدیگر در برنامه های مداخله ای طراحی شده برای افزایش تاب آوری تحصیلی دانش آموزان تیزهوش ضروری است.
تاثیر مداخله ارسال پیام های اصلاحی بر درگیری کاربران منتشرکننده اخبار جعلی در ایکس (توییتر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر مقایسه تأثیر علّی یکی از مداخله های مقابله با اخبار جعلی یعنی ارسال پیام های اصلاحی، بر روی کاربران فارسی زبان منتشرکننده اخبار نادرست از طریق بررسی میزان درگیری آنها با این پیام بود. روش مطالعه از نوع آزمایشی و بر اساس طرح آزمایش میدانی تصادفی اجرا شد. جامعه مورد هدف کاربران فارسی زبان ایکس قرار داده شد که اقدام به انتشار یک خبر جعلی مشخص کرده بودند. نمونه مورد مطالعه 334 نفر از این کاربران بودند که در فاصله 48 ساعت ابتدایی انتشار خبر، به صورت کاملا تصادفی انتخاب و به صورت تصادفی به 3 گروه آزمایشی تخصیص داده شدند. داده های مطالعه از طریق رابط برنامه کاربردی (API) ایکس استخراج و مورد تحلیل رگرسیون لجستیک اسمی دو وجهی و آزمون استقلال خی دو قرار گرفت. اجرای مداخله به این صورت بود که بعد از آماده سازی یک حساب کاربری خنثی توسط محقق، سه نوع پیام اصلاحی برای این کاربران ارسال شده و در فاصله 24 ساعت درگیری آنها با پیام اصلاحی مورد مطالعه قرار می گرفت. نتایج نشان داد پیامی که صرفا حاوی حقیقت بود نسبت به پیامی که حاوی حقیقت و شایعه بود به صورت معنی داری تاثیر بیشتری داشت (p<0.05). همچنین ویژگی های کاربران تاثیری بر درگیری آنها با پیام اصلاحی نداشت. باتوجه به خلاء پژوهشی موجود در موضوع کارآمدی رویکردهای مختلف اصلاح، این مطالعه برای اولین بار در دنیا نشان داد در متغیر درگیری، رویکرد صرفا بیان حقیقت کارآمدی بیشتری دارد. نتایج این مداخله قابلیت کاربردی سازی در رسانه های اجتماعی برای مقابله با اخبار جعلی را دارد.
ارتباط بین تجربیات نامطلوب دوران کودکی مادر و مشکلات روان شناختی کودکان با نقش واسطه ای تنظیم هیجان و ذهنی سازی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف مشکلات روان شناختی کودکان یک مسئله مهم سلامت است. این مشکلات نه تنها با رنج کودکان، خانواده و همسالان آن ها ارتباط دارد، بلکه بر کیفیت زندگی در دوره بزرگسالی نیز تأثیر منفی می گذارد. هدف پژوهش حاضر ارزیابی مدل تبیین انتقال بین نسلی تجارب نامطلوب کودکی مادران بر اختلال های درونی سازی و برونی سازی فرزندان شان با نقش واسطه ای تنظیم هیجان و ذهنی سازی بود. مواد و روش ها این پژوهش از نوع پژوهش بنیادی و از نوع مدل یابی معادله ساختاری بود. جامعه آماری از زنان متأهل دارای فرزند 6 تا 12 ساله ثبت نام شده در سامانه خدمات الکترنیک سلامت استان بوشهر در سال 1401 تشکیل شده بود که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی تعداد 700 نفر انتخاب شدند. درنهایت 632 نقر از مادران به صورت آنلاین به پرسش نامه های مشکلات رفتاری تجربیات نامطلوب کودکی، تنظیم هیجان و ذهنی سازی پاسخ دادند. تمام تحلیل ها با استفاده از نرم افزارهایSPSS وAMOS به ترتیب نسخه 26 و 24 انجام شد. یافته ها تجربه های نامطلوب کودکی مادران بر دشواری تنظیم هیجان (P<0/001 و β=0/363)، مشکلات درونی سازی (P<0/001 و β=0/182) و مشکلات برونی سازی (P<0/001 و β=0/201) به صورت مستقیم اثر مثبت و معنی دار و بر ذهنی سازی اثر منفی و معنی دار داشت (P=0/006 و β=-0/125). اثر غیرمستقیم تجارب نامطلوب کودکی بر مشکلات درونی سازی (P<0/001 و β=0/126) و برونی سازی (P<0/001 و β=0/134) کودکان از طریق تنظیم هیجان مثبت و در سطح 0/001 معنی دار بود. همچنین اثر غیرمستقیم تجارب نامطلوب کودکی بر مشکلات برونی سازی از طریق ذهنی سازی مثبت و معنی دار بود (P=0/039 و β=0/011). نتیجه گیری تجارب نامطلوب کودکی مادران به شکل مستقیم از طریق انتقال بین نسلی بر اختلال های درونی سازی و برونی سازی تأثیر دارد و تنظیم هیجان و ذهنی سازی آن را واسطه گری می کند. ۸۲۵,۱
رابطه سرسختی روان شناختی با بهزیستی تحصیلی در دانش آموزان: نقش واسطه ای تنظیم هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ مرداد ۱۴۰۳ شماره ۵ (پیاپی ۹۸)
۲۵۸-۲۴۹
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف بررسی رابطه سرسختی روان شناختی با بهزیستی تحصیلی و نقش میانجی تنظیم شناختی هیجان دانش آموزان انجام شد. طرح این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانش آموزان متوسطه دوم شهر قیر در سال تحصیلی 1401-1402 تشکیل می دادند که از بین کلیه دانش آموزان، 244 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. داده ها به وسیله پرسشنامه بهزیستی تحصیلی (AWBQ؛ تومینین- سوینی و همکاران، 2012)، پرسشنامه سرسختی روانشناختی (PHQ؛ کوباسا و همکاران، 1982) و پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان (CERQ؛ گارنفسکی و کرایج، 2006) جمع آوری شد؛ داده ها با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که سرسختی روان شناختی به صورت مستقیم و مثبت بر بهزیستی تحصیلی تاثیر می گذارد (05/0>P). نتایج دیگر نشان داد که تنظیم شناختی هیجان بین سرسختی روان شناختی و بهزیستی تحصیلی نقش میانجی دارد (05/0>P)؛ همچنین شاخص های برازش نیز نشان داد مدل پیشنهادی از برازندگی مطلوبی برخوردار است. بنابراین باتوجه به نتایج مطالعه حاضر و نقشی که سرسختی روانشناختی و تنظیم شناختی هیجان در بهزیستی تحصیلی دانش آموزان دارد، تدوین و اجرای برنامه های آموزشی در این زمینه برای دانش آموزان پیشنهاد می شود.
بررسی نقش عوامل فردی و محیطی در تصمیم گیری با توجه به تأثیرات هنجاری و اطلاعاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر[1] نقش عوامل فردی و محیطی در تصمیم گیری با توجه به تأثیرات هنجاری و اطلاعاتی را بررسی کرد. نمونه مورد بررسی 50 نفر از دانشجویان دانشگاه (متوسط سن = 52/22؛ انحراف معیار = 58/3) بودند که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. یک کار آزمایشی برای ارزیابی نفوذ اجتماعی بر تصمیم گیری افراد با در نظر گرفتن دو علت عمده تأثیرگذاری شامل تأثیرات هنجاری و اطلاعاتی استفاده شد. علاوه بر این، از پرسشنامه صفات پنج گانه شخصیتی (NEO) کاستا و مک کری (1985) برای ارزیابی نقش شخصیت افراد بر نفوذ اجتماعی استفاده شد. برای تحلیل های آماری از آزمون T، مدل رگرسیون خطی تعمیم یافته و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج نشان داد، به طور کلی، بین میزان تأثیرپذیری افراد از تأثیرات هنجاری و اطلاعاتی در هنگام تصمیم گیری، تفاوتی معنادار وجود ندارد. همچنین، با افزایش ابهام شرایط تصمیم گیری، تأثیر اطلاعاتی افزایش می یابد (01/0p<) و نظرات منفی دیگران بیش از نظرات مثبت (001/0p<) باعث تأثیر هنجاری و تغییر در نظرات افراد می شود. علاوه بر این، هرچه صفت گشودگی به تجربه در فرد بیشتر باشد، میزان تأثیرپذیری او از عوامل هنجاری کمتر است (04/0=p). پیشنهاد می شود برای تأثیرگذاری بر تصمیم های افراد، عوامل فردی و محیطی مؤثر بر تصمیم گیری، مانند میزان دشواری تصمیم گیری، بازخوردی که برای تغییر نظرشان ارائه می شود، و شخصیت آن ها در نظر گرفته شوند.