مطالب مرتبط با کلیدواژه

بدرفتاری دوران کودکی


۱.

بررسی رابطه بین سابقه انواع بدرفتاری والدین در دوران کودکی با افسردگی دوران بزرگسالی در بیماران سرپایی مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: افسردگی بدرفتاری دوران کودکی بدرفتاری عاطفی جسمی جنسی وغفلت

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلال خلقی افسردگی
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی مناسبات انسانی در محیط خانواده
تعداد بازدید : ۲۵۴۳
پژوهش حاضر به دنبال بررسی رابطه و سهم نسبی انواع بدرفتاری والدین در تبیین افسردگی بوده است.به همین منظور تعداد 131 نفر با روش نمونه گیری تصادفی ساده از بین جامعه بیماران افسرده مراجعه کننده، به مراکز مشاوره شهر اصفهان طی سالهای 85- 84 انتخاب و مطالعه شده اند.برای جمع آوری اطلاعات از پرسش نامه افسردگی بک و مقیاس خود گزارشی کودک آزاری محمد خانی استفاده شد.بخشی از نتایج به دست آمده حاکی از آن است که ازبین انواع بد رفتاری والدین در دوران کودکی مرتبط با افسردگی، بدرفتاری عاطفی(23./.)، بدرفتاری جسمی (27./.)، بدرفتاری جنسی (32./.) تبیین کننده افسردگی بیماران بزرگسال مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر اصفهان بوده اند.
۲.

رابطه نقص کنترل تکانه و خودجرحی بدون خودکشی در نوجوانان با سابقه بدرفتاری دوران کودکی: اثر واسطه ای خودبی کفایت پنداری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: خودجرحی تنظیم هیجانی کنترل تکانه خودبی کفایت پنداری بدرفتاری دوران کودکی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۵۱ تعداد دانلود : ۶۵۹
هدف : پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه نقص کنترل تکانه و خودجرحی بدون خودکشی با اثر واسطه ای خودبی کفایت پنداری در نوجوانان با سابقه بدرفتاری دوران کودکی انجام شد. روش : در قالب یک طرح همبستگی، 169 نفر از نوجوانان با سابقه بدرفتاری دوران کودکی، به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. از شرکت کنندگان خواسته شد به فهرست رفتارهای خودجرحی بدون خودکشی، مقیاس مشکلات تنظیم هیجانی ( DERS ) و مقیاس انواع خود انتقادی/ خوداطمینان بخشی ( FSCSR ) پاسخ دهند. از همبستگی پیرسون، تحلیل واریانس چند متغیره (مانوا)، رگرسیون چند متغیره و تحلیل واسطه ای برای تحلیل آماری داده ها استفاده شد. یافته ها : در 49درصد شرکت کنندگان حداقل یک نوع رفتار خودجرحی وجود داشت و سابقه خودجرحی در دختران بیشتر از پسران بود. بین نمره کلی مشکلات تنظیم هیجانی و خودانتقادی با فراوانی خودجرحی بدون خودکشی رابطه وجود داشت. نتایج تحلیل واسطه ای نشان داد خودبی کفایت پنداری، در رابطه نقص کنترل تکانه و فراوانی خودجرحی بدون خودکشی، نقش واسطه ای دارد. نتیجه گیری : به نظر می رسد نقص کنترل تکانه، به عنوان نوعی آسیب پذیری هیجانی، و خودبی کفایت پنداری، در نقش سازو کار واسطه ای، پیش بینی کننده های خودجرحی بدون خودکشی باشند. این یافته ها از مدل تنظیم هیجانی و مدل آسیب شناسی تحولی خودجرحی بدون خودکشی حمایت می کند؛ نوجوانان دچار خودجرحی دچار نقص پایدار درونی در کنترل تکانه ها هستند، اما علت خودجرحی شان بیزاری و تنفر از خود و مازوخیسم نیست. /* Style Definitions */ table.MsoNormalTable {mso-style-name:"Table Normal" mso-tstyle-rowband-size:0 mso-tstyle-colband-size:0 mso-style-noshow:yes mso-style-priority:99 mso-style-qformat:yes mso-style-parent:"" mso-padding-alt:0cm 5.4pt 0cm 5.4pt mso-para-margin:0cm mso-para-margin-bottom:.0001pt mso-pagination:widow-orphan font-size:10.0pt font-family:"Times New Roman","serif"}
۳.

بررسی رابطه بین بدرفتاری های دوران کودکی، فقدان ها و جدایی های اولیه و بدتنظیمی هیجانی با اختلال شخصیت مرزی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اختلال شخصیت مرزی بدرفتاری دوران کودکی فقدان ها و جدایی های اولیه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۷ تعداد دانلود : ۲۲۴
هدف از تحقیق حاضر، پیش بینی اختلال شخصیت مرزی بر اساس تجارب تروماتیک دوران کودکی (سابقه ی بدرفتاری و فقدان ها و جدایی های اولیه از اعضای خانواده) با نقش تعدیل کنندگی بدتنظیمی هیجانی بود. بدین منظور، 413 شرکت کننده از دانشجویان دانشگاه تهران به شیوه ی نمونه گیری چندمرحله ای انتخاب شدند. برای سنجش متغیرها از پرسشنامه های اطلاعات دموگرافیک، مقیاس شخصیت مرزی، پرسشنامه ی کودک آزاری و مقیاس دشواری در تنظیم هیجانی (DERS) استفاده شد. داده های خام به دست آمده با استفاده از مدل معادلات ساختاری مورد تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش فعلی، به تحقیقات قبلی نزدیک بود. نتایج نشان داد که مدل نظری برازش مناسبی دارد و تجارب تروماتیک دوران کودکی (بویژه آزارهای هیجانی) و بدتنظیمی هیجانی، پیش بین های خوبی برای اختلال شخصیت مرزی هستند.
۴.

نقش بدرفتاری دوران کودکی بر خودمهارگری نوجوانان: نقش تعدیل کننده جنسیت و شفقت برخود(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بدرفتاری دوران کودکی جنسیت خودمهارگری شفقت بر خود نوجوانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۴ تعداد دانلود : ۲۴۷
هدف از انجام این پژوهش، بررسی نقش تعدیل کننده جنسیت و شفقت برخود در رابطه بدرفتاری دوران کودکی با خودمهارگری در نوجوانان 13-19 ساله استان قم بود. روش پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی بود. نمونه پژوهش، 409 نفر (205 دختر و 204 پسر) از نوجوانان دو شهر قم و کهک استان قم بودند که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل مقیاس خودگزارشی کودک آزاری، مقیاس خودمهارگری و فرم کوتاه مقیاس شفقت بر خود بود. داده های این پژوهش از روش تحلیل مسیر، مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد که بدرفتاری دوران کودکی، پیش بینی کننده خودمهارگری پایین دوران نوجوانی است. بدرفتاری دوران کودکی، پیش بینی کننده شفقت بر خود پایین دوران نوجوانی است. نقش تعدیل کننده شفقت برخود در رابطه بدرفتاری دوران کودکی با شفقت بر خود تایید شد، اما نقش تعدیل کننده جنسیت در رابطه بدرفتاری دوران کودکی با شفقت بر خود تایید نشد. بنابراین، با کاهش شیوع بدرفتاری با کودکان می توان شفقت بر خود و خودمهارگری دوران نوجوانی را ارتقا داد، همچنین پرورش صفت شفقت بر خود در کودکان دختر و پسری که دارای تجربه بدرفتاری می باشند، مانع از کاهش سطوح خودمهارگری آنان در نوجوانی می گردد. واژه های کلیدی: بدرفتاری دوران کودکی، جنسیت، خودمهارگری، شفقت بر خود، نوجوانی.
۵.

مدل یابی رابطۀ بین بدرفتاری دوران کودکی و خودجرحی بدون خودکشی: نقش واسطه ای ابعاد مثبت و منفی شفقت خود در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شفقت خود بدرفتاری دوران کودکی خودجرحی بدون خودکشی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۰ تعداد دانلود : ۷۲
ایـن پژوهـش بـا هـدف تعییـن رابطـۀ بیـن بدرفتـاری دوران کـودکی و خودجـرحی بـدون خودکـشی بـا نقـش واسـطه ای ابعـاد مثبـت و منـفی شـفقت خـود انجـام شـد. ایـن پژوهـش از نظـر هـدف، بنیـادی و از نظـر شیـوۀ گـردآوری داده هـا توصیـفی از نـوع همبسـتگی بـود. نوجوانـان 13 تـا 18 سـاله در حـال تحصیـل در سـال تحصیـلی 1401-1400 جامعـة آمـاری ایـن پژوهـش بودنـد. نمونـه ای بـه حجـم 575 نفـر بـه شیـوۀ نمونه بـرداری در دسـترس انتخـاب و بـه پرسشـنامۀ آسیب هـای دوران کـوکی (برنشـتاین و دیگـران، 2003)، سیاهـۀ گـزارش خودجـرحی (کلونسـکی و گلـن، 2009) و مقیـاس شـفقت خـود (نـف، 2003) پاسـخ دادنـد. داده هـا بـا اسـتفاده از روش مدل یـابی معـادلات سـاختاری تحلیـل شـد و نشـان داد رابطـة مسـتقیم معنـاداری بیـن بدرفتـاری دوران کـودکی و خودجـرحی بـدون خودکـشی در بیـن نوجوانـان وجـود دارد. هم چنیـن مـدل مبتـنی بـر اثـر واسـطه ای ابعـاد مثبـت و منـفی شـفقت خـود در رابطـۀ بیـن بدرفتـاری ‌ دوران کـودکی و خودجـرحی بـدون خودکـشی در نوجوانـان بـرازش خـوبی بـا داده هـا داشـت. براسـاس یافته هـای ایـن پژوهـش بـا شناسـایی و تمرکـز بـر آمـوزش شـففقت خـود بـه نوجوانـانی کـه در کـودکی مـورد بدرفتـاری قـرار گرفته انـد می تـوان از خودجـرحی بـدون خودکـشی پیــ شگیری کرد.
۶.

نقش میانجی پریشانی روانی در رابطه بین بدرفتاری دوران کودکی و تعارض در رابطه والد- فرزند با اقدام به خودکشی زنان مناطق کمتر برخوردار در بستر فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پریشانی روانی بدرفتاری دوران کودکی تعارض والد-فرزند اقدام به خودکشی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶ تعداد دانلود : ۵
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی پریشانی روانی در رابطه بین بدرفتاری دوران کودکی و تعارض در رابطه والد-فرزند با اقدام به خودکشی در زنان مناطق کمتر برخوردار در بستر فرهنگی بود. جامعه آماری مادران دانش آموزان مناطق کمتر برخوردار شهرستان خاش در سال ۱۴۰۳بود. نمونه پژوهش 220 نفر بود که به صورت نمونه گیری خوشه ای تصادفی از پنج مدرسه در مناطق کم برخوردار انتخاب شدند. روش پژوهش همبستگی با استفاده ازتحلیل مسیر بود. ابزارهای پژوهش شامل پرسش نامه های اقدام به خودکشی عثمان و همکاران (۲۰۰۱)، بدرفتاری دوران کودکی حسین خانی و همکاران (1392)، تعارض والد-فرزند پیانتا (1994) و پریشانی روانی کسلر و همکاران (۲۰۰۲) بود. داده ها با نرم افزارهای SPSS26 و AMOS24 تحلیل شدند. نتایج نشان داد که تمامی مسیرهای مستقیم متغیرهای بدرفتاری دوران کودکی و تعارض در رابطه والد- فرزند با اقدام به خودکشی و پریشانی روانی معنادار شد و مسیر پریشانی روانی به اقدام به خودکشی نیز معنا دارشد (۰۱/۰>P) . هم چنین تمامی مسیرهای غیرمستقیم از طریق میانجی پریشانی روانی معنادار شد. علاوه بر این مدل از نیکویی برازش مطلوبی برخوردار بود. طبق نتایج، شناخت عوامل مؤثر در اقدام به خودکشی زنان و اهمیت مداخلات فرهنگی برای کاهش پریشانی روانی و بهبود روابط خانوادگی در پیشگیری از خودکشی گام مهم و مفیدی محسوب می شود.