پژوهش های روان شناسی اجتماعی
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره 15 بهار 1404 شماره 57 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزههای تخصصی:
مقدمه: این مطالعه با هدف پیش بینی وفاداری به برند و سبک های تصمیم گیری برای خرید بر اساس استفاده از شبکه های مجازی در مصرف کنندگان شهر تهران انجام شد. روش: روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری شامل خریداران مراجعه کننده به فروشگاه های زنجیره ای افق کوروش شهر تهران در نیمه اول سال 1402 بود که به روش نمونه گیری در دسترس و هدفمند انتخاب شدند. پرسشنامه های وفاداری به برند و شبکه های مجازی هر دو محقق ساخته صفاری نیا و همکاران (1403) و پرسشنامه سبک های تصمیم گیری خرید مصرف کنندگان اسپرولز و کندان (1986) به عنوان ابزار گردآوری اطلاعات استفاده شد. در تحقیق حاضر برای توصیف داده ها از آمار توصیفی و به منظور تحلیل داده ها و آزمون فرضیه های تحقیق از آمار استنباطی و روش رگرسیون استفاده شد. نرم افزار مورد استفاده Smartpls بود. یافته ها: نتایج نشان داد، وفاداری به برند از طریق شبکه های اجتماعی مجازی و همچنین سبک های تصمیم گیری برای خرید از طریق شبکه های مجازی قابل پیش بینی هستند (P<0/05). نتیجه گیری: یافته ها به میزان قدرت شبکه های مجازی در پیش بینی وفاداری به برند و سبک های خرید اذعان دارد. این یافته اهمیت ارتباطات را در صنعت بازاریابی و تجارت نشان می دهد. این نتایج نه تنها با بدنه رو به رشد ادبیات تحقیقاتی در مورد تأثیر شبکه های مجازی بر رفتار مصرف کنندگان هم راستا است، بلکه نقش منحصر به فرد این پلتفرم ها را در بازاریابی مدرن نشان می دهند.
پیش بینی گرایش به سوء مصرف مواد بر اساس خودبیگانگی تحصیلی، عملکرد خانواده و اهمال کاری تحصیلی با میانجی گری هوش هیجانی در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف پیش بینی گرایش به سوء مصرف مواد بر اساس خودبیگانگی تحصیلی، عملکرد خانواده و اهمال کاری تحصیلی با میانجی گری هوش هیجانی در دانش آموزان انجام شد. روش: روش تحقیق این پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری تمامی دانش آموزان پسر مقطع متوسطه دوم شهرستان بیجار در سال تحصیلی 1401-1400 به تعداد 500 نفر بودند که با توجه به جدول گرجسی_ مورگان، 217 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش پرسشنامه های گرایش به سوء مصرف مواد جانسون (1989)، خودبیگانگی تحصیلی دیلون و گروات (1976)، عملکرد خانواده اپشتین و همکاران (1983)، اهمال کاری تحصیلی سولومون و راث بلوم (2013) و هوش هیجانی برادبوری و گریوز (2004) بود. داده های پژوهش با آزمون تحلیل مسیر و استفاده از نرم افزار آماری SPSS نسخه 24 و AMOS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته ها نشان داد که بین خودبیگانگی تحصیلی، عملکرد خانواده و اهمال کاری تحصیلی با هوش هیجانی در دانش آموزان رابطه معنادار وجود دارد (05/0>P). نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نیز بیانگر این بود که از خودبیگانگی آموزشی 635/0، عملکرد خانواده 520/0، هوش هیجانی 366/0 و اهمال کاری تحصیلی 731/0 از گرایش به مصرف مواد را تبیین می کند. نتیجه گیری: با توجه به اهمیت نقش اساس خودبیگانگی تحصیلی، عملکرد خانواده و اهمال کاری تحصیلی در گرایش دانش آموزان به مواد مخدر نتایج پژوهش حاضر می تواند در زمینه برنامه ریزی و اتخاذ سیاست های مقتضی جهت ارائه برنامه های آموزشی به خانواده ها و دانش آموزان آن ها مفید باشد.
مطالعه پدیدارشناختی ادراک نوجوانان پسر از عشق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: عشق، بخشی جدایی ناپذیر تجربه انسانی است. ظرافت ها و پیچیدگی های عشق به طور گسترده در فرهنگ عامه، کتاب های خودیاری و پژوهش های دانشگاهی مورد شرح و بسط قرار گرفته اند. حضور یا فقدان عشق می تواند تأثیرات نیرومندی بر رضایت افراد از رابطه با جنس مخالف و سلامت روانی آنها به طور کلی داشته باشد. هر چند عشق رمانتیک ابتدا در دوره نوجوانی ظهور و بروز پیدا می کند، اطلاعات چندانی راجع به برداشت های فردی از عشق در میان دختران و پسران در طول دوره نوجوانی و بعد از آن در دست نیست. پژوهش حاضر با هدف بررسی تجربه عشق رمانتیک در میان نوجوانان انجام شد. روش: این پژوهش از نوع کیفی و با رویکرد پدیدارشناختی استعلایی (موستاکاس، 1994) صورت گرفت. جامعه مورد پژوهش از بین نوجوانان پسر ۱۷ تا ۱۹ ساله ساکن شهر تهران در بهار 1400 که تجربه رابطه رمانتیک داشتند، با استفاده از نمونه برداری هدفمند انتخاب شدند. نمونه گیری تا رسیدن به اشباع داده ها ادامه یافت و با 12 مصاحبه تکمیل شد. داده ها با استفاده از مصاحبه های باز و نیمه ساختار یافته جمع آوری شد و با روش کلایزی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: پس از کدگداری داده ها، یافته ها در پنج مقوله اصلی (میل به تجربه های نو، جذابیت جسمی و روانی، دم غنیمت شماری، عدم تعهد، هویت و خودشناسی) و هفده مقوله فرعی به دست آمد. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش، منجر به کشف الگویی از تجارب انسانی در دوره نوجوانی، فهم چگونگی پدیده عشق در میان نوجوانان و شناخت بیشتر این گستره از تحول شد.
ارتباط بین والدین هلیکوپتری با نیازهای بنیادین روانشناختی و رفتارهای جامعه پسند در نوجوانان: نقش تعدیل گر جنسیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: این پژوهش با هدف بررسی ارتباط بین والدین هلیکوپتری با نیازهای بنیادین روانشناختی و رفتارهای جامعه پسند در نوجوانان: نقش تعدیل گر جنسیت انجام شد. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش کلیه دانش آموزان مقطع نهم، دهم و یازدهم منطقه 2 شهر گرگان در سال 1402 بود که با استفاده از جدول مورگان 320 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش پرسشنامه های والدین هلیکوپتری پیستلا و همکاران (2020)، نیازهای بنیادین روانشناختی لاگاردیا و همکاران (2000) و رفتارهای جامعه پسند لوئیس پنر (2002) بود. داده های پژوهش با تحلیل رگرسیون چندگانه سلسه مراتبی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج به دست آمده نشان داد که والدین هلیکوپتری می تواند، نیازهای بنیادین روانشناختی و رفتارهای جامعه پسند را پیش بینی کند (05/0>p). ضریب تعیین تعدیل شده نشان داد، والدگری هلیکوپتری توانست 23 درصد از واریانس نیازهای بنیادین روانشناختی و 30 درصد رفتارهای جامعه پسند را تبیین کند. همچنین جنسیت در رابطه والدین هلیکوپتری با نیازهای بنیادین روانشناختی و رفتارهای جامعه پسند دختران نقش تعدیل کننده داشت. نتیجه گیری: براساس نتایج حاصل از این پژوهش می توان نتیجه گرفت، عوامل مختلفی از جمله جنسیت و والدگری هلیکوپتری بر نیازهای بنیادین روانشناختی و رفتارهای جامعه پسند دختران اثر می گذارند.
اثربخشی آموزش مبتنی بر اثر پیگمالیون به معلمان بر کاهش اختلال های هیجانی، رفتاری دانش آموزان مهاجر افغانستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: این پژوهش با هدف اثر بخشی آموزش مبتنی بر اثر پیگمالیون به معلمان بر کاهش اختلال های هیجانی، رفتاری دانش آموزان مهاجر افغانستانی بود. روش: طرح کلی پژوهش حاضر، با روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون و پیگیری با گروه های آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری کلیه دانش آموزان 7 تا 12ساله مقطع ابتدایی منطقه 6-5-4 مدارس خودگردان افغانستانی شهر اصفهان در سال تحصیلی 1401-1402در نظر گرفته شد که با روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند، سپس 30 نفر بر اساس ملاک های ورود و با روش نمونه گیری هدفمند ( 15 نفر) در گروه آزمایش و (15 نفر) در گروه کنترل قرار گرفتند. اب زار م ورد اس تفاده در پژوهش، پرسشنامه ارزیابی رفتاری راتر فرم معلم به عنوان پیش آزمون اجرا و مداخلات مربوط به آموزش پیگمالیون به مدت 8 جلسه آموزشی یک ساعته طی 2 جلسه در هفته بر روی معلمان گروه آزمایش انجام گرفت و پس از اتمام برنامه آموزش پس آزمون اجرا شد؛ سپس پیگیری (دوماه پس ازاجرای پس آزمون) بعمل آمد. برای تحلیل داده ها از ن رم اف زار SPSS در دو سطح توصیفی (میانگین و انحراف معی ار) و اس تنباطی (تحلیل اندازه گیری های مکرر) استفاده شد. یافته ها: نتایج میانگین نمرات اختلال های رفتاری درونی شده، اختلال های رفتاری برونی شده، اختلال های رفتاری (نمره کل) دانش آموزان، گروه های آزمایش طی مراحل پس آزمون و پیگیری نسبت به پیش آزمون روند کاهشی داشته است که در بین نمرات پیش آزمون اختلال های رفتاری برونی شده با نمرات پس آزمون و پیگیری اختلال های رفتاری برونی شده تفاوت معنی داری (001/0p<) و جود دارد. به عبارت دیگر هم تاثیر آموزش و هم تاثیر زمان، معنی دار می باشد. نتیجه گیری: در بافت آموزشی دانش آموزان افغانستانی مقیم اصفهان، ادراک معلم یکی از عوامل اثر گذار برکاهش اختلال های هیجانی- رفتاری دانش آموزان اس ت و لذا مداخلات مبتنی بر اثر پیگمالیون را می توان در برنامه های آموزشی قرار داد و استفاده از آن را به درمانگران، مربیان، روانشناسان و مشاوران پیشنهاد نمود.
جنبه های روانشناختی و رفتاری افراد در شرط بندی ورزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: تحلیل عوامل مؤثر بر انگیزه ها، تصمیم گیری ها و تأثیرات اجتماعی شرط بندی به درک عمیق تری از این پدیده کمک می کند. این پژوهش به بررسی جنبه های روانشناختی و رفتاری افراد در شرط بندی ورزشی می پردازد. روش: این پژوهش با رویکرد پدیدارشناسی انجام شد. جامعه پژوهش شامل کادر انتظامی، خبرگان دانشگاهی، مربیان فوتبال و افرادی با تجربه شرط بندی بود. نمونه گیری به شیوه گلوله ای انجام شد و ملاک انتخاب شامل تجربه شرط بندی آنلاین یا آفلاین و آگاهی در زمینه نظارت بر فعالیت های شرط بندی بود. پس از انجام 17 مصاحبه، 61 مضمون فرعی و 8 مضمون اصلی استخراج گردید. ابزار گردآوری داده ها، مصاحبه های نیمه ساختاریافته شامل سوالات باز و بسته بود. برای افزایش اعتبار و پایایی، از معیارهای اعتبار، انتقال پذیری، قابلیت اعتماد و تأییدپذیری استفاده شد. درصد توافق بین دو کدگذار متخصص در کدگذاری 75% به دست آمد. یافته ها: جنبه های روانشناختی و رفتاری افراد در شرط بندی ورزشی شامل: 61 مضمون فرعی در قالب 8 مضمون اصلی شامل؛ عوامل شخصی، آسیب های دوره زندگی مشکلات عاطفی/ روانی، چالش سلامتی، استراتژی های مقابله ای مؤثر، انگیزه اجتماعی، مشوق های شرط بندی و چالش اقتصادی می باشد. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان می دهد که جنبه های روانشناختی و رفتاری افراد در شرط بندی ورزشی تأثیرات عمیقی بر سلامت روان و روابط اجتماعی آن ها دارد. به منظور کاهش آسیب های ناشی از این رفتار، پیشنهاد می شود که برنامه های آموزشی و مداخلات درمانی طراحی شود تا آگاهی نسبت به خطرات شرط بندی افزایش یابد. همچنین، ایجاد گروه های حمایتی می تواند به افراد در مدیریت و کنترل رفتارهای شرط بندی کمک کند.
اثر جنسیت بر مقصرشناسی قربانی قلدری سایبری و قصد یاری رسانی ناظر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در تحقیقاتی که با هدف یافتن عوامل مؤثر بر واکنش ناظران به قلدری سایبری انجام شده است، تاکنون تلاش برای یافتن رابطه بین جنسیت قلدر، قربانی و ناظر با واکنش ناظران نتیجه قاطعی در پی نداشته است. هدف این پژوهش بررسی اثر تعاملی بین جنسیت قلدر، قربانی و ناظر قلدری سایبری بر قصد یاری رسانی ناظر و مقصرشناسی قربانی بود. روش: این پژوهش از یک طرح آزمایشی که در آن جنسیت قلدر و قربانی و ناظر در یک سناریوی قلدری سایبری دستکاری می شد، بهره گرفت. جامعه پژوهش دانشجویان مشغول به تحصیل در نیمسال دوم سال تحصیلی 1403-1402 در دانشگاه های تهران و هرمزگان بود. نمونه ای متشکل از 601 نفر از طریق آگهی آنلاین در شبکه های اجتماعی وارد پژوهش شدند و از طریق یک پلت فرم آنلاین به مقیاس های پس آزمون شامل قصد یاری رسانی ناظر و مقصرشناسی قربانی پاسخ دادند. تحلیل داده ها به روش تحلیل واریانس سه طرفه و مدل سازی رگرسیون رابطه میانجی با استفاده از نرم افزارهای SPPS و AMOS (0.05=p) انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد، جنسیت با پویایی پیچیده ای بر مقصرشناسی قربانی و قصد یاری رسانی ناظر تأثیر می گذارد، از جمله اینکه ناظران به قربانیان مؤنث تقصیر بیشتری نسبت می دهند و قصد یاری رسانی کمتری به قربانیان مذکر ابراز می کنند (0.05>p). نتیجه گیری: برای کاهش اثرات منفی قلدری سایبری لحاظ کردن این پیچیدگی ها در طراحی برنامه های پیشگیری و مداخله ضروری است.
مقایسه ارضای نیازهای بنیادین روان شناختی، سازگاری اجتماعی و کیفیت دوستی در دانش آموزان تیزهوش و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در جوامع امروزی، تفاوت های فردی در میان دانش آموزان تیزهوش و عادی به موضوعی مهم در زمینه های آموزشی و روان شناختی تبدیل شده است. پژوهش حاضر با هدف مقایسه ارضای نیازهای بنیادین روان شناختی، سازگاری اجتماعی و کیفیت دوستی در دانش آموزان تیزهوش و عادی انجام شد. روش: روش پژوهش ، توصیفی و از نوع علی – مقایسه ای بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان پسر دوره دوم متوسطه شهر خوی در سال تحصیلی 1403- 1402 به تعداد 5936 دانش آموز بود که از این تعداد 5543 نفر دانش آموز عادی و 393 نفر دانش آموز تیزهوش می باشد. تعداد نمونه آماری پژوهش با استفاده از فرمول کوکران برای دانش آموزان عادی 360 نفر با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای و برای دانش آموزان تیزهوش 195 نفر با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه نیازهای بنیادین روان شناختی (لی گاردیا و همکاران، 2000)، پرسشنامه کیفیت دوستی (حجازی و ظهره وند، 1380) و پرسشنامه سازگاری فردی – اجتماعی کالیفرنیا (کلارک و همکاران، 1953) بود. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس چند متغیری تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که بین میانگین ارضای نیازهای بنیادین روان شناختی، سازگاری اجتماعی و کیفیت دوستی دانش آموزان تیزهوش و دانش آموزان عادی تفاوت معناداری وجود دارد (001/0P<). به این صورت که نمرات ارضای نیازهای بنیادین روان شناختی، سازگاری اجتماعی و کیفیت دوستی دانش آموزان تیزهوش بیشتر از دانش آموزان عادی بود. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش لزوم توجه به ارضای نیازهای بنیادین روان شناختی، سازگاری اجتماعی و کیفیت دوستی دانش آموزان را از طرف خانواده، برنام ه ریزان آم وزش و پرورش، روان شناسان و مشاوران مدرسه و معلمان مورد تأکید قرار می دهد.
هنجاریابی مقیاس افراط گرایی خشونت آمیز و بررسی رابطه آن با تأیید خشونت اجتماعی علیه زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: افراطی گری و خشونت مهمترین چالش بشری در جهان است. هدف پژوهش هنجاریابی مقیاس افراط گرایی خشونت آمیز و بررسی رابطه آن با تأیید خشونت اجتماعی علیه زنان بود. روش: روش پژوهش توصیفی بود. جامعه آماری دانشجویان دانشگاه های شهر تبریز در سال تحصیلی 1402-1403 بود. طبق نظر کلاین (2010)، 417 نفر (250 مرد و 167 زن) به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب گردید. ابزارهای گرد آوری داده ها شامل مقیاس های محقق ساخته افراط گرایی خشونت آمیز و مقیاس تأیید خشونت اجتماعی علیه زنان بود که در این پژوهش ساخت و هنجاریابی گردید. داده ها با استفاده از روش های آماری همبستگی پیرسون، تحلیل عاملی اکتشافی و رگرسیون تحلیل گردید. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل عاملی اکتشافی با تحلیل مؤلفه های اصلی و روش چرخش واریماکس منجر به استخراج دو عامل تأیید افراط گرایی و تأیید ابزارهای خشونت/ غیرقانونی شد. دو عامل استخراج شده 42/58 درصد واریانس کل متغیرها را تبیین می کنند. روایی همگرا این مقیاس با مقیاس تأیید خشونت اجتماعی علیه زنان تأیید گردید (01/0P<، 77/0R=). پایایی کل مقیاس افراط گرایی خشونت آمیز، خرده مقیاس تأیید افراط گرایی و تأیید ابزارهای خشونت/ غیرقانونی به ترتیب 89/0، 90/0، 81/0 بدست آمد. پایایی کل مقیاس به روش بازآزمایی (78/0=R) بود. نتیجه گیری: یافته ها حاکی از آن است که مقیاس افراط گرایی خشونت آمیز یک ابزار معتبر و قابل اعتماد برای استفاده در جامعه ایران است. اغلب افراد دارای نگرش های افراطی خشونت آمیز، گرایش به خشونت اجتماعی علیه زنان دارند. اغلب آنها از خشونت اجتماعی علیه زنان حمایت می کنند و استفاده از روش های خشن و غیرقانونی را مجاز می دانند.
بررسی رابطه فرسودگی تحصیلی با اعتیاد به اینترنت از طریق واسطه گری الگوی ارتباط همنوایی در دانش آموزان متوسطه دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: نوجوانی دوره ای پرتلاطم همراه با تغییرات عاطفی و رفتاری است که می تواند منجر به حساسیت بیشتر نسبت به محرک های محیطی و افزایش گرایش به فضای مجازی، اینترنت و در نتیجه، کاهش کارآمدی تحصیلی شود. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین فرسودگی تحصیلی و اعتیاد به اینترنت با میانجی گری الگوی ارتباط همنوایی در میان دانش آموزان دوره متوسطه دوم انجام شد. روش: روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی و مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان متوسطه دوم شهرستان مریوان در سال تحصیلی 1402-1401 بود که 940 نفر از آنان به روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای خوشه ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه فرسودگی تحصیلی (مسلش و جکسون، 1981)، پرسشنامه اعتیاد به اینترنت (یانگ، 1998) و پرسشنامه الگوی ارتباطی خانواده (فیتزپاتریک و ریچی، 1994) بود. داده های جمع آوری شده به وسیله شاخص های آمار توصیفی و همچنین روش های همبستگی پیرسون و معادلات ساختاری مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج تحلیل داده ها نشان داد که مدل پژوهش از برازش مناسبی برخوردار است. همچنین، فرسودگی تحصیلی رابطه مثبت و معناداری با اعتیاد به اینترنت و رابطه منفی و معناداری با الگوی ارتباط همنوایی داشت (05/0p<). علاوه بر این، الگوی ارتباط همنوایی رابطه منفی و معناداری با اعتیاد به اینترنت نشان داد (05/0p<). همچنین نتایج حاکی از معنادار بودن نقش واسطه ای الگوی ارتباط همنوایی در رابطه بین فرسودگی تحصیلی و اعتیاد به اینترنت بود. نتیجه گیری: این یافته ها نشان دهنده نقش میانجی گر الگوی ارتباط همنوایی در رابطه بین فرسودگی تحصیلی و اعتیاد به اینترنت است. بر اساس این نتایج، تدوین برنامه هایی برای بهبود الگوهای ارتباطی خانواده و مدیریت استفاده نوجوانان از اینترنت توصیه می شود.
رابطه بین کمال گرایی عاشقانه و بی ثباتی زناشویی: نقش تعدیلگر الگوهای ارتباطی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: بی ثباتی زناشویی یکی از عوامل ازبین رفتن بنیان خانواده ها در سه دهه اخیر بوده است و می تواند، زمینه ساز طلاق زوجین شود؛ ازاین رو بررسی عوامل مرتبط با این متغیر اهمیت بسزایی دارد. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش تعدیلگر الگوهای ارتباطی در رابطه بین کمال گرایی عاشقانه و بی ثباتی زناشویی بود. روش: پژوهش حاضر از نوع پژوهش های همبستگی و به روش مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد. جامعه آماری پژوهش تمامی زنان و مردان متأهل شهرستان گتوند استان خوزستان در سال ۱۴۰۱ بود که به روش نمونه گیری دردسترس ۲۰۳ نفر از این جامعه (۱۲۹ نفر زن و ۷۴ نفر مرد) به عنوان نمونه انتخاب شد. ابزار پژوهش پرسش نامه الگوی ارتباطی کریستنسن و سولاوای (۱۹۹۱)، پرسش نامه بی ثباتی زناشویی ادواردز (۱۹۸۷) و پرسش نامه کمال گرایی عاشقانه مت و لافونتین (۲۰۱۲) بود. تجزیه وتحلیل داده های به دست آمده در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی و از طریق مدل یابی معادلات ساختاری، تحلیل مسیر و تحلیل چند گروهی با استفاده از نرم افزارهای SPSS-26 و SMART PLS انجام شد . یافته ها: یافته های این پژوهش نشان داد که الگوی ارتباطی اجتناب متقابل (0.145=β، 0.001p<)، توقع/کناره گیری (0.658 =β، 0.001p<) و کمال گرایی عاشقانه دگر محور رابطه مثبت معناداری دارند و رابطه منفی معناداری بین الگوی ارتباطی سازنده متقابل0.345-=β ، 0.001p<) و کمال گرایی عاشقانه خودمحور با بی ثباتی زناشویی وجود دارد. همچنین الگوهای ارتباطی نقش تعدیلگری را در رابطه بین کمال گرایی عاشقانه و بی ثباتی زناشویی ایفا کردند. نتیجه گیری: در مجموع باتوجه به نتایج پژوهش حاضر به نظر می رسد، الگوهای ارتباطی و کمال گرایی عاشقانه دو عامل تأثیرگذار در بی ثباتی زناشویی هستند؛ بنابراین به مشاوران و روان شناسان خانواده پیشنهاد می شود، آموزش های لازم در این زمینه را به زوجین ارائه دهند.