ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۸۱ تا ۵۰۰ مورد از کل ۳۴٬۸۶۳ مورد.
۴۸۱.

بررسی و مدل سازی تغییرات کاربری اراضی شهرستان مهاباد با استفاده از مدل زنجیره مارکوف(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پوشش زمین طبقه بندی نظارت شده سنجش ازدور ماتریس تغییرات مهاباد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵ تعداد دانلود : ۶۴
در تحقیق حاضر به مطالعه و ارزیابی روند تغییرات کاربری اراضی شهرستان مهاباد در یک بازه زمانی بیست ساله از 2000 تا 2020 و پیش بینی روندهای احتمالی آن تا سال 2040 پرداخته شده است. در تحقیق حاضر، از تصاویر سنجنده های ETM و OLI ماهواره لندست در سه تاریخ 2000، 2010 و 2020 و تکنیک طبقه بندی نظارت شده برای تشخیص تغییرات رخ داده بهره گرفته شده است. همچنین، به منظور مدل سازی تغییرات کاربری اراضی از مدل زنجیره مارکوف و سلول های خودکار استفاده شده است. مطابق نتایج، اراضی ساخته شده بیشترین افزایش مساحت و پهنه های آبی بیشترین کاهش مساحت را نشان داده اند به نحوی که مساحت اراضی ساخته شده از 67/2367 هکتار به 08/71006 هکتار و مساحت پهنه های آبی از 63/9266 هکتار به 28/1164 هکتار رسیده است. علاوه بر این، نتایج مدل مارکوف چنین نشان می دهد که روند تغییرات کاربری اراضی منطقه موجب افزایش سطح اراضی بایر و اراضی ساخته شده و کاهش سطح دیگر اراضی شده و چنین انتظار می رود که مساحت اراضی زراعی به میزان 1/1473 هکتار، باغات و جنگل ها به میزان 11/810 هکتار، اراضی مرتعی به میزان 4/16455 هکتار و پهنه های آبی به میزان 69/545 با کاهش و در مقابل، مساحت اراضی بایر به میزان 72/11831 هکتار و اراضی ساخته شده به میزان 42/7448 هکتار افزایش خواهد یافت. به طور کلی، پیش بینی ها روند فزاینده گسترش اراضی ساخته شده و مسکونی و نیز کاهش روزافزون گستره پهنه های آبی منطقه را برجسته نموده است که این روند می تواند پیامدها و تبعات بسیاری بر توسعه پایدار شهرستان مهاباد به دنبال داشته باشد. بنابراین، نتایج تحقیق حاضر ضرورت توجه به مبحث تغییر کاربری اراضی در محدوده شهرستان مهاباد را برجسته نموده و می تواند شناخت مناسبی از ابعاد، روندها و الگوهای کاربری زمین در منطقه به مسئولان، محققان و مردم محلی ارائه دهد.
۴۸۲.

تحلیلی بر سطح آسیب پذیری مناطق شهری در برابر مخاطرات طبیعی «زلزله» با تأکید بر رویکرد مدیریت بحران (مطالعه موردی: کلان شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آسیب پذیری زلزله مدیریت بحران کلان شهر تبریز

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴ تعداد دانلود : ۷۴
زلزله یکی از خطرناک ترین، مخرب ترین و غیرقابل پیشبینی ترین مخاطرات طبیعی به شمار می آید. از این رو، شناسایی مناطق آسیب پذیر شهرها به منظور افزایش ظرفیت مقابله با خطرات زلزله و مدیریت بحران این مخاطره ضروری است. در این راستا، پژوهش حاضر با هدف بررسی سطوح آسیب پذیر کلان شهر تبریز در برابر زلزله و ارائه ی راهکارهای مدیریت بحران (قبل از بحران) برای کاهش اثرات زلزله نگارش شده است. روش تحقیق در مطالعه ی حاضر آمیخته (ترکیبی از رویکردهای کیفی و کمی) با هدف کاربردی و ماهیت تحلیلی-اکتشافی می باشد که به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات و تهیه ی نقشه های رقومی از روش FAHP و نرم افزار ArcGIS و به منظور بررسی آسیب پذیری مناطق 10گانه ی شهر از روش PROMETHEE استفاده شده است. همچنین جامعه ی آماری تحقیق شامل مدیران و مسئولان شهری و نخبگان دانشگاهی می باشد. حجم نمونه ی مدیران و مسئولان با استفاده از روش کوهن در سطح اطمینان 95 درصد، 90 نفر تعیین گردیده که نحوه ی دسترسی به آنها بر مبنای روش گلوله برفی می باشد. حجم نمونه ی نخبگان دانشگاهی نیز بر مبنای روش نمونه گیری دلفی هدفمند 14 نفر تعیین شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که مناطق حاشیه ای و مرکزی شهر بیشترین پتانسیل آسیب پذیری را دارا می باشند. در این بین مناطق 10 و 1 با کسب جریان خالص 454/0- و 527/0-، جزو مناطق با آسیب پذیری خیلی زیاد در برابر زلزله محسوب می شوند. از عوامل مؤثر بر آسیب پذیری این مناطق می توان به نزدیکی به گسل، فرسودگی بافت ها، دوری از مراکز امدادونجات، تراکم زیاد و همچنین عدم کشش پذیری معابر اشاره کرد. بدین منظور نیاز به رویکرد سیستمی و یکپارچه به منظور بازگشت پذیری و توانمندسازی اجتماع لازم بوده و در این راستا توجه به مرحله ی قبل از بحران در ابعاد مقاوم سازی ابنیه، ارتقاء دسترسی ها و تهیه ی طرح های موضعی به تفکیک محلات با تأکید بر محلات آسیب پذیر ضروری می باشد.
۴۸۳.

تحلیلی بر الگوها و مولفه های تفکیک اراضی در شهر اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الگوی تفکیک تفکیک اراضی برنامه ریزی شهری اردبیل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰ تعداد دانلود : ۶۲
الگوهای تفکیک زمین یکی از ابزارهایی می باشد که به استفاده کنندگان زمین و طراحان و برنامه ریزان شهری این امکان را می دهد تا توسعه و ساخت وسازهای موجود و آتی زمین را کنترل نموده و آن را با استانداردها و معیارهای مناسب با فرم و شکل شهری نزدیک نمایند. بنابراین نحوه تفکیک و رعایت اصول و ضوابط شهرسازی و مولفه های موثر در هنگام تفکیک اراضی شهری تاثیر بسزایی بر شهرها خواهد داشت. از این رو هدف پژوهش حاضر بررسی الگوهای تفکیک و مولفه های موثر بر آن در مناطق حومه ای شهر اردبیل می باشد. تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی- تحلیلی میباشد. جامعه آماری تحقیق را کارشناسان اجرایی در مسکن و شهرسازی و بنیاد مسکن انقلاب اسلامی شهر اردبیل تشکیل دادند که به روش گلوله برفی و به صورت هدفمند تعداد 50 نفر از آنها انتخاب و پرسشنامه تکمیل شد. داده های حاصله با استفاده از نرم-افزارهای SPSS و Excel مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند و در ادامه، پس از وزن دهی به شاخص های مورد مطالعه با بهره گیری از روش آنتروپی شانون، مناطق منتخب با استفاده از مدل COPRAS رتبه بندی شدند. نتایج حاصل از پیاده سازی مدل مزبور نشان می دهد، از نظر مولفه های موثر بر الگوهای تفکیک اراضی در محلات حومه ای شهر اردبیل شهرک سبلان، شهرک دادگستری، شهرک کارشناسان و شهرک سینا به ترتیب در رتبه-های اول تا چهارم قرار دارند. مولفه های موثر بر تفکیک زمین در شناسایی الگوی تفکیک زمین نقش تعیین کننده ای دارند. فلذا در نظر گرفتن یک الگوی ثابت برای تمام فضاهای شهری با توجه مولفه های موثر امری بیهوده است در نتیجه الگوی بهینه تفکیک زمین باید همواره با در نظر گرفتن مولفه های موثر باید مورد بازبینی و پایش قرار گیرند.
۴۸۴.

تحلیل نقش الگوهای فضایی در تعاملات اجتماعی و تقویت همبستگی قومی و دینی (نمونه موردی: محلات مرکزی منتهی به خیابان امام ارومیه با تأکید بر نظریه فضاهای زندگی کریستوفر الکساندر)

کلیدواژه‌ها: تعاملات اجتماعی همبستگی قومی و دینی فضاهای شهری نظریه فضاهای زندگی کریستوفر الکساندر بافت تاریخی ارومیه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵ تعداد دانلود : ۶۳
زمینه و هدف: فضاهای شهری تأثیر بسزایی در شکل دهی به تعاملات اجتماعی و تقویت همبستگی قومی و دینی دارند. ارومیه، با تنوع قومی و مذهبی گسترده، بستری مناسب برای مطالعه این تعاملات فراهم می کند. این پژوهش با هدف بررسی نقش الگوهای فضایی در تعاملات اجتماعی و همبستگی قومی و دینی در محلات دلگشا، اقبال و مهدی القدم (مجاور خیابان امام خمینی) انجام شده است. چارچوب نظری این مطالعه مبتنی بر نظریه فضاهای زندگی کریستوفر الکساندر است. روش پژوهش: این تحقیق به روش ترکیبی (کیفی-کمی) انجام شد. جامعه آماری شامل ساکنان محلات دلگشا، اقبال و مهدی القدم بود که به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. داده های کیفی از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته با 30 نفر از ساکنان و مشاهدات میدانی گردآوری شد. همچنین داده های کمی با استفاده از پرسشنامه ای که بین 200 نفر از ساکنان توزیع گردید، جمع آوری شد. برای تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل واریانس (ANOVA) استفاده گردید. یافته ها و نتیجه گیری:  نتایج نشان داد که ویژگی های فضایی و کالبدی این محلات تأثیر معناداری بر تعاملات اجتماعی دارند. ضریب همبستگی پیرسون (0.68) حاکی از آن است که دسترسی به فضاهای عمومی به طور مثبت با میزان تعاملات اجتماعی مرتبط است. تحلیل واریانس (ANOVA) نشان داد که تفاوت معناداری میان محلات مورد مطالعه وجود دارد (p < 0.05)، به طوری که محله اقبال با ترکیب متنوع قومی، بیشترین تعاملات اجتماعی را داشت. همچنین 85 درصد از پاسخ دهندگان معتقد بودند که طراحی فضایی موجود به تقویت روابط اجتماعی کمک می کند، درحالی که 15 درصد عواملی نظیر تراکم ترافیک و کاهش فضای سبز را موانعی برای تعاملات دانستند. نتایج این پژوهش تأکید می کند که طراحی مناسب فضاهای شهری می تواند به افزایش تعاملات اجتماعی، همبستگی قومی و دینی، و تقویت حس تعلق اجتماعی در جوامع چندقومیتی مانند ارومیه منجر شود. در این راستا، توجه به الگوهای فضایی متناسب با ویژگی های فرهنگی و اجتماعی شهروندان از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
۴۸۵.

بررسی عوامل مؤثر بر تخلفات ساختمانی شهر سرعین

کلیدواژه‌ها: تخلفات ساختمانی شهر سرعین آزمون همبستگی پیرسون آزمون تک نمونه ای T آزمون میانگین نرم افزار SPSS

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۹ تعداد دانلود : ۶۳
زمینه و هدف: تخلفات ساختمانی یک مشکل جهانی است که می تواند پیامدهای جدی برای افراد، جوامع و محیط زیست داشته باشد از این رو شناسایی عوامل بروز آن برای جلوگیری از پیامدهای آن در شهرهای کشور با اهمیت و ضروری می باشد.، هدف از انجام این مطالعه شناسایی عوامل بروز تخلفات ساختمانی در شهر سرعین و ارائه آن به مبادی درگیر با معضل تخلفات ساختمانی نظیر شهرداری و شورای اسلامی و ... می باشد. روش شناسی: روش این پژوهش توصیفی -تحلیلی بوده و به لحاظ امکان استفاده از آن در مبادی ذیربط در دسته کاربردی نیز می توان قرار داد. برای تحلیل عوامل که در یک دوره 5 ساله پرداخته شده است. با داده های کمی و از روش آزمون همبستگی پیرسون و روش آزمون تک نمونه ای T و تحلیل میانگین ، تحت نرم افزار Spss و برای تهیه جداول و نمودارها از نرم افزار Exel استفاده شده است. یافته ها و نتیجه گیری: نتایج تحلیل های انجام شده نشان می دهد، عوامل اقتصادی با ضریب همبستگی 0.781 و مقدار بالای تی= 49.111 و میانگین 30.1286 بیشترین تاثیر را در بروز تخلفات ساختمانی نسبت به سایر عوامل دارد. وسایر عوامل به ترتیب: عوامل کالبدی با ضریب همبستگی 0.653 ومقدار تی=38.251 و میانگین 25.3571، عوامل مدیریتی با ضریب همبستگی 0.718 و مقدار تی= 30.499 و میانگین 24.1857 وعوامل اجتماعی با ضریب همبستگی 694 و مقدار تی=29.796 و میانگین 16.4143 در رتبه های بعدی موثر بر بروز تخلفات ساختمانی در شهر سرعین قرار داشته و رابطه بین این عوامل با تخلفات ساختمانی معنادار است. 5 عامل اصلی اثر گذار بر تخلفات ساختمانی از بین کل عوامل مورد سنجش به ترتیب 1-سود جویی و کسب درآمد بیشتر 2-وابستگی شهرداری به درآمدهای ناشی از جرائم 3-مقررات موجود نظیر ماده صد وماده 5 و مقررات نظام مهندسی و شهرسازی4-نحوه تقسیمات کالبدی یا پهنه بندی 5- زمینه های گرایش به عدول از مقررات احداث بنا نظیر سقف تراکم و سطح اشغال و... ، می باشد.در نهایت با مقایسه این تحلیل با سایر مطالعات داخلی پیشین در این زمینه می توان نتیجه گرفت شهر سرعین وضعیت مشابهی از نظر عوامل بروز تخلفات ساختمانی با سایر شهرهایی که در این مقاله آورده شده است را دارد.
۴۸۶.

دسترسی پذیری برابر شهروندان به خدمات عمومی؛ راهی برای کاهش فقر خدمات شهری مطالعه موردی: شهر سقز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تحلیل شبکه خدمات عمومی دسترسی پذیری سقز عدالت فضایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵ تعداد دانلود : ۶۰
رشد شتابان جمعیت شهری و افزایش پیوسته نیازها به توزیع عادلانه و دسترسی آسان به خدمات شهری، به عنوان یکی از چالش های بنیادی است که مدیران و برنامه ریزان شهری در کشورهای درحال توسعه ازجمله ایران با آن روبه رو هستند. این موضوع از اهمیت بسزایی برخوردار است. هدف این پژوهش، ارزیابی توزیع خدمات شهری از جهت عدالت فضایی و دسترسی پذیری در سقز می باشد. این تحقیق سعی در شناسایی نقاط نابرابری و عدم توازن در ارائه خدمات در مناطق مختلف این شهر دارد. روش پژوهش این مقاله ترکیبی است. جامعه آماری تحقیق محدوده شهر سقز بوده و داده ها به صورت کتابخانه ای و میدانی جمع آوری شده اند. برای تعیین الگوی توزیع خدمات شهری از شاخص میانگین نزدیک ترین همسایگی و برای تکمیل فرآیند تحلیل و تعیین وضعیت شهر از لحاظ دسترسی به خدمات عمومی، از تحلیل شبکه و همپوشانی استفاده شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که شهر سقز از منظر شعاع عملکردی و محدوده پوشش خدمات عمومی، با عدم تجانس فضایی در توزیع این خدمات مواجه است. بخش های قابل توجهی از پهنه شهری خارج از محدوده بهینه دسترسی و ارائه خدمات قرار دارند. محلات نزدیک به معابر اصلی و مرکزی شهر، دسترسی بهینه ای به خدمات دارند. در مقابل، محلات شرقی، شمال غربی و جنوبی شهر با کمبود یا عدم دسترسی مناسب مواجه اند. درمجموع، نتایج مؤید این است که الگوی توزیع خدمات در سقز از کارایی و عدالت فضایی لازم برخوردار نبوده و محلات حاشیه ای در مقایسه با محلات مرکزی، وضعیت نامطلوب تری دارند. در انتهای پژوهش، پیشنهادهای سیاستی و اجرایی برای رفع این نابرابری ها ارائه شده است.
۴۸۷.

تغییرات هیدرومورفولوژیک رودخانه چشمه علی دامغان در بازه زمانی 1961 تا 2023(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تغییرات مورفومتری پویایی کانال رودخانه چشمه علی دامغان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۴ تعداد دانلود : ۸۰
تغییرات الگوی رودخانه، یکی از مهمترین مسائل مهندسی رودخانه است که فعالیت ها و سازه های عمرانی را در حاشیه رودخانه ها تحت تأثیر قرار می دهد. محدوده مورد مطالعه در این پژوهش رودخانه چشمه علی است که از الحاق جریان رودخانه های آستانه و دامغانرود و جریان خروجی از مظهر چشمه علی در محل روستای آهوانو شکل می گیرد. محدوده مورد مطالعه به طول 10 کیلومتر به 7 بازه مجزا تفکیک گردید. در ادامه تغییرات پلاتفرم کانال و تغییرات آن براساس مساحت کانال در سال های مختلف همچنین پویایی کانال در بازه های مختلف زمانی مطالعه شد. در این پژوهش تاثیرات ویژگی های زمین شناسی بر مورفولوژی رودخانه برای هریک از بازه ها مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج بررسی پویایی کانال نشان داد که بیشترین جابجایی جانبی در سالهای 2003 و 2013 رخ داده است. همچنین بیشترین جابجایی جانبی در بازه 7 به میزان 65/0 متر در سال و در مقابل، بازه 1 کمترین جابجایی جانبی به میزان 27/0 متر در سال رخ داده است. در واقع بازه 1 پایدارتر از بازه 7 بوده است. تنوع در سازندهای زمین شناسی در دو طرف رودخانه با تغییرات مورفولوژیکی مشاهده شده مرتبط است، و نشان می دهد که تفاوت سازندهای زمین شناسی می تواند به طور قابل توجهی بر رفتار رودخانه و پایداری در طول زمان تأثیر بگذارد. یافته ها روند واضحی از تغییرات مورفولوژیکی و هیدرولوژیکی در سیستم رودخانه در شش دهه گذشته را نشان می دهد. کاهش مساحت کانال در چندین بازه نشان دهنده عوامل تنش زای محیطی بالقوه مؤثر بر پایداری رودخانه شامل اثرات انسانی یا ویژگی های توپوگرافی در غالب تغییرات شیب، موقعیت کانال از جهت محدودیت کانال و ویژگی های زمین شناسی بوده است. کاهش قابل توجه در مساحت و عرض کانال نشان دهنده گرایش به سوی زیستگاه های رودخانه ای با ثبات تر و بالقوه با تغییرات کمتر است.
۴۸۸.

تغییرات مورفولوژیکی در دشت آبرفتی و جلگه ساحلی( نمونه موردی: رودخانه بهمنشیر)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: لندفرم جلگه آبرفتی مورفولوژی رودخانه بهمنشیر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳ تعداد دانلود : ۶۶
تتغییرات مورفولوژیکی منتسب به فعالیت های انسانی یکی از محرک های اساسی تغییرات محیطی در سطوح محلی، منطقه ای و جهانی است. مطالعات مورفولوژی در افزایش درک و نظارت بر تغییرات محیطی حیاتی شده است. از این جنبه، مطالعه حاضر به جزئیات وضعیت مکانی-زمانی جلگه آبرفتی و ساحلی رودخانه بهمنشیر در شهرستان آبادان با استفاده از تصاویر ماهواره ای Landsat، LISS III و Sentinel 2A برای سال های 1973، 1986، 19۹۹، ۲۰۱۲ و 2024 می پردازد. در این مطالعه از سنجش از دور (RS)، سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) و سیستم تحلیل خط ساحلی دیجیتال (DSAS) برای شناسایی تغییرات مورفولوژیکی و تأثیرات آنها استفاده شده است. تفسیر ویژگی های مورفولوژیکی با استفاده از تصاویر ماهواره ای زمانی و تکنیک طبقه بندی کننده حداکثر احتمال (MLC) انجام شده و اثرات آن با روش تحلیل فضایی ArcGIS مورد بررسی قرار گرفت. دینامیک ساحل رودخانه با استفاده از مدل DSAS ارزیابی و کمی سازی شد. نتایج مطالعه نشان داد که هر دو لندفرم ژئومورفیک دشت آبرفتی و جلگه ساحلی تحت فشار فعالیت های انسانی در طول سال ها به ویژه پس از سال 2012 تغییر یافته اند. به طوری که حجم رسوبات آبرفتی از 97.3 کیلومتر مربع در سال ۱۹۷۳ به 108.8 کیلومتر مربع در سال ۲۰۲۴ رسیده است. از دیگر نتایج تحقیق این می باشد که، سواحل رودخانه بهمنشیر در دشت آبرفتی با فرسایش قابل توجه ی در سال های اخیر به دلیل افزایش زراعت و گسترش سکونتگاه ها و صنایع مواجه بوده است در حالی که جلگه ساحلی در سال های اخیر به دلیل افزایش بار معلق رودخانه و پسروی آب دریا افزایش چشمگیری داشته است. همچنین مطالعات نشان داد که ۴ مورد از ۷ دهستان مورد مطالعه، بیشتر از 40 درصد آبرفت های خود را به دلیل فعالیت های انسانی را از دست داده اند.
۴۸۹.

ارزیابی پتانسیل خطر ناپایداری های دامنه ای با استفاده از مدل رگرسیون لجستیک در حوضه آبریز شهرچای ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پتانسیل خطر ناپایداری های دامنه ای مدل رگرسیون لجستیک شهرچای ارومیه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶ تعداد دانلود : ۶۵
ناپایداری های دامنه ای یکی از مخاطرات طبیعی مهم در مناطق کوهستانی است که می تواند تأثیرات قابل توجهی بر زندگی انسان ها و زیرساخت ها داشته باشد. ارزیابی دقیق این ناپایداری ها و شناسایی مناطق پرخطر از اهمیت ویژه ای برخوردار است. مدل های پیش بینی، نظیر رگرسیون لجستیک، می توانند به شناسایی عوامل مؤثر بر ناپایداری ها و تهیه نقشه های حساسیت کمک کنند. در این راستا، مطالعه حاضر با هدف ارزیابی پتانسیل خطر ناپایداری های دامنه ای در حوضه آبریز شهرچای ارومیه با استفاده از مدل رگرسیون لجستیک انجام شده است. در این پژوهش، از تصاویر ماهواره ای لندست 2023 برای شناسایی نقاط ناپایدار استفاده شد و عوامل مؤثر بر وقوع ناپایداری های دامنه ای، همچون ارتفاع، شیب، فاصله از گسل، فاصله از رودخانه، لیتولوژی، پوشش گیاهی و پوشش زمین، مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از مدل رگرسیون لجستیک نشان داد که متغیرهای فاصله از جاده، جهت شیب، فاصله از گسل و نوع پوشش گیاهی از مهم ترین عوامل مؤثر در افزایش احتمال وقوع ناپایداری ها هستند. شاخص های آماری ROC، Pseudo R Square و Chi Square دقت و اعتبار بالای مدل را تأیید کردند. نقشه های پهنه بندی تهیه شده، مناطق با حساسیت های مختلف به ناپایداری های دامنه ای را شناسایی کرده و نتایج به دست آمده از مدل با داده های میدانی تطابق قابل توجهی نشان دادند. نتایج این پژوهش نشان داد که در حوضه آبریز شهرچای ارومیه، ناپایداری های دامنه ای عمدتاً شامل لغزش های سطحی و ریزش سنگ هستند که بیشترین رخداد را داشته اند. این امر به طور خاص در مناطقی با شیب های تند، نزدیکی به گسل ها و جاده ها، و در مناطق فاقد پوشش گیاهی مشاهده شد. مدل رگرسیون لجستیک به خوبی توانست عوامل مؤثر بر وقوع این ناپایداری ها را شناسایی کند و با تهیه نقشه های حساسیت، پهنه های پرخطر را برجسته سازد. از این رو، این مدل می تواند به عنوان یک ابزار تصمیم گیری مؤثر برای مدیریت مخاطرات طبیعی و کاهش خطرات ناشی از ناپایداری های دامنه ای در این حوضه و سایر مناطق مشابه مورد استفاده قرار گیرد.
۴۹۰.

مطالعه نقش عوامل محیطی و جغرافیایی بر مکان گزینی محوطه های باستانی با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS) (مطالعه موردی: محوطه های استقرارگاهی شهرستان خلخال)

کلیدواژه‌ها: شهرستان خلخال عوامل محیطی و جغرافیایی محوطه های استقرارگاهی الگوهای استقراری سامانه اطلاعات جغرافیایی(GIS)

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹ تعداد دانلود : ۴۸
زمینه و هدف: وجود آثار فرهنگی و تاریخی از گذشته در شهرستان خلخال، در کنار شرایط جغرافیایی و استراتژیکی مطلوب آن، موقعیت مکانی این منطقه را حائز اهمیت کرده است. این شهرستان، منطقه ای میان دره و کوه با منابع آب فراوان و ارتفاع بالا از سطح دریا، از دیرباز تاکنون یکی از مناسب ترین مکان ها برای شکل گیری و توسعه جوامع انسانی بوده است. در این راستا هدف از این پژوهش بررسی نقش عوامل اقلیمی و ژئومورفولوژی منطقه بر مکان یابی محوطه های استقرگاهی با استفاده از قابلیت های سنجش ازدور وGIS  است. با بررسی و تحلیل الگوهای استقراری می توان، ارتباط میان محوطه ها و این الگوها و به طورکلی شرایط جغرافیایی منطقه را مطالعه و تحلیل نمود. سؤال اصلی پژوهش بدین صورت طرح می گردد که عوامل اقلیمی و ژئومورفولوژی چه تأثیری بر مکان یابی محوطه های استقرارگاهی در شهرستان خلخال داشته است؟ روش شناسی: روش تحقیق توصیفی و تحلیلی و ابزار گردآوری از اطلاعات به دو روش میدانی و کتابخانه ای بوده است. در راستای هدف پژوهش، ابتدا 7 محوطه مهم استقراری به عنوان نمونه و مبنای مطالعاتی موردمطالعه قرار گرفت. عوامل مؤثر در مکان یابی محوطه ها همچون، موقعیت محوطه ها نسبت به منابع آب، ارتفاع از سطح دریا، پوشش گیاهی، فاصله محوطه ها نسبت به راه ها و روستاها، فاصله از شهر، نوع خاک، گسل های منطقه و شیب زمین انتخاب گردید. لایه های موردنیاز با استفاده از داده های سنجش ازدور استخراج و در محیطGoogle Earth Engine  پردازش شدند یافته ها و نتیجه گیری: نتایج یافته ها نشان داد که ارتباط مستقیم میان الگوهای استقراری و محوطه ها دیده می شود و الگوها بر تشکیل استقرارها نقش فراوان داشته اند. بیشتر محوطه ها در مجاورت و سر راه  منابع آبی قرارگرفته اند. ارتفاع1603 تا 1960متر، پوشش گیاهی متوسط، قرار گرفتن در بین راه های ارتباطی، نزدیکی و یا داخل روستاها، داخل فضاهای شهری و شیب0تا 15 درصد، از مهم ترین شاخص های الگوهای استقراری محوطه های این دوره هستند. همچنین نوع جنس خاک های سه محوطه، دارای خاک های استپی قهوه ای بوده و ازلحاظ موقعیت محوطه ها نسبت به گسل های منطقه، بیشتر آن ها در فاصله 2992متری تا 6791 متری قرارگرفته اند. پیشنهاد می شود، در طرح هایی که در آینده در نزدیکی این محوطه ها صورت می گیرد؛ به این عوامل توجه شود.
۴۹۱.

بازخوانی تفاوت های جنسیتی در ادراک معماری: تحلیل انسان شناسانه از خانه موزه میرزا کوچک جنگلی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معماری سنتی تفاوت جنسیتی ادراک معماری طراحی فضایی انسان شناسی معماری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹ تعداد دانلود : ۵۷
ادراک فضاهای معماری تحت تأثیر عوامل متعددی از جمله جنسیت، فرهنگ، و پیشینه اجتماعی شکل می گیرد. این پژوهش با هدف بررسی تأثیر تفاوت های جنسیتی بر ادراک معماری، خانه موزه میرزا کوچک در شهر رشت را به عنوان مطالعه موردی انتخاب کرده است. این خانه، که نمونه ای برجسته از معماری سنتی گیلان محسوب می شود، فرصتی برای تحلیل رفتارها و واکنش های ادراکی زنان و مردان در مواجهه با فضای معماری فراهم می کند. روش تحقیق شامل پرسشنامه، مشاهده، مصاحبه و تحلیل رفتار بازدیدکنندگان است. داده ها با استفاده از تکنیک های توصیفی و تحلیلی در فرمت فیلد نوتی از مشاهدات در روند مقاله بررسی شده اند. نتایج نشان می دهد که زنان بیشتر به جزئیات تزئینی و عناصر حسی محیط توجه دارند، در حالی که مردان بر جنبه های کلی و عملکرد فضایی تمرکز می کنند. همچنین، فضاهای باز و ایوان های خانه برای مردان جذاب تر و فضاهای داخلی با تزیینات و نورپردازی برای زنان معنادارتر است. این مطالعه نشان می دهد که طراحی معماری باید به تفاوت های جنسیتی در ادراک توجه داشته باشد تا بتواند تجربه ای متعادل تر و مؤثرتر برای همه کاربران فراهم کند. به ویژه در فضاهای تاریخی و فرهنگی، استفاده از المان های بومی و طراحی های متناسب با ادراکات جنسیتی می تواند حس تعلق و ارتباط بازدیدکنندگان با محیط را تقویت کند. یافته های این پژوهش می تواند به معماران و طراحان در ایجاد فضاهای معماری متعادل و کارآمد برای هر دو جنس کمک کند.
۴۹۲.

بهبود دقت زمانی و مکانی نقشه شاخص پوشش گیاهی (NDVI) با استفاده از الگوریتم های تلفیق تصاویر ماهواره ای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استان خوزستان الگوریتم NNDiffuse تلفیق تصاویر شاخص پوشش گیاهی (NDVI) مادیس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۳ تعداد دانلود : ۱۱۸
استفاده از تصاویر ماهواره ای لندست در محدوده های وسیع، امکان پوشش هم زمان کل منطقه را فراهم نمی کند. این مسئله زمانی که ارزیابی پوشش های گیاهی هم زمان و یا بررسی تغییرات پدیده های کوتاه مدت در یک منطقه وسیع مد نظر باشد، مطالعات را با چالش مواجه می سازد. ادغام داده های تصاویر ماهواره ای لندست با قدرت تفکیک پذیری مکانی مناسب، با اطلاعات تصاویر ماهواره ای مادیس با قدرت تفکیک پذیری زمانی مناسب، می تواند راه حلی برای پیوند بین داده های با وضوح زمانی و مکانی مناسب باشد. هدف از این تحقیق ارزیابی الگوریتم های مختلف ادغام تصاویر در تهیه نقشه شاخص پوشش گیاهی (NDVI) می باشد. بدین منظور از شش الگوریتم تلفیق، شامل NNDiffuse (انتشار نزدیک ترین همسایه)، PC (مؤلفه های اصلی)،Brovey، CN(رنگ نرمال شده)، Gram-Schmidt و SFIM (مدل مبتنی بر فیلتر هموارسازی) در یک محدوده آزمایشی در استان خوزستان استفاده شد. پس از ارزیابی نتایج الگوریتم ها و انتخاب مناسب ترین الگوریتم تلفیق، بر اساس محاسبه میزان خطاهای آماری و ارزیابی معیارهای طیفی (ضریب همبستگی) و مکانی (فیلتر لاپلاسین)، اطلاعات طیفی و مکانی بازتاب باندهای قرمز و مادون قرمز نزدیک هشت تصویر موزائیک شده لندست-8 (30 متر) با باندهای قرمز و مادون قرمز نزدیک یک تصویر مادیس (250 متر) تلفیق گردید. جهت بررسی پوشش های گیاهی، با تصویر ماهواره ای تلفیق شده، شاخص پوشش گیاهی (NDVI)، در محدوده استان خوزستان تهیه گردید. نتایج به دست آمده نشان داد که الگوریتم NNDiffuse از دقت مطلوب تری جهت ادغام باندهای قرمز و مادون قرمز نزدیک لندست 8 و مادیس برخوردار است، به طوری که شاخص گیاهی NDVI به دست آمده از این الگوریتم در مقایسه با تصویر لندست- 8 اصلی، از کم ترین خطای آماری (1234/0) RMSE و (081/0)MAE برخوردار است.
۴۹۳.

واکاوی مفهوم ناحیه عبور ممنوع مطالعه موردی: قلمروسازی نئونازی ها در روستای یامل آلمان (2024-2006)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مهاجرت نئونازیسم بیگانه هراسی بحران پناهجویی آلمان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۹ تعداد دانلود : ۹۰
ایجاد آرمان شهرهای اکولوژیک و نواحی مبتنی بر عقاید سیاسی خاص در چارچوب رابطه میان ایدئولوژی و فضا طی دوره های مختلف مصداق هایی داشته اند که جدیدترین نمونه آن مفهوم نواحی عبور ممنوع است، این اصطلاح به قلمروسازی در نواحی شهری و روستایی اشاره دارد که توسط یک گروه خاص رادیکال، کنترل شده و لذا سکونت یا عبور و مرور برای افراد غیرخودی مانند مهاجران در آن امکان پذیر نبوده یا با خطر همراه است. در این پژوهش وضعیت قلمروسازی نئونازی ها در جمهوری فدرال آلمان در مقیاس فروملی و محلی مابین سال های 2006 تا 2024 میلادی بررسی شده و روستای یامل به عنوان مطالعه موردی تحت مطالعه قرار می گیرد. روش جمع آوری داده ها، کتابخانه ای و با استفاده از منابع دست اول لاتین و آلمانی و روش تحقیق از نوع توصیفی تحلیلی است. یافته های پژوهش نشان می دهد عواملی همچون تبعات و نگرانی از ورود مهاجران خارجی از یک سو و کاهش جمعیت به ویژه در شهرهای کوچک و روستاها در آلمان بستر مناسبی را برای برخی لایه های اجتماعی راست گرای افراطی در این نواحی ایجاد کرده است تا نواحی عبور ممنوع ایجاد کنند. بر این اساس آن ها تلاش می کنند با بهره گیری از نمادها و علائم مربوط به دوران آلمان نازی فضای جغرافیایی مورد نظر خود را در برخی روستاهای کوچک به خصوص در شرق آلمان ایجاد کنند. با این حال براساس نتایج به دست آمده نئونازی ها تنها در مقیاس محلی و آن هم در میان بخش بسیار کوچکی از آلمان مقبولیت دارند و از نظر ایدئولوژیک، سازماندهی و عملکرد با جریان های راست گرای جدید همچون حزب آلترناتیو برای آلمان متفاوت هستند. 
۴۹۴.

شناسایی و سنجش عوامل تأثیرگذار در برنامه ریزی فضایی تاب آوری کالبدی روستاهای مستعد سیل (مورد مطالعه؛ منطقه هفت آمایش سرزمین)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تاب آوری تاب آوری کالبدی سیل منطقه هفت آمایش سرزمین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۸ تعداد دانلود : ۱۳۱
جوامع روستایی، به دلیل وابستگی بیشتر به منابع طبیعی، محدودیت زیرساخت ها و دسترسی کم تر به خدمات امدادی و حمایتی، در برابر خسارات ناشی از سیل به مراتب آسیب پذیرترند و بازسازی و بازیابی پس از بلایا برای آن ها دشوارتر است. از سوی دیگر، با افزایش وقوع سیل در نواحی روستایی ایران، تاب آوری کالبدی و برنامه ریزی فضایی در برابر مخاطرات طبیعی به یک ضرورت تبدیل شده است؛ برهمین مبنا هدف این پژوهش شناسایی و تحلیل عوامل مؤثر بر تاب آوری کالبدی نواحی روستایی مستعد سیل در منطقه هفت آمایش سرزمین است. در این راستا، تأثیر 8 عامل عمده نهادی و سازمانی، محیطی، فنی و مهندسی، اجتماعی و فرهنگی، اقتصادی، سیاسی، قانونی و نظارتی و فناوری به عنوان عوامل مؤثر بر برنامه ریزی فضایی تاب آوری کالبدی در برابر سیل مورد ارزیابی قرار گرفته است. روش پژوهش توصیفی تحلیلی و مبتنی بر داده های پرسش نامه ای است؛ جامعه آماری پژوهش متشکل از 86 کارشناس مرتبط با مدیریت بحران و توسعه روستایی در سه استان منطقه هفت (زنجان، قزوین و مرکزی) است. نتایج تحلیل رگرسیون خطی چندگانه (تحلیل مسیر) نشان داد که متغیر عوامل نهادی و سازمانی شامل سیاست های مناسب، ساختارهای نهادی قوی و همکاری های بین نهادی است که نقشی کلیدی در بهبود تاب آوری کالبدی دارند. این عوامل با اثر کلی 261/0 در رتبه اول، عوامل اجتماعی و قانونی و نظارتی به ترتیب با اثر کلی 254/0 و 209/0 در رتبه های دوم و سوم هستند.  
۴۹۵.

سنجش تاب آوری کالبدی بافت های روستاشهری در برابر زلزله؛ مطالعه موردی: بافت روستاشهری اکبرآباد یزد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تاب آوری کالبدی بافت روستاشهری زلزله اکبرآباد شهر یزد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸ تعداد دانلود : ۶۵
هدف: آسیب های مخاطرات طبیعی به کالبد سکونتگاه ها موجب شده است تا ارتقای تاب آوری کالبدی موردتوجه برنامه ریزان شهری و روستایی قرار گیرد. هدف از پژوهش حاضر، سنجش تاب آوری کالبدی بافت روستاشهری اکبرآباد شهر یزد در برابر زلزله و دستیابی به رهیافت های ارتقای تاب آوری کالبدی در عرصه های روستاشهری است. پژوهش آمیخته (کیفی و کمی) حاضر ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر روش، توصیفی است. روش تحقیق: در این راستا، ابتدا شاخص های سنجش تاب آوری کالبدی بافت روستاشهری از مطالعات اسنادی استخراج شدند و روایی آن ها با مصاحبه با کارشناسان تأیید شد. سپس با دریافت نظرات کارشناسان و استفاده از تکنیک تحلیل سلسله مراتبی، وزن شاخص ها معین گردید تا در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) با ابزار آنالیز هم پوشانی نقشه ها، نقشه نهایی که بیانگر تاب آوری کالبدی بلوک های مختلف عرصه روستاشهری اکبرآباد شهر یزد است، ایجاد شود. نهایتاً بر مبنای هریک از شاخص های مورداستفاده در پژوهش، رهیافت های ارتقای تاب آوری کالبدی جهت بافت های روستاشهری، ارائه شد. یافته ها: نتایج پژوهش بیانگر آن است که میزان تاب آوری کالبدی محدوده موردمطالعه بین 7/34-2/17 واحد متغیر است و بلوک جنوبی بافت روستاشهری اکبرآباد شهر یزد با تاب آوری کالبدی بین 2/17 تا 23 واحد، لازم است در اولویت اقدام برای ارتقای تاب آوری کالبدی قرار گیرد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش مؤید آن است که قدمت تاریخی و ساخت با مصالح قدیمی مهم ترین علت پایین بودن تاب آوری کالبدی در بافت های روستاشهری است؛ حال آنکه در بافت های دیگری همچون سکونتگاه های غیررسمی، این امر عمدتاً ناشی از اوضاع اقتصادی خانوار است. بنابراین، توانمندسازی ساکنان و اقدامات و رهیافت هایی نظیر اطلاع رسانی عمومی، افزایش سطح آگاهی ساکنین و تکمیل بانک های اطلاعاتی نهادهایی که در جهت مقاوم سازی ساختمان ها و کاهش کاربری های آسیب رسان فعالیت می کنند، تهیه نقشه مناطق گریز و مسیرهای امدادرسانی، تغییر کاربری های پرخطر موجود در عرصه، تجمیع بلوک های کوچک و ایجاد ضوابط مقاوم سازی ابنیه و نماسازی نیز در ارتقای تاب آوری کالبدی عرصه های روستاشهری مؤثر است.
۴۹۶.

شناسایی مؤلفه های تأثیرگذار بر مدیریت و توسعه ی گردشگری سلامت (مطالعه موردی: کلان شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گردشگری مدیریت گردشگری گردشگری سلامت کلان شهر تبریز

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳ تعداد دانلود : ۵۰
مقدمه: کلان شهر تبریز در حوزه ی گردشگری و به ویژه گردشگری سلامت دارای پتانسیل های بالقوه ای می باشد که متأسفانه عدم برنامه ریزی و مدیریت مناسب در این حوزه عدم توسعه ی آن را موجب گردیده است. از طرفی در سالیان اخیر با شیوع همه گیری کرونا، شوک بزرگی به صنعت گرشگری وارد شده و این صنعت با کاهش درآمد و در خطر قرار گرفتن تعداد زیادی از مشاغل مرتبط با گردشگری مواجه گردیده است. بنابراین، نیاز است تا با شناسایی مؤلفه های تأثیرگذار بر مدیریت و توسعه ی گردشگری، مقدمات توسعه ی آن را فراهم نمود. هدف: هدف از تحقیق حاضر شناسایی مؤلفه های تأثیرگذار بر مدیریت و توسعه ی گردشگری سلامت کلان شهر تبریز می باشد. روش شناسی: روش تحقیق در مطالعه ی حاضر آمیخته (ترکیبی از روش های کمی-کیفی) با ماهیت تحلیلی و اکتشافی است. بدین منظور ابتدا با استفاده از روش اسنادی و مصاحبه با مدیران و نخبگان حوزه ی گردشگری، مؤلفه های تأثیرگذار بر مدیریت و توسعه ی گردشگری سلامت شناسایی و سپس با بهره گیری از روش دلفی (30 نفر از نخبگان و مدیران شهری حوزه ی گردشگری) و کاربست تکنیک تحلیل اثرات متقاطع در نرم افزار میک مک، تجزیه و تحلیل اطلاعات با رویکرد آینده پژوهی صورت گرفته است. قلمرو جغرافیایی: تبریز، مرکز استان آذربایجان شرقی یکی از شهرهای بزرگ ایران است. این شهر بزرگ ترین شهر منطقه ی شمال غرب کشور بوده و قطب اداری، ارتباطی، بازرگانی، سیاسی، صنعتی، فرهنگی و ... این منطقه شناخته می شود. تبریز، در منطقه ای به وسعت 150 کیلومتر مربع گسترده شده است. یافته ها: یافته های تحقیق نشان می دهد که بیشترین اثرگذاری بر مدیریت و توسعه ی گردشگری سلامت کلان شهر تبریز مربوط به متغیرهای تحقق مدیریت فناوری اطلاعات در سازمان های متولی امور گردشگری و تأکید بر دانش محوری و مدیریت دانش بنیان، وجود هماهنگی میان مراکز اخذ تصمیم های کلیدی و اساسی سازمانی و بین سازمانی و بهره مندی از افراد با صلاحیت دانشی در ارگان های مسئول در راستای تحقق اثربخش و کارای برنامه ها و طرح ها می باشد. نتیجه گیری: نتایج حاکی از آن است که با توجه به وضعیت موجود و کمبود مؤلفه های کلیدی و استراتژیک تأثیرگذار در راستای توسعه ی سیستم، آینده ی مدیریت و توسعه ی گردشگری سلامت کلان شهر تبریز ناپایدار خواهد بود.
۴۹۷.

نقدی بر میراث ناملموس به عنوان یک مسئله شهری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: میراث ناملموس فرهنگی ساختار شهر فهم مسئله

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۸ تعداد دانلود : ۹۳
چرخش فرهنگی در گفتمان مطالعات شهری در سالهای اخیر، و توجه به حفظ تنوع فرهنگی در ساختار شهرها، مفهوم میراث فرهنگی ناملموس را به عنوان یک مسئله جدی در شهرهای جهان مطرح کرده است. مطابق تعریف کنوانسیون سال 2003 یونسکو، میراث فرهنگی ناملموس شامل دانش و مهارت ها، بازنمایی ها و اقداماتی که جوامع، گروه ها و افراد به عنوان بخشی از میراث فرهنگی خود می شناسند. این مسئله شامل سنت های موروثی، فعالیت ها و اعمال اجتماعی، آیین ها، دانش و اعمال کلی مربوط به طبیعت و جهان اطراف است که ارتباط تنگاتنگی با احساس هویت و تعلق، تنوع فرهنگی، حافظه، دانش فرهنگی، سبک زندگی در ساختار شهر دارد. مباحث نظری کمتری درباره مسئله میراث ناملموس شهری مطرح گردیده است. در این مقاله بحث در مورد آنچه را که میراث مشهود و ملموس می نامیم کنار می گذاریم، به منبع و منشأ آن می پردازیم، یعنی میراث ناملموس. مسئله اصلی این مقاله تلاشی نظری و مفهومی است برای رسیدن به تعریفی بسط یافته تر از ویژگی های ذاتی میراث ناملموس و توسعه آن به عنوان یک زبان فهم که به ابعاد متفاوت تری از شناخت و درک مسئله شهری اشاره دارد. علاوه بر این با تاسی از آرای گادامر درباره ابعاد فهم، که با سه مفهوم زبان و زبانمندی، زمان و سنت، و مکانمندی و محلیت مرتبط است، به ابعاد فهم میراث ناملموس در منظر شهری پرداخته شده است. با توجه به پتانسیل تطبیق پذیری و خود بازسازی میراث ناملموس، همچنین ظرفیت همراهی با جریان های معاصر و مدرن زندگی شهری، و ارتباط با فرهنگ عامه و زندگی روزمره، می توان آن را به عنوان یک "تجربه زمینه ای"  بسط یافته، "منشور اتیک اجتماعی" و سامان فرهنگی یک جامعه دانست. از اینرو خوانش "مسئله میراث ناملموس جدید"، برای "نظم اجتماعی جدید" در شهرها، مسئله ای حیاتی به شمار می آید. 
۴۹۸.

بررسی نقش نوسان مادن– جولیان (MJO) بر فراوانی رخداد توفان های گرد و غبار در ایستگاه های منتخب استان خوزستان و ردیابی مسیرهای ورود گرد و غبار به آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نوسان مادن جولیان استان خوزستان آزمون مونت کارلو مدل HYSPLIT

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۰ تعداد دانلود : ۱۱۹
در این پژوهش اثر دو شاخص OMI و RMM نوسان مادن جولیان بر فراوانی رخداد توفان های گرد و غبار ایستگاه های آبادان، اهواز، بستان، بندر ماهشهر، دزفول، رامهرمز و مسجدسلیمان واقع در استان خوزستان طی شش ماه (آوریل تا سپتامبر) دوره آماری (۲۰۲۱- ۱۹۸۷) بررسی شد. ضرایب همبستگی پیرسون بین داده های گرد و غبار و شاخص ها بررسی و نتایج آن به صورت نقشه های پهنه بندی درآمد و درصد فراوانی هر یک از شاخص ها برای فازهای مثبت و منفی شمارش و محاسبه شد. نتایج پژوهش حاکی از وجود ارتباط مستقیم و معنی دار بین فازهای مثبت و منفی هر دو شاخص با گرد و غبار به جز ایستگاه دزفول در فاز مثبت OMI و فاز منفی RMM است و بیشترین میزان ضریب همبستگی مربوط به ایستگاه بندر ماهشهر و دزفول بین ۷۷/۰ – ۷۲/۰ در فاز مثبت شاخص RMM است. ارتباط بین نوسان مادن جولیان با گرد و غبار نشان داد بین ۵۱ تا ۵۹ درصد توفان های گردوغبار در فاز منفی شاخص OMI و ۴۰ تا ۴۹ درصد نیز در فاز مثبت آن اتفاق افتاده است. در شاخص RMM نیز ۵۶ تا ۶۳ درصد رخداد توفان های گرد و غبار مربوط به فاز منفی آن و ۳۷ تا ۵۰ درصد نیز در فاز مثبت آن مشاهده شده است. درواقع فاز منفی شاخص RMM، درصد بیشتری از رخداد توفان های گرد و غباری را نسبت به فاز منفی شاخص OMI به خود اختصاص داده است. طبق نتایج آزمون مونت کارلو جابجایی فازهای مثبت و منفی شاخص RMM، به گونه ای معنی دار رخداد توفان های گرد و غبار را برای بیشتر ایستگاه های استان خوزستان در پی دارد. رهگیری مسیرهای ورود گرد و غبار به استان خوزستان با مدل HYSPLIT نشانگر حرکت ذرات از عراق، عربستان و قسمت های شرقی سوریه به سمت محدوده موردپژوهش است.
۴۹۹.

شناسایی و اولویت بندی مسائل توسعه پایدار روستایی (مورد مطالعه: روستاهای شهرستان خلخال)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مسائل توسعه روستایی توسعه پایدار اولویت بندی تحلیل سلسله مراتبی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲ تعداد دانلود : ۵۸
مقدمه: شناخت دقیق مسائل توسعه پایدار روستاها، اولین گام مهم برای تدوین سیاست ها و ارائه الگویی انعطاف پذیر برای تقویت توسعه یافتگی جوامع روستایی است. قابل زیست کردن عرصه های زندگی از جمله مکان های روستایی، برای نسل های فعلی و آینده با تأکید خاص بر بهبود و توسعه مداوم روابط انسانی- محیطی از ضروریاتی است که همواره مورد توجه پژوهشگران و برنامه ریزان توسعه روستایی قرار گرفته است. هدف: این پژوهش با هدف شناسایی و اولویت بندی مسائل توسعه پایدار روستایی در شهرستان خلخال انجام شده است. روش شناسی: برای شناسایی معیارهای اصلی و شاخص ها، با 12 نفر از خبرگان و افراد مطلع، مصاحبه عمیق انجام داده و بوسیله نرم افزار MAXQDA مصاحبه ها تحلیل شد. سپس معیارها و شاخص ها در قالب پرسشنامه دلفی فازی در اختیار مشارکت کنندگان قرار گرفت تا با تحلیل سلسله مراتبی(AHP) معیارها و شاخص ها رتبه بندی شوند. برای سهولت مقایسه زوجی مسائل و شاخص ها، از نرم افزار Expert Choice11 استفاده شد. قلمرو جغرافیایی: شهرستان خلخال به مرکزیت شهر خلخال (هرو)، شامل سه بخش مرکزی شامل(دهستان خانندبیل شرقی، دهستان خانندبیل غربی و دهستان سنجنبد شرقی)، بخش خورش رستم به مرکزیت شهر هشجین شامل (دهستان خورش رستم شمالی و  دهستان خورش رستم جنوبی) و بخش شاهرود به مرکزیت شهر کلور شامل( دهستان پلنگا، دهستان شال و دهستان شاهرود)  در جنوب استان اردبیل واقع است. یافته ها: نتایج بدست آمده نشان داد که به ترتیب معیار اقتصادی (494/0: CI)، معیار اجتماعی(271/0: CI)، معیار نهادی(099/0: CI)، معیار زیست محیطی(092/0: CI) و معیار فیزیکی(045/0: CI) دارای اهمیتند. همچنین براساس اوزان نهایی شاخص ها، به ترتیب شاخص بیکاری (103/0: CI)، بی انگیزگی به فعالیت اقتصادی در روستا (084/0: CI)، ضعف آگاهی به عوامل توسعه (073/0: CI)، اعتیاد(056/0: CI)، نابرابری های اجتماعی(045/0: CI) و  طلاق(043/0: CI)،  به ترتیب مهم ترین اولویت شاخص های مسائل توسعه پایدار روستایی هستند. نتیجه گیری: معیارهای اقتصادی و اجتماعی همچنین شاخص های آن ها، بیشترین اولویت مسائل توسعه پایدار روستایی شهرستان خلخال هستند..
۵۰۰.

آینده پژوهی چشم انداز ژئواکونومیکی منطقه ی آزاد تجاری- صنعتی ارس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آینده پژوهی ژئواکونومی منطقه آزاد تجاری ارس روابط تجاری اقتصاد جهانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳ تعداد دانلود : ۴۷
در این تحقیق که از روش توصیفی-تحلیل استفاده می کند سعی می شود با کمک ادبیات کتابخانه ای و داده های آماری، در چارچوب فلسفه وجودی و اهداف کلان اقتصادی مناطق آزاد، چشم انداز ژئواکونومیکی منطقه آزاد تجاری-صنعتی ارس در حوزه تجارت خارجی، سرمایه گذاری، ایجاد اشتغال، ترانزیت، گردشگری و آمایش اقتصادی-امنیتی نوار مرزی ارس با رویکرد روندکاوی مورد بررسی و تحلیل آینده پژوهی قرار گیرد. در کنار ابهاماتی که از لحاظ آماری در مورد عملکرد به طور کلی مناطق آزاد تجاری ایران و به طور خاص ارس وجود دارد، ارزیابی چشم انداز ژئواکونومیکی ارس بیانگر کارایی بسیار ضعیف و به بیان دیگر ناکامی ارس در دستیابی به اهداف اصلی خود است. در واقع نتایج تحقیق نشان می دهد که از دیدگاه ژئواکونومیکی، چشم انداز مناطق آزاد تجاری در ایران بازتابی از چشم انداز اقتصاد ایران در مقیاس ملی است که وضعیت حاکم بر منطقه آزاد ارس نیز جدا از این نیست. به عبارت دیگر چشم انداز، اندازه اقتصاد و دایره نفوذ ژئواکونومیکی مناطق آزاد تجاری ایران را باید با چشم انداز، اندازه اقتصاد و دایره نفوذ ژئواکونومیکی اقتصاد کشور سنجید. با توجه به روند کلی حاکم بر اقتصاد کلان ایران، روند حاکم بر چشم انداز ژئواکونومیکی و عملکرد اقتصادی مناطق آزاد کشور چیز غیرطبیعی نیست. بااین حال، ظرفیت ژئواکونومیکی اقتصاد ایران بسیار فراتر از این است و به راحتی می توان با برنامه ریزی و سیاستگذاری اصولی و خصوصاً در چارچوب نگرش خلق منفعت ملی از وضعیت موجود گذر کرد که نتایج آن قطعاً در مناطق آزاد تجاری نیز متبلور خواهد شد. از سوی دیگر، با ادامه وضعیت فعلی و سیاست های موجود، بعید نیست در آینده نزدیک خصوصاً از دیدگاه ژئواکونومیکی، پروژه مناطق آزاد تجاری در ایران به یک پروژه کاملاً بی اثر و غیرجذاب تبدیل شود. 

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان