فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۸۱ تا ۴۰۰ مورد از کل ۳۴٬۷۸۴ مورد.
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۸ بهار ۱۴۰۴ شماره ۲۸
514 - 533
حوزههای تخصصی:
راهبردهای مختلفی به منظور ارتقای درآمدهای پایدار شهری مطرح شده اند.یکی از راهبردهای مناسب جکمروایی خوب شهری، توسعه گردشگری پایدار به منظور دستیابی به درآمدهای پایدار شهری است.گردشگری در چرخه فعالیت های اقتصادی، توسعه اشتغال، کسب درآمد ارزی و مالیاتی، تعاملات اجتماعی و فرهنگی در تمام جوامع به ویژه شهرهای بزرگ نقش موثری دارد. هدف این پژوهش، تحلیل نقش حکمروایی خوب شهری بر ارتقای درآمد پایدار شهری از طریق توسعه گردشگری در شهر اهواز است. روش پژوهش حاضر، آمیخته اکتشافی-تحلیلی و با توجه به داده و اطلاعات از نوع تحقیقات کمی-کیفی و شیوه دستیابی به داده ها به صورت اسنادی و پیمایشی است. جامعه نمونه 28 نفر از کارشناسان و متخصصان شهری و روش نمونه گیری، به صورت انتخابی و هدفمند است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، از آمار استنباطی (آزمون تی تک نمونه) در محیط نرم افزارspss و همچنین برای اولویت بندی مغیرهای مدنظر، از مدل تحلیل عامل و آزمون فریدمن استفاده شد ه است. یافته ها نشان می دهند که در بین شاخص های حکمروایی خوب شهری موثر بر درآمدهای پایدار شهری، شاخص جهت گیری هماهنگ(تجهیز زیرساخت ها ، امکانات و تسهیلات ویژه جهت جلب سرمایه گذاری خصوصی در گردشگری)، شاخص کارایی(اجرای سنن قدیمی و بومی و هم چنین صنایع دستی شهرها جهت جذب گردشگر و شاخص شفافیت(ایجاد بانک اطلاعات زمین ،کنترل و نظارت بر روند ساخت وساز و تغییر کاربری در اماکن گردشگری بیشترین وزن و اولویت را دارند.
تحلیل عامل اکتشافی مسکن سالم از دیدگاه شهروندان جهت دورکاری (مطالعه موردی: شهر دزفول)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اصولاً توسعه تغییر بنیادی در متغیرهای اجتماعی، کالبدی و بهداشتی هر جامعه محسوب می شود و تحقق آن، مستلزم ایجاد هماهنگی بین ابعاد گوناگون آن است. یکی از عواملی که باعث توجه بیشتر به مسکن سالم در هر منطقه سکونتی شده است؛ دورکاری و رابطه آن با مسکن در شهرسازی مدرن است که به عنوان تبلور فضایی و تجسم کالبدی فعالیت سکونتی انسان در این شرایط نمود و بروز پیدا میکند. که از یک طرف کیفیت مسکن، از نظر تاثیری که بر سلامتی، ایمنی و شرایط مناسب زیست دارد. از طرفی دورکاری، در خردترین واحد شهری یعنی(مسکن) انجام میگیرد. روش شناسی: پژوهش حاضر با استفاده از روش تحقیق بصورت ترکیبی(توصیفی، میدانی و تحلیلی) در نمونه حیاتی ترین زیرساخت شهری یعنی کارکنان سازمان آبفا شهر دزفول با تلفیق موضوع مسکن سالم و دورکاری اقدام به بررسی موضوع نموده است. لازم به ذکر است یافته ها بصورت پرسشنامه با کل جامعه آماری این سازمان بعد از تائید روایی و پایایی انجام گرفته است. که جهت تحلیل یافته ها از تکنیک تحلیل عامل اکتشافی، سنجش همسانی وزنی و نرم افزارهای Grafer، Visio، Excel، GIS و SPSS استفاده گردیده است. نتایج و یافته ها: یافته های تحقیق نشان داده است دورکاری کارکنان فقط بعنوان یک شغل(42/22)، تعداد اتاق در مسکن جهت دور کاری(83/13)، فضای اختصاصی(آرامش) در مسکن(11/13)، وضعیت اینترنت(16/9)، دسترسی و کیفیت تلفن همراه(10/9)، کارایی تلوزیون در مسکن(16/7)، تداخل استفاده از تجهیزات(8/5) بیشترین و مهمترین متغیرهای تاثیرگذار جهت داشتن مسکن سالم برای دورکاری کارکنان بوده است.
آشکارسازی پیامدهای تغییر اقلیم بر پارامترهای بارش و دما در حوضه آبریز کابل افغانستان با استفاده از مدل لارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۵۴
68 - 87
حوزههای تخصصی:
ازجمله مسائلی که در بین اقلیم شناسان امروزه مورد اختلاف قرار دارد، وجود تغییرات اقلیمی یا تغییر روند در متغیرهای جوی است. هدف اصلی در این تحقیق آشکارسازی پیامدهای تغییر اقلیم بر متغیرهای بارش و دما، و پیش بینی دما و بارش در حوضه ی آبریز کابل می باشد. برای ارزیابی اثر تغییر اقلیم بر متغیرهای بارش و دما، آشکارسازی، روندیابی، پیش بینی و تحلیل دقت مدل ها انجام گرفت. در این فرایند از روش های آنومالی، آزمون نا پارامتریک من-کندال، شیب سنس، مدل لارس (گزارش ششم) و ضریب همبستگی، ضریب تعیینr, R2, RMSE, NRMSE استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که در حوضه ی آبریز کابل، میانگین بارش سالانه در سطح اطمینان 05/0 از روند افزایشی برخوردار بوده و میانگین سالانه ی دما در سطح اطمینان 05/0 روند افزایشی داشته و فصل بارندگی از زمستان به تابستان تغییر تدریجی نموده است. به عبارت دیگر، مقدار سالانه ی بارش در بازه ی زمانی 1979-2020 تقریباً 30/0 درصد یا معادل 93/0 میلی متر افزایش غییر محسوس و دما به طور قابل توجهی افزایش یافته است که تقریباً 8 درصد یا معادل 2/1 درجه سانتی گراد افزایش را نشان می دهد. پیش بینی ها نشان می دهد که روند افزایش دما و کاهش بارش نسبت به دوره ی پایه (1991-2021) در بازه ی زمانی 2021-2050 ادامه خواهد داشت. در تمامی سناریوهای SSP1-2.6،SSP2-4.5 وSSP5-8.5 دمای کمینه به ترتیب به میزان 4/0، 5/0 و 6/0 درجه سلسیوس و دمای بیشینه به میزان 6/0، 7/0 و 8/0 درجه سلسیوس نسبت به دوره پایه، افزایش و بارش سالانه نیز حدود11درصد نسبت به دوره پایه کاهش خواهد داشت؛ بنابراین بر اثر تغییرات اقلیمی افزایش دما و تغییر الگوی بارش، احتمال وقوع سیلاب و خطرات مرتبط با آن در آینده جدی تر خواهد شد. از این جهت مطالعات متغیرهای بارش و دما تحت شرایط تغییر اقلیم بسیار ضروری بوده و راهبردهای سازگاری با تغییر اقلیم و افزایش تاب آوری پیشنهاد می شود.
شناسایی مزارع سیب زمینی برمبنای شاخص فنولوژی و الگوریتم ماشین بردار پشتیبان با استفاده از سامانه رایانش ابری Google Earth Engine(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: سیب زمینی چهارمین محصول کشت شده در جهان است. با توجه به اهمیت استراتژیک این محصول در تأمین امنیت غذایی، تهیه نقشه های دقیق از سطوح زیرکشت آن اطلاعات ضروری برای تخمین و پیش بینی میزان عملکرد محصول در مقیاس های متفاوت را فراهم می کند. اگرچه تا کنون رویکردهای متفاوت سنجش از دور، مبتنی بر سنجنده های اپتیکی یا مایکروویو، به طور گسترده برای پایش مزارع گوناگون (شامل سطح زیرکشت محصولات، شرایط و پیش بینی عملکرد آنها) به کار رفته، با استفاده از داده های سنجش از دور و یادگیری ماشین کمتر برای شناسایی مزارع سیب زمینی اقدام شده است. در این راستا، پژوهش حاضر به شناسایی و نگاشت محصول سیب زمینی در قطب تولید آن در کشور پرداخته است و سعی در مهیا سازی اطلاعات دقیق سطوح زیرکشت این محصول، برای حوزه مدیریت کلان کشاورزی را دارد.
مواد و روش ها: ازآنجاکه بیشتر محصولات کشاورزی، در طول دوره کشت، ویژگی های طیفی زمانی منحصربه فردی دارند، این پژوهش با استفاده از تصاویر سری زمانی و بدون آستانه گذاری صریح، روشی را برای تمایز دادن مزارع سیب زمینی از سایر محصولات مطرح کرده است. طبق این روش، با استفاده از لایه های مبتنی بر فنولوژی محصول سیب زمینی و نیز یادگیری ماشین، به شناسایی این محصول روی آورده شد. به منظور بهینه سازی پارامترهای داخلی الگوریتم، براساس داده های زمینی نوع محصول در سایت مورد مطالعه که مجموعاً شامل 1648 نمونه از مزارع سیب زمینی و سایر محصولات می شود، آموزش و ارزیابی مدل انجام شد. این داده ها با استفاده از گیرنده GPS دستی نمونه برداری شد. در این پژوهش، نگاشت مزارع سیب زمینی با استفاده از تصاویر ماهواره سنتینل 2 و الگوریتم ماشین بردار پشتیبان انجام شد. با تهیه لایه های ورودی مناسب که شامل شاخص فنولوژیکی محصول سیب زمینی و شاخص آماری میانه NDVI (سری زمانی تصاویر ماهواره سنتینل 2) در بازه های مشخص می شود، مزارع سیب زمینی با دقت شناسایی شد. دراِدامه، این لایه ها به منزله ورودی های ماشین بردار پشتیبان به کار رفت. به منظور آموزش مدل بهینه برای ماشین بردار پشتیبان با استفاده از کرنل RBF، مقادیر gamma و C با روش 5-fold cross validation بهینه سازی شد. سپس این مقادیر، در فرایند اجرای الگوریتم، با استفاده از سامانه رایانش ابری گوگل ارث انجین به کار رفت. کارآیی روش پیشنهادی در شهرستان های همدان و بهار که بیشترین میزان کشت این محصول را در ایران دارند، ارزیابی شد.
نتایج و بحث: براساس نتایج، مقادیر بهینه برای پارامترهای داخلی مدل C=70 و γ=0.3 محاسبه شد. این مقادیر در تابع RBF، به منظور شناسایی سطوح زیرکشت محصول سیب زمینی، در نظر گرفته شد. با اجرای الگوریتم طبقه بندی و سپس اعمال فیلتر Majority، نقشه سطوح زیرکشت سیب زمینی برای منطقه مورد مطالعه تهیه شد. این نقشه بیشترین تراکم کشت محصول سیب زمینی را در محدوده مرزی دو شهرستان (شمال غرب شهرستان همدان و شرق شهرستان بهار) نشان داد. سطح زیرکشت سیب زمینی برای سال زراعی 1399-1400، در شهرستان همدان، برابر 1/4527 هکتار و در شهرستان بهار، برابر 3/6088 هکتار به دست آمد. در ارزیابی نتایج، صحت کلی و ضریب کاپا به ترتیب برای همدان، 9/90% و 82/0 و برای بهار، 3/93% و 87/0 براساس ماتریس خطا برآورد شد. نتایج پژوهش حاضر به کارآیی الگوریتم ماشین بردار پشتیبان در شناسایی سطوح زیرکشت محصول سیب زمینی اشاره دارد و همچنین نشان داده است که شاخص های منطبق بر فنولوژی سیب زمینی را می توان، به منزله ویژگی های متمایزکننده در شناسایی بهتر مزارع این محصول، استفاده کرد.
نتیجه گیری: شناسایی مزارع سیب زمینی، با استفاده از لایه های ورودی شاخص های منطبق بر فنولوژی محصول در الگوریتم ماشین بردار پشتیبان، نشان داد این روش می تواند صحت شناسایی سطوح زیرکشت این محصول را در سطح پایلوت بهبود ببخشد. ازاین رو می توان، برای شناسایی سایر محصولات مهم کشاورزی و نیز در دیگر مناطق، رویکردی مشابه را پیش گرفت و نتایج را ارزیابی کرد. همچنین پیشنهاد می شود کارآیی داده های مایکروویو و سایر الگوریتم های یادگیری ماشین در پژوهش های آینده مورد توجه قرار گیرد.
الگوها و معیارهای مؤثر بر منطقه بندی سرزمینی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۹ بهار ۱۴۰۴ شماره ۹۱
167 - 130
حوزههای تخصصی:
دولت ها و جوامع مختلف در طول تاریخ، همواره سرزمین های تحت ید خود را در راستای اداره بهتر سرزمین و حفظ تمامیت ارضی کشور، به نواحی و مناطق مختلف تقسیم نموده اند؛ که امروزه با مفهوم برنامه ریزی فضایی و آمایش سرزمین و به طور خاص تر «منطقه بندی سرزمین» مرتبط می باشد. علاوه بر این، منابع و امکانات نیز به طور یکسان در پهنه سرزمینی توزیع نشده اند و این امر ضرورت تقسیم سرزمین را به واحدهای کوچکتر دو چندان می کند. منطقه بندی سرزمینی موضوعی است که با تقسیم سرزمین به نواحی و مناطق مختلف، به دنبال مدیریت منسجم و تقسیم کار سرزمینی و بهره گیری از پتانسیل های مناطق مختلف در جهت کاستن از نابرابری ها و عدم تعادل های سرزمینی می باشد. در همین راستا، کشور ایران در طول دهه های گذشته بارها از سوی سازمان های مختلف به مناطق متعددی تقسیم شده است که آخرین بار در سال 1396، کشور ایران به نه منطقه کلان تقسیم گردید. این تحقیق که از نوع توصیفی تحلیلی می باشد، در ابتدا با بررسی گسترده ادبیات تحقیق، تاریخچه ای جامع از سیر برنامه های آمایشی و منطقه بندی در کشور ارائه داده و سپس به نقد و بررسی آن ها می پردازد. در ادامه، با بهره گیری از نظرات متخصصان و با استفاده از روش AHP، مهم ترین معیارهای مؤثر بر منطقه بندی سرزمینی شناسایی و اولویت بندی شد. بر اساس یافته های این بخش از تحقیق، به ترتیب معیارهای «فرهنگی اجتماعی» «دفاعی نظامی»، و «سیاسی اداری» و زیرمعیارهای «مسائل محیطی»، «سطح توسعه یافتگی مناطق»، «پراکنش جمعیت»، «الگو و نوع حکومت» و «تهدیدات و مسائل امنیتی»، بیشترین اهمیت را در منطقه بندی سرزمینی دارا می باشند. در نهایت، بر مبنای یافته ها و نتایج تحقیق، نگارندگان منطقه بندی پیشنهادی خود را در قالب ده منطقه کلان سرزمینی ارائه دادند.
سنجش تاب آوری ساکنان سکونتگاه های غیررسمی پیراشهری و اثرات شاخص های توسعه پایدار برتاب آوری آنان (مطالعه موردی: چابهار)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۹ بهار ۱۴۰۴ شماره ۹۱
519 - 496
حوزههای تخصصی:
مهم ترین مس ائل مط رح در اسکونتگاه های غیر رسمی پایین بودن شاخص های اقتصادی-اجتماعی از قبیل درآمد، اشتغال، مسکن، تحصیلات، بهداشت و... است؛ این سکونتگاه ها در مواقع بحران توانایی بازگشت ب ه حال ت ع ادی را از دس ت می دهند. تحقیق حاضر باهدف تحلیل و سنجش میزان تاب آوری اجتماعی ساکنین سکونتگاه های غیررسمی چابهار(محله کمب، مرادآباد و رمین) و همچنین تأثیر وضعیت اقتصادی-اجتماعی بر میزان تاب آوری اجتماعی صورت گرفته است. در انجام پژوهش، از روش توصیفی و تحلیلی و در جمع آوری اطلاعات از روش اسنادی و کتابخانه ای با رویکرد بازنگری نظامند منابع مرتبط، جهت شناسایی معیارهای اصلی تاب آوری اجتماعی بهره گرفته شد و با روش قیاسی، مدل مفهومی تاب آوری اجتماعی تدوین گردید. متعاقباً از طریق توزیع پرسشنامه مستخرج از مؤلفه های تاب آوری اجتماعی، به صورت هدفمند و تحلیل داده های کیفی و کمی حاصل شده، درجه اهمیت هر معیار مورد ارزیابی واقع شد. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 381 پرسشنامه محاسبه و به روش نمونه گیری تصادفی ساده توزیع گردید. در این پژوهش تجزیه و تحلیل داده ها و اطلاعات از طریق آزمونهای آماری شامل آزمونهای همبستگی ،تحلیل واریانس ،آزمون ویلکاکسون، آزمون tتک نمونه ای وآزمون تعقیبیpost hoc صورت گرفته است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که از نظر شاخص های اجتماعی محله کمب با میانگین 358/3 و محله مرادآباد با میانگین 015/3 بیشترین و کمترین شاخص اجتماعی را به خود اختصاص داده اند ،اما از نظر شاخص های زیست محیطی محله مرادآباد با میانگین 333/3 و محله رمین با 044/3 بیشترین و کمترین میانگین این شاخص را دارند. با نگاهی دیگر به نتایج متوجه میشویم که این محله کمب است که از نظر شاخص های اقتصادی و فرهنگی با میانگین بیشتری از دو محله دیگر پیشی میگیرد و نتایج روشن می کند که محله کمب تاب آوری بیشتری را نسبت به دو محله دیگر در شهرستان چابهار دارد.
تحلیل نقش کنشگران کلیدی در تحقق الگوی مسکن سالم: مطالعه موردی منطقه سه سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مواجهه با بحران های بهداشتی اخیر، به ویژه پاندمی کووید-19، اهمیت طراحی مسکن سالم و مقاوم که قادر به مقابله با شرایط اضطراری بهداشتی باشد، بیش ازپیش نمایان شده است. این پژوهش با هدف تحلیل نقش و تأثیرگذاری کنشگران کلیدی در فرآیند تحقق الگوی مسکن سالم در منطقه سه شهر سنندج انجام شده است. روش شناسی تحقیق به صورت توصیفی-تحلیلی و با استفاده از رویکرد ترکیبی (کمی و کیفی) طراحی شده است. داده ها ابتدا از طریق تحلیل منابع اسنادی و سپس با به کارگیری تکنیک دلفی و گردآوری نظرات 13 کارشناس محلی به دست آمدند. پس از شناسایی 18 کنشگر کلیدی و تقسیم آن ها به پنج گروه اصلی، ماتریس تحلیل اثرات متقابل برای ارزیابی ارتباطات و تأثیرات بین کنشگران تدوین شد. این ماتریس سپس با استفاده از نرم افزار Ucinet تحلیل شد تا ساختار و دینامیک شبکه کنشگران به دقت بررسی شود. نتایج تحقیق نشان داد که سه گروه کنشگر اصلی شامل «سازندگان»، «شورای اسلامی شهر سنندج» و «مصرف کنندگان» با توجه به نقش محوری و تأثیرگذاری بالای خود، نقش های اساسی در تحقق الگوی مسکن سالم ایفا می کنند. در مقابل، برخی نهادها نظیر «شهرداری» و «وزارت راه و شهرسازی» به عنوان کنشگران فرعی شناسایی شدند که با وجود داشتن نقش های مکمل و نظارتی، از قدرت تصمیم گیری محدودتری برخوردارند. این یافته ها نشان می دهند که تقویت تعاملات میان کنشگران کلیدی و فرعی و همچنین بهره گیری از تجارب موفق بین المللی، می تواند به بهبود فرآیندهای برنامه ریزی و طراحی مسکن منجر شده و به ارتقای ساختار و کارایی شبکه کنشگران در مواجهه با چالش های بهداشتی آینده کمک کند.
ارائه الگوی حکمروایی مطلوب گردشگری پایدار در استان خوزستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال ۱۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۴
91 - 118
حوزههای تخصصی:
حکمروایی مطلوب گردشگری پایدار، نقش بسیار مهمی در دستیابی به توسعه پایدار در مناطق گردشگری دارد. این رویکرد می تواند به کاهش اثرات منفی گردشگری بر محیط زیست و جوامع محلی کمک کند و در عین حال، فرصت های اقتصادی و اجتماعی جدیدی را ایجاد نماید. در همین راستا هدف اصلی پژوهش حاضر، ارائه الگوی حکمروایی مطلوب گردشگری پایدار در استان خوزستان است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل حدود ۴۷۱۰۵۰۹ نفر از شهروندان استان خوزستان بوده که از میان آن ها، با استفاده از فرمول کوکران 386 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شد و مورد مطالعه قرارگرفت. ابزار مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسش نامه محقق ساخته ای است که روایی آن به صورت محتوایی (صوری) و سازه ای و پایایی آن با استفاده از پایایی ترکیبی مورد تأیید قرارگرفت. تحلیل داده ها از طریق تحلیل همبستگی و الگویابی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزارهای «SPSS» و «Smart PLS» انجام شده است. نتایج مدل سازی معادلات ساختاری نشان داد با توجه به مدل مفهومی آزمون، رابطه قوی و معنی داری بین شاخص های پژوهش با حکمروایی مطلوب گردشگری پایدار مشاهده شده است (05/0>p) و شاخص های برازش مدل نیز نشان از برازندگی و تناسب داده ها با مدل مفهومی و در نتیجه تأیید مدل است. در نهایت، مقایسه ضرایب همبستگی نشان می دهد که شاخص نهادی (پاسخگویی، شفافیت، قانونمندی، مشارکت، کارایی و اثربخشی، انعطاف پذیری و ... ) قوی ترین رابطه را با شاخص زیست محیطی(065/1 = (r و بعد از آن با شاخص تکنولوژی و فناوری (055/1 = (r دارد. همچنین نتایج حاصل از آزمون تی تک نمونه ای نشان داد که بیشترین تأثیر بر حکمروایی مطلوب گردشگری پایدار شهری به ترتیب مربوط به شاخص نهادی است که رتبه اول را به خود اختصاص داده است.
عوامل موثر بر مزیت های کارآفرینی گردشگری سلامت با تاکید بر مولفه های قیمت و رقابت (مورد مطالعه: غرب استان مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی و توسعه گردشگری دوره ۱۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۱
143 - 165
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: استان مازندران به دلیل داشتن آب وهوای مطلوب و جاذبه های طبیعی گردشگری از پتانسیل بالایی برای توسعه کارآفرینی گردشگری سلامت برخوردار است. با این حال، کارآفرینی گردشگری سلامت در این استان با چالش های متعددی مواجه است که می تواند بر مزیت قیمتی-رقابتی کارآفرینان فعال در این حوزه تأثیرگذار باشد؛ لذا هدف پژوهش حاضر عوامل مؤثر بر مزیت های کارآفرینی گردشگری سلامت با تأکید بر مؤلفه های قیمت و رقابت در غرب استان مازندران است.
روش شناسی: جامعه هدف تحقیق حاضر، شامل مدیران مراکز گردشگری سلامت غرب استان مازندران (مرکز گردشگری سلامت بام دریای نوشهر، بیمارستان خصوصی شهسوار، دهکده سلامت زانوس) بودند. در این تحقیق نمونه گیری به صورت غیر احتمالی به شیوه هدفمند از میان جامعه هدف انجام شد. جهت گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. از آنجا که این تحقیق به عوامل مؤثر بر مزیت های کارآفرینی گردشگری سلامت با تأکید بر مؤلفه های قیمت و رقابت در غرب استان مازندران از طریق تجارب مدیران این مراکز است؛ لذا از استراتژی پدیدارشناسی با استفاده از روش کلایزی بهره گرفته شده است.
یافته ها: یافته های تحقیق حاکی از آن است که مزیت قیمتی کارآفرینی گردشگری سلامت در غرب استان مازندران دارای دو مؤلفه کاهش هزینه کارآفرینان گردشگری سلامت و مؤلفه کاهش هزینه های سفر گردشگران سلامت است و مزیت رقابتی کارآفرینی گردشگری سلامت در غرب استان مازندران دارای دو مؤلفه بازاریابی هوشمندانه و مؤلفه منحصربه فرد بودن محصولات و خدمات گردشگری سلامت است.
نتیجه گیری و پیشنهادها: به کارآفرینان گردشگری سلامت غرب استان مازندران پیشنهاد می شود تا با استفاده از روش های تأمین مالی خلاقانه مانند جذب سرمایه گذاران، اخذ وام های ارزان قیمت، اجرای طرح های مشارکتی و... برای تأمین منابع مالی مورد نیاز خود اقدام کنند و با ایجاد همکاری های راهبردی همچون ایجاد شبکه های همکاری با سایر بخش های گردشگری و درمانی برای به اشتراک گذاری منابع و کاهش هزینه ها و انعقاد قراردادهای بلندمدت با تأمین کنندگان و ارائه دهندگان خدمات برای تضمین قیمت های مناسب تر یک مدیریت مالی مناسب داشته باشند. همچنین با بهبود فرآیندهای عملیاتی و مدیریتی مانند پیاده سازی سیستم های یکپارچه مدیریت اطلاعات و فرآیندها برای بهبود کارایی، آموزش و توانمندسازی نیروی انسانی برای افزایش بهره وری و ایجاد ساختار سازمانی متناسب با اهداف و نیازهای کسب وکار، این صنعت مهم کشور را ارتقا بخشند.
نوآوری و اصالت: این تحقیق در حوزه کارآفرینی گردشگری سلامت غرب استان مازندران از جهت بررسی مؤلفه های قیمت و رقابت توسط سایر محققین مورد بررسی قرار نگرفته است و به توسعه دانش موجود در حوزه مزیت رقابتی کارآفرینی گردشگری سلامت در غرب استان مازندران کمک می کند.
فراتحلیل موانع توسعه گردشگری پزشکی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال ۱۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۴۲)
54 - 71
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف فراتحلیل موانع توسعه گردشگری پزشکی در ایران انجام شده است. پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و از نظر نوع توصیفی تحلیلی است. با توجه به هدف پژوهش، از روش فراتحلیل استفاده شده است. بدین منظور، 21 مقاله از پایگاه های آی اس سی، اسکوپوس، وب آو ساینس و گوگل اسکالر استخراج و درنهایت 17 مقاله منتخب برای تحلیل وارد نرم افزار CMA شد. در این میان، 12 عامل در مطالعات متعدد شناسایی شد و اندازه اثر هریک در ارتباط با توسعه نیافتگی گردشگری پزشکی در ایران به دست آمد. این عوامل عبارت اند اند از ضعف های نظام اداری، تحریم ها و چالش های بین المللی، تعدد مراکز تصمیم گیر، ضعف همکاری بخش خصوصی و دولتی، ضعف نظام آماری و اطلاعات، ضعف قوانین و نظارت و پایش، ضعف فرایند ارائه خدمت در زنجیره خدمات گردشگری پزشکی، فعالیت غیررسمی و زیرزمینی در زنجیره ارائه خدمات گردشگری پزشکی، ضعف رقابت پذیری خدمات گردشگری پزشکی ایران در بازارهای بین المللی، موانع سرمایه گذاری، موانع بازاریابی و تبلیغات، و موانع فرهنگی. مطالعات منتخب به روش پیمایشی و با ابزار پرسش نامه در جوامع آماری متفاوت انجام گرفت. در گام نخست ارزیابی، همگنی و ناهمگنی و سوگیری انتشار بررسی شد، که یافته ها نشان از عدم سوگیری انتشار و ناهمگنی مطالعات داشت. در مرحله بعد، ضریب اندازه اثر مستقل و ترکیبی متغیرهای هدف در نرم افزار CMA نشان داد که سطح معناداری برای سه متغیر «ضعف نظام آماری و اطلاعات» (654/0)، «فعالیت غیررسمی و زیرزمینی در زنجیره ارائه خدمات گردشگری پزشکی» (478/0) و «ضعف رقابت پذیری خدمات گردشگری پزشکی ایران در بازارهای بین المللی» (103/0) بیشتر از سطح معناداری استاندارد (05/0) است، که به معنای غیرقابل قبول بودن اندازه اثر این متغیرها است. به بیان دیگر، سه متغیر یادشده تأثیر معناداری در توسعه نیافتگی گردشگری پزشکی در ایران ندارند. از سوی دیگر، سطح معناداری سایر متغیرها از سطح معنادار استاندارد کمتر است؛ بنابراین، اندازه اثر آن ها معنادار است و تأثیر آن ها در توسعه نیافتگی گردشگری پزشکی در ایران تأیید می شود. شدت تأثیر سه متغیر «ضعف فرایند ارائه خدمت در زنجیره خدمات گردشگری پزشکی»، «موانع سرمایه گذاری» و «موانع بازاریابی و تبلیغات» زیاد و بیش از بقیه متغیرها است. در جهت نیل به توسعه گردشگری پزشکی در ایران،
تبیین سناریوهای بازآفرینی بافت تاریخی شهر تبریز از منظر عوامل تحقق پذیری نوآوری اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهمیت نوآوری اجتماعی به عنوان یک رویکرد جدید در عرصه ی پژوهش های نظری و عملی برای رویارویی موفقیت آمیز با چالش های مختلف، آن را به خط مقدم توسعه شهری آورده است. نوآوری اجتماعی با یافتن بهترین راه ها برای حل چالش های موجود می تواند گام مؤثری در رابطه با حل مشکلات بافت های مسئله دار شهری بردارد. در همین راستا مهم ترین هدف پژوهش حاضر ارائه ی سناریوهای بازآفرینی بافت تاریخی شهر تبریز از منظر عوامل تحقق پذیری نوآوری اجتماعی می باشد. این پژوهش از نظر هدف در حیطه پژوهش های کاربردی- توسعه ای و از نظر روش تحقیق از نوع توصیفی- تحلیلی می باشد. همچنین از مطالعات کتابخانه ای– اسنادی به منظور تدوین ادبیات پژوهش و از مطالعات میدانی به منظور بررسی و ارزیابی محدوده پژوهش بهره گرفته شده است. نتایج پژوهش به این صورت است که چهار عامل «کیفیت حکمروایی شهری»، «کیفیت اقتصاد محلی»، «کیفیت پژوهش های شهری»، و «کیفیت روابط اجتماعی و قدرت» مهم ترین عوامل تحقق پذیری نوآوری اجتماعی در بازآفرینی شهری می باشند. همچنین بر اساس نتایج به دست آمده از نرم افزار میک مک دو سناریوی «خوشبینانه و مطلوب» و «بدبینانه و بحرانی» در افق ده ساله برای بافت تاریخی شهر تبریز تدوین گردیدند. در سناریوی اول با بهره گیری از رویکرد نوآوری اجتماعی در افق ده ساله بسیاری از مشکلات و چالش های بافت تاریخی شهر تبریز حل شده است. رضایتمندی و کیفیت بالای زندگی از خروجی های مهم این سناریو است. در سناریوی دوم نیز بهره گیری دوباره از رویکردهای قدیمی و ناکارآمد بازآفرینی شهری در افق ده ساله باعث شده است که بسیاری از مشکلات و چالش های بافت تاریخی حل نشده باقی بمانند. نارضایتی و کیفیت پایین زندگی از خروجی های این سناریو می باشند. هر کدام از سناریوهای تدوین شده نشان دهنده ی مسیرهای پیش رو برای برنامه ریزی و مدیریت چالش های مختلف بافت تاریخی شهر تبریز می باشد.
نقش پتانسیل های طبیعی و تاریخی در توسعه گردشگری (مطالعه موردی: شهرستان جم)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
گردشگری به عنوان یک بخش کلیدی در توسعه اقتصادی و اجتماعی، نقش بسزایی در افزایش درآمد، ایجاد اشتغال و جلوگیری از مهاجرت روستایی به شهرها ایفا می کند. با وجود چالش هایی نظیر عدم شناخت کافی از جاذبه ها و کمبود زیرساخت ها، این صنعت می تواند به تنوع اقتصادی و کاهش وابستگی به منابع محدود کمک کند. شهرستان جم، با جاذبه های طبیعی و تاریخی فراوان، پتانسیل قابل توجهی برای توسعه گردشگری دارد. این تحقیق به بررسی نظریه های مرتبط با توسعه پایدار و جاذبه های گردشگری پرداخته و بر اهمیت شناخت جاذبه ها و مشارکت جامعه محلی تأکید می کند. با استفاده از روش های توصیفی و تحلیلی، اطلاعات گردشگری شهرستان جم از منابع مختلف جمع آوری و نقشه های جغرافیایی با نرم افزارهای ArcGIS و Google Earth ترسیم شده است. یافته ها نشان می دهند که ویژگی های زمین شناسی و تاریخی این شهرستان، از جمله غار آدم و جنگل گلوبردکان، قلعه پدری، قنات های تاریخی، آسیاب های آبی، سدها، و غارهای طبیعی فرصت های بی نظیری برای جذب گردشگران فراهم می آورند. برای بهره برداری بهینه از این جاذبه ها، لازم است زیرساخت های گردشگری بهبود یابند، خدمات بهداشتی و تسهیلات افزایش یابند و برنامه ریزی های علمی انجام شود. با شناخت و توسعه جاذبه های طبیعی و تاریخی، شهرستان جم می تواند به یکی از مقاصد گردشگری مهم تبدیل شود و به توسعه پایدار و اقتصادی منطقه کمک کند.
بررسی تأثیر مؤلفه زمان بر حس تعلق ساکنین از دو منظر قدمت محیط و طول مدت سکونت؛ مورد پژوهی محلات شهر زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حس تعلق نسبت به یک محیط پیوندی عاطفی و احساسی است که میان افراد و محیط بیرونی صورت می گیرد. مطالعات بسیاری نشان داده اند که وجود این پیوند و عمیق تر شدن آن میان شخص و محیط، نقش بسزایی در ارتقای محیط کالبدی و بروز رفتارهای اجتماعی مثبت دارد. لذا شناخت حس تعلق و عوامل موثر بر آن و راه های ارتقای آن یکی از موضوعاتی است که می تواند به ارتقای شرایط زیستی و محیط کالبدی منجر شود. از میان عوامل متعددی که بر حس تعلق افراد موثر است، عامل زمان به عنوان یکی از این عوامل موثر از دو منظر می تواند موثر باشد؛ طول مدت سکونت و قدمت محیط. در این مطالعه ضمن تحقیق بر نحوه اثر هر کدام از این عوامل بر حس تعلق ساکنین، مقایسه ای میان این دو عامل و شدت اثر هر یک بر حس تعلق انجام شده است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی- تحلیلی است. به منظور جمع آوری داده و اطلاعات مورد نیاز از روش کتابخانه ای و میدانی و ابزار پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش را شهروندان ساکن در محلات شش گانه مورد مطالعه در شهر زنجان تشکیل می دهند، حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 300 نفر برآورد شد. در راستای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار spss استفاده شد. نتایج نشان داد که حس تعلق در محلات مورد مطالعه، متوسط به پایین است. همچنین نتایج نشان داد که طول مدت اقامت و قدمت محیط بر حس تعلق مکانی و مولفه های آن تاثیر مثبت و معناداری دارد. از بین متغیرهای مورد نظر میزان تاثیر متغیر قدمت محیط بر حس تعلق مکانی بیشتر از طول مدت اقامت می باشد به گونه ای که قدمت محیط 1/27 درصد از واریانس متغیر حس تعلق مکانی را پیش بینی می کند.
نقش سیاست گذاری شهری در انتخاب مناطق برترگردشگری (مطالعه موردی: شهرستان ماهشهر)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
توسعه پایدار یکی از اهداف مهم صنعت توریستی در هر کشوری است و این صنعت تحت تاثیر علم اقتصاد، سیاست و جغرافیا بوده و بر توسعه آن نیز در هر منطقه اثر گذار می باشد. توسعه پایدار در مناطق گردشگری، با سیاست حفظ منابع و محیط زیست در هر منطقه ای، فرآیند توسعه ملی را تسریع می نماید. هدف از انجام این تحقیق، بررسی نقش سیاست گذاری شهری در انتخاب مناطق برترگردشگری و ارزیابی معیارها و توانمندی مکان های توریستی شهر ماهشهر می باشد. در انجام این تحقیق از مدل تحلیل سلسله مراتبی و پرسشنامه بر اساس طیف لیکرت استفاده شد. ابتدا اطلاعات بصورت پرسشنامه ها توزیع و داده های آن آنالیز گردید و پس از به دست آمدن سازگاری معیارها، وزن هر کدام از معیارها و گزینه ها به دست آمد و سپس تجزیه و تحلیل شد. یافته این تحقیق نشان داد بین معیارهای جاذبه، ارزش، مسافت و تقاضای منتخب برای گردشگری منطقه مورد مطالعه، معیار تقاضا با وزن (54/0) بیشترین اوزان و معیار جاذبه با وزن (06/0) کمترین اوزان گردشگری را به خود اختصاص داده است. همچنین رتبه بندی نهایی مناطق منتخب گردشگری ماهشهر نشان داد که بندر امام خمینی و دریاچه پارک ارم بترتیب با امتیاز 354/0 و 29/0 با اولویت اول و دوم و شهر تاریخی اسک با اولویت هفتم در رتبه پایین تری قرار گرفته است. بنابراین تصمیم گیری درست معیارهای گردشگری بر روی فعالیت های اقتصادی و... اثر گذار می باشد و معیار تقاضا بر توسعه گردشگری منطقه اثر گذارتر است.
واکاوی تاثیرات تغییر کاربری اراضی بر پوشش گیاهی و دمای سطحی شهر و واکنش مدیران شهری به این روند (نمونه موردی: شهر مشهد)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: شهرنشینی تحولات گسترده ای را زمینه سازی نموده و منجر به تغییرات قابل توجهی در کاربری و پوشش زمین شده است. کاهش اراضی زراعی حومه ها و حذف پوشش گیاهی به همراه افزایش دمای سطحی خاک، تنها بخشی از پیامدهای منفی توسعه شهری و ازدیاد مناطقی که به زیر ساخت و ساز شهری می روند، قلمداد می گردد. به همین منظور، این تحقیق با هدف بکارگیری سنجش از دور در بررسی پیامدهای تغییر کاربری اراضی در شهر مشهد انجام شده و به تعیین و مقایسه آثار منفی آن روی کاهش پوشش گیاهی و افزایش درجه حرارت انجام شد. بدین منظور، از تصاویر ماهواره لندست، سنجنده TM مربوط به سال 1979 و سنجنده ETM+ مربوط به سال 2009 و سنجنده های OLI و TIRS مربوط به سال2023 میلادی استفاده شده است.روش بررسی: بررسی تغییرات پوشش گیاهی، با شاخص پوشش گیاهی تفاضل نرمال شده (NDVI) انجام شده و کلاس های مختلف سرسبزی (بدون پوشش، ضعیف، متوسط و خوب) تعریف و در سه سال مذکور مورد مقایسه قرارگرفته است. در این مدت، مساحت وضعیت پوشش خوب از 3/8 درصد در 1987 به 2/5 درصد در 2023 رسیده است.یافته ها و نتیجه گیری: مقایسه تغییرات دمای سطحی به کمک باندهای حرارتی نشان داد که تخریب پوشش گیاهی، باغات و مزارع واقع در محدوده شهر مشهد و تغییر کاربری آن در طی 36 سال، منجر به افزایش نسبی دمای محیط شده و میزان حرارت از 7/24 به 8/33 درصد افزایش پیدا نموده است. با این وجود، به دلیل توسعه فضاهای سبز، روند تخریب در طی سال های اخیر کاهش یافته است.
آسیب شناسی مدیریت و سازماندهی سیاسی فضای جهانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
اندیشه های نو در علوم جغرافیایی دوره ۳ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۸
81 - 110
حوزههای تخصصی:
با توجه به نابرابری های سیاسی، ژئوپلیتیکی و اقتصادی موجود در ساختار حال حاضر فضای جهانی و غلبه الگوی قطبی مرکز- پیرامون بر این فضا، امکان تداوم و پایداری فضای جهانی را با موانع بیشماری از بحرانها و بی ثباتی های مستمر مواجه نموده است. پرسش مهمی که در این رابطه قابل طرح می باشد آن است که، برای تغییر بنیادین فضای کنونی جهان از وضعیت نامتوازن و غیرپایدار کنونی به وضعیت پایدار و متوازن، چه اقداماتی ضرورت دارد؟ بر همین اساس، هدف مقاله حاضر آسیب شناسی وضعیت نامطلوب مدیریت و سازماندهی فضای کنونی جهان در وجوه ژئوپلیتیکی، اقتصادی، اجتماعی و دیگر ابعاد فضا در وهله نخست و پیشنهاد و ارائه راهکارهای مناسب و موثر در جهت تغییر اساسی شرایط کنونی و نیل به ساختاری عادلانه، متوازن و پایدار در فضای جهانی است. پژوهش حاضر با رویکردی مساله محور و در قالب توصیفی- تحلیلی تدوین شده است. یافته های این مقاله نشان می دهد چنانچه مجموعه ای از اقدامات ضروری نظیر تغییر بنیادی رویکرد حاکم بر مناسبات بین المللی در زمینه های سیاسی، ژئوپلیتیکی، اقتصادی، اجتماعی، امنیتی... و دیگر اقدامات مشابه در مناسبات بین المللی به مورد اجرا گذارده شود، امکان تغییر وضعیت نامتوازن کنونی در فضای جهانی به وضعیت مطلوب، و متوازن وجود داشته و از این طریق دستیابی به صلح و امنیت جهانی ممکن می شود.
ارزیابی میزان آلایندگی فصلی فلزات سنگین در گرد و غبار اتمسفری شهر یزد با استفاده از شاخص های آلودگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه تابستان ۱۴۰۴ شماره ۷۹
49 - 72
حوزههای تخصصی:
فرونشست گردوغبار به طور گسترده در مناطق خشک و نیمه خشک جهان اتفاق می افتد. این مطالعه به منظور بررسی آلایندگی عناصر سنگین در گردوغبار اتمسفری شهر یزد انجام شده است. گردوغبار به صورت فصلی از پائیز 1397 تا تابستان 1398 و از 30 نقطه با استفاده از تله های رسوبگیر نمونه برداری شد. غلظت ده عنصر سنگین شامل آهن، منگنز، نیکل، کروم، کبالت، آرسنیک، سرب، کادمیوم، روی و مس تعیین و شاخص های ارزیابی آلودگی فلزات سنگین شامل شاخص های بار آلودگی (PLI)، درجه آلودگی (Cd)، شاخص آلودگی (PI) و فاکتور غنی شدگی (EF)، برای ارزیابی سطح و میزان آلودگی گرد و غبار در منطقه محاسبه شدند. به جز عنصر کبالت با میزان فاکتور غنی شدگی کمتر از 1 (0.88) که گویای خاستگاه طبیعی این عنصر در منابع طبیعی می باشد، سایر فلزات سنگین شامل: آهن، منگنز، نیکل و کروم با فاکتور غنی شدگی بین 1 تا 10 از منابع مختلط طبیعی و انسان زاد و عنصر آرسنیک با فاکتور غنی شدگی بیش از 10 دارای خاستگاه غیر طبیعی و انسان زاد تشخیص داده شد که سهم هر کدام از این منابع بسته به زمان و مکان نمونه برداری گردوغبار متفاوت می باشد. براساس شاخص های ارزیابی آلودگی، آلودگی فلزات سنگین در منطقه در حد متوسط بوده و شاخص های آلودگی عناصر آرسنیک، کادمیوم، روی و سرب بیش تر از سایر عناصر به دست آمد.
تبیین مبانی ژئوکالچری عرفان از دیدگاه فلاسفه مشایی و نوصدرایی و دلالت های تربیتی آن در جهان اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه مبانی فلسفی عرفان از دیدگاه فلاسفه مشایی و نوصدرایی و تبیین دلالت های تربیتی انجام شد. در پایان نتیجه گیری و پیشنهاداتی ارائه شد. نوع پژوهش کیفی است که از روش توصیفی، تحلیلی، مقایسه ای، جرج بردی استفاده شد. حوزه پژوهش شامل کلیه اثار مکتوب دست اول ابن سینا، علامه طباطبایی، ملاصدرا، سایر فیلسوفان مشایی، نوصدرایی و فیلسوفان غربی در حوزه موضوعی مبانی فلسفی عرفان با تمرکز بر دلالت های تربیتی آن بود. بازتاب مراحل سلوک و اندیشه های تربیتی در اهداف آموزش متجلی می شود، اهداف دلالت های تربیتی عرفان به اهداف واسطه ای و غایی تقسیم می شود، اهداف واسطه ای عبارت است از معرفت ادراک حسی و ادراک عقلی، پرورش عقل، عبودیت و هدف غایی که در مسیر زندگی، چیزی جزادراک حسی(ظاهر و باطن) و ادراک عقلی(همه باطنی) مشاء، استمرار حصولی و احساس خدا نیست که از آن به فناء فی الله تعبیر می شود و هم چنین اصول، اهداف و مبانی. در هر حال تعلیم و تربیت فقط به تنهایی از مدرسه برنمی آید. نزدیک ترین یار مدرسه خانه و خانواده است. اصلاً اگر خانواده ای خوب کار نکند، برای مدرسه خیلی سخت است که بخواهد کوتاهی او را جبران نماید، ولو مأموریتش را به طور کامل انجام دهد.
تحلیل اثرات عوامل اقتصادی بر تخلفات ساختمانی (مطالعه موردی: شهر خرم آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه پایدار شهری سال ۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱۸
45 - 63
حوزههای تخصصی:
رشد فزاینده شهرنشینی و افزایش تقاضای مسکن، باعث شد تا تخلفات ساختمانی به صورت قابل توجهی افزایش یافته و تبدیل به یک چالش جدی در نظام شهرسازی شود. شهر خرم آباد در سال های اخیر با روند افزایشی تخلفات ساختمانی مواجه بوده است. در سال 1401 حدود 2450 میلیارد ریال جرائم ساختمانی در شهر خرم آباد برای ساخت وسازکنندگان در نظر گرفته شده است. هدف از این پژوهش، بررسی چگونگی تأثیرگذاری شاخص های اقتصادی بر میزان تخلفات ساختمانی در شهر خرم آباد طی سال های 1393 تا 1401 بود. پژوهش حاضر در زمره پژوهش های کمی مبتنی بر تحلیل های همبستگی و رگرسیونی است و داده ها و اطلاعات موردنیاز به روش اسنادی از منابع و مراجعی چون سالنامه های آماری استان لرستان و همچنین آمار درج شده در پایگاه داده های شهرداری خرم آباد گردآوری گردید. برای تجزیه وتحلیل اطلاعات از روش همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده شد. نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که شاخص مبلغ تخلفات ساختمانی در کمیسیون های بدوی و تجدیدنظر، با تمام شاخص های اقتصادی به جز شاخص تعداد پروانه های ساختمانی رابطه معنادار دارد. شاخص قیمت مسکن، شاخص قیمت اجاره و شاخص قیمت نگهداری و تعمیر واحدهای مسکونی در سطح معنی داری 99 درصد و با ضریب بالای 90/0 با مبلغ تخلفات ساختمانی بیشترین همبستگی را داشتند. طبق نتایج پژوهش، شاخص مبلغ تسهیلات پرداختی بانک ها به بخش ساختمان و مسکن نیز در سطح معنی داری 99 درصد با مبلغ تخلفات ساختمانی ارتباط معنادار و همبستگی بسیار بالا دارد. بر اساس نتایج تحلیل رگرسیون از بین 12 شاخص مستقل اقتصادی، پنج شاخص شامل متوسط اجاره بهای ماهانه در قراردادهای منعقد شده بین موجر و مستأجر به ازای یک مترمربع زیربنای واحد مسکونی، مبلغ تسهیلات پرداختی بانک ها به بخش مسکن و ساختمان، شاخص قیمت مسکن، شاخص قیمت نگهداری و تعمیر واحدهای مسکونی و ارزش افزوده بخش ساختمان بیشترین تأثیرگذاری را بر تخلفات ساختمانی در شهر خرم آباد داشتند.
چارچوب نظریه ها و مدل های ارتقا و سنجش حس بهزیستی گردشگر: مرور نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی و توسعه گردشگری دوره ۱۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۱
195 - 241
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: در چند دهه اخیر مطالعات گردشگری بر بهزیستی متمرکز شده و بررسی بهزیستی گردشگران را به منظور توسعه گردشگری و ایجاد لذت و معنا اولویت قرار داده است. بنابراین، به منظور شناخت بیشتر بهزیستی در گردشگری و ارتقاء بهزیستی گردشگر، هدف پژوهش حاضر شناسایی نظریه ها و مدل های سنجش و ارتقاء حس بهزیستی در بستر گردشگری و همچنین شناسایی ابعاد و مؤلفه های آن ها است.
روش شناسی: این پژوهش از انواع پژوهش های توصیفی- تحلیلی و یک مطالعه کیفی و کاربردی است. بر مبنای هدف پژوهش، با بهره گیری از مدل پریسما، 83 مقاله منتشرشده در حوزه گردشگری و بهزیستی در پایگاه های داده اسکوپوس برای مرور نظام مند انتخاب شد. به منظور بررسی تئوری های بهزیستی دخیل در گردشگری، از تکنیک تحلیل محتوای کیفی استفاده گردید. سپس داده ها با استفاده از نرم افزارMAXQDA تحلیل شدند.
یافته ها: مهم ترین نظریه ها و مدل ها شامل نظریه های انسان گرایانه، بهزیستی روان شناختی، نظریه خودتعیین گری، بهزیستی اجتماعی، مدل شکوفایی، شادی اصیل، مدل پرما، درامما، درآما، مدل یکپارچه گردشگری بهزیستی، تجربه تحول آفرین، نظریه خودابرازگری، تناسب خود، گسترش و ساخت، سطح تفسیر و نظریه سرریز است.
نتیجه گیری و پیشنهادات: یافته های این پژوهش منجر به شناسایی مهم ترین مدل ها و نظریه های سنجش بهزیستی گردشگر گردید که از این میان، مدل پرم، خودتعیین گری، تناسب خود و نظریه خودابرازگری بیشتر توسط محققان استفاده شده و مدل درآما جدیدترین مدلی است که در سال 2022 مطرح شده و به دلیل جامعیت آن، یکی از مهم ترین موضوعات و مدل های ارتقاء بهزیستی در گردشگری خواهد بود که نیازمند بررسی بیشتر است.
نوآوری و اصالت: توجه به موضوع بهزیستی در بستر گردشگری و شناسایی تئوری ها و مدل های سنجش بهزیستی گردشگر، به عنوان نوآوری و اصالت پژوهش حاضر قلمداد می شود؛ چراکه به نظر می رسد این موضوع، برای اولین مرتبه در منابع داخلی مورد توجه قرار گرفته است. همچنین براساس بررسی های صورت گرفته، منابع خارجی نیز به طور مستقیم به این موضوع نپرداخته اند. یافته های حاصل از این پژوهش می تواند برای سامان دهی اثربخش سنجش و ارتقاء حس بهزیستی گردشگر برای تحقیقات آینده حائز اهمیت باشد.