فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۲٬۴۶۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر در سال 1402 در استان گیلان، شهرک گلخانه ای کیشستان شهرستان صومعه سرا انجام گرفت. روش پژوهش: این پژوهش علی و پس از وقوع و از لحاظ هدف ک اربردی است. روایی پرسشنامه محقق ساخته با ارائه به 15 کارشناس و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ مقدار 9/0 به دست آمد. جامعه آماری 103 گلخانه دار بوده که به دو گروه دارای سامانه آبیاری تحت فشار و فاقد آن تقسیم شدند. با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه 82 گلخانه دار برآورد شد. یافته ها: نتایج توصیفی نشان داد سابقه گلخانه داران در گروه دوم، بیشتر از گروه اول بود. گروه دوم نسبت به گروه اول از نظر سطح تحصیلات، مهارت فنی، سطح زیرکشت، عملکرد در واحد سطح و درآمد سالانه، پایین تر بودند و برای فعالیت خود از نیروی کار بیشتری استفاده می کنند. گروه اول دسترسی بیشتری به افراد ماهر دارند و نیز اکثر آنان می توانند به خدمات پس از نصب و لوازم یدکی دسترسی یابند. گروه دوم، از خدمات بیمه ای رضایت ندارند و برنامه های آموزشی و ترویجی رضایت آنان را به خوبی جلب نکرده و به مراکز پژوهشی و خدماتی دسترسی ندارند و از خدمات آن ناراضی هستند. آنها رغبت مناسبی برای بازدیدهای علمی، ملاقات با مروجین، بهره گیری از رایانه و اینترنت و نشریات ترویجی ندارند و رضایتشان را جلب نمی کند. یافته های آمار استنباطی نیز این تفاوت ها را در بین دو گروه به صورت معنی دار نشان داد. آزمون رگرسیون لجستیک نشان داد که مقادیر ضریب تعیین در گام اول برابر 57/0، در گام دوم 71/0، در گام سوم 82/0، در گام چهارم 89/0 و در گام پنجم 93/0می باشند، بنابراین 93 درصد از تغییرات متغیر وابسته به وسیله متغیرهای مستقل ناشی می شود. نتیجه گیری: با ایجاد نهادهای اعتباری مناسبی برای اعطای وام با نرخ سود کمتر و همچنین داشتن تنفس برای بازپرداخت و باز پرداخت طولانی تر، گلخانه داران کم درآمد می توانند تجهیزات ضروری سامانه آبیاری تحت فشار را خریداری و اجرا کنند.
تحلیل اثرات تنوع معیشتی بر روی تاب آوری خانوارهای روستایی در مواجه با تغییرات آب و هوایی مطالعه موردی: روستاهای پیرا شهری شهر دهدشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف تحقیق حاضر بررسی وضعیت تنوع معیشتی و اثرات آن برافزایش تاب آوری روستاهای موردمطالعه است. روش پژوهش: نوع تحقیق کاربردی و ازنظر ماهیت توصیفی، تحلیلی می باشد. روش گردآوری داده ها به صورت کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه و صورت گرفته و برای تجزیه وتحلیل داده ها از آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون، T تک نمونه ای و تحلیل مسیر) استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق خانوارهای روستاهای پیرا شهر شهر دهدشت می باشد. برای تعیین حجم نمونه روستاها به صورت تصادفی از فرمول کوکران 21 روستا تعیین گردیده است، روستاهای انتخاب شده دارای 3538 خانوار می باشد. برای محاسبه حجم نمونه در بین خانوارها با استفاده از فرمول کوکران تعداد 358 نمونه انتخاب و نمونه گیری به صورت تصادفی انجام شده است. یافته ها: نتایج تحقیق نشان می دهد، بین تنوع معیشتی و تاب آوری خانوارهای روستایی رابطه مستقیم و معنادار وجود دارد، بر اساس ضریب همبستگی به دست آمده (799/0) و سطح معناداری آزمون (000/0) می توان گفت با افزایش تنوع معیشتی، تاب آوری خانوارهای روستایی در برابر خشکسالی افزایش پیدا می کند. همچنین نتایج حاصل از تحلیل مسیر نشان می دهد، ریسک پذیری با اثرات کلی 200/0 کمترین تأثیر و دارایی و پس انداز با اثرات کلی 479/0 بیشترین تأثیر را بر تاب آوری خانوارهای روستایی در منطقه مطالعه داشته است. نتیجه گیری: افزایش تنوع معیشتی منجر به افزایش توانایی خانوارها در امر مقابله با تحولات ناشی از تغییرات آب و هوایی می شود.از این رو، اقداماتی که به تقویت تنوع معیشتی و در نتیجه تاب آوری خانوارهای روستایی منجر می شوند، باید از اولویت های برنامه های توسعه روستایی باشند. فعالیت هایی چون ترویج فنون کشاورزی متنوع، افزایش دسترسی به امکانات بیمه، تقویت سرمایه اجتماعی، ارتقاء فن آوری های کشاورزی و ترویج استفاده بهینه از منابع طبیعی، می توانند از جمله اقدامات مؤثر برای افزایش تنوع معیشتی و بهبود تاب آوری خانوارهای روستایی باشند.
الگوی پذیرش هاب دیجیتال روستایی بر پایه ی رویکرد نظریه ی داده بنیاد (مورد مطالعه: استان کردستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: در راستای بهره مندی مناطق روستایی از قابلیت های دیجیتال در سال های اخیر هاب های دیجیتال روستایی به عنوان بسترهایی معرفی شده اند که می توانند امکان توسعه پایدار روستاها در بلندمدت را فراهم آورند. به دلیل عدم شناخت این مراکز در ایران هنوز بهره برداری مناسبی از آن ها صورت نگرفته است. بر این اساس هدف پژوهش حاضر شناسایی عوامل و شرایط دخیل در پذیرش هاب های دیجیتال در نواحی روستایی است. روش پژوهش: در این پژوهش با بهره گیری از روش کیفی و بطور خاص استراتژی پژوهشی نظریه داده بنیاد در صدد ارائه ی الگویی از شرایط و عوامل موثر بر پذیرش هاب های دیجیتال روستایی با تمرکز بر روستاهای استان کردستان هستیم داده های پژوهش از طریق مصاحبه با خبرگان دانشگاهی، مقامات دولتی و فعالین سازمان های مردم نهاد گردآوری و با کمک نرم افزار مکس کیو دی ای مورد تحلیل قرار گرفته اند. یافته ها: نتایج پژوهش به اتکا ابعاد پنج گانه نظریه داده بنیاد، ارائه شده است. بر این اساس "کاستی های اقتصادی و فرهنگی-اجتماعی"، "زیرساخت ها، ویژگی ساختاری روستا، ترکیب جمعیت شناختی"، "عدم یکپارچگی در سیاست گذاری، تدبیر ناکارآمد امور روستایی، اقتصاد مبتنی بر سوداگری"، "شناسایی ظرفیت ها، کارکردهای مراکز هاب دیجیتال، پیش آموزش" و "توسعه فرهنگی - اجتماعی، توسعه اقتصادی، و تقویت خرد سیاسی" به ترتیب شرایط علی، زمینه ای، مداخله گر، راهبردها و پیامدها را در برمی گیرند. نتیجه گیری: در مجموع عوامل اقتصادی، فرهنگی-اجتماعی، سیاسی و محیطی تعیین کننده علل، راهبردها، پیامدها و شرایط زمینه ای و مداخله گر پذیرش هاب های دیجیتال روستایی بوده اند. شناسایی شرایط اثرگذار بر پذیرش این بسترهای دیجیتال امکان طراحی و پیاده سازی سیاست های اثربخش در مسیر بهره گیری از هاب های دیجیتال روستایی را تسهیل خواهد کرد.
عوامل پیش برنده و بازدارنده مدیریت نوین روستایی؛ مورد مطالعه بخش مرکزی شهرستان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف شناسایی عوامل پیش برنده و بازدارنده مدیریت نوین روستایی (روستاهای بخش مرکزی شهرستان اردبیل) انجام شده است و از تحقیقات کاربردی محسوب می گردد و روش مطالعاتی آن توصیفی – تحلیلی می باشد. با استفاده از تکنیک مطالعات کتابخانه ای و پرسش نامه زمینه دست یابی به داده های مورد نیاز فراهم گردید. جامعه مورد مطالعه سرپرستان خانوارهای ساکن در روستاهای بخش مرکزی اردبیل و 40 نفر از کارشناسان می باشند. جهت انتخاب جامعه پژوهشی از روش نمونه گیری تصافی ساده استفاده شد. جهت بررسی مدل تحقیق از نرم افزار LISREL جهت بررسی آزمون فرضیات از تحلیل عاملی و معادلات ساختاری استفاده گردید. بر اساس نتایج تحقیق تمامی عوامل پیش برنده و بازدارنده مدیریت روستایی روستاهای بخش مرکزی شامل عوامل مدیریتی، اقتصادی، اجتماعی، و محیطی جزء عوامل مؤثر در عوامل پیش برنده و بازدارنده مدیریت روستایی می باشد. در عناصر پیش برنده مقدار اثر عناصر مدیریتی 83/0، اقتصادی 87/0، اجتماعی 97/0 و محیطی 85/0 و در عناصر بازدارنده مقدار اثر عناصر مدیریتی 83/0، اقتصادی 79/0، اجتماعی 76/0 و محیطی 75/0 برآورد شده است. در شرایطی که عناصر پیش برنده مدیریت روستایی تعیین شده و در جهت بهبود عناصر پیش برنده و کنترل عناصر بازدارنده اقدام گردد، مدیریت روستایی در این مناطق بهبود می یابد.
ارزیابی شاخص های کیفیت زندگی در نواحی روستایی (مورد مطالعه: روستاهای بخش مرکزی شهرستان نوشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه پایدار فضا دوره ۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۸)
142 - 164
حوزههای تخصصی:
امروزه بهبود کیفیت زندگی، یکی از اهداف اصلی برنامه ریزی ها در هر کشور است. برای این منظور در درجه اول باید شناخت دقیق و همه جانبه ای از وضعیت موجود کیفیت زندگی به عمل آید؛ ازاین رو، هدف پژوهش حاضر، بررسی و سنجش شاخص های کیفیت زندگی در نواحی روستایی شهرستان نوشهر است. تحقیق حاضر، از نوع کاربردی و از نظر ماهیت و روش توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری تحقیق خانوارهای روستایی بخش مرکزی شهرستان نوشهر بوده است. تعداد نمونه لازم جهت تکمیل پرسشنامه با استفاده از فرمول کوکران 380 خانوار به دست آمده است؛ که این تعداد در سطح روستاهای مورد مطالعه توزیع گردید. روش گردآوری اطلاعات بصورت کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه) بوده است. تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی (آزمون T) و تحلیل واریانس انجام گرفته است. نتایج نشان می دهد، روستاهای خیرودکنار، توسکاتک، تازه آباد، شریعت آباد در تمامی سنجه های کیفیت زندگی وضعیت بهتری از روستاهای دیگر بخش مرکزی نوشهر دارد. همچنین بعد فاصله روستا از جاده اصلی، فاصله روستا تا شهر بر کیفیت زندگی روستاهای نمونه تاثیر گذار هستند.
طراحی و اعتبار یابی الگوی آموزش ترکیبی بر مبنای برنامه سیپا جوامع محلی تالاب های بین المللی سیستان و بلوچستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۵۹)
149 - 166
حوزههای تخصصی:
برنامه سیپا بخشی از کنوانسیون رامسر، باهدف استفاده خردمندانه از تالاب هاست. این پژوهش باهدف طراحی و اعتبار یابی الگوی آموزش ترکیبی برای جوامع محلی در برنامه سیپای تالاب بین المللی خلیج گواتر و مجموعه تالاب های بین المللی هامون در سیستان و بلوچستان انجام شد. پژوهش حاضر کاربردی و به روش آمیخته از نوع اکتشافی بود. جهت استخراج ریز مؤلفه های کلیدی، از روش کیو استفاده شد. در بخش کیفی، پس از ارزیابی و جمع بندی فضای گفتمان، از میان 110 گزاره، پرسش نامه ای با 4 دسته و 51 عبارت کیو، توسط ده نفر از خبرگان، طراحی شد. در بخش کمی، پرسش نامه محقق ساخته به شیوه نمونه گیری هدفمند، در اختیار 19 تن از متخصصان برنامه سیپا قرار گرفت. پایایی پرسش نامه با آلفای کرونباخ (93/0) به دست آمد. اعتبار یابی الگو، توسط نرم افزار SPSS و AMOS محاسبه گردید. برای آزمون الگو، از تحلیل مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج حاصل از تحلیل عاملی نشان داد الگوی آموزش ترکیبی جوامع محلی شامل 4 مؤلفه اصلی"ارتباطات و تعامل"،" آموزش و اطلاعات"،"مشارکت و همکاری"و" اقدام عملی پایدار" و 36 ریز مؤلفه کلیدی است. طبق نتایج، ریز مؤلفه توانمندسازی جوامع محلی با بیشترین بارعاملی، در اولویت اول جهت حفاظت از تالاب های منطقه قرار گرفت. همچنین رابطه مؤلفه های اصلی با یکدیگر به گونه ای است که ارتباطات و تعاملاتی که بین جوامع محلی وجود دارد سبب رشد مشارکت و همکاری بین آن ها می شود. این مشارکت، گسترش آموزش و اطلاعات را به همراه دارد و بدین طریق زمینه اقدامات لازم جهت حفاظت از تالاب ها فراهم می شود.
ارزیابی و بررسی شرایط اقلیمی سکونتگاه های روستایی در شهرستان مهاباد بر مبنای شاخصه های فرمی بنا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اقلیم و عوامل اقلیمی بخصوص شرایط آب وهوایی نقش بسیار مهمی را در زندگی انسان ایفا کرده و نقش پررنگی در شکل گیری سکونتگاه های بومی و روستایی دارد. هدف این پژوهش فراهم کردن بستری مناسب برای طراحان و ساکنان این منطقه برای ایجاد بهبود وضعیت سکونتگاه های بومی روستایی است تا بتوانند از طریق این بررسی صورت گرفته، به شرایط اقلیمی وضع موجود پی برده و اقدامات جامع و راهکارهای منجر به آسایش اقلیمی را فراهم کنند. این پژوهش ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر روش، توصیفی-تحلیلی است؛ که با استفاده از جمع آوری اطلاعات از طریق روش کتابخانه ای و برداشت های میدانی صورت گرفته است. به علت گستردگی و پهناوری منطقه موردتحقیق و برای اطمینان از صحت پژوهش از هر دهستان حداقل یک روستا و درمجموع 9 روستای منتخب از 5 دهستان موجود در حوزه شهرستان مهاباد بررسی گردیده است که نتایج بررسی ها شامل 70 نمونه بومی بوده که با استفاده از شاخصه های فرمی بنا ارزیابی شدند. روستاهایی که دارای ویژگی هایی از قبیل قدمت تاریخی، وجود جمعیت فعال در روستا، بناهایی باقابلیت ساختار بومی و مصالح بوم آورد هستند، انتخاب گردید. در مرحله آخر نیز بیشترین وجه اشتراک در بین شاخصه های فرمی بنا در سکونتگاه بومی این منطقه را می توان بدین شرح خلاصه کرد: به علت بالا بودن میزان فراوانی در شاخصه های فرمی پلان، بازشوهای داخلی و خارجی و مصالح به کاربرده در دیوار بناها، بیشترین وجه اشتراک و هماهنگی را در بین 5 دهستان موجود در شهرستان مهاباد را دارند.
بررسی تکامل گردشگری روستایی: مرور نظام مند و شناسایی روندهای کنونی و آینده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۶۰)
37 - 50
حوزههای تخصصی:
گردشگری روستایی به عنوان یکی از مردمی ترین اشکال گردشگری، آثار و مزایای فراوانی در حوزه های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی داشته و موجب حفظ جمعیت محلی در روستاها و کمک به توسعه پایدار روستایی می شود. توسعه سریع گردشگری روستایی محرک پژوهش های بسیاری در این حوزه بوده است، در نتیجه هدف پژوهش حاضر بررسی تحول مفهومی گردشگری روستایی و بررسی جریان های پژوهشی آن در این سال ها با استفاده از تکنیک های کتاب سنجی و مصورسازی است. بدین منظور، 2407 مقاله از پایگاه وب آوساینس (Web of science) بازیابی و توسط نرم افزار وی اواس ویوئر (VOS Viewer) مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها سیر صعودی انتشار و استناددهی به مقالات این حوزه را نشان می دهد که رکورد 352 مقاله در سال 2022 و 7934 استناد در 2023 را داشته است. همچنین برترین پژوهشگران، مجلات، کشورها و دانشگاه های این حوزه ازلحاظ تعداد استنادهای صورت گرفته به آن ها مشخص شده و تحلیل هم تألیفی کشورها، همکاری های جهانی صورت گرفته در پژوهش های این حوزه را به تصویر کشیده است. تحلیل هم آیندی واژگان نیز کلماتی از جمله گردشگری روستایی، توسعه پایدار، توسعه روستایی را پرتکرارترین واژگان این حوزه معرفی کرد. این تحلیل همچنین بر اساس سیر زمانی، روند تغییرات این حوزه را آشکار نمود که بر این اساس در ابتدا تمرکز پژوهش ها بر فرهنگ، مشارکت جامعه محلی و کیفیت خدمات بوده است. با اهمیت یافتن مفهوم گردشگری پایدار، موضوعاتی مانند محیط زیست بوم، اکوتوریسم، تاب آوری و سپس نوآوری، هم آفرینی ارزش، تجربه گردشگر، اقتصاد چرخشی موردتوجه قرارگرفته و اخیراً نیز تأثیر تکنولوژی مانند گردشگری هوشمند در تحقیقات این حوزه نفوذ داشته است.
ارزیابی آثار فناوری اطلاعات و ارتباطات در توانمندسازی زنان روستایی: مطالعه موردی بخش کاغذکنان، استان آذربایجان شرقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
237 - 258
حوزههای تخصصی:
استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات در تسهیل و تسریع بیشتر تبادل اطلاعات میان زنان روستا مفید و تأثیرگذار بوده و می تواند توانمندسازی آنان را در ابعاد مختلف به همراه داشته باشد. هدف اصلی تحقیق حاضر ارزیابی نقش فناوری اطلاعات و ارتباطات در توانمندسازی زنان روستایی است. جامعه آماری تحقیق، زنان بالای 18 سال ساکن در نه روستای انتخاب شده با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده (روش قرعه کشی) بخش کاغذکنان استان آذربایجان شرقی است که دارای 2134 زن بالای 18 سال بود. تعداد نمونه لازم برای تکمیل پرسش نامه با استفاده از فرمول کوکران 318 زن روستایی محاسبه شد. جهت گردآوری اطلاعات از روش کتابخانه ای و میدانی (پرسش نامه) استفاده شد. روایی پرسش نامه با استفاده از نقطه نظرهای ده نفر از اساتید دانشگاه تبریز و زنجان مورد بررسی قرار گرفت و اصلاحات لازم بر روی آن اعمال شد. جهت ارزیابی میزان پایایی شاخص های تحقیق از روش آلفای کرونباخ برای 30 نمونه اولیه استفاده شد. مقدار آلفای کرونباخ برابر 75/0 به دست آمد که نشان دهنده مناسب بودن پایایی ابزار تحقیق است. جهت تحلیل مطلوبیت مؤلفه های توانمندسازی زنان از آزمون t تک نمونه ای استفاده شد. براساس نتایج آزمون، به ترتیب مؤلفه سیاسی، اقتصادی و اجتماعی بیشترین مطلوبیت را داشته اند و مؤلفه روان شناختی نیز نامطلوب بوده است. همچنین نتایج معادلات ساختاری نشان داد فناوری اطلاعات و ارتباطات بیشترین تأثیر را در توانمندسازی روان شناختی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی زنان روستایی به ترتیب با مقدار بار عاملی 0/481، 0/354، 0/301 و 0/247 دارند. ارتقای دسترسی زنان به فناوری اطلاعات و ارتباطات همراه با آموزش های مرتبط مهم ترین پیشنهادهای تحقیق حاضر بود.
سنجش پایداری نظام های بهره برداری در روستاهای استان چهارمحال و بختیاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۵۹)
35 - 51
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحث اصلی در توسعه بخش کشاورزی الگوی نظام های بهره برداری می باشد. با رشد روزافزون جمعیت، نیاز به مواد غذایی بیشتر می شود، در این وضعیت برای تأمین غذا و خودکفایی کشاورزی باید به یکی از مسائل بنیادی کشاورزی، یعنی نظام های بهره برداری، توجه خاصی مبذول شود. به همین منظور هدف از این پژوهش، سنجش پایداری نظام های بهره برداری در استان چهارمحال و بختیاری می باشد. جامعه آماری پژوهش موردنظر را بهره برداران خرد دهقانی و تعاونی تولید روستایی استان چهارمحال و بختیاری تشکیل داده اند. با توجه به گستردگی جامعه آماری حجم نمونه تحقیق با استفاده از فرمول کوکران در مجموع، 750 بهره بردار بود. به منظور مقایسه دو نظام بهره برداری حجم نمونه در نظام بهره برداری خرد دهقانی 380 و تعاونی تولید 370 بهره بردار تعیین شد. ابزار اصلی تحقیق پرسشنامه محقق ساخته است، که داده های آن توسط نرم افزار SPSS22 و مدل ویکور مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد، در نظام های بهره برداری تعاونی تولید تعداد 7 تعاونی از پایداری،10 تعاونی نیمه پایدار و 4 تعاونی از ناپایدار برخوردارند. هم چنین در نظام بهره برداری خرد دهقانی در 2 شهر فرخشهر و سامان این نظام پایدار، سودجان، شیخ شبان، بن، دستنا، بلداجی، فرادنبه، حیدری و آلونی نیمه پایدار و نافچ، شمس آباد، آورگان، گندمان، کنرک، امام قیس، دهنو، بهشت آباد، گهرو، تیشنیز و جونقان کاملاً ناپایدار می باشند.
بررسی مؤلفه های بهبود رفاه خانوارهای روستایی عضو و غیر عضو شرکت های تعاونی تولید روستایی در شهرستان میاندوآب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
83 - 108
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش، بررسی مؤلفه های بهبود رفاه خانوارهای روستایی عضو و غیر عضو شرکت های تعاونی تولید روستایی در شهرستان میاندوآب است. برای دستیابی به هدف از روش توصیفی- همبستگی استفاده شد. جامعه آماری را 17493 خانوار روستایی عضو و غیر عضو شرکت های تعاونی تولید روستایی تشکیل دادند و 377 خانوار به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار تحقیق پرسش نامه ای بود که روایی آن بر اساس نظرات گروهی از متخصصان ترویج و آموزش کشاورزی دانشگاه تربیت مدرس تأیید شد و برای تعیین میزان پایایی پرسش نامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. پرسش نامه با توجه به ضرایب به دست آمده از قابلیت اعتماد بالایی برخوردار بود. به منظور شناسایی مؤلفه های بهبود رفاه خانوارهای روستایی و بررسی شاخص خوبی برازش مدل تحقیق از تحلیل عاملی تأییدی و مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد که وضعیت استقرارپذیری مؤلفه های رفاه بین خانوارهای روستایی عضو و غیر عضو تفاوت معنی داری دارد. به طوری که در مؤلفه های ایمنی و امنیت، آزادی فردی، حکمرانی، سرمایه اجتماعی، محیط سرمایه گذاری، شرایط کارآفرینی، دسترسی به بازار و زیرساخت، کیفیت اقتصادی، شرایط زندگی، بهداشت و سلامت و آموزش بین خانوارهای عضو و غیر عضو تفاوت معنی داری وجود داشت و تنها در مؤلفه محیط زیست طبیعی تفاوت معنی داری دیده نشد. بنابراین شرکت های تعاونی تولید روستایی نقش مؤثری در بهبود رفاه خانوارهای روستایی در شهرستان میاندوآب داشتند و میانگین آن 3/56 محاسبه شد که نشان از تأثیر مثبت تعاونی ها در بهبود کلی رفاه خانوارهای روستایی دارد. از همین رو پیشنهاد می شود آموزش های کارآفرینی به منظور افزایش تولیدات کشاورزی، تنوع در اقتصاد روستایی و بسترسازی لازم برای افزایش ثروت ارائه شود.
بررسی مؤلفه های مؤثر بر سیاست گزاری مدیریت پسماند مناطق روستایی بخش کن از دیدگاه کارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به روند رشد سریع جمعیت، بحث افزایش پسماندها به یکی از چالش های اساسی توسعه پایدار روستایی جهت حفظ محیط زیست تبدیل شده است. در همین راستا هدف پژوهش پیش رو بررسی مؤلفه های مؤثر بر سیاست گزاری مدیریت پسماند مناطق روستایی بخش کن در استان تهران می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل کارشناسان و مدیران دهیاری های منطقه و سازمان مدیریت پسماند شهر تهران می باشند. حجم نمونه برای کارشناسان و مدیران با استفاده از روش سرشماری 34 نفر تعیین گردید. روش گردآوری داده ها، به دو روش اسنادی و پیمایشی بوده است. از روش اسنادی برای بررسی سوابق و تبیین مسئله و از روش پیمایشی برای گردآوری داده ها با ابزار مشاهده، مصاحبه و تکمیل پرسشنامه بین کارشناسان و مدیران استفاده شده است. برای تعیین روایی و جهت معتبر سازی محتوای پرسش نامه های تحقیق از نظر متخصصان، اساتید راهنما و کارشناسان استفاده گردید. همچنین پایایی یا قابلیت اعتماد پرسش نامه از طریق آزمون مقایسه دو نسبت سنجش شده است. در این تحقیق برای بررسی مدیریت پسماند از دیدگاه کارشناسی از سه مؤلفه رهبری توأم با نوآوری، بکارگیری صحیح منابع و برنامه-ریزی و ساماندهی استفاده شده و تأثیر آ ن ها بر سیاست گزاری در این حوزه مطالعاتی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج منتج شده در آزمون کای اسکوثر نشان از رابطه معنی دار مولفه های رهبری توأم با نوآوری، بکارگیری صحیح منابع و برنامه ریزی و ساماندهی با سیاست گزاری مدیریت پسماند در این پژوهش است. همچنین با توجه به نتایج از تحلیل رگرسیون چندگانه مجموعاَ 91 درصد از واریانس سیاست گزاری مدیریت پسماند توسط سه بعد یاد شده تعیین شده است.
تبیین اثرات استخراج معادن بر پایداری نواحی روستایی مطالعه موردی: بخش کرانی شهرستان بیجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: یکی از مهمترین فرصتها و مزیتهای اقتصادی که با توجه به شرایط خاص سرزمینی ایران میتوان برای کشاورزان و ساکنین روستاها در کنار شغل اصلی آنها یعنی دامداری و کشاورزی مطرح کرد، فعالیت در بخش معدن میباشند که می تواند زمینه دستیابی به توسعه پایدار را فراهم نموده و تأثیرات بی شماری در ابعاد مختلف به همراه خواهد داشت. در این راستا تحقیق حاضر با هدف بررسی اثرات استخراج معادن بر توسعه پایدار روستایی انجام شده است. روش پژوهش: حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و از نظر روش، تحقیق توصیفی تحلیلی می باشد و جمع آوری اطلاعات بصورت کتابخانه ای و میدانی صورت گرفته است. جامعه آماری این پژوهش 10 سکونتگاه روستایی بخش کرانی است که در اراضی پیرامون خود دارای معادن می باشند که با استفاده از فرمول کوکران 250 خانوار به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ارزیابی پایداری روستاها در سه بعد محیطی، اجتماعی و اقتصادی با 40 شاخص با ابزار پرسش نامه انجام شد. داده های به دست آمده با استفاده از آزمون t و مدل ماباک مورد تحلیل قرار گرفتند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و Excel و ترسیم نقشه ها از نرم افزار Arc GIS بهره برده شده است. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که فعالیت معادن آثار مثبت و معناداری را در بعد اقتصادی و اجتماعی بترتیب با میانگین 34/3 و 83/2 ایجاد نموده ولی در بعد محیطی اثرات منفی و معناداری با میانگین 22/3 به جا گذاشته است. رتبه بندی پایداری روستاها با استفاده از مدل ماباک نیز نشان داد روستاهای آغبلاغ طغامین، اوچگنبد خان و بستاندره بترتیب با امتیاز 940/0، 715/0 و 568/0 در رتبه های اول تا سوم و روستای شهرک با امتیاز 869/0- در رتبه آخر قرار گرفتند. نتیجه گیری: طبق یافته های پژوهش، وضعیت پایداری نواحی روستایی بخش کرانی در اثر فعالیت معادن در بعد اقتصادی، پایدار در بعد اجتماعی، نیمه پایدار و در بعد محیطی ناپایدار می باشد. نتایج رتبه بندی پایداری روستاها نیز نشان داد در کنار عامل فاصله از معادن عوامل دیگری از جمله سطح آگاهی اجتماعی و روحیه مطالبه گری ساکنین روستا، عملکرد و روابط سیاسی- اجتماعی مدیران محلی روستا بویژه شورا و دهیا
بررسی اثرات زیست محیطی گردشگری بر جامعه روستا شهر تاریخی رادکان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
فضای گردشگری سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۲
117 - 134
حوزههای تخصصی:
گردشگری سومین صنعت دنیا شناخته شده است و ارتباط آن با محیط، مشکلات زیست محیطی را در روستاهای توریستی افزایش داده است؛ ازجمله تخریب و آلودگی خاک، تغییر کاربری، افزایش قیمت زمین و... با توجه به پیوند روستا با طبیعت ضرورت حفاظت از محیط زیست مشهود می باشد. مسائل محیط زیست ازجمله مسائل اجتماعی است که درنتیجه شرایط عینی و قابل شناسایی می باشد. در این تحقیق سعی گردیده اثرات مثبت و مخرب محیطی گردشگری در روستا شهر تاریخی رادکان بررسی گردد. این پژوهش ازنظر هدف توصیفی، تحلیلی وکاربردی و از نوع تحقیقات پیمایشی مبتنی بر پرسشنامه است. ابزارهای مورد استفاده جهت گردآوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته در قالب طیف لیکرت می باشد. جامعه آماری بر مبنای فرمول کوکران تعداد 300 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شده است جهت تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار (Spss) و جهت تهیه نقشه از نرم افزار (Gis) استفاده گردید. با توجه به اینکه این شاخص ها از توزیع نرمال برخوردار نمی باشند، از آزمون ویلکاکسون یک نمونه ای استفاده شده است؛ بالاخره با توجه به نتایج به دست آمده به طور خلاصه، می توان گفت، عواملی مانند آلودگی محیط زیست و تغییر کاربری اراضی از نتایج منفی گردشگری در روستاهای رادکان هستند که پاسخ ها به طور معناداری مخالف با عدد 3 بوده و نشان دهنده تأثیرات منفی و مخرب این عوامل است در مقابل، دو عامل دیگر یعنی جمع آوری بهداشتی زباله ها و فضولات و حفاظت از طبیعت و محیط اطراف در سطح روستا، دارای میانه ای بالاتر از 3 هستند که نشان دهنده تأثیرات مثبت و مفید این عوامل در نظر پاسخ دهندگان است. با استفاده از آزمون نا پارامتری فریدمن، رتبه بندی عوامل زیست محیطی نشان می دهد که "مناظر طبیعی"، "هوای پاک" و "جذابیت های کشاورزی و تاریخی" به عنوان مهم ترین عوامل مثبت زیست محیطی گردشگری شناخته می شوند. در نهایت با توجه به تحلیل نتایج، پیشنهادات کاربردی ارائه شده است.
بررسی و تحلیل عوامل مؤثر بر توسعه گردشگری خلاق روستایی (مطالعه موردی؛ دهستان میان آب جنوبی شهرستان شوشتر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: توسعه گردشگری خلاق در روستاها به عنوان یکی از عوامل اساسی توسعه پایدار و افزایش اقتصادی مناطق روستایی موردتوجه قرار گرفته است. پژوهش حاضر به بررسی و تحلیل عوامل مؤثر بر توسعه گردشگری خلاق در دهستان میان آب جنوبی شهرستان شوشتر پرداخته است. روش پژوهش: پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ ماهیت و روش، توصیفی- تحلیلی است. برای این منظور، با مطالعه مبانی نظری، پرسشنامه ای با ابعاد مختلف (زیرساختی، آموزش، مشارکت محلی، نوآوری و ابتکار، فناوری اطلاعات و ارتباطات و فرهنگ و هویت بومی) طراحی شد. سپس، با استفاده از روش تصادفی طبقه ای، در میان ساکنان دهستان توزیع شد. سپس از روش های آمار توصیفی در نرم افزار SPSS و EXCEL برای تجزیه وتحلیل داده ها استفاده شد. همچنین، با استفاده از آزمون تی تک نمونه ای در SPSS و تحلیل عاملی تأییدی در نرم افزار LISREL، وضعیت شاخص های توسعه گردشگری خلاق در دهستان میان آب جنوبی ارزیابی شد. یافته ها: بر اساس نتایج به دست آمده، وضعیت دهستان میان آب جنوبی ازلحاظ شاخص های توسعه گردشگری خلاق روستایی با میانگین 288/2 در سطح پایینی قرار دارد. نتایج تحلیل عاملی تأییدی نشان داد که در بخش زیرساختی، وجود امکانات تفریحی، تأسیسات پذیرایی با بار عاملی 88/0بیشترین ارتباط و تأثیرگذاری را دارد، یعنی دارای ارتباط 88 درصدی می باشد. در مرتبه بعدی در بخش مشارکت محلی، میزان همکاری و مشارکت مردم روستا در مسائل زیست محیطی، با بار عاملی 87/0 قرار دارد. در مرتبه سوم نیز شاخص وجود فرصت ها و برنامه های تداوم آموزشی برای جامعه محلی با بار عاملی 86/0 به عنوان اولویت سوم تأثیرگذاری قرار گرفته است. نتیجه گیری: بنابراین می توان نتیجه گرفت، توجه و توسعه به سه مورد بالا اولویت های موردنیاز برای بهبود و توسعه گردشگری خلاق روستایی در دهستان میان آب جنوبی می باشد، می تواند به تصمیم گیری های مدیران و برنامه ریزان در زمینه توسعه گردشگری خلاق روستایی در دهستان میان آب جنوبی کمک کند.
اثرات راهبردهای انطباقی بر امنیت غذایی خانوارهای روستایی در حوضه آبریز بختگان و طشک: کاربرد رویکرد تطبیق نمرات تمایل (PSM)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
47 - 82
حوزههای تخصصی:
بخش کشاورزی همواره آسیب پذیری بالایی در برابر تغییر اقلیم داشته و این موضوع امنیت غذایی خانوارهای روستایی را تحت تأثیر قرار داده است. در این شرایط، مهمترین اقدام، بکارگیری راهبردهای انطباقی با تغییر اقلیم است. لذا در پژوهش پیش رو، اثر اتخاذ اقدامات تطبیقی بر امنیت غذایی با رویکرد تطبیق نمرات تمایل (PSM) و عوامل مؤثر بر اتخاذ راهبردهای تطبیقی با بهره گیری از مدل پروبیت چندمتغیره در سطح حوضه آبریز بختگان و طشک مورد مطالعه قرار گرفت. در این راستا، نمونه ای متشکل از 300 زارع جهت مصاحبه و جمع آوری داده های مورد نیاز خانوار با روش نمونه گیری چندمرحله ای در حوضه آبریز بختگان و طشک انتخاب شدند. نتایج رویکرد تطبیق نمرات تمایل نشان داد که چنانچه زارعین، راهبردهای تطبیقی تنوع فعالیت های معیشتی، نوین سازی سیستم های آبیاری، احداث استخرهای آبیاری و استفاده از ارقام اصلاح شده با نیاز آبی کم را اتخاذ نمایند، کالری روزانه دریافتی خانوارهای نمونه به ترتیب حدود 219/85، 182، 137/82 و 83/23 کالری افزایش می یابد. بنابراین، مهمترین راه حل جهت تعدیل پیامدهای منفی تغییر اقلیم بر ناامنی غذایی، تنوع بخشی فعالیت های معیشتی است. همچنین نتایج حاصل از مدل پروبیت چندمتغیره نشان داد که سن زارع، تحصیلات زارع، بعد خانوار، درآمد خانوار زارع، دسترسی به اعتبارات، دسترسی به آب آبیاری، مالکیت ماشین آلات کشاورزی، دسترسی به خدمات ترویج کشاورزی، تعداد محصولات کشت شده و کیفیت خاک به عنوان تعیین کننده های معنی دار راهبردهای تطبیقی محسوب می شوند. ازاین رو، پیشنهاد می شود که نتایج پژوهش به ویژه اثرات اتخاذ راهبردهای تطبیقی با تغییر اقلیم بر امنیت غذایی در تدوین برنامه های ملی امنیت غذایی مدنظر قرار گیرد.
Identifying Strategies to Make Villages Smarter with the Aim of Improving the Quality of Life (Case Study: Kalar County, Sulaymaniyah Province, Kurdistan Region)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی روستایی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۵
17 - 32
حوزههای تخصصی:
Purpose- The widespread use of virtual platforms has become a common practice in present management, and rural areas are identified as a sector that can greatly benefit from this technology. Statistic data in the field of communication and information technology exhibit a significant increase in internet access in rural areas, a trend that is on the rise globally. The successful implementation of smart village initiatives in Asia shows a promising way to improve life in rural areas, overcome existing challenges, prevent the collapse of social structures, and counteract the problem of rural exodus. It can be argued that by advancing information technology and smart village initiatives, life quality in rural areas can be positively impacted.Design/methodology/approach- The research population comprised the entire statistical community of four districts in Kalar County. Three villages were randomly selected from each district, resulting in a total of 150 samples from 262 households, using the Cochran formula with a 5% error rate. The reliability of the questionnaire was confirmed through content validity and Cronbach's alpha.Finding- The results of this study indicated that the existing infrastructure for smart village development in the rural areas of Kalar County is in an unsatisfactory condition. Additionally, the level of knowledge and information of residents regarding the smartification process in the study area is insufficient. Moreover, the effectiveness of this emerging process in improving the life quality for the local population was not as impactful as expected. The driving and inhibiting factors affecting the development of smart villages in Kalar County do not align with optimistic expectations hindering the desired outcomes.
تحلیل پایداری کشاورزی شالی کاران شهرستان رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
159 - 182
حوزههای تخصصی:
یکی از جنبه های مهم توسعه پایدار، کشاورزی پایدار است که سه ه دف اصلی بهره وری اقتصادی، کیفیت زیست محیطی و مسئولیت اجتماعی دارد و می بایست به صورت متعارف در کنار یکدیگر بررسی شوند. ش ناخت ای ن مؤلف ه ه ا م ی توان د در ت دوین سیاست ها و راهبردهای کشاورزی پایدار نقش بسزایی ایفا کند. هدف اصلی مطالعه، شناخت و تحلیل مؤلفه های پای داری نظ ام ک شت برنج در شهرستان رشت است. داده های مورد نیاز به صورت حضوری و با تکمیل پرسش نامه از کشاورزان شالی کار شهرستان رشت در سال 1400-1399 جمع آوری شد. برای تعیین وزن شاخص های اجتم اعی، اقتص ادی و اکولوژیکی از فراین د تحلی ل سلسله مراتبی ((AHP استفاده شد و همچنین برای ادغام شاخص های پایداری از روش شاخص ترکیبی بهره گرفته شد. نتایج نشان داد 36 درصد نظام تولید برنج در وضعیت نرمال است و تنها 4 درصد نظام تولید برنج در وضعیت پایدار قوی و بالقوه پایدار قرار دارد. بر اساس یافته ها، ارقام بومی ازنظر شاخص های پایداری وضعیت مطلوب تری داشتند و کشاورزانی که عملی ات م دیریت اگرواکولوژی ک را استفاده کرده بودند، ازنظر پایداری اکولوژیکی، اقتصادی و پای داری ک ل در س طحی بالاتری قرار داشتند. با توجه به نتایج، کشاورزانی که دارای اراضی یکجا و متمرکز بوده اند ازنظر پایداری اقتصادی و پایداری کل وضعیت مطلوب تری داشتند. همچنین کشاورزانی که از ارقام بومی و گواهی شده استفاده کرده بودند ازنظر شاخص های پایداری وضعیت مطلوب تری داشتند. بنابراین کشت ارقام بومی و گواهی شده، مدیریت اگرواکولوژیک و حرکت به سوی اندازه های بزرگ تر مزرعه می تواند تأثیر مثبتی بر پایداری کشت برنج داشته باشد.
الگوی بهینه پذیرش و موفقیّت طرح های توسعه روستایی؛ مطالعه طرح توسعه مشارکتی فناوری در شهرستان های سوادکوه شمالی و قائم شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برای درک درست از چگونگی انتشار نوآوری ها در جامعه، لازم است درک درستی از فرآیند پذیرش آن ها وجود داشته باشد؛ چراکه افراد در این فرآیند از یکدیگر یاد می گیرند و برهم تاثیر می گذارند. هم چنین توسعهمشارکتی فناوری به کشاورزان اجازه می دهد یاد بگیرند و آن چه را که موردنیاز است انتخاب کنند. براین اساس، پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی بهینه پذیرش طرح های توسعه روستایی، تصمیم دارد نقش مولفه های مؤثر با فرض این که عناصر اصلی نظام پذیرش هستند را مطالعه کند. این پژوهش از لحاظ ماهیت توصیفی- تحلیلی و از نظر هدف کاربردی است. جامعه آماری در این مطالعه بهره برداران، مروجان و مدیران 10 روستای شهرستان های سوادکوه و قائم شهر می باشد که 283 نفر به صورت طبقه بندی با انتساب بهبنه انتخاب شدند. اطلاعات به دو شیوه میدانی و کتابخانه ای جمع آوری و پس از تعیین روایی و پایایی، با استفاده از تحلیل ها توصیفی و تحلیل عاملی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. نتایج حاکی از آن است که الگوی بهینه پذیرش شامل عناصری همچون خصوصیات فناوری/ طرح، خصوصیات جامعه محلی، خصوصیات پذیرندگان، خصوصیات مروج، عملکرد مدیران ملی و محلی و هم چنین اثرات طرح جهت گسترش پذیرش، می شود. از بین آن ها در بخش میانگین ها، خصوصیات پذیرنده، مروج و اثرات طرح دارای بیش ترین تاثیر بودند و در تحلیل عاملی نیز «اثرات طرح» بیش ترین نقش را درمیان عوامل موثر بر پذیرش نوآوری ها داشت؛ درواقع پس از پذیرش توسط گروه های اول و مشخص شدن آثار آن، سایرین نیز ترغیب به پذیرش می شوند؛ درنتیجه نوآوری و فناوری میان روستاییان گسترش می یابد.
بررسی اثرات گردشگری بر مناطق روستایی؛ مورد مطالعه بخش مرکزی شهرستان بافت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه پایدار فضا دوره ۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۱۹)
104 - 130
حوزههای تخصصی:
رونق گردشگری در مناطق روستایی باعث رشد اقتصادی ساکنان می شود در حالی که گردشگری پیامدهای مثبت و منفی اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی و کالبدی را به همراه داردکه در صورت ادامه یافتن آثار منفی گردشگری می تواند مانعی اساسی بر سر راه توسعه روستاها باشد. در این پژوهش آثار اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی و کالبدی گردشگری را بر توسعه روستایی شهرستان بافت بررسی شد. جامعه آماری ، 2512خانوار روستاهای شهرستان بافت می باشد که بر پایه فرمول کوکران، 333 خانوار با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شد. ابزار اصلی پژوهش پرسشنامه ای بود که روایی آن از طریق آلفای کرونباخ بررسی شد (9/0=a ). تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و Amosانجام شد. به منظور بررسی برازش مدل اندازه گیری سازه اثرات گردشگری بر توسعه روستایی، داده های گردآوری شده با نرم افزار Amos،و روش های آماریTو پیرسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج این پژوهش نشان می دهدکه توسعهگردشگری در محدوده مورد مطالعه در زمینه های اقتصادی، اجتماعی، ،زیست محیطی و کالبدی اثراتی را موجب شده است که برخی جنبه مثبت و برخی جنبه منفی داشته اند. گردشگری در زمینه اقتصادی، باعث اشتغالزایی و افزایش درآمد شده اما اثرات منفی آن از جمله افزایش قیمت کالاها ، سوداگری زمین و افزایش ساخت وساز بوده است که از نظر اقتصادی موفق عمل نکرده است. در زمینه اجتماعی، اثرات مثبتی همچون افزایش تعلق مکانی ، آشنایی و افزایش تعامل روستاییان با گردشگران و... داشته است. درعامل زیست محیطی و کالبدی موجب آگاهی روستاییان به حفظ محیط زیست و افزایش زیرساخت هایی خدماتی شده است.ضریب تأثیر بدست آمده بین توسعه گردشگری و هر کدام از چهار مؤلفه مورد بررسی عبارتند از: در بعد اقتصادی (94/0)، کالبدی (91/0)، زیست محیطی (88/0) و اجتماعی (79/0). بر این اساس، در روستاهای مورد مطالعه بیشترین تأثیر را بعد اقتصادی و کالبدی می تواند بر توسعه گردشگری داشته باشد.