فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۱۰۰ مورد.
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
237 - 258
حوزههای تخصصی:
استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات در تسهیل و تسریع بیشتر تبادل اطلاعات میان زنان روستا مفید و تأثیرگذار بوده و می تواند توانمندسازی آنان را در ابعاد مختلف به همراه داشته باشد. هدف اصلی تحقیق حاضر ارزیابی نقش فناوری اطلاعات و ارتباطات در توانمندسازی زنان روستایی است. جامعه آماری تحقیق، زنان بالای 18 سال ساکن در نه روستای انتخاب شده با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده (روش قرعه کشی) بخش کاغذکنان استان آذربایجان شرقی است که دارای 2134 زن بالای 18 سال بود. تعداد نمونه لازم برای تکمیل پرسش نامه با استفاده از فرمول کوکران 318 زن روستایی محاسبه شد. جهت گردآوری اطلاعات از روش کتابخانه ای و میدانی (پرسش نامه) استفاده شد. روایی پرسش نامه با استفاده از نقطه نظرهای ده نفر از اساتید دانشگاه تبریز و زنجان مورد بررسی قرار گرفت و اصلاحات لازم بر روی آن اعمال شد. جهت ارزیابی میزان پایایی شاخص های تحقیق از روش آلفای کرونباخ برای 30 نمونه اولیه استفاده شد. مقدار آلفای کرونباخ برابر 75/0 به دست آمد که نشان دهنده مناسب بودن پایایی ابزار تحقیق است. جهت تحلیل مطلوبیت مؤلفه های توانمندسازی زنان از آزمون t تک نمونه ای استفاده شد. براساس نتایج آزمون، به ترتیب مؤلفه سیاسی، اقتصادی و اجتماعی بیشترین مطلوبیت را داشته اند و مؤلفه روان شناختی نیز نامطلوب بوده است. همچنین نتایج معادلات ساختاری نشان داد فناوری اطلاعات و ارتباطات بیشترین تأثیر را در توانمندسازی روان شناختی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی زنان روستایی به ترتیب با مقدار بار عاملی 0/481، 0/354، 0/301 و 0/247 دارند. ارتقای دسترسی زنان به فناوری اطلاعات و ارتباطات همراه با آموزش های مرتبط مهم ترین پیشنهادهای تحقیق حاضر بود.
سنجش امنیت غذایی شالی کاران و تبیین عوامل اقتصادی و اجتماعی مؤثر بر آن در استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
165 - 192
حوزههای تخصصی:
برنج به عنوان دومین غله اساسی پس از گندم، نقشی کلیدی در تأمین انرژی و تغذیه ایفا می کند. این محصول همچنین منبع درآمد شالی کاران محسوب می شود و با کمک به افزایش قدرت خرید، دسترسی اقتصادی آن ها را به غذا تسهیل می کند. با توجه به ویژگی های خاص آب و هوایی و موقعیت جغرافیایی استان گیلان، این منطقه از پتانسیل بسیار مناسبی برای تولید انواع ارقام محصول استراتژیک برنج برخوردار است. شالی کاران گیلان با کسب رتبه دوم در تولید شلتوک در سطح کشور، به عنوان یکی از ارکان اصلی اقتصاد استان شناخته می شوند. بنابراین مطالعه حاضر به بررسی کمی وضعیت امنیت غذایی شالی کاران و عوامل اقتصادی و اجتماعی مؤثر بر آن در استان گیلان پرداخته است. برای جمع آوری اطلاعات از ابزار پرسش نامه استفاده شد و با تعیین حجم نمونه از طریق روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی، اطلاعات مورد نیاز از طریق پیمایش میدانی از شالی کاران استان گیلان در سال 1401 جمع آوری شد. به منظور محاسبه امنیت غذایی از پرسش نامه استاندارد و برای بررسی تأثیر متغیرهای جمعیتی، اقتصادی و اجتماعی بر امنیت غذایی از مدل لاجیت ترتیبی استفاده شد. نتایج نشان داد که تنها 25/73 درصد از خانوارهای شالی کار تحت بررسی استان گیلان در سال 1401 در شرایط امن غذایی قرار گرفته اند و بیش از دوسوم خانوارها (74/27درصد) با درجات گوناگون ناامنی غذایی مواجه هستند. نتایج حاصل از مدل لاجیت رتبه ای نشان داد که متغیرهای تحصیلات سرپرست خانوار، تعداد افراد شاغل در خانوار، محل سکونت، وضعیت محل سکونت، وضعیت اشتغال سرپرست خانوار، درآمد ماهانه، تنوع غذایی، متغیر مجازی مرکز استان، متغیر مجازی مالکیت زمین و سطح زیر کشت بر سطح امنیت غذایی خانوارها در سطح استان گیلان تأثیر مثبت و معنی داری دارند. به عبارت دیگر، با افزایش در سطح متغیرهای مستقل فوق، این احتمال که خانوارهای شالی کار استان گیلان در سطوح بهتری از امنیت غذایی قرار بگیرند، افزایش می یابد. از سوی دیگر، متغیر بعد خانوار در جهت منفی بر سطح امنیت غذایی خانوارهای شالی کار استان گیلان مؤثر است. بر اساس نتایج مطالعه، افزایش درآمد تأثیر مثبتی بر امنیت غذایی دارد. بنابراین، پرداخت های جبرانی به خانوارها می تواند به عنوان یک راهکار مؤثر برای کاهش ناامنی غذایی مورد استفاده قرار گیرد. همچنین، با توجه به تأثیر مثبت شغل دوم سرپرست خانوار بر وضعیت امنیت غذایی، ایجاد شرایط لازم برای فعالیت های اقتصادی غیرکشاورزی در کنار فعالیت های کشاورزی می تواند به افزایش درآمد و بهبود امنیت غذایی کمک کند.
تحلیل شکاف عملکرد مدیریتی گلخانه های تولید محصولات کشاورزی در استان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
133 - 164
حوزههای تخصصی:
مقایسه عملکرد گلخانه ها در ایران با سایر نقاط جهان بیانگر عملکرد پایین این واحدها و ناکارآمدی مدیریت آن ها است. این در حالی است که سیاست توسعه کشت محصولات کشاورزی در محیط های کنترل شده مثل گلخانه ها با توجه به افزایش جمعیت بشر و وقوع تغییرات گسترده اقلیمی و لزوم مدیریت بهتر منابع پایه تولید و در راستای تحقق امنیت غذایی، در سال های اخیر بیش ازپیش مورد تأکید قرار گرفته است. بنابراین، این مطالعه با هدف ارزیابی عملکرد مدیران گلخانه های تولید محصولات کشاورزی در استان تهران انجام شد. حجم نمونه مورد مطالعه 140 واحد گلخانه از میان تعداد 2574 واحد فعال در این استان بود که به صورت تصادفی انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها پرسش نامه بود که از طریق مراجعه حضوری و مصاحبه تکمیل شدند. برای تحلیل داده ها از روش های توصیفی و تحلیلی شامل شاخص سازی و تحلیل ماتریس اهمیت عملکرد استفاده شد. نوآوری این مطالعه در ارائه شاخصی ترکیبی به منظور ارزیابی عملکرد مدیریتی گلخانه ها در سه بعد پیش، حین و پس از تولید و اندازه گیری شکاف عملکردی مدیران این واحدها بود. بر اساس یافته های این تحقیق، میانگین شاخص عملکرد مدیریتی در سطح گلخانه های مورد مطالعه 3/13 از 5 بود که در حد متوسط ارزیابی می شود. تحلیل ماتریس اهمیت عملکرد نشان داد که گلخانه ها در 13 عملیات و به ویژه در انتخاب محصول مناسب برای کاشت، بهره گیری از فناوری های روز مانند اتوماسیون و فناوری های هوشمند و تهیه طرح توجیهی برای تولید در گلخانه دارای شکاف عملکردی بالایی بوده اند. این بدان مفهوم است که علی رغم اهمیت بالای هریک از این موارد در افزایش عملکرد مدیریتی گلخانه ها، وضعیت فعلی آن ها از حد قابل قبولی برخوردار نیست. لذا، پیشنهاد می شود ضمن ریشه یابی این موضوع، مواردی نظیر تولید فناوری های هوشمند سازگار با گلخانه های موجود، آموزش استانداردهای داخلی و خارجی تولید، بهبود سیستم های بسته بندی و حمل به بازار بیشتر مورد توجه قرار گیرند.
ارزیابی پایداری معیشت روستایی کشاورزان خرده مالک در استان های منتخب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
45 - 76
حوزههای تخصصی:
تحلیل و تبیین سطوح پایداری معیشت روستایی می تواند نقش مؤثری در سیاست گذاری و برنامه ریزی توسعه پایدار روستایی ایفا کند. این تحقیق با هدف سنجش میزان پایداری معیشت روستایی کشاورزان خرده مالک در استان های البرز، گیلان، هرمزگان و یزد انجام شد. جامعه آماری این تحقیق سرپرستان خانوار شاغل در کشاورزی خرده مالک (481096=N) بودند که با استفاده از فرمول کوکران 500 نفر از آنان به عنوان نمونه از طریق نمونه گیری با انتساب متناسب مورد مطالعه قرار گرفتند. برای سنجش میزان پایداری معیشت روستایی در کل 38 شاخص، شامل 10 شاخص اقتصادی، 11 شاخص اجتماعی، 10 شاخص محیطی و 7 شاخص نهادی در سطح استان های چهارگانه فوق ارزیابی شد. این شاخص ها با روش استاندارد کردن، رفع اختلاف مقیاس شدند و سپس با استفاده از روش تحلیل مؤلفه های اصلی، وزن شاخص ها محاسبه و در آن ها اعمال شد. در انتها، شاخص ترکیبی پایداری معیشت روستایی برای استان های مورد مطالعه محاسبه شد. نتایج تحقیق نشان داد که 72/4 درصد از سرپرستان خانوار کشاورزان خرده مالک مورد مطالعه در وضعیت ناپایداری معیشت قرار دارند. به گونه ای که استان گیلان ازنظر میزان پایداری معیشت با شاخص ترکیبی 0/273 در رتبه اول، استان هرمزگان با شاخص ترکیبی 0/017-در رتبه دوم، استان البرز با میزان 0/092-در رتبه سوم و استان یزد با شاخص ترکیبی 0/196- در رتبه چهارم قرار گرفته است. نتایج سنجش میزان پایداری معیشت روستایی بر اساس طیف پرسکات آلن نشان داد که استان گیلان نسبت به بقیه استان ها دارای وضعیت بهتری است، هرچند که نرخ پایداری معیشت در این استان هم در وضعیت ایده آلی قرار ندارد و ناپایدار بالقوه است. استان های البرز، هرمزگان و یزد هم ازنظر پایداری معیشت در شرایط ناپایدار بالفعل قرار دارند. در رابطه با توصیه سیاستی این تحقیق نیز پیشنهاد می شود بخش ترویج غیر زراعی در کنار ترویج کشاورزی در سازمان های کشاورزی، میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی تأسیس شود.
اثرات راهبردهای انطباقی بر امنیت غذایی خانوارهای روستایی در حوضه آبریز بختگان و طشک: کاربرد رویکرد تطبیق نمرات تمایل (PSM)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
47 - 82
حوزههای تخصصی:
بخش کشاورزی همواره آسیب پذیری بالایی در برابر تغییر اقلیم داشته و این موضوع امنیت غذایی خانوارهای روستایی را تحت تأثیر قرار داده است. در این شرایط، مهمترین اقدام، بکارگیری راهبردهای انطباقی با تغییر اقلیم است. لذا در پژوهش پیش رو، اثر اتخاذ اقدامات تطبیقی بر امنیت غذایی با رویکرد تطبیق نمرات تمایل (PSM) و عوامل مؤثر بر اتخاذ راهبردهای تطبیقی با بهره گیری از مدل پروبیت چندمتغیره در سطح حوضه آبریز بختگان و طشک مورد مطالعه قرار گرفت. در این راستا، نمونه ای متشکل از 300 زارع جهت مصاحبه و جمع آوری داده های مورد نیاز خانوار با روش نمونه گیری چندمرحله ای در حوضه آبریز بختگان و طشک انتخاب شدند. نتایج رویکرد تطبیق نمرات تمایل نشان داد که چنانچه زارعین، راهبردهای تطبیقی تنوع فعالیت های معیشتی، نوین سازی سیستم های آبیاری، احداث استخرهای آبیاری و استفاده از ارقام اصلاح شده با نیاز آبی کم را اتخاذ نمایند، کالری روزانه دریافتی خانوارهای نمونه به ترتیب حدود 219/85، 182، 137/82 و 83/23 کالری افزایش می یابد. بنابراین، مهمترین راه حل جهت تعدیل پیامدهای منفی تغییر اقلیم بر ناامنی غذایی، تنوع بخشی فعالیت های معیشتی است. همچنین نتایج حاصل از مدل پروبیت چندمتغیره نشان داد که سن زارع، تحصیلات زارع، بعد خانوار، درآمد خانوار زارع، دسترسی به اعتبارات، دسترسی به آب آبیاری، مالکیت ماشین آلات کشاورزی، دسترسی به خدمات ترویج کشاورزی، تعداد محصولات کشت شده و کیفیت خاک به عنوان تعیین کننده های معنی دار راهبردهای تطبیقی محسوب می شوند. ازاین رو، پیشنهاد می شود که نتایج پژوهش به ویژه اثرات اتخاذ راهبردهای تطبیقی با تغییر اقلیم بر امنیت غذایی در تدوین برنامه های ملی امنیت غذایی مدنظر قرار گیرد.
بررسی تأثیر مؤلفه های سرمایه اجتماعی بر مدیریت پسماندهای روستایی (مطالعه موردی: روستاهای بخش پادنا در شهرستان سمیرم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
213 - 236
حوزههای تخصصی:
رشد روزافزون جمعیت و افزایش چشمگیر فعالیت های انسانی، تغییر الگوهای زندگی و تنوع فزاینده نیازهای بشر منجر به افزایش پسماندهای مختلف در جوامع شهری و روستایی شده است. روستاها به خصوص روستاهای حواشی شهرهای بزرگ ایران همچون دیگر جوامع انسانی تحت تأثیر این تحولات و خطرات واقع شده است. ازاین رو، پژوهش حاضر به بررسی تأثیر مؤلفه های سرمایه اجتماعی بر مدیریت پسماندهای روستایی در روستاهای بخش پادنا در شهرستان سمیرم از توابع استان اصفهان پرداخته است. تعداد 150 نفر از جامعه آماری مورد نظر به عنوان نمونه، انتخاب و اطلاعات به روش نمونه گیری تصادفی ساده در سال 1403 جمع آوری شد. نتایج حاصل از تحلیل همبستگی پیرسون نشان داد بین مؤلفه های سرمایه اجتماعی و مدیریت مطلوب پسماندهای روستایی در نمونه مورد مطالعه همبستگی مثبت و معنی دار وجود دارد. نتایج استفاده از شبکه عصبی مصنوعی پرسپترون چندلایه نیز نشان داد که اخلاقیات و اعتماد اجتماعی به ترتیب بیشترین اهمیت نسبی را در رفتار مدیریت پسماندهای روستایی ساکنان به خود اختصاص داده اند. نتایج تحلیل داده ها با استفاده از روش رگرسیون چندمتغیره گام به گام نشان داد مؤلفه های مشارکت و اخلاقیات اجتماعی در میان عناصر تشکیل دهنده سرمایه اجتماعی دارای اثرگذاری مثبت و معنی دار بر مدیریت پسماندهای روستایی بودند و بر این مبنا به عنوان مؤلفه های پیشگو در توضیح رفتار مدیریت پسماند روستایی در منطقه مورد مطالعه شناخته شدند. در نهایت، براساس نتایج به دست آمده، برنامه ریزی و سیاست گذاری در جهت ترویج و بهبود اخلاقیات و مشارکت اجتماعی در مدیریت مطلوب پسماندهای روستایی از طریق برگزاری کارگاه های آموزشی و ارائه مشوق های مالی در مناطق روستایی توسط نهادهای ذی ربط مورد تأکید قرار گرفت.
بررسی میزان رضایتمندی روستاییان بیمه گذار محصول خرما در استان های خرماخیز کشور (رهیافت توبیت هکمن)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
23 - 46
حوزههای تخصصی:
خرما از محصولات باغی دارای مزیت نسبی و ارزآور کشور به شمار می رود که حمایت از تولید و صادرات آن از اهمیت بسزایی برخوردار است. بیمه از ابزارهای حمایتی و کارآمد در راستای تولید محصول خرما است. هدف پژوهش بررسی میزان رضایتمندی روستاییان بیمه گذار محصول خرما از منظر کارگزاران صدور بیمه نامه در استان های سیستان و بلوچستان، خوزستان، کرمان، فارس، بوشهر و هرمزگان با استفاده از الگوی دومرحله ای هکمن بود. اطلاعات لازم با استفاده از پرسش نامه محقق ساخته و به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای از 105 کارگزار صدور بیمه نامه به صورت غیر حضوری در سال 1401 جمع آوری شد. نتایج آماره های مرحله نخست، مؤید قدرت توضیح دهندگی، دقت عمل و مناسب بودن مدل بود و نتایج مرحله دوم نشان داد سه متغیر سطح زیر کشت، بیمه کشاورزی و خرید تضمینی به ترتیب بیشترین تأثیر مثبت و معنادار را بر میزان رضایتمندی روستاییان بیمه گذار خرما داشته اند. در این راستا پیشنهاد می شود سیاست گذاران با اقدامات حمایتی لازم زمینه یکپارچه سازی اراضی خرما را فراهم نمایند. همچنین با بیمه کشاورزی و قراردادهای بازاریابی در قالب خرید تضمینی، ریسک های نخل داران را کاهش داده تا با افزایش تولید و صادرات آن، زمینه حفظ و توسعه این محصول فراهم شود.
ارزیابی اقتصادی عملکرد و خصوصیات زراعی گیاهان دارویی در مناطق روستایی سیستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
27 - 44
حوزههای تخصصی:
با توجه به محدودیت منابع آبی و تداوم کم بارشی و خشکسالی های اخیر در منطقه سیستان، توسعه کشت گیاهان اقتصادی و کم آب بر و نیز تقویت صنایع تبدیلی با هدف افزایش درآمد کشاورزان و حفظ ماندگاری در منطقه بسیار حیاتی و ضروری است. این پژوهش با هدف ارزیابی اقتصادی عملکرد و خصوصیات زراعی گیاهان دارویی در مناطق روستایی سیستان انجام شد. اطلاعات تحقیق از طرح های پژوهشی در مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی سیستان در دو روستای ده بلند و زهک به دست آمد. تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از روش های اقتصاد مهندسی و معیارهای ارزش فعلی خالص و نسبت منفعت به هزینه انجام شد. همچنین برای تصمیم گیری در اولویت بندی گیاهان دارویی بر اساس نقطه نظر بهره برداران از روش خاکستری به عنوان یکی از روش های تصمیم گیری چند شاخصه استفاده شد. نتایج نشان داد نسبت منفعت به هزینه گیاهان دارویی اسفرزه، سیاه دانه و زنیان به ترتیب 5/37، 4/7 و 4/6 بود. ازاین رو با توجه به مثبت بودن این نسبت در منطقه کلیه گیاهان دارویی مورد بررسی ازنظر اقتصادی مقرون به صرفه هستند و می توانند در ایجاد تنوع کشت و افزایش درآمد مؤثر باشند. علاوه بر این گیاه دارویی اسفرزه با نسبت منفعت به هزینه 5/37 اقتصادی ترین محصول انتخاب شد. همچنین نتایج نشان داد مهمترین اولویت بندی گیاهان دارویی از دید بهره برداران به گزینه های مناسب بر اساس شاخص آنتروپی، افزایش بهره وری و راندمان آبیاری، کم آب بر، افزایش درآمد، امید به زندگی، ماندن در روستا و افزایش اشتغال است. ازاین رو در صورت فراهمی آب مطمئن در طول دوره، بازاریابی و بسته بندی مناسب برای ارائه در بازار و فراهمی بستر مناسب فراوری، گیاهان دارویی در ایجاد اشتغال مولد از طریق ایجاد صنایع وابسته می توانند تحولی بزرگ در منطقه رقم زنند. بر این اساس ضمن پیشنهاد برنامه ریزی ترویجی برای آموزش مستمر کشاورزان در افزایش بهره وری این محصولات، با توجه به سودآوری آن ها، برنامه ریزی برای احداث واحدهای فراوری محصولات یاد شده در منطقه توصیه می شود.
سنجش و تحلیل برندسازی گردشگری در مقاصد هدف گردشگری مناطق روستایی استان اصفهان با تأکید بر گردشگری کم شتاب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
129 - 160
حوزههای تخصصی:
با توجه به نقش گسترده گردشگری در رشد اقتصادی کشورها، شناسایی عواملی که باعث افزایش برندسازی مقاصد گردشگری می شوند، می تواند به حفظ جایگاه رقابتی مقصد و درآمدزایی بیشتر از آن کمک کند. با در نظر داشتن این نکته، هدف این مقاله شناسایی مهمترین اولویت های برندسازی گردشگری کم شتاب از دیدگاه ساکنان روستایی هدف گردشگری است. در این راستا، در پژوهش کاربردی حاضر که با روشی توصیفی – تحلیلی انجام گرفته است، وضعیت برندسازی گردشگری کم شتاب با جمع آوری داده ها مورد سنجش قرار گرفت. جامعه آماری شامل گردشگرانی است که در بهار سال 1402 به مناطق روستایی استان اصفهان عزیمت کرده اند. با توجه به اینکه تعداد آنها بالاتر از صد هزار نفر بود، براساس فرمول کوکران حجم نمونه ای برابر 384 محاسبه که با روش تصادفی سیستماتیک انتخاب شدند و سپس تجزیه و تحلیل آنها با آزمون های استنباطی (خی دو، تی تک نمونه ای) انجام گرفت. نتایج به دست آمده نشان دادند که با توجه به میانگین به دست آمده برابر 2/77 می توان عنوان کرد که وضعیت برندسازی مقاصد گردشگری در سطح رضایت بخشی نیست. دراین میان، میانگین سطح محصول گردشگری کم شتاب با میانگین 2/71، بعد فرایند گردشگری کم شتاب با میانگین 2/73 و برنامه گردشگری کم شتاب با میانگین برابر 3/14 محاسبه شد.
ارزیابی سطح توسعه یافتگی مناطق روستایی براساس عوامل ساختاری – کارکردی (مورد مطالعه: دهستان های شهرستان شهر بابک)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
83 - 110
حوزههای تخصصی:
شناخت و تبیین سطوح توسعه یافتگی نواحی روستایی، نقش مهمی در برنامه ریزی توسعه روستایی ایفا می کند. هدف تحقیق حاضر، ارزیابی و رتبه بندی میزان توسعه یافتگی دهستان های شهرستان شهربابک در استان کرمان است تا از این طریق مشکلات و محدودیت های دهستان های مورد مطالعه، شناسایی و برای حل آن ها اقدامات لازم صورت پذیرد. پژوهش حاضر ازنظر ه دف ک اربردی و از لحاظ روش توص یفی-تحلیل ی اس ت. در راس تای گ ردآوری داده ه ا از روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده های حاصل از پرسش نامه ها و تعیین اولویت بندی، شش معیار اصلی (محیطی- اکولوژیک، کالبدی، اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی، مدیریتی و ساختار فضایی) و 47 زیر معیار تکنیک تحلیل شبکه و برای رتبه بندی دهستان ها ازنظر شاخص های توسعه یافتگی از روش تاپسیس استفاده شد. جامعه آماری پژوهش، شش دهستان بخش مرکزی شهرستان شهربابک با جمعیت ۱۰۳۹۷5 نفر است که حجم نمونه مورد مطالعه براساس فرمول کوکران 382 نفر برآورد شد. یافته های پژوهش نشان داد که دهستان های استبرق، میمند و باقلعه در طبقه محروم و ناپایدار و دهستان های خورسند و خاتون آباد در سطح برخوردار و پایدار جای گرفته اند و دهستان مدوارات در جایگاه نیمه برخوردار و نیمه پایدار قرار دارد. بررسی وضعیت کلی مبین شرایط نامناسب حاکم بر دهستان های بخش مرکزی شهرستان شهربابک است. بنابراین انجام اقدامات لازم نیازمند توجه جدی مدیران و برنامه ریزان روستایی و منطقه ای است.
توزیع مکانی و زمانی فقر انرژی خانوارهای روستایی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
109 - 132
حوزههای تخصصی:
فقر انرژی به عنوان یکی از زیرشاخه های فقر معرفی شده و با توجه به ساختار هر کشوری، شاخص های مختلفی در این زمینه مورد بررسی قرار گرفته است. لذا هدف اصلی این مطالعه، ارزیابی و تحلیل زمانی و مکانی فقر انرژی در مناطق روستایی ایران و به تفکیک استان ها است. بدین منظور، از شاخص های مختلف فقر انرژی شامل شاخص 10 درصد، شاخص درآمد پایین و مخارج بالا (LIHC) و شاخص دو برابر میانه و میانگین (2M) استفاده شد. داده های مورد نیاز در سال های 1380، 1390 و 1400 از داده های هزینه و درآمد مرکز آمار ایران گردآوری شد. نتایج به دست آمده نشان از کاهش فقر انرژی در بیشتر مناطق روستایی در سال1400 نسبت به سال های 1390 و 1380 دارد. با این حال، تعداد خانوارهای مواجه با فقر انرژی در مناطق روستایی استان های سیستان و بلوچستان، خوزستان، هرمزگان و فارس در سال های اخیر افزایش یافته است که زنگ خطری برای این استان ها است. بر این اساس دولت باید فقر انرژی در این استان ها را با دقت بیشتری مورد بررسی قرار دهد و نسبت به اصلاح آن اقدام نماید.
بررسی عوامل مؤثر بر تاب آوری (اقتصادی- محیط زیستی) خانوارهای روستایی منطقه سیستان در برابر خشکسالی و عدم آورد رودخانه هیرمند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
1 - 22
حوزههای تخصصی:
یکی از رویکردها برای فائق آمدن بر پدیده خشکسالی، رویکرد تاب آوری است که نیازمند شناخت جامع و اصولی عوامل مؤثر بر آن در نظام بهره برداری کشاورزی است. این پژوهش با هدف تعیین تاب آوری خانوارهای روستایی سیستان به دلیل شرایط خشکسالی و نیز عدم آورد رودخانه هیرمند در این منطقه انجام شد. داده ها و اطلاعات مورد نیاز از طریق پرسش نامه و مراجعه مستقیم به سازمان های ذی ربط گردآوری و با کمی سازی متغیر تاب آوری، تأثیر متغیرهای دموگرافیکی، اقتصادی و محیط زیستی بر این متغیر با استفاده از مدل لاجیت ترتیبی ارزیابی شد. نتایج نشان داد تاب آوری کشاورزان در برابر خشکسالی پایین بوده و متغیرهایی چون توانمندی و تعلق مکانی و عوامل جمعیتی و اقتصادی بر تاب آوری کل اثر مثبت و معنی دار و متغیرهایی چون تحصیلات کشاورزان اثر منفی و معنی دار بر احتمال قرار گرفتن خانوار در سطوح بالاتر از میزان تاب آوری داشته است. در بین این متغیرها، شاخص های مربوط به درآمد (از سطح کم به زیاد)، سرمایه جانبی و تعلق مکانی به ترتیب به مقدار 27/42، 14/19 و 13/95 درصد بیشترین اثر را بر تاب آوری کل داشته اند. همچنین در بین این متغیرها، شاخص های مربوط به درآمد (از سطح کم به زیاد)، سرمایه جانبی، تعلق مکانی و توانمندی به ترتیب به مقدار 24، 13/44، 15/46و 8/75 درصد بیشترین اثر را بر تاب آوری اقتصادی و سرمایه جانبی، تعلق مکانی، درآمد (از سطح کم به زیاد) و توانمندی به ترتیب به مقدار 14/19، 12/84، 11/15 و 10/18 درصد، بیشترین اثر را بر تاب آوری محیط زیستی داشته اند.
شناسایی عوامل بحرانی و روستاهای مستعد جهت توسعه پایدار گردشگری روستایی در شهرستان دزفول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
77 - 108
حوزههای تخصصی:
توسعه گردشگری روستایی در ایران کمتر مورد توجه قرار گرفته و از رشد و توسعه مناسبی برخوردار نبوده است. ازاین رو، هدف مطالعه حاضر دستیابی به توسعه پایدار گردشگری روستایی از طریق شناسایی عوامل بحرانی اثرگذار و تعیین روستاهای مستعد در این زمینه است. برای دستیابی به این هدف، شهرستان دزفول در استان خوزستان به عنوان منطقه مورد مطالعه در نظر گرفته شد. چارچوب روش تحقیق از دو قسمت به هم پیوسته تشکیل شده است. شناسایی عوامل بحرانی و سنجش شدت اثر این عوامل جهت توسعه پایدار گردشگری روستایی شهرستان دزفول در قسمت نخست تحقیق با استفاده از روش دیمتیل فازی کلاسیک بررسی شد. سپس در قسمت دوم، با توجه به عوامل بحرانی شناسایی شده و شدت اثر آن ها، از روش تاپسیس جهت اولویت بندی روستاهای مستعد گردشگری، بهره گرفته شد. نتایج مطالعه نشان داد که عوامل مدیریتی و کالبدی به ترتیب با میانگین شدت اثر 0/976 و 0/906، بحرانی ترین عوامل هستند. در بین عوامل اقتصادی، فرصت های شغلی مرتبط با گردشگری و وضعیت سرمایه گذاری منطقه؛ در بین عوامل اجتماعی، تعاملات اجتماعی و شیوه زندگی روستاییان و در بین عوامل فرهنگی، جشنواره های محلی و اقامتگاه های سنتی از عوامل بحرانی جهت توسعه پایدار گردشگری روستایی شهرستان دزفول هستند. در پایان، روستاهای مستعد توسعه پایدار گردشگری روستایی براساس عوامل بحرانی شناسایی شدند. با توجه به نتایج، لزوم توجه به مشوق ها و حمایت های دولتی جهت افزایش سرمایه گذاری برای ساخت اقامتگاه ها، بهبود زیرساخت ها و ایجاد فرصت های شغلی مرتبط با گردشگری، ترویج و آموزش اطلاعات لازم درزمینه برپایی جشنواره های محلی و نحوه برخورد با گردشگران در روستاهای دارای پتانسیل را می توان راهکاری مناسب برای توسعه پایدار گردشگری روستایی در شهرستان دزفول قلمداد کرد.
تحلیل اثرات حکمروایی خوب بر زیست پذیری روستاها: مورد مطالعه شهرستان درمیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
193 - 212
حوزههای تخصصی:
حکمروایی خوب لازمه توسعه پایدار روستایی از طریق مدیریت مبتنی بر مشارکت حداکثری مردم و سازگار با ارزش های اجتماعی و زیست پذیری در ابعاد مختلف زندگی روستایی است. تحقیق حاضر با هدف تحلیل اثرات حکمروایی خوب بر زیست پذیری سکونت گاه های روستایی شهرستان درمیان در استان خراسان جنوبی انجام شده است. این پژوهش ازنظر ماهیت در زمره تحقیقات توصیفی – تحلیلی و از لحاظ هدف در زمره تحقیات کاربردی به حساب می آید. جامعه آماری پژوهش شامل 23 روستا با 1801 خانوار است که برحسب معیار طبقه های جمعیتی، موقعیت قرارگیری و پراکنش فضایی به عنوان نمونه انتخاب شدند. حجم نمونه مورد مطالعه در سطح خانوار با استفاده از فرمول کوکران 317 خانوار به دست آمد. مؤلفه حکمروایی خوب با 8 شاخص در قالب 31 گویه و مؤلفه زیست پذیری با 11 شاخص در قالب 53 گویه از طریق پرسش نامه محقق ساخته مورد سنجش قرار گرفت. یافته های تحقیق نشان داد که مؤلفه های حکمروایی و زیست پذیری از منظر جامعه محلی در سطح مطلوبی قرار ندارند؛ اما تحلیل همبستگی میان شاخص ها بیانگر همبستگی مثبت و نسبتاً قوی بین آن ها است. نتایج رگرسیون چندمتغیره نیز بیانگر این است که متغیرهای پاسخگویی، مسئولیت پذیری و قانون محوری دارای بیشترین تأثیر و متغیرهای مشارکت، عدالت محوری و شفافیت دارای کمترین تأثیر بر زیست پذیری روستایی هستند.
بررسی اثرهای اقتصادی گردشگری کشاورزی بر توسعه کارآفرینی مناطق روستایی (مطالعه موردی: روستای فهرج یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
245 - 265
حوزههای تخصصی:
گردشگری کشاورزی به عنوان یکی از بخش های مکمل و نوظهور در صنعت گردشگری، نقش مهمی در تنوع بخشی به اقتصاد مناطق روستایی ایفا می کند و فرصت های شغلی جدیدی را برای روستاییان فراهم می آورد. از طرفی با توجه به پتانسیل بالای روستای فهرج یزد به طور خاص متقاضی بررسی جدی تری در این زمینه است. این تحقیق در راستای بررسی اثرهای اقتصادی گسترش گردشگری کشاورزی بر توسعه کارآفرینی به ارزیابی تأثیر گردشگری کشاورزی بر تقویت کارآفرینی و بهبود معیشت خانوارهای روستایی پرداخته است. نوع پژوهش تحلیلی - توصیفی است. برای جمع آوری اطلاعات از منابع کتابخانه ای و مصاحبه استفاده شده است. نمونه اول هفت نفر از خبرگان اساتید رشته مدیریت گردشگری و کارآفرینان گردشگری هستند که به صورت غیر تصادفی و هدفمند به منظور تأیید نهایی عوامل پژوهش انتخاب شدند و مورد مصاحبه قرار گرفتند. نمونه دوم، شامل 14 نفر از کارآفرینان گردشگری و مدیران کسب و کارهای گردشگری روستایی بودند که به شیوه هدفمند و غیر تصادفی برای مشارکت در ساخت مدل انتخاب شدند. داده های تحقیق با کمک روش نگاشت شناختی فازی تحلیل شد و مدل پژوهش از طریق تحلیل شبکه های اجتماعی طراحی شد. نتایج مطالعه نشان داد که عوامل اقتصادی متعددی در توسعه کارآفرینی تأثیرگذارند که در پژوهش حاضر 15 مورد از این عوامل شناسایی شد. نتایج نهایی حاکی از آن است که عوامل «افزایش انگیزه فعالیت های نوآورانه و کارآفرینانه»، «رونق فعالیت های صنفی و شغلی در روستا» و «افزایش درآمد سرانه و بهبود وضعیت معیشتی خانوارهای روستایی» به ترتیب بیشترین اهمیت و مرکزیت را دارند. نتایج تحلیلی سناریوها هم نشان داد که این سه عامل نقش پیشران در پویایی سایر عوامل دارند و بی توجهی نسبت به هریک از آن ها روند کلی توسعه کارآفرینی بر مبنای گردشگری کشاورزی این روستا را مختل می نماید.
طراحی الگوی پارادایمی توسعه کارآفرینی گردشگری پایدار روستایی با تأکید بر نقش جهت گیری استراتژیک و سرمایه فکری سبز (مورد مطالعه: روستاهای شهرستان شاهرود)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
161 - 192
حوزههای تخصصی:
واحدهای کارآفرین در حوزه گردشگری روستایی به دلیل نداشتن جهت گیری مناسب و استفاده نامطلوب از سرمایه های فکری در حفظ قابلیت های خود در کسب مزیت رقابتی و مقابله با رقبا، با مشکلاتی مواجهند. عوامل متعددی بر دستیابی واحدهای کارآفرین گردشگری به مزیت رقابتی تأثیرگذار است که از مهمترین این عوامل می توان به شناخت نیاز بازار گردشگری و خواسته های گردشگران و پاسخگویی مناسب و به موقع به این نیازها و خواسته ها با توجه به منابع موجود اشاره کرد. بر این اساس سرمایه های نامشهود جهت گیری استراتژیک و سرمایه فکری در این زمینه بسیار کاربردی هستند. پژوهش حاضر با هدف طراحی الگو و تبیین نقش پیشایند جهت گیری استراتژیک و سرمایه فکری بر کارآفرینی گردشگری پایدار روستایی در روستاهای شهرستان شاهرود انجام گرفته است. روش پژوهش، ماهیت اکتشافی دارد و ازنظر هدف، بنیادین است. جامعه آماری مورد مطالعه، 15 نفر از خبرگان و فعالین حوزه کارآفرینی گردشگری روستایی در شهرستان شاهرود است. نمونه گیری به صورت هدفمند و گلوله برفی انجام شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش تئوری داده بنیاد و برای گردآوری داده ها از مصاحبه عمیق استفاده شد. یافته های تحقیق عبارت است از شناسایی ابعاد آینده گرایی، بازارگرایی، هزینه گرایی، یادگیری گرایی، رسمیت گرایی، برندگرایی، نوآوری گرایی، کارآفرینی گرایی و در نهایت سلطه گرایی. براساس یافته های پژوهش، مقوله آینده گرایی درزمینه شرایط علی، مقوله بازارگرایی، درزمینه پدیده اصلی و مقوله هزینه گرایی و یادگیری گرایی در رابطه با شرایط مداخله گر شناسایی شد. مقوله رسمیت گرایی در بخش بستر حاکم و مقوله های برندگرایی، نوآوری گرایی و کارآفرینی گرایی در رابطه با راهبرد اصلی شناسایی شدند. لازم به ذکر است که سلطه گرایی در بازار، پیامد اصلی این الگو بود.
شناسایی و اولویت بندی چالش های معیشت پایدار روستاییان در شهرستان دزفول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
1 - 26
حوزههای تخصصی:
پایداری معیشت روستایی از ارکان توسعه پایدار روستایی است. توجه به چالش های پیش روی معیشت پایدار روستایی و تلاش برای مدیریت آن ها، مسیر توسعه پایدار را هموار می کند. هدف از انجام این تحقیق، شناسایی و اولویت بندی چالش های معیشت پایدار روستایی در شهرستان دزفول است. این پژوهش ازنظر هدف، کاربردی و از لحاظ روش تحقیق، توصیفی از نوع تحقیقات غیرتجربی است. برای شناسایی چالش، معیارها و زیرمعیارها از تحلیل محتوایی و اکتشافی و از روش های کیفی مصاحبه نیمه ساختاریافته و روش طوفان اندیشه در قالب سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی استفاده شد. در ادامه از فرایند تحلیل سلسله مراتبی فازی با مقایسات زوجی برای اولویت بندی چالش ها با توجه به زیرمعیارها بهره گرفته شد. این چالش ها بر اساس اولویت بندی نهایی به ترتیب شامل چالش مدیریتی و برنامه ریزی، چالش زیرساختی، چالش آموزشی و انسانی، چالش زیست محیطی و چالش قانون گذاری و سیاست گذاری هستند. در انتها برای مدیریت چالش های شناسایی شده راهکارهای عملیاتی مانند مطالعه های مدیریتی و اجرایی درزمینه مدیریت بهینه اراضی منطقه و طراحی الگوی کشت مناسب، مدیریت و برنامه ریزی تحقیقات پایدار متناسب با شرایط منطقه و برنامه ریزی برنامه های آموزشی و ترویجی با محتوای کشاورزی پایدار و متناسب با شرایط منطقه در راستای بهبود معیشت پایدار ارائه شد. با رفع چالش های شناسایی شده، فضای مناسبی برای توسعه معیشت پایدار روستایی در منطقه مورد مطالعه فراهم می شود.
طراحی الگوی عوامل جامعه شناختی صندوق های کارآفرینی امید با رویکرد تحلیل مضمون در روستاهای استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
111 - 128
حوزههای تخصصی:
جامعه شناسی با توجه به نگرش متفاوت نسبت به مقوله اقتصاد، کسب و کارها را بخش اصلی و مبنای اساسی ظرفیت اقتصادی و اجتماعی هر جامعه ای می داند. تحقیق حاضر یک تحقیق کیفی با هدف طراحی الگوی عوامل تأثیرگذار جامعه شناختی صندوق های کارآفرینی امید بر توسعه کسب و کارهای خرد است. بر این اساس با استفاده از روش تحلیل مضمون، مفاهیم و عوامل نهفته در مضامین بیان شده در مصاحبه با افراد با تجربه شناسایی شد. مشارکت کنندگان پژوهش، مدیران صندوق های کارآفرینی امید و مدیران کسب و کارهای خرد روستایی هستند. گردآوری اطلاعات از نوع مصاحبه های نیمه ساختاریافته است و حجم نمونه به روش نظری تعیین شد. بر همین اساس با 18 نفر در روستاهای استان گیلان در سال 1402 به روش اصل اشباع نظری مصاحبه انجام شد که 12 نفر مدیر کسب و کار و 6 نفر مدیر صندوق های کارآفرینی امید بودند. براساس یافته های تحقیق، شش عامل اصلی مؤثر بر توسعه کسب و کارهای کوچک به لحاظ جامعه شناختی وجود دارند که می توان به واسطه دریافت وام از صندوق های امید وضعیت آن ها را در جامعه بهبود بخشید و به عملکرد اقتصادی مطلوب تری دست یافت. تحلیل داده های به دست آمده از مصاحبه با استفاده از تحلیل مضمون به ایجاد مدل و شناسایی شش مؤلفه اصلی انجامید که عبارتند از رضایت اجتماعی، امنیت اجتماعی، عدالت اجتماعی، مشارکت اجتماعی، سرمایه اجتماعی، همبستگی (انسجام) اجتماعی.
تأثیر فعالیت های بازاریابی شبکه های اجتماعی بر بازگشت مجدد گردشگران روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
217 - 245
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی آثار بازاریابی شبکه های اجتماعی بر تمایل گردشگران روستایی به بازدید مجدد از اقامتگاه های بوم گردی در استان گلستان انجام شد و نقش میانجی آگاهی از برند و آگاهی از ارزش اقامتگاه های بوم گردی را ارزیابی نمود. روش تحقیق ازنظر گردآوری داده ها، توصیفی - پیمایشی و از نوع همبستگی است و از لحاظ هدف، کاربردی می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل گردشگرانی است که به اقامتگاه های بوم گردی در شرق استان گلستان مراجعه کرده اند. برای تعیین حجم نمونه از جدول مورگان استفاده شد که حجم نمونه مورد نیاز 384 نفر تعیین شد. در این راستا، با روش نمونه گیری غیراحتمالی در دسترس، 400 پرسش نامه توزیع شد که در نهایت 365 پرسش نامه قابل استفاده جمع آوری شد. ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه استاندارد بوده که روایی و پایایی آن پیش از اجرا تأیید شده است. به منظور تحلیل داده ها از روش تحلیل معادلات ساختاری بهره گرفته شد. این روش امکان بررسی روابط علی میان متغیرهای پژوهش را فراهم کرده و نقش میانجی آگاهی از برند و آگاهی از ارزش اقامتگاه ها را در ارتباط میان بازاریابی شبکه های اجتماعی و تمایل به بازدید مجدد ارزیابی نموده است. یافته ها نشان داد که بازاریابی شبکه های اجتماعی تأثیر مثبت و معناداری بر تمایل گردشگران به بازدید مجدد دارد. همچنین، نتایج حاکی از آن بود که آگاهی از برند و ارزش اقامتگاه های بوم گردی از طریق بازاریابی شبکه های اجتماعی تقویت شده و این دو متغیر میانجی نقش کلیدی در افزایش تمایل به بازدید مجدد ایفا می کنند. بر اساس نتایج، بازاریابی شبکه های اجتماعی باعث تقویت اعتماد و افزایش تجربه رضایتمندانه گردشگران شده که این عوامل به طور مستقیم تصمیم آن ها برای بازدید مجدد را تحت تأثیر قرار داده است. پژوهش نشان داد که بازاریابی شبکه های اجتماعی نه تنها ابزاری مؤثر برای جذب اولیه گردشگران است، بلکه نقش قابل توجهی در حفظ و افزایش تمایل آنان به بازگشت دارد. در پایان، پیشنهاد می شود اقامتگاه های بوم گردی در استان گلستان از استراتژی های بازاریابی محتوایی، مدیریت برند و افزایش آگاهی از ارزش خدمات اقامتگاه ها در شبکه های اجتماعی بهره گیری کرده و این اقدامات را به عنوان بخشی از برنامه های توسعه پایدار گردشگری مورد توجه قرار دهند.
تحلیل عوامل پیش برنده توسعه اشتغال زنان روستایی در شهرستان شوشتر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
193 - 216
حوزههای تخصصی:
توسعه اشتغال زنان روستایی به عنوان یکی از مهمترین راهبردهای توانمندسازی اقتصادی، اجتماعی و ارتقای رفاه در جوامع روستایی در سال های اخیر مورد توجه قرار گرفته است. بااین حال، زنان روستایی در شهرستان شوشتر همچنان با چالش هایی نظیر محدودیت دسترسی به منابع مالی، آموزشی و فناوری، کمبود فرصت های شغلی پایدار و ضعف در حمایت های نهادی و زیرساختی مواجه هستند. این موانع نه تنها باعث کاهش مشارکت اقتصادی زنان شده، بلکه توسعه پایدار روستایی را نیز تحت تأثیر قرار داده است. بر این اساس، شناسایی و تحلیل عوامل پیش برنده اشتغال زنان در منطقه می تواند به طراحی سیاست ها و برنامه های کارآمد برای بهبود شرایط اشتغال و توانمندسازی آنان کمک کند. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و بر اساس ماهیت و روش، توصیفی - تحلیلی است که رویکرد حاکم بر آن، کمی و کیفی است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها و آزمون فرضیه های پژوهش از روش معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که مدل از شاخص های برازش مناسب برخوردار است و بر همین اساس مورد تأیید قرار گرفت. به عبارت دیگر، عوامل پیش برنده شناسایی شده در پژوهش بر اشتغال زنان روستایی تأثیر معناداری دارند و مدل تأیید شده نیز بیانگر این امر است. در این میان، عوامل نهادی نسبت به سایر عوامل تأثیر بیشتری دارد. پس ازآن، به ترتیب عوامل فرهنگی، آموزشی، اجتماعی و محیطی در رتبه های بعد قرار دارند.